تحقیق در مورد دنیا و آخرت

تحقیق در مورد دنیا و آخرت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:9

 

 

 

اوصاف دنیا از نگاه قرآن

1- فناپذیری

اوصاف دنیا

مقدمه

2- سرای ناچیز

3- سرای سرگرمی و بازیچه

 

 

مقدمه

درباره دنیا و آخرت و نحوه ارتباط آن دو عده ای راه افراط پیموده و گروهی به تفریط گراییده اند. عده ای اساساً جهان آخرت را انکار کرده و تنها به دنیا دل بسته اند و کامروایی خود را در رسیدن به زرق و برق دنیا می پندارند و برای به چنگ آوردنش از هیچ کاری فروگذار نمی کنند.

گروهی دیدگاهی کاملاً متفاوت با دسته اول دارند و بر این باورند که منزلگاه اصلی و ابدی انسان ها آخرت است و برای رسیدن به سعادت جاودانه آخرت، باید به دنیا پشت پا زد و از مواهب و لذت های دنیا به کلّی چشم پوشید و رهبانیت پیشه کرد.

اوصاف دنیا

از نگاه قرآن انسان موجودی بسیار والا و ارجمند، امانت دار و خلیفه الهی است. خدای بزرگ انسان را برای خود برگزیده، راه کمال و قرب را به روی او گشوده، امکانات سیر تا بی نهایت را در اختیارش گذاشته و فرصت زندگی دنیا را برای طی نمودن مسیر تکامل برایش مهیا ساخته است.

از نگاه قرآن منزلگاه اصلی و ابدی انسان ها سرای آخرت و دنیا گذرگاه رسیدن به آن است. نیز برای این که انسان ها گذرگاه دنیا را منزلگاه نپندارند با هشدارهای تکان دهنده و با استفاده از تمثیل های گوناگون حقیقت دنیا را ترسیم کرده، از فنا پذیری و ناچیزی آن سخن به میان آورده، درباره دلربایی و فریبندگی دنیا هشدار داده و از سرگرم شدن به آن و فراموش کردن هدف، سخت بر حذر داشته است.

قرآن از انسان ها مؤکداً خواسته که از فرصت کوتاه دنیا برای منزلگاه ابدی و تکامل و قرب بهره ببرند و دنیا را به تجارت خانه ای تشبیه کرده و سود آن را به دست آوردن نعمت های جاودانه بهشتی معرفی کرده است.

در این جا با استفاده از آیات نورانی الهی تلاش می کنیم به درک صحیحی از حقیقت دنیا برسیم و اوصافی را که قرآن در معرفی دنیا بیان کرده مرور نماییم.

خدای متعال درباره حقیقت دنیا و مراحل مختلف آن می فرماید:

﴿ واعلموا انما الحیوه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم یهیج فتراه مصفراً ثم یکون حطاماً و فی الآخره عذاب شدید و مغفره من الله و رضوان و ماالحیوه الدنیا الامتاع الغرور﴾[1]

«بدانید که همانا زندگانی دنیا بازیچه و سرگرمی و زیور و فخر فروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و اولاد است. همانند بارانی که کشاورزان را گیاه آن خوش آید، سپس پژمرده شود و آن را زرد شده بینی، سپس خرد و ریز شود، و در آخرت هم عذابی شدید هست و هم آمرزش و خشنودی از جانب خداوند، و زندگانی دنیا جز مایه فریب نیست.»


1- سوره حدید (57) آیه 20.



خرید و دانلود تحقیق در مورد دنیا و آخرت


تحقیق در مورد دلایل بر لزوم معاد

تحقیق در مورد دلایل بر لزوم معاد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:25

 

 

 

 

"الیه مرجعکم جمیعا وعد الله حقا"در این جمله معاد را خاطر نشان مى‏سازد، همچنانکه جمله قبلى مبدا را تذکر مى‏داد، وجمله"وعد الله حقا"از باب قائم شدن مفعول مطلق مقام فعلش مى‏باشد، و معناى جمله: "وعده الله وعدا حقا"است، یعنى خداى تعالى وعده داده وعده‏اى حق. کلمه"حق"عبارت است از چیزى که اصل و واقعیت داشته باشد و خبر، مطابق آن‏واقعیت‏باشد.بنا بر این، خبر و یا به عبارتى وعده‏اى که خداى تعالى مى‏دهد به اینکه معادى درپیش است‏حق بودنش به این معنا است که خلقت الهى به نحوى صورت گرفته که جز بابرگشتن موجودات به سوى او تام و کامل نمى‏شود، و از جمله موجودات یکى هم نوع بشر است‏که باید به سوى خداى تعالى برگردد.و این مانند سنگى است که از آسمان به طرف زمین‏حرکت مى‏کند که با حرکت‏خود وعده سقوط بر زمین را مى‏دهد، چون حرکتش سنخه‏اى است‏که جز با نزدیک شدن تدریجى به زمین و جز ساقط شدن و آرام گرفتن در روى زمین تمام‏نمى‏شود، اشیاء عالم نیز چنین‏اند، حرکتشان نهایتى دارد و آن برگشت‏به خداى تعالى است، به همان مبدئى که از آنجا حرکت را آغاز کردند، آیه زیر همین معنا را خاطر نشان ساخته‏مى‏فرماید: " یا ایها الانسان انک کادح الى ربک کدحا فملاقیه" (1) دقت فرمائید. "انه یبدؤا الخلق ثم یعیده لیجزى الذین آمنوا و عملوا الصالحات بالقسط..."این جمله، جمله"الیه مرجعکم جمیعا"را تاکید، و معناى اجمالى رجوع و معاد را که‏این جمله متضمن آن است تفصیل و شرح مى‏دهد. ممکن هم هست تعلیل آن جمله متقدم باشد، و بخواهد به دو حجت و برهانى که قرآن‏همواره به آن دو حجت‏بر اثبات معاد استدلال مى‏کند اشاره نماید.حجت اول را جمله: "انه‏یبدؤا الخلق ثم یعیده"متضمن است، به این بیان که یکى از سنت‏هاى جارى خداى سبحان‏این است که هستى را به هر چیزى که مى‏آفریند افاضه مى‏کند، و این افاضه خود را به رحمتش‏آنقدر ادامه مى‏دهد تا آن موجود خلقتش به حد کمال و تمامیت‏برسد، در این مدت آن موجود به‏رحمتى از خداى تعالى موجود شده و زندگى مى‏کند و از آن رحمت‏برخوردار مى‏گردد، و این‏برخوردارى همچنان ادامه دارد تا مدت معین. بعد از آنکه آن مدت بسر آمد و موجود نامبرده به نقطه انتهاى اجل معین خود رسید این‏رسیدن به نقطه نهائى فناء و هیچ شدن آن موجود نیست، زیرا معناى فانى شدنش باطل شدن‏رحمت الهى‏ایست که باعث وجود و بقاء و آثار وجود یعنى حیات، قدرت، علم و سایر آثاروجودى او بود، و معلوم است که رحمت الهى بطلان نمى‏پذیرد.پس، رسیدن به نقطه نهائى‏اجل به معناى گرفتن و قبض کردن رحمتى است که بسط کرده بود.آرى، آنچه خداى تعالى‏افاضه مى‏کند وجه خدا و جلوه او است، و وجه خدا فنا پذیر نیست. پس، اینکه مى‏بینیم فلان موجود از بین مى‏رود و اجلش بسر مى‏آید، این سرآمدن اجل‏آنطور که ما مى‏پنداریم فنا و بطلان آن موجود نیست، بلکه برگشتن آن به سوى خداى تعالى‏است، به همان جائى که از آنجا نازل شده بود، و چون آنچه نزد خدا است‏باقى است، پس این‏موجود نیز باقى است، و آنچه که به نظر ما، هست و نیست‏شدن مى‏باشد در واقع بسط رحمت‏خداى تعالى و قبض آن است، و این همان معاد موعود است.

خرید و دانلود تحقیق در مورد دلایل بر لزوم معاد