فتوگرامتری فرآیند اندازه گیری مختصات هندسی اجسام از روی عکسهای هوایی است. بهعبارت دقیق تر فتوگرامتری عبارتست از هنر، دانش و فن تهیه اطلاعات درست عوارض از طریق اندازه گیری، ثبت و تفسیر بر روی عکس و یا سایر مدارکی که در بر دارنده اثری از انرژی الکترومغناطیس بازتابیده شده باشد. عکس مهمترین منبع اطلاعاتی در این علم می باشد و اصول کار در فتوگرامتری بر روی عکسهای هوایی است. عموماً فتوگرامتری را به دو شاخه فتوگرامتری متریک و فتوگرامتری تفسیری تقسیم بندی می کنند. در فتوگرامتری متریکی، اندازه گیریهای کمی مطرح است، یعنی با استفاده از اندازه گیریهای دقیق نقاط از طریق عکس می توان فواصل حجم، ارتفاع و شکل زمین را تعیین کرد، که معمولترین کاربردهای این شاخه از فتوگرامتری تهیه نقشه های مسطحاتی و توپوگرافی از روی عکسهاست. اما فتوگرامتری تفسیری خود به دو شاخه تفسیر عکس و سنجشازدور تقسیم میشود
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 56صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
این گزارش کار شامل قسمت های زیر می باشد:
اطلاعات موجود بر روی عکس هواییانواع دوربین های عکسبرداری هواییمقیاس عکسپارالاکستوجیه داخلیتوجیه نسبیتوجیه مطلقمعادلات شرط هم خطیترفیع و تقاطع فضاییشرط هم صفحه ایترمیم و ارتوفتومثلث بندی هواییمثلث بندی شعاعیعملیات توجیه داخلیاسکل کردن یا المان گذاریگلاس اسکللول کردنموزاییک عکسیروش تهیه اندکس عکسیکادرگیرینتیجه و بحثخلاصه ای از مقدمه:
پایه گذار علم فتوگرامتری یک سرگرد فرانسوی به نام لوسدا بوده است. او در سال ۱۸۵۹ به کمیسیون آکادمی علوم پاریس نشان داد که انسان چگونه میتواند با استفاده از زوج عکس ، مختصات نقاط را محاسبه کند. در همین زمان درآلمان شخصی به نام مایدن باور اولین آزمایش موفق خود را تحت عنوان فتوگرامتری پشت سر گذاشت. امروزه فتوگرامتری به دو شکل استفاده میشود:
۱- شکل کلاسیک آن عبارت است از اندازه های کمی روی عکس که حاصل آن تعیین موقعیت مسطحاتی و ارتفاعی نقاط، مساحات و احجام بوده و در نتیجه آن ، نقشه های مسطحاتی و توپوگرافی بدست می آید.
۲- دومین شکل استفاده از فتوگرامتری، تفسیر عکس است که در آن عکس ها به صورت کیفی بررسی و از آن ها به عنوان مثال در زمین شناسی، خاک شناسی، تخمین سطح زیر کشت، تشخیص آلودگی آب و بسیاری موارد دیگر استفاده میشود.
براساس کاربرد در فتوگرامتری، دو دسته عکس زمینی و عکس هوایی وجود دارد:
برای تهیه عکس زمینی از دو نوع دوربین متریک و غیر متریک استفاده میشود.
دوربین متریک: به نحوی طراحی و کالیبره شده اند که میتوان با آنها اندازه گیری های فتوگرامتری را انجام داد و دارای توجیه داخلی میباشند.
دوربین غیر متریک: به وسیله عکاسان آماتور استفاده میشود که دارای توجیه داخلی نمیباشد.
عکس هوایی به عکسی گفته میشود که به وسیله بالن یا هواپیما و یا یک وسیله نقلیه هوایی از سطح زمین توسط دوربین عکسبرداری نصب شده روی آنها گرفته میشود. مهمترین کاربرد عکس های هوایی تهیه نقشه است که برای این کار از برداشت های زمینی برای کلیات نقشه و از عکس های هوایی برای برداشت جزییات استفاده میشود.
کاربرد دیگر عکس هوایی شناسایی عوارض به کمک تفسیر عکس است.
این گزارش کار در ۲۱ صفحه با فرمت doc تهیه شده است و قابل ویرایش و آماده چاپ میباشد.
ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه56
فهرست مطالب
فتوگرامتری (Photogrammetry)
تاریخچه مختصر فتوگرامتری
فتوگرامتری چیست؟
فتوگرامتری فرآیند اندازه گیری مختصات هندسی اجسام از روی عکسهای هوایی است. بهعبارت دقیق تر فتوگرامتری عبارتست از هنر، دانش و فن تهیه اطلاعات درست عوارض از طریق اندازه گیری، ثبت و تفسیر بر روی عکس و یا سایر مدارکی که در بر دارنده اثری از انرژی الکترومغناطیس بازتابیده شده باشد. عکس مهمترین منبع اطلاعاتی در این علم می باشد و اصول کار در فتوگرامتری بر روی عکسهای هوایی است. عموماً فتوگرامتری را به دو شاخه فتوگرامتری متریک و فتوگرامتری تفسیری تقسیم بندی می کنند. در فتوگرامتری متریکی، اندازه گیریهای کمی مطرح است، یعنی با استفاده از اندازه گیریهای دقیق نقاط از طریق عکس می توان فواصل حجم، ارتفاع و شکل زمین را تعیین کرد، که معمولترین کاربردهای این شاخه از فتوگرامتری تهیه نقشه های مسطحاتی و توپوگرافی از روی عکسهاست. اما فتوگرامتری تفسیری خود به دو شاخه تفسیر عکس و سنجشازدور تقسیم میشود. در قسمت تفسیر عکس بیشتر مطالعات کیفی بر روی عکس انجام می گیرد، بهعنوان مثال وضعیت پوشش گیاهی یک منطقه و یا میزان جمعیت یک شهر را از طریق عکس مورد مطالعه و تحقیق قرار می دهند. عکسهای هوایی امروزه حداقل در دو رشته بزرگ علمی یعنی فتوگرامتری به معنی کلی تهیه نقشه از عکسهای هوایی و دیگری تفسیر به معنی شناسایی و تشخیص عوارض و اشیاء از روی تصویر به کار می روند و دارای شروع و تاریخ همزمانی می باشند که بتدریج و با پیشرفتهای تکنولوژی، این دو رشته توسعه یافته و در نتیجه، استفاده و ابزار برای دو گروه کم کم از هم فاصله گرفته و در هر یک، تخصص های جداگانه ای به وجود آمده و بتدریج نیز اضافه خواهد شد. عکسبرداری هوایی برای هر دو مصارف فوق دارای قدمت چندان زیادی نیست، بلکه تاریخ آن کم و بیش مقارن با پیدایش هنر و علم عکاسی و همچنین، صنعت هوانوردی است. اولین گزارش کتبی اختراع عکسبرداری به علوم آکادمی علوم و هنرهای فرانسه به سال ۱۸۳۹ باز می گردد. این عکسبرداری توسط دو فرانسوی به نامهای داگر و نیپس انجام گرفت. اولین گزارش قطعی پرواز هواپیما نیز مربوط به ۱۷ دسامبر ۱۹۰۳ بهوسیله برادران آمریکایی رایت می باشد، بنابراین باید توجه نمود که تاریخ عکسبرداری هوایی به زمان بینابین دو تاریخ فوق برمی گردد. اولین عکسبرداری هوایی از اروپا (فرانسه) به وسیله G.S.Tournachon که بعداً Nadar نامیده شد، در ۱۸۵۸ در پاریس انجام گردید و مقارن با او، یعنی مجدداً در همان سال شخص دیگری به نام Laussedat با دوربین عکاسی و فیلمهای شیشه ای که با خود در بالن داشت، از دهکده ای نزدیک عکسبرداری نمود. او توانست از عکسها نقشه توپوگرافیک تهیه نماید و دومی موفق به تجزیه و تحلیل ریاضی برای برگردان تصویر پرسپکتیو به تصویر ارتوفتو شد. در آمریکا، اولین عکس هوایی که با بالن گرفته شد، به تاریخ ۱۳ اکتبر ۱۸۶۰ ثبت گردید. این عکس از ارتفاع ۱۲۰۰ پایی (۳۶۵ متری) از بندر بوستون گرفته شده و در اتحاد جماهیر شوروی سابق، تاریخ اولین عکسبرداری هوایی به سال ۱۸۸۶ بر می گردد. اولین فیلمبرداری هوایی بهوسیله ویلبر رایت در ۱۹۰۹ با هواپیما از چنتوچیلی ایتالیا انجام شد. ولی استفاده عظیم از عکسهای هوایی، در ارتش و از جنگ جهانی اول بود، در حالی که برای مصارف غیر نظامی، از جنگ جهانی دوم به طور وسیع آغاز گردید. با پیشرفت در صنایع شیمیایی و تهیه فیلم بهتر و همچنین تکنولوژی هوایی، در مجموع، این شاخه از علوم توسعه پیدا نمود. دوربینهای عکسبرداری هوایی با پیشرفتهای شگرف در صنعت و هنر ساختمان عدسیها به حد بسیار مرغوب رسید. ساختمان انواع فیلمهای سفید و سیاه بصورت پانکروماتیک و مادون قرمز توسعه یافت و فیلم رنگی نیز از ۱۹۳۵ بصورت کداکرم عرضه گردید. فیلمهای رنگی کاذب نیز کاربردی عظیم در تفسیر پیدا نمود.