لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:5
شیطان پرستی
*معنویت گمشده بشر در قرن اخیر
شیطـانپرستـی به چه معنـاست؟نمادهای شیطان پرستی
اعمال و زمان شیطان پرستی :
مراسم قربانی کردن
شیطانپرستی، به عنوان یکی از این مکاتب نوپدید دینی است که بحث اصلی این گفتوگو نیز میباشد.شیطان کیست و یا چیست؟ از انسان چه میخواهد؟ انسان از پرستش شیطان چه هدفی را دنبال میکند؟
. در قرآن درباره شیطان آمده است: شیطان موجودی از گروه جنیان است ( کهف 50)، چون جنیان از جنس آتش بی دود هستند بنابراین شیطان نیز از آتش است ( حجر27، الرحمن15)، او در مقابل رب دست به طغیان زد( مریم 44)، و به او کفر ورزید ( اسراء27)، علت کفر و عصیان او در مقابل خدا به دلیل تمرد از سجده به پای انسان بود (بقره 34)، چون انسان به اسماء الهی آگاهی یافته بود و شیطان از این علم بی بهره بود (بقره21)، او جنس خود را که از آتش بود برتر از خاک که جنس آدم است می داند و بر این اساس کینه و دشمنی انسان را سخت به دل گرفته است ( اعراف22، یوسف 5، اسراء53 ، فاطر6 ، زخرف 62)، و با سرکشی که به درگاه رب نموده است (نساء117)او را وادار به دخالت در کار خدا بدون داشتن علم و آگاهی کند( حج 3)، دشمنی خود را با آدمیان به رخ آنها بکشد ( زخرف 62)، آنها را وادار به طغیان و غوا کند (اعراف 175)، و حتی با داشتن علم الهی نیز ممکن است این طغیان و غوا صورت پذیرد او سعی می کند به وسیله انسان خلقت خدا را دگرگون کند( نساء 119) و سعی می کند که حزبش را بر جهان مسلط کند ولی خداوند حزب او را دچار خسران می کند ( مجادله 19)، و نهایتاً سعی می کند که با مسخ کردن انسان و تصرف او، عذاب خدا را برا او جاری سازد (ص41)، و او را به سوی عذاب سعیر سوق دهد ( لقمان 21)، در دلش دائماً حزن و اندوه جاری سازد ( مجادله 10)، آنها را از آخرت بی اعتقاد گرداند و در قیامت آنها را در کنار خود محشور ببیند ( مریم 66 الی 68).
شیطان در تمام داستانهای کهن و در تمامی ادیان وجود دارد، شیطان آمده است تا انسان خلیفهالله نباشد. شیطان بسان تاریکی مطلق در مقابل روشنایی و نور رحمت الهی است. هر چند در ابتدا بشر سعی داشت تا از شیطان دوری کند و از شر او در امان باشد اما بشر امروزی در پی فنا شدن در نیروی شیطان است.
*معنویت گمشده بشر در قرن اخیر
علت بازگشت انسان به معنویت چیست؟
هرجا که سر زدم همه در مرز بودن است کو مرز تازهای که فراتر ز بودن است . انسان معاصر، به دنبال گمشده خود در اقلیم و مملکت روح است. در فضای زندگی مدرن همه دستاوردهای زندگی بشری در اعلی جایگاه خود محقق شده است، دوران مدرنیته، دوران سیطره، کمیت است. دورانی است که در فضا و موقعیت بشری، فقدان امکانات و دستاوردهای علمی بر بشر تحمیل نمیشود بلکه در فضای مدرن و موقعیت جاری امروز، نوعی تفرعن را بوجود آورده که این تفرعن موجب شده تا به تعبیر کتاب مقدس او در برج بابل (در دوران مدرن) سر بر آسمان بهساید و در برابر خداوند سرکشی کند. سرکشی انسان در دوران مدرن و در فضای زندگی امروز، از جانب دیگری فقدان معنویت را هم به بار آورده است، یعنی انسان معاصر، انسان گسسته از آسمان هست اما در عین حال نمیتواند به فطرت خود پشت کند. انسان امروز، در فضای زندگی مدرن، خود را ارضا شده نمیبیند، هنوز هم نقاط پنهانی هست که مدرنیته و پست مدرنیته به آنها پاسخ نداده و هنوز هم فضاهای تاریکی وجود دارد که تکنولوژی نتوانسته پاسخ روشنی به آنها بدهد. این اقلیم، اقلیم گم شده روح است.اگر دوران قرن بیستم را به تعبیر نیچه، دورانی بدانیم که خدا مرده است و در عین حال دیوانه نیچه با شمشیر آخته در شهر، فریاد میزند: که خدا را کشتهام.
شیطان پرستی
شیطانپرستی، به عنوان یکی از این مکاتب نوپدید دینی است که بحث اصلی این گفتوگو نیز میباشد.شیطان کیست و یا چیست؟ از انسان چه میخواهد؟ انسان از پرستش شیطان چه هدفی را دنبال میکند؟
شیطان دشمن سرسخت انسان که از خلقت حضرت آدم تا به امروز پی در پی با او به مخالفت پرداخته، اهمیت شناخت و نحوه مواجهه با او از موضوعات مهم قرآنی است. در قرآن درباره شیطان آمده است: شیطان موجودی از گروه جنیان است ( کهف 50)، چون جنیان از جنس آتش بی دود هستند بنابراین شیطان نیز از آتش است ( حجر27، الرحمن15)، او در مقابل رب دست به طغیان زد( مریم 44)، و به او کفر ورزید ( اسراء27)، علت کفر و عصیان او در مقابل خدا به دلیل تمرد از سجده به پای انسان بود (بقره 34)، چون انسان به اسماء الهی آگاهی یافته بود و شیطان از این علم بی بهره بود (بقره21)، او جنس خود را که از آتش بود برتر از خاک که جنس آدم است می داند و بر این اساس کینه و دشمنی انسان را سخت به دل گرفته است ( اعراف22، یوسف 5، اسراء53 ، فاطر6 ، زخرف 62)، و با سرکشی که به درگاه رب نموده است (نساء117)او را وادار به دخالت در کار خدا بدون داشتن علم و آگاهی کند( حج 3)، دشمنی خود را با آدمیان به رخ آنها بکشد ( زخرف 62)، آنها را وادار به طغیان و غوا کند (اعراف 175)، و حتی با داشتن علم الهی نیز ممکن است این طغیان و غوا صورت پذیرد او سعی می کند به وسیله انسان خلقت خدا را دگرگون کند( نساء 119) و سعی می کند که حزبش را بر جهان مسلط کند ولی خداوند حزب او را دچار خسران می کند ( مجادله 19)، و نهایتاً سعی می کند که با مسخ کردن انسان و تصرف او، عذاب خدا را برا او جاری سازد (ص41)، و او را به سوی عذاب سعیر سوق دهد ( لقمان 21)، در دلش دائماً حزن و اندوه جاری سازد ( مجادله 10)، آنها را از آخرت بی اعتقاد گرداند و در قیامت آنها را در کنار خود محشور ببیند ( مریم 66 الی 68).
شیطان در تمام داستانهای کهن و در تمامی ادیان وجود دارد، شیطان آمده است تا انسان خلیفهالله نباشد. شیطان بسان تاریکی مطلق در مقابل روشنایی و نور رحمت الهی است. هر چند در ابتدا بشر سعی داشت تا از شیطان دوری کند و از شر او در امان باشد اما بشر امروزی در پی فنا شدن در نیروی شیطان است.
*معنویت گمشده بشر در قرن اخیر
علت بازگشت انسان به معنویت چیست؟
هرجا که سر زدم همه در مرز بودن است کو مرز تازهای که فراتر ز بودن است .
انسان معاصر، به دنبال گمشده خود در اقلیم و مملکت روح است. در فضای زندگی مدرن همه دستاوردهای زندگی بشری در اعلی جایگاه خود محقق شده است، دوران مدرنیته، دوران سیطره، کمیت است. دورانی است که در فضا و موقعیت بشری، فقدان امکانات و دستاوردهای علمی بر بشر تحمیل نمیشود بلکه در فضای مدرن و موقعیت جاری امروز، نوعی تفرعن را بوجود آورده که این تفرعن موجب شده تا به تعبیر کتاب مقدس او در برج بابل (در دوران مدرن) سر بر آسمان بهساید و در برابر خداوند سرکشی کند. سرکشی انسان در دوران مدرن و در فضای زندگی امروز، از جانب دیگری فقدان معنویت را هم به بار آورده است، یعنی انسان معاصر، انسان گسسته از آسمان هست اما در عین حال نمیتواند به فطرت خود پشت کند. انسان امروز، در فضای زندگی مدرن، خود را ارضا شده نمیبیند، هنوز هم نقاط پنهانی هست که مدرنیته و پست مدرنیته به آنها پاسخ نداده و هنوز هم فضاهای تاریکی وجود دارد که تکنولوژی نتوانسته پاسخ روشنی به آنها بدهد. این اقلیم، اقلیم گم شده روح است.اگر دوران قرن بیستم را به تعبیر نیچه، دورانی بدانیم که خدا مرده است و در عین حال دیوانه نیچه با شمشیر آخته در شهر، فریاد میزند: که خدا را کشتهام.
امروزه، مکاتب نو پدید دینی قرار است انتقام خداوند را بگیرند. اگر دوران قرن بیستم، دوران زیر رادیکال بردن خدا و کشتن او بود، قرن بیست و یکم، قرن انتقام الهی است، این انتقام الهی، در فضای ادیان کلاسیک وجود ندارد، خداوند در این ادیان رحمت خود را یکسره بر زندگی انسان گسترانیده و این رحمت تداوم داشته و خواهد داشت.
مکاتب نوپدید دینی، که به دنبال معنویتی فراتر از معنویت ادیان کلاسیک هستند، معنویتی را دنبال میکنند، که آموزههای فقهی ندارد، شریعتی به معنای اخص ندارد، دستاوردهای خاص حرام و حلال و باید و نباید ندارد، با این تفاسیر پیروان این مکاتب میگویند، عصر انتقام الهی فرا رسیده و آن خداوندی را که شما در گذشته کشتید امروز در قرن بیست و یکم میخواهد انتقام بگیرد. در نتیجه مکاتب نوپدید دینی بوجود میآیند.
فایل ورد 5 ص
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:4
فهرست مطالب
یک تذکر مهم
لعنت شدگان کیانند؟
1- کافران
2- مشرکان
3- منافقان
4- فساد کنندگان در زمین
5- یهودیان
6- مرتدان
8- شیطان
9- دروغگویان
یک نکته مهم
مواردی که دروغ گفتن جایز است
شایعه پراکنی
نتیجه
دروغ از روی شوخی نیز گناه است. بعضی تصور می کنند به عنوان شوخی و مزاح و جلب توجه و خنداندن مردم دروغ بگوید اشکالی ندارد، چرا که در این گونه موارد جنبه ی شوخی و مزاح نه جدی؛ اما این نکته را باید در نظر داشت که در شرع مقدس اسلام دروغ گفتن به طور کلی نهی شده و هر گونه دروغ، اعم از شوخی و جدی منافی با ایمان شمرده شده است، چنانکه حضرت علی(ع) می فرماید:
- هیچ بنده ای مزه ی ایمان را نمی چشد تا دروغ را- شوخی یا جدی- مطلقاً ترک کند.
و نیز می فرماید:
- دروغ چه جدر چه شوخی ناپسند است و مصلحت نیست به فرزند خود وعده ای بدهد و وفا نکند؛ زیرا دروغ انسان را به هرزگی و بی بند و باری می کشاند. که نتیجه آن آتش جهنم است.
به هر حال، دروغ کوچک یا بزرگ، شوخی یا جدی، گناه است و در نامه اعمال انسان نوشته می شود.چه بسا دروغ هایی که امکان دارد از نظر مردم گناه نباشد ولی از نظر اسلام قبیح و ناپسند است.
مرحوم مجلسی می گوید: متاسفانه یکی از گناهانی که بسیاری از مردم، حتی خواص به آن مبتلا هستند؛ تعارفات معمول است که از حقیقت عاری است و شائبه ی دروغ در آن مشهود است.مثلاً با این خوردن غذا و آشامیدن مشروبی متمایل اند؛ هنگامی که میزبان چیزی را به آنها عرضه می دارد اظهار بی میلی می کنند. و همچنین با اینکه نسبت به شخصی علاقه ی قلبی ندارند آنقدر اظهار اخلاق و محبت به او می کنند که گاهی مطلب بر خود گوینده نیز مشتبه می شود.
اگر چه این گونه دروغها نسبت به دروغهای بزرگ و مفسده انگیز، کوچک و ناچیز است ولی در شریعت مقدس گناه و حرام است. در صورتی که ضرورت یا مصلحت اهمّی در میان نباشد باید از آن احتراز کرد.
مرحوم مجلسی در تایید این مطلب، این داستان را طرح می کند:
از اسماء بنت عمیس نقل شده است که در شب زفاف عایشه من با گروهی از بانوان، او را به حضور رسول خدا(ص) همراهی می کردیم. آنگاه که حضور آن حضرت شرفیاب شدیم پیامبر اکرم ظرف شیری به عایشه داد.عایشه از روی شرم از گرفتن آن امتناع کردو من به او گفتم: دست رسول خدا را رد مکن و ظرف شیر را بگیر. با شرمندگی ظرف را گرفت و قدری از آن نوشید. سپس رسول خدا(ص) به من فرمود:ظرف شیر را به زنانی که همراه تو هستند تا از آن بیاشامند. زن ها خجالت کشیدند و با این که میل داشتند؛ گفتند: میل نداریم. رسول خدا فرمود: میان گرسنگی و دروغ جمع نکنید.
اسماء می گوید: خدمت آن حضرت عرض کردم: یا رسول الله! اگر به چیزی که میل داریم اظهار بی میلی کنیم، دروغ گفته ایم؟ فرمودند: دروغ هر چند کوچک باشد در نامه ی عمل ن.شته می شود.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:17
فهرست مطالب
ممکن است که در قرآن مسائل مختلف، چندین بار و بصورت تکراری آمده اند و خواننده از این بی ترتیبی گیج می شود و مخصوصاً در مورد ابلیس و شیطان .ابلیس نه دفعه در نه سوره مختلف با این نام ذکر می شود. ولی در هفت سوره زیر که درباره زمان بعد از آفرینش آدم است، قضایا کم یا بیش مانند یکدیگر گزارش شده اند. این هفت سوره به این قرار هستند: 2:34 – 7:11 – 15:31 – 17:61 – 18:50 – 20:116 – و 38:74. سوره 30-34 :2 (یعنی سوره البقره، آیه 30 تا 34) به این قرار است: 30) بیاد آر وقتی که پروردگار فرشتگان را فرمود: من در زمین خلیفه خواهم گماشت، گفتند: آیا کسانی خواهی گماشت که فساد کنند و خونها بریزند و ما خود تسبیح و تقدیس می کنیم. خداوند (یعنی الله) فرمود: من چیزی از اسرار خلقت بشر می دانم که شما نمی دانید. 31) و یاد داد به آدم همه اسماء را و آنگاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود: اسماء اینان را بیان کن اگر شما در دعوی خود صادقید. 32) گفتند منزهی تو، ما نمی دانیم جز آنچه تو خود به ما تعلیم فرمودی، توئی دانا و حکیم. 33) فرمود ای آدم آنها را آگاه ساز به حقایق این اسماء، چون آگاه ساخت، خدا فرمود: اکنون دانستید که من بر غیب آسمانها و زمین دانا و بر آنچه آشکار و پنهان دارید آگاهم. 34) و چون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنید همه سجده کردند مگر شیطان (در متن اصلی عربی، ابلیس خوانده شده است و شیطان ترجمه غلط فارسی است!) که اِبا کرد و تکبر ورزید و از فرقه کافران گردید. متن عربی 2:34 "و اذقلنا للملآئکة اسجد و الادم فسجدوآ الآ ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین." ((در ادامه همین سوره، یعنی 2:35، 2:36، 2:37 و 2:38 شخصیت اصلی شیطان که در متن فارسی با همان ترجمه درستِ واژه « شیطان» آمده است فاش می شود. 35) و گفتیم: ای آدم تو با جفت خود در بهشت جای گزین و در آنجا از هر نعمت که بخواهید برخوردار شوید ولی نزدیک به این درخت نشوید (یعنی درخت حیات و معرفت نیک و بد در وسط باغ بهشت) که از ستمگران خواهید بود. 36) پس به لغزش افکند آنها را شیطان ("... فازلهما الشیطان...")، از آن درخت خوردند و بیرون آورد عصیان آنان را از آن مقام و گفتیم: فرود آیید که برخی از شما برخی را دشمنید و شما را در زمین قرارگاه است تا روز مرگ. 37) پس آموخت آدم از خدای خود کلماتی که موجب پذیرفتن توبه او گردید، زیرا خدا توبه پذیر و مهربان است. 38) گفتیم همه از بهشت فرود آیید تا آنگاه که از جانب من راهنمائی برای شما آید و هر کس پیروی او کند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهد گشت. پس در این سه-چهار سوره دیدیم که شیطان آن است که موجب لغزش آدم و حوا گردید.))
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:4
فهرست مطالب
یک تذکر مهم
لعنت شدگان کیانند؟
2- مشرکان
3- منافقان
4- فساد کنندگان در زمین
5- یهودیان
6- مرتدان
7-
8- شیطان
9- دروغگویان
یک نکته مهم
مواردی که دروغ گفتن جایز است
شایعه پراکنی
نتیجه
احادیثی درباره ی دروغ:
دروغ از روی شوخی نیز گناه است. بعضی تصور می کنند به عنوان شوخی و مزاح و جلب توجه و خنداندن مردم دروغ بگوید اشکالی ندارد، چرا که در این گونه موارد جنبه ی شوخی و مزاح نه جدی؛ اما این نکته را باید در نظر داشت که در شرع مقدس اسلام دروغ گفتن به طور کلی نهی شده و هر گونه دروغ، اعم از شوخی و جدی منافی با ایمان شمرده شده است، چنانکه حضرت علی(ع) می فرماید:
- هیچ بنده ای مزه ی ایمان را نمی چشد تا دروغ را- شوخی یا جدی- مطلقاً ترک کند.
و نیز می فرماید:
- دروغ چه جدر چه شوخی ناپسند است و مصلحت نیست به فرزند خود وعده ای بدهد و وفا نکند؛ زیرا دروغ انسان را به هرزگی و بی بند و باری می کشاند. که نتیجه آن آتش جهنم است.
به هر حال، دروغ کوچک یا بزرگ، شوخی یا جدی، گناه است و در نامه اعمال انسان نوشته می شود.چه بسا دروغ هایی که امکان دارد از نظر مردم گناه نباشد ولی از نظر اسلام قبیح و ناپسند است.
مرحوم مجلسی می گوید: متاسفانه یکی از گناهانی که بسیاری از مردم، حتی خواص به آن مبتلا هستند؛ تعارفات معمول است که از حقیقت عاری است و شائبه ی دروغ در آن مشهود است.مثلاً با این خوردن غذا و آشامیدن مشروبی متمایل اند؛ هنگامی که میزبان چیزی را به آنها عرضه می دارد اظهار بی میلی می کنند. و همچنین با اینکه نسبت به شخصی علاقه ی قلبی ندارند آنقدر اظهار اخلاق و محبت به او می کنند که گاهی مطلب بر خود گوینده نیز مشتبه می شود.
اگر چه این گونه دروغها نسبت به دروغهای بزرگ و مفسده انگیز، کوچک و ناچیز است ولی در شریعت مقدس گناه و حرام است. در صورتی که ضرورت یا مصلحت اهمّی در میان نباشد باید از آن احتراز کرد.
مرحوم مجلسی در تایید این مطلب، این داستان را طرح می کند:
از اسماء بنت عمیس نقل شده است که در شب زفاف عایشه من با گروهی از بانوان، او را به حضور رسول خدا(ص) همراهی می کردیم. آنگاه که حضور آن حضرت شرفیاب شدیم پیامبر اکرم ظرف شیری به عایشه داد.عایشه از روی شرم از گرفتن آن امتناع کردو من به او گفتم: دست رسول خدا را رد مکن و ظرف شیر را بگیر. با شرمندگی ظرف را گرفت و قدری از آن نوشید. سپس رسول خدا(ص) به من فرمود:ظرف شیر را به زنانی که همراه تو هستند تا از آن بیاشامند. زن ها خجالت کشیدند و با این که میل داشتند؛ گفتند: میل نداریم. رسول خدا فرمود: میان گرسنگی و دروغ جمع نکنید.
اسماء می گوید: خدمت آن حضرت عرض کردم: یا رسول الله! اگر به چیزی که میل داریم اظهار بی میلی کنیم، دروغ گفته ایم؟ فرمودند: دروغ هر چند کوچک باشد در نامه ی عمل ن.شته می شود.