پایان نامه ارشد رشته علوم قرآن و حدیث عبرتها در نهج البلاغه

پایان نامه ارشد رشته علوم قرآن و حدیث عبرتها در نهج البلاغه

دانلود پایان نامه ارشد رشته علوم قران و حدیثعبرتها در نهج البلاغه با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 110

دانلود پایان نامه آماده

 

مقدمه

از کارآمدترین روشهاى تربیتى که در قرآن و سیره پیشوایان دینى آمده، روش عبرت است. عبرت حالتى است که در اثر برخورد با امورى ظاهرى و مشهود، براى انسان پدید مى‏آید و به معرفتى باطنى و غیر مشهود منتهى مى‏شود. ».(راغب اصفهانی,حسین بن محمد,المفردات فی غریب القران,تهران:مکتبه المرتضویه,ماده«عبر»,ص320) به این حالت، اگرچه روش نمى‏گویند ولى با توجه به عامل ایجادکننده آن، جنبه روشى پیدا مى‏کند. تشابه زندگى انسانها و اقوام و ملل مختلف با یکدیگر، حسابگرى و اندیشه‏ورزى و نیز تأثیرپذیرى انسان، مبانى این روش را تشکیل مى‏دهند؛ یعنى در اثر تعامل این ویژگیها با یکدیگر، حالت عبرت پدید مى‏آید. دست‏یابى به بینش، بهره‏مندى از تجارب دیگران، مصونیت نسبى از خطا و درنهایت استفاده بهینه از باقیمانده عمر، از پیامدهاى تربیتى و آثار عبرت است. از منابع عبرت، مى‏توان به حوادث و تحولات تاریخى، سرگذشت اقوام و ملل، شگفتیهاى خلقت، حیات و مرگ تمدنها، عظمت و انحطاط دولتها، تجربیات اولیه خود انسان و در یک کلام، دنیا و سنتهاى حاکم بر آن اشاره کرد. عبرت واژه‏اى است که در قلمرو تربیت کاربرد گسترده‏اى دارد. همه ادیان الهى و مکاتب تربیتى، پیروان خود را به درس‏آموزى از سرگذشت پیشینیان و مقایسه موقعیت خود با آنان دعوت مى‏کنند. اسلام نیز به طور گسترده مسلمانان را به سیر در آفاق و انفس، تؤام با تفکر و اندیشه در سرگذشت دیگران فراخوانده است. شکى نیست که این فراخوانى به دلیل تأثیر چشمگیرى است که بر عمل و رفتار انسان داشته است.قرآن کریم هفت بار کلمه «عبرت» و اعتبار را به کار برده و اهل بصیرت را بر ان ترغیب کرده است:«

فَاعْتَبِروُا یَا اُولِى الاَبْصَارِ»

 

 

فهرست
چکیده    1
مقدمه    2

فصل اول (عبرت)

عبرت چیست؟    5
آیا عبرت یک روش تربیتى است؟    6
آسیب‏شناسى روشى:    23
نتیجه    24
فصل دوم (فرد، جامعه و عبرت)

اصالت فرد یا جامعه    27
1- قوانین و سنن    29
2- روابط سیاسی    30
3- امر به معروف و نهی از منکر    31
4- آگاهی    32
5- گسترش معنویت    33
6- مسخ شدن ارزش ها    35
7- ایجاد بسترهای اقتصادی    36
فصل سوم (خطبه ها)

خطبه ها    38
امروز پرده ها را کنار مى زنم!    38
مبارزه حقّ و باطل    41
پیمان شکنى شما را پیش بینى مى کردم، ولى...    43
1ـ دید باطن!    43
چشم و گوش خود را باز کنید:    46
هدایت در پرتو خاندان وحى    48
توجهى دیگر به مبدأ و معاد:    52
نکته    56
چگونه تاریخ تکرار مى شود؟    56
ناپایدارى دنیا    58
حضور در دادگاه الهى:    65
نکته ها:    70
الف ـ خیل گواهان عمل    70
2ـ سه جمله پرمعنا    72
اوصاف دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله):    74
نکته:    78
به گوینده بنگریم یا به سخنش؟!    78
به قربانگاه هاى قرون پیشین بنگرید!    80
فصل چهارم(عبرت آموزی نوین)
       
عدم عبرت از عوامل انحطاط و سقوط امتهای پیشین..................80
فصل پنجم(عبرت آموزی)

عبرت آموزی:    94
عبرت در عرصه اعتقادات:    95
نقش عبرت در خودسازی:    96
2ـ پی آمدهای کردار    101
3ـ کمالهای قابل کسب    101
نقش عبرت در تربیت:    102
شرط عبرت آموزی    103
منابع    104



خرید و دانلود پایان نامه ارشد رشته علوم قرآن و حدیث عبرتها در نهج البلاغه


دانلود احادیث امام علی

دانلود احادیث امام علی

لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*

 

فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه : 12

 

 

امام علی علیه السلام فرمودند:

 

شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.

 

 

 

امام علی علیه السلام فرمودند:

 

علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود

 

 

 

امام علی علیه السلام فرمودند:

 

زبان، حیوان درنده است، اگر رها شود می گزد.

 

 

 

امام علی علیه السلام فرمودند:

 

قلب خود را از کینه دیگران پاک کن،‌ تا قلب آنها از کینه تو پاک شود.

 

 

 

امام علی علیه السلام فرمودند:

 

کسی که به تو گمان نیکی برد، گمانش را (عملاً) تصدیق کن.

- خیر پنهانى و کتمان گرفتارى


مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّةِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزایا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ.


از گنجهاى بهشت; نیکى کردن و پنهان نمودن کار[نیک] و صبر بر مصیبتها و نهان کردن گرفتاریها (یعنى عدم شکایت از آنها) است.


2- ویژگى هاى زاهد


أَلزّاهِدُ فِى الدُّنْیا مَنْ لَمْ یَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ، وَ لَمْ یَشْغَلِ الْحَلالُ شُکْرَهُ.


زاهد در دنیا کسى است که حرام بر صبرش غلبه نکند، و حلال از شکرش باز ندارد.


3- تعادل در جذب و طرد افراد


«أَحْبِبْ حَبیبَکَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ یَعْصِیَکَ یَوْمًا ما. وَ أَبْغِضْ بَغیضَکَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ یَکُونَ حَبیبَکَ یَوْمًا ما.»


با دوستت آرام بیا، بسا که روزى دشمنت شود، و با دشمنت آرام بیا، بسا که روزى دوستت شود.



 



خرید و دانلود دانلود احادیث امام علی


طرح کاربردی و روش‌مند مطالعه کامل متون حدیثی در چهار سال

طرح کاربردی و روش‌مند مطالعه کامل متون حدیثی در چهار سال

طرح مطالعاتی «حدیث‌خوانی روشمند» ۱استادیار دانشگاه قرآن و حدیث قم و مدرس مرکز تخصصی علوم حدیثچکیده:

حدیث خوانی یا مطالعات حدیثی از مهمترین ضرورت‌های یک کارشناس علوم اسلامی است که در گذشته‌های دور همواره در حوزه‌های علمیه به صورت رسمی وجود داشته است. اکنون این مطالعات، بیشتر به صورت فردی دنبال می‌شود. در این نوشتار پس از بیان شاخصه‌های چگونگی گزینش یک متن مناسب، طرحی کاربردی و روش‌مند برای مطالعه متون حدیثی ارائه شده است. این طرح در هفت بخش اصلی(هفت وادی) و چهل متن گزینش شده (چهل منزل) برای مطالعه در حدود هزار ساعت در نظر گرفته شده است. به عبارت دیگر برای مطالعه هر کتاب یا احادیث گزینش شده تنها بیست‌وپنج ساعت وقت لازم است. علاقه‌مندان به حدیث‌خوانی با یک برنامه‌ریزی چهارساله می‌توانند با مطالعه این متون در شمار حدیث پژوهان قرار گیرند.

کلیدواژه‌ها: حدیث، حدیث‌خوانی، طرح مطالعات احادیث، شیوه قرائت و درک متون.

1.اصل این بحث با عنوان «هفت وادی، چهل منزل» در سلسله‌نشست‌های انجمن حدیث حوزه در مدرسه فیضیه توسط استاد سید محمدکاظم طباطبایی در آبان‌ماه سال جاری ارائه شد و پس از آن متن سخنرانی ویرایش شده تبدیل به مقاله حاضر شد.

 



خرید و دانلود طرح کاربردی و روش‌مند مطالعه کامل متون حدیثی در چهار سال


تحقیق در مورد حدیث در مورد نماز

تحقیق در مورد حدیث در مورد نماز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 4
فهرست مطالب:

حدیث اول اهمیت نماز

حدیث دوم نماز و پایه‏های دین

حدیث سوم مثل نماز

حدیث چهارم نماز موجب رستگاری

پنجم نماز و نورانیت قلب

حدیث ششم نماز ملاک قبولی اعمال 

حدیث هفتم نماز و روش انبیاء

حدیث هشتم نماز پرچم اسلام

حدیث نهم نماز و کارآئی آن 

حدیث دهم نماز و فرزندان

حدیث اول اهمیت نماز

 قال رسول الله صلی الله علیه و آله: اول ما افترض الله علی امتی الصلوات الخمس، و اول ما یرفع من اعمالهم الصلوات الخمس، و اول ما یسألون عنه الصلوات الخمس.

 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: نخستین چیزی که خداوند بر امت من واجب کرد نمازهای پنجگانه است، و نخستین عملی که از آنان بالا برده می‏شود، و از آنان سؤال می‏شود همان نماز است. کنز العمال، ج 7، ح 18859 

حدیث دوم نماز و پایه‏های دین

 عن ابی جعفر علیه السلام قال: بنی الاسلام علی خمسة اشیاء: علی الصلاة، و الزکوة و الحج و الصوم و الولایة.

 امام باقر علیه السلام فرمود: اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت اهل بیت علیهم السلام. بحار، ج 82، ص .234 

حدیث سوم مثل نماز

 عن ابی جعفر علیه السلام قال: الصلاة عمود الدین، مثلها کمثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاوتاد الاطناب، و اذا مال العمود و انکسر لم یثبت وتد و لا طنب. 

امام باقر علیه السلام فرمود: نماز ستون دین است، مثل آن همانند ستون خیمه است که وقتی استوار باشد میخها و طنابها پا برجاست، و هرگاه ستون آن کج و شکسته شود هیچکدام از آنها استوار نمی‏مانند. بحار، ج 82، ص 218 

حدیث چهارم نماز موجب رستگاری

 قال رسول الله صلی الله علیه و آله: خمس صلوات من حافظ علیهن کانت له نورا و برهانا و نجاة یوم القیامة.

 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که بر نمازهای پنجگانه محافظت و مراقبت نماید این نمازها برای او در قیامت، نور و وسیله نجات او خواهد بود. کنز العمال، ج 7، حدیث 18862 حدیث پنجم نماز و نورانیت قلب

 قال رسول الله صلی الله علیه و آله: صلاة الرجل نور فی قلبه فمن شاء منکم فلینور قلبه.

 رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: نماز هر کس، نوری در دل اوست، پس هر کس خواست، قلبش را نورانی کند. کنز العمال، ج 7، حدیث 18973 



خرید و دانلود تحقیق در مورد حدیث در مورد نماز


تحقیق در مورد جانشینی حضرت علی(ع)

تحقیق در مورد جانشینی حضرت علی(ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:11

 

 

 

 

رسـول خـدا(ص ) بـراى هـر چـه رسمى تر شدن امر جانشینى امیرمؤمنان (ع ) مراسمى را به شیوهمعمول آن روزگار اجرا کرد. این مراسم عبارت بود از گذاشتن عمامه بر سرحضرت على (ع ). اعـراب در آن روزگـار تـاج نـداشـتند و عمامه به منزله تاجشان بود. پیامبر بزرگواراسلام (ص ) عـمامه خود را که (سحاب ) نام داشت ,بر سر حضرت على (ع ) گذاشت وبدین ترتیب بطور رسمى وى را به عنوان جانشین تعیین کرد.
روایتهاى گوناگونى در این باره نقل شده است . از آن جمله اینکه پیامبر(ص ) با دست خود عمامه را بـر سـر حـضـرت على (ع ) نهاد و از روبه رو به وى نگریست , آن گاه رو به اصحاب کرد و فرمود: تـاجـهـاى فرشتگان چنین است . روایتهاى دیگرى بیانگر آن است که پیامبر(ص ) پس از گذاشتن عـمـامـه , جـمـلـه مـعـروف (هـر کـس کـه مـن مـولاى اویـم این على (ع ) مولاى اوست ) را نیز فرمود.
برخى از افراد گفته اند: سخن رسول خدا(ص ) مبنى بر دوست داشتن على (ع ) دلالت برجانشینى وى پس از آن حضرت نمى کند و تنها بیانگر این امر است که باید على (ع ) رادوست داشت .
در پاسخ باید گفت : اول آنکه شنوندگان گفتار رسول خدا(ص ) برداشتى غیر از دوستى داشتند, چـرا کـه مـراسـم بیعت انجام دادند. دوم , به فرض آنکه سخن پیامبر(ص ) تنها بردوستى على (ع ) دلالـت کند, خود بیانگر آن است که توجه پیامبر(ص ) به دلیل شایستگى و لیاقتى بود که على (ع ) داشـت . اگـر هـم پیامبر(ص ) بروشنى نگفته بود که على (ع )جانشین پس از من است , مردم خود بـایـد مـى دانستند که پس از پیامبر(ص ) کسى را به جانشینى برگزینند که بیش از دیگران مورد
توجه و علاقه حضرتش بوده است . بـراسـتـى اگر توجه و دوستى پیامبر(ص ) نمى توانست ملاک انتخاب باشد, چرا نسبت به دیگران عـنـوان مى شود که مورد عنایت پیامبر بوده اند و مواردى بسیار کم اهمیت را ـ برفرض درستى ـ
شـاهـد مـى آورنـد . حـقـیـقت امر این است که دست سیاست بازى ,فضیلت و شایستگى حضرت على (ع ) را ندیده گرفت و او را از صحنه کنارزد.

      جانشینى على (ع ) و کامل شدن دین

حادثه غدیر از جنبه دیگرى نیز قابل دقت و اهمیت است . به عقیده بسیارى از مفسران آیه زیر که ازکـامـل شـدن دیـن اسلام و نومیدى کافران خبر مى دهد در روز غدیر خم و پس از تعیین حضرت على (ع ) به جانشینى پیامبر نازل شده است .
... الـیـوم یـئس الـذیـن کـفـروا مـن دیـنکم فلاتخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم و (( اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا... )) امـروز کافران از اینکه به دین شما دستبرد زنند نومید شدند, پس شما از آنان نترسید و از من بیم
داشـتـه بـاشـیـد. امروز دین شما را کامل گردانیدم و بر شما نعمت را تمام کردم و آیین اسلام را برایتان برگزیدم .
از ایـن آیـه اسـتفاده مى شود که انتخاب حضرت على (ع ) ضمانتى براى اجراى احکام دینى بود. در حـقـیقت با تعیین على (ع ) به عنوان مرجع مردم در امور اسلامى , دین اسلام به درجه کمال خود رسید و رسول خدا(ص ) با انجام این کار بزرگ ادامه کار را به اهل آن سپرد و رسالت الهى اش را به پایان برد.
سپاه اسامه رسـول خـدا(ص ) در واپـسـیـن روزهـاى زنـدگـى , سـپـاهـى براى جنگ بارومیان تدارک دید
کـه فرماندهى آن با جوانى به نام (اسامة بن زید) بود. آن حضرت بر شرکت افراد در این سپاه تاءکید فـراوان ورزیـد و کـسانى را که از رفتن خوددارى کنند نفرین کرد. تنها چند نفر را ازرفتن معاف کـرد کـه حـضـرت عـلى (ع ) از جمله آنان بود. با این وجود تعداد زیادى از افرادکه گردانندگان صحنه سقیفه از سرشناس ترین آنها بودند, از رفتن سر باز زدند و به شهربازگشتند.
بـراستى پافشارى و شتاب پیامبر(ص ) در اعزام سپاه اسامه براى چه بود؟ شکى نیست که یک علت آن مقاصد نظامى بود, اما رخدادهاى بعدى سبب دیگرى را هم آشکارمى سازد. حقیقت امر این بود که پیامبر(ص ) مى خواست عناصر مزاحم استقرارجانشینى حضرت على (ع ) را از مدینه دور سازد. آن حـضـرت بـا آگـاهـى از روحیه یارانش بخوبى پیش بینى مى کرد که با جانشین او به مخالفت بـرمـى خیزند. از این رو, مى خواست راه توطئه را ببندد, ولى آنان با سرپیچى از فرمان پیامبر(ص ) هدفهاى خویش را عملى ساختند.

رسول خدا(ص ) وقتى دریافت کسانى که باید از مدینه بیرون مى رفتند سرپیچى کرده وکنار بستر آن حـضـرت نـشـسته اند, متوجه توطئه گردید.کاغذ و قلم خواست و فرمود:مى خواهم چیزى را بـنویسم که پس از من هرگز گمراه نشوید, ولى آنان مانع شدند و یک تن از آنان (عمر) بى ادبانه گفت : بیمارى بر او چیره شده این مرد هذیان مى گوید.
وقـتـى رسـول خـدا(ص ) دیده از جهان بر بست هم او میان مردم آمد و براى جلب توجه اذهان به سـوى خـودش فـریـاد زد: مـحـمد هرگز از دنیا نرفته است . هر کس بگوید او مرده سروکارش با شـمشیر من خواهد بود. پس از ساعتى ابوبکر از بیرون مدینه رسید و به میدان آمد و به اصطلاح او را بـه خـطـایـش آگاه ساخت که نه محمد(ص ) نیز همانندپیامبران گذشته از میان مردم رفته است .
بـه این ترتیب , مردم در یک سردرگمى واقع شدند و سپس آن دو با ابوعبیده جراح همراه شده به مـحـل سـقـیـفـه بـنـى سـاعده رفتند و فردى را که مورد نظر خودشان بود به جانشینى پیامبر برگزیدند, و از این لحظه به بعد, مسیر تاریخ اسلام بطور کامل عوض شد و به سویى رفت که مورد خواست و رضایت خدا و رسولش نبود.
خـوشـبختانه براى جانشینى امام خمینى(قدسره ) در نظام , مشکلى اساسى پیش نیامد,اگر چه مـشـکـلـى بود و به لطف الهى برطرف شد. در واقع درس آموزى از حادثه رحلت پیامبر(ص ) این نـتـیجه را براى نظام ما به بار آورد که خبرگان امت به سرعت جانشین امام را تعیین کردند. اگر خـداى نکرده امام خمینى قدس سره , خود آقاى منتظرى را از قائم مقامى خلع نمى کرد, سرنوشت انقلاب نگران کننده بود.

الحمد لله و الصلاة و السلام على رسول الله محمد و على آله و اصحابه و من تبعه بإحسان الى یوم الدین.

 

با تشکر از رد فعل حسنه ى شما که ناشى از حب و مودت شما به اهل البیت و همچنین آرامش و مدارا براى شنیدن رأیى که قبولش مقدارى برایتان سخت آمده .

بنده اینجا قسمتى از سخنان خودتان را برایتان ترجمه مى کنم :

"فکلمه علی ( رضی الله عنه ) وقال : إنک استبددت علینا بالأمر وکنا نرى أن لنا حقا لقرابتنا من رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ، فلم یزل یکلم أبا بکر حتى فاضت عینا أبی بکر ، ثم بایعه العشیة " . قوله ( ولم یتباعد العهد ) الواو للحال یشکی إلیه ( صلى الله علیه وآله ) من أمته بعده فی تظافرهم على غصب حقه وحقها ( علیهم السلام ) وهضمها على قرب عهدهم به ( صلى الله علیه وآله ) وطراوة ذکره أو الذکر الذی هو القرآن الآمر بإکرام ذوی القربى ، وزعمتم أن لا إرث لنا ، أفحکم الجاهلیة تبغون ، ومن أحسن من الله حکما لقوم یوقنون * ( ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه وهو فی الاخرة من الخاسرین"

در اینجا امام علی (ع ) مى گوید: تو أمر خودت را بر ما تلقین کردى و در حالیکه ما بخاطر نزدیکى و خویشاوندى مان به رسول الله ( صلى الله علیه و اله و سلم ) حقى ( خلافت و حکم ) براى خودمان قائل مى داشتیم.

اینجا به روشنى امام على  سبب طلب خلافت از جانب خود را " خویشاوندى " به رسول الله دانسته و سخنى از حکم خدایى و امامت خدایى ندارد و نسبت آنرا نیز " امامت الهى " نمى شناسد!

و بعد چشمان ابوبکر از گفتار على گریان شده و سپس على با ابوبکر بیعت مى کند.

 

این همان موضوعى است که خواستم نظر شما را بدان جلب کنم.

مجتمع مسلمانان بعد از رسول اسلام صلوات الله علیه یک مجتمعى آزاد بوده و هر کس مى توانسته خود را کاندید در انتخابات آزاد کرده و این کلام امام علی در حقیقت نقضى شدید به اعتقاد شماست که فکر مى کنید " امامت منصبى و مقامى الهى ست و مردم در آن دستى نداشته و حتى خود امام نیز به اختیار خودش امام بعدى اش را انتخاب نمى کند بلکه خداوند به او امر مستقیم داده و بایستى بر آن رویه جلو رود ! "

 

امامت بنابه اعتقاد شما ، همان نبوت است که به شکل و نامى دیگر ادامه یافته و در حقیقت حق انتخاب را از مردمان برداشته و آنرا به خدانسبت داده است.

 

نبوت به امر خدا ختم یافته یعنى دیگر کسى نمى تواند سخن و امر خود را ماوراء بشر توصیف کرده و مردم را به تعبد بدان دعوت کند.

البته ما عصمت صحابه و آل بیت را قبول نداشته و آنان را در امور زندگى شان مجتهدانى که سعى خود را در خدمت این دین به کار گرفته ، مى دانیم .



خرید و دانلود تحقیق در مورد جانشینی حضرت علی(ع)