دانلود مقاله مد

 

 

 

واژه ی مد (Fashion) معمولا به نوعی روش متداول ابزار یا نمایش اتلاق می شود که اغلب نوع خاصی از مد شخصی می باشد که همه ی انواع را شامل می شود.
در دائره المعارف داین رو به روی کلمه Fashion یا مد نوشته شده: وقتی تعدادی از مردم که فرهنگ خاصی دارند شروع به پوشیدن نوعی لباس جدید یا متفاوت می کنند، مد جدیدی آغاز می شود.
بعد مردمی که آنها را دوست دارند یا به آنها احترام می گذارند لباس های به همان شکل می پوشند.
اما آیا در عالم واقع طور است؟ ما واقعاً از چه کسانی تقلید می کنیم و مفهوم هر پوشش تازه ای را می دانیم؟ فروشنده ای می گفت: کافیست یک لباس عجیب و غریب بپوشی و ده دقیقه توی پاساژ بگردی. فردا می بینی که همان لباس مد می شود تقلید محض بدون درک شرایط و خاستگاه.
پدید آمدن لباس امری تصادفی یا خواستی فردی نبوده است. لباس بر مبنای تفکرات و نیاز های اقلیمی، مادی و معنوی اقوام به وجود آمد و آینه تمام از تاریخ زندگی بشر شد و در طی قرون و اعصار، در سرزمینهای گوناگون شکل گرفت و تحول یافت و نظم و هماهنگی لباس دوران باستان، در قرون وسطی جای خود را به شکل و ظاهری شکوهمند داد.
به این نیازها، طراحان و دوزندگان لباس پاسخ گفتند، آنها با بهره گیری از گرایش مردم به تنوع طلبی و نوجویی. با استفاده از جریانهایی چون جنگ، بحرانهای اقتصادی، تحولات فرهنگی و سیاسی، طرحهای تازه ای را ارائه دادند و بر خلاف سده های پیشین که نو آوریهای خود را در کسوت مانکنهای چوبی و مومی لباس بر تن، به نمایش می گذاشتند.
اکنون به یاری رسانه های گروهی چون سینما و تلویزیون و نشریات مد که بردی کاملاً جهانی دارند، مورد پذیرش همگان قرار می دهند.
دیگر کمتر ملتی را می توان یافت که در حیطه تمدن امروز قرار گرفته باشد و باز بتواند لباس سنتی احیانا دست و پا گیر خود را کاملاً حفظ کند.
چرا که لباس امروز خاص مردمان امروز است. مردمانی که زمان در زندگی اجتماعیشان عنصری است تعیین کننده و این نکته ای است که طراحان لباس نیز به آن توجه دارند. لباسهای بر تن راحتند، سریع پوشیده می شوند، اغلب پارچه های قابل شستشو دارند، دست و پا گیر نیستند، جنبه های زیبایی و هنر در آنها رعایت می شود. و از همه مهمتر با بودجه های متفاوت نیز امکان دستیابی به آنها وجود دارد.
از آنجا که پوشیده لباس ضرورت است، هر کس این دین را نسبت به خویش احساس می کند که ظاهر خود را به خوشآیند ترین شکل ممکن به جهانیان عرضه کند، بنابر این لباس باید رنگ و طراحی هنرمندانه و زیبا داشته و هم آهنگ با شرایط محیط و باب روز باشد.
1 – 4 ) رشته ها (شاخه های) مد :
مدها پدیده های روانشناختی اجتماع هستند که در بسیاری از رشته های فعالیتها و افکار انسانی عادی به نظر می رساند. صعود و سقوط (رواچ و رکود) مدها، به خصوص در زمینه های زیر آزمایش و مستند شده است :
معماری، طراحی (دکوراسیون)، طراحی محوطه و ...
هنر صنایع دستی
فرم بدن، لباس های معمولی و رسمی، لوازم آرایشی، زینت آلات و ...
رقص و موسیقی
اشکال مختلف آدرس، اصطلاح و سایر گونه های سخن گفتن (گفتگو)
اقتصاد :
تفریحات و بازیها و سرگرمی ها
ورزشها و سایر وقت گذرانیها
1 – 5 ) مد و تنوع در پوشاک :
عادت به تغییر مداوم سبک پوشیدن لباس، که امروزه جهانگیر شده است، شخصاً روشی غربی است. گر چه علائمی از قبل وجود دارد ولی می توان آن را به وضوح به اواسط قرن چهاردهم نسبت داد.
مد غرب به لحاظ قدمت، در رابطه با تمدنهای بزرگ جهان تفاوت دارد. مسافران غربی در سالهای اولیه ی پیدایش مد، که به ایران، ترکیه و ژاپن یا چین سفر کرده اند، بارها خاطر نشان می کنند که مد در این کشورها تغییر نکرده و ناظران این فرهنگ ها بر این عقیده هستند که مد غربی که به نظر می رسد باعث بی ثباتی و فقدان نظم در فرهنگ است. تاثیر قابل ملاحظه ای نداشته است. اما متاسفانه امروزه این فرهنگ، روز به روز کمرنگتر شده و روبه نابودی است لباس ممکن است که در یک جامعه بر اساس سن، طبقه اجتماعی، نژاد، شغل و منطقه ی جغرافیایی و یا در طول زمان به طور مشخص تغییر کند.
مثلاً اگر فرد سالخورده ای طبق مد جوان لباس بپوشد، ممکن است که هم از نظر جوانان و هم از دید افراد مسن تر. مسخره به نظر برسد.
لغت Fashinista یا قربانی مد به کسی گفته می شود که برده وار از مد های رایج پیروی می کند. انسان می تواند سیستم نمایش مدهای مختلف را به عنوان زبان مد که ترکیبی از مدهای مختلف بوده و از دستور زبان مد استفاده می کند، پیروی کند.
1 . 6 ) مدل (model):
مدل کسی است که کارهای هنری، مد و یا محصولات دیگر و تبلیغات را به معرض نمایش می گذارد.
مدل بودن (modeling) از سایر انواع نمایش ها از قبیل بازیگری، رقص، نمایش های تقلیدی و پانتومیم متمایز می باشد.
ظاهر شدن در یک فیلم سینمایی و یا یک نمایشنامه بدون توجه به ماهیت نقش عمدتاً امکان ناپذیر است: بنابراین مدل ها نیز مجبورند احساس یا هیجان خود را در عکس هایشان ابراز کنند.
مدل ها چند نوع هستند که شامل مدلهای نمایش مد لباس، مدلهای زیبائی، مدلهای تناسب اندام، مدلهای هنرهای زیبا و ...!
1 . 6 . 1 ) مدلهای نمایش لباس 2 (Fashion models):
این مدلها اصولاً برای ارائه (نمایش) لباس، زیور آلات و لوازم آرایش بکار گرفته می شوند.
- دو نوع مدل در زمینه ی مد لباس وجود دارد:
1 ) مدلهای مد جدید High Fashion
2 ) مدلهای تجاری Commericical
1 ) مدلهای مد جدید یا مدل های درجه یک، شکلی هندسی از نمایش مد می باشد.
عکاسی در حالات خاص هنری، به این صورت که از مدل عکس می گیرند در حالتی که شکل لباس به نمایش گذاشته شود.
مدل از چهره و اندام خود برای نشان دادن هیجانهای مورد نظر استفاده می کند که این نوع مدل شدن در کارهایی نظیر کلکسیون ها و مجلاتی که در اختیار طراحان مد قرار می گیرد به کار می رود.
طراحان پوشاک به طور سنتی مجموعه ها یا کلکسیون های خود را در یک خود را در یک نمایش مد سالیانه برای خریداران، صنایع مد لباس (تولید لباس مطابق مد) و عامه مردم به معرض نمایش می گذارند به این صورت که مدل های نمایش لباس به روی سکوی مخصوص (cat walk) راه می روند (run away) و پوشاک را به نمایش می گذارند.
2 ) مدل های تجاری (Commericial Modeling):
دارای پرستیژ کمتری نسبت به high fashion و یا haute caulure مدل لباس های تک و خاص می باشد.
مدل تجاری اشکال مختلفی درد. مثل: مدل برای کاتالوگ، لوازم آرایش، نقاشی تجاری، محصولات مختلف و..
مدلهای تجاری (بازرگانی) یا مجله ای از نظر بلندی قد و وزن در مقایسه ا مدلهای نمایش لباس تفاوت دارند و دارای هیکل درشتری می باشد.
مدلهای تجاری نقاشی، نمایش دهنده ی محصولات پوشاک در بیل بردها، اتوبوسها، مجلات و روزنامه ها می باشند.
1 . 7 ) سکوی نمایش مد (گربه رو) (cat walk):
واژه ی سکوی مد یا گریه رو که اصطلاحاً به سکوی باریکی گفته می شود که دو ساختمان مجاور را به هم متصل می کند. در سالنهای نمایش مد به سکوی باریک و معمولا بالاتر از سطح کف اتاق گفته می شود که مدلها برای عرضه لباس و زیور آلات در طی نمایش مد از آن استفاده می کنند.
اگر این سکو بلند تر از سطح زمین نباشد، از واژه ی (گذرگاه) (Run way) استفاده می شود که بیشتر در نمایشهای مد تلویزیون به کار برده می شود.
بنابراین به طور کلی :
سکوی مد: نامی کلی برای هر نوع سکوی باریک است که در ارتفاع بالاتر از سطح کف قرار گرفته و روی آن راه می روند.
در سایر رشته ها:
- در تایر: به راه باریکی گفته می شود که برای امور فنی پشت صحنه وی آن راه می روند.
- در شهرسازی: به پل عابر پیاده ی باز یا حاشیه ای که بر بالای یک خیابان یا بزرگراه، راه آهن و یا رودخانه ساخته می شود.
- در شکار: راهی که اجازه می دهد توپچی سریعاً به تفنگ دسترسی پیدا کند.

 

1 . 8 ) پوشاک (clothing):
پوشاک به معنی وسیع کلمه یعنی پوشش هایی برای اندام و همچنین پوشش هایی برای دستها (دستکش)، پاها (جوراب)، کفش و سر (کلاه). تقریباً تمام مردم دنیا لباس می پوشند که با عناوین لباس، جامه، تن پوش و پوشاک نامیده می شود.
پوشاک بدن آسیب پذیر انسان را از شدت گرما و سرما و سایر عوامل محیطی حفظ می کند هر تکه لباس مفهوم اجتماعی و یا فرهنگی خاصی را دارد.
کاربرد عملی پوشاک محافظت کردن از بدن انسان در مقابل خطرات موجود در محیط شامل: هوا از نور شدید آفتاب، گرما و سرمای شدید و بارندگی، حشرات، مواد شیمیایی زیان آور اسلحه و تماس با مواد و اجسام ساینده و برنده و سایر مخاطرات می باشد.
پیامهای اجتماعی ارسالی از طریق نوع لباس، زیور آلات و سایر تزئینات می تواند بیانگر شان و جایگاه اجتماعی، شغل (حرفه) و وابستگی قوی و دینی و غیره باشد.
پوشش های دینی ممکن است که به عنوان حالتی خاص از پوشش حرفه ای محسوب شود.
این لباسها گاه فقط در ضمن اجرای مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می گیرد. که ممکن است همه روزه به عنوان نشانه ای از یک جایگاه دینی خاص مورد استفاده قرار گیرد. پاکیزگی لباسهای دینی در ادیان مشرق زمین مثل هند و بودائی یکی از مهمترین موضوعاتی است که معرف یا شان دهنده پاکی و خلوص می باشد.
همچنین بیشتر ورزشها و فعالیتهای فیزیکی (بدنی) به دلیل راحتی، قابلیت اجرایی فعالیت و امنیت مستلزم پوشیدن لباس بخصوص می باشد. لباسهای معمولی ورزشی شامل شلوار کوتاه، تی شرت، لباسهای مشخص نشانه دار و لباسهای خاص مربیان می باشد.
لباس های خاص شامل لباسهای تر، مثل لباس شنا، شیرجه و موج سواری و ...
1 . 8 . 1 ) مواد لباس (جنس لباسها):
لباسها اغلب از نخ، کتان، پشم و کنف ابریشم و یا الیاف ترکیبی از قبیل پونیستر و نایلون ساخته می شوند.
1 . 9 ) مد، تبلیغات، فروش:
یک دوره های بود که صحبت از تهاجم فرهنگی و غیر بزدگی و .. نقل محافل کار شناسی و عامیانه ما ایرانی ها بود و مردم به مظاهر این بحث ها خیلی حساس و متعجبانه نگاه می کردند که بارزترین و نمایان ترین بخش این تهاجم پوشش و لباس مردم کوچه و خیابان بود و هر روز یک مد جدید و یک رنگ جدید مثل قارچ تو خیابان ها سبز می شد و همه از هم می پرسیدند اینها از کجا می آید.
یکی می گفت ماهواره، یکی می گفت از آزادی، یکی می گفت از ... به هر حال مدها به تدریج جزء لاینفک پوشش مرد و زن ایرانی شد. و حالا اگر کسی لباس های غیر از این سبک و سیاقها را بپوشد و بیاید بیرون مردم به چشم تعجب به آن نگاه می کنند؟ تغییر ذائقه فرهنگی یعنی همین، پدر بزرگ های ما وقتی نوشابه خوردن ما را می بینند با تعجب می گویند : پسرم این دروغ خودمان هم چه اشکالی داره که این مایع شیمیایی بد مزه و گاز دار را می خوری ولی آن بیچاره نمی داند که ذائقه قبول کرده که نوشابه هم یک نوشیدنی گورا است خصوصاً اگر خارجکی هم باشه.
اینها همه نشان می دهد که ما انسانها در یک دوره چند ساله که می تواند از ده سال تا صد سال باشد 180 درجه تغییر رویه در آداب و رسوم و فرهنگ و ... بدهیم، پوشاک هم از این قاعده مستثنی نیست.
پوشاک سنتی که اصلاً حرفش را نزن... همین پوشاک یک دهه پیش هم الان دیگر طالب ندارد و به نظر مسخره می آید، بعضی وقت ها که به عکس های جوانیهای پدرم نگاه می کنم، با خودم می گویم اون وقتها آنها چه جور روشون می شد با این شلوار های گله گشاد و با آن پیراهنهای یقه آنچنانی بیایند بیرون و تازه پز بدهن که ما رو مد هستیم.
می بینید اینها همه به ما اشاره می کنند و با زبان بی زبانی می گویند که با پا پوشاک از هر جنسی که باشه فرق نمی کنه، تریکو. پارچه ای، کنفی. تترون سال به سال نیاز به تغییر دارد.
نه این که ما مصرف کننده ها صبح که بلند می شویم این تغییر سبک را می خواهیم. بلکه از بیرون و توسط شرکتهایی که دیگر الان برای خودشان غولهای بین المللی هستند به ما الزامو وحی می شود.
یک دفعه پیچ تلویزیون را که باز می کنیم می بینیم فلان هنر پیشه محبوب ما در ایران یا خارج از ایران لباس با سبک جدید پوشیده. و از آنجائی که ما خود آن شخص را خیلی دوست داریم و همیشه آروزمان رسیدن به آن شخصیت خیالی است.
برای این که یک کمی نزدیک بشویم فردا تقاضای لباس آن طوری در بازار اوچ می گیرد و البته از خودش شناسی ما، تولید کننده محترم از قبل پیش بینی این تقاضا را کرده و عین همان لباس تو بازار است چطوری؟
خیلی راحت اونی که تولید کننده است برای گسترش بازارش یا خودش خالق سبک می شود و یا به سرعت با کنجکاوی و دو تا مسافرت خارج می فهمد که ای دل غافل مد هفته دیگر فلان سبک است بلافاصله شروع می کند به تولید و به محض شروع تبلیغات در رسانه های مجاز و غیره جنس تولید شده را می ریزد تو بازار. خدا برکت بده چه سودی! ...
لذا به نظر اینجانب که کوچک همه شما هستم تبلیغات و مد سازی و ایجاد تنوع در سبک پوشش، موتور محرک پوشاک و صنعت پوشاک است و اگر نباشد پوشاک فروش ها باید یک فکر دیگری بکند همان طور که ما شاهدیم خیلی ها که مفهوم بالا را نگرفتند به راحتی غافله را باختند و از دور گردونه خارج شدند.
مردم ما ب برکت رسانه ها و ارتباطات گسترده با خارج از مرز ها با بیرون بیشتر از گذشته در ارتباط و تبادل نظر هستند و به این واسطه تقاضاهایی وجود دارد که بعضا تا تولید کننده داخلی ما متوجه آنها بشود.
چینی ها آن طرف دنیا متوجه شدند و با تیتراژ وسیع روزانه بازار کردند. بله چینی و محصولات این کشور که اژدها زرد نام گرفته الان دیگر در هر بازاری که وارد بشوی وجود دارد و بعضی و تنها ما ها فکر می کنیم که داریم در چین زندگی می کنیم.
البته به مدد مسئولین عالی رتبه مملکتی درها آنقدر باز شده که دیگر یک سری شرکتها، آیتم های تبلیغاتی خودشان را به چنین و ما چین سفارش می دهند. چرا که نه. فرق قیمت خیلی زیاد و کیفیت قابل قبول، طرح های زیبا و درها باز و ..
سود سرشار ..ما هنوز عضو WTO نشده شرایط محیطی حاکم بر مملکتمان کم از منطقه آزاد و یا کشور هایی که عضو هستند ندارد.
فقط فرق موضوع این است که خارجی ها می توانند راحت جنس به ما بفروشند و عوارض کم پرداخت کنند. ولی صادر کننده پوشاک ما باید برای حضور در بازار مثل آلمان جدا از همه تا برابریها در هزینه های مستقیم و غیر مستقیم تولید . حدود 12 درصد هم گمرکی بیشتر از دیگر کشورهای عضو و یا متحد بدهد.
لذا اگر ما دیدیم که یک شرکتی دارد در ایران با این شرایط تا همگون و پز نویسان داخلی پوشاکی به قلب اروپا یعنی آلمان صادر می کند باید خیلی قدرش را بدانیم. بعضی اون شرکت دارد با ترکیه و چین و ... که رقبای محصولات خودش در مملکت خودش هستند در اروپا رقابت می کند.
بگذریم بحث ما تبلیغات و مد و ... بود. مد سازی، الگو سازی مانند هر چیز وارداتی دیگری اگر بومی نشود و اگر مورد توجه کارشناسی قرار نگیرد. اگر اصلاً نیازش احساس نشود پس باید منتظر هجوم خارجی ها باشیم. چرا که نه؟ آنها تقاضا را رو هوا می زنند و ما هنوز خوانیم. اگر ما سازنده کامپیوتر نیستیم. پس باید همه چیز این تکنولوژی خارجی باشد. حتی سخت می شود به مردم اجبار کرد با پا نگوئید کامپیوتر... بگوئید رایانه !!!
پس توجه می کنید که بر خورد انفعالی در دنیای امروز یعنی حاکمیت فعالان. هر چه آنها بگوئید درسته و لاغیر. ما اگر در داخل مملکت خودموی دنبال الگو سازی و مد و طرح ایرانی نباشیم.
انواع مُد از نظر فرهنگ دینی
مد و مدگرایی، نه ارزش است و نه ضدارزش و گرایش به مُد نیز هم می تواند مثبت و اخلاقی باشد و هم منفی و غیراخلاقی. از آن جا که در فرهنگ دینی ما هرگونه پدیده جدید، با معیارها و ارزش های دینی مبین اسلام سنجیده و پذیرفته می شود، اگر گونه ای از مد، با هنجارها و ارزش های دینی جامعه مغایر باشد، ضدارزش به شمار می رود. به عنوان مثال: مدهایی که از فرهنگ بیگانه و الگوهای ساخته و هدایت شده غرب سرزمین های غیرمسلمان تقلید می شوند، از این دسته اند که البته هدف سازندگان آنها تخریب ارزش ها و سنت های دینی جامعه است. در مقابل، اگر مدها با هنجارها و ارزش های ملی - مذهبی کشور هماهنگ و همخوان باشند، نه تنها ضدارزش نیستند، بلکه ارزش مند و تحسین برانگیز هم هستند. این نوع مُدها در ابتدا بر اساس علاقه و انتخاب خود مردم پدید می آید. سپس به صورت عادت برای آنها در می آید و هر اندازه با باورهای سنتی، فرهنگی و دینی جامعه هم سویی داشته باشد، سریع تر جای خود را میان فرهنگ مردم باز می کند و به یک نماد فرهنگی تبدیل می شود. برای مثال، چادر مشکی، ابتدا در جامعه به صورت مُد رواج پیدا کرد و پس از اندک زمانی با پذیرش عمومی، به یک نماد ارزشمند فرهنگی تبدیل و ماندگار شد. شاید در اصطلاح مدیست ها هیچ گاه دِمُده* (the mode) نشود.
مدگرایی: تنوع طلبی یا خودنمایی
ابروهای تیغ زده، موهای سیخ‌سیخی، شلوارهای تنگی که تا دیروز آنقدر گشاد بود که به زور با کمربند بسته می‌شد. بلوزهای تنگ با مارک‌ها و شکل‌های عجیب. مانتوهایی که هیچ شباهتی به مانتو ندارند. شال‌های رنگی که فقط قسمت وسط سر را می‌پوشاند و آرایش‌های غلیظ و آن چنانی. مد روش و طریقه‌ای موقتی است که بر اساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه شکل می‌گیرد و سبک زندگی افراد را تنظیم می‌کند. 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  27  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله مد


دانلودمقاله آبهای زیر زمینی

 

 

 

 

آلودگی آبهای زیر زمینی تقریباً ناشی از فعالیتهای انسان است. در مناطقی که تراکم جهت زیاد و انسان استفاده می کند از خشکی، آبهای زیر زمینی خیلی آسیب پذیرند. تقریباًهر عملی که موجب تغییرات شیمیایی با هدر رفتن آب باشد ممکن است روی محیط زیست تأثیر بگذارد. زمانی که آبهای زیر زمینی آلوده شدند، از بین بردن آلودگی مشکل و هزینه زیادی دارد. برای جلوگیری از آلودگی، باید بفهمیم که چگونه آبهای سطحی و زیرزمینی با هم در ارتباط اند. آبهای سطحی و زیر زمینی به طور مستقیم با هم ارتباط دارند. در صورت وجود یک منبع سالم در مجاورت یک منبع آلوده، احتمال آلودگی آب بسیار زیاد است که منجر به آلودگی آبهای زیر زمینی می شود.
شبیه به خواص شیمیایی، فیزیکی و بیولوژی آلاینده، آلاینده می تواند منتشر کند آلودگی در محیط های دیگر به وسیله جریان های آبخیزه ( بعضی از آلاینده ها به خاطر خواص فیزیکی و شیمیایی، همیشه از جریان آبخیزها پیروی نمی کنند)
هم آب و هم آلاینده ها جاری می شوند در جهت پستی و بلندی زمین از مناطق اشباع شده به مناطق خالی. خاکهایی که دارای خلل و فرج و نفوذ پذیر هستند تمایل دارند به انتقال آب و آلاینده های مختلف با سرعت شیبی به داخل یک آبخیز. زمانی که آبهای زیر زمینی به طور آهسته جابجا می شوند: آلاینده ها وارد آبهای زیر زمینی می شوند. به خاطر همین جابجایی آهسته، آلاینده ها تمایل دارند که اثراتشان را به طور غلیظ و به شکل یک توده پر در آبهای زیر زمینی به جا بگذارد. ( شکل شمارۀ 1). این جریان در امتداد مسیر مشابهی از آبهای زیر زمینی جاری می شود. اندازه و سرعتع توده بستگی به مقدار و نوع آلاینده دارد. آبهای زیر زمینی و آلاینده ها می توانند به سرعت از میان صخره ها عبور کنند. این صخره ها موجب به وجود آمدن یک مشکل غیر عادی در کنترل آلاینده می شود به خاطر اینکه صخره ها به طور گسترده دارای فضای مختلفی هستند و پیروی نمی کنند از خطوط تراز سطح منطقه یا شیبهیدرولیکی زمینی آلاینده هایی که به آبهای زیر زمینی نفوذ کرده اند ممکن است به چاه های اطراف برسند که آب بعضی از این چاه ها قابل آشامیدن است. آلاینده هایی که درآبهای سطحی وجود دارند می توانند به آلودگی آبهای زیرزمینی کمک کنند. معمولاً بزرگترین تفاوت بین یک منبع آلاینده و آبهای زیرزمینی آن پدیده های طبیعی خواهند بود که باعث افزایش غلظت آلاینده است. پدیده هایی مانند آسایش، روپگال شدگی ممکن است قرار بگیرند در لایه هایی از خاک در منطقه اشباع نشده و سبب کاهش غلظت آلاینده قبل از آنکه به آبهای زیر زمینی وارد شود آلاینده هایی که بدون عبور از مناطق اشباع شده و به طور مستقیم وارد آبهای زیر زمینی می شوند غلظت کمتری نسبت به دیگر آلاینده ها دارند به هر حال به دلیل اینکه آبهای زیر زمینی به آهستگی جابجا می شوند آلاینده های ورودی به این آبها معمولاً غلظت کمتری نسبت به آب های سطحی دارند.
منابع آلودگی آبهای زیر زمینی
منابع آلودگی ممکن است طبیعی، فعالیتهای انسان، اقامت، تجاری، صنعت و یا فعالیتهای کشاورزی باشد. آلاینده ها از راه های مختلفی می توانند وارد آبهای زیر زمینی شوند از جمله در اثر فعالیت هایی در سطح زمین مانند سرازیر شدن آبهای صنایع یا از طریق سیستم های ذخیره بنزین در زیرزمین و یا از طریفپق سازه های زیرزمینی مانند چاه ها.
منابع طبیعی:
بعضی از مواد در خاک وجود دارندکه ممکن است حل شوند در آبهای زیر زمینی مانند آهکی، منگنز، آرسنیک و ...... بعضی از این مواد تولید رنگ، بو ،مزه در آب می کنند. آبهای آشامیدنی که غلظت غیر قابل قبولی از این مواد را دارند استفاده نمی شوند به عنوان آب آشامیدنی یا مصارف خانگی مگر اینکه تصفیه شوند.
آلودگی آبهای زمینی:
دفع غلط و نامناسب فاضلابهای زیان آور و پر خطر فاضلابها و گندابهای خطرناک و مضّر همواره می باید به روش درست و صحیح دفع گردند، بدین معنی که باید گفت توسط گروه جهت دفع نمودن فاضلاب های خطرناک و یا از طریق سیستم شهری جمع آوری فاضلاب و در زبانهای مشخص این امر صورت گیرد. خیلی از مواد شیمیایی نباید به داخل سیستم فاضلاب خانگی ریخته شوند که اینها شامل مجموعه های روغن( مثلاً روغن موتور یا روغن پخت و پز)، مواد شیمیایی مربوط به چمن ،گیاه و باغ، رنگها و حلال ها و رقیق کننده های رنگ، داروهای ضد عفونی کننده و مواد گندزدا داروها، مواد شیمیایی مربوط به ظهور عکس و مواد شیمیایی مربوط به استخرهای شنا می باشد. و به نحوی مشابه خیلی از مواد بکار رفته در فرایندهای صنعتی نباید در فاضلاب محل کار ریخته شوند، زیرا آنها ممکن است بداخل یک منبع آب آشامیدنی راه یافته و آنرا آلوده سازند. شرکتها می باید آموزش دهند پرسنل خود را جهت استفاده صحیح از آب و نیز دفع و امحاء تمام مواد شیمیایی که در محل کار مورد استفاده قرار می گیرد.
انواع خیلی مختلف و مقادیر زیاد از موا د شیمیایی در مکان های صنعتی مورد استفاده قرار می گیرد، اهمیت دفع صحیح فاضلابهای آبها را بویژه به لحاظ رعایت سلامت آبهای زیر زمینی را بیشتر می کند رها کردن و ریختن و نشت از محصولات نفتی و شیمیایی ذخیره شده: تانکهای ذخیره سطحی روی زمین و نیز مخازن زیر زمینی ذخیره، عمدتاً و عموماً استفاده می شوند. برای ذخیره سازی محصولات نفتی و سایر مواد شیمیایی بطور مثال خیلی از منازل و مجموعه های آپارتمانی، مخازن ذخیرۀ نفت زیر زمینی دارند. خیلی از این شرکت های تجاری و کارخانجات و نیز مجموعه های شهری و بخشهای عمومی، دارای تانکها و منابع ذخیرۀ گازوئیل، نفت، روغن موتور، یا مواد شیمیایی بوده و آنها را در محل های خود نگهداری می کنند. صنایع از مخازن دخیره استفاده م یکنند تا مواد شیمیایی مورد مصرف در فرایندهای صنعتی را نگهداری نموده و یا اینکه کند. آبها و فاضلابها و مواد دفعی خطرناک را نگهداری می کنند تا توسط یک حمل کنندۀ مجاز جهت احجأ به محل های دیگر حمل گردند. تقریباً 4 میلیون تانک و منبع ذخیرل زیر زمینی در ایالات متحدۀ آمریکا وجود دارد و در طی سالها، مواد محتوای خیلی از این تانکها و مخازن نشست داده و بداخل محط نفوذ کرده اند. اگر یک مخزن زیر زمینی نگهداری مواد شیمیایی و نفتی دارای نشست و سوراخ بوده و این نشست گسترش یابد، که عمدتاً رخ می دهد برای تانکها بدلیل فرسودگی و پوسیدن و زنگ زدن، محتویاتش انتقال می یابد از طریق خاک و به آبهای تحت الارضی( زیر زمینی) می رسد. مخازن یکه استاندارد های ایالتی و فدرال را برای سیستمهای جدید و به روز شده دریافت می کنند، احتمال کمتری وجود دارد که دچار مشکل شوند امّا نیز آنها کاملاً محفوظ از نشتی و طوراخ شدگی نیستند. رها کردن تانکهای زیر زمینی به حال خود و عدم خارج نمودن آنها پس از عدم استفاده، مشکل دیگری است زیرا امکان این تانکها، اغلب ناشناخته باقی خواهد ماند. تانکهای ذخیره سطح زمین نیز می توانند یک خطر بالقوه برای آبهای زیر زمینی محسوب گردند و این در صورتی است که طوراخ شده و نشستی در آنها رخ دهد و به نحو مناسب و مقتضی در محل خود آب بندی نشده باشند، نگهداری مواد شیمیایی بنحو نامناسب و غیر صحیح، نگهداری درهم و برهم و حمل غیر اصولی آنها و نیز کیفیت نا مرغوب حمل کننده های این مواد می تواند مخاطرۀ بزرگی برای آبهای زمینی محسوب شود. کامیونهای حمل کنندۀ سوخت و قطارهای حمل مواد شیمیایی و نفتی نیز مخاطرت بزرگ دیگری برای محبت نگهداری و آبهای زیر زمینی محسوب می شوند. هر سال تقریباً 16000 مورد نشست مواد شیمیایی از تانکرهای حمل سوخت، قطارها و تانکهای ذخیرۀ، رخ میدهد و شناسایی آنها اغلب در مواقعی است که مواد موجود در آنها، بداخل زمین انتقال یافته است. در مکان رخ دادن یک حادثۀ نشستی، مواد شیمیایی، اغلب با آب رقیق و آبکی شده و آنگاه بداخل خاک نفوذ کرده و احتمال الودگی آبهای زمینی را افزایش می یابد. آلوده شدن خاک از طریق هزاران مورد آلودگی ناشی از نشت کانالهای فاضلاب و حوضچه ها و چکه و پر شدن خاک در مراکز صنعتی یا شهری در کشور صورت می گیرد. مواد شیمیایی که می باید دفع گردند در فاضلابهای مخصوص، بداخل فاضلاب شهری راه یافته و از آن طریق خا را نیز آلوده می نمایند و علاوه بر این امر، وضعیت سیستم فاضلاب خانگی نیز تنظیم نبوده و چکه بداخل خاک صورت می گیرد. بدلیل چکه، مواد شیمیایی بداخل آبهای زمینی نفوذ می کنند و این امر بوسیلۀ بارندگیها و نزولات آسمانی و نیز جریانهای آبهای سطحی نظیر رودخانه ها، صورت می گیرد. حوضچه ها و کانالهای حرکتی مواد لازم است که وضعیت سفالی یا خطوط ساخته شده از مواد مصنوعی داشته و موادی که بواسطه شستشو از خاک می گذرند را بتوسط سیستم های جمع آوری، جمع آوری نمده و بدینوسیله، خاک را محافظت نمایند و در نتیجه آبهای زمینی نیز از آلودگی حفظ گردند. اگر چه بیشتر کانالها و حوضچه های مربوط به نگهداری و حرکت مواد شیمیایی و نفتی، چنین حفاظ هایی را ندارند. بیشتر کانالهای قدیم، عمدتاً مُشرف به سفره ها و حوزه های آب زیر زمینی و یا نزدیک به آبهای سطحی در جاهائیکه امکان انتقال و نشست و نفوذ به خاک وجود دارد اخداث شده اند و اگر چه این آبها کم عمق می باشند، لیکن به پتانسیل رساندن مواد الاینده به آبهای زیر زمینی را دارند. کانالهای حمل مواد چنانچه بنحو مقتضی پوشش داده نشوند می توانند به آلوده نمودن آبهای زمینی و خاکهای اطراف خود ادامه دهند و این پوشش دادن باید با مواد مناسب عایق بندی که مانع از نفوذ و بسط مواد شیمیایی و نفتی می شود صورت گیرد.
 آبگیریهای سطحی و ظاهری:
آبگیرهای سطحی، مرتبط هستند با تالابها و استخرهای سطحی کم عمق و مردابهایی که بتوسط صنایع و سیستم های فاضلاب شهری برای ذخیره سازی و تحت عمل قرار دادن( جهت خنثی سازی شیمیایی) و امحأ فاضلاب های مایع مورد استفاده قرار می گیرند. در حدود 180000 تالاب و برکه و استخر مسطحی در ایالات متحدۀ آمریکا وجود دارد. همانند حوضچه های عمل نگهداری مواد نفتی و شیمیایی، امکانات جدید و تجهیزات برای حوضچه های سطحی مورد نیاز است تا خطوط ارتباطی و حوضچه ها را عایق بندی نمایند، لیکن حتی گاهی اوقات، همین تجهیزات نیز ممکن است نشست بدهند.
 مجاهای فاضلاب رو و گندابراها و خطوط لوله:
مجراهای فاضلاب و لوله های ارتباطی گاهی اوقات، دچار نشست سیالات میگردند و این نشست به خاک های اطراف و دوربُر آنها و آبهای زمینی صورت می گیرد. فاضلاب ها مشتمل هستند بر مواد آلی، نمک های غیر آلی، مواد سنگین، باکتریها، ویروسها و نیتروژن. سایر خطوط لوله که مواد شیمیایی و نفت در درون آنها جاری است نیز منبع نشست شناخته شده اند، بویژه مواد در داخل آنها در جریان بوده و حالت خورنده و موجب زنگ و خوردگی می شوند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   22 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله آبهای زیر زمینی


دانلود مقاله مقایسه خمیردهی پخت کرافت سه گونه کاج، صنوبر، کاه گندم

 

 

- کلیات
مقدمه
صنعت کاغذسازی با تلفیق هنر، تجربه و تکنولوژی نوین از ماده‌ای همچون چوب یا دیگر مواد لیگنو سلولزی، ماده‌ای با خواص متفاوت به نام کاغذ که یکی از کالاهای مهم و استراتژیک موردنیاز انسان‌هاست را تولید می‌کند.
اهمیت کاغذ و فرآورده‌های کاغذی در زندگی نوین بر همگان آشکار است. هیچ فرآوردة صنعتی دیگری نقشی این چنین برجسته در زندگی انسان ندارد. به طوری که امروزه مصرف کاغذ به عنوان شاخصی از میزان پیشرفت فرهنگی و اجتماعی جوامع مختلف مطرح می‌گردد.
از نقطه نظر تاریخی اولین بار کاغذ با استفاده از الیاف غیرچوبی ساخته شده، ولی با توسعة سریع و رشد روزافزون این صنعت بر استفاده از ماده اولیة ‌چوبی تمرکز یافت. در حال حاضر حجم گستردة ارتباطات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و تبادل اطلاعات سبب افزایش مصرف کاغذ و محصولات کاغذی نیز خواهد شد. لذا در چند دهة‌ اخیر اغلب کشورها سعی در کاشت درختان پهن برگ و سوزنی برگ سریع‌الرشد داشته‌اند. زیرا از رشد بیشتری برخوردار بوده و نتیجتاً سن بهره‌برداری آنها کوتاهتر خواهد بود.
همچنین کشورهایی وجود دارند که به علت نداشتن منابع طبیعی و جنگل کافی برای استفاده از آنها سعی و کوشش خود را بر استفاده از منابع الیاف سلولز غیرچوبی و سایر منابع، مانند کاغذ باطله متمرکز کرده‌اند. البته هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه، فشار فزاینده‌ای در جهت استفاده از مواد خام جایگزین و مشابه برای تهیه خمیر و کاغذ هم به لحاظ زیست محیطی و هم به لحاظ موجودی مواد اولیه وجود دارد.
اگر چه منابع سلولزی غیرچوبی سهم اندکی در کل تولید دارند، ولی نرخ رشد قابل توجه 93/3% آنها در مقایسه با 73/2% برای منابع چوبی در سالهای 1971 تا 1986 نشان دهندة‌ علاقمندی زیاد به استفاده از منابع غیرچوبی می‌باشد.
جدول شماره 1- سهم منابع مختلف سلولزی در سال 1986 و نرخ رشد منابع غیرچوبی در سالهای 86-1971
نوع ماده اولیه درصد تولید از کل تولید درصد نرخ رشد
غیرچوبی 38/5 93/3
چوب 9/68 37/2
کاغذ باطله 53/2
Atchison (1987)

تاریخچه کاغذسازی در جهان
در مورد تاریخ پیدایش کاغذ، نویسندگانی چند نوشته‌اند که دو قرن پیش از میلاد مسیح برای نخستین بار توسط چینی‌ها ساخته شده است، هر چند که در بعضی از منابع مصریها را در این امر پیشگام می‌دانند که از نوعی نی، کاغذی بنام پاپیروس تهیه می‌کردند.
نخستین کاغذسازی واقعی در حدود سال 100 میلادی در چین و با استفاده از سوسپانسیونی از الیاف خیزران یاتوت عملی شد.
در سال 750 میلادی اعراب که سمرقند را در میان گرفته بودند مورد حمله چینی‌ها قرار گرفتند که پس از شکست خوردن از اعراب توسط اسرای آنها، رموز ساخت کاغذ بدست اعراب افتاد و بدین ترتیب به کشورهای وابسته و زیر نفوذ اعراب راه یافت. در این باب گفته شده است که کاغذ را ابتدا از آسیا به یونان برده‌اند.
از نوشته‌های تاریخی چنین بر می‌آید که ابتدا از کتان جهت کاغذسازی استفاده میشد. رفته رفته تکه پارچه و کهنه جای کتان را گرفته و بر اثر افزایش روزافزون مصرف کاغذ، هر گونه گیاه غیرچوبی نیز مورد استفاده قرار گرفت، تا آنجایی که از خود پنبه نیز در این صنعت استفاده گردید.
کاغذسازی در اروپا ابتدا در شهر «مور» واقع در اسپانیا مصادف با نیمه سده دوازدهم آغاز گردید و توسط این کشور به فرانسه و انگلستان نیز راه پیدا کرد. در ایتالیا نیز صنعت کاغذسازی با پیروزی اعراب در جزیره سیسیل رواج یافت و در سال 1276 این کشور به ساخت بهترین نوع کاغذ معروف شد و بین سالهای 1294- 1293 نخستین کارخانه در شهر فابریانو (Faberiano) شروع به کار کرد و پیشرفت کاغذسازی در سده پانزدهم به جنوب آلمان نیز کشیده شد.
در آمریکا نخستین بار کارخانه کاغذسازی به سال 1690 با همکاری یک چاپخانه دار آمریکایی و یک کاغذ ساز آلمانی بنیانگذاری شد.

روند مصرف خمیر کاغذ
روند مصرف خمیر کاغذ مانند روند مصرف سایر محصولات چوبی و کاغذی در طی دوره 80-1970 رو به افزایش بوده و تنها در طول بحران اقتصادی سال 1975 نسبت به سال قبل کاهش یافته است. طی این دوره مصرف خمیر کاغذ با 24 درصد افزایش از 102 میلیون تن در سال 1970 به 126 میلیون تن در سال 1980 افزایش یافت.
از آنجا که خمیر کاغذ ماده اصلی و اولیه تهیه کاغذ و کارتن در جهان است که آنها نیز به نوبه خود توسط عواملی نظیر وضعیت اقتصادی کشورهای مصرف‌کننده عمده و کارتن، کمیت و کیفیت جمعیت در این کشورها و استفاده از سایر خمیرهای غیرچوبی در تولید کاغذ و کارتن تعیین می‌گردند، لذا میزان مصرف و تولیدکاغذ می‌تواند معرف تکنولوژی وضعیت اقتصادی و کلاً پیشرفت یک کشور باشد.
روند مصرف کاغذ و کارتن در جهان
مصرف کاغذ و کارتن در جهان نیز روندی رو به افزایش داشته و در طی دوره 80-1970 مصرف این گروه از محصولات کاغذ با 35 درصد افزایش از 127 میلیون تن در سال 1970 به 170 میلیون تن در سال 1980 بالغ گردیده است. بعبارت دیگر متوسط رشد مصرف کاغذ و کارتن در جهان طی این مدت 5/3% در سال بوده است که علیرغم این رشد چشمگیر، نسبت به نرخ رشد مصرف در دهه‌های گذشته کاهش یافته است.
از آنجا که مصرف کاغذ علاوه بر سطح تولید و درآمد نسبت به عواملی از قبیل جمعیت، درصد افراد باسواد در جمعیت جهان و فرهنگ کشورها حساسیت دارد عواملی اجتماعی و فرهنگی نیز همراه با عوامل اقتصادی در مصرف این گروه از محصولات کاغذی نقش مهمی ایفا می‌نماید. از این رو مصرف کاغذ و کارتن تنها بر اثر بحران شدید اقتصادی در سال 1975 مشابه خمیر کاغذ کاهش یافته است.
مصرف سرانه کاغذ و کارتن نیز از 35 کیلوگرم برای هر نفر در سال 1970 به 39 کیلوگرم در سال 1979 و 2/42 کیلوگرم در سال 1986 افزایش یافته است. البته این مقدار بطور متوسط بیان شده، چرا که در بعضی از کشورها مثل آمریکا مصرف سرانه حتی به 6/282 کیلوگرم در سال 1986 می‌رسد، در صورتی که در افغانستان به 3/0 کیلوگرم برای هر نفر بالغ می‌شود.
تاریخچه تولید کاغذ در ایران
احداث یک کارخانه کاغذسازی در ایران پیش از آغاز جنگ دوم جهانی موردنظر بوده است. در سال 1317 شرکتی در اصفهان برای برآوردن این مهم، سرمایه‌گذاری کرده ولی چون بررسی و مطالعه کافی نداشت و این کار مصادف با جنگ جهانی دوم بوده لذا به نتیجه نرسید. پس از جنگ با همکاری بانک ملی ایران و یک سرمایه‌دار آمریکایی سعی شد کارخانه‌ای در ورامین احداث شود که در 26 بهمن 1326 آنرا به ثبت رسانیدند ولی بدنبال ملی شدن نفت، انگلستان که یک طرف قرارداد بود از فرستادن تجهیزات لازم خودداری کرد و ماشین‌آلاتی را هم که قبلاً فرستاده بود بعلت فرسودگی غیرقابل استفاده بود، لذا دوباره این صنعت در ایران با شکست مواجه شد. سرانجام بدنبال بررسیها و تلاشهای بعضی از ارگانها و اشخاص، دستور ساخت اولین کارخانه مدرن تولید خمیر کاغذ و کارتن در سال 1343 توسط مقامات وقت صادر و در سال 1349 کارخانه مذبور تحت عنوان کارخانه کاغذ پارس نامگذاری و افتتاح شد. این کارخانه با استفاده از تفاله نیشکر کار می‌کرد و ظرفیت نهایی آن صد هزار تن در سال پیش‌بینی گردید.
کارخانه چوکا، کارخانه دیگری است که جهت استفاده از چوب پهن برگان شمال با ظرفیت اسمی صدو پنجاه هزار تن در سال افتتاح شد. در این راستا می‌توان از کارخانجات کاغذسازی نوظهور، شرکت نوعدوست که به تولید پوشک بچه و نواربهداشتی با خمیر حاصل از لینتر پنبه می‌پردازد و کارخانه ایران پاپیروس که به تولید کاغذ ضخیم و دوبلکس با استفاده از کاغذ باطله مشغول است نام برد.
در حال حاضر نیز کارخانه‌جاتی چند در شرف بهره‌برداری و تأسیس در ایران دارد که از ذکر آنها صرفنظر می‌شود.

صنوبر
- خواص عمومی چوب
صنوبر از جمله درختان سریع‌الرشدی است که در گروه پهن برگان پراکنده آوند می‌باشد. چوب صنوبر سبک بوده و با داشتن جرم ویژه کمتر از 5/0 گرم بر سانتیمتر مکعب در گروه پهن برگان خیلی سبک طبقه‌بندی می‌شود و الیاف آن کم و بیش طویل می‌باشد. از نظر درجه سختی نیز در گروه چوبهای خیلی نرم قرار می‌گیرد و همین امر باعث می‌شود که کار کردن با آن راحت بوده و خوب پرداخت شود. از نظر تحمل در برابر نیروها (کیفیت مکانیکی) در حد متوسط است. چوب فاقد بو و طعم بوده ودارای رنگ روشن است. برون چوب کرم رنگ و درون چوب قهوه‌ای کمرنگ خاکستری است که اختلاط آنها تدریجی است.
- خواص اکولوژیک
این درختان نورپسند بوده و حتی تحمل سایه‌های ملایم جانبی را هم ندارند. خاکهای خوب و مرطوب و عمیق را دوست دارند. خاک مخلوط با کمی رس برای آنها مناسب است. طغیانهای موقت زمستانی را تحمل می‌کنند. اما به طور کلی به خاک اسیدی و آب راکد حساسیت زیادی نشان می‌دهند. این درختان در دره‌ها و بستر رودخانه‌ها می‌روید. به طور خودرو با بیدها زندگی می‌کنند و با بذرهای سبک و رشد زیادی که دارند می‌توانند به نقاط دوری پراکنده شده و به آسانی در زمین‌های جدید مستقر گردند.
با این اوصاف چون به نور آفتاب احتیاج زیادی دارند در رقابت با سایر درختان مقاومت نموده، به آسانی از بین می‌روند.
- خواص آناتومیکی
حفرات آوندی در چوب تبریزی به طور مجزا و یا به هم چسبیده به تعداد 2، 3 و 4 در جهت شعاعی دیده می‌شوند، بسیار فراوان و به طور منظم با قطر یکسان در پهنای دایره سالیانه پراکنده‌اند. اشعه چوبی هم شکل و متعدد، تقریبا 14 شعاع در هر میلی‌متر دیده می‌شود.
پارانشیم‌ها پراکنده و در پایان دایره وجود دارند. عناصر آوندی در مقطع شعاعی دارای دریچه منفرد هستند و منافذ بین آوندی فراوان و درشت است و بافت فیبری منحصرا از فیبر تراکئید تشکیل شده است. فیبرها دارای غشایی نازک به قطر 25 تا 20 میکرون هستند. متوسط طول پره‌های چوبی 220 میکرون و متوسط پهنای پره‌های چوبی 15 میکرون و تعداد متوسط پره‌های چوبی در میلی‌متر مربع 12 است.
- خواص شیمیایی و خمیردهی
برای به دست آوردن یک کیلوگرم خمیر کاغذ 2/2 کیلوگرم چوب صنوبر با پوست لازم است. معمولا برای تهیه خمیر کاغذ از چوب صنوبر به صورت سفید و براق و بالا بردن نیروی کششی آن، آن را با خمیر کاغذ سوزنی برگان مخلوط می‌کنند. چوب صنوبر دارای فیبرهای بلند و سفید است و نیاز زیادی به مواد سفیدکننده ندارد. مقدار سلولز در برخی از صنوبرها از 50% نیز متجاوز است.
جدول شماره 2- میانگین میزان ترکیبات شیمیایی چوب صنوبر دلتوئیدس
سن سلولز لیگنین مواد استخراجی خاکستر
4 32/51 46/23 41/2 6/0
6 84/52 03/22 53/2 55/0
12 78/52 35/23 85/2 27/0
فخریان، عباس و همکاران (1377)
- امتیازات استفاده از صنوبر در صنایع کاغذسازی:
الف- چوب صنوبر سفید است و نیازی به مواد سفیدکننده ندارد و مقدار سلولز در بعضی از آنها از 50% تجاوز می‌کند.
ب- چوب صنوبر دارای فیبرهای نسبتاً بلند است و ابعاد الیاف به ویژه طول الیاف و ضخامت دیواره سلولی از خصوصیات مهم الیاف در فرآیندهای تهیه خمیر کاغذ می‌باشد. به طور کلی زیاد شدن طول الیاف درپهن برگان باعث بهبود خواص مقاومتی کاغذ حاصله می‌گردد. طول الیاف از لحاظ مقاومت کاغذ در مقابل پاره شدن تأثیر بسیار زیادی دارد. وجود الیاف طویل‌تر سبب تشکیل پیوندهای بیشتری در خمیر شده و باعث می‌شود که نیروهای کششی در الیاف به مقاومت به پاره شدن برسد و طول الیاف روی تشکیل کاغذ نیز تأثیر می‌گذارد. الیاف صنوبر با طولی در حدود 6/950 در رده الیاف با طول متوسط طبقه‌بندی می‌شود با توجه به این که در محدوده 1600-900 میکرون واقع است پس نتیجه‌گیری می‌شود چوب صنوبر جهت کاغذسازی از طول مناسب برخوردار است.
ج- با توجه به کمبودی که در کشورمان در صنعت چوب داریم استفاده از این گونه‌های سریع‌الرشد در صنعت باعث می‌شود که ما تا حدی مشکل کمبود چوب را برطرف کنیم.
د- گونه صنوبر دلتوئیدس از امریکا وارد ایران شده است که نسبت به گونه‌های دیگر صنوبر برای کاغذسازی مناسب‌تر است.
ذ- افزایش تعداد اتصالات الیاف، پخش نور و کاغذ را افزایش می‌دهد.
ر- خواص فیزیکی کاغذ مانند دانسیته، شفافیت، ماتی، انعکاس نور و خواص مکانیکی آن مانند مقاومت کششی مقاومت به ترکیدن و مقاومت به پاره شدن که در موارد زیادی نقش تعیین کننده‌ای در کاربرد کاغذ دارند عمدتا تحت تأثیر ساختمان شبکه الیاف قرار دارند. الیاف صنوبر دارای طول بلند و قدرت درهم رفتگی خوبی می‌باشد.
ز- با افزایش انتقال بین الیاف، مقاومتهای مکانیکی کاغذ افزایش یافته و ماتی کاغذ کاهش می‌یابد.
کاج:
- مشخصات عمومی کاج الدریکا:
یکی از گونه‌های سوزنی برگ که در اقصی نقاط ایران به طور طبیعی و دست کاشت وجود دارد و سازگاری خوبی از خود نشان داده است، کاج الدریکا می‌باشد.
رویشگاه طبیعی این گونه در یک نقطة محدود و مجزای جغرافیایی درجنوب کوه‌های قفقاز و با عرض و طول جغرافیایی 41 درجه شمالی و 45 درجه شرقی قرار دارد.
ارتفاع این درخت 20-15 متر است. تنة آن مستقیم و گاهی کج است. پوست تنة آن قهوه‌ای متمایل به خاکستری روشن می‌باشد و در قسمتهای مسن، ترک‌دار بوده و بزرگ قهوه‌ای متمایل به قرمز در می‌آید. برگ‌ها دائمی و چند ساله بوده که دارای یک رگبرگ ساده می‌باشد و هر جفت برگ داخل غلافی قرار گرفته‌اند، که به طور متناوب روی ساقه قرار دارند. برگها با طول 16-15 سانتیمتر به رنگ سبز می‌باشند.
- خواص آناتومیکی:
با افزایش دوایر سالیانه طول تراکئیدها از مغز به پوست افزایش می‌یابد و نیز با افزایش ارتفاع از سطح زمین، افزایش می‌یابد.
کلاً با حرکت از مغز به پوست، طول الیاف چوب بهاره و تابستانه و میانگین طول الیاف (تابستانه و بهاره) و ضخامت دیواره الیاف چوب بهاره و چوب تابستانه و میانگین ضخامت دیواره الیاف (تابستانه و بهاره) با افزایش ارتفاع از سطح زمین افزایش می‌یابد.
همچنین با افزایش فاصله از مغز، طول الیاف چوب بهاره کاهش، و طول الیاف چوب تابستانه افزایش می‌یابد. ضخامت دیوارة الیاف چوب بهاره و چوب تابستانه و میانگین ضخامت دیواره الیاف کاهش می‌یابد.
البته باید توجه داشت که الیاف چوب بهاره، بلندتر از الیاف چوب تابستانه می‌باشند، که این مطلب به سریع‌الرشد بودن بهاره نسبت به چوب تابستانه برمی‌گردد (مسعودرضا حبیبی، 1370)
کلا کاج الدریکا به خاطر داشتن عریض‌ترین حلقه‌های رویش و بالاترین مقدار چوب ثانویه، مناسب‌ترین گونه برای کاغذسازی می‌باشد.
- ترکیبات شیمیایی
مقدار ترکیبات کاج الدریکا به شرح زیر می‌باشد (یعقوب زاده – 1355)
- سلولزها و پنتوزانها به ترتیب 11/53% و 99/9%
- لیگنین 30%
- مواد استخراجی 82/1%
- خاکستر 3/0%
کاه گندم
- ساختمان فیزیکی و خصوصیات شیمیایی:
ساقه‌های کاه غلات، مستقیم و قابل ارتجاع هستند و معمولا ساختمان لوله‌ای دارند به جز برآمدگی میان بندها یا فاصله بین دو اندام ساقه‌آی که مانند دسته‌های آوندی مجتمع شده گرد هم واقع شده‌اند و بهم پیچیده‌اند و یک حائل قوی را بین دو بند ساقه بوجود آورده‌اند. قسمت بالای ساقه تا جایی که چسبیده به محل رویش است، محور ساقه نامیده می‌شود. برگ‌ها از قسمت بندها شروع شده و قسمت غلاف مانندی به طرف بالای ساقه تشکیل می‌دهند و انتهای آن، قسمت پهن برگ را شکل می‌دهند. به طور کلی گیاه شامل قسمتهایی مانند: پوسته، غلاف برگ، تیغه،‌ پوشینه‌ها، کرک‌ها و محور ساقه می‌باشد. کاه معمولا شش بند داردو تا حدود 5/0 الی 5/1 متر بسته به شرایط آب و هوا و ساختمان خاک و خصوصیات ژنتیک رشد می‌کنند. طول میان‌بندها معمولا از پایین به بالای (به طرف رأس) ساقه افزایش می‌یابد.
فیبرها که عمدتا در میان بندها واقعند، بخش عمده‌ای از منابع تأمین کنندة‌ فیبر در تهیه خمیر هستند. به همراه الیاف، سلول‌های اپیدرمی، صفحات کوچک، سلولهای مضرس و سلول‌های مارپیچی وجود دارند که از نظر اندازه خیلی کوچک بوده و خصوصیات الیافی ندارند ]14[.
Rydholm‌ (1965) اظهار می‌دارد که کاه گندم شامل 50% الیاف اسکلرانشیمی و چوبی، 30% پارانشیم، 15% اپیدرم و 5% آوند می‌باشد.
از نظر خواص شیمیایی طبق جدول زیر کاه نسبت به چوب دارای مقدار سلولز کمتری است ولی مقدار همی سلولزهای آن به طور تقریبی بالاست و درصد لیگنین آن کم می‌باشد. همچنین مقدار خاکستر کاه بیش از چوب است. کاه همانند چوب دارای درصد بالایی پنتوزان می‌باشد.
جدول شماره 3- مقادیر ترکیبات شیمیایی تشکیل دهنده ساقه گندم
سلولز % لیگنین % همی سلولزها % مواد استخراجی % خاکستر %
3/51 6/22 1/22 4 9/4
پورطاهریان (1375)
- خواص آناتومی:
طول الیاف کاه نسبتا کوتاه می‌باشد و تقریبا در حد الیاف پهن برگان است. الیاف کاه دارای نسبت طول به قطر نسبتا بالایی هستند (نسبت طول به قطر الیاف برای کاه غلات و برای کاه برنج می‌باشد) که سبب ایجاد خصوصیات عالی در شکل‌گیری کاغذ ساخته شده می‌گردند.
الیاف کاه نسبت به الیاف چوب ناهمگن‌تر است. همچنین برای افزایش کیفیت خمیر می‌توان آن را به صورت مخلوط با خمیر گونه‌های با الیاف بلند به کار برد.
- خواص خمیردهی:
کاه، قرن‌هاست که به عنوان یک منبع فیبری در کاغذسازی به کار می‌رود (به ویژه چین). کاه قبل از جایگزین شدن توسط چوب، در دهة 1920 در اروپا و آمریکای شمالی منبع اصلی فیبر به شمار می‌رفت.
یکی از دلایل اصلی که کاه برای تهیه خمیر استفاده می‌گردد، این است که کاه به سهولت به شکل پس ماندة حاصل از محصولات غذایی قابل دسترس است. همچنین خمیرهای رنگبری نشدة کاه برای لایه‌های میانی کنگره‌ای، مقواها و مقاصد بسته‌بندی و خمیرهای رنگبری شدة کاه برای تولید کاغذهای چاپ و تحریر مصرف می‌شوند.
تمامی گونه‌های کاه را می‌توان برای تهیة خمیر کاغذ مورد استفاده قرار داد، ولی معمولا کاه گندم و گندم سیاه جهت تولید خمیر کاغذ ترجیح داده می‌شوند. کاه گندم سیاه معمولا نسبت به کاه یولاف الیاف بلندتری دارد و تبدیل کاه جو به خمیر دشوار است. کاغذهای حاصل از گندم و گندم سیاه، معمولا سفت‌تر و محکم‌ترند.
- فرایندهای تهیه خمیر کاغذ از کاه:
فرآیندهای مختلفی شامل فرایندهای شیمیایی و یا شیمیایی- مکانیکی برای تولید خمیر کاغذ از کاه مورد استفاده قرار می‌گیرند. فرایندهای آهک یاسودا- آهک روش‌های کلاسیک برای تولید خمیر کاغذ زبر از کاه است. این خمیر کاغذ برای ساخت مقوا، کاغذ بسته‌بندی ارزان، کاغذهای بسته‌بندی و لایة وسط به عنوان مقوای کنگره‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. فرایندهای سودا، کرافت و سولفیت خنثی محدودة تولید انواع مختلف خمیر کاغذ شامل خمیرهای نیمه شیمیایی با راندمان بالا تا خمیر کاغذهای نرم با قابلیت رنگبری را شامل می‌شوند. فرایند سودا برای تولید خمیر کاغذی با بالاترین خصوصیات مقاومتی و سادگی فرایند، بهترین فرایند نسبت به فرایندهای کرافت و سولفیت خنثی می‌باشد.
فرایند سولفیت اسیدی به لحاظ تغییرات در راندمان خمیر کاغذ تولید شده و پایین بودن خصوصیات مقاومتی خمیر کاغذ برای تولید خمیر کاغذ از کاه مناسب نمی‌باشد.
فرایند کرافت، در مقایسه با روش سودا در مورد پخت کاه چندان متداول نیست، زیرا افزایش مقاومت مکانیکی خمیرحاصل از کاه، در این روش تفاوت زیادی با روش سودا ندارد و در برخی از کشورها هزینة تأمین سولفات سدیم بیشتر از سود سوزآور است. روش کرافت به علت متصاعد کردن گازها و ترکیب‌های گوگردی هوا را آلوده می‌کند.
فرایندهای قابل استفاده برای تولید خمیر کاغذ از کاه گندم همراه با شرایط پخت و خصوصیات خمیر حاصله در جدول شمارة‌4 آورده شده است ]14[.
- امتیازهای استفاده از کاه در صنعت کاغذسازی:
1- دلیل اصلی که کاه را به عنوان یکی از مواد اولیه مهم سلولزی برای صنایع کاغذسازی معرفی می‌کنند، این است که این مواد لیگنو سلولزی اغلب پس مانده و ضایعات محصولات کشاورزی بویژه گندم، جو،‌ برنج و سایر غلات هستند. علاوه بر این دستیابی به آنها آسان است.
2- به نظر می‌رسد هزینة تمام شده برای جمع‌آوری و آماده‌سازی کاه نسبت به چوب کمتر باشد. با در نظر گرفتن محدودیت منابع چوبی، لزوم توجه بیشتر به این ماده (کاه) مشخص می‌گردد.
3- با توجه به خواص کلی کاه گندم در بررسی‌ها در مقایسه با گیاهان چوبی دیده می‌شود که زمان پخت ساقة گندم بسیار کوتاه بوده و راندمان آن در حد قابل توجهی است. بنابراین می‌تواند ماده اولیه غیرچوبی مناسبی برای صنعت خمیر و کاغذ باشد.
4- به منظور جلوگیری از قطع درختان و حفاظت از محیط هر روزه قوانین شدیدتری وضع می‌شود.
5- کمبود و مشکلات ارزی در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است، از این رو این کشورها مجبور به جایگزینی مواد اولیه داخلی و قابل تهیه درکشور خود بجای مواد اولیه وارداتی هستند.
بنابراین با توجه به دلایل فوق، در امر تولید کاغذ یکی از مناسبترین انتخاب‌ها استفاده از کاه به عنوان یک منبع سلولزی برای صنایع کاغذسازی داخلی است.

 


جدول شماره 4- فرآیندهای قابل استفاده برای تولید خمیر کاغذ از کاه گندم و خصوصیات خمیر کاغذ حاصله
نوع فرآیند زمان پخت (ساعت) درجة حرارت پخت (درجة سلسیوس) نسبت مایع پخت به کاه مقدار مواد شیمیایی راندمان خمیر کاغذ (درصد) نوع محصول
آهک 12-6 120-110 1 :4 آهک = 18/6% 80-70 مقوا
سودا- آهک 7 - - آهک = 16-5/5
سود = 6% 70 مقوای کنگره‌ای
سودا 2 170 1: 7 سود = 16-12% 52-45 کاغذ تحریر
کرافت 5/1-1 165 1 : 10 سولفیدیته = 25%
قلیائیت فعال = 16% 5/43 مقوای سفید
سولفیت سدیم 2 170 1: 7 سولفیت
سدیم = 7/13-9/7% 8/57-5/55 کاغذ تحریر
سولفیت خنثی - - - - 65-55 مقوای کنگره‌ای
شیمیایی- مکانیک 5/1-1 100 - سود= 12-6% 75-50 مقوا، کاغذ تحریر
پومیلیو 3-1 130-110 1: 3 سود= 3-2%
کلر= 18-12% 65-40 مقوا، کاغذ تحریر
ناکو 5/1 130 - سود، کربنات سدیم
ازن= 10-3% 48 کاغذ تحریر
مأخذ: خجسته (1370)، عطارزاده (1367).

 


ترکیبات شیمیایی چوب و تأثیر آن بر خمیر کاغذ:
- سلولز:
سلولز جزء اصلی دیوارة سلولی گیاهان است و از این رو مهمترین ترکیب طبیعی تولید شده به وسیلة ارگانیسم‌های زنده است. سلولز در اغلب گونه‌های درختی 50-40% وزن خشک چوب را تشکیل می‌دهد، در حالیکه در گیاهان لیگنوسلولزی نظیر رامی 90-80% وزن خشک دیواره را سلولز تشکیل می‌دهد. سلولز ترکیب اصلی موجود در ساختار کاغذ است.
مولکول سلولز خطی بوده و تمایل شدید به تشکیل پیوندهای هیدروژنی بین مولکولی دارد. این خاصیت سلولز در هنگام ساخت کاغذ از الیاف چوب باعث افزایش مقاومتهای کاغذ می‌شود.
خصوصیات فیزیکی و مکانیکی کاغذ، بیشتر تحت تأثیر سلولز الیاف قرار دارد، بطوریکه نحوة توزیع الیاف، پیوند بین الیاف و مقاومت ذاتی آن‌ها نقش بسیار مهمی در خواص کاغذ حاصله دارد.
مهمترین خاصیت الیاف سلولزی که سبب به کارگیری گستردة آن در کلیه فرآورده‌های کاغذ و مقوا می‌گردد، توانایی ایجاد پیوند با یکدیگر در حین از دست دادن آب و خشک شدن است.
همچنین زیاد بودن سلولزها در تهیه خمیر کاغذ باعث افزایش بازده تهیه خمیر کاغذ می‌شود.
- لیگنین:
گیاهان چوبدار ماده‌ای پلیمری و بی‌شکل به نام لیگنین دارند که نقش اصلی را در اتصال بین الیاف و تشکیل لایه‌های سلولی بازی می‌کند. لیگنین حدود 33-17% از وزن خشک چوب را تشکیل می‌دهد و بعد از سلولز مهمترین و فراوان‌ترین پلیمر آلی در درختان است.
تقریبا کلیه خصوصیات لیگنین در کاربردهای کاغذسازی نقش منفی دارند و کاغذهای با کیفیت خوب از الیافی ساخته می‌شوند که تقریبا عاری از لیگنین هستند،‌ زیرا در فرایند ساخت کاغذ آنچه که باعث اتصال الیاف به یکدیگر می‌شود پیوندهای هیدروژنی مولکول‌های آب و سلولز است و حضور لیگنین روی سطح الیاف به عنوان ماده‌ای که آبدوستی کمتری در مقایسه با سلولز و همی سلولز دارد مشکل آفرین است.
مقدار لیگنین باقی مانده پس از تهیه خمیر کاغذ تاثیر مستقیمی روی خصوصیات کاغذ حاصله دارد. وجود لیگنین در الیاف باعث سفت شدن و محدود شدن واکشیدگی الیاف در آب، محصور شدن همی سلولزها،‌ کاهش عملکرد سطح اتصال بین الیاف و ایجاد کاغذی با مقاومت پایین و ماتی بالا می‌شود.
با پایین بودن درصد لیگنین، می‌توان با مصرف مواد شیمیایی کمتر به خمیر کاغذ بهتر دست یافت.
با کاهش زمان پخت و کاهش تخریب هیدروکربورها و در نتیجه در صورت تهیه خمیر کاغذ، مشکلات سفیدسازی آن کمتر خواهد بود.
- مواد استخراجی:
آن دسته از کربوهیدرات‌ها و ترکیبات معدنی که در آب حل می‌شوند، جزء‌ مواد استخراجی هستند. مقدار و نوع مواد استخراجی در گونه‌های مختلف متفاوت است و این اختلافات به شرایط جغرافیایی و فصول سال بستگی دارد. مقدار مواد استخراجی چوب کمتر از 5% وزن چوب می‌باشد.
افزایش درصد مواد استخراجی سبب کاهش شفافیت خمیر و نیز کاهش راندمان خمیر می‌گردد و مشکلاتی را در تولید خمیر و عملیات ساخت کاغذ ایجاد می‌کند. مثلا خروج مواد استخراجی هنگام اشباع خرده چوبها و ورود آنها به مایع پخت. مخصوصاً در پخت‌های قلیایی که از سود استفاده می‌کنند موجب مصرف زیاد از حد مایع پخت می‌گردد. لذا دانستن درصد این مواد باعث صرف‌جویی در مواد شیمیایی و زمان پخت خواهد شد.
- خاکستر :
خاکستر تشکیل شده از مواد جامد معدنی که فلزات به صورت انواع نمکها، از قبیل اگزالات، فسفات‌ها، سیلیکاتها و غیره در آن حضور دارند. زیاد بودن آن از معایب گونه بوده و در تهیه خمیر کاغذ باعث مصرف زیاد مواد شیمیایی شده و همچنین در هنگام تبدیل مکانیکی چوب باعث کندی و خوردگی دستگاه‌ها می‌شوند.
مقایسه گیاه سوزنی برگ و پهن برگ و گیاه غیر چوبی:
اختلاف بسیار مهم بین سوزنی برگان و پهن برگان در طول الیاف آن ها می‌باشد. در سوزنی برگان با افزایش سن طول الیاف زیاد می‌شود، در حالیکه در پهن برگان با افزایش سن تغییر محسوسی ایجاد نمی‌شود.
طول الیاف پهن برگان کوتاه‌‌تر بوده و بین 5/1 تا 1 میلی‌متر متغیر است. طول الیاف سوزنی برگان طویل‌تر بوده و در حدود 5 تا 3 میلی‌متر است. به علت تاثیر زیاد طول الیاف بر خواص کاغذ،‌ اختلاف فیزیکی قابل توجه و مشخص بین خمیر کاغذ پهن برگان و سوزنی برگان مشاهده می‌شود.
وزن مخصوص میانگین گونه‌های سوزنی برگ در کاغذسازی بین 31/0 برای سرو خمره‌ای تا 55/0 برای فلز متغیر است. وزن مخصوص پهن برگان از 3/0 در چوب پنبه‌ای سیاه (نوعی صنوبر) تابیش از 6/0 در نارون صخره‌ای، هیکوری و بلوط سفید، که دارای لیف‌هایی با دیواره ضخیم‌ترند،‌ تغییر می‌کند.
عموماً پهن برگان در مقایسه با سوزنی برگان هولو سلولز بیشتر، مواد عصاره‌ای بیشتر دارند ولی لیگنین آنها کمتر می‌باشد و بیشتر آن در لایه بین سلولی قرار دارد. در نتیجه این اختلاف مورفولوژیکی لیگنین‌زدایی پهن برگان سریعتر از سوزنی برگان انجام می‌شود. همچنین مواد استخراجی چوب شامل مواد محلول در آب است که کمتر از 5% وزن چوب بوده، متوسط مقدار مواد استخراجی در چوب پهن برگان بین 2 تا 3% وزن چوب و در چوب سوزنی برگان نظیر کاج قرمز تا حدود 10% می‌رسد.
به طور کلی مقاومت خمیر کاغذ سوزنی برگان زیادتر از خمیر کاغذ پهن برگان بوده، ولی بازده دومی کمی بیشتر است. مواد گیاهان کشاورزی، به طور کلی دارای مقدار لیگنین کمتری می‌باشد. اغلب مقدار لیگنین آنها نصف مقدار لیگنین چوب است. این مقدار لیگنین کمتر سبب می‌شود که این مواد بسیار آسانتر به خمیر تبدیل شوند. به طور مشخص منابع زراعی در مقایسه با چوب می‌توانند در مدت بسیار کمتری تبدیل به خمیر گردند (بین تا ).
اکثر گیاهان کشاورزی ساختمان سلولی در دسترس‌تری دارند که در نتیجه نفوذ مواد شیمیایی مورد استفاده در فرایند تهیه خمیر، ‌با سهولت بسیار بیشتری صورت پذیرفته و سرعت تهیة خمیر نیز به واسطة آن افزایش می‌یابد. عیب عمده و اصلی تهیه خمیر ازمنابع کشاورزی حضور مقادیر زیادی مواد معدنی و سیلیس در آنهاست که در فرایند خمیرسازی قلیایی، بخش اعظم سیلیس در مایع پخت حل می‌گردد که این امر مشکلات زیادی را در برخی از مراحل عملیات بازیابی ایجاد می‌کند.

پروسه‌های تهیه خمیر کاغذ
تهیه خمیر یا Pulping پروسه‌ای است که در آن ماده چوبی با استفاده از انرژی‌های مکانیکی، حرارتی، شیمیایی و ترکیبی از این انرژی‌ها به یک توده فیبری شکل تبدیل می‌گردد و اصولا پروسه‌های تجارتی تهیه خمیر چوب در دنیا بر مبنای نوع انرژی مورد استفاده، به پروسه‌های مکانیکی، شیمیایی- مکانیکی، نیمه شیمیایی و شیمیایی تقسیم‌بندی شده‌اند. جدول شماره 5 اطلاعات مختصری در مورد برخی از پروسه‌های مهم تهیه خمیر چوب را نشان می‌دهد. بعنوان مثال پروسه مکانیکی تهیه خمیر دارای راندمان 95/0 است، ولی کاغذهای تهیه شده از آن دارای مقاومت پایینی هستند. در عوض پروسه‌های شیمیایی خمیری با خصوصیات مقاومتی خوبی دارند ولی در مقایسه با خمیر مکانیکی راندمان پایینی دارند.
در جدول شماره 5 اطلاعات مختصری راجع به فرآیندهای مهم تهیه خمیر چوب آمده است.

 


جدول شماره 5: خصوصیات فرآیندهای مختلف تهیه خمیر چوب
فرآیند نام فرآیند چوب مورد استفاده جرم چوب راندمان% مقاومت نسبی
سوزنی برگ پهن برگ
مکانیکی SGW
RMP
TMP بیشتر سوزنی برگ
بیشتر سوزنی برگ
سوزنی برگ گرده بینه
خرده چوب
خرده چوب 95-90
95-90
90 5
6-5
7-6 3
3
-
شیمیایی
مکانیکی CGW
Cold soda پهن برگ
پهن برگ گرده بینه
خرده چوب 90-85
90-85 -
- 6-5
6-5
نیمه شیمیایی N.SS.C
H.YS
H.YK پهن برگ
بیشتر سوزنی برگ
بیشتر سوزنی برگ خرده چوب
خرده چوب
خرده چوب 80-65
75-55
70-50 -
7
7 6
6
6
شیمیایی کرافت
کرافت
سودا هر دو
هر دو
پهن برگ خرده چوب
خرده چوب
خرده چوب 50-40
55-45
55-45 10
9
- 8-7
7
8-7

 


جدول شماره 6- میزان تولید خمیر در دنیا با استفاده از پروسه‌های مختلف در سال 1979
پروسه تولید (میلیون تن) درصد
مکانیکی 36 1/21
شیمیایی کرافت 72 2/58
شیمیایی سولفیت 4/11 2/9
شیمیایی (خمیر حل نشدنی) 5/4 7/2
خمیرهای دیگر 6/9 8/7

 

همانطوریکه ملاحظه می‌شود حدود 70% کل تولید خمیر چوب با استفاده از پروسه‌های شیمیایی تولید شده‌اند و قابل توجه است که پروسه غالب کرافت به تنهایی حدود 58% کل خمیر چوب تولید شده جهان را به خود اختصاص داده است. بعلاوه سهم پروسه غالب کرافت در تولید خمیر شیمیایی جهان حدود 73% است. پروسه کرافت نسبت به پروسه‌های دیگر دارای مزایای دیگری نیز است. بعنوان مثال کاغذهای تهیه شده با آن دارای مقاومت نسبی بالاتری هستند. این مقاومت در استفاده از پهن برگان 7-8 و در هنگام استفاده از سوزنی برگان به 10 می‌رسد، در حالیکه پس از این روش سودا دارای مقاومت نسبی 7-8 (در مورد پهن برگان) و فرایند سولفیت در حالت استفاده از سوزنی برگان دارای مقاومت نسبی 9 است. در ضمن لیگنین به جای مانده در الیاف خمیر کرافت بعد از پخت در اطراف جداره‌های الیاف به صورت منظم پراکنده می‌شود، در صورتی که لیگنین موجود در الیاف خمیر سولفیت در قشرهای درونی کم و بیشتر در قشرهای بیرونی متراکم می‌گردد.
فرایندکرافت (سولفات)
اصطلاح فرایند قلیایی تولید خمیر کاغذ شامل فرایندهایی است که در آ‌نها ماده لیگنو سلولز تحت تأثیر محلول رقیق قلیا به خمیر کاغذ تبدیل می‌گردد. دو فرایند اصلی تولید خمیر قلیایی شامل فرایند سودا و فرایند کرافت است که در هر دو از هیدروکسید سدیم به عنوان ماده شیمیایی اصلی پخت استفاده می‌شود. در فرایند سولفات، سولفید سدیم نیز در مایع پخت وجود دارد.
در فرایند سولفات از مخلوط سولفید سدیم و هیدروکسید سدیم برای تولید خمیر چوب استفاده می‌شود. سرعت لیگنین‌زدایی در اثر وجود سولفید افزایش یافته و در نتیجه آن خرده چوبها به مدت کمتری – در مقایسه با سودا- در معرض قلیایی گرم قرار خواهند گرفت و در نتیجه تولید خمیر کاغذ قوی‌تر از سودا میسر می‌شود.
این روش جدید خمیرسازی، برای نخستین بار در سال 1885 در سوئد به مرحلة تولید رسید. با توجه به استحکام کاغذ حاصل، این نوع کاغذ را به حق کاغذ کرافت نامیدند. واژة‌کرافت یک واژة‌ آلمانی و سوئدی به معنای محکم است. پس از این موفقیت، بسیاری از کارخانه‌های سودا به کرافت تبدیل شدند تا بتوانند از نظر کیفیت محصول با کاغذ سولفیت رقابت کنند. در حالیکه خمیر سولفیت محکمتر، ارزانتر و سفیدتر از خمیر سودا بود، در فرایند کرافت با قیمت تمام شدة‌ کمتر، خمیری محکمتر اما تیره رنگ تولید می‌شد.
امتیازهای فرایند سولفات را می‌توان به صورت زیر بیان کرد:
- قابلیت انطباق حداکثر به گونه‌های چوبی مختلف و امکان استفاده از چوبهای متفاوت.
- تحمل درصد بیشتر پوست در خرده چوب.
- زمان پخت کوتاهتر.
- قابلیت رنگ‌بری و سفید کردن تا درجه شفافیت زیاد (ولی با هزینه بیشتر از خمیر کاغذ سولفیت).
- عدم وجود مسأله پیچ.
- مقاومت زیاد خمیر کاغذ.
- مواد جانبی با ارزش نظیر تال اول وتر بانتین.
- سهولت در بازیابی مواد شیمیایی مصرف شده.
عیب‌های اصلی فرایند سولفات شامل موارد زیرند:
- سرمایه‌گذاری زیاد در احداث کارخانه.
- مسأله بوی گازهای خروجی.
- رنگ نامناسب خمیر کاغذ قهوه‌ای.
- هزینه زیاد سفید کردن.
- اشکال در تصفیه خمیر کاغذ جهت تولید خمیر کاغذ قابل حل.

اصطلاحات فرایند کرافت
در فرایند کرافت مایع سفید که محتوی مواد شیمیایی فعال پخت هیدروکسید سدیم (NaOH) و سولفید سدیم (Na2S) است، برای پخت خرده چوبها مورد استفاده قرار می‌گیرد. مایع سیاه که محتوی ترکیبهای حاصل از انحلال لیگنین است، پس از تغلیظ در کورة بازیابی سوزانده می‌شود تا گدازه‌های معدنی مفید، یعنی کربنات سدیم (Na2Co3) و سولفید سدیم، به دست آید. این گدازه در آّب حل شده مایع سبز را می‌دهد که با آهک زنده (CaO) ترکیب می‌شود؛ در نتیجه Na2Co3 به NaOH تبدیل و مایع سفید بازسازی می‌شود. بر سر اینکه آیا قلیای فعال یا قلیای موثر معیار بهتری از غلظت مواد شیمیایی فعال در پخت کرافت است، اختلاف نظر وجود دارد. اگر چه NaOH و Na2S هر دو در واکنش‌های پخت شرکت دارند، می‌توان نشان داد که NaOH عامل پیش‌برندة اصلی است. از آن جا که در محلول، Na2S به صورت زیر هیدرولیز می‌شود.

چنین نتیجه می‌گیریم که فقط نصف Na2S در تعیین سنیتیک واکنش واقعا موثر است.
اصطلاحات مهم مورد استفاده برای تعریف و تعیین ویژگیهای مایعات در فرایند کرافت، در جدول شماره 7 فهرست شده است.

جدول شماره 7- تعریف اصطلاحات در مورد مایع پخت در فرآیند کل
اصطلاح تعریف واحد
قلیای کل (TA) مجموع همه ترکیبهای قلیایی سدیم‌دار، یعنی (غیر از NaCl)
g/l بر حسب Na2O
قلیای کل قابل سنجش (TTA) مجموع
g/l بر حسب Na2O
قلیای فعال (AA) مجموع
g/l برحسب Na2O
قلیای مؤثر (EA) مجموع
g/l بر حسب Na2O %
فعالیت نسبت
% بر مبنای Na2O

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 57   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله مقایسه خمیردهی پخت کرافت سه گونه  کاج، صنوبر، کاه گندم


دانلودمقاله اصول و مبانی طراحی شهری

 

 

 
تعریف معماری :
سوما اُوزکانی، دبیر کل هزینه های کمکی آقاخال، بار دایده و باور معماری اسلامی جهانی، از تنوع گوناگون عمده و خصوصیات تطبیق حمایت می کند که می تواند در جوامع اسلامی قدیم با معماری متناسب در نظام دنیا یافت شود.
در تاریخ و آثار مربوط به معماری، یک بخش کلی از محیط ساخت وجود دارد که اشتباهاً اما به صورت ثابت و منسجم، به عنوان معماری اسلامی رجوع داده می شود. این خصوصیت معماری به حق برای معماری مسیحی، بودائی و هندو، اعتباری نداشته است. در حالیکه در مذهبهای دیگر، فقط معابد و کلیساها، معماری به سبک مذهبی داشته اند برای مثال برای اسلام مقام ساختمان ها به ویژه بناهای زمانی گذشته، اسلامی نامیده می شدند.
آیا یک دین یا مذهب، معیاری، صرف و تنها است که براساس آن معماری می تواند طبقه بندی شود؟ قطعاً نه، مذاهب نقطه تمرکز و توجه زندگی و رفتار اجتماعی و شخصی مردن هستند. معماری، فقط یک بخش از نقششان در حوزه فرهنگی را تشکیل می دهد. الزامی است تا به این موضوع برای ادراک و فهم پدیده آنچه که معماری اسلامی نامیده می شود، بررسی و رسیدگی شود.
به صورت سنتی (قدیمی)، معماری ای که درون بافت و متن مذهب و دین مسلمانان توسعه یافته، به عنوان یک جنبه مهم فرهنگی، موثر است و نحوه زندگی و ارتباط با یکدیگر و با محیط شهری خود را تعریف و تحسین می کند. خلوت و زندگی خصوصی غیرقابل نفوذ و تقریباً اختصاصی محیط خانه و دسترسی کاملاً کنترل شده آن و قابلیت دید از حوزه عمومی شهر، شاید موضوعی مینا باشد که مقام معماری شهری را تعریف می کند. علاوه بر این، در حالیکه اندازه و ایجاد مشترک خاص، برای فراهم کردن فضاهای راحت و قابل امکان برای شرایط جوی ای موردنیاز است که در تقریباً تمام جوامع مسلمان نشین عرب حاکم می باشد، ما نباید فراموش کنیم که شما 15 درصد از مسلمانان عرب هستند و در آب و هوای جوی خشک و گرم زندگی می کنند. بنابراین ادعای اعتبار یک سبک معماری اسلامی جهانی و یا مبناسازی این ادعا به طور انحصاری براساس معماری عربی، اشتباه خواهد بود. در سبک هنری، مهندسی و ظرافت، توسعه معماری در فرهنگ اسلامی در سراسر تاریخ با تمرین مهارت ها (دستاوردها) در هر جماعتی دیگر در جهان، قابل مقایسه بوده است. مهمترین و ستوده ترین معماری رنسانس دینار غرب، سهم و شراکت خود را در دنیای اسلامی پیدا می کند. چه کسی ادعا خواهد کرد که تاج محل در آگرا، مجلس سلطان جسن و مادراسه در قاهره یا مسجد سلطانیه در استانبول محصولات یک شاهکار تقریباً معماری اسلامی نسبت به سنت پیترنه در روم می باشند.
قدرت معماری اسلامی، نه فقط از ارزش های فرهنگی داخلی (ذاتی) جوامعی به وجود آمده که آن را تولید کردند، بلکه از این واقعیت که، اسلام خود را در تلفیق با فرهنگ های دیگر، همزمان با انتشار خود، تطابق داده است. مثال های با ارزش و قابل ذکر از چنین تعاملاتی، تداخل و تعامل بین او تامان ها و امپراطوری روم شرقی با بیزانس و فرهنگ های محلی بومی اندونزی کنونی و مالزی با ضربی که جلوتر از آنها بود. این معاوضات و تغییرات در حوزه کلی تبدیل فرهنگی بوده که از نمونه های معماری منحصر و جدا نشد. در دنیای معاصر اسلام، همان تعامل، حتی به صورت شدیدتر آشکار و مبرهن است. امروزه انتقال فرهنگی گسترده و انبوه بین جهان اسلامی و غرب است و چالش موردنظر به صورت نوگرائی می باشد.
نوگرائی به عنوان شیوه ای از زندگی و مدرنیسم، به عنوان یک انقلاب معماری بر نوع و نماد زندگی و فرهنگی به صورت جهانی اثر گذاشته و فرهنگ های اسلامی هم طبیعتاً بی تفاوت نسبت به این تغییرات نبوده اند. تغییرات غالب و چشمگیر دوره مدرن و تازه، به ویژه درطی دهه های پررونق به دنبال پایان جنگ جهانی دوم، هم جنبه های مثبت و هم منفی داشته که نه فقط زندگی ها بلکه محیط اطرافیان را تغییر داده است.
از زمان شروع قرن 20 ، مدرنیسم، خود را در دو شمار محصور کرده مایه آذین آدولف لوس، گناه است و شکل لوئیس سولیوان که عمل را دنبال می کند. مدرنیسم با خطاب بر زیبایی شناختی صنعتی و تولید انبوه، به سرعت توسعه یافته و زبان میانجی بدون مدعی معماری شد. آن، خود را در بسیاری از اشکال هنری آشکار و متجلی کرد و از نظر سیاسی مترادف با فرایند، مترقی شدن و روبه رشد بودن شد. معماری مدرنیست (نوگرا) نمودهای ساده، عملی قابل تولید از لحاظ صنعتی، شکوهمند و صادقانه را در شکل ساختاری خواهان بود.
با کاربرد نافذ و فراگیر بتون آرمه که فراوان و با قیمت ارزان قابل استفاده است، نظام چشم اندازهای شهری در سراسر دنیا تغییر یافتند. در کشورهائی که فعالیت ساختمانی، منظم و قانونی می باشد، این، الزاماً محیط را با ساختمان های عاری از هرگونه ارزش معماری یا اهمیت معماری بدنما نمی کند. ولی در جاهای دیگر، فقدان کنترا و نیاز ضروری برای خانه های جدید (خانه سازی نو) و ساختمان های دیگر به این معنا بود که فعالیت های ساختمانی غیررسمی بیشتر اشاعه یافته بود. عملیات ساختمانی ریسکی، سهولت اعتراف و اقرار شده توسط مدرنیسم را مورد سوء استفاده قرار دادند و عملیات ساختمانی بد و بی تفاوت هم به صورت معماری مدرن، طبقه بندی شده حتی با آنکه بر انصافی است تا مدرنیسم را برای اشاعه جهانی ساختمان های یکی، غیر جذاب و یکنواخت سرزنش کرد و اینکه محیط های شهری عمدتاً برای سود ساخته شدند، مدرنیسم را بسیاری، برای ترویج مجموعه ای از ارزش ها و قضایا بررسی کرده اند ارزشهائی که ناکام از توجه و احترام با هویت فرهنگی، تداوم تاریخی و ارتباط جوی بوده است.
واکنش در برابر مدرنیسم، اشکال بی شماری دارد. پست مدرنیسم (پسامدی ) با اصول اخلاقی سطحی آن، گذرا و موقتی بود. بدون شباهن به مدرنیسم که خود را در زمینه های زیادی از جمله نقاشی، مجسمه سازی موسیقی، رقص و صنعت متجلی کرده، پسا مدرن در معماری نمود دارد و به زمینه های دیگر آثار ویژه و خاص و نسبتاً نازک (ظریف) اشاعه می یابد که آن را تا درجه زیادی توسعه و افزایش می دهد. جنبش پسامدرن به طور بی نهایت با انعکاس سطحی معنا، منابع (مراجع) تاریخی و نمود شخصی مشغول شده است.
به طور متناوب، معماری آزادی یک انکار یا تکذیب انتشاری از هر شکل از کنترل می باشد. آن، انکار کنترل سیاسی و برنامه ریزی برعملیات ساختمانی توسط افرادی بود که پیشقدم برای برطرف کردن مشکلات خانه های ضخی خودشان شوند. این جنبش بر مبنای سخنان آن درباره ساخت هر روزه و تولید اقامت های انبوه بود نظیر فاولاس و باریوس در آمریکای جنوبی، باسوس در قاهره فرعی هندوستان، پروسفیکاس در یونان، بیدون ویلس در آفریقای شمالی، کمپونگز در اندونزی وگیکوندوس در ترکیه که مقام اینها بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان راه حل های مردمی برای خانه سازی در کشورهای با شهرسازی سریع ظاهر می شد. شناختی که این شیوه از ساختمان سازی، راه حل مائی را ارائه داد که شکست معماری مدرن نهادی، یا برای آن موضوع، ارتباط با تقاضا را به چالش کشید، شعار همیشگی خود را در اصطلاح جان اوسی ترند، منوال بر آزادی براس ساختن یافت.
در تقریباً هر شهر از دنیای مسلمان وضعیت در هم و برهم سریع از خانه سازی بدون فکر و بی برنامه (بی طرح) در مقام بافت شهری بعد از دهه 1950، احساسات شگفتی و ناتوانی معماران و طراحان مشابه را القاء می کند. انواع سیستم های خانه سازی طبیعی، به نام های محلی رایجی که در بالا بیان شد، نسبت داده می شدند. علاوه بر این اردوی پناهندگان برای افراد بی خانمان، انواع سکونتی جمعی شده که جوامع مسلمان باید با آن مواجه شوند. تئوری معماری، عملکرد و آموزش آبی نه فقط این شکل از فعالیت ساختمانی را طرد کرد بلکه به طور کامل آن را جدا و نادیده گرفت. در حقیقت هنگامی که هزینه های کمکی آقاخان برای معماری، شرایط توسعه یافته در چندین سکونت گاه هائی را به عنوان اجزای الزامی یک جامعه معاصر فرا گرفت و تشخیص داد، یک اعتراض همگانی وجود داشت با این تصمیمات پیشگام کمکی به همراه با عزت و افتخار بود.
سوم و شاید جدی ترین واکنش در برابر مدرنیسم، بومی بودن است از بسیاری از جهان و جنبه هائی که به طور انتقادی بومی را در مرکز نظریه معماری قرار داده، مهم ترین آنها، تحقیق برای معماری بومی (محلی) و رونق عملیات ساختمان سازی قدیمی می باشد.
شهرهائی با رشد سریع، فشار زیادی را بر لایه های تاریخی شهرک های قدیمی شان البته با پذیرفتن تکنیک های ساختی ارزان و کم ارزش و با کمی دقت و توجه با توسعه و برنامه ریزیشهری بنا ساخته اند. به طور متعاقب با آن ، گروه های نو و موقت و محروم به این نواحی نقل مکان کردند. به طور سنتی، چنین گروه هائی، احساس کمی درباره تاریخچه یک محل در مناطق شهری و ابزار اقتصادی حداقل برای غلبه بر نابودی میراث تاریخی داشتند. به طور همزمان با آن، بسیاری آژانس های بین المللی که جوازشان (دستور)، حفظ میراث تاریخی بوده است، در ابتدا، مناطق تاریخی و بناهای یادگاری را فرا گرفتند (مشغول شدند)، . به لایه و بافت شهری شهرهای قدیمی، تا اواخر دهه 1970 توجه خاص نداشتند. در بسیاری از شهرها، خانه سازی تاریخی همگام و همزمان با بناهای تاریخی وجود دارد که یک بافت شهری متنوع و غنی را شکل می دهد (بجزء) یکی، که بی ثبات و ضعیف است. رونق و احیاء سازی،نه فقط به بازسازی معماری بلکه به زیربناهای اجتماعی و اقتصادی برای اطمینان از بقاء و حیات جوامع نیاز دارد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله اصول و مبانی طراحی شهری


دانلود مقاله معرفی نرم افزار های سیستم خبره

 

 

مثالی کاربردی از یک سیستم خبره :
ارزیابی سیستم خبره برنامه ریزی تولید(GENESYS):
امروزه روند روبه رشد پیچیدگی در صنایع تولیدی و نیاز به کارایی بیشتر، چرخه تولید محصول کوتاه تر، انعطاف بیشتر، کیفیت بهتر محصولات ، ارضای هرچه بهتر توقعات مشتریان و هزینه های کمتر چهره تولید را تغییر داده است. یک چالش بزرگ برای شرکتهای امروزی تنها این نیست که چگونه خود را با این محیط متغیر تجاری سازگار کنند بلکه همچنین برای آنها این موضوع مطرح است که چگونه از وضعیت به وجود آمده برای ایجاد برتری های رقابتی استفاده کنند. به منظور دستیابی به چنین مزایایی ، شرکتها به دنبال راههایی برای بهینه کردن عملیات در سیستم های تولیدی خود هستند.
برنامه ریزی تولید یکی از حیاتی ترین بخشهای سیستمهای تولیدی است. کلاسن و مالستروم (1982) اهمیت برنامه ریزی تولید را اینگونه بیان می کنند:
صدها ربات و یا تجهیزات کنترل کامپیوتری که میلیونها دلار برای آنها هزینه شده باشد، چنانچه به خاطر برنامه زمانبندی غلط ، مورد استفاده نامناسب قرار گیرند دارای کمترین ارزشی نیستند.
از آنجایی که مکانیزم برنامه ریزی تولید سنتی و متمرکز در مقابل از انعطاف کافی برای پاسخگویی به شرایط جدید رقابت جهانی برخوردار نبود، بسیاری از از شرکتهای تولیدی تصمیم به استفاده از سیستمهای هوشمند گرفتند. تکنولوژی سیستمهای خبره راهی برای غلبه بر چنین مشکلاتی و شیوه ای برای طراحی و پیاده سازی محیطهای تولید هوشمند توزیع شده فراهم می آورد.
در دهه گذشته علاقه برای بهره گیری از سیستمهایی که آنها را سیستمهای خبره ( یا سیستمهای مبتنی بر دانش[3])می نامند در حد وسیعی گسترش یافته است. سیستمهای خبره ابزارهای قدرتمند و منعطفی را برای حل مسائل مختلفی که نمی توان آنها را توسط روشهای سنتی و رایج حل کرد فراهم کرده است. از طرفی بسیاری از محققان و نویسندگان بر این نکته اجماع دارند که سیستم خبره می تواند تاثیر به سزایی در بهبود برنامه ریزی و زمانبندی تولید داشته باشد. این قسمت در نظر دارد بکارگیری سیستم خبره مبتنی بر دانش را برای زمانبندی تولید اثربخش در شرکتهای تولیدی متوسط و کوچک معرفی کند. هدف اصلی مولف از این بخش معرفی حل مسائل زمانبندی با استفاده از روش سیستم خبره و نشان دادن نحوه توسعه چنین سیستم هایی است . برای آشنایی خوانندگان، در بخش قبلی مفاهیم سیستم خبره بیان شد و در این قسمت روش سیستماتیک توسعه آن بیان می شود. در ادامه توسعه سیستم به روش prototyping که به صورت مداوم و پی گیر انجام می شود و بر زمانبندی تولید با پویایی انتخاب الگوریتم های زمانبندی مناسب تاکید دارد را مورد بررسی قرار می دهیم.
زمانبندی تولید هوشمند و مفاهیم مدیریتی:
در محیط رقابتی کنونی، با بازارهای جهانی، رقابت فزاینده جهانی و چرخه تولید محصول کوتاه تر، انتخاب سیاست تولید- که تاثیرات مختلفی بر اهداف تولید مانند رضایت مشتریان، کارایی تولید و سرمایه موجودی دارد- باید سریعتر و در سطح استراتژیک صورت بگیرد. در مقایسه با گذشته ، برنامه ریزی و زمانبندی کارا برای بقا در بازار یک ضرورت است.
تحقیقات نشان داده است که شرکتی که دارای برنامه زمانبندی تولید اثر بخش باشد می تواند به مزایای زیر دست یابد:
کاهش 10 الی 15 درصد در هزینه های تولید که می تواند باعث دوبرابر شدن حاشیه سود برای شرکت شود.
• کاهش 8 تا 10 درصدی در هزینه های انبار
• افزایش 30 درصدی توزیع محصول به موقع به دست مشتریان
از طرف دیگر وظیفه زمانبندی در تعامل با دیگر وظایف سازمانی است. برنامه ریزی میان مدت که به منظور رسیدن به بهترین ترکیب "تولید – تخصیص منابع" سطح موجودی، پیش بینی تقاضا و برنامه نیازمندیها را مورد بررسی قرار می دهد ، بر زمانبندی تولید تاثیر گذار است. با توجه به این موضوع شکل دهی یک برنامه زمانبندی قابل دسترسی و بهینه (تا حد ممکن) توسط مدیر تولید و بدون حمایت سیستم اطلاعاتی، رویه ای بسیار وقت گیر و مشکل است که نه تنها به درک عمیقی ازهمه داده ها و پارامترهای سیستم تولیدی در هر زمانی بلکه همچنین به دانش تخصصی در این رشته خاص مورد نیاز است. به علاوه اغلب مدیران تولید بدون بهره گیری ازسیستم های پشتیبان تصمیم در موقعیتی نیستند که به اهداف برنامه ریزی تولید چند معیاره دست یابند چرا که این معیارها ممکن است با یکدیگر در تضاد باشند. برای مثال راضی نگه داشتن مشتریانی که از اهمیت بیشتری برخوردارند با معیار برآوردن تاریخ درست در تضاد است و باعث تاخیر بیشتر توزیع برای مشتریانی می شود که به دلایل مختلف دارای اهمیت کمتری برای شرکت تولیدی هستند.
در این چارچوب درطول دهه گذشته بسیاری از شرکتهای تولیدی دریافتند که متدهای سنتی برنامه ریزی و زمابندی تولید، انعطاف کافی برای مقابله با سبکهای متغیر تولید و متغیر های بسیار پویا در نیازمندیهای تولید محصول را ندارند و به سمت سیستمهای هوشمند روی آوردند. تحقیقی که در میانه دهه 1990 توسط دورکین (1996) انجام شد نشان داده است که صنایع تولیدی یکی از شاخه هایی است که سیستم های خبره به طور وسیع در آن بکار گرفته شده است.
همچنین تحقیق دیگری ، استفاده های رایج سیستم های خبره و مزایای آنها را در 500 شرکت صنعتی بزرگ ایالات متحده آمریکا را مورد بررسی قرار داد. در این تحقیق از تمام سازمانهای فورچون 500 (بر اساس رتبه بندی سال 1990) دعوت شد تا در این کار مشارکت داشته باشند. در این مطالعه برنامه ریزی تولید به عنوان بزرگترین حوزه کاربردی برای سیستمهای خبره شناخته شد. مزایایی که مصاحبه شوندگان در نتیجه استفاده از این تکنولوژی بر آن تاکید داشتند عبارت بودند از:
• خدمت رسانی بهتر به مشتریان
• کاهش در زمان انجام وظایف
• یادگیری سازمانی
• افزایش در تولید
• استفاده موثرتر از منایع
• کاهش در نیروی انسانی
به علاوه بسیاری از محققان مداوم در باره استفاده از سیستم های خبره در برنامه ریزی تولید و زمانبندی و مزایای بالقوه آن نوشته اند. براساس نظر این محققان، سیستم خبره در کاهش هزینه از طریق کاهش نیاز به بعضی از کارکنان، حفظ تخصصها درسازمان ، ثبات بهتر برای تصمیم گیری و بهبود کیفیت محصولات، به کمک سازمانها می آید.
با توجه به مطالبی که گفته شد در ادامه به جنبه های کلیدی این تکنولوژی و معرفی یک پروتوتایپ از سیستم خبره برای زمانبندی تولید می پردازیم. و در کنار آن به چگونگی بکارگیری چنین سیستمی در برنامه ریزی تولید خواهیم پرداخت.
باپیشرفت هایی که صورت گرفته ،سیستم های خبره توانسته اند در سطوح عملیاتی دانش ،یعنی از داده پردازی و پردازش اطلاعات به (پردازش دانش و مدیریت )،تحولاتی به وجود آورند .
در مقیاس محدود و در اموری که وابسته به کامپیوتر و هوش مصنوعی می باشد ،عملکرد این سیستم ها بهتر از انسان بوده است . از طرفی این سیستم ها با مشکلات جدی مواجه هستند ؛به عنوان مثال یک کودک به راحتی می تواند قلمی را از زمین بر دارد ، اما این عمل برای روبوت ها و وسایل مکانیکی مستلزم نوشتن برنامه هایی بسیار پیچیده و مسئله زا است .
در دینای تجارت ،سیستم های خبره به عنوان وسایلی که برای سازمان ها و شرکت ها ،در آمدزا و با صرفه هستند ، بسیار اهمیت یافته اند . موفقیت در یک شرکت مستلزم سرمایه گذاری بر روی منابع انسانی ماهر می باشد . این افراد ممکن است بعد از آموزش ،برای یافتن شغلی بهتر ، آن شرکت یا سازمان را ترک کنندو در عین حال با این کار خود بسیاری از تجارب و دانش خود با که در طی زمان خدمت و آموزش به دست آورده اند با خود ببرند. سیستم های خبره می توانند حافظ این اطلاعات و اندوخته ها باشند . این مسئله باعث شده که سرمایه گذاری های کلان برای سیستم های خبره ،هوش مصنوعی و غیره صورت پذیرد . به هر حال تا تحقیق نیاز های انسان توسط سیستم های خبره راه بسیار دشواری باقی است .
نقطه آغاز ایجاد هوش مصنوعی اندکی بعد از جنگ جهانی دوم می باشد.در آن زمان (نوربرت واینر) با توجه به مسایل سیبرنتیک ، زمینه را برای پیشرفت هوش مصنوعی به وجود آورد . در سال 1950 ( آلن تیورینگ ) آزمایشی مبنی بر این که آیا ماشین قادر است با قراآیندهای مغز انسان رقابت نماید، مطرح کرد.در سال 1956درکالج دارتموت جلسه ای برگزار شد که تحقیقات وسیع بر روی هوش مصنوعی با تشویق می نمود .
دهه 1960 به عنوان دهه توسعه و پیشرفت تحقیقات در زمینة هوش مصنوعی شناخته می شود . برنامه های بازی شطرنج و روبوت ها ، زمینه های انسانی تحقیقات هوش مصنوعی قلمداد می شدند .
فنونی که برای محدود کردن راهبردهای جستجو و طراحی روش های میان بر به منظور تصحیح پاسخ ها به کار می رفت تقش بارزی در پیشرفت استفاده از هوش مصنوعی ایفا کردند .
دو زبان به نام های prolog و Lisp در این زمینه ها در آمریکا و اروپا متداول است . Lisp زبانی است که بیش تر در ایالات متحده از آن استفاده می شود و prolog (برنامه ریزی در منطق ) بیش تر توسط اروپاییان و ژاپنی ها مورد استفاده قرار می گیرد . prolog یزان سطح بالا است و Lispدارای انعطاف بیش تری است .
سیستم خبره ، زیر مجموعة هوش مصنوعی است و اساسا" در برنامه های رایانه ای که از دانش و فرایند های استنتاجی برای حل مسائلی که نیازمند دانش انسان می باشد استفاده می کنند ، به کارگرفته می شدند . سیستم خبره باید دارای توانایی (اندیشیدن )،و به دانش انسان نزدیک باشد . در اینجا مزایای استفاده از سیستم خبره _که تا اندازه ای پدیدة جدیدی می باشد _را در کتابخانه ها مورد تحث قرار می دهیم . توانایی بالقوة این سیستم که براساس دانش می باشد ، نامحدود است هیچ فن آوری تا کنون نتوانسته همچون سیستم های خبره ، خدمات کتابخانه ها با چنین تغییر دهد.
جستجو در پایگاه های اطلاعاتی
سیستم خبره می نواند جستجو در پایگاه های پیوسته را بهبود بخشد . یک سیستم خبره می تواند به استفاده کننده از کتابخانه در زمینه های زیر کمک کند :
مشخص کردن جستجوی کاربر ؛
شناسایی پایگاه های اطلاعاتی بالقوه ؛
شناسایی عناصر مفهومی در جستجو ؛
بیان ساخت مفهومی ئر زمینه های انتخاب پایگاه ، کاید واژه ها ، توصیفگر ها و منطق بولی ؛
دستیابی به پایگاه اطلاعاتی با استفاده از توافقنامه های ارتباطی ؛
ورود به منطق جستجو ؛
تحلیل نتایج جستجو ؛
اصلاح راهبرد جستجو ؛
وسیع تر کردن جستجو ؛
محدود کردن جستجو ؛
پایان دادن به جستجو و گذاشتن نتایج در اختیار کاربر .
باید اذعان داشت که سیستم مطلوب ، سیستمی است که بتواند در هر زمان پاسخگوی استفاده کننده باشد و توضیحی در هد فرایند جستجو در اختیار کاربر قرار دهد . به عقیدة (میگو و اسمیت ) یک سیستم خبره مطلوب را که آسان و کاربر پسند باشد ... سیستمی است که به تمامی منابع در یک کتابخانه یا مرکز اطلاع رسانی دسترسی دارد؛ به عبارت دیکر به فهرست پیوسته ،اسناد و مدارک در حال گردش ،نظام امانت بین کتابخانه ای ، به پایگاه های معینی از برگه های مستند مؤلف کتابخانه کنگره ، و به کتاب های زیر چاپ با متن کامل دسترسی داشته باشد.
همچنین این سیستم قادر است به دسته ای از پایگاه های اطلاعاتی تجاری ، با این توان که به طور خودکار به پایگاه های اطلاعاتی و کلمات عبور آن ها دسترسی داشته باشد ،وصل شود.
کاربرد سیستم های خبره در کتابخانه ها
کاربرد سیستم های خبره و هوش مصنوعی در امور کتابخانه هنوز در مراحل اولیه است . چند پروژه در زمینه های کتابداری و خدمات اطلاع رسانی به مراجعان تحت بررسی قرار گرفته و در این زمینه خوش بینی زیادی مبنی بر به کارگیری سیستم های خبره در اکثر حوزه های کتابداری و اطلاع رسانی وجود دارد . مشکل اساسی که در حال حاضر وجود دارد ایجاد (پایگاه دانش ) است .(12) مثلا "سیستم هبره را می توان برای حوزة بخصوص از خدمات مرجع ایجاد نمود , اما این سیستم قادر نیست (پایگاه دانش ) به وجود آورد که در برگیرندة کلیة فعالیت های بخش مرجع باشد .
در اینجا این سؤال مطرح است که چه دلایلی برای به کارگیری سیستم های خبره درکتابخانه وجود دارد ؟ آیا این سیستم ها کار روزانة کتابداران را بهبود می بخشند ؟به عنوان مثال ,یک سیستم خبره می تواند به کتابدار در شناخت و بهبود کارایی اموری چون خدمات فنی , جستجو در پایگاه های پیوسته و خدمات دادن به مراجعان بیش تر یاری رساند . اگر یک سیستم خبره خوب برنامه ریزی شده باشد باعث افزایش کیفیت خواهد شد . این سیستم اشتباهاتی را که گاهی از انسان سر می زند مرتکب نخواهد شد و می تواند در فراهم آوری اطلاعات تکراری سودمند باشد . حوزه هایی که سیستم خبره می تواند در آن فعالیت کند عبارت اند از :فهرستنویسی, جستجو در پایگاه های اطلاعاتی , نمایه سازی , مدیریت و مرجع.
ساختار سیستم های خبره
تعداد سیستم های خبرة کتانخانه ای قابل خرید اندک است و اکثر این سیستم های کنابخانه ای به صورت داخلی طراحی می شدند . در خلال مراحل اولیة ساخت سیستم های خبره ، کتابدار میباید با مهندس سیستم همکاری نزدیک داشته باشد. مهندس سیستن می تواند پیشنهادهای مفیدی را در طراحی و حمایت از سیستم های هوشمند ارائه کند . (هیز ) و همکاران پنج مرحله رادر روش شناسی ساخت و طراحی سیستم های هبره ذکر می نمایند :
شناسایی_ شناسایی عبارت است ار شناخت مسائل و محدوده ، و قبل از آن که اهداف و مقاصد ساخت سیستم های خبره تبیین شود, صورت می گیرد . در این مرحله باید منابع مشخص شوند و همچنین برآوردی از منابع برای کارکنان د رایانه صورت گیرد .
تجسم یا مفهوم ساز _در این مرحله جنبه های اساسی پیشنهادی برای سیستم های خبره مورد بحث و فحص قرار می گیرند و سؤالاتی به قرار زیر مطرح می شوند :
_آیا سیستم خبره مورد نیاز است ؟
_آیا با استفاده از روش های جاری می توان به اهداف و مقاصد سازمان دست یافت
_چه کسانی از سیستم خبره استفاده خواهند کرد؟
_چه کسانی سیستم را آموزش خواهند داد ؟
_هزینه / فایده استفاده از سیستم خبره چه مقدار خواهد بود ؟

 

3.رسمی کردن _این مرحله , مرحلةبین تجسم و اجرا می باشد . در این زمان است که تصمیم گرفته میشود چه راهبردها ,وسائل و تجهیزات , و زبان برنامه نویسی مورد استفاده قرار گیرد . در این مرحله مهندس سیستم می تواند نظرات ارزشمندی ارائه کند.
4.اجرا_ این مرحله مشخص مس کند که سیستم خبره تا چه حد به نیازهای کاربر پاسخ می دهد . ارزیابی باز خورد استفاده کاربران از سیستم در تصحیح سیستم بسیار با اهمیت است . کاربران به کتابدار و مهندس سیستن خواهند گفت که روش های اعمال شده تا چه حد کاربرد دارند و تا چه اندازه واسط ارتباطی دستگاه راحت و مؤثر می باشد .
5.ارزیابی _در مرحلة ارزیابی ،کتابدار و مهندس سیستم به سؤالاتی همچون چه چیزی خطا و چه چیزی صحیح بوده ، پاسخ می گویند و آن ها را مورد ارزیابی قرار می دهند . باید به یادداشت که سیستم خبره باکار آمد بدتر از آن است که هیچگونه سیستم خبره ای نداشته باشیم . بهتر است ارزیابی به صورت منظم صورت گیرد تا مشخص شود که آیا نیاز های کاربران محقق شده است یا خیر؟ در این زمینه باید کتابدار و متخصص سیستم به استانداردها نیز توجه هاص مبذول دارد.
در حال حاضر با پیشرفت علوم و فن آوری , دیگر لازم نیست که انسان به طراحی نرم افزار بپردازد زیرا نرم افزارهایی در بازار موجود است که به این نیاز ها پاسخ می گویند . از جمله این نرم افزارها می توان به (شل)اشاره کرد . نرم افزار شل برای ایجاد نوع بخصوصی از سیستم های خبره طراحی شده و برای قوانین متعددی استوار است که اساس آن (اگر _پس)کس باشد.در حال حاضر 5 نوع نرم افزار شل برای سیستم های خبره موجود و قابل نصب برروی رایانه های شخصی می باشد.(تاینی آنشتاین),(گورو) و (نالج پرو ) از جملة این نرم افزارها هستند .
پاسخ گفتن به این سؤال که «آیا مى‏توان سیستم خبره‏اى در زمینه فقه اسلامى طراحى و پیاده سازى نمود؟» نیازمند شناخت و آگاهى نسبت‏به تواناییها و محدودیتهاى سیستم‏هاى خبره از یک سو و شناختى کامل از حوزه وسیع فقه اسلامى از سوى دیگر مى‏باشد. همچنین پاسخ به این سؤال تنها به «بلى‏» یا «خیر» محدود نگشته و نیاز به پژوهشى عمیق و مشترک توسط هر دو گروه پژوهشگران علوم اسلامى و علوم رایانه‏اى دارد. با این توضیح، سعى در معرفى اجمالى سیستم‏هاى خبره و تاریخچه استفاده و کاربردهاى متنوع این فن‏آورى در علوم رایانه‏اى داریم.
شاخه هوش مصنوعى در علوم رایانه از اواسط دهه پنجاه میلادى با هدف شبیه‏سازى فعالیتهاى ادراکى انسان و نیز ساخت ماشین‏هاى هوشمند پایه‏گذارى گردید. مشکل اساسى در این راه عدم وجود تعریفى منسجم از هوش که مورد اتفاق نظر باشد و همچنین شناختى کامل نسبت‏به جزئیات و مکانیزم فعالیتهاى ادراکى انسان بود. به عبارت دیگر تلاش براى شبیه‏سازى، پدیده‏اى بود که شناخت کاملى از آن وجود نداشت. به همین دلیل بیشتر تحقیقات و پژوهشها به سمت‏شبیه‏سازى روى‏کردها و مظاهرى از هوش انسانى سوق پیدا کرد و جنبه‏هاى کاربردى در زمینه‏هاى محدودى که احتمال موفقیت در آنها بیشتر متصور بود، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. یکى از این زمینه‏ها که به دلیل برخوردارى از برخى ویژگیها در ابتدا مورد توجه واقع شد، اثبات قضایاى ریاضى بود. موفقیتهاى به‏دست آمده در و Assistant ( Aura) Automated Reasoning موجب بروز خوش‏بینى‏هاى فراوان در آغاز راه نسبت‏به آینده هوش مصنوعى گردید. این برنامه‏ها قادر بودند برخى مسائل و قضایاى ریاضى را اثبات نمایند و حتى در مواردى موفق به کشف اثباتهاى کوتاهتر براى برخى از قضایاى ریاضى شدند. یکى از بارزترین محصولات عملى حاصل از تحقیقات هوش مصنوعى طى سه دهه نخست آن، برنامه‏هایى مى‏باشند که اصطلاحا «سیستم‏هاى خبره‏» نامیده مى‏شوند. سیستم‏هاى خبره به کلاس وسیع‏ترى از برنامه‏ها که تحت نام «سیستم‏هاى مبتنى بر دانش‏» شناخته مى‏شوند، تعلق دارند. نمونه‏هاى دیگر سیستم‏هاى مبتنى بر دانش شامل «مشاوران خودکار» (Automated ,Advisers) دستیاران رایانه‏اى ,( Computerized Assistants) و«مشاوران مجازى‏» (Virtual Consultants) مى‏باشند.
براى متمایز کردن سیستم‏هاى‏خبره از سایر سیستم‏هاى مبتنى بر دانش، معمولا توانایى ارائه توضیح و یا توجیه نمودن آنچه که سیستم به عنوان نتیجه به آن رسیده است، به عنوان یک شاخص در نظر گرفته مى‏شود. سیستمى که بتواند روند استنتاج خودرا توضیح دهد داراى [meta knowledge] (دانش در باره دانش خود) مى‏باشد. این سطح از دانش معیار مناسبى براى تفکیک سیستم‏هاى خبره از سایر سیستم‏هاى هوش مصنوعى که بر مبناى دانش عمل مى‏کنند مى‏باشد.
پیش از ادامه بحث لازم است‏به ارائه یک تعریف کلى از سیستم‏هاى خبره بپردازیم:
«سیستم‏هاى خبره دسته‏اى از برنامه‏هاى رایانه‏اى مى‏باشند که قادر به راهنمایى، تحلیل، دسته‏بندى، مشاوره، طراحى، تشخیص، کاوش، پیش‏بینى، ایجاد مفاهیم، شناسایى، تفسیر، توجیه، یادگیرى مدیریت، کنترل، برنامه‏ریزى، زمان‏بندى، و آزمایش هستند. این‏برنامه‏ها معمولا به مسائلى مى‏پردازند که حل آنها نیاز به متخصصان انسانى دارد.»
اگرچه این تعریف به گونه‏اى کلى است که مى‏تواند مورد انتقاد قرار گیرد; با وجود این، طیف وسیعى از تواناییهایى را که سیستم‏هاى خبره از خود نشان داده‏اند ارائه مى‏دهد. البته هیچ‏یک از سیستم‏هاى خبره تا کنون به تنهایى تمامى این ویژگیها را در بر نداشته‏اند و هر یک تنها یک یا چند مورد از ویژگیهاى فوق را به طور نسبى بروز داده‏اند.
اولین نمونه‏هاى سیستم‏هاى خبره در اواسط دهه شصت میلادى تحت عناوین پروژه DENDRAL در دانشگاه استانفورد و MACSYMA در انستیتوى تکنولوژى ماساچوست (MIT) عرضه شدند. در باره این دو پروژه و نیز سیستم‏هاى خبره‏اى در زمینه‏هاى زمین‏شناسى، الکترونیک و پزشکى توضیح خواهیم داد. ولى پیش از پرداختن به این سیستم‏ها مناسب است که با ساختار کلى سیستم‏هاى خبره و اجزا و مؤلفه‏هاى تشکیل دهنده یک سیستم خبره آشنا شویم.
اساسى‏ترین مفهومى که زیربناى موفقیت تمام سیستم‏هاى خبره مى‏باشد، اهمیت و نقش دانش است. بدون برخوردارى از یک پایگاه دانش کافى، یک سیستم خبره - صرف نظر از پیچیدگى نمایش دانش و یا مکانیزم استنتاجى که استفاده مى‏کند- موفق نخواهد بود. روند استخراج و کسب دانش از متخصصان انسانى و انتقال آن به پایگاه دانش یک سیستم خبره را «مهندسى دانش‏» مى‏نامند.
با این مقدمه، مى‏توانیم برخى ویژگیهاى مشترک بین سیستم‏هاى خبره را به طور خلاصه بیان کنیم:
ذکر یک نکته و تاکید بر آن ضرورت دارد و آن این است که در کلیه زمینه‏هایى که تا کنون در آنها سیستم‏هاى خبره مورد استفاده و بهره‏بردارى قرار گرفته‏اند، این سیستم‏ها همواره به عنوان ابزارى دراختیار متخصصان انسانى و مشاورى در کنار آنها و نه جایگزینى براى آنها مطرح بوده‏اند.
- سیستم در سطحى که عموما هم‏طراز عملکرد یک متخصص انسانى شناخته مى‏شود عمل مى‏کند.
- سیستم به شدت وابستگى به یک رشته خاص دارد. به بیان دیگر سیستم اطلاعات وسیعى در یک زمینه تخصصى خاص دارد.
- سیستم مى‏تواند در باره استدلال خود توضیح دهد. به عبارت دیگر سیستم زمانى به عنوان یک ابزار مفید و کارآمد در نظر گرفته مى‏شود که قادر باشد تحلیل و استنتاج خودرا توضیح دهد و آن را توجیه نماید.
- اگر اطلاعاتى که سیستم با آن کار مى‏کند، احتمالى یا غیر قطعى باشد، سیستم بتواند این احتمال و عدم قطعیت را در مراحل استنتاج خود دخیل کند.
از نظر ساختارى نیز سیستم‏هاى خبره داراى اجزاى ذیل مى‏باشند:
- یک رابط کاربر: این رابط، ارتباط میان کاربر و سیستم را برقرار مى‏کند و به کاربر اجازه مى‏دهد پرسشهاى خودرا در اختیار سیستم خبره قرار دهد و همچنین متقابلا سیستم این امکان را دارد که از طریق این رابط پاسخهاى خودرا به یک کاربر بازگرداند.
این رابط مى‏تواند به سادگى یک منوى ساده براى ورودى / خروجى باشد یا به پیچیدگى محاوره از طریق زبان طییعى.
- یک پایگاه دانش: این پایگاه بخش اصلى سیستم را تشکیل مى‏دهد که شامل حقایق و قوانین در زمینه تخصصى سیستم خبره مى‏باشد و غالبا توسط قوانینى به شکل گزاره‏هاى «اگر - آنگاه‏» بیان مى‏گردد.
- یک ساختار کنترلى: این ساختار کنترلى که به نامهاى مفسر قانون یا موتور استنتاج نیز شناخته مى‏شود، وظیفه اعمال و به‏کارگیرى اطلاعات موجود در پایگاه دانش را براى حل مسئله به عهده دارد.
- حافظه کوتاه مدت: علاوه بر پایگاه دانش که به عنوان حافظه بلند مدت تلقى مى‏گردد، حافظه کوتاه مدت دیگرى نیز مورد نیاز مى‏باشد تا مراحل مختلف یافتن پاسخ و مسیر طى شده از سؤال به جواب را در خود نگه دارد.
پیش از پرداختن به معرفى و مرور اجمالى برخى سیتسم‏هاى خبره، مناسب است‏به این سؤال پاسخ دهیم که اساسا با وجود برخوردارى از متخصصان انسانى چه نیازى به استفاده از متخصصان مصنوعى (سیستم‏هاى خبره) است. در پاسخ به این سؤال مى‏توان دلایل متعددى را عنوان نمود. از آن جمله، زمان نسبتا طولانى که براى بارورى و به ثمر رسیدن یک متخصص انسانى لازم است. با توسعه و گسترش روزافزون معارف و دانشهاى بشرى، کسب معارف گوناگون و احاطه کامل به آنها دشوارتر شده و نیازمند زمان بیشترى خواهد بود. سیستم‏هاى خبره به راحتى قابل تکثیر بوده و به‏راحتى قابل انتقال مى‏باشند. از دیدگاه اقتصادى نیز مى‏توان دلایلى را بر شمرد.
البته ذکر یک نکته و تاکید بر آن در اینجا ضرورت دارد و آن این است که در کلیه زمینه‏هایى که تا کنون در آنها سیستم‏هاى خبره مورد استفاده و بهره‏بردارى قرار گرفته‏اند، این سیستم‏ها همواره به عنوان ابزارى دراختیار متخصصان انسانى و مشاورى در کنار آنها و نه جایگزینى براى آنها مطرح بوده‏اند.
در ادامه به معرفى اجمالى چند سیستم خبره مى‏پردازیم و در پایان نیز مرورى خواهیم داشت‏بر سایر زمینه‏هایى که سیستم‏هاى خبره در آنها مورد استفاده قرار گرفته است.
DENDRAL سیستم خبره و تحلیل‏گر شیمیائى:
DENDRAL (DENDRITIC.ALGORITHM)
این سیستم یکى ازنخستین نمونه‏هاى موفق سیستم‏هاى خبره است که در سال 1956(م.) ارائه گردید. این سیستم خبره برنامه‏اى است‏براى استنتاج ساختمان مولکولى یک جسم با استفاده از اطلاعاتى که به عنوان ورودى در اختیار آن قرار مى‏گیرد. اطلاعات ورودى شامل فرمول شیمیائى یک ماده، طیف جرمى ماده آلى و اطلاعات مربوط به آن ماده مى‏باشد و DENDRAL با بهره‏گیرى از این اطلاعات و قوانین موجود در پایگاه دانش خود ساختمان مولکولى ماده مورد نظر را پیشنهاد مى‏کرد. در حالى که این سیستم خبره موفق نمى‏شد که یک ساختمان مولکولى واحد و منحصر به فرد را بیابد، لیستى از محتمل‏ترین ساختارهاى ممکن را با احتمال نسبى هر یک ارائه مى‏داد. شاید بزرگترین دستاورد این سیستم خبره نشان دادن توانایى رایانه‏ها در ارائه نقش یک متخصص در یک زمینه خاص و محدود بود. این سیستم قادر بود در حد یک دکتراى شیمى یا حتى بهتر عمل نماید.

 

MACSYMA سیستم خبره ریاضى:
(MACSYMA) که در سال 1969(م.) براى کمک به ریاضیدانان، دانشمندان و مهندسان در حل مسائل ریاضى طراحى و پیاده‏سازى گردید، یک سیستم مبتنى بر دانش مى‏باشد که بیش از 600 عملیات ریاضى مختلف از قبیل مشتق‏گیرى، انتقال‏گیرى، اشتراک‏گیرى، حل دستگاه معادلات و مجموعه عملیات ماتریسى و بردارى را مى‏تواند انجام دهد. این سیستم با برخوردارى از یک پایگاه دانش قوى، امروزه نیز مورد استفاده صدها محقق و پژوهشگر مى‏باشد و هم به صورت تجارى و هم بر روى شبکه ARPANET ارائه مى‏گردد.
prospector سیستم خبره زمین‏شناسى:
این سیستم خبره به منظور تصمیم‏گیرى در مورد مسائل کاوش معادن در سال 1978(م.) طراحى شده است. در این سیستم از ساختارى به نام شبکه استنتاج براى نمایش پایگاه داده‏ها استفاده شده است. از ویژگیهاى این سیستم، امکان استفاده از ورودى‏ها با درجات مختلف درستى مى‏باشد. این درجات از 5- براى «قطعا نادرست‏» تا 5+ براى «قطعا درست‏» مى‏باشد و سیستم تصمیمات خودرا نیز مى‏تواند به همین ترتیب دسته‏بندى نماید. همچنین این سیستم خبره قادر است در باره تصمیمات و نتایجى که به آن مى‏رسد توضیح داده و استدلال نماید.
از دیگر سیستم‏هاى خبره مى‏توان به mycin در تشخیص بیماریهاى عفونى خونى و XCON که سیستمى ست‏براى تعیین پیکربندى رایانه اشاره کرد که هر کدام با موفقیت‏به مرحله استفاده تجارى نیز رسیده‏اند.
علاوه بر کاربردهاى فوق، سیستم‏هاى خبره در زمینه‏هاى متنوعى از قبیل کشاورزى، شیمى، سیستم‏هاى رایانه‏اى، الکترونیک، مهندسى، زمین‏شناسى، مدیریت اطلاعات، حقوق، ساخت و تولید، پزشکى، هواشناسى، علوم نظامى، فیزیک، کنترل و فن‏آورى فضائى مورد استفاده قرار گرفته است.
آنچه که در پایان وبه عنوان نتیجه‏گیرى مى‏توان مطرح کرد این است که علوم اسلامى و بویژه فقه اسلامى داراى کلیه ویژگیها و مشخصات لازم جهت ایجاد زمینه‏اى فعال و پویا در پژوهشهاى علوم رایانه‏اى و استفاده از فن‏آورى سیستم‏هاى خبره در ایجاد ابزارى مؤثر جهت ارائه خدمات به محققان و دانشمندان علوم اسلامى مى‏باشد. امید است که تلاش در راه نیل به این هدف بسترى مناسب جهت تحقق آرمان والاى وحدت حوزه و دانشگاه به وجود آورد.
اینکه می گوییم کتابداری یک علم میان رشته ای است سخنی به گزاف نگفته ایم . به مدد تحقیقات گسترده دانشمندان علوم مختلف، علم کتابداری و اطلاع رسانی از بدو پیدایش تا کنون راه بسیاری را پیموده است. کاربرد علوم مختلف در این رشته روز به روز بیشتر می شود و با پیشرفت آن علوم، علم کتابداری خود نیز دچار تغییر و تحول می گردد.در این میان سهم علم کامپیوتر از دیگر علوم چشمگیرتر است. وارد شدن زمینه تحقیق هوش مصنوعی در علوم کامپیوترتحولات بسیاری را در نوع خدمات کتابداری و اطلاع رسانی نوید می دهد.
برای اینکه بتوانیم زمینه های کاربردی هوش مصنوعی را در کتابخانه ها متصور شویم باید ماهیت ، مسائل اساسی، و موانع توسعه این سیستمها را در کتابخانه ها بشناسیم. از طرفی باید بتوانیم آنها را با خدمات سنتی کتابخانه تطبیق دهیم. بطوریکه در نهایت هم کاربر و هم کتابدار از مزایای این تکنولوژی جدید بهره مند شوند.
ماهیت سیستم خبره:
هوش مصنوعی زمینه های تحقیقاتی متفاوتی را در بر می گیرد که از مهمترین و پرکاربردترین آنها می توان به سیستمهای خبره اشاره کرد.
سیستم خبره نوعی برنامه رایانه ای است که در حوزه موضوعی خاص دارای خبرگی می باشد؛ یعنی می تواند تصمیم بگیرد یا به تصمیم گیری یک فرد خبره کمک کند.
سیستمهای خبره برای حل مسائلی بکار می روند که الگوریتم خاص و یا دانش صریح برای حل آن مسائل وجود ندارد.
در کتابخانه زمینه های فعالیت سیستم خبره وجود دارد. بطوریکه فناوری سیستم خبره می تواند رهیافتی نو برای حل مسائل آن باشد.
سیستم خبره برای گرفتن دانش و رفتار یک خبره در یک زمینه موضوعی خاص طراحی شده است به همین خاطر سیستمهای مبتنی بر دانش(KBSs ) نیز نامیده شده اند. یک سیستم خبره معمول از یک موتور استنتاج و یک پایگاه دانشی ساخته شده است. پایگاه دانشی از قوائد و حقایقی تشکیل شده که دانش بدست آمده از خبره را می سازد و موتور استنتاج از این قوائد و حقایق همراه با داده هایی که توسط کاربر وارد شده برای ترسیم نتایج استفاده می کند. که به افراد با دانش کم اجازه می دهد به دانش خبره دسترسی پیدا کنند. برای ایجاد یک سیستم خبره ارتباط بین برنامه نویسان کامپیوتری و خبرگان موضوعی مورد نیاز است. این برنامه نویسان کامپیوتری مهندسان دانش نامیده می شوند. خبرگان به برنامه نویسان کامپیوتری چگونگی حل مشکل را می گویند تا آنها از آن برای طراحی و ایجاد فرایند حل مشکل و تصمیم گیری سیستم خبره استفاده کنند. مسائل و مشکلات سیستمهای خبره:
هر سیستم خبره برای یک کار خاص طراحی می شود و نمی تواند از تجربیاتش برای استفاده و تطبیق در کارهای دیگر استفاده کند. انعطاف پذیری کم و نبود قابلیت اطمینان از دیگر مشکلات سیستمهای خبره است.بطوریکه آیا او قادر به تشخیص مناسب جمع و مفرد کلمات , اصطلاحات شغلی و عامیانه است؟ آیا مفهوم نحوی جملات مبهم و پیچیده را می تواند درک کند مثلاً از جمله "عفو جایز نیست اعدامش کنید"چه درکی دارد؟!
مسائل انسانی:
وقتی یک سیستم خبره وارد کتابخانه می شود , چگونه باید با سیستمهای موجود سازگار گردد؟ آیا کاربران به او اعتماد می کنند؟ آیا کاربران و کتابداران آموزشهای لازم را در این زمینه دیده اند؟ آیا کارکنان مهارتهایی دارند که بوسیله ماشین قابل انجام نباشد؟ مثلاً کار مرجع سطح بالا, برآورد مؤثر از نیازهای کاربران, ارتقاء منابع و...
مسائل اجرایی:
ایجاد و استفاده از سیستمهای خبره مستلزم تحمل بار سنگین مالی است. سخت افزار باید قدرتمند و سریع باشد. فضای ذخیره کافی مورد نیاز است. مدیریت سیستم تخصصی و مهارتهای پشتیبانی نیاز است. چگونگی انجام مؤثر کارها برای کاربر و کارکنان نیز مورد سؤال است. (برای مثال صحت, فراخوانی و ربط نتایج بصورت رضایت بخش در یک محیط تعاملی)
سیستمهای خبره در کتابخانه ها:
سیستمهای هوشمند در کتابخانه ها در تلاش برای گرفتن دانش خبرگان کتابداری و بکار بردن درست آن دانش می باشند. ارائه دانش، جداسازی حوزه های دانش خبره، تعریف مناسب سطوح جزئیات اطلاعات، رمز گذاری دانش شخصی بعضی از مسائل پیچیده ای هستند که هنوز باید حل بشوند.
تکنیکهای هوش مصنوعی می تواند بسیاری از کارهای اضافی و تکراری را در کتابخانه انجام دهد. با این حال این تکنولوژی ها نباید جایگزین کتابدار شوند. کتابداران بهتر است باسیستمهای هوشمند همکاری داشته باشند؛ بطوریکه زمینه های کاری کتابداری که می تواند بوسیله ماشینها انجام شود به آنها واگذار گردد و کتابداران خود را با نقشهای جدیدی وفق دهند که از عهده ماشین خارج است. به همین علت کتابداران باید با قابلیتهای هوش مصنوعی آشنا شوند و به ایجاد هم افزایی بین انسان و کامپیوتر بپردازند.
کاربردهای سیستمهای خبره در کتابخانه ها:
دو دلیل عمده برای استفاده از سیستمهای خبره در کتابخانه وجود دارد: اولاً دانش خبرگان را در همه زمانها برای کاربران کتابخا نه در دسترس قرار دهد.ثانیاً وقت کتابدار را در پاسخ به سؤالات روزمره و تکراری هدر ندهد.
کاربردهای کتابخانه ای سیستمهای خبره متعاقب شروع کار هوش مصنوعی در اواخر دهه 1950 بوجود آمدند.در سال 1967 سیستمی برای بازیابی عناوین آثاری که می توانستند به سؤالات مرجع زیست شناسی پاسخ دهند بوجود آمد. در اواسط دهه 1970 چندین برنامه کامپیوتری با نام سیستمهای خبره بوجود آمدند. این سیستمهای اولیه از نظر سرعت و انعطاف پذیری محدود بودند که بعضی از این محدودیتها با ظهور میکرو کامپیوتر ها از بین رفت. در دهه 1980 علاقه به سیستمهای خبره به شدت افزایش یافت. در سال1988 تحقیق در مورد این سیستمها به نقطه اوج خود رسید. توسعه و علاقه به این سیستمها به نظر می رسد از آن به بعد سیر نزولی پیدا کرده باشد که ازعمده علل آن می توان به زمان بری ، هزینه بری ، و نبود خبرگی و منابع مناسب که برای توسعه این سیستمها مورد نیازند؛ نام برد. از این گذشته نوعی عدم اطمینان برای فوائد بالقوه این سیستمها در آینده وجود دارد. با این حال پیشرفت در تکنولوژی OPAC ها و WWW ممکن است دوبا ره آتش علاقه به زمینه تحقیقی سیستمهای خبره را شعله ور کند. در ادامه به چگونگی کاربرد سیستمهای خبره خصوصاً با تاًکید در بخش مرجع و با زیابی اطلاعات در شبکه می پردازیم.
عموماًً سیستمهای خبره قابلیت بکار برده شدن در بسیاری از حوزه ها ی کتابخانه و محیطهای اطلاعاتی را دارند.اما معمولترین این حوزه ها : بازیابی on-line ، خدمات ارجاعی و مرجع بوده اند. حوزه های دیگری که به آن توجه قابل ملاحظه ای شده است عبارتند از :فهرست نویسی و رده بندی، نمایه سازی و چکیده نویسی، مجموعه سازی و مدیریت اطلاعات.
فهرست نویسی و رده بندی:
سیستمهای خبره می توانند به عنوان مشاور برای فهرستنویسان باشند که می تواند شامل فعالیتهای آموزشی فهرستنویسی،چگونگی پیروی از قواعد فهرستنویسی، نشان دادن خودکار سرشناسه و موارد مشابه باشد.از نمونه های سیستمهای خبره فهرست نویس می توان به N-Cube اشاره کرد که دانش رده بندی را به صورت سلسله مراتبی بر اساس UDC ارائه می دهد.ساختار آن از یک رده مادر, زیر رده ها, یک مجموعه از قواعد و یک مجموعه از فرضیات ارائه شده است که بصورت یک ساختار درختی بر اساس اطلاعات عناصر کتابشناختی یک اثر خاص جستجو می شود.وقتی که یک قائده با یک گره در درخت تطابق پیدا کند بوسیله کتابدار بررسی شده و شماره رده بندی آن بیرون کشیده می شود.
نمایه سازی و چکیده نویسی:
که بطور خلاصه می تواند در تعیین اصطلاحات نمایه، از طریق تطبیق خودکار با تزاروس و واژههای کنترل شده در نمایه سازی و در چکیده نویسی به تعیین جملات کلیدی کمک کند.
مجموعه سازی:
سیستمهای خبره می توانند در موارد زیر سودمند باشند:
مشاوره در سفارش مواد بر اساس بودجه، بازنگری ها، اندازه و نوع مؤسسه، تاریخ خریدها، رد سفارشات؛
تعیین عمده فروش یا کارگزار برای تهیه مواد انتخاب شده ؛
آماده سازی خودکار پیایندها؛
پیشنهاد خرید عناوین برای مجموعه سازی؛
بروز کردن پایگاههای اطلاعاتی(در صورت تغییر عنوان یا توقف نشریه)
تعیین شماره پیایندهای گمشده و درخواست پیگیری
وآماده سازی آمار و گزارشها.
مدیریت اطلاعات:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   37 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود   دانلود مقاله  معرفی نرم افزار های سیستم خبره