دانلودپروژه کار آفرینی و طرح توجیهی تاسیس آژانس مسافرتی سیر کودک بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات48
این پروژه کار آفرینی هم در قالب درس کار آفرینی دانشجویان عزیز قابل ارائه میباشد و هم میتوان به عنوان طرح توجیهی برای دریافت وام های خود اشتغالی به سازمان مورد تقاضا ارائه نمود
تأسیس آژانس مسافرتی مخصوص کودکان بین 4 الی 7 سال در جهت رسیدن به آرمان های آژانس که با تأسیس آن به طور مستقیم 15 شغل مستقیم و 50 شغل غیرمستقیم بوجود می آید. بخش اولیه (نمای ذهنی): بیان آرمان های کسب و کار: برای بیشتر مردم، بیکاری اوقات فراغت محسوب می شود ولی بررسی های آماری نشان داد که آنچنان که معلوم است کودکان بین 4 الی 7 سال تا زمانی که به سن آموزش رسمی برسد اوقات فراغت بسیاری وجود دارد ولی به دلیل کارآمد نبودن روش های گذراندن ساعت بیکاری متداول اغلب کودکانی که در مهد کودکها و... پرورش می یابند بعد از گذراندن این مدت نه چندان اطلاعات کافی پیدا می کنند و شاید کودکان عبوس در آینده باشند و این مهم نیازمند آن است که اوقات کودکان به شکل تخصصی برنامه ریزی شود تا بتوان کودکانی فعال، شاداب و موفق و خودکفا در آینده داشته باشیم. بیان ماموریت کسب و کار: این آژانس با استفاده از مدیران متخصص و عوامل مدرن با توجه به نیازهای کودکان و آرمان های آن ها جامعه عمل پوشاند و نوعی اوقات فراغت جدید و مدرن و قابل پیگیری را به کودکان می آموزد که این خود آن ها هستند که می توانند اوقات را برنامه ریزی کرده و اجرا کنند و در این مدل کسب و کار برای کودک و افکار او ارزش قائل شده ایم. توصیف کسب و کار معرفی کسب و کار برنامه ریزی یک روزه برای اوقات فراغت کودکان که به 2 صورت است 1- خانوادگی 2- مهدکودک ها و پیش دبستانی ها معرفی محصول یا خدمت طراحی و اجرای گردش یک روزه از 9 صبح الی 4 بعد از ظهر با اهداف از پیش تعیین شده از جمله دیدن از مناطق دیدنی (فرهنگی، تاریخی، شهر بازی و...) و بازی های آموزندة گروهی و... که به رشد فکری و اجتماعی شدن کودکان کمک می کند. تحلیل صنعت صنعت گردشگری با توجه به صنعتی شدن جوامع و دوری از شادیهای سنتی قبل از نیاز به گردش و تمدد اعصاب جزء ضروری ترین وسایل زندگی همپایه با مسکن و پوشاک است و این عصر، عصر گردشگری نیز محسوب می شود. نقاط ضعف اساسی 1- آشنا نبودن خانواده ها با این نوع شرکت های آژانس 2- کم اعتمادی تفکر عمومی به این صنعت در ایران و... نقاط قوت اساسی 1- چون این آژانس گروهی اداره می شود تصمیمات گروهی، میزان شکست و سلیقه ای بودن نظرات را کاهش می دهد. 2- تأکید بر نیازهای مشتریان و حمایت از آن. 3- حمایت دولت از این طرح با مشارکت 50% یکی از سازمان های دولتی (میراث فرهنگی) 4- تسهیل برنامه ریزی برای بهره مندی بیشتر از اوقات طرد شده ی آن ها تهدیدات قابل ملاحظه 1- وجود مسائل و مشکلات این شاخه از صنعت 2- بدی آب وهوا در روز گردش که باعث تعطیلی آن و ضرر آژانس می شود. 3- افزایش بهای مواد غذایی، وسایل حمل و نقل 4- وجود رقبا و کم اعتمادی خانواده ها به این نوع برنامه ریزی فرصت های قابل ملاحظه 1- پیروی از اصل تخصص که موجب بالا رفتن توانایی و کارایی افراد می شود. 2- وجود تنوع زیاد برای انتخاب مشتری 3- استفاده از فناوری و مهارت های ویژه در رابطه با ارائه خدمات مربوطه برنامه بازار و بازاریابی توصیف بازار (شامل بخش بندی بازار، بازار هدف، جایگاه محصول و...) بازار هدف این آژانس، خانواده ها، اماکن عمومی و... است که اصولاً از طریق معرفی تجربه کنندگان است و به نوعی مشتری درخواست دهنده است. تحلیل رقبا (تعداد رقبا، رقبای بالقوه، توان رقبا، موانع ورود و خروج و...) در این شهرستان 3 شرکت آژانس مسافرتی مشغول فعالیتند که 2 شرکت ماهان و زائر فعالیت های گردشگری مذهبی دارند و آرام سیر فعالیت های گردشگری خارجی و این آژانس تنها آژانس مسافرتی داخلی یک روزه محسوب می شود و ورود و خروج به این صنعت با توجه به تخصص و شرایط است و آسان نیست. استراتژی بازاریابی 1- استراتژی محصول همان طور که ذکر شد امکان آن که این خدمات مورد توجه قرار گیرد زیاد است و موقعیت خوبی می تواند داشته باشد. 2- استراتژی قیمت قیمت ها اکثراً با توجه به شرایط اقلیمی و طبع افراد جامعه برنامه ریزی شده و چون هدف یک روزه است و هزینه اقامت شب جزء آن نیست هزینه ها بسیار کم خواهد بود. 3- استراتژی مکان موقعیت مکانی این خدمات حومه و حداکثر 100 کیلومتری شهر است که اصولاً فضاهای سبز و روستاهای زیبا هدف گردشگری هستند. 4- استراتژی توزیع توزیع به صورت عمومی اجراء می شود و مخصوص نهاد خاصی نیست. 5- استراتژی جذب مشتری 1- تبلیغات 2- تجربه خود مشتری 3- کاهش قیمت 4- کیفیت گردش 5- میزان باروری آموزشی و شاد بودن آن با توجه به موقعیت سنی کودکان
دانلود روش تحقیق شناخت کودک از دیدگاه روانشناسی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 88
ضرورت و اهمیت موضوع :
سرنوشت انسان از دوران کودکی با محیط و فضای اطراف ما عجین گشته است .عقیده بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت بر این است که شخصیت هر انسان در 6 سال اول زندگی او شکل می گیرد بنابراین توجه به نیازهای کودکان در این مقطع سنی و ایجاد زمینه ای برای بروز رشد نیازهای انها از یک سو و اشتغال مادران و نیاز به فضاهایی جهت جهت مراقبت و نگهداری کودکان از سوی دیگر و ضرورت ایجاد فضاهایی در جهت فراهم اوردن شرایط مطلوب برای رشد جسمی ذهنی و عاطفی و اجتماعی کودکان و شکوفایی استعداد ها و علایق انها ونیز فضایی برای اماده یازی کودک برای ورود به دبستان را مشخص می نماید.
در پیش از دبستان قصد داریم کودکان را به سمتی سوق دهیم که نسبت به محیط اطراف خود کاملا کنجکاوی نشان دهند و یاد بگیرند که چگونه یاد بگیرند . باید توجه کرد که شرایط فیزیکی تاثیر انکار ناپذیری بر رفتار و افکار دارد . امروزه ساختمانهایی که به بعنوان کودکستان از انها استفاده میشود عموما با کاربری مسکونی و کربری های دیگر بوده اند که از لحاظ کالبد معماری متناسب با نیازهای کودکان نمی باشند .
بر اساس نظریات روانشناسان فضای کودکستان باید قادر باید نیروهای ذهنی و احساسی و خلاقه کودک را تحت تاثیرقرار داده و از این طریق هم در اموزش او شرکت کنند و هم محیطی با طراوت برای وی بوجود اورد.
هر کودکی بر روی کره زمین زمانی آرزوی دنیای پاکتر را در دل پرورانده است دنیایی مبرا از این رازهای زندگی و در عوض داشتن یک باغ جادویی، امن که مکانی برای تفریح و تماشای بی پلیان انسانها ومحیط پیرامونشان در تاثیر پذیری متقابلند. کودکان به سبب محدودیت های جسمی و روانی خود در قیاس با بزرگسالان تاثیر پذیری بیشتر و عمیق تری داشته باشد و در عوض تاثیر گذاری کمتری بر محیط دارند و به این ترتیب بیش از بزرگسالان اجباراً تابع شرایط محیطی اند.
کودکان حساس ترین گروه سنی جامعه را تشکیل می دهند و در حساس ترین و مهمترین سالهای زندگی شان که پایه های رشد شخصیتی و ذهنی و اجتماعی و جسمی آنها شکل می گیرد تا زمانیکه وارد شهر می شوند نیازمند این هستند تا زندگی اجتماعی را در مقیاس خود تجربه کنند و این او مستلزم فراهم بودن فضایی کودکانه و صمیمانه است. فضایی به دو از هیاهوی بزرگترها. دنیایی پر از شادی با رنگهای زیبا که در ان کودک فرصت بیابد افکار تازه و پرورش و رشد استعدادهایش را داشته باشد فضایی که زمینه مناسب برای خلاقیت کودکان فراهم آورد.
در طراحی ساختمان مهدکودک، کودک محوری اولویت دار. به این معنی که ساختمان باید برای نگهدرای موقت کودکان طراحی شود نادیده گرفتن عادتمان شده است، حتی اگر پای کودکان در میان باشد. این را بیشتر کارشناسان شهری می گویمند: شهر بزرگ شده، رشد پیدا کرده اما توسعه هنوز غایب است.
زنان راهی محیط های کاری شده اند اما از ملزومات حضور اجتماعی آنان در شهر خبری نیست. کودک خبری از جامعه انسانی شهر نشین است و توجه به او از اصول شهرنشینی با این حال گویا این بخش از جامعه شهری ما چندان جدی گرفته نمی شود، مگر به مناسبت روز ج هانی کودک آن هم با پخش چند کارتون.
از اموزش اصلو شهروندی گرفته تا رعایت ضوابط استاندارد محیط های ویژه انها. چند مدرسه یا مهدکودک را سراغ داریم که با شرایط جسمی و روانی کابر آن نیمی کودک همخوانی داشته باشد.
ب) طرح مسئله :
جامعه ای در داخل جامعه ای دیگر منبع اصلی اهداف فر ایند طراحی بود.کودکان باید کمک کنند تا محیط خود را بیافریند و همین طور یاد می گیرند که مسئو لیت پذیر بوده و برای به ثمر رساندن کیفیت استعدادات وجودی خویش کوشش نمایند.(جرج سوارتر)
هدف ازهمه این اقدامات زندگی کردن در ساختمان مانند محله ای در شهر است . محله ای در مقیاس کوچک که به کودکان بیاموزد چطور با همه امکانات و مشکلات با هم زندگی کنند.
در عین حال هدف کار خلق ترکیبی از دنیای خوشایند برای کودکان بوده است.ساختمانی که امکانات بیشتری برای کودکان ارایه دهد تا بزرگسالان.
امروزه وازه انسان استاد اموز جای خود را به انسان خود اموز و مسیولیت پذیرداده است. از این رو الگو و روشی که بدان نیاز داریم نگرشی جدید و بهبود یافته نسبت به الگوهای قدیمی نمی باشد بلکه نیاز مفهومی کاملا متفاوت از اموزش خواهد بود . درون هر محیط همسایگی صدها کودک جای گرفته اند . بچه ها بخصوص کوچکتر ها ارتباط صحیحشان با دنیا را بوسیله الگو های اجتماعی و بازی های جمعی و... بدست می اورند . بدین منظور ایجاد فضاها و محیط های عمومی که زیر نظر گروهی از افراد باشد لازم است تا بچه ها بتوانند چند ساعتی را بدون خانواده و والدینشان بگذرانند . این الگو قسمتی از شبکه اموزش کودک است.
یک مرکز روزانه کودکان خانه ای است که کودکان در ان بازی می کنند و از این طریق از تصوراتشان بهره می گیرند تا دنیای خودشان را بیافرینند انها برای این مطلب اتاقی نیاز دارند که نباید تصورات انها را محدود کند بلکه باید به طور مداوم تغییریابد .
همچنین مرکز کودکان برای قسمتی از روز خانه ای برای کودکان است . انها باید اینجا احساس کنند که در خانه اند و تمایل دارند که بدانجا بروند.وقتی به کودکان چنین محیطی ارائه میدهید به طور همزمان احساس نیاز به اقدام برای بازی – موزیک- اواز –رقص- نقاشی و ساختن و غیره را میکنند.
ج) اهداف :
1- ایجاد محیطی برای اموزش بهتر کودکان
2- نگرشی نو به دنیای کودک و تعلیم و تربیت کودکان
3- ایجاد دنیای بهتربرای کودکان
4- تقویت حس اکتشاف ، خلاقیت ، تصور ، بیان ، تحقیق و مطالعه در کودکان
5- ایجاد فضایی برای کشف استعداد کودکان
6- تقویت حس استقلال و اعتماد به نفس در کودکان
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:22
فهرست و توضیحات:
ترس کودکان
آیا ترس بی اساس به سن و سطح رشدی کودک بستگی دارد؟!
چگونگی برخورد با ترس در کودکان
کودک و ترس ، ترس از شب ترس از شب
ممکن است کودک شما مثل بسیاری از بچه های دیگر شب ها احساس ترس و اضطراب کند ؛ این ترس به سن او و مرحله رشد احساسی و جسمی او بستگی دارد و همین طور هم که بزرگتر می شود با انواع مختلفی از تنشها مواجه می گردد. او باید یاد بگیرد وقتی که او را با پرستار و یا در مهدکودک و یا مکان بازی تنها می گذارید صبور باشد و بپذیرد که شب ها جدا از شما بخوابد .
همچنین باید بیاموزد که رفتار خود و همین طور ادرار و مدفوع و احساسات خشم و حسادت و تهاجم را کنترل کند. کودک درباره موضوعاتی از قبیل مرگ ، خدا ، بهشت و جهنم تفکر می کند و دچار ترس و نگرانی می شود. به زودی در می یابد که والدین برای او آرزوهایی دارند و می ترسد که از عهده آنها بر نیاید .
کودک نگران
کودک در هر مرحله از رشد که باشد ، حوادث خاصی ممکن است در او ایجاد نگرانی بکند ، به عنوان مثال وقتی او بازی های گروهی و یا رفتن به مهدکودک را آغاز کند برای مدتی ممکن است جدایی از والدین او را نگران کند. ممکن است برای ترک ما در طول روز و شب و یا برای رفتن به رختخواب به طور جداگانه از خود تمایلی نشان ندهد و اگر شما بیمار شوید احساس تقصیر کند و فکر کند که کلمات پرخاشگرانه ی او این بیماری را در شما ایجاد کرده است.
زمانی که می خواهیم به کودک دستشویی رفتن را یاد بدهیم دوره دیگری از نگرانی را در او مشاهده می کنیم . او دائماً می ترسد که مبادا نتواند خود را کنترل کند
عروسکها اولین وسایل ارتباط جمعی بشر بودند
عروسک جزو قدیمیترین دست سازهها و همرازههای بشری بوده است و به عنوان نخستین خلاقیتهای هنری و وسایل ارتباط جمعی و دستآوردهای ارتباطی بشر محسوب میشود . فرهنگها زمانی میتوانند به حیات خود ادامه دهند که پویایی و نو شدن خود را فعالانه دنبال کنند و عدم اتصال و ارتباط با تکنولوژی، دوران مدرن کهنگی را به ارمغان میآورد.
اردشیر صالح پور در جشنواره کودک، نیایش و مهر،گفت:به طور کلی عروسک جزو قدیمیترین دست سازهها و همرازههای بشری بوده است. این انسان وارههای کوچک در فرهنگهای مختلف گونهگونیهای فراوانی داشتهاند و به عنوان نخستین خلاقیتهای هنری و وسایل ارتباط جمعی و دستآوردهای ارتباطی بشر محسوب میشوند .در زمانهای بعدی به عنوان پیشگامان هنر تئاتر عروسکی مطرح شدند.
این استاد دانشگاه با اشاره به نقش و حضور عروسکها در تاریخ تفکر بشری، افزود:در ابتدا این عروسکها بیشتر در مفاهیم فکری سهیم بودند اما رفته رفته، بشر، در کنار گرایشات فکری همواره به سرگرمی هم میاندیشیده است و عروسک کم کم از کاربرد آیینی به شکل سرگرمی تغییر شکل پیدا کرد.
صالح پور،حضور عروسکها را در زندگی و فرهنگ بدوی کودکان، حضوری چشمگیر و گسترده دانسته و گفت:کودکان با ویژگیهای خاص تخیلی خود زمینه ارتباط و تعامل با عروسک را دو چندان میکند و کودک به همراه این همراز همدل سعی میکند زندگی خود را بشناسد و از پس مشکلات روزمره برآید و به نوعی نیازهای روحی و دغدغههای خود را پاسخ گوید.
وی با اشاره به تغییر نقش عروسک در تعیین سرگذشت بشر، گفت: بعدها همین عنصر به اسباببازی و وسیله تفریحی برای کودکان تغییر ماهیت داد و به دنبال آن نمایشهای عروسکی برای جانبخشی به مفاهیم روحی انسان در قالبهای گوناگون سایهای نخی دستکشی و باتومی و خیمه شب بازی پدید آمد.
این پژوهشگر حوزه عروسکی، در باره عروسکهای سنتی و نحوه نگرش نوین به آنها گفت: نخستین نگاه باید همواره ما را به حفظ روال فرهنگ سنتی و صیانت آن در همان قالبهای کهنه و دیرینه وا دارد. همچنین از آنجا که فرهنگها همواره به شکلی ثابت و ایستا نمیمانند، عروسکها نیز مشمول این دگردیسی شده و یقیناً میبایست با نوآوری و بدعت بیانگر اصالتهای فرهنگی هر قومی باشند.
نگاهى نو به دنیاى کودک و تلویزیون
بسیاری بر این عقیدهاند که عصر جدید را همانطور که عصر فضا، اتم و ئیدروژن میخوانند به حق باید عصر ارتباط الکترونیک نیز خواند. عصری که در آن هیچ حادثهای به فضای جغرافیایی محدود نیست بلکه به کل جهان یا دست کم کره زمین تعلق دارد. به تعبیری دیگر، انفجار در زمان و فضا موجبات کوچک شدن گیتی و ملل دور دست را فراهم ساخته است. پیدایی خانواده یا به تعبیری دیگر، قبیله جهانی، با این وسایل نو، تحققپذیر گشته است. این وسایل با خود دنیای نو، ارزشهایی تازه و در عین حال اسارتهایی جدید به همراه آوردهاند پس باید فرزندان ما نیز در این دنیای نو نیازها و مسائلی تازه یابند. همانطو رکه از امکاناتی بیسابقه در مقایسه با حیات نیاکان خویش بهره میجویند دنیای ارتباطات الکترونیک درمقابل این نسل، چشماندازی نو خلق کرده است.
برخلاف اعصار پیشین تنها مدرسه یا به طور کلی سازمانهای آموزشی انحصار آموختن را در دست ندارند بلکه آموزش در همه جای جامعه به چشم میخورد. با ورود به عصر ارتباطات الکترونیک، مخصوصا تلویزیون آموزش صرفا مجرد و دور از واقعیت نخواهد بود بلکه فرآیند آموختن در واقعیت و به همراه آن صورت میگیرد. در این دوره آموزش تنها از راه انتقال دانستنها از طریق گوش صورت نمیگیرد بلکه با پیدایی خط و کتابت و سپس ابزار تصویری میتوان از چندین حس با هم در راه آموزش سود جست. بدینقرار، کودکان و نوجوانان درعصر ارتباطات الکترونیک میتوانند جدیترین و سختترین محتوای آموزش را در کمال سهولت و تفرجفرا گیرند. بدینترتیب ساعات طولانی آموزش کوتاه به نظر میآیند و کودک در پایان برنامههایش باز هم ملتهب و تشنه آموزشباقی میماند. ضمن اینکه اگر این وسیله ارتباطی به درستی به کار گرفته شود و در خدمت انسانها، مخصوصا کودکان و نوجوانان قرار گیرد، زمان فراغت کودک از بیحاصلی خارج شده کارا، بارورو فرهیخته خواهد شد. پس در عصر ارتباطات الکترونیک هم میتوان از بروز خلا در زمان فراغت دور ماند و هم سرگرمیهایی را در راه گذراندن فراغت قرار داد که جنبه فرهنگی داشته باشند. بدین سان میتوان گفت نسل جدید غرق در انبوهی از اطلاعات و اخبار مجهز به ابزاری، سخت موثرو متمایز از اجداد و پیشینیان خود هستند. آنان نه تنها در راه آموزش، والدین و مدرسه را در اختیار دارند بلکه وسایل آموزشی الکترونیک در تمامیساعات و بدون محدودیت آنان را دربرمیگیرند. آنچه اینجا در توصیف دنیای ارتباطات گفته شده کامل نخواهد بود اگر جهات منفی این عصر و مشکلاتی که کودکان در تماس با آن خواهند داشت عنوان شود.
توجه وسیع و عمیق کودکان به وسایل ارتباط جمعی به ویژه تلویزیون، موجب میشود ساعتها در برابر آن بنشینند و از هر حرکت بازبمانند، این در حالی است که امروزه تمامیمربیان بر لزوم تحرک جسمی برای همه انسانها به خصوص کودکان به عنوان عاملی در راه تامین سلامت تاکید دارند. زمانی که وسایل ارتباط جمعی با انسانهایی برخورد میکنند که ذهنی پرداخته شده و ساخته شده دارند کمتر میتوانند بدان رسوخ کنند. زیرا شخص از مکانیسمهای دفاعی خاص خود برخوردار است. این امر در مورد کودکان مصداق ندارد. ذهن کودک، ساده، فاقد شبکه به هم پیوستهای متشکل از اندیشهها و باورهاست. در تماس کودک با تلویزیون بیشتر از همه مادران گله دارند که فرزندانشان چنان غرق در تماشای فیلمهای تلویزیونی هستند که کار مدرسه را به فراموشی میسپارند. کار مدرسه قربانی فراغتی جذابتر میشود که کودک از طریق تلویزیون بدان دست مییابد. همین امر یعنی جذب سخت کودک توسط تلویزیون از طرفی کوشش والدین جدا ساختن وی از این وسیله موجبات بروز تنش را در خانواده فراهم میسازد. تلویزیون که زمان فراغت کودکان را تسخیر نموده است دو فرآیند را موجب میشود:
از جانبی کودکان ما با دیدن برنامههای آن خود را با قهرمانان نمایش هم هویت میکنند و از جانب دیگر به فرآیند پیچیده فرافکنی دست میزند. بدینسان کودک خواستهها، آرزوها و امیالی را که در دل دارد ولیکن جرات اظهار آن را ندارد از طریق تلویزیون در خارج مجسم میدارد و این امر به نظر ارسطو به نوعی پالایش روانی منتهی میشود. پس به طور قاطع میتوان گفت هیچ گاه در تاریخ جامعه انسانی این چنین انسانها در معرض انبوهی از پیام، اطلاع و خبر نبودهاند. وسایل ارتباط جمعی موجب شدند که در آغاز گوش انسانها (با رادیو) و سپس چشم و گوش با تلویزیون چنان بردی یابند که پیامهایی را از هزاران کیلومتر دورتر بشنوند و ببینند. حاصل این انقلاب تکنولوژیکی، انبوهی از پیام است که در یک آن انسانها را دربرمیگیرد. اگر در گذشته برای شنیدن یا دیدن پیام، انسانهای بسیار از یکدیگر سبقت میگرفتند، حالا چنین نیست این پیامها هستند که معلق در هوا و در جست و جوی شنوندهاند. با این تفسیر این کودکان هستند که هر روز در میان بمبارانی از پیام و خبر دست و پا میزنند. بدینترتیب میتوان گفت عدم استفاده درست از تلویزیون و نداشتن فرهنگ مناسب برای بهرهبرداری از آن باعث کاهش تحرک، تاثیرپذیری مفرط، تعدی به حریم آموزشی کودک و تنازع درونی خانواده میشود. آنچه بر اهمیت این بحث میافزاید کار رویکرد و توجه کودکانی جامعهمان در ارتباط با این وسیله ارتباط جمعی است در کنار اثرات و تبعاتی که برشمردیم، لازم است بدانیم: انحصار تلویزیون میتواند به معنای تاثیر بیرقیب دستاندرکاران این وسیله ارتباطی بر کودکان باشد و در نتیجه یک گروه اجتماعی تمامیابعاد ذهن کودکان را از آن خود میسازد. گرایش مفرط کودکان به تلویزیون، گرایش اندک آنها را به رادیو، تئاتر، سینما، کتاب و مطبوعات سبب میشود. تکبعدی بودن کودکان در مقابل و وسایل ارتباط جمعی پدیده مطلوبی نباشد. عدم ورود کتاب، مجله و سایر وسایل مکتوب ارتباطی، کودکان را از دیگر چشمههای جوشان فرهنگ جدامیسازد. به خصوص که این سالها بهترین فرصت در راه ایجاد رابطه عاطفی بین کودک و کتاب است. باید خواندن کتاب یکی از مهمترین شیوههای گذران فراغت کودکان امروز و بزرگسالان فردای جامعه باشد.
کودکان و رسانههای جمعی
وسایل ارتباط جمعی مهمترین شاخصه جامعه مدرن به شمار میآید و شامل رادیو، تلویزیون، نشریات و… میباشد. در این میان نقش رسانههای تصویری به خصوص تلویزیون نسبت به سایر رسانهها برجستهتر است و در مقایسه با دیگر رسانهها از مطلوبیت بیشتری برخوردار است، این امر به خصوص، بیشتر آنجا تحقق مییابد که کودکان به عنوان متقاضیان جدی برنامههای تلویزیون مطرح باشند. البته رسانههای نوشتاری هم در اطلاعرسانی و رشد استعداد کودکان مؤثر و مفید میباشند. یکی از مهمترین کارکرد رسانهها، کمک به روند فرهنگپذیری است. فرهنگپذیری، عبارت است از، جریان انتقال اندیشهها، هنجارها، باورها، معیارها و نمونههای رفتاری موجود در فرهنگ جامعه به افراد آن. نهاد خانواده و سپس نهاد تعلیم و تربیت، اولین مراکز انتقال مفاهیم فرهنگی به کودکان میباشند. با توجه به اهمیت و نقش رسانهها، روانشناسان هر یک از جنبهای مختلف، محتوای رسانهها را مورد مطالعه قرار دادهاند. با تأثیرهای شناختی رسانهها، میتوان گفت که رسانه بر الگوهای رفتاری افراد به شدت تأثیر میگذارد و در رابطه با سلامت روانی و اخلاقی فرد و سازگاری وی با جامعه اثرگذار است.
تبادل اطلاعات بدون محدودیت و قلمرو جغرافیای و فرهنگ ملت، امروز به شدت اعمال میشود و این مسئله در رابطه با تربیت کودکان نگرانیهایی را پدید آورده است و محتوای تولیدات رسانهها نیز سؤالهای مهمی را بر میانگیزد. پخش یک سلسله برنامههای تلویزیونی ممکن است بزهکاری را در کودکان رشد بدهد، به جای اینکه باعث شکوفائی و رشد استعدادهای واقعی آنان شود، موانع گوناگون دیگری از قبیل تقلید رفتاری و نا به هنجاری را به وجود آورد.
پیمان جهانی مللمتحد در مورد حقوق کودک که در سال ۱۹۸۹ منعقد شد در ماده ۱۷ خود چهارچوب بینالمللی را در ارتباط با رسانههای جمعی در نظر گرفته است. این ماده به محافظت از کودک، در برابر اطلاعات و مطالب زیانآور برای سلامت (اخلاق) او سخن میگوید. امروز از چهار گوشه جهان خواستار اتخاذ تدابیری بر مبنای همین اصل شدهاند. برای دستیابی به اهداف، جلب توجه جهانی به مسئله خشونت در رسانههای تصویری و نقش آن در زندگی کودکان و نوجوانان، تشویق به مبارزه با خشونت و کمک به شکلگیری پایههای بهتر برای تنظیم سیاستهای مربوط در زندگی سیاسی و اجتماعی کودکان نقش اساسی دارد. برای دستیابی به یک هدف مشترک، یونسکو و تحلیلگران موارد زیر را پیشنهاد کردند:
ـ پژوهشهای جدی در زمینه کودکان و برنامههای خشونتآمیز در رسانههای تصویری.
ـ دسترسی کودکان به رسانههای گروهی و بهرهبرداری آنان از این رسانهها.
ـ دورههای آموزشی و مطالعاتی در زمینه کودکان و رسانهها.
ـ جایگزینهای مثبت برای خشونت رسانهای.
ـ تدابیر و فعالیتهایی که با هدف محدود کودکان خشونت نامعقول از طریق رسانهها صورت میپذیرد.
ـ برای تحقیق این اصول و اهداف لازم است که مراحل ذیل عملی شود.
رسانههای ویژه کودکان
کودکان مانند بزرگان علاقه به مطالعه، دیدن و شنیدن دارند، تقدیم برنامههای جالب و مطابق با استعداد کودکان زمینهساز توسعه، به وسیله رسانههای مربوط به کودکان است، تا آنان علاقمندی بیشتری پیدا کنند.
کودکان به مشاهده تلویزیون علاقه زیاد داشته و وقت زیادی را صرف برنامههای تلویزیون میکنند، پخش برنامههای آموزشی زمینهساز رشد، آموزش و پرورش کودکان میباشد. مشاهده، خواندن و دسترسی کودکان به رسانهها جزء حقوقشان میباشد که دولت باید به آن توجه نموده و زمینههای لازم را مساعد نماید. چنانچه در ماده «۱۷» پیمان مللمتحد در مورد حقوق کودک آمده است که: کشورهای عضو به کارکرد ارزشمند رسانههای جمعی واقف هستند و تعهد میکنند که کودک به اطلاعات و مطالب منابع مختلف ملی و بینالمللی دسترسی داشته باشند، به خصوص آن دسته از منابع که هدفشان ارتقای سلامت اجتماعی، معنوی و اخلاقی کودک و صحت جسمی و روانی او باشد.
به این ترتیب وظیفه دولت تضمین دسترسی کودکان به اطلاعات و ترویج ابعاد مثبتی مانند انتشار آن دست از اطلاعاتی است که سبب ارتقای درک و شناخت مقابل جمع، برای زن و مرد و دوستی میان انسانها، گروههای قومی، ملی و مذهبی، در مناطق مختلف میشود.
وضعیت کنونی رسانههای کودک
در عرصه جهانی
توجه به این نکته که کودکان یک گروه کوچک اقلیت و در حاشیه نیستند، ضروری است. حدود دو میلیارد کودک در جهان، حدود ۱۳ فیصد در کشورهای غنیتر و حدود ۸۷ فیصد در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند. دسترسی کودکان به تلویزیون و سایر رسانههای گروهی نیز از پراکندگی ناهمگن برخوردار است. این ناهمگنی کاملاً واضح و بسیار عمیق است، رسوم و عنعنات تماشاکنندگان در هر نقطه از جهان فرق میکند، در کشورهای اسلامی، کودکان دوست دارند مطابق به فرهنگ حاکم در جامعه، خواست و نیازمندی خانواده، برنامههای سازنده و آموزشی را تماشا کنند. در کشور ما از جمله برنامههایی که به آن کمتر توجه صورت گرفته برنامههای کودکان میباشد، در حالی که کودکان گروه بزرگ جمعیت ما را تشکیل داده، که باید به آن توجه نمود. پس باید وضعیت کنونی رسانههای کودک را خوب درک نمود و در جهت بهتر شدن آن باید تلاش کرد.
تنوع برنامهها و تماشاگران:
یقیناً نباید تمام صحنههایی را که در برنامههای تلویزیونی نمایش داده میشوند، یکسان انگاشت و تمام کودکان را نیز یکی گرفت. نتیجه آن که فراگیری اتخاذ رفتارها و گرایشهای پرخاشجویان از تلویزیون بستگی به ماهیت نمایشها و شرایط فردی تماشاگر دارد. در تماشای برنامهها، بزرگان به این فکرند که کودکان شاید برنامههای تفریحی، سریالهای خانوادگی و داستانهای کوتاه را تماشا کنند، در حالی که بسیاری از کودکان به اخبار، مصاحبه و گفتگوهای تلویزیونی علاقه دارند، که روی همین دلیل ما نتوانستهایم برنامه دلخواه آنان را در نظر گیریم، پس در تماشای تلویزیون و خواندن سایر رسانهها باید علاقه کودکان را در نظر گیریم.
وسائل ارتباط جمعی
در میان رشته های علوم انسانی ، جامعه شناسی رشته جدیدی است و از آن جدید تر، در میان رشته های جامعه شناسی، وسایل ارتباط جمعی این چنین است. اگر اهمیت هر رشته علمی را در توسعه علم خالص نادیده بگیریم ، پرداختن به این رشته جدید از چند جهت دارای اهمیت است؛ اول، شرایطی که این وسایل در جامعه ایجاد می نمایند ودوم، تأثیراتی که در نهادهای دیگر دارندوبطورکلی آنچه این رشته را از میان رشته های دیگر جامعه شناسی ممتاز می سازد ، نقشی است که این وسایل در ایجاد فرهنگ جهانی ایفا می نمایند وسوم آنکه ، مطابق دستاوردهای محققان و نظریه پردازان این رشته، انواع اختراعات جدید در گسترش وسایل ارتباط جمعی موثر است – در این مقاله بیشتر مورد اخیر حائز اهمیت است؛ زیرا درآن به شرایط گسترش تلویزیون توجه شده است .
چند سالی بیشتر نیست که در ایران شبکه های تلویزیونی ماهواره ای به صورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرند؛ گرچه پیش از انکه تلویزیون بتواند خود را به صورت فراگیر عضوی از هر خانواده بسازد ، رادیو به عنوان وسیله ای کارآمد و ساده با استفاده از تکنیک ماهواره، توانسته بود خود را به ما تحمیل کند . در آن زمان نیز نقش سیاسی این وسیله توسط برنامه هایی که از بنگاههای سخن پراکنی دولتی بیگانه چونBBC پخش می شد ، مشخص و بارز بود؛ اما در زمان فعلی با توجه به محدودیت های سیاسی واجتماعی که برای نگهداری بشقاب هاوریسیورها، جود دارد؛ باید تحقیق منظمی راجع به شبکه های تلویزیونی ماهواره ای – از این پس برای راحتی فقط به ماهواره کفایت می شود – انجام شود . می توان روشهایی چون روش « همبستگی های ثابت »۱ بلسون را در بررسی وضعیت کسانی که ماهواره دارند و آنان که ندارند، به کار برد . نیز می توان وضعیت خانواده ها ئی راکه تازه صاحب این وسیله شده اند در نظر گرفت و با وضعیت آن ها قبل از داشتن این وسیله، مقایسه نمود.
بیشترین تأثیر این وسیله در خانواده مشاهده می شود . تأثیراتی که این وسیله بر هر یک از نقش های اعضای خانواده برجای می گذارد قابل بررسی است . فرزندان ، مادران و پدران هر کدام از این وسیله به گونه ای بهره می جویند . این بهره جویی منطبق بر نظر « شرام » است. او معتقد است ، باید سؤال « تلویزیون با کودکان چه می کند ؟» را رها کردو سؤال« کودکان با تلویزیون چه می کنند؟» را جایگزین آن نمود .۲
ماهیت اکثر برنامه های ماهواره ای فارسی زبان را برنامه های موسیقی پاپ بین المللی و برنامه هایی با اهداف سیاسی ، برنامه های سرگرمی پیش پا افتاده و پخش فیلم های سینمایی تشکیل می دهد . در وهله نخست پخش موسیقی پاپ در رأس برنامه های این شبکه هاست، به طوری که بر روی آنتن هاتبرد، تعداد ۷ شبکه ایرانی فقط به پخش برنامه های موسیقی ۲۴ ساعته مشغول هستند. حتی حکومت نیز سیاست خود را در مخالفت با این پدیده تا حدودی تغییر داده و به فکر استفاده از این وسیله توانمند افتاده است؛ به طوری که شبکه های متعددی را با اهداف اولیه پخش موسیقی راه اندازی نموده است که حداقل سه شبکه آن را می توان نام برد .
پس از پخش موسیقی، بیشترین برنامه های روی آنتن هاتبرد، به تبلیغ مواد آرایشی و بهداشتی اختصاص یافته است .
از جنبه اقتصادی، پخش اینچنین تراکت های تبلیغاتی که در تلویزیون ملی ایران یا ممنوع یا بسیارپرهزینه می باشد، درتلوزیون های ماهواره ای خیلی آسان تروارزان تراست .مثلادر حالی که پخش یک تبلیغ ۱۰ ثانیه ای در شبکه سوم سیما بیش از یک میلیون تومان هزینه دارد؛ با همین میزان پول می توان در بعضی از این شبکه ها، به مدت یک سال و هر روز به مدت ۵ دفعه به پخش پیام های تبلیغاتی اقدام نمود.
استفاده گسترده ازاینگونه تبلیغات باعث شده است مصرف مواد آرایشی که تبلیغات آن در ایران ممنوع است، در بسیاری از دختران جوان نفوذ کند؛ به گونه ای که ایران به بهشت فروشندگان کالاهای آرایشی تبدیل شده است .
شاید بتوان گفت گسترده ترین تأثیر این وسیله در دختران نوجوان و جوان می باشد . طبیعی است که مواد آرایشی و مدلهای مو و گریم مد روز، برای داخل خانه طراحی نمی شوند و تسری در جامعه می یابند. این پدیده، سن استفاده از مواد آرایشی را درجامعه به شدت پایین آورده است. بعضی پیامدهای آن را در مخالفت تندروان مذهبی با پدیده« بدحجابی »، مشاهده کرده ایم .
مقاله با عنوان فوق که در همایش منطقه ای خانه ایرانی ارائه شده است، آماده دانلود می باشد.
محل برگزاری همایش: گنبدکاووس - دانشگاه آزاد اسلامی واحد گنبدکاووس
سال برگزاری همایش: 1389
تعداد صفحات مقاله: 6
محتویات فایل: فایل زیپ حاوی یک pdf
چکیده
بنیادی ترین سنین شکل گیری شخصیت و هویت هرفرد در دوران کودکی وی اتفاق می افتد و اهمیت لزوم توجه و تعمق به مسائل تربیتی و رشد کودکان بر کسی پوشیده نیست. در محیط خانواده دلیل محدود بودن تعاملات کودکان تا سنین قبل از دبستان به کالبد خانه توجه و اهمیت این موضوع بیش از پیش احساس می گردد.
حال با نگرشی خاص و معطوف به کودکان درحوزه معماری آن بخش از رسالت تربیتی کودکان که به محیط مربوط می شود بر دوش معماران و طراحانی است که به نحوی با محیطهای مربوط به کودکان درگیرند. یعنی طراحی محیطی که کودک را برای زندگی و حضور فعالش در جامعه در آینده ای نزدیک آماده نماید. درواقع بررسی این موضوع که چگونه رفتار، احساسات، یادگیری و تندرستی کودک تحت تاثیر محیط فیزیکی خانه قرار میگیرد و این مسئله چه تاثیری بر فرایند یادگیری او می تواند برجای بگذارد.