قسمتی از متن این پایان نامه را در زیر بخوانیدمعرفی منابعدرباره آشپزی آثار مختلفی وجود دارد. برخی از این آثار ضمن توجه به این امر، به امور اجتماعی وابسته به خوراک مانند آداب سفرف و نوع غذا و پرهیز و آشامیدنیها و... نیز میپردازد. کهنترین اثر آشپزی در دسترس از آن ابوجعفر محمد بن مظفر بن نصر بن سیار الوراق (متوفی آغاز سده چهارم) میباشد به نام الطبیخ و اصلاح الاغذیة المأکولات[1] که نسخه خطی آن در دست است و دارای ارزشی والایی میباشد. این کتاب نه تنها به مسائل مربوط به آشپزی پرداخته بلکه به منافع و مضار خوراکها هم توجه کرده و مربوط به اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری قمری میباشد. نویسنده این کتاب به کتابهای آشپزی خلفای عباسی آن زمان دسترسی داشته و اثر او جالب توجه است. از کتب دیگر در این زمینه کتاب الطبیخ اثر محمد عبدالکریم الکاتب بغدادی(م 637ه.ق) و کتاب الوصلی الی الحبیب فی وصف الطیبات و الطیب اثر کمال الدین ابن العدیم (م660ه.ق) میباشد. این کتب از آثار جنبی ارزنده به شمار میرود. کتاب الطبیخ بغدادی در قرن سیزدهم میلادی نوشته شده و شیوه اصطلاحات آشپزی آن دوران را تا حدود زیادی نشان میدهد. با گذشت زمان آشپزی موضوع ویژهای شد برای بررسی، و گروهی در آن زمینه رسالههایی نوشتند که به اسامی آنها اشاره خواهد شد. نویسندگان به فن طباخی توجه زیادی میکردند حتی علی بن هارون معروف به منجم که همنشین خلفا بود و ابراهیم بن مهدی خلیفهزاده موسیقیدان و جحظه، شاعرِ ماهر، کتابهای طباخی نوشتهاند. مورخ مشهور ابن مسکویه کتابدار عضدالدوله، تألیفی متقن و منظم که شامل اصول پخت و پز و نکات بدیع بود به نام «فی ترکیب الباجات من الاطمعه» فراهم آورد.[2] در اینجا پارهای از کتبی که در باب اطعمه و اشربه نوشته شده است نام برده خواهد شد: کتاب الطبیخ و اصلاح الاغذیةالمأکولاة از ابوجعفر محمد بن مظفر بن نصر بن سیار الوراق، از نسخ خطی در دسترس که منحصر به فرد بوده و در کتابخانه بادلیان، آکسفورد، هانت تحت شماره187 مضبوط است، کتب الطبیخ اثر الکاتب البغدادی و الوصلی الی الحبیب از ابن العدیم و افرادی مانند حارث بن بشخیز، ابراهیم بن مهدی، علی بن عبداللّّه بن عباس بن عبدالمطلب، ابن ماسویه، مخبره، علی بن یحیی منجم،[3] جحظه، رازی کتبی به نام الطبیخ نوشتهاندکه بعداً اشاره خواهد شد. همچنین ابو اسحاق ابراهیم بن عباس بن محمد بن صولی کاتب و ابو علی احمد بن اسماعیل بن خصیب انباری «فطاحه» کتب خود را الطبیخ نامگذاری کردهاند. از کتب و آثار ابوبکر محمد بن زکریای رازی: الطبیخ، الطبیخ للمرضی،الحاوی و سیمی الجامع الحاصر لصناعةالطب،این کتاب دوازده قسمت است که قسمت چهارم آن در قوای دواها و غذاها و تمام موادی که در طب مورد نیاز است می باشد.کتاب فی الطعمةالمرضی، کتاب دفع مضار الاغذیة، کتاب فی المسکر، رسالته فی العلة التی لها لا یوجد شراب یفعل الشراب الصحیح بالبدن، کتاب الشراب.[4] کتاب دیگر او المنصوریّه است که به نام شاهزاده منصور نوشته شده و مشتمل بر ده کتاب است که یکی از آنها درباره اغذیه و ادویه میباشد.[5] _از آثار جحظه:الطبیخ، السکباج(ابوالحسن احمد بن جعفر موسی بن خالد برمک._نضر بن شمیل: نضر بن شمیل بن خرشة بن یزید بن کلثوم بن عنترة بن (عمربن) جلهمة بن حجر بن خزاعی بن مالک بن عمر بن تمیم از مردم بصره بود که در مرو روذ(از شهرهای خراسان) از شهرهای مازن،اقامت داشت و در سال 203 یا 204(ه.ق) وفات یافت و از کتابهای او کتاب الصفات است که مشتمل بر چند کتاب است. بنا به نقل ابن کوفی جزء سوم آن درباره گوسفندان، پرندگان، آفتاب، ماه، شب، روز، شیرهای آشامیدنی و سماروغ، چاهها، حوضها، ریسمانهای آبکشی ودلو چاه و صفات شراب است. 1ـ زندگی اجتماعی در حکومت عباسیان، 38،105.
2- الحضارةالاسلامیه،2/236.
1- الفهرست،561. طبیخ لغت حجازیان و به معنی خوراکیست که خورش دارد.
2- الفهرست،201،205،533،534،561،285.
3- تاریخ تمدن اسلام و عرب،610.