پاورپوینت مسجد جامع قیروان در 26 اسلاید کامل و قابل ویرایش می باشد.
توسعه و باز سازی
این مسجد در دوران یزید بن معاویه و پس از ویرانی و متروک ماندن آن دردوران ابی المحاجر ،در سال 62 هجری و بر دست عتبه بن غزوان بازسازی گردید.
در سال 84 هجری حسان بن نعمان(کار گزار هشام بن عبد الملک بر سرزمین مغرب)بیست سال پس از تجدید بنای آن بر اثر تنگی جا مسجد را تخریب نمود وبه جای آن بنایی مستحکم و وسیع ساخت او دو ستون را از کلیسایی که در آن نزدیکی –در محلی که امروزه ((فیساریه ))نام دارد –قرار داشت به مسجد آورد.
در سال 105 بشر بن صفوان به دستور خلیفه هشام بن عبد الملک به توسعه مسجد پرداخت.او در همان مسجد بوستانی بزرگ بنا کرد.همچنین در صحن مسجد آب انباری ساخت . که به آب انبار قدیمی معروف است و بر فراز یک چاه بر بوستان مسجد گلدسته ای بنا نمود..
و ..........
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:18
فهرست و توضیحات:
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت موضوع
مسجد دژ مستحکم فرهنگ اسلام است
گروه شهرستانها: رئیس اداره تبلیغات اسلامی ممسنی گفت: مسجد نماد سنگر فرهنگی اسلام است و دژ مستحکم فرهنگ اسلام در برابر هجوم فرهنگهای غربی و بیگانه است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فارس نما، حجت الاسلام سید مهدی یعقوبی که پس از نماز مغرب و عشاء شب گذشته به منظور دیدار با نمازگزاران مسجد صاحب الزمان(عج) محله دو راهی شهرستان ممسنی در این مسجد سخن می گفت افزود: اغلب آموخته های دینی ما محصول جلسات مسجد است و لذا امام خمینی (ره) فرمود: "مساجد سنگر است سنگرها را حفظ کنید."
وی اظهار داشت: بر همین اساس پس از اقامه نماز جماعت برنامه های آموزشی فرهنگی از اهم فعالیتهای مساجد است.
حجت الاسلام یعقوبی در پایان سخنان خود از تلاش دست اندرکاران و نمازگزاران بویژه جوانان و نوجوانان مسجد صاحب الزمان که یکی ازمساجد فعال و پررونق شهر نورآباد است، تشکر نمود.
رئیس اداره تبلیغات اسلامی ممسنی در مراسم روح بخش دعای توسل که در پایان مراسم برگزار شد شرکت کرد.
نوع فایل: word
قابل ویرایش 185 صفحه
مسجد جمعه و آرامگاه شیخ عبدالصمد:
در ورای باغستانهای سرسبز مرکز شهر نطنز مناره ای سربفلک کشیده، و گنبدی هرمی شکل در کنار آن توجه هر تازه واردی را به سوی خود معطوف می دارد. این مناره بخشی از مجموعه بسیار نفیس مسجد جمعه و آرامگاه عالم ربانی و عارف روشن ضمیر سده هشتم هجری قمری شیخ نورالدین عبدالصمد اصفهانی نطنزی و سردر خانقاه او می باشد، که قسمتهایی از آن از دستبرد مصون نمانده و در نتیجه زینت بخش موزه های کشورهای بیگانه گردیده است.
این مجموعه که شامل شبستان هشت ضلعی گنبددار مسجد (دارای بخشهای گوناگون) – آرامگاه شیخ نورالدین عبدالصمد – سردر خانقاه و مناره مرتفعی است به استثنای شبستان گنبددار که از بناهای دوره دیلمی است، بقیه مربوط به دوره ایلخانیان مغول می باشند که در فاصله سالهای 704 تا 725 هجری قمری بنا گردیده است.
شمال و جنوب و مغرب این مجموعه را کوچه های باریکی فرا گرفته که در سمت جنوب وسعت بیشتری پیدا کرده و به صورت میدانی کوچک درآمده است. به گفته دونالد ویلبر «ترکیب رنگهای روشن تزئینات خارجی ابنیه در مقابل درخت کهنسالی که بر آنها سایه افکنده و رنگهای مختلف کوهستان، منظره جالب توجهی بوجود آورده که شخص را به یاد نقاشیهای مینیاتور ایرانی می اندازد.
همان گونه که اشاره شد قسمتهایی از این مجموعه مورد دستبرد قرار گرفته است، و از آن جایی که از وضع نخستین آن اطلاع چندانی در دست نیست نخست دو نوشته را که مربوط به سالهای 1294 و 1316 هجری قمری و حاوی اطلاعات نسبتاً مهمی در باره این مجموعه است نقل و سپس شرح تفصیلی بناها آورده خواهد شد.
اول-در مجموعه ناصری نسخه خطی پس از آوردن شرح در باره اوضاع طبیعی و جغرافیایی قصبه نطنز از مسجد جمعه چنین یاد کرده اسن:
«از آثار قدیم مسجدی دارد شهره به مسجد جامع، در دالان مسجد مناری ساخته شده که در اغلب از شهرهای ایران چنین مناری ساخته نشده.
در مسجد دروازه ای ساخته اند (منظور سر خانقاه است) از آجر و کاشی قدیم که چنین کاشی دیده نشده و تاریخ آن هشتصد سال است و در آن مسجد محراب بیت المقدس که آن محراب از آجر کاشی است و آن مسجد و منار از بناهای شیخ عبدالصمد مرحوم است که بقعه خود مرحوم شیخ عبدالصمد در دالان مسجد پهلوی منار است. آجرهای کاشی زیاد داشت که اغلب آن را برده اند چیزی که باقی مانده است محرابی در آن بقعه است که هرگاه یکی از آجرهای آن گیر بیاید در اصفهان بیست تومان متجاوز میخرند.»
در مورد نوشته های این مورخ ناگزیر از ذکر چند نکته می باشد:
1-تاریخ دروازه (سردر خانقاه) را 800 سال نوشته و حال آنکه به سال 1294 هجری قمری 578 سال از تاریخ ساخت آن می گذشته است.
2-از محراب کاشی مسجد که به سو.ی بیت المقدس بوده یاد نموده. این محراب که به احتمال قریب به یقین در شبستان هشت ضلعی گنبددار بوده امروزه اثری از آن مشاهده نمی گردد.
3-مسجد و منار را از بناهای مرحوم شیخ عبدالصمد دانسته که سخن را بدون توجه به نوشته های موجود صرفاً به استناد گفته مردم که امروزه نیز در پاسخ پرسش از بانی بنا، همین جواب را می دهند، اظهار داشته است.
4-بسیاری از کاشیهای ازاره آرامگاه شیخ عبدالصمد قبل از سال 1294 ربوده شده و بقیه آن نیز طی سالهای بعد مورد دستبرد قرار گرفته است.
5-محراب کاشی آرامگاه شیخ عبدالصمد در سال 1294 بجای خود باقی بوده و سرقت این اثر کم نظیر مربوط به بعد از آن تاریخ است. با توجه به قیمتی که برای هر خشت آن در صد و اندی سال پیش تعیین نموده از یک طرف و جو آن زمان از نظر بی سر و سامانی مردم و گرفتاریهای بی حد و حصر آنان در اثر هرج و مرج کشور و تاخت و تاز اشرار و تاراج هستی مردم، سرنوشت اسف بار این محراب که همانا سرقت آن به دست ایادی بیگانه باشد امری غیرقابل اجتناب بوده است.
دوم-در سفرنامه تهران به شیراز نظام الملک نیز شرحی در باره این مجموعه مندرج است که نسبت به نوشته تحصیلدار اصفهانی مفصلتر می باشد.
نظام الملک و همراهان روز 12 شوال 1316 هجری قمری با کالسکه از تهرانم حرکت و پس از پانزده روز مسافرت روز جمعه 27 سوال به ده آباد نخستین آبادی نطنز (واقع در مسیر جاده آن زمان) وارد می شوند و از آنجا به خالد آباد و باد مب روند صبح شنبه 28 شوال از باد به خفر آمده که راه خود را به سوی طرق ادامه دهند، نظام الملک در خفر تصمیم می گیرد که از شهر نطنز بازدید نماید اینک دنباله مطلب عیناً از نوشته های منشی نظام الملک نقل می گردد:
«اجنمالاً اینکه بعد از صرف نهار و چای و فریضه حضرت آقایی مصمم رفتن بخود نطنز شدند که چهار به غروب مانده بروند و انشاءالله تعالی قبل از غروب مراجعت نمایند.
در ساعت مقرر حضرت آقایی سوار شدند و اغلب از همراهان نیز سوار شدند از طرف دست راست خفر از راه جاریان و مزرعه قطیب (منظور مزرعه خطیر است: نگارنده) به نطنز تشریف بردند.
به قدری این خط راه به واسطه اشجار و انهار و زراعت گندم و جو سبز و خرم بود که حقیقتاً انسان از دیدنش محظوظ می شد.
تقریباً ده روز به نوروز مانده است بادامهای این دهات نزدیک بود که شکوفه شا باز شود محل زراعت از یک چارک متجاوز بالا آمده بود از مزرعه قطیب گذشته وارد شدند. زن و مرد تماماً در کوچه و روی بامها به تماشا آمده بودند نزدیک به مسجد که رسیدند جناب ناظم الاطباء و چند نفر دیگر از سادات که اسامی آنها از قرار ذیل است به استقبال آمدند:
آقا سید محمدرضا تاجری، میرزا سید احمد تاجر، میرزااسدالله کدخدای قصبه نطنز، میرزا سید حسین تاجر، میرزا ابوالحسن تاجر، آقا میرزا سید علی پسر مرحوم امام جمعه برادر امام جمعه حالیه.
درب مسجد جامع که رسیدند چون مسجد از بناهای عتیقه بود به جهت ملاحظه خطوط کتیبه بیرون مسجد که به خط ثلث بود و خطوطی که در داخل مسجد بود پیاده شدند. منار بسیار ممتازی که نظیر آن تا کنون دیده نشده و قدری خرابی در آن منار به هم رسیده بود، متصل به مسجد بنا کرده بودند که این شرح در کتیبه بیرون سر درب نوشته شده بود. در وسط طاقنمای طرف دست راست بقعه به خط نسخ لایقربی نوشته بود امیرکبیر جلال الدین عبدالله اعزه الله در زیر همان کتیبه به همان طریق فوق مرقوم بمساعی عبدالصمد صدالمعظم کمال الدین محمد جزاءالله خیرا.
در کتیبه داخل مسجد یعنی محلی که در مقابل آنجا امامت می کنند سوره مبارکه جمعه به خط ثلث با نهایت امتیاز نوشته شده بود این خط را از گچ برجسته درآورده بودند.
در محل امامت و اطراف محراب کاشیهای خیلی ممتاز داشته است که همه را کنده و فروخته اند مختصری از خطوط آن که آیات قرآنی بود باقی بود که نهایت امتیاز را داشت واقعاً خیلی اسباب تاسف بود که چرا چنین آثاری که از صنایع قدیمه ایران و آثار بزرگ است همت در انهدام آن گماشته اند.
بهر حال بقعه ای نیز در یک مسجد بود که آن بقعه نیز کتیبه ممتازی به خط ثلث با نهایت امتیاز از گچ برجسته درآورده بودند و زمینه آن را گچ بری بسیار ممتازی کرده بودند که هیچ طرف مشابهت به گچ بری حالیه نداشت. چهار طرف آن طاقها که در بقعه بود از ساروج شکل ستون به وضع خیلی ممتلز مشبک ساخته بودند که سرهای ستون خیلی به قبه های فولادی که در علمها نصب می کنند شبیه بود.
مرقدی هم از مرحوم شیخ عبدالصمد که از اجله عرفا بود ملاحظه شد که اطراف آن ضریح چوبی بود و سنگ مزار شیخ را در دیوار نصب کرده بودند که در سال 973 وفات کرده بود. فاتحه خوانده از آنجا بیرون آمدیم و سوار شده به راه افتادیم.»
همان گونه که ملاحظه شد نوشته های منشی نظام الملک حاوی اطلاعات بیشتر و مستندتری می باشد که به بررسی آن یم پردازیم.
1-در نقل مندرجات کتیبه مناره چند اشتباه جزئی به چشم می خورد.
2-نوشته های متن یکی از لوحه های موجود در داخل طاقنمای کتیبه کمربندی مناره در اثر ریختگی ناخوانا شده و حال آنکه در نوشته مورد بحث متن کامل آن «بمساعی عبدالصمد صدرالعظم کمال الدین محمد جزاءالله خیرا» درج گردیده است.
3-از کتیبه داخل مسجد شامل سوره جمعه که به خط ثلث برجسته گچ بری شده بوده است امروز بخشی از آن ریخته و به هنگام تعمیر نتوانسته اند که آن را به صورت اولیه درآورند.
4-سخن از محراب کاشی و کندن و فروختن کاشیهای آن دارد و اینکه تا آن زمان مختصری از کاشیهای محراب که حاوی خطوط قرآنی بوده باقی بوده که متاسفانه در زمان حاضر اثری از محراب کاشی دیده نمی شود فقط در تعمیرات اساسی اخیر شبستان سه قطعه کاشی نوشته بدست آمد که احتمالاً مربوط به همان محراب کاشی می باشد.
5-نویسنده به هنگام اشاره به کتیبه گچ بری بقعه شیخ عبدالصمد از محراب بقعه که تا سال 1294 هجری باقی مانده بوده سخن به میان نیاورده است. حال آنکه با دیدن اندکی از کاشیهای محراب داخل مسجد از محراب آن یاد نموده است. این سکوت می تواند دلیلی بر نبودن محراب کاشی بقعه شیخ عبدالصمد در سال 1316 هجری قمری بوده باشد.
6-از سنگ مزار شیخ که در دیوار نصب شده یاد نموده که اکنون چنین سنگی وجود ندارد و سنگ موجود در قسمت بالای سر قبر نصب شده که حاوی صلوات چهارده معصوم و تاریخ 1045 هجری قمری است.
7-سال وفات شیخ را که 973 ذکر نموده صحیح نیست زیرا در کتیبه گچی بقعه اولاً کلمه مزار….. عبدالصمد بن علی و ثانیاً تاریخ ساخت بقعه یعنی 707 ذکر شده و مسلم است که در سال مذکور شیخ نورالدین عبدالصمد رخت از جهان بربسته بوده است. اکثر مورخین نیز درگذشت شیخ را به سال 699 هجری قمری نوشته اند.
وضع کنونی مسجد
مسجد کنونی از شبستان هشت ضلعی گنبد داری که مشرف بر صحن است و چهار ایوان اصلی و نمازخانه ها و دهلیزهایی که اضلاع صحن را به یکدیگر می پیوندد تشکیل گردیده و مصالح بکار رفته در آن آجر و آهک و پوشش گچ می باشد.
مسجد دارای سه ورودی است یکی جنوبی و دو شمالی که ورودیهای شمالی هم سطح حیاط بوده ولی ورودی جنوبی دالان نسبتاً وسیعی است به طول 82/16 متر که با دوازده پله وسیع به سطح کوچه جنوبی می رسد و این اختلاف سطح موجب گردیده که بخش جنوبی مسجد در گودی قرار گیرد.
در کتیبه سردر جنوبی مسجد با حروف مینایی فیروزه رنگ بر متنی زرد روشن و مات (به طریقه متداول در عهد مغول) جملات زیر خوانده می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم، امر بعمارت المسجد فی المسجد المولی المعظم و الکرم خواجه زین الدنیا و الدین خلیفه بن حسین الماستری بمساعی الصدر المعظم شمس الدین محمد بن علی النطنزی فی سنته اربع و سبعائه.
در این کتاب علاوه بر بانی و ساعی و تاریخ ساخت جمله «امر بعمارات المسجد فی المسجد» خود روشنگر مراتب زیر است:
بنای مسجد در این مکان ابتدا به ساکن نبوده و بانی این زمین را به علت وجود جای کافی بدین امر اختصاص نداده است زیرا مجموعه مسجد کنونی به پیرامون مسجدی دیگر بنا گردیده است. گرچه وجود تنگناها و گنبد آجری عهد دیلمی خود مبین این امر است ولی ترتیب کار چنان داده شده که تمامی این بناها در ظاهر مجموعه واحدی را نشان می دهند.
ورودی جنوبی مسجد دارای طاق یا سردر نسبتاً مرتفعی است که علاوه بر ورودی، طرفین آن را دو طاقنمای تزئینی نیز فرار گرفته و کتیبه مورد اشاره به طور کمربندی بالای در ورودی و دو طاقنمای مذکور قرار گرفته است.
ستونهای دو طرف سردر که آجری است و بخشی از آن مورد مرمت قرار گرفته شامل دو طاقنمای تزئینی در متن نغول در دو طبقه است که در فاصله بین طاقنماهای زیر و رو سنگ نبشته ای نصب شده است. سنگ نبشته سمت چپ فرمان شاه عباس اول و سمت راست دستوری است از شاهزاده حسام السلطنه قاجار که متن هر یک عیناً درج می گردد.
1-فرمان شاه عباس
این سنگ که از مرمر سفید و نوشته آن به خط ثلث برجسته است به ابعاد 45×75 سانتیمتر و شامل 7 سطر است.
2-سنگ نبشته سمت راست سردر به ابعاد 28×31 سانتیمتر و به رنگ خاکستری و متن آن حاوی هفت بیت شعر است که خط نستعلیق برجسته کنده کاری شده به شرح زیر:
بعهد ناصر دین شهریار کز عدلش
ز جور پیل قوی ایمن است مور ضعیف
حسام سلطنت آن داوری که از کرمش
دعا به دولت می کنند و ضیع و شریف
چو میرزااسدالله را اجازت داد
بسرپرستی خلق ضعیف و زار و نحیف
بازدیاد دعاگویی و سلامت شاه
بخاص و عام رعیت روف کیست لطیف
وجوه ما حصل پاره دوز و صابونی
معاف کرد مسلم بصیغه تخفیف
به لعنت ابدی باد مبتلا هرکس
که منحرف شدوش رایی یا کند تحریف
بسال دو صد هشتاد و یک پس از یک الف
ز طبع سیما این قطعه یافت نظم و ردیف
سردر، دارای در چوبی منبت کاری است که به سوی پله کانها و راهروی وسیع پشت آن باز می شود و در اثر تماس با آفتاب و سایر عوامل جوی بیشتر نقوش منبت و خطوط آن محو یا ریختگی پیدا کرده است. آن چنانکه فقط بر دماغه در جمله های زیر به دشواری خوانده می شود:
«……بن یحیی النطنزی تقبل الله عمل استاد….. الاصفهانی فی رمضان سنه خمس و عشرین و ثمانمائه»
825 هجری قمری
راهرو و ورودی جنوبی از سطح کوچه پایین تر و با 10 پله به کف آن می رسند.
دالان ورودی جنوبی از طریق پله کانی از یک سو به بام و از سوی دیگر به اطاق پشت آرامگاه شیخ نورالدین عبدالصمد و توسط راهروهای فرعی به شبستان بزرگ، شبستان نوساز احداثی بر خرابه های خانقاه، آرامگاه شیخ عبدالصمد، حیاط و حیاط خلوتی که در آن آبریزگاه ایجاد شده اتصال دارد.
صحن مسجد فضای مربع شکلی است به طول 06/14 متر که در چهارسوی آن چهار ایوان بزرگ شبستانهای بزرگ و کوچک و راهروهایی چندگانه بنا گردیده است.
در میان حیاط فضای گودی است که با هشت پله وسیع به کنار قنات آبی پایان می گیرد که نه تنها آب مورد نیاز ساکنین پیرامون مسجد را در سابق تأمین می نمود بلکه با وجود پیدایش و گسترش شبکه آب لوله کشی هنوز نیز آب این قنات جهت آشامیدن مورد استفاده قرار می گیرد.
فهرست مطالب
-بررسی کالیدی خانقاه
خانقاه شیخ احمد جام
خانقاه شیخ عبدالصمد اصفهانی
خانقاه چلبی اوغلو
خانقاه تقی داد
خانقاه تاج الدین
خانقاه شاه نعمت ا... ولی
-ویژگی های معماری خانقاه
-خانقاههای خارج شهر
-بخش های خانقاهها
مشخصات ساختمانی زاویه
خانقاههای اولیه
نخستین خانقاه در ناحیه عبادان
روند تحول بنای خانقاه
رباطها و خانقاههای منطقه بغداد
واژهی رباط و کاربرد آن
نخستین رباط
خانقاههای کشور مصر
خانقاههای ترکیه
خانقاههای منطقه شام
تصوف در خراسان
خانقاههای منطقهی خراسان
تصوف در فارس
رباطهای شیراز
اردبیل
کانونهای خانقاهی
امور اقتصادی خانقاهها
امور فرهنگی خانقاهها
اعمال خانقاهی
آداب و رسوم خانقاهی
بررسی تفصیلی چند خانقاه
آرامگاه شیخ صفی الدین
مسجد جمعه و خانقاه شیخ عبدالصمد
آرامگاه بایزید بسطامی
خانقاه چلبی اوغلو در سلطانیه
پلانها
نگاره ها
منابع
منابع:
تاریخ خانقاه در ایران کیانی
تاریخ تحلیلی اسلام جعفر شهیدی
مساجد ایران حسین زمرشدی
مجله ساخت و ساز شمارهی 28
معماری اسلامی ایلخانیان دونالدئ ویلبر
نطنز میراث فرهنگی
مجموعه سلطانیه -----------
سبک شناسی معماری ایرانی محمدکریم پیرنیا
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:44
فهرست و توضیحات:
مسجد جامع اصفهان
مقدمه
موقعیت مسجد جامع در شهر اصفهان
خلاصه معرفی اصفهان
نام شهر اصفهان از اوائل دوران اسلامی معمول گشته است و قبل از اسلام شهری به این نام وجود نداشته است. تاریخ گسترش شهر بطور خلاصه متعاقبا معرفی خواهد شد.
استان اصفهان در مرکز فلات ایران واقع شده است و به علت گستردگی آن دارای بخشهای متعدد جلگه ای و کوهستانی میباشد. در مغرب و جنوب غربی استان اصفهان رشته کوههای زاگرس قرار گرفته است ولی شهر اصفهان در جلگه سر سبز زاینده رود واقع شده است. این رودخانه که از داخل شهر اصفهان عبور میکند مهمترین رودخانه مرکزی فلات ایران است. سرچشمه آن از زردکوه بختیاری بوده و جریان آن از غرب به شرق است و پس از طی چهارصد کیلومتر در مسیر پر پیچ و خم به باتلاق گاوخونی منتهی میشود. در جنوب شهر اصفهان چهارده توده کوهستانی وجود دارد که نزدیک ترین آنها به شهر کوه صفه نام دارد. ارتفاع آن در حدود 2250 متر است.
اراضی شهر اصفهان از خاک رس تشکیل شده است که لایه ای سخت و غیرقابل نفوذ است.
شالوده های بناها و ساختمانهای معمولی برروی قشر رس بنا شده است. از همین خاک رس در گذشته آجرهای خام و پخته جهت بنای ساختمانها خصوصا منازل تهیه مینمودند که قدمت بعضی از این بناها به چندین قرن می رسد.
آب و هوای اصفهان معتدل و فصول چهارگانه آن منظم است. میزان بارندگی قلیل بوده و به ندرت از 120 میلیمتر در سال تجاوز مینماید. آسمان اصفهان اکثرا صاف و آفتابی است و در اکثر ماهها نسیم ملایمی در آن میوزد. حداکثر درجه حرارت 42 درجه سانتیگراد در ماههای تابستان است و حداقل آن تا ده درجه زیر صفر در زمستان نزول میکند.
در گذشته برای آبیاری مزارع و باغهای داخل شهر نهرهائی از رئدخانه به نام ( مادی) منشعب میگردید و در داخل شهر جریان داشت ولی فعلا تنها تعداد قلیلی ار آنها باقیمانده است چون اکثر مزارع و باغها به محله ها و ساختمانهای مسکونی تبدیل شده است.
مسجد جامع اصفهان در مرکز بافت تاریخی شهر قرار گرفته است. بافت تاریخی از مجموعه محلات و بناهای متعدد عمومی و خصوصی تشکیل یافته است. این مجموعه تحت عنوان محدوده بافتهای با ارزش تاریخی شهر اصفهان به تایید شورای عالی شهر سازی ایران رسیده و هر نوع اقدامی در داخل آن باید منطبق بر ضوابط و قوانین مصوب سازمان میراث فرهنگی کشور باشد. در اینجا لازم است برای آشنا شدن بهتر با شهر اصفهان بطور خلاصه به معرفی آن بپردازیم.
اصفهان امروز به شهری اطلاق می شود که در تاریخ شهر سازی از زمره شهرهای اسلامی محسوب میگردد. اصولا در دوران قبل از اسلام شهری به وسعت امروزی اصفهان در منطقه وجود نداشته است. بنا به شواهد و اسناد تاریخی " سپاهان" مجموعه ای از روستاهای کوچک و بزرگ بوده که بدلیل آب پر برکت زاینده رود و زمینهای حاصلخیز اطراف آن مردمانش به کاشت و زرع می پرداخته اند . در منابع از نامهائی مانند سنیلان ، لنبان، اشکهان، یوان، خشینان، بهودیه، جی و غیره یاد شده است.
از دوره قبل از اسلام آثار چندانی باقی نمانده ، حضور بقایای بنای عظیم خشتی بر فراز تپه سنگی در غرب اصفهان به نام آتشگاه دلیل بر آنستکه از دیرباز این منطقه مورد توجه اقوام مختلف بوده است.
زندگی شهر اصفهان وابسته به وجود زاینده رود است. نام اصفهان همواره با زاینده رود همراه بوده است. زاینده رود بمعنای رودخانه ای است که خود زایش میکند و در جریان آن مرتبا آبش رو بتزاید است. مراکز اولیه اسکان شهر اصفهان در جبهه شمالی رودخانه دردشت سپاهان شکل میگیرد ولی پس از ایجاد شهر و توسعه مداوم آن امروزه رودخانه از میان آن میگذرد و یکی از عناصر مهم طبیعی شهر محسوب میشود.
شاخص تولد شهر اصفهان با ظهور دین اسلام در ایران همراه بوده است . فرهنگ اسلامی الهام بخش هنر ایران گردیده و اصفهان نیزبه تاسی آن مهد ایجاد آثار هنری گرانبهائی شده است.
هنر یکی از بزرگترین آثار فعالیت بشر است و رسیدن به درجات عالی در رشته های هنری کار کوچکی نیست و بهمین دلیل ایجاد آثار گرانبها و کامیابی در این زمینه یکی از معیارهای تعیین درجه و مقام معنوی ملتها است. تاریخ اذعان دارد اگر ملتی به عالم دانش و هنر خدمت نماید قطعا نامش جاودان بوده و مورد ستایش نوع بشر است. ما هم از هنر اصفهان میگوئیم تا به جاودانگی آن پی بریم.
در اواسط قرن دوم هجری ( قرن هشتم میلادی) مسجدی در اصفهان احداث میگردد که مورخین ار آن یاد نموده اند. این بنای قدیمی در زیر سطح مسجد جامع فعلی قرار داشته و در نوسازیهای بعدی قسمتهائی ار آن در زیر خاک مدفون شده است. در کاوشهای باستانشناسی که در محل مسجد انجام گرفته قسمتهائی از تزئینات گچبری محراب و دیوار قبله مسجد اولیه بدست آمد و با مطالعه آنها ارتباط ساختاری آن با تجربیات دوران ساسانی تداعی می گردد.
شهر اصفهان در قرن چهارم هجری ( قرن دهم میلادی ) مرکز حکومت " آل بویه" از حکمرانان ملی قرار گرفت آنان به احیاء بعضی از آداب و سنن پرداختند و به عمران و آبادانی شهر توجه خاصی داشتند . هنرمندان خوش ذوق و دانشمندان نامی در این شهر تربیت شدند. برگرداگرد شهر حصار دفاعی ایجاد نمودند و در داخل شهر بناها و عمارات زیبا بوجود آوردند از آثار باقیمانده و قابل توجه آن زمان سر درب مسجد جورجیر است که با ظرافت و مهارت نقوش آجرهای ریز و درشت آنرا مزین نموده است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:118
فهرست و توضیحات:
مقدمه :
مسجد در فرهنگ اسلامی جایگاه ویژه ای دارد . اعتبار و اهمیتی که اسلام به مسجد داده است به هیچ نهادی نداده و مسجد را خانه ای برای خدای لامکان معرفی کرده است ، خانه ای از آن خدا که برای مردم است .
و لذا می بینیم پس از هجرت پیامبر خدا به مدینه ، اولین بنیادی که نهاده شد، به مسجد بود ، و رسول گرامی اسلام نخست در قبا و سپس در مدینه مسجدی را پایه گذاری کرد که کانونی برای انجام عبادات مرکزی برای تجمع مسلمانان و پایگاهی برای تصمیم گیری های مهم باشد .
داستان شورانگیز ساختن اولین مسجد در مدینه و اشتیاق مسلمانان برای انجام این کا و اینکه شخص پیامبر در ساختن مسجد فعالیت می کرد ، در کنب تاریخ بطور مبسوط آمده و همچنین سرودهایی که مسلمانان در حال ساختن مسجد زمزمه می کردند ، در این کتاب ها نقل شده است ، از جمله این سرود :
ائن قعدنا و النبی یعمل فذاک من العمل المضلل
اگر ما بنشینیم و پیامبر کار کند این عمل ما باعث گمراهی خواهد بود . یا این سرود که پیامبر و مسلمانان بطور دسته جمعی می خوانند :
لا عیش الا عیش الاخره اللهم ارحم الانصار و المهاجره
زندگی نیست مگر زندگی آخرت ، خداوندا به انصار و مهاجرین رحمت فرما.
اهمیت ساختن مسجد و رفت و آمد و حضور در آن آنچنان زیاد است که در قران و حدیث تاکیدهای فراوانی بر آن شده است . خداوند در قرآن کریم درباره ی تعمیر مسجد و حضور در آن چنین فرموده است :