لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 136
فهرست مطالب:
تاریخچه:
سازمان بینالمللی کار (I.L.O)
وظایف سازمان بینالمللی کار ساختار و نحوة کار سازمان بینالمللی کار عضویت در سازمان بینالمللی کارعوامل فیزیکی زیانآور محیط کار:آثار سروصدا عوامل شیمیایی زیانآور محیط کار گازهادستگاههای کنترل مواد آلاینده هوا در صنایع:
آموزش ایمنیتعریف و اهداف آموزش ایمنی:
عوامل روانی و فیزیولوژیکی محیط کار:
محیط و شرایط کار:
استعداد حادثه:
نقش روانشناسی در کار و صنعت:
خستگیانواع گوشیهای حفاظتی:
نکات قابل توجه:
کفشها و چکمهها:
انواع کفشهای ایمنی:
وسایل حفاظتی جهاز تنفسی:
آشنایی با اصول کلی بهسازی محیط کارایجاد تسهیلات بهسازی محیط کار:
کمکهای اولیه
اهداف:
صفات کمک دهنده:
اقدامات اولیه سوختگی درجة یک:
جعبة کمکهای اولیه محل نصب خاموش کنندههای دستینحوه به کار بردن دستگاههای پودر شیمیایی و گاز کربنیک:
هوزریلها:
محل هوزریل و سطح پوشش آن:
کاربرد انواع خودروها
تاریخچه:
بشر از زمانی که خود را شنا خته، در پی تلاش و فعالیت بوده و طبیعتاً در مسیر زمان، تحولاتی را پشت سر گذاشته است. در دورههایی که زندگی بشر از شکار و صید و یا کشاورزی تأمین میشده، به سبب سادگی ابزار، عوارض وابسته به شغل (ایمنی و بهداشت محیط کار) ناچیز بوده است و در اکثر موارد از چند خراش یا زخم ساده یا حدا کثر شکستگی اعضاء تجاوز نمیکرده است، ولی بتدریج که صنعت پیشرفت کرد و نیروی محرکه مکانیکی و الکتریکی بوجود آمد، خطرات نیز به همان نسبت افزایش یافت.
با وقوع انقلاب صنعتی در سالهای بین 1760 تا 1830 در انگلستان و سرایت آن به دیگر کشورهای اروپایی، نیروی محرکه مکانیکی و الکتریکی وبوجود آمد با گسترش اختراعات و اکتشافات به تدریج کارهای دستی، ماشینی شد.
استفاده از انرژیهای ماهیچهای، حیوانات، باد و جریان آب به حداقل رسید و استفاده از انرژی جریان الکتریسیته، انرژی بخار (از طریق ماشین بخار و توربین بخار) و انرژی سوخت (گازهای ناشی از سوخت بنزین و گازوئیل) افزایش یافت و جایگزین آنها شد.
انقلاب صنعتی با اختراع ماشین بخار (1782) توسط «جیمز وات» آغاز شد و جهشی در صنایع نساجی و به دنبال آن در صنایع دیگر در انگلستان ایجاد کرد. سپس با اختراع وسایل ماشینی متعدد (به منظور تغییر و تبدیل انرژی) به سرعت در تمام اروپا و آمریک او بعد هم در نقاط دیگر جهان گسترش یافت.
در نتیجة انقلاب صنعتی و اختراع و تکامل ماشینهای تولید جدید، محیط کار از خانهها و کارگاههای کوچک به کارخانهها کشانده شد و صنعت چهره جدیدی به خود گرفت.
هرچند انقلاب صنعتی برای انسان آسایش زیادی در زندگی به همراه آورد و باعث گسترش پیشرفت در کلیه مظاهر و شؤون حیات شد، لیکن این دگرگونیها جنبههای منفی نیز به دنبال داشت که مهمترین آنها حوادث صنعتی، سروصدا، آلودگی محیط زیست و آلودگی هواست.
دربارة پیشگیری از حوادث صنعتی بایستی اذعان داشت که بشر با قیمتی گزاف و دردناک تجربه اندوزی کرده است. اوایل قرن نوزدهم با اوج انقلاب صنعتی و ورود ماشین در عرصه تولید، تغییرات شگرف، وسیع و همه جانبهای در شیوه زندگی و اوضاع اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی مردم جهان پدیدار شد.
اولین قانون کار را فرانسه در خصوص کارخانهها و کارگاههایی که ار انرژی مکانیکی استفاده مینمودند و یا کار بطور مداوم در آنها صورت میگرفت، مدون ساخت و همین قانون یک نظام بازرسی را در کارخانههایی که دارای 20 کارگر بودند پیشبینی نمود، معذالک قوانین لازم در خصوص حفاظت فنی و واقعی کلمه تا سال 1839 تدوین نگردید.
در بخشنامهای به تاریخ 28 مه 1845 وزیر کشور و دارایی پروس توصیه نمودند که برای کارخانهها بازرسان طبی تعیین شود. در سال 1853 برای مراکز صنعتی دوسلدرف- اکس لاشاپل و آرنسبرگ، بازرسانی از سوی دولت، انتخاب و موظف شدند که به امور حفاظتی و نیز سلامت کارگران جوان رسیدگی کنند.
حمایت عمومی از کارگران، در مقابل حوادث و بیماریهای ناشی از کار، با تدوین قوانینی بوسیله کنفدراسیون آلمان شرقی در سال 1869 تأمین شد و سپس در سال 1872 یک نظام بازرسی حفاظت و بهداشت کار بطور کلی، در پروس و تقریباً در همان دوره در ایالات صنعتی ساکس و باد بوجود آمد.
تعریف استرس
پژوهشگرانی که استرس و رابطه آن با بهداشت روانی را مطالعه کردهاند، از استرس تعاریف زیادی ارائه دادهاند. در اینجا تعریف سلیه (1994)، فیزیولوژیست کانادایی آورده میشود. سلیه، که تحقیقات و نوشتههای او درباره استرس، از اهمیت ویژهای برخوردار است، استرس را چنین تعریف میکند: مجموعه واکنشهای غیراختصاصی ارگانیسم در مقابل هر نوع تقاضای سازگاری از آن. مثال زیر مطلب را روشنتر میکند. اگر در چله زمستان فوتبال بازی کنیم، بدن ما با سرعت بخشیدن به ضربان قلب و تنفس و با تحریک غدد مولد عرق، واکنش نشان خواهد داد. اگر ده دقیقه مانده به شروع کلاس، مطلع شویم که باید گزارش تحقیقی خود را همین امروز تحویل دهیم، تعداد ضربانهای قلب و آهنگ تنفس افزایش خواهد یافت و عرق سرد سرتاپای وجود ما را خواهد گرفت. بدین ترتیب، میتوان گفت: استرس عبارت از یک واکنش جسمیاست که به دنبال یک تحریک درونی(شناختی) یا بیرونی (محیطی) بوجود میآید. محرکی که استرس بوجود میآورد، عامل استرسزا نامیده میشود.
برای آن که استرس و عوامل استرسزا روشنتر تعریف شود، باز هم مثال میآوریم. فرض کنید درس سمینار دارید و از شما خواستهاند تا درباره موضوعی مطلب جمعآوری کنید و آن را در کلاس به صورت سخنران (کاری که در تخصص شما نیست) ارائه دهید. واکنشهای جسمی، مثل افزایش تعداد ضربانهای قلب و آهنگ تنفس، بالا رفتن فشار خون، درد معده، خشک شدن دهان، عرق کردن دستها و. . . . نشانههای استرس خواهد بود. عوامل استرسزا، که این واکنشها را راه میاندازد، عبارتند از: انتقاد درونی از خود، دلهره ناشی از نگاههای کنجکاوانه برخی دانشجویان، لب و لوچه آویزان کردن برخی دیگر، تفسیرها و واکنشهای استاد. بنابراین، عامل استرسزا، یعنی هر محرکی که استرس بوجود آورد.
استرس مثبت و استرس منفی
نباید از مثال بالا چنین نتیجه گرفت که استرس همیشه منفی است و باید از آن اجتناب کرد. اگر خوب توجه کنیم، خواهیم دید که تعریف سلیه، هرنوع تقاضای سازگاری از ارگانیسم را استرسآور میداند. بنابراین، میتوان گفت که تقریباً همه محرکهای بیرونی میتوانند استرس ایجاد کنند، چون همه آنها از ارگانیسم میخواهند که سازگار شود، مثلاً وقتی صدایی میشنویم، به طرف آن برمیگردیم و وقتی غذایی در دهان میگذاریم، بزاق ترشح میشود و همه این اعمال برای سازگاری با موقعیت است.
بدین ترتیب میتوان گفت که در موارد زیادی، استرس خوشایند و مفید خواهد بود، مثلاً ورزش، عامل استرسزای خوشایند و مفیدی است، زیرا اثربخشی دستگاه قلبی ـ عروقی را افزایش میدهد. سلیه (1974) بین استرس خوشایند یا مثبت، مثلاً ورزش ملایم و استرس ناخوشایند یا منفی، مثل بیماری بلندمدت، تفاوت قائل میشود. میتوان گفت که ارگانیسم همیشه در حال استرس است، خواه این استرس خوشایند باشد یا ناخوشایند، خواه ملایم باشد یا ناملایم. نبود کامل استرس هرگز امکانپذیر نخواهد بود، مگر اینکه تحریک بیرونی وجود نداشته باشد و آن زمانی است که فرد در زیر خروارها خاک خوابیده است. بنابراین، وجود استرس برای بقاء ضرورت دارد.
روانشناسانی که در زمینهی بهداشت روانی کار میکنند، اصولاً علاقه دارند پیامدهای منفی استرس را مطالعه کنند و به همین دلیل، آنها اصطلاح استرس را در معنای استرس منفی یا زیانآور بکار میبرند، حال آنکه استرس میتواند جنبه مثبت نیز داشته باشد.
علتهای استرس، دگرگونیها و گرفتاریهای زندگی
استرس در همه زمینههای زندگی و در همه جا با درجات مختلف، حضور دائمیدارد. علتهای اصلی استرس عبارتند از: دگرگونیهای زندگی، استرس بلندمدت، گرفتاریهای زندگی، ناکامیو تعارضها.
دگرگونیهای زندگی
رویدادهای مهمیکه زندگی را تحت تاثیر قرار میدهند، مثل ازدواج، فوت یکی از اعضای خانواده یا تغییر محل سکونت، میتوانند استرس به همراه آورند. طبق نظر هولمز و راهه (1967)، مواجه شدن با تعداد زیادی از موقعیتهای استرسزا، در یک زمان کوتاه، میتواند برای بهداشت روانی پیامدهای نامساعد داشته باشد. همه تغییرات زندگی، از جمله ازدواج، مرگ یکی از اعضای خانواده، تغییر در ساعات کار روزانه و حتی تغییر در ساعات حرکت وسایل نقلیه استرسزاست و اگر میزان استرس از توانایی سازگاری ارگانیسم قراتر رود، میتواند بهداشت روانی او را بخطر اندازد و حتی به بیماریهای جسمینیز منجر شود.
هولمز و راهه، مقایسهای تهیه کردهاند که 41 موقعیت استرسزا را به ترتیب اهمیتی که دارند، شامل میشود و میتواند رابطه دگرگونیهای زندگی با بهداشت روانی را پیشبینی کند. مولفان، برای هر یک از موقعیتها، ارزش عددی قایل شده و بدین وسیله مقیاسی بوجود آوردهاند که دگرگونیهای زندگی را ارزشیابی میکند.
مقیاس ارزشیابی دگرگونیهای زندگی
مقیاس هولمز و راهه در زیر آورده شده است. موقعیتها را بخوانید، دگرگونیهای زندگی خود را در دوازده ماه گذشته و امتیازهای مربوط به آنها علامت بزنید. جمع کل امتیازها را بدست آورید. اگر جمع کل امتیازها بین 200-150 شد، 37% احتمال خواهد داشت که در طول سال مریض شوید. اگر جمع کل امتیازها بین 200 تا 300 و بالاتر از 300 شد، احتمال بیماری شما به ترتیب، 50. 80% خواهد بود.
طبق نظر مولفان، اشخاصی که امتیازهای آنها بیشتر از 300 باشد، در مقایسه با افرادی که در حد متوسط قرار دارند، احتمالاً از نظر روانی افسردگی نشان میدهند و از نظر جسمی، به بیماریهای قلبی ـ عروقی و غیره نیز مبتلا میشوند. مولفان که افزایش جمع کل امتیازها میتواند پیش آگهی افزایش حوادث و رویدادهای ناگوار زندگی باشد.
البته، مقیاس هولمز و راهه انتقادهای زیادی بدنبال آورده است، زیر برخی متخصصان بهداشت روانی معتقدند که تعداد زیادی از این موقعیتها استرسزا نیست. پس میتوان پرسید که دقت این مقیاس تا چه اندازه لازم است؟
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:11
فهرست و توضیحات:
مقدمه
بیان مسأله
در سالهای اخیر، توجه به روانشناسی دین و روانشناسی دینی در غرب افزایش چشمگیری داشته است که میتوان انجام پژوهشهای تجربی، نشر مقالهها و کتابها، تأسیس انجمنها، برگزاری نشستهای علمی و عضویت در مجامع تخصصی مربوط را نشانههای این رویکرد دانست. مثلاً اعضای انجمن آمریکایی مشاوران مسیحی در سالهای 1995 ـ 1993م، از 200 عضو به 16000 عضو رسیده است و اعضای بسیار دیگری از انجمنهای تخصصی، مانند انجمن مسیحی مطالعات روانشناختی، جامعه بررسیهای علمی مذهب، انجمن پژوهشهای مذهبی دستکم سه برابر شدهاند و تقاضا برای شرکت در کنفرانسها و کارگاههای آموزشی روانشناسیِ مذهب، رشد چشمگیری داشته است. این امر، شگفتی ناظران را برانگیخته است و دلیل آن برخوردهای منفی شدید و رو به تزایدی است که دانشمندان علوم و روانشناسان، در گذشتهای نهچندان دور، با دین داشتهاند.
البته روانشناسی، در آغاز دوران پیدایش خود، نظر مثبتی به دین داشته است. در این مرحله ـ که حدود 30 سال طول کشید ـ روانشناسان آمریکایی و اروپایی با نگرشی مثبت، از روشهای تجربی برای مطالعه درباره دین بهره جستند. رواج روانشناسی مذهب در ربع اول قرن بیستم، بدان حد بود که رشته الهیات را در برخی مراکز دانشگاهی دینی تحت الشعاع قرار داد؛ اما دیری نپایید (در حدود سال 1930 و پس از جنگ جهانی اول) که این روند رو به افول گذاشت. از نیمه دوم قرن بیستم، پژوهش در ابعاد روانشناختی مذهب، بار دیگر، مورد توجه بسیاری از روانشناسان غربی قرار گرفت و همین اقبال شدید، پس از آن انکار شدیدتر، شگفتی و حیرت ناظران را برانگیخت. پژوهشهای روانشناسان در غرب، بر چند محور استوار است:
اولین پیشنهاد راه اندازی دانشگاه در مشهد در سال 1313 ارایه شده است. در حدود دهه 1320 در محل قبلی ساختمان دانشکده پزشکی(واقع در خیابان دانشگاه روبروی سازمان مرکزی)، مدرسه ای به نام دبستان همت قرار داشت که پس از چندی به آموزشگاه عالی بهداشت تبدیل شد. ابتدا آموزشگاه عالی بهداری در مشهد تاسیس گردید و سپس دانشکده پزشکی مشهد، در دوم آذر ماه سال 1328 توسط مرحوم دکتر زنگنه، وزیر فرهنگ آن زمان رسماً افتتاح شد و با 61 دانشجو، یک نفر دانشیار و هفت معلم حق التدریس و با بودجه اولیه یکصد هزار تومان آغاز به کار کرد. اولین رئیس دانشکده پزشکی مشهد مرحوم دکتر حسین سامی راد بود. پس از دایر شدن دانشکده ادبیات مشهد، به استناد قانون تأسیس دانشگاهها درشهرستانها مبنی بر این که با تشکیل دو دانشکده می توان آن مرکز علمی را دانشگاه نامید، تاسیس دانشگاه مشهد در سال 1335 تحقق پذیرفت.
این فایل دارای 24 صفحه می باشد.
به طور مسلم، بزرگ ترین آرزوی هرمادر و پدری این است که کودکانشان، هم از رشد طبیعی برخورداربوده و سالم و شاداب باشند و هم از گزند بیماری ها درامان بمانند.
این آرزویی کاملا طبیعی و منطقی است ؛ به ویژه آنکه کودکان ، گروهی از افراد جامعه را تشکیل می دهند که به دلایل زیر تغذیه آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است :
- چون کودکان در مرحله ی رشد سریع هستند، نیازهای تغذیه ای شان اهمیت خاصی دارد وهر نوع اختلالی که درتغذیه ی آنان پیش آید، می تواند موجب وارد آمدن لطمات شدیدی به رشد آنان شود؛
-برخی از عوارضی که به علت تغذیه ی غلط در سلامت کودکان ایجاد می شود، چنانچه به سرعت درمان نگردد، جبران ناپذیر بوده و ممکن است تا آخر عمر گریبان گیر آنان باشد؛
- کودکان حساس تر و آسیب پذیرتر از بزرگسالان هستند و کمبود ها و اختلالات تغذیه ای موجب کاهش قدرت ایمنی آنان می شود، هم چنین آنها را رنجور، بیمار و ناتوان خواهد ساخت؛
- کودکان درمرحله ی یادگیری سریع هستند و تغذیه ی ناکافی و نامناسب می تواند قدرت یادگیری و حافظه ی آنان را تا حد قابل توجهی کاهش دهد و این امر می تواند، در آینده ، نیروی فعال جامعه را فلج کرده و خسارات عظیم و جبران ناپذیری به سلامت جامعه وارد سازد.
- بنابراین با توجه به اهمیت خاص سلامت کودکان و جایگاه مهمی که این گروه درخانواده و جامعه دارند، لازم است به تغذیه و سلامت آنان توجه کافی مبذول شود.
- برای تشخیص این که آیا تغذیه ی کودکانمان صحیح و مناسب است یا نه ،مهم ترین گام ، بررسی اثراتی است که تغذیه روی سلامت آنان به جا می گذارد. با چندین معیار می توانیم به کفایت و تعادل تغذیه ی کودکان پی ببریم؛ این معیارها عبارت اند از:
- رشد؛
- وضعیت ظاهری و فیزیکی کودک؛
- قدرت یاد گیری ؛
- تحرک و شادابی ؛
- مقاومت در برابر بیماری ها .
چنانچه کودک ، لاغر و کم وزن باشد و وزن گیری منطبق با استاندارد انجام نشود، باید چاره ای موثر وعاجل اندیشید. درچنین مواردی یکی از مهم ترین اقدامات ، توجه به وضعیت تغذیه ای کودکان است. کمبودهای تغذیه ای به رشد کودکان لطمه زده و رشد آنان را دچاراختلال خواهد کرد .
بعضی ازافراد تصور می کنند، رشد قدی کودک، صرفا" یک عامل ژنتیک است و به طور کامل تحت تاثیر ارث قرار دارد. البته ارث، به طور مسلم در رشد قدی افراد موثر است؛ ولی دربسیاری از جوامع توانسته اند با تغذیه ی صحیح، کافی و متعادل و نیز ورزش مناسب و مداوم ، به رشد همگان کمک کرده و افزایش قابل توجهی در رشد قدی آنان ایجاد کنند . به طور کلی تغذیه ی کافی ، صحیح و متنوع در رشد کودکان تاثیر زیادی دارد.
دربین مواد مغذی ، عواملی که تاثیر بیشتری در رشد دارند، عبارت اند از:
پروتئین - انرژی - ویتامینA- ویتامینDو املاحی مانند: کلسیم ، فسفر، ید و روی .
چنانچه به منابع غذایی این عوامل توجه کنیم، می بینیم دسترسی به آنها به طور کامل امکان پذیر و آسان است و با برنامه ریزی صحیح می توانیم دربرنامه ی غذایی روزانه ی کودک، از این مواد به مقدار کافی استفاده کنیم .
فایل ورد 8 ص