لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه19
مردم نگاری تبلیغات سیاسی طرفداران دکتر احمدی نژاد را در سوم تیرک از پروپاگاندا تا ارتباطات جماعتی خصوصیات اصیل و تاثیرگذار ایرانیان را باید در لحظات جدیت و خودآگاهی تاریخی بزرگ بروز میکند و تعاملات منحصر به فرد او با دوگانگیهای ظهوریافته اجتماعی- فرهنگی در قالبهای سیاسی- حاکمیتی است که به وقایع مهم و سرنوشت ساز تاریخ او تبدیل میشود. این رخدادادهای عظیم (انقلاب مشروطه- انقلاب اسلامی،قیام تنباکو،ملی شدن صنعت نفت) هم آیینه مولفهها و خصیصههای بنیادین شخصیت اوست و هم آیین برانگیزاننده و تقویت کننده هویت و فرهنگ او. جان کلام اینکه ایرانیان علیرغم روحیه متساهل و تکثر پسند ولی در بزنگاههای تاریخی با کمک فرآیندهای جماعتی خود همیشه بر سر برخی اصول ایستادهاند، لذا ایشان را باید در بزنگاهها شناخت. بدین ترتیب واقعه پژوهشی به یکی از مکانیزمهای اصلی فرهنگ شناسی ایرانیان تبدیل میشود.
شاید در هیچ فرهنگی به میزان ما واقعههای تاریخی که در عین حال زنده و تاثیرگذار باشند وجود نداشته باشد. حضور متعدد، متنوع و پویای وقایع تاریخی در بستر زندگی امروزین فردی- اجتماعی به نوعی تقویم محور در سبک زندگی ایرانی انجامیده است و تقویم را به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکل دهنده ساختارهای فرهنگی- ارتباطی جامعه ایرانی مطرح میکند. زمانبندیهای از پیش تعیین شده، برنامههای تعریف شده برای هر یک از برههها، آیین های گوناگون پیش بینی شده در گرامیداشت مناسبتها، هنجاریهای شادی آفرین یا حزن مدار و استمرار تمام اینها در طول صدها سال تاریخ، تقویم را به سوزنبان قطار زندگی ایرانی تبدیل کرده است.
«تقویم» فرآیند بازتولید فرهنگ و تمدن شیعی ماست. عادت به زندگی تقویمی، به «روحیه منتظر» ایرانی همیشه دامن زده است.
همواره در انتظار یک «اتفاق»، «معجزه» رخداد بسیار بزرگ و تحول عظیم ولی ناگهانی به سر میبرد. ایرانی دایما به انتظار چیزی در آینده است. در بستر چنین انتظاری است که حال را میسازد لذا هیچگاه تهور جبر اجتماعی نشده است. از نظر ایرانیان هیچ چیز نشدنی نیست و این کلیشه امید بخش به صورت مستمر و از طریق مشاهده و لمس عینی نشدنیهای سابق ولی شدنیهای لاحق تقویت شده است. انتظار مثبت کلید حرکتهای انقلابی و تعالی بخش ملی در تاریخ ماست و همو نیز ریشه در هویت تاریخی ما دارد.
سوم تیر از نسخ اتفاقاتی
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:3
توضیحات
امام علی درخصوص عدالت بیانی دارد که می توان مفهوم کامل و تعریف جامع این کلمه را از آن دریافت:
وَ سُئل علیه السلام، أیما اَفضلُ: العدلُ او الجود؟ فقال(ع): العدل یضع الامور مواضعها و الجود یخرجها عن جهتها، و العدل سائس عام و الجود عارض خاص، فالعدل اشرفهما و افضلهما؛ از امام(ع) سؤال شد: از عدل و جوُد (بخشش) کدام یک برتر و ارزشمندترند؟ فرمود: عدل امور را به جای خود می نهد اما جود امور را از جهت اصلی خارج می کند. عدل سیاست گری فراگیر همگان است و اداره کننده عموم است اما اثر جُود محدود، و عارضه ایی استثنایی است. بنابراین عدل شریف ترین و بافضیلت ترین آن دو است. این تعریف همان تعریف معروف است که از عدل شده است: وَضع کل شیء فی ما وضع له ، که معنای آن قرار دادن یا نهادن هر چیز در جای مناسب آن است. در جامعه انسانی افراد مختلف اند. صلاحیت ها، لیاقت ها، استعدادها، ارزش ها و پایه های علم، فضیلت، ایمان، اخلاق و درایت ها متفاوت است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:8
فهرست مطالب
حاکمیت قانون در اندیشههاى سیاسى و حقوقى
چکیده:
مقدمه
1ـ رویکرد چپ، افراطى یا ایدئولوژیک(2)
2ـ رویکرد میانى، اثباتى یا حقوقى
اصول ذاتى و تبعى حاکمیت قانون
الف ـ اصول ذاتى و محورى حاکمیت قانون
ب) اصول تبعى حاکمیت قانون
3- رویکرد راست، سیاسى و اخلاقى
نتیجه
چکیده:
نوشتار حاضر به بررسى اجمالى حاکمیت قانون در اندیشههاى سیاسى و حقوقى مىپردازد. سه رویکرد ایدئولوژیک، اثباتى و اخلاقى، هر یک بنابر ارزشهاى مندرج در مکتب خود، جایگاه حاکمیت قانون را تعریف مىکنند. در حالى که در رویکرد اول، حاکمیت قانون ابزارى براى بهرهکشى هر چه بیشتر طبقه مرفه است. در رویکرد دوم و سوم، وجوه مثبت و مشترکى قابل مشاهده و بررسى است. ضمن آن که بین دو دیدگاه اثباتى و دیدگاه سیاسى و اخلاقى وجوه تفاوت چندى درباره ارزشهاى ناظر بر حاکمیت قانون وجود دارد. هدف در این نوشتار ارائه تصویرى مختصر و توصیفى از حاکمیت قانون و ویژگیهاى آن است. از این رو مباحث و دیدگاههاى دیگرى نیز وجود دارند که قابل تأمل و پژوهش در فرصتهاى دیگر مىباشند.
مقدمهحاکمیت قانون یکى از اصول مهم سیاسى و حقوقى است که بشر از دیر باز در پى تحقق آن بوده است. از یونان باستان تاکنون درباره این اصل، معانى، ارزشها و ویژگیهاى آن سخن گفته شده و مىشود. گاهى از آن به مفهوم برابرى و مساوات در برابر قانون تعبیر شده است، گاهى از آن به حکومت قانون در مقایسه با حکومتهاى دیکتاتورى، مطلقه و پادشاهى استفاده شده است و گاهى آن را به ویژگیهاى عمومیت داشتن، مستمر و صریح بودن قوانین معرفى کردهاند. اما فصل مشترک همه موارد فوق را مىتوان، در این نکته خلاصه نمود که مطابق این اصل، استفاده خودسرانه و مستبدانه از قدرت، در تصمیمگیریهاى حکومتى، مردود است. بر این اساس، حاکمان و سیاستمداران بعنوان حافظان و خادمان قانون شناخته مىشوند و خود نیز مشمول آن مىگردند؛ میزان مشروعیت حکومتشان به میزان وفادارى آنان به معیارهاى قانونى، فراشخصى و خردمندانه بستگى دارد. آنچه در ذیل مىآید، شامل سه رویکرد سیاسى و حقوقى در مورد حاکمیت قانون است و در بردارنده پیش فرضها و مبانى آن مىباشد.