تحقیق در مورد تفسیر سوره جمعه

تحقیق در مورد تفسیر سوره جمعه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:26

 فهرست مطالب

یات 1 - 8، سوره جمعه
سوره جمعه مدنى است و بیست و یک آیه دارد

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 443

 

 

ترجمه آیات

 

اشاره به مطالب سوره جمعه

 

 

بیان آیات

 


این سوره به بیانى کاملا انگیزنده ، مسلمین را وادار مى کند که نسبت به نماز جمعه اهتمام بورزند، و آنچه در به پاداش تنش لازم است فراهم سازند، چون نماز جمعه از شعائر بزرگ خدا است که تعظیم و اهتمام به امر آن ، هم دنیاى مردم را اصلاح مى کند، و هم آخرتشان را، و خداى تعالى بیان این مطلب را با تسبیح و ثناى بر خود آغاز کرد که در میان قومى امى رسولى از خود آنان مبعوث کرد تا آیات او را بر آنان بخواند، و با اعمال صالح و اخلاق پاک تزکیه شاءن کند، و کتاب و حکمتشان بیاموزد و به همین منظور کتاب خدا و معارف دینش را به بهترین وجهى بر آنان و افرادى که به آنان ملحق مى شوند، و نسل هاى بعد از آنان تحمیل کرد،

 

 

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 444

 

و زنهارشان داد از این که مثل یهود نباشند که خداى تعالى تورات را بر آنان تحمیل کرد، ولى آنان آن را حمل نکردند، و به معارف آن معتقد نشدند، و به احکامش عمل نکردند، در نتیجه مانند الاغى شدند که بارش کتاب باشد.
و در آخر به عنوان نتیجه دستور مى دهد که وقتى بانک نماز جمعه بلند مى شود بازار و دادوستد را رها نموده ، به سوى ذکر خدا بشتابند. و نیز افرادى را که خلاف این دستور عمل مى کنند، و رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) را در حالى که مشغول خطبه نماز است رها نموده ، به سوى دادوستد مى روند، سرزنش مى کند، و این رفتار را نشانه آن مى داند که این گونه افراد معارف کتاب خدا و احکامش را نپذیرفته اند. این سوره در مدینه نازل شده است .
معناى اینکه آنچه در آسمان و زمین است خدا را تسبیح مى کنند

 

یُسبِّحُ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ المَْلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الحَْکِیمِ

 


کلمه ((تسبیح )) به معناى منزه دانستن است . وقتى مى گوییم : ((سبحان اللّه )) معنایش این است که طهارت و نزاهت از همه عیوب و نقائص را به او نسبت مى دهیم .
و اگر از تسبیح ، در آیه با صیغه مضارع تعبیر کرده ، براى این است که استمرار را بفهماند. پس معناى آن این نیست که نامبردگان ، در آینده تسبیح مى کنند، بلکه معنایش این است که همواره و مستمرا تسبیح مى کنند. و کلمه ((ملک )) - به فتح میم و کسر لام - کسى است که مقام حکمرا نى در نظام جامعه مختص به او است . و کلمه ((قدوس )) صیغه مبالغه از قدس است ، که آن نیز به معناى نزاهت و طهارت است . و کلمه ((عزیز)) به معناى مقتدرى است که هر گز شکست نمى پذیرد. و کلمه ((حکیم )) به معناى متقن کار، و کسى است که هیچ عملى از وى از جهل و گزاف ناشى نمى شود، هر چه مى کند با علم مى کند، و براى آن مصالحى در نظر مى گیرد.
این آیه شریفه مقدمه و زمینه چینى است براى آیه بعدى ، یعنى ((هو الذى بعث ...)) که متعرض مساءله بعثت رسول اللّه است ، و مى فرماید: غرض از بعثت او این بود که مردم به کمال و به سعادت برسند، و بعد از ضلالتى آشکار که داشتند هدایت گردند.
و اما اینکه چگونه آنچه در آسمانها و زمین است خدا را تسبیح مى کنند؟ جوابش این است که موجودات آسمانى و زمینى (همان طور که با آنچه از کمال دارند از کمال صانع خود حکایت مى کنند همچنین ) با نقصى که در آنها است و جبران کننده آن خدا است ، و با حوائجى که دارند و برآورنده اش خدا است ، خدا را از هر نقص و حاجت منزه مى دارند، چون هیچ حاجت و نقصى نیست مگر آن که تنها کسى که امید برآوردن آن حاجت و جبران کردن آن نقص در او مى رود خداى تعالى است ، پس ‍ خود او مسبح و منزه از هر نقص و حاجت است ،

 

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره جمعه


تحقیق در مورد سوره جمعه

تحقیق در مورد سوره جمعه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:3

 

  

 فهرست مطالب

 

سوره جمعه

 

۱-  امام صادق ( ع ) فرمودند : از جمله وابات بر هر فرد مومن که از پیروان ما باشد آن است که در نماز شب جمعه سوره جمعه را در رکعت اول و سوره سبح اسم ربک الاعلی را در رکعت دوم بخواند و در رکعت اول نماز ظهر جمعه سوره جمعه و در رکعت دوم سوره ی منافقین را بخواند / پس اگر چنین کند گویی عملی چون عمل رسول خدا ( ص ) انجام داده و ثواب و پاداشش بر خداوند بهشت است .

 

۲-  نبی اکرم ( ص ) فرمودند : کسی که سوره جمعه را بخواند به تعداد کسانی که در نماز جمعه شرکت کرده و یا نکرده اند در شهرهای مسلمین ده حسنه داده خواهد شد .

 

هر که صبح و شام سوره جمعه را بخواند از وسوسه ی شیطان لعین رجیم ایمن گردد .

 

نوشته شده توسط گروه منتظران ظهور در یکشنبه بیست و دوم مرداد 1385 ساعت 19:0 | لینک ثابت | 5 نظر

 

نماز جماعت و نماز جمعه

 

در اینجا برخی خصوصیات نماز جماعت و نماز جمعه را ذکرمی‏کنم.می‏دانیم نماز جماعت در اسلام سنت‏بسیار مؤکدی است ولی‏مستحب است نه واجب،مگر اینکه به شکل اعراض از جماعت‏باشدیعنی کسی به هیچ شکلی در هیچ جماعتی شرکت نکند که این کارش‏حرام است و اگر زمانی باشد که حکومت،حکومت اسلامی باشد چنین‏فردی را مجبور به شرکت در جماعت می‏کنند.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حتی‏قصد کردند که خانه کسانی را که اعراض از جماعت داشتند خراب کنند;

 

فرمودند:شرکت نکردن به طور مطلق در جماعت مسلمین نوعی نفاق‏است.به هر حال مساله نماز جماعت‏یکی از خصوصیاتش این است که‏فی حد ذاته مستحب است.

 

خصوصیت دیگر نماز جماعت این است که نماز جماعت را به‏صورت متعدد هم می‏شود اقامه کرد;یعنی در یک شهر،مسجد هر محلی‏و مسجد جامع شهر هر کدام می‏توانند نماز جماعت مستقلی داشته باشند.

 

در شیعه‏گاهی یک مسجد ده تا نماز جماعت دارد که این دیگر تقریبا نمازتفرقه است.برخی نماز جماعت‏های شیعه شده است نمازهای تفرقه،چون در بسیاری از مساجد چندین نماز جماعت‏بر پا می‏شود.

 

خصوصیت‏سوم این است که نماز جماعت‏با نماز فرادی اختلاف‏زیادی ندارد،همان نماز فرادی است که به صورت جمعی خوانده‏می‏شود و تفاوت فقط در این جهت است که امام،قرائت‏یعنی حمد وسوره را می‏خواند و مامومین استماع می‏کنند.امام نیابت می‏کند از آنها درقرائت‏حمد و سوره.البته مامومین در حرکات و سکنات و اذکار و اورادهم باید پیرو و تابع امام باشند،قبل از امام به رکوع نروند،قبل از امام به‏سجود نروند و ذکری نگویند.

 

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد سوره جمعه


مقاله در مورد تفسیر سورۀ واقعه «آیات 1 تا 14»

مقاله در مورد تفسیر سورۀ واقعه «آیات 1 تا 14»

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:21

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

تفسیر سوره واقعه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الحمد لله رب العالمین...اعوذ بالله من الشیطان الرجیم:

 

بسم الله الرحمن الرحیم×اذا وقعت الواقعة×لیس لوقعتها کاذبة×خافضة رافعة×اذا رجت الارض رجا×و بست الجبال بسا×فکانت هباء منبثا×و کنتم ازواجا ثلاثة×فاصحاب المیمنة مااصحاب المیمنة×و اصحاب المشئمة ما اصحاب المشئمة×و السابقون السابقون×اولئک المقربون×فى جنات النعیم×ثلة‏من الاولین×و قلیل من الاخرین (1)

 

سوره مبارکه واقعه است که به نام‏«واقعه‏»هم نامیده شده است.

 

تقریبا مى‏توان گفت که تمام این سوره مربوط به قیامت است.اینچنین‏شروع مى‏شود: «اذا وقعت الواقعة‏» آنگاه که واقع شد«واقع شده‏».کلمه‏«وقوع‏»،ظاهرا کلمه دیگرى وجود نداشته باشد که معنایش از خودش‏روشنتر باشد.با هر کلمه دیگرى بخواهیم آن را تفسیر کنیم باز به اندازه‏خودش یا بیشتر از خودش روشن نیست.گاهى مى‏گویند وقوع یعنى‏حدوث.ولى وقوع با حدوث متفاوت است.هر وقت‏«حدوث‏»گفته‏شود عنایت به این است که یک چیزى که نبود بعد وجود پیدا کرد.

 

مى‏گویند حدوث یعنى وجود بعد از عدم.ولى در«وقوع‏»این جهت قیدنشده یعنى شى‏ء اگر وجود بعد از عدم پیدا کند وقوع پیدا کرده است واگر وجودش بعد از عدم هم نباشد باز واقعیت و واقع است.در اصطلاح‏قدیم خودمان و مخصوصا در اصطلاح جدید، کلمه‏«واقعیت‏»زیاداستعمال مى‏شود،مى‏گویند واقعیت‏یعنى حقیقت قطع نظر از تصور وفکر ما یعنى قطع نظر از اینکه ما بدانیم که آن هست‏یا نیست،آن رامى‏گوییم واقعیتى است،یعنى خودش فى حد ذاته وجود دارد،حقیقت‏دارد.اینجا که راجع به قیامت،تعبیر به‏«واقعه‏»مى‏شود یعنى امرى‏محقق و امرى موجود،کما اینکه در آیه دیگر تعبیر به‏«حاقه‏»شده است:

 

«الحاقة ما الحاقة‏» (2) .مى‏شود گفت که در این تعبیرات این معنا نهفته است که‏شما به قیامت به چشم یک امرى که واقع نشده است و در آینده بایدواقع شود نگاه نکنید،آن را یک امر واقع شده بدانید،حال یا از آن جهت‏که به تعبیر بعضى آنچنان قطعى الوقوع است که باید آن را واقع شده‏فرض کنید و یا از آن جهت که مساله قیامت،مساله زمان نیست که درزمان آینده‏اى مى‏خواهد رخ بدهد،مساله به اصطلاح‏«اطوار»است واینکه الآن هم آن عالمى که نامش‏«عالم قیامت‏»است به یک معنا وجوددارد،آن یک واقعیتى است که وجود دارد.عجیب این است که در سوره‏واقعه وقتى که راجع به دنیا صحبت مى‏کند گویى از امر گذشته صحبت مى‏کند.مثلا: «و لقد علمتم النشاة الاولى‏» (3) نشئه اولى را قبلا مى‏دانستید.یاراجع به اصحاب الشمال مى‏فرماید(این خیلى صریح است): «و اصحاب‏الشمال ما اصحاب الشمال فى سموم و حمیم و ظل من یحموم لا بارد و لا کریم انهم کانواقبل ذلک مترفین‏» (4) .مثل اینکه الآن ما در قیامت واقع هستیم بعد مى‏گویدکه چرا اصحاب الشمال اینچنین سرنوشت‏شومى دارند و چرا اینقدرمعذبند؟[مى‏فرماید]اینها قبلا مترف بودند.آیه مطلب را به گونه‏اى بیان‏مى‏کند که[گویى]دنیا در مرحله گذشته است. «انهم کانوا قبل ذلک مترفین‏و کانوا(و چنین بودند نه چنین هستند)یصرون على الحنث العظیم و کانوایقولون (چنین مى‏گفتند)...» (5) .تعبیرات، این گونه است.

 

به هر حال:آنگاه که امر واقع شده واقع شد،یعنى قیامت. «لیس‏لوقعتها کاذبة‏» .این آیه را مفسرین دو جور تفسیر کرده‏اند:یکى اینکه‏«کاذبة‏»را مصدر گرفته‏اند به معنى کذب.در زبان عربى گاهى این وزن به‏معنى مصدر هم مى‏آید،مثل‏«عافیة‏».گفته‏اند که «لیس لوقعتها کاذبة‏»

 

 

 

جمله‏اى است مستقل از «اذا وقعت الواقعة‏» ،آن،جزایش محذوف است:

 

آنگاه که واقع شد امر واقع شده.«آنگاه چه‏»یعنى دیگر نمى‏گوییم که چه‏شد؟خودت دیگر فکرهایش را بکن که چه شد.به عقیده بعضى ازمفسرین «لیس لوقعتها کاذبة‏» جمله‏اى است مستقل که معنایش این است‏که در وقوع این قضیه هیچ گونه دروغى وجود ندارد یعنى حقى است که‏هیچ گونه احتمال خلافى در آن نیست.ولى این کمى خلاف ظاهر جمله‏است چون باید «کاذبة‏» را که به صیغه اسم فاعل است به معنى مصدربگیریم و لام «فى وقعتها» را هم به

 

معنى‏«فى‏»بگیریم یعنى لیس فی وقعتها بعضى دیگر از مفسرین به همان ظاهرش گرفته‏اند و آن به نظر مادرست‏تر است.کاذبة یعنى تکذیب کننده،کسى که بتواند درباره آن‏دروغى بگوید.مقصود این است که در ظرف قیامت و در مرحله قیامت‏دیگر تکذیب و دروغ گفتنى یعنى دروغگویى وجود ندارد چون در ن‏وقت‏حقایق همه مکشوف است (فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم‏حدید) (6) .تکذیب مربوط به مرحله دنیا و ظرف دنیاست.در آنجا حتى‏کافرترین کافرها هم دیگر نمى‏تواند تکذیب کند چون واقع شده.آنجاهر کسى به راى العین شهود مى‏کند و مى‏بیند.

 

«خافضة رافعة‏» پایین برنده است و بالا برنده،پست کننده است وبلند کننده.یک مصداق واضح از پست کردن و بلند کردن این است که‏خیلى از بلندهاى در دنیا،آنهایى که در دنیا در مقامات رفیع قرار گرفته‏اندآنجا پستند و خیلى افرادى که در دنیا پست و حقیر و کوچک شمرده‏مى‏شوند آنجا بالا هستند.در آنجا بالاهاى دنیا پست‏خواهند شد وپستهاى دنیا بالا خواهند شد.نه مقصود این است که هر بالایى پست‏مى‏شود و هر پستى بالا،بالاهایى از بالا به پایین خواهند آمد و پایینهایى‏از پایین به بالا خواهند رفت.البته بدون شک این یک مصداقش است،ولى همان طور که بسیارى یا همه مفسرین گفته‏اند مقصود این است که‏تمام شؤون دنیا در آنجا زیر و رو مى‏شود یعنى اصلا عالم زیر و رومى‏شود،باطنهایى ظاهر مى‏شود و ظاهرهایى باطن.البته آن تعبیرامیر المؤمنین در مقام امتحانهاست ولى در آنجا هم صادق است:مثل‏دیگى که وقتى به جوش مى‏آید آن چیزهایى که در زیر است مى‏آید رو وآنهایى که در رو هست مى‏رود زیر:«لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلة و لتساطن‏سوط القدر حتى یعود اسفلکم اعلاکم و اعلاکم اسفلکم‏» (7) .مى‏فرماید در آینده‏امتحاناتى پیش خواهد آمد،مورد ابتلا قرار خواهید گرفت چگونه،وغربال خواهید شد چگونه.مثل غربالى که به دست‏یک-در خراسان‏مى‏گویند-«رهواردار»است که وقتى تکان مى‏دهد این دانه‏ها پایین[و]بالا مى‏روند، ریزها در مى‏روند و درشتها باقى مى‏مانند،همین‏طورتکانهاى سختى بر شما مسلمین وارد خواهد شد و مانند غربال عده‏اى‏خارج خواهید شد،و آنچنان که دیگ[حاوى آب و مواد دیگر] وقتى که‏زیرش آتش و حرارتى نباشد یک حالت آرامشى دارد،جسمهایى که‏سنگین‏تر هستند و وزن مخصوصشان از آب بیشتر است پایین مى‏روند،آنهایى که سبکترند رو باقى مى‏مانند، آنهایى هم که پایین مى‏روندسنگین‏ترها زودتر مى‏روند و سبکترها دیرتر،همین قدر که حرارت آمد وآن را به جوش آورد،مى‏بینید مثلا آن نخود یا آن لوبیایى که در آن ته‏خوابیده بود چگونه قل مى‏زند مى‏آید بالا،وضع جامعه مردم هم درحرارت امتحانات این جور مى‏شود، زیرها بالا مى‏آیند،بالاها زیرمى‏روند،خلاصه انقلاب به تمام معنا.کلمه‏«انقلاب‏»هم-که امروزمعمول شده و انقلابات اجتماعى را«انقلاب‏»مى‏گویند-یعنى‏زیر و رو شدن.

 



خرید و دانلود مقاله در مورد تفسیر سورۀ واقعه «آیات 1 تا 14»


دانلود تفسیر سوره حمد

دانلود تفسیر سوره حمد

فاتحه یا فاتحة الکتاب نام نخستین سوره در کتاب قرآن است. فاتحه از سوره‌های مکی است و از ۷ آیه تشکیل شده برای این سوره بیش از ۲۰ نام گوناگون یاد شده که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:

۱.سوره حمد: زیرا با کلمهٔ حمد شروع می‌شود و پیام اصلی و اولین آیهٔ آن درباره حمد یعنی پرستش خداست.

۲.فاتحه: از ریشهٔ فتح آمده و به معنای آغازگر و گشاینده‌است و به آن «فاتحة الکتاب» نیز می‌گویند .

۳.سبع المثانی: چون این سوره از ۷ آیه تشکیل شده و در هر نماز واجب و مستحب دو بار خوانده می‌شود آنراً سبع المثانی نیز می‌خوانند.

۴.امّ‌الکتاب یا امّ‌القرآن: یعنی (مادر کتاب خدا) یا (مادر قرآن) این دو نامگذاری بدین جهت است که اوّلاً قرآن با این سوره شروع می‌شود و آغاز هر چیز را امّ آن می‌نامند. ثانیاً زیرا آن را اصل و عصارهٔ قرآن می‌دانند.

۵.کَنز: این سوره را با گنج مقایسه کرده‌اند. یا اینکه گنج قرآن است.



خرید و دانلود دانلود تفسیر سوره حمد