دانلود مقاله گاندی

 

گاندی

 

مهاتما گاندی، سیاستمدار و فیلسوف و نجات بخش کشور بزرگ هند از چنگال استعمار و استثمار انگلستان، در پوربند هند بدنیا آمد، پدرش نایب الحکومه راجه یک بخش از کنی یاوار بود. دوره دبستان را دین شهر گذانید و در شرح حال خود نوشته است: هوش و حافظه‌ام ضعیف بود و نمی‌توانستم بدرستی و سهولت درس‌ها را فراگیرم، بعلاوه تنبل هم بودم.
در 13 سالگی درحال تحصیل بود که با دختری ازدواج کرد و هنوز نوزده سالش نشده بود که چهار فرزند داشت. پس از تحصیلات متوسطه در 1888 به انگلستان رفت و در شهر لندن در رشته حقوق، علوم اجتماعی و سیاسی تحصیل و در 1891 به میهن مراجعت و وکالت کرد. و در 1892 به آفریقای جنوبی رفت و بکار وکالت پرداخت و بانتشار مجله‌ای اقدام و حمایت از هندیان تحت ستم آن سامان نمود. تا این که به هند بازگشت و در 1921 اختیارات کامل کنگره ملی هند را در دست گرفت و از راه مبارزه منفی و تحریم کالاهای انگلیسی و ایجاد اعتصاب غول استعمار را بلرزه در آورد و در همین زمان بود ( مارس 1922 ) که حکومت به توقیف او عزم کرد. هیچ مقاومتی نکرد و به انتخاب وکیل تمایلی نشان نداد و هیچ در مقام دفاع برنیامد. هنگامی کهدادستان او را متهم کرد و گفت به جهت پیامهای خود مسئول شورش سال 1921 است، گاندی با عبارتی پاسخ گفت که ناگهان به ذورة افتخار و شرافت رسید:
من میل دارم همة آن نکوهشهای دادستان فاضل را که به جهت وقایع بمبئی و مدرس و چوری چاری برگردة من بار کرده است بپذیرم. برای من که بارها در این کار ژرف نظر کرده‌ام و شبان پیاپی در این اندیشه به خواب رفته‌ام، غیر ممکن است که خود را از این جرائم شیطانی برکنار بدانم … مدعی العموم فاضل کاملاً حق دارد که می‌گوید مردی همچو من که مسئوولیت می‌شناسد مردی که از تعلیم و تربیت بهرة فراوان برده… باید از عواقب همة این اعمال باخبر می‌بود من می‌دانستم که با آتش بازی می‌کنم و تن به مهلکه دادم، و اگر آزادم گذارند باز به چنین کار بر می‌خیزم. بامداد امروز چنین احساس کردم که اگر این سخنان را که اکنون در محضر دادگاه گفتم نگویم در انجام وظیفه کوتاهی کرده‌ام.
من میل داشتم از عنف بپرهیزم. اکنون هم می‌خواهم از عنف خودداری شود. عدم شدت و عنف نخستین اصل مذهب من است آخرین اصل مذهب من نیز چنین است. اما من باید راهی برمی‌گزیدم. یا بایست به نظامی تن می‌دادم که به کشور من لطمه‌های جبران ناپذیر زده، یا تسلیم خطر خشم دیوانه‌وار مردم می‌شدم که چون از لبان من برحقیقت آگاهی می‌یافتند ناچار خیزش می‌کردند. من می‌دانم که ملت من گاه سر به دیوانگی نهاد. از این رهگذر سخت متاسفم و لذا من اکنون اینجا هستم و آمادة لبیک و در کمال مسرت حاضر به تسلیم در برابر شدیدترین مجازات‌های آن عمل که به اعتبار قانون جنایت عمدی است و به عقیده من بالاترین وظیفة تمام اهالی کشور است.
قاضی در کمال تاسف گفت که باید او را به زندان افکند. آنهم مردی را که میلیون‌ها هموطن یک وطن‌پرست بزرگ و رهبر عظیم‌الشان می‌دانند قاضی تصدیق کرد که حتی مخالفان هم گاندی را مردی صاحت آرمان‌های بزرگ و زندگی شرافتمندانه و پاک می‌شناسند قاضی او را به شش سال حبس محکوم کرد گاندی را به زندان مجرد افکندند ولی هیچ شکایتی نکرد می‌نویسد من دیگر زندانیان را نمی‌بینم گرچه بواقع نمی‌دانم معاشرت من چه زیانی به آنها می‌رساند اما خوشحالم طبع من به تنهائی میل دارد من آرامش و سکوت را دوست دارم اکنون فرصت پرداختن به آن مطالعات را دارم که در جهان خارج از آن‌ها غفلت کردم با پشتکار تمام به خواندن آثار بیکن ـ کارلایل ـ راسکین ـ امرسون ـ تورو و تولستوی پرداخت و ساعت‌های متوالی در آثاربن جونسون و والتر سکات آرامش دل می‌یافت. بهاگاواد ـ گیتارا بارها خواند. زبانهای سانسکریت و تامیل و اردو را خوب فرا گرفت تا نه تنها به محققان نامه بنویسد بلکه به ـ تواند با تودة‌ مردم سخن بگوید. برای شش سال مدت زندان خود یک برنامة مفصل مطالعه و تحقیق تدارک کرد، و در کمال وفاداری آنرا باجراگذارد تا حادثه‌ای پا درمیان نهاد. معمولاً می‌نشینیم و با سر ـ زندگی یک مرد جوان بیست و چهار ساله کتاب می‌خوانم و پنجاه و چهار سال سن و مزاج علیل خود را فراموش می‌کنم.
در 1924 بیماری آپاندیس موجب رهائی اوشد، ویک داروی باختری ، که گاندی اینهمه آنرا نکوهش میکرد، از بیماری نجاتش داد 000 نقل از کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت- هند و همسایگانش- ترجمه مهرداد مهرین.

در 1925 بعلت عدم اطاعت برخی از پیروانش مدت 7 روز روزه می‌گیرد ودر 1927 با مالیات نمک مبارزه منفی می‌کند. در 1928 باعث صدور قطعنامه‌ای در کنگره هند می‌شود که در عرض یکسال باید به هند استقلال داده شود. در عیر اینصورت سراسر هند بمبارزه با انگلستان برخواهد خاست. در 1930 عملاً همراه 70 نفر با برداشتن نمک از دریا بمبارزه می‌پردازد و بزندان می‌افتد و در ژانویه 1931 آزاد می‌شود و دراوت همانسال برای شرکت کنفرانسی به لندن می‌رود در راه رومن رولان نویسنده مشهور و موسولینی سیاستمدار ایتالیائی را ملاقات می‌کند. در 1933 بخاطر آزادی نجس‌ها 21 روز روزه می‌گیرد.در 1935 گاندی سخت ضعیف می‌شود. در 1937 برای مبارزه منفی با انگلستان روزه می‌گیرد در 1940 انگلستان در هند به سربازگیری می‌پردازد. گاندی با آن مخالفت می‌کند. در 1942 با انگلستان راجع به استقلال هند مذاکره می‌کند. در 1947 انگلستان مذاکرات بی‌نتیجه‌ای با گاندی انجام می‌دهد و در 1948 در معبد بیرلابدست هندوی متعصبی کشته می‌شود. از کتاب مهاتما گاندی ـ مهرداد مهرین موهن دس کرمچند گاندی در 2 اکتبر 1869 بدنیا آمد، خانه‌ای از پاره سنگهای درشت پیکر که بربام آن کلاه فرنگیهای بلندی برپا داشته بودند.
موهن دی در سیزده سالگی کاستوربا را به زنی گرفت. آن دو، که در یک سال بدنیا آمده بودند،‌ از پنچ سالگی نامزد بودند. آشنایی زودرس او با زن، و عشق آتشین او به کاستوربا برشم اخلاقی و استعدادهای معنویش پرده کشید و حتی وی را از آمیزش با راهبان و برهمنانی که به دیدار پدرش می‌آمدند،‌روگردان ساخت. ساده‌تر بگوییم نگذاشت که به رامایانه‌ی تولسیداس، حماسة بزرگ فلسفی، گوش دهد. شبی که پدرش در واپسین دم زندگی بود، موهن دس بالینش را به قصد لذایذ بستر زناشویی ترک گفت؛ زمانی که او را فرا خواندند، کار از کار گذشته بود. این واقعه تاکنه وجود تکانش داد.
برادرانش که مردان دانا و نیکی بودند هرگز نخست وزیر پوربندر نشدند، چون در مدارس جدید درس نخوانده بودند؛ اکنون که انگلیسها در هند جایگزین شده بودند دست کم می‌بایستی وکیل دادگستری بود تا بتوان شانس نخست وزیری پیدا کرد. از اینرو، قرار شد جوان را به لندن فرستند تا درس حقوق بخواند و این فراق مایة دریغ و درد همسر جوان و همة خانوادة او شد. از وی خواستند عهد کند که هرگز به گوشت و می وزن نزدیک نشود تا از گزند تمدن غرب ایمن بماند.
وی که بر اثر ترک خاک هند و عبور از آبهای تیره‌گون از تیره و صنف خود خارج شده بود،‌ در ماه سپتامبر سال 1888 به لندن رسید و قریب سه سلا در جهان شگفت انگلستان عصر ویکتوریا گذراند، در آنجا که سوسیالیستها و امپریالیستها،‌گیاهخواران و اعضای انجمنهای مخالف آزمایش روی جانوران،‌خدانشناسان و حکمای الهی،‌ هواداران و مخالفان تنظیم موالید در کنار هم به سر می‌بردند. چند زمانی تلاشهائی کرد تا جنتلمنی انگلیسی شود. سنجیده سخن گفتن آموخت، درس رقص گرفت و به فراگیری زبان فرانسه پرداخت. لیکن این کوششها حاصلی نداشت. پس همة این طرحها را به کناری نهاد،‌ به قناعت و سادگی زیست و وجود خویش را وقف یادگرفتن زبان لاتینی و تحصیل حقوق کرد.
موهن دس چون گیاهخوار بود فرصت یافت تا با زنان و مردان غریب الاطوار گوناگونی برخورد کند که سرشار از غیرت و تعصب بودند و می‌پنداشتند که این تغییر کم اهمیت رژیم غذایی نشانة آغاز عصر نوی برای جهان تشری خواهد بود و شاید آن را به سوی خدای حقیقی رهنمون خواهد شد. وی به عضویت جمعیت گیاهخواران لندن برگزیده شد لیکن چندان کمر و بود که هر چند مشتقانه در جلسات آن حضور می‌یافت تقریباً هرگز نتوانست سخنرانیی ایراد کند. از شهر پاریش که نمایشگاه جهانی در آن برپا بود و از برج ایفل و رستوران آن دیدار کوتاهی کرد و سپس دوباره به لندن آمد و اجازة وکالت دادگستری گرفت و در سال 1891 به هندوستان بازگشت.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   11 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله گاندی


دانلود مقاله عوامل موثر در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه

 

 

 

عوامل موثر در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه
و معرفی مدل مناسب جهت ارزیابی تاثیر عوامل بر FDI

 


چکیده
سرمایه گذاری مستقیم خارجی FDI نیروی محرکۀ جهانی و یک موتور مهم رشد اقتصادی می باشد. کشورهای در حال توسعه به اندازۀ کشورهای توسعه یافته جذب FDI را بخاطر مزایای زیادش برای پیشرفت اقتصادی جستجو می کنند. FDI نه تنها می تواند به یک اقتصاد سرمایه آورد بلکه شناخت، تکنولوژی و مهارت را انتقال می دهد و به همان اندازه اشتغال و تجارت را ایجاد می کند. با این حال در بررسی اهمیت تشویق برای پس انداز و به تبع آن سرمایه گذاری داخلی ، واردات تکنولوژی از کشورهای توسعه یافته، سرمایه گذاری مستقیم خارحی (FDI) یک نقش مهمی را در نیل به رشد اقتصادی سریع در کشورهای در حال توسعه می تواند بازی کند.
در بررسی های به عمل آمده می توان به این نتیجه رسید که همانگونه که FDI اساساً به کشورهای در حال توسعه کشورهای روی می آورد ولی متاسفانه اغلب این کشورها مقاصد مساعدی برای جذب FDI نیستند. به علاوه، در میان کشورهای در حال توسعه تعداد معدودی کشور از قبیل چین، هندوستان، نیجریه و سودان عمدتاً کشورهای گیرندۀ FDI می باشند. بقیۀ کشورهای در حال توسعه به سادگی یا تاثیر FDI را در رشد و توسعه اقتصادی نادیده می گیرند و یا هیچ اقدامی در راستای مساعد سازی زمینه جذب FDI انجام نمی دهند .در این مقاله با استفاده از اطلاعات مربوط به میزان جذب FDI در برخی کشورهای در حال توسعه سعی دارد عواملی را شناسایی کند که موجبات جذب FDI در کشورهای در حال توسعه باشد. بر اساس یک بحث مقایسه ای با متمرکز شدن روی این موضوع که چرا بعضی کشورها در جذب FDI موفق هستند در حالیکه کشورهای دیگر چنین نیستند، مقاله نشان می دهد که کشورهایی با GDP بزرگتر و نرخ رشد GDP بالاتر، تناسب بالاتری از تجارت بین المللی دارند و در جذب FDI موفق می باشند.
کلمات کلیدی :
FDI ، کشورهای در حال توسعه، کشور با درآمد کم، کشور با درآمد پایینتر از متوسط

 

مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه: تجزیه و تحلیل قیاسی

 

کاملاً مشخص است که سرمایه گذاری مستقیم خارجی با ارائه سرمایه ، تبادل ارز خارجی ، انتقال تکنولوژی و افزایش میزان رقابت و دسترسی به بازارهای خارجی (گزارش بانک جهانی، 1999، کریسپو و فونتورا 2007 رومیر، 1993) موجب تحقق منافع اقتصادی در کشورهای دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی می شود. بنابراین، کشورهای در حال توسعه که نیاز سرمایه گذاری در آن ها در مقایسه با میزان پس انداز داخلی آن ها بیشتر است می توانند در بخش های اولویت دار سرمایه گذاری کنند و با وارد کردن سرمایه از بخش های خارجی به شکل سرمایه گذاری مستقیم به رشد اقتصادی سریع برسند. مزایا و منافع سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه نا مشخص و مبهم نیست. چون اغلب کشورهای در حال توسعه برای جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی با همدیگر رقابت می کنند و نظام ها و سیاست های اقتصادی خود را آزاد می سازند و بسته های تشویقی از جمله تخفیف مالیات، تجارت آزاد، تعیین مناطق اقتصادی آزاد و ویژه و بسته های تشویقی برای سرمایه گذاران خارجی پیشنهاد می نمایند. برای مثال، در سال 1997، کلاً 76 کشور در 151 سیاست و فرآیند مربوطه به جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی تغییرات اساسی به منظور رقابتی نمودن فضای کسب و کار انجام دادند. 89 درصد این تغییرات به منظور ایجاد یک محیط دوستانه برای سرمایه گذاری مستقیم خارجی انجام شد. اما چند استثنا وجود داشت، بسیاری از کشورهای در حال توسعه در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی خیلی موفق نیستند بنابراین، این سوال همیشه مطرح می شود که چه چیزی جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی را تعیین می کند؟
آتوکورلا (2009 و Athukorala) در یک مقاله که در حاشیه مجله تحقیق اقتصادی کاربردی منتشر شد بیان کرد که سوال مربوط به مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی یک موضوع چند بعدی است چون انگیزه های مختلفی در بین تصمیمات سرمایه گذاری کشورهای خارجی و مؤسسات چند ملیتی وجود دارد. برای مثال، برخی از مؤسسات و شرکت های چند ملیّتی بازارهای داخلی بزرگ را جستجو می کنند و برخی از آن ها، منابع طبیعی را جستجو می نمایند. به عبارت دیگر، برخی از مؤسسات و شرکت های چند ملیّتی به راحتی می خواهند طرح های خود را طوری طراحی کنند که هزینه تولید خود را کاهش دهند و با بازار جهانی ارتباط قویتری داشته باشند. بنابراین، ایجاد شرایط جهت فراهم سازی مشخصه های مهم مدنظر در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی ممکن است چند گانه باشد. در حقیقت، تحقیق در مورد سرمایه گذاری مستقیم خارجی برای تعیین مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی روز به روز پیچیده تر می شود. (نیونین کامپ و اسپاتز، 2002؛ باندیرا و وایت، 1968؛ اسکمیتز و بیری، 1972؛ روت و احمید، 1979؛ تورسی، 1985؛ اسکنیدر و فری، 1985؛ پتروکیلاس، 1989؛ ویلر و مودی، 1992؛ جون و سینگ، 1996). اگر چه برخی از متغیرهای اقتصادی از جمله میزان تولید نا خالص داخلی و رشد آن صرفنظر از سایر متغیرهای اقتصادی ـ اجتماعی به عنوان مشخصه های مهم سرمایه گذاری مستقیم خارجی در نظر گرفته شده اند اما نقش محیط تجاری در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی هنوز نا مشخص است و گاهی اوقات هم نقش محیط تجاری در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی دقیق و شفاف پیش بینی نمی شود. در نتیجه، یافته های تجربی در مورد مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی کاملاً نا منظم هستند و گاهی اوقات گمراه کننده می باشند. بنابراین باید تحقیقات تجربی زیادی در مورد متغیرهای کاملاً مشخص و تعیین شده صورت بگیرد و داده ها و اطلاعات جدیدی به دست آید تا مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی کاملاً مشخص شود.
در این زمینه، هدف این مقاله آن است که با بررسی نتایج حاصل از تحقیقات انجام گرفته فاکتورها و عوامل اساسی را که در جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه تحت تأثیر قرار می دهند را شناسایی نماید. این مقاله از داده¬ها و اطلاعات مربوط به دوره 2007ـ2005، 68 کشور در حال توسعه آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین استفاده می کند که قبلا نیز در مقالات مختلف از ابعاد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
بقیه قسمت های این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش 2، روندهای جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در جهان و کشورهای در حال توسعه نمونه را ارائه می کند. بخش 3 سه فرضیه قابل تست را در تعیین مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه مطرح می¬کند. این بخش همچنین مواد و روش تحقیق را هم شامل می شود و نتایج تحقیقات مختلف نیز در این بخش مورد توجه قرار خواهد گرفت و نهایتاً، خلاصه و مجموعه ای از یافته ها و آثار و نتایج سیاسی در بخش 4 ارائه خواهد شد.

 

2. روندهای جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی
2-1. کشورهای در حال توسعه، گیرنده های اصلی سرمایه گذاری مستقیم خارجی نیستند.
روند تجزیه و تحلیل جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی نشان می دهد که کشورهای توسعه یافته بهترین گزینه برای سرمایه گذاری مستقیم خارجی هستند اما کشورهای در حال توسعه گزینه مناسبی نیستند. جدول 1 نشان می دهد که در سال 2007، کل جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی در جهان 1833344 میلیون دلار آمریکا بود که از آن مقدار، فقط 3/27 درصد به کشورهای در حال توسعه اختصاص داشت و بقیه به کشورهای توسعه یافته جریان یافت. (کنفرانس تجارت و توسعۀ سازمان ملل، 2009). علاوه بر این، از سال 1997، سهم کشورهای در حال توسعه در سرمایه گذاری مستقیم خارجی کاهش یافته است. همانطور که ستون آخر جدول 1 نشان می دهد، در این دوره، سهم کشورهای در حال توسعه در سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تدریج کاهش می¬یابد.
در سال 1997، کل سهم کشورهای در حال توسعه در سرمایه گذاری مستقیم خارجی، 40 درصد بود که در سال 2007، این مقدار به 27 درصد کاهش یافت.
اما در دوره زمانی بلند مدت ، کل جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای در حال توسعه به مقدار زیاد افزایش یافته است. این جدول همچنین نشان می دهد که بین روندهای جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در جهان و کشورهای توسعه یافته یک رابطه یک به یک وجود دارد چون جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی در جهان و در کشورهای توسعه یافته در یک طرح مشابه و یکسان نوسان پیدا می کند. به عبارت دیگر، جدول 1 نشان می دهد که روند جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای در حال توسعه تقریباً ثابت می باشد و تا اینکه در سال 2003، این جریان سرمایه گذاری با جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در جهان ارتباطی ندارد. بعد از سال 2003، مشاهده می شود که جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای در حال توسعه بطور ثابت افزایش می یابد.

 

جدول 1: روندهای جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی در سال 2005ـ1997 (در واحد میلیون دلار آمریکا)

منبع: کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل، گزارشات سرمایه گذاری جهان، 2003، 2005، 2009

 


2-2. کشورهای در حال توسعه آسیایی مورد توجه سرمایه گذاران خارجی هستند.
جدول 1 نشان می دهد که کشورهای در حال توسعه در مقایسه با کشورهای توسعه یافته در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی کاملاً کُند عمل می کنند. از همه مهم تر اینکه، عملکرد کشورهای در حال توسعه در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی کاملاً نا موزون است. کشورهای در حال توسعه آسیایی در مقایسه با کشورهای در حال توسعه آفریقا و آمریکای لاتین در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی موفق تر هستند. شکل 1 این حقیقت را نشان می دهد. شکل 1 نشان می دهد که ازسال 1997 تا 2003، روند میزان جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به آسیا و کشورهای در حال توسعه آمریکای لاتین تقریباً به یک اندازه است. اما از سال 2003، جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای در حال توسعه آسیایی در مقایسه با آمریکای لاتین به مقدار قابل توجهی افزایش یافته است. به عبارت دیگر، کشورهای در حال توسعه آفریقا همیشه در مقایسه با کشورهای در حال توسعه آسیا و آمریکای لاتین در همان دوره کمتر مورد توجه سرمایه گذاران خارجی قرار گرفته اند.

شکل 1: روند جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین

 


2-3. در میان قاره ها، کشورهایی که درآمد سرانه متوسط دارند بیشتر مورد توجه سرمایه گذاران خارجی هستند.
شکل 1 نشان می دهد که کشورهای در حال توسعه آسیا نسبت به کشورهای در حال توسعه آفریقا و آمریکای لاتین در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی موفق تر هستند. از همه جالبتر اینکه، در هر قاره، تنها کشورهایی که درآمد سرانه متوسط دارند موفق تر بوده اند. جدول 2، این الگوی نا برابر جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای در حال توسعه را نشان می دهد.
این جدول، بیشترین و کمترین سرمایه گذاری در کشورهای دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین در سال 2007 را نشان می دهد. در آسیا، کشور چین، موفق ترین کشور دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی در سال 2007 می باشد و نپال هم کمترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی می باشد. در سال 2007، چین به تنهایی 56/4 درصد از سرمایه گذاری مستقیم خارجی جهان را به خود اختصاص داده است و از کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی 28 درصد آن به آسیا و منطقه اقیانوسیه و 71/16 درصد کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تمام کشورهای در حال توسعه راه یافت. در سال 2007، نپال تنها 6 میلیون دلار آمریکا سرمایه گذاری مستقیم خارجی داشت. در سال 2007 نیجریه بیشترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی در قاره آفریقا بود. این کشور تقریباً 24 درصد سرمایه گذاری مستقیم خارجی آفریقا و 5/2 درصد کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی کل کشورهای در حال توسعه را دریافت کرد. کمترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی سال 2007 آفریقا، کوموروس بود که تنها 1 دلار آمریکا سرمایه گذاری مستقیم خارجی داشت. در آمریکای لاتین اِل سالوادور بیشترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی 2007 بود که 21/1 درصد کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی آمریکای لاتین در سال 2007 را دریافت کرد. کمترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی آمریکای لاتین در سال 2007، هائیتی بود که تنها 75 دلار آمریکا سرمایه گذاری مستقیم خارجی داشت.

 

جدول 2: کشورهایی در سراسر قاره ها که بیشترین سرمایه گذاری مستقیم خارجی را دریافت نموده¬اند.

یافته مهم این است که تمام کشورهای دریافت کننده بیشترین سرمایه گذاری مستقیم خارجی در میان قاره ها کشورهایی بودند که درآمد سرانه متوسط دارند و تمام کشورهایی که کمترین میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی را داشته اند کشورهایی بودند که درآمد کمتری دارند.

 

3. زمینه تئوریکی، فرضیه ها و تشخیص مدل
شکل 1 و جدول 2 کاملاً نشان می دهند که کشورهای آسیایی در مقایسه با کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و کشورهایی با درآمد سرانه متوسط نسبت به کشورهایی که درآمد کمتر دارند بیشترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی هستند.
این سوال مطرح می شود که چرا کشورهای آسیایی و کشورهایی که درآمد سرانه متوسط دارند در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی موفق هستند؟ فاکتورها و عوامل اصلی که جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی را تعیین و مشخص می کنند کدامند؟
بحث تئوریکی اصلی در مورد مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی با یک سوال ساده در مورد دلیل سرمایه گذاری سرمایه گذار خارجی در سایر کشورها شروع می شود. تصمیم سرمایه گذار خارجی به سرمایه گذاری در یک کشور خارجی اساساً به بازده سرمایه گذاری سودمند بستگی دارد.
(کیندا، 2010) این سود (II) عبارت است از تفاوت بین درآمد کل (TR) منهای هزینه کل (TC) که (II) را می توان به شکل یک تابع به صورت زیر نوشت:
II = f (P , Q , TC)
TC = IC + OC + HC ,
dII / dP , dII / dQ > 0 dII / dIC , dII / dOC , dII / dHC <0
P = قیمت محصول که در اصل در بازار رقابتی تعیین می شود.
Q = بازده
TC = هزینه کل
IC = هزینه ورودی به عنوان مثال هزینه حمل، زمین، نرخ سود و هزینه مواد خام و حامل های انرژی ( برق، گاز، آب )
OC = هزینه های عملیاتی. این هزینه هم هزینه های مالی و زمانی از جمله پول و زمان لازم برای دریافت
گواهی صادرات و واردات و تجارت و پول و زمان لازم برای دریافت گاز، آب و برق و زمین و معامله و هزینه های حمل و نقل را شامل می شود.
HC =
هزینه پنهان. این هزینه عبارت است ¬از¬تفاوت بین زمان و پول که توسط دولت مشخص می¬شود و زمان و پولی که در حقیقت توسط سرمایه گذاران صرف می شود. این هزینه شامل هزینه های حاصله میشود.
در یک کشوری که سرمایه گذاران خارجی، تجارت خود را با هزینه کم انجام می دهند و در یک مقیاس کلی و در یک قیمت رقابتی محصول تولید می کنند. میزان سود بیشتر خواهد بود. این بدان معناست که متغیرهایی که سود را تعیین می کنند می توانند جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به یک کشور خاص را هم تعیین کنند. بنابراین ما می توانیم تابع را به یک شکل خلاصه تر و به صورت زیر بنویسیم:
(2) FDIit = f (P , Q , TC) -----
با جایگزین کردن TC = IC + OC + HC در معادله (2) می توان آن را به صورت زیر بازنویسی کرد:
(3) FDIit = f (P , Q , IC , OC , HC) -----
i و t به ترتیب کشور خاص و سال را نشان می دهند.
شکل کوتاه شده تابع FDI در معامله (3) بطور مشخص فاکتورهایی را نشان می دهد که جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای میزبان را تحت تأثیر قرار می دهند. طبق معادله (3)، سرمایه گذاران خارجی ترجیح می دهند که در کشورهایی سرمایه گذاری کنند که آن ها می توانند مقدار زیادی محصول را با هزینه کم تولید کنند. براساس معادله (3) ما سه فرضیه را می توانیم بیان کنیم تا فاکتورهایی را که جریان ورود مستقیم سرمایه گذاری خارجی به کشورهای میزبان را تحت تأثیر قرار می دهند را شناسایی و تعیین کنیم و به این سوال که چرا کشورهای آسیایی و کشورهایی با درآمد سرانه متوسط در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی موفق هستند پاسخ دهیم.
وضعیت اقتصاد و نرخ رشد اقتصادی، جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به یک کشور خاص را تحت تأثیر قرار می دهد. اقتصاد بزرگ و رشد اقتصادی سریع، اقتصادهای بزرگ را به وجود می آورد و هزینه های حمل و نقل و بازاریابی محصول را کاهش می دهد چون محصولات اغلب در کشور میزبان فروخته می شود. در حقیقت، کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (2000 و 1998) یک گروه از سرمایه گذاران خارجی را طبقه بندی می کند که بیشتر مایلند در کشورهای خارجی سرمایه گذاری کنند تا بازار داخلی ایجاد نمایند. سرمایه گذاران خارجی که این بازار را جستجو می کنند و به دنبال آن هستند ترجیح می دهند در کشورهایی سرمایه گذاری کنند که بازار داخلی بزرگ و نرخ رشد اقتصادی سریعی دارند. این سرمایه گذاران خارجی می توانند علی رغم فروش محصولات در اقتصاد میزبان بخشی از تولیدات خود را به کشورهای دیگر صادر کنند. این بدان معناست که کشوری که بازار داخلی آن کوچک است اما از طریق تجارت بین المللی به بازار جهانی مرتبط است میتواند اقتصادهایی مشابه اقتصادهای کشورهایی با بازار داخلی بزرگ برای سرمایه گذاران خارجی تولید کند. بنابراین، ورود به بازار جهانی می تواند ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی را تعیین و مشخص کند. شاید، تعداد کمی از اقتصادهای کوچک نظیر هنگ کنگ و سنگاپور به دلیل راهیابی و ورود به بازار جهانی مقدار زیادی سرمایه گذاری مستقیم خارجی را دریافت می کنند. (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل، 2009). بنابراین بهتر است که فرصیه زیر را مطرح کنیم:
فرضیه 1 ← کشورهایی که تولید نا خالص ملی آن ها زیاد است و نرخ رشد تولید نا خالص ملی آنها بیشتر است و از طریق تجارت بین المللی به بازار جهانی دسترسی و راهیابی زیادی دارند ( احتمالاً) در مقایسه با سایر کشورها در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی موفق هستند.
سرمایه گذاران خارجی ترجیح می دهند در کشورهایی سرمایه گذاری کنند که هزینه مواد اولیه، هزینه¬های عملیاتی و هزینه های پنهان آن ها کم است چون این نوع سرمایه گذاری سود بیشتری دارد.
کشورهایی که دارای نیروی کار ماهر می باشد و کامل های انرژی در آنها ارزان است و کشورهایی که زیر ساخت های آن ها مثل جاده، تسهیلات گمرکی و بندری، تلفن و اینترنت بهبود یافته است هزینه تجارت و کسب و کار را به مقدار زیاد و بطور منفی تحت تأثیر قرار می دهند. بنابراین، وجود نیروی کار ارزان و ماهر و وجود انرژی و برق ارزان قیمت و فراهم بودن زیر ساخت های لازم ؛ جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی را تحت تأثیر قرار می دهد و میزان هزینه را کاهش می دهد. (کنفرانس توسعه و تجارت، 1998؛ کیندا، 2010)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله عوامل موثر در جذب  سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه


دانلود مقاله مقایسه استانداردحسابداری بین المللی شماره7

 

مقایسه استانداردحسابداری بین المللی شماره7 با استاندارد حسابداری شماره2 ایرانچکیده :
سیستم حسابداری نقش عمده و بزرگ در ادارة امور مؤسسات و راهنمایی مدیران آنها و بسیاری دیگر از مردمی که با مسائل اقتصادی یک اجتماع در تماس هستند بعهده دارد ، یک سیستم حسابداری فارغ از اندازه و نوع آن مانند هر سیستم دیگر از مجموعه ای از عوامل که نظام ارتباطی مشخص دارند تشکیل می شود . مهمترین عامل و یا در واقع عامل مسلط در هر سیستم حسابداری نیروی انسانی شاغل در آن است که یک سیستم را موفق یا نا موفق می کند . این نیروی انسانی شاغل در سیستمهای حسابداری دستگاهها ی مختلف و یا به عبارت دیگر حسابداران در معنای عام علاوه بر درستکاری ، امانت و پشتکار باید از تخصص مهارت وتجربه لازم برای پرداختن به کار حسابداری بر حسب سطح شغل ، وظایف و مسئولیت ها ونوع عملیات مؤسسه برخوردار باشند . مهمترین عملکرد یا وظیفه یک سیستم حسابداری عملکرد اطلاعاتی است و هر سیستم حسابداری باید اطلاعات موجود درباره معاملات عملیات مالی ورویدادهای دارائی اثر مالی بر یک مؤسسه را گرد آوری نماید، ثبت کند ودر گروه های همگن طبقه بندی کند وبالاخره گزارشهای را فراهم کند که تصمیم گیرندگان مختلف درباره یک مؤسسه یا سازمان بتوانند بر مبنای آن آگاهانه تصمیم بگیرند. (مرادزاده فرد، مهدی (1388))
اگر اطلاعاتی که در جریان فعالیت ها ی یک سازمان فراهم می آید به شکل مطلوب ارائه شود برای تصمیم گیری های مختلف فایده چندانی ندارد . بنابراین تصمیماتی که توسط اداره کنندگان یک سازمان و یا توسط اشخاص ذیحق و ذینفع درباره یک مؤسسه گرفته می شود بسیار متنوع و متعدد است . مدیران در سازمان در پی آن هستند که با حداقل امکانات، حداکثر استفاده و مطلوبیت را از آن سازمان خود نمایند. یکی از ابعاد بسیار مهم یک سازمان در حال حاضر شیوه بکارگیری از دارائیهای موسسه است و همچنین می‎دانیم که قسمت عمده‎ای از دارائیهای موسسات در موجودیهای انبار آن نهفته و انباشته شده است و مدیریتهای مالی، تدارکات و انبار در پی آن هستند تا بهترین ترکیبی که متضمن حداکثر سود یا حداقل هزینه برای موسسه باشد را معین بنمایند. سازمانها به علت عدم دسترسی به اطلاعات درست و به موقع از میزان و نوع موجودی‎های انبار قادر به تهیه و تدارک مایحتاج با صرفه کامل نیستند و آنگاه دچار مشکلاتی در این زمینه خواهند شد. و در جستجوی متخصصان انبارداری نیز غالباً به افراد بدون آمادگی و معلومات برخورد می‎نمایند و چون تکامل در این زمینه بدون کاربرد روشهای نوین و فنون پیشرفته علمی نخواهد بود لزوم این افراد مطلع و حرفه‎ای هر چه بیشتر از پیش مشهود می‎شود. (همان منبع).

 

 

 

 

 


فصل اول

 

مقدمه، تاریخچه، تعاریف و چگونگی تهیه صورت جریانات نقدی
مقدمه
اطلاعات‌ تاریخی‌ مربوط‌ به‌ جریان‌ وجوه نقد می‌تواند در قضاوت‌ نسبت‌ به‌ مبلغ‌، زمان‌ و میزان‌ اطمینان‌ از تحقق‌ جریانهای‌ وجوه نقد آتی‌ به‌ استفاده‌کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ کمک‌ کند. اطلاعات‌ مزبور، بیانگر چگونگی‌ ارتباط‌ بین‌ سودآوری‌ واحد تجاری‌ و توان‌ آن‌ جهت‌ ایجاد وجه نقد و درنتیجه‌ مشخص‌کننده‌ کیفیت‌ سود تحصیل‌ شده‌ توسط‌ واحد تجاری‌ است‌. علاوه‌ براین‌، تحلیل‌گران‌ و دیگر استفاده‌کنندگان‌ اطلاعات‌ مالی‌ اغلب‌ به‌ طور رسمی‌ یا غیر رسمی‌ مدلهایی‌ را برای‌ ارزیابی‌ و مقایسه‌ ارزش‌ فعلی‌ جریانهای‌ وجه نقد آتی‌ واحدهای‌ تجاری‌ به‌ کار می‌برند. اطلاعات‌ تاریخی‌ مربوط‌ به‌ جریان‌ وجوه نقد می‌تواند جهت‌ کنترل‌ میزان‌ دقت‌ ارزیابیهای‌ گذشته‌ مفید واقع‌ شود و رابطه‌ بین‌ فعالیتهای‌ واحد تجاری‌ و دریافتها و پرداختهای‌ آن‌ را نشان‌ دهد. (بزرگ اصل، موسی (1388))
ارزیابی‌ فرصتها و مخاطرات‌ فعالیت‌ تجاری‌ و وظیفه‌ مباشرت‌ مدیریت‌ مستلزم‌ درک‌ ماهیت‌ فعالیت‌ تجاری‌ از جمله‌ نحوه‌ ایجاد و مصرف‌ وجه نقد توسط‌ واحد تجاری‌ است‌. ترازنامه‌، صورتهای‌ عملکرد مالی‌ و صورت‌ جریان‌ وجوه نقد تواماً اطلاعاتی‌ را در مورد وضعیت‌ مالی‌، عملکرد مالی‌ و همچنین‌ نقدینگی‌، توانایی‌ بازپرداخت‌ بدهیها و انعطاف‌پذیری‌ مالی‌ فراهم‌ می‌آورند. بدین‌لحاظ‌ ایجاد ارتباط‌ بین‌ اطلاعات‌ مندرج‌ در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد و اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در صورتهای‌ مالی‌ اساسی‌ دیگر حائز اهمیت‌ است‌.
اگرچه‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد اطلاعاتی‌ را درباره‌ جریانهای‌ وجه نقد واحد تجاری‌ طی‌ دوره‌ مالی‌ مورد گزارش‌ ارائه‌ می‌کند، لیکن‌ اطلاعات‌ مزبور جهت‌ ارزیابی‌ جریانهای‌ آتی‌ وجـه نقـد کفایت‌ نمی‌کنـد. برخی‌ جریانهـای‌ وجـه نقـد ناشـی از معاملاتی‌ است‌ کـه‌ در دوره‌های‌ مالی‌ قبل‌ رخ‌ داده‌ و بعضاً انتظار می‌رود منجر به‌ جریانهای‌ وجه نقد دیگری‌ در یکی‌ از دوره‌های‌آتی‌ گردد. بدین‌ لحاظ‌ برای‌ ارزیابی‌ جریانهای‌ وجه نقد آتی‌، صورت‌ جریان‌ وجوه نقد معمولاً باید توأم‌ با صورتهای‌ عملکرد مالی‌ و ترازنامه‌ مورد استفاده‌ قرار گیرد.
از آنجا که‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد تحت‌ تأثیر برخوردهای‌ متفاوت‌ حسابداری‌ درخصوص‌ معاملات‌ و رویدادهای‌ یکسان‌ در سطح‌ واحدهای‌ تجاری‌ مختلف‌ نیست‌، ارائـه‌ آن‌ قابلیت‌ مقایسه‌ جنبه‌ عملیاتی‌ عملکرد مالی‌ واحدهای‌ تجاری‌ مختلف‌ را افزایش‌ می‌دهد.
اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد در مقایسه‌ با صورتهای‌ جریان‌ وجوه‌ مبتنی‌ بر تغییر در سرمایه‌ در گردش‌ دارای‌ مزایای‌ زیر است‌:
الف.‌ صورتهای‌ جریان‌ وجوه‌ مبتنی‌ بر تغییر در سرمایه‌ در گردش‌، ممکن‌ است‌ تغییرات‌ مرتبط‌ با نقدینگی‌ و تداوم‌ فعالیت‌ را پنهان‌ کند. برای‌ مثال‌، کاهش‌ قابل‌ ملاحظه‌ در وجه نقد موجود ممکن‌ است‌ به‌ خاطر افزایش‌ در موجودی‌ مواد و کالا یا بدهکاران‌ پنهان‌ بماند. بدین‌ ترتیب‌، واحدهای‌ تجاری‌ ممکن‌ است‌ علی‌رغم‌ گزارش‌ افزایش‌ در سرمایه‌ در گردش‌، دچار مشکل‌ نقدینگی‌ شوند. به‌گونه‌ای‌ مشابه‌، کاهش‌ در سرمایه‌ در گردش‌ لزوماً بیانگر کمبود نقدینگی‌ و خطر توقف‌ فعالیت‌ واحد تجاری‌ نیست‌.
ب. کنترل‌ وجوه نقد، یک‌ ویژگی‌ معمول‌ فعالیت‌ تجاری‌ است‌ و یک‌ تکنیک‌ تخصصی‌ حسابداری‌ به‌ شمار نمی‌رود. بدین‌ لحاظ‌ جریان‌ وجوه نقد مفهومی‌ است‌ که‌ در مقایسه‌ با تغییرات‌ در سرمایه‌ در گردش‌ از درک‌ و پذیرش‌ بیشتری‌ برخوردار است‌.
ج. در مدلهای‌ ارزیابی‌ واحدهای‌ تجاری‌، وجه نقد به عنوان‌ یک‌ داده‌ مستقیم‌ کاربرد دارد و لذا جریانهای‌ تاریخی‌ وجه نقد می‌تواند در این‌ گونه‌ موارد که‌ اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ جریان‌ وجوه‌ مبتنی‌ بر تغییر در سرمایه‌ درگردش‌ فاقد کاربرد است‌، مورد استفاده‌ قرار گیرد.
د. صورتهای‌ جریان‌ وجوه‌ مبتنی‌ بر تغییر در سرمایه‌ در گردش‌ عمدتاً متکی‌ به‌ تفاوت‌ اقلام‌ دو ترازنامه‌ واحد تجاری‌ است‌ و درنتیجه‌ حاوی‌ اطلاعات‌ جدیدی‌ نیست‌ و تنها اطلاعات‌ موجود را با آرایش‌ متفاوتی‌ ارائه‌ می‌کند. صورت‌ جریان‌ وجوه نقد و یادداشتهای‌ توضیحی‌ مربوط‌ متضمن‌ اطلاعاتی‌ است‌ که‌ در صورتهای‌ جریان‌ وجوه‌ مبتنی‌ بر تغییرات‌ در سرمایه‌ در گردش‌ افشا نمی‌شود.

 

تاریخچه صورت جریان وجوه نقد
بسیاری از استفاده کنندگان صورت های مالی به ویژه مدیران، سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان علاوه بر دسترسی به اطلاعاتی نظیر وضعیت مالی )ترازنامه( و عملکرد مالی )صورت سود و زیان( نیازمند کسب اطلاعاتی در خصوص چگونگی ایجاد و مصرف وجوه نقد توسط واحد تجاری می باشند. اطلاعات تاریخی مرتبط با جریان وجوه نقد می تواند در پیش بینی و نسبت به مبلغ، زمان و میزان اطمینان از تحقق جریان وجوه نقد آتی به استفاده کنندگان صورت های مالی کمک کند.)یکی ار اهداف گزارشگری مالی( اطلاعات مزبور بیانگر چگونگی ارتباط بین سودآوری واحد تجاری و توان آن جهت ایجاد وجوه نقد و در نتیجه مشخص کننده کیفیت سود تحصیل شده توسط واحد تجاری است. ترازنامه یک شرکت در یک مقطع زمانی مشخص منابع یک سازمان و چگونگی تامین این تعهدات را نشان می دهد و تاحدودی مبین قدرت مالی و نقدینگی سازمان است اما در قالب یک صورت مالی ایستا فقط تصویری از یک لحظه شرکت ارائه میکند، صورت سودوزیان نیز فقط به ارائه منابع تحصیل شده و مصرف شده در چرخه عملیات برای یک دوره مالی مشخص در قالبهای درآمد و هزینه می پردازد و نمایانگر قابلیت انعطاف پذیری و سودآوری موسسه است. این صورتهای مالی مفید و مهم هستند اما سئوالات اساسی نیز وجود دارد که این صورتها قابلیت پاسخگویی کامل به آنها را ندارند. سئوالاتی نظیر :
- آیا این شرکت توانسته است به اندازه کافی وجه نقد برای پرداخت سود سهامداران تهیه کند؟
- چگونه یک واحد اقتصادی با وجود سود قابل ملاحظه توانایی پرداخت سود نقدی را ندارد ؟
- آیا این شرکت توانسته است در اندازه لازم وجه نقد برای تسویه بموقع بدهیها اخذ نماید؟
- اگر بدهیهای این شرکت افزایش یافته به چه نحوی مصرف (سرمایه گذاری)شده است ؟
- در صورتیکه بدهیها کاهش یافته باشد به چه نحوی این کاهش صورت گرفته است؟
- منابع اصلی وجه نقد موسسه چه گزینه هایی هستند؟و وجوه حاصله از آنها چه مصارفی دارد؟
- سیاستهای دریافت مبلغ فروش کالا و پرداخت وجه به فروشندگان بابت خرید چگونه است؟
کوشش در جهت پاسخگویی به سئولاتی از این قبیل باعث شد که مجامع حرفه ای حسابداری خودرا ملزم به تهیه و ارائه گزارش مالی جدیدی نمایند که بتوانند خلاء اطلاعاتی موجود را پر کند بنابر این صورت جریان نقدی تهیه می شود تا جوابگوی این سئوالات باشد.صورت جریان نقدی نشان می دهد که چه میزان وجه نقد در طی دوره حسابداری در یک سازمان ایجاد و مصرف شده است و نیز آنها را بر حسب نوع فعالیت سازمان طبقه بندی می نماید . صورت جریان نقدی اطلاعات مفیدی درباره فعالیتهای یک سازمان در ایجاد وجه نقد از طریق عملیات، جهت پرداخت بدهیها ، پرداخت سود سهام یا سرمایه گذاری مجدد در خود سازمان برای نگهداری یا افزایش ظرفیت عملیاتی آن بدست می دهد و همچنین درباره فعالیتهای تامین مالی یک سازمان که شامل بدهی و حقوق صاحبان سرمایه است اطلاعات مفیدی را فراهم می کند
نخستین تلاش جهت پاسخگویی به سئولات فوق در سال 1908 توسط "پروفسور ویلیام مورس کول" انجام گردید. وی در کتاب خود صورتحسابی را به نام "از کجا آمده و درکجا مصرف شده" مطرح نمود که در آن تنها فهرستی از موارد افزایش یا کاهش در اقلام ترازنامه انعکاس یافته بود.
در اوایل دهه 1930 تهیه صورتهای مالی بر مبنای نقدی کاملا رایج بود اما باید توجه داشت که الزامات گزارشگری جریانهای نقدی امروزی با گذشته کاملا متفاوت است. در آن زمان اساس تعیین سود مبتنی بر جریان نقدی بود . در غیاب استانداردهای اجباری جهت اعمال روش تعهدی گزارشگری بر مبنای وجوه نقد رشد کرده بود اما این رشد با الزامی شدن حسابداری تعهدی رو به افول گذاشت. با فروکش کردن گزارشگری جریان نقدی نیاز به گزارشگری جریان منابع آشکار شد و صورت وجوه در مجموعه گزارشهای سالانه ظاهر شد . چون این صورت اجباری نبود و هیچ شکل خاصی برای آن تجویز نشده بود عدم یکنواختتی شدیدی بر تهیه آن حکمفرما بود .
با گسترش نگرانیها در مورد نبود یکنواختی ، در سال 1961 انجمن حسابداران خبره آمریکا (AICPA)با درک اهمیت این صورت مالی تحقیقاتی را انجام داد که نتیجه آن انتشار صورت" تجزیه و تحلیل جریان نقدی و صورت وجوه " بود که این انجمن توصیه نمود تا این صورت همراه سایر گزارشات سالانه ارائه شود.
دو سال بعد در سال 1963 هیئت اصول حسابداری(APB)در بیانیه شماره 9 خود رسما پیشنهاد کرد که صورتی تحت عنوان صورت منابع و مصارف وجوه تهیه گردد اما تهیه گزارش مزبور الزامی نبود و در عین حال تعریف مشخصی از وجوه نقد در آن نشده بود. با توجه به نارساییهای صورت منابع و مصارف وجوه ، هئیت اصول حسابداری مجددا مسئله را بررسی نمود که نتیجه آن انتشار بیانیه شماره 80 هیئت اصول حسابداری در سال 1971 تحت عنوان"صورت تغییرات در وضعیت مالی" شد که اولین بیانیه رسمی در جهت التزام به تهیه صورت وجوه بود واین صورت را جزء لاینفک صورتهای مالی معرفی نمود .
پذیرش گسترده گزارشگری جریان نقدی همراه با پیشنهاد ارائه شده در بیانیه شماره 5 مفاهیم هیات استانداردهای حسابداری مالی(FASB) درسال 1984 مبنی بر تهیه مجموعه کامل صورتهای مالی شامل صورت جریان نقد، نهایتا زمینه اجباری شدن تهیه صورت جریان وجوه نقد را آماده کرد و در نوامبر 1987 استاندارد حسابداری شماره 05 هیات استانداردهای حسابداری مالی تدوین شد و از آن تاریخ جایگزین بیانیه شماره 80 هیات اصول حسابداری و لازم الاجرا گردید.
در انگلستان نیز از سال 1992 تهیه صورت جریان نقدی الزامی شد. در سطح بین الملل نیز کمیته استانداردهای بین المللی حسابداری 2 رسما از اول ژانویه 1994 تهیه آنرا الزامی کرد.
در ایران، صورتهای مالی تا پیش از انقلاب تنها محدود به ترازنامه، سودوزیان و صورت سودوزیان انباشته بود هرچند برخی از واحدهای انتفاعی برای مقاصد خاص مثل اخذ وام و اعتبار ممکن بود گاها اقدام به تهیه صورت منابع و مصارف وجوه و حتی در اواخر صورت تغییرات در وضعیت مالی نمایند. بعد از انقلاب اسلامی، سازمان حسابرسی کشور، اولین مجموعه استانداردهای حسابداری ایران را در سال 19 منتشر نمود که در بند 1 استاندارد شماره 8 خود مبنی بر نحوه ارائه صورتهای مالی، تهیه صورت جریان وجوه نقد را جزء صورتهای مالی اساسی دانست. همچنین استاندارد شماره 2 حسابداری ایران کاملا به موضوع صورت جریان نقدی پرداخته است.

 

سودمندی و مزایای صورت جریان وجوه نقد
اطلاعات تاریخی مربوط به جریان وجوه نقد میتواند در قضاوت نسبت به مبلغ، زمان و میزان اطمینان از تحقق جریانهای نقدی آتی به استفاده کنندگان صورتهای مالی کمک کند. اطلاعات مزبور بیانگر چگونگی ارتباط بین سودآوری واحد تجاری و توان آن جهت ایجاد وجه نقد و در نتیجه مشخص کننده کیفیت سود تحصیل شده توسط واحد تجاری است. علاوه براین تحلیلگران و دیگر استفاده کنندگان اطلاعات مالی اغلب بطور رسمی یا غیر رسمی مدلهایی را برای ارزیابی و مقایسه ارزش فعلی جریانات نقدی آتی واحدهای تجاری به کار می برند. اطلاعات تاریخی مربوط به جریانات نقدی می تواند جهت کنترل میزان دقت ارزیابیهای گذشته مفید واقع شود و رابطه بین فعالیتهای واحد تجاری و دریافتها و پرداختهای آن را نشان میدهد.
بطور کلی صورت جریان نقدی هم در داخل سازمان و هم در خارج از یک سازمان مورد استفاده قرار میگیرد. در داخل یک سازمان مدیریت می تواند از این صورت جهت ارزیابی وضعیت نقدینگی آن سازمان، تعیین خط مشی پرداخت سود سهام و ارزیابی اثرات تصمیمات خط مشی های عمده در رابطه با سرمایه گذاری و تامین مالی، استفاده کند. به عبارت دیگر مدیریت یک سازمان میتواند از این صورت جهت تصمیم گیریهایی نظیر اینکه آیا تامین مالی کوتاه مدت جهت پرداخت بدهی لازم است یا خیر، آیا سود سهام را افزایش دهد یا خیر؟ و ... استفاده کند. در بیرون از سازمان نیز از اطلاعات مندرج در صورت جریان به همراه سایر صورتهای مالی بکارگرفته شود میتواند در ارزیابی موارد زیر برای سایر استفاده کنندگان مفید باشد:
- توانایی یک سازمان در ایجاد جریانهای خالص نقدی مثبت در آینده
- توانایی یک سازمان در پرداخت بدهی های خود،انجام تعهدات خود و پرداخت سود سهام یا در یک عبارت کلی توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهدات آتی
- نیاز یک سازمان به منابع مالی خارجی
- چرایی دلایل اختلاف بین مبالغ سود خالص و خالص جریان دریافتها و پرداختهای نقدی
- چگونگی تاثیر فعالیتها و معاملات سرمایه گذاری و تامین مالی نقدی و غیر نقدی یک سازمان بر روی وضعیت مالی آن طی یک دوره
- چگونگی تغییر در مبلغ وجوه نقد بین ابتدا و انتهای دوره
- گزارش خلاصه ای از دریافتها و پرداختهای یک واحد تجاری در مبنای نقدی
در نهایت نیز میتوان چنین عنوان نمود که از آنجایی که این صورت بر مبنای دریافتها و پرداختهای نقدی تهیه میشود لذا بر خلاف صورت سود وزیان و سود جامع ، درک مفاهیم و واژه های معمول آن برای استفاده کنندگان راحت تر است. و نیز با توجه به اینکه این صورت هیچگونه تاثیری از برآوردها و روشهای خاص حسابداری نمی پذیرد لذا اطلاعات منعکس شده در آن ضمن برخورداری از قابلیت مربوط بودن، فوق العاده قابل اتکاء و اعتماد نیز می باشد و به دلیل حذف روشهای گوناگون حسابداری ویژگی قابلیت مقایسه نیز به شدت تامین می گردد.

 


تعاریف‌ اصلاحات تخصصی مورد استفاده در پروژه
وجه نقد‌: عبارت‌ است‌ از موجودی‌ نقد و سپرده‌های‌ دیداری‌ نزد بانکها و مؤسسات‌ مالی‌ اعم از ریالی‌ و ارزی‌ (شامل‌ سپرده‌های‌ سرمایه‌گذاری‌ کوتاه‌مدت‌ بدون‌ سررسید) به‌ کسر اضافه‌ برداشتهایی‌ که‌ بدون‌ اطلاع‌ قبلی‌ مورد مطالبه‌ قرار می‌گیرد. وجه نقد تنها به‌ موجودی‌ نقد و سپرده‌های‌ دیداری‌ نزد بانکها و مؤسسات‌ مالی‌ اعم از ریالی‌ و ارزی‌ (شامل‌ سپرده‌های‌ سرمایه‌گذاری‌ کوتاه‌مدت‌ بدون‌ سررسید) اطلاق‌ می‌گردد. در مواردی‌ که‌ اضافه‌ برداشت‌ در حساب‌جاری‌ مجاز باشد (مثلاً اضافه‌ برداشت‌ در حسابهای‌ بانکی‌ خارج‌ از کشور توسط‌ واحد تجاری‌)،مانده‌ اضافه‌برداشتهایی‌ که‌ بدون‌ اطلاع‌ قبلی‌ مورد مطالبه‌ قرار گیرد باید از مبلغ‌ مذکور کسر گردد. ویژگی‌ دیداری‌ بودن‌ در مورد اقلام‌ تشکیل‌دهنده‌ وجه نقد بدین‌ معنی‌ است‌ که‌ این‌ اقلام‌ بدون‌ اطلاع‌ قبلی‌ قابل‌ برداشت‌ یا مطالبه‌ باشد. سپرده‌های‌ سرمایه‌گذاری‌ بلندمدت‌ وجه نقد تلقی‌ نمی‌شود، زیرا هدف‌ از نگهداری‌ آنها تحصیل‌ سود است‌. هرگاه‌ برای‌ تسویه‌ اضافه‌ برداشتهای‌ بانکی‌ مهلتی‌ تعیین‌ شده‌ باشد درصورتی‌ می‌توان‌ آنها را در محاسبه‌ وجه نقد منظور کرد که‌ مهلت‌ مزبور از یک‌ روز کاری‌ تجاوز نکند. این تعریف دربرگیرنده‌ اقلامی‌ از سرمایه‌گذاریها و استقراض‌ کوتاه‌مدت‌ که‌ معمولاً درصورت‌ جریان‌ وجوه نقد سایر کشورها تحت‌ عنوان‌ معادل‌ وجه نقد از آنها یاد می‌شود، نیست‌. معادل‌ وجه نقد بنابر تعریف‌ رایج‌ عبارت‌ از سرمایه‌گذاریهای‌ کوتاه‌مدت‌ سریع‌التبدیل‌ به‌ وجه نقد است‌ که‌ احتمال‌ خطر کاهش‌ در ارزش‌ آن‌ ناچیز بوده‌ و به‌ آسانی‌ و بدون‌ اطلاع‌ قبلی‌ قابل‌ تبدیل‌ به‌ مبلغ‌ معینی‌ وجه نقد باشد و موعد آن‌ در زمان‌ تحصیل‌ تا سررسید حداکثر سه‌ ماه‌ باشد به‌ کسر وامها و قرض‌الحسنه‌های‌ دریافتی‌ از بانکها و سایر اشخاص‌ که‌ ظرف‌ سه‌ ماه‌ از تاریخ‌ تحصیل‌ قابل‌ بازپرداخت‌ است‌. عدم‌شمول‌ معادل‌ وجه نقد در تعریف‌ وجه نقد در این‌ استاندارد به‌ دلایل‌ زیر صورت‌ گرفته‌ است:
الف. تشخیص‌ اقلام‌ معادل‌ وجه نقد از سایر سرمایه‌گذاریهای‌ کوتاه‌مدت‌ واحد تجاری‌ یا استقراضهای‌ کوتاه‌مدت‌ براساس‌ یک‌ مرزبندی‌ اختیاری‌ صورت‌ گرفته‌ است‌. این‌ نحوه عمل‌ موجب‌ می‌شود اولاً نقش‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد در کمک‌ به‌ استفاده‌کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ جهت‌ ارزیابی‌ نقدینگی‌ و انعطاف‌پذیری‌ مالی‌ تضعیف‌ گردد و ثانیاً تصویری‌ مصنوعی‌ از نحوه عمل‌ واقعی‌ مدیریت‌ مالی‌ واحدهای‌ تجاری‌ که‌ اغلب‌ به‌ چنین‌ تفکیکی‌ بین‌ اقلام‌ معادل‌ وجه نقد و سایر فعالیتهای‌ سرمایه‌گذاری‌ یا تأمین‌ مالی‌ اعتقاد ندارند، ارائه‌ شود.
ب‌. تعریف‌ وجه نقد بدون‌ شمول‌ اقلام‌ معادل‌ وجه نقد تطابق‌ بیشتری‌ با تفکر حاکم‌بر مدیریت‌ فعالیتهای‌ اقتصادی‌ و فرهنگ‌ رایج‌ تجاری‌ کشور دارد.
ج‌‌. انعکاس‌ جریانهای‌ نقدی‌ مرتبط‌ با اقلام‌ معادل‌ وجه نقد تحت‌ عنوان‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از سرمایه‌گذاریهای‌ کوتاه‌مدت‌ یا جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ تأمین‌ مالی‌ درصورت‌ جریان‌ وجوه نقد، هماهنگی‌ بیشتری‌ بین‌ این‌ صورت‌ و طبقه‌بندی‌ اقلام‌ مربوط‌ در ترازنامه‌ فراهم‌ می‌آورد.
د‌. عدم‌ شمول‌ اقلام‌ معادل‌ وجه نقد در تعریف‌ وجه نقد، قابلیت‌ مقایسه‌ جریانهای‌ نقدی‌ واحدهای‌ تجاری‌ مختلف‌ را افزایش‌ می‌دهد.
جریـان‌ وجه نقد‌: عبارت‌ است‌ از افزایش‌ یـا کاهش‌ در مبلـغ‌ وجه نقد ناشی از معاملات‌ با اشخاص‌ حقیقی‌ یا حقوقی‌ مستقل‌ از شخصیت‌ حقوقی‌ واحـد تجـاری‌ و ناشی از سایـر رویدادها.
فعالیتهای‌ عملیاتی‌‌: عبارت ‌از فعالیتهای اصلی‌ و مستمر مولد درآمد عملیاتی‌ واحد تجاری‌ است‌.
فعالیتهای‌ سرمایه‌گذاری‌‌: عبارت‌ است‌ از تحصیل‌ یا واگذاری‌ سرمایه‌گذاریهای‌ کوتاه‌مدت‌ و بلندمدت‌، داراییهای‌ ثابت‌ مشهود و داراییهای‌ نامشهود و نیز پرداخت‌ و وصول‌ تسهیلات‌ اعطایی‌ به‌ اشخاص‌ مستقل‌ از واحد تجاری‌ غیر از کارکنان‌ .
فعالیتهای‌ تأمین‌ مالی‌: عبارت‌ از فعالیتهایی‌ است‌ که‌ منجر به‌ تغییرات‌ در میزان‌ و ترکیب‌ سرمایه‌ و استقراضهای‌ واحد تجاری‌ (بجز اضافه‌ برداشتهای‌ منظور شده‌ در محاسبه‌ وجه نقد)، گردد.
جریانهای‌ وجه نقد ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌‌: در این‌ استاندارد شامل‌ جریانهای‌ نقدی‌ ورودی‌ و خروجی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ به‌ شرح‌ تعریف‌ مندرج‌ در همین‌ بند و نیز آن‌ دسته‌ از جریانهای‌ نقدی‌ است‌ که‌ ماهیتاً به‌ طور مستقیم‌ قابل‌ ارتباط‌ با سایر طبقات‌ جریانهای‌ نقدی‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد نباشد .
جریانهای‌ نقدی‌ استثنایی‌: به‌ آن‌ دسته‌ از جریانهای‌ ورودی‌ و خروجی‌ وجه نقد اطلاق‌ می‌شود که‌ دارای‌ اهمیت‌ نسبی‌ است‌، از فعالیتهای‌ عادی‌ واحد تجاری‌ ناشی‌ می‌شود و اقلامی‌ را در بر می‌گیرد که‌ به منظور ارائـه‌ تصویری‌ مطلوب‌ از انعطاف‌ پذیری‌ واحد تجاری‌، افشای‌ جداگانه‌ آنها به‌ لحاظ‌ استثنایی‌ بودن‌ ماهیت‌ یا وقوع‌ ضرورت‌ می‌یابد. این‌ اقلام‌ لزوماً با اقلام‌ استثنایی‌ مندرج‌ در صورت‌ سود و زیان‌ ارتباط‌ ندارد.
جریانهای‌ نقدی‌ غیرمترقبه‌‌: به‌ آن‌ دسته‌ از جریانهای‌ ورودی‌ و خروجی‌ وجه نقد اطلاق‌ می‌شود که‌ دارای‌ اهمیت‌ نسبی‌ است‌، از رویدادهای‌ خارج‌ از فعالیتهای‌ عادی‌ واحد تجاری‌ ناشی‌ می‌شود و اقلامی‌ را در برمی‌گیرد که‌ به منظور ارائه‌ تصویری‌ مطلوب‌ از انعطاف‌ پذیری‌ واحد تجاری‌، افشای‌ جداگانه‌ آنها به‌ لحاظ‌ غیر مترقبه‌ بودن‌ ماهیت‌ یا وقوع‌ آنها ضرورت‌ می‌یابد. این‌ اقلام‌ معمولاً با اقلام‌ غیر مترقبه‌ مندرج‌ در صورت‌ سود و زیان‌ ارتباط‌ دارد .

 

طبقه‌بندی‌ جریانهای‌ نقدی‌ و نحوه‌ ارائه‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد
صورت‌ جریان‌ وجوه نقد باید منعکس‌ کننده‌ جریانهای‌ نقدی‌ طی‌ دوره‌ تحت‌ سرفصلهای‌ اصلی‌ زیر باشد:
ـ فعالیتهای‌ عملیاتی‌،
ـ بازده‌ سرمایه‌گذاریها و سود پرداختی‌ بابت‌ تأمین‌ مالی‌،
ـ مالیات‌ بر درآمد،
ـ فعالیتهای‌ سرمایه‌گذاری‌، و
ـ فعالیتهای‌ تأمین‌ مالی‌.
در ارائـه‌ جریانهای‌ نقدی‌، رعایت‌ ترتیب‌ سرفصلها به‌ شرح‌ بالا و نیز ارائـه‌ جمع‌ جریانهای‌ نقدی‌ منعکس‌ شده‌ در هر سرفصل‌ و جمع‌ کل‌ جریانهای‌ نقدی‌ قبل‌ از سرفصل‌ فعالیتهای‌ تأمین‌ مالی‌ ضرورت‌ دارد.
صورت‌ جریان‌ وجوه نقد همچنین‌ باید شامل‌ صورت‌ تطبیق‌ مانده‌ اول‌ دوره‌ و پایان‌ دوره‌ وجه نقد باشد. صورت‌ تطبیق‌ مزبور باید هرگونه‌ تفاوتهای‌ ارزی‌ ناشی از مانده‌های‌ وجه نقد ارزی‌که‌ به‌ سود و زیان‌ منظور شده‌ است‌ منجمله‌ تفاوتهای‌ ارزی‌ ناشی از تسعیر جریانهای‌ نقدی‌ واحدهای‌ تجاری‌ فرعی‌ خارجی‌ به‌ نرخهایی‌ غیر از نرخ‌ تاریخ‌ ترازنامه‌ و سایر گردشهای‌ مربوط‌ را نشان‌ دهد .
به‌منظور ارتقای‌ درک‌ استفاده‌کنندگان‌ از صورتهای‌ مالی‌ و کمک‌ به‌ دستیابی‌ به‌ اهداف‌ گزارشگری‌ وجه نقد از طریق‌ ارائـه‌ اطلاعات‌ مفید، لازم‌ است‌ هریک‌ از جریانهای‌ نقدی‌ در قالب‌ طبقات‌ همگون‌ که‌ معمولاً قابل‌ ارتباط‌ با فعالیتهای‌ اصلی‌ به‌ وجود آورنده‌ جریانهای‌ نقدی‌ مربوط‌ است‌، در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد انعکاس‌ یابد. از آنجا که‌ ارائـه‌ صورت‌ مزبور در قالب‌ سرفصلهای‌ اصلی‌ به‌ قابلیت‌ مقایسه‌ اطلاعات‌ در سطح‌ واحدهای‌ تجاری‌ مختلف‌ کمک‌ می‌کند،استانداردحاضرطبقه‌بندی‌ جریانهای‌ نقدی‌ را تحت‌ سرفصلهای‌ اصلی ضروری‌ می‌شمارد.
هریک‌ از سرفصلهای‌ اصلی‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد متشکل‌ از سرفصلهای‌ فرعی‌ است‌ که‌ با توجه‌ به‌ تنوع‌ جریانهای‌ نقدی‌ در واحدهای‌ تجاری‌ مختلف‌، می‌تواند متفاوت‌ باشد. با این‌ حال‌ توصیه‌ می‌شود عناوین‌ سرفصلهای‌ فرعی‌ بکار رفته‌ در صورت‌ اهمیت‌ جریانهای‌ نقدی‌ مربوط‌ در ارائـه‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد واحدهای‌ تجاری‌ مورد استفاده‌ قرار گیرد. بدیهی‌ است‌ واحدهای‌ تجاری‌ می‌توانند علاوه‌بر سرفصلهای‌ فرعی‌ موصوف‌، سرفصلهای‌ فرعی‌ دیگری‌ را که‌ متضمن‌ اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ شرایط‌ خاص‌ آن‌ واحدها باشد، در ارائـه‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد بکار گیرند.

 

گزارش‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌
مبلغ‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌، یکی‌ از شاخصهای‌ اصلی‌ ارزیابی‌ این‌ موضوع‌ است‌ که‌ عملیات‌ واحد تجاری‌ تا چه‌ میزان‌ به‌ جریانهای‌ وجه نقد کافی‌ جهت‌ بازپرداخت‌ وامها، نگهداشت‌ توان‌ عملیاتی‌ واحد تجاری‌ و پرداخت‌ سود سهام‌ منجر شده‌ و انجام‌ سرمایه‌گذاریهای‌ جدید را بدون‌ تمسک‌ به‌ منابع‌ مالی‌ خارج‌ از واحد تجاری‌ میسر کرده‌ است‌. ارائه‌ اطلاعات‌ درباره‌ جزئیات‌ جریانهای‌ نقدی‌ عملیاتی‌ تاریخی‌، در کنار سایر اطلاعات‌، برای‌ پیش‌بینی‌ جریانهای‌ نقدی‌ آتی‌ مفید خواهد بود.
فعالیتهای‌ عملیاتی‌ عبارت‌ از فعالیتهای‌ اصلی‌ مولد درآمد عملیاتی‌ واحد تجاری‌ است‌. فعالیتهای‌ مزبور متضمن‌ تولید و فروش‌ کالا و ارائـه‌ خدمات‌ است‌ و هزینه‌ها و درآمدهای‌ مرتبط‌ با آن‌ در تعیین‌ سود یا زیان‌ عملیاتی‌ درصورت‌ سود و زیان‌ منظور می‌شود. جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ اساساً دربرگیرنده‌ جریانهای‌ ورودی‌ و خروجی‌ نقدی‌ مرتبط‌ با فعالیتهای‌ مزبور است‌. مثالهایی‌ از جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ به‌ شرح‌ زیر است‌:
الف‌. دریافتهای‌ نقدی‌ حاصل از فروش‌ کالا و ارائـه‌ خدمات‌.
ب. دریافتهای‌ نقدی‌ حاصل از حق‌ امتیاز، حق‌الزحمه‌،کارمزد و سایر درآمدهای‌ عملیاتی‌.
ج. پرداختهای‌ نقدی‌ به‌ فروشندگان‌ کالا و خدمات‌.
د. پرداختهای‌ نقدی‌ به‌ کارکنان‌ واحد تجاری‌ یا از جانب‌ آنها.
ﻫ. دریافتها و پرداختهای‌ نقدی‌ یک‌ شرکت‌ بیمه‌ بابت‌ حق‌ بیمه‌ها، خسارات‌، مستمریها و سایر پرداختهای‌ بیمه‌ای‌.
و. دریافتها و پرداختهای‌ مرتبط‌ با قراردادهای‌ منعقد شده‌ با اهداف‌ تجاری‌ و عملیاتی‌.
ز. پرداختهای‌ نقدی‌ بابت‌ مزایای‌ پایان‌ خدمت‌ کارکنان‌ و هزینه‌ سازماندهی‌ مجدد.
از آنجا که‌ طبقه‌بندی‌ جریانهای‌ نقدی‌ در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد به‌ سرفصلهای‌ مشخصی‌ محدود شده‌ است‌، همواره‌ این‌ احتمال‌ وجود دارد که‌ برخی‌ جریانهای‌ نقدی‌ ماهیتاً به‌طور مستقیم‌ قابل‌ ارتباط‌ با هیچ‌ یک‌ از سرفصلهای‌ اصلی‌ نباشد. بدین‌لحاظ‌ ، به موجب‌ این‌ استاندارد درصورت‌ وجود چنین‌ اقلامی‌، جریانهای‌ نقدی‌ مربوط‌ به عنوان‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ طبقه‌بندی‌ می‌شود. نمونه‌ این‌ اقلام‌، جریانهای‌ نقدی‌ مرتبط‌ با فروش‌ مواد اولیه‌ در واحدهای‌ تجاری‌ تولیدی‌ و جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از خدمات‌ جنبی‌ فعالیتهای‌ اصلی‌ از قبیل‌ حمل‌ موردی‌ کالای‌ فروش‌ رفته‌ است‌.
واحدهای‌ تجاری‌ باید جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ را با بکارگیری‌ یکی‌ از روشهای‌ زیر گزارش‌ کنند:
روش‌ مستقیم‌ که‌ به موجب‌ آن‌ ناخالص‌ وجوه نقد دریافتی‌ و پرداختی‌ بر حسب‌ طبقات‌ عمده‌ افشا می‌شود،مگر در مورد جریانهای‌ نقدی‌ عملیاتی‌ که‌ برمبنای‌ خالص‌ گزارش‌ می‌شود،یا
روش‌ غیرمستقیم‌ که‌ به موجب‌ آن‌ سود یا زیان‌ عملیاتی‌ با انجام‌ تعدیلات‌ زیر به‌ خالص‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ تبدیل‌ می‌شود:
ـ اثر معاملات‌ و رویدادهایی‌ که‌ دارای‌ ماهیت‌ غیر نقدی‌ است‌، و
ـ اثر اقلامی‌ که‌ در محاسبه‌ سود یا زیان‌ عملیاتی‌ دوره‌ جاری‌ منظور شده‌ باشد، لیکن‌ جریانهای‌ نقدی‌ مرتبط‌ با آنها در دوره‌های‌ قبل‌ حادث‌ شده‌ یا در دوره‌های‌ آینده‌ حادث‌ خواهد شد و بالعکس‌.
برای‌گزارش‌ خالص‌ جریان‌ وجوه نقد ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ در روش‌ مستقیم‌، دریافتهـا و پرداختهای‌ نقـدی‌ عملیاتی‌ (از قبیل‌ دریافتهای‌ نقدی‌ از مشتریان‌، پرداختهای‌ نقـدی‌ به‌ فروشندگان‌ و پرداختهای‌ نقدی‌ به‌ کارکنان‌ یا از جانب‌ کارکنان‌) که‌ تشکیل‌ دهنده‌ خالص‌ جریان‌ وجوه نقد ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ است‌، به‌ طور جداگانه‌ در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد ارائه‌ می‌شود. در گزارشگری‌ به‌ روش‌ غیر مستقیم‌، با انجام‌ تعدیلاتی‌ در سود یا زیان‌ عملیاتی‌ در رابطه‌ با موارد زیر، جریان‌ خالص‌ وجه نقد ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ محاسبه‌ می‌شود:
الف. اقلام‌ با ماهیت‌ غیرنقدی‌ از قبیل‌ هزینه‌ استهلاک‌ و هزینه‌ مزایای‌ پایان‌ خدمت‌ کارکنان.
ب‌. اقلامی‌که‌ در محاسبه‌ سود یا زیان‌ عملیاتی‌ دوره‌ جاری‌ منظور شده‌، لیکن‌ جریانهای‌ نقدی‌ مرتبط‌ با آن‌ به‌ ترتیب‌ در دوره‌های‌ قبل‌ حادث‌ شده‌ است‌ یا در دوره‌های‌ آینده‌ حادث‌ خواهد شد و بالعکس‌، از قبیل‌ افزایش‌ یا کاهش‌ مانده‌ موجودی‌ مواد و کالا و حسابهای‌ دریافتنی‌ و پرداختنی‌ عملیاتی‌ نسبت‌ به‌ مانده‌ پایان‌ دوره‌ قبل‌ و نیز افزایش‌ یا کاهش‌ مانده‌ پیش‌پرداخت‌ هزینه‌ و خرید کالا و پیش‌دریافت‌ درآمد و فروش‌ کالا نسبت‌ به‌ مانده‌ پایان‌ دوره‌ قبل‌.
لازم‌ به‌ ذکر است‌ که‌ در محاسبه‌ جریان‌ خالص‌ وجه نقد ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌، درصورت‌ وجود، نیز باید مدنظر قرار گیرد.
مزیت‌ اصلی‌ روش‌ مستقیم‌ این‌ است‌ که‌ دریافتها و پرداختهای‌ نقدی‌ عملیاتی‌ را نشان‌ می‌دهد. اطلاع‌ از منابع‌ مشخص‌ دریافتهای‌ نقدی‌ و مقاصد مربوط‌ به‌ پرداختهای‌ نقدی‌ انجام‌ شده‌ در دوره‌های‌ گذشته‌ می‌تواند در براورد جریانهای‌ نقدی‌ آتی‌ مفید واقع‌ شود، لیکن‌ ممکن‌ است‌ در برخی‌ موارد، منافع‌ حاصل از ارائـه‌ اطلاعات‌ به‌ استفاده‌کنندگان‌ بدین‌ شیوه‌، بر هزینه‌های‌ تهیه‌ و ارائـه‌ این‌ اطلاعات‌ توسط‌ واحد تجاری‌ فزونی‌ نداشته‌ باشد، لذا این‌ استاندارد کاربرد روش‌ مستقیم‌ را الزامی‌ نمی‌داند. با این‌حال‌ در شرایطی‌که‌ مزایای‌ اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در روش‌ مستقیم‌ بر هزینه‌های‌ تهیه‌ این‌ اطلاعات‌ فزونی‌ داشته‌ باشد، به منظور ارائـه‌ اطلاعات‌ مفید، استفاده‌ از روش‌ مستقیم‌ توصیه‌ می‌شود.
مزیت‌ اصلی‌ روش‌ غیرمستقیم‌ این‌ است‌ که‌ تفاوت‌ بین‌ سود عملیاتی‌ و جریان‌ وجه نقد ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ به‌ گونه‌ برجسته‌ای‌ نشان‌ داده‌ می‌شود. بسیاری‌ از استفاده‌کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ معتقدند که‌ چنین‌ صورتی‌ در ارائـه‌ تصویری‌ از کیفیت‌ سود واحد تجاری‌، حائز اهمیت‌ اساسی‌ است‌. برخی‌ سرمایه‌گذاران‌ و بستانکاران‌، جریانهای‌ نقدی‌ آتی‌ را از طریق‌ تخمین‌ سود آتی‌ و انجام‌ تعدیلاتی‌ در رابطه‌ با اقلام‌ با ماهیت‌ غیرنقدی‌ و نیز اقلام‌ مبتنی‌بر تعهدی‌ عمل‌ کردن‌ درآمد و هزینه‌ براورد می‌کنند و از این‌ رو ، اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ تعدیلات‌ مزبور در دوره‌های‌ گذشته‌ می‌تواند در براورد تعدیلات‌ آتی‌ مفید واقع‌ شود.

 

 

 

در ارائـه‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌، تبعیت‌ از الگوهای‌ زیر ضروری‌ است‌:
الف ‌. در صورت‌ کاربرد روش‌ مستقیم‌، اجزای‌ تشکیل‌ دهنده‌ خالص‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد ارائه‌ شود و صورت‌ تطبیق‌ خالص‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ با سود یا زیان‌ عملیاتی‌ از طریق‌ یادداشتهای‌ توضیحی‌ ارائه‌ شود.
ب. در صورت‌ کاربرد روش‌ غیرمستقیم‌، خالص‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد نمایش‌ یابد و صورت‌ تطبیق‌ آن‌ با سود یا زیان‌ عملیاتی‌ از طریق‌ یادداشتهای‌ توضیحی‌ ارائه‌ شود.
بهمنظور فراهم‌ کردن‌ قابلیت‌ مقایسه‌، لازم‌ است‌ واحدهای‌ تجاری‌ مختلف‌ در تهیه‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد از شکل‌ واحدی‌ تبعیت‌ کنند. در این‌ رابطه‌ ضروری‌ است‌ خالص‌ جریان‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد انعکاس‌ یافته‌ و صورت‌ تطبیق‌ آن‌ با سود یا زیان‌ عملیاتی‌ دوره‌ در یادداشتهای‌ توضیحی‌ افشا شود. انعکاس‌ صورت‌ تطبیق‌ مزبور در یادداشتهای‌ توضیحی‌ به‌ این‌ دلیل‌ است‌ که‌ این‌ صورت‌، بخشی‌ از صورت‌ جریان‌ وجوه نقد محسوب‌ نمی‌شود، چرا که‌ اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ درآن‌ در چارچوب‌ وظایف‌ اصلی‌ صورت‌ اخیر یعنی‌ ارائـه‌ اطلاعات‌ در مورد منابع‌ و مصارف‌ وجه نقد و تغییرات‌ نقدینگی‌ واحد تجاری‌ قرار نمی‌گیرد، بلکه‌ ارائـه‌ آن‌ اصولاً به منظور ایجاد ارتباط‌ بین‌ اطلاعات‌ مندرج‌ در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد و اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در سایر صورتهای‌ مالی‌ اساسی‌ صورت‌ می‌گیرد. باتوجه‌ به‌ مطالب‌ یاد شده‌، در صورت‌ بکارگیری‌ روش‌ مستقیم‌، ضمن‌ درج‌ دریافتها و پرداختهای‌ نقدی‌ عملیاتی‌ در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد، صورت‌ تطبیق‌ یادشده‌ نیز در یادداشتهای‌ توضیحی‌ ارائه‌ می‌شود.

 

نحوه تهیه صورت جریان و محاسبه اقلام آن
یکی از بزرگترین مشکلات تهیه صورت جریان وجوه نقد اینست که سامانه حسابداری بر اساس فرض تعهدی طراحی شده و اطلاعات ارائه شده از آن برای تهیه صورتهای ترازنامه و سودوزیان پیش بینی شده است، درحالیکه صورت جریان وجه نقد کاملا بر مفهوم نقدی بنیان شده است.به عبارت دیگر اقلام درامد و هزینه مندرج در سود و زیان چون طبق فرض تعهدی تهیه میشوند لزوما نشاندهنده دریافت و پرداخت وجه نقد نمی باشند و باید راهی پیدا کرد که با استفاده از اطلاعات موجود بتوان جریانات نقدی دوره مالی جاری را مشخص نمود. برای تهیه صورت جریان وجوه نقد با استفاده از اطلاعات صورت سود و زیان دوره جاری، ترازنامه سال جاری و اقلام مقایسه ای دوره قبل و سایر اطلاعات مکمل، تغییرات در حساب های ترازنامه و تأثیر آنها بر هر یک از فعالیت های پنجگانه، جریان های نقدی هر یک از پنج طبقه اصلی صورت جریان وجوه نقد تعیین شده و سپس خالص افزایش )کاهش( کل در وجه نقد طی دوره محاسبه می شود. در مرحله آخر نیز تطبیق مانده ابتدای دوره و پایان دوره وجه نقد پس از منظور کردن خالص افزایش )کاهش( در وجه نقد انجام می گیرد. در واقع حسابداران برای بدست اوردن ارقام موجود در صورت جریان وجه نقد از سه روش زیر استفاده میکنند:
الف( روش فرمول ب( روش تحلیل حسابهایT ج( روش کاربرگ
در این پروژه از دو روش اول برای محاسبه جریانات نقدی استفاده شده است
در روش فرمول با استفاده از بررسی و فهم روابط موجود بین حسابهای سودوزیان و ترازنامه، فرمول مربوطه نوشته شده و سپس از طریق جایگذاری ارقام صورت سودوزیان و ترازنامه در فرمول، جریانات نقدی مرتبط با آن حسابها بدست می آید.
در روش تحلیل حساب T باید علل تغییر در حسابهای ترازنامه ریشه یابی شده و رویدادهای مرتبط با هر حساب که منجر به این تغییرات شده در قالب حساب T بازسازی شوند. و چنانچه این رویدادها اثر نقدی داشته باشند باید در صورت جریان وجه نقد گزارش شوند.
گزارش‌ سایر جریانهای‌ نقدی‌
کلیه‌ جریانهای‌ عمده‌ ورودی‌ و خروجی‌ نقدی‌ مرتبط‌ با هریک‌ از سرفصلهای‌ ” بازده‌ سرمایه‌گذاریها و سود پرداختی‌ بابت‌ تأمین‌ مالی‌ “، ” مالیات‌ بر درآمد “ ، ” فعالیتهای‌ سرمایه‌گذاری‌ “ و ” فعالیتهای‌ تأمین‌ مالی‌ “ باید برمبنای‌ ناخالص‌ و به‌ طور جداگانه‌ در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد انعکاس‌ یابد، مگر در مورد جریانهای‌ نقدی‌ که‌ برمبنای‌ خالص‌ گزارش‌ می‌شود .
بازده‌ سرمایه‌گذاریها و سود پرداختی‌ بابت‌ تأمین‌ مالی‌
ارائـه‌ خالص‌ جریان‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ نباید تحت‌ تأثیر ساختار سرمایه‌ واحد تجاری‌ قرار گیرد و بدین‌ ترتیب‌ پرداختهای‌ مرتبط‌ با سود و کارمزد تأمین‌ مالی‌ باید جداگانه‌ نشان‌ داده‌ شود و نیز نحوه‌ ارائـه‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد باید تا حد امکان‌ با سایر صورتهای‌ مالی‌ اساسی‌ از جمله‌ صورت‌ سود و زیان‌ هماهنگی‌ داشته‌ باشد. براین‌ اساس‌، کلیه‌ مبالغ‌ دریافتی‌ و پرداختی‌ در رابطه‌ با سود سهام‌، درآمد سرمایه‌گذاری‌ و سود و کارمزد تأمین‌ مالی‌ معمولاً در سرفصل‌ جداگانه‌ای‌ با عنوان‌ ” بازده‌ سرمایه‌گذاریها و سود پرداختی‌ بابت‌ تأمین‌ مالی‌“ طبقه‌بندی‌ می‌شود.
بازده‌ سرمایه‌گذاریها و سود پرداختی‌ بابت‌ تأمین‌ مالی‌ دربرگیرنده‌ دریافتهای‌ حاصل از مالکیت‌ سرمایه‌گذاریها و سود دریافتی‌ از بابت‌ سپرده‌های‌ سرمایه‌گذاری‌ بلندمدت‌ و کوتاه‌مدت‌ بانکی‌ و نیز پرداختهای‌ انجام‌ شده‌ به‌ تأمین‌ کنندگان‌ منابع‌ مالی‌ است‌. نمونه‌ اقلامی‌ که‌ تحت‌ سرفصل‌ ”بازده‌ سرمایه‌گذاریها و سود پرداختی‌ بابت‌ تأمین‌ مالی‌“ ارائه‌ می‌شود، به‌ شرح‌ زیر است:
الف‌. جریانهای‌ نقدی‌ ورودی‌:
ـ سود و کارمزد دریافتی‌، و
ـ سود سهام‌ دریافتی ‌شامل ‌سودسهام‌ دریافتی‌ از شرکتهای‌سرمایه‌پذیری‌که‌ سرمایه‌گذاری‌ در آنها به‌ روش‌ ارزش‌ ویژه‌ در حسابها انعکاس‌ یافته‌ است‌.
ب‌. جریانهای‌ نقدی‌ خروجی‌:
ـ سود و کارمزد پرداختی‌ (اعم از اینکه‌ به‌ حساب‌ دارایی‌ تحصیل‌ شده‌ یا به‌ هزینه‌ دوره‌ منظور شده‌ باشد)،
ـ سود سهام‌ پرداختی‌، و
ـ حصه‌ای‌ از اقساط‌ اجاره‌ به‌ شرط‌ تملیک‌ پرداختی‌ که‌ هزینه‌ تأمین‌ مالی‌ محسوب می‌شود.
در مورد برخی‌ واحدهای‌ تجاری‌ از قبیل‌ بانکها، مؤسسات‌ مالی‌، شرکتهای‌ سرمایه‌گذاری‌ و شرکتهای‌ بیمه‌ هرگاه‌ اقلامی‌ از قبیل‌ سود سهام‌، سود تسهیلات‌ دریافتی‌ و پرداختی‌، سود پرداختی‌ به‌ صاحبان‌ سپرده‌های‌ سرمایه‌گذاری‌، درآمد سرمایه‌گذاریها و نظایر آن‌ در محاسبه‌ سود (زیان‌) عملیاتی‌ در ص

خرید و دانلود دانلود مقاله مقایسه استانداردحسابداری بین المللی شماره7


دانلودمقاله مدیریت کیفیت در شرکت مارلیک سان

 

 

 

 

معرفی شرکت:
شرکت مارلیک سان در سال 1365 به منظور تولید انواع میل بادامک خودرو تأسیس و با تجهیز کارگاههای ریخته گری و ماشینکاری در سال 1368 به تولید اولین نوع میل بادامک خود یعنی میل بادامک پیکان 1600 سی سی و ریخته گری انواع قطعات مهندسی اقدام نموده است.
این شرکت با پشتوانه نیروی انسانی متخصص و با تجربه و دانش فنی کافی و نیز با بهره گیری از ماشین آلات و تجهیزات مدرن تولید و آزمایشگاههای کنترل کیفی مناسب، این توانایی را دارد که نیاز خودرو سازی کشور را با ظرفیت بیش از 1000000 قطعه میل بادامک در سال تأمین نماید. و در حال حاضر اقدام به راه اندازی خطوط جدیدی نموده تا علاوه بر افزایش ظرفیت تولید خود طی برنامه زمانبندی تا پایان 1385 حدود 10% محصولات تولیدی را صادر نماید.

 

وضعیت شرکت در حال حاضر:
در حال حاضر میل بادامک ماسینکاری شده پیکان cc1500 که از سال 1369 تولید آن شروع شده بود در مرحله جایگزینی با میل یادامک پیکان انژکتوری می باشد.
توجه: تولید میل بادامک رنو به علت اجراء سیاست کاهش آلودگی متوقف شده است.
تولید میل بادامک خام نیسان و پراید به مرحله تولید انبوه ریخته گری رسیده همچنین تولید میل بادامک ماشینکاری بصورت آزمایشی انجام و به مشتری تحویل گردیده است.

 

خط مشی (منشور ) کیفیت سازمان:
شرکت ما پس از یک دوره موفقیت نسبی در ارتقاء سازمانی و فرهنگی ضرورت رشد و گسترش به سمت دیدگاههای نوین و بهنگام مدیریت کیفیت را احساس می نماید و در این راستا دستیابی به استاندارد مدیریت کیفیت Iso/TS16949-2002 (خاص صنعت خودرو سازی) را یه عنوان راهی در پاسخگویی به این نیاز مورد توجه قرار داده است.
لذا شرکت ما جهت دستیابی به این مهم خط مشی های زیر را سر لوحه کار خود قرار داده:
1-کسب رضایت مشتری در راستای تولید محصول با کیفیت، مطابق با استانداردهای جهانی الزامات و نیازهای آن.
2-مشارکت کارکنان در اجرای سیستم مدیریت کیفیت.
3-ارتقاء فرهنگ سازمانی و تلاش در جهت ارتقاء دانش فنی و سازمانی کارکنان.
4-بررسی تدریجی و تعریف مجدد فرایندها در جهت کاهش هزینه های فاقد ارزش افزوده.
5-کاهش ضایعات بطوری که به سمت نقص صفر (zero defect) میل نماید.
6-ایجاد بهبود مستمر در تمامی زمینه ها و فعالیتهای مربوط به سازمان و سیستم کیفی.
7-ارتقاء کیفی محصول و ایجاد شرایط محیطی مناسب.
قرار است که برای کلیه موارد فوق و اهداف مربوطه دفترچه کسب و کار هر ساله مورد بازنگری قرار گیرد و اثر بخشی آن مورد بررسی قرار گیرد.
کسب رضایت مشتری شالوده اصلی برآیند فعالیتهای شرکت قلمداد می شود که بدون آن حضور شرکت در بازارهای ملی و جهانی نمی تواند معنا داشته باشد. شرکت به دنبال کسب تعالی و رشد در همه زمینه های فعالیت خود به ویژه در کیفیت محصول می باشد.

 

اهداف:
بطور کلی اهداف در شرکت ها شامل 1-اهداف کوتاه مدت 2-اهداف بلند مدت 3-اهداف وابسته به سازمان 6-اهداف وابسته به محصول5-اهداف وابسته به مشتری 6-اهداف عالیه 7-اهداف مرتبط با ایمنی8-اهداف وابسته به محیط زیست می باشد که
در زیر به تک تک آنها به طور مختصر اشاره می شود:
1-اهداف کوتاه مدت:
- ارتقاء بر گرید A بر اساس لیست ساپکو تا تاریخ آخر 1383.
- ایجاد شرایط زیست محیطی مناسب با استاندارد های ایزو 16000 .
- پیاده سازی TMP جهت سالن یک تا پایان 1382.
- برقراری نظام 5s در ایستگاههای پایلوت تا پایان 1382 .
توضیح: نظام 5s شامل s های پتج گانه است که هرکدام عبارتند از:
S1 : تفکیک و تعمیر
S2:ترتیب و تنظیم
S3: تمیزی
S4تداوم و ایمنی
S5: تعلیم و انظباط
- رشد و ارتقای مهارتهای نیروی انسانی و ارتقای توانایی و شرایط کار
2-اهداف بلند مدت:
- ایجاد تدریجی نهاد تحقق و توسعه و طراحی محصول جهت انجام فرآیند مهندسی معکوس و پدید آوری محصول جدبد برای رسیدن به سقف
6000000 محصول در سال تا پایان سال 1383.
- صادرات حدود 10% از محصولات به خارج تا پایان 1385.
- ایجاد سیستم ایمنی مطابق استانداردهای بین المللی OSHAS 18000 تا پایان 1383.
- شناسایی و استفاده از تکنولوژی متناسب و روشهای تولیدی مدرن جهت بهینه کردن روندهای ماشینکاری در تولید هر یک از محصولات جهت برخورداری از توانایی تولید در حد استانداردهای بین المللی و کاهش دوباره کاری و ضایعات تا پایان 1386.
3-اهداف وابسته به سازمان :
- برقراری نیازهای حقوقی
- بهبود موقعیت در بازار داخلی و خارجی
- اطمینان از پایداری و بقای سازمان
- بهبود مستمر
اهداف وابسته به محصول:
- کاهش نرخ ضایعات و میل به سمت نقص صفر (zero defect)
- کیفیت تحویل پیمانکاران
- بهبود کیفیت
- بهبود قابلیت فرآیند و قابلیت اطمینان
- بهبود عملکرد زیست محیطی
5- اهداف وابسته به مشتری:
- کوتاه کردن زمان سفارش تا تحویل
- بهبود رضایت مشتری
- کاهش زمان پاسخگویی به شکایات
- بهبود قابلیت اطمینان در فرآیند تحویل.
6-اهداف عالیه :
- افزایش ارزش افزوده
- کاهش هزینه بدون افت کیفیت
- افزایش اثر بخشی اقدامات اصلاحی
- افزایش و بهبود نحوه عملکردها
- طرح ریزی از پیش تعیین شده کیفیت.
7-اهداف مرتبط با ایمنی
- کاهش آلودگی صوتی
- ایمن سازی محیط کار
- ایمن سازی فرآیند
8- اهداف زیست محیطی
- کاهش آلودگی آب، هوا و خاک
- کاهش و مدیریت مصرف انرژی
- توسعه فضای سبز
- جدا سازی و بازیافت ضایعات

 

نظامنامه کیفی:
1- هدف و دامنه کاربرد (scope):
1-1-کلیات:
الف: شرکت مارلیک سان به عنوان مهمترین و پر سابقه ترین تولید کننده داخلی میل بادامک ایران خودرو و سایپا تلاش دارد تا با بکارگیری الزامات این استاندارد توانایی خود را در ارائه محصولی مطابق با خواسته های مشتری و فراتر از محصولات تولیدی داخلی و خارجی دیگر به اثبات رساند.
ب:شرکت ما قصد دارد تا با بکارگیری الزامات در جهت رسیدگی به نظرات مشتریان طبق فرمهای نظر سنجی داخلی و خارجی و بهبود مستمر و به روز سیستم گام بردارد.
1-2-کاربرد (application) :
در شرکت ما تمامی الزامات و قوانین مذکور در استاندارد ایران – ایزو 9000 ارائه شده و قابل بکارگیری است.
استثنا: با توجه به این که این شرکت فعالیتهای مریوط به طراحی (مذکور در بند 7) را انجام نمی دهد و محصولهای سفارشی توسط خود مشتری طراحی(عمدتا ساپکو) و در اختیار گذاشته می شود لذا طراحی محصول شامل فعالیتهای مربوط به سیستم کیفیت این شرکت نمی گردد.
2-مراجع الزامی (normative refrences) :
در سیستم ما کلیه الزامات از استاندارد ایران-ایزو 9000 سال 1380 گرفته و به روز خواهد شد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  143  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله مدیریت کیفیت در شرکت مارلیک سان


دانلودمقاله نگاهی گذرا بر ادوار زندگی اخوان

 

 

 

 

 

در شب چهارم شهریور 1369 اخوان ثالث درگذشت وسفینه عمر این آزاد مرد رنجور- این لولی وش مغموم- سرانجام گرفتار طوفان مرگ گردید و کمر ستبر صنوبر شعر امروز ایران دوتا گشت . با مرگ او, طومار سبک اما اصیل گونه ی شعرفارسی درهم پیچید , سبکی که پیش از این , رسالت تاریخی اما هنری آن به پایان رسیده بود .
اخوان درادب معاصر یک پدیده بود , عمر وهنری پر فراز ونشیب داشت . دغدغه های او رنگ بی قراری داشت و زمزمه هایش از زندگی و مرگ شنیدنی وتامل برانگیز است .
زندگی را دوست می دارم ;
مرگ را دشمن .
وای , اما - با که باید گفت این ؟ - من دوستی دارم
که به دشمن خواهم از او التجا بردن . (گزیده اشعار/ چون سبوی تشنه / ص 97)
و یا درجایی دیگر در قطعه ی خیامی خود چنین می گوید :
مرگ آمد و خواست جان ِ آسوده من
تابستاند کاسته و افزوده من
درکارِ طرب کرده بُدم بود و نبود
او برد همین قالب فرسوده من ( ارغنون / خیامی )
اخوان در سال 1307 ﻫ . ش در مشهد متولد شد ,همانجا درس خواند , درسال1326به تهران آمد و دراطراف ورامین (پیشوا)آموزگار دبستان شد . نیمه دوم دهه بیست اوج دموکراسی ناقص درایران بود, دوران آزادی نسبی که به دنبال انقلاب مشروطه و فعالیتهای مشقت بار دیرسال مبارزات,سیاسی وهنری در دوره رضاخوان پیدا شده بود . دهها نشریه سیاسی و هنری و ادبی منتشر می شد . مردم نمایندگانشان را کم وبیش آزادانه انتخاب میکردند . و مجلس , محل واقعی و داﺋمی تنشهای طبقاتی و تضادها و مردم - نمایندگان - پر شده از اغراض جهانی و شخصی بود.
دراین مابین فعالترین مراکز فرهنگی سفرتخانه ها , مراکز فرهنگی فرانسه وشوروی بود . عموم لیبرال ها و طرفداران فرهنگ غرب در سفارت فرانسه , وهمه هنرمندان و نویسندگان دموکرات وچپ در سفارت شوروی جمع میشدند , ودر جلسات معینی از هفته , جلسات هنری داشتند و درهمین سالها بود که دو گونه شعر نو درایران و ادبیات تازه و نوپای آن شکل گرفت : شعر نو معتدل , میانه رو یا به قول آقای نادرپور ( شعر سنت گرای جدید ) که منادیانش عمدتاﹰ لیبرال هایی چون مرحوم دکترپرویز ناتل خانلری , دکتر عبدالحسین زرین کوب , نادر نادرپور و فریدون توللی بودند , و نوآوری را فقط در حد چهار پاره و نوعی مستزاد می دانستند , و به شدت پایبند وزن عروضی و قافیه بودند , و شعر نو که در رأس همه نیمایوشیج قرار داشت . دراین میان افراطیون , نوآوری را در شکستن نظام زیبا شناسی قدیم و بنیاد نهادن نظامی نوین می دانستند. ودراین زمان , مهدی اخوان ثالث , در دهات اطراف ورامین , درحال و هوای قدمایی , غزل وقصیده می گفت و ظاهراﹰ خبر چندانی از شهر نداشت , که بعدها همین اشعارش را در کتابی با عنوان ارغنون به چاپ رسانید .
اخوان که دیری است غزل و قصیده گفته و با عشق و همتی عظیم روی به سوی قله ی عظیم شعر سنتی نهاده , و چون ماهی ای که در قسمت اعظمی از اقیانوس شعر کهن ایرانیان غوطه ور بوده , حال با اعتماد به نفس و اطمینان کامل (به قول خود) راهی از خراسان پهناور, با آن گنجینه ی عظیم وپرهیبت شعر کهن, به سوی دیار پیرمرد دریای نور ,مازندران , می زد وبه شعر نیمایی نزدیک می شد . او تازه داشت درک می کرد که نیما چه کار شگفتی کرده است . می فهمید که نیماباتکیه بر شعر سنتی نظام نوینی راپی افکنده که چندان هم آسان یاب نیست و به گفته ی استاد لنگرودی اخوان در این برهه ی زمانی بر دروازه شعر نیمایی ایستاده بود و درون عمارت هنوز تیره وتار بنظرش می رسید .
درهمین اثنا بود که گامهای قوی اما نو رًس اخوان و مردانی چون کسرایی , ابتهاج , شاملو , نادر پور, رحمانی ,. . . در گودال حقیقی اما باور ناپذیری به نام کودتای 28 مرداد 1332 می لغزد وپیچشی را احساس می کند,وانگاره ی آزادی را که گاه به سفارش خود یا حزب وگروهی سروده بودند در این پیچش ناگهانی زخمی و کبود یافتند , اکنون ناباورانه , گنگ وخوابیده , حیرت زده و شکست خورده می دیدند هرکدام از ایشان در گوشه ای افتاده اند و امیدی ندارند :
- کوهها باهم اند وتنهایند , همچو ما با همان تنهایان - ( شاملو ) . بخش عظیمی از شاعران و نویسندگان , حزبی
( یامتهم به حزبی ) دسگیر و زندانی گردیدند و شاعر ما (اخوان ثالث ) درمیان دستگیر شدگان بود.
اخوان در زندان قصر اینچنین می سراید :
خانه ام آتش گرفته است , آتشی جان سوز
هرطرف می سوزد این آتش
پرده ها و فرش ها را , تارشان با پود
من به هر سو می دوم گریان
در لهیب آتش پر دود . . .
او این شعر سمبولیزم را که یادآور شعر ( آی آدمهای نیماست ) , و به زیبایی تصویرگر کودتای28مرداد است درسال 1333 می سراید , که بنا به عقیده شعر شناسان , این شعر , هفت بنداست و هفتاد حشو :
برای مثال آتش جان سوز در شعر بالا , حشو و زاید است , چراکه خانه سوزی غیر جان سوز نداریم .و باز بنا به گفته ی استاد لنگرودی همواره نظر نخست ما به ازا, بیرونی هر تصویر است که به ذهن متبادر می شود و لازمه هنری بودن هر تمثیل , پذیرفتنی بودن ما به ازا, آن است . خانه ات که بسوزد جان سوز است چه آپارتمان باشد و چه آمال . ویا در مورد مصرع دوم و سوم می توان یادآور شد که : تارشان بی پود مگر می سوزد ؟ , واینهمه ایراد نتیجه ی همان تعلق خاطر به او به عروض قالبی و طنین قافیه قدمایی است.هر چند که این دلبستگی تا آخر عمر با او بود, ولی اوباکوشش شبانه روزی وبی وقفه خود, این ضعف رابه قدرت بدل کرد تا اینکه درسال 1334 شعر معروف زمستان رامی نویسد : شعری فخیم , استوار ومحکم , باخصوصیات سبک خراسانی, سنجیده,بی حشو و زوائد و منطبق با ارکان نظام نیمایی. او با چاپ کتاب زمستان به مقام ملک الشعرایی ملت ایران می رسد . اما ملک الشعرایی که هنوز سالها مانده تا ملت اورا بشناسند .
دهه ی سی , دهه شعر است . شعر, برآیند همه امیدها , آرزوها , شکست ها و مقاومت ها شده است . مجلات پر از شعر نو می شود . اشعار درخشانی از شاملو , نادر پور , آزاد وکسرایی منتشر می گردد . شاعرانی خوش قریحه و ذوق و سرشار از عطر شعر چون آتشی و فروغ به ظهور می رسند .
این شور وحال تا سالیان سال ادامه می یابد . آخر شاهنامه در سال 1338 و از ای اوستا در سال 1344 منتشر می شود . اخوان بسان عقابی بر قله شعر نو جای می گیرد و زبان او زبان مسلط شعر نو آن سالها می شود .
بعد از این دوره او دچار افولی غریب می گردد و دوره شکوهمند اخوان به پایان خودمی رسد و او غریبانه با بلندای شعر معاصر بدرود می گوید . اگرچه اخوان به ظاهر تا پایان عمرش , کم وبیش با همان قدرت زبانی به کار ادامه می دهد ولی واقعیت این است که فخامت زبانی , حبابی است زیبا که در پنهانش چیزی ندارد : نه اندیشه ای ژرف ,نه تصویری ناب , نه ایهام وکنایه جالب توجه و رشک برانگیزی و نه . . . . این فروپاشی و تزلزل تا بدانجاپیش می رود که گاه حتی ساده ترین تصاویرش غلط می شود . (1)

 

 هنر ثالث
در سرآغاز این بحث ابتدا باید تعریفی دقیق و شایسته , از شعر نو داشته باشیم تا اسباب نزدیکی به هدفمان , که همانا بیان کارکرد مهدی اخوان ثالث است - البته در حد توان – فراهم آوریم .
عبارت معاصر در فرهنگ سعدی به هم عصر و دوره معنا شده است , که در این صورت شعر معاصر به معنای شعری که دچار تحول و دگرگونی عصر و دوره خویش شده است . این شعر حاوی یک نوزائی و انقلاب در بطن خویش است .
درست است که به تعبیر "بورخس" چه بخواهیم وچه نخواهیم در واقعیت های زمان غسل داده شده ایم . اما با این تعریف دستاورد هنری و فرهنگی ما الزاماﹰ , نو و معاصر تلقی نخواهد شد .
نو ومعاصر بودن یک اثر ,خاصه شعر ,مشروط به درک موقعیت های زمانی- مکانی وتسلط کافی بر پدیده هایی است که در این دوره و زمان خاص - عصر - بوقوع می پیوندد , مشروط و مربوط می شود . البته باید توجه داشت منظور از این سخن این است که , معاصر بودن یک اثر صرفاﹰ ربطی به کارکرد سیاسی - اجتماعی اثر و یا القای پیام یا تصویری دراین رابطه ندارد. بلکه درک شهودی این مضمون ویا مضامین دیگر البته با حضوری جدید ونو در عرصه ی زبان باعث می شود که میزان نو ومعاصر بودن یک اثر تا حدی روشن گردد .
اکنون صرف قبول ظاهر و رویه ی شعر نیمایی و نو در شعر و پیروی غیر اصولی و حرفه ای نشان دهنده اندیشه ی پویا , مترقی و نوخواه شاعر نیست .یک شاعر حساس ولطیف نگر می تواند موضوعی پیش پا افتاده و حتی شاید قدیمی را آنگونه بیان کند , که تا آن وقت کسی از آن دریچه به آن موضوع ساده ننگریسته باشد . این جاست که مرز شعر نو , برای هر شاعری تا حد قابل توجهی مشخص میگردد. یک شاعربه تعبیر فاکنر:متعهد وملزم است که کارش را به بهترین وجه انجام دهد . که این مسئولیت و تعهد سنگین ترین بار رابر دوش آدمی میگذارد.در این موردنیما مطلبی قابل توجه دارد , او می گوید : (( شاعر باید ذهنیات را تبدبل به عینیات کند . )) بدین معنی که ذهن را از تصویر های کلیشه ای شاعران گذشته بزداید , و توجه خود را به اطراف خود معطوف کند و آنچه را می بیند , رنگ شاعرانه بزند و بیان کند. بدین گونه شعر از ذهن گرایی و کاربرد تصویر های ذهنی , نجات می یابد و معطوف به موضوعات پیرامون شاعر کشیده می شود , این بحث سرانجام به تعهد و مسئلیت شاعر کشیده می شود , به همین جهت اغلب شاعران این دوره بخصوص مهدی اخوان ثالث , هر یک به نوعی , خود را در مقابل مردم و جامعه ی انسانی مسئول می بیند و شعر به طرف بیان درد ها و رنج های موجود جامعه , یا انتقاد بر حکومت و جامعه سوق می یابد , و چون بیم جان در بیان صریح انتقادهای اجتماعی است , شعر بزرگان ادب این دوره, به نوعی رمز گرایی و سمبولیسم , متوجه میشود.و یا در بیانی ایجاز گونه و جامع تر پیامبر اکرم , خطاب به بشر و بخصوص ساکنان اقلیم هنر , اینگونه می فرماید که :
افضل الاعمالِ احمزُها : نکوترین و زیبا ترین کارها مشکلترین آنها است .
و این بیان مبشر یگانگی را بدان سبب بدانید که ترویج بینش بیداری وآگاهی بخشی - همانگونه که گفته شد -میتواندبهایی سخت گزاف در برداشته باشد, اماباید توجه داشت طبق این سخن نکوترین اعمال مطمئناﹰ سخت ترین آنها می باشد که در این مثال بیم جان میتواند سخترین تهدید برای مروج و رسول بیداری وآگاهی,یعنی شاعر , باشد.
اخوان بحق یکی از معدود کسانی بودکه دقایق شعر نیما را عمیقاﹰ شناخت و در شناساندن بدعتها و بدایع نیما چیره دستی بی نظیری را از خود به نمایش گذاشت . پس تردیدی نیست که او فلسفه تحول شعر نیمایی را بخوبی دریافته است. او با به دست آوردن رمز و راز قوالب و اسالیب , قاطعانه اعلام میکند که : من این زبان پرورده قبل از انحطاط مغول راآورده ام توی این مایه شعر و این اسالیب نو این زبان شد برای خودم پر از تازگی . تمام امکانات بلاغی قدیم را از لحاظ سادگی و سلامت و رقت , درستی و قدرت , این نیرو را دراختیار این حس وحال وتپش و تامل امروزی گذاشتم و دراین مسیر قرار دادم . اخوان ضمن اینکه ادامه دهنده سنت ریشه دار فارسی بود , چشم اندازهای نو را نیز پیش رو داشت و به طریق خودش رابطه دقیقی را بین شعرامروز و شعر گذشته ایران برقرارکرد .
بی هیچ تردیدی مهدی اخوان ثالث موثرترین شاعر در تثبیت شعرنمایی بوده است . چرا که نخست با اشعار محکم و استوار و متینش که لحن و بوی زبان شاعران بزرگ قرون چهارم و پنجم- خراسانی - را داشت, و مخالفان قصیده گوی شعر نو , خود میدانستند که قادر به بهم بستن چنین مصراعهایی نیستند . دوم با مقالاتش که سالیان دراز , در دفاع ازنیما , با اتکا‌‌ﺀ به شعرسنتی ایران نوشت .
یکی از اتهامات همیشگی نیما بی اطلاعی وی از زبان فارسی بوده است . البته زمینه این اتهام را کلام ناهموار
سنگلاخی و نحو ناآشنا و پیچیده ی نیما بوجود می آورد . آنها میگفتند که مثلاﹰ - می تراود مهتاب - غلط است . مهتاب نمی تراود . وهمینگونه است وقتی که می گوید :
نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک
خواب درچشم ترم می شکند .
شکستن خواب معنا ندارد . ونیماکه به این اعتراضات پاسخ نمی داد. دشمنان , سکوت وی را دال بر صحت حرفشان می دانستند .هرچند حضور شاعران نوپردازی چون فریدون توللی و نادر نادرپور در برهه ای از زمان دشمنان را به سکوت وا می داشت ولی از اواخر نیمه دوم دهه بیست که بزعم این دوشاعر میانه رو , نیما راه افراط را پیش گرفت , عملاﹰ هیچ شاعر توانمندی که حامی نیما باشدوجودنداشت. در چنین وضعیتی است که اخوان باپشتوانه ی شعر کهن و لحن آشکار خراسانی وارد کارزار میشود . و اگر چه همان بکار بستن کلمات سنجیده در زمستان برای مجاب کردن قصیده - سرایان کافی است , ولی او با قدرت تمام وبا اطمینان کامل می گوید : چه کسی گفته است که خواب در چشم ترم می شکندنادرست است؟چه کس گفته ما در ادبیات کهن می تراود مهتاب نداریم . پس این چیست که عرفی شیرازی می گوید : زلفت به جهان فکند آشوب در دیده فتنه , خواب بشکست .
و طالب آملی می گوید: زلفت چوبی عتاب بشکست درچشم ستیزه , خواب بشکست .
و چیست که وحید می گوید : دل مراد گر آن شوخ از عتاب شکست به چشم او دل من هم زناله خواب شکست .
و مگر شانی تکلو شاعر عصر صفوی نگفته است :
می تراود غم هجران ز دلم روز وصال همچو خونابه زخمی که ز مرهم گذرد ؟
پس چگونه می تراود مهتاب نادرست است ؟ و قصیده سرایان و کهنه گرایان که تا آن روز مطمئن بودند شاعران نوپرداز از ادبیات قدیم خبر ندارند و از بی سوادی است که شعر نو و معاصر می گویند , از این پس ترجیح دادند که به فحاشی اکتفا کنند.اخوان ثالث با چنین پشتوانه و حمله غیرمنتظره ای وارد عرصه شعر نیمایی شد , وهمه نگاهها , از همه طیف ها رامتوجه خود کرد . او برآیند شعر سنتی و مدرن بود و لاجرم سنت گراها و مدرنیستها را جذب کرد .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   43 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله نگاهی گذرا بر ادوار زندگی اخوان