دانلودمقاله تکنیک نور پردازی در سینما

 تکنیک نورپردازی در تلویزیون و سینما نوشته جرالد میلرسون
ترجمه حمید احمدی لاری و فواد نجف زاده.
طیف الکترومغناطیس:
انرژی از بسیاری منابع طبیعی ساخته دست انسان می تابد. این تابش الکترومغناطیسی به شکل حرکت موجی و با سرعت غیر قابل باور بیش از 186000 مایل در ثانیه از منابع گوناگونی مثل خورشید، فرستنده های رادیویی، مواد رادیواکتیو و چراغهای الکتریکی انتقال می یابد. منابعی با ارتعاش نسبتا کند بیشتر امواج گرمایی را منتشر می کنند. در حالیکه ارتعاشات بالاتر از مقیاس تابش نافذتری می سازند که به نام اشعه ایکس مشخص شده است.
انرژی الکترومغناطیسی در پهنه بسیار وسیعی از دامنه فرکانس، تقریبا از صفر تا بیش از هرتز منتشر می شود.
نور سفید:
چشم دامنه قابل توجهی از روشناییها را که تامین کننده نور سفید برای ما هستند می پذیرد اما دوربین قادر به این سازگاری نیست.
برای شرح و مقایسه کیفیت رنگ منابع نور سیستمی به نام اندازه گیری های رنگ بنا شده است که بر اساس مفهوم حرارت دادن یک تشعشع کننده بدنه سیاه کامل و با توجه به توزیع طیفی نور منتشر شده از آن در دماهای افزاینده بنا شده است. همه منابع نوری کاربردی را که کیفیت طیفی مشابه دارند با وجود تفاوت عملکرد واقعی ما می توان در همین دمای رنگ طبقه بندی نمود. دامنه طیف واقعی بسیاری از روشنایی ها به نحو قابل توجهی متفاوت است مع هذا به عنوان نور سفید پذیرفته می شوند.
درخشش سطح:
برداشت ما از درخشش یک سطح تحت تاثیر چند عامل غیر مرتبطاست :
ا. نور تابشی که شدت آن با قدرت و فاصله خود منبع نور و اینکه نور بخش شده یا به شدت جهت دار باشد و رنگ آن تغییر می کند.
2.شکل سطح 3.ناحیه مرئی سطح 4.زاویه سطح
5.محیط، مایه و رنگی که بصورت ذهنی بر هم اثر می نهند 6.وضوح سطح
7.جلوه های قطبی شدن نور.
مقدار نوری که به سطح می تابد و نسبت بازتاب نور را می توان به دقت مقایسهکرد. محاسبات تنها می تواند روش نورپردازی ما را هدایت کرد، اما حاصل تصویر را معین نمی کند.
از لحاظ تکنیکی ما نگران کمیت واقعی نوری که از صحنه باز می تابد هستیم و در نگرش هنرمندانه، دلمشغول درخشش آشکار مایه های تصویر و معنا و نقش آن در جلوه ای که در پی آن هستیم. اگر ناحیه ای چنان مقدار ناچیزی از نور را بازگرداند که درون دامنه نوردهی سیستم نگنجد به عبارتی پایین ترین محدوده های نوردهی قرار گیرد مقادیر متفاوت پایین شبیه هم ظاهر شده و اگر همجوار باشند در همدیگر آمیخته می شوند. عیوب فنی محتمل عبارتند از پیدایش نواحی مه آلود و تیره با مایه های یکنواخت در عکاسی و تلألوهای جعلی که مایه های تیره تر را پر می کند و نیز نورهای شدید همجوار متداخل مانند حاشیه های پارازیتی و لکه های شج مانند در تصاویر تلویزیونی.
برداشت بیننده از درخشش سطح ممکن است بوسیله کیفیت نور تابیده به موضوع تحت تاثیر واقع شود. شکل و پرداخت سطح می تواند اثری قابل توجه بر درخشش آشکار آن داشته باشد. اگرچه درخشش سطح هموار، به محضی که نسبت به نور در زاویه قرار گیرد می تواند بطور مشخص تغییر کند. وقتی که سطوح گوناگون یک موضوع زوایای مختلفی نسبت به منبع نور می گیرند، هرگونه نور رسانی در سطح جلوه ای کلی بر درخشش سطح دارد.
قطبی شدن:
نورعادی با حرکت موجی، در سطحی عمود بر راستای انتشار، در همه جهات مرتعش می شود. صافی قطبی نشان چند کاربرد عملی دارد: اولا انعکاسهای ناخواسته نور از روی آب و شیشه را که مانع از رویت اشیای پشت آنهاست حذف می کند یا کاهش می دهد. ثانیا زبانه های نور، انعکاسها و نقطه های نورانی سطوح براق را کنترل می کند. ثالثا وسیله ای می شود برای ایجاد مایه های آسمانی تیره شده. همه این کارها را صافی قطبی ساز بدون تغییر اساسی در کیفیت رنگ، اما با کاهش نوری به مقدار تا انجام می دهد.
سطوح رنگی و نور رنگی:
هنگام برخورد نور با بیشتر سطوح، بیش از نیمی از نور جذب می شود و به شکل حرارت درآنها از بین می رود بنابراین در هر دمای متغیری از طیف باز می گردند که ما آن را بعنوان رنگ ویژه آن سطح خاص می شناسیم.
به بیان صریح تر، رنگ موثر سطح توسط قدرت واکنش چشم به رنگ و کیفیت رنگ نور تابشی تحت تاثیر قرار می گیرد. نور تابشی طبیعی دامنه رنگ محدودی دارد که اساسا از پراکندگی نور ناشی از رطوبت و غبار اتمسفر بدست می آید و آسمان را آبی و غروب را روشن و زنده می سازد.
نور قوی باز تابیده از سطوح نزدیک، بسته به جذب انتخابی آن می تواند به رنگ معینی در آید، به همین دلیل است که چهره گاه با نور زرد پارچه، سبزی شاخ و برگ درختان، و یا قرمزی بدنه اتومبیل روشن می شود. با استقرار مواد رنگی در قابهایی در جلو منابع نور می توان نور رنگی ایجاد نمود. همه این مواد ژلاتینی بازده منبع نور را تقلیل می دهند اما جلوه های مرئی آن که توسط آن ها حاصل می شود بستگی دارد به رنگ انتخابی، دمای رنگ و شدت نور چراغ، رنگ های سطحی که نور آن ها رو روشن می کند و خصیصا رنگ فیلم یا سیستم تلویزیونی. هنگام تابش نور رنگی به سطحی رنگی جلوه حاصل به پوشش طیفی نسبی آن ها یعنی به روشنایی و خصایص جذب نور سطح بستگی دارد.
ترکیب رنگ سه رنگی:
دو سیستم عمده ترکیب رنگ موجود است: ترکیب جمعی مربوط به نور رنکی است و زمانی است که برای ساختن ترکیب نور جدیدی احساس یک رنگ با رنگ دیگری می آمیزد. نورهای اصلی که بطور ثابتی بکار می روند عبارتند از قرمز، سبز، آبی. ترکیب تفریقی زمانی صورت می گیرد که جلوه رنگی حاصل از فرایند جذب انتخابی بدست آید.
وقتی نور به سطحی می تابد چشم تنها بازتاب باقیمانده نور را، اعم از اینکه سطح با رنگ روغن، رنگ رنگرزی، جوهر یا رنگدانه نگ آمیزی شده باشد، بعد از فرایند تفریقی به آن می بیند. پدیده تفریقی را هنگامی ناظر هستیم که نور از سطحی وسیع، که با رنگدانه های سبز یا قرمز رنگ شده باشد، منعکس شده است.
چشم و جهان مرئی:
چشم انسان اغلب به دوربین شبیه است.در چشم نیز مثل دوربین مقدار نور وارد شده توسط عنبیه کنترل می شود و تصیر صحنه بوسیله عدسی بر روی صفحه ای حساس به نور کانوی می شود. دوربین نیز به شیوه ای دیگر گزینشی است. دوربین صحنه را به قطعات مستطیل شکلی تقسیم می کند که موضوع ها در آن ها به شکل متفاوتی کانونی شده اند. چشم بطور لحظه ای برروی یک سلسله نقاط جدا از هم متوقف می شود و با چرخشی سریع از یکی به دیگری، آن ها را بطور فضایی به هم مربوط می سازد. دوربین نیز می توند با چرخشهای افقی و عمودی، حرکت تعقیبی یا زوم، موضوع ها را به طرق فضایی به هم مرتبط سازد.
تطابق درخشش:
وقتی که چشم محیط را بطور سریع و نقطه به نقطه می بیند، در نقاط تثبیت متوقف می شود، هرتوقفی، هر چند کوتاه به حد کافی طولانی است تا چشم خود را با درخشش آن نقطه تطابق دهد. اگر در محیط حرکت کنیم تطابق چشم گوناگونیهای مقدار نور و تضاد را که دوربین ضبط می کند و نور سنج قادر به محاسبه آن هاست نوارنی می دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   29 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 



خرید و دانلود دانلودمقاله تکنیک نور پردازی در سینما


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.