دانلود مقاله شرکت ماشین کاران نواندیش (قالب سازی و تولید قطعه)

 

 

اطلاعاتی در مورد شرکت ماشین کاران نواندیش
1. مقدمه :
انگیزه ای فراگیر صنعتگران کشور را به تلاش روز افزون جهت بهبود بهره وری و ارتقا کیفی و ایجاد تنوع و نوع آوری در محصولات دعوت می کند.
گروه صنعتی نواندیش با تکیه بر پتانسیل تحقیق و توسعه و با به کارگیری تکنولوژی هایی که با استانداردهای روز همگام و همراه می باشد و قابل رقابت با محصولات مشابه خارجی است، در کنار دیگر صنعتگران گامی بلند در جهت بهبود کیفیت خدمات و کسب رضایت خاطر مشتریان برداشته است. که این همه، میسر نیست مگر با حمایت، اعتماد و پشتیبانی متخصصین، تولید کنندگان و صنعت گران کشور.
2. آشنایی با شرکت ماشین کاران نواندیش :
شرکت ماشین کاران نواندیش داری دو سهام دار است که در سال 1378 با استفاده از همفکری و مشاوره جمعی از متخصصین و کارشناسان در صنعت قالبسازی و تولید قطعات خودرو کشور با نام گروه صنعتی نواندیش فعالیت خود را در زمینه ساخت و تولید قطعات پلیمری آغاز نمود و پس از آن برای همگام سازی با دانش جهانی به برپایی سیستم ISO – 9001 اقدام نموده و با نام نوتاش قالب تهران کار خود را ادامه می دهد.
در بدو امر فعالیت های این واحد صنعتی بر تجهیز و تامین هر چه بیشتر کار با دستیابی به ماشین آلات و تکنولوژی روز و نیروی انسانی ماهر متمرکز گردید.
دقت در طراحی و ساخت، تضمین کیفیت در محصولات و خدمات، دستیابی به رضایتمندی مشتری و بهبود در کیفیت خدمات در سایه حضور تیمی آگاه با پشتوانه تکنولوژی و نوآوری، امروز گروه صنعتی نواندیش را به عنوان یکی از قالب سازان مطرح در زنجیره تامین صنعت خودرو معرفی می نماید.
عمده ی فعالیت این واحد ساخت قالب های تزریق پلاستیک، دایکاست، باکالیت در صنعت خودرویی، صنایع مخابراتی، صنایع آرایشی و بهداشتی، کمک پزشکی و صنایع ریلی کشور می باشد.

 

 

 

3. خدمات این واحد صنعتی به شرح ذیل می باشد :
• طراحی و مشاوره در ساخت انواع قالب های پلاستیک، دایکاست، باکالیت (مهندسی معکوس، طراحی قطعه، اپتیک، CMM)
واحد طراحی و مهندسی نواندیش با به کارگیری نرم افزارهای رایج (CAM/CAD) جهت ترسیم نقشه های فنی دو بعدی و سه بعدی از قطعات و قالب دقت در طراحی و ساخت را مد نظر و هدف خویش قرار داده است.
شرح خدمات در طراحی :
1- ارائه طرح پیشنهادی در ارتباط با ساخت قالب
2- اخذ نمونه های مشابه قطعات (CKD)
3- اخذ نقشه های CKD یا فایل های موجود در مورد قالب
4- ترسیم نقشه های سه بعدی قطعه و ارسال مدارک به مشتری جهت تایید
5- ارائه یک نسخه کامل از نقشه های قالب پس از اتمام فاز طراحی به مشتری
• ساخت، اجرا و راه اندازی قالب های تزریق پلاستیک، دایکاست، باکالیت
واحد ساخت پس از اتمام فاز طراحی و اخذ تاییدیه مدارک فنی توسط مشتری با استفاده از برنامه زمانبندی در قالب پروژه فعالیت خود را آغاز می نماید.
این فعالیت ها با بهره گیری از تکنولوژی های روز و تکیه بر عملکرد دقیق و بالا بردن درصد اطمینان، کاهش هزینه ها و دستیابی به رضایت مشتریان در تحویل به موقع محصولات و خدمات و سطح کارایی و کیفیت بالا انجام می گیرد.
شرح خدمات در ساخت و اجرا :
1- تهیه گانت چارت برنامه ریزی ساخت و ارائه یک نسخه آن به مشتری
2- اجرای سیستم های حفاظتی برای بالا بردن ایمنی قالب ها
3- استفاده از سیستم های راهگاه گرم جهت کاهش ضایعات در تولید و بهبود کیفیت قطعات و محصولات
4- ارائه گزارش های پیشرفت کار هر 2 هفته بصورت مکتوب یه مشتریان
5- سخت کاری قالب
و ...
• تعمیرات و نگهداری قالب های صنعتی
امروزه مشخص نمودن چگونگی اجرای فعالیت های نگهداری و تعمیرات ابزار آلات تولیدی به منظور حصول اطمینان از استمرار قابلیت فرآیند مورد توجه بسیاری از واحدهای صنعتی پیشرفته می باشد.
به منظور استفاده مفید و حصول اطمینان از استقرار قابلیت فرآیند و همچنین حداقل کردن زمان رکود تولید و خواب دستگاه ها، فعالیت های نگهداری روی تجهیزات تولیدی به خصوص قالب های صنعتی به عنوان ابزارهای کلیدی شناسایی و برنامه ریزی می شود.
از جمله این فعالیت ها، نگهداری و تهمیرات پیشگیرانه جهت جلوگیری از به فعلیت رسیدن حالت های خرابی بالقوه در تجهیزات تولید می باشد.
 جهت نگهداری و تعمیرات به صورت توافقی طی دوره های مشخص زمانی انجام می گردد.
 جهت تسریع در امور تولید هنگام خرابی قالب با حضور در کارخانه مشتری نسبت به تعمیر آن اقدام نموده و در صورت نیاز به تجهیزات بیشتر با انتقال قالب به محل کارخانه نوتاش نسبت به تعمیرات آن اقدام می گردد.
 خدمات فوق برای قالب هایی که توسط دیگر شرکت ها ساخته شده نیز پذیرفته می گردد.

 

قالب سازی سریع
لبهای نرم معمولا از سیلیکون، رزینهای اپوکسی، آلیاژهای نقطه ذوب پایین و شنهای ریخته گری ساخته می شوند، و امکان ریخته گری فقط یک نمونه و یا تولید تعداد کمی را فراهم میکنند. در روشهای قالبسازی سخت، که قالب معمولا از فولاد ساخته می شود، امکان تولید تعداد بیشتری قطعه فراهم میشود.قالب سازی مستقیم به معنی ساخت مستقیم به معنی ساخت مستقیم قالب ، بوسیله فرایند RP است. بعنوان مثال در مورد قالب تزریق پلاستیک، حفه های نری و مادگی، راهگاها و سیستم پران، مستقیما با اســـــتفاده از فرایند RP ساخته می شود. در قالب سازی غیر مستقیم، فقط الگوی اصلی با استفاده از فــــــــــــرایند RP ساخته می شود، و سپس می توان یک قالب سیلیکونی، رزینی اپوکسی، فلز نقطه ذوب پایین، یا سرامیکی را از الگوی اصلی بدست آورد.
مهمترین مزایای ابزار سازی سریع عبارتند از:
زمان لازم برای ساخت ابزار و یا قالب از چند ماه به چند روز یا هفته کاهش می یابد.
هزینه تولید به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
به علت کاهش زمان تولید و هزینه ها، بسیاری از طراحان و مهندسین تمایل دارند قطعات را قبل از تولید انبوه در مرحله طراحی آزمایش کنند و در نتیجه بسیاری از عیوب طراحی از بین می رود.
به دلیل استفاده مستقیم از اطلاعات نرم افزارهای طراحی ، بسیاری از خطاهای فردی کاهش می یابند.
قالب سازی RTV Silicon Rubber
یکی از رایج ترین کاربردهای نمونه سازی سریع در قالبسازی، ساخت قالب به روش RTV Silicon Rubber می باشد. سیلیکون ماده ای گران و پر مصرف است که می توان با قالب گیری آن در اطراف الگوی (مدل) مرجع یک قطعه، به قالب آن دست یافت، این الگوی مرجع توسط یکی از روشهای نمونه سازی سریع ساخته می شود. ریخته گری در خلاء با قالب Silicon Rubberانعطاف پذیرترین روش RT، برای ساخت قطعات پلاستیکی، سرامیکی و فلزی است.
مراحل فرایند ساخت قالب سیلیکونی:
ساخت الگوی اصلی (مرجع) توسط یکی از روشهای RP
پرداخت و تمیزکاری الگو
اتصال سیستم راهگاهی به الگو
قراردادن الگو و سیستم راهگاهی به صورت معلق در جعبه و ریختن سیلیکون مایع در اطراف الگو پخت سیلیکون به منظور جامد سازی ایجاد یک خط جدایش توسط یک چاقوی جراحی وتقسیم قالب به دو نیمه خارج ساختن الگوی مرجع از داخل قالب آماده کردن قالب برای تزریق بوسیله قالبهای Silicon Rubber معمولا می توان حدود 20 قطعه تولید با خواص مکانیکی مشابه ترموپلاستیک های مهندسی نظیر ABS ، PE ، PP و یا لاستیک تولید نمود.
مهمترین ویژگیهای روش قالب سازی سیلیکونی عبارتند از: ساخت ارزان و سریع قالب، ساخت قالب با آرایش نهایی عالی و قالب استفاده از مواد مختلف. بعلاوه این فرایند هم برای قطعات کوچک و هم برای قطعات بزرگ مناسب است. علاوه بر قالگیری رزین، ماتریسهای (حفره های) سیلیکونی برای قالبگیری تزریقی (فشار پایین) مدلهای ریخته گری دقیق نیز مناسب می باشند.
فرآیند Ketool3D
در فرآیند Ketool3D از تفت جوشی ذرات پودر فولاد برای ساخت قالب، استفاده می شود. این فرایند، معمولا با طراحی CAD اینسرتهای سنبه و ماتریس قالب تزریق مورد نظر آغاز می شود. مدل CAD اینسرتها، توسط فرایند استریولیتوگرافی یا دیگر فرایندهای RP، به الگوهای سنبه و ماتریس با صافی سطح مناسب، تبدیل می گردد. با ریختن مایع سیلیکونی در اطراف الگوها، قالب سیلیکونی سنبه و ماتریس بدست می آید. سپس درون قالبهای سیلیکونی پودر فلز و چسب ریخته شده و پخت می شود. اینسرتهای سنبه و ماتریس بدست آمده در این مرحله به حالت سبز هستندکه به این منظور آنها را درون کوره قرار می دهند تا چسب بین آنها از بین رود، فضاهای خالی بین ذرات فلزی با نفوذ مس موجود درکوره پر می شود.
حاصل کار، اینسرتهایی با تقریبا 70% فولاد و 30% مس است، این اینسرتها بعد از ماشینکاری و ایجاد سوراخ پینهای بیرون انداز، درون پایه های قالب محکم می شوند.
زمان هدایت ساخت در این فرایند بین 4 تا 6 هفته بوده، و در مقایسه با روشهای سنتی ساخت قالبهای تزریق، هزینه ها حدود 25 تا 45 در صد کمتر می باشد. قالبهای بدست آمده توسط این روش دارای کیفیت و صافی سطح بسیار خوبی هستند.
تفت جوشی مستقیم فلزی DMLS
در روش DMLS بر روی پودرهای فلزی به طور مستقیم توسط دستگاه تفت جوشی با توان لیزر بسیار بالا کار می شود. معمولا دستگاه برای ساخت اینسرتهای قالب استفاده می شود، اما ساخت قطعات فلزی نیز توسط آن امکان پذیر است. مواد مورد استفاده در فرایند DMLS عبارتند از:
1. مواد پایه برنزی که در ساخت قالبهای تزریق استفاده می شود و این قالبها را می توان در ساخت حداکثر 1000 قطعه از جنسهای مختلف استفاده نمود.
2. مواد پایه فولادی که در ساخت قالبهای تزریق، جهت تولید 100000قطعه پلاستیکی، بکار می روند.
ساخت یک قالب تزریق به این روش، حدود 2 هفته به طول می انجامد، در صورتیکه ساخت همین قالب بروش ماشینکاری تقریبا به 10 هفته زمان نیاز دارد. بعلاوه هزینه ساخت قالب به این روش به مراتب کمترمی باشد. قالبها یا قطعات تفت جوشی شده با پودر برنز، پس از تفت جوشی، بمنظور افزایش چگالی، توسط یک رزین عالی نفوذ دهی می شوند. در مورد پودرهای فولادی، فرایند قادر است قطعاتی با چگالی 95% ایجاد نماید، که در این حالت دیگر به نفوذ دهی نیاز نمی باشد. قطعات ساخته شده بروش DMLS ، دارای دقت و صافی سطح خوبی می باشند. البته صافی سطح در پودرهای پایه فولادی نیاز به بهبود دارد، علاوه بر اینکه ساخت قطعات فولادی به آهستگی انجام می گیرد.
جوشکاری در قالب سازی
جوشکاری اولتراسونیک شامل استفاده از انرژی صوتی با فرکانس بالا برای نرم کردن و ذوب کردن ترموپلاستیک ها در منطقه جوش است . قسمت هایی که باید به یکدیگر جوش داده شوند زیر فشار روی هم نگه داشته شده و تحت ارتعاشات اولتراسونیک با فرکانس 20 تا 40 کیلو هرتز قرار می گیرند. موفقیت جوش به طراحی مناسب اجزا و مناسب بودن موادی که جوش داده می شوند بستگی دارد.
از آنجا که جوشکاری اولتراسونیک بسیار سریع است ( کمتر از 1 ثانیه ) و قابلیت اتوماسیون دارد به طور وسیع از آن در صنعت استفاده می شود . برای تضمین سلامت جوش طراحی مناسب اجزا بخصوص فیکسچرها لازم است . با طراحی مناسب از این روش می توان در تولید انبوه استفاده کرد.
راهنمای جوشکاری فولادهای زنگ نزن بر اساس استاندارد EN-1011
جوشکاری فولادهای آستنیتی منگنز دار در حین عملیات حرارتی بویژه در درجات حرارت بالا ، لایه نازکی از سطح دکربوره و احتمالا" مقداری از منگنز هم می سوزد که در حین سریع سرد شدن بصورت مارتنزیتی همراه با " ترک " های ریز در می آید که از نظر خواص مکانیکی ضعیف بوده ولی خاصیت مغناطیسی دارد . این موضوع بویژه در قطعات نازک و آنهایی که تحت نیروهای خستگی زا قرار می گیرند ممکن است قابل توجه باشد و در بعضی موارد ضرورت ایجاب می کند تا این لایه تراشکاری شود . این پدیده در حین برشکاری یا جوشکاری نیز ممکن است اتفاق بیفتد . تبدیل و تغییر فاز ممکن است در درجه حرارت ثابت در اثنای حرارت دادن مجدد در درجه حرارت بالای Alupper ایجاد شده و ساختاری شامل ورقه هایکاربید و پرلیت بوجود آورد . (کاربید در درجه حرارت °C 593 - 538 (F 1100 - 1000 ) و پرلیت °C 760- 538 (F 1400 -1000) ظاهر می شوند ) . تغییر فاز از مرزدانه ها شروع شده و ترکیب شیمیایی تاثیر قابل ملاحظه ای بر روی ساختار بوجود آمده دارد . بهر حال نتیجه این تغییرات کاهش استحکام و انعطاف پذیری است.
با توضیحات بالا می توان گفت که تبدیل و تغییرات از درجه حرارت محیط تا °C 482 (F 900 ) اتفاق نمی افتد بنابراین باید توجه کرد که قطعات جوش داده شده را نباید بهیچوجه تحت عملیات حرارتی پس گرم یا تنش زدایی قرار داد . بطور کلی این فولاد نباید بالا °C 316 (F 600 ) تحت حرارت مجدد قرار گیرد ، مگر در شرایط خاص و زمان بسیار کوتاه . از طرف دیگر این فولادها شدیدا" تحت کار سرد سخت می شوند . اگر قطعه ای که تحت کار سرد قرار گرفته است مواجه با حرارت دادن مجدد شود ترد شدن آن خیلی سریع تر اتفاق می افتد چون نطفه های بیشتری برای تغییر فاز وجود دارد . این لایه نازک است و در ضمن حرارت دادن زیر قوس الکتریکی ذوب می شود ، اما در شرایطی که کیفیت ویژه برای اتصال تقاضا شود باید حتی المقدور این قشر کار سختی شده را با دقت سنگ زده یا تراشید .
ضریب انبساط حرارتی فولادهای آستنیتی منگنز دار شبیه فولادهای آستنیتی کرم – نیکل دار بوده و تقریبا" یک ونیم برابر فولادهای فریتی است که خود مشکلاتی را از نظر تنش های حرارتی و انقباضی در حین گرم و سرد شدن بوجود می آورد . خواص مکانیکی این گروه فولادها بین °C 204 تا 45- (F 400 تا 50- ) عالی است و بطور کلی برای موارد سایش بیشتر بکار می رود .
فقط روش های جوشکاری با قوس الکتریکی برای فولادهای منگنزی توصیه می شود ، زیرا با توجه به توضیحات در مقدمه ، حرارت دادن مجدد این فولادها که قبلا" سمج یا چقرمه شده باعث از دست دادن شدید استحکام کششی و انعطاف پذیری آنها می شود ، بنابراین هر فرآیند جوشکاری که تناوب طولانی حرارت داشته باشد مناسب نیست ( جوشکاری با گاز یا شعله ) جوشکاری مقاومتی نیز بر روی فولادهای منگنز دار متداول می باشد .
از پیش گرم کردن قطعه فولاد آستنیتی منگنز دار قبل از جوشکاری اکیدا" باید پرهیز کرد . علاوه بر فلز اصلی قطعه کار فلز جوش رسوب داده شده نیز تحت حرارت دادن مجدد نباید قرار گیرد هر چند این تاثیر ناشی از حرارت مجدد با بهسازی هایی که در تولید فلز پر کننده یا الکترود پیش بینی شده تا حدودی محدود است و فقط باعث ضخیم شدن مرزدانه ها می شود . بهسازی در الکترود یا مفتول جوشکاری شامل کاهش هر چه بیشتر کربن و افزودن بعضی عناصر کند کننده تبدیل فاز می باشد .
جوشکاری فولاد آستنیتی منگنزی به فولادهای دیگر ( کربنی و کم آلیاژی ) فقط با استفاده از فلز پرکننده فولاد منگنزی امکان پذیر است و در صورتی که با تفکیک صحیح جوشکاری کار شود بهترین نتیجه وقتی حاصل می شود که میزان فسفر در مفتول یا الکترود کمتر از 025/0% و منگنز بیش از 14 درصد و " میزان امتزاج " در لبه فولاد غیر منگنزی کمتر از 25 درصد باشد . در غیر اینصورت ممکن است ترک برداشتن در جوش یا مجاور آن اتفاق افتد . هرگز نباید از مفتول یا الکترود فولاد کربنی یا کم آلیاژی در این موارد استفاده شود . بعضی جوشکارها مفتول فولاد زنگ نزن 308 را ترجیح می دهند . البته باید عمق نفوذ و میزان امتزاج پایین نگهداشته شود .
انواع گوناگونی از الکترود جوشکاری با ترکیبات متفاوت برای جوشکاری این گروه فولادها تولید و عرضه می شود که بعضی از آنها صرفا" برای عملیات سطحی رسوب دادن لایه سخت در مواضع تحت سایش زیاد مناسب است . جدول زیر خواص مکانیکی و ترکیب شیمیایی چند نمونه فلز جوش رسوب داده شده با چند نوع مفتول بر روی فولاد آستنیتی منگنز دار نشان می دهد . خاصیت ضربه پذیری نمونه دیگری ازفلز جوش در جدول بعدی آورده شده است .

 

 

 

 

 


خواص مکانیکی و ترکیب شیمیایی چند نمونه لز جوش از الکترودهای فولاد منگنزدار
نوع نقطه تسلیم Psi استحکام کششی Psi درصد نسبی تغییر طول درصد کاهش نسبی سطح سختی BHN روش جوشکاری
NiMn 64100 121300 0/47 6/37 207 الکترود دستی
NiCrMn 75600 119800 0/42 2/33 223 الکترود دستی
MoMn 67900 119800 0/32 1/33 241 الکترود دستی
CrMn 120000 146000 0/30 0000 194 الکترود دستی
NiCrMn 78700 122300 0/37 6/31 235 الکترود مداوم
NiCrMn 79400 120600 0/38 0/34 207 زیر پودری
درصد ترکیب شیمیایی
انواع
NiMn C Mn p Si Ni Ci V Mo
75/0 5/14 02/0 7/0 5/3 0000 000 000 الکترود دستی
NiCrMn 75/0 0/14 02/0 0000 5/3 0/4 000 000 الکترود دستی
MoMn 75/0 7/14 01/0 07/0 0000 0000 0/1 000 الکترود دستی
CrMn 35/0 1/14 02/0 6/0 0/1 5/14 7/1 6/0 الکترود دستی
NiCrMn 80/0 2/15 02/0 000 2/3 0/4 000 000 الکترود مداوم
NiCrMn 78/0 7/16 02/0 8/0 7/3 3/4 000 000 زیر پودری
خواص ضربه ای فلز جوش Ni - Mn *
درجه حرارت آزمایش خواص ضربه ای ( فوت – پوند )
F 75
F 0
F 75 -
F 150 - 118
96
80
55
آنالیز تقریبی فلز جوش عبارتنداز:
C 0.75% , Mn 14.5% , P 0.021% , Si 0.65% , Ni 3.5% , Cr 0.4%
علیرغم بهبود در کیفیت الکترود جوشکاری برای این گروه فولادها ، توجه و مهارت در فرآیند جوشکاری و رسوب دادن فلز جوش و بعضی تاثیرات در منطقه مجاور جوش حائز اهمیت است .
الکترود با منگنز بالا صرفا" بمنظور پرکردن مواضع سائیده شده بکار می رود و در مقابل الکترود منگنز مولیبدن دارای سمجی و چقرمگی کمتری است . معمولا" سازنده ها با توجه به سوختن و از دست رفتن بعضی عناصر آلیاژی در حین جوشکاری ، مقدار اضافی در ترکیب الکترود یا مفتول پیش بینی می کنند اما طبیعی است که اگر جوشکاری با طول قوس زیاد از حد یا بهم زدن غیر معمول ( Pudding ) حوضچه جوش و یا عدم رعایت نکات دیگر انجام شود مقدار اضافی سوختن موثر موجب تقلیل خواص و کیفیت فلز جوش رسوب داده شده می شود .
الکترودهای دستی فولاد منگنزی بصورت های گوناگون سیم آلیاژی پوشش دار ، سیم با عناصر آلیاژی در پوشش آن و لوله ای با عناصر آلیاژی در مغز آن تولید و عرضه می شود .
با توجه به مقدمه و توضیحات بالا می توان خلاصه روش جوشکاری و نکات مهم مربوطه برای حفظ کیفیت خوب در فلز جوش (استحکام و سمجی بالا ) را با الکترود دستی بصورت زیر خلاصه کرد :
1) جوشهایی که یک یا هر دو جزء مورد اتصال ار فولاد آستنیتی هستند باید از الکترودهای منگنزی یا زنگ نزن ( کرم – نیکل دار ) استفاده کرد .
2) از فرآیند جوشکاری با شعله یا اکسی استیلن استفاده نشود ، احتمال ایجاد تردی در فلز قطعه کار و جوش وجود دارد .
3) الکترود را باید در جای خشک نگهداری کرده و یا قبل از استفاده آنرا پخت یا خشک کرد .
4) رعایت نکات و دستورات سازنده الکترود در مورد قطب و نوع جریان الکتریکی مصرفی الزامیست.
5) تمیز کردن کامل رنگ ، چربی و آلودگی های دیگر از سطح و لبه مورد جوش
6) تا آنجا که ممکن است قشر سطحی سخت شده در اثر کار سرد در مسیر جوشکاری برطرف شود چون لایه مذکور دارای ساختار مارتنزیتی بوده و حساسیت زیادی در برابر ترکیدگی دارد .
7) هر نوع عیب سطحی نظیر ذرات ماسه سوخته شده یا محبوس شده ، خلل و فرجهای انقباضی shrinkage porosity و ترکیدگی ها باید قبل از جوشکاری برداشته شوند .
8) در تعمیرات مربوط به " ترکیدگی " ، فلز اطراف " ترک " تا عمق آن برداشته شده و ابتدا و انتهای مسیر پیشرفت ترک را نیز با سوراخ کردن با جوش عرضی بست . البته این موضوع خیلی ساده هم نیست چون انتهای عمق ترکیدگی در قطعه براحتی نمی توان تشخیص داد .
9) کوبیدن peening بدون توقف بر روی فلز جوش در حالت گداختگی کمکی در کاهش تنش های داخلی انقباض در اثنای سرد شدن و تقلیل پیچیدگی می کند .
10) هرگز فولاد آستنیتی منگنز دار را با الکترود فولاد کربن یا کم آلیاژی نباید جوش داد .
11) حرارت داده شده بازای هر اینچ باید در حد می نیمم ( با توجه به ایجاد جوش سالم ) نگهداشته شود حرارت داده شده در واحد طول را می توان با فرمول ساده زیر محاسبه کرد :
H = E.I.60 / S
S = سرعت پیشرفت جوشکاری (سانتیمتر در دقیقه)
I = شدت جریان (آمپر)
E = اختلاف پتانسیل قوس (ولت )
H = حرارت داده شده در هر سانتیمتر (ژول بر سانتیمتر )
درجه حرارت قسمت مجاور جوش پس از یکدقیقه رسوب فلز جوش °C 316 (F 600) تجاوز نکند کاربرد سیستم اندازه گیری درجه حرارت کار در حین جوشکاری مفید است . )
باید این امکان وجود داشته باشد تا با دست فاصله 15 سانتیمتری (6 اینچی ) مسیر جوشکاری را در تمام لحظات لمس کرد . بخاطر داشته باشیم که نفوذ حرارتی فولاد منگنزی 4/1 فولادهای کربنی است . در جوشکاری قطعات نازک و سبک دقت بیشتر در این امر لازم است . عواملی که به کاهش حرارت داده شده در واحد طول کمک می کند عبارتند از :
الف - نگهداشتن طول قوسی کوتاه ( طول قوس زیاد ولتلژ را افزایش داده و حرارت را در سطح وسیع تر توزیع می کند ) .
ب - بهم زدن هر چه کمتر حوضچه جوش (بهم زدن جوش و یا حرکت زیگزاگی موجب بازیابی کمتر منگنز و کاهش سرعت پیشرفت جوشکاری می شود .
ج - پیش گرم کردن فولاد منگنزی مفید نیست ( انواع کم آلیاژی ممکن است در شرایط خاص کمی پیش گرم کرد . )
د - استفاده از جوشهایی با طول کوتاه در قسمتهای مختلف بطور تناوب برای بهتر پخش شدن حرارت و عدم بالا رفتن درجه حرارت در یک نقطه.
ه - تامین زمان کافی برای سرد شدن هر قسمت از جوش رسوب داده شده . گاهی می توان از آب نیز برای سرد کردن استفاده کرد در صورتیکه دقت شود رطوبت به نقطه مورد جوش در پاس بعدی نرسد .
و - استفاده از مفتول یا میله هایی از فولاد منگنزی در مواردیکه نیاز به مقدار رسوب بالا است . این مفتول ها قبلا" در موضع جوش قرار داده می شوند و ذوب شدن و ادغام آنها در حوضچه جوش موجب سریع تر سرد شدن فلز جوش می شود .
استفاده از فرآیندهای نیمه خودکار و خودکار جوشکاری برای این گروه فولادها نیز متداول است ، در این فرآیند به الکترودهای مداوم نیاز است که بصورت سیم های آلیاژی توپر یا لوله ها با محتوای مواد فلاکسی یا سرباره ساز و احیانا" عناصر تولید و عرضه می شوند . سیم های توپر در فرآیند های خودکار و نیمه خودکار معمولا" باریک است بعضی از الکترودهای لوله ای با قوس باز به کمک محافظت گاز CO 2 و یا مخلوط CO 2 و آرگون بکار برده شده و برخی دیگر در فرآیند قوس زیر پودری و به کمک پوشش سرباره استفاده می شوند . یکی از بیشترین کاربرد جوشکاری بر روی فولادهای منگنزی پرکردن مواضع سائیده شده به کمک رسوب فلز جوش است . معمولا" فلز جوش دارای همان ترکیب شیمیایی فلز قطعه کار است ، هر چند در بعضی موارد لایه رسوب داده شده از مقاومت سایشی بیشتری برخوردار است . همانطور که در اتصالات فولادهای سنگنزی گفته شد اینگونه کارهای سطحی و تعمیراتی نیز با روش قوس الکتریکی و تمرکز حرارت هر چه بیشتر انجام گیرد تا پدیده " حرارت مجدد " و رسوب کاربید و بالاخره کاهش خواص مکانیکی اتفاق نیفتد .
در اینموارد باید فرض کرد که سطح سائیده شده در اثر کار سختی سخت شده و اگر در منطقه حرارتی ناشی از جوشکاری قرار گیرد احتمال ترک برداشتن آن بسیار زیاد است . برای اجتناب از این مشکل در زیر مجاور جوش باید قبل از جوشکاری این لایه سخت شده را بکمک سنگ زدن یا برشکاری با قوس برداشت . همانطور که قبلا" گفته شد باید سعی شود از فلز پرکننده ای استفاده شود که تطابق ترکیب شیمیایی با فلز قطعه کار داشته باشد و جوش ها کوتاه و منقطع باشد ( پایین نگهداشتن حرارت داده شده در واحد طول ) . تصور اینکه فقط پایین نگهداشتن آمپر کافی است اشتباه است . چه بسا با آمپر بالا و سرعت جوشکاری سریع می توان از پخش حرارت به اطراف و بالا رفتن درجه حرارت این مناطق جلوگیری کرد . نکات گفته شده دیگر در مورد کوبیدن جوش یا استفاده از میله های فولاد منگنزی و یا عدم پیش گرم کردن در جوشکاری تعمیراتی نیز صادق است و از تکرار آنها خودداری می شود .
پیچیدگی قطعه پس از جوشکاری هم اغلب یکی از مشکلات می باشد . استفاده از گیره ها و نگهدارنده ها و یا بستن پشت به پشت دو فک خرد کننده و یا کوبیدن فلز رسوب داده شده گداخته و تدابیر دیگر می تواند موجب کاهش پیچیدگی و تغییر شکل شود .
بطور کلی رفع عیوب ریختگی قطعات فولاد منگنزی را باید پس از عملیات کوینچ کردن آنها انجام داد . زیرا در حالت ریخته شده as – cast بسیار ترد و شکننده بوده ممکن است در حین جوشکاری شکسته شوند . دیواره های کناری حفره های انقباضی باید چنان سائیده شود که دارای شیبی برابر 15 درجه ( حداقل ) باشد .

 

 

 

 

 

قالبهای دایکاست
ساختمان قالب:
در زیر جنبه های مهم طراحی قالب را مورد برسی قرار می دهیم:
تقسیم قالب:
همانطور که ذکر شدهر قالب دایکاست بصورت دو تکه است یعنی قالب ازیک نیمه ثابت(طرف تزریق)ویک متحرک (طرف بیرون انداز)تشکیل شده است . نیمه ثابت قالب (نیمه تزریق قالب)به کفشک ثابت ماشین ریخته گری تحت فشار مونتاژ می شود . در حالی که نیمه متحرک قالب (نیمه بیرون انداز قالب )به کفشک متحرک محکم می شود هر دو نیمه قالب در حالت آماده تزریق بسته هستند و با نیروی بسته نگهدارنده ای که از طرف ماشین ایجاد می گردد،در حالت بسته نگه داشته می شوند . سطح تماس هر دو نیمه قالب ، سطح جدایش قالب نامیده می شود. برای اجتناب از نفوذ فلز مذاب به خارج بایستی سطح قالب کاملاً آب بندی و از این جهت به صورت سطح سنگ زنی شده و یا هم سطح شده باشد .دقت انطباق صفحات قالب که روی هم قرار می گیرند اهمیت زیادی دارند .بهتر است که لبة خارجی در هر دو صفحه قالب حدواً 1 m m تا 2 m m تحت زاویه 4 5 پخ زده شوند . به این ترتیب از خرابی لبه ها توسط ضربه یا برخورد که منجر به تغییر شکل لبه ها می گردد و می توانند دقت انطباق را بر هم بزنند اجتناب می شود .

 

ریختگری در غالب دوغابی
مزایا و محدودیتها
الف: مهمترین مزایای روش ریخته گری دقیق عبارتند از : - تولید انبوه قطعات با اشکال پیچیده که توسط روشهای دیگر ریخته گری نمی توان تولید نمود توسط این فرایند امکان پذیر می شود. - مواد قالب و نیز تکنیک بالای این فرایند،‌- امکان تکرار تولید قطعات با دقت ابعادی وصافی سطح یکنواخت را میدهد. - این روش برای تولید کلیه فلزات و آلیاژهای ریختگی به کار می رود . همچنین امکان تولید قطعاتی از چند آلیاژ مختلف وجود دارد. - توسط این فرآیند امکان تولید قطعاتی با حداقل نیاز به عملایت ماشینکاری و تمام کاری وجود دارد. بنابراین محدودیت استفاده از آلیاژهای با قابلیت ماشینکاری بد از بین می رود. - در این روش امکان تولید قطعات با خصوصا متالورژیکی بهتر وجود دارد. - قالبت تطابق برای ذوب و ریخته گری قطعات در خلاء وجود دارد. - خط جدایش قطعات حذف می شود و نتیجتا موجب حذف عیوبی می شود که در اثر وجود خط جدایش به وجود می آید.. –
ب:مهمترین محدودیتهای روش ریخته گری دقیق عبارتنداز : - اندازه و وزن قطعات تولید شده توسط این روش محدود بوده و عموما قطعات با وزن کمتر از 5 کیلوگرم تولید می شود . - هزینه تجهیزات و ابزارها در این روش نسبت به سایر روشها بیشتر است.
انواع روشهای ریخته گری دقیق:
در این فرایند دو روش متمایز در تهیه قالب وجود دارد که عبارتند از روش پوسته ای و روش توپر به طور کلی این دو روش درتهیه مدل با هم اختلاف ندارند بلکه در نوع قالبها با هم تفاوت دارند. فرایند قالبهای پوستهای سرامیکی پوسته ای سرامیکی درریخته گری دقیق: برای تولید قعطات ریختگی فولادی ساده کربنی ، فولادهای آلیاژی ،‌فولاد های زنگ نزن، مقاومت به حرارت ودیگر آلیاژهایی با نقطعه ذوب بالای این روش به کار می رود به طور شماتیک روش تهیه قالب را در این فرآیند نشان می دهند که به ترتیب عبارتند از:
الف : تهیه مدلها : مدلهای مومی یا پلاستیکی توسط ورشهای مخصوص تهیه میشوند.
ب : مونتاژ مدلها : پس از تهیه مدلهای مومی یا پلاستیک معمولا تعدادی از آنها ( این تعداد بستگی به شکل و اندازه دارد) حول یک راهگاه به صورت خوشه ای مونتاژ می شوند در ارتباط باچسباندن مدلها به راهگاه بار ریز روشهای مختلف وجود دارند که سه روش معمولتر است و عبارتند از:
روش اول: محل اتصال در موم مذاب فرو برده می شود و سپس به محل تعیین شده چسبانده می شود .
روش دوم: این روش که به جوشکاری مومی معروف است بدین ترتیب است که محلهای اتصال ذوب شده به هم متصل می گردند .
روش سوم: روش سوم استفاده از چسبهای مخصوص است که محل اتصال توسط جسبهای مخصوص موم یا پلاستیکی به هم چسبانده می شود. روش اتصال مدلهای پلاستیکی نیز شبیه به مدلهای مومی می باشد..
ج : مدل خوشه ای و ضمائم آن در داخل دو غاب سرامیکی فرو برده می شود. درنتیجه یک لایه دو غاب سرامیکی روی مدل را می پوشاند
د:در این مرحله مدل خوشه ای در معرض جریان باران ذرات ماسه نسوز قرار میگیرد.‌تایک لایه نازک درسطح آن تشکیل شود .
ه: پوسته سرامیکی ایجاده شده در مرحله قبل کاملاخشک می شوند تا سخت و محلم شوند. مراحل ( ج ) (د) ( ه) مجددا برای جند بار تکرار می شود . تعداد دفعات این تکرار بستگی به ضخامت پوسته قالب مورد نیاز دارد. معمولا مراحل اولیه از دوغابهایی که از پودرهای نرم تهیه شده ،‌استفاده شده و بتدریج می توان از دو غاب و نیز ذرات ماسه نسوز درشت تر استفاده نمود. صافی سطح قطعه ریختگی بستگی به ذرات دو غاب اولیه و نیز ماسه نسوز اولیه دارد.
ز: مدول مومی یا پلاستیکی توسط ذوب یا سوزانده از محفظه قالب خارج می شوند، به این عملیات موم زدایی می گویند . درعملیات موزدایی بایستی توجه نمود که انبساط موم سبب تنش وترک در قالب نشود
ح: در قالبهای تولید شده عملیات بار ریزی مذاب انجام می شود ط: پس از انجماد مذاب ،‌پوسته سرامیکی شکسته میشود.
ی: در آخرین مرحله قطعات از راهگاه جدا می شوند.
مواد نسوز در فرآیند پوسته ای دقیق:
نوعی سیلیس به دلیل انبساطی حرارتی کم به طور گسترده به عنوان نسوز در روش پوسته ای دقیق مورد استفاده قرار می گیرد.این ماده نسوز برای ریخته گری آلیاژهای آهنی و آلیاژهای کبالت مورد استفاده قرار می گیرد. زیر کنیم شاید بیشترین کاربرد را به عنوان نسوز در فرآیند پوسته ای دارد. این ماده بهترین کیفیت را در سطوح قطعه ایجاد نموده و در درجه حرارتهای بالا پایدار بوده و نسبت به خوردیگ توسط مذاب مقاوم است. آلومین به دلیل مقاومت کم در برابر شوک حرارتی کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. به هر حال در برخی موارد به دلیل مقاومت در درجه حرارت بالا ( تا حدودc ْ1760 مورد استفاده قرار می گیرد.
چسبها :‌مواد نسوز به وسیله چسبها به یکدیگر می چسبد این چسبها معمولا شیمیایی می باشند سلیکات اتیل ،‌سیلیکات سدیم و سیلیس کلوئیدی . سیلیکات اتیل باعث پیدایش سطح تمام شده بسیار خوب میشوند. سیلیس کلوئیدی نیز باعث بوجود آمدن سطح تمام شده عالی می شود.
اجزای دیگر: یک ترکیب مناسب علاوه بر مواد فوق شامل مواد دیگری است که هر کدام به منظور خاصی استفاده می شود.
این مواد به این شرح است : - مواد کنترل کننده ویسکوزیته - مواد ترکننده جهت کنترل سیالیت دو غاب و قابلیت مرطوب سازی مدل - مواد ضد کف جهت خارج کردن حبابهای هوا - مواد ژلاتینی جهت کنترل در خشک شدن و تقلیل ترکها فرایند تهیه قالبهای توپر در ریخته گری دقیق: شکل به طول شماتیک مراحل تهیه قالب به روش توپر را نشان می دهد که عبارتند از :
الف : تهیه مدلهای ذوب شونده
ب :‌مونتاژ مدلها : این عملیات درقسمت
ج: توضیح داده شده ح: مدلهای خوشه ای و ضمائم آن درداخل درجه ای قرار میگیرد و دوغاب سرامیکی اطراف آن ریخته میشودتا درجه با دو غاب دیرگداز پر شود. به این دو غاب دو غاب پشت بند نیز گفته میشود . این دو غاب در هوا سخت می شود و بدین ترتیب قالب به اصطلاح توپر تهیه می شود
د: عملیات بار ریزی انجام میشود
ه : قالب سرامیکی پس ازانجماد مذاب شکسته می شود
و: قطعات از راهگاه جدا می شوند شکل دادن به روش ریخته گری دو غابی مقدمه این طریقه شبیه کار فیلتر پرس است ، به این معنا که مقدار آب به مواد اولیه اضافه شده تا حالت دو غابی به خود بگیرد. باید خارج شود ،به این دلیل برای ساختن اشیا روش کندی است . به طور کلی این روش موقعی مورد استفاده قرار میگیرد که شکل دادن به روشهای اقتصادی تر غیر ممکن باشد. ازطرف دیگر مواقعی از این روش اسفتاده می کنند که تعدااد زیادی از قطعه مورد درخاواست نباشد . برتری بارز این روش در تولید قطعات پیچیده است . دوغاب،‌داخل قالبهای گچی متخلخل که شکل مورد نظر را دارد، ریخته می شود . آب دو غاب جذب قالب شده و دراثر این عمل یک لایه از مواد دو غاب به دیواره قالب بسته می شود و شکل داخل قالب را به خود می گیرد.دو غاب در داخلی قالب باقی می ماند تا زمانی که لایه ضخامت مورد نظر را پیدا کند. اگر ریخته گری تو خالی نباشد ،‌نیازی به تخلیه دو غاب نیست ، ولی برای قطعاتی که توخالی باشند، قالب برگدانده میشود . دو غاب اضافی که روی سطح قالب قرار دارد،‌به وسیله کرادکی تراشیده می شود . سپس لایه اضافی با کمک چاقو در ناحیه ذخیره برداشته می شود . جدارة تشکیل دشه که همان قطعه نهایی موردنظر است، درقالب باقی می ماند تا زمانی که کمی منقبض شده و از قالب جدا شود. سپس می توان آن را از قالب در آورد . بعد از اینکه قطعه مورد نظر خشک شد،‌کلیه خطوط اضافی که دراثر قالب روی آن ایجاد شده است، با چاقو زده و یا به وسیله اسفنج تمیز می شود در این مرحله قطعه آماده پخت است . چون آب اضافی دو غاب حین ریخته گری خارج شده ، سطح دو غاب در داخل قالب پایین می آید. به این دلیل معمولا یک حلقه بالای قالب تعبیه می شود تا دو غاب را بالای قعطه مورد نظر نگه دارد. این حلقه ممکن است از گچ و یا از لاستیک ساخته شود . اگر ازگچ ساخه شود ، داخل آن نیز دو غاب به جدا بسه شده و با کمک چاقو تراشیده میشود. وقتی که جسم داخل قالب گچی کمی خشک شد،‌اسفنجی نمدار دور آن کشیده می شود تا سطحی صاف به دست آید . این روش که در بالا به ان اشاره شد ، برای ریخته گری اجسامی است که داخل آنها خالی است . مانند گلدان، زیر سیگاری ، و غیره ... اما طریقه ای هم هست که برای ساختن اجسام توپر به کار می رود ، به این تریتب که دو غاب داخل قالب می ماند تا اینکه تمام آن سف شود. برای ساختن اشیایی که شکل پیچیده دارند ، ممکن است قالب گچی ازچندین قعطه ساخته شود تا بتوانیم جسم داخل آن را از قالب خارج کنیم ، هر قطعه قالب شامل جای خالی است که قعطه قالب دیگر در آن جا می گیرد. (‌نروماده ) اگر قالب دارای قطعات زیادباشد،‌لازم است در حین ریخته گری خوب به هم چسبد این کار را می توان به وسیله نوار لاستیک که محکم به دور آن می بندیم انجام دهیم . هنگام در اوردن جسم از قالب باید این نوار لاستیکی را باز کرده و برداریم. غلظت مواد ریخته گری باید به اندازه کافی باشد که باعث اشباع شدن قالب از آب نشود . بخصوص موادی که شامل مقدار زیادی خاک رس هستند،‌غلظت آنها به قدری کم خواهد شد که ریخته گری آنها مشکل شده و معایبی هم در حین ریخته گری ایجادمی شود. برای اینکه دو غاب را به اندازه کافی روان کنیم . مواد روانسازی به دو غاب اضافه می شود.
ریخته گری دو غابی تجهیزات مورد نیاز: مواد مورد نیاز - مواد اولیه - آب - روانساز( سودا و سیلیکات سدیم یا آب شیشه ) ابزار مورد نیاز - همزان الکتریکی - ترازو ( با دقت 1/0و01/0 گرم) - پارچ دردار - قالب گچی مورد نیاز ( قالب قوری - لوله و قالب هاون آزمایشگاهی - دسته هاون آزمایشگاهی - دسته هاون ) - ویسکوزیته متر ریزشی با بروکفید - لاستیک نواری - میز کار آماده سازی دو غاب توزین و اختلاط مواد اولیه :‌در تولید فرآورده های سرامیکی ،‌عمل توزین مواد اولیه به طور کلی می تواند به دو روش انجام شود. (توزین به روش خشک ) (‌توزین به روش تر )‌در مرحله تهیه و آماده سازی بدنه ،‌روش توزین عامل بسیار مهم و تعیین کننده ای است.
توزین درحالت خشک : در این روش ،‌عمل توزین هنگامی صورت می گیرد که مواد اولیه به صورت خشک و یا تقریبا خشک باشند و هنوز تبدیل به دو غاب نشده باشند . هنگام توزین ،‌حتما باید آب موجود درمواد اولیه و به طور عمده در مواد پلاستیک (‌که از محیط اطراف جذب شده و یا در معدن در اثر ریزش برف و باران مرطوب و نمدار شده است )‌منظور شود . البته باید توجه داشت که تعیین دقیق مقدار رطوبت موجود در مواد اولیه،عملا غیر ممکن است و این موضوع ، یعنی عدم دقت ، نقص بزرگ توزین به روش خشک است . در عمل از تک تک مواد اولیه نمونه برداری کنید ،‌و بعد از توزین آن را در خشک کن آزمایشگاهی در دمای ( ) قرار دهید بعد از 24 ساعت نمونه را دوباهر توزین کنید . اختلاف وزن نسبت به وزن اولیه را محاسبه کنید تا درصد رطوبت خاک مشخص شود . بعد از تعیین درصد رطوبت ، درصد فوق را در توزین نهایی مواد اولیه منظور کنید . توزین در حالت تر: در این روش،‌عمل توزین بعد از تبدیل هر یک از مواد اولیه به دو غاب انجام می شود. بدیهی است که هریک از مواد اولیه به دو غاب انجام می شود . بدیهی است که در روش خشک گفته شد ، وجود نخواهد داشت . البته در صنعت به لحاظ نیاز این روش به چاله های ذخیره سازی که فضای بیشتری با سرماهی گذاری اولیه بالاتری را می طلبد ،‌کمتر استقبال می شود. در مورد توزین به روش تر ،‌حتما این روش مطرح خواهد شد که چگونه می توان به مقدار مواد خشک موجود در دو غاب هر یک از مواد اولیه پی برد. در عمل برای تعیین مقدار مواد خشک موجود درغابها از رابطه برونینارت استفاده می شود . W=(p-1) W= وزن ماده خشک موجود در یک سانتیمتر مکعب از دو غاب (‌گرم ) P= وزن ماده خشک موجود در یک سانتیمتر مکعب = وزن مخصوص ( دانسیته ) دو غاب درعمل با توزین حجم مشخصی از دو غابها،‌می توان به وزن مخصوص یا دانسیته آنها پی برد. در مورد وزن مخصوص مواد خشک باید اشاره شود که به طور معمول این مقدار حدود 5/2 تا6/2 گرم بر سانتیمتر مکعب است. بنابرانی اگر با تقریب ،‌وزن مخصوص را 5/2 اختیار کنید ، مقدار کسری برابر با خواهد بود . پس تنها عامل در اکثر موارد،‌دانسیته دو غابها است .
الک کردن : عمل توزین مواد اولیه چه به صورت تر باشد و چه در حالت خشک ،‌ابعاد ذرات دو غاب بدنه موجود در حوضچه های اختلاط نباید از حدو مورد نظر بزرگتر باشد. تعیین ابعاد ذرات موجود در دو غاب،‌قسسمتی از اعمال روزمره آزمایشگاهها ی خطوط تولید است و این عمل در پایان نمونه برداری در حین سایش انجام گیرد و سپس تخلیه انجام می گیرد. در هر صورت ،‌انتخاب دانه بندی مناسب بستگی به فاکتور های ذیل دارد: - نوع بدنه ( چینی ظروف- چینی بهداشتی ،- نوز) - نوع مواد اولیه و درصد انها (‌- بالکی) - خواص ریخته گری ( تیکسوتراپی ،‌- سرعت ریخته گری) - جذب آب - عمل الک کردن برای جداسازی ذرات درشت و کنترل خواص دوغاب بسیار ضروری است. زیرا اولا وجود ذرات درشت عوارض گسترده ای بر پروسس ریخته گری ،‌- خواص دو غاب ،‌- خواص حین پخت و خواص محصول نهایی دارد. ثانیا ،- کنترل دانه بندی برای خواص دو غاب شدیدا تحت تاثیر دانه بندی بوده و نباید از حد متعارفی کمتر باشد . انتخاب و شماره الک توسط استاد کار انجام خواهد شد. عموما به لحاظ وجود ذرات درشت و حضور ناخالصیهای گسترده در مواد اولیه نظیر موادآلی ،‌ریشه درختان ،‌کرک و پشم که به منظور افزایش استحکام خام به بعضی از مواد اولیه زده می شود ،‌غالبا چشمه های الک زود کورمی شود و ادامه عمل الک کردن را با مشکل مواجه می کند. لذا غالبا الکهارا چند طبقه منظور کرده و طبقات نیز از مش کوچک به مش بزرگ از بالا به پایین قرار می گیرند تا دانه های درشت تر بالاو دانه های کمتری روی الک زیرین که دارای چشمه های ریزتری است ،‌قرار گیرد .
آهن گیری: می دانید که اهن با ظرفیتهای مختلف در مواد اولیه یا بدنه های خام وجود دارد، در مجموع چهار شکل متفاوت آهن وجود دارد. - به صورت یک کاتیون در داخل شبکه بلوری مواد اولیه - به صورت کانیهای مختلف که به عنوان ناخالصیهای طبیعی با مواد اولیه مخلوط می شوند . - به صورت ناخالصیهای مصنوعی که در اثر سایش صفحات خرد کننده سنگ شکنها و آسیابها به وجود آمده اند . فقط در حالت اخیر آهن به صورت فلزی یا آزاد وجود دارد. لذا در این حالت توانایی می توان عمل اهن گیری را انجام داد. - به صورت ترکیبات دو وسه ظرفیتی آهن که در اثر زنگ زدگی خطوط انتقال دو غاب ،‌- وارد دوغاب میشوند.در تولید فرآورده های ظریف برای تخلیص دو غاب از ذرات آهن موجود ،‌- از دستگاههای آهنر یا مگنت دستی استفاده می شود . دستگاههای آهنربا اگر چه عامل بسیار موثری در حذف آهن و تخلیص دو غاب هستند،‌- ولی ماسفانه باید توجه داشت که این دستگاهها قادر به جذب تمام مواد وذرات حاوی آهن نیستند . در بین کانیهای مهم آهن، کانیهای مگنیت ( ) سیدریت ( )‌و هماتیت( ) به ترتیب دارای بیشترین خاصیت مغناطیسی هستند و بنابراین ،‌به وسیله دستگاههای آهنربا جذب می شوند . در کانیهای لیمونیت ( ) مارکاسیت و پیریت ( ) خاصیت مغناطیسی به ترتیب کاهش یافته و به همین دلیل در عمل ، احتمال جدا سازی این کانیها به وسیله دستگاههای آهنربا بسیار کم است . در مورد آهن فلزی بدیهی است که دستگاههای آهنربا به راحتی قادر به جذب آنها هستند. تنظیم خواص رئولوژیکی بعد از اینکه دو غاب الک و آهنگیری شد، دو غاب رابه چاله ذخیره یا به ظرف مخصوص انتقال می دهیم . در حالی که همزن الکتریکی با دور کم در حال هم زدن آرام دو غاب است ، از چاله نمونه برداری کرده و آزمونهای زیر را اعمال می کنیم تا فرم پیوست تکمیل شود. همان طوریکه در فرم ملاحظه می شود ،
شامل مراحل زیر است :‌اولین مرحله تنظیم دانسیته دوغاب است . بدین معنا که سرعت ریخته گری یا مدت زمانی که لازم است دو غاب در قالب گچی بماند و به ضخامت مورد نظر برسد، تنظیم شود . بدین منظور در ابتدا قالب گچی مناسب را که دارای عمر مشخص و درصد آب به گچ ثابت و معینی است آماده می کنیم و یا اینکه می توانیم از یک مدل مشخص در خط تولید استفاده کنیم بعد از بستن قطعات قالب، آنها را با کمک یک نوار پهن لاستیکی نظیر تیوپ دوچرخه یا لاستیکی که از تیوپ ماشین معمولی بریده شده است ، کاملا در کنار هم جذب و محکم کنید . دو غاب حاصل را به داخل قالب گچی بریزید . و بعد از مدت زمان مشخصی ،‌در نتیجه واکنشهای متقابل بین دو غالب وقالب گچی ،‌لایه ای درمحل تماس دو غاب و قالب ایجاد می شود .‌واضح است که قطر لایه ایجاد شده بستگی به زمان توقف دو غالب در قالب دارد. بعد از گذشت مدت زمان مورد نظر ، دو غاب اضافی موجود قالب تخلیه می شود . این زمان به طور عمده بستگی به قطر فراورده مورد نظر وسرعت ریخته گری دو غاب دارد . باید توجه داشت که تراکم قالب گچی نیز عامل موثری در زمان ریخته گری است . ولی برای ایجاد زمینه ای در ذهن دانش آموزان باید اشاره شود که با توجه به کلیه عوامل موثر زمان ریخته گری به عنوان مثال برای فرآورده ها بهداشتی به قطر حدود 10 یا 11میلیمتر،‌معمولا حدود تا 2 ساعت ،‌برای ظروف غذا خوری از جنس ارتن و ریا پرسلان با قطر2 تا 3 میلیمتر ، حدود 15 تا 25 دقیقه و برای چینی استخوانی به همین قطر حدود 2 تا 5 دقیقه است .سپس قالب و فرآورده شکل یافته در آن برای مدتی به حال خود گذاشته می شود تا لایه ایجاد شده ،‌تا حدودی خشک و در نتیجه کوچکتر شود .(‌دراثر انقباض تر به خشک ) بعد از این مرحله قطعه شکل یافته به راحتی از قالب جدا شده و می توان آ نرا از داخل قالب گچی خارج کرد درهنگام تشکیل لایه در محل تماس قالب و دوغاب،‌حجم دو غاب موجود در غاب به مرور کمتر وکمتر می شود . به همین دلیل لازم است که مجددا مقادیری دو غاب به داخل قالب گچی ریخته شود. با توجه به اینکه انجام این عمل نیازمند نیروی انسانی بیشتر و نیز مراقیت دایم است، در عمل قطعه ای در دهانه قالب گچی تعبیه شده که اصطلاحا به آن ((حلقه 45)) گفته می شود. این حلقه باعث ایجاد ستونی از دو غاب برفراز قطعه ساخته شده می شود. در نتیجه با کاهش حجم دو غاب موجود در قالب ،‌نیازی به اضافه کردن مجدد دو غاب نیست. در بعضی موارد به جای تعبیه حلقه از قیف استفاده می شود . حلقه ها می توانند از جنس لاستیک و یا گچ باشند. در صورتی که حلقه ها از جنس گچ باشن

خرید و دانلود دانلود مقاله شرکت ماشین کاران نواندیش (قالب سازی و تولید قطعه)


دانلود مقاله نرم افزار solidwork

 

 مقدمه
نرم افزار solidwork یکی از کاملترین نرم افزارهای cad در جهان می باشد که قابلیتهای بسیاری در طراحی قطعات و اشکال سه بعدی دارا می باشد. بطوریکه امروهاین نرم افزار کاربردهای بسیاری در صنعت بخصوص در امر طراحی قالب و همچنین طراحی قطعات پیچیده، و تحلیل آن با استفاده از نرم افزارهای cae دارا می باشد.
در این پروژه سعی شده امکانات وقابلیتهای مهم جدیدترین نسخه ی نرم افزار به نام solidwor 2001k بطور خلاصه و به شکل یک manual برای کاربر بیان گردد بطوریکه کاربر بتواند به راحتی با امکانات این نرم افزار آشنا شده و بتواند به راحتی دستورات نرم افزار را برای طراحی قطعه مطلوب به کار گیرد.
به همین جهت سعی شده از توضیح درباره دستورات جزئی که چندان در طراحی قطعات (مورد استفاده در صنعت) سودمند نیست خودداری شود.
نرم افزار solidwork شامل سه بخش اساسی و مهم است که هر یک وظیفه خاص به خود را دارا می باشد این بخشها عبارتند از:
- part
- asiembly
- drawing
در این قسمت به توضیح مختصری در مورد وظیفه این بخشها اکتفا می کنیم و در بخشهای بعدی بطور ریزتری به توصیف امکانات و دستورات این بخشها یا به اصلاح tecplates اشاره می گردد.
در قسمت part می توان قطعه یا اصطلاحاً solid را ایجاد کرد.
در بخش asiembly به مونتاژ قطعات ساخته شده در قسمت part‌را ایجاد کرد. و همچنین در قالب drawing بدست آوردن نقشه ای دو بعدی از قطعه و solid مطلوب بوجود آمده در بخش part مد نظر می باشد.
نکته مهمی که در اینجا باید به آن توجه کرد آن است که در این پروژه سعی شده بر جزئی گویی در مورد دستورات و بررسی دستورات بطور تک تک خودداری شود وبیشتر به توضیح در مورد یک فرآیند طراحی و استفاده از دستورات ایجاد کننده قطعات مختلف پرداخته شود.
1 - part:
طراحی سه بعدی در solidwork در بخش part این نرم افزار انجام می گردد برای این منظور احتیاج به یک رسم دو بعدی در قسمت پارت است که با توجه به این رسم وبا استفاده از دستورات متنوع موجود در آن می توان یک solid را تهیه نمود. در اولین بخش از معرفی قسمت part به دستورات دو بعدی و اصولاً دو بعدی در solidwork می پردازیم.
دو بعدی solidwork –
دستورات دو بعدی در solidwork شباهت بسیاری در عملکرد با دستورات موجود در نرم افزار auto cad دارد اگر چه که از نظر کامل بودن به آن نرم افزار نمی رسد اما از لحاظ راحتی کار برای کاربر بسیار مناسب بوده به طوری که به کارگیری این دستورات برای کشیدن یک شکل دو بعدی بسیار راحت تر از autocad می باشد.
برای دستیابی به دستورات دو بعدی در قسمت پارت(part) ابتدا باید داخل منوی sketch شویم برای این کار چند راه وجود دارد.
1 – ابتدا بر روی منوی tools در بالی صفحهsolidwork کلیک کرده سپس گزینه custocize را کلیک می کنیم. مشاهده می شود که جعبه ای محاوره ای با عنوان customize ظاهر می شود که دارای منوهای اصلی می باشد. منوی tool bars این حعبه را فعال می کنیم. در آخر در قسمت toolbars گزینه های sketch tools , sketch را فعال می کنیم. همچنین می توان با انتخاب منوی commands از این جدول و انتخاب منوهای لازم (منل منوی sketch tools ) شکل ابزارها را نیز مشاهده کرد.
2 – بر روی منوی insertدر بالای صفحه نرم افزار کلیک کرده و گزینه sketch را فعال می کنیم. مشاهده می کنیم که جعبه ابزاری در صفحه solidwork ظاهر می شود که شامل ابزارهایی می باشد که برای کشیدن شکل دو بعدی از این ابزارها استفاده می کنیم.
ترسیم اشکال دو بعدی:
همانطور که مشاهده می شود در جعبه ابزار sketch دستوراتی وجود دارد که هر کدام وظیفه معینی دارد.
#grid: این دستور صفحه ما را به صورت شطرنجی در می آورد.
Sketch: دستورات و ابزارهای موجود در منوی sketch برای رسم شکل را فعال می کند.
توجه: ابتدا باید plane (صفحه) دلخواه خود را از قسمت feature manager یا design tree (بخش سمت چپ صفحه) مشخص کرده و بعد بر روی sketch کلیک کنیم.
بعد از انتخاب گزینه sketch ملاحظه می شود که در جعبه ابزار در صفحه نمایش فعال می باشند که عبارتند از: sketch tools , sketch entity( که قسمت tools از منوی اصلی نیز وجود دارند.)
sketch entity: در این قسمت ابزارهایی برای رسم اولیه شکل دو بعدی وجود دارد که به طور کامل به بررسی آنها می پردازیم.
دستور line: با کمک این دستور می توان خطوط دلخواه را رسم کنیم.
برای کشیدن خط ابتدا دستور line را انتخاب می کنیم، سپس یک نقطه را به عنوان نقطه ابتدایی خطی که می خواهیم رسم کنیم در محور مختصات موجود انتخاب کرده سپس نقطه بعدی را انتخاب می کنیم وخط رسم می شود.
نکته: در نسخه جدید (solidwork 2001) بعد از انتخاب نقطه اول در کنار خط طول خط نیز نمایان می گردد که با استفاده از آن می توان به سهولت به طول مطلوب که می خواهیم رسم کنیم برسیم.
از طرفی solidwork این امکان را به کاربر می دهد که در حین کشیدن خط از عمودی یا افقی بودن و نکات دیگر پیرامون خط اطلاع پیدا کند.
به طور نمونه اگر در کنار خطی که در حال رسم آن هستیم علامت 7 نمایان شده به معنی vectical (عمومی) بودن خط و اگر علامتی h باشد به معنی harizontal (افقی) بودن خط می باشد.
علائم دیگرعبارتند از:
end point: نقطه انتهایی را نشان میدهد.
Coincident: نشان می دهد که نقطه روی خط قرار دارد.
mid point: نقطه میانی را نشان می دهد.
توجه: مشاهده می کنید که خطوط رسم شده دارای رنگ آبی می باشند اگر برروی یک خط کلیک کنیم مشاهده می شود که رنگ خط بعد رنگ سبز تغییر پیدا می کند. همچنین درکنار صفحه (در قسمت feature manager) جعبه محاوره ای باز می شود که اطلاعات مربوط به خط مثل افق یا عمودی بودن، طول خط، زاویه نسبت به محورها را نشان می دهد. اگر در این حالت (سبز بودن خط) کلید delete را برروی کیبورد فشار دهیم خط پاک می شود.
همچنین در قسمت option از این جعبه گزینه for cousturction را فعال می کنیم خط (line) تبدیل به centen line1 میگردد.
دستور point: می توان نقطه رسم کرد.
دستور rectangulan: این دستور ایجاد مستطیل در اندازه های مختلف را بر عهده دارد.
دستور polygon: با استفاده از این دستور می توان چند ضلعی هایی با تعداد اضلاع مختلف بوجودآورد. بعد از انتخاب این دستور (tools / sketch entity / polyon) مانند دستور line مشاهده می شود که جعبه محاوره ای در قسمت feature maneger بوجود می آید که قابلیتهای جالبی را برای کاربر در انتخاب چند ضلعی دارا می باشد. در قسمت parametars این جدول می توان در قسمت n تعداد اضلاع چند ضلعی را انتخاب نمود.
همچنین در قسمت و می توان مختصات مرکز دایره چند ضلعی را تعیین کرد.
نکته: solidwork این قابلیتها را به کاربر می دهد که خوددایره محاطی یا محیطی بودن چندضلعی را تعیین کند. برای این عمل در قسمت parameters، هر گزینه وجوددارد.
گزینه inscribed circle: دایره محاطی چند ضلعی را معلوم می کند و گزینه circum scribed دایره محیطی چند ضلعی را مشخص می کند.
در قسمت نیز قطر دایره محاطی یا محیطی را می توان معلوم کرد.
دستور circle: این دستور وظیفه ایحاد دایره را در نرم افزار دارا می باشد.
دستور contex line: یک خط نقطه چین رارسم می کند. کاربر این دستور را mirror( قرینه) کردن یک جسم است که حتماً باید نسبت به center line قرینه گردد.
برای رسم کمان solid works سه دستور را ارائه می دهد. 1 – center point arc 2 – targent arc 3 – 3d point arc که هر کدام به نوعی می توانند کمان رسم کنند اما بهترین و راحت ترین روش استفاده از دستور 3d point arc
skotch entity , help)) می باشد که از طریق tools / sketch entity/ ایجاد می شود.
ابتدا یک نقطه را انتخاب کرده و سپس باطول معین نسبت به نقطه قبل نقطه دوم را انتخاب می کنیم. می توان با کلیک بر روی نقطه 3 ایجاد شده و کشیدن آن کمان دلخواه را رسم می کنیم.
در بخش sketch entity دستورات دیگری مانند ehips (کشیدن بیضی) poralle logram ( متواضی الاضلاع) pacabola( سهمی) و spline (کمان با استفاده از سه نقطه) نیز می باشد که می توان با کمی تمرین به راحتی آنها را انجام داد.
Sketch tools : در این بخش از sketch ابزارهایی موجود است که کارهای تکمیلی بر روی اشکال دو بعدی را به عهده دارند که قسمتی از آنها در ذیل بیان شده است.
Fillet –
- chamfee
- offset
- trim
- convert entities: در یک solid لبها رامشخص می کند.
- Mirror: برای mirror کردن حتماً باید ابتدا center line ایجاد گردد و سپس شکل را نسبت به center line قرینه می کنیم.
(برای اینکار بهتر است کلید کنترل را نگه داشته و سپس بر روی شکل مورد نظر و centir line کلیک کرده تا به رنگ سبز در آیند سپس گزینه mirror را از جعبه ابزار sketch انتخاب می کنیم.
Split curre: مانند دستور break در auto cad عمل می کند. یعنی دو نقطه راانتخاب می کنیم سپس خط یا منحنی بین آن در نقطه را delete (پاک) می کند.
در قسمت sketch منوهای دیگری نیز مانند منوی 3d sketch برای کشیدن اجسام در سه بعد کارایی دارد همچنین قسمت sketch relation نیز در منوی sketch است که در قسمت قیدها به طور مفصل به توضیح آن پرداخته می شود.
اندازه گذاری ها:dimension
دستور dimension در منوی sketch قرار دارد علاوه بر آن می توان این دستور را با استفاده از مراحل زیر نیز ایجاد کرد.
Tools / dimensions
با انتخاب دستور فوق وسپس کلیک کردن بر روی شکل می توان اندازه های مطلوب را بدست آورد. اگر بر روی اندازه ها دوبار کلیک کنیم می توانیم آنها را تغییر دهیم.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 47   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله نرم افزار solidwork


دانلودمقاله هنر

 

 

 

 

 

اغلب هنر اروپایی و آسیایی بر پایه کنتراست خالص تیره – روشن بنا شده که نقاشی های مرکبی چینی و ژاپنی را در این زمینه میتوان بهترین نمونه به حساب آورد . فن این هنر از هنر هنر خطاطی در این کشور ریشه می گیرد ؛ جائیکه حروف « اندیشه نگاری » با اشکلا زیاد و متنوع توسط قلم مو ترسیم می شود ، اجرای صحیح آنها از نظر معناشناسی و وزن مستلزم مجموعه ای از حرکات مختلف دست است .
حس به وجود آوردن نقش ، احساس موزون و دقت توأم با آرامش ، جهت کار صحیح با قلم لازم است . در چین و ژاپن خطاطی هنر ظریفی بشمار می آید . وقتی تیرانداز با دقت هدف را نشانه گرفت و وضع مطلوبی هم به بدنش داد آنگاه تیر بطور قطع به نشانه خواهد خورد . بدین ترتیب ، خوشنویس با فکر متمرکز شده ، بدن متعادل و صاف ، با قلم موی راست ، نقطه یا ضربه ای دقیق در جای مورد نظر قرار می دهد . ( به نقل از کتاب « خوشنویسی چینی » اثر چیان ی ، چاپ دانشگاه هاروارد )
این خطاطی از یک حرکت غیرارادی دورنی مایه می گیرد . بعد از تمرینات زیاد ، قلم به راحتی در روی صحفه حرکت می کند و بدین ترتیب نقاش چینی یا ژاپنی قاموس طبیعت را تمرین می کند تا جائیکه بتواند آن را به میل خود دوباره بسازد . این نظم و ترتیب لازمه تمرکز روحی و نرمش جسمی است. « مدیتیشن » به عنوان تمرین مخصوصی است که در چآن یا ذن مورد استفاده قرار می گیرد و در مذهب بودا به این تعلیم فکری و جسمی پرداخته شده است . به همین دلیل بسیاری از راهبان این آئین ( فرقه ) در زمره هنرمندان بزرگ نقاشی سیاه و سفید هستند . آنها در تفکر این حس که روزی نقاشی بزرگ می شوند ، مکاشفه و ژرف اندیشی نمی کنند ، بلکه با قلم مو کار می کنند تا کمکی برای درون گرایی اندیشمندانه باشد .
سایر وسائل ارائه کنتراست روشن – تیره عبارتند آ : کنده کاری روی چوب و مس و قلم زنی . هنرمند با سایه زدن و خط انداختن ( هاشور زدن ) می تواند درجات بسیار متمایزی از روشن و تیرگی را بوجود آورد . قلم زنی رامبراند شامل یک سلسله موضوعات بسیار گسترده می باشد و جای تعجبی ندارد که او نیز تصاویری از سیاه قلم را با قلم مو به تصویر کشیده است و اغلب از نظر قدرت بیان و روشنی با هنرهای شرق آسیا رقابت می کند . « سورا » در طرح های متعدد خود ، درجات تیره – روشن را با آگاهی و درایت کامل ارائه کرده است . طرح های « سورا » مانندنقاشی هایش یان احساس را به انسان می دهد که وی افکار خود را به این مورد اختصاص داده که در هر نقطه ظریف ترین سایه کاری را بوجود آورد .
ما تا اینجا کنتراست تیره – روشن را تنها در زنجیره سیاه ، سفید و خاکستری دیدیم . ارزیابی تیره – روشن رنگهای کروماتیک و ارتباط آن با رنگهای غیر کروماتیک ( سیاه – سفید و خاکستری ) مورد پیچیده تری می بادش . زمینه خاکستری بین سیاه و سفید گسترده است . درست همچنانکه دنیای رنگ ها مابین روشنایی و تاریکی تلألو می کند .
در جات درخشندگی رنگهای آکروماتیک و همینطور داخل معدود رنگهای کروماتیک به آسانی قابل تشخیص است . اشکالات زمانی بوجود می آیند که درجات غیر مشابه رنگها با هم مقایسه شود . تشخیص دادن دقیق رنگهابا درخشندگی یکساناز اهمیت بسزایی برخوردار می باشد . تمرینهایی که در بخش های بعد آورده می شود به درک بیشتر این توانایی به ما کمک خواهدکرد .
سپس به همان میزان رنگهای داده شده ، سایه روشن های همین رنگها را اضافه می کنیم ، با استفاده از رنگ مایه های مایل بهزرد ، مایل به آبی و مایل به قرمز تمرین می کنیم . درخشندگی نباید با سیری و یا خلوص رنگ اشتباه شود .
رنگهای سرد – گرم اشکالات ویژه ای را بوجود می آورد . رنگ های سرد شفاف و بی وزن بنظر می رسند ؛ و معمولاً بسیار روشن جلوه گر می شوند ، حال آن که رنگهای گرم به دلیل مات وکدر بودن تمایل به تیرگی زیاد دارند . تمرین نقاشی تمام رنگ هایی که با درخشش یکسان زنگ زرد باشد مشکل است ؛ زیرا سریعاً نمی فهمیم که زرد به چه اندازه درخشان است . و به همین ترتیب ارائه رنگ زرد با درخشندگی که با تیرگی قرمز یا آبی به کار رود نیز مشکل است . سایه دار کردن و رقیق کردن زرد الزاماً این رنگ را از درخشش می اندازد و آن به صورت رنگ زرد کمرنگ در می آورد و این طبیعی است که بسیاری از مردم ، از تیره کردن رنگ زرد منصرف می شوند . در تصویر 14 تمامی رنگها با آبی برابرند .
برابری روشنی یا تیرگی رنگ ها آنها را به یکدیگر پیوند می دهد و یا آنها را با هم در یک طبقه جای می دهد . در این صورت کنتراست روشن و تیره بین آنها محو می شود . این کار ، یک منبه بسیار با ارزش در طرح هنری است .
در کرهرنگ ، تصاویر 49 و 50 ، حلقه 12 رنگ هر دو گروه رنگ های کروماتیک و آکروماتیک اراده شده است . رنگ های آکروماتیک بر خلاف رنگ های کروماتیک اثری مطوئن ، ثابت همیشگی و انتزاعی بوجود می آورد . آنها مخالف پیچیدگی درخشش رنگهای کروماتیک هستند با وجود این ،رنگهای آکروماتیک امکان دارد اثری عاریتی از رنگ های کروماتیک را برخود بگیرد . کنتراست همزمان شکل های 31-36 با یک رنگ مجاز ممکن است باعث شودکه خاکستری آکروماتیک و کروماتیک که دارای درخشش یکسان می باشند با هم جمع شوند ، خاصیت آکروماتیک آنها از بین می رود .
اگر قرار باشد رنگها حالت انتزاعی خود را حفظ کنند ، پس رنگهای کروماتیک باید درخشش گوناگون داشته باشند . در کمپوزیسیونی که رنگهای سفید ، سیاه و خاکستری به عنوان ابزاری برای اثر انتزاعی بکار می رود ، رنگهای کروماتیک روشن نباید وجود داشته باشد ، در اینصورت کنتراست همزمان خنثی ها را فعال خواهد کرد . اما وقتی که در یک کمپوزیسیون رنگ خاکستری به عنوان یکی از اجزاء روشن بکار رود ، میاه های کروماتیک مجاور باید در درخشش با رنگ خاکستری برابری کند .
امپرسیونسیت ها به این عمل فعال خاکستری علاقمند بودند ، در حالی که انتزاع گراهاو نقاشان طرفدار تجشم ، سیاه و سفید و خاکستری را بطور انتزاعی و تجریدی بکار می برند .
مشکل کنتراست روشن – تیره در رنگ ها با تمرین 15 نشان داده شده است . دوازده درجه مساوی در رنگ خاکستری از سفید به سیاه در ردیف اول با درخشندگی هائی برابر خاکستری مربوطه در حلقه رنگ دوازده رنگی تکرار شده است ، می بینیم که زرد خالص به درجه سوم پاسخ می دهد و نارنجی در درجه نهم مقیاس خاکستری قرار دارد . در این نمودار زرد سیر از روشن ترین رنگهای خالص و بنفش از جمله تیره ترین آنها نشان داده شده است .
بدین ترتیب رنگ زرد از درجهچهارم به بعد از بین می رود تا با مایه های تیره تر میزان خاکستری برابر کند . قرمز و آبی خالص در سطح پایین تری قرار می گیرند که چنددرجه با سیاه و چند درجه با سفید فاصله دارند . هر ترکیب رنگ با سیاه و سفید از میزان درخشندگی آن می کاهد . در طول هر ردیف افقی نمودار ، تمام مربع ها باید درخشندگی خاکستری متناسب را داشته باشند .
اگر ما یک رشته 18 درجه ای را بجای 12 درجه ای اماده کنیم و نقطه های بالاترین درجه خلوص آن را به هم وصل کنیم یک منحنی سهمی خواهیم داشت . همانتطور که در نمودار تصویر 15 مشاهده می شود ، در حیقیت رنگهای خالص سیر شده از نظر درخشندگی با هم فرق دراند ؛ و این مورد بسیار مهمی است . باید درک شود که رنگ زرد خالص اشباع شده بسیار روشن است . و هرگز رنگ زرد خالص تیره وجود ندارد . رنگ اصلی آبی سیر شده تیره است . رنگ های آبی روشن تار و پریده هستند . قرمز تنها به عنوان یک رنگ تیره می تواند قدرت زنده بودن چشمگیری را نشان دهد .
قرمز در سطح زرد خالص روشن تمام تشعشع خود را از دست می دهد . نقاش باید تمام این اطلاعات را در کمپوزیسیون خود در مجموع حالتی روشن می گیرد در حالی که قرمز یا آببی سیر خالص در مجموع رنگ تیره را نشان می دهد . قرمز های تابان در نقاشی های رامبراند نیز صرفاً به این خاطر درخشندگی دارند که با مایه های تیره تر از خود کنتراست بکار رفته است . وقتی که رامبراند می خواهد رنگ های زرد تابانی داشته بادش ، آنها را می تواند از گروههای نسبتاً روشن که قرمز به صورت تیره محض جلوه می کند ، ایجاد کند . تصویر 3 این اصل را بیان می کند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   9 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله هنر


دانلود مقاله وسواس و طریقه درمان

 

 

وسواس چیست و چگونه آنرا درمان کنیم؟
وسواس یک ایده، فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر یا مضر که با نوعى احساس اجبار و ناچارى ذهنى و علاقه به مقاومت دربرابر آن همراه است. بیمار متوجه بیگانه بودن حادثه نسبت‏به شخصیت‏خود بوده از غیر عادى و نابهنجار بودن رفتار خودآگاه است.روانشناسان وسواس را نوعى بیمارى از سرى نوروزهاى شدید مى‏دانند که تعادل روانى و رفتارى را از بیمار سلب و او را در سازگارى با محیط دچار اشکال مى‏سازد و این عدم تعادل و اختلال داراى صورتى آشکار است.
روانکاوان نیز وسواس را نوعى غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفى مى‏کنند و آن را حالتى مى‏دانند که در آن، فکر، میل، یا عقیده‏اى خاص، که اغلب وهم‏آمیز و اشتباه است آدمى را در بند خود مى‏گیرد، آنچنان که حتى اختیار و اراده را از او سلب کرده و بیمار را وامى‏دارد که حتى رفتارى را برخلاف میل و خواسته‏اش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگى کار یا افکار خودآگاه است اما نمى‏تواند از قید آن رهایى یابد.
وسواس به صورتهاى مختلف بروز مى‏کند و در بیمار مبتلاى به آن این موارد ملاحظه مى‏شود :
اجتناب؛ تکرار و مداومت؛تردید؛شک در عبادت؛ترس؛دقت و نظم افراطى؛اجبار و الزام؛احساس بن بست؛عناد و لجاجت.
علائم دیگر:در مواردى وسواس بصورت، خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدى، آتش زدن جایى، درآوردن جامه خود، بیقرارى، بهانه‏گیرى، بى‏خوابى، بدخوابى، بى‏اشتهایى،... متجلى مى‏شود آنچنانکه به اطرافیانش این احساس دست مى‏دهد که نکند دیوانه شده باشد.
انواع وسواس:وسواسهایى که تمام فکر و اندیشه افراد را تحت تاثیر قرار داده و احاطه‏شان مى‏کند معمولا بصورتهاى زیر است:

 


وسواس فکرى:
این وسواس بصورتهاى مختلف خود را نشان مى‏دهد که برخى از نمونه‏هاى آن بشرح زیر است:
اندیشه درباره بدن:
بدین گونه که بخشى مهم از اشتغالات ذهنى و فکرى بیمار متوجه بدن اوست. او دائما به پزشک مراجعه مى‏کند و در صدد به‏دست آوردن دارویى جدید براى سلامت‏بدن است.
رفتار حال یا گذشته:
مثلا در این رابطه مى‏اندیشد که چرا در گذشته چنین و چنان کرده؟ آیا حق داشته است فلان کار را انجام دهد یا نه؟ و یا آیا امروز که مرتکب فلان عملى مى‏شود آیا درست مى‏اندیشد یا نه؟ تصمیمات او رواست‏یا ناروا ؟
در رابطه با اعتقادات: زمانى فکر وسواسى زمینه را براى تضادها و مغایرت‏هاى اعتقادى فراهم مى‏سازد. مسایلى در زمینه حیات و ممات، خیر و شر، وجود خدا و پذیرش یا طرد مذهب ذهن او را بخود مشغول مى‏دارد.
اندیشه افراطى:
زمانى وسواس در مورد امرى بصورت افراط در قبول یا رد آن است‏با اینکه بیمار خلاف آن را در نظر دارد ولى بصورتى است که گویى اندیشه مزاحمى بر او مسلط است که او را ناگزیر به دفاع از یک اندیشه غلط مى‏سازد، از آن دفاع و یا آن را طرد مى‏کند بدون اینکه آن مساله کوچکترین ارتباطى با زندگى او داشته باشد; مثلا در رابطه با دارویى عقیده‏اى افراطى پیدا مى‏کند بگونه‏اى که طول عمر، بقاى زندگى و رشد خود را در گرو مصرف آن دارو مى‏داند، اگرچه در اثر مصرف به چنان نتیجه‏اى دست نیابد.

 

2- وسواس عملى:
وسواس عملى به شکلهاى گوناگون خود را بروز مى‏دهد که ما به نمونه‏ها و مواردى از آن اشاره مى‏کنیم :
شستشوى مکرر: مردم بر حسب عادت تنها همین امر را وسواس مى‏دانند و این بیمارى در نزد زنان رایجتر است.
رفتار منحرفانه:
جلوه آن در مواردى بصورت دزدى است و این امر حتى در افرادى دیده مى‏شود که هیچ‏گونه نیاز مادى ندارند.
دقت وسواسى:
نمونه‏اش را در منظم کردن دگمه لباس و... مى‏بینیم و وضعیت فرد بگونه‏اى است که گویى از این امر احساس آرامش مى‏کند.
شمردن:
شمردن و شمارش‏ها در مواردى مى‏تواند از همین قبیل بحساب آید مثل شمردن نرده‏ها با اصرار بر این که اشتباهى در این امر صورت نگیرد.
راه رفتن:
گاهى وسواس‏ها بصورت راه رفتن اجبارى است. شخص از این سو به آن سو راه مى‏رود و اصرار دارد که تعداد قدمها معین و طبق ضابطه باشد. مثلا فاصله بین دو نقطه از ده قدم تجاوز نکند و هم از آن کمتر نباشد.
3- وسواس ترس:
صورتهاى ترس وسواسى عبارت است از: ترس از آلودگى - ترس از مرگ - ترس از دفع - ترس از محیط محدود - ترس از امرى خلاف اخلاق - ترس از تحقق آرزو.
4- وسواس الزام:
در این نوع وسواس نمى‏تواند خود را از انجام عمل و یا فکرى بیرون آورد و در صورت رهایى از آن فکر و خوددارى از آن عمل موجبات تنش در او پدید خواهد آمد.
وسواس در چه کسانی بروز می کند؟
الف) در رابطه با سن
تجارب حیات عادى افراد نشان مى‏دهد که وسواس همگام با بلوغ و در غلیان شهوت در افراد پایه گرفته و تدریجا رشد مى‏کند. اگر در آن ایام شرایط براى درمان مساعد باشد بهبودهاى نسبى و دوره‏اى پدید مى‏آید وگرنه بیمارى سیر مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت تا جایى که خود بیمار به ستوه مى‏آید.
ب) در رابطه باهوش:
بررسیهاى علمى نشان داده‏اند که وضع هوشى آنها در سطحى متوسط و حتى بالاتر از حد متوسط است. وسواسى‏هایى که داراى هوش اندک و یا با درجه ضعیف باشند بسیار کمند بر این اساس رفتار آنها نباید حمل بر کم‏هوشى شان شود.
ج) در رابطه با اعتقاد
د) در رابطه با شخصیت و محیط:
تجارب نشان داده‏اند آنهایى که در زندگى شخصى حساس‏ترند امکان ابتلایشان به بیمارى وسواس بیشتر است و غلبه وسواس بر آنها زیادتر است. در بین فرزندانى که والدینشان معمولا محکومشان مى‏کنند این بیمارى بیشتر دیده مى‏شود.
پاره‏اى از تحقیقات نشان داده‏اند که شخصیت والدین و حتى صفات ژنتیکى، روابط همگن خویى و محیطى در این امور مؤثرند بهمین نظر وسواس در بین دوقلوهاى یکسان بیشتر دیده مى‏شود تا در دیگران، اگر چه ریشه‏هاى اساسى و کلى این امر کاملا مشهود نیست.
مساله شخصیت را اگر با دامنه‏اى وسیعتر مورد توجه قرار دهیم خواهیم دید که این امر حتى در برگیرنده افراد و اشخاص از نظر جوامع هم خواهد بود. وسواس بر خلاف بیمارى هیسترى است که اغلب در جوامع عقب نگهداشته شده دیده مى‏شود، در جوامع بظاهر متمدن و پیشرفته و حتى در بین افراد هوشمند هم بمیزانى قابل توجه دیده مى‏شود.
ریشه‏هاى خانوادگى وسواس
در مورد ریشه و سبب این بیمارى مطالب بسیارى ذکر شده که اهم آنها عبارتند از وراثت، شخصیت زیر ساز یا الحاقى، وضع هوشى، عوامل اجتماعى، عوامل خانوادگى، عوامل اتفاقى، رقابت‏ها، منع‏ها و... که ما ذیلا به مواردى از آن اشاره مى‏کنیم.
الف) وراثت:
تحقیقات برخى از صاحبنظران نشان داده است که حدود چهل درصد وسواسیها، این بیمارى را از والدین خود به ارث برده‏اند، اگرچه گروهى دیگر از محققان جنبه ارثى بودن آن را محتمل دانسته و قایل شده‏اند، انتقال زمینه‏هاى عصبى مى‏تواند ریشه و عاملى در این راه باشد.
ب) تربیت :
در این مورد مباحثى قابل ذکرند که اهم آنها عبارتند از:
1- دوران کودکى:اعتقاد گروهى از محققان این است که پنجاه درصد وسواس‏هاى افراد در سنین جوانى و پس از آن از دوران کودکى پایه‏گذارى شده و تاریخچه زندگى آنها حاکى از دوران کودکى ویژه‏اى است که در آن کشمکش‏ها و مقاومت‏ها و سرسختى‏هاى فوق العاده وجود داشته و کودک در برابر خواسته‏هاى بزرگتران تاب مقاومت نداشته است.
2- شیوه تربیت:در پیدایش گسترش وسواس براى شیوه تربیت والدین نقش فوق العاده‏اى را باید قایل شد. بررسیها نشان مى‏دهد مادران حساس و کمال جو بصورتى ناخودآگاه زمینه را براى وسواسى شدن فرزندان فراهم مى‏کنند و مخصوصا والدینى که رفتار طفل را بر اساس ضابطه خود بصورت دقیق مى‏خواهند و انعطاف پذیرى کمترى دارند در این رابطه مقصرند. تربیت‏خشک و مقرراتى در پیدایش و گسترش این بیمارى زیاد مؤثر است. نحوه از شیر گرفتن کودک بصورت ناگهانى، گسترش آموزش مربوط به نظافت و طهارت و کنترل کودک در رفتار مربوط به نظم و تربیت و دقت او هم در این امر مؤثر است.
3- تحقیر کودک:عده‏اى از بیماران وسواسى کسانى هستند که دائما این عبارت به گوششان خورده است که: آدم بى عرضه‏اى هستى، لیاقت ندارى، در خور آدم نیستى، بدرد زندگى نمى‏خورى... و از بابت عدم لیاقت‏خود توسط والدین، مربیان، خواهران، و برادران ارشد رکوفت‏شنیده و تنبیه شده‏اند. این گونه برخوردها بعدا زمینه را براى ناراحتى عصبى و یا وسواس آنها فراهم کرده است.
4- ناامنى‏ها:پاره‏اى از تحقیقات نشان داده‏اند برخى از آنها که دوران حیات کودکى آشفته‏اى داشته و با ترس و نا امنى همساز بوده‏اند بعدها به چنین بیمارى دچار شده‏اند. آنها در مرحله کودکى وحشت از آن داشته‏اند که نکند کار و رفتارشان مورد تایید والدین و مربیان قرار نگیرد. اینان در دوران کودکى براى راضى کردن مربیان خود مى‏کوشیدند و سعى داشته‏اند که دقتى افراطى درباره کارهاى خود روا دارند و در همه مسائل، با باریک‏بینى و موشکافى وارد شوند.
5- منع‏ها:گاهى وسواس فردى بزرگسال نشات گرفته از منع‏هاى شدید دوران کودکى و حتى نوجوانى و جوانى است. مته بر خشخاش گذاردن والدین و مربیان، ایرادگیریهاى بسیار، توقعات فوق العاده از زیر دستان، اگر چه ممکن است کار را برطبق مذاق خواستاران پدید آورد معلوم نیست عاقبت‏خوش و میمونى داشته باشد.
6- خانواده افراد وسواسى: بررسیها نشان داده‏اند:
- اغلب وسواسى‏ها والدین لجوج داشته‏اند که در وظیفه خواهى از فرزندان سماجت‏بسیار نشان مى‏داده‏اند.
- ایرادگیر و عیبجو بوده‏اند اگر مختصر لغزشى از فرزندان خود مى‏دیدند، آن را به رخ فرزندان مى‏کشیدند.
- خسیس و ممسک بوده‏اند به طورى که کودک براى دستیابى به هدفى ناگزیر به شیوه‏اى اصرارآمیز بوده است و بالاخره افرادى کم گذشت، طعنه زن، ملامتگر، بوده‏اند و کودک سعى مى‏کرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور کند تا سرزنش نشود.
درمان :
براى درمان مى‏توان از راه و رسم‏ها و وسایل و ابزارى استفاده کرد که یکى از آنها تغییر محیطى است که بیمار در آن زندگى مى‏کند.
1- تغییر آب و هوا: دور ساختن بیمار از محیط خانواده و اقامت او در یک آسایشگاه و واداشتن او به زندگى در یک منطقه خوش آب و هوا براى تخفیف اضطراب و درمان بیمار اثرى آرامش بخش دارد و این امرى است که اولیاى بیمار مى‏توانند به آن اقدام کنند.
2- تغییر شرایط زندگى:از شیوه‏هاى درمان این است که زندگى بیمار را در محیطى دیگر بکشانیم و وضع او را تغییر دهیم. او را باید به محیطى کشاند که در آن مساله حیات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناى اصلى شخصیت او از دستبردها دور و در امان باشد بررسیهاى تجربى نشان مى‏دهند که در مواردى با تغییر شرایط زندگى و حتى تغییر خانه و محل کار و زندگى بهبود کامل حاصل مى‏شود.
3- ایجاد اشتغال و سرگرمى:تطهیرهاى مکرر و دوباره‏کارى‏ها بدان خاطر است که بیمار وقت و فرصتى کافى براى انجام آن در خود احساس مى‏کند و وقت و زمانى فراخ در اختیار دارد. بدین سبب ضرورى است در حدود امکان سرگرمى او زیادتر گردد تا وقت اضافى نداشته باشد. اشتغالات یکى پس از دیگرى او را وادار خواهد کرد که نسبت‏به برخى از امور بى‏اعتماد گردد، از جمله وسواس.
4- زندگى در جمع:فرد وسواسى را باید از گوشه‏گیرى و تنهایى بیرون کشاند. زندگى در میان جمع خود مى‏تواند عاملى و سببى براى رفع این الت‏باشد. ترتیب دادن مسافرتهاى دستجمعى که در آن همه افراد ناگزیر شوند شیوه واحدى را در زندگى پذیرا شوند، در تخفیف و حتى درمان این بیمارى مخصوصا در افرا کمرو مؤثر است.
5- شیوه‏هاى اخلاقى:رودربایستى‏ها و ملاحظات فیمابین که هر انسانى بنحوى با آن مواجه است تا حدود زیادى سبب تخفیف این بیمارى مى‏شود. طرح سؤالات انتقادى توام با لطف و شیرینى، بویژه از سوى کسانى که محبوب و مورد علاقه بیمارند در امر سازندگى بیمار بسیار مؤثر است و مى‏تواند موجب پیدایش تخفیف هایى در این رابطه شوند و البته باید سعى بر این باشد که انتقاد به ملامت منجر نشود روح بیمار را نیازارد. احیاى غرور بیمار در مواردى بسیار سبب درمان و نجات او از عوامل آزار دهنده و خفت و خوارى ناشى از پذیرش رفتارهاى ناموزون وسواسى است و به بیمار قدرت مى‏دهد. باید گاهى غرور فرد را با انتقادى ملایم زیر سؤال برد و با کنایه به او تفهیم کرد که عرضه اداره و نجات خویش را ندارد تا او بر سر غرور آید و خود را بسازد. باید به او القا کرد که مى‏تواند خود را از این وضع نجات دهد. همچنین باید به بیمار اجازه داد که درباره افکار خود اگر چه بى معنى است صحبت کند و از انتقاد ناراحت نباشد.
6- تنگ کردن وقت:بیش از این هم گفته‏ایم که گاهى تن دادن به تردیدها ناشى از این است که بیمار خود را در فراخى وقت و فرصت‏ببیند و براى درمان ضرورى است که در مواردى وقت را بر فرد وسواسى تنگ کنند. در چنین مواردى لازم است‏با استفاده از متون و شیوه‏هایى او را به کارى مشغول دارید به امر و وظیفه‏اى او را وادار نمایید تا حدى که وقتش تنگ گردد و ناگزیر شود با سر هم کردن عمل و وظیفه کار و برنامه خود را اگرچه نادرست است‏سریعا انجام دهد. تکرار و مداومت در چنین برنامه‏اى در مواردى مى‏تواند بصورت جدى در درمان مؤثر باشد.
7- زیرپاگذاردن موضوع وسواس:در مواردى براى درمان بیمار چاره‏اى نداریم جز اینکه به او القا کنیم به قول معروف به سیم آخر بزند، حتى با پیراهنى که آن را او نجس مى‏داند و یا با دست و بدنى که او تطهیر نکرده مى‏شمارد و به نماز بایستد و وظیفه‏اش را انجام دهد. به عبارت دیگر بیمار را وا داریم تا همان کارى را که از آن مى‏ترسد انجام دهد. تنها در چنین صورت است که در مى‏یابد هیچ واقعه‏اى اتفاق نمى‏افتد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله وسواس و طریقه درمان


دانلود مقاله گونه شناسی سفالهای دوره اوروک تپه سنجر (خوزستان

 

 

 

ساختار زمین ریخت شناسی خوزستان
ساختار جغرافیایی که امروزه جنوب غربی ایران نامیده می شود، در اثر چین خوردگی های کوه های زاگرس به صورت کمانی در اطراف لبه شمال و غرب سرزمین های پست است. کوهپایه های این رشته کوه ها، نامنظم و دره های رسوبی دارند که حاصل انباشت نهشته های رودهای زاگرس شامل کارون از شرق، دز از شمال و کرخه از شمال غربی بوده و آب زیادی را وارد این سرزمین می کنند، که یکی از آنها دشت شوشان است. این دشت به دشت پهناور بین النهرین در جنوب غربی می پیوندد و شاید این ساختار زمین شناسی تنها باز مانده سرزمین و ناحیه ای باشد که با مردمان هزاره چهارم پ.م مرتبط بوده است چرا که در حال حاضر بیشتر موارد تغییر کرده اند (کرمی 1384).
موقعیت جغرافیایی تپه سنجر
محوطه باستانی سنجر (KS-7) در شمال استان خوزستان، در محدوده شهرستان اندیمشک واقع شده است. این محوطه در فاصله 18 کیلومتری شمال شوش و در غرب جاده اهواز به اندیمشک، به صورت برجستگی عظیم در معرض دید است. راه دسترسی به این محوطه از طریق جاده خاکی است که در سمت راست جاده اندیمشک به اهواز جدا شده و فاصله ای تقریباً 500 متر دارد(تصویر1،شکل1) موقعیت جغرافیایی این محوطه شامل طول جغرافیایی: 236700 و عرض جغرافیایی:3584300 است. بلندترین نقطه ارتفاعی آن 50/112 متر نسبت به سطح دریا است که این ارتفاع نسبت به زمین های کشاورزی اطراف با احتساب نقطه میانگین ارتفاعی 99 متر نسبت به دریا، در حدود 50/13 متر می باشد(شکل2). تپه سنجر شامل تپه ای مرکزی و چند برجستگی کم ارتفاع و کوچک در اطراف آن است که بر اساس بررسی ها و عکس های هوایی موجود، در گذشته شمار این تپه ها و برجستگی ها بیش از این بوده است (تصویر2) ولی در حال حاضر تنها 5 تپه یک تا دو هکتاری بر جای مانده است که در قسمت های غربی، جنوبی و جنوب شرقی تپه مرکزی واقع گردیده اند.
بر اساس تصاویر ماهواری، در دوره های مختلف تاریخی با تغییرات مسیر رودخانه، این محوطه نیز بارها دچار تغییرات مساحتی و همچنین جابجایی استقرار بوده است که موقعیت استراتژیک آن در این منطقه دلیلی بر تداوم استقرار در آن بوده است. آدامز در اوایل دهه 1960م. طی بررسی های خود در این محوطه که منطبق بر عکس های هوایی صورت گرفت، تعداد 16 برجستگی را در ارتباط با آن مشخص کرده است که در حال حاضر بر اثر فعالیت های کشاورزی مکانیزه تنها 6 تپه برجای مانده است (تصویر2).
تاریخچه مطالعات
ژاک دمورگان از نخستین باستان شناسانی است که تپه سنجر را مورد بازدید قرار داده است. او بر اساس موقعیت این محوطه، آن را در لیستی از شهرهای فتح شده توسط آشوربانیپال قرار می دهد(Morgan 1896: 288) ، درحالی که دمکنم، آن را به عنوان شهر ایلامی ماداکتو معرفی کرده است. (Mecquenem and Michalon 1953:10).
رابرت مک آدامز در سال های 1960 و 1961 در خوزستان اقدام به بررسی های منظم و هدفمند، به منظور تهیه یک جدول ترکیبی از تاریخ سیر تکاملی خوزستان از دوره های پیش از تاریخی تا دوره های اسلامی می نماید. وی نتایج حاصل از بررسی های خود را در مقاله ای تحت عنوان " کشاورزی و شهرنشینی باستان در جنوب غرب ایران " منتشر می سازد.(Adams 1962) او در این بررسی ها مجموعاً 246 محوطه مورد شناسایی قرارداده است که با کد اختصاری (Khuzestan Survey ) KS مشخص شده اند. علاوه بر این، اقدام به نقشه برداری از این محوطه ها بر طبق عکس های ماهواره ای می نماید. در این بررسی ها، تپه سنجر با کد KS-7 ثبت و نقشه برداری شده است. آدامز در یادداشت هایی که از بررسی های خود در اختیار پژوهشگران مشغول در خوزستان در همان سال ها قرارداده است، وسعت این محوطه را 12 هکتار تخمین زده که ابعاد آن 320450 متر است(Carter 1971: 12 ).
الیزابت کارتر در سال های 1968و 1969 به منظور بازسازی تاریخ ایلام و همچنین شناخت بهتر نقش مراکز، شهرها و روستاهای دشت شوشان در هزاره دوم ق.م اقدام به بررسی های سطحی بر روی اکثریت محوطه هایی می نماید که پیش از این توسط آدامز شناسایی شده بودند. در این بررسی ها که به صورت پایان نامه دکتری منتشر گردیده، (Carter 1971) 52 استقرار مربوط به هزاره دوم ق.م. مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند که تپه سنجر(KS-7) جزو یکی از مهم ترین آنها است.
کارتر بر اساس کاوش های گیرشمن در شهر شاهی شوش، دوره های استقراری اصلی در تپه سنجر را به صورت متوالی از سوکل مخ ها (ایلام قدیم) در حدود 2100 ق.م. و سپس مرحله انتقالی تا پایان دوره ایلام میانه در حدود 1000 ق.م. تاریخ گذاری کرده است. علاوه بر این، دوره های ایلام نو و پس از آن نیز به صورت استقرارهای فرعی در این تپه مشخص کرده است. (Carter 1971: 120 )
یک سال پس از بررسی های کارتر، گریگوری جانسون در سال 1970، بررسی های گسترده ای را به منظور شناخت الگوهای استقراری، تخمین جمعیت و مبادلات محلی به منظور آگاهی از چگونگی رشد جوامع پیچیده و پیدایش حکومت های اولیه در خوزستان آغاز می کند که تپه سنجر(KS-7) نیز یکی از محوطه های مورد بررسی او بوده است.(Johnson 1973)
جانسون که برای نخستین بار اصطلاح اوروک را برای دوره های زمانی هزاره چهارم ق.م یا شوش B در گاهنگاری خوزستان استفاده نموده است، این دوره را به سه مرحله جزیی تر اوروک قدیم، میانی و جدید تفکیک نموده است. با این توصیف، او سفال های یافت شده از تپه سنجر را به دوره اوروک میانی منتسب می نماید که شاخص آنها سفال هایی با نوار هاشوری متقاطع است.(Johnson 1973: 116) در این دوره تا مرحله انتقالی اوروک میانی، تپه سنجر به صورت روستای کوچک محلی، جزو استقرارهای حاشیه ای در شمال غرب شوشان بوده که در واقع دورترین نقطه ارتباطی مبادلات محلی داخل دشت شوشان محسوب می شده است(Johnson 1973: 127).
رابرت شاخت نیز باستان شناسی بوده که در رابطه با تپه سنجر اظهار نظر نموده است. او معتقد است محوطه سنجر همان شهر زاهارای ایلامی است و اعلام می دارد که در نوشته ای باستانی آمده است که زاهارا، مکانی در بین اوان و شوش باستان در نزدیک رودخانه بوده است(شاخت 1381: 354). این تپه جزو یکی از هشت مرکز دوره ایلام میانه بوده که تابع شوش در غرب در مقابل چغاپهن در شرق دشت شوشان به عنوان دو مرکز بزرگ منطقه ای بوده است (شاخت 1381: شکل 51).
مهمترین پژوهش انجام گرفته تا قبل از کاوش های اخیر تپه سنجر، مقاله ای از دنیل پاتس (Potts 2005) ، با عنوان " مسائل دوره ایلام نو " است که در سمیناری در رابطه با عصر آهن ایران، در بلژیک در سال 2003 ارائه شده است. این مقاله حاصل بازدید چند روزه وی، در رأس هیاتی مشترک با همکاری کوروش روستایی از سازمان میراث فرهنگی ایران در نوامبر 2002 است که از استان های فارس، خوزستان و بختیاری داشته است. پاتس پس از بازدید یک روزه از تپه سنجر و براساس مشاهدات خود، اهمیت این محوطه را در مکان یابی ماداکتو به عنوان شهر ایلامی نو می داند که سابقاً توسط دمکنم بدان اشاره شده بود. (Potts 2005:171)او معتقد است که در بین تمامی مناطقی که درباره ماداکتو گفته شده، تنها تپه سنجر است که می تواند در نزدیکی رودخانه کرخه یا همان اوقنو(Uqnu) باستان واقع شده باشد. با این حال او اذعان می کند که برای تأیید این فرضیه، محوطه مذکور باید مورد کاوش قرار گیرد.
در زمستان 1384 و بهار 1385، با در خواست دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول مبنی بر انجام کاوش های آموزشی باستانشناختی، از طرف پژوهشکده باستان شناسی کاوش هایی به سرپرستی خسرو پوربخشنده از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بر روی یکی از تپه های کوچک وابسطه به تپه سنجر که با شماره 5 ثبت شده است صورت گرفت. بر اساس این کاوش ها و آثار یافت شده، کاوشگر محل، این تپه کوچک را متعلق به دوره پارت و ساسانی می داند (پوربخشنده 1385). فصل دوم این کاوش های آموزشی که در تپه مرکزی انجام شد از جانب پژوهشکده باستان شناسی به عهده علیرضا سرداری زارچی واگذار شد (سرداری 1386).
ترانشه F
بر اساس بررسی های باستان شناسانی مانند آدامز و جانسون که در سابق بر روی تپه سنجر انجام داده بودند، مواردی از سفال های دوره پیش از تاریخ مانند شوشان جدید و اوروک جمع آوری شد که باعث گردیده بود این محوطه را دارای آثاری از این دوره ها بدانند. چنانکه جانسون وسعت این محوطه را در حدود یک هکتار می دانست.
هیأت کاوش آموزشی دانشگاه دزفول که در سال 1386 بر روی این محوطه اقدام به بررس های روشمند نمود، شواهدی از پراکنش سفال های دوره اوروکی مانند لبه واریخته به صورت فشرده در دامنه های شرقی و جنوب شرقی تپه سنجر به دست آورد که نشاندهنده وجود احتمالی لایه های این دوره در این بخش بود. بنابراین با گزینش محلی مناسب در دامنه های جنوب شرقی و در ارتفاعی مناسب برای سهولت به لایه ها، ترانشه ای به ابعاد 2×2 سانتیمتر را ایجاد نمود که به منظور اهداف لایه نگاری پیگیری شد.
بالاترین نقطه ارتفاعی این ترانشه10/106 متر و پایین ترین نقطه آن10/102 متر از سطح دریا است که مجموعاً 4 متر از لایه های این ترانشه مورد حفاری قرارگرفت. در نهایت 62 لوکوس از این ترانشه شناسایی گردید که شامل 5 فاز استقراری می شوند. مهم ترین پدیده موجود در این ترانشه چاله آشغال عمیق و بزرگی است که تا پایین ترین لایه های ترانشه ادامه داشت و در پایان کاوش نیز به کف آن برخورد نشد.

 

ترانشه G
با بررسی های فشرده ای که در محدوده های شرقی و جنوب شرقی تپه صورت گرفت، پراکندگی گونه های سفالی متعلق به دوره های پیش از ایلام مانند شوشان جدید و اوروک در دامنه ها و بالاترین بخش برجستگی های شرقی مشاهده شد. بنابراین با فرض وجود لایه هایی از دوره های مذکور، ترانشه G در بالاترین سطح این قسمت در نزدیکی نقطه ثابت 7 در ابعاد 22 متر ایجاد گردید. بالاترین سطح این ترانشه نسبت به سطح دریا، 84/110 است که در مجموع 15/4 متر از لایه های این ترانشه مورد کاوش قرار گرفت. این ترانشه دربردارنده 30 لوکوس و 4 فاز استقراری است(تصویر7) که به شرح زیر می باشد.
مرحله اول استقراری در این ترانشه شامل خاک سطحی و همچنین تدفین هایی از نوع خمره ای ( لوکوس های 2، 3، 5 و 8)) است که این حجم زیاد تدفین در مقیاس کوچک ترانشه، وجود گورستان در لایه های سطحی این بخش را متصور می سازد. شیوه تدفین و همچنین نوع سفال خمره های تدفینی نشانگر تعلق آنها به دوره های ایلامی است که همراه آنها هدایایی مانند حلقه های مفرغی دیده می شود.
در زیر مرحله اول، انباشتی رسوبی (لوکوس7) با ضخامت تقریبی 80 سانتی متر تشکیل شده که مقادیری متفاوت از سفال، جوش کوره سفال پزی و استخوان به صورت پراکنده در آن یافت شده است. در واقع، این لوکوس را می توان به عنوان فازی مستقل، جدا از مراحل زیرین دانست که دوره های زمانی اوروک و ایلام را از هم جدا کرده است. به نظر می آید که در این محدوده زمانی، استقراری در این قسمت از تپه صورت نگرفته است.
فاز استقراری زیر این رسوب انباشتی، گودالی (پیت) بزرگ با بقایای خرده سفال(لوکس7) است که در داخل انباشت رسوبی مرحله زیرین ایجاد شده و سپس توسط خاک های لوکوس 12 پر شده است. این گودال، مملو از قطعات سفال، از نوع گونه های مختلف سفال دوره اوروک است که از شاخص ترین آنها، می توان به کاسه های لبه واریخته در فرم و ابعاد متنوع اشاره کرد. قطر این گودال یک ونیم متر و عمق آن تقریباً 70 سانتی متر می باشد.
دوره چهارم استقراری در این ترانشه با ساخت سه مرحله کف سازی که بر روی هم و بدون وقفه انجام گرفته است مشخص شد(تصویر8). این مرحله در بردارنده دو کف کوبیده بسیار سخت، و یک کف سفال فرش است. از قابل توجه ترین یافته های این مرحله، مهری استوانه ای است که متعلق به دوره اوروک میانی است، جنس آن از قیر و سیاه رنگ است(تصویر9). طول این مهر 27 و قطر آن 15 میلی مترمی باشد. نقوش موجود بر روی این مهر از نوع نقوش کنده است که به شیوه مته ای و تقریباً عمیق ایجاد شده اند. نقوش روی این مهر شامل دو بز با شاخ بلند و کشیده است که به حالت وارونه و عکس یکدیگر (Tete beche) نقش شده اند(Amiet 1972:117). بزها در حال پرش و حرکت نشان داده شده اند و بیانگر نوعی طبیعت گرایی در نقش است. بالاترین کف ( لوکوس 25 ) این مرحله، که دارای ضخامت تقریبی 5 سانتیمتر می باشد، دارای ساختاری بسیار فشرده وسخت است که به دلیل وسعت اندک محدوده مورد کاوش، فقط ابعادی در حدود 142145 سانتیمتر از آن شناسایی شد. بالافاصله در زیر این کف، کف دیگری ( لوکوس 26 ) مشاهده شد که دارای ابعاد و ویژگی های مشابه کف قبلی است. سومین کف شناسایی شده در این دوره، به صورت سفال فرش ایجاد شده است. شایان ذکر است که کاوش در این ترانشه، به علت اتمام مدت زمان کاوش به طور نیمه تمام رها شد.
طبقه بندی سفالها
سفال های دوره اوروک که برخی از آنها خشن و دارای شاموت گیاهی می باشند، شامل کاسه های لبه واریخته و سینی های تخت می باشند. خمره های لبه برگشته به بیرون که به صورت پایه ای، تخت و محدب بوده، سفال با لبه نواری ضخیم و همچنین سفال هایی با تزیین نقش کنده هاشوری متقاطع و تزیین طنابی شکل نیز از دیگر نمونه های شاخص این دوره هستند که در مقادیر زیاد به دست آمده اند. علاوه بر این ظروف چهاردسته ای و لوله دار نیز به طور معدودی یافت شده اند. به طور کلی سفال ها به دو دسته اصلی تقسیم می شوند: 1-کاسه های لبه واریخته 2- لبه ظروف
1- کاسه های لبه واریخته
این نوع کاسه ها بیشتر دارای خمیره قهوه ای بوده و شاموت همگی آنها را کاه درشت تشکیل می دهد. سفالها همگی با دست ساخته شده اند و پوشش دست مرطوب روی هر دو سطح سفال دیده می شود. بیشتر این کاسه ها لبه به بیرون برگشته دارند اما فرم لبه نشان می دهند که یا شیوه ساخت و یا ابزار مورد استفاده متفاوت بوده است.
به طوری که برخی از لبه ها سطحی صاف و با یک شیب به سمت بیرون متمایل می شوند که خود این شیب نیز گاهی تند و کاهی کند است و برخی روی لبه شیار پهنی دارند که آن را به یک فرورفتگی روی لبه تبدیل کرده است.
2- لبه ظروف
فرم لبه ظروف اوروک بسیار زیاد است و به طور کلی ظرف های بدست آمده از تپه سنجر به دو دسته تقسیم می شوند: 1- لبه برگشته به بیرون 2- لبه های به داخل برگشته که تعداد گروه اول بسیار بیشتر از گروه دوم است.
گروه اول تنوع زیادی دارند به طوری که قسمت انتهایی این نوع لبه ها خود گونه های مختلفی از قبیل تخت (شکل )، پایه ای، محدب و لبه های دارای برجستگی را تشکیل می دهند. خمیره بیشتر سفال های این گروه را قهوه ای و تعداد کمی نخودی روشن و شاموت آن ها را نیز کاه و شن ریز تشکیل می دهد.
لبه های به داخل برگشته فرم مشخصی داشته و دارای یک برجستگی بزرگ و برخی از آن ها شیاری در زیر لبه دارند و از نظر خمیره و شاموت مشابه گروه اول هستند.
تقریبا" همگی ظرف های هر دو گروه دارای پوشش هستند که می توان: نخودی، قهوه ای و قرمز را نام برد. تزئینات روی آن ها را نیز شیار زیر لبه و برجسته و برجسته طنابی تشکیل می دهد.
پیچیدگی های اجتماعی- سیاسی در اواخر هزاره پنجم و چهارم پ.م
پیچیدگی های اواخر فاز شوشان در پیش از تاریخ خوزستان همزمان با تحولات بین انهرین، ما را با دوره ای جدید با نام شهرنشینی روبرو کرد. با توجه به کاوشهای تپه وارکا در بین النهرین که نخستین بار مواد فرهنگی مربوط به این دوره از آنجا کشف شد، این دوره فرهنگی به نام اوروک شناخته شد و مدت زیادی نگذشت که کاوشگران در مناطق مختلف بین النهرین با مواد فرهنگی مربوط به این دوره مواجه و آن را با نام اوروک مقایسه کردند (کرمی 1384).
در ارتفاعات زاگرس جنوبی ایران نیز استقرارهایی باز سازمان یافته در طی هزاره چهارم پ.م آشکار شدند که بعد از کاهش اندازه جمعیت در اواخر هزاره پنجم، به نظر می رسید که ظهور شیوه های دیگر زندگی همچون کوچ نشینی باید دلیل آن باشد. در این زمان برخی استقرارهای محلی شروع به رشد کرده و در آنها شاخص های زندگی شهری همچون سیستم استحکامات و دیوار های پشتیبان و دفاعی، ساختمان های اداری و صنعتگران دیده شدند. این استقرارهای بزرگ معمولا توسط تعدادی محوطه های کوچک با اقتصاد معیشتی کشاورزی احاطه شده بودند.
در خوزستان از هزاره پنجم پ.م شوش و ابوفندوا شروع به توسعه و تبدیل به مراکز منطقه ای کردند و در اوسط هزاره چهارم پ.م سومین مرکز در چغامیش پدیدار شد که از دو تای دیگر بزرگتر بود. همچنین تمرکز استقرارها در امتداد لبه غربی دشت نشان می دهند که نیمه شرقی دشت شوشان به شدت زیر کنترل گروه های کوچ نشین بوده است (همان).

 


دوره اوروک
دوره فرهنگی اوروک از نام بزرگترین محوطه پیش از تاریخی در جنوب بین النهرین به عاریت گرفته شده که نقش پر نفوذی را در شکل گیری فرهنگ های مجاور داشته است. دوره اوروک خود به سه مرحله کوچکتر تقسیم می گردد که شامل اوروک قدیم، میانی و جدید می باشد.
دوره اوروک با تغییراتی نسبی همراه بوده است. اوروک قدیم با ظروف ساده و اشکال کوزه ای از مجموعه های عبید پایانی که ظروفی با تزئینات ساخته شده با فشار انگشت و لبه ضخیم، تمایز یافته است و آغاز آن به دوره 4250 پ.م می رسد.
دوره اوروک میانی که با غالب شدن کاسه های لبه واریخته همراه است، از 3800 پ.م آغاز می گردد. این دوره، خود به دو بخش قدیم و جدید تقسیم می شود، که شامل دو سنت سفال منطقه ای، یکی در جنوب بین النهرین و دیگری در جنوب غرب ایران است. گونه سفال های میانی جدید، تشابه زیادی با نمونه های موجود از دوره اوروک جدید دارد. انتقال به اوروک جدید بر اساس مجموعه های گودین V از 3400 پ.م است. این دوره در شمال غرب بین النهرین تا 3000 پ.م تداوم می یابد (Wright and Rupley 2001,120).
نتیجه گیری
سفال یکی از مهمترین داده های باستان شناختی است که به وفور در محوطه های پیش از تاریخ یافت می شود. برخی از پژوهشگران در مواردی تغییرات کمی و کیفی سفال و همچنین وجود بعضی گونه های جدید را به عنوان یکی از داده ها در تفسیر تغییرات فرهنگی و در اثبات جایگزینی و یا حضور یک قوم فرهنگ یا تمدن بکار می برند. این محققین وجود برخی گونه های سفالی مانند کاسه لبه واریخته را دلیلی بر نفوذ و یا حضور تمدن اوروکی در فلات ایران می دانند. در حقیقت استدلال این گروه بر این فرض استوار است که شهرهای اوروکی در اواخر هزاره چهارم به علت گسترش فراون و فقدان کانی ها و سنگهای گرانبها و نیمه قیمتی در منطقه مجبور به اعزام تجار و تشکیل پایگاههایی در مناطق اطراف شده اند (چایچی 1383).
با آغاز شهرنشینی در اواسط هزاره چهارم ق.م، یعنی زمانی که روندهای پیچیدگی اجتماعی- اقتصادی در خاور نزدیک روبه تسریع نهادند، سنت تولید سفال منقوش رفته رفته رنگ باخت و سنتی جانشین آن شد که بیشتر بر جنبه کاربردی سفال تاکید داشت تا جلوه زیبایی شناختی آن. این مرحله از تحول سفال منقوش به سفال تکرنگ در دوره اوروک به انجام رسید (عبدی 1378).
دوره اوروک اوج روند پیشرفت اجتماعی- اقتصادی جوامع خاور نزدیک بود. با پیدایش هنرمندان و پیشه وران متخصص و تمام وقت در این دوره، در بیشتر هنرها و فنون جهشی چشمگیر رخ داد. با این وجود، بیشتر سفالهای دوره اوروک جنبه کاربردی دارند.
به طور کلی یافته های ناشی از کاوش و بررسی تپه سنجر در نوع خود قابل توجه بوده که در روند شناخت محوطه، چه از منظر سبک و چه کارکردی می بایست مورد تحلیل قرار گیرد. حجم زیادی قطعات پراکنده سفال و جوش کوره، پیدایش مدارک مدیریت اداری و اشیای مرتبط با امور بافندگی، کشاورزی، دامپروری، صنعتی و غیره نشاندهنده اهمیت این محوطه در دوره های مختلف بوده که به عنوان مرکز در مبادلات محلی و منطقه ای، نقش انکارناپذیری در سیر تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی فرهنگ های خوزستان، بین النهرین و داخل فلات ایران داشته است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 18   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله گونه شناسی سفالهای دوره اوروک تپه سنجر (خوزستان