پیشگفتار
به همراه گسترش وسایل ارتباط جمعی و گسترش سوادآموزی، نیروی تازهای پای به صحنه گذاشته است که بدان افکار عمومی می گویند. این نیروی تازه که تجلی اراده و خواست مردم است، در تمام جهان به ویژه در کشورهای دارای نظامهای پارلمانی و مردمی نقش مهمی در شکل دادن به حوادث و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دارد و کمترل دولتی است که بتواند از رای سرپیچی کند و یا آن را به حساب نیاورد، این واقعیتی است که همراه با تحولات عظیمی که در جوامع بشری از جهت ارتباطی و تکنولوژیک، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در قرن بیستم رخ داده است.
افکار عمومی می تواند بر رفتار فردی، گروهی وسیاست دولت تاثیر بگذارد. بنابراین نقش افکار عمومی در عرصه های مختلف (علمی) پذیرفته شده است.
دانشمندان علوم سیاسی و تاریخ نویسان بیشتر به آن بخش از افکار عمومی علاقمند بوده اند که در زندگی سیاسی نقشی را ایفا کرده و یا می کند، براین مبنا آنها اساسا به افکار عمومی به عنوان تجلی افکار از جانب عموم مردم نگریسته اند که به دولت می رسد و دولت شرط عقل را در توجه به آنها می بیند.
ژان ژاک روسو، براین باور بود که همه قوانین در نهایت به افکار عمومی مبنی بوده است. و بیان آزادانه آن را سد اصلی در برابر حکومت استبدادی می دانست:
«جرمی بنتام» تاکید می کرد که قانونگذاران نمی توانند وجود افکار عمومی را نادیده بگیرند. از این جهت شناخت افکار عمومی و ارزیابی آن و راههای نفوذ و تاثیر گذاری بر آن یکی از نیازهای اساسی تمام دولتها و سازمانهایی است که با مردم و افکار عمومی سروکار دارند، دولتها به شناخت افکار عمومی نیازمندند تا بتوانند میزان حمایت مردم را از برنامه و سیاستهای خود ارزیابی کنند و تا حد ممکن مشارکت آنها را در کارها جلب کنند.
سازمانها و ارگانهائی که با افکار عمومی سروکار دارند (مانند، رادیو، تلویزیون، و مطبوعات) به این شناخت نیازمندند، زیرا بدون این شناخت نمی توانند با مردم ارتباط برقرار کنند و تاثیر لازم را بر افکار عمومی بگذارند و برد آن نفوذ کنند، می گویند ارزش یک جامعه به کیفیت افکار عمومی آن جامعه بستگی دارد، یا به عبارت دیگر هر جامعه شایسته همان افکار عمومی است که داراست. ارزش افکار عمومی در یک جامعه ارزش تمامی آن جامعه است. لذا هر تاثیری نفوذی بر این افکار بایستی مدنظر داشتن ارزشهای حاکم انجام شود، گسترش افکار عمومی در جامعه های قدیمی بسیار کند بوده است. و به همین نسبت از حدت و شدت و بالنتیجه تاثیرگذاری بی بهره مانده است. در جامعه های جدید با ورود وسایل ارتباط جمعی به عرصه زندگی و اشاعه سریع اخبار و انعکاس بلامانع و منازع رخدادهای اجتماعی، افکار عمومی نیز به ویژه از طریق مطبوعات و ادبیات و رادیو و تلویزیون گسترش می یابد.
از آنجا که مطبوعات افقها را وسیع می سازند، دیدگاهها و جهان نگریها را وسعت میبخشند، استعدادها را شکوفا می نمایند مردم را سرگرم می کنند، و فزون خواهی را در میان مردم رواج می دهند، بنابراین همکاری و مشارکت را در پیش مردم ایجاد می کنند، لذا از طریق این مشارکت می توان به اهمیت و نقش مطبوعات در شکل دهی و نفوذ بر افکار و عقاید مردم پی برد. مطبوعات را در مقایسه با سایر وسایل ارتباط جمعی باید بهترین و نافذترین وسیله تاثیر بر افکار عمومی و اقناع خواسته های گروههای مختلف اجتماعی دانست. مطبوعات می توانند افکار عمومی را در قالبهای دلخواه خود درآورد.و به آن شکل دهد. دولت را واژگون سازد. (ماجرای واترکیت که توسط روزنامه واشنگتن پست، افشا شد و به برکناری ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا منجر شد). و برروی کارآورد و بالاخره سازنده هر جامعه نو باشد.
این وسیله به قدرتمندترین وسیله ایجاد تفکر عمومی در قرون اخیر نیز هست. و چنانچه بتواند به رسالت حقیقی خود در تنویر افکار عمومی و آگاه ساختن آنها و قرار دادن اطلاعات صحیح به آنها عمل کند. می تواند بهترین نقش را در ساختن افکار عمومی سالم در جامعه ایفا کند، وقتی که وضع نامطلوب و یا یک کار غیرقانونی و خلاف از طریق مطبوات بر ملاء و افشا میشود، افکار عمومی علیه آن تهییج می گردد. و خواهان رسیدگی و پیگیری آن مورد و وضع خاصی می شود. و چونکه مطبوعات بازار انعکاس افکار سیاسی هستند، از طریق آنها عملکردها و خط مشی ها و هدفهای دولتها در معرض قضاوت و ارزیابی مردم قرار می گیرد و مفسران، موافقان، مخالفان و همچنین توده مردم، هر یک به رغم و سهم خود به اظهار نظر می پردازند، و از جمع بندی و یا تضارب افکار یک نظر کلی و واحد حاصل می شود. و حتی گاهی می بینم که مطالعه را روزنامه نگاران از واقعی نقل می کنند. و یا به ریشه یابی مساله ای می پردازند، در اماکن عمومی و یا تریبونهای مختلف و باشگاهها و کلاسهای درس نیز مردم به بحث درباره آن موضوع می پردازند و همه اینها تاثیر و نقشی است که مطبوعات در جهت دهی به افکار عمومی دارند.
مقدمه
امروزه پژوهشها و بررسی های ارتباطات جمعی بیشتر بر مبنای پیام های ارتباطی صورت می گیرند و مطالعات و تحقیقات در مورد وسایل ارتباطی صرفنظر از محتوای پیامها به سبب فرضی نمودار شدن نظریات مربوط به آنها هنوز مراحل مقدماتی را میگذرانند، و به همین دلیل مطالعات در تحقیقاتی که در زمینه مندرجات مطبوعات و محتوای برنامه های رادیویی و تلویزیونی و فیلمهای سینمایی صورت می گیرد از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار می باشند و در این میان پژوهشها و بررسی هائی که درباره محتوای مطبوعات انجام می شوند از اهمیت خاصی برخوردار میباشد.
ریشه تجزیه و تحلیل محتوا نیاز طبیعی انسان برای ادراک اطلاعات مربوط به محیط زندگی اجتماعی او بوده است و به همین دلیل قرنها پیش از آنکه تحت تاثیر نیازهای جدید علمی روشهای دقیق برای آن مشخص گردد به روش گوناگون مورد استفاده قرار می گرفته است.
بدون تردید از سالها قبل بر اثر فعالیتهای ادراکی و شعور انسانی تجزیه و تحلیل محتوا قلمرو خود را درزمینه مکالمات و مکاتبات پیدا کرده بود اما آنچه در تجزیه و تحلیل محتوا به عنوان یک اصل مدنظر قرار می گیرد این است که تجزیه و تحلیل منطقی – لغوی هر محصول لفظی باید افشاگر عقاید و یا رفتارها و گرفتارهای ذهنی گوینده آن باشد، بنابراین تجزیه و تحلیل محتوا از آغاز در قالب «منطق» ارتباط بین انسانها قرار میگیرد.
تحقیقی که پیش روی شماست، با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام در سال 1377 می باشد.
روزنامه ها گاه چنان دارای قدرت اثرگذاری و ارتباطی می شوند که حکومتها بدان به مثابه ناظری هوشیار بر عملکردهای خود و نیز مردم آنها را به پلی پیوند دهنده بین آنها و حکومت قلمداد می کنند. انتصاب و مخابره رویدادها باید براساس مبنایی صورت گیرد و توجه به ارزشهای خبری نباید مورد غفلت قرار گیرد. زیرا بر اهمیت و حساسیت کار انتخاب کنندگان اخبار در تحریریه می افزاید.
بررسی و تجزیه و تحلیل میزان و ساختار پیامها و توجه به پروسه مبادله اطلاعات و اخبار امروزه، در جهان به عنوان یک شاخص پراهمیت برای وسایل ارتباط جمعی به شمار می رود، چرا که سعی و تلاش در راه تهیه و تدوین، پردازش و انتقال پیام و بخصوص میزان و ساختار آن نیازمند شناخت عملکردهای روزنامه ها و یافته و نتایج بررسی های تحلیلی و آماری است.
پژوهش در مطبوعات و توجه به روشهای علمی و شیوه های نوین تحقیقاتی همچون تحلیل محتوا و بررسی آماری، تصویری از واقعیتها را نمایان می سازد: که این امر نیز در تحلیل محتوای مطالب سیاسی در روزنامه سلام و کیهان قابل ملاحظه است.
در این تحقیق (پژوهش) سعی شده در فصل اول به بیان اهداف و اهمیت تحقیق، سوالات و فرضیه ها و به طور کلی به شرح طرح تحقیق می پردازیم:
فصل دوم، چارچوب نظری تحقیق را شامل می شود، در ابتدا به بررسی سیر تحولی مطبوعات از زمان پیدایش روزنامه در ایران و بررسی جایگاه و نقش مطبوعات در دنیای امروزی میپردازد، سپس به تشریح فرایند خبر، گزارشگری خبر، برجسته سازی، میپردازد. افکار عمومی و نقش مطبوعات در این زمینه، بخش دیگری از این فصل را در بر می گیرد، در فصل سوم به تعریف روش تحلیل محتوا و بیان روش تحقیق و کاربرد آن و در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل جداول و آزمونهای آماری می پردازیم.
فصل پنجم، نیز شامل خلاصه تحقیق و نتیجه گیری می باشد.
پیشینه پژوهش
در تحقیقات انجام گرفته، تحقیق خانم فاطمه امیری، به تحلیل محتوای روزنامههای جامعه، خرداد و صبح امروز با تاکید بر جانشین روزنامهها در ارتباط با احزاب سیاسی مورد بررسی قرار گفت که سه روزنامه مورد بررسی (7/72 درصد) از مطالب سیاسی را به مقوله خبر اختصاص داده است، بیشترین فراوانی در ارزش خبری به مقوله شهرت با (5/39 درصد) اختصاص دارد.
مهمترین موضوع و رویداد مطرح شده در روزنامه ها در طول دوره مورد بررسی، قتلهای زنجیرهای بوده است و مدیر کل احزاب و اعضای آن بیشترین فراوانی را در عامل خبری داشتهاند (5/45 درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی داشته و (6/33 درصد) از مطالب فاقد نام منبع در مطلب خبری بوده اند.
در زمینه دیدگاه مطالب سیاسی در سه روزنامه جامعه، خرداد و صبح امروز 597 ( 5/45 درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی دارند. اخبار و مطالب انتقادی با 327 ( 8/24 درصد) در رتبه دوم اهمیت و مطالب مخالف با 209 (8/15 درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند. خبرنگار مطبوعات با 512 (8/38 درصد) در رتبه دوم و خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با 180 (6/13درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند.
در زمینه استفاده از عکس از مجموع 1320 مطلب سیاسی 1196 ( 6/88 درصد) فاقد عکس بوده اند. در صورتی که عکس مکمل خبر است و خواننده را هر چه بیشتر به خواندن مطالب ترغیب می کند. می تواند خود گویای خبر باشد.
در عامل خبر گروههای فشار بیشترین فراوانی به موضوع مخالفت با دولت ایجاد موانع برای دولت با 51 ( 2/34 درصد)، قتل های زنجیره ای با 40 ( 8/26 درصد) تعطیلی و توقیف مطبوعات اطلاح قانون مطبوعات و دادگاه مطبوعات با 19 ( 8/12 درصد) اختصاص دارد.
تحقیق دیگری که توسط دکتر مسعود حاجیزاده میمندی صورت گرفته است10 روزنامه در سال 1377 مورد بررسی قرار گرفت. روزنامه ها عبارتند از : ایران، اطلاعات، جمهوری اسلامی، جهان اسلام، رسالت، زن، سلام، کار و کارگر، کیهان و همشهری براساس این بررسی روزنامه همشهری مقام معظم رهبری را بیش از سایر روزنامهها به عنوان شخصیت خبری تیترهای اول، دوم و سوم خود انتخاب کرده است و روزنامه زن از این نظر در مرتبه آخر قرار داشته است. موقعیت خبری شخصیتهای اجرایی کشور در روزنامه های مختلف به ترتیب زیر بوده است ایران، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه کمترین مقدار. اطلاعات ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار. جمهوری اسلامی، ریاست جمهوری بیشترین و شهردار تهران وزیر ارشاد کمترین مقدار. جهان اسلام، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه و شهردار تهران کمترین مقدار ، رسالت ، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و وزیر ارشاد کمترین مقدار، زن، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار ، سلام ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، کار و کارگر، ریاست جمهوری بیشترین ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، کیهان، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین، و همشهری، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، از نظر موضوع تیترهای اول روزنامهها به جمهوری اسلامی بیش از هم و زن کمتر از همه سیاسی بوده است. کار و کارگر بیش از همه و رسالت کمتر از همه اجتماعی و زن بیش از همه و جمهوری اسلامی کمتر از همه سر مقاله داشته است. در موضوع سرمقالهها، جمهوری اسلامی بیش از همه، همشهری کمتر از همه سیاسی، کار و کارگر بیش از همه و زن کمتر از همه اقتصادی، همشهری بیش از همه و سلام کمتر از همه فرهنگی جهان اسلام بیش از همه و جمهوری اسلامی کمتر از همه اجتماعی و کیهان بیش از همه و جهان اسلام کمتر از همه حقوقی بوده است. تعداد و عکسهای خبری روزنامه اطلاعات بیش از همه جهان اسلام کمتر از همه بوده است. از نظر حجم اختصاص یافته به آگهی روزنامه اطلاعات در صدر و روزنامه زن در مرتبه آخر قرار داشته است، روزنامه سلام بیش از همه روزنامه و اطلاعات کمتر از همه خبر و مطالب درباره مطبوعات داشته است، از نظر حجم اختصاص یافته به اخبار داخلی روزنامه کار و کارگر در ردیف اول و روزنامه ایران در ردیف آخر قرار داشته است.
از نظر سبک مطلب در میان همه روزنامه ها و سلام بیشترین مقاله، ایران بیشترین گزارش، زن بیشترین مصاحبه را داشته است. رتبه بندی روزنامه ها بر حسب موضوع بندی مطالب، جهان اسلام بیشترین و همشهری کمترین مطالب سیاسی، کار و کارگر بیشترین و زن کمترین مطالب اقتصادی، رسالت بیشترین و کیهان کمترین مطالب فرهنگی،زن بیشترین و رسالت کمترین مطالب اجتماعی را داشته است.
طرح موضوع
دنیای امروزی به ارتباطات مستمر یا کنش متقابل میان مردمی که بسیار جدا از یکدیگرند وابسته است. در قرن بیستم حمل و نقل سریع و ارتباط الکترونیکی انتشار جهانی اطلاعات را بسیار شدت بخشیدهاند، باورها و نگرش و اطلاعات انسانها در دنیای امروز برگرفته از رسانه هاست. در بین رسانه ها مطبوعات در جامعه از نقش حساس تری برخوردارند، و به عنوان تعدیل کننده زندگی اجتماعی نقش ضروری و انکار ناپذیری دارد و بیش از عوامل دیگر قادر است در تهذیب تمایلات و استحکام پیوندهای افراد یا جامعه خود یا جوامع بین المللی موثر واقع شود. به خصوص در کشور ما که کار مطبوعاتی یک کار سیاسی است. و اشخاص که در عرصه های سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی فعالیت می کنند به نوعی در کانون روابط و رفتارهای سیاسی دست و پنجه نرم میکنند، حتی آن عده از افراد مطبوعاتی که صرفا درقلمروهای فرهنگی، هنری، و حتی علمی قلم میزنند و ممکن است تصور کنند کارشان غیرسیاسی است، بعضا به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به عنوان یک مطبوعات از خود عمل سیاسی بروز می دهند یا تحت تاثیر عمل سیاسی قرار میگیرند.
کار مطبوعاتی از جنس فکر و اگاهی است و به همین دلیل ارزشگذاری و ارزیابی آن با پیچیدگیهای فراوانی آمیخته است. این ارزیابی و سنجش در جامعه از سوی افکار عمومی، مراجع قضائی و قانونی و منابع قدرت سیاسی صورت میگیرد.
در این تحقیق سعی شده با استفاده از روش تحلیل محتوا برای ارزیابی و سنجش عملکرد دو روزنامه سلام و کیهان در سال 1377، و جهت گیری آنها در ارتباط با مسائل مختلف از جمله، انتخاب رئیس جمهور جدید، و شیوه اعمال و خط مشی او، و ایجاد ارتباط با بیگانگان، و پرونده قتلهای زنجیره ای و ایجاد رعب و وحشت، و پرونده ها مربوط به عملکرد مطبوعات، چه موضعی داشته و هر یک در شکل دهی به افکار عمومی به چه نحوی عمل کرده اند، مورد بررسی قرار گیرند.
چارچوب نظری: تالکوت پارسونز
برطبق نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسونز، هر سازمان اجتماعی دارای 4 خرده نظام می باشد که یکی از آنها خرده نظام فرهنگی است کار کرد این خرده نظام، انسجام و هماهنگی سیستم جامعه است. طبق این خرده نظام که مهم ترین آن نیز میباشد این نظام ترکیب یافته است از ایده ها، و اندیشه ها، آرزوها، اعتقادات، باورهای جمعی و اداب و رسوم زندگی اجتماعی که فرد از جامعه حال و گذشتهاش فراگرفته است.
از سوی دیگر انسان هم می تواند تا اندازه ای بر این نظام تاثیر بگذارد و این بستگی به انتخابی دارد که او می کند منتها چون انسان از میان داده های موجود گزینش می کند، تاثیر او بر محیط بسیار محدود می شود یعنی چیز عمده ای به نظام اضافه نمی کند. بنابراین برای یافتن عوامل موثر دیگری باید بدنبال نظامهای دیگری بود که بر روابط اجتماعی و مسائل اجتماعی تاثیر می گذارند.
مهم ترین کارکردی که وجه مشخصه خرده نظام فرهنگی است پایداری یا بقاء می باشد. Latency، هر جامعه ای که پایداری نداشته باشد خیلی زود از بین میرود و هر جامعهای که بتواند این کارکرد عمده را ایجاد کند قطعا بیشتر دوام می آورد، بنابراین بقای جامعه به خرده نظام فرهنگی مربوط می شود کارکرد عمده این نظام این است که کارهایی انجام دهد و وسایلی تعبیه کند تا بتواند جامعه را پابرجا نگهدارد. چون مسئله اساسی حفظ و ثبات نظام اجتماعی، بخصوص دفاع از نظام حاکم است. پایداری توسط دوسازه واره در «جامعه پذیری و کنترل اجتماعی social control» به کارکرد اصلی خود جامعه عمل می پوشاند.
جامعه پذیری فرایندی است که از طریق آن باورها و ارزشهای فرهنگی و یا به قول دورکیم، وجدان جمعی، در فرد از طریق فرایند ساختی تقسیم کار درونی شده و سبب می شود تا فرد همسان و همنوا با نظام اجتماعی کنش نموده و راههای متناسب را برگزیند ولی از آنجائیکه پارسونز نیز، مثل دیگر انسجام گرایان معتقد به شرارت طبع بشر است. معتقد است که در صورت عمل نکردن جامعه پذیری، لازم و ضروری است که از حربه زور و اجبار بهره گرفت و بدین ترتیب، کنترل اجتماعی در اشکال تعلیم و تربیت، تبلیغ، تلقین و سرانجام زور می تواند عمل نماید تا به هر طریقی افراد را موافق و همسو با کل نظام سازد.
چگونگی عمل کارکرهای عمده خرده سیستمها:
کارکرد عمده اولین خرده نظام های فرهنگی ایجاد پایداری در جامعه است، این کارکرد موجب بقای سیستم می شود یعنی وظیفه بخش اطلاعات، اندیشه ها، و آرمانهای جامعه در این است که نظریاتی را باعث حفظ و تداوم حیات نظام می شود ارائه دهد و در عین حال به نوعی آنها را به خرده نظامهای دیگر جامعه منتقل کند، این امر طبق قانون هابس، در مکتب کارکرد گرایی سندیت دارد، بدین ترتیب که هرگاه نظام در عین به کارگیری قوانین آموزشی و پرورشی چه در سطح رسمی و چه غیررسمی نتایجی خلاف انتظار بدست آورد، در این صورت سعی می کند با حکم زور و اجبار آن نتایج را بدست آورد. مثل اعمال زور توسط نیروهای نظامی و انتظامی برای کنترل اجتماعی مردم. البته اگر خرده نظام فرهنگی به این طریق ممکن هم بتواند کارکرد و وظیفه اصلی خویش را انجام دهد. هنوز نمیتوان ادعا کرد که جامعه پایدار است مگر اینکه خرده نظامهای دیگر هم بتواند کارکرد خویش را به نحو مطلوب انجام دهند.
پارسونز فرهنگ را نیروی عمده ای می انگاشت که عناصر گوناگون جهان اجتماعی و یا به تعبیر خودش، نظام اجتماعی را به هم پیوند می دهد و فرهنگ میانجی کنش متقابل میان کنشگران است و شخصیت و نظام اجتماعی را با هم ترکیب میکند.
فرهنگ این خاصیت ویژه را دارد که کم و بیش می تواند بخشی از نظامهای دیگر گردد، بدین سان که فرهنگ در نظام اجتماعی به صورت هنجارها و ارزشها تجسم می یابد و در نظام شخصیتی ملکه ذهن کنشگران می شود اما نظام فرهنگی تنها بخشی از نظامهای دیگر نیست بلکه به صورت ذخیره دانش، نمادها، و افکار، وجود جداگانهای نیز برای خود دارد، این جنبههای نظام فرهنگی در دسترس «نظامهای اجتماعی» و شخصیتی هستند. ولی به بخشی از آنها تبدیل نمیشوند برای پارسونز، نظام فرهنگی حتی بیشتر از ساختارهای نظام اجتماعی اهمیت دارد. در واقع همچنانکه پیش از این دیده ایم نظام فرهنگی بر تارک نظام کنش پارسونز جای دارد. و او خودش را یک «جبرگرای فرهنگی» نامیده بود.
از نظر پارسونز مفهوم نظام فرهنگی با مفهوم بقای الگو همراه است. منظوراز نظام فرهنگی بخش منتظمی از محیط نظام اجتماعی است که در اساس متشکل از اصول مشروعی است که کنشهای هنجاری بر مبنای آن انجام می گیرد. لازم است دو نکته را در اینجا متذکر شویم. اول اینکه «ما به شیوهای معین عمل می کنیم» دوم اینکه «ما بدلیل خاصی به این شیوه عمل می کنیم» در نهایت تنها توجهات برای کنش در یک جامعه، ارزش ها و اصول معمول در جامعه اند که مردم اعتقاد زیادی به آنها دارند. این توجیهات به نحو سازمان یافته ای در باورهای مذهبی، توصیف ماهیت جهان در هنر به عنوان تجلی هیجانات عاطفی و تجسم فردیت و امثال آن. صراحت می یابند. این جنبههای فرهنگ در هر حال بیانگر معنایی است که با زندگی اجتماعی پیوند دارد. نظام فرهنگی عمدتاً فراهم کننده پاسخ های انتزاعی است به این سوال که چرا زندگی بدین گونه است؟ الگوهای فرهنگی برای مدتی نسبتا طولانی دوام میآورند و موجب همبستگی فعالیتهای متباین میشوند. از این روی، آنها را می توان حفظ کنده الگو دانست.
بقای الگو ملازم با نهادهایی است که بطور خاص به حراست و تنظیم آن چیزی که می توان آن را در «حقیقت اساسی» نامید ارتباط دارد. نهادهای مذهبی یک مورد از آن است نهادهای مذهبی براساس اصل عالی اخلاقی یا واقعیت غایی فتوای قانونی صادر کرده و آنها را در قالب بیانات اخلاقی تفسیر می کنند. این امر ممکن است به شیوه های غیرمستقیم انجام گیرد لیکن در نهایت، رفتار با ارجاع به یک ارزش فرهنگی است که مشروعیت می یابد.
پارسونز می خواهد بگوید که نهادهای بقای الگو «درستی» همیشگی بعضی از فعالیتهای شخص را برای ما تعیین میکند. این حقانیت و درستی، اساس اخلاقی جامعه پذیری و تعلیم و تربیت را بنیاد نهاده است و زمینه ارزیابی و کنترل رویه های اجتماعی است. ارزش حیات، قانون طلایی یا اهمیت مسئولیت اجتماعی نیست که نهایتاً میتواند پشتیبان زمینههای عقلانیت، یا کارایی باشد مفاهیم ارزشهای فرهنگی صورت نمادی پیدا کرده است.
پارسونز به همان سان که در مورد نظامهای دیگرش نیز عمل کرده نظام فرهنگی را برحسب رابطة آن با نظامهای دیگر کنش، تعریف نمود. بدینسان که فرهنگ را نظام الگودار و سامانمندی از نمادها میداند که هدفهای جهتگیری کنشگران، جنبههای ملکه ذهن شدة نظام شخصیتی و الگوهای نهادمند نظام اجتماعی را در بر می گیرد.
فرهنگ از آنجا که بسیار نمادین (ذهن) فرهنگ ویژگی دیگری به آن میبخشد که همان توانایی نظارت بر نظامهای دیگر کنش پارسونز است.
پارسونز به این نتیجه میرسد که معیارهای اخلاقی، همان «شگردهای یکپارچه کننده و حاکم بر نظام کنش می باشند این نتیجه گیری این فکر تعیین کننده را در نظریه پارسونز، بازتاب میکند که نظام فرهنگی یک نظام مسلط است.
از نظر من جامعه متشکل از انواع خرده نظام میباشد که همه به اتفاق هم و بصورت پیوسته برطبق ارزشهای مشترک. جامعه را پیش می برند و نظام و قدرت سیاسی نباید قدرت نهادهای دیگر از جمله نظام فرهنگی یا نظام آموزشی و اقتصادی را مورد تعرض قرار دهد.
نظام فرهنگی که خود متشکل از خرده نظامهای متعددی می باشد یکی از نهادهای تأثیرگذار بر جامعه می باشد. که فعالیت این نظام باید همراه با آزادی اندیشه و عمل باشد. دولت باید کنترل از راه دور و محدودی بر فعالیت آنها داشته باشد، اگر نظارت و کنترل دولت بر نهادها به صورت عینی و ملموس باشد. فعالیتهای فرهنگی افراد جامعه توسط دولت مورد تعرض قرار گرفته و اعتراض آنها را برمیانگیزد. بعنوان مثال اگر جامعهای در رسانههای جمعی با سانسور و سرکوب خبری و اطلاعاتی از جانب دولت بر بخش مختلف و رسانههای مختلف از جملة رادیو تلویزیون مجلات و روزنامه های، و غیره را حس کنند دولت با اعتراض و خشونت مواجه می شود. بنابراین وجود جو مناسب و مطلوب و تا حدودی آزاد برای فعالیتهای فرهنگی اقشار جامعه لازم است. در جامعه دموکراتیک و مردم سالار ایران نظام فرهنگی با محدودیت همراه است به خصوص رسانههای گروهی و از جمله مطبوعات که در اواخر دهه هفتاد و با سرکارآمدن دولت آقای خاتمی مطبوعات با فشار فراوان از جانب نظامهای مخالف دولت مواجه شدند و اشاعة افکار و اندیشههای جدید و از انحصار خارج شدن و لزوم تغییر خط مشی، صاحبان روزنامه ها را متحمل هزینههای گزافی کرد که دو روزنامة کیهان و سلام از جملة آنان بودند.
فرضیات تحقیق
1-به نظر میرسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان در جهت هماهنگی و تایید نظام سیاسی میباشد.
2-به نظر میرسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام در جهت هماهنگی و تایید نظام سیاسی میباشد.
3- به نظر میرسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان بیشتر در جهت انتقاد از نظام سیاسی باشد.
4-به نظرمیرسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام بیشتر در جهت انتقاد از نظام سیاسی باشد.
5-به نظر می رسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان حول موضوعات داخلی می باشد.
6-به نظر می رسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام حول موضوعات داخلی می باشد.
پرسشها:
1-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان در چه جهتی می باشد؟
2-ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام در چه جهتی می باشد؟
3-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان دارای چه نگرشی می باشند؟
4-ساختارمطالب سیاسی روزنامه سلام دارای چه نگرشی می باشد؟
5-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان حول چه موضوعاتی است؟
6-ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام حول چه موضوعاتی است؟
اهداف تحقیق:
مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی در کنار سه رکن دیگر یعنی قوه مجریه، قوه قضائیه، و قوه مقننه، و نیز سایر نهادها و ارگانها فعالیت می کنند و حتی باید به صراحت گفت «چالش جدی بین رکن چهارم و دیگر ارکان، امروزه جلوه تازهای به خود گرفته است» .
بنابراین با علم به نقش مهم این رسانه در ایجاد اندیشه توسعه و پیشرفت به سوی جامعهای متعالی، بررسی و تجزیه و تحلیل محتوای جزئی، از این رسانه ها مستلزم اهداف مهم دیگر نیز میباشد که هدف اصلی تحلیل محتوای ساختار مطالب سیاسی دو روزنامه سلام و کیهان،و شناخت نقش این دو روزنامه در طرح مسائل واقع شده در طول سال 1377.
آگاهی به موضع گیری و عملکرد نشریات مزبور نسبت به وقایع مهم جامعه در سال 1377، شناخت ارزشهای خبری مندرج در دو روزنامه کیهان و اسلام در خصوص وقایع 1377، اطلاع از نحوه هدایت و جهت دهی به افکار عمومی.
آگاهی نسبت به عناصر خبری در دو روزنامه سلام و کیهان، و در نهایت اینکه، روزنامه نگاران و سردبیران جراید، به خصوص کسانی که در بخشهای سیاسی مطبوعات قلم میزنند و فعالیت میکنند، برای اینکه مسئولیت خویش را به نحو مطلوب به انجام رسانند، چگونه می توان چنین کاری را انجام دهند و چه ملاکهایی را باید مورد توجه قرار دهند.
اهمیت و ضرورت تحقیق
رسانههای ارتباطی به طور روز افزونی توانستند مرزها و محدودههای ملی را در نوردند و این باور را به وجود آورند که قادر به تضعیف اهداف ملی سایر کشورها هستند.
پس از پایان جنگ و تغییر فضای سیاسی کشور و بویژه با دیدگاههای آقای سیدمحمد خاتمی بعنوان وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اقداماتی در جهت تجدید فعالیت نشریات و توسعه مطبوعات صورت گرفت. بدنبال فراهم شدن بسیاری تسهیلات، تعداد نشریات تا سال 1373 بالغ بر 550 عنوان و تیراژ آنها به رقمی در حدود 5/1 میلیون نسخه رسید.
بدنبال انتخابات دوم خرداد سال 1376 و روی کارآمدن آقای خاتمی در مرداد ماه همان سال، عصر جدید و کاملا متفاوت با گذشته در زمینه توسعه کمی و کیفی مطبوعات و فعالیت های پیرامون آن آغاز شد. تشکیل اولین انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، تجدید ترکیب اعضای هیئت منصفه مطبوعات افزایش سریع تعداد روزنامه ها، هفته نامه ها و ماهنامه ها در تهران و دیگر استانهای کشور، رشد فزاینده همراه با تکثری قریب به 1000 عنوان مختلف در حوزه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و .. انتشار بیش از 30 روزنامه کثیرالانتشار روزنامه در تهران، تیراژ بیش از 3 میلیون نسخه در روز و غلبه عناوین و شمارگان نشریات غیردولتی بر دولتی از جمله مواردی است که در این رابطه می توان به آنها اشاره کرد.
علاوه برموارد یاد شده، نشریات در عصر خاتمی با کار کردن کاملا متفاوت وارد صحنه شدند، و علاوه براطلاع رسانی صرف در زمینههای مختلف عهدهدار مسئولیتهای دیگری هم شدند. روزنامهها و هفته نامهها با توجه به فقدان احزاب و سایر نهادهای مدنی در جامعه به بسیاری از فضاهای خالی و حساس را پر کردند، افزایش روز افزون عناوین و تیراژ مطبوعات از یک سو و ارتباط، اعتماد و استقبال اقشار گوناگون جامعه با آنها از سوی دیگر بیانگر این نکته میباشد.
در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی به جرات می توان ادعا کرد که هیچ مسالهای به میزان مساله مطبوعات در میان مسئولان کشور به جناحهای سیاسی، مردم و حتی خود مطبوعات مطرح نبوده است، به طوری که در طی این سه سال هیچ یک از دست اندرکاران امور کشور به قوای مقننه، و مجریه و قضائیه، چهرههای سیاسی و فرهنگی و جناحهای موجود در جامعه را نمیتوان یافت که درباره مطبوعات اقدامی نکرده یا سخنی نگفته باشند.
وجود حوادث و وقایع مهمی از جمله انتخابات شوراها استیضاح وزرای هیات دولت، و مخالفت با دولت، ارتباط با آمریکا، پرونده قتلهای زنجیره ای، پرونده مربوط به عملکرد مطبوعات و جریانات کوی دانشگاه 18 تیرماه 1378 باعث شده که این دوره یک دوره مهم و استثنایی برای گام برداشتن به سوی جامعه مدنی و توسعه باشد، که البته با قربانیهای زیادی همراه بود، و لذا با بررسی و تحلیل محتوای دو روزنامه سلام و کیهان در سال 1377، سعی شده وقوع این حوادث چه بازتابی در این دو روزنامه داشتهاند و این دو روزنامه چه علمکردی را نسبت به آنها در پیش داشتند؟
تعریف عملیاتی واژگان تحقیق:
تعریف روزنامه: نشریهای که به صورت روزانه چاپ میشود و اخبار و رویدادهای روزانه را منتشر می کند.
الف: سبک مطلب
هر مطلب سیاسی روزنامه ، با توجه به سبکهای زیر کدگذاری می شود.
1) خبر:گزارش از وقایع عینی دنیای خارج که اطلاعات لازم از طریق مشاهده یا مصاحبه به دست آمده و نظرات خبرنگار در آن دخالت نداردو جنبه تازگی مطرح است.
2) یادداشت تفسیر و تحلیل خبری:
یادداشت: این نوع مقالات در نشریات جای ثابتی نداردو باعناوینی مختلف چاپ می شود فراگیری مقالات در محدودة خاصی نیست. نشر این مقالات محدود به شیوه خاصی نیست و انتقاد در آن جایگاه ویژهای دارد.
تفسیرو تحلیل خبری: مطلبی که جنبه تفسیر و اظهار نظر شخصی نویسنده را در بردارد و حاوی ارزشیابی و قضاوت او در مورد موضوعات خبری و غیر خبری است. همچنین مطالبی که با استفاده از منابع گوناگون به منظور روشنتر شدن و تفهیم بهتر وقایع منتشر میشوند در اینگونه مطالب نظرات گزارشگر مستقیماً منعکس نمیشود.
سایر؛ آنچه نتوان در مقوله فوق کدگذاری کرد.
ب: ارزشهای خبری: هر مطلب سیاسی روزنامه ، باتوجه به ارزشهای خبری آن به صورت زیر کدگذاری میشود.
1. شهرت: این ارزش خبری در مورد شخصیتهایی است که به خاطر فعالیتهایشان در گذشته یا حال در جامعه شناخته شده هستند. این اشخاص حقیقی یا حقوقی و همچنین دارای عملکرد مثبت یا منفی در زمان حال و یا گذشته باشد.
2. برخورد: اینگونه رویدادها، برخورد میان افراد، گروهها، ملتها، حیوانات با یکدیگر یا با طبیعت است. برخورد ممکن است بصورت جسمی (فیزیکی) یا فکری و یا ایدئولوژی باشد. اخبار سرقت، قتل، تصادف، سیل، زلزله، جنگ، اعتصاب، سوء استفادههای مالی و جدالهای سیاسی و غیره از رویدادهایی هستند که عامل برخورد و یادگیری در آنها نهفته است .
3. در برگیری: رویدادوقتی دارای ارزش در برگیری است که بر روی تعداد زیادی از افراد جامعه درزمان حال یا آینده تأثیر داشته باشد. در برگیری یک رویداد ممکن است باعث نفع و یا ضررمادی یا معنوی افراد جامعه شود و تأثیر مستقیم و یا غیر مستقیم بر روی مردم بگذارد.
4. عجیب و استثناء: رویداد در این حالت غیرعادی، استثنایی،عجیب و نادر است. در بعضی از موارد این رویدادها برخلاف پیش بینی یا انتظار اتفاق میافتد، اختراعات و اکتشافات را نیز میتوان از اینگونه رویدادها دانست.
ج:مقوله بندی موضوعات: هر مطلب سیاسی، با توجه به موضوعات در رویدادهایی که در طول دوره مورد بررسی برجسته شده بود کد گذاری گردید.
د. عامل خبری: فرد یا افرادیکه خبر در رابطه با آنان است و یا منعکس کننده گفته های آنان به طور نقل قول مستقیم میباشد. و یا به عبارت دیگر خبر ساز در مطالب هستند.
هـ . نوع دیدگاه مطالب خبری: هر مطلب سیاسی، با توجه به نوع دیدگاه و گرایش هایی که سه روزنامه مورد بررسی دنبال می کردند کدگذاری شد. منظور از موافق یا مخالف این است که مطالب خبری که در جهت ایدئولوژی و سیاست روزنامه مورد بررسی بود در گزینه موافق و موضوعاتی که برخلاف اهداف و منش گردانندگان نشریه بود در گزینه مخالف کدگذاری شده است. مطالبی که صرفاً به دادن اطلاعات پرداختند در مقوله اطلاع رسانی و مطالبی که جنبة انتقادی نسبت به وقایع روز داشتند در گزینه منتقد کد گذاری شد .
و. منبع مطلب: هر مطلب سیاسی ،با توجه به منبعی که در ابتدا و داخل به آن اشاره شده بود با توجه به دستورالعمل کد گذاری گردید. مطبوعات، منظور از مطبوعات در این پژوهش رسانه های مکتوبی هستند که به صورت ادواری به چاپ می رسند و بیشتر مطالب آنها سیاسی است آن هم مطبوعات ایران، یعنی نشریاتی ادواری که در سرتاسر کشور توزیع می گردد.
تعریف خبر
خبر گزارش یک رویداد است. آنچه یک گزارشگر مینویسد، خبرنامیده میشود. یعنی اینکه خبر(news) با اتفاق یک رویداد(event) فرق دارد ممکن است که آنچه گزارش میس شود عینا مانند واقعه ای که رخ داده است نباشد و فقط جنبههایی از آن رویداد را منعکس کند. در این تعریف میان حقیقت رویداد و واقعیت خبرتفاوت وجود دارد و درحقیقت نگرش شخصی خبرنگار و سازمان خبری و سایر عوامل موثر برتغییر رویداد مخابره شد, تاثیر گذار هستند.
لرد نورث کلیف درتعریف خبر میگوید:
«خبر چیزی است که یکی میخواهد آن را در جایی سرکوب کند و آنچه می ماند، آگهی است. تعریف دیگر که متعلق به ویلیام گیبر(W.Gieber) است و از زاویه جامعه شناسی تولید خبر به تعریف خبر می پردازد و مورد قبول اکثر روزنامه نگاران می باشد.»
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 223 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
زبان مدل سازی یکپارچه (UML) زبانی است برای مشخص سازی ، مجسم سازی ، ساخت و مستند سازی دست آوردهای سیستم های نرم افزاری و مدل سازی و کار و دیگر سیستمهای غیر نرم افزاری .
Uml مجموعه ای از بهترین تجربیات مهندسی که موفقیتشان در مدل سازی سیستمهای بزرگ و پیچیده به اثبات رسیده است را عرضه می دارد.
تعریف UML شامل اسناد زیر می گردد :
معنا شناسی UML : که مفاهیم غنی و دستور نگارش وعلا ئم زبان مدلسازی یکپارچه را تعریف می کند UMLبه وسیله بسته ها به صورت معماری گونه لا یه بندی و سازماندهی میشود . در هر بسته عناصر مدل بر حست دستور نگارش (با استفاده از متن و عبارت زبان محدودیت شیء معروف به OCL )و معانی (با استفاده از متن دقیق) تعریف می شوند .
راهنمای علائم UML : فکر و اندیشه را تعریف می کند و مثال های خوبی را ارائه می کند. علائم UML نحو گرافیکی را برای بیان معانی توصیف شده توسط فرا مدل های UML ارائه می کند.
توسعه ی UML برای فرایند شیءدر مهندسی نرم افزارو توسعه UML برای مدل سازی تچارت : این توسعه های UML شامل توسعه خاص فرایند و توسعه خاص حوزه مسئله در UML برحسب مکانیزم های توسعه ای شان و آیکون نمودار فرایند می گردد .
2) فراهم آوردن مکانیزم های توسعه و تخصیص برای بسط مفاهیم اساسی : بدین معنا که در عین آنکه انتظار میرود UML براساس نیازهای جدید در حوزه های خاص جفت و جور شود نمی خواهد اجبار کند تا مفاهیم اساسی و مشترک برای هر حوزه جدیدی دوباره تعریف شود و پیاده سازی گردد. البته مفاهیم اساسی نباید بیش از حد تغییر یابند. بنابراین کاربران نیازمندند که قادر باشند : 1- مدل ها را با استفاده از مفاهیم اساسی بسازند بدون آنکه مکانیزم های توسعه را برای بسیاری از برنامه های کاربردی نرمال بکار گیرند .
2- مفاهیم و علائم جدید را اضافه کنند البته برای مواردی که توسط اصول پوشیده نشده باشند .
3- زمانی که هیچ اتفاق نظر روشنی وجود ندارد تفاسیر مختلف را از مفاهیم موجود انتخاب کنند .
4- مفاهیم، علائم و محدودیت ها را برای حوزه های کاربردی خاص مشخص سازند .
3) استقلال از زبان های برنامه نویسی خاص و فرایندها ی توسعه .
4) فراهم آوردن پایه و اصولی رسمی برای درک زبان مدل سازی که برای این منظور UML تعریف رسمی از قالب استاتیک مدل را با استفاده از نمودار کلاس ارائه می کند این نمودار ، نموداری مشهور و مورد قبول در سطح وسیع برای تعییین قالب یک مدل است UML همچنین محدودیت هایی را بیا ن میدارد که در قالب زبان دقیق طبیعی و عبارات زبان محدودیت شیء (OCL ) بیان می شود .
5) تشویق به رشد بازار ابزارهای OO .
6) حمایت و پشتیبانی از مفاهیم توسعه سطح بالاتر نظیر : همکاری ها ، چهارچوب ها ،الگوها و اجزاء .
7) مجتمع سازی بهترین تجربیات : UML بدنبال آن است که بهترین تجربیات درصنعت
حوزه های مسئله ، معماری ها و … را یکجا بیاورد .
محدوده UML
زبان مدل سازی یکپارچه UML زبانی است برای مشخص سازی ساخت ،مجسم سازی و مستند سازی دست آوردهای یک سیستم متمرکز نرم افزاری اول آنکه این زبان از مفاهیم OOSE,OMT,BOOCH که متدولوژیهای متداول OOمیباشند متنج شده است . دوم ، UMLبر آنچه که در حال حاضر توسط روش های موجور فابل انجام همتند ، بان شده است . سوم زبا ن مدل سازی یکپارچه بر یک زبان مدل سازی استانارد تمرکز می کند و نه یک فرآیند استاندادر اگر چه UMLبایستی در زمینه یک فرایند به کارگیری شود تجرته نشان میدهد که در سازمان های مختلف و با حوزه های مسئله متفاوت فرایندهای متفاوتی مورد نیاز است بنابراین تلاش بر این است که ابتدا بر یک فرامدل مشترک (که معانی را یکپارچه میکند )تمرکز شود و در درجه دوم بر یک علامت گذاری مشترک (که برای فرد استنباط این معانی را فراهم میکند )تمرکز گردد مبدعین UMLبر فرایند توسعای تاکید میکنند که مورد کاربرد گرا معماری گرال و تکراری و افزایشی است .
UML یک زبان مدلسازی را مشخص می کند که اتفاق نظر جماعت شیگرا بر مفاهیم اساس مدل سازی است .
1) UMLبرای ایجار مدلها و نمرارهای حوزه مسئله هیچ توصیه ای نمیشود و این تجربیات و یادگیری افراد است که تشخیص استفاده از کدام نمودارها و مدل ها را به ایشان می دهد دریک دیدگاه مدل سازی UML نمودارهای گرافیکی زیر را تعریف می کند مورد کاربرد
نمودار مورد کاربرد diagram ) (use ca
نمودار کلاس (ClassDiagram)
نمودارهای رفتار: (BehaviorDiagra
نمودارهای حالت : (State Chart Diagram)
نمودار فعالیت : )Activity Diagram(
نمودارهای تعامل Interaction Diagrams ))
نمودار توالی ((Sequence Diagram
نمودار همکاری ((Collaboration Diagram
* نمودارهای پیاده سازی) (Implementation Diagram
نمودار اجزاء (Component Diagram )
نموداراستقرار (Deployment Diagram)
این نمودارها منظر گاه های مختلفی از سیستم تحت تحلیل یا توسعه را فراهم می آورند. مدل در حال مطالعه این منظر گاه ها را یکپارچه می کند به گونه ای که یک سیستم متکی به خود تحلیل و ساخته شود. این نمودارها با پشتیبانی مستندات ، دست آوردهای اولیه ای می شوند که یک مدل ساز آن را ایجاد می کند، اگر چه UML بیشتر توصیف و تشریح شده اند.
یک سوال که مکررا پرسیده می شود این است که چرا UML از نمودارهای جریان داده معروف به حمایت نمی کند ؟ به طور ساده نمودارهای جریان داده و دیگر نمودارهای از این نوع که در UML قرار داده نشده اند ، با دیدگاه مستحکم شی گرا به روشنی جفت و جور نمی شوند. نمودارهای فعالیت بسیار بیشتر از آنچه که افرااد از می خواهند را برآورده می کند. به علاوه موارد دیگر ، نمودارهای فعالیت همچنین برای مدل کردن جریان کار مفید هستند. مؤلفین UML در حال ایجاد نمودارهای UML بر فراز همه پروژه های شی گرا هستندئ ، اما ضرورتا نیازی هم به نمودارهای دیگر نیست . مبدعین UML معتقدند که مجموعه ای از تکنیک های موفقیت آمیز و عملی را که در یک دیدگاه مستحکم و پا بر جا جفت می شود ، تعریف کرده اند.
زبان برنامه نویسی
UML یک زبان بصری است و هدفش یک زبان برنامه نویسی بصری نیست ، در عین آنکه همه مفاهیم و تجسمات را پشتیبانی می کند تا جایگزین زبان های برنامه نویسی شود. UML زبانی است برای بصری سازی ، مشخص سازی ، ساخت و مستند سازی دست آوردهای یک سیستم نرم افزاری ، و از طرفی مسیری را فراهم می کند که شما را به سمت کد هدایت می نماید. برخی چیزها شبیه انشعاب ها و ادغام های پیچیده در یک زبان برنامه نویسی متنی بهتر بیان می شوند. UML نقشه ای قوی برای خانواده ای از زبان های دارد. در عین حال شما می توانید از بهترین های هر دو دنیا استفاده کنید.
ابزار
استاندارد سازی یک زبان ضرورتا اساس ابزارها و فرآیندها هستند که UML ، مفاهیم و علائم آن را تعریف می کند و نه خود ابزار را . بنابراین UML ابزار نیست.
فرآیند
بسیاری از سازما ن ها ، UML را به عنوان زبان متداول برای تولید دست آوردهای پرروژه هایشان استفاده می کنند، اما انواع نمودارهای UML را در فرآیندهای مختلف استفاده می کنند. UML اساسا مستقل از فرآیند است ولی فرآیند استانداردی را نیز تعریف میکند که هدف UML نیست. فرآیندها بر اساس طبیعت شان بایستی برای سازمان ها ، فرهنگ ها و حوزه های مسئله دوخته شوند.
مقایسه UML با د یگر زبان های مدل سازی
UML بر اساس موفقیت های سه روش مدل سازی OOSE , OMT , BOOCH و ایجاد شده است و کاربران هر یک از این سه روش ، می توانند به راحتی از UML استفاده نمایندت. UML برای استفاده شدن توسط کاربران روش های دیگر نیز آماده و آسان می باشد.
UML هم اکنون روشن تر ، مستحکم تر و یک شکل تر از Booch,OMT.,OOSE و دیگر روش ها می باشد . این بدین معنا است که در انتقال به UML این ارزش وجود دارد که به شما اجازه می دهد تا در پروژه ها چیزهایی را مدل سازی کنید که قبل از این انجام شدنی نبودند.
کاربران روش های موجود، تغییرات اساسی و زیادی را در علامت گذاری تجربه خواهند کرد. اما این به معنای نیاز به یادگیری مجدد با تعریف مجدد مفاهیم حاضر نیست. کاربران هر یک از روش های OO می توانند سرعت زیادی را در یادگیری شان انتظار داشته باشند. تکنیک های پیشرفته نظیر به کارگیری کلیشه ها و خواص ، نیازمند مطالعه هستند. البته این موارد نیز در زمان برخورد با مسئله ، مورد نیاز می شوند.
ویژگی های جدید UML
هدف کلیه تلاش های یکپارچه سازی که در UML به کار می رود ، حفظ سادگی است به گونه ای که عناصر غیر کاربردی روش های OMT, Booch,OOSE طرد شوند و عناصر مؤثر از روش های دیگر به آن اضافه گردند.
مفاهیم جدید زیادی در UML وارد شده اند ، نظیر : مکانیزم های توسعه شامل کلیشه ها ، مقادیر ضمیمه و محدودیت ها ، توزیع و همروندی (به عنوان مثال برا ی مدل سازی CORBA,Active/DCOM الگوها / همکاری ها ، نمودارهای فعالیت (برای مدل سازی فرآیند کار ) ، پالایش (برای اجرا یا به کارگیری ارتباطات بین سطوح مجرد ) واسطه ها و اجزاء ، و یک زبان محدودیت .
بسیاری از این مفاهیم در نظریه ها و روش های انفرادی مختلف وجود داشتند و UML آنها را به دورن انسجام خودش کشاند . به علاوه این تغییرات اساسی ، بهبودهای ریز دیگری نیز بر اساس مفاهیم و علائم ،OOSE ,Booch.OMT وجود دارد. بنابراین بسیاری از مفاهیم و علائم UML را خود نویسندگان آن ایجاد نکرده اند بلکه نقش آنها ، جمع آوری مناسب ، انتخاب و یکپارچه کردن این مفاهیم و علائم در UML بو ه است . در این زمینه ، موارد زیر قابل ذکر است :
• نمودارهای مورد کاربرد مشابه آنچه درOOSE ارائه شد می باشند.
• نموداراهای کلاس ، ذوب شده Booch،OMT و دیگر روش ها است. کلیشه ها ، محدودیت و مقادیر ضمیمه مفاهیمی هستند که قبلا در زبان های مهم مدل سازی وجود نداشتند و اکنون در UML ظهور کرده اند.
• نمودارهای حالت اساسا مبتنی بر جداول حالت David Harel می باشند. نمندار فعالیت که مفاهیم مشابهی را بیان می دارد ، مشابه نمودئار جریان کار است که توسط بسیاری از منابع پیش از OO ایجاد گردیدند. شرکت Jim Odell , Oracle سبب ساز ورود نمودارهای فعالیت به UML بودند.
• نمودارهای توالی در بسیاری از روش های OO تحت نام های متفاوت (نظیر : تعامل ، ردگیری پیام و ردگیری واقعه ) و نیز روزهای قبل از OO یافت می شدند. نمودارهای همکاری از Booch ( با نام Object Diagram) و Fusion ( با نام Object Interaction Graph) ، و تعدادی منابع دیگر پذیرفته شدند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 26 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
آب شناسی
دید کلی
هیدرولوژی علمی است که در مورد پیدایش خصوصیات و نحوه توزیع آب در طبیعت بحث میکند ولی عملا واژه هیدرولوژی به شاخهای از جغرافیای فیزیکی اطلاق میشود که گردش آب در طبیعت را مورد بررسی قرار میدهد. انجمن علوم و فنون ایالات متحده تعریف زیر را برای هیدرولوژی برگزیده است:
هیدرولوژی علم مطالعه آب کره زمین است و در مورد پیدایش ، چرخش و توزیع آب در طبیعت خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب ، واکنشهای آب در محیط و ارتباط آن با موجودات زنده بحث میکند بنابراین ملاحظه میشود که هیدرولوژی در برگیرنده تمامی داستان آب است.
تاریخچه و تکامل آب شناسی
تا جایی که تاریخ نشان میدهد اولین تجارب آب شناسی مربوط به سومریها و مصریها در منطقه خاورمیانه است بطوری که قدمت سد سازی روی رودخانه نیل به 4000 سال قبل از میلاد مسیح میرسد در همین زمان فعالیتهای مشابهی در چین نیز وجود داشته است. از بدو تاریخ تا حدود 1400 سال بعد ازمیلاد مسیح فلاسفه و دانشمندان مختلفی از جمله هومر طالس ، افلاطون ، ارسطو و پلنی در مورد سیکل هیدرولوژی اندیشههای گوناگونی ارائه کردهاند و کم کم مفاهیم فلسفی هیدرولوژی جای خود را به مشاهدات علمی دادند.
سیر تحولی و رشد
• شاید بتوان گفت هیدرولوژی جدید از قرن 17 با اندازه گیریهای مختلف آغاز شد در این دوره پرالت ترانست مقدار بارندگی تبخیر و صعود موئینهای را در حوضه آبریز رودخانه سن اندازه گیری کند ماریوت با اندازه گیری سرعت و سطح مقطع جریان دبی رودخانه سن را در پاریس اندازه گیری کرد.
• در قرن 18 مطالعات تجربی در زمینههای هیدرولوژی شکوفایی خاصی را پیدا کرد. بر اساس این مطالعات بود که بسیاری از اصول هیدرولیکی پایه گذاری گردید. از آن جمله میتوان وسایلی مانند پیزو ستروبرنولی ، لوله پیتر ، جریان سنج ولت من ، لوله بوردا ، و نظریههایی مانند نظریه برنولی ، (فرمول شزی و قوانین دالامبرت را نام برد. از آن زمان به بعد هیدرولوژی از جنبه کیفی به کمی سوق داده شده و اندازه گیری بسیاری از پدیدههای هیدرولوژی امکان پذیر گردید.
• قرن 19 را میتوان دوره طلایی هیدرولوژی دانست در این زمان زمین شناسی نیز به عنوان یک علم تکمیل کننده در آبهای زیرزمینی وارد گردید. قانون دارسی و فرمولهای دو پوئی- تیم (Dmpmit-Thiem) نمونهای از پیشرفتهای آبهای زیرزمینی همراه با هیدرولوژی میباشد. در زمینه هیدرولوژی آبهای سطحی نیز بخصوص به هیدرومتری توجه فراوانی مبذول گردید. فرمولهای فرانسیس در مورد سرریزها ، گانگیه (Gangmillet) کوته (kmtter) و مانینگ (Manning) درباره جریان آب در کانالهای روباز از جمله این مواردند.
• فعالیتهای دالتون در زمینه تبخیر نیز بسیار حائز نیز بسیار حائز اهمیت بود. گرچه قسمت اعظم هیدرولوژی جدید در قرن 19 پایه گذاری شد. ولی تا امروز هنوز هیدرولوژی علمی از تکامل زیادی برخوردار نبود.
• در اواخر قرن 19 و بخصوص در 30 سال اول قرن 20 صدها فرمول تجربی پیشنهاد گردید که میبایست ضرایب و پارامترهای آنها بر اساس قضاوت و تجربه بدست میآمده و برای حل این مشکل در بسیاری از کشورها موسسات و انیستیتوهای تحقیقی در زمینه هیدرولوژی تاسیس گردید. در این دوره دانشمندان زیادی ظهور کردند از جمله میتوان در سال 1932 شرمن (Sherman) نظریه روش هیدروگراف واحد برای تخمین رواناب پیشنهاد کرد.
• نظریه تیس (Thies) در حل مسائل مربوط به هیدرولوژی چاهها و روش پیشنهادی گامبل (Gammble) در سال 1941 برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها و روشهای انیشتین (Einstein) را در مطالعات رسوب رودخانهها نام برد. و از سال 1650 به بعد روشهای نظری در هیدرولوژی بسیار معمولی گردید بطوری که اکثر فرمولها و روشهای تجربی در قالب ریاضی در رد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
هیدرولوژی چیست ؟
بر اساس آخرین مطالعات تا کنون 5 میلیارد سال از عمر زمین می گذرد و شواهد مشان می دهد که آب از همان ابتدای تشکیل کره زمین نقش مهمی در تحول و قابل سکونت کردن آن به عنوان تنها سیاره قابل زیست داشته است . با تشکیل اقیانوسها و در یاها و تشگیل بخار از روی آنها و ایجاد ابر و بارندگی و به طور کلی گردش آب در طبیعت و جاری شدن آب در رودخانه ها و بازگشت مجدد آن به طروق مختلف به اقیانوسها ، ابتدا زندگی اولیه با گیاهان و جانداران پست آغاز شد و سپس گیاهان و حیوانات عالی به وجود آمدند.
پوسته زمین که از سنگهای آذرین سرد شده تشکیل شده بود در اثر تماس با هوا و جو تحت تأ ثیر پدیده هوازدگی قرار گرفت و تغییرات همزمان آب ، دما و یخبندان باعث تکه تکه شدن سنگها شده وجاری شدن آبها آنها را جابه جا کرده و دشتهای وسیعی را که دارای پوشش خاک بودند به وجود آوردند . این پوشش خاکی همراه با آب قابل دسترس در طبیعت محیط مناسبی را برای رشد گیاهان فراهم شد و محیط مناسب برای زندگی بشر آماده و مهیا گردید . انسانهای نخستین از آب تنها برای شرب استفاده می کردند بتدریج با پیشرفت تمدن و گذشت زمان از آن برای گردش آسیابها ، کشاورزی و حمل و نقل نیز استفاده کرد.
همزمان با پیشرفت تمدنها استفاده از آب نیز شکل تازه ای به خود گرفت به طوری که در بسیاری از زمینه ها ، از کشاورزی گرفته تا صنعت و از همه مهمتر تولید انرژی از آب استفاده می شود و امروزه دسترسی به آب کافی و با کیفیت مناسب در زمان و مکان مناسب مد نظر می باشد و هرگونه کمبود آب را مانعی در جهت توسعه پایدار می داند به همین دلیل هرساله سرمایه های زیادی برای توسعه منابع آب و طرحهای مرتبط با آن مثل سدسازی و احداث شبکه های آبیاری و زهکشی ، آبخیز داری ، مهار سیل و تغذیه آبهای زیر زمینی انجام می دهند .
سیکل (چرخة) هیدرولوژی
گردش آب درطبیعت که به آن سیکل هیدرولوژی یا چرخة آب گفته می شود، عبارت است از حرکت وجابجائی آب درقسمتهای مختلف کره زمین. این سیکل یک چرخش ساده نیست بلکه مجموعه ای از حرکات وچرخشهای مختلف تحت تأثیر نیروی متفاوتی از جمله نیروی جاذبه ، نیروی ثقل، تغییرات فشار وانرژی خورشیدی می باشد.این چرخش درسه بخش مختلف کره زمین یعنی اتمسفر(هواسپهر) یاچون هیدروسفر یا آب سپهر، لیتوسفریا سنگ سپهر صورت می گیرد. آب درداخل وبین این سرلایه درلایه ای به ضخامت 16 کیلومتر صورت می گیرد که 15کیلومترآن دراتمسفر وتنها 1 کیلومترآن درداخل لیتوسفر قراردارد.
سیکل هیدرولوژی درواقع یک سیکل بدون ابتدا وانتها می باشد. بدین ترتیب که آب ازسطح دریاها وخشکیها تبخیر شده وارد اتمسفر می گردد وسپس دوباره بخارآب واردشده به جو طی فرآیندهای گوناگون به صورت نزولات جوی یا برسطح زمین ویا بر سطح دریاها واقیانوسها فرو می ریزد. پس نزولات جوی ممکن است با سه حالت روبرو شوند:
1- قبل از رسیدن به سطح زمین توسط شاخ وبرگ گیاهان گرفته می شوند.(برگاب،باران گیرش)
2- درسطح زمین جاری می شوند.(رواناب)
3- درخاک نفوذ می کنند.
مقداری از آب که در داخل خاک نفوذ می کند یا براثر تبخیر به هوا برمی گردد یا وارد منابع آب زیر زمینی می شود که سرانجام از طریق چشمه ها ویا تراوش به داخل رودخانه ها مجدداً در سطح زمین ظاهر می گردد. درتمام این موارد آب با تبخیر وبازگشت مجدد به اتمسفر سیکل هیدرولوژییا گردش آب در طبیعت را تکمیل می کند .درشکل 1 که نموداری از چرخه هیدرولوژی می باشد نقل وانتقالات آب در طبیعت را نشان میدهد. همانطور که شکل1 نشان میداد عناصر مهم گردش آب در طبیعت را بارندگی P) -( رواناب(R)-تبخیر(E) -تعرق(T) -نفوذ(I) -وجریانهای زیرزمینی(G) تشکیل می دهند
بارندگی: PRECIPITATION
بارندگی مقدار آبی است که از سطح خشکی ها ودریاها تبخیر می شود ودرداخل جو بطور موقت بصورت بخار ذخیره میگردد. این بخار آب موجود درجو طی فرآیندهای فیزیکی مختلف متراکم (CONDENSATION) می شود وبه شکل ابر در می آیدکه پس از اشباع شدن ، قطرات آب با ذرات یخ تشکیل شده بصورت برف ، باران، تگرگ وغیره که جمعاً نزولات جوی یا بارندگی گفته می شوند دوباره به زمین برمی گردند. بارندگی پدیده ای است که انسان کمتر در آن می تواند دخل وتصرف کند.
تبخیر:EVAPORATION
تبخیر پدیده ای است که از هرگونه سطح مرطوب مانند سطوح آزاد آب یا سطح مرطوب خاک وگیاه صورت می گیرد. طی این فرآیند آب مایع به بخار تبدیل می شود ومجدداً آب به جو زمین برمی. از عوامل مؤثر براین فرآیند می توان به دمای هوا، سرعت باد، تابش خورشید اشاره کرد که هرچه میزان آن بیشتر باشد سرعت تبخیر نیز بیشتر است.
اهمیت آب در ایران
ایران با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی که در بین مدار 25تا40 درجه عرض شمالی و 44تا 64 درجه طول شرقی واقع شده است از مناطق خشک جهان به شمار میرود زیرا میزان متوسط بارندگی سالانه آن کمتر از یک سوم متوسط بارندگی کره زمین (860) می باشد . این مقدار بارندگی هم در سطح کشور به طور یکنواخت توزیع نشده است به علت کمبود میزان بارندگی به جز نواحی شمالی و شمال غرب و تا حدودی غرب کشور رود خانه های دائمی کم تر وجود دارد . در سطح کشور مناطقی وجود دارد که نه تنها با کمبود آب سطحی مواجه هستند بلکه آب زیر زمینی آنها هم شور است.البته این کمبود آب در کشور ما مربوط به عصر حاضر نبوده بلکه در گذشته نیز مردم با کمبود آب مواجه بوده اند وجود سدها و بندهای تاریخی کشور دلیلی بر این ادعاست .اما از آنجایی که در گذشته سطح توقع مردم به علت پایین بودن شرایط زندگی کم بوده است ، قرنها بطور هماهنگ از منابع آب و خاک استفاده کرده اند و آب مورد نیاز را از طروق مختلف به دست آورده اند و مسئله کمبود آن مطرح نبوده و مسئله اصلی روش های بهره برداری از آن بوده است . اما در عصر حاضر از یک طرف کمبود آب قابل استفاده و از طرف دیگر افزایش رشد جمعیت و مصرف آب و از همه مهمتر بالا رفتن سطح زندگی و ماشینی و صنعتی شدن و رشد تکنولوژی مسئله نیاز به آب و کمبود آن رابیش از پیش مطر ح می سازد :
مسائل شناخت آبهای سطحی
برای جلوگیری از هدر رفتن آبهای سطحی و خسارات ناشی از آنها دو کار زیر بنایی عبارت است از :
1- تأمین نیروی انسانی
2 - تأسیس ایستگاههای اندازه گیری آب و آمار برداری مرتب از آنها
امروزه هیچ طرح عمرانی و زیر بنایی بدون استفاده از آمار در زمینه های مختلف امکان پذیر نمی باشد . لذا آمار مورد استفاده باید دقیق و دارای قابلیت اعتماد باشد و همچجنین تعداد سالهای آماری نیز زیاد باشد .
ایستگاههای اندازه گیری دبی رو دخانه ها در ایران از سال 1325 تأسیس شده اند اما تعداد آنها کم بوده و طول دوره آماری آنها با توجه به سال تأسیس کوتاه می باشد اما در کشور های پیشرفته طول دوره آماری به بیش از 150 سال می رسد . در کشور ما تهداد ایستگاههای که دارای آمار بیش از 50 سال می باشند بسیا رکم است و تنها شامل ایستگاههایی است که بر روی رودخانه های جاجرود ، لار و گلپایگانو یکی دو رودخانه دیگر است ، می باشد. امروزه در سطح کشور ایستگاههای اندازه گیری دبی آب زیاد بوده ودر حال گسترش می باشد.
نه تنها تعداد ایستگاهها و طول دوره آماری مهم است بلکه تععن دقیق ایستگاههای هیدرومتری اهمیت زیادی دارد که حتما باید توسط متخصصان این امر تعیین شود .
آبشناسی (دانش هیدرولوژی) در ایران باستان
جهش امپراتوری شکوهمند ایرانیان در زمان هخامنشیان و تعالی و ترقی آن در زمان ساسانیان، و دیرپایی این تمدن مدیون دانش آبشناسی ایرانیان یود.
مردمان ایرانزمین از دیرباز به ارزش آب به عنوان مادهای زندگیبخش و ارزشمند آگاهی داشتند. نیاز طبیعی بشر به آب، وضع جغرافیایی فلات ایران و کمیابی این مایع گرانبها، ارزش این ماده را نزد ایرانیان صدچندان نموده و آن را در جایگاه والایی قرار میداده است. برای آنکه به ارزش والای آب در دیدگاه ایرانیان باستان پی ببریم، کافی است که نیمنگاهی به اوستای زرتشت اندازیم.
آناهیتا، ایزد آبها، که گردونه او را در آسمانها چهار اسب ابر و باران و ژاله و شبنم میکشیدند، یکی از بزرگ ایزدان پیش از زرتشت بود، و نیایشگاههای او در کنگاور (کرمانشاه) و بیشابور (فارس) نمایان است، در اوستا مورد ستایش بسیار بوده و هم مرتبه میترا (مهر) و اورمزد (اهورامزدا) قرار میگیرد. آب در آیین زرتشت پاک است و مظهر پاکی و باید که همچنان پاک باقی بماند. زرتشت از اهورامزدا درخواست میکند که رودها را از آبی به سترگی شانه اسب لبالب نموده و به پیروان خویش میآموزد که آلوده نمودن آب، به هر شکل و گونهاش، خلاف دین و اهریمنی است. اینچنین است که شناخت آب در ایرانباستان با وابسته داشتن صفات ویژه به آن و ارجمند داشتن این ماده زندگیبخش آغاز میشود. هنوز هم بازمانده آیینهای ایزد آبها در جایجای ایران برگزار میشود که برای نمونه میتوان به مراسم جویروبی و بیلگردانی در دامنه آتشکده آتشکوه در نیمور، محلات اشاره نمود.
در ایرانباستان، صدها سال پیش از آنکه نخستین فرضیههای مربوط به آبشناسی ارائه شود، به گونهای شگفتآور و باورنکردنی، پاسخ یکی از مهمترین و دشوارترین مسائل مربوط به یافتن آب و آبهای زیرزمینی یافته شده بود. سنگنوشتهها و لوحهای باز مانده از ایران باستان، بیانگر این است که مردمان ایرانزمین آبهای زیرزمینی را با کندن کاریزهای دراز و بسیار عمیق برآورده به روستاها و شهرهای خود میرساندند. اینکه نخستگاه این کاریز کجا بوده و در چه مناطقی به آب میتوان دست یافت و اینکه کاریز چگونه باید ساخته شود، شاید مهمترین مسالهای بوده است که بشر از آغاز تمدن تا کنون در دانش آبیاری و آبرسانی با آن روبرو بوده است. پرفسور هانری گوبلو که بیش از 30 سال بر روی قناتهای ایران بررسی و مطالعه انجام داده است در کتاب قنات، فنی برای دستیابی به آب ،عظمت قناتهای ایران را برابر با دیوار چین میداند. مجموعه طول قناتهای ایران بیش از چهارصد هزار کیلومتر، بیش از فاصله زمین تا ماه، و قنات گناباد به طول سیوپنج کیلومتر و ژرفنای بیش از سیصد متر و چاههایی با فواصل منظم پنجاه متری، از زمان هخامنشیان، یک شاهکار بینظیر در سراسر جهان است. چندتن از دانشمندان امریکایی مانند اف.دیکسی در نوشتار یک کتابچه علمی برای سازماندهی آب، ام.ا.باتلر در کتاب آبیاری به کمک قنات در ایران، سی.اف.تولمان در کتاب آبهای زیرزمینی، ژی.بی.کرسی در کتاب قنات و کاریز، ژی.بیژلیبینکت در کتاب آبشناسی و هانری گوبلو در کتابهای آبیاری در کالیفرنیا و قنات، فنی برای دستیابی به آب خود همگی بر این باورند که قناتهای لوسآنجلس و پاسادانای کالیفرنیا، همچنین قناتهای شیلی و مکزیک، در زمان سلطه اسپانیاییها، توسط مهندسان، متخصصان و کارگران ایرانی ساخته شده است
به خاطر داشته باشیم که تمدنهای باستانی همگی در کنار رودهای بزرگ، همانند نیل، دجله، فرات، سند، گنگ، هوانگهو، یانگتسه و ... شکل گرفتند اما تنها تمدنی که به دور از هرگونه رودخانه عظیم شکل گرفت و مالکالرقاب جهان باستان شد، ایران بود. جهش چشمگیر امپراتوری ایران مدیون قنات بود. در زمان هخامنشیان، اگر کسی زمین بایری را با احداث قنات آبیاری میکرد، تا پنج نسل از پرداخت هرگونه مالیات معاف بود. به گواهی تاریخ مصر، دریاسالار پارسی اسکیلاکس هخامنشی هنگام اقامت در مصر، فنون احداث کاریز را به مصریان آموخت. در زمان ساسانیان، رساله مدیگان هزاردادستان، در شرح ساخت و لایروبی قنات و کاریز، و استفاده هوشمندانه از آن، تالیف شده است.
در نوشتههای دانشمندان ایرانی پس از اسلام، به نکتهای شایان توجه بر میخوریم و آن اینکه بسیاری از دانشمندان ایرانی در دوران اسلامی، هریک به گونهای، به جنبههای گوناگون دانش آبشناسی پرداختهاند. دانش آبشناسی در آن دوران نیز مانند امروز دربردارنده بررسی دوره گردش آب یا چرخه آب (سیکل آب) در طبیعت، جریان آب در روی زمین، آبهای زیرزمینی، چشمهها، دریاچهها، دریاها و اقیانوسها و چگونگی دگرگونیهای کمی و کیفی آبهای آنها میشده است .
دانشمند بزرگ ایرانی، ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، در باره زیاد و کم شدن آب رودخانهها، چشمهسارها و کاریزها میگوید:
زیاد شدن آبها در جمیع اودیه و انهار به یک حالت نیست، بلکه اختلاف بزرگی با هم دارند. چنانکه جیحون هنگامی آبش زیاد میشود که دجله و فرات رو به کمی گذارد و علت این است که هر رودخانهای که سرچشمه آن در نواحی سردسیر باشد، آب آن در تابستان زیادتر و در زمستان کمتر است، زیرا بیشتر آبهای اصلی آن از چشمهسارها گردمیآید و رطوبتهایی که در کوههایی که این رودخانهها از آن بیرون میآید و یا از آن میگذرد سبب زیادت و نقصان آب این رودخانهها میشود.
دیگر اندیشمند بزرگ ایران، ابوعلی سینا در دانشنامه علایی (طبیعیات) در باره جذر و مد دریاها و اثر ماه بر آن گوید:روشنایی و قوتها که از آفتاب و ستارگان است در این عالم اثر کند و ظاهرتر اثر آن آفتابست و آن ماه که آب دریاها را مد کند.و هم او درباره پدیدههای بارندگی گوید:و اما بخار چون از گرمگاه برخیزد جنبش وی گرانتر بود و چون به آن جایگاه رسد از هوا که سرد بود، سرمای آن جایگاه او را ببندد. ... و هرگاه که بخار زمین بفسرد، ابر شود ... و این را سه حکم بود. یا اندک بود، که و را گرمی آفتاب بروی افتن، زود متفرق کند. یا قوی بود، که آفتاب اندر وی فعل نتواند کردن، که پراکندش، پس چون گردآید، و یک اندر دیگر نشیند، و خاصه که باد گردآورش دیگر بار آب شود، و فروجهد، پس اگر سرما اندریابدش، پیش از آن که قطرهها بزرگ شود و برف بود.
دانشمند ایرانی سده پنجم هجری، ابوحاتم اسماعیل اسفزاری خراسانی، که برای نخستین بار در جهان پدیدههای جوی و هواشناسی را در کتاب خود به نام آثار علوی (Meteorology)، گردآوری نموده و او را به حق باید پدر دانش هواشناسی نام داد، در باره بخار و باران و برف و شبنم میگوید:
هرگه که حرارتی از تابش خورشید یا از جوهر آتش به آب رسد، مدتی با او بماند، آب مستحیل شود، و از جای خود برخیزد، و به سوی بالا بر شود، آن را بخار گویند، چون گرما بر بخار مستولی شود، آن بخار جوهر هوا گردد. ... و اگر برودتی بر آن بخار مستولی شود، جوهر آب گردد، و قصد زمین کند، آنگاه آن را باران گویند، پس اگر هوا ساکن بود، آن دانهها خردباران (drizzle) بود و اگر متحرک بود، آن دانههای خرد به یکدیگر بپیوندند بزرگ گردند ((rain تا به رگبار رسند(shower). ... و اگر برودتی به افراط بر آن غالب آید جوهر برف باشد ... هرگاه که هوا سرد باشد و سرما بر بخار مستولی گردد، آن هوا آب شود و بر صورت قطرههای آب از برگها بیاویزد، آن را شبنم (صقیع - dew ) خوانند....
وی همچنین مطالعات و بررسیهایی در باره چگالی آبهای گوناگون از مناطق مختلف انجام داده است. ریاضیدان و مهندس بزرگ سده پنجم هجری، محمد بن حسین کرجی، دیدگاههای بسیار جالبی در باره آبشناسی دارد و در کتاب خود استخراج آبهای پنهانی، انباط المیا الخفیه، به بررسی روشها و قواعد مربوط به تشخیص آبهای زیرزمینی میپردازد. او میگوید:
خدای بزرگ در روی زمین آبی ساکن آفرید، که همچون گردش خون در بدن جانوران در جریان است. این آب با افزایش و کاهش بارندگی، افزون و کم نمیشود (چرخه آب در طبیعت) ... این آب بیشتر شکافهای درون زمین را پر میکند، و تا آنجا که مانعی سخت در سر راهش وجود نداشته باشد، هر قسمت به قسمت دیگر میپیوندد ... آبهایی که در زیر زمین قرار دارند نیز در بعضی مواضع مانند رودها جاری هستند و در بعضی موارد دیگر مانند دریا ساکن و آرامند.
در نزهتنامه علایی، دانشنامه بزرگ فارسی، تالیف شهمردانبنابیالخیر رازی، در سده ششم هجری، مطالب گوناگون و جالبی در باره آبشناسی آمده است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 59 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
آیا می دانید آنتروپی به چه معناست؟ اگر افزایش آنتروپی به معنای افزایش بی نظمی سیستم است، آیا هر گونه افزایش بی نظمیی، حتی مثلاً آشفته شدن اتاق شما نیز افزایش آنتروپی محسوب می شود؟ اگر آنتروپی به معنای از دست دادن قابلیت انجام کار است، آیا از دست دادن هرگونه قابلیت انجام کاری ضرر و خسران محسوب می شود؟ آیا افزایش آنتروپی در سیستمی با دمای صد درجه که با محیطی با دمای دویست درجه تبادل حرارت دارد، با افزایش آنتروپی سیستمی در دمای پانصد درجه که با محیطی با دمای ششصد درجه تبادل حرارت می کند یکی است؟ شاخص تعیین کننده میزان افزایش یا کاهش آنتروپی چیست؟
تفاسیر مختلف انتروپی
واژهٔ اِنتروپی یا آنتروپی در رشتههای گوناگون علمی، معانی متفاوت پیدا کرده است که اساسیترین آنها در زیر آورده شدهاند.
• برای یک فرآیند بسیار کوچک همدمای برگشتپذیر داریم:
• انتروپی بردار زمان است یعنی یک شاخص اساسی زمان است.
• از دیدگاه انرژی آزاد انتروپی با گرمایی که برای انجام کار در دسترس نیست، ارتباط دارد.
• انتروپی اندازهٔ بینظمی سیستم یا مادهای است که در حال بررسی است.
• انتروپی معیاری از اشتباهات تصادفی است که در هنگام انتقال یک سیگنال به وجود میآید. بنابراین میتواند معیاری از بازدهی سیستم ارسال پیام باشد.
• انتروپی معیاری از تعداد حالتهای داخلی است که یک سیستم میتواند داشته باشد، بدون آنکه برای یک ناظر خارجی که فقط کمیتهای ماکروسکوپیک (مثلاً جرم، سرعت، بار و...) آن را مشاهده میکند، متفاوت به نظر برسد.
مفهوم ترمودینامیکی
انتروپی (S) کمیتی ترمودینامیکی است که اندازهای برای درجهٔ بینظمی در هر سیستم است. هر چه درجهٔ بینظمی بالاتر باشد، آنتروپی بیشتر است. بنابراین برای یک مادهٔ معین در حالت تعادل درونی کامل در هر حالت، داریم:
انتروپی جامد < انتروپی مایع < انتروپی گاز
واحد انتروپی در سیستم SI، ژول به مول کلوین است. (J/mol.K).
توجه به این نکته ضروری است که انتروپی یک تابع حالت و مستقل از مسیر است.
با فرض صادق بودن قانون سوم ترمودینامیک میتوان بصورت زیر مقدار مطلقی برای انتروپی جامدات در دماهای بالا بدست آورد:
در صورتی که مادهٔ مورد نظر در دماهای بالا تحت استحالههای فازی قرار گرفته و حالت آن تغییر یابد، باید از صورت کلی فرمول انتروپی به شکل زیر استفاده کرد:
که در این فرمول، Tm دمای ذوب، Tv دمای جوش،ΔHm تغییر آنتالپی در اثر ذوب، ΔHv تغییر آنتالپی در اثر جوش و (Cp(l)، Cp(s و (Cp(g به ترتیب ظرفیت گرمایی ماده در حالت جامد، مایع و گاز در فشار ثابت هستند.
آنتروپی دنیا و شتاب زمان
آنتروپی (Entropy) همواره از آغاز جهان (بیگ بنگ) در حال گسترش بوده و محققان همچنان به دنبال دلیلی برای توجیه آن هستند.
همچنین سوال دیگر جوامع علمی این است که آیا چنین موضوعی برای زمان نیز در حال رخ دادن است؟
VMR-PCR بنابه مدل کیهانی و مکانیک خود این موضوع را از دیدگاه جدیدی بررسی می کند.
این تئوری اعتقاد دارد که فضازمان دو عامل متفاوت و جدا از یکدیگر هستند که فضای عمومی (در بررسی انحراف آن در برخورد با جرم) و فضای جرم هر دو توپولوژی هایی هستند که صفحات زمان (صفحه ی اول برای فضای اول و صفحه ی دوم برای فضای دوم) آنها را با ایجاد نقش هوموتوپی به یکدیگر متصل می کند.
بنابراین دیگر نیازی نیست هرجا که زمان صفر است فضا هم صفر شود.
در هنگام رخ دادن بیگ بنگ نیز طبق مدل کیهانی VMR-PCR زمان دنیای جدید برای آغاز صفر درنظر گرفته می شود که اگر فضازمان پیوسته باشند فضا نیز باید در همان لحظه ایجاد شود.
اما با نگاهی دقیق تر باید پرسید اگر فضایی نبوده این پدیده خود کجا رخ داده و به این مرحله رسیده؟ (با فرض اینکه بنابه قرارداد زمان دنیای جدید را صفر فرض کرده ایم).
در مدل VMR-PCR فضا ثابت است و این ذرات خلا هستند که در برخورد با جسم خمیده و چگال می شوند.
بر همین مبنا نیز VMR-PCR تعریف جدید از اتساع زمانی را به ما می دهد.
این نظریه بیان می دارد که عام جرم که اینشتین آن را در اتساع زمانی خود تنها عامل قرار داده خود یکی از نتایج عامل تاخیر در زمان است!
بر طبق همین مدل از آنجاکه هر دنیایی زمانی جدا از دنیای قبل برای خود دارد بعد از بیگ بنگ هر فضایی نزدیک و نزدیک تر به مرکز دنیا باشد زمان برایش با تاخیر بیشتری می گذرد.
و یکی از نتایج آن این است که چگالی اجرام سماوی در مرکز دنیا بیشتر است! نه اینکه این تاخیر خود برای اجرام است.
زیرا اگر اینگونه بود حتی در ماه زمان باید به طور محسوسی از زمین تندتر می گذشت.
و اگر اینطور بود اصلا بیگ بنگی رخ نمی داد. زیرا تمام جرم دنیا در مرکز دنیا چگال شده بود و این تاخیر به نهایت خود رسیده بود. تا حدی که گذر زمان صفر شده بود.
اینشتین در محاسبات خود دقیقا به این مشکلات برخورد که اگر تاخیر زمانی وجود دارد پس زمان در لحظه ی بیگ بنگ صفر مطلق است.
که اگر بود بدون گذر زمان مگر اتفاقی هم می افتاد؟
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 11 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
-1طرح مساله:
موضوع تحقیق حاضر بررسی رابطه بین استفاده از رسانه های جمعی با میزان اعتماد اجتماعی شهروندان تهرانی است. اعتماد اجتماعی عبارت است از« حسن ظن فرد به سایر افرادونهادهای جامعه با این انتظار که آنها به گونه ای عمل خواهندکردکه نتایج منفی به حداقل کاهش یافته و دستیابی به اهداف میسر گردد.»
رویکردهای مختلفی به اعتماد وجود دارد که نیوتن و دالهی آنها را بطور کلی در دو گروه فردی و اجتماعی جمع کرده اند.رویکرد فردی شامل تمام نظریه هایی است که اعتماد را از بعد روانشناسی و روانشناسی اجتماعی مورد توجه قرار می دهند.در این رویکرد اعتماد محصول عوامل فردی و روانشناختی چون تجارب دوران کودکی ویژگی های روحی و تجارب زندگی روزمره محسوب می شود.مطرح ترین نظریه پردازان این رویکرداوسلنر واریک اریکسون هستند.اما در رویکرد اجتماعی اعتماد محصول عواملی چون؛ مشارکت مدنی،محیط اجتماعی،روابط اجتماعی و میزان گستردگی جامعه انسانی به حساب می آید.در این رویکرد می توان از افرادی چون توکوویل،پارسونزو پوتنام نام برد.با این حال امروزه اغلب نظریه پردازان این حوزه سعی دارند تا تلفیقی از این دو رویکرد را دربررسی اعتماد به کارگیرند.
تحقیق حاضر با رویکرد اجتماعی،اعتماد را در سه نوع میان فردی،عام و نهادی مورد توجه قرار داده است.اعتماد میان فردی در سطح یک رابطه چهره به چهره قرار می گیرد.در این نوع از روابط،اعتمادمتوجه دوستان،آشنایان و اعضای خانواده است.اعتماد عام در سطحی فراتر از روابط چهره به چهره و دوستانه قرار می گیرد. هدف اعتماد شخص معینی نیست،بلکه بصورت کلی مطرح می شودبرای مثال اعتماد به زنان در مقابل مردان.یا اعتماد به نژاد و ملیت متفاوت. اعتماد نهادی متوجه نهادها و سازمانهای رسمی یا غیر رسمی وبطور کلی ساختار های غیر شخصی است.
با توجه به اهمیت اعتماد در کنش اجتماعی به عنوان عاملی برای کنترل و پیش بینی رفتار کنشگران در سطوح مختلف،اعتماد نقش موثری در تعین نظم اجتماعی دارد.از این رو همواره مورد توجه متفکران حوزه جامعه شناسی نظم بوده است. به زعم نظریه پردازان این حوزه بی اعتمادی و یا پایین بودن میزان اعتماد اجتماعی کنش اجتماعی را دشوار و در نتیجه نظم اجتماعی را مختل خواهد کرد.به این معنی که افراد در موقعیت های توام با بی اعتمادی عملا نمی توانند با آسودگی خاطر دست به کنش با همنوعان خود بزنند. این امر هزینه های مختلفی را برای آنان جهت انجام کنش اجتماعی تحمیل خواهد کرد.
شواهد موجود نشان می دهد که اعتماد درجامعه ما وضعیت چندان مطلوبی ندارد.تحقیقی که با عنوان »ارزشها و نگرشهای ایرانیان« درسال 1381 از سوی دفتر طرح های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام گرفته است،نشان می دهدکه فضایی توام با شک،ناامنی و بطور کلی بی اعتمادی در بین افراد حاکم است.به عنوان نمونه در استان تهران پاسخ افراد به این سوال که امانت داری در بین مردم به چه میزان رواج دارد ؟به این شرح است :6/ 33 درصدپاسخ ها میزان رواج این ارزش اخلاقی در بین مردم را متوسط عنوان کرده اند 5/ 24در صد کم،4 /15درصد خیلی کم و6/7درصدپاسخها به گزینه اصلا تعلق دارد .همین درصدها در رابطه با ارزش صداقت و راستگویی که به عنوان یکی از عناصر اصلی اعتماد از آن یاد می شود(امیر کافی به نقل از جانسون،1380: 19).به این ترتیب است گزینه کم با بالاترین در صد 9/29گزینه متوسط 3/29درصد گزینه خیلی کم 9/19در صد گزینه اصلا 7/9درصد زیا د 2/8درصد خیلی زیاد 3/2درصد وگزینه کاملا 7/0درصد پاسخ ها را به خود اختصاص داده اند.(ارزشها و نگرشهای ایرانیان1381:63)در مورد میزان رواج ارزش اخلاقی پایبند بودن به قول قرارها در بین مردم وضعیت پاسخ ها به این شرح است :گزینه متوسط 8/38درصد،کم 4/24درصد،خیلی کم7/14درصد زیاد8/9درصد،خیلی زیاد 6/2درصد،کاملا8/0درصد.همچنین دررابطه با رواج دورویی در بین مردم بیشترین پاسخ ها زیاد و خیلی زیاد به ترتیب با 3/37و4/29درصد بوده است.(همان،1380: 64) همانطورکه اشاره شد،صفات اخلاقی فوق به عنوان شاخص های اعتماد فردی از سوی»جانسون» مطرح شده است.به این ترتیب می توان گفت که اعتماد اجتماعی وضعیت مطلوبی در جامعه ندارد.این امردر پژوهش دیگری که به طور مستقیم به بررسی اعتماد میان فردی و عام پرداخته نیز مشاهده شده است.«بررسی تجربی نظام شخصیت»عنوان پژوهشی است که توسط مسعود چلبی انجام گرفته است.در این پژوهش بی اعتمادی شخصی و بی اعتمادی غیر شخصی عام مورد سنجش قرار گرفته که نتیجه یافته ها به نقل از چلبی بیانگر وضعیت نامطلوب اعتماد در جامعه است.«یافته های موجود نشان می دهدکه میزان اعتماد تعمیم یافته و اعتماد شخصی در هیچ یک از شهر های مورد مطالعه در سطح مقبولی نیست و این امر بالقوه مخل نظم روانی و اجتماعی است.«(شهر های مورد مطالعه در این پژوهش عبارتند از :تهران،تبریز،مشهد،کرمان و استهبان میانگین بی اعتمادی شخصی و بی اعتمادی تعمیم یافته در این پژوهش به ترتیب برابر با 45و 39 گزارش شده است)(چلبی،1380: 172-170)
در ادبیات مربوط به اعتماد اجتماعی عوامل اجتماعی و فردی مختلفی به عنوان عوامل تاثیرگذار بر اعتماد اجتماعی مشخص شده اند.عواملی که از طریق مکانیسم های مختلف موجب تقویت و یا تضعیف اعتماد اجتماعی می شوند.میزان عام گرایی،احساس امنیت اجتماعی،تعهداجتماعی،میزان آگاهی از محیط،میزان توسعه سازمان های داوطلبانه،شبکه های روابط اجتماعی ونحوه آموزش هنجارها و ارزشهای مربوط به اعتماد کردن در فرایند جامعه پذیری از جمله عوامل اجتماعی موثر بر اعتماد اجتماعی هستند.
در این بین برای رسانه های جمعی با توجه به گستردگی و نفوذ آنها در جامعه نقش ویژه ای تعریف شده است.جیمز کلمن، پیوتر زتومپکا,رابرت پوتنام و آنتونی گیدنز از جمله نظریه پردازان اعتماد اجتماعی هستند که در بحث های خود به نقش رسانه های جمعی در تضعیف و یا تقویت اعتماد اجتماعی تاکید کرده اند به این ترتیب که رسانه های به عنوان منبع مهم اطلاعات و همچنین یکی از عوامل اصلی فرایند جامعه پذیری نقش موثری در فرایند اعتماد کردن بازی می کنند.
نظریه پردازان اعتماد نقش رسانه های جمعی در تقویت و تضعیف اعتماد اجتماعی را به شکل زیر ترسیم کرده اند.
رسانه ها به تصورات افراد از محیط شکل می دهند؛آنها می توانند با ارائه تصویری زشت ویا زیبا از جامعه میزان اعتماد در بین مخاطبان خود را افزایش و یا کاهش دهند.رسانه ها به شکل گیری الگوهای کنش در بین مخاطبان کمک می کنند- این الگوهای کنش به افراد کمک می کنند تا در موقعیت های مختلف دست به کنش بزنند.رسانه های جمعی از طریق تحرک روانی امکان تعاملات اجتماعی را در بین مخاطبان خود افزایش می دهند.رسانه های جمعی می توانندزمینه دسترسی به نهاد های انتزاعی و تخصصی را برای مخاطبان خود فراهم کرده و در نتیجه موجب اعتماد ویا بی اعتمادی به این نهاد ها در بین مخاطبان خود شوند و نهایتا اینکه رسانه های ارتباط جمعی به عنوان یکی از عوامل جامعه پذیری نقش موثری درنهادینه کردن ارزشها و هنجارهای اعتماد در بین مخاطبان خود دارند (Sztopka,1999.Putnam,1995,.کلمن،1378،گیدنز،1378).
با توجه به نقش رسانه های جمعی در تسهیل،تقویت و تضعیف اعتماد اجتماعی، رابطه میزان استفاده از آنها با میزان اعتماد اجتماعی مخاطبان در سه نوع فردی،عام و نهادی بررسی می شود.در تحقیق حاضر رسانه های ارتباط جمعی در سه بعد مورد توجه قرارگرفته اند در یک بعد میزان استفاده از نوع رسانه موردتوجه است که منظور میزان تماشای تلویزیون و میزان روزنامه خواندن است.در بعد دیگر نوع تلویزیون مورد توجه قرار گرفته که در این بعد رابطه تماشای دو نوع تلویزیون داخلی و ماهواره ای با اعتماد اجتماعی بررسی خواهد شد.
سوالات اساسی تحقیق :
آیا میزان استفاده از رسانه های جمعی بر میزان اعتماد اجتماعی مخاطبان موثر است؟
- آیا تاثیر میزان استفاده از رسانه های جمعی در انواع مختلف آنها(تلویزیون،روزنامه)بر اعتماد اجتماعی متفاوت است؟
- آیا تاثیر میزان تماشای تلویزیون در دو نوع داخلی و خارجی بر اعتماد اجتماعی متفاوت است؟
- آیا بین تماشای انواع مختلف پیام های تلویزیون داخلی،خارجی وخواندن انواع مختلف مطالب روزنامه ها رابطه متفاوتی با اعتماد اجتماعی وجود دارد یا خیر؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
اعتماد یکی از مفاهیم مهم حوزه جامعه شناسی نظم به حساب می آید این اهمیت در وهله نخست ریشه در جایگاه اعتماد در کنش اجتماعی دارد. نیکلاس لومان نظریه پرداز حوزه اعتماد از زاویه کنترل و پیش بینی کنش اجتماعی نگاه کارکردی به اعتماد دارد به ویژه در شرایط جامعه مدرن که توام با پیچیدگی و ریسک یا خطر پذیری است،در این شرایط اعتماد نقش مهمی در تعین و حفظ نظم اجتماعی بازی می کند.
زتومپکا،کلمن و گیدنز نیز چنین کارکردی برای اعتماد اجتماعی قائل هستند.اعتماد این اجازه را می دهد که افراد به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.به واسطه این تسهیل کنش است که از اعتماد به عنوان یکی از مهمترین ابعاد سرمایه اجتماعی یاد می شود.(کلمن،1378: 456)
منابع علمی محدود اعتماد به زبان فارسی وتعداد اندک پژوهش های انجام گرفته با موضوع اعتماد نشانگر این نکته است که تا کنون توجه جدی به اعتماد اجتماعی در جامعه ما نشده است. اما این امر به معنای کم اهمیت بودن آن در جامعه نیست.جامعه ایی که به اشکال مختلف واجد برخی از ویژگی های مدرنیته است.اگر چه تا کنون در متنی دیده نشده که از آن به عنوان جامعه مدرن یاد کنند ولی در اغلب متون به در حال توسعه بودن آن با عبارت مبهم در حال گذار اشاره شده است.بویژه با توجه به تحولات ساختاری و جمعیتی دهه اخیر،تحولاتی چون افزایش جمعیت،گسترش شهر نشینی،توسعه رسانه های ارتباط جمعی درحوزه های داخلی وخارجی وبدنبال آن تحولات ارزشی و فرهنگی.(رفیع پور.1378ربیعی1378)مجموعه ایی از این تحولات به همراه افراط و تفریط های موجود در حوزه های مختلفی چون سیاست،اقتصاد و فرهنگ عملا فضای پیچیده و آشفته ایی به جامعه ما داده است.
توسعه شهرها درنتیجه تحولات جمعیتی،بویژه افزایش جمعیت و مهاجرت و بدنبال آن نفوذ پذیری مرزهای درون گروهی سبب شده تا دامنه روابط اجتماعی افراد از محدوده سنتی خود فراتر رود؛شهروندان همواره در محیط هایی قرار می گیرند که با غریبه هایی از گروهها و قومیت های مختلف مواجه هستند،بویژه با توجه به تنوع قومی و گروهی موجود در جامعه،شرایط موجود اجتماعی و اقتصادی،ارتباط و تعامل با دیگران ناشناس را برای ماگریز ناپذیرکرده است،با این حال فقدان اعتماد در چنین وضعیتی شرایط را برای افراد دشوارتر خواهد کرد.شهروندان مجبور خواهند بود هزینه های زیادی را برای جبران بی اعتمادی متحمل شوند؛ لزوم قرار دادهای رسمی و غیر رسمی و ضرورت وجود تضمین درمراودات اجتماعی وپایین آمدن سطح ارتباطات اجتماعی در بین افراد ازجمله پیامدهای وجود بی اعتمادی است در صورتیکه وجود اعتماد اجتماعی به تسهیل کنش کمک کرده وبه زعم پوتنام به مانند روغنی چرخ های ارتباط اجتماعی را روان خواهد کرد.با توجه به ویژگی های فوق،اهمیت اعتماد در جریان کنش های اجتماعی روشنترمی شود.از طرف دیگر همانگونه که اشاره شده اعتماداجتماعی در جامعه مورد مطالعه ما وضعیت مطلوبی ندارد.
شواهد مبتنی بر پژوهش های اجتماعی نشان می دهد که اعتماد اجتماعی در جامعه ما وضعیت چندان مطلوبی ندارد.نظریه پردازان اعتماد عوامل مختلفی را در تضعیف و یا تقویت اعتماد بین افرد موثر می دانندو رسانه های جمعی یکی از همین عوامل موثر بر اعتماد در نزد آنان است.(,1999.پوتنام,1995,.کلمن،1378،گیدنز،1378).
رسانه های جمعی،امروزه نقش موثری در زندگی روزمره ما ایفا می کنند و یکی از واقعیت های انکار ناپذیرزندگی بشر امروزی به شمار می آیند.آنها بخش مهمی از زمان و مکان زندگی ما را به خود اختصاص داده اند.ما همواره در معرض پیامهای مختلفی هستیم که در قالب های متفاوت از سوی آنها ارسال می شود پیامهایی که درموقعیتهای مختلف به نیازهای متفاوتی پاسخ می دهند.وسایل ارتباط جمعی واجد کارکردهای متنوعی هستند هارولد لاسول کارکرد این وسایل را به این شرح خلاصه کرده است :نظارت بر محیط ،ایجاد همبستگی اجتماعی در واکنش به محیط وانتقال میراث فرهنگی. (مک کوایل،1382 :108).بطور کلی میتوان گفت رسانه ها نقش مهمی در زندگی اجتماعی افراد بازی می کننداطلاع رسانی وآگاه کردن افراد از واقعیت های محیط(حوادث ورویدادها)،آموزش هنجارها و ارزشهای رایج و اجتماعی کردن افراد ،ایجاد همدلی وانسجام اجتماعی در بین افراد (همان،1382: 109).
رسانه ها نقش موثری بر شکل گیری نگرش افراد نسبت به محیط و افراد حاضر در آن دارند،رسانه ها همچنین در نهادینه کردن ارزشهای رایج،برجسته کردن ایده ها و افکار خاص وشکل دادن به تصور افراداز جامعه موثر هستند. در تحقیق حاضر با توجه به نقش و جایگاه رسانه های جمعی، تاثیر میزان استفاده از آنها بر اعتماد اجتماعی بررسی شده است.
فرضیات تحقیق
بین استفاده از انواع رسانه ها ی مورد استفاده و میزان انواع اعتماد اجتماعی رابطه وجود دارد.
بین میزان استفاده از تلویزیون های ماهواره ای با میزان اعتماد اجتماعی رابطه وجود دارد.
نگرش مثبت نسبت به رسانه های داخلی در میزان اعتماد اجتماعی افراد موثر است.
کسانیکه از مطبوعات بیشتر از تلویزیون استفاده می کننداز اعتماد اجتماعی بیشتری برخوردارند ..
تعریف مفاهیم:
تعریف نظری و عملی مفاهیم تحقیق :
مفاهیم تحقیق حاضر شامل متغیرهای وابسته،مستقل،واسطه،کنترل و متغیر های زمینه ایی تحقیق است.
متغیر وابسته تحقیق :
اعتماداجتماعی:
تعریف اعتماد اجتماعی عبارت است از حسن ظن فرد نسبت به سایر افراد و نهادهای جامعه با این انتظارکه آنها به گونه ایی عمل خواهندکردکه نتایج منفی به حداقل کاهش یافته و دستیابی به اهداف میسر گردد.
اعتماد میان فردی:
این نوع ازاعتماداجتماعی در روابط چهره به چهره جای می گیرد. سطحی حداقل از کنشگران، ارتباطی که در آن دو نفر حضور دارند.
اعتماد نهادی:
این نوع از اعتماد متوجه ساختارهای غیرشخصی است.هر چند ساختارهای غیر شخصی درسطحی خردازافراد تشکیل شده انداما این افرادباتوجه به ساختاری که درآن قرارگرفته اند تعریف می شوند.
متغیر های مستقل تحقیق:
متغیر مستقل تحقیق حاضر رسانه های ارتباط جمعی است.
بطور کلی رسانه های ارتباط جمعی عبارتند ازآن دسته از وسایل ارتباطی که مورد توجه جماعت کثیری باشد وسایل ارتباطی که در تمدنهای جدید بوجودآمده و مورد استفاده اند وویژگی اصلی آنان قدرت وشعاع عمل زیاد است.(کازنو،1377: 4)
تلویزیون:
با توجه به جامعه مورد مطالعه دو نوع تلویزیون دولتی و ماهواره ایی انتخاب شده اند.تلویزیون دولتی شامل تمام شبکه هایی است که مالکیت آنها با دولت بوده و توسط دولت نیز کنترل می شود.در جامعه مانیز تلویزیون توسط دولت اداره می شود و هر شش شبکه آن دولتی هستند.در کنار شبکه های تلویزیون دولتی به مدد توسعه تکنولوژی ارتباطات امروزه افراد می توانند با استفاده از گیرنده های ماهواره ایی از برنامه های سایر شبکه های تلویزیون که از نقاط مختلف جهان پخش می شوند استفاده کنند.این شبکه ها در تحقیق حاضر با عنوان شبکه های ماهوارهایی مورد توجه قرار گرفته اند.
روزنامه:
یکی از وسایل ارتباطی مکتوب که تازگی خبر خصوصیت اصلی آن است
متغیر های واسطه
در تحقیق حاضر بر اساس نظریه های مربوط به اعتماداجتماعی و کارکردهای رسانه های ارتباط جمعی پنج متغیر به عنوان واسطه رابطه بین رسانه ها واعتماد انتخاب شده اند که در ذیل تعریف آنها آمده است.
عام گرایی:
تعریف:میزان تمایل به تنظیم هنجاری سلوک بر اساس قواعد وضعیتی که درآن سلوک صورت تحقق به خود میگیرد.(چلبی؛1380: 103)تمایل فرد یا گروه به اینکه در روابط اجتماعی خود،دیگران را براساس ضوابط مربوط به مقوله کنشگران آن وضعیت تیمارکندودرواقع نوعی سوگیری ارزشی است که فردیاگروهی سعی دارددربرخوردباکنشگران اجتماعی دیگر آنهارابراساس قواعدوضوابط عام و نه قواعد وضوابط مربوط به خودو جامعه خود مورد ارزیابی وقضاوت قراردهد.
احساس امنیت اجتماعی:
تعریف نظری:بیانگر آسودگی خاطر فرد است که نیازهایش درطول زمان ارضاء می گردندوبه رهایی فرد ازترس ونگرانی وحفظ خود در حال وآینده مربوط می گردد (امیرکافی؛1380: 27).
تعهد اجتماعی:
تعریف:تعهددرلغت به معنای پایبندی به عهد وپیمان،وفاداربودن،احساس مسوولیت کردن و مراقبت کردن معنا شده است.بطور کلی تمایل به میزان وفای به عهد احساس مسوولیت وتکلیف در مقابل دیگران تعرف می شود.(چلبی؛1380: 146)
ارزیابی مثبت از مسوولان جامعه:
متغیر ارزیابی مثبت از مسوولان به عنوان متغیری واسط بین رسانه های جمعی و اعتماد به نهادهای فعال در جامعه مورد توجه قرار گرفته است.
ارزیابی مثبت از محیط اجتماعی:
یکی دیگر از متغیر های واسطه تحقیق در رابطه بین رسانه های جمعی و اعتماد اجتماعی متغیر ارزیابی مثبت از محیط اجتماعی است
- نگرش مثبت به رسانه های جمعی:
نگرش نوعی جهت گیری مثبت و منفی نسبت به هر چیزی؛اشخاص،نهادها،اشیاء،مکان ها و... است.
متغیر های زمینه ای تحقیق:
متغیر سن: میزان سن پاسخگویان با سوال مستقیم پرسیده شده است.
متغیر جنسیت:جنسیت با سوال مستقیم و در دو طبقه مرد و زن سنجیده شده است.
متغیر میزان تحصیلات:.میزان تحصیلات با استفاده از سوال مستقیم قابل سنجش شده و در شش گروه طبقه بندی می شود.
1-عدم بهره مندی ازتحصیلات(بیسواد)
2- ابتدائی(بصورت ناقص یا کامل)
3- راهنمائی(بصورت ناقص یا کامل)
4- متوسطه(بصورت ناقص یا کامل)
5- کاردانی وکارشناسی(بصورت ناقص یا کامل)
6- کارشناسی ارشد به بالا(بصورت ناقص یا کامل)
متغیر وضعیت تاهل:
وضعیت تاهل با استفاده از سوال مستقیم قابل سنجش و در سه گروه طبقه بندی شده است.
1- متاهل
2- مجرد
3- سایر موارد(طلاق گرفته،همسر فوت شده،کسانیکه تنها زندگی می کنند
چهارچوب تحلیلی تحقیق:
اعتماداجتماعی عبارت است از حسن ظن فرد نسبت به سایر افراد جامعه و نهاد های موجود درآن،با این انتظار که آنها به گونه ای عمل خواهند کرد که نتایج منفی به حداقل کاهش یافته و دستیابی به اهداف میسرگردد.پدیده ایی اجتماعی است،به این ترتیب که هم نقش مهمی در کنش اجتماعی باز ی می کند و هم در جریان کنش اجتماعی شکل می گیرد.برای اعتماد اجتماعی سه نوع جداگانه تعریف کرده اند که در هر یک از آنها اعتماد، متوجه اعتماد شونده های متفاوتی است.این سه نوع عبارتند از:اعتماد میان فردی،نهادی و عام؛ اعتماد میان فردی در روابط مستقیم و دو طرفه بین فرد و نزدیکانش از قبیل دوستان،خانواده،همسایگان وهمکاران مورد توجه قرار می گیرد.اعتماد نهادی متوجه نهادها و سازمان های مختلفی است که در سطح جامعه فعالیت می کنند و اعتماد عام در سطحی فراتر از رابطه دوستانه متوجه افراد غریبه شامل قشرهای مختلفی از افراد است،برای نمونه اعتماد به زنان،اعتماد به اقلیت های قومی و دینی.
همانطور که در بحث نظری تحقیق نیز اشاره شد اعتماد به عنوان یک امر اجتماعی تحت تاثیر عوامل مختلفی است. بر مبنای نظریه های بحث شده می توان از عوامل موثری چون احساس امنیت،عامگرایی،تحرک فیزیکی وروانی،مشارکت اجتماعی،تعاملات اظهاری،اعتماد بنیادی،اجتماعی شدن واستفاده از رسانه های ارتباط جمعی نام برد.
در تحقیق حاضر از بین عوامل مختلف موثر بر اعتماد اجتماعی به بررسی رابطه بین میزان استفاده از رسانه های ارتباط جمعی و میزان اعتماد اجتماعی خواهیم پرداخت.با این حال ملاحظه خواهد شد که رسانه های ارتباط جمعی با توجه به نقش و تاثیرات گسترده عملابا سایر عوامل موثر بر اعتماد اجتماعی نیز رابطه دارند.
آنچه از نظریه های مختلف مربوط به اعتماد اجتماعی بر می آید بین استفاده از رسانه های ارتباط جمعی و میزان اعتماد اجتماعی افراد رابطه وجود دارد.اما جهت این رابطه در نظریه های مختلف،به شیوه ای متفاوت گزارش شده است از طرف دیگر عملا در بررسی اعتماد اجتماعی به رابطه بین هر یک از ابعاد آن با عوامل موثر بر اعتماد یا توجه نشده و یا اینکه این توجه به بعد مشخصی تقلیل پیدا کرده است.تفاوت رابطه بین رسانه ها و اعتماد اجتماعی در نظریه های مطرح شده عملا فضای رابطه رسانه ها و اعتماد اجتماعی را ابهام آمیز کرده است. برای نمونه گیدنز اعتماد اجتماعی را مبتنی بر فقدان اطلاعات می داند؛این در حالی است که کلمن وزتومپکا دو تن از نظریه پردازان اعتماد بر نقش کلیدی اطلاعات در فرایند اعتماد تاکید می کنند.
کلمن که با رویکرد کنش انتخاب عاقلانه به اعتماد نگاه می کند،اطلاعات را برای ارزیابی شرایط و بررسی سود و زیان ناشی از اعتماد ضروری می داند. زتومپکا یکی از مبانی اعتماد را اطلاعات معرفی می کندواین درست عکس ادعای گیدنز است.کلمن و زتومپکا یکی از منابع اصلی این اطلاعات را رسانه های ارتباط جمعی معرفی کرده اندواز همین زاویه نیز رابطه رسانه های ارتباط جمعی را با اعتماد اجتماعی مورد توجه قرار داده اند.
فراهم کردن اطلاعات از سوی رسانه ها از طریق اطلاع رسانی،در قالب کارکرد نظارت بر محیط مورد توجه قرار گرفته است.افراد به واسطه اطلاعات دریافتی از رسانه ها است که به ارزیابی محیط می پردازند و در قالب همین کارکرد است که رسانه ها تصورات ما را از محیط می سازند.یکی از مهمترین این تصورات که گربنر در نظریه کاشت رسانه ایی از آن به عنوان یکی از بارزترین اثرات رسانه ها یاد کرده ،احساس امنیت و یا ناامنی است که رابطه نزدیکی با اعتماد اجتماعی دارد.رابرت پوتنام بر همین اساس برای رسانه های ارتباط جمعی بویژه تلویزیون نقش موثری در نزول سرمایه اجتماعی بطور عام و اعتماد اجتماعی بطور خاص تعریف می کند.این نقش در قالب ساختن« جهانی زشت »در ذهن مخاطبان ایفا می شود به این ترتیب کارکرد نظارت بر محیط به یک کژکارکرد مبدل می گردد.با این همه اطلاعات دریافتی همواره منجر به چنین تصویری نمی شوند،آنها ما را در ارزیابی شرایط،در تصمیم گیری و ارضای حس کنجکاوی یاری می کنند؛همین امر یکی از علل اصلی تحرک روانی و یا به قول «فیسک» تحرک ذهنی می شودکه فیسک از آن به نقش آفرینندگی رسانه های ارتباط جمعی یاد می کند.حاصل این تحرک روانی افزایش مبادله و تعامل بین افراد و درنتیجه عام گرایی در نگاه پارسونزی و کمک به شکل گیری جامعه مدنی در قالب مفهوم گستره عمومی از نگاه هابر ماس است که در کل نقش موثری بر افزایش اعتماد اجتماعی در بین افراد دارد.پیتر دالگرن در این رابطه ضمن طرح ایده فیسک می نویسد:«ظرفیت تحرک فیزیکی و فراخوانی خاطرات و سوابق سپرده شده به حافظه،بر انگیختن واکنش در مخاطب و مبادله اندیشه با سایرین به زعم فیسک مربوط به کیفیت «آفرینندگی»ژورنالیسم است.در اینجا ترجیح می دهیم اصل«آفرینندگی»مورد نظر فیسک را بعد ارتباطی و یا «عملگرایانه»ژورنالیسم بنامیم که نه تنها به ارتباط بین رسانه و مخاطبانش تاکید می کند،بلکه نقش ژورنالیسم را در برقراری تعامل بین مخاطبان نیز در بر می گیرد،منظور از این تعامل نیزتعامل فعالانه مخاطبان درهیات شهروندان جامعه مدنی و در گذشتن از موقعیت صرف مخاطبی خویش است.ژورنالیسم را می توان عاملی دانست که به طور بالقوه می تواند موجب پیشبرد یا توقف ارتباط متقابل بین شهروندان باشد؛فرایندی که خود برای استقرار گستره عمومی پایدار،ضروری است»(دالگرن،1380: 88).
همانطور که اشاره شد اعتماد امری اجتماعی است که در فرایند اجتماعی شدن توسط افراد یاد گرفته می شود. رسانه های ارتباط جمعی یکی از چهار عامل اصلی جامعه پذیری در کنار عواملی چون خانواده،همالان و مدرسه به حساب می آیند.از این نقش رسانه ها لاسول تحت عنوان کارکرد انتقال فرهنگ از یک نسل به نسل بعدی یاد کرده است.«جامعه پذیری فرایندی است که به موجب آن جامعه فرهنگش را از یک نسل به نسل بعدی انتقال می دهدو فردرا با شیوه های پذیرفته شده و تایید شده زندگی سازمان یافته اجتماعی سازگار می کند.بنابراین کارکردجامعه پذیری این است که استعدادها وانضباط هایی را که فرد به آنها نیاز دارد پرورش دهد،نظام ارزشها،آرمانها و انتظارات زندگی جاری جامعه ایی خاص را به افراد منتقل می کندو مخصوصا نقش های اجتماعی را که افراد باید ایفا کنند،آموزش دهد»(نیک گهر،1375: 45).«وی. شه» در بررسی رابطه بین رسانه ها و اعتماد اجتماعی بر این کارکرد تاکید می کندبه این ترتیب که رسانه ها با آموزش هنجار ها و ارزشهای اجتماعی در شکل دادن به الگوهایی که افراد در زندگی خود آنها را سرمشق قرارمی دهنداین اجازه رابه آنها می دهدکه بادیگران ارتباط برقرار کنند(V,shah,1998:475).
دالگرن در این رابطه از نظریه جامعه شناسی پدیدار شناسانه شوتس،برگرو لاکمن بهره می گیرد به این معنا که رسانه ها فراهم کننده الگوهای کنش به تعبیر شوتس و عوالم نمادین به تعبیر برگرو لاکمن برای کنشگران در کنشهای روزمره زندگی هستند.به این ترتیب رسانه ها از طریق فرایند جامعه پذیری و نقشی که در ایجاد وحدت نمادین به تعبیر چلبی دارند،این امکان را فراهم می کنند که افراد با یکدیگر براساس ضوابط عام رابطه برقرار کنند.نتیجه این امر عامگرایی و بدنبال آن افزایش اعتماد اجتماعی است.رسا نه ها در فراتر رفتن افراد از تعاملات درون گروهی نقش موثری ایفا می کنند.آنها این نقش را از طریق اثر دوگانه ایی که بر روی وحدت نمادین دارندانجام می دهند.به این ترتیب که رسانه ها در سطح درون گروهی موجب تحکیم وحدت نمادی می شوندو از طرف دیگر به دلیل سیالیت با فراهم کردن زمینه نفوذ گروه هادریکدیگر ضمن تضعیف وحدت نمادین درون گروهی موجب شکل گیری پیوندهایی در سطح برون گروهی می شوند.نتیجه این امر همانطور که اشاره شد عامگرایی است که به اعتماد اجتماعی منجر می شود.سطح دیگری که رسانه ها می توانند از طریق آن موجب گسترش عامگرایی در بین مخاطبان شوند تعریف نقش های اجتماعی و هنجار های حاکم بر آنهاست. به این معنا که افراد با فراگرفتن نقش های اجتماعی و هنجار های حاکم بر آنها در موقعیت ها مختلف بر اساس استانداردهای تعریف شده معینی عمل می کنند.
کارکرد دیگری که برای رسانه های ارتباط جمعی تعریف شده ایجاد همبستگی اجتماعی است که نقش موثری در فرایند اعتماد اجتماعی دارد.همانطور که در بحث مربوط به نظریه چلبی آمده همبستگی اجتماعی منشاء روابط عاطفی،تعهد عام و بدنبال آن اعتماد اجتماعی است.
مک کوایل کارکردایجاد همبستگی اجتماعی رسانه ها را به این ترتیب توضیح می دهد:«پیدا کردن بینش راجع به اوضاع و احوال دیگران،همدلی اجتماعی،همذات پنداری بادیگران وکسب احساس تعلق،یافتن مبنایی برای گفت وگو ،تعامل اجتماعی،پرکردن جای یک همراه واقعی در زندگی،کمک به اجرای نقش های اجتماعی و توانا ساختن فرد به ایجاد پیوند با خانواده،دوستان و جامعه»(مک کوایل،1380: 112).
به این ترتیب رسانه های ارتباط جمعی نقش موثری در کاهش انزوای اجتماعی و ایجاد نوعی احساس مشترک و همدردی با جامعه را دربین افراد ایفا می کنند.نتیجه این امر شکل گیری نوعی احساس تعلق است؛بطوری که هویت جامعه ای در راس سایر هویت ها قرار می گیرد درنتیجه تعهد عمومی تقویت شده و این نیز بدنبال خود باعث افزایش اعتماد اجتماعی در جامعه می شود.
باید توجه داشت که عنوان رسانه های جمعی اصطلاحی کلی است که وسایل ارتباط جمعی مختلفی را شامل می شود که در این تحقیق دو رسانه تلویزیون و روزنامه از بین رسانه های مختلف مورد توجه قرار گرفته اند.در بررسی تاثیر رسانه ها همواره برتفاوت آنها با یکدیگر تاکید شده است.(رجوع کنید به نظریه مک لوهان،وینداهال و مالتزکه) بنابراین باید بین اثرات روزنامه ها با تلویزیون از جهت شدت تاثیر بر اعتماد اجتماعی و نیز جهت تاثیر تفاوت قائل شد.علاوه بر این بر مبنای بحث وینداهال این رابطه در بین برنامه های مختلف یک رسانه نیز متفاوت خواهد بود به این معنی که برنامه های مختلف اثرات متفاوتی بر اعتماد اجتماعی می توانند داشته باشند.این امر برای مطالب مختلف روزنامه ها نیز صادق است.اوسلنر و وی.شه در کار خود به این نکته توجه کرده بودند. به زعم وی.شه کامل ترین شیوه در مطالعه تاثیر رسانه های جمعی بر اعتماد اجتماعی توجه به اثر هر یک از انواع رسانه ها و نیز محتوی پیام هایی است که تولید می کنند.همچنین بر اساس نظریه هارولد لاسول باید در مطالعه اثرات رسانه ها به صاحبان رسانه و اهدافی که دنبال می کنند نیز توجه داشت.بر این اساس ممکن است رسانه های جمعی در راستای اهداف خودموجب تقویت ویا تضعیف اعتماد اجتماعی شوند.
نتیجه ای که می توان از بحث های فوق گرفت به این ترتیب است که:
- میزان استفاده از رسانه های جمعی بر میزان اعتماد اجتماعی مخاطبان آنها موثر است.
- استفاده از رسانه های جمعی می تواند از طریق اثر گذاری بر عوامل موثر بر اعتماد بر میزان اعتماد اجتماعی اثر گذار باشد.
- استفاده از رسانه های ارتباط جمعی می تواندعلاوه برتاثیر مثبت برمیزان اعتماداجتماعی تاثیر منفی نیز داشته باشد.
- تاثیر تماشای تلویزیون بر انواع اعتماد اجتماعی می تواند باروزنامه خواندن متفاوت باشد.
- باید بین استفاده از انواع متفاوت پیام های رسانه های جمعی در رابطه با میزان انواع اعتماد اجتماعی تفاوت قائل شد.
- در بررسی تاثیر میزان استفاده از رسانه های جمعی بر انواع اعتماد اجتماعی باید به صاحبان رسانه های جمعی توجه شود.
فصل دوم:
بخش اول:
ادبیات تجربی تحقیق
توجه به پیشینه تحقیق از جهات مختلفی واجد اهمیت است.پرهیز از دوباره کاری،یافتن الگو و چهارچوب مشخص برای تحقیق،استفاده از معرف ها و ابزارهای سنجش که اعتبار و پایایی آنها از قبل مشخص شده از جمله عواملی است که توجه به پیشینه تحقیق را ضروری می سازد.در واقع پیشینه تحقیق پژوهشگر را به زمینه علمی موضوع پژوهش راهنمایی می کند.
ادبیات تجربی تحقیق حاضر به دو بخش مجزا تقسیم شده است.بخش اول مربوط به پژوهش هایی است که در خارج از کشور انجام گرفته و بخش دوم به پژوهش هایی مربوط می شود که در داخل کشور انجام گرفته اند.
قسمت اول:
پژوهش های انجام گرفته در خارج از کشور:
رابطه بین رسانه های ارتباط جمعی با اعتماد اجتماعی دراشکال وقالبهای مختلفی مورد توجه پژوهشگران خارجی قرار گرفته است.
می توان ادعا کردکه این توجه در گام نخست به کارهای رابرت پوتنام در حوزه سرمایه اجتماعی برمی گردد.پوتنام از سال 1993 سلسله کار های پژوهشی را پیرامون موضوع جامعه مدنی و سرمایه اجتماعی در ایتالیا و آمریکا آغاز می کند نتیجه این پژوهش ها در قالب کتابهایی منتشر می شود.
یافته های پوتنام نشان می دهد که اولا،سرمایه اجتماعی رابطه نزدیکی با جامعه مدنی و توسعه اجتماعی دارد،ثانیا این سرمایه در ایالت متحده روبه افول است.پوتنام به دنبال بررسی این افول به عوامل موثر بر آن توجه می کند و در این بین برای تلویزیون و روزنامه جایگاه ویژه ای تعریف می کند.به این ترتیب که تلویزیون موجب افول سرمایه اجتماعی در بین مخاطبان خود می شود و در این بین اعتماد به عنوان یکی از مهمترین ابعاد سرمایه اجتماعی،بشترین آسیب را می بیند.
بعداز اینکه پوتنام نظریه خودرا مبنی بر تاثیر منفی تلویزیون بر روی سرمایه اجتماعی بطور عام و اعتماد اجتماعی بطور خاص مطرح کرد،پژوهش های متعددی برای رد ویا تایید نظریه پوتنام انجام گرفت که بطور مستقیم به بررسی رابطه بین اعتماد و تلویزیون پرداخته اند.در این بخش ابتدا به کار اریک. م. اوسلنر مطرح می شود که با رهیافتی متفاوت از پوتنام به بررسی رابطه بین تلویزیون و اعتماد اجتماعی پرداخته است.(از آنجا که پوتنام به عنوان یکی از نظریه پردازان اعتماد اجتماعی در این پژوهش مورد توجه است لذا در بخش ادبیات نظری تحقیق به بررسی کارهای او خواهیم پرداخت)
«سرمایه اجتماعی،تلویزیون و جهان زشت:اعتماد،خوش بینی و مشارکت مدنی» عنوان پژوهی است که بین سالهای 1995تا1998 توسط اوسلنر انجام گرفته است.وی در شروع وطرح مساله خود به طرح نظریه پوتنام مبنی بر افول اعتمادوبدنبال آن کاهش مشارکت های مدنی،عضویت درسازمانهای داوطلبانه،کاهش مشارکت سیاسی مردم می پردازد (اسلنر.1998:441).
از نظر پوتنام یکی از عوامل موثر بر وضعیت مذکور تماشای تلویزیون است.پوتنام ادعا می کندکه تلویزیون از یک طرف تصویر خشن وزشتی از دنیای اطراف ما ارائه می دهد درنتیجه موجب وحشت وهراس مخاطبان می شودونوعی احساس ناامنی بوجود می آوردکه نتیجه آن بی اعتمادی است.ازطرف دیگر تلویزیون، زمان لازم برای مشارکت های مدنی را از ما می گیردبطوریکه تمام اوقات فراغت افراد به تماشای تلویزیون اختصاص می یابد،اوقاتیکه می توانست صرف مشارکت های مدنی شود؛نتیجه این امر کاهش مشارکت مدنی دربین افر اد و بدنبال آن کاهش اعتماد اجتماعی است .
اما اوسلنر بارویکردی متفاوت یعنی رویکرد فردی وروانشناختی به اعتماد نگاه می کند درنتیجه تاکید می کند که اعتماد بیش از آنکه تحت تاثیر عوامل اجتماعی نظیر تلویزیون باشد تحت تاثیر عوامل روانی وکاملا فردی است،از همین رو یکی از عوامل موثر بر اعتماد را خوشبینی می داند.
«اعتماد دردرجه اول مربوط به نگاه مثبت به جهان است.خوشبینی نسبت به آینده جهان یکی از موئلفه های مهم اعتماداست که خود ریشه در رضایت وخشنودی فرد اززندگی شخصی شان دارد؛موقعیت مالی،تحصیلات،ارزشهای فردی افراد بر این نگرش موثر هستند.افراد خوشبین نگران این نیستند که دیگران به آنها آسیبی برساند؛اگر آنها موقعیتی را بدست آورند و آنرا از دست بدهندنگاه مثبتی که به جهان دارندبه آنها کمک خواهد کردتا دوباره تلاش کنند .
اوسلنر در ادعایی کاملا مخالف پوتنام استدلال می کند که رسانه های ارتباط جمعی در این بین نقش چندانی ایفا نمی کنندواگر ما دنیا را زشت می بینیم به این خاطر است که واقعا زشت است وربطی به تلویزیون ندارد.به عنوان نمونه ادعا می شود که جوانان ساکن محلات فقیر نشین به دلیل داشتن علاقه به تماشای فیلم های خشن تصویری زشت از دنیا در ذهن خود دارند،حال آنکه دنیای پیرامون این بچه ها چیزی نیست جز محلات زشت؛دنیایی توام با خشونت وخطر درنتیجه می توان گفت که تصور زشت این بچه ها از دنیا ربطی به تلویزیون ندارد.
با همین نگاه اوسلنر با استفاده از داده های مربوط پژوهش اجتماعی (GSS) به بررسی رابطه بین میزان تماشای تلویزیون با میزان اعتماد اجتماعی و مشارکت مدنی از یک سو و رابطه اعتماد و مشارکت با میزان خوش بینی افراداز سوی دیگر پرداخته است.اوسلنر با استفاده از داده های پژوهش های اجتماعی وضعیت اعتماد اجتماعی را دربین دونسل یعنی در فاصله 1950 تا 1993 مقایسه کرده است. نسل اول که محصول انفجار جمعیت در دهه پنجاه آمریکاست و به نسل انفجار جمعیت معروف است، نسل بعد از آن که در اواخر دهه هفتاد متولد شده اند.
اوسلنر استدلال می کند این دو نسل از نظر تاریخی شرایط اقتصادی،اجتماعی و سیاسی متفاوتی را تجربه کرده انددر حالیکه پوتنام افول اعتماد اجتماعی در نسل اول را به توسعه تلویزیون در دهه شصت و هفتاد نسبت می دهد اوسلنر تفاوت میزان اعتماد اجتماعی بین این دو نسل را به تفاوت در شرایط محیط آنان نسبت می دهد. بر همین اساس استدلال می کند اگر نسل مربوط به دهه پنجاه دارای اعتماد اجتماعی و در نتیجه مشارکت مدنی پایینی است به این خاطر که این نسل از نظر سیاسی و اقتصادی شرایط دشواری را تجربه کرده است؛تجاربی چون جنگ ویتنام،ماجرای واتر گیت،بحران اقتصادی و بی عدالتی اجتماعی؛از همین رو نیز میزان اعتماد اجتماعی و مشارکت مدنی در بین اعضای این نسل تضعیف شده است و این امر ارتباطی با گسترش تلویزیون در دهه شصت و هفتاد ندارد.
اما نسل دوم در مقایسه با پدران خود با فضای اجتماعی مطلوبی مواجه شدند،فضایی که در آن از بحران های دهه هفتاد خبری نیست و جامعه از نظر سیاسی و اقتصادی وضعیت مطلوبی دارد این امر سبب شده تانسل دوم در مقایسه با نسل قبل از خود نسبت به آینده خوشبین باشند. این خوشبینی تصویر زیبایی از دنیا در ذهن آنان شکل داده و سبب افزایش اعتماد و مشارکت مدنی در این نسل شده است.
اوسلنر در ادامه به تحلیل رابطه سه متغیر خوشبینی،اعتماد اجتماعی،مشارکت مدنی و تلویزیون پرداخته است.هدف اصلی در این بین مقایسه تاثیر دو متغیر خوشبینی و میزان تماشای تلویزیون بر اعتماد و مشارکت مدنی است.نتایج حاصل از تحلیل این داده ها نشان می دهد که بین میزان تماشای تلوزیون با اعتماد اجتماعی مخاطبان آن رابطه ضعیفی وجود دارد.یافته های اوسلنر نشان می دهدکه بین میزان اعتماد اجتماعی افرادی که در شبانه روز بیشتر از 10 ساعت تلویزیون تماشا می کنند با افرادی که هرگز تلویزیون تماشا نمی کنند ناچیز است.همچنین تلویزیون تاثیر ناچیزی بر میزان خوشبینی افراد دارد. تنها 4 درصد از افرادی که روزانه 10 ساعت تلویزیون تماشا می کنند در مقایسه با دیگران نسبتا بدبین هستند.
در مقایسه با تلویزیون میزان تحصیلات و درآمد تاثیر نسبتا شدیدی بر میزان خوش بینی افراد دارد.رابطه بین میزان تماشای تلویزیون و مشارکت مدنی نیز در این پژوهش ضعیف گزارش شده است.ضریب رگرسیون محاسبه شده برای تلویزیون در رابطه با مشارکت مدنی( 039/0-) گزارش شده است.
اوسلنر رابطه دو طرفه بین مشارکت مدنی و اعتماد اجتماعی را برخلاف رابرت پوتنانم رد می کند و استدلال می کند که تنها رابطه موجود بین اعتماد و مشارکت مدنی رابطه یک طرفه ای است که شروع آن از اعتماد اجتماعی است. تحلیل واریانس چند متغیره بر روی مشارکت مدنی نشان می دهد که نقش خوش بینی در تغییرات مشارکت مدنی از میزان اعتماد اجتماعی قوی تراست،بطوریکه با وارد کردن متغیر خوش بینی درمعادله رگرسیون اعتماد و مشارکت مدنی ازاهمیت اعتماد کاسته می شود. بر همین اساس استدلال می کند خوش بینی به صورت غیر مستقیم و از طریق اعتماد اجتماعی بر مشارکت مدنی تاثیر می گذارد. اوسلنر در کار خود همبستگی نسبتا شدیدی بین میزان خوش بینی و مشارکت مدنی گزارش کرده است (r=0/68).
اوسلنر در بررسی رابطه بین میزان خوش بینی و اعتماد با میزان تماشای تلویزیون نوع برنامه های تلویزیون رانیز مورد توجه قرار داده است به این معنی که میزان خوش بینی و اعتماد افراد را با میزان تماشای برنامه های مختلف مقایسه کرده است.برای این کار او برنامه های خبری،نمایش های کمدی،دراماتیک و برنامه های تلویزیون عمومی(public television) را از یکدیگر متمایز کرده و رابطه میزان تماشای هر یک از آنها را با میزان خوش بینی و بدنبال آن میزان اعتماد اجتماعی افراد مقایسه کرده است.
بر اساس یافته های اوسلنر برنامه های تلویزیون عمومی رابطه مثبت و معنی داری با میزان خوش بینی بینندگان آن دارد همچنین تماشای زیاد این برنامه ها موجب تقویت اعتماد در بین بینندگان آن می شود (گاما= 140/0).برنامه های خبری با میزان خوش بینی افراد رابطه معنی دار و مستقیمی دارداما این رابطه برای برنامه های درام و سریال های تلویزیونی معکوس است .تماشای برنامه تلویزیون های عمومی با میزان مشارکت در انجمن های داوطبانه رابطه مثبت اما ضعیفی دارد.
اوسلنر علاوه بر توجه به رابطه بین نوع برنامه و اعتماد اجتماعی اثر تماشای تلویزیون برمیزان اعتماد اجتماعی را در بین برخی از برنامه های تلویزیون نیز بررسی کرده است به همین منظور او میزان تمایل به عضویت درسازمان های داوطلبانه را بین بینندگان چند برنامه مشخص بررسی کرده است،این برنامه ها عبارتند ازبرنامه های ورزشی،مجله خبری، سریال کمدی«فریزی و دوستانش» و سریال وسترن«پزشک دهکده» اما به جز تماشای سریال پزشک دهکده تماشای سایر برنامه ها رابطه معنی داری با میزان تمایل به عضویت در سازمان های داوطلبانه نداشته اند.افرادیکه بطور پیوسته سریال پزشک دهکده را تماشا می کنند در مقایسه با افرادی که اصلا این سریال را تماشا نمی کنند کمتر به عضویت درسازمان های داوطلبانه تمایل دارند.
اوسلنر درنتیجه گیری خود استدلال کرده است که رابطه ضعیفی بین برداشت مردم از دنیای تلویزیون با برداشت آنان از دنیای واقعی وجود دارددر صورتی هم که این رابطه شدید باشد ریشه در این دارد که دنیایی که تلویزیون تصویر می کند تفاوتی با دنیای واقعی ندارد.همچنین بسیاری از مخاطبان تلویزیون معتقدند برنامه های تلویزیون ملی با واقعیت های جامعه فاصله قابل توجهی دارددرمقایسه با برنامه های این تلویزیون،برنامه تلویزیون های محلی واقعی تر است اما عملا تاثیری در برداشت افراد از دنیای پیرامونشان ندارد،تصور افراد از محیط پیرامون خود بیشتر مبتنی بر واقعیت های عینی محیط است بطوریکه نظر افراد یک شهر در رابطه با میزان احساس امنیت بستگی شدیدی به محله ای دارد که در آن ساکن هستنداز این رو می توان گفت که تلویزیون عملا تاثیر چندانی در برداشت ما از دنیای پیرامونمان ندارد.
«بررسی رابطه بین تماشای تلویزیون با میزان تعهد مدنی و اعتماد میان فردی»عنوان پژوهشی است که توسط «داون وی.شه» در فاصله سالهای 1995 تا 1998 انجام گرفته است.در این پژوهش وی. شه ابتدا با مرور پژوهش های پیشین به نقد و بررسی کارهای افرادی چون،پوتنام ،اوسلنر،برهم و راهن پرداخته است.ِپوتنام،برهم و راهن به عنوان نظریه پردازان و پژوهشگرانی هستندکه بر رابطه بین تماشای تلویزیون و اعتماد اجتماعی تاکید می کنند و اوسلنر پژوهشگری که چنین رابطه ای را نفی کرده است.
وی. شه کلی گویی و عدم توجه به جزئیات رسانه های جمعی را ضعف مشترک کارهایی می داند که در این حوزه انجام گرفته اند.استدلال وی. شه این است که باید در بررسی رابطه بین استفاده از رسانه های جمعی با میزان اعتماد به ابعاد مختلف رسانه های جمعی توجه کرد.
بحث نظری کار وی.شه شامل دو بخش است.بخش اول مربوط به نظریه سرمایه اجتماعی پوتنام است در این بخش اعتمادمیان فردی و تعهد مدنی تعریف و رابطه آنها با یکدیگر تشریح شده است.بر این اساس اعتماد میان فردی عبارت است از:«اعتقادی تعمیم یافته مبنی بر درستی و صداقت دیگران» و تعهد اجتماعی،«عضویت در گروههای رسمی و مشارکت اجتماعی» تعریف شده است(1998:470.وی. شه) بر مبنای نظریه پوتنام استدلال می کند که بین تعهد اجتماعی و اعتماد اجتماعی رابطه متقابلی وجود دارد.
بخش دوم بحث نظری وی.شه مربوط به رسانه های جمعی است در این بخش ابتدا نظریه های مربوط به کارکرد رسانه های جمعی مطرح شده است.کارکردهایی که در این بخش به آنها اشاره شده عبارتنداز:کارکرد اطلاعاتی،کارکرد هویتی،کارکردپیوستگی اجتماعی و کارکرد تفریح وسرگرمی.وی.شه رابطه بین رسانه های جمعی با میزان اعتماد اجتماعی و تعهد مدنی را بر اساس این کارکردها توضیح داده و می نویسد:«استفاده از رسانه های جمعی به هویت فردی و محیطی افراد شکل می دهد و در شناخت جهان اجتماعی که فرد در آن زندگی می کند موثر است.علاوه بر این استفاده از رسانه های جمعی یک الگوی رفتار ا