دانلود مقاله بنیان اساطیری حماسه ملی ایران

دانلود مقاله بنیان اساطیری حماسه ملی ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب *

 فرمت فایل :Word  (قابل ویرایش و آماده پرینت )

  تعداد صفحه:11

 

 مقدمه

حماسه ی ملی ایران (شاهنامه فردوسی) آمیزه ای است از اسطوره و تاریخ. افسانه های کهن که بیشتر اساطیری اند به شیوه ای نو و به شیوه ی حماسی بازگو شده اند. در تبدیل تدریجی اسطوره به حماسه، اندک اندک از جلوه های شگفت و نامعقول آن کاسته شده و جنبه ی عقلانی و این جهانی به خود گرفته است.

از طرفی در دوران های متاخر به روایات اساطیری باستانی، چهره تاریخی داده شده و زمان اساطیری با تدبیری زیرکانه به زمان تاریخی پیوسته است. در زمینه مطالعات ایرانی تعیین مرز اسطوره و حماسه یکی از مشکلات تحقیق به  شمار می رود.



خرید و دانلود دانلود مقاله بنیان اساطیری حماسه ملی ایران


دانلود تحقیق ادبیات جنگ

دانلود تحقیق ادبیات جنگ

از آغاز تاریخ،  جنگ موضوع مهمی برای ادبیات بوده است،  و آثاری رزمی چون ایلیاد اثر همر (که از محاصرهافسانه‏ای تروا به وسیلهی یونانیان سخن به میان می‏ آورد(  و سرود رولان)که مرگ رولان و تمام‏ قهرمانان را در رونسوال و انتقام شارلمانی را به تصویر می‏کشد)  و اورشلیم از بند رسته اثری رزمی از تاسو به رشته تحریر درآمده ‏اند. با این همه، در عصر جدید، جنگ با افزایش سپاهیان و سلاحهای مخرب‏ و مخوف خود خصیصهی صرفا ماجراجویانه و دلیرانه‏ اش را از کف داده‏ است، و دیگر از جنگ انفرادی و یا تن‏به‏تن در ادبیات سخنی به میان‏ نمی‏آید.

نویسندگان تقریبا در اواسط قرن نوزدهم اثر نابودگرانهی جنگ را بر آدمی به تصویر کشیدند. استیفن کرین در نشان سرخ دلیری نخستین‏ نویسنده‏ای بود که جنگ را واقع‏گرایانه به تصویر کشید. پیش از او،  تولستوی با جنگ و صلح و امیل زولا و موپاسان با مطالعات افسانه‏ای‏ خود از جنگ فرانکو-پروسی سخن به میان آوردهاند.

جنگ جهانی اول(۱۹۱۴-۱۹۱۸) ، مخرب‏ترین جنگ در تاریخ،  آشفتگیها و بی‏نظمی های بزرگ اجتماعی و روانی پدید آورد، و شاخهی جدیدی از ادبیات زاده شد، و تصویری از وحشتها و جانورخوییها و بی‏رحمیهای ناشی از جنگ و در پی آن رنج های جسمانی و روانی‏ سربازان به دست آمد که این خود تقبیحی از روال جنگ و ستیز بود.

در میان آثاری از این دست که از جنگ جهانی اول الهام می‏گرفت،  بایداز لیلولی‏۳، یک نمایشنامه و کلرامبو۴یک اثر نیمه اتوبیوگرافی از رومن رولان؛ خانه اندوه از برنارد شاو؛ در زیر آتش و روشنایی از هانری‏ باربوس؛ یرمیا از استفان تسوایک؛ استحاله و هینکه‏مان‏۶ از ارنست‏ تولر۷نام برد.

 

 

فایل ورد 12 ص



خرید و دانلود دانلود تحقیق ادبیات جنگ


تحقیق درباره جایگاه حماسه ی ملی در ایران

تحقیق درباره جایگاه حماسه ی ملی در ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 20
فهرست مطالب:

جایگاه حماسه ی ملی در ایران

شالوده این جهان بینی بر دو اصل استوار است

اسطوره های ملی ایران زمین

جایگاه حماسه ی ملی در ایران:

«حماسه» بیانگر تاریخ،آرمان ها و آرزو های پر غرور و افتخار آمیز یک ملت است و به همین جهت،جنبه ی ملی دارد. حماسه نوعی تاریخ تخیلی گذشته است،شعر یک ملت است به هنگام طفولیتش که تاریخ و اساطیر، و خیال و حقیقت را در هم می آمیخته و سراینده ی حماسه نیز از این دیدگاه،تاریخ نگار ملت به شمار می رود. به دست آوردن هویت و فرهنگ و وحدت ملی، انگیزه ی بزرگ پیدایش«حماسه» محسوب می شود.

در ادبیات فارسی،سده های چهارم و پنجم هجری و به صورت بسیار پراکنده،سده ی ششم،مهم ترین دوره ی حماسه سرایی است و برجسته ترین حماسه های ملی،در همین دوره پدید آمده اند.

«شاهنامه فردوسی» به عنوان مظهر کامل حماسه ی ملی ایران در فرهنگ ایرانی چند نقش عمده ایفا نموده اند:

1- فرهنگ باستانی ایران را از خطر نابودی نجات داده و با انتقال آن به فرهنگ اسلامی،باعث غنی تر شدن آن شده و پیوستگی و استمرار فرهنگ ایرانی را تضمین کرده است.  

2- بسیاری از اساطیر فارسی و ایرانی را حفظ نموده است.

3- زبان فارسی را از نابودی نجات داده است.

4- تاریخ شفاهی و عامیانه و حتی تاریخ مستند پیش از اسلام را تا دوره ی هخامنشی،زنده نگه داشته است.

5- بسیاری از پندنامه ها و اندزهای حکمی و اخلاقی ایرانیان را در زبانی شیوا باقی نگه داشته است.

6- بسیاری از واژه های زبان پهلوی را به یادگار نگه داشته است.

7- برخی از آموزه های دینی و اندیشه های عرفانی پیش از اسلام را حفظ نموده است و به قلمرو فرهنگ اسلامی انتقال داده است.

این عوامل،حماسه ی ملی ایرانیان را در قله ی فرهنگ و ادب فارسی قرار می دهد و توجه و اعتنای ما را به عنوان میراث داران این سرزمین کهن می طلبد.

منابع:

1-    «حماسه سرایی در ایران» دکتر ذبیح الله صف،نشر فردوس.

«حماسه ملی ایران».«تئودور نولدکه» ترجمه ی بزرگ علوی،انتشارات سپهر،چاپ سوم،1375

حماسه ملی ایران» بهمن سرکاراتی

حماسه ی ملی ایران (شاهنامه فردوسی) آمیزه ای است از اسطوره و تاریخ. افسانه های کهن که بیشتر اساطیری اند به شیوه ای نو و به شیوه ی حماسی بازگو شده اند. در تبدیل تدریجی اسطوره به حماسه، اندک اندک از جلوه های شگفت و نامعقول آن کاسته شده و جنبه ی عقلانی و این جهانی به خود گرفته است.
از طرفی در دوران های متاخر به روایات اساطیری باستانی، چهره تاریخی داده شده و زمان اساطیری با تدبیری زیرکانه به زمان تاریخی پیوسته است. در زمینه مطالعات ایرانی تعیین مرز اسطوره و حماسه یکی از مشکلات تحقیق به  شمار می رود.
در شاهنامه که یک اثر حماسی است، از تاریخ به معنای گزارش راستین وقایع نشانی نیست. ولی تاریخ سنتی در مفهوم مشتی اخبار کژ و راست درباره شخصیت های واقعی از دوره ساسانی آغاز می شود، که آن هم با افسانه آمیخته است.
اما تعین این که اسطوره در حماسه از کجا آغاز شده و به کجا می انجامد، کار بسیار دشواری است. آنها که به پیروی برتلس شاهنامه را به سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی تقسیم کرده اند به تحلیلی توصیفی بسنده کرده اند و مشخص نکرده اند که بالاخره بخش پهلوانی مبنای اساطیری دارد یا اصل تاریخی.
در مورد پیشدادیان همه معتقدند که اساطیری هستند اما در مورد کیانیان، ویندشمن (Fr.Windischmann) اشپیگل (F.Spiegel) و دار مستتر (J.Darmesteter)  در گذشته و لومل (H.Lommel) و ویکندر (S.Wikander) و دومزیل (G.Dumezil) در زمان ما معتقدند کیانیان یا دست کم برخی از شاهان این سلسله اسطوره ای هستند. در مقابل بسیاری محققان آنها را تاریخی انگاشته اند. هوزینگ (G.Husing) و هرتل(J.Hertel) و هرتسفلد (E.Herzfeld) و هوپت (L.Hupt) گشتاسپ کیانی را با گشتاسپ پدر داریوش و کیانیان بعدی را با آخرین پادشاهان هخامنشی یکسان گرفته اند.
عده ای دیگر که در راس آنان کریستین سن (A.Christensen) و برخی شاگردان هنینگ (W.B.Henning) قرار دارند آنان را پادشاهان شرق ایران پیش از هخامنشیان می دانند.  و سستی آرای هرتل و هرتسفلد را کریستین سن و به نیکوترین وجهی پرفوسور هنینگ باز نموده اند. لذا به بررسی انتقادی نظریه کریستین سن و پیروان او خواهیم پرداخت.
نخست باید گفت که تاکید بر سابقه تاریخی سروده های پهلوانی (با سرشتی ضد اسطوره ای) نتیجه گرایش ذهنی معینی است که در دهه های نخستین قرن بیستم پدید آمد و تا امروز هم دوام دارد. به این ترتیب سعی شد برای روایات اساطیری و حماسی مبنای تاریخی بیابند یا بتراشند (در مقابل افراط کسانی که در قرن نوزدهم برای همه ی چیزها مبنای اسطوره ای می یافتند).
به این ترتیب به این نتیجه رسیدند که حماسه تاریخی آشفته و آمیخته با افسانه است که اگر عناصر افسانه ای آن را که به خاطر خارق العاده بودن به آسانی قابل تشخیص است از آن جدا کنیم به تاریخ می رسیم. این یک پندار غلط است. اولا باید در نظر داشت پیشینه تاریخی نه بر ارزش حماسه می افزاید نه از آن می کاهد. اگر تاریخی بودن، معیار ارزش اثر حماسی بود، می بایست ظفرنامه حمد الله موستوفی و شهنشاه نامه ی صبا جای شاهنامه فردوسی را می گرفت یا آثار افسانه ای همچون گیل گمش یا اسطوره های هندی بی اعتبار می شد.
ثانیا اسطوره از لحاظ سرشت و ماهیت با تاریخ تفاوت بنیادی دارد و بیان کننده واقعیت هایی بی زمان و جهان است که در ذهن گروهی نسل های بشری و بر مبنای ارزش های خاص اجتماعی آنان در یل و پهلوانی تجسم پیدا می کند.
تشخیص عناصر تاریخی حماسه تنها وقتی ممکن است که گزارش تاریخی مستقل و موثقی در دسترس باشد. تا وقتی گواهی های معتبر دیگر و قراین خارجی مستقل، تاریخی بودن عناصر و افراد حماسی را در یک داستان پهلوانی ثابت نکرده نمی توان بر مبنای شواهد داخلی، که فقط از خود حماسه استخراج شده اند، در پی اثبات اصل تاریخی حماسه بود.
اخبار کیانیان جز در سنت های حماسی ایران در هیچ منبع مستقل دیگر مذکور نیست. گواهی های اوستایی و روایات زردشتی و همچنین گزارشهای مورخین اسلامی و... همه بر مبنای روایات حماسی پرداخته شده اند و هیچ کدام را نمی توان مدرک مستقل به حساب آورد. اما در مورد دلایلی که کریستین سن در کتاب کیانیان برای اثبات تاریخی بودن سلسله کیانیان یاد کرده، همانگونه که دومزیل به خوبی نشان داده است هیچ یک از قراین برای اثبات تاریخی بودن کیانیان بسنده نیست.
- اولا برخلاف ادعای کریستین سن، کتاب اوستا سلسله ای به نام کیان یا کیانیان نمی شناسد. این مطلب را سال ها پیش هرتل ثابت کرده است. روایت اوستا جز کیکاوس و کیخسرو درباره شش کوی دیگری که نام برده چیزی به جز نام ذکر نمی کند و شرقی بودن لقب کوی هم دلیل تاریخی بودن کیانیان نیست؛ بلکه می تواند اسطوره ای پرداخته شده در شرق ایران باشد.
- ثانیا اینکه اسم پادشاهان کیانی اسم اصیل ایرانی است دلیلی بر تاریخی بودن آنان نمی شود.
- ثالثا اینکه پادشاهان کیانی دارای ترتیب سنتی هستند، به همان اندازه که می تواند دلیل تاریخی بودن آنان تلقی شود می تواند دلیلی بر اسطوره ای و ساختگی بودن این سلسله هم باشد.
همچنین اینکه کیانیان بر خلاف پیشدادیان پهلوانی های کاملا معمولی داشته اند؛ ادعایی بیش نیست و اگر تنها بر مبنای متون اوستایی اظهار نظر کنیم نیز کیکاوس و کیخسرو  به همان اندازه اساطیری هستند که مثلا هوشنگ و تهمورث.
علاوه بر این توجه به شخصیت و کردار دشمنان و پهلوانان معاصر کیانیان نیز از اعتبار تاریخی کیانیان می کاهد. مثلا افراسیاب تورانی که از نیروی جادو برخوردار است و در بن دریای چیچست پنهان می شود. پهلوانان دوره کیانی نیز هیچ یک از لحاظ تاریخی، معاصر واقعی پادشاهان این سلسله نمی توانند باشند.



خرید و دانلود تحقیق درباره جایگاه حماسه ی ملی در ایران


تحقیق درباره حماسه

تحقیق درباره حماسه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9
فهرست مطالب:

حماسه

تعریف مختصر :  

ساختمان آثار :

هدف:

شخصیت ها :

نوع زبان :

نویسندگان :

نمونه ها :

ویژگیهای حماسه

ویژگی های قهرمان

جایگاه حماسه ی ملی در ایران:

تعریف حماسه : داستان منظوم و بلندی است با سبکی فاخر و با شخصیت هایی از قهرمانان و پهلوانانی ملی که اعمال خارق العاده انجام می دهند. حماسه معمولاً بر اساس تاریخ نانوشته، اسطوره و آرمان های مردم یک ملت (مهم) نوشته می شود.
حماسه= تاریخ نانوشته (مغز)+ تخیل و ذوق نویسنده (شاخ و برگ ) + اسطوره (جزئیات).
حماسه آغاز ادبیات رسمی (نوشته شده) هر ملتی است. و بر اساس تاریخی که آمیخته با ذوق و سلیقه های مردم و گاه یک کلاغ چهل کلاغ کردن های ایشان است، و نیز تخیل و ذوق نویسنده و همچنین اسطوره های ملی یک کشور ساخته می شود.
حماسه از نظر مقام در بینش ارسطویی بعد از تراژدی است اما بعد ها چون مشخص می شود که نوشتنش سخت تر است اهمیتش بیشتر می شود.
در ادبیات غرب و کلاً جهان تعداد حماسه ها کم است چون شاعر و قصه پرداز نخبه می خواسته، ضمن اینکه بعدها تاریخ ضبط می شود و اسطوره هم از بین می رود. مثلاً آمریکایی ها در قرن نوزده و بیست تلاش کردند حماسه خلق کنند ولی نتوانستند چون همه چیز تاریخشان نوشته شده است.
به همین دلایل بعدها نویسنده ها سبک و فرم را گرفتند ولی محتوایی پیش پا افتاده در آن گذاشته که به آن حماسه ی مسخره می گویند یعنی زبان خیلی بالا و حماسی است اما موضوع خنده دار است. مثل پوپ که حماسه ی مسخره ی طره ی مو را نوشت. یا تا حدودی مثلاً دن کیشوت که زبانش حماسی و موضوعش در مسخره کردن دنیای حماسی و پهلوانی قدیم است .
ویژگیهای حماسه
1)در حماسه موجودات عجیب و غریب مثل اژدها و سیمرغ افسانه ای و ...زیادند.
2)در حماسه چون بر پایه ی اسطوره هست خداها و الهه ها در داستان دخالت دارند و حتی علل برخی از اتفاق ها به آنها نسبت داده می شود. هر جا قهرمان در مخمصه گیر می کند الهه ای به کمک او می آمد (مثال جنگ بین هکتور واشیل در ایلیاد هومر).
گاهی حتی آنها برخی از انسان ها را به دلیل اینکه خلاف میل برخی از خداها گام برداشته اند مجازات می کنند (مثلاً اودیسه را که بر خلاف میل برخی از خداها موجب شکست و قتل عام تروایی ها شده ، 10 سال سرگردان می کنند) . در حماسه ی شاهنامه هم به قهرمانان کمک می شود ولی این بار به جای الهه ها ، سیمرغ به زال و رستم کمک می کند.
3)حماسه منظوم و بلند است.
4)سبک فاخر دارد.
5) حادثه ها در آن فقط با شخصیت ها به هم وصل می شوند یعنی تکه تکه اند و ماجراهای افراد یا یک فرد .
6)قهرمانان و پهلوانان و پادشاهان نقش آفرینان آن هستند که اکثر نیمه خدایی اند یا فرّه ایزدی دارند.
7) داستان آن از اهمیتی ملی و تاریخی برخوردار است یعنی سرنوشت یک ملت در گرو آن است .
8) چه به لحاظ مکانی و چه به لحاظ زمانی، عرصه ی وسیعی را در بر می گیرند یعنی زمانش سال ها طول می کشد و داستانش در چندین مملکت و گاهی در کل جهان اتفاق می افتد.
9) اعمال و حوادثی که در آن اتفاق می افتند خیلی سطح بالا و خطرناک است و هر کسی از عهده ی انجام آن بر نمی آید.
10) شاعر حماسه سرا معمولاً در تشریح حوادث جانبدار نیست یعنی عینی و تا حدود رئالیستی مسائل را تشریح می کند و احساسات شخصی خودش را دخالت نمی دهد.
11) تأثیر و برد حماسه بسیار وسیع و فراگیر است(در کشور خودمان شاهنامه را خیلی می خواندند و نقال ها اجرا می کردند و از روی آن نمایش و فیلم می ساختند . )
12)حوادث آن معمولاً به سرعت اتفاق می افتد و کوتاه است ولی رجز خوانی ها در آن به شکل گفتگو و دیگر جزئیات و مرور حوادث گذشته (تحلیل مسائل ) طولانی است.
13) چون بر پایه ی داستانی ملی است، مردم کلیات اصلی داستان را می دانند ( مثل داستان رستم و سهراب ) و شاعر فقط در جزئیات یا پرداخت یا تأکید یا کش دادن و کوتاه کردن آن دستش باز است.
14) واژگان و زبان آن بالا و فاخر است و لغات قلمبه سلمبه در آن زیاد است. عمده ی آن به گفتگو و لغت پرانی و تعارف و رجزخوانی می گذرد. و گفتگوها عادی و ساده و راحت و خودمانی نیست به لحاظ زبانی.
15) بیشتر بر حوادث تکیه دارد تا بر احساساتی بودن و عاطفی بودن.
16) مضمون و محتوای آن مسئله ی مهم و بالاست. مثلاً ملی است. و همه ی اجتماع و یک ملت را در برمی گیرد.
17) در ادبیات غرب شاعر حماسه سرا ابتدا کتابش را با گفتن اینکه مضمون کتابش چیست شروع می کند. بعد از الهه ی حماسه ، استعانت می کند که کمکش کند و به او الهام و تعلیم دهد. بعد، از وسط داستان شروع می کند و جزئیات دیگر را بعداً می گوید. در کتاب او شخصیت ها، پهلوان ها و غیره راوی گفتگوهای طولانی هستند وشاهان و پهلوان های زیادی هستند.



خرید و دانلود تحقیق درباره حماسه


مقاله در مورد حماسه در ادبیات

مقاله در مورد حماسه در ادبیات

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:71

 

  

 فهرست مطالب

 

 

نیایش مقدمه پیشگفتار فردوسی کیست ؟ حماسه

حماسه وآرمان گرایی در آن :

مفهوم حماسة‌ ملی

زن در اساطیر کهن :

روز زن زناشویی به شیوة‌پهلوانی نمونة‌زیبایی زن درشاهنامه سخن اول

زنان حماسه ساز شاهنامه :

فرانک :

رودابه بارداری رودابه وزادن رستم  تهمیه گرد آفرید

کتایون :

معرفی دیگر زنان شاهنامه به ترتیب الفبا

آرزو :

ارنوار :

آزاده :

آزرمیدخت :

به آفرید :

پوراندخت :

جریره :

خورشید :

سپینود :

سودابه :

شیرین :

غول :[1]

گردآفرید :

گردیه :

گلشهر :

ماه آفرید :

مالکه :‌

سخن آخر :

فهرست منابع و مآخذ :

    این تحقیق محصول تلاش دو ماهة‌من ودوستان عزیزم درگروه ادبیات بوده وما کوشیده ایم تحقیق را متناسب با درک ودریافت نوجوانان ارائه دهیم به همین علت از افراط درساده نویسی پرهیز کرده وخواسته ایم بین نثر ما و شعر فردوسی هماهنگی باشد. تاجایی که توانسته ایم به سبک وشیوة‌استاد طوس نزدیک شده ،به لحن حماسی وزبان پارسی پرداخته ایم واز آوردن واژه های سطحی وبیگانه دوری گزیده ایم  مگر در مواردی که ناگزیر بوده ایم واین مواردچنانکه درکل شاهنامه اندک است دراین تحقیق نیز از تعداد انگشتان در نمی گذرد.همچنین درگزینش شعرها علاوه برسادگی وزیبایی وظرافت شاعرانه درکلام استاد طوس به آن بخش هایی که نوجوانان بتوانند با شعر فردوسی رابطة‌حسی برقرارکنند نیز توجه داشته ایم برای مثال : سرود دلبستگی پهلوانان به همسران ومادرانشان برای یک نوجوان حائزاهمیت بسیار است .درگزینش نمونه هایی از شعرها،برای پرهیز از دراز گویی واطناب کلام،ابیاتی را که درسیر وقایع نقشی نداشته حذف کردیم . وناگفته نماند که ستایش پروردگار وخردورزی پهلوانان راستین .وجه حکیمانه اشعار استاد طوس است که در این نوشته نیز مورد نظر بوده ودرهمه حال کارهای بزرگ با یا د خداوند ویاری او با چاره گری فرد سامان می گیرد ودر آخرامیدوارم این نوشته که حاصل تلاش ناچیز ما درزمینة‌ادبیات حماسی بوده مورد پسند وقبول خوانندگان گرامی واقع شود.


 



خرید و دانلود مقاله در مورد حماسه در ادبیات