لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:3
فهرست:
طلاق در دین بهائی
اورقی
منابع
آثار طلاق
طلاق و کودکان
تاریخچه
طلاق در ایران
در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، مرد با مراجعه به دادگاه حق تقاضای طلاق دارد. زن نیز در شرایط خاصی میتواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کند. بعضی از این شرایط عبارتاند از:
ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در یک سال بدون عذر موجه اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر ابتلای زوج به یکی از انواع مشروبات الکلی محکومیت قطعی زوج به بیش از پنجسال حبس ضرب و شتم یا سوء رفتار زوج که برای زوجه غیرقابل تحمل است. ابتلای زوج به بیماریهای صعبالعلاج روانی و جسمانی
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:13
فهرست:
مسیحیت
مکتب اسلام
عوامل مهم فروپاشی زندگی مشترک خانوادگی
ازدواجهای تحمیلی
داشتن عشق شهوتی و فاقد منطق
طلاق به معنای جدا شدن دو زوج و بریده شدن پیوند دو نفر یا به تعبیر دیگر فروپاشی زندگی مشترک است. طلاق کلمهای است که از آن عرش خداوند به لرزه درمیآید و خانوادهای فرو می پاشد و جامعه و نسل آینده در خطر قرار می گیرند. طلاق موضوع مهمی است که در همه ادیان به نوعی به آن نگریستهاند که به طور بسیار خلاصه به آن اشاره میشود:
به نظر میرسد در آیین بودا زن آلودگی میباشد اما در منطق اخلاقی ازدواج محترم است و با همین دلیل فرد را از زنا باز میدارد و حفظ حرمت همسر را بر مرد واجب است و طلاق را رد میکند و ازدواج را یک رسم دینی میداند و آن را قابل باطل شدن نمیداند.
در دین زرتشت تعدد زوجات رواج نیست و به گرفتن یک زن فرمان داده شده است و مرد حق ندارد بیش از یک زن داشته باشد. به موجب تعالیم زرتشت زن و شوهر ملزم هستند که تا پایان عمر با هم زندگی کنند و نسبت به یکدیگر وفادار بمانند و چنین زوجینی نه تنها در دنیا به یکدیگر تعلق دارند بلکه در آخرت نیز به هم ملحق میشوندو متعلق به یکدیگرند. در آیین زرتشت تحقق طلاق را منوط به رأی دادگاه کرده یعنی بر اساس تعالیم،زوجین تا منتهای درجه میکوشند که رشته ازدواجشان گسسته نشود و به طلاق نیانجامد.
در دین یهود ازدواج عامل جدایی زن از خانواده است. ربودن دختران و کنیزان نوعی ازدواج محسوب میشود. اصل ازدواج بر مبنای خرید دختر است که قیمت او به عنوان مهریه پرداخت میشود. رضایت پدر شرط اصلی ازدواج است. اگرچه رضایت دختر در نظر گرفته میشود. زن در خانه مطیع شوهر است و عبادات او وابسته به اجازة شوهر است و طلاق را نیز رد میکنند چون زن وابسته به پدر یا شوهر است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه28
فهرست مطالب
نگاهی اجمالی به طلاق در نظامهای حقوقی گذشته
طلاق در اسلام
طلاق در جوامع توسعه یافته
فروپاشی نهاد ازدواج در غرب
درنیسم، خانواده و طلاق
مقدمه
یکی از نهادهای بنیادین حفظ و تربیت نوع انسانی خانواده میباشد که در آن بچهها با فراگیری ارزشها و هنجارها و تربیت روانی مناسب برای ایفای نقش مثبت در بزرگسالی آماده میشوند. نهاد خانواده را از ابتدای خلقت انسان میتوان جستجو کرد. مهمترین عامل فروپاشی این نهاد ارزشمند، متارکه یا طلاق میباشد.
هرچند طلاق از ابتدای زندگی اجتماعی بشر وجود داشته و حتی طبق قدیمیترین اسناد حقوقی، از ابتدا صورت قانونی نیز داشته است؛ ولی در هر عصری درصد نسبی طلاق در حد معقولی بود و جود آن ضرری جبران ناپذیری به بنیاد اجتماع وارد نمیساخته استاماامروزه جامعه انسانی شاهد افزایش روز افزون نرخ طلاق در جامعه میباشد؛ به طوری که بیم نابودی بنیاد خانواده میرود و بدنبال آن جامعه شاهد روز افزون انحرافات اجتماعی ناهنجاریهای روانی، انواع بیماریهای روان پریشی در افراد مطلقه و فرزندان طلاق میباشد.
تعریف بعضی از مفاهیم کلی
<طلاق> در لغت جدا شدن زن از مرد، رها شدن از قید نکاح و رهایی از زناشویی است1 و در اصطلاح <طلاق(Divorce)> در نظامهای حقوقی غربی دلالت بر انحلال یک رابطه زناشویی رسمی و قانونی در زمانیکه هر دو طرف هنوز در قید حیاتند و پس از وقوع آن میتوانند بار دیگر ازدواج کنند، دارد.
<انحلال زناشویی>، (dissolution)مفهوم وسیعی است که طلاق تنها یکی از اسباب آن است، از اسباب دیگر همانند مرگ یکی از دو همسر یا فسخ ازدواج، میتوان نام برد. <انفصال(separation)> به معنی جدایی فیزیکی زن و شوهر از یکدیگر، در اغلب کشورها فاقد جنبه رسمی و قانونی است.اماامروزه در برخی از کشورهای غربی به شکلی از انفصال قانونی برمیخوریم که معمولا پیش از طلاق اتفاق میافتد و آن از این قرار است که دو همسر توافق میکنند در اقامتگاههای مجزا به سر برند.
<متارکه(desertion)> نیز به معنی انحلال اجتماعی ازدواج، زمانی رخ میدهد که یکی از دو همسر،
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:16
فهرست:
ندارد
در عرف دید دیگری نسبت به آن است و انتظار عرفی این است که مثلاً اگر مردی زن دوم برگزید و یا خیانت کرد و یا خلاف مصلحت خانواده عمل کرد حقی برای زن باشد .
و یا حداقل بر اساس انصاف زمانی که مرد دارا باشد از طرف زن درخواست شود.
مردان جوان به این موضوع توجه ندارند که رفتار هیچ زنی را نمیشود پیش بینی کرد و ممکن است فردای روز عقد یک زن فیلش هوای هندوستان بکند و بسراغ فرد دیگری برود و یا متقاضی طلاق شود و مهریه را وسیله آبرو ریزی و فشار به مرد بکند و یا اینکه بدور از این مسائل بخواهد یکشبه تمام حقوق تعهد شده از طرف مرد را بگیرد ،بهر حال مهریه در قانون حق مسلم زن است.
در این قبیل موارد برای مردان بسیار سخت خواهد بود که علاوه بر عدم تمکین زن و سر دادن ساز جدائی هیچ خدشه ای بر مهریه زن وارد نمیشود و با روندی طولانی و احتمالاً به زندان افتادن شاید بتوانند قسمتی از مهریه را قسط بندی کنند .
در گذشته زنان جامعه از صبر بیشتری برخوردار بودند و این قبیل مشکلات حقوقی کمتر پیش میآمد و حرمت آبروی انسانها ارج بیشتری داشت ، با وجود سختگیریهای مردان در قدیم زنان سر سازگاری بیشتری داشتند اما با وجود تغییرات اساسی در مردان جامعه و به اصطلاح روشنفکر شدن آنها زنان هم به تناسب نیم نگاهی به حقوق قانونی خود دارند و دست گذاشتن روی حقوق قانونی از طرف زنها گاهاً هیچگونه رحمی بهمراه ندارد .
این قبیل مشکلات را میتوان هم به شکاف بین عرف و قانون نسبت داد و از طرف دیگر میتوان گفت مهریه زیاد نباید مورد تعهد مردان واقع شود و اگر شد هر بلائی بسرشان بیاید خودشان مسول آن هستند .در یک جمله اگر در جامعه ای مهریه سنگین رسم شده باشد و نمیتوان با مهریه معقول اقدام به ازدواج کرد بهتر آن است که مردان به ازدواج اقدام نکنند تا از بلاهای آتی در امان باشند