زلزله به ساختمانهای مختلف، آسیبهای گوناگون با درجات متفاوتی وارد میسازد. بعضی از ساختمانها نیز به علت کیفیت عالی ساختمانی از آسیبهای زلزله محفوظ میمانند. مهمترین عوامل در آسیبپذیری ساختمان در برابر زلزله، وزن زیاد ساختمان، مقاومت کم مصالح در برابر کشش و برش، فقدان بهمپیوستگی کامل اجزای ساختمان و ضعف اتصالات، کیفیت اجزای ساختمان و بالاخره از دست رفتن مقاومت با گذشت زمان میباشد.
بطور کلی مطالعات محلی و بررسی نحوه رفتار ساختمانها در موقع زلزله، گام مهمی در ارزیابی مقاومت انواع ساختمانها و تعیین اثر نقاط ضعف و قوت طرح ساختمانها، نوع مصالح و بالاخره نحوه اجرا میباشد.
زلزله در ساختمانها، در سه جهت طولی، عرضی و قائم ارتعاش میکند. زمین در هنگام وقوع زلزله تکان میخورد و به طور ناگهانی و به سرعت به جلو و عقب حرکت میکند. این حرکت ممکن است در هر امتدادی باشد. یک حرکت بالا و پایین نیز بخصوص در مجاورت مرکز زلزله وجود دارد. پیهای ساختمان با زمین حرکت میکنند ولی اینرسی بقیه ساختمان باعث تاخیر کمی در به حرکت درآمدن قسمتهای بالاتر ساختمان میگردد. این تاخیر است که در ساختمان تنش ایجاد میکند و در اثر تنشها در ساختمان ترک ایجاد میشود که نمونه بارزی از خسارات زلزله میباشد.
نیرویی که بر ساختمان وارد میکند بستگی به حرکت زمین و وزن ساختمان دارد. هرچه ساختمان سنگینتر باشد نیروی وارد بر آن نیز بیشتر خواهد بود. به همین دلیل است که ساختمانهای سبکوزن و بخصوص سقفهای سبک وزن در مناطق زلزلهخیز مطلوب میباشند.
و در این رابطه نکات عمده زیر مورد توجه میباشد:
1- مجموعه ساختمان همراه با اشیاء موجود در آن در موقع زلزله به ارتعاش درمیآید.
2- حرکات در جهات مختلف ساختمان به صورت رفت و برگشت بوده و در یک زلزله ممکن است چندین رفت و برگشت در ثانیه رخ دهد. تعداد این حرکات بستگی به ویژگیهای زلزله و مشخصات ساختمان دارد.
3- بر اثر شتاب حرکت زمین، نیروهای جنبشی (اینرسی) در ساختمان ایجاد میشود. این نیرو متناسب با جرم ساختمان است. بنابراین هرچه وزن ساختمان بیشتر باشد، این نیرو افزایش مییابد. نتیجه آنکه کاربرد مصالح سبک در ساختمان موجب خواهدگردید که نیروهای کمتری براثر زلزله به ساختمان وارد شود.
4- بر اثر ارتعاش در امتداد قائم، بار قائم تیرها و ستونها در لحظات مختلف زلزله، کاهش و افزایش مییابد (با توجه به حرکت رفتوبرگشتی زلزله).
5- اجزای باربر ساختمان، دیوارها و ستونها که قبل از زلزله فقط بارهای قائم را تحمل میکردند، بر اثر نیروهای جانبی ناشی از زلزله، باید خمش و برش را نیز تحمل کنند. وضع تنش در این اجزاء در هر لحظه متغیر بوده و همانطور که در شکل نشان دادهشدهاست در یک مقطع از عضو ساختمان، تنش از فشاری به ترکیبی از تنشهای فشاری-خمشی برشی تبدیل میشود. بنابراین در هنگام بروز زلزله چنانچه در قسمتی از دیوار یا ستون، مقدار تنش کششی ناشی از خمش از میزان تنش فشاری مربوط به بار قائم بیشتر شود و مقاومت کششی مصالح بکاربردهشده در این قسمت کم باشد (نظیر سنگ، آجر یا خشت) در این قسمت ترک ایجاد خواهدشد و در نتیجه سطح مؤثر برای جذب نیروی برش نیز کاهش یافته و تنش برشی افزایش خواهد یافت و وقتی تنش برشی افزوده شود در این قسمت لغزش ایجاد شده و ترک حاصله بزرگتر میگردد و بالاخره باعث واژگونی دیوار یا ستون شده و یا اینکه قسمتی از آن به خارج پرتاب میگردد. بنابراین ملاحظه میشود که برای مقاومت در برابر زلزله نهتنها ساختمان باید بتواند بار قائم را تحمل کند، بلکه باید در برابر نیروهای کششی و برشی نیز به اندازه کافی مقاومت کند.
6- میزائی (damping) ساختمان هرچه بیشتر باشد شتاب مؤثر بر جرم ساختمان کمتر بوده و در نتیجه نیروی وارده بر ساختمان کاهش مییابد.
7- جواب دینامیکی و چگونگی خسارات وارده بر ساختمان تابعی از سختی (stiffness) و ویژگی مقاومت گسیختگی اجزائی از ساختمان است که نیروی زلزله را تحمل مینماید. این ویژگی مقاومت ساختمان را میتوان با نموداری که در محور طولی (Xها) تغییر شکل و در محور عرضی (Yها) نیروی رفت و برگشت (که بین صفر تا حد با رنهایی کسیختگی تغییر میکند.) را نشان میدهد مشخص نمود.
8- جواب دینامیکی که وسیله طیفهای زلزله (response spectra) مشخص میشود نمایانگر این حقیقت است که برای ساختمانهای صلب و یا پریود کم مانند ساختمانهای کوتاه شتاب مؤثر بر ساختمان ممکن است خیلی بیش از حداکثر شتاب حرکت زمین در موقع زلزله باشد و باید در انتظار بروز خساراتی به ساختمان بود برعکس در مورد ساختمانهای شکلپذیر (ductile) یعنی ساختمانهایی که حد جاریشدن آنها با تغییر شکل زیاد همراه باشد ساختمان شانس زیادتری دارد که در زلزله سالم بماند یا اینکه خسارات جزئی بردارد.
اثر زلزله بر ساختمانهای سنتی خشتی آجری و سنگی غیرمهندسیساز:
ساختمانهای سنگی و خشتی معمولاً خیلی صلب و غیرقابل انعطاف هستند و دارای فرکانس طبیعی زیاد و ضریب استهلاک (damping coefficient) کم میباشند. مصالح بنایی سنگین و خشتی همچنان که از اسمشان پیداست سنگین و ترد بوده و مقاومت آنها در مقابل کشش ناچیز است لذا خسارت وارده به آنها در یک زلزله با شدت متوسط معمولاً بسیار زیاد است.
از بررسی آماری خسارات زلزله چنین نتیجه گرفته شد که نوع و دامنه خسارات ناشی از زلزله یکنواخت نیست و تابع عوامل بیشماری است که مهمترین عوامل عبارتند از نوع مصالح بکاررفته، شکل و فرم ساختمان، نوع سقف، طرز اتصال و ارتباط ساختمان به ساختمانهای مجاور، نوع و مقاومت خاک در محل پی ساختمان، موقعیت محلی و عمر ساختمان، وضعیت فرسایش ساختمان در اثر باران و آب، اندازه و فرم در و پنجره و بازشوها در دیوارها، تعداد طبقات و ... مقاومت زلزلهای ساختمانهای خشتی که روی شالوده یا زمینهای سفت و سنگی بنا شدهاند به نظر میرسد بیش از ساختمانهای مشابهایست که روی زمینها و شالودههای نرم ساخته شدهاند به عنوان مثال بیشتر ساختمانهایی که در کوهپایهها قرار داشتهاند از ساختمانهایی که در میان درههای رسوبی و تهنشینی قرار گرفتهبودند کمتر خسارت دیدند این تنیجهگیری نیز در مورد سایر زلزلههای گذشته در ایران به وسیله سایر متخصصین ذکر شدهاست.
به نظر میرسد که در غالب دهکدهها مناطق پرجمعیت و خانههای که به یکدیگر از دو یا سه جهت متصل بودند و ایجاد یک ناحیه وسیع و صلب را مینمودند خسارت بیشتری را متحمل گردیدهاند و درصد تلفات آنها بالنسبه بیشتر از ساختمانهای منفرد و مجزا بودهاست.
همچنین به ساختمانهای دوطبقه خسارات بسیار زیادتری از ساختمانهای یک طبقه رسیدهبود.
خسارت میتواند حاصل عمل ضربهزدن دو ساختمان مجاور و غیر مشابه به یکدیگر میباشد.
بطور کلی وقتی که در ساختمان تغییر ناگهانی شدیدی در جرم و یا در سختی یک قسمت بروز کند، توزیع نیروها غیرمطبوع بوده و تمرکز تنش در محلهای تغییرات رخ میدهد.
دیوارهای خشتی گلی و از مصالح بنایی که معمولاً در ساختمانها بکارمیروند، به علت مقاومت کمی که در مقابل کشش و برش دارند فوقالعاده آسیبپذیرند وجود بازشوها نظیر در،پنجره، گنجه و طاقچه استحکام این نوه دیوارها را بیشتر کاهش میدهد و در نتیجه تنشهای اضافی در اطراف بازشوها ایجاد خواهدشد. همچنین چسبندگی غیرکافی ملاتها به آجر یا خشت، عامل اصلی ضعف اینگونه دیوارها است.
فروریختن کامل یا آسیبهای سنگین اسکلت ساختمان میتواند ناشی از خمش بسیار زیاد ستونها و یا خرابشدن نقاط اتصال تیرها و ستونها باشد.
بنابراین ضعف اجزای باربر و یا ضعف اتصالات مربوطه و یا نداشتن شکلپذیری (ductility) کافی ساختمان و اجزای آن ممکن است موجب خسارت به ساختمان گردد.
چون قسمت عمده جرم ساختمان در کفها و بامها قرار دارد و همچنین به علت آنکه مقدار شتاب زلزله در ارتفاع بالاتر ساختمان تشدید میشود، نیروی زلزله در تراز کفها و بام تمرکز یافته و چنانچه این اجزای ساختمانی به همپیوسته و یکپارچه نباشند، بطوریکه به خوبی نتوانند نیروهای زلزله را به وسیله اتصالات مناسب به دیوارهای زیرین منتقل کند، بامها و یا کفها ممکن است شدیداً خسارت دیده و بطور کامل فرودآیند.
ساختمانهای با تصویر افقی دایره، مربع یا مستطیل در زلزلهها به نحو بهتری عمل میکنند. انتخاب اشکال گوشهدار مانند .... و ..... برای پلان ساختمان بطور کلی مناسب نیستند. در این نوع اشکال بسته به جهت نیروی زلزله نسبت به ساختمان، بالهای ساختمان ممکن است تحت حرکات مختلف قرار گیرند. مثلاً زلزلهای در جهت محور تقارن ساختمانی با شکل ...... به آن اثر کند، چون محور بلند قسمت میانی ساختمان، موازی حرکت زلزله است. سختتر از دوبال ساختمان بوده و نسبت به آنها حرکت کمتری میکند و در نتیجه در محلهای اتصال دو بال ساختمان به جان آن، تنشها و نیروهای مزاحم ایجاد میگردد.
همچنین معمولاً شکستگی و خرابی دیوارها در گوشههای بازشو و گوشههای ضعیف ساختمان صورت میگیرد. در شکل زیر به علت تغییر ناگهانی در مقطع دیوارها خرابی ایجاد شدهاست.
در بسیاری از حالات ساختمان در اثر زلزله ناشی از کاربرد مصالح ضعیف و غیرقابل قبول، بدی اجرای کار، عدم چسبندگی بین مصالح و بیدقتی در پرکردن درزها با ملات، نبودن قفل و بست لازم بین اجزای مختلف ساختمان ضعف اتصالات میباشد.
دیوارههای با سنگ لاشه و ملات گل ضعیفترین مقاومت را در مقابل زلزله دارا بودند. مقاومت زلزلهای دیوارهای خشتی در بعضی از حالات حتی از مقاومت دیوارهای ساختهشده از آجر با ملات گل بیشتر بود. نظیر این مشاهدات در مورد زلزلههای قبل در ایران نیز گزارش شده است. برای انواع مصالح و روشهای ساختمانی که فعلاً بکار میرود که بالاترین حد ایمنی برای ساختمانهای سنتی خشتی یا سنگی روستایی زلزلههایی با شدت V1 در مقیاس اصلاحشده، مرکالی باشد.
درصد زیادی از ساختمانهای سنتی محلی دارای سقفهای مسطح با تیر چوبی هستند و همچنین ساختمانهایی با سقف گنبدی شکل یا استوانهای که طرز پایداری و نحوه خرابشدن و در واقع اثر زلزله بر این ساختمانها با هر نوع سیستم سقف شرح داده میشود:
اثر زلزلهبر:
1-ساختمانهای با سقف مسطح و تیرچوبی
2- ساختمانهای با سقف گنبدی
3- ساختمانهای با سقف استوانهای
ساختمانهایی با سقف گنبدی:
مشاهدات زلزلههای دیگر نشان دادهاست که مقاومت سقفهای گنبدی شکل از مقاومت سقفهای مسطح و استوانهای در شرایط مساوی از لحاظ دیوارهای حمال بهتر است.
نحوه خرابشدن سقفهای گنبدی با ترکخوردن و تغییر مکان قسمت فوقانی دیوارهای حمال گنبد (پاطاق) شروع میشود. در اثر این تغییر مکانها در کنارههای گنبد ترک ایجاد میگردد که بطرف بالا و بسوی مرکز گنبد امتداد مییابد. پس از ترکخوردن و ریختن دیوارهای پاطاق ساختمان یکپارچگی خود را از دست میدهد و قسمتهای ترکخورده ایجاد فشارهای جانبی میکنند. که باعث ریختن قسمت فوقانی دیوارهای پایه میگردد و بتدریج دیوارها را خراب میکند، خرابی بیشتر دیوارها باعث ازدیاد ترک خوردگی گنبد و فروریختن سیستم میگردد.
گنبدهایی که بر روی دیوارهای پایدار قرار داشتهاند خسارت کمتری دیدهاند. بطور کلی گنبد وقتی خراب میشود که دیوارهای نگهدارنده آن خراب گردد. بعضی وقتها تمام یا قسمتی از گنبدهای سنگین در اثر شتاب زلزله کنده شده و پرتاب گردیدهاست بدون اینکه دیوارهای پاطاق خسارت ببیند. بعضی اوقات که قسمتی از دیوارههای پاطاق فروریخته، مشاهده گردیده که فقط نواحی متکی به آن دیوارها خسارت دیده و بقیه گنبد سقوط ننمودهاست. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که سقفهای گنبدی نسبتاً سبک و با مصالح مرغوب مقاومت بهتری در مقابل زلزله دارند.
ایوان منازل مسکونی که در روستاهای ایران اغلب با طاق قوسی پوشانده میشوند از طاق قوسی برای پوشش چهار دیواریهایی که در یک جهت طویل هستند نیز استفاده میگردد. گرچه این نوع پوشش در برابر بارهای قائم ناشی از وزن سقف مقاومت خوبی دارند، در برابر بارهای جانبی ناشی از زلزله از خود ضعف نشان داده و در اکثر زلزلهها میریزند. در شکل زیر یک طاق قوسی که بر روی سه دیوار قرارگرفتهدادهشدهاست.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 15 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه:
هنگامیکه نسبیت عام مطرح شد، در مدتی کمتر از یکسال شوارتسشیلد سیاه چاله را در بر اساس برداشت های خود از نسبیت عام فرمولبندی و مطرح کرد. انیشتین بلافاصله با چنین برداشتی از نسبیت عام مخالف کرد. اما از دهه ی 1960 به بعد سیاه چاله مورد توجه جدی قرار گرفت و امروزه یکی از زمینه های فکری و تحقیقاتی فیزیکدانان را تشکیل می دهد. نمونه ی مشابه آن را می توان در توجیه پدیده ی فتوالکتریک با استفاده از خواص کوانتومی تابش توسط انیشتین مشاهده کرد. انیشتین تلاش کرد با دیدگاه کوانتومی پلانک پدیده ی فتوالکتریک را توجیه کند، اما این توجیه مورد پذیرش پلانک نبود. در حالیکه توجیه انیشتین موجب پیشرفت نظریه کوانتومی پلانک شد.
مطالب زیر برداشت های دوستان است که امیدوارم مورد توجه قرار گیرد.
تحول زمانی و اسپین
Time Revolution and Spin
( TRS Theory )
مقدمه
همانطور که می دانیم در فیزیک ، کوانتوم و نسبیت دو تئوری کاملا جا افتاده می باشد که هر کدام در جای خود توانسته است بسیاری از ابهامات در فیزیک را بر طرف سازد.
اما یک مسئله مهم که بسیاری از فیزیکدانان بزرگ را به فکر واداشته این است که آیا بین این دو تئوری قدرتمند رابطه ای وجود دارد؟ و آیا می توان با استفاده از مفاهیم فیزیک بین این دو، رابطه ای بر قرار کرد؟
در این مقاله ما با استفاده از یک سری مفاهیم فیزیک سعی داریم به رابطه ای بین تئوری کوانتوم و نسبیت برسیم. قابل ذکر است با توجه به این که در طرح این مقاله چندین استاد راهنما مارایاری می کنند لذا به پیشنهاد آنان این مقاله به صورت یک فرضیه(در حال حاضر) به نام
TRS (Time Revolution and Spin )
نام گرفته است که برای رسیدن به نتیجه قطعی نیاز به مطالعات وتحقیقات بیشتری دارد.
نقطه آغاز
درتئوری نسبیت پارامتری که این تئوری را از دیگر مباحث در فیزیک متمایز می سازد زمان است.به این ترتیب که بررسی یک پدیده در چارچوب فضا- زمان مورد بررسی قرار می گیرد و زمان به عنوان بعد چهارم فضا تلقی میگردد.به طوریکه فاصله بین دو رویداد از رابطه ی زیر بدست می آید:
(1)
یعنی پارامتر زمان کمیتی است که درفاصله رخ دادن دو رویداد تاثیرمیگذارد.
در تئوری کوانتوم یک مفهوم مهم که در بسیاری از مسائل مورد بررسی قرار می گیرد، اسپین سیستم است.و می دانیم که مفهوم اسپین فقط در چارچوب کوانتوم تعریف دارد.
حال ما در اینجا یک کمیت که مشخصه تئوری نسبیت میباشد داریم وهمچنین یک کمیت از مشخصه تئوری کوانتوم .
اگر بتوان به نوعی بین این دو کمیت رابطه ای برقرار کرد پس می توان امیدوار بود که بین این دو تئوری بزرگ نیز یک رابطه برقرار شود.
الهام از طبیعت
همان طور که می دانیم یکی از پدیده هایی که بشربااستفاده ازآن به گذر زمان پی می برد پیدایش شب وروز است وپیدایش شب وروزحاصل از دوران زمین می باشد .به طوری که اگر این دوران متوقف شود گذر زمان احساس نخواهد شد.
با کمی توجه به یک ساعت مکانیکی قدیمی پی می بریم که این ساعت طوری طراحی می شود که با استفاده از دوران ناشی از چرخ دنده ها، گذرزمان نشان داده شود.
پس ما یک رابطه بین دوران و تحول زمانی در نظر می گیریم.و هر دوران را مولد یک تحول زمانی توصیف می کنیم.
با توجه به گفته های بالا ما به دنبال رابطه ای بین اسپین وزمان هستیم ،چگونه می توان با استفاده از مفهوم دوران و تحول زمانی به رابطه اسپین وزمان پی برد؟
اسپین مولد دوران
در مکانیک کوانتومی هر دوران ناشی از تاثیر یک عملگر دوران به روی سیستم است که این عملگر دوران ناشی از اسپین سیستم است ، وعملگر دوران با رابطه ی زیر تعریف می شود:
(2)
که همان عملگراسپین وترکیبی از اسپین ذاتی و تکانه زاویه ای است و جهت دوران می باشد.
حال ما یک سیستم با اسپین ذاتی را در نظر می گیریم که در جهت دوران می کند به طوریکه عملگر دوران برای این سیستم به صورت زیر تعریف می شود :
(3)
تحول زمانی یک سیستم
در مکانیک کوانتومی برای بررسی تحول زمانی یک سیستم از عملگر تحول زمانی استفاده می شود .وقتی که هامیلتونی یک سیستم معین باشد، عملگر تحول زمانی برای این سیستم به صورت زیر تعریف می شود:
(4)
به طوریکه اگر ویژه حالت سیستم در لحظه باشد برای ویژه حالت در لحظه داریم :
(5)
حال ما باید برای بررسی رابطه بین تحول زمانی یک سیستم و دوران آن سیستم، یک هامیلتونی بر اساس اسپین آن سیستم تعریف کنیم.
تحول زمانی یک سیستم اسپینی در میدان مغناطیسی
همان طور که می دانیم برای یک سیستم اسپینی با گشتاور مغناطیسی (a مقداری ثابت ) که در یک میدان مغناطیسی خارجی قرار می گیرد هامیلتونی به صورت زیر تعریف می شود:
(6)
که در اینجا بیشتر اسپین سیستم مورد بحث است و با ثابت a کاری نداریم.
بنابراین با توجه به رابطه(4) برای عملگر تحول زمانی سیستم داریم :
(7)
حال ممکن است این سوال پیش آید که چرا ما به سراغ یک چنین هامیلتونی رفته ایم؟
علت این است که ما به دنبال رابطه تحول زمانی و اسپین (مولد دوران)هستیم برای به دست آوردن این رابطه ،چنین هامیلتونی تعریف می کنیم و در پایان، نتیجه این تعریف ذکر میشود.
حال اگر به رابطه (3) و (7) بنگریم ، می توانیم نتیجه بگیریم که . یعنی هر دوران متناسب با یک گذر زمان است و می دانیم که دوران یک سیستم از اسپین آن سیستم ناشی می شود؛ پس دوران ناشی از اسپین سیستم ، مولد تحول زمانی است.
حال ممکن است این سوال پیش آید که پس برای یک سیستم با اسپین صفر تحول زمانی نداریم!
در پاسخ باید گفت که بررسی تحول زمانی در این عالم هستی صورت می گیرد و ما نیز تحول زمانی عالم هستی(رو به جلو)را مشاهده می کنیم، پس می توان برای عالم هستی یک اسپین در نظر گرفت که این اسپین در یک میدان مغناطیسی خارجی قرار گرفته است و دوران ناشی از آن باعث تحول زمانی عالم هستی می شود و هر سیستم با اسپین صفر نیز که در این عالم قرار می گیرد تحت تاثیر این تحول زمانی است و اگر اسپین سیستم غیر صفر باشد علا وه بر تحول زمانی حاصل از اسپین عالم هستی یک تحول زمانی حاصل از دوران ناشی از اسپین خود سیستم نیز دارد.
پس ما در فرضیه TRS برای عالم هستی یک اسپین درنظر می گیریم که در یک میدان مغناطیسی قرار گرفته و دوران ناشی از آن مولد تحول زمانی عالم هستی است ، که البته برای تکامل این فرضیه نیاز به مطالعات بیشتر می باشد که اسپین و میدان مغناطیسی برای عالم هستی چه معنایی دارد و آیا با تجربه می توان نشان داد که هر دوران یک تحول زمانی بوجود می آورد؟
البته به کمک چند تن از اساتید داخل و خارج ازکشور هنوز روی این موضوع کار می کنیم و تلاش یر این است که بتوان این فرضیه را به تکامل رساند.
رابطه ی اتساع زمان در نسبیت
وقتی که یک دستگاه با سرعت ثابت v نسبت به یک دستگاه ساکن حرکت می کند طبق رابطه اتساع زمان داریم:
(8)
حال فرضیه ما باید بتواند این رابطه کاملا نسبیتی را با استفاده از مفاهیم کوانتومی توضیح دهد.
توصیف رابطه اتساع زمان از دیدگاه TRS
وقتی که یک دستگاه با سرعت ثابت v حرکت می کند با توجه به رابطه (7) می بینیم که گذر زمان در دستگاههای متحرک دیرتراست یعنی همان اتساع زمان.
وقتی که دستگاه با سرعت انتقالی v حرکت می کند این دستگاه از دوران عالم هستی که مولد تحول زمانی است کمتر تاثیر می گیرد، چرا که با داشتن حرکت انتقالی ازاثر دورانی کاسته می شود وتاثیرپذیری از دوران نیز کمتر می شود. طبق فرضیه ما دوران باعث تحول زمانی می شود و با افزایش دوران یک سیستم تحول زمانی بیشتری داریم . حال وقتی که یک دستگاه با سرعت ثابت انتقالی v حرکت می کند چون دوران نداریم می توان گفت که به خاطر داشتن حرکت انتقالی از اثرات دورانی ناشی از عالم هستی برای دستگاه کاسته شده و دوران کمتر، گذر زمان دیرتر را نتیجه می دهد (گذر زمان طولانی می شود ) که این همان مفهوم اتساع زمان در نسبیت است که در اینجا با یک مفهوم کوانتومی قابل توصیف است.
سیاهچاله ها وشتاب جهان در TRS
همان طور که دیدیم در نظریه TRS اسپین وزمان رابطه ی مستقیمی دارند، با فرض اینکه CPH بنیادی ترین ذره است و همه چیزاز CPH ساخته شده است. تولید سایر ذرات نظیر پروتون و الکترون و ... با افزایش اسپین CPH ها امکان پذیر است. این فرایند را می توان در تولید و واپاشی زوج الکترون- پوزیترون به خوبی مشاهده و توجیه کرد. فوتونی با انرژی زیاد، تمامی انرژی خود را در برخورد با هسته از دست می دهد و یک زوج الکترون - پوزیترون می آفریند. پوزیترون ذره ای است که کلیه ی خواص آن با خواص الکترون یکسان است غیر از بار الکتریکی و علامت گشاور مغناطیسی آن، زیرا بار الکتریکی پوزیترون مثبت است.
تولید زوج الکترون - پوزیترون
در ارتباط با تولید زوج، فرایند معکوسی وجود دارد که نابودی زوج نامیده می شود. یک الکترون و یک پوزیترون مجاور یکدیگر، در هم ادغام می شوند و به جای آن انرژی تابشی به وجود می آید.
نابودی زوج
امروزه مشاهده ی تولید و واپاشی زوج الکترون - پوزیترون در آزمایشگاه یک پدیده ی عادی به شمار می رود. در سال 1955 برای نخستین بار زوجهای پروتون- پاد پروتون و نوترون - پاد نوترون در آزمایشگاه آفریده شدند.
با توجه به پدیده های فوق به سادگی مشاهده می شود که هنگام تولید زوج، سرعت خطی CPH های موجود در ساختمان فوتون به اسپین تبدیل می شود و هنگام واپاشی زوج، اسپین به سرعت خطی تبدیل می شود. حال با توجه به رابطه اتساع زمان
(8)
که نسبیت بر آن تاکید دارد به خوبی می توان اتساع زمان نسبیتی را به دست آورد. زیرا همان طورکه می دانیم با افزایش سرعت جسم، طبق رابطه ی بالا، آهنگ زمان کند می شود. این امر دلالت بر آن دارد که رابطه ی مستقیمی بین اسپین و زمان قابل اثبات و پذیرفتنی است.
لذا می توان نتیجه گرفت که در عالم هستی،جهان هایی با زمانهای مختلف( به خاطر داشتن اسپین های مختلف ) وجود دارند. حال انتقال از یک جهان به جهان دیگر را تصور کنید که دارای زمان های (اسپین های) مختلفی هستند. این دو جهان را با الف و ب نشان می دهیم.
حالت اول : زمان در ب تندتر از الف است
چون زمان در ب تندتر از الف است، لذا اسپین در ب بیشتر از الف است. هنگام ورود از جهان الف به جهان ب اسپین CPH ها افزایش یافته و انرژی انتقالی آنها به انرژی دورانی تبدیل می شود. بنابراین در مرز دو جهان چگالی CPH ها بالا می رود ( چون انتقال کمتری داریم ) و در صورتی که چگالی به اندازه ی کافی باشد، بتدریج سیاهچاله به وجود می آید. در این صورت از دید ناظر بیرونی که به سیاهچاله می نگرد، گذشت زمان درون سیاه چاله قابل مشاهده نیست. چرا که سیاهچاله روی مرز دو عالم با زمانهای مختلف قرار گرفته است.
حالت دوم : زمان در ب کندتر از الف است
چون آهنگ زمان در ب کندتر از الف است، لذا اسپین در ب کمتر از الف است. بنابراین ، حرکت CPH ها از حالت اسپینی به انتقالی تغییر می کند. با افزایش حرکت انتقالی CPH ها، تکانه ی خطی آنها موجب افزایش تکانه جهان شده و افزایش انرژی انتقالی (انرژی دورانی CPH ها به انرژی انتقالی تغییر می کند) به جهان ب موجب شتاب آن خواهد شد. به برداشت ما این همان راز نهفته ی علت شتاب جهان و منبع تامین نیرو و انرژی لازم برای این شتاب است!
انبساط یا انقباض؟
کل عالم هستی ما از مجموعه جهان ها تشکیل شده که به مانند قضیه ریاضی این مجموعه ها هیچ افرازی(اشتراک) روی هم ندارند و نمی توانند روی هم تاثیری داشته باشند( کنشی داشته باشند ).
هنگامی که انتقال CPH از جهانی با زمان تندتر به جهان دیگری با زمان کندترصورت می گیرد ، CPH سرعت انتقالی پیدا می کند به گونه ای که دنیای جدید که ورود CPH به آن صورت می گیرد دچار انبساط می شود چرا که باورود CPH های جدید افزایش CPH ، در دنیایی که CPH ها به آن وارد شده اند، رخ می دهد که این افزایش CPH همراه با سرعت انتقالی است که موجبات گسترش و منبسط شدن را فراهم می کند.چراکه منبسط شدن تنها به خاطر گسترش لایه بیرونی نسبت به درونی نیست ، اگر از درون هم گسترشی وجود داشته باشد باز هم انبساط داریم. نکته دیگر این است که بر سر دنیایی که CPH از آن خارج می شود چه می آید؟
در این حالت این دنیا باید منفبض شود به طوری که در کل یک نوع انقباض و انبساط برای کل خلقت رخ می دهد.چرا که زیر مجموعه های آن دستخوش این تغییرند ،دنیایی منبسط می شود و در عوض دنیایی دیگر منقبض، و کل مجموعه دستخوش تغییرمی گردد .
این گفته ما نه تنها می تواند شتاب جهان ما را توصیف کند بلکه بحث جهان های موازی و نوسانی را نیز تحت پوشش قرار می دهد و توصیف می کند.یعنی این که این انبساط و شتابی که ما شاهد آن هستیم مربوط به دنیای ماست، ممکن است برای جهان دیگری انفباض باشد!!! یعنی دوباره بحث منبسط و منقبض شدن جهان ها و خلقت و نابودی آن ها و Multi Universe" "مطرح می شود.
ذکر چند نکته در این باب مهم است :
1- اول باید گفت که لزومی ندارد انبساط هر جهان ، به واسطه ی ورود CPH با اسپین بیشتر از جهان دیگر، یک انبساط منظم و همگن باشد.انبساط جهان به دلیل ورود CPH ها در یک ناحیه است. وقتی ما فضا را به واسطه ی وجود سی.پی.اچ توصیف کنیم ، هر CPH ورودی یک فضای جدید برای جهانی که وارد آن شده ایجاد می کند وفضای اضافی به معنای انبساط در یک قسمت از جهان می باشد(هر ورودی در مکانهای مختلف ، انبساط از ناحیه های مختلف را در بر دارد ) و جمع همه ی انبساط ها و ورود ها ، انبساط کل در جهات مختلف را در بر می گیرد.
اینکه شتاب روز به روز بیشتر می شود را می توان چنین توصیف کرد که جهان ما با چندین جهان با اسپین بیشتر ( زمان بیشتر ) در حال تبادل CPH است ،که این تبادل، انبساط جهان ما و انقباض جهان های دیگر را در پی دارد.( که البته به لحاظ تجربی باید بررسی کرد و به نتایج معقول رسید ).یعنی با هر انتقال بخشی از فضای جهان های دیگر به جهان ما اضافه می شود.
2- اینکه جهان ما دچار انقباض می شود یا نه را گذشت زمان مشخص می کند ، همان طور که می دانید در نظریه صفحه های موازی که توسط دو تن از کیهان شناسان دانشگاه پرینستون مطرح شده ،برای جهان یک دوره انبساط و انقباض تعریف می کنند.اما در حال حاضر جهان ما با جهان هایی دیگر در حال تبادل CPH است که نتیجه آن انبساط است و ممکن است در یک دوره با جهانی دیگر تبادل CPH داشته باشد که باعث انقباض شود. یعنی جهانی با اسپین کمتر از این جهان، بر جهان ما غلبه کند.البته توجه به این نکته، مهم است که نتیجه تبادل CPH جهان کنونی ما به گونه ایست که در برآیند تبادلها، انبساط را به دنبال دارد، یعنی انبساط و شتاب کنونی جهان ما برآیند چندین انبساط و انقباض می باشد.
3 – CPH ورودی به یک جهان باید خودرا با زمان آن جهان وفق دهد ، چرا که در قوانین فیزیک زمان مطرح است و CPH ورودی باید خود را با قوانین جدید ، در دنیای جدید ، سازگار سازد. لذا اسپین خودرا با زمان جدید وفق می دهد.
4 – توجه داشته باشید که جهان ما فقط با یک جهان در تبادل CPH نیست و شتاب جهان ما فقط از CPH تبادلی تامین نمی شود، بلکه هر نوع حرکت انتقالی CPH می تواند شتاب را فراهم کند و همچنین هر انفجار حاصل از سیاهچاله مطلق ( وقتی چگالی CPH ها بسیار زیاد می شود ) در مرز جهان ها نیز می تواند عامل این شتاب باشد.یعنی ما
" Multi Bang " و Multi Universe" " داریم ، و با خلق و نابودی جهان ها روبرو هستیم.
ولی شاید بتوان گفت عامل اصلی شتاب همان تبادل CPH با چندین جهان است، که این گفته نیاز به آزمایشات تجربی و بررسی داده ها دارد.
نگاهی جدید به تابش زمینه ی کیهانی
مقدمه
پلانک در سال 1900 میلادی برای تشریح تابش جسم سیاه و اینشتین پنج سال بعد برای توجیه اثر فوتو الکتریک، ذره ای بودن تابش های الکترومغناطیسی را پیشنهاد کردند. این نگرش نو به امواج الکترومغناطیسی موانع متعددی را از پیش پای علم براداشت. ودانشمندان را برای مطالعه ی پدیده های ناشناخته ی جهان که سالیان سال با آن دست به گریبان بودند یاری کرد. بنابر نسبیت و مکانیک کوانتوم، cفوتون که در حقیقت ذره ی حامل انرژی است دارای جرم حالت سکون صفر، انرژی و سرعتی برابر است:
همچنین فوتون ها در گسیل و جذب تابش تولید یا نابود می شوند و و با ذراتی مانند الکترون برخورد ذره گونه انجام می دهند. با ابداع نظریه ی کوانتومی تابش و نسبیت در اوایل قرن بیستم، زمینه برای توصیف عالم به خوبی فراهم گردید. دانشمندان با مطالعه طیف های جذبی ستارگان و کهکشان های دوردست به این موضوع پی بردند که در این خطوط با توجه به کم نور شدن منبع تابش (کهکشانها یا ستارگان) یک جابه جایی به سوی قرمز طیف ملاحظه می شود. این پدیده (قرمز گرایی) را مربوط به فرار کهکشان ها تلقی نمودند و به دنبال آن مشخص شد که این گرایش به قرمز با افزایش فاصله ی کهکشان ها نسبت به زمین بیشتر می شود.
ادوین هابل با ارایه رابطه ای نشان داد که کهکشان های دورتر باید سرعت گریزشان از ما بیشتر از کهکشان های نزدیک تر باشد تا این قرمز گرایی توجیه گردد. و به این صورت جهان می بایست در حال انبساط باشد. این گونه بود که بزرگترین کشف قرن بیستم (انبساط جهان) رقم خورد. اما سئوالی که اینک مطرح می شود اینست که انرژی لازم برای گریز کهکشان ها از کجا تامین می شود؟ تا کهکشانها بتوانند با با سرعتی غیر قابل تصور از ما دور شوند؟
در دهه ی اخیر مشخص شد که جهان علاوه بر انبساط دارای شتاب نیز می باشد. بدین ترتیب مسئله انرژی لازم برای توسعه ی جهان پیچیده تر شد و سرانجام وجود یک نوع انرژی که آن را انرژی تاریک نامیدند، عامل انبساط و شتاب جهان دانستند. انرژی که دانشمندان تنها موفق شدند برای آن نامی کشف کنند نه چیزی بیشتر.
مشکل کجاست؟
در نسبیت فوتون دارای جرم حالت سکون صفر است و تنها در شرایط سرعت نور تولید می شود اما نسبیت هیچ توضیحی در این مورد ندارد که فوتون چگونه تولید می شود و اجزای تشکیل دهنده ی آن چیست؟ که موجب می شود فوتون با سرعت نور حرکت کند؟ همچنین مکانیک کوانتوم نیز در این مورد توضیحی ندارد. افزون بر آن طبق نظر دیراک فوتون یک نقطه ی مادی است که نمی توان ساختمان آن را مورد بررسی قرار دارد. اما شواهد تجربی بسیاری وجود دارد که با فرض دیراک در مورد فوتون ناسازگار است.
بهمین دلیل نظریه ریسمانها مطرح شد. نظریه ی ریسمانها نیز نسبت به ساختمان فوتون بی توجه است، در حالیکه نظریه سی. پی. اچ. برای اولین بار ساختمان فوتون را مورد بررسی قرار داد به همین دلیل در ادامه با توجه به نظریه سی. پی. اچ. و ساختمان فوتون، بحث را ادامه می دهم.
نظریه سی. پی. اچ و انتقال به قرمز
با در نظر گرفتن اینکه طبق نظریه سی. پی. اچ. انرژی فوتون ها تابع ذرات زیر کوانتومی به نام سی. پی. اچ. است، که در این صورت خواهیم:
مقدار nبستگی به انرژی تابش دارد، چنانچه تابش پر انرژی باشد فوتون های آن از تعداد سی. پی. اچ های بیشتری برخوردار است. بنابراین تراکم سی. پی. اچ ها در یک تابش مشخص کننده ی انرژی آن تابش است. این ذرات بنا بر نظریه ی سی. پی. اچ هیچگاه نسبت به هیچ دستگاهی به حالت سکون در نمی آیند و دارای دو دو حرکت انتقالی و دروانی (اسپین) هستند و همراه فوتون با سرعت نور حرکت می کند، همچنین اسپین این ذرات ثابت نبوده و تحت شرایط محیطی تغیر می کند. سی پی اچ ها در یک فوتون بر اثر تداخل اسپینی (برخورد یا تماس با یکدیگر) یکدیگر را می رانند و بصورت یک تابع احتمالی از ساختمان فوتون خارج می شوند و در تابش ایجاد افت انرژی می کنند. روند خروج سی پی اچ ها از تابش با کم شدن چگالی انها در فوتون کاهش می یابد و نهایتا در طول موج مشخصی احتمال این خروج به سمت صفر میل می کند.
بعضی از عوامل مانند گرانش باعث تشدید خروج یا ورود سی. پی. اچ ها به ساختمان فوتون می شود. خروج سی. پی. اچ. ها هنگام انقال به سرخ و ورود آنها هنگام انتقال به آبی صورت می گیرد. با فرض اینکه یک فوتون از تعدادی سی. پی. اچ تشکیل شده که این سی. پی. اچ ها دارای اسپین هستند و بر اثر تماس یکدیگر را می رانند، آنگاه می توان پذیرفت که با افزایش چگالی سی. پی. اچ. در ساختمان فوتون، احتمال برخورد آنها نیز افزایش می یابد و علاوه بر آن طی شدن مسافت طولانی توسط فوتون (و گذشت زمان) نیز احتمال خروج سی. پی. اچ. را افزایش می دهد.
فرض کنیم یک فوتون گاما از تعداد n سی. پی. اچ. تشکیل شده باشد که با طی کردن مسیرdl در فضا یک عدد سی. پی. اچ. از آن خارج می شود. بنابراین برای فوتون دلخواه که از تعدا n1 سی .پی. اچ. تشکیل شده است، احتمال خروج( P(exit) , cph)سی. پی. اچ. از فوتون در فاصله ی dl برابر خواهد شد با
آنگاه برای مسیر دلخواه d خواهیم داشت
دریک تابش پر انرژی مانند پرتو گاما به علت بالا بودن چگالی سی پی اچ های موجود درفوتون های آن نسبت به یک تابش با انرژی کمتر مانند تابش ماکروویو خروج سی پی اچ ها
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 52 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
تبیین رابطه اخلاقیات و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اخلاقیات و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می¬باشد. در این پژوهش برای اندازه¬گیری اخلاقیات از پرسشنامه¬های استاندارد در این زمینه و به منظور محاسبه مدیریت سود از مدل تعدیل شده جونز (ارائه شده توسط دچو، سلوان و سویینی، 1995) استفاده شده است. در این پژوهش تعداد 54 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1386-1380 بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه¬های پژوهش از مدل¬های رگرسیونی حداقل مجذورات معمولی، آزمون گرنجر جفتی و برآوردهای خودرگرسیوبرداری با 2 دوره وقفه زمانی در نرم¬افزار 6 EViewsاستفاده شده است. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که تغییرات متغیر مدیریت سود فقط 6% تحت تأثیر سازه¬های اخلاقی بوده است. لازم به ذکر است که استفاده از مدل خودرگرسیو برداری باعث بهبود نتایج مدل¬های رگرسیونی به میزان حداقل 2 و حداکثر 7 درصد شده است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، پیشنهاد می¬شود که استفاده¬کنندگان اطلاعات مالی در تصمیم¬گیری¬های خود علاوه بر متغیرهای مالی به سازه¬های اخلاقی نیز توجه کنند.
واژه¬های کلیدی: مدیریت سود ، تعهدات حرفه¬ای ، ایدئولوژی اخلاقی ایده¬آل¬گرایی ، ایدئولوژی اخلاقی نسبی-گرایی ، مسئولیت¬پذیری اجتماعی ، تعهدات سازمانی و منافع فردی .
مقدمه
مدیران به عنوان تهیه کنندگان صورتهای مالی با وقوف کامل بر وضعیت مالی شرکت وبا برخورداری از سطح آگاهی بیشتر نسبت به استفادگنندگان صورتهای مالی (کردستانی و امیر بیگی ،1387) از یک سو و افزایش اطلاعات مدیران راجع به روشها و دستورالعملهای حسابداری ، همگام با قدرت گرفتن بازارهای سرمایه و همچنین انعطاف پذیری اصول و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری از سویی دیگر منجر به ایجاد انگیزه های بیشتر در مدیران جهت ارائه تصویری مطلوب از وضعیت مالی واحد تجاری از طریق پدیده نو ظهوری به نام مدیریت سود گردیده است(جواد کوتنایی ، 1379). حال سوالی که مطرح می شود این است که مدیران با چه انگیزهایی به مدیریت سود می پردازند.با بررسی پژوهشهای انجام شده در این زمینه متوجه می شویم که در رابطه با انگیزه های مدیریت سود و رابطه آن با متغیرهای دیگر حسابداری ،پژوهشهای زیادی انجام شده است اما در هیچ کدام از این پژوهشها مبحث اخلاقیات مورد توجه قرار نگرفته است .پژوهش حاضر با الهام از نتایج پژوهشهای قبلی سعی در معرفی اخلاقیات در پژوهشهای مربوط به مدیریت سود دارد و به عبارت دیگر در این پژوهش رابطه بین مولفه های اخلاقی شامل تعهدات حرفه ای ،منافع فردی،ایدئولوژی اخلاقی ایده آل گرایی و نسبی گرایی و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
بیان مسأله
این پژوهش درصدد معرفی و طرح موضوع اخلاقیات در مباحث حسابداری بوده و به طور خاص به تبیین این مسئله اساسی می¬پردازد که چه رابطه¬ای بین اخلاقیات و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
فرضیه¬های پژوهش
فرضیه اصلی :
فرضیه 1 : بین اخلاقیات و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد .
فرضیه های فرعی :
فرضیه 1 : بین تعهدات اجتماعی افراد و مدیریت سود در شرکت پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد
فرضیه 2 : بین تعهدات حرفه ای و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد .
فرضیه 3 : بین منافع شخصی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد .
فرضیه 4 : بین منافع سازمانی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده بورس ا.وراق بهادار تهران معناداری وجود دارد .
فرضیه 5 : بین ایدئولوژی اخلاقی ایده آل گرایی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده بورس ا.وراق بهادار تهران معناداری وجود دارد .
فرضیه 6 : بین ایدئولوژی اخلاقی نسبی گرایی و مدیریت سود درشرکت های پذیرفته شده بورس ا.وراق بهادار تهران معناداری وجود دارد .
اهداف پژوهش
منظور از این پژوهش شناسایی بیش¬تر ادبیات و چارچوب نظری مربوط به اخلاقیات ، روش¬های اندازه¬گیری آن و شناسایی ارتباط بین مباحث اخلاقیات و مدیریت سود در حسابداری می¬باشد.
جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این پژوهش شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و از همه صنایع طی سال¬های 1380 تا 1386 می¬باشد. روش نمونه¬گیری از نوع تصادفی طبقه¬بندی شده و به صورت حذف سیستماتیک خواهد بود. شرکت-های انتخابی به عنوان نمونه باید حائز شرایط زیر باشند:
1. پایان سال مالی شرکت¬ها، اسفند ماه هر سال باشد.
2. شرکت¬ها طی سال¬های 1380 تا 1386 سال مالی خود را تغییر نداده باشند.
3. معاملات سهام آن¬ها به ¬طور مداوم در بورس اوراق بهادار تهران روی داده و توقف معاملاتی بیش از یک ماه نداشته باشند.
با توجه به موارد ذکر شده، تعداد شرکت¬های مورد بررسی به 100 شرکت تقلیل یافته و نمونه آماری با توجه به تجانس شرکت¬ها و راهنمایی¬های آماری، تعداد 54 شرکت انتخاب شده است.
ابزارها و روش¬های گردآوری و تجزیه و تحلیل داده¬ها
به منظور گردآوری داده¬های مربوط به مدیریت سود از صورت¬های مالی شرکت¬های مورد مطالعه در طی دوره زمانی پژوهش، برای جمع¬آوری داده¬های مربوط به متغیر مؤلفه¬های اخلاقی از پرسشنامه استاندارد کلایک¬من و هنینگ (2000) برای جمع¬آوری داده¬های مربوط به تعهدات حرفه¬ای و منافع فردی و از پرسشنامه وضعیت اخلاقی فارسیث (1980) برای گرد¬آوری داده¬های مربوط به ایدئولوژی¬های اخلاقی به¬دلیل پایایی و روایی بالای آن¬ها استفاده شده است.
پرسشنامه¬های مربوط به اخلاقیات بین 640 نفر از کارکنان مالی و حسابداری و شرکت¬های مورد آزمون توزیع گردید که در نهایت تعداد 540 پرسشنامه دریافت شد که از طریق نرم¬افزار اقتصادسنجی EViews 6، داده¬های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
روش و ابزار گردآوری داده¬ها
روش جمع¬آوری اطلاعات، روش کتابخانه¬ای و روش میدانی به ¬صورت مشترک خواهد بود. روش کتابخانه¬ای برای گردآوری اطلاعات گزارش¬های مالی مربوط به شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و روش میدانی برای جمع¬آوری آراء و نظرات مدیریت رده بالای شرکت¬های مزبور خواهد بود. در روش کتابخانه¬ای با مطالعه و استخراج داده¬های مالی، اطلاعات مورد نیاز برای اندازه¬گیری متغیرهای پژوهش با استفاده از لوح فشرده بانک اطلاعاتی بورس اوراق بهادار فراهم خواهد شد و هم¬چنین در روش میدانی با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه به جمع آوری آراء و نظرات مدیران رده بالای شرکت اقدام می¬شود.
روش تحلیل داده¬ها
در این پژوهش برای تبیین روابط بین متغیرهای پژوهش از ضریب همبستگی چندگانه برای به دست آوردن شدت رابطه بین متغیرهای بیش از دو مورد و از ضریب همبستگی جزئی برای به دست آوردن شدت رابطه بین دو متغیر به شرط ثابت بودن متغیر دیگر و هم¬چنین از روش تحلیل رگرسیون چندگانه برای تعیین میزان وابستگی متغیر اخلاقیات و فرهنگ با متغیرهای زیر مجموعه آن استفاده خواهد شد.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
بررسی ادبیات و سوابق مربوطه در این تحقیق به 2 بخش تقسیم می شود که در بخش اول مختصری از ادبیات و چارچوب نظری مربوط به اخلاقیات و مدیریت سود و در بخش دوم نیز پیشینه مختصری از تحقیقات انجام شده در این خصوص ارائه خواهد شد .
مبانی نظری اخلاقیات
با بررسی و مطالعه ادبیات مربوط به پژوهش¬های مربوط به اخلاقیات مشخص می¬شود که دانشگاهیان و جامعه حرفه-ای به بحث اخلاقیات علاقه بالایی نشان داده¬اند. این پژوهش¬ها به دو بخش تقسیم می¬شوند: الف) پژوهش¬های مربوط به آموزش اخلاقیات، ب) پژوهش¬های مربوط به توسعه اخلاقیات در سطح حرفه. ادبیات مربوط به بحث آموزش اخلاقیات، خود به پنج حوزه به شرح زیر تقسیم می¬شود: 1.چارچوب نظری اخلاقیات، 2. بازبینی اخلاقیات، 3. اثربخشی مدل فعلی آموزش، 4. امکان سنجی آموزش اخلاقیات و 5. چگونگی آموزش اخلاقیات.
ساختار تصمیم¬گیری اخلاقی
این ساختار که توسط جفری (2006) ارائه شده، به مراحل زیر طبقه¬بندی می¬شود:
1. شناخت مباحث اخلاقی: تفسر شرایط خاص و آگاهی از اعمال ممکن و بخش¬ها و افراد متأثر از آن.
2. تجزیه و تحلیل مباحث اخلاقی: قضاوت اخلاقی درباره آن اعمالی که از نظر اخلاقی درخور توجه هستند.
3. شکل¬گیری نیات اخلاقی: اولویت¬بندی کردن ارزش¬های عالی اخلاقی از سایر ارزش¬ها.
4. پای¬بندی در مباحث اخلاقی: تدوام پیروی از ارزش¬های اخلاقی در عمل
مدل توسعه اخلاقیات کولبرگ (1984)
مدل توسعه اخلاقیات کولبرگ برای کشف و پاسخ¬گویی به این سؤال است که چگونه اعضای سازمان با معمای اخلاقیات می¬توانند برخورد مناسبی داشته باشند. کولبرگ می¬گوید که مردم با توجه به ظرفیت¬شان برای ارائه استدلال-های اخلاقی مستقل و برای در نظر گرفتن رفتارهای دیگران باید از سه مرحله اصلی و شش مرحله فرعی عبور کنند که عبارتند از:
مرحله اول: این مرحله بر اطاعت و فرمان¬برداری و مجازات استوار است.
مرحله دوم: این مرحله بر اهداف و تفاوت¬های ابزاری استوار است.
مرحله سوم: این مرحله بر مطابقت میان¬ فردی، یکنواختی و انتظارات متقابل استوار است.
مرحله چهارم: این مرحله بر مطابقت اجتماعی و حفظ سیستم استوار است.
مرحله پنجم: این مرحله بر قرارداد اجتماعی و حقوق فردی مبتنی است.
مرحله ششم: این مرحله بر اصول اخلاقی کلی و جهان شمول مبتنی است.
این مراحل را کولبرگ به سه طبقه پیش قراردادی (مراحل 1 و 2)، قراردادی (مراحل 3 و 4)، پس قراردادی (مراحل 5 و 6) تقسیم می¬کند.
مبانی نظری مدیریت سود
نقش اصلی گزارش¬گری مالی انتقال اثربخش اطلاعات به افراد برون سازمانی به روشی معتبر و به موقع است. برای انجام این مهم، مدیران از فرصت¬هایی برای اعمال قضاوت در گزارش¬گری مالی برخوردار شده¬اند. مدیران می¬توانند از دانش خود درباره فعالیت¬های تجاری برای بهبود اثربخشی صورت¬های مالی به عنوان ابزاری برای انتقال اطلاعات به سرمایه¬گذاران و اعتباردهندگان استفاده کنند. با این حال، چنانچه مدیران برای گمراه کردن استفاده¬کنندگان صورت¬های مالی(درون و برون سازمانی) از طریق اعمال اختیارات خود در زمینه گزینش¬های حسابداری اختیاراتی داشته باشند، احتمال می¬رود مدیریت سود رخ دهد (واتز و زیمرمن، 1986).
پیشینه پژوهش¬
با بررسی پایگاه¬های اطلاعاتی داخلی و خارجی، هیچ¬گونه رساله¬ای در خصوص موضوع پژوهش در مقاطع مختلف دیده نشد و اکثریت پژوهش¬ها، متغیرهای پژوهش را به طور جداگانه مورد بررسی قرار داده بودند که در زیر مختصری از پژوهش¬های انجام شده ارائه می¬شود:
فارسیث (1992) معتقد است که افراد با ایدئولوژی ایده¬آل¬گرا، تمایل دارند که کم¬تر به مدیریت سود بپردازند چرا که این عمل از نظر آن¬ها ممکن است منافع دیگران را به خطر بیندازد.
شاب و همکاران (1993) در پژوهش خود دریافتند که حسابرسان نسبی¬گرا نسبت به حسابرسان ایده¬آل¬گرا، احتمال کمی وجود دارد که مباحث غیراخلاقی را کشف کنند.
تجزیه و تحلیل داده¬های پژوهش
مدل¬ رگرسیونی رابطه بین اخلاقیات و مدیریت سود :
فرضیه اصلی: بین مؤلفه¬های اخلاقی و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
مدل کلی رگرسیونی تأثیر اخلاقیات بر مدیریت سود در جدول شماره 1 زیر نشان می¬دهد که رابطه بین کلیه سازه¬های اخلاقی به جز تعهدات حرفه¬ای و مدیریت سود در طی دوره پژوهش منفی بوده ولی رابطه هیچ کدام از متغیرهای مذکور با مدیریت سود از لحاظ آماری معنی¬دار نمی¬باشد. نتایج مربوط به آماره ضریب تعیین نشان می¬دهد که تنها 6% از تغییرات مدیریت سود در شرکت¬های بررسی شده تحت تأثیر سازه¬های اخلاقی بوده است. این موضوع نیز نشان می¬دهد که عوامل بی¬شماری به جز مقوله¬های اخلاقی در میزان مدیریت سود در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذار است که بایستی با انجام پژوهش¬های آتی، این فاکتورها شناسایی و بررسی شوند. میزان آماره F و آماره دوربین- واتسون نشان می¬دهد که این مدل در حالت کلی معنی¬دار بوده و فاقد مشکل خودهمبستگی می¬باشد.
جدول شماره 1 : مدل کلی رگرسیونی رابطه بین اخلاقیات و مدیریت سود
مدل¬های رگرسیونی رابطه بین مؤلفه¬های اخلاقیات و مدیریت سود :
فرضیه فرعی 1: بین تعهدات حرفه¬ای و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
نتایج مدل رگرسیونی در جدول شماره 2 نشان می¬دهد که بین تعهدات حرفه¬ای و مدیریت سود رابطه مثبت وجود دارد یعنی با افزایش تعهدات حرفه¬ای، میزان مدیریت سود افزایش می¬یابد. لازم به ذکر است که این رابطه با توجه به ضریب رگرسیونی و مقدار آماره t ضعیف بوده و از لحاظ آماری معنی¬دار نمی¬باشد. مقدار آماره ضریب تعیین نشان می¬دهد که در طی دوره پژوهش تنها 2% از تغییرات مدیریت سود تحت تأثیر تعهدات حرفه¬ای بوده است. مدل در حالت کلی با توجه به معنی¬دار نبودن اثر این متغیر بر مدیریت سود، معنی¬دار نبوده و آماره دوربین- واتسون نشان می-دهد که مدل فاقد مشکل خودهمبستگی می¬باشد. این موضوع نشان می¬دهد که شاید مدیریت سود در شرکت¬های بررسی شده از نوع سودمند بوده است. رابطه رگرسونی بین تعهدات حرفه¬ای و مدیریت سود به صورت زیر است:
جدول شماره 2 : مدل رگرسیونی رابطه بین PC و EM
فرضیه فرعی 2: بین ایدئولوژی اخلاقی ایده¬آل¬گرایی و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
نتایج مدل رگرسیونی در جدول شماره 3 نشان می¬دهد که بین ایدئولوژی اخلاقی ایده¬آل¬گرایی و مدیریت سود رابطه منفی و معکوس وجود دارد یعنی با افزایش ایده¬آل¬گرایی، میزان مدیریت سود کاهش می¬یابد. این رابطه با توجه به ضریب رگرسیونی و مقدار آماره t نسبتاً قوی بوده ولی از لحاظ آماری معنی¬دار نمی¬باشد. مقدار آماره ضریب تعیین نشان می¬دهد که در طی دوره پژوهش حدود 1% از تغییرات مدیریت سود تحت تأثیر ایدئولوژی اخلاقی ایده¬آل¬گرایی بوده است. مدل در حالت کلی با توجه به آماره F معنی¬دار نبوده و آماره دوربین-واتسون نشان می¬دهد که مدل فاقد مشکل خودهمبستگی می¬باشد. رابطه منفی بین این دو متغیر را می¬توان این چنین توجیه کرد که در اذهان عمومی بالاخص ایده¬آل¬گرایان، همیشه نسبت به مدیریت سود برداشت منفی وجود دارد. رابطه رگرسونی بین ایدئولوژی اخلاقی ایده¬آل¬گرایی و مدیریت سود به صورت زیر است:
جدول شماره 3 : مدل رگرسیونی رابطه بین EIO و EM
فرضیه فرعی 3: بین ایدئولوژی اخلاقی نسبی¬گرایی و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
نتایج مدل رگرسیونی در جدول شماره 4 نشان می¬دهد که بین ایدئولوژی اخلاقی نسبی¬گرایی و مدیریت سود رابطه منفی و معکوس وجود دارد یعنی با افزایش نسبی¬گرایی، میزان مدیریت سود کاهش می¬یابد. این رابطه با توجه به ضریب رگرسیونی نسبتاً قوی بوده ولی از لحاظ آماری معنی¬دار نمی¬باشد. مقدار آماره ضریب تعیین نشان می¬دهد که در طی دوره پژوهش حدود 2% از تغییرات مدیریت سود تحت تأثیر ایدئولوژی اخلاقی نسبی¬گرایی بوده است. مدل در حالت کلی با توجه به آماره F معنی¬دار نبوده ولی آماره دوربین- واتسون نشان می¬دهد که مدل فاقد مشکل خودهمبستگی می¬باشد. رابطه منفی بین این دو متغیر نیز دلالت بر سودمند نبودن مقوله مدیریت سود در جهت منافع ذی¬نفعان از دیدگاه نسبی¬گرایان دارد. رابطه رگرسونی بین ایدئولوژی اخلاقی نسبی¬گرایی و مدیریت سود به صورت زیر است:
جدول شماره 4 : مدل رگرسیونی رابطه بین ERO و EM
فرضیه فرعی 4: بین مسئولیت¬پذیری اجتماعی شرکت و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
نتایج مدل رگرسیونی در جدول شماره 5 نشان می¬دهد که بین مسئولیت¬پذیری اجتماعی شرکت و مدیریت سود رابطه منفی و معکوس وجود دارد یعنی با افزایش مسئولیت¬پذیری اجتماعی شرکت، میزان مدیریت سود کاهش می¬یابد. این رابطه با توجه به ضریب رگرسیونی و مقدار آماره t نسبتاً قوی بوده ولی از لحاظ آماری معنی¬دار نمی¬باشد. این موضوع نشان می¬دهد که احتمالاً مدیران ایرانی یا از مسئولیت¬پذیری اجتماعی به عنوان سپری برای مقوله مدیریت سود استفاده نمی¬کنند و یا به دلیل این که توجه به چنین مسئولیت¬هایی باعث کاهش عملکرد شرکت در کوتاه مدت می¬شود، مدیران نیازی به پنهان شدن پشت این سپر ندارند. مقدار آماره ضریب تعیین نشان می¬دهد که در طی دوره پژوهش حدود 2% از تغییرات مدیریت سود به طور معکوس تحت تأثیر مسئولیت¬پذیری اجتماعی شرکت بوده است. مدل در حالت کلی با توجه به آماره F معنی¬دار نبوده و آماره دوربین- واتسون نشان می¬دهد که مدل فاقد مشکل خودهمبستگی می¬باشد. رابطه رگرسونی بین مسئولیت¬پذیری اجتماعی شرکت و مدیریت سود به صورت زیر است:
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله12 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
برای اینکه بدانیم اخلاق چیست و چه هدفی را دنبال می کند، مقدمه ای کوتاه لازم است . انسان شاهکار آفرینش وخلقت خدای تبارک و تعالی است وخداوند همه ممکننات از نباتات (درختهای گوناگون ،میوه های لذیذ ،گلهای زیبا و...)و
حیوانات گرفته، تا جمادات و اجسام مرئی و نامرئی را برای او و خدمت به او آفریده است.
این انسان، از جنبه های مادی با سایر جانوران و حیوانات مشترک است، یعنی آنچه را که برای یک موجود زنده از علایم حیات لازم است(از قبیل : تغذیه –تنفس-تولید مثل و...)داراست ،اما علاوه بر آن دارای جنبه دیگری هم هست که او را از سایر جانوران متمایز می سازدو آن، جنبه روحی وروانی است ودر حقیقت انسانیت آدم جز به این جنبه، به چیز دیگری نیست،چرا که در جنبه مادی، او صفت حیوانی است اما خداوند ازاین همه خلقت، بنابراستناد به( آیه56 سوره ذاریات )جز تکامل
بعد معنوی انسان هدفی نداشته است.حال اگر انسان بخواهد،به کمال وبه عبارت صحیح تر،همه همت خود را در این بعد مادی قرار دهد، نه تنها به حیوانات میماند
،که مراتب پائین تراز آنها خواهد بود.پس تنها را سعادت انسان در کمال وتعالی او در بعد روانی وجنبه معنوی اواست، وآنچه ما را در این راه کمک میکند وبه ما نشان میدهد چه راه و روشی را در پیش بگیریم تا به این کمال نائل گردیم .
اگر انسان بخواهد به اخلاق پسندیده متخلق شود بایستی ابتدا خانه دل و جان را از رذائل اخلاقی بزداید، سپس به فضائل اخلاقی دست یابد (همانگونه که یک پارچه کثیف ابتدا باید پاک شود و سپس به پاک کردن شئی بپردازد).
یکی از مباحث مهم اسلامی که در قرآن مجید بسیار بر آن تکیه کرده و آیات بسیاری درباره آن نازل فرموده است، اخلاق است.
انسان کامل آن است که همه جهات وجودی او کامل باشد و چون انسان از سه قسم تشکیل یافته است :1-عقل وتفکر 2-قلب وعواطف و احساسات و 3-جسم و پیکر ومادی که این سه قسمت کمال انسان را تشکیل می دهد.
انچه فکر انسان را را تکامل می بخشدو می پرورد، معرفت است وعلم عبادت و حقایق اسلامی و ارتباط عقلی، با مبدا همه کمالات آفرینش یعنی ذات خداوند جهاندار ذو المنن و آنچه که عشق و عواطف و احساس و سجایای روحی انسان
را کمال بخشیده و رهبری میکند ،علم اخلاق و تربیت نفوس است.
تحقیق حاضر، بازگو کننده نکات مثبت اخلا قی و بعضی از زشتی ها و رذائل اخلاقی ونیز کیفیت برخوردهای گوناگون اجتماعی است ،وبرای خوانندگان عزیز
این امکان را فراهم می سازد، تا با آگاهی بیشتر در راه خود سازی و تهذیب نفس گام بردارد.
«دعای آغازین»
In the name of God.the compassionate.the merciful.
به نام خداوند بخشنده مهربان.
Oh allah. Bring me out of the darkness of sunderstanding.
پروردگارا؛ خارج کن من را از تاریکی های فکر.
And honur me with the light of understanding.
وبه نور فهم من را گرامی بدار.
Oh allah. Open the gates of your mercy to us.
پروردگارا؛بر ما درهای رحمتت را بگشای.
And unfold us the treasuryof your infinite knowledge
و گنج های دانشت را بر ما بگستران.
May your mercy be upon us. You are all-Mercy
به امید تو ای مهربان ترین مهربانان.
برخورد با همسر
بر خلاف برخی تفکرات غلط و عوامانه و در حقیقت ظالمانه، در منطق اسلام زن برای مرد یک کنیز یا یک برده ویا کسی که کار منزل را انجام میدهد، واز بچه های شوهر نگهداری میکند نیست، بلکه به عنوان شریک شوهر ویار و همکار او در اداره امور زندگانی و تربیت فرزندان مطرح میباشد، لذا اسلام دستور فرموده که همسران باید از اذیت و بد زبانی و فحاشی به یکدیگر بپرهیزند.
ونهایت مهربانی وصمیمیت ومحبت و دوستی بر جمع آنان حاکم باشد .
تا در کمال سلامت ودور از دغدغه خاطر زندگی کنند، وهم در سایه آن آرامش بتوانند فرزندانی صالح وبا تربیت پرورش دهند .زیرا عدم آرامش در خانه و احیاناً
خشونت هاو تند خوییها اثرات بد و نامطلوبی در روحیه واخلاق فرزندان میگذارد.
در روایات اسلامی دستورات گویا روشن وصریحی در مورد رفتار و برخورد متقابل بین زن و شوهر وجود دارد، که ما برای جلوگیری از اطاله بحث به صورت فهرست واربه بعضی از آنها اشاره می نمایم.
از فرمایشات حضرت محمد(ص):
*- کسی که در کارهای زندگی به همسرش کمک نماید ،خیردنیا و آخرت را بدست می آورد.
*- خدا از مردی که زن خود را آزار دهد، بیزار است.
*-هر مرد وزنی که اخلاق بد همسرش را تحمل کند ،و بر بد اخلاقی او صبر کند،
خداوند او را اجر وثواب عنایت می فرماید.
*- وای بر زنی که شوهرش را غضب کند.
*- مرد بیشترین حقوق را بر گردن همسرش دارد.
امام پنجم (ع)از پیامبرپرسیدند:چرا مومن زن نگیرد، که شاید خداوند به او فرزندی دهد،که زمین رابا لا اله الاالله سنگین سازد و پیغمبر فرمودند:هر که ازدواج نماید، نصف دین خود را کامل کرده وبرای نصف دیگر تقوی پیشه کند.
از فرمایشات امام صادق (ع):1-هر زنی که لیوان آبی به شوهرش بدهد و به او خدمت کند، ثواب بیش از یکسال عبات به او میدهند.
2- ملعون است، زنی که شوهرش را اذیت کند واورا غمگین سازد.
3- حق زن بر شوهرش این است که اورا لباس و غذا دهد واز خطاهای او در گذرد.
طبق دستور اسلام زن باید مطیع اوامر شهرش باشد، و حتی بدون اجازه او از خانه
بیرون نرود، در مقابل نیز شوهر نباید نسبت به زن در امور زندگی سخت گیری کند و می بایست در رفاه او و فراهم آوردن وسایل راحتی زندگی برای زن و فرزندان در حد توان بکوشد.
البته همانگونه که اشاره شد، سخن در این باب بسیار است که اکنون ما توانسته ایم
به گوشه ای از آنها اشاره بکنیم. حال به ادامه بحث در این رابطه می پردازیم.
امام ششم فرموده اند که زنها چهار نوع اند:
1-ربیع مربع:آنهایند که یک فرزند در بغل و یکی در شکم دارند(یعنی ولود و بچه زاست)
2-جامع مجمع(جامع خوبی ها):آنکه پر خیر پاکدامن باشد.
3- کرب مقمع (بد اخلاق):آن که با شوهرش بد خواست.
4-غل قمل (پوست خشکیده):زنی است که غل قمل را ماندو آن ریسمانی است از پوست که بر گردن اسیر افکنندو چون خشک می شود، گردن را می خورد و می ساید واین مثلی است برای کسی که جز نکبت و زیان چیز دیگری ندارد.
نکاتی مهم در رابطه بین زن وشوهردر محیط خانواده:
- زن بایددر مقابل شوهر خود هرگز با حالتی افسرده ،پریشان واخمو ظاهرنشود و سعی کند، همیشه با لباس تمیز وروی خندان حاضر شود.
- زن و شوهر معایبی را که در زندگی خود می بینند در نهایت خوش رویی
به همسر خود بگویند ودر این صدد بر آیند، که آن مشکلات را با هم حل وفصل کنند.
- زن بایستی، تمام زیبایی خود را به همسرش هدیه کند وهمان طوری که در بیرون به ظاهر خود اهمیت میدهد، در خانه نیز زیبا پوش باشد زیرا حضرت علی (ع) می فرمایند :جهاد زن آراستگی اوست،برای شوهرش.
- زن وشوهر باید پشتیبان یکدیگر باشند ودر سختی ها به یکدیگر کمک کنند، نه اینکه در حضور دیگران سعی در کوچک کردن یکدیگر نمایندو شخصیت هم را خرد کنند.
-زن وشوهر نباید در مورد مسائل کوچک با یکدیگر مشاجره نمایند، زیرا ریشه تمام اختلافات همین بحثها و لجبازی هاست و زن و شوهر باید در آرامش کامل نظر های یکدیگر را بپذیرند وبه یکدیگر احترام بگذارند.
-زن وشوهر هرگز نباید در حضور هم به خو یشاوندان خود بی حرمتی نمایند، زیرا باعث تشدید فاصله بین آن دو می شود.
اکنون ببینیم در تاثیرستایش از مرد چه گفته اند:
مردی پس از کار سخت روزانه به خانه باز میگردد و می بیند که کودکانش صورت به شیشه پنجره چسبانده اندو انتظار او را می کشند،ازاین اظهار محبت و ستایش خاموش، ولی گرانبهای آنان غرق در شادی و امتنان می شود. ومجامله و ستایش وتعریف سختیهای زندگی را کمتر میکندو این خصوصیت در زندگی زناشویی، بیش از هر جای دیگر قابل مشاهده است.
زن یا شوهری که درست بموقع کلام محبت آمیز خود را به طرف دیگر ابراز کنند، پیوند های ازدواج را محکمتر ساخته اند و همانگونه که به نظر می رسد
زنان در این رابطه غریزه خاصی دارند و به اصطلاح از قلب خود به زندگی
نظر می کنند.
برخورد با فرزندان وتربیت آنها
اسلام نسبت به اولاد و فرزندان و تربیت و مراعات امور مربوط به آنان با این دید
که آنان آینده سازان جوامع بشری هستند و اصلاح و افساد جامعه بدست آنان و
مرهون بافت وجودی و فکری آنهاست، به همین دلیل حساسیت بیشتری نشان داده است و دستورات اکیدی صادر فرموده است .
در این میان تربیت اگر چه در ساختن فرزند نقش مهم و اساسی را ایفا میکند،لکن زمانی دارای اثر و فایده است که اصالت خا نوادگی نیز در فرزند وجود داشته باشد، درست مثل یک نهال و درختی که اگر سالم و ریشه دار باشد،می توان با رسیدگی ،اصلاح و تربیت آن انتظار بارور شدن و میوه دادن آن را داشت ودر غیر این صورت زحمات انسان به نتیجه مطلوب نمی رسد.
نقل شده که بین پادشاهی و وزیرش اختلافی بروز کرده بود، پادشاه می گفت :که با تربیت می شود انسان را ساخت، اما وزیر اعتقاد داشت که اگر اصالت نباشد .
تربیت موثر نمی افتد.مدتها بحث می کردند امابه نتیجه ای نمی رسیدند،شاه برای آنکه می خواست به هر نحو شده وزیرش را محکوم کند، دستور داد چند گربه را آموزش دهند تا وقتیکه سفره غذا انداخته می شود هر کدام یک شمع بدست بگیرند
وبایستند ودر حالی که دیگران غذا می خورند، آنها اصلا ً توجهی به غذاها نداشته باشند وقتی خوب آزموده شدند، دستور داد سفره ای انداختند اوازوزیر برای صرف غذا دعوت کرد، شاه با اشاره به گربه ها یی که بی توجه به غذا ها شمع به دست ایستاده بودند به وزیر گفت:ای وزیر! تربیت می تواند گربه را هم بسازد، آیا نمی تواند سازنده انسان باشد ؟ وزیر چیزی نگفت اما تقاضا کرد که روز دیگر نیز چنین سفره ای بگسترانند.
این بار وزیر باهوش چند عدد موش همراه خود بر سر سفره آورد، وهمین که گربه ها آمدند و ایستادند،آهسته موشها را رها کرد.گربه ها با دیدن موش شمع ها را انداخته وبدنبال آنها دویدند. وزیر موقع را مناسب دید و به شاه گفت :دیدی که تربیت به تنهایی نمی تواند کسی را بسازد، بلکه اصالت ذاتی هم لازم است!!.
تربیت زمانی موثر است و اثر سازندگی در انسان دارد که اصالت ذاتی وخانوادگی هم وجود داشته باشد، لذا اسلام بسیار تاکید دارد که همسرانتان را از
خانواده های اصیل ،دیندار وفهمیده انتخاب کنید تا خمیر مایه هدایت و سازندگی در بچه های او باشد وبتوان با تربیت صحیح او را ساخت، چرا که مادروشخصیت او پدر و وضع خانوادگی او و حتی پرستار ودایه ای که بچه را نگه می دارد ویا به او شیر میدهد. در بافت وجودی فرزند و به وجود آوردن اصالت روحی و ذاتی بسیار موثر است.
در همین رابطه یکی از بزرگان نقل کرده که چند روز قبل از شهادت آیت الله شیخ فضل الله نوری (که در جریان مشروطه به شهادت رسید)در زندان با او ملاقات کردم وگفتم :پسر شما خیلی لا ابالی است و بر ضد شما کار می کند.
شیخ شهید فرمود:این موضوع را من از پیش می دانستم. چون این پسر در نجف به دنیا آمد ومادرش شیر نداشت، لذا مجبور شدیم که برای شیر دادن او زنی را در نظر بگیریم.بعد از مدت زیادی که این کودک از شیر آن زن استفاده کرد، ناگهان متوجه شدیم که آن زن خیلی بی عفت وبی پرواست و کینه امیر المومنین(ع) را در دل دارد، از همین زمان دریافتیم که سعادتمند شدن این پسر کاری مشکل است!(او همان کسی است که گفته اند پای دار پدر کف می زد. نور الدین کیا نوریرهبر حزب منحله توده-نوه مرحوم شیخ-فرزند همین پسر است).
نکته ای را که باید بدان توجه داشت این است که تربیت باید دارای اصول و روش صحیح وبه دور از افراط و تفریط باشد. از یک طرف بی توجهی به تربیت اولاد ورها کردن او به حال خود وعدم رسیدگی به بارور نمودن استعدادهای نهفته در وجود نوجوانان واز طرف دیگرسختگیری های بی مورد وافراط در محدود کردن فرزندان به اسم تربیت کردن صحیح وجلوگیری ازآزادی معقول وتفریح سالم و وادار نمودن آنان در کوچکی به انجام اموری که برای سنین آنان مناسب نیست، به طور یقین اثرات سوو عواقب سخت و پشیمان کننده ای را در بر خواهد داشت.
نقل شده که پزشکی به تمام مقدسات اسلام توهین کرده وبرخوردهای زننده ای داشت وبا اینکه در محیط اسلامی بزرگ شده بود، مسائل مذهبی را مورد استهزا قرار می داد.پس از تحقیق و بررسی روشن شد، که بیماری روحی این پزشک به سختگیری های پدرش در تربیت او مربوط می شد.او تعریف می کرد :پدرم هر روز صبح با چوب بالای سرم می آمد ومرا با کتک برای نماز بیدار می کرد واگر
لحظه ای دیر بر می خواستم، با چوب برسر وبدنم مینواخت.
به این ترتیب وی از دوران کودکی بر اثر برخورد غیر اصولی وغلط پدر، دچار عقده وبیماری روانی شده ودر سنین بالا نسبت به دین ومقدسات مذهبی، بد بین گردیده بود به همین جهت اسلام اعتدال در همه امور حتی تربیت اولاد را مورد تاکید قرار داده است.
پس هر مسلمانی وظیفه دارد فرزند خود را مورد تربیت صحیح وعاقلانه قرار دهد تا نسلی سالم-آرام و متعهد تحویل جامعه گردد.
بنابر آنچه گذشت روشن شد، که اموری چون اصالت خانوادگی،محیط رشد ونمود کودک،دوستان وآشنایان وازهمه مهتر،تربیت است که میتواند انسان را به صورتی ایده آل پرورش دهد و برای زیستنی سالم همراه با مسولیت پذیری اجتماعی آماده سازد.
از هر کس بپرسید برای چه زنده است؟وچرا در زندگی تا این حد در تلاش و تکاپو است؟چرا خودش را این همه به رنج ومشقت می اندازد؟...
اکثریت قریب به اتفاق پاسخ خواهند داد:به خاطر بچه هایمان،برای اینکه فرزندانمان آینده نویدبخش داشته باشند، راحت و خوشبخت شوندومرفه و موفق زندگی کنند.
معلوم نیست در این اعجوبه خلقت، به نام بچه چه رمزی نهفته است که به قول سعدی بزرگوار:ابر و باد و مه خورشیدو فلک در کارند، تا او نانی به کف آورد و خوشبخت زندگی کند...
آ یا تنها خوشبختی او در نانی به کف آوردن خلاصه می شود؟و فقط رسیدن به رفاه زندگی بچه ها باید مورد نظر پدران مادران باشد؟یا موارد دیگر و بس مهم هست، که باید پیش از تغذیه ترفیه کودک مورد توجه بگیرند به مرحله عمل درآیند تا فرزندان دلبند ما، به طور همه جانبه در همه ادوار عمر خود موفق و مرفه سعادتمند زندگی کنند.
حتما متوجه شدید که منظور از این بحث این است که، ضمن پروردن جسم کودک پرورش روح وتربیت فکر، تکوین شخصیت والای او باید مورد توجه عمیق قرار گیرد.زیرا در هر مرحله ی از پرورش جسم فرزند لازم است که پرورش روح وتفکر او بر هر چیز مقدم باشد.مادامی که کودک از نظر روانی تحت تربیت صحیح قرار نگیرد و روان سالم در نیابد. پرورش جسم او ولو منجر به رسیدن او به مرحله ی قهرمانی دررشته های ورزشی باشد .ارزشی نخواهد داشت و او در زندگی خود موفق و خوشبخت نخواهد شد.
تکیه کلام هر پدر ومادی در برابر فرزندانتان این است که ما به گردن شما حق داریم ،که شامل حق ایجاد،حق بزرگ کردن،حق تامین غذا لباس و وسایل زندگی حق مراقب تاز سرما و گرما و بیماریها،حق تعلیم وتربیت...
حال به بعضی از وظایف والدین نسبت به کودک اشاره می کنیم:
نامگذاری فرزندان:انتخاب نام مناسب برای کودک از وظایف و کارهای ابتدایی پدر ومادرش است، هر پدر ومادی وظیفه دارد به محض تولد فرزندشان نامی مناسب در خور آسان تلفظ برای او بگزینند،پدر ومادرش باید بدانند، نامی که که انتخاب می کنند، برای تمام دوران های عمر فرزند است ودر هر سن وسالی باید مناسب باشد، بعضی از نامها برای زمان کودکی مناسب و شیرین و زیباهستند ویا نامهای زیبا و کامل را در کودکی به صورت شکسته و ناقص به فرزند خطاب می کنند، به تدریج که فرزند بزرگ می شود، از لطافت وتناسب و برازندگی اسم واسم شکسته کاسته می شود و فرزند از اسم خود احساس حقارت وناراحتی میکند.
تاثیر اسم در موقعیت اشخاص از نظر روان شناسی ثابت شده است. یعنی برخی از نامها به روی صاحب خود تاثیر مثبت می گذارد واو را در جامعه فردی با شخصیت ومتین جلوه گر می سازد. بر عکس برخی از نامها فرزند را که تدریجا بزرگ می شود، فردی سبک ولا ابالی معرفی می کند.بنابراین در نامگذاری فرزندان باید دقت کافی به عمل آورد ونامی انتخاب کرد که، دارای معنا و مفهوم عالی وانسانی باشد وبه صاحب نام بلند نظری و امید و خوش بینی در زندگی الهام بخشد.
تکوین شخصیت فرزند :شخصیت اخلاقی افراد، از دوران کودکی آنها آغاز می شودو تدریجا ً شکل می گیرد. چگونگی رفتار پدر ومادر نسبت به یکدیگردر روحیه فرزند آنها تاثیر زیاد دارد. در خانه ای که ادب و صمیمیت حکم فرما باشد، می توان کودک مودب و صمیمی و سالم تربیت کرد. بد بینی وخوش بینی فرزندان نیز از محیط خانواده سر چشمه می گیرد .
آنها مقلد خوبی هستند، کمتر کاری است که بزرگترها انجام بدهند ودر فرزند اثر نگذارد.
بعضی از خانواده ها به فرزندان خود اجازه می دهند که پدر ومادر و حتی آموزگار خود را با اسم وچک آنها صدا بزنند.آنهاظاهراً می خواهند، ارتباط صمیمانه ای بین خود و فرزندانشان بر قرار کنند، اما با توجه به اینکه باید به فرزند یاد داد که برای بزرگترها احترام قائل باشد.
شایسته نیست که مثلا کودک پدر و یا مادر خود را تقی یا مهین صدا کند،این مساله اثر روحی دارد واگر فرزندان در خانه به والدین خود احترام نگذارند، نباید از آنها انتظار داشت که در خارج از خانه به دیگران احترام بگذراند.
از احساس حقارت فرزندان جلوگیری کنیم:فرزندان در سن وسال کم بیشتر میل به افزون طلبی دارند ،هر چه را ببینند می خواهند و هر چه دیدند، می خواهند تصاحبش کنند.در دست هم سالان خود اسباب بازی و خوراکی هر چه ببینند، طلب می کنند واصرار می ورزند.
در اینگونه موارد عکس العمل مااین است که می تواند این حس همه چیز خواهی و افزون طلبی او را تا حدی ارضا بکند.
حفظ شخصیت فرزند در پیش میهمانان:میهمانی برما وارد شده و می خواهیم از او پذیرایی کنیم. اگر فرزند ما هم همان جا نشسته است باید با او
عینا ً مانند فرزند همان میهمان رفتار کنیم.یعنی هر طور از فرزند میهمان پذیرایی می کنیم، باید با فرزند خودمان هم همان رفتار را داشته باشیم مگر اینکه در اینگونه موارد به تدریج با دادن مسئولیت به خود فرزند او را مامور پذیرایی از میهمانان بکنیم که در این صورت خودش نسبت به خود هر طور رفتار کرد، باید قابل قبول باشد .
از برخورد نا مناسب با سهل انگاری فرزندان بویژه در تحصیل بپرهیزیم:
در باره ی نامطلوب بودن نتیجه ی امتحانات بعضی از دانش آموزان وعواقب نا گواری که این قبیل موارد در خانواده ها پیش می آید، تا کنون نمو نه های زیادی دیده وشنیده ایم که فلان شاگرد با دریافت کارنامه ی تحصیلیش به علت مردود شدن از ترس پدر ومادرش به خانه نیامد و فراری شد، یا فلان دختر پس از بازگشت از مدرسه در اتاقش را بست و بیرون نیامد بعد ازساعتها که به زور در را باز کردند و دیدن که با خوردن قرصهای خواب در حال احتضار است...
بهتر است در این مورد هم از نظر دیگران آگاه شویم که برخورد ما در این مواقع چگونه باشد؟
اگر معلم گزارش کار شاگرد را به خودش بدهد و نمراتش بد باشد، اواز خود نا امید می شود ودر ضمن اگر از والدین خود بترسد، واکنش شدیدی نشان می دهد تا جایی که ممکن است خود کشی کند.
از ابراز تبعیض و افراط در محبت به کودکان خودداری کنیم:
بچه ها با استعداد های گوناگون و خواص و مشخصات مختلف هستند. حتی از فرزندان یک خانواده هم هر کدام دارای نوعی استعداد و ویژگیهای اخلاقی است. بعضی از پدر ومادرها نا خود آگاه و بدون قصد و غرضی یکی از بچه های خود را به علت دارا بودن بعضی شباهتهای خلقی و ظاهری ویژه و استعداد و برتری، مورد توجه خاص قرار می دهند واین توجه روز به روز با بروز آن خصوصیات در آن کودک و نبودن یا کم بودن آن در کودکان دیگر زیادتر و بارزتر می شود تا حدی که در رفتار وگفتار وحتی پندار آنان بازتاب می یابد به طوری که همه اطرافیان به ویژه همه کودکان متوجه امر می شوند. اعمال این قبیل کودکان اغلب مورد اغماض و کارهای بد سبکتر کودکان دیگر به شدت مورد مورد باز خواست قرار می گیرند.
آن کودک مورد توجه با مشاهده این همه علاقه و استقبال بجا یا نابجا در همه موارد نسبت به خود تدریجا ً تعادل روانی خود را از دست می دهد و فردی خودبین وخود خواه و خودبزرگ بین و افزون طلب و لجوج وبد ... بار آمده خود را تافته جدا بافته می پندارد و همیشه می خواهد در خانه
به همه بچه ها وبعد به بزرگترها تحکم کند و با زور گویی و همیشه حق به جانب خود دانستن، خواسته های خود را بر دیگران تحمیل کند.
بچه های دیگر نیز با درک این مطلب رفته رفته حس اعتماد بنفس را از دست داده و خود را فردی عاجز وناتوان و کمتر از دیگران تصور می کنند به هر کاری که دست بزنند با حس عدم اعتمادی که نسبت خود دارند.موفق نخواهند شد احساس محبت وتعاون و برادریشان نسبت به همدیگر به نفرت و کینه و نفاق بدل خواهد شد.
این موضوع به حدی در روحیه کودکان یک خانواده اثر می گذارد که برابر تحقیق راونشناسان اجتماعی ، پایه و اساس اغلب جنایتها در افراد بزهکار جامعه از همین تبعیضها و نابرابریها در برخورداری از محبت و توجه پدر ومادرها بوده است.
لذا با قاطعیت به پدران ومادران توصیه می شود که به هیچ وجه در ابراز محبت وبذل توجه به بچه های خود کمترین تبعیضی قائل نشوند واگر قلبا ً هم یکی از بچه های شان را به عللی بیشتر از دیگران دوست دارند. سعی کنند که این موضوع به ویژه برای فرزندان آنان معلوم و مشخص نباشد.
بیشتر تبعیضها و عدم تعادل در ابراز محبتها در مورد بچه های اول ودوم یا پسر یا دختر اعمال می شود که منتج به نتایج بسیار بد تربیتی و روانی می گردد.در این مورد روانشناسان بسیاری همچون (آلفرد دلر) چنین ذکر کرده است که:«... کودک یکی یکدانه بودن خود مشکل بزرگی است، زیرا گاهی یک دفعه با وضعیت دیگری روبرو شده و باید وجود کودک تازه واردی را بپذیرد وعادت کند و بچه اول تنهاست و خیلی بیشتر به او توجه می شود.و درحقیقت او را بیشتر لوس میکنند. او که عادت کرده مورد توجه
همه ی خانواده باشد در مقابل خود شخص دیگری را می بیند که با همه چیز او شریک شده است ودیگر بچه منحصر به فردنیست، بنابر این سعی خواهدکرد که توجه پدر ومادر را ، که قبلا ً منحصر به وی بود و احساس می کند کم شده، به هر وسیله ای باشد جلب نماید،هر گاه در چنین شرایطی توجه
صحیح به آنها نشود در بزرگسالی دچار امراض روانی می شوند.
«اغلب معتادین و بزهکاران از این دسته افراد هستند و آنها با وجود بچه دوم ، خود را شکست خورده و فاقد همه چیز حس می کنند واین مسئله در زندگی آینده این قبیل کودکان اثر زیادی باقی می گذارد...
«بعضی اوقات می بینیم که چون مادر واقعا ً گرفتار بچه دیگر است،او را طرد می کند، بچه چه می کند؟ همان کار را می کند که اگر خود ما ،در آن شرایط بودیم می کردیم،همین کار را می کند ودر نتیجه حوصله مادر را سرمی برد ، (منظور از همین کار یعنی دفاع از منافع شخصی و مقابله با کسی
که به حریم ما تجاوز کرده است).
در این صورت کودک خسته شده و عکس العمل بیشتری را نشان می دهد ودر ودر نتیجه بیشتر احساس می کند که دیگران او را دوست ندارند وبه او توجه خاصی ندارند.
او هم برای برای به دست آوردن محبت مادر می جنگد و از هر چیزی بهانه می گیرد ، بد خلقی می کند،ودر نتیجه محبت را کمتر حس می کند و خلاصه کارهایش باعث می شود عقب بماند وحال آنکه وی خود را تبرئه می کند و می گوید که حق با اوست ودیگران مقصرند... به خصوص ،بچه اول پسر ودومی دختر باشد رقابت شدیدتر است ،چون پسر خود را در مقایسه رقابت با دختر می بیند وبیشتر دچار ناراحتی می شود.
در گیری بین دختر و پسر شدیدتر است تا بین دو دختر و یا بین دو پسر چون اصولا ً بیشتر مورد حمایت قرار می گیرند وتا 16 سالگی ،چه جسما ً و چه روحا ً، خیلی سریعتر رشد می کند.
که در این رابطه یعنی تبعیض میان دختر و پسر در بحث های بعدی اشارات بیشتری خواهد شد واین موضوع را که از اهمیت بیشتری برخوردار است زیر ذره بین قرار خواهیم داد، ودر پایان این بحث به این موضوع می توان اشاره کرد که هر چه در یک خانواده تعداد بچه ها بیشتر باشد ، دراین صورت بچه ها چون کمتر مورد توجه والدین قرار می گیرند در نتیجه روابط بین فرزندان صمیمی تر می شود .
زیرا هنگامی که برادر یا خواهر خود را می بینند که گوشه نشینی می کند واز دیگران دوری می گیرند ، به قول خود بچه ها دل آنها به رحم می آید واین موضوع به وضوح در میان خانواده های پر جمعیت پیداست.
پیش همسالان بچه ها آنها را سرزنش و تنبیه نکنیم :
یکی از مسائل مهمی که در تربیت فرزندان باید در نظر داشت، این است که هیچگاه بچه را جلو همسالان و همکلاسان او به علت قصور و اشتباهش مورد سرزنش وعتاب و خطاب قرار ندهیم. زیرا عمیق ترین اثر بد را در زندگی آینده کودک می گذارد. دوستی می گفت: من در کلاس اول ابتدایی بودم روزی در محوطه مدرسه که با همکلاسیهای خود مشغول بازی بودیم، یک دفعه از دیوار کوتاه محوطه پدر یکی از بچه ها (که از بچه های بسیار باهوش و ساعی کلاس بود)سر برآورد و گفت:بچه ها جمع شوید وبر روی فلانی (اسم بچه اش را گفت)تف بیندازید چون دزدی کرده است.
اکنون نمی توانم مجسم کنم که آن روز تمام بچه ها چه حالی پیدا کردند . و چه نگاههای شیطنت بار یا ترحم آمیز به آن دانش آموز انداختند واو به چه حال و روزی افتاد و چه غوغایی در اندرونش بر پا شد.
اما آیا رفتار آن پدر به این صورت صحیح بود؟ یا برخورد منطقی این بود که به طور پنهانی ویا تذکرغیر مستقیم ،خودش موضوع را با او (فرزندش)حل می کرد و یا در این مورد از آموزگار مربوطه کمک می
گرفت. بزرگترین اشتباه پدر ومادرها در تربیت فرزندانشان همین سرزنش کردن آنها در پیش همسالان ودیگران است، که باید به طورصریح با آن مقابله نمایند.
با سیگار کشیدن فرزندان چگونه برخورد کنیم؟
امروزه یکی از مشکلات خانواده ها موضوع سیگار کشیدن فرزندان آنها میباشد. اینکه می گوییم بچه ها،واقعا ًچنان است. در کوچه وخیابان و پارکها که می گذرید می بینید بچه 10تا12ساله با چنان غرور و تکبری سیگار روشن کرده ومشغول دود کردن آن است که گویی،قله اورست را فتح کرده است ویا در رشته ای از علوم و ادبیات جایزه نوبل را برده است.
چه کنیم؟ آیا در برابراین چنین بچه ها،پدر ومادرها چه عکس العملی را دارند؟ آیا به طور دائم باید مراقب ایگونه بچه ها بود؟یا اینکه جیبهایشان را بگردند؟ به نظز من هیچ کدام از این تشددها و ختگیریها، نه تنها از میل و علاقه او نمی کاهد، بلکه اورا حریص تر و جسورتر هم می کند،کما اینکه یکی از روانشناسان می گوید:بعضی از جوانان در این موقع(هنگام بلوغ یا کمی زود تر)شروع به سیگار کشیدن می کنند،وشبها دیرتر به خانه می آیند، یعنی به طور غیر عادی حالت مبارزه با والدین را پیدا می کنند. وپدرومادرمبهوت می شوند که چه شده؟وچه طور یک دفعه بچه مطیع و سربه راه به این صورت درآمده؟ در حالی که این تغییر اساسی ناگهانی نیست.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 30 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
فصل اول
1-1)بیان مسئله
1-2)اهمیت موضوع
1-3) اهداف تحقیق
1-4) فرضیات تحقیق
1 – 1) بیان مسئله
امروزه ماهواره وسیله ایست که کم کم جای خود را در اکثر خانواده ها پیدا کرده و در بسیاری از خانواده ها از این وسیله استفاده می شود از جمله فعالترین و پربیننده ترین بخشهای ماهواره را میتوان شبکه های فارسی زبان ماهواره دانست که اغلب در خانواده های ایرانی جایگاه خود را پیدا کرده.وجود اختلاف نظر بین فرزندان و پدر مادر در دیدن و استفاده از انان در بین خانواده ها گاهی اوقات موجب تنش و تضاد می گردد
در این پزوهش سعی کردیم که نکات منفی و مثبت این شبکه ها را مورد بررسی قرار دهیم و با بررسی اجمالی فعالیتهای این نوع شبکه ها به برخی نکات مهم و اساسی در رابطه با فعالیتهای این شبکه هاو برخی از عوامل و عناصر گرایش به آنان به تحقبق بپردازیم.
1 – 2)اهمیت موضوع
امروزه وجود ماهواره اندک اندک به یک مساله حاد اجتماعی تبدیل شده است به این خاطر که عد م وجودفرهنگ مناسب در استفاده از آن باعث ایجاده تضاد ودوگانگی در خانواده ها شده است با توجه به اینکه این شبکه ها در جایگاه اطلاع رسانی و تهیه وتنظیم اخبار و اطلاعات قرار دارند و دامنه نفوذ آنان بسیار زیاد شده است به سادگی نمیتوان از کنارآنان گذشت و شایسته است که با اطلاع کافی از اهداف و انگیزه آنان به دبدن این شبکه ها مشغول بود.
1 – 3) تحقیق اهداف
هدف از این تحقیق بدست آوردن یک زمینه روشن فکری در برخورد با این نوع شبکه ها واینکه آیا کسانی که از این شبکه استفاده می کنند از آنها راضی هستند ویااین شبکه در بالا بردن سطح اطلاعات آنان کمک کرده یا اینکه به عنوان یک منبع خبری سالم به آن اعتماد دارند. همچنین ار جمله دیگر اهدهف این تحقیق بررسی علل وگرایش به شبکه ها و میزان تاثیرآنها بر مردم می باشد
1-4)فرضیات تحقیق
1- به نظر میرسد سطح تحصیلات افراد در گرایش آنان به ماهواره نقش دارد .
2- به نظر میرسد فارسی زبان بودن این شبکه ها در میزان گرایش افراد به آنها تاثیر دارد
3-به نظر میرسدعقاید مذهبی در میزان گرایش به این شبکه ها تاثیر دارد
4-به نظر میرسد این شبکه ها با وجود مخاطب زیاد تاثیر زیادی در بین مردم ندارند
فصل دوم
2 – 1) مقدمه
2 – 2)تاریخچه
2 – 3)ماهواره یا بشقاب های خانگی
2 – 4)فهرست منابع
2 – 1)مقدمه
و خداوند انسان را آفرید و از روح خود در کالبد او دمید و در تمام اعصار و قرون او را راهنمایی کرد و از دانائیهای خود او را بهره مند ساخت . به او اختراع و اکتشاف را اآموخت تا هماره راهگشای او در فراز و نشیب زندگی اش باشد و بدینگونه انسان پویا برای تکامل هر چه بیشتر خود از عصر حجر تا امروز، روز بروز پلکان ترقی را پیمود و اعصار تاریخ را به نام فتح و راه گشایی های خود نام گذاری کرد. از عصر حجر شروع نمود. سنگ و چوب و طبیعت و حیوانات و سپس آتش را مسخر خویش نمود .زندگی را هر روز با دانایی های خود راحت و راحتتر کرد و تا بدانجا رسید که عصر اتم و عصر فضا را در نوردید و پارا فراتر نهاده عصر کامپیوتر را بنا نهاد . رویاهای دیرین خود را تکامل بخشید و با گامی بلند و فکری برتر از همیشه قدم به عصر ارتباطات نهاد.
و اینک عصر ارتباطات .... تاریخ این روز را به خواب هم ندیده بود. تکنولوژی چون رودخانه ای سهمگین ، تند و پرخروش به پیش می رود. گاهی در مسیری آرام می افتد و گاهی با شدت و خروش هر چه تمامتر سنگهای بزرگ را خرد می کند و برای خود راهی می یابد. در اوج زیبائی و شکوه و روح نوازی ، سهمگین و نابودگر است . زندگی ها را خود دارد. مایه حیات است وآسودگی و در عین حال نابودگر و ویران کننده . انسان در تمام طول تاریخ با اختراعات و اکتشافات خود ، راه را به سوی زیباتر کردن زندگی پیموده است و اینک در عصر ارتباطات ، در اوج قله ی بلند فناوری و دانش ، حیران مانده است که این راه پیموده به کجا می انجامد و چه سرنوشتی در انتظار نسل بشر است .
2 – 2) تاریخچه
حیات اجتماع به انتقال و ارتباط بستگی دارد، بلکه منصفانه است بگوییم اجتماع با انتقال و ارتباط زنده است. " جان دیویی"در حقیقت ، کار با پرتاب اولین ( اسپیوتنیک ) شوروی سابق در اکتبر 1957 شروع شد و به دنبال آن ، فرستادن اولین کپسول حامل انسان به مدار زمین در آوریل 1961 ، و اولین راهپیمایی انسان بر سطح کره ماه در ژوئیه 1969 . در تحقیقات و تجربیات وسیعی که در بیست سال اخیر در زمینه ایجاد شبکه های ارتباطی بین قاره ای به عمل آمده است ، راه را جهت استفاده بیشتر از فضا برای انسان فراهم آورد. (تلویزیون – ماهواره : مجموعه مقالات درباره تکنولوژی آموزشی)
برای اولین بار در سال1960 میلادی بود که ( گاستون برژه ) محقق فرانسوی ، در کنفرانس عمومی یونسکو پیشنهاد کرد ، برای پخش برنامه های آموزشی در مناطق گسترده از امکانات ماهواره های فضایی استفاده شود . از آن زمان ، متخصصان تعلیم و تربیت ، برنامه ریزان ، اقتصاد دانان و مهندسان علوم ارتباطی ، برای طرح برنامه های نوینی که بتواند از ماهواره ها استفاده نماید ، به فعالیت پرداخته اند.
اروپائیان خود ، علیرغم دانش پیشرفته و دسترسی به ابزار جدید تکنولوژیکی، از ماهواره ها درزمینه های مختلف اطلاعاتی و آموزشی استفاده های فراوان برده اند . از جمله این برنامه ها ، تهیه و تنظیم برنامه ماهواره ای جدید "بهنتم" ( دلتا) است که بر اساس تکنولوژی روز به تعلیم و تربیت و اطلاع رسانی استوار است و از حروف اول کلمات انگلیسی برنامه اروپایی آموزش از طریق پیشرفت تکنولوژیکی تشکیل شده است و هدف آن تحقیق و توسعه و بهره برداری از آخرین پدیده های علمی به منظور آموزش و اطلاع رسانی است . غیر از برنامه دلتا ، اروپاییان در ژوئیه سال 1989 میلادی ماهواره( اولمپوس) را که نخستین ماهواره تجربی – آموزشی اروپایی به شمار می رود ، به فضا پرتاب کرده اند . هفت کشور اروپایی در تنظیم و تهیه برنامه های علمی و آموزشی این ماهواره ، همکاری مستمر داشته اند و در فضای اروپا که تکنولوژی ماهواره، اساسا در خدمت تفریح و پرکردن اوقات فراغت به کار گرفته میشود. (اولمپوس) در واقع اولین ماهواره ای است که به بخش برنامه های سطح بالای آموزشی و علمی می پردازد.
در شانزدهمین کنفرانس جهانی آموزش از راه دور نیز که با شرکت چهارصد تن از محققان و استادان دانشگاههای سراسر جهان در آبان ماه 1371 در بانکوک تشکیل شد ، بسیاری از ماهواره ها برای کار آموزی و اطلاع رسانی اختصاص داده بودند .
ماهواره ها یک ابزار تکنولوژیکی – اطلاعاتی مناسب ، برای گسترش تعلیم و تربیت و آموزش از راه دور و انتقال علم و دانش از آسمان به زمین به شمار می روند.
هم اکنون متجاوز از هفت هزار ماهواره، در فضای اطراف زمین در گردش اند. البته تعداد کثیری نیز ، هنوز در تمام ساعات شبانه روز سرویسهای مخابراتی و تلویزیونی بین قاره ای را تامین می کنند. همزمان با این عملیات فضایی ، در سطح کره زمین نیز روز به روز ، بر تعداد آزمایشگاهها و تاسیسات مخابراتی وسیع و مجهز به ماهواره های ثابت ، افزوده می شود. توانایی حاصل از این پیشرفتها ، ظرفیت کاری تجهیزات مخابراتی و ارتباطی را بالا برده و کارآیی شبکه های تلویزیونی و مدارهای تلفنی را افزایش داده است . به طوری که با اطمینان می توان ، قرن آینده را ، «قرن ماهواره ها» نام گذاشت. (تلویزیون – ماهواره: مجموعه مقالات درباره تکنولوژی آموزشی)امروزه در آغاز ورود به هزارة سوم میلادی و همزمان با عصر ارتباطات و اطلاعات ، نیاز بشر به دست یابی به اطلاعات و تکنولوژی های پیشرفتة اطلاع رسانی چندین برابر شده و در این میان نقش وسایل ارتباط جمعی اشکال و جنبه های مختلفی به خود گرفته . ازآنجا که نیازهای بشر گوناگون است و پیچیدگی های جوامع انسانی روزافزون میباشد، وسایل ارتباط جمعی با پیشرفت دانش و تکنولوژی گام های بلندی در جهت برآورده ساختن این نیازها برمی دارند . و در این میان قمرهای مصنوعی ساخت بشر کمک های فراوانی به او در جهت فراهم آوردن این اطلاعات می نمایند.
به هر حال ، امروزه در این حقیقت جای هیچگونه تردیدی نیست که کشورهای جهان سوم ، برای حمایت از فعالیتهای فنی و علمی و بومی خود ، به تکنولوژی اطلاعاتی مناسب نیازمندند . این کشورها ، در حالی که حدود 75% جمعیت جهان را در خود جای داده اند ، فقط 20% در آمد جهانی را فراهم می آورند و از نظر پتانسیل عملی و تکنولوژیک ، سهم آنان حتی به 5% از سهم کل جهان نمی رسد.
مشکلی که در این بین وجوددارد، موضوع تاثیر تکنولوژی جدید ، بخصوص ماهواره ها ، در زمینه های سنتی ، اجتماعی و فرهنگی یک کشور است و شاید اشتباه بیشتر ساکنان کشورهای جهان سوم ، در این باشد که تصور میکنند ، ماهواره ها تنها ، نقش نقل و انتقال دهنده برنامه های تلویزیونی – آن هم از نوع سرگرم کننده و تبلیغاتی آن – را برعهده دارند و با این پندار ، به این پدیده تازه علمی گاه با شک و تردید و گاه با تردید و وحشت، و زمانی با خشم و نفرت می نگرند. در حالیکه ، امروزه ماهواره ها در زیر بنای ساختار ارتباطات و اطلاعات به یک بخش مهم و عمده تبدیل شده اند و هیچ کشور را نمی توان از چنین پدیده هایی بی نیاز دانست.. (تلویزیون – ماهواره: مجموعه مقالات درباره تکنولوژی آموزشی)
2 – 2 – 1)تاریخچه پیدایش ماهواره در جهان
پیشرفت تکنولوژی های جدید ارتباطات دور و محصوصا ماهواره های ارتباطی و کابل های فیبر نوری در طور دو دهه اخیر برای توسعه فعالیت های ارتباطی جهانی امکانات گسترده ای فراهم ساخت. به طور کلی در سه زمینه کنونی امکانات ارتباطی (ارتباطات کامپیوتری، ارتباطات دور و وسایل ارتباط جمعی) که نوعی «مثلث ارتباطات» را به وجود آورده اند دگرگونی های تکنولوژیکی در دو دهه اخیر بسیار پر اهمیت بوده اند. نکته قابل توجه این است که در بسیاری از موارد تاریخ تحقیق در ارتباطات در واقع تاریخ در تأثیرات است که خود نشان دهنده اهمیت تأثیرات در مطالعه ارتباطات است. در طول سال ها مفهوم سازی تأثیرات تا حد زیادی تغییر کرده است. در این تحول سه مرحله کم و بیش مجزا شناسایی شده است: در مرحله آغازی تصور می شود ارتباطات جمعی دارای تأثیرات بسیار نیرومند است که این نظر در سال های میانه دو جنگ جهانی برتری است. اصطلاحاتی نظیر گلوله جادویی با نظریه سوزن تزریق برای توصیف این مرحله آغازین مفهوم سازی از تأثیرات ارتباط جمعی به کار می رود.
مرحله دوم زمانی پدیدار می شود که محققان در باب این تأثیرات به تردید افتادند و شواهدی برای تأیید آنها پیدا نکردند. بسیاری از عبارت هایی مانند نظریه تأثیرات محدود را ذبه کارگرفته اند تا جریان عمده این مرحله را که از پایان جنگ جهانی دوم طول کشید نامگذاری کنند. از آن زمان تاکنون محققان بسیاری از بازگشت به مفهوم رسانه های جمعی نیرومند امروز محققان ارتباطی این دوره از تحقیق را دوره خام دستی و ساده اندیشی به شمار می آورند. (علی دهقان؛ 1376: 126 – 127 )
امروزه بررسی ها و پژوهش ها تحت تأثیر پیشرفت های بیشتر تکنولوژی های ارتباطات و نقش روزافزون آنها در اقتصاد و سیاست و فرهنگ جوامعه ملی و مناسبات جهانی جامعه بین المللی، بسیار پردامنه تر شده اند.
به گونه ای که همراه با افزایش شاخه های تخصصی علوم ارتباطی و از آن جمله ارتباطات سیاسی، ارتباطات سازمانی و ارتباطات توسعه، مطالعات میان رشته ای هم در این باره، گسترش پیدا کرده اند. توجه بیشتر به زمینه هایی چون اقتصاد ارتباطات، مدیریت ارتباطات، برنامه ریزی و سیاست گذاری ارتباطات، حقوق ملی و بین المللی ارتباطات، جامعه شناسی و روانشناسی ارتباطات، تاریخ ارتباطات، جغرافیای ارتباطات و امثال آنها در رشته های مختلف دانشگاهی، نشانه پر اهمیت شدن این نوع مطالعات در جهان کنونی است. بر اثر عمیق تر شدن اندیشه های انتقادی علیه نظام حاکم سرمایه داری جهانی، در داخل کشورهای غربی و همچنین در سرتاسر دنیا، به ویژه جهان سوم، دیدگاه های معمولی قبلی در مورد بررسی ها و پژوهش های ارتباطی، نیز دگرگون شده اند. شیوه های مطالعات و تحقیقات علوم ارتباطات، که در دوره پس از جنگ جهانی دوم، زیر نفوذ شدید برداشت های خوش بینانه محققان و متخصصان امریکایی درباره کاربردها و اثرگذاری های مثبت وسایل ارتباط جمعی در جوامع معاصر قرار گرفته بودند و بیشتر بر روش های تجربی در زمینه تجربی و تحلیل محتوای پیام های ارتباطی، شناخت کمی و کیفی مخاطبان و آثار اجتماعی ارتباطات، استوار شده بودند، از اوایل دهه 1970 بیش از پیش، جنبه انتقادنگری پیدا کرده اند.
به طور کلی درباره تاریحچه ماهواره می توان گفت که نخستین قمر مصنوعی شوروی موسوم به اسپوتنیک که در چهارم اکتبر 1957 میلادی توسط روسیه به مدار زمین فرستاده شد، عصر جدیدی در تکنیک های ارتباطی گشوده و برخی از اولین اقمار مصنوعی ارتباطی که پس از آن به فضا پرتاب گردیدند جنبه آزمایشی داشتند و فقط امواجی را که به سوی آنها فرستاده می شدند، به زمین باز می گرداندند. اینگونه ماهواره ها به ماهواره های منفی معروف شده اند و بهترین نمونه آن ماهواره های بازتاب امریکائی بودند. مدتی بعد ماهواره های ارتباطی واقعی که به منظور تقویت امواج رادیوئی و تلویزیونی ساخته شده بوند و ماهواره مثبت نامیده می شوند، به مدار زمین پرتاب گردیدند. ماهواره های ارتباطی «تله استار» که نخستین آزمایش های آنها در سال 1962 به وسیله دانشمندان امریکایی صورت گرفت، از این قبیل می باشند.
به طور کلی می توان گفت که ماهواره های ارتباطی از لحاظ کاربردهای آن به سه نوع طبقه بندی می شوند:
الف – ماهواره های ارتباطی نقطه به نقطه: زیرا آنها فقط می توانند پیام ها را از یک فرستنده نیرومند به یک ایستگاه گیرنده نیرومند برسانند تا از آن جا برای استفاده عمومی پخش گردند و مهمترین موارد استفاده این قبیل ماهواره بدین قرارند: 1. توسعه ارتباطاتتلفین و تلگرافی 2. انتقال صفحات روزنامه ها 3. تقویت فرستنده های رادیوئی.
ب – ماهواره توزیع کننده: ماهواره های ارتباطی نقطه به نقطه، به سبب ضعف دستگاه های نقویت کننده خود فقط تکرار کننده برنامه های تلویزیونی بین ایستگاه های زمینی بسیار مجهز می باشند و این ایستاگه های برنامه های تکرار شده را از طریق سیم ها با امواج به فرستنده های محلی منتقل می نمایند.
ج – ماهواره ها پخش مستقیم: این نوع ماهواره ها از ماهواره های قبلی بسیار نیرومندتر می باشند و به همین جهت می توانند برنامه های تلویزیونی را در سراسر جهان مستقیما از فرستنده ها به دستگاه های گیرنده شخصی برسانند.
در کل گسترش ارتباطات دو دهه اخیر، گذشته و پشم انداز پیشرفت بیشتر آنها در سال های آینده مسائل گوناگونی پدید آورده اند و نیز تأثیرات قابل توجه می باشد و نیز دولت ها باید در تلاش برای جلوگیری از نفوذ تبلیغاتی دولت های رقیب و همچنین برنامه های خلاف منافی نیز باشند تا به هجوم خاموش این نوع برنامه ها در داخل کشور و مردم دچار دردسر و گرفتاری نکردند. ( علی دهقان؛ 1376: 126 – 127)
2 – 2 – 2)تاریخچه پیدایش ماهواره در ایران
کشور ما ایران که یکی از کشورها وسیع دنیا به شمار می رود (مقام 16 در دنیا) برای تأمین پوشش تلویزیونی و تلفنی دو افتاده و محروم کشور و همچنین توسعه امور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کشاورزی چاره ای جز بهره گیری از امکانات ماهواره ای ندارد. زیرا ارتباط تلفنی و رساندن برنامه های تلویزیونی به روستاهای دور افتاده و جزایر پراکنده و نقاط کوهستانی صعب العبور از طریق نصب دکل یا کابل کشی زمینی در موارد بسیار پرهزینه و در نقای به طور کلی غیرممکن است.
درحال حاضر علاوه بر تأمین نیازهای داخلی برا ی ارتباط با جهان خارج نیز راهی غیر از استفاده از تکنولوژی ماهواره ای وجود ندارد. بر پایه چنین واقعیت هایی است که ایران در آبان ماه سال 1368 (نوامبر 1969 م) به عضویت شبکه بین المللی ماهواره ای «اینتل سنت» درآمده و با تأسیس ایستگاه زمینی قندی (اسدآباد) توانست با اروپا و غرب کرده زمین ارتباط مخابراتی ماهواره ای برقرار کند. (محمد رضا ایوبی؛ 1374)
یک دهه پیش از این آنتن ها و دستگاه های دریافت برنامه های ماهواره ای به کشور ما هم وارد شده اما با گذشت زمانی کوتاه، اکثریت نمایندگان مجلس چهارم با تصویب قانونی استفاده از تجهیزات دریافت برنامه های ماهواره ای را ممنوع اعلام کردند. از آن زمان تا کنون شمار استفاده کنندگان از برنامه های ماهواره افزایش یافته و پیشرفت دانش در زمینه دستگاه های دریافت برنامه های ماهواره ای موجب تسهیل دسترسی به این تجهیزات شده است.
آقای »جان کوکسون« کارشناس سیاسی شبکه خودی »اسکای« تلویزیون انگلیس درباره ماهواره و تکلیف کشوری نظیر ایران اظهار داشته است:
«همچنان که هند سعی کرد با توجه به فرهنگ غنی خود، هجوم امواج را آگاهانهدر خود هضم و بخش های مفید را جذب و غیر مفید را دفع کند و به عبارتی دست به مقابله مثبت با امواج زده است، ایران نیز می تواند چنین هدفی را در پیش گیرد. ایران باید به ابزار روز پیام زبانی از جمله ماهواره مجهز باشید و برای مقابله با این روند، شبکه ماهواره ای اسلامی مربوط به خودش را تهیه کند . مردم کشروهای مسلمان را تغذیه کند. »(همشهری؛ 1373: ص21).
آنتن های ماهواره ای که در ابتدا ایرانیان به کار می گرفتند قارد به دریافت امواج چند شبکه ماهواره ای بیشتر نبود در همان زمان طرح ممنوع بودن به کارگیری آنتن های ماهواره ای در مجلس شورای اسلامی تصیب و قرار شد درآمد حاصل از جریمه متخلفان و تجهیازت کشف شده در اختیار سازمان صدا و سیمای ایران قرار گیرد تا ضمن کامل بودن پوشش شبکه رادیو و تلویزیون خود به تولید آثار جذاب ایرانی و مقابله با پیامدهای بیگانگان بپردازند. این اقدام از همان ابتدار در سطوح مختلفی با مخالفت روبرو شد. نگرش غالب مخالفان آزادی ماهواره در ایران نامناسب بودن برنامه شبکه های ماهواره ای و هدفدار بودن رسانه های کشورها غربی برای تضعیف فرهنگ و هویت دینی جوانان ایران است. اما این نگهابانی ها هشدار ها و ممنوعیت های قانونی نتوانسته است مانع از گسترش بهره بردای از تجهیزات ماهواره ای شود.
ورود تکنولوژی های جدید و کوچک شدن آنتن ها و افزایش شبکه های قابل دریافت نیز بر این شکل دامن می زند. نگرانی مسئولان یارانی هنگامی افزایش یافت که ایرانیان مقیم خارج کشور به عنوان اپوزسیون توانستند با بهره گیری از این امکانات چندین شبکه ماهواره فارسی زبان را راه اندازی کنند و به صورتی مستقیم و قابل دسترس با داخل کشور ارتباط برقرار کنند. دلیل این نگرانی آن است که پیشتر بسیاری از مسئولان امید داشتند به دلیل تنوع زبانی و عدم درک مفاهیم پیام های اراده دشه از سوی شبکه های خارجی این برنامه ها جذابیت چندانی در بین عمومی مردم ایران نداشته باشد. (ایران؛1381: ص 11).
اخیرا کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ضوابط استفاده اشخاص حقیقی از تصاویر تلویزیون ماهواره ای غیر از شبکه های مصوب را تعیین کرد. به موجب مصوب این کمیسیون قرار است یک کمیته کار تعیین شبکه های منطبق با ضوابط معیارهای کشور را انجام دهد. این کمیته موظف است معیارهای ضوابط پخش در حوزه های امنیتی، سیاسی و فرهنگی را ظرف مدت سه ماه از تصویب این قانون تهیه و پس از تصویب های دولت برای اجرا، ابلاغ کند.
براساس ماده یک از این طرح که به تصویب کمیسیون فرهنگی رسید، وزارت پست و تلگراف و تلفن نیز موظف است ظرف مدت 6 ماه با استفاده از فن آوری های جدید نسبت به تدوین مشخصات و ضوابط فنی تجهیزات دریافت از ماهواره متناسب با نیاز کشور اقدام کند (اطلاعات؛ 1381: ص 3).
2 – 3)ماهواره یا بشقاب های خانگی
ماهواره اولین بار در چهارم اکتبر 1957میلادی توسط روسیه به فضا پرتاب شد. استفاده متنوع و مقرون به صرفه بودن این تکنولوژی سبب گردیده است در حال حاضر ماهواره ها مأموریت های متنوعی داشته باشند. بیشترین کاربرد آنها در عرصه هواشناسی مخابراتی، پخش برنامه های تلویزیونی ماهواره ای بیشتر مورد توجه شناخت مردم ما است. شاید به همین دلیل است که مخالفان نظام جمهوری اسلامی عمده ترین تلاش خود را به این بخش معطوف کرده اند. در این میان سؤال های زیادی به ذهن می رسد. بعضی با خوشبینی خطری را احساس نمی کنند و فعالیت این شبکه ها را جدی نمی گیرند و گروهی با تحلیل روند برنامه سازی و پخش آن نسبت به حرکت های این شبکه هاست. لازم است تماشاگر شبکه های ماهواره از خود بپرسد، رویکرد سیاسی این تلویزیون مؤید چیست؟ پر واضح است که گروه های سلطنت طلب که بیشترین شبکه ها را در اختیار دارد، هدفی جز براندازی نظام ندارند. چنانچه در بیشتر برنامه ها مشاهده می شود، مانند دعوت به شورش و تظاهرات علیه نظام، تحریک مردم به جنگ مسلحانه، تحریک کارگران به تحصن، تشویق به تخریب اموال دولتی، تشویق به حمله به مراکز مهم چون صدا و سیما، مجلس، وزارت خانه، ایجاد جو کاذب یا شایع سازی و دروغ پراکنی و بدبینی بزرگ نمایی مشکلات مردم، غلو در پخش اخبار، برجسته سازی ناهنجاری ها و ده ها هدف خرد دیگر که نهایتا ایجاد روحیه یأس و ناامیدی از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را به دنبال دارد.
سؤال بعدی این است که اهداف و استراتژی انها برای ایجاد تغییر در نظام جمهوری اسلامی چیست؟ عمده ترین آنها تغییر نگرش و اعتقادات به مردم نسبت به اسلام است. شاید به همین دلیل بیشترین تبلیغ خود را بر راه اندازی یک نظام سکولار قرار دادند. تبلیغ جدایی دین از سیاست به بهانه لطمه خوردن به اصل دین یکی از برنامه های کلان این شبکه هاست.
دومین تلاش آنها پیگیری موضوع حقوق بشر است. با برجسته سازی اجرای احکام شرعی سعی در بیان ضدیت این احکام با موضوع حقوق بشر است. برجسته سازی اجرای احکام شرعی سعی در بیان ضدیت این احکام با موضوع حقوق بشر دارد.
سومین شگرد این شبکه ها تبلیغ حقوق ویژه گروه های مردم خصوصا بانوان است.
ایجاد تفرقه بین اقوام ایرانی چهارمین خط مشی این شبکه ها به منظور سست کردن اعتقادات مردم ایران است. ایجاد حساسیت قومی با تبلیغ تفاوت های آنان زمینه چنین حرکتی است.
پنجمین حرکت این شبکه ها تبلیغ دین مسیح و کتاب انجیل است. به طور مثال شبکه آزادی در یکی از برنامه های خود به شیوه هتاکانه با بیان اینکه نعوذ بالله خدا مرده است و روزی بر می گردد، به تبلیغ دین مسیح و کتاب انجیل پرداخته است. یکی از مجریان این برنامه ضمن ادعای این که با خدا صحبت کرده و او را نجات داده است به کمک شیوه های کفر آمیز گفته است: «مردم ایران در اسارت مذهبی هستند و ایرانی ها امید زنده ندارند. امید زنده در دین مسیح است. ای مسیح من، تو را خداوند خود می خوانم. آزادی ایرانیان در مسیح است و ...».
اینها و ده ها نمونه مجموعه های فعالیت هایی را تشکیل می دهند که شبکه های مخالف نظام برای شکستن عزم و اراده مردم به کار می گیرند، ولی سؤال جدی تر این است، با وجود سال ها فعالیت و صرف هزینه های کلان چه میزان موفق شده اند و علت شکست آنان چیست؟ با نگاهی کلی می توان گفت که آنها در برنامه های کلان خود با شکست مواجه شدند و هرگز قادر نخاهند بود نظام مقدس جمهوری اسلامی را به دلیل برخورداری از پشتیبانی مردم و ماهیت های اسلامی آنان شکست دهند. اما در برنامه های جزیی و مرحله ای خود ممکن است بر ذهن و فکر و روان جوانان و نوجوانان ما تأثیر بگذارند. لذا هوشیاری خانواده ها در این مرحله به اثبات می رسد. لازم است خانواده هایی که نوجوان و جوان آنها به این شبکه ها دسترسی دارند، آنها را نسبت به اهداف خط مشی و نحوه اداره اینها اگاه کنند. بد نیست بدانیم که این شبکه ها در ماهیت اصلی خود نقاط ضعف جدی دارند. به طور مثال این شبکه ها فاقد یک رهبری قوی واحد خود هستند. با وجود سی شبکه ماهواره ای فارسی زبان که یک ساز خود را می نوازند، اختلاف میان انان هر روز بارزتر می شود. بعضی از انها حتی نسبت به هم مشکوک هستند مثلا شبکه ای مثل «آی تی ان» که به شدت از سیاسی شدن پرهیز دارند به رغم کیفیت نه چندان خوبش توانسته است بخشی از مخاطبان داخلی را جذب کند و به پخش نماآهنگ خانواده های لس آنجلسی و فیلم های قدیمی فارسی غیرسیاسی می پردازد. این شبکه از سوی شبکه هایی نظیر پارس و «ان آی تی» متهم است که نفوذی جمهوری اسلامی است. مشکل بعدی این شبکه ها ساده اندیشی است. اکثر این شبکه ها درک و شعور بینندگان خود را کم می گیرند و قول و قرارهای واهی را در برنامه های خود برای مردم مطرح می سازند. مانند برنامه «هخا». گروه گرایی مشکل بعدی اینهاست. هر یک از آنها تنها در صدد تبلیغ گروه و جناح خود است و سعی دارند بزرگ نمایی کنند و از طرفی برای ندادن کپی رایت برای تهیه برنامه های سایر شبکه ها مدام با همدیگر درگیر شوند.
وابستگی مشکل اسای همه آنهاست. مواضع سیاسی تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان به گونه ای است که با مواضع امریکا و لابی های صهیونیستی کاملا مطابقت دارد. حتی در موضوعات مهمی چون تمامیت ارضی کشورها همه حاضرند معامله کنند. بیهود ه نیست که »سام برون« بک پیشنهاد مصوبه ای مبنی بر کمک 50 میلیون دلار برای مؤسسه ای پیشبرد برای فعالیت های دموکراتیک از جمله رادیو و تلویزیون ماهواره فارسی زبان اختصاص داد.
عمده ترین مشکل در عدم موفقیت این شبکه های توهین به مقدسات است. به طور مثال شبکه ای که فولادوند مدیریت آن را به عهده دارد به صراحت دین اسلام و ائمه اطهار و مقدسات شیعه و مسلمانان را مورد اهانت قرار می دهد.
عدم نزاکت و ادب و اخلاق در گفتار سیاسی و ادبیات قدیمی و کهنه سلطنت طلبی هم از جمله مشکلات آنهاست که سطح این شبکه ها را نازل تر از قبل می کند.
همچنین لازم است که نوجوانان و جوانان ما بدانند که منابع مالی تأمین کننده این شبکه ها علاوه بر کمک های مالی کلان از سوی صهیونست ها و امریکا، آگهی های تجاری و تبلیغی دوبی، برگزاری کنسرت موسیقی، ایجاد فروشگاه های مجازی تلویزیونی و کمک های نقدی مخالفان خارج نشین است (فصلنامه مطالعات سیاسی آشنا؛ 1384: ص 66 – 77).
2 – 4)فهرست منابع این بخش
1. مجموعه مقالات درباره تکنولوژی. تلویزیون – ماهواره.
2. دکتر دهقان، علی. کاربرد نظریه های ارتباطات. 1376. تهران.
3. ایوبی، محمد رضا. بررسی تأثیر برنامه های ماهواره ای و ویدئویی در شمال و جنوب تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد ارتباطات. 1374. دانشگاه آزاد اسلامی – واحد تهران مرکزی.
4. روزنامه همشهری. ماهواره، مبادله یا مقابله. یک مرداد 1373.
5. روزنامه ایران. صدا و سیما از ماهواره عقب مانده. اول خرداد ماه 1381.
6. فصلنامه مطالعات سیاسی آشنا. ماهواره یا بشقاب های خانگی. سال چهاردهم. شماره 118. تیرماه 1384.
فصل سوم
3 – 1) بررسی ماهواره
3 – 2) ماهواره ها، دولت ها و قانون
3 – 3) فهرست منابع
3 – 1) بررسی ماهواره
3 – 1 – 1)ماهواره ها و تأثیر آنها در جهت اطلاع رسانی و ارتباطات
انسان پیشین برای برقراری ارتباط ،حیوانات را دست آموز کرد تا با آنها به جاهای دوردست سفر کند. خط را اختراع کرد و در اعصار بعد با اختراع صنعت چاپ به گام نوینی در تولید و چاپ برداشت . کشتی ها را ساخت و به آب افکند تا با همنوعانش در آن طرف آبها ارتباط برقرار کند. با شروع عصر بخار ، موتور بخار را اختراع کرد و لکوموتیو را وارد زندگی خود ساخت . بزرگترین ساخته دست خود ، برق را به جهانیان هدیه داد و پس از آن رادیو ، و تلگراف . و روزی جوانی در یک خانه ی کوچک با ابزاری ساده سریعترین و راحت ترین وسیله ی ارتباطی جهان یعنی تلفن را بنیان نهاد. انسان دانشمند تلویزیون را اختراع کرد و جهان را در یک صفحه کوچک به تصویر کشید . نادیده ها دیده شد و ناشینده ها شنیده . بدون سفر , دریچه های اطراف جهان به روی مردمان گشوده شد و رازهای نهان از ملل مختلف آشکار گردید . مردم جهان با کشورها و شهرهای دیگر و آداب و رسوم و سنن هم آشنا شدند. رازهای طببعت در اقصی نقاط دنیا برای مردم به تصویر کشیده شد . تلویزیون در جهت آموزش مردم گام بلندی برداشت . اخبار با بالاترین سرعت در انظار مردم مشتاق به نمایش در آمد و همچنین وسیله ی سرگرمی و تفریح خانواده ها نیز گشت و این جعبه ی جادویی در کنار آموزشها ، بدآموزی ها را نیز به دنبال داشت .از سویی دیگر و در راستای جهانی شدن تلویریون ، کشورهای پیشرفته جهان یکی پس از دیگری ، ماهواره هایی ساختند و آنها را در جو زمین مستقر نمودند. ماهواره هایی که در مدارهای خاص خود در گرد زمین جهت اطلاع رسانی با آخرین تکنولوژی برای برآوردن مقاصد گوناگون دولتها و با صرف هزینه های هنگفت ساخته شد تا نیاز بشر را برای دانستن پاسخ تمام سؤالات بی جوابش برآورده سازد. اولین کشورهای سازنده ی ماهواره ها عبارتند از فرانسه - امریکا – شوروی سابق – انگلیس و سپس هند , سوئد و ....
امروزه ، ماهواره ها به بخشی مهم و عمده در زیر بنای ارتباطات و اطلاعات تبدیل شده اند، به طوری که با اطمینان می توان هزاره سوم میلادی را قرن ماهواره ها نام گذاشت . تکنولوژی ماهواره، عاملی قوی برای تغییر و دگرگونی است . این تکنولوژی ، می تواند چون ابزار مفیدی به انسان کمک کند تا با استفاده از آخرین پدیده های عملی ، زندگی دلخواه و آرمانی پربار و پر تلاش داشته باشد.
امروزه ما می دانیم که یافته های علم ، تقریبا در هر ده سال دو برابر می شود و البته اطلاعات همراه آن در این مدت 8 تا 10 برابر افزایش می یابد . برای اینکه این جریان عظیم اطلاعات ، به میلیونها استفاده کننده در جهان به طور درست منتقل شود ، به مجراهای ارتباطی خاصی نیاز است که دارای سرعت مخابره فوق العاده باشند و در اینجاست که ماهواره ها به کمک می آیند و با این تکنولوژی جدید، جریان عظیم اطلاعات به هر جایی از سرزمین که زیر پوشش ماهواره ها باشد ، روانه می شود.
دانشمندان با تعبیه ی تجهیزات ارتباطی فوق مدرن در ماهواره های ارسالی به جو زمین به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز فعالیتی مستمر دارند، این اطلاعات عبارتند از کسب اطلاعاتی از فضا شامل: کهکشانها ، ستارگان و سیارات و اقمار دور و نزدیک آنها ، اینکه آیا آثاری از حیات در آنها یافت می شود یا خیر و اینکه آیا می توان سیاره ای را پیدا نمود که روزی بشر بتواند در آن زندگی کند.
کسب اطلاعاتی از زمین شامل شناسایی انواع گونه های جانوری و گیاهی ، از قطب شمال و جنوب گرفته تا جنگلهای انبوه استوایی و کویرها و مطالعه روی گونه های زیستی عمیق ترین اقیانوسها . از بزرگترین جانوران روی کره ی خاک تا کوچکترین ماهی زیر دریا.
برای کسب اطلاعات راجع به تغییرات جوی شامل پیش بینی تغییرات آب وهوا و دما - پیدایش انواع طوفانها و گردبادها – تشکیل ابرهای گوناگون که هر یک مولد یک نوع شرایط آب و هوایی خاص می باشد و تشکیل باران و برف و خشکسالی و پیش بینی آنها . تخریب و فرسایش خاک ،-جنگلها ، مراتع و آبهای زمینی و زیرزمینی ، حیات و نابودی انواع گونه های زیستی آنها.
ماهواره ها در زمینه پزشکی نیز فراوان به کمک بشر آمده اند. برای مثال : برای بیماران قلبی که دچار عارضه نارسائی قلبی هستند و قلب آنها بدون دلیل خاصی در زمانهای غیر مشخصی ضربان تولید نمی کند یا به عبارتی، دهلیز قلب آنان دچار عارضه شده است ، برای رفع این اشکال از باتری های مخصوصی استفاده می شودکه در ناحیه ای در زیر قفسه سینه نصب می گردد. این باتری ها نیاز دارند تا در زمانهای خاصی اطلاعات جدیدی از کمپانی سازنده دریافت نمایند تا علاوه بر به روز رسانی عملیات قلب بیمار از توانائی های جدید نیز بهره مند گردد، امروزه با پیشرفت تکنولوژی ماهواره ای در امر ارسال اطلاعات، این تغییرات بدون اطلاع بیمار و فقط با ارسال شماره سریال باتری مربوطه و فقط در ابتدای نصب ، از طریق امواج ماهواره های ارسال شده و درطریق امواج بی خطر ماهواره ای توسط بیمار دریافت می گردد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 117 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید