معماری بومی اکنون حوزه ای است که اغلب بر بوم و بر، طایفه و فرهنگ مردمی و عامیانه، معماری روستایی و سنتی و دلالت دارد. تلاشهای فراوانی برای تعریف کلی و همه جانبه معماری بومی انجام گرفته است. تعجب آور نیست اگر بگویم تمامی این تلاشها بی نتیجه و بدون موفقیت بوده است و تنها به لحاظ بررسی هایی که بر مجموعه های وسیعی از بناها، فرمها، سنتها و ریشه ها و سبکها، معانی و محتوا انجام یافته دارای اهمیت می باشد.قبل از آنکه وارد بحث در چگونگی شناخت مسائل و جنبه های متفاوت معماری بومی شویم به واژه شناسی آن می پردازیم:[1]
معماری در اکثر اوقات به عنوان علم ساختمان معنا می شود که از کلمه لاتین Architectura گرفته شد. برگردان یونانی کلمه Arkhitekton که از دوکلمه Archos به معنای مدیر ، Tekton به معنای سازنده مشتق شده است، بنابراین تأکید بیشتر را بر روی مدیر سازنده محصول و ثمره طراحی و سازندگی می گذاریم. و در تاریخ ثبت شده و دایرةالمعارف ها کلمه معماری به ساختارهایی یادواره ای و بناهای مشهود و عینی اختصاص داده شده که نمودار قدرت و ثروت هستندنظیرقصرها، معابد، کلیساها، مراکز و مقرهای دولتی، فرودگاهها و سالن ها اپرا.
[1] ترجمه ای از کتاب The encyclopaedia of Vernacular architecture(Paul Oliver 199- )
این پایان نامه در دانشگاه تهران و در مقطع ارشد به روش میدانی انجام گرفته است.دارای 199 صفحه WORD.
فضا ظرف مکانی هر حضور مادی است. از جماد تا انسان به فراخور چگونگی حضورشان، فضا را شکل میدهند و از آن تاثیر میپذیرند. حضور انسان، حضوری فرهنگی و کنشهای او با فضا نیز شامل پیچیدگیهای عرصه فرهنگ انسانی میشود.
انسانشناسی به عنوان علم مطالعه فرهنگ، به بررسی چگونگی این تاثیر و تاثر در بخشی از حوزههای تخصصی خود میپردازد. تاریخ توجه انسان شناسان به مساله فضا را میتوان تا توصیفات آنها از محیط طبیعی و شیوه سکونت جوامع مورد مطالعهشان به عقب برد. این رویکردها عموما در قالب توجه به فرهنگ مادی، در تمامی قومنگاریها دیده میشود و چگونگی سازماندهی فضا در کنار دیگر اجزا این فرهنگ، به عنوان یک پس زمینه و نه موضوع مطالعه همواره وجود داشته است.
با تحولاتی که در رویکرد به فضا در حوزه علوم دیگری از جمله فلسفه، جغرافیا، جامعه شناسی، تاریخ و ... صورت گرفت " فضا" در حوزه انسان شناسی به محور اصلی بسیاری از مطالعات انسان شناسان فرهنگی تبدیل شد و زیرشاخههایی به نامهای "انسان شناسی فضا و مکان"
((Anthropology of space and place، انسان شناسی منظر (Anthropology of landscape)و انسان شناسی معماری(Architectural Anthropology) را ایجاد کرد.موضوع مورد مطالعه در تمامی این گرایشها انواع سازماندهیهای فضایی که به توسط انسان صورت میگیرند، اعم از سازماندهی کلی شهرها، فضاهای شهری،بناها وهمچنین سازماندهیهایی که به شیوههای دیگری، غیر از کالبدهای معماری همچون مرزهای نامرئی قلمروها، سازمان دادن به واسطه اشیا و رفتار ایجاد میشوند، را شامل میشود.
گرایشات به مطالعه فرهنگی شیوههای طراحی محیط و معماری را می توان حاصل تغییر فرآیند ساخت و ساز و حرکت از معماری بومی به سمت معماری دانشگاهی و تبعات حاصل از آن دانست.
معماری بومی حاصل دانش بومی ناخودآگاه در تطبیق با شرایط فرهنگی مردم و اغلب به سفارش خود آنها ساخته می شد. تغییر این فرآیند ساخت و ساز و انقطاع از گذشته و تغییر نظامهای اجتماعی، معماری را از دست معماران بومی به معماران برخاسته از دانشگاهها سپرد. در این زمان معماری، به مثابه یک هنر شناخته میشد و بنابراین مخاطبان اثر معماری نه مردم ساکن درآنها بلکه منتقدان هنری و تاریخنویسان هنر بودند. معمار خود را در میدان اجتماعیی می دید که پذیرش ، ارتقا اجتماعی و کسب امتیاز او منوط به نظر آنها و عموما منطبق بر اصول زیباشناسی بود .
ورود این جریان و تاثیرات کالبدی آن در شهرها و خانهها و عدم رضایتهایی که از خانهها و سبک شهرسازی ایجاد شد، بحران معماری مدرنیسم در دهه 60 را رقم زد. حذف آنچه پیش از این به طور ناخودآگاه وجود داشت مردم را متوجه ارتباط تنگاتنگ میان انسان و فضا کرد .(نولد اگنتر.1997)
سبک معماری ریجنالیسم (REGIONALISM)
31 صفحه
فهرست:
ماهیت
اهداف
پست مدرنیسم) بستر و منشا ریجنالیسم (
سبک بین الملل (نقطه مقابل ریجنالیسم)
هویت و معماری
بارقه های ریجنالیسم در دوران مدرن
میس وندر روهه
آلوار آلتو
فرانک لوید رایت
لویی کان (پیشرفت یا بازگشت به گذشته)
معماری بومی (شناخت و تعریف)
عوامل موثر بر معماری بومی و کیفیت فضای جدید
حسن فتحی 1973
دهکده گورنای جدید
دارالاسلامی , آبیکویی , نیو مکزیکو
ریشه های شکل گیری ریجنالیسم
نمونه های از معماری ریجنالیسم
چارلز کوره ا (معمار هندی)
بالکریشنا دوشی (معمارهندی)
منابع