لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9
فهرست مطالب:
آزادی و آگاهی، دو عنصر بنیادی در تربیت اسلامی
علامه طباطبایی مینویسد:
چرا تربیت دینی اجباربردار نیست؟
اما آگاهی چیست؟
استاد مطهری در توضیح این آیه مینویسد:
کتابنامه
منابع :
آزادی و آگاهی، دو عنصر بنیادی در تربیت اسلامی
برای تعریف آزادی در یک نوشتة کوتاه، لزومی به نقل آرای اندیشمندان نیست؛ بنابراین، به اجمال میتوان گفت آزادی یعنی نبودن موانع بیرونی و درونی برای اندیشیدن و بیان اندیشه نظر سنجیده و منطقی و بررسی شده. در بعضی کتابها، بحث آزادی اغلب به دنبال مطالب مربوط به دمکراسی و تعلیم و تربیت مطرح شده است. مثلاً جرج نلر در کتاب مبانی تربیتی خود میگوید: «دمکراسی، آزادی فردی را حفظ میکند و رشد میدهد . . .» (نلر، 45:1971)؛ بروباخر در کتاب فلسفههای نو در تعلیم و تربیت، از دمکراسی به عنوان آزادی یاد میکند و آزادی معلمان را یادآور میشود:
معلمان باید از تأثیر عواملی که مانع بیان حقایق آنطور که میبینند میشود، آزاد باشند. البته باید در رشتة خود کاملاً
ماهر و با صلاحیت باشند که بتوانند حقیقت را بررسی نمایند. (بروباخر: 60:1969)
اما آزادی در تربیت، ریشة ژرف و گستردة همة آزادیهای اجتماعی و سیاسی است. کسی که تربیتی آزادانه نداشته، بینش و نگرشی مستدل وعقلانی نیافته، از خودخواهی و هواهای نفسانی نرسته و آزادگی را درک نکرده است، چگونه میتوانددر ایجاد جامعهای آزاد و آگاه و قانونگرا و خالی از تعصبهای نابخردانة گوناگون شرکت داشته باشد؟
افراد باید بتوانند با آزادی و آگاهی، هدف اعلای زندگی، هدفهای میانی و رفتارهای قابل مشاهدده را از راه خردورزی برگزینند. در نظام تربیتی اسلام، عقل و بلوغ شرط تکلیف هستند و این عقل و بلوغ در پایان دورة کودکی و بیداری گرایشهای دینی، با پرسشهای اساسی و وجودی مانند «من کیستم؟»، «از کجا آمدهام؟» «به کجا میروم؟»، به توانایی شناخت و درک و فهم رمز و راز هستی، پیچیدگی موجودات، علم و نظم به کار رفته در خلقت آنها و بالاخره آفریدگار میرسد. تربیت اسلامی با بیان رشد و غی، آزادانه و بدون اکراه، آدمی را به بیشن و منش شایستهای توجه میدهد که حیات طیبة او را در دنیا و آخرت تضمین میکند.
علامه طباطبایی مینویسد:
رشد یعنی یافتن راه کار و جادة مستقیم؛ و غی، مقابل آن است. بنابراین، رشد و غی اعم از هدی و ضلال است، زیرا هدی ـ چنانکه گفتهاند ـ عبارت است از یافتن راهی که به منزل میرسد و ضلال عبارت است از نیافتن آن؛ و ظاهراً یافتن جادة مستقیم، از مصادیق همان مبنای اول یعنی یافتن راه کار است، زیرا یافتن راه کار نسبت به راهپیما این است که جادة مستقیم را پیش گیرد و از آن دور شود. (طباطبایی، 1364: ج2، ص 482)
چرا تربیت دینی اجباربردار نیست؟
وَقالَتِ الاَعرابُ آمَنّا قُل لَم تُؤمِنُوا وَ لکِن قُولُو اَسلَمنا وَ لَمّا یَدخُلِ الایمانُ فی قُلُوبِکُم . . . (حجرات/ 14)
اعراب گفتند: ایمان آوردهایم. بگو: هنوز ایمان (حقیقی) نیاوردهاید؛ ولی بگویید اسلام آوردهایم، چرا که هنوز ایمان به دلهایتان راه نیافته است . . .
یعنی ایمان امری قلبی است؛ و چون امری قلبی است، اکراه و اجبار در آن راه ندارد.
در روانشناسی اجتماعی، در مورد سه اصطلاح پژوهش شده است: 1. متابعت، 2. همانندسازی، 3. درونیکردن. گفتهاند متابعت به منظور کسب پاداش یا اجتناب از تنبیه است؛ همانندسازی مبتنی بر آرزوی شخصی برای همانندشدن با شخصیتی صاحبنفوذ است؛ و درونیکردن، ناشی از اعتقاد خاصی مبتنی بر این تمایل است که میخواهیم رفتار و افکارمان درست و صحیح باشد (ارونسون، 1367: 24ـ23). ایمان، درونیسازی نظام تربیتی الهی است؛ نظامی که دو رکن اساسی دارد: ایمان به خدا و عمل صالح. و این ایمان جز با آزادی در انتخاب حاصل نمیشود. شاید علت ایمان و عمل درست و نیکوی عدهای از مردان و زنانی که پس از شهریور بیست، بهویژه بعد از کودتای امریکایی ضدملی وارد دانشگاهها شدند، این باشد که علیرغم جو مارکسیسمزده دانشگاهها، با مطالعه آثار بزرگان آن روزگار و دیدن اعمال صادقانه آنها دست به انتخاب زدند و با اندیشه و تفکر و آزادی، اسلام را برگزیدند و آن را درونی کردند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:22
فهرست مطالب
عوامل تأثیر گذارمبلغان بر جوانان
عوامل مثبت وتأثیر گذار1:
عوامل منفی وبازدارنده2:
صفات مبلغ از دیدگاه قرآن وروایات:
آگاهی:مؤمن به هدف و با اراده3:اخلاص و پرهیز از حب وبغض4:دارای سعه صدر وبااستقامت باشد5:به وعده های الهی امیدوار باشد:قاطع وبا شهامت: انتقاد پذیر6 :هدایت را کار خود نداند7 :
مبلغ می تواند در اینجا به معنای عام آن بکار رود و همه مبلغین را اعم از والدین، مربیان ، روحانیون و ... را شامل شود که ایشان درامر تبلیغ یک سری عوامل تأثیر گذار ومثبت بر جوانان دارند ویک سری عوامل منفی و باز دارنده که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود.
عوامل مثبت وتأثیر گذار1:
ایمان مبلغ ومؤمنانه بودنآگاهی مبلغ و حکیمانه بودن تبلیغخیر خواهی مبلغ وصادقانه بودن تبلیغاستمداد از خداوند وتوسل به اولیای دین بهره برداری ازعوامل مشروع و مؤثر ومورد علاقه نسل جوان
عوامل منفی وبازدارنده2:
ضعف ایمان ضعف آگاهی مکتبی وارائه چهره ای ناموزون وغیر منطقی از مکتب ضعف آگاهی نسبت به مخاطب و عدم رعایت شرایط سنی، تحصیلی ، محیطی وروانی مخاطبضعف آگاهی از شرایط تبلیغ و شیوه های مؤثر آن . چنانکه قرآن کریم می فرماید: « واتو البیوت من أبوابها»ضعف آگاهی ازتوطئه های تبلیغی دشمنانخصلت های شخصیتی منفی
صفات مبلغ از دیدگاه قرآن وروایات:
آگاهی:مبلغ باید هدف از تبلیغ را به خوبی بشناسد تا بتواند در راه رسیدن به آن قدم بردارد.
قل هذه سبیلی أدعوا الی الله علی بصیرة أنا ومن اتبعنی
بگواین راه من است همراه با پیروانم با بصیرت وآگاهی کامل، همه را به سوی خدا دعوت می کنیم.( یوسف /108 )
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:19
فهرست مطالب
مقدمه :
الف : عوامل بیرونی :
ب :عوامل درونی:
راههای مقابله با بد حجابی وبی حجابی در جامعه :
حجاب در لغت به معنای : حایل شدن ، پوشاندن ، مانع شدن است 0 الحجاب مفرد کلمة حجب به معنای : پرده ، پوشش ، لباس ، پارچه وهر چیزی که چیز دیگر را بپوشاند یا هر مانع وحایل وفاصله میان دو یا چند چیز 0 (1)
حال که به معنای لغوی حجاب پی بردیم ، معلوم می شود که حجاب مصونیت واطمینان بخش است نه محــدودیت آور! چرا که گوهر وجودی انسان ارزشمندترین و گرانمایه ترین چیزی است که ازجانب خداوند باریتعالی ، آن مهربانترین مهربانـــان به ودیعه گذارده شده است 0 وهر چیز ارزشمند نیازمند مراقبت ، محافظت ، نگهبانی وممانعت از مفقود شـدن ودسـت درازی و سرقت است و گوهر ارزشمند وجود آدمی به مراتب اولی نیازمند چنیین مراقبتی است 0 حجاب صدفی است که از این گوهــر گرانمایه محافظت می نماید ، پس با چنین تعبیری نیز حجاب ، ارزش آفرین است وپاسبان ارزش نه محدودیت و از بین برندة ارزش وکم کننده ی بهای ذی قیمت آدمی !
اگر فرض کنیم که انسانی کالای بسیار ارزشمند مانند : ماشین گران قیمت یا شمش طلا ویا میلیونها تومان پول دارد ، تحقیقاً برای نگهداری ومحافظـت آن از چشم ودسـت متجاوزین در اندیشه ی چاره ای می افتد. بطور مثال : برای محافظت ماشینش ، قفل الکترونیکی و زنجیر و… وبرای نگهداری از شمش طلا وپول از سیستم بانکی استفاده می کند ، چراکه از حفظ وصیانت اموال خود مطمئن گردد 0 آیا چنین عملی محدود کردن ویا محروم کردن از دارایی است ؟ آیاگوهر وجودی انســـان بعنوان ارزشمند ترین وکامل ترین موجودات نیازمند چنین مرا قبتی نیست ؟ تقوای الهی به همین منظـور در قرآن وروایات بطور متواتربیان شده است وتذکرات فراوانی در نگهداری چشم ودست از خیانت به مال وناموس افراد شده است 0 « اللهمّ احفظ عیوننا من الحرام والخیانه » خدایا چشمان مارا از نگاه به حرام وخیانت محفوظ بدار !
بعضی افراد بد حجابی ویا بی حجابی را آزادی دانسته وآن را لازمه ی پیشرفت وترقّی می دانند وحجاب رامانع این پیشرفت!
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته علوم اجتماعی شناخت و آگاهی با توانمندیها و کارکرد سازمانهای غیردولتی (NGOs) در جهت رشد اجتماعی جوامع، همگام با توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در جهان امروزی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 349
پیشگفتار
مشارکت درجهان امروزه ، هرچند مفهوم تازه ای نبوده وبشر همواره به مشارکت فزآینده روی آورده است ، اما از نیمه دوم قرن بیستم ، مفهوم مشارکت ،با نگرشی نو به موضوعی کلیدی تبدیل شده است . واقعیت این است که انجام و اداره امور اجتماعی به شیوه مشارکتی و برنامه ریزی برای دستیابی به آن، ضروری واجتناب ناپذیر است ؛ زیرا، هم ظرفیت ها برای مشارکت بالا رفته است وهم مسائل وپدیده های اجتماعی ، پیچیده تر ازآن هستند که توسط تعداد معدودی از افراد جامعه قابل حل باشند برای مثال ،دربرنامه های توسعه روستایی، باید مردم درمراحل مختلف تصمیم گیری ، برنامه ریزی واجرا ، مشارکت کنند و مراقبت از امکانات عمومی روستا را برعهده گیرند، ویا درامور پزشکی، مردم باید خود مراقب سلامتی شان باشند وطوری عمل کنند که سالم بمانند وچنانچه بیمار شدند، درمعالجه وبهبود خود سهیم شوند . دربخش محیط زیست نیز، مشارکت مردم درکاشت نهال ، رسیدگی به فضای سبز وپاکیزه نگهداشتن محیط زندگی ، نمود پیدا می کند . گسترش وتعمیق مشارکتهای مردمی ، نیازمند سازماندهی ، نهادسازی وایجاد شرایط ساختاری مناسب است .باوجود آنکه، مشارکت الزاماً درچارچوب سازمان ها و تشکلها صورت نمی گیرد ، بااین وجود تشکلها وسازمان های مردمی آن را نهادینه می کنند. امروزه نقش نهادهای مختلف در جوامع وکشورها با سرعتی شگرف درحال تغییر ودگرگونی است. دولت ، نهادهای مدنی ، موسسات بین المللی و شرکت های تعاونی وخصوصی ، به دنبال توسعه نقش روز افزون تکنولوژی ارتباطات وتعامل روز افزون دانش ، هریک ، به نوعی نقش وجایگاه جدیدی یافته اند . دراین میان ، جامعه مدنی که خود از نهادهای گوناگونی همچون احزاب ، سندیکاها ، تعاونی ها وسازمان های غیر دولتی داوطلبانه تشکیل می شود ، باافزایش ناتوانی دولت ها برای پاسخگویی به انتظارات ومطالبات روبه افزایش اقشار مختلف جامعه ، رشد وپویایی بیشتری یافته است . امروزه ارتباط مردم با دولت ، مراکز ودستگاههای دولتی و رشد و توسعه مشارکتهای هرچه بیشتر آنان ، ازطریق نهادها ، تشکلها وسازمان هایی صورت می گیرد که به سازمان های غیر دولتی (NGOs) معروف شده اند . سازمان غیردولتی به عنوان بخشی از جامعه مدنی ، امروزه هم ازنظر تعداد وهم ازنظر تنوع خدمت رسانی وکیفیت خدمات ، رشد وتوسعه یافته است ؛ به طوریکه برآورد می شود در سطح جهان بیش از سه میلیون تشکل وسازمان مردمی وجود دارد؛ درحالی که تعداد این سازمان ها درابتدای دهه 1990 حدود سی هزار سازمان غیر دولتی بوده است . درواقع با آغاز روند خصوصی سازی ، آزادسازی اقتصادی وکاهش حجم فعالیت های تصدی گری دولت ها ، برسرعت مشارکت های مردمی در قالب سازمان های غیردولتی ، برای جبران خلاء عدم حضور دولت ها وجایگزینی بهینه آن ها افزوده شده است . وجه تمایز سازمان های غیر دولتیNGOs) ) ، از سازمان های دولتی (GoS)، درنداشتن وابستگی به ساختار دیوانسالارانه ومنابع عمومی دولت ، داوطلبانه ودموکراتیک بودن آنهامی باشد . درحال حاضر، سازمان های غیر دولتی، به عنوان نهادها ومؤسساتی کارآمد ومکمل بخش دولتی درتامین اهداف توسعه ، جایگاه ویژه ای یافته اند .این سازمان ها به علت مردمی بودن از نفوذ اجتماعی قابل توجهی برخوردارند واین امتیازی است که دستگاههای دولتی به آسانی ، قادر به کسب آن نیستند .همچنین ، با توجه به جایگاه خاص سازمان های غیر دولتی به عنوان ابزارهای دموکراتیزه شدن ورونق جامعه مدنی ، این سازمان ها از طریق فراهم ساختن بسترهای ارتباط ومشارکت مردمی، قدرت دولت را محدود نموده ، زمینه گسترش تکثرگرایی رافراهم می سازند و ازحقوق بشر حمایت می کنند . از جمله نقش های سازمان های غیردولتی می توان به تجهیز امکانات دولتی و غیردولتی برای پیشبرد اهداف توسعه ، اجرای پروژها به دور از دیوانسالاری دولتی،تسهیل ارتباطات مردم و حکومت ،کمک به سازمان های محلی ، تحقیق وارزشیابی ، رسیدگی به فقرا وخدمت در نقاط دورافتاده اشاره نمود . حوزه فعالیت سازمان های غیردولتی در زمینه ها و موضوعات محیط زیست ، حقو ق بشر ، توسعه اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی ، زنان ، کودکان و جوانان ، بهداشت وجمعیت ، علوم وتکنولوژی ، توسعه روستایی ، توسعه پایدار ، مقابله با بحران های اجتماعی واعتیاد ،آموزش وتحقیقات ، خدمات مالی واجتماعی به اقشار آسیب پذیر و...ازتنوع بسیاری برخوردار است . در حال حاضر در حدود سه هزار سازمان غیردولتی در جهان ، دارای مقام مشورتی درمجمع عمومی سازمان ملل متحد هستند . آنچه اصطلاحاً درکشور ما «سازمان غیردولتی» خوانده می شود ودرباره آن داوری می گردد ، نزد همگان ، تصویردقیق وروشنی ندارد، هرچند که در متون علمی در رشته هایی مانند جامعه شناسی یا علوم اداری نیز از تعاریف مشخصی تبعیّت نمی شود . درایران، نهادهای مشارکتی سنتی در زمینه های مختلف اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی، پیشینه ای طولانی داشته اند.شاید بتوان اندیشه ایجاد و تاسیس نهاد های مشارکتی رسمی رادرجریانهای فکری انقلاب مشروطه بویژه طرح تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی آن دوران ریشه یابی نمود . دردهه 1340 شمسی نیز با تاسیس نهادهای دیگر ، نظیر تعاونیهای روستایی و انجمن های ده مواجه هستیم . پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، مشارکتهای مردمی به شکل شوراهای مردمی از سطح ده تا استان درقانون اساسی مصوب سال 1358 پیش بینی شد ؛ لذا حضورمردم درفعالیتهای اجتماعی واقتصادی ومیزان مشارکت در تشکیل سازمان های غیردولتی بیشتر شده وبه خصوص پس از سال 1376 وطرح جامعه مدنی وتوسعه مشارکت های داوطلبانه مردمی وکاهش تصدی گری دولت ، زمینه های مناسبی برای رشد و توسعه تشکل های داوطلب مردمی فراهم شده است . بیشترین گرایش به سوی تمرکززدایی ومشارکتهای مردمی درقانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی ( 1383-1379) دیده می شود . تحولات مزبور همراه با اعتقادات وباورهای ملی ومذهبی مردم ایران برای انجام امور خیر و یاری گری ، تعاون ، کمک به بحران ها و معضلات اجتماعی و رشد و توسعه پایدار و... زمینه ساز افزایش تشکل های داوطلب مردمی درایران بوده ، به طوریکه که برآورد می شود در حال حاضر بیش از پانزده هزار سازمان غیردولتی (NGOs) درایران فعال هستند و خدمات داوطلبانه ای را ارائه می دهند . این سازمان ها حدود 5/0 درصد از سازمان های غیردولتی فعال در جهان را تشکیل می دهند .باتداوم برنامه اصلاحات اجتماعی ، اقتصادی وتوسعه سیاسی در کشور ودر چارچوب قانون برنامه های سوم و چهارم توسعه ، انتظار می رود که هم تعداد و هم تنوع فعالیت های سازمان های غیر دولتی در ایران طی سال های آینده توسعه بیشتری یابد.
مقدمه
دیدگاه جامعه شناسان، تنها مؤسسات اجتماعی مهم در جوامع امروزی گروههای نخستین و سازمانهای بوروکراتیک نیستند، بلکه انواع سازمانهای داوطلبانه، مؤسسات خیریه و سازمانهای خودیاری که علاوه بر سازمانهای دیگر زمانی دراز وجود داشتهاند، جزء مؤسسات مهم اجتماعی به شمار میآیند. برای مثال در دوران اولیهی صنعتی شدن، بسیاری گروههای کارگران، مانند باشگاههای کارگرانیا مؤسسات آموزش کارگران تأسیس گردیدند. براساساین دیدگاه باید توجه داشت که سازمانهای خودیاری و داوطلبانه اغلب به طور آشکار با سیستمهای بوروکراتیک فرق دارند. تعداد و انواع سازمانهای خودیاری به طور کلی اساساً در طول قرن گذشته افزایشیافته است. انجمنهای مسکن، گروههای باز پروری معتادان و صدها سازمان خودیاری دیگر به وجود آمدهاند ؛ معدودی از آنها تاریخ پیوستهای دارند کهیک صد سالیا بیشتر از آن میگذرد، در حالی که دیگران نسبتاً به سرعت به وجود می آیند و از میان میروند. در گذشته حق تشکیل سازمانهای خودیاری به هیچ وجه همیشه در قانون پذیرفته نشده بود. در بسیاری از کشورها نخستین اتحادیههای کارگران با واکنشهای خصمانهی مقامات مسئول روبه رو شدند و گاهی ممنوع گردیدند. حق تشکیل سازمانها بر طبق منافع و هدفهای آزادانه ی انتخاب شده، حقی بود که در بیشتر جوامع برای آن میبایست مبارزه کرد. سازمانهای داوطلبانه از افرادی تشکیل میشوند که در وضعیت مشابهی قرار دارند و برای کمک بهیکدیگر در دنبال کردن منافع مشترکیا رویارویی با مسائل مشترک گرد هم میآیند. این گونه سازمانها معمولاً غیرسلسله مراتبی و مشارکتی بوده و فاقد موقعیتهای ثابت مرتبط با بوروکراسیها هستند. آنها غالباً دارای اعضای شناوری هستند مثلاً افراد ممکن است براییکیا چند بار گرد همآیند و سپس گروه را ترک کنند. این گونه سازمانها معمولاً یا به پولی که توسط اعضاء گردآوری میشود و یا به هدایا وابستهاند و شکلهای درآمد ثابتی ندارند. اگر کارکنان حقوق بگیری وجود داشته باشند، در مقایسه با همتایانشان در سازمانهای رسمیمعمولاً حقوقهای پایینی دارند. معمولاً نوعی آرمان اخلاقی، اعضای سازمانها را بهیکدیگر پیوند میدهد. بدینسان میتوان شکل اولیه و اصلی سازمانهای غیردولتی (NGOs) را همان سازمانهای داوطلبانه و خودیاری دانست، که براساس اصول داوطلبی، استقلال طلبی و داشتن اهداف و منافع مشترک تشکیل میگردد. در طی سالهای اخیر سازمانهای غیردولتی به بازیگران مهمیدر حیات بشر در سطوح مختلف تبدیل شدهاند. به نحوی که میتوان به طور منطقی استدلال کرد که ظهور سازمانهای غیردولتی موجب تحولاتی بنیادین در روابط بین دولتها و جوامع در سراسر جهان شده است. سازمانهای غیردولتی حتی بهیکی از بازیگران مهم در روابط بین دولتها (سیاست بین الملل) تبدیل شدهاند و انتظار میرود که به تبع، روابط بین دولتها را نیز بطور قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد. اما چگونه میتواناین رشد را تشریح کرد؟ چگونه میتوان سازمانهای غیردولتی را درک و تحلیل کرد؟یا به طور بنیادی تر ، معنای واقعییک سازمان غیردولتی چیست؟ چه رابطهای بین دولتها و سازمانهای غیردولتی و بین آنها با آن چه امروزه توسعه اجتماعی نامیده میشود وجود دارد؟ چه تفاوتهایی بین سازمانهای غیردولتی وجود دارد؟یا به عبارتی گونههای مختلف سازمانهای غیردولتی چیست؟ گونههای مختلف سازمان غیردولتی را چگونه میتوان تشریح کرد؟ مهمترین حوزهها و عرصههای فعالیت سازمانهای غیردولتی کدامند؟ منابع تأمین مالی فعالیتهای سازمانهای غیردولتی کدامند و سازمانهای غیردولتی برای بقا و ادامه فعالیتهای خود معمولاً از چه منابعی استفاده میکنند؟ چه ویژگیهایی ساختار سازمانی سازمانهای غیردولتی را توصیف میکند؟ رهبران و مدیران سازمانهای غیردولتی از چه خصوصیاتی برخوردار هستند؟ چه عواملی در شیوه مدیریت سازمانهای غیردولتی را به شیوههای مدیریتی در دولتها و بخش اقتصاد متمایز میکند؟ چه رابطهای بین سازمانهای غیردولتی و سازمانهای بین المللی بین دولتی مانند سازمان مللیا بانک جهانی و غیره وجود دارد؟ چه چالشها و نویدهایی فراروی سازمانهای غیردولتی وجود دارد؟ فهم سازمانهای غیردولتی نیازمند پاسخ بهاین سؤالها است. به عبارت دیگر پاسخ بهاین سؤالات، اطلاعات پایهای را فراهم میکند که برای آشنایی با ماهیت سازمانهای غیردولتی ضروری است. اما به سختی میتوان اثری علمیپیدا کرد که در آناین سؤالات به طور سیستماتیک پاسخ داده شده باشند. به همین علت امروزه با آن که عبارت سازمانهای غیردولتی (NGOs) به طورمکرر توسط افراد در محاورات و گفتگوها مورد اشاره قرار میگیرد، اما آنها قادر نیستند به طور قانع کنندهای بهاین سؤالات پاسخ دهند. حتی بسیاری از افرادی که در سازمانهای غیردولتی کار میکنند ممکن است درک روشنی از بسیاری ازاین ابعاد و جنبههای پایه سازمانهای غیردولتی نداشته باشند. ازاین رو اقدام به پژوهشی برای فراهم ساختن و ارایه اطلاعات پایه در مورد سازمانهای غیردولتی برای آشنایی بااین سازمانها ضروری است. دراین پژوهش سعی بر آن استیک فهم از ماهیت سازمانهای غیردولتی،اندازه، قلمرو و اهمیت سازمانهای غیردولتی بدست آوریم. امید استاین تحقیق به پر کردن شکاف در دانش ما در باره سازمانهای غیردولتی کمک نماید.