مقدمه
برنج دیم چیست ؟
زراعتی که فقط وابسته به نزولات جوی باشد اصطلاحا به آن زراعت دیم می گویند. حدود 30 سال قبل زمانی که کشاورزان شمالی به شدت با گمبود آب روبرو بودند و سدی نبود ، در مزارع خود اقدام به کشت چند رقم برنج می نمودند و این سوال همیشه برای من مطرح بود که چرا رقم چمپا ازگروه برنجهای کم ارزش را کشت می نمایند پاسخ خود را زمانی دریافتم که به علت خشکسالی و نبود آب در رودخانه ها کلیه ارقام برنج کشت شده از بین رفته بود و به استثنای رقم چمپا که به روایتی تا 60 روز تحمل خشکی را دارد سالها بعد در استان فارس که به عنوان مروج کشاورزی خدمت میکردم مشاهده نمودم که ارقامی از برنجهای گرده را در زمینهایی که مرطوب است مانند گندم در سطوح بسیار کم بصورت مستقیم کشت می نمایند.
با توجه به نکاتی که ذکر شد زراعت دیم برنج که نیاز رطوبتی کمی دارد در بسیاری از نقاط دنیا از جمله در کشورمان می تواند کشت شود وبه دلایل زیر حائز اهمیت است :
1-غذای اصلی انسانها را تشکیل می دهد .
2-از نظر ارزش اقتصادی در مقایسه با گندم و جو با ارزش تر است.
به نظر اینجانب در صورتی که برنامه ریزی به طریق اصولی و صحیحی انجام گیرد، کشورمان می تواند در تولید غلات خود کفا گردد و در مورد برنج با کشت برنج غرقابی و برنج آپلند دیگر نیازی به واردات نباشد.
در سال 126 پیش از میلاد مسیح به امپراطور چین می دهد ، از کشت برنج در ترکستان (خراسان کنونی ) و سرزمین پارتیا و کلده یاد می کند و به نظر می رسد که منظور سردار چینی از پارتیا قلمرو اشکانیان از جمله سواحل دریای خزر یعنی گیلان و مازندران باشد که در آن زمان جزء قلمرو اشکانها بوده است گیر شمن هم برنج را جزء یکی از کالاهای صادراتی زمان پارتیان یاد گرده و می گوید : بین التجاره های دیگر از پوست … برنج و … باید نام برد ماخذ دیگر وجود برنج را در عهد ساسانیان نشان می دهد و مسئله کشت برنج در عهد آخرین شاهان ساسانی نیز پیچیده می نماید و در گفته های مورخان تناقض فراوانی وجود دارد.
در خوزستان در قرن دهم میلادی کشت برنج در میان غلات سوم را (بعد از گندم و جو) داشته بود قرن دهم میلادی در ایران مردم با کشت برنج آشنا بودند در قرن دوازدهم میلادی کشت برنج در فارس متداول بود. حمداله مستوفی از کشت برنج در ایران فقط در نواحی زنجان ، عراق ،عجم، فارس، سرایر گیلان بویژه رشت و لاهیجان یاد می کند از میان مناطق برنج خیز ایران جلگه های ساحلی دریای خزر، یعنی سرزمینهای گیلان و مازندران و گرگان هم از لحاظ سطح زیر کشت و میزان تولید و هم از لحاظ کیفیت نوع محصول برنج دارای اهمیت ویژه ای است و این امتیاز در گذشته نیز وجود داشته است. کیفیت بهترین برنج ایران گیلان است و پس از آن برنج مازندران قرار دارد.
بخش اول – کلیات
1-روشهای مختلف کشت برنج
یکی از ویژگیهای طبیعی برنج سازگاری آن به شرایط مختلف محیطی ، بخصوص از نظر مقدار آب است یعنی آن را هم به صورت دیم می توان کشت کرد که تنها باران ، آب مورد نیاز آن را تامین می کند و هم در حالتی که بوته های آن در آبی به عمق چند متر باشد البته برنج در شرایط بین این دو حالت نیز قابل کشت است.به این ترتیب طبقه بندی اصلی کشت برنج بر اساس مقدار آب است.
طبقه بندی پیشنهادی واردا برای آفریقا شامل دو روش عمده کشت برنج است :
برنج های زمین های پست
برنج های دیم
برنج غرقابی
در این نوع زراعت برنج ، خاک مزرعه در تمام یا بخشی از دوره رویش تا ارتفاع متفاوتی با آب پوشیده می شود بین کشت برنج در زمینهای با تلاقی تا کشت برنج با آب شیرین به درجات مختلفی تقسیم بندی شده است.
الف-کشت برنج در زمینهای با تلاقی مانگرو
مانگرو منطقه ای است در نواحی پست حاشیه رودخانه ها یا سواحل دریا که پوشش گیاهی خاصی دارد .گاهی بر اثر طغیان رودخانه ها یا پیشروی در یا ،آب شور به این مناطق وارد می شود و مشکلاتی نظیر شوری یا اسیدی شدن خاک را به بار می آورد.
این نوع کشت برنج حدود 10 در صد از مناطق زیر کشت آفریقا را شامل می شود.
کشورهایی که بیشترین سطح زیر کشت برنج در آنها به این شیوه است : عبارتند از شالیزارهای آفریقای غربی .
ب-کشت برنج با آب شیرین
این نوع کشت برنج بستگی به مدیریت آبیاری دارد. این روش کشت برنج خود به دو گروه تقسیم بندی می شود: کشت غرقابی برنج بدون کنترل آب و کشت برنج با کنترل آب .
پ-کشت برنج غرقابی بدون کنترل آب
در این نوع کشت ، کشاورز هیچگونه کنترلی بر منابع آبی ندارد .منبع تهیه آب می تواند نزولات جوی و یا بالا آمدن آب رودخانه ها در مواقع سیل باشد .هر چند بخشی از این آب را می توان به وسیله ایجاد موانعی نظیر کرت بندی و تسطیح و در مواردی با در نظر گرفتن شیب زمین به صورت تراس بندی برای مدتی در کشتزارها نگهداری کرد این روش کشت در آسیا بویژه در کشورهایی نظیر هندوستان و تایلند متدوال است .غرقابی شدن کشتزارها می تواند در هر مرحله ای از زندگی گیاه انجام گیرد و عمق آب نیز متفاوت باشد.
کشت برنج غرقابی بدون کنترل آب در شرایط خاصی انجام می گیرد و ممکن است زمانی اقدام به کشت کرد که عمق آب در مزرعه بالا باشد. در چنین شرایطی باید اقدام به کشت رقم زودرس برنج کرد.
در آفریقای غربی این نوع کشت گسترش فراوان یافته است ، کشت برنج بدون گنترل آب حدود 5/22 در صد کل زمینهای زیر کشت برنج را در آفریقا شامل می شود این روش دومین نوع زراعت از نظر اهمیت در منطقه است.
ت-کشت برنج با کنترل آب
نیاز رطوبتی گیاه برنج را می توان بطور مصنوعی در طول دوره رشد گیاه با روشهای مختلف ثقلی و یا با پمپاژ آب بر طرف کرد. تسطیح زمین چنانچه بدرستی انجام می شود امکان کنترل آب را در مزرعه فراهم می کند.
علاوه بر آن ابزارهای مهندسی آبیاری این امکان را میسر می سازد که پس از اتمام آبیاری و قبل از برداشت ، کشتزار را خشک نمود ، چون هنگام درو و یا پخش کود و علف کش ها لازم است که مزرعه خشک باشد.
استفاده از این روش که در آسیا مخصوصا در کشور چین بسیار متداول است ، فقط در سالهای اخیر به کشورهای آفریقای معرفی شده است و گستردگی این روش گمتر از 5 در صد از کل زمینهای زیر کشت برنج است، زیرا هزینه بالای نصب و نگهداری سیستم آبیاری باعث عدم توسعه این روش در کشورهای آفریقایی شده است.
برنج دیم :
کشت برنج دیم در مناطقی انجام می گیرد که زمین به ندرت به حالت ماندابی در می آید.
کشت برنج به صورت کاملا دیم
کشت برنج دیم در مناطقی صورت می گیرد که زمین دارای زهکش مناسب و در قسمت بالای مسیر سیلاب باشد و آب مورد نیاز آن فقط توسط باران و رطوبت ذخیره شده در خاک تامین می شود این شیوه کشت معمولا در قسمتهای شیبدار یا زمینهای کنار تپه ها اعمال می شود.
بطور کلی در دنیا حدود 16 میلیون هکتار زمین زیر کشت برنج دیم می باشد کشور برزیل به تنهایی با 5/4 میلیون هکتار کشت دیم برنج یکی از بزرگترین تولید کنندگان این نوع برنج است.
در کشورهای آسیایی با توجه به بالا بودن سطح زیر کشت که حدود 129 میلیون هکتار زراعت آبی است سطح زیر کشت به صورت دیم جزئی بوده و در کل حدود 9 میلیون هکتار می باشد.
کشت دیم برنج مهمترین برنج دیم نوع کشت در آفریقا می باشد که حدود 60 در صد از زمینهای زیر کشت برنج یعنی 2/1 میلیون هکتار را شامل می شود.
لازم به توضیح است در مناطقی که کشت برنج دیم به صورت سنتی انجام می گیرد میزان محصول پایین است و حدود 1 تن در هکتار و در مواردی هم کمتر از آن است در مناطقی که برنج دیم به صورت متمرکز و از روی اصول صحیح انجام می شود میزان محصول بالا است و در مواردی به بیش از آن بالغ می شود که البته به شرایط اقلیمی بستگی دارد .میزان محصول برنج دیم همانند سایر محصولات دیم به میزان نزولات جوی بستگی دارد و با زراعت برنج تحت آبیاری متفاوت است.
کشت برنج وابسته به آبهای زیر زمینی :
آب لازم برای کشت برنج در مواردی توسط آبهای زیر زمینی تامین می شود مشروط بر اینکه سطح آبهای زیر زمینی نزدیک به سطح خاک بوده و ریشه ها بتوانند به راحتی رطوبت را جذب کنند.این روش کشت برنج معمولا در قسمتهای انتهایی شیب ها ویادر مناطقی که خاک دارای لایه های غیرقابل نفوذ است انجام میشود و باعث بوجود امدن شرایط مناسب برای کشت میشود.
به برکت استفاده از دو منبع ابی (نزولات و ابهای زیرزمینی) ،محصول برنج بااستفاده ازابهای زیرزمینی بیشتر ازبرنج دیم است.
کشت برنج دیم با استفاده از ابهای زیرزمینی در افریقا چندان متداول نیست و تنها 5/2 درصد ازکل زمینهای زیرکشت در این قاره را شامل میشود.
جدول زیر بطور خلاصه انواع مختلف کشت برنج و موقعیت ان را در افریقا نشان می دهد.لازم به ذکر است که در صفحات بعد از نظر اهمیت نسبی تنها به کشت برنج دیم خواهیم پرداخت.
انواع مختلف کشت برنج درافریقاو اهمیت انها
نوع زراعت اهمیت نسبی نوع زراعت
درافریقا(درصد)
غرقابی:
کشت برنج درزمینهای باتلاقی (مانگرو)
کشت برنج با اب شیرین 0/10
*بدون کنترل اب 5/22
*باکنترل اب 0/5
کشت برنج دیم:
*کاملا دیم 0/60
*وابسته به ابهای زیرزمینی 5/2
2 روشهای اصلی و زرع برنج دیم
بطورکلی روشهای اصلی کشت برنج عبارتند از:
زراعت نوبتی
زراعت پیشگام
زراعت ثابت
زراعت نوبتی
روش نوبتی یک روش گسترده سنتی و مهم در افریقا برای تولید برنج بشمار می رود.در این روش ابتدا کشاورز یک قطعه زمین بکر جنگلی را که معمولا قطعات بسیار کوچکی هستند پاک می کند.به دلیل اینکه ابزارهای مورد استفاده بسیار ساده ابتدایی هستند .کشاورز معمولا اقدام به قطع بوتهها، درختچه ها و علفهای هرز می نماید و درختان بزرگ را به حال خود رها می کنند و این امر سبب میشود که بعد از برداشت محصول ،گیاهان قطع شده بار دیگر به حالت اولیه خود باز میگردند.
پس از قطع گیاهان و پاک کردن مزرعه ،اقدام به سوزانیدن بقایای گیاهی میشود.سوزانیدن بقایای گیاهی از اهمیت بسیاری برخوردار است و این مرحله به منظور اطمینان از پاک شدن کامل قطعه از علفهای هرز می باشد.علاوه بر ان زمان اجرای عملیات از اهمیت بسیاری برخوردار است و معمولا زمان سوزانیدن در ابتدای شروع بارانهای موسمی است.
اماده کردن در این روش بسیار ساده میباشد.معمولا اماده کردن زمین با خراش دادن سطح خاک و با وسایل بسیار ساده مانند کج بیل انجام می گیرد و سپس اقدام به پخش بذر میشود که در هر شیار ایجاد شده 6 تا 8 بذر کاشته میشود و سپس با خاک سطحی پوشانده میشود .در مواقعی که مشکل خشکی در اوایل رشد گیاه حادث شود،گیاهانی که هنوز به مرحله ی حساس رشد خود نرسیده باشند شانس زنده ماندن را خواهند داشت.بنابراین کشاورزان اقدام به کشت همزمان ارقام مختلفی که دارای دوره رشد متفاوتی هستند می کنند .میزان تراکم بذر در واحد سطح با توجه به دیم بودن نوع کشت معمولا پایین است.
در این روش ،اجرای کشت مخلوط متداول است و گیاهانی نظیر ذرت ،کاساوا ،سیب زمینی شیرین و گیاهان دیگر توام با برنج کشت میشوند.
کشت بذور مورد نظر بصورت همزمان در شیارهای ایجاد شده توسط کج بیل انجام میشود .کاساوا و سیب زمینی شیرین معمولا به صورت همزمان در بین ردیف های برنج کشت میشوند.در این روش به دو نکته باید بطور خلاصه توجه کرد:
(الف)کنترل علفهای هرز
هرچند که در طول سال اول علفهای هرز یک مشکل مهم به حساب نمی اید،اما این امکان وجود دارد که در اثر متراکم شدن علفهای هرز ،مزرعه الوده شده و امکان دستیابی به عملکرد بالا کم شود.کنترل علفهای هرز بطور کلی با دست انجام می گیرد(وجین دستی)در صورتی که در انجام وجین تاخیر صورت گیرد نیاز به کارگر بیشتر خواهد شد که با توجه به کمبود کارگر در منطقه سبب بالا رفتن هزینه تولید خواهد شد.
(ب)کنترل پرندگان
مراقبت از مزرعه باید با دقت صورت گیرد.
عملیات بعدی ،برداشت محصول است که با دست انجام می گیرد.فقط خوشه های برنج جمع اوری میشود و این به معنی ان است که برداشت می تواند تحت هر شرایطی انجام پذیرد .برداشت به صورتهای مختلف انجام می گیرد .و این بستگی به روشهای متداول در هر منطقه دارد.در برخی از موارد محصول به میزانی که بتوان در پایان روز ان را به دهکده رساند، برداشت میشود.
یک یا دو سال پس از کشت اولیه مشکلات فراوانی نظیر الوده شدن کشتزار به علفهای هرز ،پایین امدن حاصل خیزی خاک …, بتدریج در مزرعه افزایش خواهد یافت.در روش سنتی ،زمین مورد نظر به صورت ایش بمدت 8 تا 10 سال رها میشود و این خود سبب رشد مجدد گیاهان خودرو در ان میگردد .برای بعضی از سالها طول دوره ایش کوتاه تر در نظر گرفته میشود.به دلیل فشارهای مربوط به افزایش جمعیت امکان انکه زمین برای مدت طولانی ایش گذاشته شود وجود ندارد.بنابراین کشاورزان بسیار سریعتر (3تا5سال)به قطعه زمین خود باز می گردند. که این امر سبب می شود که بار وری کافی در خاک تامین نگردد
علاوه بر این تقاضای مصرف کنندگان به طور یک نواخت و ثابت در حال افزایش است محصول به دست آمده از کشت نوبتی سنتی برنج بسیار پائین است و نمی تواند با زار تقاضا را جبران کند بنابر این تلاش می شود کشت به صورت متراکم (متمرکز) انجام شود به نظر می رسد اگر کشاورزان می خواهند که سیستم تولید را بیشتر توسعه دهند باید یک روش ثابت تر برای زندگی اتخاذ کنند آنها چطور باید زمین را به دقت آماده کنند جلوی فرسایش را بگیرند و کود دهی کنندو ضمنا زمین را به مدت یک سال به صورت آیش رها کنند ؟
زراعت پیشگام
در این روش برنج به عنوان مقدماتی در زمین کاشته می شود این روش به دو صورت است :
الف)پس از پاک شدن زمین قبل از آنکه اقدام به کشت گیاهان علوفه ای به صورت توام شود برنج به عنوان یک گیاه اصلاح کننده کشت می شود این روش کشت به ویژه در کشور برزیل مرسوم است اما گاهی اوقات در برخی از کشورهای آفریقایی از جمله ساحل عاج و یا ماداگاسکار به کار گرفته می شود
ب) برنج به عنوان یک گیاه پوششی در کشت زارهای جدید الاحداث نظیر (قهوه ، کاکائو ، مرکبات کائوچو و …) یا در جنگل کاری های مصنوعی در فاصله بین ردیف ها کشت می شود در این روش کشت در کشور ژاپن ،برزیل ، ساحل عاج، تایلند و … به اجر در می آید این دو روش کشت دارای ویژگی های مشترک مهمی هستند در هر دو روش غلات صرفا به عنوان یک محصول موقتی و همراه با محصول اصلی کشت می شوند در ضما می تواند نیازهای غذایی ساکنین محلی را تامین کند هر دو سیستم مستلزم جابجایی کشت برنج هستند ، مورد اول در روی زمین های آیش انجام می شود . گاهی اوقات این امر به نواحی که رشد برنج دیم بی ثبات می شود گسترش می یابد و مورد دوم در کشت زارهای جدید التاسیس به اجرا گذاشته می شود
زراعت ثابت
در روش ثابت کشت برنج قواعد زیر را باید مد نظر قرار داد :
-کود دادن به گیاه بر مبنای نیاز گیاه انجام گیرد
-اجتناب از کاهش فزاینده و سریع حاصل خیزی خاک
-به کار گرفتن روشهای ضد فرسایش
-کشت متناوب گیاه با به قولات ؟
-استفاده از روش هایی جهت مقابله با آلوده گی به علفهای هرز
-به منظور باز گشت سرمایه اختصاص یافته جهت کودهای شیمیایی ، علف کش ها و هزینه کارگر در نهایت باید از ارقام پر محصول استفاده شود. تا این امکان فراهم اید که حداقل 5/2 تن در هکتار محصول برداشت شود.در روشهای کشت متراکم این امکان وجود دارد که با استفاده از توسعه فنون زراعی به این میزان محصول دست یافت.
مثالهایی که ارائه خواهد شد ،ذهنیتی درباره یافتهای مختلف در سراسر جهان به همراه خواهد داشت.این روشها بر مبنای میزان مکانیزاسیون طبقه بندی میشود.(کشت دستی ،استفاده از گاو اهن دامی ،استفاده از ماشین الات کشاورزی به صورت نیمه مکانیزه و غیره).
(الف)استفاده ازدام برای اماده کردن زمین
این یک روش خیلی دقیق برای اماده کردن زمین است که شیارهای در جهت خطوط تراز زمین زده میشود .زمین با گاو اهن قلمی دوبار خراش داده می شود و سپس سه بار دیسک زده میشود که کار با ادواتی که به پشت دام متصل میشوند، صورت میگیرد و معمولا از گاو میش استفاده میشود.
بذر به صورت دست پاش (افشان )در شیارهایی که به وسیله ی دیسک ایجاد میشود پخش شده و سپس با زدن ماله با خاک پوشانده میشود.
عملیات نگهداری گیاه در مرحله ی داشت با دست انجام می گیرد.وبا توجه به وسعت عملیات الودگی به علفهای هرز کنترل میشود.برنج را غالبا در تناوب با گیاهانی نظیر ذرت یا حبوبات کشت می کنند.
(ب)روش نیمه مکانیزه
عملیات اماده کردن زمین و بذر افشانی به صورت مکانیزه انجام می گیرد.روش کار بدین ترتیب است که ابتدا زمین شخم خورده وسپس دیسک زده میشود و با دستگاهی بذرافشان اقدام به کشت میشود.با این وجود،هنوزعملیات مرحله ی داشت نظیر کنترل علفهای هرز و برداشت با دست انجام میشود .از کود و علف کشها به صورت محدود استفاده می شود.
در این روش کشت برنج در تناوب با گیاهانی نظیر پنبه ،ذرت و سیب زمینی شیرین انجام میشود.
(پ)روش مکانیزه
در این روش کشت برنج در سطح وسیعی صورت می گیرد و از اماده کردن زمین تا برداشت به صورت کاملا مکانیزه انجام میشود .بذرهای اصلاح شده ،کود،علف کشها و سایر فراورده ها به صورت وسیع مورد استفاده قرار می گیرند.این عملیات در بعضی مواقع با هواپیما صورت میگیرد.این روش کشت برنج مشابه همان روشی است که در سطح وسیع در کشورهایی نظیر استرالیا ،ایالات متحده امریکا انجام می گیرد.
3 تنگناهای عمده
تنگناهای عمده به مفهوم موانع کشت برنج به صورت دیم از دو جنبه گسترش مناطق جدید جهت کشت برنج دیم و یا تمرکز (تراکم )تولید مطرح است.
علفهای هرز
در روش زراعت نوبتی بعد از انکه قطعه ای از زمینهای جنگلی انتخاب گردید و به صورت ایش گذاشته شده و اقدام به سوزاندن بقایای گیاهی میشود ،علفهای هرز مشکلی را بوجود نمی اورند.امادر سالهای بعد و براثر کشتهای پیاپی به صورت یک مشکل اصلی بروز می کنند و معمولا از سال سوم و چهارم به بعد محصول توسط علفهای هرز مورد تهاجم قرار میگیرد بطوری که در بسیاری موارد مزرعه ناچارا رها می شود.در سیستم ثابت ،علفهای هرز یکی از تنگناهای عمده است و مزرعه نیاز به مراقبت مداوم دارد.در اینجا بر خلاف کشت برنج غرقابی که اب به صورت راکد در مزرعه وجود دارد ،کشاورز از روشهای مراقبت موثر مربوط به نشاکاری و روش غرقابی نمی تواند استفاده کند.هرچند که جهت جلوگیری از تراکم علفهای هرز می توان با وجین کردن دستی ،روشهای مکانیکی یا شیمیایی با تلفیقی از همه روشها ،علفهای هرز را کنترل کرد.
کاهش حاصلخیزی خاک
در روش سنتی ،گیاهان از مواد ذخیره شده در خاکهای بکر نهایت بهره را می برند.زیرا خاک مزرعه قبل از به زیر کشت رفتن گیاهان زراعی قبلا به صورت جنگل کاری و یا مرتع طبیعی بوده و پس از قطع کردن انها اقدام به سوزاندن و برگرداندن بقایای گیاهی به خاک شده است که به حاصلخیزی خاک کمک می کند.این حاصلخیزی خاک موقتی است و به تدریج در اثر عدم اضافه شدن مواد غذایی و برگرداندن بقایای گیاه زراعی ،باعث عدم حاصلخیزی خاک و افت شدید محصول میشود.
بالا رفتن تراکم علفهای هرز در مزرعه ،یکی از دلایلی است که اجبارا باید زمین را برای مدتی به صورت ایش گذاشت و این تنها روشی است که باعث میشود زمین به حاصلخیزی اولیه خود برگردد.
به منظور کمک به حاصلخیزی خاک و همچنین دستیایب به محصول زیاد پیشنهاد می شود از کودهای شیمیایی نظیر کودهای ازته ،فسفره ،پتاسه و در صورت امکان کودهای الی نظیر مدفوع دام و کمپوست و کود سبز بر حسب مورد استفاده شود.
در بعضی از مناطق خاک بطور طبیعی ضعیف است و علاوه بر این مشکلاتی مانند مسمومیت در اثر اسیدی شدن خاک وجود دارد ،که در نهایت باعث افت محصول می شود در این صورت با اضافه کردن اهک و بالا اوردن pH خاک می توان ایسن مشکل را برطرف کرد.
خشکسالی
کشت دیم برنج بستگی به شرایط اقلیمی منطقه از نظر تامین اب دارد .اگر میزان نزولات ناکافی یا نا منظم باشد یا خاک قدرت نگهداری رطوبت را نداشته باشد ،نیازهای ابی گیاه برطرف نمیشود و سبب خسارت به ان میگردد.
بطور کلی کشت برنج دیم را باید در مناطقی انجام داد که خاک حاصلخیز و میزان نزولات جوی در طول دوره رشدونمو گیاه فراوان باشد.
در مورد مناطقی که شرایط جوی ان نا مشخص است باید از ارقام اصلاح شده و مقاوم استفاده کرد.ترجیحا بهتر است از ارقامی استفاده شود که محصول انها ثابت است و استفاده از ارقامی که در شرایط مناسب محصول فراوان تولید می کنند ولی در سالهای سخت ،محصولشان بسیار پایین است توصیه نمیشود.
علاوه بر ان عملیاتی نظیر نحوه صحیح عملیات اماده کردن خاک ،بالا بردن رطوبت ذخیره شده در خاک با استفاده از گاو اهن قلمی و پنجه غازی جهت افزایش نفوذ اب باران و ایجاد موانع در مزرعه به منظور کم کردن فرسایش و ممانعت از هدر رفتن اب نظیر بانکت بندی … باید به اجرا گذاشته شود.
بیماریها
بعضی از بیماریها برای برنج بسیار خطرناک هستند.از بیماریها مهم در افریقا می توان بلاست را نام برد که در بعضی از ارقام حساس به بلاست ممکن است محصول را کاملا از بین ببرد.این بیماری بیشتربه برگها و خوشه خسارت می رساند.
در کشت برنج دیم خسارت حاصل از بلاست در مقایسه با کشت برنج تحت ابیاری به مراتب بیشتر است.به منظور کم کردن میزان خسارت ،پیشنهاد می شود که از ارقام مقاوم استفاده شود زیرا روش کنترل شیمیایی جهت مبارزه با بلاست پرهزینه است.
از بیماریهای دیگر که تا حدود زیادی خسارت می رسانند بیماری لکه برگی و لکه قهوه ای و بیماری پوسیدگی غلاف (Shierth-Rot )است.
این بیماریها با علایم خاص خود در روشهای اختصاصی کنترل انها در مبحث جداگانه ای توضیح دادا خواهند شد.
بیماریهای برنج و روشهای کنترل انها در غرب افریقا به وسیله یمحققان ایستگاه تحقیقاتی برنج غرب افریقا و موسسه تحقیقات برنج دیم به رشته تحریر درامده است.
تحقیقات انجام شده بوسیله مرکز تحقیقاتی فوق این امکان را فراهم می سازد که از ارقامی که مقاومت رضایت بخشی نسبت به افات و بیماریها دارند،استفاده شود.
بنابراین مشکلات مانند گذشته حاد نیست .مراکز فوق در حال بررسی دقیق سایر عوامل بیماریزایی که در هنگام رشد محصول بروز می کنند و تهدیدی برای اینده محسوب میشود،هستند.
حشرات
بیشترین خسارت به گیاه توسط حشراتی ایجاد میشود که به ساقه گیاه حمله می کنند،یا برگهای انرا میخورند.
درموردافاتی نظیرکرم ساقه خوار برنج باید از سموم حشره کش استفاده شود،تا جلوی خسارت را بگیرند .ثابت شده است که این روش موثر بوده و ارزان است.ایستگاههای تحقیقاتی در حال ادامه تحقیقات خود هستند تا ارقام مقاوم به حشرات را تولید کنند تا در اینده میزان خسارت به حداقل ممکن برسد.
پرندگان
پرندگان قطعا یکی از مهمترین افات هستند که به گیاه خسارت می رسانند و خسارتی که ایجاد می کنند ،ممکن است شدید باشد.تا به حال روش موثری جهت کنترل انها شناخته نشده است از روشهای متداول کنترل پرندگان روشهای صوتی نظیر استفاده از بلندگو ،تفنگ شکاری ،مترسک ،طعمه مسموم و تله را می توان نام برد.درحال حاضر از روشهای سنتی و مرسوم منطقه ،در پایان فصل استفاده از نیروی انسانی به عنوان نگهبان مزرعه به صورت دائم می باشد.با این وجود در کشورهایی نظیر سنگال و ساحل عاج مراکزی هستند که اقدام به از بین بردن لانه پردگان در مزارع و حاشیه ان می نمایند.
مشکلات برداشت
در صورتی که تمام موانع ذکر شده فوق برطرف شود،کشاورزان میتوانند روش ثابت کشت برنج دیم را به صورت های زیر گسترش دهند:
(الف)با گسترش مناطق زیر کشت
(ب)با بالا بردن میزان محصول در واحد سطح
(الف)گسترش مناطق زیر کشت با توسعه کشت مکانیزه ،کنترل شیمیایی علفهای هرز و راه حلهای فنی مختلف امکان پذیر است.با این وجود برای کشاورزانی که وسعت زمین انها در حد متوسطی است (3تا15 هکتار )ادوات جمع اوری محصول وجود ندارد و برای حل این مشکل نیاز به ادواتی است که بسیار پر هزینه نباشد و طرز کار ان مشابه کمباین بوده که عملیات برداشت و جداسازی شلتوک برنج رااز ساقه انجام دهد.ایستگاههای تحقیقاتی اگاهی کامل در مورد این مشکل دارند و در اینده اقدام به ساخت دستگاههایی که هم کم هزینه بوده و در زمینهای کوچک کارایی لازمه را داشته باشند،خواهند کرد.
کمبود امکانات مالی
معمولا کشت برنج به صورت دیم توسط کشاورزانی که وسعت زمینشان کم است صورت می گیردو فقط برای برطرف کردن نیازهای شخصی انها است.به منظور بالا بردن میزان محصول جهت برطرف کردن نیازهای غذایی جوامع روستایی ،لازم است که کشاورزان را جهت تولید مازاد بر مصرف ترغیب نمود.
براین اساس باید تغییراتی در قیمت برنج ،اعلای یارانه به کشاورزان برنجکار و همچنین برنامه ریزی در خصوص بازاریابی و فروش محصول ایجاد شود.این روش جهت کمک به کشاورزان در بسیاری از کشورها انجام میشود .توان بالقوه تولید برنج در افریقا بالا است .یکی از عوامل کلیدی جهت موفقیت طرحهای کشت برنج ،سازماندهی شبکه های بازاریابی ان در منطقه است.
4 برنج دیم در چه مناطقی به عمل می اید
نزولات جوی
قبل از کشت برنج دیم 2 عامل اصلی اقلیمی باید مورد توجه قرار گیرد:
(الف) میانگین نزولات جوی در طول دوره رشد
(ب) یکنواختی پراکنش بارندگی
نیاز رطوبتی برنج دیم اساسا بستگی به طول دوره رشد،رقم کشت شده و همچنین شرایط اقلیمی منطقه دارد که در نهایتا میزان تعرق گیاه را تعیین می کنند.
معمولا نیاز رطوبتی برنج دیم از 450 میلی متر برای ارقامی که دوره رشد کوتاهی دارند،تا 650 میلی متر برای ارقامی که دوره رشد طولانی است و اصطلاحا رقم دیررس نامیده می شوند،متغیر است.در مراحل بحرانی گیاه یعنی از مرحله ی به خوشه رفتن گیاه تا مرحله ی شیری شدن دانه ها نیاز رطوبتی گیاه زیاد است و به حدود 5 تا 6 میلی متر در روز می رسد.بنابراین مراحل بحرانی گیاه باید با زمانی که نزولات جوی کافی است همزمانی داشته باشد تا نیازهای رطوبتی ان تامین شود.رعایت این نکته خصوصا در شرایطی که بافت خاک ضعیف بوده و قدرت نگهداری و ذخیره رطوبت را نداشته باشد اهمیت دارد.
در عمل به دلیل از دست دادن بخشی از رطوبت در اثر ابدوی و یا نفوذ اب به اعماق خاک کشت دیم برنج در مناطقی که نزولات جوی ان در طول دوره رشد برنج دیم کمتر از 800 میلی متر است بدون استفاده از ابهای زیرزمینی یا استفاده از ابیاری مصنوعی مشکل است.
خاک
در صورتی که میزان نزولات جوی مناسب بوده و پراکنش ان به صورت یکنواخت باشد ،برنج دیم در خاکهای مختلف به عمل می اید.در صورتی که از میزان مناسب بارندگی اطمینان کافی وجود نداشته باشد لازم است خاکی انتخاب شود که ظرفیت نگهداری رطوبت ان زیاد باشد.
شرایط خاکی خاص ،این امکان رابرای خاک فراهم می سازد که رطوبت را به نحو مطلوب ذخیره و به تدریج ازاد کند.
-خاکهایی که مقادیر رس،سیلت وشن انها (بافت خاک)در حد متعادلی باشد مناسب ترین خاک به حساب می ایند.
-عمق خاک:
-منطقه ی جغرافیایی: (به عنوان مثال یک خاک عمیق مناسب سبب ذخیره بهتر رطوبت میشود)
شیب زمین
در بعضی از کشورها فرسایش یک مشکل قابل ملاحضه به حساب می اید زیرا کشت دیم غالبا در زمینهای شیبدار حاشیه تپه ها و در کوهپایه ها صورت می گیرد.در نتیجه این کهر بسیار مشکل افرین است و امکان تسریع در فرسایش مخصوصا در فرسایش حفره ای وجود دارد.
برای کنترل خسارت ناشی از فرسایش در مزرعه از فنون ساده ای می توان استفاده کرد:
-روش صحیح در اماده نمدن زمین در شرایط دیم
-رعایت تراکم بذر(کیلوگرم در هکتار )
-برجای گذاردن بقایای گیاهی در سطح خاک (پوشش سطح خاک)
با این وجود در مواردی که مقدار شیب زمین بیشتر از 1در33 متر باشد ،پیشنهاد می شود روش تراس بندی اجرا شود .در این روش نوارهایی با عرض 1تا3متر ترجیحا به کشت نباتات علوفهای چند ساله اختصاص می یابد .بوجود اوردن این موانع گیاهی سبب ممانعت از ابدوی و هدر رفتن اب شده و همچنین از سرعت جریان اب کاهش یافته و از فرسایش خاک کاسته می شود.
هرچقدرشیب زمین زیادتر باشد فواصل بین ردیفهای نواری باید کمتر شود،در شیب 1به2 عرض نوارها باید در هر 20 متری احداث شود،در شیب 1 به 10 عرض ردیفهای مورب باید در هر 15 متری احداث شود.در صورتی که بافت خاک ریز بافت باشد عرض ردیف های مورب باید نزدیکتر در نظر گرفته شوند.
در صورتی که روش کشت به صورت مکانیزه باشد،عرض ردیفها باید به صورت موازی هم باشد بطوری که ماشینهای کشاورزی بتوانند از ان عبور کنند و خطوط تراز تا حد امکان پشت سر هم احداث شوند،بنابراین باید بین این دو مورد هماهنگی لازم ایجاد شود.
6 انتخاب رقم
ارقام معرفی شده در اینجا فقط برای مناطقی که ارتفاع ان نسبت به سطح ابهای ازاد کمتر از 800 متر باشد ،می باشد.
انتخاب یک رقم اساسا بر مبنای 2معیار صورت می گیرد:
1.سازگاری یک رقم (واریته)باید بر مبنای تطبیق ان با شرایط طبیعی محیط باشد.
2.سازگاری یک رقم بر مبنای روش کشت و زرع ان باشد.
سازگاری به شرایط طبیعی محیط می تواند بر اساس نکات زیر صورت گیرد:
-طول دوره رویش که بستگی به طول فصل بارانی دارد.
-مقاوم بودن به فصل خشک و یا به تغییرات درجه حرارت ،و یا مقاوم بودن به رطوبت بیش از حد در طول فصل بارانی
-مقاوم بودن به افات و امراض خاصی نظیر بلاست و…
-سازگاری به نواحی بوم شناختی اصلی،نظیر جنگلها ،پوشش های گیاهی
به منظور کنترل فرسایش و برقراری رقابت با علف6 های هرز مزرعه باید از ارقامی استفاده کرد که رشد سریع داشته و پوشش مناسب را به خاک بدهند و شاخ و برگ گیاه طوری باشد که تاحدودی مانع از رسیدن نور خورشید به قسمتهای پایین بوته شود.در همه موارد ،ارقامی که ویژگی های فوق را داشته باشند مورد استفاده قرار نمی گیرند مگر اینکه ویژگیهای دیگری نظیر مقاوم بودن گیاه به افات را نیز داشته باشد.مواردی نیز دیده شده است که ارقامی که مقاوم به بلاست بوده اند،پس از چند سال مقاومت خودرااز دست داده و حساس شده اند.این مورد بیشتر در ارقامی دیده می شود که کشت انها به صورت غرقابی صورت می گیرد.بر عکس بعضی از ارقام معین ویژگیهای مقاومت خودراهمیشه حفظ می کنند تعدادی از ارقام برنج بومی به صورت دیم در افریقا کشت می شوند.(موروبرکان ،63-83 و غیره) ارقامی که از این واریته ها حاصل می شوند.نظیر IRAT-112 وIRAT-13 نیز مقاومت خوبی نسبت به امراض دارند.
سازگاری رقم به روش کشت می تواند بر مبنای موارد زیر ارزیابی شود:
(الف) درجه فشردگی زراعت
در صورتی که میزان محصول بین 5/1 تا 5/2 تن در نظر گرفته شود،پیشنهاد می گردد که از ارقام مقاوم که ممکن است پابلند نیز باشد،نظیر موروبریکان(Moroberekan)و83-63 واگوئپکاتتو(iquape Catetto ) استفاده شود.
در صورتی که هدف تولید محصول بین 2تا5/3 تن در هکتار باشد و در منطقه نزولات جوی فراوان و به صورت منظم داشته باشیم ،باید از ارقام مقاومی استفاده کرد که پاسخ خوبی به کودها داشته و همچنین مقاومت خوبی نسبت به خوابیدگی یاورس و پاکوتاه باشند(نظیر رقمهای IRAT-10وIRAT-13 مناسب است).
(ب)مکانیزاسیون
برای برداشت دستسی ارقام نسبتا پابلند،غیرکرکدار مناسب است زیرا سبب کوتاه شدن زمان برداشت شده و در نهایت عملیات در زمان برداشت اسانتر انجام می شود.برای برداشت مکانیزه ،لازم است که محصول به صورت یک دست رسیده باشد و همچنین رقم کشت شده ،مقاوم به ریزش باشد.
ارقام بسیاری وجود دارند که این ویژگیها را دارا هستند و پیشنهاد می شوداز ارقامی استفاده شود که با شرایط خاص منطقه سازگاری بیشتری داشته باشند.
لازم به ذکر است که در حال حاضر رقم خاصی که به عرضهای بالا به خوبی سازش یافته باشد،وجود ندارد .در زیر از ارقامی که در غرب افریقا تا کشورهای امریکای لاتین کشت می شود،به همراه وضعیت ،کیفیت و… به صورت اختصار تئضیح داده می شود.
1-موروبریکان MOROBEREKAN :
منشاء:رقم سنتی ساحل عاج
میانگین تولید:2تن در هکتار
حداکثر تولید:4تندر هکتار
مدت زمان از کشت تا خوشه رفتن:110 روز
دوره رشدونمو:145روز
ارتفاع:145 سانتی متر
*نکات مثبت ویژگیهای گیاه
-قوی بنیه
-مقاوم بودن به ریزش
-مقاوم به بلاست
-مقاوم به افات ساقه 0خوار(STEM Borers )
*نکات منفی رقم
-حساس به ورس
-حساسیت به بیماری لکه قهوه ای
2-IAC 25 (ای ا سی 25):
منشاء:گزینش شده در برزیل ،در اثر اصلاح نژاد در بین ارقام Dourado Precoce و
IAC 1246 بوجود امده است.
میانگین تولید:8/1 تن درهکتار
حداکثر تولید:4 تن در هکتار
مدت زمان از کشت تابه خوشه رفتن:75روز
دوره رشد گیاه:(رقم زودرس)100روز
ارتفاع بوته:145 سانتی متر
*نکات مثبت ویژگیهای گیاه
-زودرسی
-کیفیت بالای محصول
*نکات منفی
-محصول کم
-حساسیت به ورس
3-IRAT-13 :
رقم حاصله در اثر موتاسیون 83-63 بوجود امده است.
میانگین تولید:5/2تن در هکتار
حداکثر تولید:5تن در هکتار
مدت زمان حاصل از کشت بذر تا خوشه رفتن :(رقم زودرس)95روز
مدت دوره رشد گیاه:125روز
ارتفاع گیاه:115سانتی متر
*نکات مثبت گیاه
-سازگاری به شرایط اقلیمی
-محصول زیاد
-مقاوم به امراض
-مقاوم به ورس
-مقاوم به خشکی
-نسبت به مصرف کود شیمیایی پاسخ خوبی می دهد.
*نکات منفی
-حساسیت به ریزش
-بذرکرکدار
-کیفیت پخت نامناسب
4-IRAT-112 :
گزینش شده در کشور ساحل عاج در اثر تلاقی بین Dourado Precoce وIRAT-13 به عمل امده است.
میانگین تولید:5/2 تن در هکتار
حداکثر میزان محصول:5/4 تن در هکتار
مدت زمان لازم از کشت تا به خوشه رفتن:75 روز
دوره رشدونمو:100روز
ارتفاع گیاه:100سانتی متر
*نکات مثبت گیاه
-کیفیت بالای دانه
-زودرسی
-مقاوم بودن به امراض
-مقاوم بودن به ورس
*نکات منفی گیاه
-پایین بودن تولید محصول در مقایسه با IRAT-13
بخش دوم –فنون کشت
7مزایا و معایب روشهای مختلف کشت برنج
فنون کشت از جنبه روش کشت ثابت با تاکید بر استفاده از ارقام اصلاح شده ،کود شیمیایی ،علف کشها و مکانیزه نمودن کشاورزی مد نظر قرار می گیرد.
روش زراعت مورد استفاده اساسا بر مبنای نوع مکانیزاسیون تعیین می گردد.
روشهای اماده کردن زمین به صورتهای زیر است:
(الف) اماده کردن زمین با استفاده از نیروی انسانی:
اگرچه اجرای اماده کردن زمین به وسیله ی نیروی انسانی یک روش وقت گیر است اما نیاز به افرادی که دارای تجربه بالایی باشند ،ندارد.معمولا این روش در سطوح کوچک توسط کشاورزانی که دارای زمینهای کمی هستند انجام می گیرد.
(ب)اماده کردن زمین با استفاده از نیروی دام :
عملیات اماده کردن زمین معمولا با استفاده از یک جفت دام (گاوهای Ndama یا Zebus در افریقا ) انجام می شود.این دامها قدرت کششی بیشتری جهت اماده کردن دارند.(5تا30 اسب بخار).
(پ)عملیات اماده کردن زمین با استفاده از تراکتورهای کوچک ادوات مشابه (تیلر)در این روش از ماشین الاتی که دارای قدرت نسبتا کم (بین 5تا 30 اسب بخار)هستند ،استفاده می شود.
(ت)روش مکانیزه کشت:
روش کاروعملیات اماده کردن زمین مشابه همان عملیاتی است که در کشورهای پیشرفته برنج خیز دنیا انجام می شود.در این روش ماشین الاتی که قدرت نیرو محرکه انها بیش از 25 اسب بخار است ،استفاده می شود.
مکانیزه کردن کشت دارای مزایایی به شرح زیر است:
-گسترش وسعت زمینهای کشاورزی بطوری که حتی توسط یک نفر نیز قابل انجام است.
-سبب بالا رفتن میزان محصول در هکتار می شود و در عین حال کیفیت محصول را در حد بالا حفظ می کند.
-باعث کم کردن نیروی انسانی مورد نیاز می شود و این سبب خواهد شد که کشاورزان وقت ازاد خود را به کارهای دیگری مشغول شوند.
به منظور بررسی در خصوص تعیین روشی که باید استفاده شود،باید بادر نظر گرفتن شرایط خاص هر منطقه به صورت موردی ،بهترین روش انتخاب شود0.برای انتخاب یک روش ،نکات زیر را باید مد نظر قرار داد:
(الف) زمینداران کوچک تاچه اندازه استطاعت دارند:
محاسبه شده است در مناطق حاره برای سرمایه گذاری به روشهای کاملا مکانیزه برای اینکه کشت مقرون بصرفه باشد،باید حداقل وسعت زمین کشاورزان کم زمین به شرح زیر باشد:
-کشاورزانی که وسعت زمینشان 3تا5هکتار است اماده کردن زمین می تواند با استفاده از نیروی دام انجام گیرد.
-در مورد کشاورزانی که وسعت زمینشان (6تا12)هکتار است ،استفاده از ماشین الات کشاورزی به صورت محدود توصیه می شودذ.
-کشاورزانی که وسعت زمینشان 50تا100 هکتار است،از روش معمول مکانیزه می توان استفاده کرد.
(ب)شکل و اندازه مزرعه مد نظر قرار گیرد.
(پ)تجارب فنی کشاورزان (کشاورزی،دامداری و غیره)
(ت)وجود امکانات جانبی برای نگهداری تجهیزات نظیر مراکز تهیه قطعات ، مرکز تعمیرات،سرویس و نگهداری ،تهیه ی سوخت و غیره.
هرچه روش مکانیزه پیشرفته تر باشد به همان نسبت موانع و مشکلات بیشتری را بوجود می اورد.روش معمول مکانیزه نیاز به دانش فنی قابل ملاحضه ای دارد.اگر تجهیزات گران باشند، گاهی اوقات خراب می شوند ،لذا در هنگام استفاده از انها باید با ملاحظه و ظرافت کار کرد.بدین ترتیب استفاده از انها فقط برای موارد خیلی خاص توصیه می شوند .به همین علت در ایت کتاب تاکید بیشتری بر روی استفاده از نیروی دام به همراه استفاده از ماشین الاتی است که به صورت معمول در تمام مناطق استفاده میشود و نیاز چندانی به تجربه و تخصص ندارد.
بهتر است تلفیقی از روشهای مکانیزه به صورت سنتی استفاده شود بنابراین اماده کردن زمین برای کشت و حمل و نقل ممکن است به وسیله ی دام انجام شود و عملیات دیگر با استفاده از نیروی انسانی به صورت دستی صورت گیرد.
استفاده از نیروی دام و تلفیق ان با روش مکانیزه که اصطلاحا روش نیمه مکانیزه نامیده می شود ،بندرت صورت می گیرد اما در بعضی از کشورها نظیر مالی ،ولتای علیا ،سنگال و ساحل عاج مورد استفاده قرار می گیرد.
توضیح این نکته ضروری است که هرنواوری ممکن است سبب بوجود اوردن تغییراتی در روش زراعت نظیر جهت کشت ،جدول ساعات کار ،عملیات زراعی ،درامدو غیره شود ولی سبب بوجود امدن مشکلات دیگری نیز خواهد شد .مثلا زمانی که از علف کش شیمیایی استفاده میشود ،نیار به نیروی انسانی کمتری است.بر همین اساس کشاورزان خرده پا تمایل به گسترش سطح زیر کشت خواهند داشت.اما از نظر کارگر مورد نیاز در زمان برداشت محصول با مشکل روبرو می شوند (از نظر حجم و زمان مصرف شده).
اگر مشکل دیگری بوجود نیاید فنون کشت و روش هایی که با یکدیگر بکار برده میشوند باید بدقت بررسی شده و بطور جداگانه مورد ارزیابی قرار گیرند،بر این اساس برای کشاورزان خرده پا این امکان فراهم می اید که در طول دوره رشد گیاهان مختلف با توجه به سطح زمینهای زیر کشت و با در نظر گرفتن تناوب کشت ،با یک مدیریت صحیح محصولات متنوع را با استفاده از نیروی انسانی موجود برداشت کنند.
8 تناوب زراعی در زراعت برنج دیم
یکی از روشهای اقتصادی به منظور حفظ حاصلخیزی خاک در حد قابل قبول وکنترل علفهای هرز ،کشت برنج به عنوان بخشی از تناوب زراعی است.این دو جنبه سبب می شود که روش تناوب زراعی به عنوان یکی از فنون کشت در اولویت قرار گیرد.
روش های متفاوتی برای تناوب زراعی وجود دارد ،با این وجود برای انتخاب بهترین روش ،با در نظر گرفتن شرایط خاص منطقه ،نکات مهم زیر باید مد نظر قرار گیرد:
(1) گیاه ما قبل از برنج دیم نباید برنج باشد.
(2) گیاهانی نظیر حبوبات ،بادام زمینی ،بقولات،سویا و نباتات علوفه ای که باعث تثبیت ازت در خاک میشوند بهترین گیاهانی هستند که می توانند قبل از برنج قرار گیرند و معمولا برای غلات مناسب هستند.
(3) قرار گرفتن کشت برنج در تناوب کشت ،برای گیاهان بعدی مناسب نیست مخصوصا در تناوب با سورگوم (ذرت خوشه ای).
انتخاب نوع گیاه بستگی به موازنه دو مسئله دارد.یکی برطرف کردن نیازهای غذایی کشاورزان خرده پا و دوم به صرفه بودن گیاه انتخاب شده از نظربالا رفتن درامد انها می باشد.به عنوان مثال در نواحی معینی از کشور سنگال گیاه بادام زمینی یک گیاه مناسب قبل از کشت برنج دیم بشمار می رود .علت ان بالا بودن قیمت و بازار فروش مناسب ان در منطقه است.به همین دلیل در تمام دوره های کشت در برنامه تناوب زراعی دیده میشود.
در بسیاری از موارد طول مدت ایش بستگی به فشار جمعیت (تراکم جمعیت) در منطقه دارد.زمینهایی که برای کشت مورد استفاده قرار می گیرند گاهی اوقات به مدت طولانی (10 ساله و یا بیشتر) در ایش قرار می گیرند ولی این مدت با توجه به بالا بودن رشد جمعیت و نیاز به غذا کوتاهتر میشود که این امر برای حفظ حاصلخیزی خاک مضر است. از نقطه نظر زراعی از جمله گیاهانی که در غرب افریقا به صورت سنتی در تناوب با برنج دیم قرار می گیرند،می توان از بقولاتی نظیر حبوبات ،سویا ،بادام زمینی و گیاهان صنعتی نظیر پنبه ،ذرت نام برد.
با این وجود برقرای تناوب زراعی با استفاده از گیاهانی نظیر سورگوم (ذرت خوشه ای )، برنج و به دنبال ان ایش (خصوصا کوتاه مدت) نتیجه ی بسیار ضعیفی می دهد.
برنامه ریزی در تناوب زراعی بستگی به میزان نزولات جوی در منطقه دارد و میزان نزولات تعیین کننده ی تعداد دفعات زراعت در یکسال می باشد .در این شرایط باید توجه شود که کدام گیاه اول و کدام گیاه بعدی خواهد بود که بستگی به شرایط اب و هوایی منطقه دارد.
9) کود دهی
برنج یکی از گیاهانی است که به شدت به مقدار و تعادل مواد غذایی در خاک حساس است.
مواد غذایی اصلی مورد نیاز برای برنج کدام است ؟
در مورد برنج نیز مانند سایر گیاهان ،عناصر اصلی مورد نیاز ازت ،فسفر و پتاسیم می باشد.
ازت- ازت یکی از عوامل اصلی افزایش محصول است.
این عنصر سبب تسریع پنجه زدن و رشد گیاه می شود ،کمبود ازت در خاک یا پایین بودن مقدار ان از حد مورد نیاز ،سبب نا هماهنگی در رشد، ارتفاع کوتاه گیاه و تعداد پنجه ها کمتر از حد استاندارد می شود، همچنین برگها در برخی از موارد رو به زردی و لکهدار شدن می گذارند
فسفر-فسفر نیز سبب تسریع در رشد گیاه خصوصا سیستم ریشه میشود.علاوه بر این تاثیر مطلوبی بر روی رشد سریع دارد.در مواردی که کمبود فسفر وجود دارد ،برگها به رنگ سبز تیره،یا سبز متمایل یه ارغوانی در می ایند و لکه های زرد در بین رگبرگ های اصلی دیده میشود ،نوک برگ قرمز رنگ می شود.
پتاسیم-پتاسیم سبب ذخیره رطوبت در بافتهای گیاه می شود و همچنین مقاومت گیاه را نسبت به ورس (خوابیدگی )
و امراض بالا میبرد علاوه بر این سبب افزایش اندازه و وزن دانه میشود.کمبود پتاسیم سبب کم شدن تعداد پنجه ها و زرد شدن قسمت انتهای برگهای مسن و رگبرگهای اصلی می شود.
کمبود یکی از این 3 عنصر سبب رشد غیر طبیعی گیاه و در نتیجه ، کاهش محصول می شود . غالباً این سه عنصر را به صورت اختصار بشکل زیر نشان می دهند : ازت N ، فسفر P ، پتاسیم K . با این وجود ، عناصر کم اهمیتر دیگر نیز روی رشد و نمو گیاه و میزان محصول تأثیر دارند که می توان از گوگرد ، کلسیم ، منگنز و آهن نام برد .
انواع مختلف کودها
بر اساس مقدار ازت ، فسفر و پتاسیم ، کودهای مختلف به صورت زیر از یکدیگر شناسایی می شوند .
(الف) این کودها ، مواد شیمیایی هستند که یکی از سه عنصر اصلی را در اختیار گیاه قرار می دهند :
• کود شیمایای اوره (Ura) یا سولفات آمونیوم (Ammonium Sulphate) را در اختیار می گذارند .
• سوپر فسفات (Super phosphate) فسفر را تأمین می کند .
• کلرید پتاسیم (Potassium) پتاتسیم را در اختیار می گذارد .
در این کودها عناصر به صورت خالص نیستند ، لذا
ذهن انسان از سه طریق شناخت ، احساس و انگیزش عمل می کند. حوزه شناخت شامل اعمالی از قبیل: حافظه فرد، استدلال، قضاوت و به طور کلی اعمال فکری انسان می شود. حوزه احساس شامل: عواطف، حالات روحی، ارزشیابی ها و دیگر حالات احساسی می شود. حوزه انگیزش که می توان گفت همان حوزه شخصیت می باشد و شامل انگیزه زیستی یا رفتار هدف گرا که قابل یادگیری است، می باشد. دو حوزه اول که شامل شناخت و احساس می باشد در واقع تشکیل دهنده هوش هیجانی هستند یعنی می توان گفت که هوش عاطفی همان استفاده آگاهانه از عواطف و احساسات می باشد. (پون- 2002)
در اغلب مواقع روانشناسان هنگام مطالعه هوش بر جنبه های شناختی آن از قبیل حافظه و قدرت حل مشکل توجه می کنند. این در حالی است که در گذشته محققان زیادی به نسبت جنبه های شناختی انسان بر اهمیت جنبه های غیرشناختی نیز تاکید کرده اند. اگر به مطالعات رهبری اوهایو (در دهه 1940) توجه کنیم می توان ملاحظه کرد که در نتیجه این مطالعات توجه به افراد (در مقابل توجه به وظیفه) به عنوان یکی از عوامل اصلی رهبری اثربخش معرفی شد که با الهام از این مطالعات بعدها رهبران اثربخش به عنوان کسانی معرفی شدند که بتوانند اعتماد و احترام متقابل با زیردستان خود داشته و با آنها روابط دوستانه برقرار کنند. با توجه به نتایج این مطالعات می توان دید که جنبه های غیرشناختی رفتار انسان به عنوان عاملی مهم در موفقیت رهبران به شمار می آید. (چرمیس- 2002)
در سال 1940 دیوید وچلر در کنار توجه به عوامل عقلانی به عوامل غیرعقلانی از قبیل عوامل اجتماعی، فردی و احساسی نیز توجه نشان داد و در سال 1943 وی اظهار داشت که توانایی های غیرعقلانی از عوامل ضروری موفقیت در زندگی می باشند. وی در سال 1958 هوش را به صورت ظرفیت کلی فرد برای عمل هدفدار، فکر منطقی و برقراری ارتباط مؤثر با محیط تعریف کرد. ولی او تنها کسی نبود که به اهمیت جنبه های غیرشناختی هوش در موفقیت و سازگاری انسانها با محیط پی ببرد. (چرمیس- 2002)
رابرت ثرندایک در سال 1920 مفهوم هوش اجتماعی را مطرح کرد و آنرا به عنوان توانایی درک دیگران و توانایی برای برقراری ارتباط با آنها تعریف کرد. ولی متاسفانه کارهای وی تا سال 1983 فراموش شده و یا نادیده گرفته شدند. (پون- 2002)
تا اینکه در سال 1983 گاردنر از نظریات او استفاده کرد و به انتشار مطالبی درباره هوش چندجانبه پرداخت. وی بیان داشت که هوش درون فردی و هوش بین فردی نیز به اندازه بهره هوشی افراد (IQ) که با تستهای خاصی اندازه گرفته می شود، اهمیت دارند. (چرمیس- 2002)
اصلاح هوش عاطفی همانند چتری است که مجموعه ای از مهارتها و خصایص فرد را در زیر خود جمع کرده است و بعضی دانشمندان این مهارتها را در دو گروه عمده مهارتهای بین فردی و مهارتهای درون فردی تقسیم بندی می کنند. این مهارتها به گونه ای هستند که با حوزه های سنتی مهارت و تخصص از قبیل دانش مشخص، هوش عمومی و مهارتهای فنی و حرفه ای ارتباط چندانی ندارند و از آنها جدا می باشند. اغلب دانشمندان هوش عاطفی عقیده دارند که به منظور تعادل در رفتار، برخورداری از عملکرد بهتر در جامعه و یا در یک سازمان یا حتی در درون خانواده و زندگی زناشویی باید انسانها دارای بهره هوشی (IQ) و بهره عاطفی (EQ) بوده و استفاده مناسبی از هر دو اینها ببرند. هوش عاطفی شامل آگاهی داشتن نسبت به عواطف و چگونگی تعامل این عواطف با IQ می باشد یعنی فردی که می خواهد در زندگی خود موفق باشد و جزء بهترین افراد باشد باید از عواطف و احساسات خود و دیگران آگاه بوده و از عواطف استفاده منطقی ببرد. (کرستید – 1999)
در سال 1985 یک دانشجوی مقطع دکتری در رشته هنر در یکی از دانشگاههای آمریکا پایان نامه ای را به اتمام رساند که در عنوان آن از واژه هوش عاطفی استفاده شده بود. این چنین به نظر می رسید که این اولین استفاده علمی و آکادمیک از واژه هوش عاطفی باشد. (هین، 2004). در سال 1990 سالوی و مییر با آگاهی از کارهای انجام شده در زمینه جنبه های غیرشناختی هوش داشتند، اصطلاح هوش عاطفی را به کار بردند. (چرمیس- 2002) این دو دانشمند بیان داشتند که هوش عاطفی این امکان را برای ما فراهم می کنند که به صورت خلاقانه تری بیاندیشیم و از عواطف و احساسات خود در حل مسائل و مشکلات استفاده کنیم. این دو دانشمند تحقیقات خود را در زمینه اندازه گیری و سنجش هوش عاطفی ادامه دادند و در سال 1988 بیان داشتند که هوش عاطفی تا حدی باهوش عمومی همپوشانی دارد و شخصی که دارای هوش عاطفی باشد، باید چهار مهارت زیر را داشته باشد:
1- تشخیص عواطف
2- استفاده از احساسات و عواطف
3- فهم عواطف
4- تنظیم و کنترل عواطف
به جای کسانی که برای اولین بار اصطلاح هوش عاطفی را به کار بردند،دانیل گلمن کسی است که بیشتر از همه نامش با عنوان هوش عاطفی گره خورده است. وی که خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز بود، رشته روانشناسی را در هاروارد به پایان رساند و مدتی نیز با دیوید مک کلی لند و دیگران کار کرد. گروه مک کلی لند می خواستند بدانند که چرا تستهای هوش نمی توانند مشخص کنند که افراد در زندگی خود موفق می شوند یا نه. گلمن در سال 1995 کتابی تحت عنوان هوش عاطفی منتشر کرد که این کتاب پرفروشترین کتاب سال شد و تلویزیون امریکا با مصاحبه های گسترده ای که با وی در زمینه هوش عاطفی داشت موجب معروف شدن وی در سطح جهان گردید. گلمن در کتاب خود اطلاعات جالبی در ارتباط با مغز، عواطف و رفتارهای آدمی ارائه می دهد. تعریف گلمن از هوش عاطفی بدین صورت است: «ظرفیت یا توانایی سازماندهی احساسات و عواطف خود و دیگران، برای برانگیختن خود و کنترل موثر احساسات خود و استفاده از آنها در روابط بادیگران». به عقیده وی هوش عاطفی در محیط کار از سازه ای چند بعدی تشکیل شده که شامل پنج جزء زیر می باشد:( کرستید، 2000)
1- خودآگاهی
2- خودکنترلی
3- انگیزش
4- همدلی
5- مهارتهای اجتماعی (راحیم، 2003)
هوش عاطفی و بهره هوشی (IQ & EQ)
سالها بود که IQبه عنوان مهمترین پیشبینی کننده موفقیت آتی افراد در زندگی مطرح بود و تصور براین بود که افرادی که دارای میزان ضریب هوشی بالاتری باشند، نسبت به دیگران موفق تر خواهندبود. در نتیجه این گونه تصورات حتی در مدارس نیز سعی براین بود که آگاهی و دانش بچهها را تا حد ممکن افزایش دهند و به آموزش بهای زیادی داده می شد. اما تحقیقات اخیر نشان می دهند که IQبه تنهایی نمی تواند بیان کننده علل موفقیت افراد در سر کار یا زندگی باشد. چرا که ما می توانیم افرادی را ببینیم که دارای ضریب هوشی بالایی هستند و در تحصیل موفق بوده اند اما در زندگی به عنوان یک فرد موفق مطرح نمی باشند. (پون، 2002)
در ارتباط با این که IQ به تنهایی نمی تواند پیش بینی کننده عملکرد شغلی افراد باشد، در سال 1984 تحقیقات جیهانتر و آرهانتر نشان داد که در بهترین وضعیت IQ مسئول 25 درصد تغییرات می باشد. درس ال 1996 نیز استرنبرگ با بررسیهای مختلفی که در زمینه هوش انجام داد به این نتیجه رسید که IQ می تواند حداکثر 10 درصد و حداقل 4 درصد مسئول موفقیتهای افراد باشد که البته 10 درصد واقعی تر به نظر می رسد. محققان زیادی نیز اظهار می دارند که هوش عاطفی یک جزء لازم برای رهبری اثربخش می باشد. یک فرد بدون هوش عاطفی حتی اگر بهترین آموزشها را در جهان دیده باشد و دارای ذهنی تحلیلی و دقیق باشد و بهترین ایده ها را هم در سر داشته باشد،باز هم نمی تواند یک رهبر بزرگ باشد.
در حقیقت 80 درصد موفقیتهای افراد در سرکار به هوش عاطفی وابسته است و تنها 20 درصد آن به IQ بستگی دارد و اغلب کسانی که دارای عملکرد بهتری می باشند هوش عاطفی بالایی دارند. این در حالی است که اکثر افرادی که عملکرد پایین تری دارند به این علت نیست که مهارتهای فنی کمتری نسبت به دیگران دارند بلکه اکثرا این گونه افراد مهارتهای بین فردی کمتری دارند. ارتباطات کاری شان ضعیف است، اقتدارطلب و یا جاه طلب می باشند یا این که با مدیریت سطح بالا اختلاف دارند. تعجب آور نیست،اگر گفته شود تاثیر هوش عاطفی همزمان با بالارفتن مدیران در سلسله مراتب سازمانی افزایش می یابد چرا که اهمیت ارتباطات سازمانی زیاد می باشد. (جانسون- 1999)
گلمن در طی تحقیقات خود به عنوان مشاور سازمانها دریافت که در تمام سطوح سازمانی EQ دوبرابر مممتر از داشتن مهارتهای فنی و IQ می باشد. تحقیقات دیگر نشان دهنده این است که هوش عاطفی نقش مهمتر و بیشتری در سطوح بالای سازمانی بازی می کند، زمانی که گلمن این موضوع را مورد بررسی قرارداد به این نتیجه رسید که در سطوح بالای سازمانی کسانی که عملکرد بهتری نسبت به افراد متوسط دارند،تقریبا 90 درصد تفاوت در ویژگیهایشان قابل استناد به هوش عاطفی است تا تواناییهای شناختی. (راحیم، 2003)
در مطالعه ای در دانشگاه برکلی از 80 دانشجوی دکتری در هنگام فارغالتحصیلی، تستهای شخصیت، تستهای هوش و مصاحبه های دیگری به عمل آمد. چهل سال بعد زمانی که آنها در اوایل هفتادسالگی قرارداشتند، دوباره مورد مطالعه قرارگرفتند و میزان موفقیت آنها در زمینه تخصصی خود سنجیده شد. نتیجه این تحقیق نشان داد که در مورد موفقیت حرفهای و پرستیژ و شهرت فردی، تواناییهای عاطفی و اجتماعی 4 برابر مهمتر از IQ می باشند. (کرستید- 2000)
در طی سالهای 1998 گلمن در طی بررسی 200 شرکت و سازمان در سرتاسر جهان به این نتیجه رسید که تفاوت در بین افراد به علت تواناییهای شناختی و مهارتهای فنی می باشد و بقیه به علت تفاوت در شایستگی های عاطفی می باشد و حتی در موقعیتهای رهبری در سطوح بالای سازمانی بیش از تفاوتهای بین فردی به علت شایستگیهای عاطفی می باشد. (پون- 2002)
البته احمقانه است که بگوییم مهارتهای شناختی برای موفقیت افراد مهم نمی باشند، بلکه این مهارتها در صورتی که به همراه مهارتهای عاطفی باشند، موثرتر و اثربخشتر خواهدبود. برای نمونه مهارتهای شناختی جزء مهمترین عوامل برای موفقیت در تحصیل می باشند. چنانچه شمال مایل به ادامه تحصیل در دانشگاهی همچون برکلی باشید به میزان زیاد به چنین مهارتهایی نیاز دارید تا در این دانشگاه پذیرفته شوید اما چنانچه بعد از فارغ التحصیلی و ورود به جامعه، خودتان را با همکلاسیهای دیگر خود که دارای هوش عاطفی بالاتر و مهارتهای اجتماعی بیشتری نسبت به شما بودند ولی بهره هوشی آنها تا حدی از شما کمتر بود، مقایسه کنید خواهید دید که درست است برای دانشمند یا دکترشدن به بهره هوشی در حدود 120 نیاز است اما برای مقاومت در مقابل مشکلات زندگی و کاری و داشتن همکاری بهینه با دیگران به مهارتهای عاطفی نیاز است. می توان گفت کسانی که هوش عاطفی آنها نسبت به دیگران زیاد است ولی 10 تا 15 امتیاز بهره هوشی (IQ) کمتر دارند، در همکاری با زیردستان خود و برقراری روابط اجتماعی و در نتیجه در زندگی و کار خود موفق تر خواهندبود. (کرستید، 2000)
در مطالبی که مطرح گردید اکثرا سعی براین بود که اهمیت مهارتهای عاطفی و داشتن هوش عاطفی بالاتر پررنگ نشان داده شود ولی نباید فراموش کرد که در واقع مهارتهای شناختی و غیرشناختی مکمل هم هستند. تحقیقات دانشمندان بیان کننده این مطلب است که مهارتهای عاطفی واجتماعی موجب بهبود عملکرد شناختی فرد خواهندشد و هیچ کدام از این مهارتها به تنهایی مثمرثمر واقع نخواهندشد.
آموزش هوش عاطفی
یک بچه زمانی که متولد می شود بطور ذاتی دارای هوش می باشد، درست است که او قادر به خواندن و نوشتن نیست و نمی توان از او آزمون هوش گرفت ولی با وجود این می توان گفت که این بچه هوشمند است. همه ما تواناییهایی داریم که ذاتی بوده و نمی توان آنها را افزایش داد و در مقابل، بعضی از تواناییهای دیگر در وجود هر فرد هستند که قابلیتهای آموزش، یادگیری و بهبود و توسعه را دارند. هوش عاطفی به طور ذاتی و فطری در درون هر فرد وجود دارد ولی می توان مهارتهای عاطفی را نیز به افراد آموزش داد و دانش و آگاهی آنها را نسبت به عواطف خود و دیگران افزایش داد که در نتیجه آن هوش عاطفی افراد نیز افزایش خواهدیافت. (هین- 2004)
بهترین خبر درباره هوش عاطفی این است که آن برخلاف IQ قابل یادگیری است. اگر انسانها درباره احساسات و تجارب خود با هم بحث و گفتگو کنند این امر به نوعی موجب یادگیری عاطفی آنها خواهدشد که البته یادگیری درباره عواطف بدین گونه نیست که چند تمرین خاص را انجام داد و نتیجه یادگیری را بلافاصله مشاهده کرد بلکه نتیجه این نوع یادگیری در تعامل با افراد و در فعالیتهای گروهی نمایان خواهدشد. آموزش هوش عاطفی بدین معنا نیست که به افراد پند و نصیحت بدهیم بلکه بدین صورت می باشد که در آنها نسبت به احساسات و عواطف، حساسیت ایجاد کرده و آگاهی و دانش آنها را نسبت به ابعاد عاطفی موجود در درون انسانها افزایش دهیم. مهارتهای عاطفی را که افراد می آموزند به آنها در زمینه برقراری ارتباط با دیگران در محیط کار واجتماع کمک خواهد کرد که در نتیجه آن همکاری بین افراد بهتر شده و عملکردشان نیز بهبود خواهدیافت. آموزش هوش عاطفی و افزایش آگاهی افراد نسبت به عواطف خوب و بدی که در درون انسانها نهفته اند به طور موثری موجب افزایش مهارت خوب گوش دادن، برقراری ارتباط با دیگران و بیان احساسات خود،حل تعارضات و مقابله با فشار عصبی و استرس خواهدشد.
جیمز پون در نتیجه تحقیقات خود در سنگاپور بیان می دارد که سطح هوش عاطفی افراد به طور ژنتیکی ثابت نیست و می توان آنرا بهبود داد و اگر ما آگاهی افراد را نسبت به مزایای هوش عاطفی افزایش دهیم، افراد بیشتری سعی خواهند کرد که برروی هوش عاطفی خود سرمایه گذاری کنند تا موفقیتشان در زندگی کاری افزایش یابد. انسانها همزمان با آگاه شدن نسبت به عواطف و احساسات خود سعی خواهندکرد که تاثیر عواطف و احساسات را در تعاملاتشان با دیگران نیز درک کنند که این گونه آگاهیها بر روابط اجتماعی و کار گروهی آنها تأثیر مثبت خواهندداشت. (پون-2002)
هوش عاطفی در محیط کار
در گذشته به کارکنان گفته می شد که عواطف و احساسات خود را در خانه رها کرده و به سر کار بیایند که کارکنان نیز اجبارا از این رویه تبعیت می کردند ولی این رویه زمان زیادی به طول نیانجامید. چرا که انسانها در هر سازمان یا گروهی که مشغول بوده و با انسانهای دیگری سروکار داشته باشند،محتاج تعاملات عاطفی با دیگران هستند. (جانسون- 1999)
احساسات و عواطف برهرچیزی که ما انجام می دهیم، تأثیر دارند. علیالخصوص در محیط سازمانی عواطف منجر به رفاقت و صمیمیت در بین اعضای تیم شده و بهرهوری سازمان را افزایش می دهند. البته نباید فراموش کرد که همین عواطف چنانچه درست از آنها استفاده نشود، می توانند ویرانگر و نابودکننده نیز باشند پس می توان گفت که هوش عاطفی به روابط بین فردی شکل می دهد. البته با وجود همه این حرفها هنوز هم بسیاری از مدیران هستند که تمایل به کنارگذاری عواطف واحساسات دارند و دوست دارند فقط با منطق کار کنند ولی تحقیقات فراوانی نشان دهنده این مطلب اند که چنانچه عواطف به طور مفید و موثری اداره شوند، موجب افزایش اعتماد متقابل، وفاداری و تعهد کارکنان خواهندشد و بهره وری سازمانی افزایش خواهدیافت. از طرف دیگر، نوآوریهای سازمانی و همکاریهای کارکنان نیز بهبود خواهند یافت و عملکرد تیمی و سازمانی نیز در کل بهتر خواهدشد.(جانسون و همکاران 1999)
کلید عوامل غیرشناختی با عملکرد شغلی افراد در سازمانها ارتباط دارند به طوری که جای تحقیقات فراوانی در این زمینه وجود دارد. اکثر تحقیقات انجام شده به این نتیجه رسیده اند که عوامل غیرشناختی از مهمترین تعیینکنندگان رفتار کاری می باشند. مخصوصا در محیطهای کاری متغیر امروزی که داشتن انعطاف پذیری و سازش با تغییرات و همگامی با آنها از ضروریات میباشد، تنها چیزی که هنوز جای ابهام دارد، اندازه گیری و سنجش دقیق این عوامل غیرشناختی و انتخاب کارکنان شایسته براساس آنها می باشد.
از دیدگاه گلمن استفاده از مهارتهای عاطفی در محیط کار و داشتن کارکنانی با هوش عاطفی بالا از دو جهت برای سازمانها سودمند است، بدین ترتیب که اولا افراد بر خودشان می توانند کنترل داشته و خود را اداره کنند و ثانیا روابط اجتماعی بین افراد نیز بهبود خواهدیافت که موجب برقراری ارتباط موثر در بین کارکنان خواهدشد. (کرستید 1999)
در نتیجه تحقیق جانسون و ایندوک مشخص شد که مدیران و کارکنان هر دو باید در درون سازمان مورد مطالعه قرارگیرند. کارکنان به منظور برقراری ارتباطات اثربخش با سایرین به هوش عاطفی نیاز دارند و مدیران نیز چنانچه دارای مهارتهای عاطفی بالایی باشند می توانند موجب عملکرد فراتر از انتظار کارکنان شوند. هوش عاطفی و داشتن مهارتهای عاطفی در درون سازمانها هم برای مدیران و هم برای کارکنان مفید است چرا که مدیران دارای کارکنانی هستند که دارای شور و اشتیاق فراوان برای کار هستند و کارکنان نیز مدیرانی خواهندداشت که آنها را درک می کنند و به مشکلات و نیازهایشان رسیدگی می کنند. (جانسون و همکاران 1999)
کای خاطرنشان می کند که هوش عاطفی موجب انطباق فردی و کاهش مقاومت آنها در مقابل تغییرات خواهدشد. از طرف دیگر مطالعات اسکات و همکارانش نشان می دهد که هوش عاطفی رابطه مستقیم با تمایلاتی از قبیل خوش بینی، گرایش به شادزیستن، و تمایل به کاهش اعمال غیرارادی دارد. همچنین تحقیقات مارتینز پونز نیز بیانگر این مطلبند که افزایش هوش عاطفی موجب رضایت از محیط کاری و زندگی اجتماعی افراد خواهدشد و علائم افسردگی را نیز کاهش خواهدداد. خلاصه این که با مروری بر تحقیقات انجام شده در زمینه هوش عاطفی به این نتیجه می رسیم که هوش عاطفی موجب نتایج مثبتی برای سازمانها خواهدشد و بر رفتار و نگرش کارکنان تاثیر خواهدگذاشت. (راحیم، 2003)
هوش هیجانی نماینده توانایی تشخیص، ارزیابی و بیان هیجان و آگاهی از هیجانها، توانائی دستیابی به / و یا ایجاد احساسات تسهیل فعالیتهای شناختی و عمل سازگارانه و توانایی تنظیم هیجانها در شخص و دیگران می باشد (مایر و سالوی 1997) . به عبارت دیگر، هوش هیجانی عبارت از پردازش مناسب اطلاعاتی می باشد که بار هیجانی دارند و استفاده از آن برای هدایت فعالیتهای شناختی مانند حل مساله و تمرکز انرژی برروی رفتارهای لازم. اصطلاح مذکور این فکر را انتقال می دهد که راههای دیگری برای باهوشبودن وجود دارد که غیر از تاکید بر تستهای استاندارد بهره هوشی می باشد. اینکه فراد می تواند این توانائیها را پرورش دهد و اینکه هوش هیجانی می تواند پیشبینیکنندة مهمی برای موفقیت در روابط شخصی، خانوادگی و محل کار باشد. هوش هیجانی در مقایسه با مفاهیم سنتی هوش متبلور، اصطلاح امیدوارکنندهای بنظر می رسد. به همین دلایل هوش هیجانی به روانشناسی مثبت تعلق دارد.
اولین شاخه هوش هیجانی با ظرفیت ملاحظه و بیان احساسات شروع می گردد. هوش هیجانی بدون قابلیتهائی که در این شاخه اول وجود دارند غیرممکن می باشد (در این مورد سارنی 1990 و 1999 نیز همین موضوع را عنوان می کند. اگر هر بار که احساسات ناخوشایند به وجود می آید مردم به آن توجه ننمایند، در مورد احساسات، معلومات بسیار کمی بدست می آورند. احساس هیجانی شامل ثبت، توجه و معنی سازی پیامهای هیجانی می باشد، به آن صورتی که در حالات صورت، تُن صدا ،یا محصولات هنری فرهنگی بیان گردیده اند. شخصی که حالت ترس را در صورت دیگری می بیند، خیلی بیشتر در مورد هیجان و افکار آن شخص می فهمد تا کسیکه این عملات را از دست داده و به آن توجه ننموده است. شاخه دوم هوش هیجانی در مورد سهولت در فعالیتهای شناختی می باشد. هیجانها ترکیبی از سازمانهای مختلف روانی، فیزیولوژیکی، تجربی، شناختی وانگیزشی می باشند. هیجانها از دو طریق وارد سیستم شناختی می گردند: به عنوان احساسات شناخته شده،مانند مورد کسی که فکر می کند «حالا من کمی غمگین هستم» و به عنوان شناختهای تغییریافته، مانند وقتی یک شخص غمگین فکر می کند «من خوب نیستم». تسهیل هیجانی تفکر – شاخه دوم- متمرکز براین موضوع است که چگونه هیجان برروی سیستم شناختی اثر می نماید و به این ترتیب چگونه می تواند برای حل مساله بنحو موثر، استدلال، تصمیم گیری و کارهای خلاق بکاررود. البته شناخت می تواند بوسیله هیجان هائی از قبیل اضطراب و ترس مختل گردد. از طرف دیگر هیجانها می توانند در سیستم شناختی الویت ایجاد کنند که به چه چیز مهمی توجه کند و به آن بپردازد (ایستربروک ، 1959 ،ماندلر 1975، سیمون 1982)؛ و حتی در مورد چیزی که در یک خُلق معین بهتر انجام میشود تمرکز نماید.
همچنین هیجانها شناختها را تغییر می دهند، هنگامی که شخص خوشحال است آنها مثبت، و وقتی غمگین می باشد، منفی می شوند (مثال :فورگاس 1995، مایر، گاشک ، براورمن و اوانز 1992، سالوی و بیربنوم 1995، سینگر و سالوی 1988). این تغییرات سیستم شناختی را وادار می نماید که چیزها را از دیدگاههای مختلف ببیند. مثلا تناوب بین شک نمودن و قبول کردن. مزیت این تناوب برای تفکر تقریبا واضح می باشد. هنگامی که نقطه نظر یکنفر بین شک کردن و قبول نمودن تغییر می نماید، فرد می تواند نقاط متعدد مثبت و مزایا را در نظر گیرد،و در نتیجه در مورد یک مساله عمیق تر و خلاقانه تر بیندیشد (مایر، 1986، مایر وهانسن 1995).
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 61 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
پدر و مادر مسئول سلامت و رشد جسمی و روحی و مهم ترین عامل سعادت و یا شقاوت فرزندان خود هستند، هر چه آنها در این زمینه سرمایه گذاری و تلاش بیشتری کنند نتیجه و ثمر آن را در آینده بیشتر خواهند دید.
حساس ترین وظیفه پدر و مادر در برابر فرزندانشان، تربیت صحیح آنان است.
اسلام شخصیت آینده کودک را مرهون تربیت و پرورش و مراقبت پدر و مادر می داند و برای تمام لحظات زندگی و دوران عمر افراد، دستورات خاص و مقررات ویژه ای دارد.
یکی از مسائل مطرح شده در اسلام، مسئله وظایف والدین در تربیت فرزندان است که در نظر قرآن و اهل بیت(ع) جایگاه ویژه ای دارد.
در این مقاله به بررسی برخی از وظایف تربیتی والدین در برابر فرزندان از دیدگاه قرآن و روایات پرداخته شده است:
اهمیت تربیت خانواده در قرآن و حدیث
خداوند متعال در سوره فرقان یکی از ویژگی های بندگان راستین را توجه خاص به تربیت فرزند و خانواده خویش می داند تا آن جا که آنها برای خود در برابر آنها احساس مسئولیت فوق العاده ای می کنند چنان که می فرماید: «آنها پیوسته از درگاه خدا می خواهند و می گویند پروردگارا از همسران و فرزندان ما کسانی قرار ده که مایه روشنی چشم ما گردد»
مسلما چنین افرادی آنچه در توان دارند در تربیت فرزندان و همسران و آشنایی آنها به اصول و فروع اسلام و راه های حق و عدالت، فروگذار نمی کنند و در آنجا که دستشان نمی رسد دست به دامن لطف پروردگار می زنند و دعا می کنند.
همچنین در آیه شش سوره التحریم خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان را تکلیفی بایسته برعهده مومنان دانسته، روی سخن را به همه مومنان کرده و دستوراتی درباره تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنها می دهد و می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاهدارید.»
نگهداری خویشتن به ترک معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است، و نگهداری خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هرگونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده است.
این برنامه ای است که باید از نخستین سنگ بنای خانواده، یعنی از مقدمات ازدواج، و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامه ریزی صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود.
به تعبیر دیگر حق زن و فرزند تنها با تأمین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنهاحاصل نمی شود، مهم تر از آن تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است.
از آیه فوق، و روایاتی که درباره حقوق فرزند و مانند آن در منابع اسلامی وارد شده، به خوبی استفاده می شود که انسان در مقابل همسر و فرزند خویش مسئولیت سنگین تری نسبت به دیگران دارد، و موظف است تا آنجا که می تواند در تعلیم و تربیت آنها بکوشد، آنها را از گناه بازدارد و به نیکی ها دعوت کند، نه اینکه تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند.
در حدیثی می خوانیم: هنگامی که آیه فوق نازل شد، کسی از یاران پیامبر(ص) سؤال کرد: چگونه خانواده خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت(ص) فرمود: آن ها را امر به معروف و نهی از منکر می کنی، اگر از تو پذیرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ کرده ای، و اگر نپذیرفتند وظیفه خود را انجام دا ده ای»
امیر مومنان علی(ع) نیز در تفسیر آیه فوق فرمود: «منظور این است که خود و خانواده خویش را نیکی بیاموزید و آنها را ادب کنید.»
همچنین امام سجاد(ع) در رساله حقوق خود با اشاره به این موضوع، تربیت نیکو و کمک برای ایجاد رفتار صحیح در فرزندان را از وظایف والدین برشمرده و فرموده است: «و اما حق فرزندت آن است که بدانی او از توست و خیر و شر او در همین دنیا به تو نسبت داده می شود و تو نسبت به تربیت شایسته او و راهنمایی اش به سمت و سوی خدا و کمک به خداپرستی اش، مسئولی و در این مورد، پاداش یاکیفر داده خواهی شد. پس در کار تربیت فرزند، چنان رفتار کن که اگر در این دنیا آثار خوب داشت، مایه آراستگی و زینت تو باشد و با رسیدگی شایسته ای که نسبت به او داشته ای، نزد پروردگارت عذر و حجت داشته باشی!»
وظایف تربیتی والدین
انتخاب نام شایسته
انتخاب نام خوب برای کودک امری بسیار مهم وحساس است که تأثیر زیادی بر شخصیت و روح و روان او دارد، نام زیبا و شایسته، نماد هویت و شخصیت آینده هر فرد و مایه افتخار و مباهات وی خواهد بود.
رسول خدا(ص) انتخاب نام نیک را از حقوق فرزند بر گردن پدر می دانست و می فرماید: «فرزندانتان را به نام انبیا اسم گذاری کنید.»
مهر و محبت
محبت اساس موفقیت خانواده و از مؤثرترین روش های تربیتی است که در فرهنگ اسلامی به آن توجه خاصی شده.
اسلام دستور داده که پدر و مادر باید براساس محبت فرزندان را تربیت کنند. چنان که پیامبرگرامی اسلام(ص) نیز می فرماید: کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنها مهربان باشید.»
کودک بیش از هر کس تشنه محبت والدین خود می باشد. کودکی که در کانون مهر و محبت والدین خود پرورش یافته است دارای آرامش روانی، امنیت خاطر، اعتماد به نفس، اعتماد به والدین، الگوگیری در مهرورزی به دیگران و پیشگیری از انحرافات است، و بهتر می تواند با مشکلات و حوادث سهمگین دوران بلوغ و تغییرات جسمی و روانی روبه رو گردد و با آرامش و اطمینان قدم به عرصه اجتماع گذارد.
ارتباط عاطفی با فرزند موجب می شود که وی با والدین خویش صمیمی باشد، به آنان اعتماد کند و آنان را پناهگاه خویش در بحران های زندگی بداند. خداوند در قرآن کریم، خطاب به پیامبرش می فرماید: «به خاطر رحمت خدا بود که تو با آنان ارتباط صمیمی و مهرآمیزی پیدا کردی، اگر خشن بودی، هیچ کس دور تو جمع نمی شد.»
در این میان والدین بسیاری هستند که به فرزندان خود محبت فراوان دارند اما آن را ابراز نمی کنند. محبت وقتی سازنده و تأثیرگذار خواهد بود که فرد مورد محبت از آن آگاهی یابد؛ این نیاز، را می توان به شکل های گوناگون از جمله بوسیدن کودک، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زیبا و محبت آمیز، خریدن هدیه و اسباب بازی و... برآورده کرد.
از نکات بسیار مهمی که والدین باید در این زمینه به آن توجه داشته باشند این است که از زیاده روی و افراط در محبت بپرهیزند که این خود نیز مشکلاتی را به دنبال خواهد داشت.
خداوند در سوره منافقون مسلمانان را از محبت و علاقه زیاد به مال و فرزند که باعث غفلت از یاد خدا می شود، برحذر می دارد و می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید مبادا اموال و فرزندانتان، شما را از یاد خدا غافل گرداند و هر کسی چنین کند از زیان کاران است.»
محبت زیاد و بی جا، موجب نازپروردگی، لوس بار آمدن و از خود راضی شدن کودک می شود و به سبب وابستگی شدید کودک به والدین، فرزندان را از کسب استقلال باز می دارد و در حقیقت زمینه ضعف و سستی کودک و عدم شکیبایی و پایداری او در مقابل مشکلات را فراهم می کند.
امام باقر(ع) در این باره می فرماید: «بدترین پدر کسی است که در نیکی از حد اعتدال خارج شود و به زیاده روی بگراید و بدترین فرزندان فرزندی است که در اثر کوتاهی، به عاق والدین دچار شود.»
سالم سازی محیطرشد فرزندان
پرورش صحیح فرزندان بدون توجه به ایجاد فضای سالم و مناسب و آرام میسر نمی شود.
قرآن کریم با تأکید بر ایجاد خانواده سالم و آرام، براین نکته تأکید کرده، می فرماید: «و از نشانه های او این است که همسرانی از (جنس) خودتان برای شما آفرید، تا بدان ها آرامش یابید، و در بین شما دوستی و رحمت قرار داد؛ قطعاً در آن ها نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند.»
نابسامانی خانواده، اختلاف و درگیری بین والدین، عدم رابطه صمیمی میان اعضای خانواده به ویژه والدین، در نتیجه فقدان امنیت و آرامش در خانواده، تربیت صحیح فرزند را تهدید و به مخاطره می اندازد.
در روایات زیادی به موضوع حسن خلق در خانواده اشاره شده است و این دلیل بر آن است که خوش رفتاری اعضای خانواده با یکدیگر تأثیرات مثبتی بر زندگی فرزندان می گذارد. امام باقر(ع) در زمینه اهمیت خوش رفتاری در کانون خانواده می فرماید: «هرکس احسان و نیکی به خانواده اش کند، عمرش طولانی می شود.»
وجود رابطه صمیمی بین والدین باعث به وجود آمدن آرامش در زندگی می گردد و موجب می شود تا کودک در محیط خانواده احساس امنیت داشته باشد.
از دیگر اموری که در سالم سازی محیط رشد فرزندان تأثیر فراوان دارد، آموزش بسیاری از مسائل ضروری برای زندگی کودک از وظایف و حقوق و حدود، معاشرت با افراد و آموزش رفتارها و روحیات صحیح اخلاقی متناسب با رشد و سن او است. این موضوع تأثیر فراوانی بر تغییر روحیه دینی و بینش معنوی کودکان خواهد گذاشت.
حضرت لقمان در آیات 18 و 19 سوره لقمان چند نکته اخلاقی مهم را به فرزندش گوشزد کرده، به فرزند خود نخست تواضع و فروتنی و خوشرویی را توصیه کرده می گوید: «با بی اعتنایی از مردم روی مگردان و مغرورانه برروی زمین راه مرو در راه رفتنت اعتدال را رعایت کن و در سخن گفتنت نیز رعایت اعتدال نما و از صدای خود بکاه و فریاد مزن.»
بیان این نکات از طرف حضرت لقمان و انعکاس آن ها در قرآن خود ضرورت آموزش نکات اخلاقی و اجتماعی را می رساند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 10 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
سال 1959 سالی تاریخی برای علم و تکنولوژی است. در این سال فناوری مهندسی مولکولی (نانوتکنولوژی) اولین بار توسط ریچارد فاینمن ، برنده جایزه نوبل فیزیک که ملقب به پدر علم نانوتکنولوژی است مطرح شد. وی بیان کرد فضای زیادی در پایین وجود دارد . همین جمله پایه علم نانوتکنولوژی شد. در حقیقت او این نکته را مطرح ساخت که اصول علم فیزیک چیزی جز امکان ساختن اتم به اتم اشیاء بیان نمی کنند. او پیشنهاد کرد که می توان اتم های مجزا را دستکاری کرد و مواد و ساختارهای کوچکی را تولید نمود که خواص متفاوتی دارند.
در دهه 50 و 60 میلادی فعالیت های زیادی روی ذرات فلزی کوچک در حال انجام بود. در آن زمان این فعالیت ها را نانوتکنولوژی نمی نامیدند. تولید سیلیکون متخلخل در سال 1965 و یا کار روی تولید ذرات نانومتری فلزات قلیایی به وسیله تبخیر فلز سدیم ، پتاسیم و چگالش سریع آن ها، از جمله این فعالیت ها بود. سیال های مغناطیسی نیز در دهه 60 توسعه یافتند. این مواد شامل نانوذرات مغناطیسی هستند که در یک مایع توزیع شده اند.
1-2) نانوتکنولوژی چیست؟
پیشوند نانو در اصل یک کلمه یونانی است. معادل لاتین این کلمه، Dwarf است که به معنی کوتوله و قد کوتاه است. این پیشوند در علم مقیاس ها به معنی یک میلیاردم است.
بنابراین این یک نانومتر، یک میلیاردم متر است. این مقیاس را با ذکر مثال هایی عینی، بهتر می توان حس کرد. یک تار موی انسان بطور متوسط قطری حدود 50000 نانومتر دارد. کوچکترین اشیای قابل دید توسط چشم غیرمسلح اندازه ای حدود 10000 نانومتر دارند.
به بیان ساده تر علم نانو مطالعه اصول اولیه مولکول ها و ساختارهای با ابعاد بین 1 تا 100 نانومتر است. این ساختارها را نانوساختار می نامیم. نانوتکنولوژی، کاربرد این ساختارها در دستگاه¬های با اندازه نانومتری است.
تعریف دیگری که می توان از نانوتکنولوژی ارائه نمود این است که نانوتکنولوژی شکل جدیدی از ساخت مواد بوسیله کنترل و دستکاری واحدهای ساختمانی آن ها در مقیاس نانو است. می توان گفت نانوتکنولوژی تولید کارآمد مواد و دستگاه¬ها و سیستم ها با کنترل ماده در مقیاس طولی نانومتر و بهره برداری از خواص و پدیده های نوظهوری است که در مقیاس نانو توسعه یافته اند.
یکی از ویژگی های مهم نانوتکنولوژی، جنبه چندرشته ای بودن آن است. مفهوم چند رشته ای در نانوتکنولوژی بدان معناست که نیروی کاری نانوتکنولوژی باید دارای بینش وسیعی از مفاهیم زیست شناسی، فیزیک، شیمی، اصول مهندسی طراحی، کنترل فرآیند و محصولات باشد. برای درک مفاهیم پایه ای و تدوین قوانین در مقیاس نانو تقریباً به تمامی علوم نیاز است. اصل چند رشته ای بودن نانوتکنولوژی بیانگر این حقیقت است که این علم رشته جدیدی نیست بلکه رویکردی جدیدی در تمام رشته هاست و تمام عرصه های مختلف علم و فناوری را در برمی گیرد. آنچه باعث ظهورنانوتکنولوژی شده، نسبت سطح به حجم بالای نانو مواد است. این موضوع یکی از مهمترین خصوصیات مواد تولید شده در مقیاس نانو است. در مقیاس نانو، اشیاء شروع به تغییر رفتاری می کنند و رفتار سطوح بر رفتار توده ای ماده غلبه می کند.
در این مقیاس برخی روابط فیزیکی که برای مواد معمولی کاربرد دارند، نقض می شوند. در حقیقت در این مقیاس، قوانین فیزیک کوانتوم وارد صحنه می شوند و امکان کنترل خواص ذاتی ماده از جمله دمای ذوب، خواص مغناطیسی، ظرفیت بار و حتی رنگ مواد، بدون تغییر در ترکیب شیمیایی ماده وجود خواهد داشت.
1-3) عناصر پایه در فناوری نانو
تفاوت اصلی فناوری نانو با فناوری های دیگر در مقیاس مواد و ساختارهایی است که در این فناوری مورد استفاده قرار می گیرند. البته تنها کوچک بودن اندازه مدنظر نیست، بلکه زمانی که اندازه مواد در این مقیاس قرار می گیرد، خصوصیات ذاتی آنها از جمله رنگ، استحکام، مقاومت به خوردگی و ... تغییر می یابد.
در حقیقت اگر بخواهیم تفاوت این فناوری را با فناوری های دیگر به صورت قابل ارزیابی بیان نماییم، می توانیم وجود عناصر پایه را به عنوان یک معیار ذکر کنیم. عناصر پایه در حقیقت همان عناصر نانومقیاسی هستند که خواص آنها در حالت نانومقیاس با خواص شان در مقیاس بزرگتر فرق می کند.
اولین و مهمترین عنصر پایه، نانو ذره است. منظور از نانوذره، همانگونه که از نام آن مشخص است، ذراتی با ابعاد نانومتری در هر سه بعد می باشد. نانوذرات می توانند از مواد مختلفی تشکیل شوند، مانند نانوذرات فلزی، سرامیکی و ... .
دومین عنصر پایه، نانوکپسول است. همان طور که از اسم آن مشخص است، کپسول هایی هستند که قطر نانومتری دارند و می توان مواد مورد نظر را درون آنها قرار داد و کپسوله کرد.
عنصر پایۀ بعدی نانو لوله کربنی است. این عنصر پایه در سال 1991 در شرکت NEC کشف شد و در حقیقت لوله هایی از گرافیت می باشند. اگر صفحات گرافیت را پیچیده و به شکل لوله در بیاوریم، به نانو لوله های کربنی می رسیم. این نانو لوله ها دارای اشکال و اندازه های مختلفی هستند و می توانند تک دیواره یا چند دیواره باشند. این لوله ها خواص بسیاری جالبی دارند که منجر به ایحاد کاربردهای جالب توجهی از آنها می شود.
عناصر پایه گوناگون و متنوع دیگری نیز وجود دارند، مانند مواد نانو بلوری توده ای، مواد نانوحفره ای، نانوالیاف ها، نانو سیم ها، فولرین ها و ... . در قسمت های بعدی، با توجه به کاربردی که این عناصر پایه در ساخت نانوکامپوزیت ها دارند، به توضیح برخی از آنها خواهیم پرداخت.
1-3-1) روش های ساخت عناصر پایه
به طور کلی عناصر پایه با دو رویکرد «بالا به پایین» و «پایین به بالا» قابل ساخت می باشند. در رویکرد بالا به پایین برای تولید محصول، یک ماده توده ای را، شکل دهی و اصلاح می کنند. در حقیقت دراین روش، یک ماده بزرگ را بر می داریم و با کاهش ابعاد و شکل دهی آن، به یک محصول با ابعاد نانو می رسیم. به عبارت دیگر، اگر اندازه یک ماده توده ای را به طور متناوب کاهش دهیم تا به یک ماده با ابعاد نانومتری برسیم، از رویکرد بالا به پایین استفاده کرده ایم. این کار اغلب و نه همیشه، شامل حذف بعضی از مواد به شکل ضایعات است. مثل ماشین کاری یک بخش فلزی از یک موتور یا نانو ساختاری کردن فلزات به طریق تغییر شکل دهی که شامل ضایعات نیست. از دیگر روشهای ساخت این نوع از مواد، می توان به لیتوگرافی، فرآوری مکانیکی، فرآوری حرارتی و ریسندگی اشاره کرد.
رویکرد پایین به بالا درست عکس رویکرد بالا به پایین می باشد. دراین رویکرد محصول از کنار هم قرار دادن مواد ساده تر بوجود می آید، مانند ساخت یک موتور از قطعات آن، در حقیقت کاری که در اینجا انجام میشود، کنار هم قراردادن اتم ها و مولکولها (که ابعاد کوچکتر از مقیاس نانو دارند) برای ساخت یک محصول نانومتری است. تصور کنید قادریم اتم ها و مولکول ها را به طور واقعی ببینیم و آنها را به طور دلخواه کنار هم قرار دهیم تا شکل مورد نظر حاصل شود. معمولاً روش های پایین به بالا ضایعاتی ندارند.
رسوبی دهی فاز گاز، رسوب دهی از فاز مایع، الگو برداری از نانو ساختارها، قوس الکتریکی، خودآرایی در محلول و ...، برخی از روشهای ساخت مواد با رویکرد پایین به بالا هستند.
1-4) نانوذرات
نانو ذرات رایج ترین عناصر در علم و فناوری نانو بوده و خواص جالب توجه آنها باعث گردیده است کاربردهای بسیار متنوعی در صنایع شمیایی، پزشکی و دارویی، الکترونیک و کشاورزی داشته باشند.
طبق تعریف یک نانو ذره به ذره ای گفته ای می شود که ابعادی بین 1 تا 100 نانو متر داشته باشد. نانوذرات از طیف وسیعی از مواد ساخته می شوند. متداولترین و پرکارترین آنها، نانوذرات سرامیکی هستند. با توجه به تعریف نانوذرات ممکن است این ذهنیت بوجود آید که این ذرات با چنین ابعادی در هوا معلق خواهد ماند. اما در واقع چنین نیست و نیروهای الکترواستاتیکی بین این ذرات، آنها را در کنار هم قرار می دهد.
نانوذرات در اندازه های پایین نانو خوشه به حساب می آیند. همچنین نانوکره ها، نانو میله ها، و نانو فنجان ها تنها اشکالی از نانوذرات در نظر گرفته می شوند. نانو بلورها و نقاط کوانتومی نیمه هادی زیر مجموعه نانوذرات هستند.
چنین نانوذراتی در زمینه های مختلف الکترونیکی و الکتریکی و بیودارویی به عنوان حامل دارو و عوامل تصویر برداری کاربرد دارند.
تعیین مشخصات نانوذرات برای کنترل سنتز، خواص و کاربرد آنها ضروری است. مشخصات این ترکیبات با استفاده از روش های گوناگون نظیر آنالیز میکروسکوپ الکترونی، AFM طیف سنجی فوتوالکترونی، x-ray و FT-IR سنجیده می شود.
نانوذرات زمینه های کاربردی زیادی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از:
1- مواد کامپوزیت 7- باتری ها و پیل های سوختی
2- کامپوزیت های ساختاری 8- روان کننده ها
3- کاتالیزور 9- پزشکی و داروسازی
4- بسته بندی 10- محافظت کننده ها
5- روکش ها 11- آنالیززیستی و تشخیص پزشکی
6- افزودنی های سوخت و مواد منفجره 12- ساینده ها
1-4-1) خواص نانوذرات
با توجه به تعریفی که از نانو ذرات ارائه کردیم، یکی از سؤال های مهم در تولید مواد نانو این است که آرایش هندسی و پایداری اتم ها با تغییر اندازه ذرات چه تغییری می کند؟
اولین اثر کاهش اندازه ذرات، افزایش سطح است. افزایش نسبت سطح به حجم نانوذرات باعث می شود که اتم های واقع در سطح، اثر بسیاری بیشتری نسبت به اتم های درون حجم ذرات، بر خواص فیزیکی ذرات داشته باشند. این ویژگی، واکنش پذیری نانوذرات را به شدت افزایش می دهد که با استفاده از آن می توان کارآیی کاتالیزورهای شیمیایی را به نحو موثری بهبود بخشید و یا در تولید کامپوزیت ها با استفاده از این ذرات پیوندهای شمیایی مستحکم تری بین ماده زمینه و ذرات برقرار شده و استحکام کامپیوزیت به شدت افزایش می یابد. همچنین این ویژگی در خواص ترمودینامیکی ماده (مثل نقطه ذوب) نیز تاثیر گذار است.
تغییر در فاصله بین اتم های ذرات و هندسه ذرات روی خواص الکترونیکی ماده هم تاثیرگذاراست که پی بردن به چگونگی این تغییرات و میزان آنها کاری مشکل است. اما پیچیده ترین تاثیر اندازه ذرات، تاثیر برخواص مغناطیسی ماده است، ممکن است این تصور بوجود آید که وقتی به اندازه های کوچکتر می رویم، به عنوان مثال در مورد نانوذرات، حوزه های مغناطیسی مشخصی دیده نمی شود. بنابراین تصورمی شود که در این مواد سیستم های ساده تری وجود خواهند داشت. اما در حقیقت چیزی برعکس این موضوع وجود دارد.
ذرات مغناطیسی کوچک و حتی جامدات غیرمغناطیسی با اندازه دانه کوچک، نوع جدیدی از خواص مغناطیسی را نشان می دهند. این خواص متأثر از خاصیت کوانتومی اندازه ذرات است. در جدول-1 خلاصه ای از رفتار مغناطیس مشاهده شده در فلزات به شکل ذرات ریز را در مقایسه با همان فلزات بصورت توده ای نشان می دهد.
فلز توده ای نانوذرات
K, Na
Fe, Co, Ni
Gd, Tb
Rh
پارامغناطیس
فرومغناطیس
فرومغناطیس
پارامغناطیس فرومغناطیس
سوپرمغناطیس
سوپرمغناطیس
فرومغناطیس
1-4-2) روش های تولید نانوذرات
برای تولید نانوذرات روش های بسیاری متنوعی وجود دارد. این روش ها اساساً به سه دسته تقسیم می شوند:
چگالش از یک بخار، سنتز شمیایی و فرآیندهای حالت جامد نظیر آسیاب کردن.
روش چگالش از بخار که شامل تبخیر فلز جامد سپس چگالش سریع آن برای تشکیل خوشه های نانومتری است که به صورت پودر ته نشین می شوند. روش تبخیر در خلاء بر روی مایعات روان (VERL) ، ذوب در محیط فوق سرد و روش سیم انفجاری جزء روش های چگالش از بخار محسوب می شوند.
روش سنتز شیمیایی شامل رشد نانوذرات در محیط مایع حاوی انواع واکنشگرها است. روش سل ژل نمونه چنین روشی است، در روش های شمیایی اندازه نهایی ذره را می توان با توقف فرآیند هنگامی که اندازه مطلوب به دست آمد یا با انتخاب مواد شمیایی تشکیل دهنده ذرات پایدار و توقف رشد در یک اندازه خاص کنترل نمود. این روش ها معمولاً کم هزینه و پر حجم هستند، اما آلودگی حاصل از آنها می تواند یک مشکل باشد.
از روش فرآیندهای جامد (آسیاب یا پودر کردن) می توان برا ایجاد نانوذرات استفاده نمود. ازاین روش می توان برای تولید نانوذرات از موادی استفاده نمود که در دو روش قبلی به آسانی تولید نمی شوند. در این روش خواص نانوذرات حاصل، تحت تاثیر نوع ماده آسیاب کننده، زمان آسیاب و محیط اتمسفری آن قرار می گیرد.
1-4-3) متداولترین نانوذرات
نانوذرات در حال حاضر از طیف وسیعی از مواد ساخته می شوند، معمولی ترین آنها نانوذرات سرامیکی، فلزی و پلیمری و نانوذرات نیمه رسانا هستند.
نانوذرات نیمه رسانا که به آنها نقاط کوانتومی هم می گویند، نانو ساختارهایی سه بعدی هستند که در مصارف اپتیکی کاربرد زیادی دارند. این نقاط کوانتومی نیمه هادی با تحریک الکتریکی یا توسط گستره وسیعی از طول موج ها در فرکانس های کاملاً مشخص به فلورسانس می پردازند، به این شکل که فرکانسی از نور را جذب کرده و در فرکانسی مشخص- که تابع اندازه آنهاست- به نشر نور می پردازند. این ذرات همچنین می توانند بر حسب ولتاژ اعمال شده، به انعکاس، انکسار یا جذب نور بپردازند. این ویژگی کاربردهایی در موارد فتوکرومیک و الکتروکرمیک (موادی که ترتیب بر اثر اعمال نوریا الکتریسته تغییر رنگ می دهند) و پیل های خورشیدی خواهد داشت. از دیگر کاربردهای آنها می توان به لیزرهای دارای طول موج های بسیار دقیق و کامپیوترهای کوانتومی اشاره کرد.
نانوذرات سرامیکی، متداولترین هستند که به سرامیک های اکسید فلزی، نظیراکسیدهای تیتانیوم، روی، آلومینیوم و آهن و نانوذرات سیلیکاتی که عموماً به شکل ذرات نانومقیاس خاک رس هستند، تقسیم می شوند. این مواد به علت داشتن نسبت سطح به حجم مناسب به عنوان کاتالیزور در زمینه هایی نظیر باتری ها، پیل های سوختی و انواع فرآیندهای صنعتی قابل استفاده هستند.
یکی از مهمترین کاربردهای این ذرات در کامپوزیت هاست. استفاده ا این نانوذرات در مواد کامپوزیتی می تواند استحکام آنها را افزایش یا وزن آنها را کاهش دهد، مقاومت شمیایی یا حرارتی آنها را زیاد کند، خصوصیات جدیدی نظیر هدایت الکتریکی را به آنها بیفزاید و فعل و انفعال آنها با نور یا دیگر تشعشعات را تغییر دهد. یکی از خواص کامپوزیت های نانو ذره ای سرامیکی در صنعت بسته بندی، کاهش نفوذ پذیری گازهاست. همچنین مقاومت در برابر آتش و مواد شمیایی نیز افزایش یافته و بازیافت این مواد نیز آسانتر می شود.
نانوذرات فلزی نیز دسته دیگری از این ذرات هستند که از فلزات مختلف بدست آمده و خواص جالبی را از خود نشان می دهند.ک این نانوذرات فلزی نیز در کامپوزیت ها به کار می روند، به خصوص کامپوزیتهایی که زمینه پلیمری دارند. این نانوکامپوزیت ها، به دلیل ممانعت خوبی که در مقابل تداخل الکترومغناطیسی به وجود می آورند، می توانند در رایانه و تجهیزات الکترونیکی به کار رود. نانوکامپوزیت های نانوذره ای فلزی قابلیت ها ویژه ای در هدایت گرمایی و الکتریکی دارند که کارآیی آنها را افزایش می دهد.
1-4-4) کاربردهای نانوذرات
همان طور که اشاره شد یکی از خواص نانوذرات نسبت سطح به حجم بالای این مواد است. با استفاده از این خاصیت می توان کاتالیزورهای قدرتمندی را در ابعاد نانومتری تولید نمود.
بکارگیری نانوذرات در تولید مواد دیگر می تواند استحکام آن ها را افزایش دهد و یا وزن آن ها را کم کند، مقاومت شیمیایی و حرارتی آنها را بالا ببرد، و واکنش آن ها را در برابر نور و تشعشعات دیگر تغییر دهد. پس اولین کاربردی که برای نانوذرات می توان متصور شد، استفاده از این مواد در تولید نانوکامپوزیت هاست که در فصل بعدی به طور کامل به آنها خواهیم پرداخت.
از نانوذرات همچنین در ساخت انواع ساینده ها، زنگ ها، لایه های محافظتی جدید و بسیار مقاوم برای شیشه ها و عینک ها (ضدجوش و نشکن)، کاشی ها و در حفاظ های الکترومغناطیسی شیشه های اتومبیل و در و پنجره استفاده می شود. پوشش های ضد نوشته برای دیوارها و پوشش های سرامیکی برای افزایش استحکام سلول های خورشیدی نیز با استفاده از نانوذرات تولید شده اند.
فصل دوم
آشنایی با نانوکامپوزیت ها
2-1) مقدمه
مواد و توسعۀ آنها از پایه های تمدن بشربه شمار می روند. به طوری که دوره های تاریخی را با مواد نامگذاری کرده اند مثل عصرسنگ، عصر برنز، عصر آهن و... . عصر جدید با شناخت یک ماده جدید به وجود نمی آید، بلکه با بهینه کردن و ترکیب چند ماده می توان پا در عصر نوین گذاشت. در کاربردهای مهندسی، اغلب تلفیق خواص مورد نیاز است. به عنوان مثال در صنایع هوا و فضا، کاربردهای زیر آبی، حمل و نقل و امثال آنها، به موادی نیاز است که ضمن داشتن استحکام بالا، سبک باشند، مقاومت سایشی خوبی داشته باشند و... .
از آنجا که نمی توان ماده ای یافت که همه خواص مورد نظر را داشته باشد، باید به دنبال چاره ای دیگر بود. کلید این مشکل استفاده از کامپوزیتهاست. کامپوزیتها موادی چند جزئی هستند که خواص آنها در مجموع از هر کدام از اجزاء بهتراست. ضمن آنکه اجزای مختلف، کارآیی یکدیگررا بهبود می بخشد.
دانشمندان علوم فیزیک، مواد و سایر علوم به این نتیجه رسیده اند که اگر بتوان مواد را در مقیاس های کوچک تری تهیه کرد، پیوندهایی که این ماده با فازهای اطراف خود برقرار می کند، به مراتب قویتر از مقیاسهای بزرگتر است. در همین راستا بود که نانوکامپوزیت ها تولید شدند که در این نوع مواد کامپوزیتی حداقل یکی از فازهای تشکیل دهنده ماده مرکب در ابعاد نانومتری قرار دارد. امروزه نانوکامپوزیت ها به دلیل خواص فوق العاده ای که از خود نشان می دهند به سرعت در حال گسترش هستند و از آن به عنوان " تحول بزرگ در مقیاس کوچک" نام می برند.
2-2 ) نانوکامپوزیت چیست؟
کامپوزیت همان طور که از نام آن پیداست از فعل to compose به معنای ترکیب کردن گرفته شده و کامپوزیت ( composite ) یعنی مرکب. مواد کامپوزیتی به موادی گفته می شوند که از ترکیب چند ماده به وجود آمده اند که هر یک از اجزاء تشکیل دهندۀ آن دارای خواص مختلفی هستند که ترکیب آنها با هم، سبب بهبود خواص ماده کامپوزیتی می شود.
با توجه به تعریف بالا کامپوزیتها از دو قسمت تشکیل شده اند: قسمت زمینه و قسمت تقویت کننده که به زمینه اضافه می شود تا دسته ای از خواص آن را بهبود بخشد. در تصویر-1 حالتهای مختلف قرارگیری فاز تقویت کننده در ماده زمینه دیده می شود.
اولین وظیفه زمینه احاطه ماده تقویت کننده است. به طوری که نگذارد ماده تقویت کننده پراکنده شود. وظیفه دوم، محافظت از ماده تقویت کننده در برابر عوامل شیمیایی است؛ و وظیفه سوم این است که چون مواد زمینه را نرم انتخاب می کنند، وقتی نیرو به ماده کامپوزیت وارد می شود، توسط زمینه به ماده تقویت کننده انتقال داده شود تا ماده تقویت کننده نیرو را تحمل کند.
تقویت کننده های موادی هستند که به صورت تکه تکه در یک زمینه پیوسته واردمی شوند تا خواص ماده زمینه را بهتر کنند، تقویت کننده ها می توانند به صورت یک صفحه، یک رشته (نخ) ، یا یک ذره (پودر) واردحجم زمینه شوند. (تصویر-2).
نانوکامپوزیت ، همان کامپوزیت در مقیاس نانومتر (9-10) است. نانوکامپوزیت ها در دو فاز تشکیل می شوند. در فاز اول ساختار بلوری در ابعاد نانو ساخته می شود که زمینه یا ماتریس کامپوزیت به شمار می رود.
در فاز دوم ذراتی در مقیاس نانو به عنوان تقویت کننده برای استحکام، مقاومت، هدایت الکتریکی و ... به فاز اول یا ماتریس اضافه می شود.
2-2-1) طبقه بندی نانوکامپوزیت ها
انواع نانوکامپوزیت ها را می توان بر اساس ماده زمینه آن ها به شرح زیر طبقه بندی کرد:
نانوکامپوزیت های زمینه پلیمری
نانوکامپوزیت های زمینه سرامیکی
نانوکامپوزیت های زمینه فلزی
نانوکامپوزیت های زمینه بین فلزی
در بین نانوکامپوزیت ها، بیشترین توجه به نانوکامپوزیت های زمینه پلیمری معطوف است. کامپوزیت های پلیمری به علت خواصی مانند استحکام، سفتی و پایداری حرارتی و ابعادی چندین سال است که در ساخت هواپیماها به کار می روند. با رشد نانوتکنولوژی، کامپوزیت های پلیمری بیش از پیش به کار گرفته خواهند شد. کامپوزیت هایی که بستر فلزی دارند، کم وزن و سبک اند و به علت استحکام و سختی بالا، کاربردهای وسیعی در صنایع خودرو و هوا-فضا پیدا کرده اند. در ادامه بحث به شرح کامل هر یک ازا ین نوع مواد خواهیم پرداخت.
اما دسته بندی دیگری که برای نانوکامپوزیت ها وجود دارد، دسته بندی ابعادی نانوکامپوزیت هاست. در نانوکامپوزیت ها با توجه به آنکه فاز نانومتری چند بعدش در مقیاس نانومتر قرار دارد. به سه دسته تقسیم می شوند.
1- نانوکامپوزیت های هم بعد
2- نانوکامپوزیت های دوبعدی
3- نانوکامپوزیت های تک بعد
در نانوکامپوزیت های هم بعد، فاز یا فازهای نانومتری در هر سه بعد در مقیاس نانو قرار دارند. برای این دسته مواد میتوان به سیلیکای کروی تولید شده در فرآیند سل- ژل اشاره کرد.
نانوکامپوزیت های دو بعدی فاز نانومتری آنها در دو بعد آن در مقیاس نانو قرار دارد که لوله های نانو متری کربن یا ویسکرها مثالی برای این دسته می باشند. فاز نانومتری تقویت کننده در نانوکامپوزیت های تک بعدی تنها در یکی از ابعاد دارای مقیاس نانو است. این خانواده از نانوکامپوزیت ها تحت عنوان نانوکامپوزیت های پلیمر- کریستالهای لایه ای شناخته می شوند. در طبیعت از این نوع کریستالهای لایه ای شکل به وفور یافت می شود. امروزه نانوکامپوزیت های سیلیکاتی لایه ای به طور گسترده ای مورد مطالعه قرار می گیرند که علت آن را می توان سهولت دسترسی به خارک رس و همچنین خصوصیت نفوذپذیری آن نام برد.
2-3) نانوکامپوزیت های زمینه پلیمری
همان طور که گفتیم در بین نانوکامپوزیت ها، نانوکامپوزیت های زمینه پلیمری بیشترین کاربرد و استفاده را دارند و در درجه اول اهمیت قرار دارند. سیلیکات های لایه ای تا به امروز بیشترین کاربرد را در ساخت نانوکامپوزیت ها داشته اند. اخیراً به شدت از نانو لوله های کربنی در ساخت این نانوکامپوزیت ها استفاده می شود.
با توجه به خواص متنوع نانوکامپوزیت های زمینه پلیمری، دلایل زیادی رامی توان برای گسترش نانوکامپوزیت های پلیمری نام برد. اولین دلیل، خواص بی نظیر مکانیکی، شیمیایی و فیزیکی آن هاست. نانوکامپوزیت های پلیمری عموماً دارای استحکام بالا، وزن کم، پایداری حرارتی بالا، رسانایی الکتریکی بالا و مقاومت شیمیایی بالایی هستند. با اضافه کردن درصد کمی از مواد نانو به یک پلیمر خالص، استحکام کششی، استحکام تسلیم و مدول یانگ افزایش چشمگیری می یابد. به عنوان مثال با افزودن تنها 04/0 درصد حجمی میکا (یک نوع سیلیکات) با ابعاد 50 نانومتر به اپوکسی مدول یانگ این ماده 58 درصد افزایش خواهد یافت.
همچنین با اضافه کردن 8/4 درصد حجمی میکای نانومتری به پلی¬آمیدها میزان نفوذ پذیری آب در آن ها 50 درصد کاهش می یابد. تحقیقات انجام گرفته در دهه اخیر نشان می دهد که استحکام کششی و مدول کششی کامپوزیت های زمینه پلیمری با پر کنندۀ نانو سیلیکات لایه ای دو برابر می شود، بدون آنکه چقرمگی آنها دچار تغییر گردد. به عنوان مثال تعداد زیادی از پلیمرها نظیر نایلون، اولفین و نیز رزین هایی مانند اپوکسی ، اورتان، سیلوگزان با افزودن 2% حجمی سیلیکات لایه ای به خواص فوق رسیده اند.
دلیل دوم توسعه نانوکامپوزیت های زمینه پلیمری و افزایش تحقیقات دراین زمینه، کشف نانولوله ها کربنی در سال 1991 میلادی است. استحکام و خواص الکتریکی نانولوله های کربنی به طور قابل ملاحظه ای با نانولایه های گرافیت و دیگر مواد پرکننده تفاوت دارد. این دسته از کامپوزیت ها به دلیل خواص منحصر به فردی که دارند به طور گسترده ای در صنایع خودرو، هوا- فضا و بسته بندی مواد غذایی گسترش یافته اند. چنانچه در صنعت خودرو به دلیل افزایش قیمت سوخت و پیمامدهای اقتصادی ناشی از آن، تقاضا برای استفاده از موادی نظیر نانوکامپوزیت ها پلیمری که هم سبکی لازم و هم استحکامی در حد فلزات دارند، افزایش یافته است.
از دیگر کاربردهای نانوکامپوزیت های پلیمری پوشش های مقاوم به سایش، پوشش های مقاوم به خوردگی، پلاستیک های رسانا، حسگرها، آسترهای مقاوم در دمای بالا و غشاهای جداسازی گازها و سیالات نفتی می باشند.
نکته مهم دیگر این است که ارزش نانوکامپوزیت های پلیمری فقط به خاطر بهبود خواص مکانیکی نمی باشد. در کامپوزیت ها کارآیی موردنیاز، هزینه و قابلیت فرآوری از موضوعات بسیاری مهم می باشد. نانوکامپوزیت های پلیمری بر این محدودیت ها غلبه کرده است.
با توجه به گسترده بودن پلیمرها و رزین ها و همچنین نانو مواد تقویت کننده و کاربردهای فراوان آنها موضوع نانوکامپوزیت های پلیمری بسیاری گسترده می باشد و زمینه های بسیاری برای توسعه آنها وجود دارد.
2-3-1) روش های تولید نانوکامپوزیت های زمینه پلیمری
به طور کلی سه روش برای تولید نانوکامپوزیت های پلیمری وجود دارد. این روشها شامل مخلوط سازی مستقیم ، فرآوری محلولی و پلیمریزاسیون درجا هستند در ادامه این سه روش مورد بررسی قرار می گیرد.
الف – مخلوط سازی مستقیم
در این روش سوسپانسیونی از مواد نانو به محلول پلیمری اضافه می شود. در ادامه پس از ایجاد اختلاط و اطمینان از توزیع یکنواخت مواد پر کننده در پلیمر و سازگاری آن با زمینه, مخلوط حاصله توسط یک پرس هیدرولیک در یک قالب اکسترود می شود و در نهایت صفحات نازک نانو کامپوزیت بدست می آیند.
محدودیت این روش میزان فاز تقویت کننده یا همان مواد پر کننده است. به عنوان مثال برای تولید نانوکامپوزیت سیلیکا/پلی پروپیلن حداکثر میزان نانوذرات سیلیکا 20 درصد وزنی می تواند باشد. البته به نظر می رسد آگلومره شدن ذرات نیز از دیگر محدودیت های این روش باشد.
ب- فرآوری محلولی
با استفاده از این روش می توان بر بعضی از محدودیت های روش مخلوط سازی مستقیم غلبه کرد، ضمن آنکه می توان میزان آگلومراسیون و کلوخه ای شدن نانوذرات در ماده پلیمری را کاهش داد. در این روش به دو صورت می توان نانوکامپوزیت های پلیمری را تولید کرد. اگر ماده زمینه پلیمری و مواد نانو تقویت کنندۀ آن در یکدیگر قابل حل شدن باشند، محلول حاصل را می توان در یک قالب ریخته گری کرده و نانوکامپوزیت تولید نمود در غیر این صورت مخلوط مواد نانو کامپوزیت در یک حلال حل شده و در نهایت با تبخیر حلال، نانوکامپوزیت مورد نظر بدست می آید.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 116 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
سلاحهای نظامی
سامانه خودروهای زرهی برادلی توسط وزارت دفاع امریکا ساخته شده و شامل خودروی رزمی پیاده نظام M2 و خودروی سواره نظام M3 می باشد.این خودروها در ارتش امریکا و عربستان به خدمت گرفته شده اند.
تسلیحات:
تسلیحات اصلی یک سامانه مهمات ATK با کالیبر 25 میلیمتر M242 با گلوله های قطاری است.توپ 25 میلیمتری یه سلاح تک لول است .که از دو مکانیزم تغذیه و خروجی انتخابی پوکه بهره می برد.
توپچی می تواند یک یا چند حالت شلیک را انتخاب کند.
نواخت تیر استاندارد 200 گلوله در دقیقه است اما با تغییرات اختیاری می توان تا 500 گلوله در دقیقه شلیک نمود.
یه تیربار 7/62 میلیمتری M240 C بصورت هم محوری در سمت راست توپ اصلی نصب شده است.
برادلی M2 به سامانه BGM 71 موشک ضد تانک TOW مجهز می باشد.
یه لانچر دو لول موشک TOW در سمت چپ و جک نصب گردیده است.
هدف از استفاده از یک سایت ردیاب اپتیکی دنبال کردن سیگنال مادون قرمز از پشت موشک در طول مدت پرواز ان است.
یک سامانه دو گانه ارتباط بین فرامین توپچی و موشک را بوسیله دو قرقره پشت موشک برقرار می کند.
لانچر داده های تصحیح پرواز موشک را به سامانه هدایت روی موشک ارسال می نماید.
برد موشک تاو حدود 3750 متر می باشد.
نیروی رانش:
برادلی با یک موتور VTA 903 T شرکت کامینز موتور از کولومبوس ایندیانا مجهز شده است.
یک انتقال دهنده هیدرومکانیکی مدل HMPT 500 به وسیله شرکت لاکهید مارتین فراهم گردیده است که سه حالت از سرعت را مهیا می کند.
حداکثر سرعت برادلی در جاده ها 66 کیلومتر است.همه برادلی ها آبی خاکی هستند.نمونه های اخیر با یک آب بند (مانع آب) که توسط خدمه قبل از ورود به آب نصب می گردد مجهز گردیده اند.نمونه M3 ان یک پل موقت نظامی برجسته دارد که در جلو و کنار خودرو نصب گردیده است.نیروی رانش در آب از طریق شنیها فراهم می گردد که می تواند سرعت برادلی را به حداکثر 7/2 کیلومتر در ساعت برساند.
زیر دریایی روسی آکولا : کوسه شکاری
پروژه 971 که ناتو آن را آکولا به معنی کوسه نامیده زیر دریایی تهاجمی هسته ای است که در سال 1986 توسط شوروی سابق به خدمت در آمد. این کلاس که بعضاً به یادبود یکی از اعضای آن "بارس" خوانده می شود باید دقت کرد که همنام کلاس پروژه 941 نیروی دریایی شوروی سابق، که زیر دریایی موشک هسته ای بالستیک بر است که توسط خود شوروی آکولا و توسط ناتو تایفون نامگذاری شده است. در این کلاس سه زیر کلاس وجود دارد که شامل مدل عمومی آکولا1 شامل هفت زیر دریایی که بین سالهای 1982 تا 1986 ساخته شده اند، آکولای ارتقا یافته شامل 5 زیر دریایی ساخته شده بین سالهای 1986 تا 1991 و زیر کلاس آکولا2 که از سال 1991 ساخته شده است می باشد. سیستم خاص بدنه این زیر دریایی طوری است که سبکی و شناوری آن را تا سه برابر افزایش می دهد.
کلاس آکولا کم صدا ترین زیر دریایی تهاجمی اتمی روسها است که صدای تشعشع یافته از زیر کلاس آکولا2 با نویز نسخه های اولیه کلاس زیر دریایی معروف لوس آنجلس برابری می کند. تمام زیر دریایی های کلاس آکولا به چهار مجرای میلیمتری اژدر 533 مجهز هستند که می توانند اژدر های تایپ 53 یا موشکهای SS-N-15 استارفیش را شلیک کنند. علاوه بر آن این زیر دریایی ها چهار مجرای 650 میلیمتری اژدر دارا هستند که آنها نیز می توانند اژدر های تایپ 65 یا موشک های زد کشتی SS-N-16 را شلیک کنند. این مجراها در سه ردیف چهار تایی قرار گرفته اند. همچنین زیر کلاسهای آکولا2 و آکولای ارتقا یافته به شش مجرای اژدر انداز 533 میلیمتری خارجی مجهز شده اند که البته هنوز معلوم نیست آیا از این مجرا ها برای شلیک اژدر یا تله و مین گذاری استفاده می شود. این مجرا ها در یک ردیف و بالای مجرا های معمولی قرار گرفته اند. که برای پر کردن این مجرا ها نیز باید با کمک زیر دریایی توشه رسان یا در بندر اقدام کرد. ناگفته نماند که تمام مجراهای این زیردریایی می توانند مین گذاری کنند. در کل تا 40 اژدر، موشک و مین را این زیر دریایی ها می توانند با خود حمل کنند. در زیر دریایی های این کلاس موشکهای زمین به هوای شانه پرتاب نیز برای مقابله با جنگنده های دشمن در روی آب گنجانده شده است. این زیر دریایی عظیم 108 تا 117 متری (در سایتهای مختلف متفاوت گفته شده است) دارای حداکثر سرعت 20 گره (37 کیلومتر در ساعت) در سطح آب و 35 نات(65 کیلومتر در ساعت) زیر آب است. خدمه آکولا هم شامل 25 افسر و 26 سرباز وظیفه می باشد.
وضعیت زیر دریایی های آکولا بدون توجه به جزییات بسیار عالی است. این مطلب توسط بسیاری از سایتهای مختلف تایید شده است. از هفت زیر دریایی آکولا1 تنها سه زیر دریایی در حال خدمت می باشد. زیر دریایی رهبر K-284 پوما در سال 1995 به خاطر کمبود منابع مالی تجزیه شد. سه زیر دریایی دیگر K-322، K-480، K-317 نیز در حالت رزرو قرار گرفته اند. به نظر می رسد هر پنج زیر دریایی آکولای ارتقا یافته در حال خدمت باشند. آکولای2 وپر نیز در حال حاظر تنها زیر دریایی در حال خدمت زیر کلاس آکولای2 می باشد. گپارد هم به نظر می رسد همانند کوگار و نرپا از این زیر کلاس در وضعیت رزرو قرار گرفته باشد. نام پنجمین زیر دریایی هم مشخص نیست ولی به نظر می رسد در ساخت آن وقفه ایجاد شده باشد. در آخر اشاره کنم که هند نیز برای خرید این زیر دریایی اتمی از این کلاس ابراز علاقه کرده بود که تا به امروز نتیجه خاصی نداشته است
لکلرک(Leclerc) نام تانک رزمی پیشرفته ای است که توسط کارنجات جیات(Giat) فرانسه ساخته شده وتوسعه یافته است. این تانک درارتش کشورهای و امارات متحده عربی عملیاتی گردیده است.لکلرک فقط یک تانک به معنای کلاسیک آن نیست بلکه یک سیستم جنگ افزاری پیشرفته می باشد که به جدیدترین سلاح های عصر خود مجهز شده است.جدیدترین فناوری های نظامی بکار رفته در این تانک موجب شده است که فاکتورهای برتری رزمی همچون قدرت تحرک،مانور پذیری،قدرت آتش وضریب ایمنی حفاظتی این تانک به بالا ترین حد ممکن برسد. تانک لکلرک از سال 1990 میلادی واری خط تولید گردید ودر سال 1992 در ارتش فرانسه وبه دنبال آن در سال 1995 در ارتش امارات متحده عربی عملیاتی گردید است لازم به ذکر است که تانک بهینه سازی شده لکلرک باکد(MK2) نیز در سال 1998 وارد خط تولید گردید.
این تانک به احترام ژنرال ژاک فیلیپ لکلرک ، فرمانده لشکر دوم زرهی فرانسه آزاد در جنگ دوم، لکلرک نامیده شد.ژنرال لکلرک کسی بود که در سواحل نرماندی پیاده شدو پیشروی نیروهای فرانسه را فتح پاریس رهبری کرد.تانک لکلرک جایگزین تانک معروف AMX-30گردیده است که سال ها به عنوان ماشین زرهی اصلی فرانسه مشغول خدمت بوده است.در آغاز دهه هفتاد میلادی ارتش فرانسه به این نتیجه رسید که تانک AMX-30 آن کشور فرسوده شده وباید برای جایگزینی آن با یک تانک پیشرفته دیگر فکری نمود.
در سال 1977 ارتش فرانسه نیاز خود را مبنی بر ساخت یک تانک رزمی جدید را مطرح نمود.امکان خرید تانک های خارجی همچون آبرامزایالات متحده،لئوپارد2 آلمان غربی ومرکاوای اسرائیل که جزو بهترین تاکهای رزمی جهان مه حساب می آمدند نیز توسط مقامات فرانسوی مطالعه گردید ورد شد.مقامات فرانسوی از تانک لئوپارد2 آلمان ها خوششان آمده بود دست همکاری را به سوی آلمان ها دراز کردند اما برنامه مشترک ساخت تانک جدید بر پایه تانک لئو پاردآلمان هابه نتیجه نرسید.سرانجام در سال 1979 میلادی دولت فرانسه تصمیم گرفت که ساخت این تانک را بعنوان یک پروژه ملی در داخل کشور آغاز کند.برخلاف اکثر تانک های غربی که از سیستم حفاظتی غیر فعال استفاده می کردند،برای تانک لکلرک سیستم حفاظتی فعال در نظر گرفته شد.سیستم حفاظتی فعال که به سیستم سیستم حفاظتی عامل نیز معروف است بیشتر توسط نمونه تانکهای شرقی(بلوک شرق)مورد استفاده قرار می گرفت.
مقامات ارتش فرانسه علت در نظر گرفتن سیستم حفاظت فعال برای تانک راپایین آوردن جرم کلی وبالا بردن قابلیت تحرک تانک اعلام کردند.در نتیجه پایین آمدن جرم تانک قدرت مانورپذیری آن افزایش می یابدو درصورت آتش مستقیم یا شلیک جنگ افزارهای هدایت شونده دشمن خدمه می توانند با یک اقدام به موقع از اصابت جنگ افزارهای دشمن به تانک جلوگیری کنند. به علت هزینه های هنگفت ساخت تانک،دولت فرانسه در صدد شراکت با یک کشوردیگر بودتا بتواند قسمتی از هزینه ها را جبران کند.سرانجام مقامات اماراتی به فرانسوی ها پیشنهاد همکاری دادندوبدین ترتیب امارات متحده عربی نیز وارداین پروژه گردیدو قرار شد که علاوه بر420 دستگاه تانک در نظر گرفته شده برای ارتش فرانسه 390 دستگاه دیگر نیز برای امارات ساخته شود. در سال 1986 میلادی پروژه ساخت تانک تحت عنوان لکلرک آغاز شد وبه سرعت شش نمونه اولیه ساخت شدند.تولید انبوه تانک نیز در سال 1990 آغاز گردید.
تصویری ازداخل تانک لکلرک
تانک لکلرک به یک توپ بدون خان 120 میلیمتری مجهز است که توسط شرکت(GIAT) ساخته شده است.سری کاملی از گلوله های مختلف برای این توپ ساخته شده است از جمله گلوله های ضد زره APFSDSو گلوله های انفجاری شدید ضد تانک HEAT البته تانک لکلرک از مهمات تانک لئوپارد2و سری تانک های ابرامز ایالات متحده نیز می تواند استفاده نماید. این توپ به یک روکش حرارتی و یک سیستم هوای فشرده اتوماتیک مجهز است. این تانک از سیستم هوای فشرده برای خارج کردن دود ناشی از شلیک استفاده می کند وبر خلاف بسیاری از تانک های دیگر از سیلندر تخلیه کننده استفاده نمی نماید. تانک لکلرک از یک سیستم گلوله گذاری اتوماتیک منحصر به فرد بهره می برد.این سیستم خدمه تانک را از چهار نفر به سه نفر کاهش داده است زیرا دیگر نیازی به فرد گلوله گذار نیست.این سیستم گلوله گذار خودکار گلوله گذار خود کار نواخت تیر 12 گلوله توپ در دقیقه را برای تانک امکانپذیر نموده است.همچنین این سیستم تونایی شلیک حین حرکت ومناطق ناهمواروبرعلیه اهداف متحرک را برای تانک میسر ساخته است.این سیستم 22 گلوله را بصورت آماده برای حمل می کند 18 گلوله دیگر نیز در انبارک ویژه تانک ذخیره می شوند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید