دانلود مقاله تعریف انسان (انسان چیست)

 

پرآوازه است که تعریف انسان ازتعریف سایرموضوعات به مراتب پیچیده تراست زیراتمام موضوعات دیگر حول مدار انسان می چرخد ونهایتا در خدمت او در می آید.
اگر بخواهیم نظر شیخ نجم الدین وحتی اغلب عرفا را درباره انسان در یک جمله خلاصه کنیم باید گفت که انسان «یک موجود عشق ورز است.هم عاشق خالق است وهم معشوق او در عین حال حامل امانت عشق.»
اهمیت شناخت خود:
امیرالمومنین علی (ع)در موارد زیادی به اهمیت خود شناسی اشاره کرده است وهمگان را به آن می خواند وفردی را زیان کار می داند که در شناخت خود کوتاهی کرده است و از خود غفلت می کند:«والمغبون من غبن نفسه»«زیان کار واقعی کسی است که خویشتن را زیان رساند.»
وی در جای دیگر فرموده است :«بی تردید در برابر خداوند منفورترین مردمان بنده ای است که خدایش به حال خود او را نهاده است وبدین سبب از حفظ تعادل بیرون افتاده است وبی راهنما حرکت می کند.»
عالم واهمیت خود شناسی:
یکی از اساسی ترین وحساس ترین ساحت های وجودی انسان قلب است .انسان عالم وخود یافته باید شناخت ویژه به این عضو حساس داشته باشد والا نه به شناخت خود دست خواهد یافت ونه با دیگران رابطه ایجاد خواهد کرد.
انسان وروابط
انسان موجودی است که در نهاد او انگیزه وغریزه ایجاد رابطه با دیگران نهاده شده است. اساسا ایجاد رابطه با دیگران پایه ومایه اسقرار بشری است.
شناخت ساحت های سه گانه
امیر المومنین شناخت ساحت های سه گانه انسان را جزو وظایف کسی می داند که در راه خود شناسی گام برداشته است.نتیجه ی این رابطه متقابل ایجاد تعادل در زندگی است که شخص خود شناس می تواند از آن برخوردار شود.
رابطه انسان با خود
نزدیکترین رابطه ی انسان با خود او است ودراین رابطه باید گفت که فاعل شناس موجود شناخته شده دراین حوزه هر دو یکی است یعنی انسان وقتی به خود می نگرد شناختی از خود به دست می آورد.
بنابراین در این رابطه تمام ساخته های موجود انسان مورد توجه قرار می گیرد وانسان تصویری مناسب از تمام آنها حاصل می کند.
رابطه با خدا وخود :
کسی که موفق می شود با خود رابطه ای درست ایجاد کند زمینه را برای رشد وتعالی خود فراهم کرده .امید پیمایش مسیرهای دیگر را پیدا می کند .چنین شخصی می تواند از این رابطه به نحو شایسته استفاده کند وخود را لغزیدن در دامن کارهای خلاف درامان نگه دارد.بلکه ازاین طریق می تواند به پیوستگی با خدا دست یابد .این امر در صورتی محقق می شود که از نظر تئوریک با تناقض مواجه نشود وخدا را موجودی شخصی بداند والا با یک مفهوم کلی نمی توان رابطه برقرار کرد.
مقدمه خود شناسی
مادرباره انسان از آن نظر که موجودی کمال پذیر است بحث می کنیم ودرباره ی کمال نهایی وراه رسیدن به آن گفتگو می کنیم .نباید از نظر دور داشت که شیوه ها وروشهای گوناگونی برای اثبات مد عیات برگزیده می شود:اگر چیزی قابل تجربه ی حسی وعلمی باشد برای اثبات آن از روش تجربی بهره گرفته می شود اما اگر چیزی قابل تجربه ی حسی نباشد در مواردی از طریق متد واستدلالات عقلی وعقلانی به اثبات می رسد وپاره ای از امور نیز تنها از طریق تعبد اثبات پذیرند.البته دسته ی اخیر (تعبدیات )در چهار چوب مباحث وگزاره های دینی قرار می گیرد.اما از آن جهت که هر یک از سه طریق مذکور با مشکلاتی مواجه هستند چون ارائه برخی از آنها در سطح عموم مخاطبان ما ممکن نیست ویا برای همه قابل پذیرش نمی باشد یا اصلابحث مورد نظر ما با برخی از آن متدها وشیوه ها قابل اثبات نمی باشد.ناگزیر ما طریقی را بر می گزینیم که کاربرد عمومی وفراگیر داشته باشد.
توضیح اینکه:متد تجربی مربوط به اشیاءخارجی است که در شعاع حس وآزمایش تجربی قرار می گیرند اما بحث ما در باره نفس انسان وانگیزه وگرایش های آن است که در شعاع تجربی حسی واقع نمی شود ومتعلق علم شهودی وحضوری ماست.متد عقلی وفلسفی نیز جهت ساز وکارهای دقیق وعلمی ومقدمات برهانی گرچه شیوه ای ارزنده است ومنجر به قطع ویقین می شود.اما طریقی است طولانی و دشوار که فهم آن برای همه میسر نیست وتنها اندکی در شعاع درک ودریافت آن قرار می گیرند.هم چنین متد وروش تعبدی را نیز محور مباحث خود قرار نمی دهیم وبنا نداریم که تنها ازطریقی گزاره های دینی وسخنان معصومان بحث خود را پی گیریم چون در آن صورت بحث ما محدود به تعبدیات می گرددکه مخاطبان خاصی را می طلبد.در نتیجه ما درپی آنیم که عمومی ترین وساده ترین شیوه وروش را برگزینیم تا برای همه قابل پذیرش باشد.
ما می کوشیم که از راه تامل در وجود خویش ویافتن عواملی که در فطرت ما برای سیر و وصول به هدف اصلی نهاده شده است ونیز شناختن جاذبه ها وکشش های باطنی وروحی که خداوند برای رسیدن به آرمان های بلند آسمانی در وجود ما به ودیعت نهاده است وهم چنین روابطی که وجود ما را با دیگران پیوند می دهد وبه ما این امکان را می بخشد که با استفاده از آنها وکوشش در راه تحکیم وتقویت آنها خود را نیرومند تر وبرای ترقی آماده تر سازیم راه بهره برداری بهتر وفزون تر از نیروهای درونی وامکانات بیرونی را برای رسیدن به کمال ومقصد اصلی وسعادت حقیقی بشناسیم.
باشد که به یاری خدای متعال قدمی در راه تکامل خود ودیگران برداریم.
بنابراین موضوعات بحث عبارت است ازشناخت کمال حقیقی وراه رسیدن به آن. اسلوب بحث عبارت است از بررسی بینش های درونی خویش برای باز شناختن خواستها وکنشهایی که دروجودما برای کمال نهاده شده است وهمچنین بررسی شرایطی که میتوان ازآنها برای این منظور بهره برداری کرد.
برای اثبات مطالب می کوشیم به دریافت های وجدانی وبراهین ساده عقلی اکتفا کنیم وبا استفاده از روشن ترین وقطعی ترین معلومات به کشف مجهولات نایل آییم.
مفهوم خود شناسی:
در بین برداشتهایی که از خود شناسی ارائه شده منظور ما از خود شناسی دراین بحث شناخت انسان از آن نظر است که دارای استعدادها ونیروهایی برای تکامل انسانی است.بنابراین منظور از خود شناسی مرتبه ای از علم حضوری که هر کس به خود دارد نیست.هم چنین منظور ما از خود شناسی آن معرفت حضوری کامل وآگاهانه ای که انسان پس از طی مراحل تهذیب نفس وپیمودن راه های کمال ودرنتیجه سیر معنوی بدان واصل می گردد ودر پرتو آن حقیقت خویش را بی پرده مشاهده می کند نیست زیرا در اینجا خود شناسی از مقدمات خود سازی به شمار می رود ومعرفت مورد اشاره از نتایج خود سازی است وپس از سیر وحرکت تکاملی آگاهانه انسان حاصل می گردد.البته این معرفت بسیار عالی ومطلوب است.
رسیدن به این مقام ومعرفت در پرتو تلاش ها وریاضت های طاقت فرسا واطاعت صادقانه خداوند حاصل می گردد وبه تدبیر عرفا دراین مرحله انسان برخوردار از علم حضوری کامل به نفس خویش می گردد.
وحقیقت خویش را کاملا می شناسدوپس ازاین مرحله ودرنهایت حرکت تکاملی انسان به معرفت مقام توحید نایل می گردد.
از علم حضوری کامل به نفس خویش می گردد وحقیقت خویش را کاملا می شناسدوپس ازاین مرحله ودرنهایت حرکت تکاملی انسان به معرفت مقام توحید نایل می گردد.
توجه وپرداختن به انسان وخود شناسی پیشینه ای دیر پای دارد ودر طول تاریخ بشریت همواره انسانها اهتمام وافری به انسان شناسی ومسائل اجتماعی انسانی داشته اند.از جمله تارخ یونان باستان مملوازآثار شکوفایی زندگی انسانها وشناخت نفس وروح بوده است تا آنجا که بر سر در معبد آپولو در یکی از شهر های قدیمی یونان به نام دلفی بانیان معبد برای تشویق وتحریض دیگران به پی بردن به رموز خلقت وپیچیدگی های وجود انسان نوشته بودند«خود را بشناس» که این کلام بعدا مبنای فلسفه فلاسفه یونان مانند سقراط وفیثاغورث گردید. خود شناسی از جمله اساسیترین ومحوریترین مسائلی است که ادیان ومکاتب گوناگون بدان نظر داشته اند وبر این نکته اذعان داشتند که انسان اگر خود را بشناسد به حقایق طبیعت واسرار خلقت آگاهی خواهد یافت.
این به جهت هماهنگی وارتباطی است که بین جهان شناسی وانسان شناسی است واگر چه هر یک از آنها مسایل مخصوص به خود را دارند امااز آن رو که انسان را به شمار نیاوردیم وبالعکس اگر انسان را قطع نظر از جهان مورد مطالعه قرار دهیم واز هر یک معرفتی مستقل داشته باشیم به شناختی صحیح نسبت به هیچ یک از آن دودست نخواهیم یافت.
چون انسان وجهان جلوه های گوناگونی هستنداز مبدا هستی وبا تفاوتهای ظاهری شان آیه ونشانه واحد خداوند احد ویگانه هستند که درجات وتجلی او را نمودار می سازند وانبیا در برنامه رسالت الهی خود انسان را از ابزار بودن وتوجه صرف به لذات جسمانی رهایی دادند واو را از مختار بودن قوه ابتکار وخلاقیت وبرخورداری از حق انتخاب ودیگر استعدادها وتواناییهایش آگاه ساختند وهدف بی انتهای تکامل را به او نمودند ویار آور شدند که ابعاد جوهر هر آدمی بی حدومرز است بنا براین چنین انسانی هیچگاه نباید درحد ابزار تنزل یابد.
اسلام عنایت خاصی داردکه انسان خویشتن را در جهان آفرینش تشخیص دهد.این همه تاکید در قرآن در مورد انسان خویشتن راآن چنانکه هست بشناسند ومقام وموقع خود را در عالم وجود درک کند وهدف ازاین شناختن ودرک کردن این است که خود را به مقام بالای که شایسته ی آن است برساند .قرآن کتاب انسان سازی است یک فلسفه نظری نیست که علاقه اش تنها به بحث ونظر وچشم انداز باشد هر چشمی اندازه ای را که ارائه می دهد برای عمل وگام برداشتن .قرآن کوشاست که انسان خود را کشف کند این خود.خود شناسنامه ای نیست؟که اسمت چیست؟اسم پدرت چیست ودر چه سالی متولد شده ای؟تابع چه کشوری هستی؟از کدام آب وخاک هستی؟وبا چه کسی ازدواج برقرار کرده ای؟وچند فرزند داری؟
آن خود همان چیزی است که روح الهی نامیده می شود وبا شناختن آن خود است که احساس شرافت وکرامت وتعالی میکند وخویشتن را از تن دادن به پستی ها برتر می شمارد وبه مقدس بودن خویش پی می برد.مقدسات اخلاقی واجتماعی معنی وارزش پیدا می کند.قرآن از برگزیدگی انسان سخن می گوید چرا؟ می خواهد بگوید:تویک موجود «تصادفی»نیستی که جریانات کور وکر مثلا اجتماع تصادفی اتمها تورا به وجود آورده باشد تو یک موجود انتخاب شده وبرگزیده ای وبه همین دلیل رسالت ومسئولیت داری.
بدون شک انسان در جهان خاکی قویترین ونیرومندترین موجودات است اگر زمین وموجودات زمینی را در حکم یک (قریه) فرض کنیم انسان کدخدای این قریه است .ولی باید ببینیم انسان یک کدخدای انتخاب شده وبرگزیده است ویا یک کدخدای که به زور وقلدری خود را تحمیل کرده است.فلسفه های مادی که قدرت حاکمه انسان را صرفا ناشی از زور وقدرت می دانند مدعی هستند که انسان به علل تصادفی دارای زور وقدرت شده است .بدیهی است که با این فرض«رسالت » و«مسئولیت »برای انسان بی معنی است.چه رسالتی،وچه مسئولیتی؟ودر مقابل چه کسی؟
اما از نظر قرآن انسان یک کدخدای انتخاب شده ی زمین است وبه حکم شایستگی وصلاحیت نه صرفا زور وچنگال تنازع از طرف ذی صلاحیت ترین مقام هستی یعنی ذات خداوند «برگزیده»وانتخاب وبه تعبیر قرآن «اصطفا»شده است وبه همین دلیل مانند هر برگزیده رسالت ومسئولیت دارد رسالت از طرف خدا ومسئولیت در پیشگاه او.اعتقاد به اینکه انسان موجودی انتخاب شده است وهدفی از انتخاب در کار است نوعی آثار روانی وتربیتی در افراد به وجود می آورد.واعتقاد به اینکه انسان نتیجه ی یک سلسله تصادفات بی هدف است نوعی دیگر آثار روانی تربیتی درانسان به وجود می آورد.
خود شناسی به معنی این است که انسان مقام واقعی خویش را در عالم وجود درک کند .بداند خاکی محض نیست پرتوی از روح الهی در اوست وبداند که در معرفت می تواند بر فرشتگان پیشی بگیرد وبداند که او آزاد ومختار ومسئول خویشتن ومسئول افراد دیگر ومسئول آباد کردن جهان وبهتر کردن جهان است.
خود شناسی:
می گویند خود شناسی مقدم بر خداشناسی است.تا انسان خود را نشناسد نمی تواند خدا را بشناسد . این سخن از جهات متعدد در ست است :یک جهتش این است که باید وضع دستگاه گیرنده ی فکری خود رابشناسد .باید خود را به ضعف ونقص وقصور بشناسد تا خدا را به کمال قوت ولاتناهی بشناسد.باید قصور فهم وادراک خود را بشناسد که تا موجودی محدود وناقص نباشد واو را ضدی ونقطه ی مقابلی نباشد .نمی تواند او را بشناسد.
من باید خداوند را با حسی از حواس خود درک کنم باید بداند که محسوساتش هم اگر یکنواخت بود اگر همیشه یک شیء را فقط یک رنگ میدید او را دیگر نمی شناخت واز وجودش هیچ گاه آگاه نمی شد.اگر همیشه یک بو فقط ازیک طرز به مشام او می رسید هیچ وقت متوجه آن نمی شد.بشر خیال نکند مخفی شده بلکه باید بفهمد که تنها ظهور یک حقیقت کافی نیست برای فهم وادراک بشر وجود نقطه ای مقابل هم می تواندن به او کمک کند.نور ذات خدا ازلی وابدی است غروب نداردواز همین جهت ادراک ضعیف بشرعاجز ترازآن است که اورا درک کند.
«درخود فرو روتا خدا یابی هرکه بخواهد خدا را بشناسد ابتدا باید خود را بشناسد»
خداشناسی:آن حسی ویژه که درانسان حقیقت رامی شناسدوورای ظواهر هرچیز رادرک می کنداکتسابی است یعنی هرکسی خود باید آنرا ازقوه به فعل برساند.این حس ویژه درنتیجه پختگی روح ملکوتی حاصل می شود وشامل درجات مختلفی است از یک حس ساده تا مشاهده ی علنی حقیقت و… سپس به حقیقت پیوستن.کسی که حتی درمراحل اولیه بیداری این حس باشد چون رایحه ی حقیقت شناسی به مشامش رسیده است فریب راهها وراهنمایان کاذب ومنحرف رانمی خورد واصول کاذبی راکه به خدا نسبت می دهند به دلش نمی نشیند حتی اگر درتعلیمات ادیان الهی هم مخلوط شده باشند.سپس درمرتبه ی مشاهده ی عینی اوخدا رادر خود می بیند ومی شناسد.آنگاه است که به خداشناسی رسیده است.شناختن خدا تنها به وسیله ی هوش متعارف ظاهری (بشری)وکسب دانش نظری ممکن نیست مرتبه ای برای آن است.ممکن است کسی تمام علوم نظری ومتعارف رابداند وبه مرتبه ی استادی هم رسیده باشد.امادر علم خداشناسی درمراحل ابتدایی مانده باشد.مانند دانشمندان بزرگی که حس شناخت خدا رادر خود پرورش نداده اند.لذا هر گونه کیفیت الهی را نفی می کنند ویا ممکن است پیرو یک راه معنوی کاذب شوند.
خداشناسی یک حس ویژه است که فقط از راه عمل به معنویت الهی حاصل می شود ودرطول فرآیند درخود فرورفتن وخود شناسی است که حس ویژه ی خداشناسی پرورش می یابد. راهی که به خداشناسی می انجامد ضرورتا ازوادی خود شناسی می گذرد.به عبارت دیگربرای پرورش حس ویژه ی شناخت خدا باید ابتدا درخودفرو رفت تا خود راشناخت به تدریج که شخص درخود شناسی پیشرفت می کند پرتوهای اولیه ی خداشناسی (مرحله ی احساس )درذهن آگاهش ظاهر می شود.
برای شناختن خود ابتدا باید بدانیم خود چیست واز چه مبدائی است.
خود ارگانیزمی است روحی وروانی که از ترکیب روح بشری وروح ملکوتی به وجود می آیدوارگانیزمی است زنده پویا وتکامل پذیر.
دراین مورد می توان یک مثال زد:خود یا ارگانیزم روحی وروانی مان رابه حجمی ازآب زلال تشبیه کرد که می خواهیم آن را تا حد اشباع شیرین کنیم.
هربار که یک اصل اخلاقی رادرخود تحلیل کنیم مثل این است که مقداری شکر به آن افزوده ایم. طبیعتا این شکر به تمامی حجم آب سرایت کرده وآن را شیرین می کند به این ترتیب هر بار که یکی از اصول اخلاقی یا الهی رادر خود تحلیل ببریم به تمامی خود سرایت می یابد وخود را به خویشتن خویش وبه خدا آگاه تر می کند.ازآن سو برای کامل شدن عمل اشباع علاوه برافزودن شکر لازم است به محلول حرارت داد.برای انجام کامل عمل تحلیل کردن اصول اخلاقی والهی تا جایی که به خداشناسی برسیم باید خود را با نور مبدا گرم کرد.بدون این نور خودشناسی نخواهد شد وبدون خودشناسی به آن حالت از خود آگاهی لازم برای شناخت خدا نخواهیم رسید.طریقه ی دریافت نور الهی این است که توجه خود رابه سوی او معطوف داریم .بدین ترتیب نهایت شناخت
زمانی است که محلول وجود ازاصول اخلاقی والهی اشباع شده باشدویکایک آن اصول را درخود تحلیل برده باشد.دراین حالت است که انسان به شناخت خدا می رسد واشباع از سعادت .
ضرورت خودشناسی:
انسان چون حیوانات درآغاز زندگی توجه چندانی به خود ندارد.وقتی مارفتار وحالات کودکی راکه مراحل آغازین زندگی خویش راسپری می کند مورد بررسی قرار می دهیم درمی یابیم که عمده توجه اوبه بیرون از خویش است گویی که به خود توجهی نداردبه تدریج که کودک رشد می کند به مرحله ای می رسد که خود آگاهی وتوجه به خویشتن دراونمایان می شود.البته انسان ازهمان آغاز زندگی خواهان لذت خویش است ولی آن لذت برای اواصالت ندارد توضیح اینکه وقتی مابه حالات خود توجه می کنیم درمی یابیم که احساس گرسنگی مارا به سمت غذا وتهیه ی مقدمات آن متوجه می سازد ودرآن حالت توجه ما بیشتر به آن غذا است که به ما لذت می بخشد.پس عموم مردم بیشتر به بیرون خود می اندیشندوتوجه آنها بیشتر معطوف چیزهای است که در پیرامون آنها وجوددارد.
این خود فراموشی وعدم توجه به خویشتن انسان را تاسر حدحیوانات تنزل می دهد وچون حیوان که فقط به دنبال علفی است تاشکم خود راسیر کند اونیز تنها به شکم وتامین لذتهای مادی می اندیشد. طبیعی است که هرچند ازتوجه انسان به خویشتن کاسته شود وبیشتر به بیرون ازخود توجه کند ازخود آگاهی اوکاسته می شود.در حالی که رشد وتعالی انسان درگسترش خود آگاهی است باید بکوشد که بیشتر به خود توجه داشته باشدواز توجه به امور مادی پیرامون خود بکاهد عاقلانه نیست که انسان به جای توجه به مصالح واقعی ونگرش پایبند به خویشتن وعوامل تامین کننده سعادت ابدی دراندیشه ی لذایذ مادی واطاعت کورکورانه خویش باشد.
انسان برای رسیدن به کمال وتعالی ناگزیر است که ابتدا ویژگیها وتواناییها واستعدادهای خدادادی خویش رابشناسد چه اینکه فساد اخلاقی وجهالت ودیگر گرفتاری های بشر امروز ناشی از این است که توجه ندارد مرکب ازجسم وروح است وبرای رسیدن به کمال وسعادت شناخت خویشتن وپرورش تن وروان هر دو لازم است درغیر این صورت از اعمال ومقاصد انسانی دور می شویم وبه هدف زندگی وخلقت نمی رسیم . فقط با خود شناسی نیروهای شگرف واستعدادهای انسان کشف می گرددوبه کار بردن آنها هر انسانی که بالقوه کامل است به کمال وتعالی دست می یابد.برای شناسایی انسان لازم است که کالبد مادی ونفس وروح به موازات هم شناسایی شوند ونیز به موازات هم پرورش یابند.تربیت جداگانه ی هرکدام هرچند درحد خود مهم است ولی اگر هماهنگی بارشد دیگر ابعاد انسان نداشته باشد به کمال انسان نمی انجامد.
برای موجودی که برخوردار ازادراک وشعور است وفطرتا دارای «حب ذات» می باشد وازاین نظر آثار متعلق به خود رادوست دارد.کاملا طبیعی است که به خود بپردازدوتوجه به خویشتن برای او اصالت داشته باشد ودرصدد شناخت کمالات خویش وشناسایی طریق وصول به آن براید.
پس درک ضرورت خودشناسی نیازی به دلیل های پیچیده ی عقلی ندارد براین اساس عدم توجه به خویشتن وپرداختن به اشیای پیرامون خود وسرگرم شدن به اموری که تاثیری درکمال وسعادت انسان ندارد غیر طبیعی وانحراف آمیز وناسازگار با مقتضای فطرت انسانی است واین بزرگترین ناهنجاری وبیماری معنوی است که انسان به آن مبتلا می گردد.
«ارتباط انسان شناسی با خداشناسی »
یکی ازبهترین راه های خداشناسی شناخت انسان هویت با ویژگی هایی که دارد وآثاری که از خود نشان می دهد بیان کننده ی میزانی از علم وقدرت پدیدآورنده ی خویش است گویی وجود هرپدیده آیینه ای است که سیمای آفریننده خود را تاحد توان منعکس می کند بدیهی است که هر قدر موجودی کمالات بیشتری داشته باشد بهتر می تواند عظمت آفریدگار خود را آشکارسازد.
قرآن کریم پیوسته انسان را به تامل دروجود خویش فرا می خواند تا بتواند نشانه هاوآثار الهی را آشکار کند.
«خودشناسی مقدمه ی خداشناسی واخلاق»
حال برای چه گفته اند ،خود را بشناس؟ازخود شناسی به کجا می رسی؟خود شناسی مقدمه چیست؟
این سخن را برای دو منظور گفته اند:یک منظور همین است که اگر خود رابشناسی ،به مهمترین مسئله ای که برای بشر مطرح است وراز اصلی جهان می باشد ،یعنی به خدا پی می بری.دوم اینکه خودرا بشناس تابدانی درزندگی ودرجهان چه باید بکنی وچگونه رفتار کنی،یعنی اگر اخلاق وعمل خود را نشناسی ،نخواهد دانست که رفتار واخلاقت درجهان چگونه باید باشد،یعنی خودت چگونه باید باشی،چون اخلاق،ازآن نظر که یک سلسله ملکات است برمی گرددبه چگونه بودن واین که خودت چگونه باشی وچگونه رفتار کنی پس برای پی بردن به بزرگ ترین رازهای جهان ومهمترین مسئله ای که درفکر بشر مطرح است یعنی خدا،خود را بشناس وبرای مهمترین مسئله از نظر ابتلای عملی بشر که من چگونه باید باشم وچگونه باید رفتار کنم یعنی اخلاق نیز خودت را بشناس. درقسمت اول می خواهیم کمی توضیح بدهیم که چگونه انسان اگرخودرا بشناسد خدارا می شناسد؟
قرآن برای «خود شناسی»حساب جداگانه ای باز کرده است،به این معنی که درقران سراسر عالم خلقت،آیت ودرس است برای خداشناسی ،یعنی اختصاص به انسان ندارد که انسان فقط خودش را باید بشناسدتا خدا را بشناسد از نظر قرآن ،تمام جریان های خلقت،تمام واحدهای آفرینش اعم از آسمانی وزمینی،هر چه که درعالم است،علامت ها ونشانه های وجود مقدس پروردگارند یعنی از نظر قرآن این فصل ازفصول کتاب آفرینش که نامش انسان است،برای انسان آموز ندگی هایی دارد بالاتر وبیشتر از آن چه که مثلا درختان دارند.
برگ درختان ســـــبز در نظر هوشیار
هرورقش دفتری است معرفت کردگار

 

«آموزش های نفس انسان در خداشناسی»
آن درسها وآموزش های خاص چیست؟هزاران سال است که بشر به دنبال شناخت این موجود دوپا است وهر چه بیشتر می گردد کمتر پیدا می کند.از صبح که از خواب بر می خیزید تا انتهای شب به هر دری می زند تااین خود را پیدا کند.مشکل این جاست که به دنبال خود دربیرون می گردیم وسعی داریم با هر راه وهر وسیله این خلا را پر کنیم،اما از وجود خود غافلیم.
اگر خود را درخود جست وجو کنیم آن را راحت می یابیم وآن وقت راحتر می توان با این خود کنار آمد.یکی از علما می گوید:سالها پیش درکتاب دینی دبیرستان مطلبی را خواندم«لازمه ی خداشناسی خودشناسی است» .
آن موقع این مطلب روبه خاطرگرفتن نمره ازدرس دینی حفظ کردم اما الان به معنای این جمله پی می بریم.اینکه می گویند خدا،همیشه با توست وخدا ازرگ گردن به تو نزدیکتراست این خدا همان وجود انسان است که از انسان جدانشدنی است.وجودی که اگر دریابیم وبه عظمتش پی ببریم،آن وقت دنیا را باتمام عظمتش دربرابرخود کوچک می بیند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   34 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله تعریف انسان (انسان چیست)


دانلود مقاله سن مسوولیت کیفری درکشورهای منطقه

 

 
ودکان در پایین تر از سنی خاص، جوان تر از آن هستند که مسوولیت زیر پا گذاشتن قوانین بر دوش آنها باشد. این مفهومی است ضمنی از آنچه که بارها در کنوانسیون حقوق کودک به آن اشاره شده است. بر همین مبنا است که در این کنوانسیون از کشورهای عضو خواسته شده است که سنی را برای کودکان تعیین کنند که پایین تر از آن ، کودک مشمول قانون مجازات کیفری نباشد. در ایران نیز رسیدگی به لایحه تشکیل دادگاه اطفال و نوجوانان زیر ۱۸ سال به تازگی در کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس آغاز شده است و در صورت تصویب آن کودکان زیر ۱۸ سال از مجازات هایی همچون اعدام معاف شده و در سایر موارد نیز مشمول تخفیف خواهند بود. تصویب قوانین ویژه کیفری برای کودکان مساله یی است که در سال های اخیر در بسیاری از کشورها و حتی در برخی کشورهای منطقه نیز مورد توجه قرار گرفته است.
در پاکستان فرد بزرگسال کسی است که به سن ۱۸ سال رسیده باشد و کودک میان ۷ تا ۱۸ سال نیز چنانچه بلوغ او برای درک ماهیت عملی که مرتکب شده کافی به نظر برسد مشمول قانون مسوولیت کیفری خواهد بود.
در عربستان سعودی، کودک ۱۰ تا ۱۵ ساله در برابر جرایم خود مسوولیت داشته و نظام اصلاح و تربیتی برای کودک در نظر گرفته شده که البته آسیبی را برای او به همراه ندارد. کودک به دلیل جرمی که مرتکب شده در حضور قیم قانونی خود با رفتاری مناسب مورد بازجویی قرار می گیرد و قیم مسوول جبران خطای کودک است. اگر تنبیهی مورد نیاز باشد به شکل راهنمایی و اقامت در یک مرکز مراقبت های اجتماعی است، بدون اینکه به وی آسیبی برسد. در قطر نیز طبق قانون مجازات کیفری، سن مجازات کودکان بدین گونه شرح داده شده است؛ اگر شخص مجرم، بزرگ تر از ۷ سال و کوچک تر از ۱۸ سال باشد تنها در صورتی بار مسوولیت کیفری بر دوش او قرار خواهد گرفت که به حد کفایت در هوشیاری برای قضاوت درباره ماهیت و عواقب عمل خود بالغ باشد. در قانون این کشور البته هیچ گونه تفاوتی میان سن مسوولیت کیفری دختران و پسران وجود ندارد. اما در میان کشورهای اروپایی، اغلب سن ۱۴ سال برای بر عهده گرفتن مسوولیت کیفری در نظر گرفته شده است و تا قبل از ۱۸ سالگی حداقل مجازات برای کودکان اعمال می شود. در بیشتر کشورهای امریکای لاتین نیز اصلاح قانون مجازات اطفال در دست بررسی است و در نتیجه آن سن مسوولیت کیفری در برزیل، کلمبیا و پرو به ۱۸ سال رسیده است. کودکان میان ۱۲ تا ۱۸ سال نیز در صورت تشخیص، برای عمل ارتکابی شان مسوول شمرده شده و در دادگاه های مربوط به اطفال به جرایم آنها رسیدگی می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  2  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله سن مسوولیت کیفری درکشورهای منطقه


دانلودمقاله برنامه ریزی روستایی و مدیریت زمین

 

 


فصل های قبلی برنامه های روستایی را از دیدگاه بودن برنامه ریزی شده ای بررسی کردند اما در هر فصل مشخص است که بسیاری از موضوعات از طریق اندازه گیری برنامه ریزی ها تأثیر می پذیرند، برای مثال سیاست جنگلداری طولانی مدت در فصل 3، سیاست برقراری در فصل 4 و سیاست انتقال روستایی در فصل 6، هدف این کتاب بررسی تمام حدود و سیاستهای برنامه ریزی روستایی نیست، زیرا این اهداف در هر جایی به طور کامل بررسی شده اند، اما در عوض برای فراهم آوردن یک حالت موقتی در مورد این مناطق است در جائیکه جغرافیدانان روستا بسار فعال بوده اند، نه تنها به عنوان محقق بلکه به عنوان کسانی که تغییرات سیاسی را به وجود می آورند یا از طریق کمیته هایی که در دولت تشکیل می دهند یا بسیار ساده تر به عنوان کارمندان دولتی.
با این وجود جداسازی اثرات واضح برنامه های مناطق روستایی بسیار مشکل است، زیرا اندازه های برنامه ریزی روستایی بسیار پراکنده است و از هیچ منبعی یا مرجع قانونی منشأ نمی پذیرد و نیز به این دلیل است که در اکثر موارد آنها به صورت دوجانبه ای دربرگیرنده یا متناقض هستند.
علی رغم این مطالب مشخص کردن تعدادی از مضامین اساسی در تنظیم روستایی ممکن است. برای مثال دیوید سون و دیبرلی (1977) برنامه ریزی روستایی را به دو فعالیت تقسیم کردند: (برنامه ریزی برای توسعه کشاورزی)، زمین زراعی و اوقات فراغت و منابع (برنامه ریزی برای حمایت از منابع، حیات وحش و مناظر). دیگر اهداف برنامه ریزی روستایی در طول 40 سال گذشته در جدول 1-9 نشان داده شده است و از این جدول می توان به این نتیجه رسید که سه نقش اصلی برای برنامه ریزی روستایی می تواند تعریف شود: یک نقش توسعه دادن منبع، یک نقش راه حل تضادها، و یک مدیریت زمین، نقش احیاء و حفاظت از زمین. ارتباط این نقش ها اکنون مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی قبل از اینکه به صورت جزیی در ادامه این فصل مورد بحث قرار گیرد. بصورت سرمقاله در اول فصل 9 آمده است.

 

نقش های برنامه ریزی روستایی Rural planning roles
اگرچه هدف کلی برنامه ریزی روستایی باید خلق موقعیت هایی باشد که تحت آن شرایط فعالیت های روستایی بتوانند به وجود بیایند و مبانی حفاظت شوند، علائق و توجهات دیگری نیز وجود دارند که بعضی فعالیت ها را بیشتر از سایرین انعکاس می دهند، و اینکه شانس هر کدام از سه نقش را که در بالا آمده است در طول 40 سال گذشته به حالت نوسان قرار می دهد.
با این وجود بیشتر این دوره نقش رشد منابع دائمی بوده است. مخصوصاً در متن سایت کشاورزی، در جائیکه بریتانیا و ایالات متحده حجم گسترده ای از نقش حمایت از مزارع و سطح تولید و درآمد زیاد از مزارع را پایه ریزی کرده اند.
با این وجود در اواخر این دهه، تقریباً ارتباط با سایتهای توسعه کشاورزی مورد سئوال قرار گرفته است، مانند اثرات جانبی پیشرفت کشاورزی و یک کاهش در دیگر مناطق و اقتصاد روستایی به مرحله ی ظهور رسیده است. علاوه بر این مشخص است که سیاستهای حمایتی به سمت جائی سوق داده می شوند که نیاز کمتری به وجود آنهاست و در ایالات متحده تخمین زده شده است که تقریباً نیم 2 بیلیون دلار در نقص پرداخت در سال 1978 خرج شده است و به 10 درصد از کشاورزان که بیشترین تولید کننده ها بوده اند پرداخت شده است. اگرچه سیاست های حمایت از کشاورزی هنوز سهم بزرگی از بودجه را به خود اختصاص داده است، برنامه هایی برای اجرا و پیشرفت اجتماعی نیز مهم ترین قسمت پیشرفت منابع روستایی است، مخصوصاً در مناطق دورافتاده و اکثر مناطق بلند، در جاهایی که کشاورزی پرهزینه است، نمی توان اقتصاد روستایی را فراهم آورد.
اقتصاد گسترده تر روستایی یکی از مهمترین نگرانی ها است و دومین نقش را در برنامه ریزی روستایی دارد و آن را نقش نزاع برانگیز راه حل می نامند. سال های زیادی هسته ی اصلی مشکل مناطق حومه ای بود و هنوز هم هست که به وسیله ی یک گروه کنترل می شود، کشاورزانی که طوری کار می کنند که اغلب با علائق دیگر اعضاء جامعه در ستیز هستند اکثریت بزرگی از جمعیت جای شگفتی نیست که این افراد خودشان را در زمینه فشار گروه هایی قرار داده اند که یا با موارد شخصی منازعه دارند یا یک نقش مهم را در فرمول سیاسی بازی می کنند. اما در سال های اخیر این نزاع بیشتر شده است و دیگر به همان سادگی گذشته بین زمین های زراعی و مناطق شهری نیست، اما بین یک گروه قدرتمند علیه دیگری است، و از یک سیستم با ارزش علیه دیگری است.
علاوه بر این دولتها این برنامه را از طریق وزیران تقطیع اراضی (تقسیم اراضی) و آژانس های دولتی انجام دادند. بنابراین سیاست های آنها به سمت دسترسی به اهداف مخصوص در کشاورزی، جنگلداری احیاء و حفاظت از طبیعت است. یک راه حل که اغلب در این بخش پیشنهاد می شود مسئله احیاء یک وزارت کارهای روستایی است. اما هر دو مورد، دولت محافظه کار و گروه مخالف کارگری این نظریه را در سال 1980 نپذیرفتند، اگرچه حزب کارگر یک کمیته اولیه را برای بررسی اثر سیاست های دولت بر زمین های اطراف روستا پیشنهاد داده است.
یک مشکل این است که هر وزارت روستایی با مشکلی مواجه است که هیچ موافقتی در مورد نوع محیط روستایی وجود ندارد که ما بخواهیم طراحان روستایی آن را فراهم آورد، اگرچه تماسهای زیادی با کمیته برقرار شده است که آیا موافقت حاصل می شود یا نه. با این وجود یک مطلب اصلی وجود دارد و این است که به نظر رضایت حاصل آمده است، و یک *** روستایی ** دارد که تاکنون مدیریت است و به اینکه راه های را ارائه دهد ** را بیشتر می کند. زیرا برانگیختن علاقه در دولتمردان به ** می رسد به توجه مضاعفی در رسیدن به سطح ریشه های گیاهی با ارتقاء سیاست های زمین وجود دارد.
برای این مسائل از نیاز برای احیاء هیأت و محافظت از مراتع حفاظت شده منشأ می گیرد، مخصوصاً در پارک های ملی و این روش برای گنجاندن ** توافق مدیریت در کشاورزی و جنگلداری توسعه داده باشد و کاملترین معنای خود را در مفاهیم چندگانه در مورد استفاده از زمین و رشد روستایی را با استفاده از کمیته اقتصاد روستایی به دست آورده است.
در ادامه ی این فصل سه نقش دیگ و *** و با توجه مخصوص به مناسبت خود مسأله، پاسخ سیاست که آن و موثر بودن این پاسخ مخصوصاً از دیدگاه جغرافیای روستایی شرح خواهیم داد.
نقش های رشد منابع- سیاست کشاورزی
این زمینه با توجه به مسأله ی سیاست کشاورزی بی نهایت از نظر تعداد متغیرهای مربوط پیچیده و متغیر است. از نظر عمومی توافق بر این است که سیاست های کشاورزی مورد نیاز هستند و در واقع از نظر اخلاقی در هر کشور پیشرفته در جهان (OECD) به علت عوامل زیرین پذیرفته شده است. اول از همه نیاز برای غلبه بر نوسازی هایی که در هوا وجود دارد و این کمبود ** آن حس می شود و نیز اطمینان طولانی مدت از وضع ثابت هوا مورد نیاز است. در ثانی، یک نیاز برای مدیریت قابل مقایسه محصول در یک مکان نسبت به مکان دیگر برای مثال شیر در مناطق معتدل و برعکس نیاز برای اختصاص کمک در بنیه مالی به مناطق حاشیه ای احساس می شود.
سوم اینکه یک نیاز برای تولید کشاورزی بیشتر و بنابراین ملی احساس می شود زیرا بخش کشاورزی اگرچه مستقیماً افراد کمتر و کمتری را استخدام می کند برای درصد بالاتری از GNP *** می شود و حداقل 10 درصد از نیروهای کاری را بطور غیرمستقیم استخدام می کند و علاوه بر این *** در مهمترین مورد در اکثر بودجه های ** قرار دارد.
چهارم و آخرین مورد یک نیاز برای ** امنیت مالی، ** تعادل پرداخت های تحت کنترل و در همان زمان تشویق تجارب جهانی در مواد غذایی و غیرغذایی وجود دارد. همانطوری که شکل 1-9 نشان می دهد، با این وجود این موارد تنها اهداف سیاست کشاورزی نیستند بلکه معمولی ترین اهداف هستند، همانطوری که بررسی های بعدی در مورد پاسخ های سیاسی کشاورزی در انگلستان، اروپا و آمریکا ** داد.
در بریتانیا 3 دوره ی سیاسی وجود دارد. از این دوره زمانی بودک ه روشهای laissez faire اولین روشهای تجربی بودند؛ در ابتدا در طول اولین شکست کشاورزی در سال 1930 زمانی که نقطه سیاستهای اندکی معرفی شده بودند فقط برای کنترل کامل هادی در سال 1940 به عنوان پاسخی به کمبود غذا در جنگ های جهانی اول و عواقب بعدی آن معرفی شد. دوره ی دوم زمانی بود که آسودگی بیشتر شد، اما سیاست های توسعه در 1950 و 1960 بر اساس قانون کشاروزی 1947 قرار داشت و سپس سومین دوره زمانی بود که جایگزینی آرام آرام در سال 1970 مانند سیاست های مزرعه داری، EEC، معرفی شد. بنابراین از سال 1946 تا نیمه 1970 قوانین کشاورزی 1947 برقرار بود که اهداف آنها آنها رشد و نگهداری به وسیله نظارت بر قیمتها و ثبات بازار بود...
توانایی کشاورزی مناسب و ثبات برای تولید غذای ماست و دیگر تولیدات کشاورزی مانند تولیدات مورد علاقه مردم که در بریتانیا تولید آن مطلوب بود و ثابت نگهداشتن قیمتها با روش صحیح و شرایط زندگی برای کشاورزان و کارگران در محیط های کشاورزی و بازگشت به توسعه ی پایتخت.
این افراد از طریق بررسی یک قیمت سالانه به دست آمدند که قیمتها را تثبیت می کند، معرفی قیمت های بازار و قیمتهای نقل شده و از طریق خرد کردن پولها و سوبسید دادن یا برای اصلاح *** کشاورزی یا برای سوبسید دادن به محصولات کشاورزی درمناطق حاشیه ای نیز قیمتها تثبیت می شوند. معمولاً موافقت می شود که این ** اصلاحاتی را در هر دو زمینه ی اولیه کشاورزی و خلاقیت در طول سالهای بعد از جنگ انجام می دهد و اهداف سیاسی سیاست کشاورزی افزایش دادن تولید بود و این که این سلسله باید ادامه یابد تا حتی بعد از دسترسی به EEC انجام شود. در EEC مقاله ی The trcaty Rome سیاست کشاورزی مشترکی (CAP) را با اهداف زیر ارائه می دهد:
الف) برای افزایش تولید کشاورزی به وسیله ی ارتقاء پیشرفت تکنیک و به وسیله ی اطمینان از رشد منطقی تولید کشاورزی و مصرف مثبت عوامل تولید در کارهای مخصوص.
ب) بنابراین برای اطمینان حاصل کردن از یک استاندارد مطلوب زندگی برای گروه های کشاورزی، به ویژه از طریق افزایش محصول مخصوص افرادی که در بخش کشاورزی شرکت دارند.
ج) برای تثبیت بازار
د) برای اطمینان حاصل کردن از قابلیت دسترس بودن ذخایر
ی) برای اطمینان حاصل کردن از رسیدن ذخایر به دست مصرف کننده و با قیمت منطقی این سیاست روشهای مشابهی را برای کسانی که تا سال 1947 در انگلستان در این بخش استخدام شده اند استفاده می شود، مخصوصاً یک روش دو-شاخه، که در ابتدا سیاستهایی را برای حمایت از قیمت مزارع از طریق قانون بازار اعمال می کند و در ثانی سیاست هایی برای اصلاح ساخت و کشاورزی وجود دارد اما همانطوری که جدول 2-9 نشان می دهد نظم بازار و قانونمند شدن آن با سهم بزرگتری از بودجه حاصل می شود. با این وجود تفاوتهای عمده ای در روش حمایت از ** وجود دارد، زیرا CAP ترکیبی از خرید مداخله ای ** و سوبسیدهای صادراتی برای نگهداری قیمتهای بالا برای کشاورزی است. ترکیب قیمت های حمایتی بالا (تا سال 1984 بدون هیچ سهمی هنگام تولید) و یک بازار حمایت کننده مخصوصاً تولید در EEC افزایش یافته است و منجر به سه شکل عمده در هر دو کمیته شده است EEC , CAP در ابتدا مازاد بردگی بدست آمد همانطوریکه در جدول 3-9 نشان داده شده است، ثانیاً CAP بیشتر از نصف بودجه ی EEC را در بر می گیرد و در CAP سیاست حمایت از قیمت ها بیشتر از بودجه ی CAP است که برای اصلاحات ساختاری در نظر گرفته شده است و سوم اینکه هیچ سیاست ارزیابی مشترکی هنوز به وجود نیامده است.
مسأله ی مازاد برای EEC برجسته نیست گروه های اروپایی 1984) و جدای از یک دوره ی کوتاه در نیمه ی سال 1970 سیاست کشاورزی در ایالت متحده مازاد مواد کشاورزی به جای کمبود آنها پرداخته است. بنابراین اهداف سیاست کشاورزی ایالات متحده نسبتاً متفاوت است و متعادل شده است.
1- اصلاح سهم کمیته ی کشاورزی در اقتصاد ملی
2- اعتقاد بر این است که جایگزین بزرگ غذایی برای همه با قیمت های معقول فراهم آید.
3- اهمیت کشاورزی با توجه به تعادل پرداختها
4- دید عمومی که کشاورزی و مزارع خانوادگی اجزا تشکیل دهنده ی زندگی آمریکایی هستند. قبلاً گفته شده است که تحت چنین شرایط سیاسی نه تنها از مزایایی که تولیدکنندگان از حمایت قیمتها و درآمد می برند مصرف کنندگان نیز مزایایی از ذخایر زیاد غذایی با قیمتهای مناسب می برند. در واقع تا سیاستهای بریتانیا و CAP، سیاستها مزرعه داری ایالات متحده به قسمت هایی تقسیم می شوند: الف) مقیاسهای ساختاری برای اصلاح منابع زراعی اساسی ب) متغیری از قیمت مزارع و مقیاسهای حمایت از قیمت. اینها از مقیاسهایی با تنظیم مازاد مواد مرمت شده اند، روشهایی برای افزایش قیمت سوددهی در بازار، و تقسیم اراضی با تولید زیر نظر قانون تعدیل کشاورزی در سال 1933 این قانون اصلی ترین قسمت باقی مانده است تا اینکه کمبود غذا در نیمه 1970 تغییری را بوجود آورد. این ذخیره و ** کنترل و به سمت افزایش تولید بود. با این وجود در اوائل 1980 مازاد مواد بوجود آمد و تولید مجدداً کنترل شد، که شامل محدود کردن زمین و پرداخت بین 80 و 90 درصد از هر محصول پیش بینی شده بود و این پیش بینی با قانون غذا و کشاورزی سال 1977 صورت گرفته است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله برنامه ریزی روستایی و مدیریت زمین


دانلودمقاله تحلیل اقتصادی انرژی هسته ای در تولید برق

 

 

تحلیل اقتصادی انرژی هسته ای در تولید برق

 

 

 



انرژی هسته ای از عمده ترین مباحث علوم و تکنولوژی هسته ای است و هم اکنون نقش عمده ای را در تأمین انرژی کشورهای مختلف خصوصا کشورهای پیشرفته دارد. اهمیت انرژی و منابع مختلف تهیه آن، در حال حاضر جزء رویکردهای اصلی دولتها قرار دارد. به عبارت بهتر، از مسائل مهم هر کشور در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی بررسی ، اصلاح و استفاده بهینه از منابع موجود انرژی در آن کشور است. امروزه بحرانهای سیاسی و اقتصادی و مسائلی نظیر محدودیت ذخایر فسیلی، نگرانیهای زیست محیطی، ازدیاد جمعیت، رشد اقتصادی ، همگی مباحث جهان شمولی هستند که با گستردگی تمام فکر اندیشمندان را در یافتن راهکارهای مناسب در حل معظلات انرژی در جهان به خود مشغول داشته اند.
در حال حاضر اغلب ممالک جهان به نقش و اهمیت منابع مختلف انرژی در تأمین نیازهای حال و آینده پی برده و سرمایه گذاریها و تحقیقات وسیعی را در جهت سیاستگذاری، استراتژی و برنامه های زیربنایی و اصولی انجام می دهند. هم اکنون تدوین استراتژی که مرکب از بررسی تمامی پارامترهای تأثیر گذار در انرژی و تعیین راهکارهای مناسب جهت تمیزتر و کارا ترنمودن انرژی و الگوی بهینه مصرف آن می باشد، در رأس برنامه های زیربنایی اکثر کشورهای جهان قرار دارد. در میان حاملهای مختلف انرژی،انرژی هسته ای جایگاه ویژه ای دارد. هم اکنون بیش از 430 نیروگاه هسته ای در جهان فعال می باشند و انرژی برخی کشورها مانند فرانسه عمدتا از برق هسته ای تأمین می شود
جمهوری اسلامی ایران بیش از سه دهه است که تحقیقات متنوعی را در زمینه های مختلف علوم و تکنولوژی هسته ای انجام داده و براساس استراتژی خود، مصمم به ایجاد نیروگاههای هسته ای به ظرفیت کل 6000 مگاوات تا سال 1400 هجری شمسی می باشد. در این زمینه، جمهوری اسلامی ایران در نشست گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی، تمایل خود را نسبت به همکاری تمامی کشورهای جهان جهت ایجاد این نیروگاهها و تهیه سوخت مربوطه رسما اعلام نموده است.
کاربردهای علوم و تکنولوژی هسته ای
علیرغم پیشرفت همه جانبه علوم و فنون هسته ای در طول نیم قرن گذشته، هنوز این تکنولوژی در اذهان عمومی ناشناخته مانده است. وقتی صحبت از انرژی اتمی به میان می آید، اغلب مردم ابر قارچ مانند حاصل از انفجارات اتمی و یا راکتورهای اتمی برای تولید برق را در ذهن خود مجسم می کنند و کمتر کسی را می توان یافت که بداند چگونه جنبه های دیگری از علوم هسته ای در طول نیم قرن گذشته زندگی روزمره او را دچار تحول نموده است. اما حقیقت در این است که در طول این مدت در نتیجه تلاش پیگیر پژوهشگران و مهندسین هسته ای، این تکنولوژی نقش مهمی را در ارتقاء سطح زندگی مردم، رشد صنعت و کشاورزی و ارائه خدمات پزشکی ایفاء نموده است. موارد زیر از مهمترین استفاده های صلح آمیز از علوم و تکنولوژی هسته ای می باشند:
1- استفاده از انرژی حاصل از فرآیند شکافت هسته اورانیوم یا پلوتونیوم در راکتورهای اتمی جهت تولید برق و یا شیرین کردن آب دریاها.
2-استفاده از رادیوایزوتوپها در پزشکی، صنعت و کشاورزی
3- استفاده از پرتوهای ناشی از فرآیندهای هسته ای در پزشکی، صنعت و کشاورزی

 

برق هسته ای
از مهمترین منابع استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی، ساخت راکتورهای هسته ای جهت تولید برق می باشد. راکتورهسته ای وسیله ای است که در آن فرایند شکافت هسته ای بصورت کنترل شده انجام می گیرد. در طی این فرایند انرژی زیاد آزاد می گردد به نحوی که مثلا در اثر شکافت نیم کیلوگرم اورانیوم انرژی معادل بیش از 1500 تن زغال سنگ بدست می آید. هم اکنون در سراسر جهان، راکتورهای متعددی در حال کار وجود دارند که بسیاری از آنها برای تولید قدرت و به منظور تبدیل آن به انرژی الکتریکی، پاره ای برای راندن کشتیها و زیردریائیها، برخی برای تولید رادیو ایزوتوپوپها و تحقیقات علمی و گونه هایی نیز برای مقاصد آزمایشی و آموزشی مورد استفاده قرار می گیرند. در راکتورهای هسته ای که برای نیروگاههای اتمی طراحی شده اند (راکتورهای قدرت)، اتمهای اورانیوم و پلوتونیم توسط نوترونها شکافته می شوند و انرژی آزاد شده گرمای لازم را برای تولید بخار ایجاد کرده و بخار حاصله برای چرخاندن توربینهای مولد برق بکار گرفته می شوند.
راکتورهای اتمی را معمولا برحسب خنک کننده، کند کننده، نوع و درجه غنای سوخت در آن طبقه بندی می کنند. معروفترین راکتورهای اتمی، راکتورهایی هستند که از آب سبک به عنوان خنک کننده و کند کننده و اورانیوم غنی شده(2 تا 4 درصد اورانیوم 235) به عنوان سوخت استفاده می کنند. این راکتورها عموما تحت عنوان راکتورهای آب سبک(LWR ) شناخته می شوند. راکتورهای WWER,BWR,PWR از این دسته اند. نوع دیگر، راکتورهایی هستند که از گاز به عنوان خنک کننده، گرافیت به عنوان کند کننده و اورانیوم طبیعی یا کم غنی شده به عنوان سوخت استفاده می کنند. این راکتورها به گاز- گرافیت معروفند. راکتورهای HTGR,AGR,GCR از این نوع می باشند. راکتور PHWR راکتوری است که از آب سنگین به عنوان کندکننده و خنک کننده و از اورانیوم طبیعی به عنوان سوخت استفاده می کند. نوع کانادایی این راکتور به CANDU موسوم بوده و از کارایی خوبی برخوردار می باشد. مابقی راکتورها مثل FBR (راکتوری که از مخلوط اورانیوم و پلوتونیوم به عنوان سوخت و سدیم مایع به عنوان خنک کننده استفاده کرده و فاقد کند کننده می باشد) LWGR(راکتوری که از آب سبک به عنوان خنک کننده و از گرافیت به عنوان کند کننده استفاده می کند) از فراوانی کمتری برخوردار می باشند. در حال حاضر، راکتورهای PWR و پس از آن به ترتیب PHWR,WWER,BWR فراوانترین راکتورهای قدرت در حال کار جهان می باشند.
به لحاظ تاریخی اولین راکتور اتمی در آمریکا بوسیله شرکت "وستینگهاوس" و به منظور استفاده در زیر دریائیها ساخته شد. ساخت این راکتور پایه اصلی و استخوان بندی تکنولوژی فعلی نیروگاههای اتمیPWR را تشکیل داد. سپس شرکت جنرال الکتریک موفق به ساخت راکتورهایی از نوع BWR گردید. اما اولین راکتوری که اختصاصا جهت تولید برق طراحی شده، توسط شوروی و در ژوئن 1954در "آبنینسک" نزدیک مسکو احداث گردید که بیشتر جنبه نمایشی داشت، تولید الکتریسیته از راکتورهای اتمی در مقیاس صنعتی در سال 1956 در انگلستان آغاز گردید. تا سال 1965 روند ساخت نیروگاههای اتمی از رشد محدودی برخوردار بود اما طی دو دهه 1966 تا 1985 جهش زیادی در ساخت نیروگاههای اتمی بوجود آمده است. این جهش طی سالهای 1972 تا 1976 که بطور متوسط هر سال 30 نیروگاه شروع به ساخت می کردند بسیار زیاد و قابل توجه است. یک دلیل آن شوک نفتی اوایل دهه 1970 می باشد که کشورهای مختلف را برآن داشت تا جهت تأمین انرژی مورد نیاز خود بطور زاید الوصفی به انرژی هسته ای روی آورند. پس از دوره جهش فوق یعنی از سال 1986 تاکنون روند ساخت نیروگاهها به شدت کاهش یافته بطوریکه بطور متوسط سالیانه 4 راکتور اتمی شروع به ساخت می شوند.
کشورهای مختلف در تولید برق هسته ای روند گوناگونی داشته اند. به عنوان مثال کشور انگلستان که تا سال 1965 پیشرو در ساخت نیروگاه اتمی بود، پس از آن تاریخ، ساخت نیروگاه اتمی در این کشور کاهش یافت، اما برعکس در آمریکا به اوج خود رسید. کشور آمریکا که تا اواخر دهه 1960 تنها 17 نیروگاه اتمی داشت در طول دهه های 1970و 1980 بیش از 90 نیروگاه اتمی دیگر ساخت. این مسئله نشان دهنده افزایش شدید تقاضای انرژی در آمریکاست. هزینه تولید برق هسته ای در مقایسه با تولید برق از منابع دیگر انرژی در امریکا کاملا قابل رقابت می باشد. هم اکنون فرانسه با داشتن سهم 75 درصدی برق هسته ای از کل تولید برق خود درصدر کشورهای جهان قرار دارد. پس از آن به ترتیب لیتوانی(73درصد)، بلژیک(57درصد)، بلغارستان و اسلواکی(47درصد) و سوئد (8/46درصد) می باشند. آمریکا نیز حدود 20 درصد از تولید برق خود را به برق هسته ای اختصاص داده است.
گرچه ساخت نیروگاههای هسته ای و تولید برق هسته ای در جهان از رشد انفجاری اواخر دهه 1960 تا اواسط 1980 برخوردار نیست اما کشورهای مختلف همچنان درصدد تأمین انرژی مورد نیاز خود از طریق انرژی هسته ای می باشند. طبق پیش بینی های به عمل آمده روند استفاده از برق هسته ای تا دهه های آینده همچنان روند صعودی خواهد داشت. در این زمینه، منطقه آسیا و اروپای شرقی به ترتیب مناطق اصلی جهان در ساخت نیروگاه هسته ای خواهند بود. در این راستا، ژاپن با ساخت نیروگاههای اتمی با ظرفیت بیش از 25000 مگا وات درصدر کشورها قرار دارد. پس از آن چین، کره جنوبی، قزاقستان، رومانی، هند و روسیه جای دارند. استفاده از انرژی هسته ای در کشورهای کاندا، آرژانتین، فرانسه، آلمان، آفریقای جنوبی، سوئیس و آمریکا تقریبا روند ثابتی را طی دو دهه آینده طی خواهد کرد
دیدگاههای اقتصادی و زیست محیطی برق هسته ای
جمهوری اسلامی ایران در فرایند توسعه پایدار خود به تکنولوژی هسته ای چه از لحاظ تأمین نیرو و ایجاد جایگزینی مناسب در عرصه انرژی و چه از نظر دیگر بهره برداریهای صلح آمیز آن در زمینه های صنعت، کشاورزی، پزشکی و خدمات نیاز مبرم دارد که تحقق این رسالت مهم به عهده سازمان انرژی اتمی ایران می باشد، بدیهی است در زمینه کاربرد انرژی هسته ای به منظور تأمین قسمتی از برق مورد نیاز کشور قیود و فاکتورهای بسیار مهمی از جمله مسایل اقتصادی و زیست محیطی مطرح می گردند.
دیدگاه اقتصادی استفاده از برق هسته ای
امروزه کشورهای بسیاری بویژه کشورهای اروپایی سهم قابل توجهی از برق مورد نیاز خود را از انرژی هسته ای تأمین می نمایند. بطوریکه آمار نشان می دهد از مجموع نیروگاههای هسته ای نصب شده جهت تأمین برق در جهان به ترتیب 35 درصد به اروپای غربی، 33 درصد به آمریکای شمالی، 5/16 درصد به خاور دور، 13 درصد به اروپای شرقی و نهایتا فقط 74/0 درصد به آسیای میانه اختصاص دارد. بدون شک در توجیه ضرورت ایجاد تنوع در سیستم عرضه انرژی کشورهای مذکور، انرژی هسته ای به عنوان یک گزینه مطمئن اقتصادی مطرح است. بنابراین ابعاد اقتصادی جایگزینی نیروگاههای هسته ای با توجه به تحلیل هزینه تولید(قیمت تمام شده) برق در سیستمهای مختلف نیرو قابل تأمل و بررسی است. از اینرو در اغلب کشورها، نیروگاههای هسته ای با عملکرد مناسب اقتصادی خود از هر لحاظ با نیروگاههای سوخت فسیلی قابل رقابت می باشند.
بهرحال طی چند دهه گذشته کاهش قیمت سوختهای فسیلی در بازارهای جهانی، سبب افزایش هزینه های ساخت نیروگاههای هسته ای به دلیل تشدید مقررات و ضوابط ایمنی، طولانی تر شدن مدت ساخت و بالاخره باعث ایجاد مشکلات تأمین مالی لازم و بالا رفتن قیمت تمام شده هر واحد الکتریسیته در این نیروگاهها شده است. از یک طرف مشاهده میشود که طی این مدت حدود 40 درصد از هزینه های چرخه سوخت هسته ای کاهش یافته است و از سویی دیگر با توجه به پیشرفتهای فنی و تکنولوژی حاصل از طرحهای استاندارد و برنامه ریزیهای دقیق بمنظور تأمین سرمایه اولیه مورد نیاز مطمئن و به هنگام احداث چند واحد در یک سایت برای صرفه جوئیهای ناشی از مقیاس مربوط به تأسیسات و تسهیلات مشترک مورد نیاز در هر نیروگاه، همچنان مزیت نیروگاههای اتمی از دیدگاه اقتصادی نسبت به نیروگاههای با سوخت فسیلی در اغلب کشورها حفظ شده است.
سایر دیدگاههای اقتصادی در مورد آینده انرژی هسته ای حاکی از آن است که براساس تحلیل سطح تقاضا و منابع عرضه انرژی در جهان، توجه به توسعه تکنولوژیهای موجود و حقایقی نظیر روند تهی شدن منابع فسیلی در دهه های آینده، مزیتهای زیست محیطی انرژی اتمی و همچنین استناد به آمار و عملکرد اقتصادی و ضریب بالای ایمنی نیروگاههای هسته ای، مضرات کمتر چرخه سوخت هسته ای نسبت به سایر گزینه های سوخت و پیشرفتهای حاصله در زمینه نیروگاههای زاینده و مهار انرژی گداخت هسته ای در طول نیم قرن آینده، بدون تردید انرژی هسته ای یکی از حاملهای قابل دسترس و مطمئن انرژی جهان در هزاره سوم میلادی به شمار می رود. در این راستا شورای جهانی انرژی تا سال 2020 میلادی میزان افزایش عرضه انرژی هسته ای را نسبت به سطح فعلی حدود 2 برابر پیش بینی می نماید. با توجه به شرایط موجود چنانچه از لحاظ اقتصادی هزینه های فرصتی فروش نفت و گاز را با قیمتهای متعارف بین المللی در محاسبات هزینه تولید(قیمت تمام شده) برای هر کیلووات برق تولیدی منظور نمائیم و همچنین تورم و افزایش احتمالی قیمتهای این حاملها(بویژه طی مدت اخیر) را براساس روند تدریجی به اتمام رسیدن منابع ذخایر نفت و گاز جهانی مدنظر قرار دهیم، یقینا در بین گزینه های انرژی موجود در جمهوری اسلامی ایران، استفاده از حامل انرژی هسته ای نزدیکترین فاصله ممکن را با قیمت تمام شده برق در نیروگاههای فسیلی خواهد داشت.
دیدگاه زیست محیطی استفاده از برق هسته ای
افزایش روند روزافزون مصرف سوختهای فسیلی طی دو دهه اخیر و ایجاد انواع آلاینده های خطرناک و سمی و انتشار آن در محیط زیست انسان، نگرانیهای جدی و مهمی برای بشر در حال و آینده به دنبال دارد. بدیهی است که این روند به دلیل اثرات مخرب و مرگبار آن در آینده تداوم چندانی نخواهد داشت. از اینرو به جهت افزایش خطرات و نگرانیها تدریجی در مورد اثرات مخرب انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از کاربرد فرایند انرژیهای فسیلی، واضح است که از کاربرد انرژی هسته ای بعنوان یکی از رهیافتهای زیست محیطی برای مقابله با افزایش دمای کره زمین و کاهش آلودگی محیط زیست یاد می شود. همچنانکه آمار نشان می دهد، در حال حاضر نیروگاههای هسته ای جهان با ظرفیت نصب شده فعلی توانسته اند سالانه از انتشار 8 درصد از گازهای دی اکسید کربن در فضا جلوگیری کنند که در این راستا تقریبا مشابه نقش نیروگاههای آبی عمل کرده اند
چنانچه ظرفیتهای در دست بهره برداری فعلی تولید برق نیروگاههای هسته ای، از طریق نیروگاههای با خوراک ذغال سنگ تأمین می شد، سالانه بالغ بر 1800 میلیون تن دی اکسید کربن، چندین میلیون تن گازهای خطرناک دی اکسید گوگرد و نیتروژن، حدود 70 میلیون تن خاکستر و معادل 90 هزار تن فلزات سنگین در فضا و محیط زیست انسان منتشر می شد که مضرات آن غیرقابل انکار است. لذا در صورت رفع موانع و مسایل سیاسی مربوط به گسترش انرژی هسته ای در جهان بویژه در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم، این انرژی در دهه های آینده نقش مهمی در کاهش آلودگی و انتشار گازهای گلخانه ای ایفا خواهد نمود
درحالیکه آلودگیهای ناشی از نیروگاههای فسیلی سبب وقوع حوادث و مشکلات بسیار زیاد بر محیط زیست و انسانها می شود، سوخت هسته ای گازهای سمی و مضر تولید نمی کند و مشکل زباله های اتمی نیز تا حد قابل قبولی رفع شده است، چرا که در مورد مسایل پسمانداری با توجه به کم بودن حجم زباله های هسته ای و پیشرفتهای علوم هسته ای بدست آمده در این زمینه در دفن نهایی این زباله ها در صخره های عمیق زیرزمینی با توجه به حفاظت و استتار ایمنی کامل، مشکلات موجود تا حدود زیادی از نظر فنی حل شده است و طبیعتا در مورد کشور ما نیز تا زمان لازم برای دفع نهایی پسمانهای هسته ای، مسائل اجتماعی باقیمانده از نظر تکنولوژیکی کاملا مرتفع خواهد شد.
از سوی دیگر بنظر می رسد که بیشترین اعتراضات و مخالفتها در زمینه استفاده از انرژی اتمی بخاطر وقوع حوادث و انفجارات در برخی از نیروگاههای هسته ای نظیر حادثه اخیر در نیروگاه چرنوبیل می باشد، این در حالی است که براساس مطالعات بعمل آمده احتمال وقوع حوادثی که منجر به مرگ عده ای زیاد بشود نظیر تصادف هوایی، شکسته شدن سدها، انفجارات زلزله، طوفان، سقوط سنگهای آسمانی و غیره، بسیار بیشتر از وقایعی است که نیروگاههای اتمی می توانند باعث گردند
به هر حال در مورد مزایای نیروگاههای هسته ای در مقایسه با نیروگاههای فسیلی صرفنظر از مسایل اقتصادی علاوه بر اندک بودن زباله های آن می توان به تمیزتر بودن نیروگاههای هسته ای و عدم آلایندگی محیط زیست به آلاینده های خطرناکی نظیر SO2,NO2,CO,CO2 ، پیشرفت تکنولوژی و استفاده هرچه بیشتر از این علم جدید، افزایش کارایی و کاربرد تکنولوژی هسته ای در سایر زمینه های صلح آمیز در کنار نیروگاههای هسته ای اشاره نمود
در مجموع ارزیابیهای اقتصادی و مطالعات بعمل آمده در مورد مقایسه هزینه تولید(قیمت تمام شده) برق در نیروگاههای رایج فسیلی کشور و نیروگاه اتمی نشان می دهد که قیمت این دو نوع منبع انرژی صرفنظر از هزینه های اجتماعی، تقریبا نزدیک به هم و قابل رقابت با یکدیگر هستند. چنانچه قیمت مصرف انرژیهای فسیلی برای نیروگاههای کشور برمبنای قیمتهای متعارف بین المللی منظور شوند و همچنین در شرایطی که نرخ تسعیر هر دلار در کشور 8000 ریال تعیین گردد، هزینه تولید(قیمت تمام شده) هر کیلووات ساعت برق در نیروگاههای فسیلی و اتمی بشرح زیر می باشد.
مقایسه هزینه های اجتماعی تولید برق در نیروگاههای فسیلی و اتمی
بر اساس مطالعات به عمل آمده توسط وزارت نیرو در سال 1378 در خصوص تعیین هزینه های اجتماعی آلاینده های زیست محیطی مصرف سوختهای فسیلی در چند نیروگاه فسیلی مورد نظر در کشور، نتایج به دست آمده به شرح ذیل می باشد:
همچنین در تازه ترین مطالعه ای که برای تعیین هزینه های اجتماعی نیروگاههای هسته ای در 5 کشور اروپایی بلژیک، آلمان، فرانسه، هلند و انگلستان صورت گرفته است، میزان هزینه های اجتماعی ناشی از نیروگاههای هسته ای در مقایسه با نیروگاههای فسیلی بسیار پائین است. در این مطالعه هزینه های خارجی هر کیلووات ساعت برق تولیدی در نیروگاههای هسته ای در حدود39/0 سنت( معادل 2/31 ریال) برآورده شده است. بنابراین در صورتیکه هزینه های اجتماعی تولید برق را در ارزیابیهای اقتصادی نیروگاههای فسیلی و هسته ای منظور نمائیم قطعا قیمت تمام شده هر کیلووات ساعت برق در نیروگاه هسته ای نسبت به فسیلی بطور قابل ملاحظه ای کاهش خواهد یافت.
به هر حال نیروگاههای فسیلی و هسته ای هر کدام دارای مزایا و معایب خاص خود می باشند و ایجاد هر یک متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی هر کشور خواهد بود و انتخاب نهایی و تصمیم گیری در این زمینه می بایست با توجه به فاکتورهایی از قبیل عوامل تکنولوژیکی، ارزشی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی توأما اتخاذ گردد. قدر مسلم ایجاد تنوع در سیستم عرضه و تأمین انرژی از استراتژیهای بسیار مهم در زمینه توسعه سیستم پایدار انرژی در هر کشور محسوب می شود. در این راستا با توجه به بررسیهای صورت گرفته، شورای انرژی اتمی کشور مصمم به ایجاد نیروگاههای اتمی به ظرفیت کل 6000 مگاوات در سیستم عرضه انرژی کشور تا سال 1400 هجری شمسی می باشد.
نیروگاه‌های هسته‌ای ارزانترین راه تولید برق

 

مطالعه ای توسط آژانس انرژی هسته ای و آژانس بین المللی انرژی انجام گرفت، نشان داد در کشورهایی که در نظر دارند نیروگاه‌ها‌ی جدید هسته ای تا سال 2010 الی 2015 سفارش دهند، برق تولید شده توسط نیروگاه‌های هسته‌ای ارزانترین منبع انرژی بالقوه در تقریبا همه نقاط است.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از وزارت خارجه آمریکا، با برنامه‌های جدید صنعت انرژی هسته‌ای برای پیشرفت و توسعه و افزایش سهم خود در بازار انرژی ایالات متحده، بحث در مورد عملی بودن احداث نیروگاه‌ها‌ی جدید از لحاظ اقتصادی کماکان ادامه دارد.
به گفته موسسه انرژی هسته ای (NEI)، یک گروه صنعتی که در زمینه انرژی فعالیت می‌کند، نیروگاه‌ها‌ی هسته ای که برای ساخت در ده سال آینده برنامه ریزی شده اند با دیگر منابع تولید انرژی رقابت خواهند کرد.
استیو کرکس، سخنگوی موسسه انرژی هسته ای، در مصاحبه ای اظهار داشت، پس از عبور از برخی ابهامات و موانع مربوط به ساختن نیروگاه‌ها‌یی که از هر لحاظ کاملا جدید هستند، می‌توان به انرژی هسته ای به عنوان یک فناوری بسیار اقتصادی نگاه کرد.
بسیاری از متخصصین از این دیدگاه حمایت می‌کنند. مطالعه ای که در سال 2004 توسط دانشگاه شیکاگو انجام شد، نشان داد که نیروگاه‌ها‌ی جدید هسته ای، پس از جذب هزینه‌ها‌ی اولیه مهندسی؛ به دست آوردن تجربیات ساخت؛ و حل دیگر مسائل میان-مدت مربوط به تامین سرمایه، از لحاظ اقتصادی نسبت به دیگر انواع تولید نیرو در مقیاس بزرگ، از لحاظ اقتصادی مناسب تر هستند.
ولیکن، آنهایی که با انرژی هسته ای مخالف هستند، تردید دارند که این صنعت بتواند به خاطر هزینه بالای ساخت نیروگاه با دیگر صنایع رقابت کند.
توماس کاکران، مدیر برنامه هسته ای در شورای دفاع منابع طبیعی، در مصاحبه جداگانه ای در ماه مارس، اظهار داشت، به دلیل هزینه سرمایه بالا، فکر نمی‏کنم ظرفیت خیلی بیشتری اضافه خواهد شد.
طبق آمار منابع مختلف، این هزینه سرمایه از 1400 تا 2000 دلار برای هر کیلووات است. بنابراین، ساخت یک نیروگاه هزار مگاواتی حداقل به 4/1 تا 2 میلیارد دلار هزینه اولیه نیاز خواهد داشت.
کرکس گفت که ولیکن، در صورت وجود سفارش‌ها‌ی متعدد برای ساخت راکتورهای هسته ای، هزینه سرمایه می‌تواند به 1100 تا 1200 دلار برای هر کیلووات کاهش یابد. طبق آمار مختلف ارایه شده در این بخش از صنعت، در مقایسه، هزینه سرمایه برای نیروگاه‌ها‌ی ذغال سنگی نزدیک به 1300 دلار برای هر کیلووات و هزینه سرمایه نیروگاه‌ها‌ی گازی نزدیک به 600 دلار برای هر کیلووات است.
کرکس اظهار داشت، هزینه سرمایه انرژی هسته ای قابل مقایسه با فناوری ذغال سنگ پاک است که جهت تولید برق با انتشار ناچیز گازهای زیان آور طراحی شده اند. (انرژی هسته ای هیچگونه گاز زیان آوری منتشر نمی‏کند.)

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله تحلیل اقتصادی انرژی هسته ای در تولید برق


دانلود مقاله ارزیابی رابطه محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه در شرکت

 

 

ارزیابی رابطه محافظه کاری در حسابداری
و هزینه سرمایه در شرکتهای پذیرفته شده
در بورس اوراق بهادار تهران

 

1-1. مقدمه :
سرمایه گذاران به عنوان اصلی ترین تأمین کنندگان منابع شرکتها خواهان اطلاعات کامل و درست از شرکت ها هستند، در بازارهای کارای سرمایه چنین فرض می شود که کلیه اطلاعات موجود به سرعت بوسیله افراد جذب شده و اثرات آن در قیمت اوراق بهادار منعکس می شود. یعنی قضاوت افراد و تصمیم های آنان در قیمت های اوراق بهادار تجسم می یابد. اطلاعات حسابداری در صورتهای مالی متجلی می گردد، سرمایه گذاران همیشه به طور ثابت و یکنواخت از اطلاعات حسابداری استفاده می کنند بدون آنکه این اطلاعات را از نظر تغییرات انجام شده در روشهای حسابداری تعدیل کنند ویا به نحوه محاسبه آن توجهی داشته باشند(هندریکسون،1982،ص 15 ) .
از جمله مهمترین اطلاعات حسابداری، صورت سود و زیان است، سرمایه گذاران بیشترین توجه خود را به سود خالص به عنوان آخرین قلم اطلاعاتی صورت سود و زیان معطوف می کنند. سود به عنوان نتیجه نهایی فرآیند حسابداری که این قدر مورد توجه و تأکید استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری است، تحت تأثیر رویه های حسابداری که مدیریت انتخاب کرده محاسبه می گردد. امکان انتخاب رویه های حسابداری به مدیریت فرصت می دهد تا در مورد زمان شناخت و اندازه گیری هزینه ها و درآمدها تصمیم گیری کند. مدیریت انگیزه دارد با به کار گیری رویه های غیر محافظه کارانه حسابداری، رشد سود شرکت را ثبات بخشد. این امر باعث افزایش انتظار سهامداران از شرکت در سنوات آتی می گردد (واتز، 2003، ص301-287) .
برای اینکه سود گزارش شده بتواند در ارزیابی عملکرد و توان سود آوری یک شرکت به استفاده کنندگان کمک کند و سرمایه گذاران با اتکا به اطلاعات سود، بازده مورد انتظار خود را برآورد کنند، ارائه اطلاعات باید به نحوی باشد که ارزیابی عملکرد گذشته را ممکن کند و در سنجش توان سودآوری و پیش بینی توان سود آوری مؤثر باشد، بنابراین علاوه بر اینکه رقم سود گزارش شده برای سرمایه گذاران مهم است و بر تصمیم های آنها موثر است، ویژگیهای کیفی سود نیز به عنوان یکی از ابعاد اطلاعات سود مورد توجه خاص سرمایه گذاران است (فرانسیس و همکاران،2002 ،ص967) .
توجه به این نکته از سوی مدیران شرکتها بسیار مهم است که ریسک اطلاعات گزارش شده بر بازده مورد انتظار سرمایه گذاران مؤثر است. وجود اطلاعات محرمانه مدیران و عدم دقت در اطلاعات گزارش شده باعث افزایش ریسک اطلاعات خواهد شد(همان منبع،ص967)2.
بازده مورد انتظار تحت تأثیر ریسک اطلاعات قرار دارد . ریسک اطلاعاتی بستگی به میزان اطلاعات محرمانه و عدم دقت اطلاعات عمومی ارائه شده دارد . هر چه میزان اطلاعات محرمانه ارائه شده بیشتر و دقت اطلاعات ارائه شده کمتر باشد، بازده مورد انتظار سهامداران بیشتر خواهد بود (همان منبع،ص1010)3.
در این فصل ابتدا مقدمه ای در رابطه با محافظه کاری ارایه شده وسپس به ارایه و توضیح در خصوص اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته شده است. در ادامه فرضیه های تحقیق و قلمرو تحقیق مشخص و پس از آن واژه ها و اصطلاحات تحقیق توضیح داده می شود.
محافظه کاری به عنوان یکی از اصول محدود کننده حسابداری، سالهاست که مورداستفاده حسابداران قرار دارد و علیرغم انتقادهای فراوان بر آن، همواره جایگاه خود را در میان سایر اصول حسابداری حفظ نموده است. اصل محافظه کاری موجب می شود تا از میان روشهای مختلف، روشی انتخاب و اعمال گردد که حداقل اثر فزاینده را بر سود خالص و جمع داراییهای شرکت داشته باشد. به عبارت دیگر بر اساس این اصل، شرکت نباید از روشهایی استفاده کند که درآمدها و داراییهای خود را بیش از واقع و هزینه ها و بدهی های خود را کمتر از واقع نمایش دهد (واتز a،b2003 )4.

2-1. بیان مسئله
محافظه کاری در حسابداری به معنای تفاوت در خط مشیءهای انتخابی و مورد قبول اخبار خوب و بد است، منظور از اخبار خوب بازده مثبت سهام یا رویدادهایی است که منجر به افزایش سود می شوند، ومنظور از اخبار بد بازده صفر یا منفی سهام است که منجر به کاهش سود می شوند، که بدین ترتیب محافظه کاری را رویه کاهش سود و کمتر نشان دادن داراییها در پاسخ به اخباربد ودرمقابل عدم افزایش سود و بیشتر نشان دادن داراییها در مقابل اخبار خوب تعریف نموده اند(باسو،1997،ص50)5.
تهیه صورت های مالی محافظه کارانه بر قابلیت اتکاء اطلاعات حسابداری می افزاید، محافظه کاری توانایی سود حسابداری برای انعکاس سود اقتصادی (بازده مثبت سهام )و زیان اقتصادی (بازده منفی سهام ) رانشان می دهد. تأکید محافظه کاری بر تمایز قائل شدن بین بازده مثبت و منفی سهام (سود و زیان اقتصادی )است(همان منبع،ص51)1 .
انتظار می رود اطلاعات با کیفیت بالاتر اثر مطلوبی بر انتظارات سرمایه گذاران از بازده مورد انتظار (هزینه سرمایه ) داشته باشد. هزینه سرمایه یکی از متغیرهای موثر در مدل های تصمیم گیری است و به عنوان بازده مورد انتظار سهامداران تعریف می شود. به عبارت دیگر هزینه سرمایه به حداقل نرخ بازدهی که شرکت باید بدست آورد تا بازده مورد نظر سرمایه گذاران در شرکت تأمین شود گفته می شود. در واقع اگر نرخ بازده سرمایه گذاری یک شرکت از هزینه سرمایه اش بیشتر باشد ثروت سهامداران افزایش خواهد یافت. بنابراین در صورتی که شرکت ها هزینه سرمایه پایین تری را تجربه کنند، می توانند پروژه های سرمایه گذاری بیشتری را بپذیرند. از آنجا که محافظه کاری از جمله عوامل موثر بر کیفیت اطلاعات حسابداری است، لذا می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان محافظه کاری هزینه سرمایه کاهش می یابد.
طی سالهای اخیر محققان زیادی به ارائه معیارهایی برای اندازه گیری محافظه کاری اقدام نمودند که در تحقیق حاضر از مدل باسو که از جنبه سود و زیانی و همچنین مدل نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری که مدلی ترازنامه ای است، استفاده خواهد شد.
باسو2(1997) محافظه کاری را به عنوان تمایل حسابداران جهت نیاز به درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب در سود نسبت به اخبار بد تعریف کرد. باسو در واقع از دیدگاه صورت سود و زیان به تعریف محافظه کاری پرداخت و از رفتار نامتقارن سود، نسبت به اخبار خوب و بد به عنوان محافظه کاری یاد نمود. او با استفاده از این تعریف به دنبال معیاری برای سنجش محافظه کاری بود و به منظور عملیاتی کردن و فرموله نمودن معیار مربوطه، بازده های مثبت و منفی سهام را جانشینی برای اخبار خوب و بد تعریف خود در نظر گرفت. بدین ترتیب این تعریف از محافظه کاری، رابطه سود – بازده را در نظر می گرفت .
طی سال های بعد از 1997 میلادی و به دنبال استفاده گسترده از معیار باسو در تحقیقات حسابداری برای سنجش محافظه کاری، محققان بر آن شدند که به بررسی بیشتری در مورد این معیار بپردازند.
آن ها طی بررسی رابطه بین این معیار و سایر معیارهای محافظه کاری به ویژه با نسبت ارزش دفتری به یافته های جدیدی رسیدند ونسبت ارزش بازار به ارزش دفتری را به عنوان معیاری برای سنجش محافظه کاری بیان نمودند (کردستانی و امیر بیگی، 1386)2.
این معیار با دیدگاه ترازنامه ای به ارزیابی محافظه کاری می پردازد . نتایج تحقیقات این محققان بیانگر رابطه منفی بین آن ها بود، از این رو با توجه به سابقه معیار ارزش دفتری و سطح پذیرش عمومی این معیار از سوی محققان، منجر به زیر سوال رفتن اعتبار معیار باسو شد (همان منبع،ص48)3.
بنابراین در این تحقیق به دنبال پاسخ گویی به سئوالات زیر خواهیم بود :
آیا بین محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه رابطه ای وجود دارد ؟
البته از آنجا که محافظه کاری با دو معیار عدم تقارن زمانی سود4 و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سنجیده می شود، سئوال فوق را می توان در قالب دو سئوال زیر بیان نمود :
سئوال اول : آیا بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار عدم تقارن زمانی سود رابطه منفی وجود دارد ؟
سئوال دوم : آیا بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار ارزش بازار به ارزش دفتری رابطه منفی وجود دارد ؟

 

3-1. اهمیت و ضرورت تحقیق
محافظه کاری یکی از ویژگیهای گزارشگری مالی است که در قالب یک اصل محدود کننده در چارچوب اصول و مفاهیم حسابداری، ایفاگر نقش مهمی در محدود کردن رفتارهای خوش بینانه مدیران در جایگاه تهیه کنندگان اطلاعات از یک سو و برآوردی از حداقل عایدات سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان در جایگاه مهمترین استفاده کنندگان، از سویی دیگر است .
تحقیقاتی که درباره محافظه کاری انجام گرفته، مؤید اهمیت نقش این میثاق حسابداری در زمینه های مختلفی از قبیل بر طرف کردن مسائل برخواسته از نمایندگی، بی اثر ساختن مسائل ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی بین استفاده کنندگان آگاه و ناآگاه، احقاق حقوق ذینفعان عمده، تأثیر مثبت بر کاهش هزینه های استقراض و هزینه های سرمایه و افزایش اهرم های مالی، نقش بازدارندگی در قبال وقوع رسوایی های مالی و همچنین نقش انکار ناپذیر آن در مبحث راهبری شرکتی و ... است (لارا و همکاران، 2007،ص87) .
محافظه کاری در حسابداری به عنوان تفاوت در تایید پذیری لازم برای شناخت سود و زیان تعریف شده است. منشاء محافظه کاری عدم اطمینان نسبت به آینده است. محافظه کاری در حسابداری باعث منفعت برای سرمایه گذاران می گردد چرا که باعث کاهش مشکلات بنگاه در ارتباط با تصمیمات سرمایه گذاری مدیریت،کنترل فرصت طلبی مدیران در ارتباط با خودشان و سایر اشخاص، افزایش کارایی قراردادها، تسهیل نظارت بر مدیران و کاهش هزینه های دعاوی حقوقی می گردد. این مزایای محافظه کاری باعث کنترل تاثیرات منفی ناشی از این واقعیت که برخی اشخاص دارای اطلاعات نامتقارن، درشرکت هستند می گردد (همان منبع،ص92)2.
محافظه کاری حسابداری به این منظور پیش بینی می شود تا باعث کاهش توازن نرخ بازده شرکت به وسیله بهبود عدم تقارن اطلاعاتی بین اشخاص مختلف شرکت گردند.
از آنجا که کیفیت بالای اطلاعات حسابداری باعث کاهش هزینه سرمایه بنگاه می گردد، سئوالی که مطرح می شود این است که: «آیا محافظه کاری نیز می تواند به عنوان یکی از ویژگیهای مطلوب اطلاعات حسابداری باعث کاهش هزینه سرمایه گردد؟»
در صورتی که رابطه منفی بین محافظه کاری و هزینه سرمایه تایید شود مدیران برای اجتناب از تحمل هزینه سرمایه بالاتر به روشهای اندازه گیری محافظه کارانه تری روی می آورند (همان منبع، ص99)3.

 

4-1. اهداف تحقیق
توجه به اینکه در استانداردهای حسابداری ایران از محافظه کاری با لفظ احتیاط به عنوان یکی از ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری نام برده شده است، در این تحقیق سعی خواهد شد تا با توجه به دو معیار محافظه کاری یعنی معیارعدم تقارن زمانی سود و معیار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، رابطه آن را با هزینه سرمایه به عنوان حداقل نرخ بازده مورد انتظار سهامداران بررسی نماییم، از جمله اهداف این تحقیق بررسی نحوه تصمیم گیری سرمایه گذاران در مواجه با گزارشهای مالی است که در سطوح مختلف از محافظه کاری استفاده می نمایند(هلمن،2007)4.

 

5-1.فرضیه های تحقیق
به منظور پاسخ گویی به سئوال های اصلی تحقیق و در پی آن بررسی رابطه بین معیار های محافظه کاری و هزینه سرمایه دو فرضیه تحقیق به شرح زیر بیان می شود :
فرضیه اول :
رابطه بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار عدم تقارن زمانی سود منفی است .
فرضیه دوم:
رابطه بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری منفی است .

 

6-1.روش تحقیق
تحقیق حاضر از شاخه تحقیقات شبه تجربی واز نوع پس رویدادی است که بر اساس اطلاعات واقعی بازار سهام و صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انجام خواهد گرفت. اطلاعات اساسی این تحقیق، قیمت بازار سهام و اطلاعات مربوط به صورت های مالی شرکتها است. از این رو به دلیل سهولت در دسترسی، شفافیت در ارائه و قابلیت اتکای بالا در محتوای اطلاعات و همچنین به واسطه مقبولیت عمومی از سوی استفاده کنندگان حرفه ای این عرصه از قبیل سرمایه گذاران و تحلیلگران مالی مجرب و تحکیم قوانین نظارتی بر عملکرد شرکتها، از اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بهره گرفته و به همین منظور برای جمع آوری داده های مربوطه، از بانک اطلاعاتی نرم افزار ره آورد نوین استفاده خواهد شد .
برای آزمون فرضیه های تحقیق، مدل رگرسیون خطی چند متغیره ای به کار گرفته خواهد شد که در آن سود به قیمت سهام به عنوان متغیر وابسته و بازده سهام شرکت ها، هزینه سرمایه و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام متغیرهای مستقل خواهند بود. به منظور آزمون معنی دار بودن مدل رگرسیون از آماره F و برای آزمون معنی داری ضرایب مدل رگرسیون از آماره t استفاده خواهد شد.
همچنین معنی داری ضریب همبستگی مدل رگرسیون نیز توسط آماره t مورد آزمون قرار خواهد گرفت.

 

7-1.مدل های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های تحقیق
مدل آزمون فرضیه های این تحقیق ،مشابه مدل رگرسیون خطی چند متغیره تحقیق ( لارا و همکاران،2007،ص87)1 است که در فصل سوم به طور کامل تشریح خواهد شد، در اینجا نیز مدل های مورد نظر جهت استفاده در تحقیق به اختصار بیان می شود:
مدل فرضیه اول:
(1)

 

مدل فرضیه دوم:
(2)




مؤلفه های مدل تحقیق به شرح زیر بیان می گردد :
: سود هر سهم شرکت قبل از اقلام غیرمترقبه و عملیات متوقف شده در سال t، تقسیم بر قیمت سهام شرکت در ابتدای سال.
: متغیر مجازی که در مورد اخبار بد (نرخ بازده منفی یا صفر)عدد 1 و در مورد اخبار خوب (نرخ بازده سهام مثبت )عدد صفر می باشد.
: بازده 12 ماه سهام شرکت که به بعد از مجمع سالt-1 تا قبل از مجمع سال t ختم می شود.
: پاسخ سودها نسبت به اخبار بد در مقابل پاسخ نسبت به اخبار خوب را اندازه گیری می نماید.
بر اساس برآورد مدل فرضیه اصلی سطح محافظه کاری بر اساس ضریب بازده های منفی بر ضریب بازده های مثبت در نظر گرفته شده و به شرح زیر محاسبه می شود :

 


همچنین به منظور اندازه گیری هزینه سرمایه از مدل گوردن که به شرح زیر می باشد، استفاده خواهد شد:

که در آن:
: هزینه سرمایه سهام عادی
: قیمت سهام در ابتدای سال
: سود نقدی پرداخت شده برای هر سهم پس از کسر افزایش سرمایه از محل آورده نقدی یا مطالبات حال شده سهامداران می باشد
:g نرخ رشدسود تقسیمی که معادل میانگین هندسی نرخ رشد سود تقسیمی است
MTB: عبارت است از حاصل تقسیم ارزش بازار سهام به ارزش دفتری سهام.
LEV: اهرم مالی است که از حاصل تقسیم بدهی ها به دارایی ها حاصل می گردد.
سایر مولفه ها نیز حاصل ضرب هر یک از آنها به تنهایی و یا چند مولفه در یکدیگر است.

 

8-1 .قلمرو تحقیق
1-8-1. قلمرومکانی:
در این تحقیق جامعه آماری شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .

 

2-8-1. قلمرو زمانی:
تمامی نمونه های جامعه آماری شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس بین سالهای 1380 تا 1387 می باشد.

 

3-8-1. قلمرو موضوعی:
در این تحقیق سعی خواهد شد از تئوری های حاکم بر محافظه کاری و هزینه سرمایه، رابطه بین هزینه سرمایه و محافظه کاری استفاده گردد .

 

9-1. تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق
عدم تقارن زمانی سود:
معیاری برای سنجش محافظه کاری در گزارشگری مالی می باشد وعبارت است از تفاوت بین واکنش به هنگام سود نسبت به اخبار خوب و بد. بر اساس این معیار، رفتار نامتقارن سود در واکنش به اخبار خوب و بد موجب می شود تا واکنش سود نسبت به اخبار بد به هنگام تر از واکنش سود نسبت به اخبار خوب باشد. عدم تقارن زمانی سود معیاری با دیدگاه سود و زیانی است (کردستانی و امیر بیگی،1387،ص65)1 .
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام2:
معیاری برای سنجش محافظه کاری است و عبارت است ازحاصل تقسیم ارزش بازار سهام به ارزش دفتری سهام. مخرج این نسبت ارزش دفتری سهام حاصل تقسیم جمع حقوق صاحبان سهام ترازنامه بر تعداد سهام عادی شرکت است. نسبت ارزش دفتری سهام معیاری با دیدگاه ترازنامه ای است (همان منبع،ص65)3.
اخبار خوب : منظور از اخبار خوب، بازده مثبت سهام است که در مدل تحقیق استفاده می شود.
اخبار بد : منظور از اخبار بد، بازده منفی سهام است که در مدل تحقیق استفاده می شود .
بازده سهام : بازده سهام حاصل از خرید و نگهداری برابر است با تغییرات قیمت سهام و مزایای نقدی، سود سهمی و حق تقدم سهام تقسیم بر قیمت سهام در ابتدای دوره(همان منبع،ص65)4.
هزینه سرمایه سهام عادی : هزینه سرمایه را به عنوان کمینه نرخ بازدهی تعریف می کنند که با کسب آن ارزش واحد اقتصادی ثابت می ماند (سلیمی،1386)5.

 

10-1. ساختار تحقیق
در این فصل کلیات تحقیق شامل بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، فرضیه ها و روش تحقیق، قلمرو تحقیق و تعریف واژه ها و اصطلاحات کلیدی تحقیق مورد بحث قرار گرفت .
در فصل دوم ابتدا به مباحث نظری تحقیق پرداخته و معیارهای شناخت محافظه کاری و هزینه سرمایه بیان خواهد شد. در ادامه نیز خلاصه ای ازپیشینه تحقیقات انجام شده در زمینه رابطه محافظه کاری و هزینه سرمایه ارائه خواهد شد .

 

در فصل سوم، روش تحقیق و جمع آوری داده ها، شامل مدل و متغیرهای مدل تحقیق، نحوه آزمون فرضیه ها، جامعه آماری و نمونه تحقیق معرفی می گردد.
فصل چهارم اختصاص دارد به تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه های آماری تحقیق و سرانجام در فصل پنجم، تحلیل نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق به همراه پیشنهادات تحقیق بیان خواهد شد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


بخش اول : مبانی نظری
1-2 . مقدمه
محافظه کاری یکی از مفاهیم اساسی حسابداری است که همواره در ارائه اطلاعات مالی مورد توجه تهیه کنندگان قرار می گیرد. در ادبیات حسابداری دو ویژگی مهم محافظه کاری مورد بررسی قرار گرفته است : نخست، وجود جانبداری در ارائه کمتر از واقع ارزش دفتری سهام نسبت به ارزش بازار آن که توسط فلتهام و اوهلسون (1995) مطرح شده است . دوم، تمایل به تسریع بخشیدن در شناسایی زیان ها و به تعویق انداختن شناسایی سودها که توسط باسو عنوان شده است. باسو محافظه کاری را به عنوان «تمایل حسابداران جهت نیاز به یک درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب در سود نسبت به اخبار بد تعریف می کند» ( باسو، 1997، ص7 )3.
از آنجا که بازده¬های سالانه سهام در بردارنده اخبار به دست آمده در طول سال هستند این تعریف از محافظه¬کاری رابطه سود ـ بازده را تحت تاثیر قرار می¬دهد. باسو با استفاده از رگرسیون بین سود و بازده سالانه نشان می¬دهد که واکنش سود نسبت به بازده های منفی( اخبار بد) بیشتر و به هنگام¬تر از واکنش سود نسبت به بازده‌های مثبت ( اخبار خوب) است. باسو این واکنش متفاوت سود نسبت به اخبار خوب و بد را « عدم تقارن زمانی سود4» نامید و آن را به عنوان معیاری از محافظه کاری معرفی نمود (رویچوداری و واتز، 2006 ، ص3)5.
به عبارت دیگر عدم تقارن زمانی سود مبین این است که سود به بازده های منفی زودتر و بیشتر از بازده¬های مثبت ( اخبار خوب) واکنش نشان می¬دهد. از این رو، با استفاده از معیار باسو هر چه عدم¬تقارن زمانی سود یعنی تفاوت واکنش سود نسبت به اخبار خوب و بد بیشتر باشد محافظه¬کاری در گزارشگری مالی بیشتر است.

 

تقریبا همه استفاده کنندگان برون سازمانی در تلاشند به کمک اطلاعات مالی گزارش شده، سود را برای چند دوره مالی پیش بینی کنند. بنابراین سرمایه گذاران با استفاده از اطلاعات مالی شرکتها بازده مورد انتظار خود را برآورد می کنند .از سوی دیگر، مفهوم هزینه سرمایه بر این فرض مبتنی است که هدف یک شرکت عبارت است از به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران .لذا با توجه به این مفاهیم هزینه سرمایه عبارت است از حداقل نرخ بازدهی که شرکت باید به دست آورد تا بازده مورد نظر سرمایه گذاران در شرکت تعیین شود. محافظه کاری حسابداری باعث منفعت رسانیدن به سرمایه گذاران می گردد چرا که باعث تعدیل مشکلات بنگاه در ارتباط با تصمیم گیریهای سرمایه گذاری مدیران، افزایش کارایی قراردادها، سهولت نظارت بر مدیران و کاهش دعوی حقوقی می گردد. این مزایای محافظه کاری باعث کاهش اثرات منفی ناشی از نتایج این واقعیت می شود که اشخاص وابسته به شرکت دارای عدم تقارن اطلاعاتی هستند .محافظه کاری علائم هشدار سریع برای سهامداران فراهم می نماید چرا که باعث انتقال سریع اخبار بد می گردد . در این تحقیق رابطه بین محافظه کاری حسابداری به عنوان یکی از ویژگیهای اطلاعات مالی و هزینه سرمایه بررسی شده است لذا این رابطه از طریق دو معیار محافظه کاری شامل معیار عدم تقارن زمانی سود و معیار ارزش بازار به ارزش دفتری مورد آزمون قرار گرفته ،انتظار می رود شرکتهایی که گزارشهای مالی محافظه کارانه تری دارند هزینه سرمایه کمتری را متحمل شوند .
هدف اصلی در فصل حاضر، بیان موضوعی و مبانی نظری تحقیق می باشد. همچنین در بخش دوم این فصل، پیشینه ای از تحقیقات صورت گرفته در داخل و خارج از کشور ارایه می گردد.

 

2-2. محافظه کاری در گزارشگری مالی
1-2-2.تعریف محافظه کاری
در حسابداری سنتی محافظه کاری به عنوان شناسایی سریع زیان ها و شناسایی با تأخیر سودها تعریف شده است، پیش¬بینی سودها به معنی شناسایی سودها پیش از وجود ادعای قانونی نسبت به درآمدهایی که موجب ایجاد آنها شده و تأییدپذیر بودن آن درآمدها است. محافظه کاری بیان گر این نیست که تمام جریان¬های نقدی مربوط به درآمد باید پیش از شناسایی سود ـ برای مثال شناسایی فروش¬های نسیه دریافت شوند، بلکه باید این جریانهای نقدی تأییدپذیر باشند. در ادبیات تجربی این ضرب المثل به صورت « تمایل حسابداران جهت نیاز به درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب به عنوان سود، نسبت به شناسایی اخبار بد به عنوان زیان » تفسیر شده است ( باسو،1997،ص7)1. محافظه¬کاری درجه تاییدپذیری نامتقارنی را برای شناسایی سودها و زیان ها ضروری می¬داند.با این تفسیر می توان محافظه کاری را درجه¬بندی نمود. بدین معنی که هر چه تفاوت درجه تایید پذیری مورد نیاز برای سودها بیشتر از زیان ها باشد محافظه کاری نیز بیشتر خواهد بود. به این گونه تفسیر از محافظه کاری «تاییدپذیری متفاوت »2 گفته می شود (واتز،2003،ص287)3.
یکی از پیامد های مهم رفتار نامتقارن محافظه کاری در مورد سودها و زیان ها اصرار بر ارائه کمتر از واقع خالص ارزش دارایی¬ها است. قانون گذاران بازارهای سرمایه، تدوین کنندگان استانداردها و دانشگاهیان، محافظه کاری را بدین دلیل مورد انتقاد قرار می دهند که این ارائه کمتر از واقع در دوره جاری می تواند موجب ارائه کمتر از واقع هزینه های دوره های آتی و از این رو منجر به ارائه بیش از واقع سود طی دوره های آتی شوند . اما APB (هیات تدوین اصول حسابداری) محافظه کاری را به عنوان یک میثاق تعدیل کننده حسابداری مالی در بیانیه شماره 4 فهرست بندی نموده است و بیان می کند که دارائیها و بدهی ها اغلب در یک شرایط نامشخص قابل ملاحظه ارزیابی می شوند و بنابراین حسابداران با رعایت احتیاط پاسخ می دهند .
چات فیلد4 محافظه کاری را در قرون وسطی ردیابی می کند . زمانی که صاحبان اموال بزرگ جریان امور خود را به مباشران واگذار می نمودند. مباشران زود متوجه می شدند که محافظه کار بودن وسیله ای برای حمایت از خود می باشد. عدم پیش بینی افزایش ارزش داراییها، ازاهمیت برخوردار بود چرا که اگر در این زمان رویدادی رخ می داد که باعث کاهش اموال می گردید، از نظر صاحب مال، مباشر مسئول بود.
کیسو و همکاران 5 (2001) محافظه کاری را اینگونه تعریف می کنند، «به طور سنتی محافظه کاری در حسابداری وسیله ای است که به هنگام تردید در انتخاب رویه ای که ممکن است موجب ارائه بیش ازواقع دارایی¬ها و سود شود راه حلی را بر می گزیند که کمترین پیامد را داشته باشد.» برای مثال بند 95 از بیانیه های مفاهیم حسابداری مالی شماره 2 (1980) چنین می گوید: «... اگر برای یک مبلغ دریافتنی یا پرداختنی دو برآورد با درجه احتمال یکسان وجود داشته باشد، محافظه کاری آن برآوردی را انتخاب خواهد کرد که کمترین خوش بینی در آن لحاظ شده باشد».
از نظر بیور1 (1998) رفتار محافظه کارانه به گونه ای است که منجر به انتخاب درآمدهای کمتر (نسبت به درآمد های بیشتر) و هزینه های بیشتر (نسبت به هزینه های کمتر) می شود و زیان¬های تحمل نشده را شناسایی می کند ، در حالی که سودهای تحقق نیافته را شناسایی نمی کند. از این رو همان طور که فلتهام و اوهلسون2 (1995) بیان نمودند انتظار بر این است که این نتایج باعث بروز اختلافی بین ارزش بازار و ارزش دفتری سهام در بلند مدت گردد (شروف و همکاران، 2004 ، ص6) 3.
نمونه¬هایی از رویه های حسابداری محافظه کارانه که منجر به شناسایی به هنگام¬تر اخبار بد می¬شوند عبارتند از: قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار برای ارزشیابی موجودی کالا، شناسایی زیان¬های کاهش ارزش ( ولی عدم شناسایی سودهای تجدید ارزیابی) برای دارایی های بلند مدت و حسابداری زیان های احتمالی در مقابل سودهای احتمالی. با تاکید بر اصل محافظه کاری، هنگامی که انجام موفق یک رویداد مالی با برخی ابهامات مواجه می شود رویه های حسابداری ترجیح می دهند که شک و تردیدی در شناسایی سود اعمال شود و همچنین معیار های تایید پذیری بیشتری را پیش از شناسایی سود ضروری می دانند (همان منبع،ص6)4.
سود حسابداری به دلیل اینکه اطلاعاتی درباره جریان های نقدی جاری و آتی مورد انتظار شرکت ارائه می کند مربوط به قیمت سهام است و از این رو ، بر ارزش بازار شرکت تاثیرگذار
می باشد ( واتز و زیمرمن ،1986،ص27 )5. از لحاظ واکنش بازار اوراق بهادار نسبت به سودهای گزارش شده ، نظریه بازارهای کارا نشان می دهند که به طور سیستماتیک، روش های مختلف «اصول عمومی پذیرفته شده در حسابداری»6 موجب گمراهی سرمایه گذاران در محاسبه سودهای عملیاتی گزارش شده نمی شوند ( همان منبع،ص5)7. از این رو بر اساس مباحث نظری(هندریکسون و وان بردا 1992 و بیانیه مفاهیم حسابداری مالی شماره 2)، سرمایه گذاران باید درجه ای از محافظه کاری را در قالب انتظارات خود از کاربرد سود حسابداری برای برآورد جریان های نقدی آتی بکار گیرند (اسکات ،2000،ص2-1 )8.
از دیدگاه تهیه کنندگان صورت های مالی، محافظه کاری به عنوان کوششی برای انتخاب روشی از روش های پذیرفته شده حسابداری که به یکی از موارد زیر منتج می شود ، تعریف شده است :
1- شناخت دیرتر درآمد فروش ؛
2- شناخت سریع تر هزینه ؛
3- ارزشیابی کمتر دارایی ها ؛ و یا
4- ارزشیابی بیشتر بدهی ها ( شباهنگ، 1381 ، ص 54 )1.

 

2-2-2 . جایگاه محافظه کاری در استانداردهای حسابداری
هیأت استانداردهای حسابداری مالی2 که در سال 1980 شروع به فعالیت خود نمود ، محافظه کاری را این گونه تعریف می کند :محافظه کاری یک واکنش محتاطانه نسبت به شرایط ابهام3 است و سعی دارد ابهام و ریسک های ذاتی موجود در موقعیت های تجاری، به اندازه کافی مورد توجه واقع شوند و مراقبت لازم از آن ها به عمل آید.
در استانداردهای حسابداری فعلی، رویکرد ترازنامه ای(نگهداشت سرمایه ثابت ) جایگزین رویکرد سود و زیانی شده است که برای سالهای زیادی در حسابداری رایج و مورد تایید نظریه پردازان بود . در رویکرد ترازنامه ای داراییها و بدهیها به صورت اختصاصی تعریف، شناسایی و اندازه گیری می گردد. اگر این امر به درستی انجام گردد درآمدها به عنوان افزایش در داراییها (کاهش در بدهیها ) و هزینه ها به عنوان کاهش در داراییها (یا افزایش در بدهی ها) اندازه گیری می شود . در صورت دسترسی به ارزش منصفانه می توان از آن برای اندازه گیری، بدون اینکه اصول رایج حسابداری مثل تطابق و اصل بهای تمام شده به کار رود، استفاده نمود . رویکرد ترازنامه ای با گرایش به سمت ارزش منصفانه ،برای مفهوم محافظه کاری فضای کوچکی باقی می گذارد، به هر حال گرچه مبانی نظری استانداردهای حسابداری مبتنی بر چشم اندازهای تئوریکی است که در نگاه اول فضای کمی برای محافظه کاری یا اصول حسابداری رایج باقی گذاشته است ،اما این مبانی کاملا عاری از این عوامل نیستند ،برای مثال مفهوم تطابق درآمد و هزینه همچنان می بایست به اجرا در آید اما:
"اعمال مفهوم تطابق درآمد وهزینه تحت این چارچوب نظری اجازه شناسایی اقلامی رادر ترازنامه که با تعریف داراییها یا بدهیها مطابقت ندارد مجاز نمی شمرد " (بند 34_4 مفاهیم نظری گزارشگری مالی استانداردهای ایران ) .
در خصوص محافظه کاری طبق بند 18-2 مفاهیم نظری گزارشگری مالی استانداردهای ایران ،کلمه احتیاط به عنوان یکی از ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری که صورتهای مالی را برای استفاده کنندگان مفید می سازد بیان شده است .به هر حال همانند جمله بالا در خصوص تطابق در آمدو هزینه یک شرط اضافه شده است که باعث می گردد تفسیر این بند دچار مشکل گردد:
کمیته فنی سازمان حسابرسی ایران در مفاهیم نظری گزارشگری مالی که ترجمه‌ای از بیانیه اصول هیأت استاندارد های حسابداری انگلستان است محافظه کاری را با لفظی دیگر، احتیاط ، به رسمیت می شناسد و آن را به عنوان یکی از اجزای خصوصیت کیفی « قابل اتکا بودن » معرفی می‌کند (مجتهد زاده، 1380، ص 22 )1.
محافظه کاری یا احتیاط در چهار چوب مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران به صورت زیر تعریف شده است :

 

1-2-2-2 . احتیـاط
تهیه‌کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ درعین‌ حال‌ باید با ابهاماتی‌ که‌ به‌گونه‌ای‌ اجتناب‌ناپذیر بربسیاری‌ رویدادها و شرایط‌ سایه‌افکنده،‌ برخورد کنند. نمونه‌ این‌ ابهامات‌ عبارت‌ است‌ از قابلیت‌ وصول‌ مطالبات‌، عمر مفید احتمالی‌ داراییهای‌ ثابت‌ مشهود و تعداد و میزان‌ ادعاهای‌ احتمالی‌ مربوط‌ به‌ ضمانت‌ کالای‌ فروش‌ رفته‌. چنین‌ مواردی‌ با رعایت‌ احتیاط‌ در تهیه‌ صورتهای‌ مالی‌ و همراه‌ با افشای‌ ماهیت‌ و میزان‌ آنها شناسایی‌ می شود. احتیاط‌ عبارت‌ است‌ از کاربرد درجه‌ای‌ از مراقبت‌ که‌ در اعمال‌ قضاوت‌ برای‌ انجام‌ برآورد در شرایط‌ ابهام‌ مورد نیاز است‌ به‌گونه‌ای‌ که‌ درآمدها یا داراییها بیشتر از واقع‌ و هزینه‌ها یا بدهیها کمتر از واقع‌ ارائه‌ نشود. اعمال‌ احتیاط‌ نباید منجر به‌ ایجاد اندوخته‌های‌ پنهانی‌ یا ذخایر غیر ضروری‌ گردد یاداراییها و درآمدها را عمداً کمتر از واقع‌ و بدهیها و هزینه‌ها را عمداً بیشتر از واقع‌ نشان‌ دهد زیرا این‌ امر موجب‌ نقض‌ بی‌طرفی‌ است‌ و بر قابلیت‌ اتکای‌ اطلاعات‌ مالی‌ اثر می گذارد(هلمن،2007 )2.
همان طور که در تعاریف فوق از محافظه کاری ملاحظه می شود « شرایط ابهام » کلیدی¬ترین واژه این تعاریف است. هندریکسون و وان بردا 3 دو منبع را باعث بروز ابهام در حسابداری عنوان می کنند. نخست اینکه، عموماً ‌حسابداری با واحد های تجاری ای در ارتباط است که انتظار می رود در آینده تداوم فعالیت داشته باشند. از آنجایی که غالباً‌ تخصیص ها بین دوره های گذشته و آینده صورت می گیرد، باید در مورد منطق این تخصیص ها بر مبنای انتظارات آینده مفروضاتی را در نظر گرفت.
اگر چه ممکن است در ارتباط با این تخصیص¬ها برخی از مفروضات و انتظارات دردوره¬های گذشته معتبر باشند، با این حال هرگز نمی توان به طور کامل تمام تخصیص ها را مورد تایید قرار داد. دوم اینکه، معیارهای حسابداری غالباً بر اساس ارزش های پولی ثروت تعیین می شوند که مستلزم برآورد مبالغ نامطمئن آتی است. قابلیت اتکای این برآوردها ممکن است به طور قابل ملاحظه ای متفاوت باشد. نمی توان با اطمینان کامل ارزش پولی ثروت را تعیین نمود. بنابراین، هر معیار مبتنی بر این برآورد ها می تواند فقط جنبه آزمایشی (غیر قطعی) داشته باشد. با این حال نمی توان بیان کرد که هر چند ممکن است برآوردها و پیش بینی ها مربوط باشند، اما امکان انجام آنها بدرستی میسر نمی باشد، بلکه می بایست معیار های مبتنی بر برآوردهای گذشته رابه دقت انجام داد و با استفاده از برآوردهای جدید و قابل اتکاتر آنها تعدیل نمود. محدودیت کلی ابهام به عنوان مبنایی برای ارائه مفهوم محافظه کاری در حسابداری سنتی مورد استفاده قرار گرفته است (هندریکسون و ون بردا ، 1992،ص48)1 .

3-2. موضوعات مفهومی2 محافظه کاری
همانطور که در بالا اشاره شد تحقیقات حسابداری دستوری سنتی در دهه ی 1970 غیر متداول گردید وجای خود را به حسابداری توصیفی داد، که توجه به تقاضای واقعی برای اصول حسابداری وروشهای حسابداری دارد(واتزو زیمرمن،1979،ص27)3. به سادگی مشخص است، اگر محافظه کاری مفهومی است که در عمل از آن بسیار استفاده می شود هر چند که در تئوری دستوری توجهی به آن نشده است با توجه به تقاضای گسترده استفاده کنندگان می بایست بعنوان بخشی از تئوری توصیفی مورد توجه قرارگیرد .مفهوم محافظه کاری در حوزه تحقیقات توصیفی حسابداری مزایای زیادی خصوصا از زمان جلسه ویژه انجمن حسابداران آمریکا4 از خود نشان داده است(هلمن،2007)5.
از یک دیدگاه تئوریک، محافظه کاری حسابداری این گونه بیان می شود که انتظار می رود خالص داراییهای گزارش شده در بلند مدت از ارزش بازار کمتر باشد (فیلد من و اوهلسون، 1995)6 .
طبق این دیدگاه حسابداری، بهای تمام شده تاریخی به عنوان رویه ای محافظه کارانه توصیف می شود چرا که خالص ارزش فعلی مثبت سرمایه گذاری در حسابها کمتراز ارزش منصفانه شان گزارش می شود، پنمن و زهانگ1 (2002) می نویسند:
"بوسیله حسابداری محافظه کارانه در واقع روش حسابداری و برآوردی انتخاب می شود که ارزش دفتری خالص داراییها را نسبتا پایین نگاه دارد".
به هر حال، سود تحت تاثیر عملکرد محافظه کارانه قرار می گیرد ،اما تاثیر بر روی سودها بسیار به شرایط بستگی دارد . پیتون و لیتلتون2 (1940) تاثیر محافظه کاری بر روی سود در زمان به کار بردن قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار را اینگونه بیان می کنند :
" نقطه مرکزی محافظه کاری سیاست تقسیم سود است، مدارکی دال بر موثر بودن قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار بعنوان یک وسیله مراقبت یا احتیاط در گزارشهای سال به سال وجود ندارد، از آنجایکه محافظه کاری در برخی مواقع سود را کاهش ،در برخی مواقع سود را افزایش و در برخی مواقع بدون تاثیر است، تعریف تاثیر محافظه کاری بر سود بسیار مشکل است " .
در تحقیقات بازار سرمایه، تاثیر محافظه کاری روی ترازنامه و صورت سود و زیان مورد بررسی قرار گرفته و به ترتیب به عنوان محافظه کاری غیر شرطی و محافظه کاری شرطی، نام گذاری شده است، این مطلب بوسیله باسو در سال 1997 اینگونه مطرح گردید که محافظه کاری شرطی کمتر نشان دادن سود در پاسخ به اخباربد و عدم بیشتر نشان دادن سود در پاسخ به اخبار خوب می باشد . این تعریف با توجه به مطالعات انجام شده در بازار سرمایه تحقیق لارا، اوساما و پنالوا صورت گرفته مورد تایید قرار گرفته است .
یک راه دیگر ارزیابی تاثیر محافظه کاری حسابداری روی سود (و خالص داراییها) ایجاد یک تمایز بین محافظه کاری پایدار و محافظه کاری موقت حسابداری می باشد . محافظه کاری پایدار اشاره به زمانی دارد که برای مثال مخارج تحقیق و توسعه بلافاصله پس از تحقق به جای منظور نمودن به عنوان مخارج سرمایه ای و استهلاک آتی به هزینه جاری منظور گردد. خالص داراییها همواره کمتر از واقع خواهد بود، همانطور که سود ها نیز در ابتدای پروژه کمتر اظهار می گردند و در حین دوره بعدی در مورد یک پروژه خاص بیشتر بیان خواهند شد .
محافظه کاری موقت به زمانی اشاره دارد که تغییرات در برآوردها و روشهای حسابداری به گونه ای موقت سود را کاهش و باعث ایجاد ذخیره مخفی (خارج از ترازنامه ) و یا اندوخته مازاد می گردد که بعدا ممکن است برگشت شود. این مطلب می تواند همانند برآورد استهلاک یا تجدید ساختار ذخایر باشد .
زمانیکه دو رویه حسابداری با یکدیگر مقایسه می گردد، آن رویه ای که باعث ایجاد خالص داراییهای با ارزش کمتر گردد به عنوان رویه محافظه کارانه تر طبقه بندی می گردد و بالعکس . اصل محافظه کاری انتخاب محافظه کارانه ترین رویه در زمانی است که چندین رویه حسابداری موجود باشد (استرلینگ، 1967)1.
یک تمایز بین محافظه کاری پایدار و موقت وجود دارد . محافظه کاری پایدار به این معنی است که یک فعالیت خاص واحد تجاری ،مثلا سرمایه گذاری در یک علامت تجاری از طریق تبلیغات در تمامی دوره های مالی به یک نحو برخورد شود (مثلا هزینه گردد) که منجربه کمتر از واقع بیان کردن خالص داراییها (در مقایسه باسرمایه ای کردن )وباعث تاثیرات متنوع بر روی سود در طول زمان (در مقایسه باسرمایه ای کردن ) می گردد، محافظه کاری موقت اشاره به زمانی دارد که تغییرات برآوردهای حسابداری در طول زمان منجر به خلق ذخایری مخفی (خارج از ترازنامه ) یا ذخایر مازاد می گردد که بعداً ممکن است برگشت شود.

 

4-2. معیارهای ارزیابی محافظه کاری
محققان از سه نوع معیار ، به منظور ارزیابی محافظه کاری استفاده می¬کنند:
• معیارهای خالص دارایی ها.
• معیارهای سود و اقلام تعهدی.
• معیارهای رابطه سود و بازده¬ سهام.
تمام این معیارها با تکیه بر اثر عدم تقارن محافظه کاری در شناسایی سودها و زیان¬ها می¬باشند (واتز ،b 2003،ص288)2.

 

 

 

1-4-2. معیارهای خالص دارایی ها
اگر چه ارز‌ش‌های بازار دارایی¬ها و بدهی¬ها که خالص دارایی¬ها را تشکیل می دهند در هر دوره تغییر می¬کنند ، اما همه این تغییرات در حساب‌ها و گزارش¬های مالی منعکس نمی¬شود. براساس محافظه کاری، افزایش در ارزش دارایی هایی (سودهایی ) که به اندازه کافی تاییدپذیر نباشند، ثبت نمی شود ، در حالی که کاهش در ارزش دارایی ها ( سودها )، با همان درجه از تایید پذیری ثبت می¬گردد. در نتیجه خالص دارایی¬ها کمتر از ارزش بازارشان ارائه می¬شوند. محققان برای برآورد این ارائه کمتر از واقع، از مدل های ارزیابی سهام واحدهای تجاری و یا نسبت ارزش دفتری خالص دارایی¬ها به ارزش سهامشان (نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار) استفاده می¬کنند(همان منبع،ص288)1.

 

2-4-2. معیارهای سود و اقلام تعهدی
محافظه کاری بیانگر این است که سودها پایدارتر از زیان ها هستند، زیرا صورت های مالی افزایش های تاییدناپذیر در ارزش دارایی ها (سودها ) را در زمان وقوع شناسایی نمی¬کنند، بلکه طی دوره¬های آتی و به هنگام ورود جریان های نقدی ناشی از این افزایش ها شناسایی می¬کنند. برای مثال، اگر ارزش یک دارایی افزایش یابد از آنجایی که انتظار می رود جریان های نقدی آتی افزایش یابد، بنابراین سود را طی سال های آتی و به ازای ورود جریان های نقدی مربوطه شناسایی می¬کنند. این بدین معنی است که سودها گرایش به پایداری و تداوم دارند . در مقابل زیان‌هایی که درجه تاییدپذیری آن ها با سودهای غیرقابل تایید یکسان است، درست در زمانی که به وقوع می¬پیوندند، بدون توجه به اینکه کاهش در جریان های نقدی آن ها طی دوره¬های آتی تحمل شوند، شناسایی می گردند. از آنجایی که به طور متوسط، این زیان ها در دوره¬های آتی قابل برگشت نیستند، پایداری و تداوم این کاهش سودها احتمالاً کمتر از افزایش سودها است، از این رو این کاهش سودها ناپایدار هستند . این پایداری یا ناپایداری¬ها و تغییرات سود، معیاری را برای محافظه کاری فراهم می¬آورند و این رفتار نامتقارن محافظه کاری در قبال سودها و زیان ها عدم تقارنی را در اقلام تعهدی بوجود می¬آورند(همان منبع،ص288)2. گیولی و هاین 3(2000) چنین اظهار می¬کنند که محافظه کاری باعث کاهش سود گزارش شده انباشته در طول زمان می¬شود . آن ها بیان می¬کنند که اندازه اقلام تعهدی انباشته شده در طول زمان، یکی از معیارهای محافظه کاری است .

 

شرکت هایی که در مرحله ثبات قرار دارند و هیچ گونه رشدی ندارند و همچنین از نظر استفاده از روش های گوناگون حسابداری نیز بی¬تفاوت هستند، سودهایشان به جریان های نقدی نزدیک می¬شود و اقلام تعهدی ادواری آن ها نیز به سمت صفر میل می¬کند.« ثبات اقلام تعهدی منفی (از قبیل منظور نمودن انواع ذخایر) در میان شرکت¬ها و در طول یک دوره بلند مدت نشانه¬ای از وجود محافظه کاری است، نرخ انباشتگی اقلام تعهدی منفی شاخصی از تغییر در میزان محافظه کاری در طول زمان است» (گیولی و هاین ، 2000 ، ص292)1.

 

3-4-2. معیارهای رابطه سود و بازده¬ سهام
قیمت های بازار سهام نشان دهنده تغییرات ارزش دارایی در زمانی هستند که آن تغییرات رخ می-دهند، خواه اینکه آن تغییرات شامل زیان ها یا سودهایی در ارزش دارایی باشند . از این رو، می توان گفت که بازده¬¬های سهام همواره به هنگام هستند . از آنجا که محافظه کاری پیش بینی می¬کند، مبنای شناسایی زیان های حسابداری بسیار به هنگام تر از سودها است ، بدین ترتیب انتظار بر این است که زیان های حسابداری بیشتر از سودهای حسابداری با بازده¬های سهام، تقارن زمانی2 داشته باشند (واتز ، b2003)3. باسو4 (1997) با استفاده از این مبانی معیاری را تحت عنوان « عدم تقارن زمانی سود» ، برای محافظه کاری معرفی می¬کند که در قسمت بعدی به تفصیل در مورد آن بحث خواهد شد .

 

5-2.عدم تقارن زمانی سود به عنوان معیاری از محافظه کاری
در قسمت های قبلی بیان شد که عدم تقارن زمانی سود براساس رابطه سود / بازده¬های سهام به عنوان یکی از معیارهای محافظه کاری شناخته شده است. باسو ، محافظه کاری را در نتیجه انعکاس سریع تر اخبار بد نسبت به اخبار خوب در سود تفسیر کرد . این تفسیر، بیانگر تفاوت سیستماتیک بین اخبار خوب و بد از دو جنبه «به هنگامی »5 و « پایداری »6 در سود است . باسو برای اندازه گیری اخبار از بازده¬های سهام استفاده کرد و با استفاده از رگرسیون بین سود و بازده سهام دریافت که پاسخ سود نسبت به اخبار بد (بازده منفی سهام) به هنگام تر از پاسخ سود نسبت به اخبار خوب (بازده مثبت سهام) است. او همچنین در بررسی های خود نشان داد که پایداری تغییرات منفی سود کمتر از تغییرات مثبت آن است. بدین صورت او معیاری را برای اندازه¬گیری محافظه کاری معرفی کرد که دیدگاه سود و زیانی داشته و آن را عدم تقارن زمانی سود نامید. با

خرید و دانلود دانلود مقاله ارزیابی رابطه محافظه کاری در حسابداری  و هزینه سرمایه در شرکت