(شامل 67 صفحه word)
زبان عربی گذشته از پیوند هزارو چند ساله اش با زبان فارسی ، زبان دین اسلام است و لذا برای بررسی آن حتما لازم است که ادبیات عرب و تاریخ ادبیات عرب بررسی شود . تا دوره های ادبی از جاهلیت تا عصر ما و آثار هر عصر و نیز عوامل فرهنگی و غیر فرهنگی موثر در آن ، کاملا روشن شود و تمام خطوط و جزئیات شخصیت روانی و اجتماعی و هنری ادبا به وضوح تصویر شود.عربها واژه ادب رادرمعانی مختلفی به کار می برند ، در زمان جاهلیت به معنی دعوت به طعام مهمانی ( مأدوبه ) بود. و در جاهلیت و اسلام به خلق کریم و حسن معاشرت با خواص و عوام به کار می رفت. سپس بر تهذیب نفس و آموزش صفات پسندیده و معارف و شعر اطلاق شد. در قرن نهم میلادی و قرون بعد از آن همه علوم و فنون را از فلسفه و ریاضیات و نجوم و کیمیا و طب و اخبار و انساب و شعر و جز آن را از آنگونه معارف والا که در بهبود بخشیدن به روابط اجتماعی به کار می آید در بر می گرفت. در قرن دوازدهم ، لفظ ادب در شعر و نثر و آنچه به آن دو مربوط است چون نحو و علوم لغت و عروض و بلاغت و نقد ادبی استعمال شد. ادب عربی به دو قسم تقسیم می شود: ادب انشائی یا ایجادی و ادب وصفی یا موضوعی که نخستین آن شامل شعر و نثر است و دومی شامل تحلیل ادبی و تاریخ ادب . فنون ادبی عربی نیز بر دو قسمت می باشند: فنون ادبی شعری و فنون ادبی نثری . فنون ادبی شعری عبارتند از شعر قصصی یا حماسی ، شعر غنائی ، شعر تمثیلی و شعر تعلیمی . ادب عربی قدیم از شعر حماسی و تمثیلی خالی است. زیرا قوم عرب کمتر شهرنشین بود و بیشتر به واقعیت گرایش داشت و از این رو تخیلش بارور نشده بود. از طرف دیگر شیوه کسب روزی به وسیله شعر که در میان شاعران قوم رواج گرفت جائی برای سرودن اشعار حماسی و تمثیلی باقی نگذاشت. با این همه اگرچه ادب عربی از آثار حماسی بلند و طولانی خالی است از قصائدی که در آنها روح حماسی می باشد خالی نیست.
فهرست مطالب:
زبان عربی
نقش تربیتی معلم
منابع
(شامل 72 صفحه word)
امروزه ما وارث جهانی پر از ناکامیها، شکستها، بیمناگی ها و سرخوردگیها هستیم، کنار نهادن عقل و خرد و پیروی از امیال درونی، غرایز حیوانی و خودخواهی ها، انسان هایی بی رحم، بی منطق و تخریب گر ساخته است. وجود اینهمه بی عدالتی، سرگشتگی، جنگ و بسیاری از رفتارهای غیرعقلانی، مو ید این امر است که بشر امروزی قبل از هر چیز به تربیت کردن نیاز دارد. اکنون فن آوری های علمی روزافزون گشته است و می رویم تا خود محصور محصولات خود باشیم. در کنار این پیشرفتهای دور از انتظار جای چیزی خالی است. چیزی که به علم جهت می دهد و آن چیزی جز اخلاقیات نیست. نبود تربیت صحیح و اخلاقیات موجب شده است که امروزه ما بیش از پیش مستعد آن باشیم که به همنوعان خود آسیب برسانیم. مایر (1374) معتقد است که برای حل مشکلات موجود جهانی سه راه حل وجود دارد; جنگ، انقلاب و تربیت. به اعتقاد وی جنگ کابوس تصویر ناپذیر است و انقلاب روش بیمناکانه ولی تربیت است که به آرامی انسان را رو به تکامل می برد و او را متوجه امکانات خلاقانه خود می کند. تربیت است که به انسان جهت می دهد و او را هدفمند می سازد و تربیت تنها داروی درد بشریت است. تعریف تربیت تربیت به طور سنتی به صورت ایجاد عادت از طریق بکارگیری شیوه های تنبیه و پاداش تعریف شده است. نگاه سنتی تربیت ناظر بر فرایندی بوده است که طی آن حداقل دو نفر، یکی به عنوان معلم یا مربی و دیگری به عنوان متربی به صورت بالا - پایین با یکدیگر ارتباط دارند. در اینجا مربی دارای ویژگیها، مهارتها و توانمندیهایی است که می خواهد آن را به متربی انتقال دهد. این که این انتقال بالا به پایین است بدین معناست که صرفا یک جریان یکسویه و یک طرفه که در آن معلومات مربی به متربی جریان پیدا می کند، بین آن دو برقرار است. این انتقال مهارتها و معلومات از طریق امر و نهی کردن و تنبیه و پاداش صورت می گیرد. در این فرمول که تمامی اطلاعات از طریق مربی به متربی جاری می شود، متربی چاره ای جز اطاعت بی چون و چرا ندارد. چنین سیستمی اگر چه قدیمی است اما هنوز در پاره ای از جوامع سنتی ، روستاها و مکانهائی که کمتر در معرض پیشرفتهای تکنولوژیک و علمی بوده است به راحتی دیده می شود. در بسیاری از شهرها و روستاهای کشورمان، یکی دو دهه شاهد چنین وضعی بوده ایم. تعلیم مکتب خانه ای و تربیت پدر - فرزندی از خصوصیت چنین سیستمی است. اگر چه چنین تربیتی خالی از اشکال نیست ولی به نظر می رسد جوامع کوچک و کمتر توسعه یافته از چنین سیستم تربیتی فایده زیادی می برند. در این جوامع ساده افراد زندگی روزمره خود را به دور از گرفتاریهای امروز جهان سپری می کنند. در چنین سیستمی پسر دنباله رو پدر است و هم از جهت ویژگی های روان شناختی و شخصیتی و هم از نظر منش و شیوه زندگی بسیار به پدر شباهت پیدا می کند. نجارزاده، نجار و رعیت زاده، رعیت می شود. در اینجا تعارض در انتخاب وجود ندارد، چون شق دیگری باقی نمی ماند تا انتخاب شود. همه چیز از قبل تعیین شده است. در واقع شاید بتوان گفت که گرفتاریهای جهان امروز وقتی از طریق تکنولوژی به جوامع ساده تر سرایت پیدا کرد، همه ساختارهای موجود آن را به هم زد. شکی وجود ندارد که تعلیم و تربیت مدرن بود که جوامع سنتی را از هم پاشید. کاربرد روشهای علمی در تعلیم وتربیت، ویژگی مشخص تربیت مدرن و امروزی است.
فهرست مطالب:
تاملی در تربیت قرآنی
نقش تربیتی معلم
منابع
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:14
فهرست مطالب
بررسی عوامل درون آموزشگاهی مؤثر در گرایش دانشآموزان به امورتربیتی
چکیده 3
مقدمه 4
بازنگری پیشینه تاریخی 4
روش تحقیق 6
جامعه آماری و گروه نمونه 7
نتایج تحقیق 7
نتیجهگیری و بحث 9
پیشنهادهای کاربردی 11
منابع فارسی 12
منابع انگلیسی 12
چکیده
در این پژوهش عوامل درون آموزشگاهی در گرایش دانشآموزان به برنامههای امور تربیتی مورد بررسی قرار میگیرد. در این تحقیق مقولههای درون آزمایشگاهی مانند تقویت پایههای عقیدتی، فراهم بودن امکانات مناسب برای فعالیتهای فردی گروهی، ارزشیابی عملکرد دانش آموزان، توجیه اولیا برخورد صحیح مسئولان مدرسه با مسائل تربیتی و توجه به نیازهای فردی، بررسی میشود. نتایج نشان داد که دو فرضیه اساسی مربوط به تقویت پایههای عقیدتی و ارزشیابی از عملکرد دانشآموزان مورد تأیید قرار نگرفت ولی سایر فرضیهها از نظر پاسخگویان تأیید شد. بین نظر دانشآموزان و مربیان به جز دو مورد، تفاوت، معنیدار بوده است. در مقایسة نظر پاسخگویان درخصوص ابعاد ششگانه تحقیق، تفاوت، معنیدار بودهاست.
کلید واژهها: گرایش دانشآموزان، امور تربیتی، عوامل درون آموزشگاهی
مقدمه
آموزش و پرورش یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است که در مقایسه با دیگر فعالیتها از اولویت خاصی برخوردار است. امروزه اندیشمندان و جامعهشناسان به اهمیت بیشتر پرورش نسبت به آموزش معترف بوده و عقیده دارند که آموزش بدون پرورش نه تنها سازنده نیست، بلکه میتواند مخرب نیز باشد. در این رابطه باید گفت که آموزش و پرورش به صورت بالقوه هم استعداد سازندگی و نوسازی در تمام سطوح را دارد و هم استعداد ویرانگری وتخریب را. لذا عدم برنامهریزی صحیح در آموزش و پرورش، میتواند نیرو و استعداد نسل آینده را در معرض تهدید و نابودی قرار دهد (علاقهبند، 1368: 75).
پس از پیروزی انقلاب، خلأ عمیقی از نظر مسائل پرورشی احساس میشد. لذا ضرورت حفظ ارزشها و آرمانهای انقلاب و مبارزه با توطئههای دشمنان در داخل و خارج باعث شد که در هشتم اسفندماه 1357 با همت شهیدان بزرگوار، رجایی و باهنر، نهاد امور تربیتی در آموزش و پرورش و شکل رسمی پیدا کند.
به گفته شهید رجایی «انقلاب باید ازآموزش و پرورش به جامعه راه پیدا کند و بخش فرهنگی انقلاب یعنی محتوای فکری انقلاب باید از طریق انتقال به نسل نو، نسلی که به علت آلوده نبودن فطرتش آمادگی کامل برای پذیرفتن معیارها و ضوابط انقلاب را دارد، تداوم یابد تا این نسل در آینده، بتواند بار این انقلاب را به دوش بگیرد» (حسنزاده و اسماعیلی، 1368: 19). لذا نهاد امور تربیتی، متولی اصلی فعالیتهای پرورشی در مدارس شد و سعی داشت با اجرای برنامههای مختلف فعالیتهایی را به منظور رسیدن به مقاصد تربیتی انجام دهد.
بازنگری پیشینه تاریخی
بررسیهای انجام شده در زمینه سابقه تحقیقی این موضوع نشان میدهد که تحقیقی توسط سبحانینژاد (1372) تحت عنوان «عوامل مؤثر در افزایش رغبت دانشآموزان پسر دبیرستهای شهر اصفهان نسبت به برنامههای امور تربیتی از دیدگاه دانشآموزان» انجام گرفته به طور مستقیم با این تحقیق مرتبط است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که در اولویتبندی عوامل مؤثر، دانشآموزان به ترتیب به خصوصیات عاملان اجرایی، نوع و محتوای برنامههای تربیتی، روشها یا شیوههای تربیتی، توجه به نیازهای فردی و موقعیتهای محیطی اشاره کرده، همچنین نتایج نشان داده که استفاده از نظر دانشآموزان، مطلع ساختن آنها از اهداف برنامهها، توسعه کتابخانههای مدارس، همراه بودن خانواده با اهداف تربیتی مدرسه و کمک به رشد روح اعتماد به نفس در دانشآموزان، در گرایش مثبت آنها به برنامههای تربیتی مؤثر است. لازم به تذکراست که هر 5 دسته عوامل مؤثر در افزایش رغبت فراگیران به برنامههای تربیتی را میتوان جزء عوامل درون آموزشگاهی در نظر گرفت.