لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:12
فهرست مطالب
مقدمه
مفهوم شناسى
مفهوم لغوى حجاب
مفهوم اصطلاحى حجاب
حجاب در ایران و روم باستان
پوشش زنان عرب قبل از اسلام
حجاب در قرآن
تاریخ نزول سوره احزاب و نور
شواهد روایى
مقدمه
صرف نظر از مباحثى چون ادله حجاب، محدوده حجاب اسلامى، فلسفه آن و مباحث دیگر، یکى از مباحث لازم در این باره، بررسى پیشینه این حکم است; به این معنا که آیا اسلام خود قانون و دستور خاصى براى پوشش زنان در برابر مردان نامحرم ارائه داده است یا نه، رسم موجود بین بانوان مسلمان ریشه اى دیرینه دارد؟ ضرورت طرح این بحث از آن جا ناشى مى شود که برخى مدعى شده اند: «ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام شد» و معتقدند که «حجاب رایج میان مسلمانان عادتى است که از ایرانیان، پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد». برخى دیگر نیز گفته اند: «حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شده است».این مقاله در صدد کشف اثبات این مسئله است.
مفهوم شناسى
قبل از ورود به بحث لازم است معناى واژه حجاب و مقصود از حجاب بیان شود.
مفهوم لغوى حجاب
به گفته اهل لغت این واژه به صورت متعدى و به معناى در پرده قرار دادن به کار مى رود. ابن درید مى گوید: «حجبت الشىء. .. اذا سترته، و الحجاب: السِّتر...، احتجبت الشمس فى السحاب اذا تستترت فیه. حجاب، پوششى است که روى شىء را فرا مى گیرد و حجاب یعنى پرده...، زمانى که خورشید در ابر فرو مى رود عرب مى گوید: احتجبت الشمس فى السحاب». فیومى این واژه را چنین توضیح مى دهد:
حجب فعلى متعدى است و به معناى مانع شدن به کار مى رود. به پرده، حجاب مى گویند، زیرا مانع از دیدن است، و به دربان، حاجب گفته مى شود، زیرا وى مانع از ورود افراد است. این واژه در اصل بر موانع جسمانى اطلاق مى گردد، ولى برخى مواقع به موانع معنوى نیز حجاب گفته مى شود.
از گفتار اهل لغت مى توان نتیجه گرفت که در زبان عرب، حجاب به پوششى گفته مى شود که مانع از دیدن شیئى پوشانده شده مى شود. شهید مطهرى نتیجه تحقیقات لغوى خود را درباره این واژه، چنین بیان مى کند:
کلمه حجاب هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب، بیشتر استعمالش به معنى پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش مى دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست; آن پوشش حجاب نامیده مى شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت به همین معناى لغوى به کار رفته و معناى خاصى پیدا نکرده است. شهید مطهرى مى فرماید:
در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف مى کند: «حتى توارت بالحجاب» یعنى تا آن وقتى که خورشید در پشت پرده مخفى شد. تعبیر حجاب با همین معنا در آیه 51 سوره شورى و نیز در آیه 53 سوره احزاب به کار برده شده است... . در دستورى که امیر المومنین(علیه السلام) به مالک اشتر نوشته است مى فرماید: «فلا تطولن احتجابک عن رعیتک» یعنى در میان مردم باش کمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان کن. حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار ده.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه23
فهرست مطالب
مقدمه ..................................................................................................... 4
آیاتی چند از کلام الله........................................................................... 5
معنی آیات ............................................................................................ 5
تفسیر مفردات آیه................................................................................ 6
شان نزول............................................................................................... 9
منابع .....................................................................................................22
مقدمه
لباس پوشیدن شانى از شؤون انسانى است، که عمرى به قدمتخود انسان دارد. تا جایىکه مطالعات مردم شناسانه قد مىدهد،تلبس، دست کم سه نیاز متفاوت، حفاظت در مقابل سرما،گرماو برخى دیگر از عوارض طبیعى "نیاز طبیعى"، حفظ عفت "نیازاجتماعى" و بالاخره آراستگى و زیبایى "نیازروانى" را در عرضهم تامین مىکرده است. نوع پوشش در هر جامعه، علاوه برخصوصیات جغرافیایى وطبیعى، موفقیت جنسى، سنى، شغلى و دیگر عوامل اقتصادى و اجتماعى تابعى از فرهنگ وجهانبینى حاکم برآن جامعه است. تنپوش یک جامعه بیش ازآنکه تبلور سلیقه ورزیها و تنوع طلبهاى بىحد و حصرانسانىباشد،آئینه تمامنماى جهانبینى و ارزشهاى حاکم بر فرهنگ یک جامعه است. البته نمىتوان منکر شد که عوامل شناخته وناشناخته دیگرى نیز همواره وجود دارد که افراد را به نقضارزشها و عدم تمکین الگوهاى فرهنگى حاکم سوق مىدهد.اسلام بهعنوان یک مکتب جامع، ارزشهایى را متناسب بابینشهاى خود بر رفتارها و آداب فردى و اجتماعى دینداران، ازجمله پوشش آنها حاکم کرده و با توجه به ضرورتهاى طبیعى ، اجتماعى و روانى معیارهایى را در کم و کیف لباس مدنظر قرارداده است که برخى واجب وبرخى مستحب مىباشند. طبیعىاست عینیت یابى اینالگوها نیز همچون سایرین رهین علم وآگاهى به مطالبات دین و میزان دغدغه خاطر در اجراى فرامین الهى است. در این مقاله سعى ما برآن است تا در حد بضاعت مزجاة خود، دیدگاه اسلام را با استناد به آیات و روایاتى چندمطرح سازیم.امید آنکه مقبول اهل نظرافتد.
" قل للمؤمنین یغضوا منابصارهم ویحفظوا فروجهم ذلک ازکىلهم انالله خبیربمایصنعون و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن اوآباء بعولتهن اوابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنىاخوانهن او بنىاخوانهن اونسائهن او ماملکتایمانهن اوالتابعین غیراولىالاربة منالرجال اوالطفل الذین لم یظهروا على عورات النساء ولایضربن بارجلهن لیعلم مایخفین من زینتهن وتوبواالى الله جمیعا ایه المؤمنون لعلکم تفلحون."(نور:30-31)
ترجمه آیات
اى پیامبر، به مردان باایمان بگو که نگاههاى خود را از زنان فروگیرند و فرجهاى خود را حفظ کنند (بپوشانند) این کار براى آنهاپاکیزه تر است. به درستى که خداوند به آنچه انجام مىدهند آگاه است. و به زنان باایمان بگو که چشمان خود را از مردان فروگیرند و دامنهاى خود را حفظ کنند (بپوشانند) و زینتهاى خود راآشکار نکنند مگر آنچه که ضرورة ظاهر است و باید که گردن وسینه هاى خود را با روسریهاى خود فرو بندند و زینتهاى خود راآشکار نکنند، مگر براى همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان آزاده یا کنیزان یا مردانى که تمایلى به زنان ندارند یا اطفالى که به عورت زنان آگاهى ندراند. و زنها نباید پاهاى خود را چنان برزمین بکوبند که زینتهاى مخفى آنها معلوم شود واى مؤمنان، به سوى خدا توبه کنید شاید رستگار شوید.
تفسیر مفردات آیه
الغض: از نظر لغت، دومعناى عمده براى غض بیان شده است،یکى نقصان و کم کردن و دیگرى بستن به چشم و هرکدام از این دو معنا قابل تبیین به دو صورت مىباشد که میتوان درمجموع، چهار معنا براى غض بیان کرد:
1- الغض:النقصان.
- کم کردن دید چشم، به این صور