لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:11
فهرست مطالب
اشاره:
در فرآیند جهانی شدن اقتصاد و تجارت، افزایش سهم در تجارت از طریق رشد صادرات به بازارهای بینالمللی یکی از اهداف مهم اقتصادی کشورهای مختلف میباشد که پویایی رشد و توسعه اقتصاد ملی را به دنبال دارد. تلاش برای نفوذ در بازارهای قابل دسترس، مهمترین بخش فعالیت بنگاههای اقتصادی را تشکیل میدهد و کشورهایی که بتوانند بازارهای مصرف را به خوبی شناسایی و پایگاههای تولیدی - صادراتی خود را تقویت کنند، بهطور قطع میتوانند سهم روزافزونی در تجارت جهانی بهدست آورند.
یکی از بازارهای پرتحرک در تجارت بینالمللی، بازار گل و گیاه است که سالانه بیش از چند میلیارد دلار انواع گل و گیاه در آن مبادله میگردد. به دست آوردن سهم مناسب از این بازار میتواند در تحرک اقتصادی کشورهای صادرکننده نقش مهمی ایفا کند.
در این مقاله به بررسی وضعیت تجارت جهانی گل و گیاه و کشورهای عمده فعال در این تجارت (از بعد صادرات و واردات) میپردازیم.
کشورهای اروپایی از حدود یک قرن پیش تلاش جدی در خصوص تولید و تجارت گل و گیاه آغاز کردند.
براساس آمارهای موجود، آمریکا، هلند، ژاپن و ایتالیا در سال 1993 حدود 63 درصد تولید جهانی گلهای گلدانی را به خود اختصاص دادند. در همین حال چهارده کشور جهان با عرضه 50 میلیارد شاخه گل به بازارهای مصرف، بخش عمده تولید و تجارت گلهای شاخهای را در این سال به خود اختصاص دادند.
برای دستیابی به بازارهای جدید، نمایشگاههای گوناگون گل و گیاه هر ساله در جهان برگزار میشود که نهتنها توجه دستاندرکاران تولید و تجارت گلها و گیاهان به خود را جلب میکند، بلکه استقبال عمومی مردم را به دنبال دارد.
بر اساس اطلاعات دریافتی از شبکههای اطلاعرسانی رایانهای، شش کشور عمده صادرکننده گیاهان تزیینی عبارتند از: آمریکا، هند، چین، آفریقای جنوبی، هلند و فیلیپین. سهم هر یک از این کشورها در بازار جهانی در سال 1997 به ترتیب 68/25، 59/20، 55/8، 98/6، 74/3 و 5/3 درصد بود.
در همین حال بازارهای عمده برای این کشورها، اتحادیه اروپا، آمریکا، مکزیک، کانادا، ژاپن، سوییس، لهستان و فدراسیون روسیه بودهاند. (امریکا هم در زمینه صادرات و هم در بخش واردات گیاهان تزیینی، بازار مهمی است.)
تقریبأ 71/36 درصد صادرات گیاهان تزیینی جهان در سال 1997 در بازار اتحادیه اروپا جذب شد و پس از آن آمریکا با 27/22 درصد، مکزیک با 20 درصد، کانادا با 75/4 درصد، ژاپن با 47/4 درصد، سوییس با 86/2 درصد، لهستان با 75/1 درصد و روسیه با 03/1 درصد قرار داشتند که بازارهای عمده خریدار گیاهان تزیینی بودند. البته در فهرست واردکننده این نوع گیاهان نام کشورهای هنگکنگ، اسلواکی، نروژ، عربستان سعودی، تایلند، مجارستان، مالزی، چین، برزیل، سریلانکا، کره جنوبی، استرالیا، اسراییل، آرژانتین و... نیز به چشم میخورند که در ردیفهای بعدی قرار دارند و از بازارهای قابل گسترش و نفوذ تلقی میشوند.
ارزش واردات گیاهان تزیینی اتحادیه اروپا در 1997 حدود 34 میلیون دلار بود که نسبت به رقم 3/33 میلیون دلار سال ماقبل رشد ناچیزی داشت، اما در مقایسه با ارزش واردات 7/21 میلیون دلاری سال 1993 به میزان 6/56 درصد رشد داشت. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در فاصله سالهای 96-1993 نزدیک به سه برابر شد و از حدود 7 میلیون دلار به 5/18 میلیون دلار رسید. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1994 به میزان 6/10 میلیون دلار و در سال 1995 بیش از 18 میلیون دلار ثبت شد. (ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1997 اعلام نشده است.)
در همین حال واردات گیاهان تزیینی کانادا از 9/2 میلیون دلار در سال 1993 به 4/4 میلیون دلار در سال 1997 و ارزش واردات ژاپن در این زمینه از 6/2 به 1/4 میلیون دلار در همین مدت افزایش یافت. سوییس نیز در سال 1997 گیاهان تزیینی به ارزش 6/2 میلیون دلار وارد کرد که از سطح واردات 2/3 میلیون دلاری سال قبل کمتر، لیکن از 5/2 میلیون دلار سال 1993 بیشتر بود.
در بخش گل و غنچه گل بریده شده برای زینت به صورت تازه، بازار جهانی وسیعی در اختیار کشورهای صادرکننده گلهای شاخهای میباشد. تنها در سال 1997 بیش از 8/1 میلیارد دلار گل شاخهای در میان کشورهای جهان مبادله شد. کلمبیا، هلند، اکوادور، اسراییل، کنیا و تایلند شش کشور عمده صادرکننده گل شاخهای در این سال بودند. سهم کلمبیا در بازار جهانی گلهای بریده شده به 44/33 درصد، هلند به 85/15 درصد، اکوادور به 82/9 درصد، اسراییل به 28/9، کنیا به 57/6 درصد و تایلند به 45/3 درصد رسید.
نوع فایل:ورد قابل ویرایش
تعداد صفحه:55
قیمت:2500 تومان
دانلود و پرداخت به صورت آنلاین
مقدمه
یکی از مشغله های اصلی بشریت در تمام دوران ، توانا ساختن نسل آینده در اداره امور خویش و سپردن میراث فرهنگی بوده است . قسمت اعظم این وظیفه ، در ابتدا توسط خانواده انجام می شد . همزمان با گسترش جوامع و تقسیم کار اجتماعی و افتصادی وظیفه تعلیم و تربیت به نهاد آموزش و پرورش محول گردید .
این نهاد به طور رسمی عهده دار این امر گشت تا بر اساس اصول و اهداف مورد قبول جامعه ، توانایی ها و استعدادهای کودکان و نوجوانان را شناسایی نماید و به منظور اجتماعی شدن و به عهده گرفتن مسئولیت های آتی تعالیم لازم را به آنان بیاموزد .
امروزه دیدگاه مردم در مورد آموزش و پرورش به گونه ای است که استفاده از امکانات تربیتی جامعه را حق طبیعی و مسلم خود می دانند . دلیل عمده این امر آن است که تعلیم و تربیت با سرنوشت انسان در زندگی آینده پیوند خورده است . در عصر حاضر بسیاری از امکانات مادی و نیروهای انسانی در خدمت تعلیم و تربیت قرار گرفته است . همچنین تعلیم و تربیت در بسیاری از جوامع یک سرمایه گذاری بلند مدت محسوب می شود . که به بهای چشم پوشیدن و صرف نظر کردن از رشد کوتاه مدت دیگر امکانات جامعه حاصل می شود . بنابراین اگر تعلیم و تربیت نتواند نیروهای انسانی تحت آموزش خود را در قالب انواع تخصص ها و مهارتهای مکمل و مورد لزوم جامعه درآورد و بدین ترتیب نتواند به ایفای نقش خود در زمینه شکوفایی جامعه بپردازد ، در واقع باید گفت که این امکانات و نیروها به هدر رفته است . لذا تفکر عاقلانه حکم می کند که سرمایه ها و نیروهای به کار گرفته شده در تعلیم و تربیت به گونه ای برنامه ریزی و سازماندهی شود تا بتواند به اهداف مورد نظر خویش دست پیدا کند .
کودکان و نوجوانان در دوران تحصیل ، نگرش مثبت یا منفی نسبت به خود و محیط پیرامون بدست می آورند این مسأله به مقدار زیاد به تجارب موفق یا ناموفق دانش آموزان در دوران تحصیل بستگی دارد . آنها در مدرسه در مسیر رشد و بالندگی قرار می گیرند . در حقیقت در طول بهترین سالهای عمرخود با عوامل مختلف مؤثر بر تحول شناختی ، عاطفی و اجتماعی به کنش متقابل می پردازند .
آنها با پیشرفت در تحصیلات و افزایش میزان یادگیری علاوه بر رشد علمی به سلامت روانی نیز دست پیدا می کنند . بر عکس در صورت عدم موفقیت تحصیلی و فشارهای روانی ناشی از آن ، بهداشت روانی شان برهم خورده و بدین گونه خسارتهایی متوجه آنها و جامعه می شود .
به همین دلیل باید به مقوله افت تحصیلی توجه بیشتری نمود تا بتوان با شناخت آن ، توانایی ها و شایستگی های کودکان و نوجوانان را بارور کرد .