تحقیق در مورد اهلیت

تحقیق در مورد اهلیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه10

 

فهرست مطالب

 

بررسى اهلیت در بیمه

- اهلیت بیمه‌گر:    

- اساسنامهٔ مؤسسه.

- میزان سرمایهٔ مؤسسه.

اهلیت

    منظور از اهلیت در اینجا، اهلیت استیفاء یا توانائى قانونى براى اعمال و اجراء حقوق مدنى است. همهٔ انسان‌ها به حکم طبیعت و خلقت خدادادى داراى حقوق هستند ولى بعضى از انسان‌هاى صاحب حق ممکن است به دلایلى توانائى اعمال و اجراء حقوق خود را نداشته باشند. در مادهٔ ۱۲۰۷ قانون مدنى آمده است: اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق خود ممنوع هستند:  

- صغار

- اشخاص غیررشید    

- مجانین.  

    بنابراین اشخاصى را که توانائى و صلاحیت لازم براى اجراء و اعمال حقوق مدنى خود ندارند، محجور (ممنوع) مى‌نامند. به همین جهت جامعه و قانون به حمایت از آنان برمى‌خیزد و از راه تعیین ولّى یا قیم و سرپرست، آنان را در اعمال و اجراء حقوق مدنى آنها یارى مى‌دهد تا حقى از آنان ضایع و سلب نشود.  

- اهلیت بیمه‌گر:    

    براى اشتغال به امور و فعالیت‌هاى بیمه‌اى قانون شرایطى را پیش‌بینى کرده است. چنانکه مادهٔ ۳۱ قانون تأسیس بیمهٔ مرکزى ایران و بیمه‌گرى مى‌گوید: ”عملیات بیمه در ایران به‌وسیلهٔ شرکت‌هاى سهامى عام ایرانى که کلیهٔ سهام آنها با نام بوده و با رعایت این قانون تجارت به ثبت رسیده باشند انجام خواهد گرفت“.  

    بنابراین بیمه‌گرى که فاقد پروانهٔ تأسیس و فعالیت در رشته‌هاى بیمه باشد فاقد اهلیت قانونى براى اشتغال به اعمال و فعالیت‌هاى بیمه‌اى است و اگر به صدور بیمه‌نامه یا قرارداد بیمه اقدام کند، قرارداد او از درجهٔ اعتبار ساقط است. همچنین اگر بیمه‌گرى ورشکسته باشد از تاریخ توقف، از مداخله در امور مالى و حقوق مالى خود ممنوع است و حق انعقاد قرارداد صلح را ندارد (آشکار است که این منع قانونى تنها از جهت حفظ حقوق بستانکاران تاجر ورشکسته است و نه از جهت عدم اهلیت قانونى تاجر).    

- اهلیت بیمه‌گذار:  

    بیمه‌گذار ممکن است شخص حقیقى یا حقوقى باشد. در صورتى‌که بیمه‌گذار شخص حقوقى باشد (سازمان‌ها و مؤسسه‌هاى دولتى و خصوصى

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد اهلیت


تحقیق در مورد مساوات در تقسیم کار

تحقیق در مورد مساوات در تقسیم کار

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:10

 

  

 فهرست مطالب

 

 

از اموری که در سیره پیامبر چشمگیر بود و بسیاری تاب و تهملش را نداشتند و تا روز های آخر زندگی رسول خدا (ص) نیز نتوانستند آن را بپذیرند مساوات در تقسیم کار و انجام مسئولیت بر اساس اهلیت بود . پیامبر در این امر میان هیچ یک از افراد امت فرقی نمی گذاشت و هر کس واجد اهلیت بیشتری بود میدان گسترده تری می یافت . تقسیم کار با ملاک دانش و توان و تقوای مسلمانان تعیین می شد و نه با ملاک های جاهلی ، چنانچه در دوران جاهلیت عرب از ویژگی های رهبر قبیله سن او بود و عرب قائل به شیخوخیت بود و چنانچه فردی همه اهلیت های لازم برای رهبری و فرماندهی را دارا بود ولی شیخ نبود ، عرب جاهل بدوتی نمی داد این جمود جاهل به رغم مواضع صریح قرآن کریم و رفتار و عملکرد پیامبر از اندشیه و دل بسیاری بیرون نرفت . ایات مقدس کتاب الهی بیانگر این حقیقت است که خداوند جز بر اساس شایستگی مسئولیتی نمی بخشد و ویژگی تصدی مسئولیت علم و قدرت است ، همچنانکه امیرمؤمنان درباره ملاک مسئولیت و زمامداری فرمود :

 

مردم ! سزاوارترین کس به زمامداری و رهبری قویترین مردم نسبت به آن است و داناترین آنها به فرمان های خدا در آن .

 

می توان نتیجه گرفت که ملاک تصدی امور به طور کلی علم و قدرت است و ملاک های واقعی و نه نسبت ثروت و سایر ملاک های غیر واقعی . رسول اکرم (ص) در دوران رسالت خویش در تقسیم کار ها و شغل ها و انجام مسئولیت ها را به تمامی تحقق بخشید نه تنها رعایت برابری برای هرکه واجد اهلیت بود ، تا رعایت مساوات میان صاحبان اهلیت تا سنگینی بار مسئولیت ها بر یک گوشه از جامعه و افراد تحمیل نشود . پیامبر خدا در دادن مسئولیت فرماندهی جنگ تنها ملاحضه شایستگی و توانایی و تدبیر افراد را می کرد ، نه خویشاوندی و نسبت و سن ، جوانان شایسته را فرمانده قرار می داد . حضزت علی (ع) با همین عبارت « واعلم ان الرعیه طبقات لایصلح بعضها الابعضی و لاغنی ببعضها عن بعض » .

 

به وجود لزوم تقسیم کار اجتماعی اشاره فرمودند و ما به وضوح می بینیم که به راستی از یک سو یک نفر نمی تواند هم کشاورز ، هم صنعتگر ، هم پزشک و هم معلم باشد و خلاصه همه کارهای اجتماعی را انجام می دهد و کلیه مایحتاج خود را تامین کند و در نهایت مسئله رشو و کمال خود را محقق سازد و از سوی دیگر کشاورز به صنعتگر ، و صنعتگر به کشاورز ، هر دو به پزشک ،‌و پزشک به آن دو . و خلاصه همه طبقات و دسته جات اجنماعی متقابلاً به یک دیگر متکی هستند و کارشان بدون یکدیگر راه نمی افتد و از هم بی نیاز نیستند ، همان طور که در سطحی کوچکتر و در یک سازمان می بینیم مدیر و سرپرست به تنهایی نمی توانند همه کار ما را انجام دهند و به ناگزیر باید به تقسیم کار بپردازند و واحد های سازمان همه به یکدیگر متکی و محتاجند .و همه با هم هدف سازمان را پیگیری می نمایند .

 

و اجعل الرس کل امر من امورک راسا منهم

 

همچنانکه ملاحضه می کنیم در این عبارت حضرت امیر ( ع ) به لزوم تقسم کار ، سازماندهی و سپردن مسئولیت ها به افراد ذیصلاح و ضوابط این امور اشاره می فرمایند .

 

به فرض در تقسیم کار ، بلاید بر اساس هدف یا بر اساس جغرافیا یا بر اساس منطقه یا بر اساس و مسائل و ابزار تولید ... انجام دهیم کار را به دست کاروان باید سپرد و در امور به خبره آنها باید مراجعه کرد . حدود مسئولیت ها و مشاغلی که به افراد واگذار می شود بسته به توان فکری ، علمی و اجرایی ، عملیاتی آنها دارد به طور کلیب باید به دو نکته در این خصوص توجه کرد : 1 ـ اگر یک شغل و یک مسئولیت به فردی داده شود کمیت و کیفیت آن نباید به قدری بزرگ باشد که طرف به لحاظ فکری ، علمی یا اجرائی عملی از پس آن برنیاید و ناتوان از انجامش گردد و به عبارت دیگر به اندازه توان و سعیش باید به او کار واگذار کرد . همان طور که این معنا در قریب به شش جای قرآن مورد اشاره قرار گرفته است از جمله آن جا که فرموده است :

 

لانکلف الله نفسا الا وسعا

 

ووسع همان توان فکری ، علمی و اجرائی ، عملی افراد است .

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد مساوات در تقسیم کار