لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:25
فهرست مطالب
چکیده
کلید واژه
مقدمه
مبحث اول(تعاریف،مفاهیم ، کلیات)
معنای لغوی دین
معنای اصطلاحی دین
اصل فطری بودن دین
مبحث دوم علل دین گریزی نوجوانان وجوانان
مبحث سوم راهکارهای پیش گیری از دین گریزی در نوجوانان وجوانان
راه حلهای آموزشی
راه حلهای خانوادگی
راه حلهایی برای تربیت دینی در مدارس
راه حلهایی برای مبلغان دینی
راه حلهای اجتماعی
نتیجه گیری
منابع وماخذ
چکیده:
پدیده «دین گریزی» یکی از مشکلات اساسی جوامع انسانی است که همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی ، دینداران و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدهای جدی برای نسل جوان محسوب می شود . این مشکل در قرن هاى اخیر به شیوه هاى جدیدى سازمان یافته و از شکل سنّتى به صورت مکتب هاى گوناگون همانند «لیبرالیسم» و «سکولاریسم» در غرب ظهور پیدا کرده است. در دهه هاى گذشته، دامنه موج دین گریزى به شرق از جمله به کشور ایران نیز سرایت کرد. این پدیده در غرب عوامل خاص خود را دارد. آنچه این نوشتار به دنبال آن است این که چرا در جامعه اسلامى ایران، که سابقه اى طولانى در دین دارى دارد ـ با آن که دین موافق فطرت انسان است ـ عده اى فرار از بندگى خداى سبحان را بر اطاعت از او ترجیح مى دهند؟ و سؤال اساسی تر اینکه چرا دین گریزی در نسل نوجوان وجوان شیوع و نمود بیشتری دارد؟
باتوجه به این موضوع ابتدا مقدمه ای بیان شد ،در مبحث اول مفاهیم وکلیاتی مانند معنای لغوی دین ،معنای اصصطلاحی وفطری بودن دین بیان شد.در مبحث دوم به بررسی عوامل دین گریزی بعضی از نوجوانان وجوانان چون ضعف شناختی ،برداشت غلط از دین ،عدم اضای نیازها ،تشویق وتنبیه و... پرداخته شد.در مبحث سوم راه حلهای آموزشی،خانواد گی،اجتماعی ،تربیت دینی در مدارس ومبلغان دینی برای پیشگیری از دین گریزی نوجوانان وجوانان ارایه شد ودر پایان نتیجه گیری از کل بحث بیان شده است.
کلید واژه: دین ،نوجوانان وجوانان،فطری بودن دین،گریز از دین،
مقدمه:
بدون تردید در ذات دین ، هیچ عنصر دین گریزانه وجود ندارد . اگر انسان ها به دریافت معارف دینی نایل آیند ، در هیچ رتبه ای از دین نمی گریزند ، علاوه بر این عقل و عشق ، که دو رکن اساسی در حیات انسانی محسوب می شوند و همه جاذبه ها و دافعه ها در این دو حوزه و براساس این دو معیار رخ می دهند ، هر دو در درون دین وجود دارد و دین با هر دو گروه باقی مانده است ، دین ، هم ذهن انسان را تغذیه می کند و هم دل آدمی را حیات و حرکت و نشاط می بخشد . بنابر این پدیده دین گریزی به عنوان یک پدیده اجتماعی ، عینی و رفتاری ، معلول ماهیت و ذات خود دین نیست ، بلکه علت دین گریزی را در خارج از قلمرو دین و آموزه های دینی باید جستجو کرد . بدون تردید ، عوامل متعددی شامل ناهنجاری های اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی سیاسی و روانی زمینه گریز نوجوانان وجوانان را از دین فراهم می نمایند .
بصورت کلی نمیتوان گفت که «نوجوانان وجوانان از دین فرار میکنند» چرا که ما جوانان بسیار مؤمن، متعهد و دینداری در بین تمام اقشار جامعه داریم که علاقه بسیار به دین مبین اسلام دارند و حتی حاضرند جان عزیز خویش را در راه آن فدا کنند. این گوهرهای ارزشمند و این جوانان پرشور و شعور در بین اقشار مختلف وجود دارند و مناسبتهای مختلف از جمله حضور در نمازهای جماعت، حضور در نمازهای جمعه، ایام سوگواری سالار شهیدان و... بهانههائی است که این وجودهای نورانی را در مکان یا زمان جمع کند و حضور چند صد هزار نفری بلکه میلیونی آنها تبلوری باشد از جوانان مؤمن و انقلابی. پس بهتر است که بگوئیم چرا پارهای از جوانان از دین فرار میکنند؟
مجموعه اشعار گردآوری شده در وصف جوان
جهت درج در آگهی های ترحیم، تشکرنامه های تسلیت، سنگ قبر و ...
تایپ و طراحی شده در چند نوع متفاوت و قابل ویرایش
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:38
ایران در یک قرن اخیر با تحولات جدی سیاسی- اجتماعی و فرهنگی روبهرو بوده است و آموزش مدرن حضور قشر دانشجو در این عرصه را تثبیت کرده است. نقش جنبش دانشجویی در این تحولات را چگونه ارزیابی میکنید؟
- ابتدا اگر بعضی از خصایص عام یک دانشجو، حداقل در شرایط کنونی را برشماریم شاید بتوانیم به ترکیب، ویژگیها، جایگاه تاریخی و نقشی که میتوانست در تحولات اجتماعی داشته باشد اشاره کنیم.
به عقیده من سه خصلت مهم را در مورد «دانشجو» میتوان در نظر گرفت. یکی عنصر جوانی است. وقتی صحبت از عنصر جوانی میشود باید وجه غالب در نظر گرفته شود. بعضی از متفکران اعتقاد دارند که اگر در تریکب جمعیتی یک جامعه 15 درصد جوانان حضور داشته باشند، نشانه وجود بحران در آن جامعه است. وقتی ما به وضعیت پیش از انقلاب نگاه میکنیم میبینیم که تقریباً بالاتر از 50 درصد جمعیت جامعه ما را جوانان تشکیل میدادند و در سال 77، یعنی 20 سال پیش از انقلاب نیز جمعیت ایران به جهات سنی جوانتر شده است و این نشانهای از بحران است.
یک جمعیت جوان - گذشته از بحران- به یک آرمان گرایی توجه دارد. جوان بودن جامعه به ویژه در جامعه ما که دوران گذارش خیلی طولانی شده و توسعه لازم را به لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیدا نکرده، منجر به پیدایش آرمانگرایی بسیار جدی و وسیعی در قشر جوان میشود و طبعاً این عناصر میتواند در دانشجو و در دانشگاه خود را لحاظ کند. پس یک عنصر اجتماعی که به صورت مستقیم با تحولات سیاسی و اجتماعی ما سروکار دارد، همین قضیه است.
عنصر دوم که باید به آن اشاره شود این است که دانشجو با مسئولیت عام خود به جهات اقتصادی و اینکه هزینهاش از طرف خانواده یا دانشگاه تامین میشود، این فرصت را مییابد که چندان در قید محافظه کاری ملموس جامعه گرفتار نشود. این امر همچنین باعث میشود که دانشجو و ویژگیهای اصلاحگرایی و انقلابی داشته باشد. باید اشاره کرد که عدم محافظهکاری اقتصادی وجه غالب در دانشجویان است و گرنه طبیعی است که قشر وسیعی از دانشجویان ما این ویژگی را نداشته باشند.
عنصر سومی که به نقش خود دانشجو و دانشگاه بر میگردد، ارتباط و شناختی است که جوان وقتی وارد دانشگاه میشود با حوزههای معرفتی پیدا میکند.
وقتی این سه مورد را با یکدیگر جمع کنیم و در قالب عنصر دانشجو در نظر بگیریم، حالتی کلی و خاص به آن میبخشیم.
در جوامعی که دچار بحران هستند از جمله جامعه پیش از انقلاب و امروز، دو عنصر در ترکیب این سه عامل مطرح است که میتواند نقش اصلی را داشته باشد: یکی عنصر آرمانگرایی و دوم عنصر انقلابیگری یا اصلاحگری. ما برای آرمانگرایی و اصلاحگری وجه تمایز قائل هستیم، چرا که همیشه و همواره این دو بر هم منطبق نیستند.
- به خصایص عام و خاص اشاره کردید. آیا این خصایص تابع شرایط و تحولات زمانی هم میتوانند باشند یا اینکه ثابت و پایدار هستند؟
- عناصر جوانی، آشنایی با معرفت جدی و بحث عدم محافظهکاری اقتصادی است. حقیقت این است که این دو خصلت آمیزهای از خصلت فرااصلی و بومیگری است. این طبیعی است که در یک جامعه «باز» مثل جوامع اروپایی یا آمریکایی. برخورد با معرفتهایی که دانشجو در دانشگاه میآموزد (اعم از علوم انسانی یا غیر آن) متفاوت با شاکلهای که در جامعه وجود دارد، نیست. این بدان معناست که این جوامع با جوامع ما تفاوت زیادی دارند. وقتی فردی که ریشههای سنتی دارد از محیط نسبتاً سنتی وارد دانشگاه میشود، قطعاً دچار تعارضهای جدی با محیط جدید خواهد شد. اگرچه مسئله دانش میتواند برای هر فردی تازگی داشته باشد، ولی این بومی بودن فرهنگ است که میتواند بر عنصر جوانی تاثیر بگذارد. اگر بعضی از جوانان را که امکان تظاهرهای گروهی اعم از محافل علمی، ورزشی، سیاسی و اجتماعی برایشان مهیا باشد در نظر بگیریم، میبینیم که تفاوت زیادی با جوامع بسته دارند. جوانی که در جامعه بسته زندگی میکند مجبور است سرریزهایش را در محیط دانشگاه متوقع سازد.