فرمت : PowerPoint(شامل 41 اسلاید) با تخفیف ویژه و هدیه رایگان
بیونیک bionic شاخه ای از علوم حاصل اختلاط بیولوژی وتکنیک می باشد واژه biologieرا با واژه technic درهم می آمیزند حاصل این کار یک پدیده و همزمان یک دسیپلین از علم روز است با نام bionicکه می توانیم به فارسی زیست فنی ترجمه کنیم .این واژه دربر گیرنده کار همه متخصصانی است که تلاش دارند برای حل مشکلات فنی خود از دانسته های طبیعت الهام بگیرند.این فایل پاور پویت شامل 41اسلاید است و قابل استفاده در درس انسان-طبیعت-معماری و… است.که با قیمتی ناچیز در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است.
هدیه رایگان : فایلی در خصوص معماری بیونیک با مثالهایی از سراسر جهان با فرمت ورد(قابل ویرایش) با تعداد 20 صفحه به صورت رایگان در اختیار شما قرار می گیرد.
پاورپوینت خرافات در معماری در 69 اسلاید کامل و قابل ویرایش می باشد.
فهرست مطالب
خرافاتاستون هنچ زیگورات برج بابلبوداییسم استوپا پاگوداقوم اینکا و مایامعبد بارابودورآجانتاوالورافراماسونریدرخت کابالا خرافاتخرافه، خرافات به معنی اعتقاد غیرمنطقی به تأثیر امور ماورای طبیعت و خلاف عقل، علم و تجارب شهودی در امور طبیعی است. خرافه، به عبارت دیگر، هر نوع اندیشه باطل و خلاف واقع است. معمولاً در خرافه، رویدادها و حوادثی که با هم ارتباط منطقی ندارند، به یکدیگر ربط داده میشوند و یا علت و معلول یکدیگر دانسته میشوند.
خرافات از نظر اسلام؟خرافه به معنای چیزی است که واقعیت ندارد و ساخته ذهن و فکر انسان است که پس از پیدایش به آن اهمیت می دهد و برای آن در زندگی خود اثر قائل می شود. در صورتی که هیچ گونه تاثیری در زندگی و حقایق هستی ندارد. نظیر: فال گیری، سحر و جادو، سعد و نحس برخی از اماکن و امثال آن. با توجه به این قرآن کتاب درس زندگی است و برای کمال و سعادت بشر نازل شده از این رو با اموری که غیر واقعی، خیالی و خرافی است مبارزه می کند به طور نمونه احترام، عبادت و تقدیس چوب و سنگ هایی که به عنوان بت می شناختند. آنها را محور زندگی و اثر گذار می دانستند در صورتی که همه این امور خرافه است و چون خرافه بود ،پیامبران با این گونه امور مبارزه کردند و به مردم اجازه نمی دادند که معبود خویش را بت ها قرار دهند.
روزی که فرزند پیامبر اکرم از دنیا رفت خورشید گرفتگی ایجاد شد ، برخی این خورشید گرفتگی را ناشی از مرگ ابراهیم می دانستند که پیامبر اکرم با آن مخالف کردند و آن را غیر واقعی دانستند فرمودند : خورشید کرفتگی از آیات الهی است و ربطی به مرگ ابراهیم ندارد . شیوه و روش قرآن برای مبارزه با خرافات، تفکر و تعقل است، با توصیه به اندیشیدن، تحقیق و بررسی مسایل به واقعیت می رسد و می تواند واقعیت را از خرافه تشخیص دهد .البته مقداری نیاز به مطالعه و بررسی دارد تا معیار خرافه از واقعیات تشخیص داده شود از این رو در هر موضوعی که احساس خرافه و غیر واقعی می شود باید با تفکر و بدست آوردن معیار واقعی که قرآن و سنت ارائه می دهد بدست آوریم و برای شناخت واقع از غیر واقع همان ملاک را معیار قرار دهیم.. و .....لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:26
فعل :چیزی که در فعل است ،مانند اجرا شدن فرمان و نفوذ حکم، چیزی که در انفعال است :مانند احساس محسوسات ملایم با طرح، همانند شنیدن آواز خوش.
خیرات یا در معقولاتند یا در محسوسات .
اقسام سعادت: چنان که گفته شد سعادت خیر نسبی است و به اختلاف موارد مختلف
می شود و سعادت تمام کارهای خیر و مقصد و هدف آنهاست که آدمی از روی اختیار انجام می دهد و شیئی تمام و کمال به چیزی می گویند که وقتی انسان به او رسید به چیز دیگری محتاج نباشد از این رو سعادت برترین و بالاترین خوبیهاست ولی در این خیر تمام و کمال که هدف کامل است به سعادتهای دیگری نیازمندیم که در بدن یا در خارج بدن است به این معنی که اگر انسان در امور مربوط به بدن و دنیا راحت باشد می تواند سعادت روحانی به دست بیاورد.
ارسطو می گوید : نمی شود انسان کار خوبی انجام دهد یعنی ببخشد، به کامیابی برسد، برای خود دوستان فراوان داشته باشد اما از سلامت جسمانی و ثروت و مال بی بهره باشد از این رو می گوید: ظهور شرافت و مقام حکمت نیاز به ابزار قدرت ندارد و خوشبختی خالص آن موهبتی است که در شریفترین منازل و بالاترین درجات خیرات از سوی خداوند و به انسان برسد و آن ویژه ی انسان کامل است اما کسانی چون کودکان یا کسانی که به کمال نرسیده و عملشان رشد نکرده است از این موهبت بی بهره اند.
اقسام پنجگانه سعادت به گفته ی ارسطو: ارسطو سعادت را پنج قسم می داند به شرح زیر:
1- سعادتی که به تندرستی و اعتدال مزاج و سلامتی نیروها و مشاعر مربوط است مانند درستی اعضا و قوای پنجگانه ی ظاهری (سامعه، باصره ،لامسه، شامه، ذائقه)که سالم بودن آنها نوعی از سعادت است.
2-مال و ثروت در صورتی که بخشیده و انفاق شود، کسی که مال را در جای خود، خرج کند و به افراد مستحق بویژه دانشمندان بسیار ببخشد در این صورت یاد خیر او در میان مردم شایع می شود و از او به نیکی یاد می کنند.
3-سعادت مربوط به شهرت :کسی که در میان مردم به خوبی مشهور است و ذکر خیر او در میان فضلا و دانشمندان به خاطر احسان و بخشش منتشر می شود و او بسیار می ستایند از بخشی از سعادت برخوردار است.
4-سعادتی که به آرزوها مربوط است یعنی در هر کاری که وارد شود و به اتمام آن موفق شده به هوش برسد.
5-سعادتی که به اندیشه مربوط است: یعنی در عقاید دینی و کلیه علوم و معارف دارای عقیده ای درست و اندیشه ای سالم بوده و از اشتباه بدور باشد و در رایزنی اندیشه ای نو داشته باشد و خیراندیشی و خیر خواهی کند. به اعتقاد این حکیم، خوشبخت واقعی کسی است که اقسام پنجگانه سعادت که یاد شد در او جمع باشد و هر کس، بعضی از آنها را نداشته باشد به همان اندازه فاقد سعادت است.
حکمای پیش از ارسطو ،مانند فیثاغورث، بقراط، سقراط، افلاطون و نظایر آنها به اتفاق گفته اند: تمام فضیلتها و آنچه مربوط به سعادت است در نفس انسان تحقق می یابد و اموری را که خارج از نفس است از اقسام سعادت نمی شمارند و دارنده ی آن را سعادتمند نمی دانند از این رو ،آنگاه که حکما سعادت بشر را تقسیم می کنند تمام آن را در قوای نفسانی و جنبه های روحانی قرار می دهند چنان که ما نیز در اول کتاب گفتیم سعادت بشر در (حکمت و شجاعت و عفت و عدالت)است و نیز تمام حکما معتقدند که سعادت بشر در همین ملکات چهارگانه ای است که بر شمریم و کفایت می کند و اگر صاحب آن ملکات شد دیگر در سعادتمند شدن به فضیلت مربوط به بدن و خارج آن محتاج نخواهد بود پس معلوم است که هر فردی موفق و متصف به ملکات فوق شود، تمام سعادت نصیب او شده و میتوان او را سهیل کامل نامید و اگر بیمار و گرفتار بلاها شود یا نقصی در ب دنش باشد به سعادتش آسیبی نمی رسد مگر آن که بیماری و گرفتاری او بگونه ای باشد که در روحیه ی او تاثیر منفی بگذارد مثلاً حواس او را مختل سازد و گرفتار کند ذهنی و سست خردی شود. اما در نظر حکمای یاد شده ،فقر و گمنامی ،نقص اعضا و دیگر چیزها که خارج از نفس و روح انسان است با سعادت منافاتی ندارد .رواقیون و جمعی از طبیعیون ،بدن را جزئی از انسان می دانند نه ابزار روح ،و گفته اند :سعادت نفسانی و روحی کامل نمی شود مگر آنگاه که همراه با سعادت بدنی یا خارج بدن باشد که با تلاش و یا شانس به دست می آید. لیکن محققان از فلاسفه به بخت و شانس و امثال آن توجهی ندارند و نام آنها را سعادت نمی گذارند زیرا سعادت را امری ثابت و نامتغیر می دانند و بزرگترین و والاترین چیزها، شیئی ثابت و دائمی است و پست ترین اشیاء آن است که متغیر و غیر ثابت باشد.
قابلیت ویرایش : دارد
تعداد صفحات اسلاید : 88
عکس این پاورپوینت(کلیک کنید)
برای خرید برید پایین!
راهنمای خرید
درخواست یا سفارش پاورپوینت : تلگرام یا پیامک : 09392481506
http://ppt10.sellfile.ir
تعداداسلاید آن 14 صفحه آماده و ظاهری زیبا می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده بودن مقالات و ظاهر زیبای پروژه می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا باز کنید