دانلود پاورپوینت بررسی نگرش تاریخی تکاملی 21 ص با فرمت WORD
مقدمه:
تاریخ معماری مورد توجه گروه بسیاری معماری از محققین باستان شناس تاریخ هنر مرمت بوده و هست.در کشور های پیشرفته،تاریخ معماری از اهمیت خاصی برخوردار است اما متأسفانه در ایران که یکی از کشور های با سابقه با تاریخ معماری بسیار کهن است چنین اهمیت به این موضوع دیده نمی شود واهداف کاربردی مطالعات تاریخ معماری متفاوت می باشد.
دانلود مقاله آبنما در طراحی پارک و باغهای ایرانی 10 ص با فرمت WORD
فهرست مطالب
آب نما در طراحی منظر 1
آب و روانشناسی 3
آب و انعکاس 4
طراحی آب در سبکهای مختلف: 4
انواع آب نما 5
استخر 6
حوضچه 6
چشمه 7
برکهها یا باغچههای آبی 7
آبشار و جویبار 8
فوارهها 8
پروژه درس انسان طبیعت، معماری
پروژه معماری با الهام از طبیعت 110 ص با فرمت WORD
فهرست مطالب
سر آغاز...
انسان 7
طبیعت 18
معماری 25
انسان و طبیعت 58
انسان و معماری 65
معماری و طبیعت 83
منابع 110
سر آغاز...
برای درک رابطه معماری با محیط ابتدا بایستی به دیدگاه انسان در موردمحیط ویا به طور کلی نسبت به طبیعت نظر داشت اساس ساختن و ایجاد معماری در ایجاد موانعی از همه جهت در طبیعت میباشد که این موانع ارتباط بسیار نزدیکی با طرز فکر وبرداشت انسان از طبیعت پیرامون خود دارد.
در فرهنگهای مختلف موجود در سطح جهان به خصوص در شرق ارتباط تنگاتنگی، انسان با طبیعت پیرامون خود دارد و این امر از سالهای بسیار دور تا به امروز در این فرهنگها باقی مانده است و در پی آن تاثیراتی مشهود در ساخته های دست بشر مخصوصا در ایجاد و خلق آثار هنری داشته وباعث شده که انسان و طبیعت با هم ادغام گردند که در پی آن ارتباطهای چند گانه با طبیعت پیدا نموده است که باعث دوام زندگی انسان و طبیعت شده است (البته در هنر شرقی این موضوع بسیار مشهود تر از غرب می باشد)در این باره ارسطو اعتقاد دارد که هنر در حکم تقلید است که با توجه به آن بسیار ی در این باورند که هنر تقلید کامل و جزءبه جزءاز طبیعت پیرامون می باشد.هر چند طبیعت به عنوان مدل بسیاری از آثار معماری وهنری به جا مانده از گذشته است مانند کلیسای جامع فلورانس اثر برونلسکی که در آن با الهام از تخم مرغ دست به طراحی وساخت گنبد این کلیسا زده است یا ساخت انواع سازه های فضایی یا اختراعات علم امروز از حشرات و حیوانات الهام گرفته شده است البته این باور که تمامی مصنو عات بشری و ساخته شده به دست انسان را کپی محض از طبیعت بدانیم اشتباه است. چون در بسیاری از مواقع ابداع یا خلق موضوعی در تقلید از طبیعت نبوده بلکه برای مقابله یا ایجاد تضاد با آن ایجاد می گردد و هیچ گونه آشتی با طبیعت ندارد البته بسیاری از انسانها بر این باورند که تمامی انسانها از طبیعت پیرامون خود احساسی مشابه دارند یعنی که نسبت به رنگ قرمز یا آبی یا نسبت به زیبایی طبیعت و...اتفاق نظر دارند در مورد هنر نیز چنین می باشد.که این موضوع جایی برای تامل دارد،که در این بحث جای نمی گیرد.
حال ما در این مجموعه نوشتار سعی بر آن داریم که به بررسی سبکهایی و گرایشات فکری که در صده اخیربر هنر دنیا و معماری به عنوان یکی از هنرهای کاربردی تاثیر گذاشته در حد خود بپردازیم و ببینیم که در این افکار و عقاید چه چیزهایی مطرح شده است و کجا را میتوان گفت که از طبیعت الهام گرفته و یا مورد تقلید قرار داده اند و یا، معماری همگام با طبیعت چگونه معماری است وکدام یک از افکار و سبکهای موجود در پایدار نگهداشتن معماری و طبیعت موفق تر بوده اند.در واقع در این افکار و سبکها که سعی بر آن است که، آفرینش معماری، همواره بر انگارهای از جاودانگی استوار باشد. معماری شکلمیگیرد تا ماندگار شود و معمار، همواره با سودای آفریدن کالبد معمارانهای که در فراسوی زمان پایدار و استوار بماند، دست بهکار میشود. آرزوی ماندگاری اما، سرشت ایستا و واپس گرایانه معماری را آشکار میکند. معماری خواهان وضع موجود است و جهان، باید آنچنانکه هست بماند، تا معماری ماندگار شود. معماری، بر بودن پامیفشارد، شدن را برنمیتابد. از این رو، معماری برای اینکه ماندگار شود، باید در برابر زمان، دگرگونی و طبیعت بایستد،یکه و تنها، بهگفته دیگر، معماری برای اینکه پایدار بماند، ناگزیر باید در برابر جهان بیرون از خود بایستد و با سه دشمن نابودگر خود، زمان، دگرگونی و طبیعت، بجنگد.
آفرینش معماری، سرآغاز جدایی آدمی از طبیعت است. آدمی، با شکلدادن به مکان معمارانه، جهانی میآفریند که در برابر طبیعت میایستد. معماری، آشکارترین نمود پیروزی آدمی بر طبیعت است. معماری، طبیعت و عناصر طبیعی را دگرگون میکند تا جهانی معمارانه بیافریند. معماری، خاک زیرپا را بهشکل خشت درمیآورد و در ستیز با گرانش طبیعی زمین، آن را، بهشکل تاق و گنبد، بر فراز زمین و بر بالای سر آدمی برپا نگهمیداردکه خود الهام گرفته از طبیعت است. معماری، سنگ و خشت را، جدا از جایگاه طبیعی آنها، به ایستادگی در برابر گرانش وامیدارد. معماری، بیابان را بهشکل شهر درمیآورد تا آدمها در آن زندگی کنند. پیروزی آدمی بر طبیعت اما، پیروزی بر خویشتن است و پیروزی بر خویشتن طبیعی، بزرگترین شکست معماری در برابر طبیعت است. طبیعت، آرام و خاموش، به رویارویی با جهان ساخته آدمی برمیخیزد و ساختههای آدمی را فرومیریزد. خشت، به جایگاه آغازین خود بازمیگردد و دوباره خاک میشود. سنگ، فرومیافتد تا بر روی زمین استوار بایستد و اینهمه، فضای تهی شکلگرفته از خشت و سنگ برپاداشته را، با خاک پرمیکند و آدمیان را در دل خود جایمیدهد. معماری، نابود میشود و شهر دوباره بهشکل بیابان درمیآید. در این میان، تنها نخلها هستند که استوار ایستادهاند و خاموش و به زبان بیزبانی میگویند: این معماری ستیزهگر با جهان بیرون از خود را، از نابودی گریز نیست. معماری، تنها آنگاه که با طبیعت سازگار، با زمان همراه و دگرگونیپذیر و پویا باشد و سرمایه آفرینندهاش درست بهکارگرفته شود، میتواند پاینده باشد.در این زمان که بعضی از سازندگان و آفرینندگان معماری به فکر همسان سازی و آشتی با طبیعت میافتند که شاید دیگر ستیزی دیگر با طبیعت نداشته باشند.حال به نظر شما معماری که برای برقراری خود دست به تخریب طبیعت میزند اما خود الگویی از طبیت است تا چه حد درست وصحیح میباشد مادر این مجموعه قصد حمایت از محیط زیست را نداریم بلکه میخواهیم بدانیم چرا انسان برای ساخت مصنوعات خود با توجه به افکار و عقاید خودتا چه حداز طبیعت از لحاظ مبانی اولیه استفاده میکنند وتا چه اندازه و به چه طریق استفاده میکنند.