لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه18
فهرست مطالب
مقدمه. 2
تفسیر چیست؟. 2
ویژگی های سوره ی حمد. 3
تفسیر: 5
1- بسم الله الرحمن الرحیم.. 5
نکته ها: 8
1- آیا بسم الله جزء سوره است؟! 8
2- الله جامع ترین نام خداوند. 8
3- رحمت عام و خاص خدا 8
اَلحَمدُلِلهِ رَبِّ العالَمین.. 9
اَلرَحمنِ اَلرَحیم.. 9
پرورش الهی راه خداشناسی.. 11
مالِکِ یومِ الدین.. 12
ایّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین.. 13
اِهدِنا الصِراطِ المُستَقیم: 15
صِراطَ الَذینَ اَنعَمتَ عَلَیهِم غَیرَ المَغضوبِ عَلَیهِم ولا الضالّینَ.. 15
تفسیر چیست؟
تفسیر در لغت به معنای برگرفتن نقاب از چهره است.
مگو تو آن که نور و کلام مبین است نقابی بر چهره دارد که از آن برگیریم؟
نه، نقابی قرآن ندارد این ما هستیم که باید نقاب از چهره جان برگیریم و پرده از دیده عقل و هوش خود کنار زنیم تا مفاهیم قرآن را دریابیم و روح آن را دریابیم. از سوی دیگر قرآن تنها یک چهره ندارد، یک چهره عمومی دارد که برای همه گشاده است، و نور مبین است و رمز هدایت خلق!
این چهره ها که در لسان احادیث «بطنون» قرآن نامیده شدند برهمه کس تجلی نمی کنند و یا صحیحش را همه چشم ها قدرت دیدن آن را ندارد و تفسیر کمک می کند که حجاب ها کنار برود و به ما شایستگی دید دهد.
سرانجام آخرین آیه ی این سوره، ترسیم واضح و روشنی است از صراط مستقیم راه کسانی است که مشمول نعمت های او شده اند، و از راه مغضوبین و گمراهان جدا است.و از یک نظر این سوره به دو بخش تقسیم می شود. بخشی از حمد و ثنای خدا سخن می گوید و بخشی از نیازهای بنده.
چنان که در «عیون اخبار الرضا» علیه السلام در حدیثی از پیامبر (ص) می خوانیم:
خداوند متعال چنین فرموده: من سوره ی حمد را میان خود و بنده ام تقسیم کردم، نیمی از آن برای من و نیمی از آن برای بنده ی من است، و بنده ی من حق دارد هر چه را می خواهد از من بخواهد:
هنگامی که بنده می گوید:«بسم الله الرحمن الرحیم» خداوند بزرگ می فرماید بنده ام به نام من آغاز کرد و بر من است که کارهای او را به آخر برسانم و در همه حال او را پر برکت کنم و هنگامی که می گوید : «الحمدلله رب العالمین» خداوند بزرگ می گوید بنده ام مرا حمد و ستایش کرد و دانست نعمت هایی که دارد از ناحیه ی من است، و بلاها را نیز من از او دور کردم، گواه باشید که من نعمت های سرای آخرت را بر نعمت های دنیای او می افزاییم و بلاهای آن جهان را نیز از او دفع می کنم، همانگونه که بلاهای دنیا را دفع کردم.
و هنگامی که می گوید «الرحمن الرحیم» خداوند می گوید: بنده ام گواهی داد که من رحمان و رحیم، گواه باشید بهره ی او را از رحمتم فراوان می کنم و سهم او را از عطایم افزون می سازم و هنگامی که می گوید «مالک یوم الدین» او می فرماید: گواه باشید همانگونه که او حاکمیت و مالکیت روز جزا را از آن من می دانست، من در روز حساب، حسابش را آسان می کنم، حسناتش را می پذیرم و از سیئاتش
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:15
فهرست مطالب
تفسیر
واژه شناسی تفسیر
تعریف تفسیر
ظاهر و بطون قرآن
هدف تفسیر
انواع تفاسیر
جامع یا موضوعی
عربی یا فارسی؟
شیعی یا سنّی؟
ترتیبی یا موضوعی؟
نقلی یا اجتهادی
تفسیر روایی یا تفسیر اثری یا تفسیر به مأثور
روشهای تفسیر
پیشینهٔ تفسیر
روش پیامبر
روش علی بن ابیطالب و دوازده امام شیعیان
روش عموم صحابه و تابعین
روش طبقات بعدی مفسّرین
منابع
تفسیر، به معنای توضیح دادن چیزی است تا قابل فهم گردد و اصطلاحاً در مورد شرحهایی که در مورد قرآن نوشته میشود گفته میشود.
واژه شناسی تفسیر
تفسیر در لغت یعنی نقاب از چهرهٔ چیزی برگرفتن [۱].
تعریف تفسیر
در این قسمت، به تعریف تفیسر از دیدگاه افذاد و گروهها میپردازیم.
علامه طباطبائی: «تفسیر عبارت است از بیان کردن معنای آیههای قرآن، روشن کردن و پرده برداری از اهداف و مفاهیم آیهها.» [۲] از این جملهٔ علّامه طباطبایی در کتاب شناخت قرآن و دانشنامهٔ رشد چنین نتیجه گیری شده: «بنابر این تفسیر به معنای برداشتن پرده ابهام و نشان دادن معنای باطنی و درونی الفاظی است که در نگاه اول به دست نمیآید. از این رو تکیه بر معنای ظاهری آیات را تفسیر نمینامند.» و نیز آمده:«تفسیر یعنی روشن ساختن مفهوم آیات قرآن مجید، و واضح کردن منظور پروردگار.»[۳] [۴]
ظاهر و بطون قرآن
قرآن دو دسته منظور دارد: یک ظاهر (یعنی منظوری که واضح است) و بسیاری بطون[۵] (یعنی منظورهایی که واضح نیست)[۶]
به گفتهٔ روایات و عالمان حدیث، بطون قرآن شدیداً گسترده و ناشناختهاند.
در قرآن: «وَ ما یعلَمُ تأویلَهُ الّی الله و الرّاسخون فی العلم» در کلام پیامبر اسلام: «لا تُحصی عَجائبُه و لا تُبلی غرائبه» یعنی شگفتیهای قرآن هرگز تمام نمیشود و نوآوریهای آن به کهنگی نمیگراید در حدیث: «قرآن هفتاد بطن دارد» ابن عبّاس: القرآن یفَسِّرُهُ الزَّمان مکارم شیرازی: قرآن تراوشی از کلام و علم و ذات نامتناهی خداست. که نمیتوان تمام جنبههای آن را آشکار کرد.[۷]گفته شد قرآن منظورهایی دارد که غیر از ظاهر آن اند. بیان این منظورها را تاویل میگویند. تاویل در لغت یعنی «بازگرداندن چیزی به مصداق آن»[۸]. مصداق یعنی معادل خارجی یا واقعی مفهومی در ذهن یا لغتی در زبان.[۹]. در اینجا بازگرداندن یعنی آشکار کردن رابطهای که وجود دارد، امّا آشکار نیست.در قرآن آمده که کسی تاویل قرآن را نمیداند بجز خدا و رسوخ کنندگان در علم.
تفسیر سورۀ الرحمن
تفسیر سورۀ الرحمن، آیه 1 تا 13
با فرمت قابل ویرایش word
تعداد صفحات: 16 صفحه
تکه های از متن به عنوان نمونه :
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الرَّحْمَنُ(1)
عَلَّمَ الْقُرْءَانَ(2)
خَلَقَ الانسنَ(3)
عَلَّمَهُ الْبَیَانَ(4)
الشمْس وَ الْقَمَرُ بحُسبَانٍ(5)
وَ النَّجْمُ وَ الشجَرُ یَسجُدَانِ(6)
وَ السمَاءَ رَفَعَهَا وَ وَضعَ الْمِیزَانَ(7)
أَلا تَطغَوْا فى الْمِیزَانِ(8)
وَ أَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسطِ وَ لا تخْسِرُوا الْمِیزَانَ(9)
وَ الاَرْض وَضعَهَا لِلاَنَامِ(10)
فِیهَا فَکِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذَات الاَکْمَامِ(11)
وَ الحَْب ذُو الْعَصفِ وَ الرَّیحَانُ(12)
فَبِأَى ءَالاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(13)
سوره مبارکه رحمن تنها سورهاى است که خود سوره با یکىاز اسماء الله آغاز مىشود،با اسم مبارک«رحمن».ما در «بسم الله الرحمن الرحیم» بعد از «الله» با اسم«رحمن»روبرو مىشویم.
«رحمن»از نظر لغوى مبالغه در رحمت است،در عنایت وجود وبخشندگى،و این اسم به غیر خداوند اطلاق نمىشود،بر خلاف بعضىاز اسمهاى دیگر مثل«رحیم»[که]به غیر خدا هم«رحیم»مىشود گفت.
در واقع«رحیم»امرى است که فى حد ذاته مىتواند مراتب و درجاتداشته باشد که شامل به اصطلاح رحمت امکانى هم بشود،یعنىرحمت از آن جهت که منسوب به یک ممکن الوجود است،و لهذا درقرآن به پیغمبر اکرم«رحیم»اطلاق شده است: «لقد جاءکم رسول منانفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم» .کلمههاى«رؤوف»و«رحیم»هم از اسماء الله است ولى از اسمائى است کهاختصاص به خداوند ندارد،یعنى در عین اینکه شانى از شؤون الهى رابیان مىکند به غیر خدا هم اطلاق مىشود،یعنى رحمت به آن معنى کهدر«رحیم»هست و رافت به آن معنى که در«رؤوف»هست به اصطلاحدرجه امکانی هم دارد که مىشود آن را به یک ممکن نسبت داد.ولى«رحمن»به آن معناى«مبالغهاى»که دارد،یعنى آن نهایت درجه رحمتو رحمتشاملهاى که تمام هستى را در بر گرفته است،مثلا خود پیغمبرهم به تمام وجود خودش مشمول رحمن است، و هر موجود و مخلوق دیگرى. این [اسم] به غیر خدا اطلاق نشده است.
اکثریت قریب به اتفاق آیات این سوره مبارکه تذکر و یاد آورىنعمتها و آلاء پروردگار است،و لهذا از یک طرف با لفظ «الرحمن» شروعمىشود[که]رحمت است........
و.........
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:16
فهرست مطالب
محتواى سوره :
فضیلت تلاوت سوره :.
همه مصائب به فرمان اوست
تفسیر
این سوره در ((مدینه )) نازل شده و 18 آیه است .
محتواى سوره :
لـحـن آیـات اخـیـر این سوره , با سوره هاى مدنى هماهنگ است , ولى صدر آن ,با سوره هاى مکى موافقتر است , اما به هرحال ما مجموع آن را طبق مشهور مدنى ,تلقى مى کنیم .
از نظر محتوا, این سوره را مى توان به چند بخش تقسیم کرد:.
1ـ آغاز سوره که از توحید و صفات و افعال خدا بحث مى کند.
2ـ به دنبال آن , با استفاده از علم خداوند, به مردم هشدار مى دهد که مراقب اعمال پنهان و آشکار خود باشند و سرنوشت اقوام پیشین را فراموش نکنند.
3ـ در بـخش دیگرى از سوره , سخن از معاد است و این که روزقیامت روز((تغابن )) و مغبون شدن گروهى و برنده شدن گروه دیگرى است (نام این سوره نیز ازهمین گرفته شده).
4ـ در بـخـشـى دیـگـر دسـتور به اطاعت خدا و پیامبر(ص ) داده و پایه هاى اصل نبوت را تحکیم مى بخشد.
5ـ آخرین بخش سوره , مردم را به انفاق در راه خدا تشویق مى کند و از این که فریفته اموال و اولاد و هـمـسران شوند برحذر مى دارد, و سوره را با نام و صفات خداپایان مى دهد همان گونه که آغاز کرده بود.
فضیلت تلاوت سوره :.
در حدیثى از امام صادق (ع ) مى خوانیم : ((کسى که سوره تغابن را در نمازفریضه اش بخواند شفیع او روزقیامت خواهد شد, و شاهد عادلى است در نزدکسى که شفاعت او را اجازه مى دهد, سپس از او جدا نمى شود تا داخل بهشت گردد)).
بـدیهى است این تلاوت باید توام با اندیشه باشد اندیشه اى که محتواى آن رادر عمل منعکس کند, تا این همه آثار و برکات بر آن مترتب گردد.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.
(آیـه )ـ ایـن سـوره نـیـز بـا تسبیح خداوند آغاز مى شود, خداوندى که مالک و حاکم بر کل جهان هستى , و قادر بر همه چیز است .
مـى فـرماید: ((آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است براى خدا تسبیح مى گویند)) (یسبح للّه مـا فى السموات ومـا فى الا رض ).
سپس مى افزاید: ((مالکیت و حکومت از آن اوست )) (له الملک ).
((و (به همین دلیل ) تمام حمد و ستایش نیز به ذات پاک او برمى گردد)) (وله الحمد).
((و او بر همه چیز تواناست )) (وهو على کل شى قدیر).
(آیه )ـ سپس به امر خلقت و آفرینش که لازمه قدرت است اشاره کرده ,مى فرماید: ((او کسى است که شما را آفرید)) (هو الذى خلقکم ).
و به شما نعمت آزادى و اختیار داد, لذا ((گروهى از شما کافرید و گروهى مؤمن )) (فمنکم کـافر ومنکم مؤمن ).
و بـه این ترتیب بازار امتحان و آزمایش الهى داغ شد و در این میان ((خداوندنسبت به آنچه انجام مى دهید بیناست )) (واللّه بمـا تعملون بصیر).
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:8
فهرست مطالب
آیات 1 - 11، سوره ضحى
سوره ضحى ، مکى یا مدنى است و یازده آیه دارد
ترجمه آیات
ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 522
بیان آیات
بعضى گفته اند: چند روزى به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) وحى نشد، به طورى که مردم گفتند خدا با او وداع کرده ، در پاسخشان این سوره نازل شد و خداى تعالى به این وسیله آن حضرت را شاد کرد، و در سوره مورد بحث ، هم احتمال مکى بودن هست و هم مدنى بودن .
وَ الضحَى وَ الَّیْلِ إِذَا سجَى
این دو آیه سوگند به ضحى و به لیل است ، و کلمه ((ضحى )) به طورى که در مفردات آمده به معناى گسترده شدن نور خورشید است . ولى بعدها آن زمانى را که نور خورشید گسترده مى شود نیز ضحى نامیدند، و مصدر ((سجو)) که فعل سجى مشتق از آن است ، وقتى در کلمه لیل استعمال مى شود، معناى سکونت و آرامش شب را مى دهد، پس ((سجواللیل )) آن هنگامى است که ظلمت شب همه جا را فرا گیرد.
مَا وَدَّعَک رَبُّک وَ مَا قَلى
((تودیع )) که مصدر فعل ((ودع )) است به معناى ترک است ، و کلمه ((قلى )) - به کسره قاف - به معناى بغض و یا شدت بغض است ، و این آیه جواب دو سوگند اول سوره است ، و مناسبت نور روز با مساءله وحى ، و تاریکى شب با انقطاع وحى بر کسى پوشیده نیست .
وَ لَلاَخِرَةُ خَیرٌ لَّک مِنَ الاُولى
این آیه در معناى ترقى دادن مطلب نسبت به مفاد آیه قبل است ، و مفاد آیه قبلى موقف کرامت و عنایت الهى را براى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) اثبات مى کرد، در این آیه مى فرماید تازه زندگى دنیاى تو با آن کرامت و بزرگى که دارى ، و با آن عنایتى که خداى تعالى به تو دارد در برابر زندگى آخرتت چیزى نیست ، و زندگى آخرت تو از دنیایت بهتر است .
وَ لَسوْف یُعْطِیک رَبُّک فَترْضى
این آیه شریفه آیه قبل را تثبیت مى کند و مى فرماید: در زندگى آخرت خداى تعالى آنقدر به تو عطا مى کند تا راضى شوى ، هم عطاى خدا را مطلق آورده ، و هم رضایت رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) را.
ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 523
ولى بعضى از مفسرین گفته اند: این آیه ناظر است به هر دو زندگى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم )، هم به زندگى دنیائى اش ، و هم به زندگى آخرتیش .
مقصود از اینکه خطاب به پیامبر (صلى الله علیه و آله ) فرمود خدا تو را ((یتیم )) و((ضالّ)) یافت . چند وجه در این باره
أَ لَمْ یجِدْک یَتِیماً فَئَاوَى
این آیه و دو آیه بعدش به بعضى از نعمت هاى بزرگى اشاره مى کند که خداى تعالى به آن جناب انعام کرده بود، آرى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) هنوز در شکم مادر بود که پدرش از دنیا رفت ، و دو سال بود که مادرش درگذشت ، و هشت ساله بود که کفیل و سرپرستش و جدش عبد المطلب از دنیا رفت ، که از آن به بعد در تحت تکفل عمویش ابو طالب قرار گرفت .
بعضى گفته اند: مراد از یتیم در این آیه پدر مرده نیست ، بلکه منظور بى نظیر بودن است همچنان که در بى نظیر را هم در یتیم مى گویند، و معناى این آیه این است که : مگر نبود که خدا تو را فردى بى نظیر از بین مردم دانست ، و در نتیجه مردم را دور تو جمع کرد؟