لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:18
فهرست و توضیحات:
آتش در فارسی امروزه فارسی نو و لحجه های گوناگون به زبان می آید.
آتش ، آتیش ، آذیش ، آذر ، آگِر ، آیر و ...
در زبان اوستایی این واژه براب ر با آترش بوده و همچنین آذر بازمانده آتور یا آدور پهلوی است. آتیش که تلفظ آمیانه امروزی آتش است ، در پهلوی آدیش و در فارسی دری نیز آذیش تلفظ می شده.
به نام بندهش آتش هفتمین آفریننده هرمزد ، هنگام آفرینش جهان مادی بود.
هرمزد آتش را از بهترین و بالاترین ویژگی خود آفریده است . در بندهش آمده :
« آتش برترین آفریده مادی او و نور بخش و روشنایی دهنده جهانیان است. فروغ و نور آتش از روشنایی بی پایان یعنةی جاگیاه هرمزد مایه می گیرد. لاین فروغ ذره است که نور جاویدان و پایان ناپذیر پاک خداوندی ، پس آفریده شدن آتش ، فروغ و روشنایی بیکران ایزدی به او پیوست»
همان گونه که اهورا مزدا با نیروی ناتوان انسانها و موجودات مادی قابل لمس نیست و ما فقط می توانیم وجودش را به وسیله آنچه به وجود آورده احساس کنیم، آتش را هم نمی توانیم لمس کنیم بلکه به واسطه گرما و روشنایی که پدید می آورد احساسش
می کنیم نمی توانیم دست را درون آتش کنیم و لمسش کنیم زیرا فروغ و ذره ایزدی که پروردگار در آن قرار داده دستمان را خواهد سوزاند. مگر آنکه سیاوشی باشیم پاک و راست و مظلوم آنقدر که وقتی پا درون آتشی بزرگ نهادیم قلعه هاظی سوزان به احترام آن راه را باز کنند.
« ای خدای هستی بخش، دانای بی همتا ، ما در برابر این دو که پرتو از انوار توست به نماز و نیایش تو می پردازیم»[1]
کسی که از سوی اهورا پاک شایستۀ کشف و پی بردن به این عنصر دربردارندۀ فروغ ایزدی گشت بنابه گفته فردوسی در شاهنامه هوشنگ پیشدادی است .
اهورا آتش اهورا آتش را به ما ارزانی کرد. اما زئوس راز آتش را از دستش در رفت و برملا شد مسلماً رفتار و دید و ارزش آتش باید برای مردمی که هر یک صاحب این اسطوره ها هستند تفاوت داشته باشیم. آیا ما با آتش چون یک هدیه گرانبها رفتار می کنیم؟
هرمزد برای نگهبانةی آتش در جهان جسمانی و مینوی نگهبانانی گمارد. نگاهبانان آتش در جهان مادی و جسمانی آسرونان هستند. سرونان روحانیون و پیشوایان آیین مزدیستا هستند . این کلمه (آسرون) از ریشه آسرا است که یک واژه گهن مادی می باشد . در زبانهاظی فارسی کهن حررف س به ذ تبدیل پذیر بوده است. در نتیجه آسر قابل تبدیل به آذر ، و آسرون قابل تبدیل به آذرون است که آتش را پاسبانی می کند.
بهدینان (زرتشتیان) بر این عقیده اند که هر یک از آنان در زمین خود نگهبانان آتش هستند اظیزد( فرشته ) آذر از نگهبان مینوی آتش است و همچنین اردیبهشت هم نگهبان تمام آتش های روی زمین است.
[1] - هفتن شیت – کردۀ یکم
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:28
در فصول مختلف این تحقیق ، نظریات زرتشت در باره مسائل متعدد، به آن گونه که از گاتاها بر
می آید، تجزیه و تحلیل شد. از این بررسی میتوان نتیجه گرفت که هدف اصلی زرتشت تربیت انسان و رشد فضائل عالی و معنوی در اوست. از نظر زرتشت فقط در جامعه انسانهای راست دین که کمک منش نیک و خرد مینوی به فضائل عالی دست یافته و سه عامل ، پندا و گفتار و کردار نیک را سرلوحه زندگی خود قرار دادند ، سعادت و شکوفایی و آرامش میتواند تحقق یابد.
تعالیم زرتشت بر اصولی کاملا عملی بنا شده و او آموزگاری است واقع بین که کمتر به مسائل و مشکلات میپردازد که در توجیه آنها باید به اوهام و ذهن گرایی متوسل شد.
در اینکه پیام ستایش آفرین برای زرتشت می باشد هیچ شکی نیست. کافی است یک نظر سطحی به گاتاها بیاندازیم تا در جهان مسلم آن را بر دیگر معتقدات و مذاهب این منطقه درک کنیم.
در بررسی پیام زرتشت در یافتیم که هدف او دارای دو جنبه فردی و اجتماعی است. از نظر فردی هدف زرتشت تربیت انسانها **** و راست دین است. کسانی که به اندیشه نیک و ضمیر پاک و آرام دست یافته و با انجام اعمال نیک به شکوفایی و پیشرفت جامعه کمک میکنند.
از نظر اجتماعی فعالیت و کوشش راست دینان حکومت خدا را میسر میسازد.
دین زرتشت به وسیله حقایق ابدی خود زنده خواهد ماند. با اعتقاد به اورمزد ایمان و پایداری در مثلث پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک قانون تسلیم نشدنی راستی و درستی، پاداش و کیفر درونی و حیات بعد، پیشرفت و ترقی جهان به سوی تکامل پیروزی نهایی نیکی بر بدی ما ظهور حکومت خدا به همکاری بشر اینها هستند پا بر جا ترین و بزرگترین واقعیت های زندگی که همیشه اعتبار خواهند داشت و اینها هستند عنصر پایداری دین زرتشت .
2- زرتشت به صراحت تاکید میکند که تنها آموزگار او خداوند است. این تصریح برای تمام محققین و پژوهشگران آشکار و روشن است. زیرا در سروده خود نیز به این مطلب اشاره شده است.
این آزادمرد راست دیندر سخت ترین لحظات نیز به جز خداوند، که او را دوست خود می نامد ، اتکا نمی کند و لحظه ای نیز از مبارزه و تشویق مردم به پیکار با ستمگران و زشت سیرتان باز
نمی ایستد. او به جای ناله و ندبه و زاری ، سربلند و استوار طلب روشن ضمیری و دانش و آموزش می نماید، نه مال و جاه و زور و قدرت.
این یک درس شایسته ای است که در سراسر گاتاها تکرار می شود معرف بلندی و روح و عظمت اندیشه و بیان کننده آن است. آنچنان که ملاحظه میشود زرتشت در همه سروده ها چون یک پیرو راستی و منش نیک و پاک ظاهر میشو و پیوسته مردم را به عمل نیک و راستی دعوت میکند. جالب است که در هیچ یک از این فصول پیروی از زرتشت و حتی پیام او مطرح نمی شود آنچه اصل و هدف واقعی است سبط راستی و راست کرداری و پرهیز از ریا و دروغ و فریب است.
ترس از این است که مبدا در انجام وظیفه انسانی خود نا موفق گشته و ماموریت خداوند را در سعادتمند ساختن مردم و آموزش راه راست را به درستی انجام ندهد.
تقاضای او از اهورامزدا چنین است :
یسنا1/46 : چگونه تو را ای مزدا خوشنود توانم ساخت؟
یسنا2/46: من خواستار آن خوشبختی هستم که دوست به دوست ببخشد. بیاموز مرا در پرتو اشا از نیروی وهومن (در پرتوی قانون راستی مرا از نیروی نیک اندیشی و محبت برخوردار ساز)
یسنا3/46: ای مزدا کی بامداد آن روز نیک بختی فراز آید که مردم جهان به سوی راستی و پاکی روی آورند و رستگاری دهندگان بشر با آموزشهای بخردانه و فزاینده و دانش خود مردم را سعادتمند سازند وهومن (مظهر نیک اندیشی و محبت ) به چه کسی روی خواهد آورد. ای هستی بخش من تنها تو را به عنوان آموزگار خود بر گزیده ام .
در این سرود دو چیز جلب توجه میکند :
1- زرتشت خود را معلمی در آغاز حرکت جامعه انسانها به سوی کمال میداند نه پیامبری که تا ابد جهانیان باید گفتار او را به کار ببندند. او از خداوند تقاضای کند که به مردم سعادت وصول به نیک اندیشی و مهر و محبت عطا کند نا آموزشهای بخردانه و شکوفا سازنده آنهایی را که اهل دانش و خردند درک کرده و به سوی راستی و پاکی روی آورند.
آیین زرتشت
نویسنده : شادی آریابد
نام کتاب : آیین زرتشت نویسنده : شادی آریابد
آیین زرتشت آن طور که در گاتها محفوظ مانده، به کلی از آلایش نو بیگانه و بری است. مرتبه اخلاقی زرتشت و جنبه و جدیت و علو مقام بشریت و درجه فلسفی او را، به خوبی از گاتها می توان دریافت که با چه جرات و استحکام به بلندترین و مهمترین مسئله پرداخته است. او مردی است که پا از دایره استعداد زمان خویش بیرون نهاد. در آن زمان کهن از برای ذات پروردگار و برخاستن نیروی بدی گفته های فلسفی آورد. پایه های دین او در فدیه و قربانی و آیین های ظاهری نیست، بلکه اندیشه پارسا وپاک وبر پایه آن، زندگانی نیک، اساس آموزش های اوست.
بررسی کوتاه و مفید دین زرتشت ( گاتاها ، جهان بینی اشو زرتشت ، زمان ظهور اشو زرتشت ، درگذشت زرتشت ، نماز ایرانی و… )
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:36
فهرست مطالب
در فصول مختلف این تحقیق ، نظریات زرتشت در باره مسائل متعدد، به آن گونه که از گاتاها بر
می آید، تجزیه و تحلیل شد. از این بررسی میتوان نتیجه گرفت که هدف اصلی زرتشت تربیت انسان و رشد فضائل عالی و معنوی در اوست. از نظر زرتشت فقط در جامعه انسانهای راست دین که کمک منش نیک و خرد مینوی به فضائل عالی دست یافته و سه عامل ، پندا و گفتار و کردار نیک را سرلوحه زندگی خود قرار دادند ، سعادت و شکوفایی و آرامش میتواند تحقق یابد.
تعالیم زرتشت بر اصولی کاملا عملی بنا شده و او آموزگاری است واقع بین که کمتر به مسائل و مشکلات میپردازد که در توجیه آنها باید به اوهام و ذهن گرایی متوسل شد.
در اینکه پیام ستایش آفرین برای زرتشت می باشد هیچ شکی نیست. کافی است یک نظر سطحی به گاتاها بیاندازیم تا در جهان مسلم آن را بر دیگر معتقدات و مذاهب این منطقه درک کنیم.
در بررسی پیام زرتشت در یافتیم که هدف او دارای دو جنبه فردی و اجتماعی است. از نظر فردی هدف زرتشت تربیت انسانها **** و راست دین است. کسانی که به اندیشه نیک و ضمیر پاک و آرام دست یافته و با انجام اعمال نیک به شکوفایی و پیشرفت جامعه کمک میکنند.
از نظر اجتماعی فعالیت و کوشش راست دینان حکومت خدا را میسر میسازد.
دین زرتشت به وسیله حقایق ابدی خود زنده خواهد ماند. با اعتقاد به اورمزد ایمان و پایداری در مثلث پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک قانون تسلیم نشدنی راستی و درستی، پاداش و کیفر درونی و حیات بعد، پیشرفت و ترقی جهان به سوی تکامل پیروزی نهایی نیکی بر بدی ما ظهور حکومت خدا به همکاری بشر اینها هستند پا بر جا ترین و بزرگترین واقعیت های زندگی که همیشه اعتبار خواهند داشت و اینها هستند عنصر پایداری دین زرتشت .
2- زرتشت به صراحت تاکید میکند که تنها آموزگار او خداوند است. این تصریح برای تمام محققین و پژوهشگران آشکار و روشن است. زیرا در سروده خود نیز به این مطلب اشاره شده است.
این آزادمرد راست دیندر سخت ترین لحظات نیز به جز خداوند، که او را دوست خود می نامد ، اتکا نمی کند و لحظه ای نیز از مبارزه و تشویق مردم به پیکار با ستمگران و زشت سیرتان باز
نمی ایستد. او به جای ناله و ندبه و زاری ، سربلند و استوار طلب روشن ضمیری و دانش و آموزش می نماید، نه مال و جاه و زور و قدرت.
این یک درس شایسته ای است که در سراسر گاتاها تکرار می شود معرف بلندی و روح و عظمت اندیشه و بیان کننده آن است. آنچنان که ملاحظه میشود زرتشت در همه سروده ها چون یک پیرو راستی و منش نیک و پاک ظاهر میشو و پیوسته مردم را به عمل نیک و راستی دعوت میکند. جالب است که در هیچ یک از این فصول پیروی از زرتشت و حتی پیام او مطرح نمی شود آنچه اصل و هدف واقعی است سبط راستی و راست کرداری و پرهیز از ریا و دروغ و فریب است.
ترس از این است که مبدا در انجام وظیفه انسانی خود نا موفق گشته و ماموریت خداوند را در سعادتمند ساختن مردم و آموزش راه راست را به درستی انجام ندهد.
تقاضای او از اهورامزدا چنین است :
یسنا1/46 : چگونه تو را ای مزدا خوشنود توانم ساخت؟
یسنا2/46: من خواستار آن خوشبختی هستم که دوست به دوست ببخشد. بیاموز مرا در پرتو اشا از نیروی وهومن (در پرتوی قانون راستی مرا از نیروی نیک اندیشی و محبت برخوردار ساز)
یسنا3/46: ای مزدا کی بامداد آن روز نیک بختی فراز آید که مردم جهان به سوی راستی و پاکی روی آورند و رستگاری دهندگان بشر با آموزشهای بخردانه و فزاینده و دانش خود مردم را سعادتمند سازند وهومن (مظهر نیک اندیشی و محبت ) به چه کسی روی خواهد آورد. ای هستی بخش من تنها تو را به عنوان آموزگار خود بر گزیده ام .
در این سرود دو چیز جلب توجه میکند :
1- زرتشت خود را معلمی در آغاز حرکت جامعه انسانها به سوی کمال میداند نه پیامبری که تا ابد جهانیان باید گفتار او را به کار ببندند. او از خداوند تقاضای کند که به مردم سعادت وصول به نیک اندیشی و مهر و محبت عطا کند نا آموزشهای بخردانه و شکوفا سازنده آنهایی را که اهل دانش و خردند درک کرده و به سوی راستی و پاکی روی آورند.
هدف راستی و پاکی مردم است و هر دانشمند واهل معرفتی که به فروزندگان الهی و صفات کمالیه نزدیک گردد آموزگار مناسبی برای تعلیم راه درست زندگی خواهد بود. در این مرحله نیز وهومن یا اندیشه نیک و مهر و محبت است که پایه تعلیمات سعادت بخش این خردمندان قرار میگیرد.
در این سرود چون اغلب سرودهای گاتاها سخن از سعادت مردم در سایه راستی و پاکی است و وظیفه معلمین جامعه جز این نیست.
در تاریخ باستان ایران و جهان نیز از زرتشت به نام یک پیامبر یاد شده و مورد احترام قرار گرفته است.
در گاتاها زرتشت بشری است چون دیگران، گرفتاری ها و سختی ها و مشکلات زندگی او را همان گونه به درد می آورد که دیگر مردم را و او به جای اعجاز و اعمال قدرت خارق العاده چون یک انسان با فضیلت از خود عکس العمل نشان میدهد. در موقع لزوم حتی از مقابله با دشمنان پرهیز میکند و زمانی که همراهان و همدلانش زیاد میشوند با اتکا به پروردگار و اندیشه نیک و خرد پاک و قدرت راستی و راست پنداری به مبارزه با ستمگران و زورمندان زشت کار می پردازد. او در حالی که هرگز خود را از کمک و رحمت حق بی نیاز ندانسته و پیوسته از خداوند طلب مدد و راهنمایی میکند. هیچ گاه جز قدرت اراده و ایمان و شگفتی نیک پنداری و راستی و درستی، معجزه دیگری ارائه نمی نماید. اشا ، وهومن ، خشترا و آرمیثتی یا راستی ، اندیشه نیک، قدرت اراده، فروتنی و تواضع و پارسایی چهارمعجزه گراویند که بالاترین شگفتیها را درباره او و همدستان و نیک اندیشان تحقق می بخشد.
زرتشت درهات 46 به درگاه اهورا مزدا ناله برآورده از تنگدستی خود گله میکند و استطاعت کم و قدرت زیاد دشمنانش را به خداوند عرضه می دارد. شکایت میکند که او را از خانه و کاشانه اش رانده اند و به سبب خواسته کم و قلت پیروانش با دشمنان قدرت مقابله را ندارد او چون دوستی عاشق و شیفته از پروردگار طلب کمک می کند. از مزدای طلبد جوانمردانی را به یاری فرستد که پیروان دوروغ از هر سو بر او تاخته اند. کرپانها و کاوی ها مردم را به راه کژ میبرند و در جامعه فساد بر پای دارند و با کردکار زشت خود زندگی مردم را به تباه می سازند.
ولی جالب است که با این همه سختی ها و درد ها و گله و شکایت ها باز هم زرتشت به ترس و ضعف و ذلت تن در نمی دهد و چون ابرمردی پاکدل و عارفی دانشمند و روشن ضمیر از خداوند به جای ارتش و قدرت و ثروت، طلب قدرت نیک اندیشی و آموزش راستی و نظام حق میکند تا به وسیله آن ماموریتی را که از جانب خداوند یافته است به نیکی انجام داده ،مردمان را به راه حق هدایت نماید و آنها را خوشبخت و سعادتمند سازد.
او نشان میدهد که انسان های اهورائی چگونه اند و هدفشان چیست. گله و شکایت او برای محروم شدن از زر و زور نیست بلکه زبان های عبری و عربی و یونانی و لاتین که زبان ادیان توحیدی جهانند امروز بدون اشکال قابل تعبیر و تفسیراند زیرا هنوز مردم زیادی با آن سخن می گویند در حالی که زبان گاتاها حتی برای پیروان زرتشت به دلیل قدمت زیاد آن دارای پیچیدگی خاصی است.
همانگونه که می دانیم زبان گاتاها زبان شعرو اشارات و استعارات است و با زبان معمول و مرسوم به کلی متفاوت است. هرچند حتی زبان مرسوم زرتشت نیز 3000 سال است که به دست فراموشی سپرده شده است.
زرتشت در گاتاها خود را یک پیام آور و آموزگار مردم معرفی میکند.
او در یسنا 11/44 میگوید:" پروردگارا می دانم که تو مرا برای انجام این کار بزرگ به عنوان نخستین آموزگار برگزیده ای"
و در1/31 متذکر می شود" این تعالیم و سخنان شنیده نشده را به شما ای جویندگان دانش آشکار می سازد و برای کسانی که به واسطه تعالیم دروغ جهان راستی را تباه میکنند، ولی بی گمان برای آنها بهترین است که دلداده مزدا هستند "