متن کامل نهج البلاغه - به همراه ترجمه

متن کامل نهج البلاغه - به همراه ترجمه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:45

 

  

 فهرست مطالب

 

خطبه 1

در این خطبه ، سخن از آغاز آفرینش آسمان و زمین و آفرینش آدم ( ع ) است .

حمد باد خداوندى را که سخنوران در ثنایش فرو مانند و شمارندگان از شمارش نعمتهایش عاجز آیند و کوشندگان هر چه کوشند ، حق نعمتش را آنسان که شایسته اوست ، ادا کردن نتوانند . خداوندى ، که اندیشه‏هاى دور پرواز او را درک نکنند و زیرکان تیزهوش ، به عمق جلال و جبروت او نرسند . خداوندى که فراخناى صفاتش را نه حدّى است و نه نهایتى و وصف جلال و جمال او را سخنى درخور نتوان یافت ، که در زمان نگنجد و مدت نپذیرد . آفریدگان را به قدرت خویش بیافرید و بادهاى باران زاى را بپراکند تا بشارت باران رحمت او دهند و به صخره‏هاى کوهساران ، زمینش را از لرزش بازداشت .

اساس دین ، شناخت خداوند است و کمال شناخت او ، تصدیق به وجود اوست و کمال تصدیق به وجود او ، یکتا و یگانه دانستن اوست و کمال اعتقاد به یکتایى و یگانگى او ، پرستش اوست . دور از هر شایبه و آمیزه‏اى و ، پرستش او زمانى از هر شایبه و آمیزه‏اى پاک باشد که از ذات او ، نفى هر صفت شود زیرا هر صفتى گواه بر این است که غیر از موصوف خود است و هر موصوفى ، گواه بر این است که غیر از صفت خود است .



خرید و دانلود متن کامل نهج البلاغه - به همراه ترجمه


تحقیق در مورد متن کامل نهج البلاغه

تحقیق در مورد متن کامل نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه215

 

فهرست مطالب

خطبه 2

 

خطبه 1

 

در این خطبه ، سخن از آغاز آفرینش آسمان و زمین و آفرینش آدم ( ع ) است .

 

حمد باد خداوندى را که سخنوران در ثنایش فرو مانند و شمارندگان از شمارش نعمتهایش عاجز آیند و کوشندگان هر چه کوشند ، حق نعمتش را آنسان که شایسته اوست ، ادا کردن نتوانند . خداوندى ، که اندیشه‏هاى دور پرواز او را درک نکنند و زیرکان تیزهوش ، به عمق جلال و جبروت او نرسند . خداوندى که فراخناى صفاتش را نه حدّى است و نه نهایتى و وصف جلال و جمال او را سخنى درخور نتوان یافت ، که در زمان نگنجد و مدت نپذیرد . آفریدگان را به قدرت خویش بیافرید و بادهاى باران زاى را بپراکند تا بشارت باران رحمت او دهند و به صخره‏هاى کوهساران ، زمینش را از لرزش بازداشت .

 

اساس دین ، شناخت خداوند است و کمال شناخت او ، تصدیق به وجود اوست و کمال تصدیق به وجود او ، یکتا و یگانه دانستن اوست و کمال اعتقاد به یکتایى و یگانگى او ، پرستش اوست . دور از هر شایبه و آمیزه‏اى و ، پرستش او زمانى از هر شایبه و آمیزه‏اى پاک باشد که از ذات او ، نفى هر صفت شود زیرا هر صفتى گواه بر این است که غیر از موصوف خود است و هر موصوفى ، گواه بر این است که غیر از صفت خود است .

 

[ 31 ]

 

هرکس خداوند سبحان را به صفتى زاید بر ذات وصف کند ، او را به چیزى مقرون ساخته و هر که او را به چیزى مقرون دارد ، دو چیزش پنداشته و هر که دو چیزش پندارد ، چنان است که به اجزایش تقسیم کرده و هر که به اجزایش تقسیم کند ،

 

او را ندانسته و نشناخته است . و آنکه به سوى او اشارت کند محدودش پنداشته و هر که محدودش پندارد ، او را بر شمرده است و هر که گوید که خدا در چیست ، خدا را درون چیزى قرار داده و هر که گوید که خدا بر روى چیزى جاى دارد ، دیگر جایها را از وجود او تهى کرده است .

 

خداوند همواره بوده است و از عیب حدوث ، منزه است . موجود است ، نه آنسان که از عدم به وجود آمده باشد ، با هر چیزى هست ، ولى نه به گونه‏اى که همنشین و نزدیک او باشد ، غیر از هر چیزى است ، ولى نه بدان سان که از او دور باشد . کننده کارهاست ولى نه با حرکات و ابزارها . به آفریدگان خود بینا بود ، حتى آن زمان ، که هنوز جامه هستى بر تن نداشتند . تنها و یکتاست زیرا هرگز او را یار و همدمى نبوده که فقدانش موجب تشویش گردد . موجودات را چنانکه باید بیافرید و آفرینش را چنانکه باید آغاز نهاد . بى‏آنکه نیازش به اندیشه‏اى باشد یا به تجربه‏اى که از آن سود برده باشد یا به حرکتى که در او پدید آمده باشد و نه دل مشغولى که موجب تشویش شود . آفرینش هر چیزى را در زمان معینش به انجام رسانید و میان طبایع گوناگون ،

 

سازش پدید آورد و هر چیزى را غریزه و سرشتى خاص عطا کرد . و هر غریزه و سرشتى را خاص کسى قرار داد ، پیش از آنکه بر او جامه آفرینش پوشد ، به آن آگاه بود و بر آغاز و انجام آن احاطه داشت و نفس هر سرشت و پیچ و خم هر کارى را مى‏دانست .

 

آنگاه ، خداوند سبحان فضاهاى شکافته را پدید آورد و به هر سوى راهى گشود و هواى فرازین را بیافرید و در آن آبى متلاطم و متراکم با موجهاى دمان جارى ساخت و آن را بر پشت بادى سخت‏وزنده توفان‏زاى نهاد . و فرمان داد ، که بار خویش بر پشت استوار دارد و نگذارد که فرو ریزد ، و در همان جاى که مقرر داشته بماند . هوا در زیر آن باد گشوده شد و آب بر فراز آن جریان یافت . [ و تا آن آب در تموج آید ] ، باد دیگرى بیافرید و این باد ، سترون بود که تنها کارش ، جنبانیدن آب بود . آن باد همواره در وزیدن بود وزیدنى تند ، از جایگاهى دور و ناشناخته . و فرمانش داد که بر آن آب موّاج ،

 

[ 33 ]

 

وزیدن گیرد و امواج آن دریا برانگیزد و آنسان که مشک را مى‏جنبانند ، آب را به جنبش واداشت . باد به گونه‏اى بر آن مى‏وزید ، که در جایى تهى از هر مانع بوزد . باد آب را پیوسته زیر و رو کرد و همه اجزاى آن در حرکت آورد تا کف بر سر برآورد ،

 

آنسان که از شیر ، کره حاصل شود . آنگاه خداى تعالى آن کفها به فضاى گشاده ، فرا برد و از آن هفت آسمان را بیافرید . در زیر آسمانها موجى پدید آورد تا آنها را از فرو ریختن باز دارد . و بر فراز آنها سقفى بلند برآورد بى‏هیچ ستونى که بر پایشان نگه دارد یا میخى که اجزایشان به هم پیوسته گرداند . سپس به ستارگان بیاراست و اختران تابناک پدید آورد و چراغهاى تابناک مهر و ماه را بر افروخت ، هر یک در فلکى دور زننده و سپهرى گردنده چونان لوحى متحرک .

 

سپس ، میان آسمانهاى بلند را بگشاد و آنها را از گونه‏گون فرشتگان پر نمود .

 

برخى از آن فرشتگان ، پیوسته در سجودند ، بى‏آنکه رکوعى کرده باشند ، برخى همواره در رکوعند و هرگز قد نمى‏افرازند . صف در صف ، در جاى خود قرار گرفته‏اند و هیچ یک را یاراى آن نیست که از جاى خود به دیگر جاى رود . خدا را مى‏ستایند و از ستودن ملول نمى‏گردند . هرگز چشمانشان به خواب نرود و خردهاشان دستخوش سهو و خطا نشود و اندامهایشان سستى نگیرد و غفلت فراموشى بر آنان چیره نگردد .

 

گروهى از فرشتگان امینان وحى خداوندى هستند و سخن او را به رسولانش مى‏رسانند و آنچه مقدر کرده و مقرر داشته ، به زمین مى‏آورند و باز مى‏گردند . گروهى نگهبانان بندگان او هستند و گروهى دربانان بهشت اویند . شمارى از ایشان پایهایشان بر روى زمین فرودین است و گردنهایشان به آسمان فرازین کشیده شده و اعضاى پیکرشان از اقطار زمین بیرون رفته و دوشهایشان آنچنان نیرومند است که توان آن دارند که پایه‏هاى عرش را بر دوش کشند . از هیبت عظمت خداوندى یاراى آن ندارند که چشم فرا کنند ، بلکه ، همواره ، سر فروهشته دارند و بالها گرد کرده و خود را در آنها پیچیده‏اند . میان ایشان و دیگران ، حجابهاى عزّت و عظمت فرو افتاده و پرده‏هاى قدرت کشیده شده است . هرگز پروردگارشان را در عالم خیال و توهم تصویر نمى‏کنند و به صفات مخلوقات متصفش نمى‏سازند و در مکانها محدودش نمى‏دانند و براى او همتایى نمى‏شناسند و به او اشارت نمى‏نمایند .

 

[ 35 ]

 

هم از این خطبه [ در صفت آفرینش آدم ( علیه السلام ) ] آنگاه خداى سبحان ، از زمین درشتناک و از زمین هموار و نرم و از آنجا که زمین شیرین بود و از آنجا که شوره‏زار بود ، خاکى بر گرفت و به آب بشست تا یکدست و خالص گردید . پس نمناکش ساخت تا چسبنده شد و از آن پیکرى ساخت داراى اندامها و اعضا و مفاصل . و خشکش نمود تا خود را بگرفت چونان سفالینه . و تا مدتى معین و زمانى مشخص سختش گردانید . آنگاه از روح خود در آن بدمید . آن پیکر گلین که جان یافته بود ، از جاى برخاست که انسانى شده بود با ذهنى که در کارها به جولانش درآورد و با اندیشه‏اى که به آن در کارها تصرف کند و عضوهایى که چون ابزارهایى به کارشان گیرد و نیروى شناختى که میان حق و باطل فرق نهد و طعمها و بویها و رنگها و چیزها را دریابد . معجونى سرشته از رنگهاى گونه‏گون .

 

برخى همانند یکدیگر و برخى مخالف و ضد یکدیگر . چون گرمى و سردى ، ترى و خشکى [ و اندوه و شادمانى ] . خداى سبحان از فرشتگان امانتى را که به آنها سپرده بود ، طلب داشت و عهد و وصیتى را که با آنها نهاده بود ، خواستار شد که به سجود در برابر او اعتراف کنند و تا اکرامش کنند در برابرش خاشع گردند .

 

پس ، خداى سبحان گفت که در برابر آدم سجده کنید . همه سجده کردند مگر ابلیس که از سجده کردن سر بر تافت . گرفتار تکبر و غرور شده بود و شقاوت بر او چیره شده بود . بر خود ببالید که خود از آتش آفریده شده بود و آدم را که از مشتى گل سفالین آفریده شده بود ، خوار و حقیر شمرد . خداوند ابلیس را مهلت ارزانى داشت تا به خشم خود کیفرش دهد و تا آزمایش و بلاى او به غایت رساند و آن وعده که به او داده بود ، به سر برد . پس او را گفت که تو تا روز رستاخیز از مهلت داده شدگانى .

 

آنگاه خداوند سبحان آدم را در بهشت جاى داد ، سرایى که زندگى در آن خوش و آرام بود و جایگاهى همه ایمنى . و از ابلیس و دشمنى‏اش برحذر داشت . ولى دشمن که آدم را در آن سراى خوش و امن ، همنشین نیکان دید ، بر او رشک برد . آدم یقین خویش بداد و شک بستد و اراده استوارش به سستى گرایید و شادمانى از دل او رخت بر بست و وحشت جاى آن بگرفت و آن گردن فرازى و غرور به پشیمانى و حسرت بدل شد . ولى خداوند در توبه به روى او بگشاد و کلمه رحمت خویش به

 

[ 37 ]

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد متن کامل نهج البلاغه


گزیده نکات مدیریتی در نهج البلاغه - فروزنده دهکردی، نوابی نژاد - ارشد مدیریت پیام نور

گزیده نکات مدیریتی در نهج البلاغه - فروزنده دهکردی، نوابی نژاد - ارشد مدیریت پیام نور

کتاب گزیده نکات مدیریتی در نهج البلاغه

تالیف دکتر لطف اله فروزنده دهکردی، افتخار السادات نوابی نژاد

منبع درس مدیریت اسلامی  ارشد مدیریت دانشگاه پیام نور

شامل 288 صفحه کتاب در قالب فایل pdf



خرید و دانلود گزیده نکات مدیریتی در نهج البلاغه - فروزنده دهکردی، نوابی نژاد - ارشد مدیریت پیام نور


تحقیق درباره قرآن در نهج البلاغه

تحقیق درباره قرآن در نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:2

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله

نهج البلاغه ظهور حضرت مهدی (عج) را بیشتر از دریچه عدل و امید به نظاره می نشیند هفتمین جلسه کارگاههای تخصصی اندیشه شناسی امام علی (ع)با موضوع امام عصر (عج) در نهج البلاغه با هدف آشنایی دانشجویان با دیدگاه و بینش انسان شناسناه امام علی (ع) در دانشگاه تربیت معلم کرج برگزار شد .

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر از کرج ، پریسا پرند دبیر کانون نهج البلاغه معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم در این کارگاه به بررسی دیدگاههای حضرت امام علی (ع) درباره امام عصر (عج) پرداخت و گفت : بشریت سالهاست که در انتظار بس بزرگی،بی قرار است ، توده های عظیم انسانی هر کدام به فراخوان حال و مجال دین و فرهنگ خویش در انتظار آمدن اصلاح گر توانمند و بزرگ جهانی به سر می برند. در این میان انبیاء و امامان معصوم بیش از دیگران از انتظار و شرایط آن ظهور و علائم آن دوران ظهور و ره آورد آن سخن گفته اند.

پریسا پرند افزود: امیر مومنان علی (ع) در نهج البلاغه به صورتهای مختلفی از عزیز دلها وآن یار سفر کرده یاد نموده ، گاه از یاد شیرین و سیمای دیدنی مهدی سخن گفته و گاه از آئینه روشن بشری در زمان ظهور امام زمان و آخر الزمان و علائم آن سخن به میان آورده است و در برخی جملات از ویژگی های حکومت جهانی آن حضرت و ره آورد آن فرموده و عنوان نموده که چگونه عدالت در آن دوران فراگیر و جهانی خواهد شد و اسلام و قرآن و سنت زنده خواهد گشت و فاسدان و ستمگران به مجازات خویش خواهند رسید .

وی ادامه داد : یاد شیرین مهدی و عشق مولا به فرزندان معصومش مخصوصاً امام زمان (ع)امان نمی دهد که از آنها و اوصاف و کمالاتشان در جای خالی نهج البلاغه یادی نکند و مردم زمان خود و آیندگان را به این صورت آگاه نکند .

حضرت علی (ع) در این خصوص فرمود : "آه آه شوقاً ال رویتهم " آه آه چقدر مشتاق دیدارشان هستیم "مخصوصاً دوران ظهور آن حضرت و استقرار حکومت عادله او که جمال و کمال و دولت و صولت گرد هم آمده ، سخت مورد اشتیاق امیر مومنان بوده است .لذا مولا فرمود : "یا شوقاً الی رویتهم فی حال ظهور دولتهم " چقدر مشتاق دیدار آنها هستم در آن زمان که در ظهور دولتشان به سر می برند .

وی اظهار داشت :از نکاتی که بسیار قابل دقت است این است که امیر مومنان (ع) ظهور و قیام آن حضرت را نزدیک می داند این بشارت روح تازه ای در کالبد خسته دلان دوران غیبت می دمد و باعث می شود رنج دوری از حضرت و فتنه ها و فسادهای آخر الزمان را با شهد شیرین یاد ظهور و نزدیک بودن آن تحمل نمایند و فرمودند :"و چه نزدیک است امروز ما به فردایی که سپیده آن آشکار شده ، ای مردم اینک ما در آستانه تحقق و عده های داده شده (برای دوران ظهور) و نزدیکی طلوع آن چیزهایی که بر شما پوشیده و ابهام آمیز است ، قرار داریم.

پریسا پرند گفت :از امتیازات بزرگ تشیع در انتظار مصلح جهانیانی این است که آینده روشن و امید بخش راچشم به راه است که توسط عدل گستر جهان ایجاد خواهد شد. بشارت به چنین آینده ای را تک تک امامان معصوم داده اند و در راس آنها امیر مومنان بیان علی (ع)می فرماید :"بیدار باشید آن کس از ما ، یعنی مهدی موعود(ع) که فتنه های آینده را دریابد با چراغ روشنگری در آن گام می نهد و بر همان سیره و روش پاکان و پیامبران و امامان (ع) رفتار می کند تا گره ها را بگشاید و بردگان (ملتهای اسیر)را آزاد سازد ... (و بعد از غیبت طولانی او ) سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشیرها صیقل می خورند ،دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد و در گوشهاشان تفسیر قرآن طنین افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جامهای حکمت سر می کشد" .

وی در ادامه به ره آورد حکومت امام زمان (ع) اشاره کرد و افزود :آنچه تمام بشریت به آن چشم دوخته و در آرزوی تحقق آن به سر می برند ره آورد دوران ظهور و حکومت مصلح جهانی است و امتیاز مهم تشییع از دیگران این است که ره آورد را به صورت مشخص و دقیق بیان نموده تا بشریت برای تحقق و فرا رسیدن چنین دورانی بیشتر تلاش کند . این دستاوردها به صورت گسترده و دقیق در کلمات ائمه (ع) بیان شده است و حضرت امام علی (ع) نیز در نهج البلاغه اصول گرایی ، زنده کردن اسلام (قرآن و سنت) ، استقلال ، عدالت فراگیر، مجازات فاسدان، آزادگی و آزادی ،وحدت واقعی، وفور نعمت و برآورده شدن آرزوها را از عمده ترین ره آوردهای حکومت امام زمان (عج) می داند .

دبیر کانون نهج البلاغه دانشگاه تربیت معلم در مورد اصول گرایی و زنده کردن اسلام در نظام دوران ظهور گفت :از مهمترین ره آوردهای نظام دوران ظهور این است که به پایه و رشته ها و ساختن انسان بیشتر توجه می شود و آثار بعدی نیز بر همین پایه ها استواراست .

او (حضرت مهدی) خواسته ها را تابع هدایت می کند، هنگامی که مردم هدایت را تابع هوی های خویش قرار می دهند و در حالی که به نام تفسیر نظریه های گوناگون خود را بر قرآن تحمیل می کنند ، او نظریه ها و اندیشه ا را تابع قرآن می سازد. از مهمترین دستاوردها و آثار دیگر حکومت امام زمان زنده شدن اسلام قرآن و سنت است ، چنانکه علی (ع) فرمودند:" مهدی کتاب و سنت پیامبر (ص) را که تا آن روز متروک مانده زنده می کند و در قسمتی از خطبه 138 که قبلاً نقل شد این جمله آمده "ویعطف الرای علی القرآن " او نظریه ها و اندیشه ها را تابع قرآن می سازد



خرید و دانلود تحقیق درباره قرآن در نهج البلاغه