تحقیق درباره غلامرضا تختی

تحقیق درباره غلامرضا تختی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 10
فهرست مطالب:

غلامرضا تختی

زندگی

سال‌های نخستین

جوانی

مرگ و ابهام‌های آن

دوران ورزشی

مقام‌ها

المپیک:مسابقات جهانی:بازی‌های آسیایی:

رکوردها

گرایش‌های سیاسی و فعالیت‌های اجتماعی

تختی پس از مرگ

خودکشی هواداران

مسابقات ورزشی

منابع

غلامرضا تختی (۵ شهریور ۱۳۰۹ تهران - ۱۷ دی ۱۳۴۶ تهران) کشتی‌گیر ایرانی و در فرهنگ ورزشی ایران، نماد پهلوانی و فروتنی است. وی دومین ورزشکار ایرانی در تاریخ ورزش ایران است که موفق به کسب مدال طلا در بازی‌های المپیک شده است. تختی در لیست برترین‌های قرن فیلا در جایگاه سیزدهم قرار دارد.

مزار تختی در ابن بابویه شهر ری قرار دارد

زندگی

غلام‌رضا تختی در محله خانی‌آباد در جنوب تهران به دنیا آمد. از زندگی او جزئیات تاریخی زیادی در دست نیست. با تبدیل شدن او به یک «قهرمان ملی»، گاها داستان‌هایی درباره او نقل می‌شود که لزوماً صحت تاریخی ندارند.[۴] در ایران از تختی به عنوان «جهان پهلوان» یاد می‌شود. کتاب‌های زیادی در وصف او تألیف شده است، فیلمی سینمایی در مورد وی ساخته شده، حتی تندیسی از وی ساخته شده و در میدان تجریش در شهر تهران نصب شده است. به افتخار او هر ساله به بهترین کشتی‌گیران ایران «جایزه غلام‌رضا تختی» اهدا می‌شود. تختی در طول زندگی خود به کارهای عامل المنفعه پرداخت و خدماتی را به محرومین کرد. وی احساس هم‌فکری با نهضت ملی و خصوصاً نهضت ملی‌شدن نفت در ایران داشت.



خرید و دانلود تحقیق درباره غلامرضا تختی


تحقیق د رمورد تختی، پوریای ولی

تحقیق د رمورد تختی، پوریای ولی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه6

 

فهرست مطالب

 

  پوریای ولی

پهلوان ترک زبان معروف ایران

غلامرضا تختی

زندگی

افتخارات تختی

اولین کسی که ورزش ایران را به صورت سازمان یافته درآورد، «پوریای ولی» میباشد. پوریای ولی پهلوان، شاعر و عارف بزرگ ترک، در خوارزم ازبکستان و به روایتی در شهرهای گنجه و خوی متولد شده است. وی در حدود 750 سال پیش، ورزش باستانی ایران را به شکل امروزی درآورد. ازبکها معتقدند که کشتی «کوراش» که ورزش ملی و سنتی ازبکستان به حساب می‌آید و از جایگاه ویژة جهانی برخوردار میباشد، توسط پوریای ولی بنیان‌گذاری شده است. شایان ذکر است که «پوریای ولی»، کشتی را از یک استاد تبریزی به نام «پهلوان شیر دل» (اصلان اوره‌ک) آموخته بود.

در کتاب خطی "مرآت الشرق"  که شرح حال ۶۸۰ دانشمند شیعه قرنهای ۱۳و ۱۴ هجری قمری ذکر شده ، زندگینامه پهلوان پوریای ولی و وجود مزارش در گورستان "پیر ولی



خرید و دانلود تحقیق د رمورد تختی، پوریای ولی


تحقیق درباره زندگی تختی

تحقیق درباره زندگی تختی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:20
فهرست و توضیحات:

علاقه به زندگی خصوصی تختی 

غلامرضا تختی

در روز پنجم شهریور ماه ۱۳۰۹ در خانواده​ای متوسط و مذهبی در محله​ی خانی آباد تهران به دنیا آمد. " رجب خان" - پدر تختی - غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همه​ی آنها از غلامرضا بزرگتر بودند. " حاج قلی"، پدر بزرگ غلامرضا، فروشنده​ی خوار و بار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف می​کنند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی می​نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی آباد به حاج قلی تختی شهرت یافته بود. همین نام بعدها به خانواده​های رجب خان منتقل شد و به " نام خانوادگی" تبدیل شد.

رجب خان با پولی که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه​آهن زمینی خریده و یک یخچال طبیعی احداث کرده بود واز همین راه مخارج زندگی خانواده​ی پرجمعیت خود را تامین می​کرد.

نخستین واقعه​ای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربه​ای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تامین معاش خانواده​ی ناچارشد خانه​ی مسکونی خود را گرو بگذارد.

 

              

 

تختی سال​ها بعد در آخرین مصاحبه​ی خود با یادآوری این ماجرای تلخ می​گوید:" یک روز طلبکاران به خانه​ی ما آمدند و اثاثیه​ی خانه و ساکنینش را به کوچه ریختند، ما مجبور شدیم که دو شب را توی کوچه بخوابیم. شب سوم اثاثیه را بردیم به خانه​ی همسایه​ها و دو اتاق اجاره کردیم. چندی بعد روزگار عرصه را بیشتر بر پدرم تنگ کرد تا این که مجبور شد یخچال طبیعی​اش را نیز بفروشد. این حوادث تاثیر فراوانی در روحیه​ی پدرم گذاشت و باعث اختلال روحی او در سال​های آخر عمر شد."

در چنان شرایطی، غلامرضا تنها ۹ سال به تحصیل پرداخت. وی خود می​گوید:" مدت ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری که در همان خانی آباد قرار داشت، درس خواندم، ولی تنها خاطره​ای که از دوران تحصیل به یاد دارم، این است که هیچ وقت شاگرد اول نشدم، اما زندگی در میان مردم و برای مردم درس​هایی به من آموخت که فکر می​کنم هرگز نمی توانستم در معتبرترین دانشگاه​ها کسب کنم.

زندگی همچنین به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آن جا که در حد توانایی من است، به آنان کمک کنم، حال این کمک از چه طریقی و از چه راهی باشد، مهم نیست. هر کس به قدر تواناییش ...."

غلامرضا، ورزش را از نوجوانی آغاز کرد. ورزش ابتدا برای او نوعی تفنن و سرگرمی بود. در همان اوان، خیال قهرمان شدن، مدتی او را به وسوسه انداخت اما از همان نوجوانی که تازه به فکر باشگاه رفتن افتاده بود، اعتقاد داشت که ورزش برای تندرستی و سلامت جان و تن هر دو لازم است.

شادروان تختی در مصاحبه​ای با اشاره به فقر و مشقت زمان نوجوانی​اش می​گوید:" با آن که علاقه​ی فراوانی به ورزش داشتم، مجبور بودم که در جستجوی کاری برآیم. زندگی، نان و آب، لازم داشت. برای مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت یا هشت تومان، کار کردم. دنیا در حال جنگ (جنگ جهانی دوم)بود، زندگی به سختی می​گذشت."

آشنای حقیقی تختی با ورزش و کشتی در باشگاه " پولاد" آغاز شد. وی که پیش از این گودها و زورخانه​های فراوانی دیده بود و شیفته​ی تواضع و افتادگی پهلوانانی کشتی و ورزشی باستانی شده بود، برای نخستین بار در سال ۱۳۲۹ به باشگاه پولاد (واقع در خیابان شاهپور سابق) رفت و به دلیل علاقه و استعداد وافری که نسبت به کشتی نشان داد مورد توجه مرحوم "حسین رضی زاده"مدیر آن باشگاه قرار گرفت.

 

تختی، خود می گوید:"رضی خان آدم خوبی بود، اگر کسی را نشان می​کرد و می​دید که استعداد کشتی دارد، دست از سرش بر نمی​داشت. در گرمای تابستان لخت می​شدیم و هر روز از ساعت دو بعد از ظهر تا چندین ساعت کشتی می​گرفتیم، از دوش آب گرم و حمام خبری نبود. کشتی گیران برای وزن کم کردن، به خزینه می​رفتند تشک​های کشتی را با پنبه پر می​کردند، اما خاک و خاشاک آن، بیش از پنبه بود."

 

تختی که پس از بازگشت از خوزستان (مسجد سلیمان) روانه​ی خدمت سربازی شده بود، در سربازخانه با استفاده از فرصت​ها و توجهات فراهم شده، به​ویژه تشویق و حمایت دبیر وقت فدراسیون کشتی که در دژبان ارتش فعالیت داشت، تمرینات کشتی خود را بار دیگر آغاز کرد. تختی خود در این باره می​گوید:" وقتی در سال ۱۳۲۸ در مسابقه​ی بزرگ ورزشی (کاپ فرانسه) شرکت کردم، درهمان اولین دوره ضربه فنی شدم. اما تمرین​های جدی و سختی که در پیش گرفتم، مرا یاری کرد تا حقیقت مبارزه را درک کنم؛ اگر چه شور پیروزی در سر داشتم، اما کار و کوشش را سرآغاز پیروزی می​دانستم."

 

به این ترتیب تختی با تمرین و پشتکار مثال زدنی رفته رفته خود را از میان بازنده​ها بیرون کشید و سرانجام در سال ۱۳۳۰ در وزن ششم (۷۹ کیلوگرم) به عضویت تیم ملی درآمد.

 

وی در نخستین دوره​ی مسابقه​های کشتی آزاد قهرمانی جهان (هلسینکی، ۱۹۵۱) با وجود آن که هنوز ۲۱ سال داشت، نایب قهرمان جهان شد.

درخشش خیره​ کننده​ی تختی در رقابت​های کشتی هلسینکی که در نخستین حضور او در مسابقه​های قهرمانی جهان و در فاصله​ی کمتر از دو سال از ورودش به میادین ورزشی داخلی اتفاق افتاد، بیش از هر چیز نمایانگر ایمان و تلاش و اراده​ی کم نظیر تختی و همچنین استعداد و مهارت فوق​العاده​ی او در زمینه​ی کشتی بود.

 



خرید و دانلود تحقیق درباره زندگی تختی