در سال 1304 بنا به تصویب هئیت دولت, اداره سجل احوال در وزارت کشور تاسیس شد و از آن تاریخ,اولین بار در شهر تهران مامورین شهرداری با تنظیم اسناد و توزیع شناسنامه بین مردم مبادرت به ثبتوقایع چهارگانه در دفاتر مربوط کردند. قانون مصوب 24 خرداد 1304 نیز مقرر نمود از تاریخ تاسیس اداره ثبت احوال در هر منطقه تمام اتباع ایران باید شناسنامه بگیرند و بدنبال آن وزارت کشور اداراتی بنام اداره سجل احوال در شهرستانها دایر و شروع به صدور شناسنامه و ثبت وقایع مزبور نمود براساس قانون مصوب 20 خرداد 1307 اداره کل آمار و ثبت احوال بنام اداره کل احصائیه و سجل احوال تابع وزارت کشور تاسیس و مستقلاً شروع بکار نمود بعد از آن نیز در تاریخ 1319 قانون و آئین نامه تهیه و تدوین و پس از سیر مراحل قانونی به ثبت احوال ابلاغ و با عنوان اداره کل آمار و ثبت احوال تغییر نام یافت. درتیر ماه سال 1355 قانون سازمان ثبت احوال کشور به تصویب رسید و فعالیت ها و شرح وظایف اینسازمان در شکلی نوین آغاز و در سال 1363 توسط مجلس شورای اسلامی اصلاحاتی در پاره ای ازموارد قانون مذکور به عمل آمد
سازمان ثبت احوال کشور در حال حاضر به صورت سازمانی با شخصیت حقوقی مستقل می باشد که ازلحاظ اداری, مالی، اجرائی، وظایف و مسئولیتهایی که به عهده دارد بر این استقلال متکی است. سازمان مذکور تابع وزارت کشور است و یک سازمان متمرکز محسوب می شود. کلیه ادارات ثبت احوال تابع اداره مرکزی بوده و ملزم به رعایت و اعمال قوانین و آئین نامه های مصوب در سطح کل کشور میباشند. بدلیل حجم خدمات سجلی ارائه شده از سوی سازمان ثبت احوال کشور به آحاد مردم طبق آخرین بررسی ها این سازمان در حال حاضر پر مراجعه ترین سازمان دولتی می باشد.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 43صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
هرفضای ورودی از یک یا چند جزء تشکیل می شده است که هر کدام از آنها دارای خصوصیات کارکردی و کالبدی کما بیش معینی بوده است .
جلو خان ( صحن جلو خان )
جلو خان فضایی وسیع وبزرگ است که درجلوی پیش طاق بعضی ازبناهای بزرگ ومهم ، طراحی و ساخته می شده است . یکی از اهداف احداث جلوخان ، اهمیت بخشیدن به فضای ورودی بنا و تمایز بهتر آن از فضای معبر یا میدان بوده است . دربرخی موارد مانند مسجد امام ( سلطانی ) در تهران ، تعدادی دکان درفضای جلوخان ساخته می شد . تجمع کوتاه مدت برخی از مردم و انجام بعضی از انواع تماسها و تبادلات اجتماعی وگاه اقتصادی در این فضا موجب می گردید که جلو خان نقش یک فضای شهری را نیز ایفاء نماید .
بدنه های جلوخانها را معمولاً طراحی می کردند و به شکلی زیبا می آراستند . آن جبهه از بدنۀ جلوخان که فضای ورودی بنا در آن قرار داشت از بهترین طراحی و تزیین برخوردار می شد .
دربرخی موارد ، استقرار جلوخان در کنار یک میدان ممکن بود موجب شود که حدّ و قلمرو جلوخان از فضای میدان تأثیر پذیرد که دراین صورت با طراحی و احداث یک عنصر معماری از جمله یک دست انداز ، یا سکوّ ، قلمروجلوخان را از فضای میدان متمایزمیکردند . نمونه ای از این اقدام در مسجد امام در اصفهان قابل ملاحظه است.
پیش طاق
پیش طاق فضایی سرپوشیده و نیمه باز مانند ایوان است که درجلوی در گاه ورودی طراحی و ساخته می شده و فضای دسترسی را از فضای معبر متمایز می کرد .
توقف وانتظار برای ورود به بنا در همین فضا صورت می گرفته است . در بسیاری از موارد در کنارهر یک ازدو بدنۀ پیش طاق یک سکّومی ساختند که درهنگام انتظار یا ملاقات وگفتگو یا گذراندن بخشی از اوقات فراغت از آن استفاده می کردند .
عموماً ارتفاع پیش طاق از ارتفاع سایر سطوح و حجمهای مجاور آن بیشترگرفته می شد تا ضمن آن که نمایانگر اهمیت بنا بود ، نشانه ای از موقعیت آن نیز به شمار آید . در مواردی درمرتفع ساختن پیش طاق چنان اغراق می شد که ارتفاع آن به چند برابر...
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 39 صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا باز کنید
اگر عده ای بر این باور هستند که پرش اسب مرحله ای از مراحل چهارنعل متوسط یعنی شلنگی قوی و بلندتر است، در اشتباه هستند. از جهاتی پرش از روی مانع با چهارنعل متوسط و چهارنعل کار تفاوت دارد. کافی است بدانید؛ مرحله تعلیق چهارنعل زمانی شروع می شود که دست داخل اسب از روی زمین بلند و با قرار گرفتن پای خارج روی زمین تمام می شود. اما در پرش این حرکت واژگون است . تعلیق پرش با جدا شدن پاها از روی زمین شروع و با تماس یکی از دو دست روی زمین تمام می شود. علیرغم تفاوت های دیگر شباهتی چشمگیر هم وجود دارد. لحظه شناور بودن که تمام وزن اسب روی یکی از دستها است در همان لحظه هم کپل بالا آمده تا برای حرکت بعدی بیشتر درگیر شود، که این حرکت در پرش دوبار اتفاق می افتد؛ ولی در چهارنعل یکبار اتفاق می افتد ( عکسهای 8و 20 و 54 قسمت A را مقایسه کنید ) .
در گام چهارنعل جمع و متوسط در چنین حالت مشابه تنها ستون تحمل کننده وزن یکی از دو دست است( فیلم C قسمت 13).
یکی دیگر از وجوه عدم تمایز؛ آن است که در گام چهارنعل و تاخت هر دو پای اسب هم زمان درگیر نیستند، در حالیکه در لحظه بلند شدن از روی نقطه جهش ، هر دو پا درگیر می شوند. در تمام گامها حتی گام های جمع هر یک از چهار دست و پا فعال و پس از آن خنثی می شوند(مگر اینکه آهنگ حرکت اسب درست نباشد)، اگر یکی از پاهای اسب خنثی باشد دیگری در حال جلو راندن او است. در تمام گامها هر یک از پاهای اسب مانند پاندولی که به کفل الصاق شده باشد عمل میکنند.هر چه پای اسب بیشتربه زیر شکم او کشیده شود ، در برگشت بیشتر به عقب خواهد رفت ( این حرکت در لحظه اوج گیری از روی نقطه جهش مصداق ندارد ) . در این لحظه خنثی بودن پاها است که هر یک با فشار برروی زمین بدن را به جلو می رانند( عکس 7 از قسمت A ). هر چه زمان خنثی بودن بیشتر باشد زمان رانش به جلو بیشتر خواهد بود.
اگر درباره فعال بودن صحبت می کنیم به این دلیل است که اصلی است بر زمان خنثی بودن و همواره هم بر آن مقدم است.
این که همه می گویند ، هر دو پای اسب را همزمان و دائم زیر بدنش نگه دارید، به جز در مقوله پیافه( یورتمه درجا) در مفهوم خاص خود غلط است. در انواع گامهای چهارنعل ، حداکثر زمانی که هر دو پای اسب زیر بدن او هستند یک ششم ثانیه است. این حالت از چهارنعل در عکس های 1 تا4 قسمت A و یا 1 تا 4 قسمت C که نشان دهنده چهارنعل کار و در عکس های 13 تا 18 قسمتD در حالت چهارنعل بسیار جمع نشان داده شده است. دقت کنید که در مورد قبلی این زمان لحظه ای بیش نبود و هر دو پا کنار هم قرار داشتند.
در لحظه پرش از روی نقطه جهش ، هر دو پا کنار هم در یک خط روی زمین قرار می گیرند. و این زمان قرار گیری هر دو پا با هم روی زمین و فشار وارده از آنها بر روی زمین، اسب را بر روی مانع به پرواز در می آورد. این مورد را شما به روشنی در عکسهای 24 از قسمتA ، عکس 14 از قسمت E و یا عکس 9 از قسمت F می بینید. این فشاره وارده برای پرتاب نه از پشت کپل ها که از زیر آن صادر شده و پس از آن پاها در زمانی که حتی روی هوا هستند به طرف عقب و پشت دم حرکت می کنند.
اگر اسب با آهنگ منظم در گام چهارنعل و یا یورتمه ، به نقطه جهش برسد ، آهنگ حرکت تحت تأ ثیر زمانی قرار می گیرد که پرش اسب شروع می شود.
تلاش برای پریدن که اصولاً هم همواره یکسان است، ممکن است ضعیف یا قوی، ناشیانه یا استادانه، وحشیانه یا آرام، هوشمندانه یا احمقانه، با نقطه جهش یا فرودی دورتر یا نزدیک تر باشد. به هر حال این مشخصه های تلاش برای پریدن از روی مانع نتیجه چگونگی نزدیک شدن به مانع است. در نتیجه من این تحقیق را با تجربه و تحلیل آنچه به هنگام نزدیک شدن اتفاق می افتد شروع می کنم. این موضوع به طور طبیعی در برگیرنده عقایدی اصولی شامل تعادل اسب در حرکت ، روش حرکت او در گامهای مختلف و در حقیقت هر آنچه بر پرش اسب اثر می گذارد می باشد.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 151صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
نام کتاب: نامه پهلوانی - خود آموز خط و زبان پهلوی اشکانی و ساسانی
نویسنده: فریدون جنیدی
برگردان: -
فرمت: پی دی اف PDF
شمار صفحه ها: 201 صفحه
سال نشر:1360
انتشارات: بلخ
این دو جلد کتاب، نسخه با کیفت با فرمت pdf از روی چاپ اول کتاب تاریخ بیهقی نوشته خواجه ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی از انتشارات هیرمند تهیه شده است.
تاریخ مسعودی که به نام مولف گرانقدرش <بیهقی> به تاریخ بیهقی شهرت یافته است مهمترین و دقیق ترین کتاب تاریخ در متون تاریخی و از معدود آثار کم نظیر نثر فارسی است.
تاریخ بیهقی در میان همه کتب نثر پارسی به این مزیت ممتاز است که هم از جهت شیوایی نثر در اوج کمال است و هم از نظر تاریخ نویسی.
از نظر نثر که بنگریم ، تاریخ بیهقی از برجسته ترین آثار نثر فارسی کهن است . در میان آثار نثر کهن پارسی سه کتاب بر همه کتاب ها برتری دارندکه این سه کتاب که همه اهل ادب بر رجحان آنها اذعان دارند به ترتیب زمان نگارش عبارتند از : تاریخ بیهقی ، کلیله و دمنه نصرالله منشی ، گلستان سعدی
بیهقی پیش از آنکه تاریخ نویس شود ، دبیر و نویسنده دربار غزنوی است و با آنکه در تاریخ خود در مواردی اینچنین می نمایاند که استادش بونصر مشکان که رییس دیوان رسالت بوده است دبیر و کاتبی بسیار تواناست و گاه با شکسته نفسی کارخود را پاکنویس کردن نامه هایی که بونصر انشا کرده قلمداد می کند اما از قراین پیداست که در نگارش از استاد خود پیشی گرفته لکن برای احترام حق استاد با حق شناسی از استاد و معلم و رییس اداری خود در همه جا با نهایت تجلیل و تعظیم از او نام می برد و در مرگ او قلم را می گریاند.