لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:20
فهرست و توضیحات:
فرضیه تکامل ومساله خداشناسی
فرضیه تکامل وپیدایش انسان
ب.آیاتی که به اثبات سه مرحله خلقت اشاره دارند:
اسنادمشکینی باطرح آیه اعراف مینویسد:
ایشان درمورد آیات 8-9سوره سجده دواحتمال رامطرح می کند:
بررسی:
3ج: آفرینش انسان ازنفطه:
لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه ومااختلف فیه ...»
«مردم همه گروه واحدی بودند، پس خداوند، پیامبران رابه عنوان بشارت وبیم دهنده فرستاد وهمراه آنها کتاب رابراستی وحق فرودآورد تادربارۀآنچه انسانها باهم اختلاف کرده اند، حکم کند واختلاف نکرده اند درآن ...»
ونیزآیه 19ازسورۀیونس نیز همین مضمون رادارد.
استاد مشکینی معتقدند که بعداز شکل گرفتن ساختمان وجودی انسان وقبل از انتخاب «آدم»ازبین افراد انسانی،مرحله ای بر انسان گذشته است که همه امت واحدی بودندوبدون مذهب زندگی خودرادرپرتوعقل خویش می گذراندند. ایشان دو آیه فوق رااشاره به این مرحله ازحیات بشری می داندومی نویسد:
« چنان که از ظاهر آیه معلوم می شود، پیش از بعثت انبیاءزمانی برانسانها گذشته است که آنها امت واحدی بودندو ومفهوم واحدبودن مردم درآیه فوق چنانکه عده ای ازمفسرین گفته اند واخباروروایات آنراهم تفسیر کرده اند،این است که بدون «مذهب»واحکام آسمانی بودند وباعقل ها، اندیشه ها وفهم های خودشان زندگی می کردند. پس آیه کاملا با منظورما (مرحله دوم خلقت آدم درنظریه تکامل) منطق است.»
ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه114
فهرست مطالب
انگیزه های خداشناسی
تحقیق در انگیزه ها
روش اساسی
منطق و برهان الهیون
..
نخستین مساله تامل انگیزی که توجه انسان متفکر را به خود جلب می کند – و در تاریخ ادیان نیز همواره مورد بررسی قرار گرفته – این است که « اساسا چه انگیزه ای است که انسان را وادار می کند تا پیرامون مسائلی غیرمادی و ناملموس و مسائل خارج از چهارچوب عینیات و حیطه دسترس آدمی ، بویژه درباره « خداشناسی » بیندیشد ؟ آیا این انگیزه تفکر آور ، عاملی دارای واقعیت و برخوردار از اصالت است یا خیر ؟ و آیا در صورت اصالت داشتن ، عامل اصیل « روانی » است ، یا « عقلانی »؟ و یا عوامل دیگری همچون علل و عوامل اجتماعی در این امر دخالت دارد ؟ »
در آغاز بحث ، پیش از پرداختن به تحقق در چگونگی انگیزه ها ، آشنایی کوتاهی با هر یک از عوامل لازم است .
عامل روانی : یعنی سرشت انسان ها به گونه ای آفریده شده است که به طور طبیعی و بدون نیاز به هیچ گونه عامل و انگیزه خارجی و تحمیلی ، یا آموزشی و تلقینی ، به وجود « خدا » توجه دارند و در اعماق روان خویش نسبت به خدایی که آفریدگار و تواناست درک و شناخت پیدا می کنند . به عبارت دیگر ، از این دیدگاه ، انسان ها وجود آفریننده جهان را با راهنمایی سرشت روانی و براساس قطرت خویش احساس می کنند . علاقه پرشوری که « مادران » ، در وجود خویش نسبت به فرزندانشان احساس می کنند چه انگیزه ای دارد ؟ آیا کسی این علاقه را به آنها تحمیل و تلقین کرده ؟ آیا علاقه به فرزند را به آن ها آموزش داده اند ؟ طبیعی است که هیچ عاملی در کار نیست ، جز آن که اساس علاقه مادرانه ، بر مبنای فطرت مادر استوار شده است . انسان نیز بر همین اساس نسبت به آفریدگار خود ، درک و علاقه یی فطری در وجود خویش احساس می کند . و این خود ، به صورت انگیزه یی نیرومند برای جستجوی خالق و گام نهادن در راه خداشناسی جلوه گر می شود .
عامل عقلانی : یعنی فکر و منطق انسان همواره به صورت راهنمایی نیرومند و بی تزلزل به کمک شخص می آید و در گستره اندیشه او راههای پی بردن به وجود خالق را روشن و هموار می سازد . با شناختی که از انسان داریم می دانیم که او در مسائل گوناگون به فکر خود متوسل می شود ؛ پیرامون هر موضوعی از ابعاد گوناگون می اندیشد ، و آن گاه دلیل عقلانی و برهان منطقی اقامه می کند و از دریچه های مختلف به تجزیه و تحلیل می پردازد تا به اصل واقعیت آنچه در مسائل مطروحه وجود دارد پی ببرد . وجود این استعداد تحلیلی و منطق عقلانی در انسان ، اقتضاء می کند که درباره خدا نیز بدین گونه و براساس عقل و منطق بیندیشد . به سخن دیگر ، انسان همواره بر آن است تا با نیروی عقل و منطق خود ، علت اصلی وجود این جهان شگرف و شگفت آور را در یابد و آن خدایی را که آفریننده هستی و سازنده جهان است بشناسد .