مقدمه ای برمـعـمـاری قـبـل از اسـلام در ایران
معـماری ایرانی را باید بطور صحـیح از اعـماق تاریخ ایـن سرزمـیـن کهـن مـورد بررسی قـرار داد. معـماری ایرانی به شـش قـرن قـبل از میلاد مسیح باز می گـردد، که مـشـخـصات هـر دورهً معـماری را در دوره های مـخـتـلف تاریـخـی شـرح می دهـیـم :
1- معـماری دوران ماقـبـل تـاریخ تـا زمان حـکـومت مادها.
2- معـماری از زمان حکـومت مـادهـا تـا پـایان دوره حـکـومت ساسانیان .
در رابـطه با معـماری ایران، بایـد به خـوانـنـدگـان یـادآوری شـود، تـغـیـیـراتی کـه در رابـطه بـا هـنـر پـیـشـیـنـیان ایـران در معـماری داده شـده و نـحـوهً ساخـتمان سازی آن دوران. در سخـنی کـوتاه مـی تـوان به : حکـاکـی بـر روی سـنگ، گچکاری، نقاشی، آجرکاری، آئینه کاری، کاشی کاری، موزائیک کاری و دیـگـر کـارهـای تـزئـیـنی اشـاره کرد. الـبـتـه مـا بایـد استـثـنـاهـایی هـم بـرای ساخـتـمان هـای چـنـد شـکـلی کـه بـرای مـواردی خـاص اسـتـفـاده می شد، قـائـل شـویم. این گـونـاگـونـی بـرآمـده از نـیـازهـای خـاص مـردم در زمـانـهـای مـتـفـاوت بـوده است.هـنـرمـنـدان ایـرانی بـه دنـیـا ثـابـت کـردن کـه تـوانائـی هـای بالایی دارنـد و شـامـل احـتـرام بـسیار، بـخـاطر اثـرهـای تـاریخـی مـنـحـصر بـفـرد فـراوانـی کـه از خـود بـجـای گـذاشـتـه، هـسـتـند.
بـنـظر مـشکـل می رسد که بـتوان معـماری ایرانی را از زمانـهـای بـسـیـار دور تـا بـحـال طـبـقـه بـنـدی کرد. اما، تـرتـیـبات زیـر مـی تـواند چـشـم انداز وسـیـعـی از ایـن کـارهـا در اخـتـیـار شـمـا قـرار دهـد: کـلـبه هـای ماقـبل تـاریـخ، شهـرهـا و قـصـبه های اولـیه، اسـتحـکـامات و دژهـای نـظـامی، معـابـد و آتـشـکـده ها، مـقـبـره ها و آرامـگـاه هـای بـزرگ، مـکـانهـای عـظـیـم تـاریـخـی، سـدهـا و پـلـهـا، بـازارهـا، حـمام هـا، جـاده هـا، مسـاجـد عـظـیـم، بـرجـهـا و مـنـاره هـا، ساخـتـمانهـای مـذهـبـی و محـلهـایی از دوران اسلامی، و هـمچـنـیـن بـنـاهـا و یـاد بـودهـای گـسـتـرده در کـشـور ایران.از دیگـر چـیـزهـای مهـمی که بـرروی معـماری ایرانی تـاثـیـر گـذار بوده است، شـرایط مهـم آب و هـوائی در فلات ایران بوده است. بطور مـثـال سبک معـماری در شـمال کـشـور و کـوهـپـایـه های ایران بـا سـبک معـماری در جـنـوب و کویر ایران تـفـاوت دارد. اکـنـون با مصـادف شـدن بـا اطاعـات تـمام نـشـدنـی و حـیرت آوری کـه امـکـان آن در هـیچ کـشور دیـگـری نـیـست، نگـاهـی داریم گـذرا بـه معـماری ایرانی.
صحـبت کردن در مـورد معـماری باستانی، بدون ایـنکـه نـمونه هایی از آن وجود داشتـه باشـد تـقـریـباً غـیـر مـمـکـن است. یکی از قـدیـمی ترین بـناهای کـشف شده در فلات ایران مربـوط می شود به بـنای رنگ شـده " زاغ تـپـه " در قـزوین. در تاریخ گـذشـته کـه مربوط می شود به قـرن هـفـتم و اوایل قـرن شـشم قـبل از میـلاد، بایـد بـسیار مورد رسیدگـی قـرار گـیرد که در آن زمان قـبل از تاریخ، چـگـونـه و با چـه وسائـلی این بـنا را آراستـه کـرده اند. از این بـنا بـرای جـمع شـدن و اجـتماعـات استـفاده مـی شده است.
در این بـنا از شومـیـنه برای گـرم کـردن ساخـتمان در فـصلهای سرد سال اسـتـفاده می شده است. هـمـچـنـین محـلی بـرای درست کردن کـباب داشـتـه است. هـمچـنـین این ساخـتمان دو محـل برای نگـهـداری ابزارها و وسائـل، بعـلاوه اتاقـی کـوچـک که از آن به عـنـوان نـشـیـمن استـفاده می کردند. دیـوارهـا بـوسـیله نـقاشـی از بـز کـوهـی تـزئـیـن شـده است. بـه احـتـمال خـیـلی زیـاد از این مـکـان برای انجـام مراستم مـذهـبـی خـود استـفاده می کـردنـد. تـپـه سـیالک در نـزدیکـی کاشان نـیـز یکی دیگـر از این مکـانهـای تـاریـخی است، که بـه قـرن شـشم و پـنجـم قـبل از مـیـلاد بـرمـی گـردد.
نمایی از معـبد چغـازنبـیل در خوزستان
اولین بار که مردم به منطقه سیالک رفـتـند، نمی دانستـند که چگـونه باید خانه ساخت، و زیر کـلبه هایی که با برگ درخـتان تهـیه شده بود زندگـی می کردند. اما بزودی آنهـا فرا گـرفـتـند که چگـونه با گـل، خشت خام درست کرده و مورد مصرف در خانه سازی قرار دهـند.در قـرن چهـارم قـبل از مـیـلاد مسیح مردم سیالک بصورتی جامع شروع کردند به بنا نهادن بناهـای جـدید، که بخوبی مشخص است. این بناهـا بصورتی یکجا و توده، و تماما تهـیه شده از آجر خام بود. این آجـرهای اولیه کـه بـصورتی بیضی شکـل تهـیه می شد، در آفـتاب گـذاشته شده و خشک می شدند؛ و بعـد از آن مورد استـفاده قـرار می گـرفـتـند. معـماری این دوره تـمام بـناهـا را با رنگ قـرمز تـزئـین کرده و تمام درهای این بـناهـا کوتاه و باریک بوده و قـد درها بـیشتر از 90 - 80 سانتی متر نبود.
تـپـه حسن در نزدیکی دامغـان، تـپه ایلـبـلیس در 72 کیلومتری کـرمان، و تـپه حسنـلو در آذربایجان غربی از بـناهایی هـستـند که بوسیله حفاری های باستان شناسی از زیر خاک بـیرون آورده شده اند.
در حفاری های تپه حسنلو، سه بنای عـظیم کـشف شد که تمام آنهـا با نـقـشه ای یکسان درست شده بودند. این بـناها به 1000 - 800 سال قـبل از مـیلاد مسیح بـرمی گـردند. تمام آنهـا دارای دروازهً ورودی، حـیاط سنگـفرش شده، اتـاقـهـا و انـبار بوده اند. در معـماری تـپه حسنلو، ساختمانهـا بـنـظر از چوب بنا شده اند؛ مربع و بصورت برج با پـایه های چـوبی که بدون برش بصورتی عمودی از آنهـا بعـنوان پایه و ستون استـفاده شده بود. یکی از اتاقـهـا بصورتی سنگـفرش شده با خشت خام کشف شد. نکـته جالب توجه اینکه اتاقی دیگـر را که بعـنوان آشپـزخانه از آن استـفاده می شده دارای جاهای مخصوص با شومینه دور آنها بود.یکی از معـماریهای مهـم ایران مربوط است به قرن 13 قـبل از میلاد؛ معـبد چـغـازنـبـیل ( 1250 قبل از میلاد ) است که در کنار رودخانهً کرخه در استان خوزستان در جنوب ایران قرار گـرفـته است. این معـبد بوسیله "هـونـتاش هـوبان" پادشاه ایلام بر روی خرابه های شهر باستانی "دور - آنـتـش" ساخته شده بود. این معـبد نشانگـر اوج و شکوه معـماری در آن دوره است. این بـنا بصورت چـهـارگـوش و به صورت یک ساخـتمان پـنج طبقه است، که هـر طبقه از طبقه قـبلی کوچکـتر است و نمائی بصورت مخروطی را نشان می دهـد. معـبد اصلی در آخرین طـبـقـه ساختـه شده بود. موادی که در ساختمان این معـبد بکـار رفـته است، بـیـشـتر از آجرهـای پـخـته لعـاب دار هـمراه با ساروج بـسیار قـوی بوده است.گـنـبد غـربی معـبد چـغازنـبـیل که بصورتی ماهـرانه ساخته شده بود هـنوز هـم پس از گـذشت سـه هـزار سال از تاریخ آن بصورتی عـجـیب و حیرت آور در وضعـیتی خوب بسر می برد. ساخـتـن طاقـهـای هـلالی شکـل برروی راهـروهـا و پـلـکـان هـای داخل معـبـد نـشـانگـر مـوفـقـیت فوق العـاده و شگـفت آور معـماری در ایران باستان است. چـیـزی که باعـث تعـجب و شوک بـسیار در معـماری چـغـازنبـیل است، اینکه ابـتـکار هـنـرمندان آن دوره در اخـتراع و ساختـن یک سیستم جدید که آب آشامـیدنی ساخـتمان را تهـیه می کرده است. آب تسویه شده بوسیله عبادتـگـران و پـرستـشگـران و ساکـنین آن منطقه مورد استـفاده قرار می گـرفت.
معماری ایران از صدر اسلام تا عصر سلجوقیان
معماری ایران از سلجوقیان تا پایان عصر تیموریان
معماری ایران از صفویان تا دوران معاصر
ایران و سرزمینهاى شرقى در آغازین دورهٔ اسلامی، سهم بسیار در تاریخ جهان اسلام داشتند. سلطهٔ مغولان بر این سرزمین سبب شد تا ایران مرکز بلامنازع نوآورى هنرى و فرهنگى در جهان اسلام گردد. چنانکه مىتوان شاخصهٔ هنرهاى تجسمى را از ۱۲۵۰ م به بعد در بیشتر سرزمینهاى اسلامی، توجه و اتکا به الگوها و افکار ایرانى دانست. مثلاً در معماری، ترتیب قرار گرفتن چهار ایوان برگرد صحنى باز در مساجد ایرانى قرن ۱۲ م معمول بوده؛ این طرح در معرکه طرح ستوندار سنتى در آن رایج بود معمول گردید و دیرى نپایید که طرح چهار ایوانه در دوردستهاى شرق و غرب اسلامی، بکار گرفته شد.
از قرن هفتم تا نیمهٔ قرن نهم یعنى تا دو قرن و نیم، اندیشهٔ ایرانى برتر از اندیشههاى قدرتهاى منطقهاى بود.
سرزمین کهنسال ایران با سابقهاى درخشان و طولانى در هنرهاى گوناگون، سهم بزرگى نیز در توسعه و تکامل معمارى جهان دارد.
بناهاى تاریخى و آثار جالبى که در سراسر این کشور باستانى وجود دارد و آنچه که در طول زمان به دلایل مختلف از بین رفته است، نتیجهٔ قرنها کار و تلاش نیاکان ماست که در این مورد از هیچ کوششى دریغ نکردهاند.
این آثار ارزشمند معمارى که معرف فرهنگ و تمدن ایران و ایرانى است، دستاورد تلاش متمادى هنرمندانى است که با ایمان و ابتکار در تکامل و گسترش هرچه بیشتر معماری، بهخصوص در دوران اسلامى مشتاقانه کوشیدهاند.
سابقهٔ معمارى ایران براساس بررسىها و کاوشهاى باستانشناسى به حدود هزارهٔ هفتم قبل از میلاد مىرسد. از آن زمان تاکنون این هنر در ارتباط با مسائل مختلف، بویژه دلایل مذهبى گسترش و تکامل یافته است.
معمارى ایران داراى ویژگىهایى است که در قیاس با معمارى سایر کشورهاى جهان، ارزشى مخصوص بهخود دارد. ویژگىهایى چون طراحى متناسب، محاسبات دقیق، ستونهاى بلند، گوناگون که هر کدام در عین سادگى معرف شکوه معمایر این سرزمین است. به اعتقاد استاد پیرنیا معمارى ایران بر اصولى چون مردمداری، خودبسندگی، پرهیز از بیهودگی، درونگرایى و ... نهاده شده است.
در دوران اسلامی، احداث نیایشگاهها بیش از هر نوع بناى دیگر مورد توجه بوده است؛ تا جایى که اگر شهرى مسجد جامع یا آدینه نداشت، بعنوان یک شهر تلقى نمىشد. نیایشگاههایى چون تاریخانهٔ دامغان، مسجد کبود، مسجد گوهرشاد، مسجد شیخ لطفالله، از یادگارهاى باارزش معمارى مذهبى است که معماران این بناها، هنر خود را با عشق درآمیختهاند. مقابر و آرامگاههاى بزرگان دین و سیاست نیز همانند نیایشگاهها با نقشههاى متفاوت، پوششهاى گوناگون گنبدى و تزئیناتى چون گچبری، کاشیکاری، آجرکاری، معمارى این دوره را اعتبار خاصى بخشیدند. مجموعههاى زیباى بسطام و نطنز و حرم حضرت رضا (ع) با شیوههاى متفاوت معمارى نمونههاى باشکوهى هستند از این شاخه از بناهاى دورهٔ اسلامی. در هیچ جاى جهان بناهاى آرامگاهى همانند ایران یافت نمىشود که اینچنین عمر طولانى و مقبولیت ریشهدار و سطح عالى و پابرجا در خود داشته باشد.
مسجد گوهرشاد و مجموعه حرم امام رضا (ع)، مجموعه آستان قدس رضوی، مشهد
بعد از آنکه فضاى آموزشى از نیایشگاهها جدا شد و شیوهٔ تدریس بهتدریج دگرگون گشت، احداث مدارس شکل تازهاى یافت. تدریس علوم دینى و مذهبى که در مساجد صورت مىگرفت به مدارس انتقال یافت. فضاى معمارى مدارس نیز همزمان با تحولات معمارى مساجد وارد مرحلهٔ تازهاى شد و از نقشهٔ چهار ایوانى براى ساختمان آن بهره گرفته شد و در تزئین آن از کاشیکارى و سایر تزئینات استفاده شد. مدارسى چون چهارباغ، سپهسالار و ... را مىتوان معرف فضاى آموزشى در معمارى ایران دانست.
در شهرهاى ایران اسلامى اماکن عمومى در مسیر گذرگاههاى اصلى و فرعى شهر ساخته مىشدند. تکایا، حسینیهها، مصلىها در بافت بسیارى از شهرها جاى ویژهاى داشتند و در ایام سوگوارى از این بناها استفاده مىشده است. مصلىها نیز خارج از شهر در برگزارى مراسم عیدین نقش ویژهاى در مراسم مذهبى مسلمانان ایفا مىکرد.
معمارى سنتى ایران روندى پیوسته و ملایم و استوار را تا دورهٔ قاجار پیمود و دگرگونىهاى لازم در هر مرحله یا دوره متناسب با نیازها و خواستهها در آن پدیدار شده تا به بهترین نحو ممکن، متناسب با شرایط و امکانات هر دوره پاسخگوى نیازهاى کارکردی، فضایى و بصرى ممکن باشد.
در دورهٔ قاجار همزمان با گسترش روابط ایران با اروپائیان، زمینههاى نفود فرهنگ و تمدن آنان در ایران نیز بهتدریج فراهم شد و بسیارى از عرصههاى فرهنگی، اجتماعی، شهرى و از جمله معمارى را تحت تأثیر قرار داد.
ورود تکنولوژى غرب و بویژه در مرحلهٔ نخست ورود اتومبیل، به همراه دگرگونى ساختار اجتماعى - شهری، دگرگونىهاى اساسى در بافت شهرى ایجاد کرد و خیابانها و گذرگاههاى مستقیم بهتدریج بوجود آمدند و گسترش یافتند. دسترسى ساده و آسان، اهمیتى فراوان یافت و در نتیجه ساختمانهاى واقع در کنار خیابان مورد توجه قرار گرفتند. بویژه که براساس نظام جدید شهری، دکانها و سایر فضاهاى خدماتى و تجاری، در طبقهٔ همکف ساختمانهاى واقع در کنار خیابانها جاى گرفتند. نور و منظر بسیارى از این ساختمانها از خیابان تأمین مىشد، در نتیجه اتاقها به شکل خطى در کنار هم و در امتداد لبهٔ خیابان ساخته شدند.
در طراحى این گونه ساختمانها، از معمارى غرب اقتباس مىشد و بسیارى از عناصر و تزئینات آن عیناً یا با دگرگونىهایى مورد استفاده قرار مىگرفت. کاربرد این عناصر غالباً بدون تأمل صورت مىگرفت و آنرا به شکل نوعى جریان گذرا در تاریخ معمارى ایران متجلى مىساخت و تلفیقى هنرمندانه صورت نمىگرفت. همین ضعف سبب شد تا بسیارى از نوآورىها و اقتباسها در این دوران (اواخر قاجار و دهههاى نخست عصر حاضر) در دورهٔ بعد فراموش شدند، بهگونهاى که گویا جزئى از تاریخ معمارى و فرهنگ ما نبودهاند. بعضى اقتباسها نیز که دوام یافتهاند مانند احداث بالکن به سمت گذرگاههاى عمومی، هنوز از ویژگىهاى لازم کارکردى براى هماهنگى با شرایط فرهنگى و اجتماعى کشورمان برخوردار نشد، و در نتیجه یا تغییر شکل یافتهاند یا بهصورت انبار و یا محلى بدون استفاده درآمدهاند، که این نکته خود نشانگر فقر دانش معمارى است.
جدا شدن از ارزشها و تجربیات معمارى سنتى و رو آوردن به غرب از آن زمان تا امروز نیز کمابیش ادامه یافته و بعنوان یک روند اصلى در بین بسیارى از متخصصان استمرار یافته است. نباید از نظر دور داشت که توجه به معمارى سنتى و بومى کشور از سوى متخصصان در دهههاى پیشین، غالباً تحت تأثیر اندیشههاى غربى همچون پست مدرنیسم بوده است.
بناهای دوره اسلامی در ایران
بناهای مذهبی
مسجد گوهرشاد مشهد آبانبار اردستان مدرسة آقابزرگ کاشان
مطالعه دربارهٔ معمارى ایران، نشاندهندهٔ چگونگى گسترش آن در پانزده قرن گذشته است. در هر دوره بناهایى با ویژگىهاى گوناگون در روستاها، شهرها، جادههاى کاروانی، مناطق کویری، گذرگاههاى روستایى و شهرهاى ساحلى ایجاد گردیده که کاربردهاى متفاوتى داشتهاند.
اهمیت معمارى اسلامى زمانى آشکار مىگردد که بدانیم در ساختههاى این دوره به کاربرد مادى و معنوى بناها توجه شده است.
بهطورکلى بناهاى دورهٔ اسلامى به دو گروه عمده تقسیم مىشوند:
- بناهاى مذهبى شامل مساجد، آرامگاهها، مدارس، حسینیهها، تکایا و مصلىها.
- بناهاى غیرمذهبى شامل پلها، کاخها، کاروانسراها، حمامها، بازارها، قلعهها، آبانبارها، خانهها، باغها.
در دو گروه فوق از بناهاى دورهٔ اسلامی، مکانى براى عبادت، تجارت و سکونت وجود داشته است.
مجموعه بازار قزوین مجموعه بازار کرمان
روند شکل گیری برخی بناهای مهم در ایران
در طول زمان، بناهایى مجموعهاى در بسیارى شهرهاى ایران ساخته شده که گروه ویژهاى را در معمارى تشکل مىدهند. ساخت اینگونه بناها سابقهاى طولانى دارد. در نتیجهٔ کاوشها و بررسىهاى مناطق باستانی، معلوم شده است که این مجموعهها بهدلایل گوناگون نظامی، مذهبى و اقتصادى شکل گرفتهاند و توسعه یافتهاند. از مجموعههاى قبل از تاریخ مىتوان حسنلو در آذربایجان، چغازنبیل در خوزستان، نوشیجان در همدان را نام برد. در دورهٔ تاریخى نیز ساخت این مجموعه بناها ادامه یافت. از جمله بناهاى فیروزآباد، نیشابور، نسا در مرو، تخت سلیمان در آذربایجان. در دورهٔ اسلامى نیز ایجاد و توسعهٔ این مجموعهها فزونى یافت و شاهکارهایى بوجود آمد. پیدایش این مجموعهها با ایجاد یک آرامگاه ساده یا یک مکان مذهبى یا سیاسى شروع مىشود و بعد در طول زمان، بناهاى دیگرى مانند مساجد، مدرسه، کتابخانه، خانقاه، آبانبار، کاروانسرا و ... به آن اضافه مىشود و تبدیل به یک مجموعهٔ بسیار زیبا و باشکوه مىشود مانند مجموعهٔ حرم حضرت رضا (ع)، بقعهٔ شیخ نعمتالله ولى در کرمان و مجموعه شیخ صفى در اردبیل.
ایجاد چنین مجموعههایی، عمدتاً در بافت اصلى و مراکز شهرها به صورت سمبل بوجود مىآید. مانند مجموعهٔ مرقد حضرت معصومه در قم.
عناصر تشکیل دهنده معماری ایران
هر بناى دورهٔ اسلامى چه بناى مذهبی، مانند مسجد و مدرسه و چه غیرمذهبی، مانند کاروانسرا و کاخ از فضاهاى گوناگون تشکیل مىشود و گاهى ممکن است فضاى تازهاى بهصورت الحاقى به بناهاى دیگر اضافه شود؛ مثلاً مناره در مسجد که جزیى از بناست و بهطور مجزا هم کاربرد دارد.
حیاط و صحن
میانسرا - حیاط و صحن - یکى از ویژگىهاى معمارى اسلامى است. مساجد، مدارس و کاروانسراها عمدتاً داراى صحن یا حیاط مرکزى هستند. میانسرا بنا را از سروصدا و فعالیت زندگى روزمره و عادى جدا مىکرد و هم نیاز مسلمانان به وضوخانه و محل تطهیر در مساجد و مدارس و نیاز مسافران را به استراحت، بارگیرى و باربندى در حیاط کاروانسرا تأمین مىکرد. میانسرا معمولاً به شکل مربع یا مستطیل بود. راه دسترسى به شبستان و راهپلهها، اتاقها و ... از میانسرا مىگذشت و داراى دو یا چهار ایوان بود.
ایوان
مىشوند از سه طرف بسته و به طرف میانسرا باز مىشود. ایوانها از اجزاى مهم معمارى بنا هستند. و موجب شکوه بنا مىشوند و امکان ایجاد تزئین در بنا را فراهم مىسازند. ایوانها، فضاهاى ورودى و خروجى هستند و از تابش آفتاب جلوگیرى مىکنند.
از دوره اشکانى ایوان مورد استفاه قرار گرفته است و معمولاً از یک طاق آهنگ تشکیل شده است.
رواق
رواق فضاهاى سرپوشیدهٔ ستوندار است و یا از چشمه طاقهایى تشکیل یافته که در طرفین سحن یا میانسراى مسجد یا اماکن مذهبى ساخته مىشود. دهانهٔ اینگونه فضاها رو به صحن است و در ورودى مسجد را به شبستان یا گنبدخانه متصل مىکند.
گنبد
گنبد از مهمترین عناصر معمارى است که از قبل از اسلام بکار مىرفته است. گنبدهاى ایرانى داراى اشکال مختلفى است که برخى از آنها عبارتند از: گنبد مخروطى یا رُک، گنبد یک پوش، گنبد دوپوش و سهپوش، گنبد پیوسته و گسسته. معماران ایرانى روى بناهاى گوناگونى مثل مساجد، مدارس و مقبرهها، گنبدهاى زیبایى ساختهاند. در دورهٔ اسلامی تشکیل شده است.
شبستانهاى ستوندار
این شبستانها در طرفین گنبدها به گونهاى ساخته شدهاند که مىتوان با افزودن یا برداشتن دهانههایی، آنها را توسعه داد یا کوچک کرد.
حجره
حجره یا اتاق در اطراف حیاط مرکزى یا میانسرا بصورت مربع، مستطیل یا چند ضلعى ساخته مىشد. در مدارس این حجرهها براى استفادهٔ طلاب و در کاروانسراها براى استراحت مسافران و گاه چلهنشینى و غرلتگزینى درویشان بنا مىشد.
مناره
مناره یا منار، بنایى کشیده و بلند است که در کنار بناهاى مذهبى مثل مدارس و مساجد و مقبرهها ساخته مىشدند. قبل از اسلام منارهها براى راهنماى بکار مىرفتند و یا معرف آتشکده و آتشگاهها بودند و به آن میل مىگفتند. در دورهٔ اسلامی، احداث این بناها گسترش یافت.
مناره
در ایران منارهٔ مسجد جامع سمنان و دامغان از قدیمىترین منارههاست. از دورهٔ سلجوقى به بعد بود که منارهها به صورت زوج به سردر ورودى یا بر ایوان اصلى احداث شدند. مناره شامل پایه، ساقه و کلاهک یا تاج و بخشهاى پلکان و نورگیر مىباشد. منارههاى اولیه ساده بودند اما بتدریج با تزئیناتى چون آجرکاری، کاشىکاری، مقرنس و کتیبه آراسته شدند.
بادگیر
با توجه به شرایط اقلیمى و جغرافیایى مناطق گوناگون ایران، معماران ایرانى شیوههاى مختلف را در شهرهاى گوناگون توسعه بخشیدند. بادگیرها در مناطق کویرى بدلیل گرما رواج داشته است. هر بادگیر شامل برجهاى تهویه بر فراز ساختمان است. در بالاى هر برج یک رشته دهانههاى عمودى وجود دارد که در مقابل بادهاى وزان قرار گرفته و براى گرفتن نسیم و هدایت آن به اتاق همکف یا زیرزمین، تعبیه شده است. در شهرهاى کویرى مانند کاشان، یزد و کرمان از بادگیر در بناهاى مختلف به نحو مطلوب استفاده شده است.
پله
راهپلههاى مارپیچ منارهها و پلههایى که به فضاهاى داخلى و خارجى بنا یا به پاشیرهاى سراشیبى آبانبارها منتهى مىشوند، اهمیت ویژهاى در معمارى دارند. بعضى مواقع پلهها وسیلهٔ سبک کردن حجمهاى ساختمانى نیز هستند.
مدرسهٔ غیاثیهٔ خرگرد، هشت دستگاه پله دارد. مسجد کبود تبریز نیز پلههایى در شش قسمت دارد. در ساختن پلهها اغلب از آجر استفاده مىشود.
سردابه
در تعدادى از آرامگاهها، محل تدفین در طبقهاى پایینتر از سطح زمین ساخته مىشد. احداث سردابه بیشتر در آرامگاههاى شمال و آذربایجان مرسوم بوده است. در این بناها طبقه همکف محلى براى زیارت یا مراسم مذهبى بوده است.
تزئینات وابسته به معماری ایران در دوره اسلامی
آجرکاری
گچبری
کاشیکاری
منبّتکاری و تزئینات چوبی
آئینهکاری
هنرمند ایرانى از ابتداى کار و از هنگام بکارگیرى آجر که جزء مصالح اولیه بنا به شمار مىرفته، زیباترین نقشها و طرحها را هنگام ایجاد دیوارها و پوشش گنبدها و ایجاد گوشوارهها، مقرنسها و طاقنماها خلق کرده و در روند تکاملى آن با گرهچینی، گلاندازی، گرهسازى و آجرکارى شاهکارهاى بىنظیرى را بوجود آورده است.
کاشیکاری گنبد مسجد جامع تزئینات مسجد جامع اردستان
هنگام استفاده از گچ با خلق گچبرىهایى با نقوش هندسی، گیاهی، حیوانى و انسانى دنیایى بىمانند را آفریده و در استفاده از چوب براى پنجرهها و درها با بهرهگیرى از هنرهایى نظیر منبّت، مشبّک، معرّق، کندهکاری، خاتمسازى و نقاشى روى چوب، اعجازى باور نکردنى را پدید آورده است.براى تزئین بنا از کاشىهاى یک رنگ، هفت رنگ، معرق، طلایى و یا شیشه و آیینه در اشکال و ابعاد گوناگون، کمک گرفته و دنیایى سرشار از زیبایى و خلاقیت را عرضه کرده است.شکوه و زیبایى معمارى ایرانى بخصوص در دورهٔ اسلامی،به تزئینات آن بستگى دارد. این تزئینات در تمامى ادوار اسلامى رواج داشته و در هر دورهاى با امکانات آن روزگاران پیشرفت نموده است.بناهاى باقیمانده از دوران اسلایم داراى تزئینات گوناگونى است که معرف اهمیت این هنر در ادوار مختلف است.تزئینات معمارى توسط ایرانیان، تکامل هنرى عمدهاى یافته است و در بسیارى از کشورهاى اسلامی، توسط هنرمندان ایرانی، بناهایى با تزئینات مختلف انجام گرفته است.
ایران و سرزمینهاى شرقى در آغازین دورهٔ اسلامی، سهم بسیار در تاریخ جهان اسلام داشتند. سلطهٔ مغولان بر این سرزمین سبب شد تا ایران مرکز بلامنازع نوآورى هنرى و فرهنگى در جهان اسلام گردد. چنانکه مىتوان شاخصهٔ هنرهاى تجسمى را از ۱۲۵۰ م به بعد در بیشتر سرزمینهاى اسلامی، توجه و اتکا به الگوها و افکار ایرانى دانست. مثلاً در معماری، ترتیب قرار گرفتن چهار ایوان برگرد صحنى باز در مساجد ایرانى قرن ۱۲ م معمول بوده؛ این طرح در معرکه طرح ستوندار سنتى در آن رایج بود معمول گردید و دیرى نپایید که طرح چهار ایوانه در دوردستهاى شرق و غرب اسلامی، بکار گرفته شد.
از قرن هفتم تا نیمهٔ قرن نهم یعنى تا دو قرن و نیم، اندیشهٔ ایرانى برتر از اندیشههاى قدرتهاى منطقهاى بود. سرزمین کهنسال ایران با سابقهاى درخشان و طولانى در هنرهاى گوناگون، سهم بزرگى نیز در توسعه و تکامل معمارى جهان دارد. بناهاى تاریخى و آثار جالبى که در سراسر این کشور باستانى وجود دارد و آنچه که در طول زمان به دلایل مختلف از بین رفته است، نتیجهٔ قرنها کار و تلاش نیاکان ماست که در این مورد از هیچ کوششى دریغ نکردهاند.
این آثار ارزشمند معمارى که معرف فرهنگ و تمدن ایران و ایرانى است، دستاورد تلاش متمادى هنرمندانى است که با ایمان و ابتکار در تکامل و گسترش هرچه بیشتر معماری، بهخصوص در دوران اسلامى مشتاقانه کوشیدهاند.
سابقهٔ معمارى ایران براساس بررسىها و کاوشهاى باستانشناسى به حدود هزارهٔ هفتم قبل از میلاد مىرسد. از آن زمان تاکنون این هنر در ارتباط با مسائل مختلف، بویژه دلایل مذهبى گسترش و تکامل یافته است.
معمارى ایران داراى ویژگىهایى است که در قیاس با معمارى سایر کشورهاى جهان، ارزشى مخصوص بهخود دارد. ویژگىهایى چون طراحى متناسب، محاسبات دقیق، ستونهاى بلند، گوناگون که هر کدام در عین سادگى معرف شکوه معمایر این سرزمین است. به اعتقاد استاد پیرنیا معمارى ایران بر اصولى چون مردمداری، خودبسندگی، پرهیز از بیهودگی، درونگرایى و ... نهاده شده است.
در دوران اسلامی، احداث نیایشگاهها بیش از هر نوع بناى دیگر مورد توجه بوده است؛ تا جایى که اگر شهرى مسجد جامع یا آدینه نداشت، بعنوان یک شهر تلقى نمىشد. نیایشگاههایى چون تاریخانهٔ دامغان، مسجد کبود، مسجد گوهرشاد، مسجد شیخ لطفالله، از یادگارهاى باارزش معمارى مذهبى است که معماران این بناها، هنر خود را با عشق درآمیختهاند. مقابر و آرامگاههاى بزرگان دین و سیاست نیز همانند نیایشگاهها با نقشههاى متفاوت، پوششهاى گوناگون گنبدى و تزئیناتى چون گچبری، کاشیکاری، آجرکاری، معمارى این دوره را اعتبار خاصى بخشیدند. مجموعههاى زیباى بسطام و نطنز و حرم حضرت رضا (ع) با شیوههاى متفاوت معمارى نمونههاى باشکوهى هستند از این شاخه از بناهاى دورهٔ اسلامی. در هیچ جاى جهان بناهاى آرامگاهى همانند ایران یافت نمىشود که اینچنین عمر طولانى و مقبولیت ریشهدار و سطح عالى و پابرجا در خود داشته باشد.
مسجد گوهرشاد و مجموعه حرم امام رضا (ع)، مجموعه آستان قدس رضوی، مشهد
بعد از آنکه فضاى آموزشى از نیایشگاهها جدا شد و شیوهٔ تدریس بهتدریج دگرگون گشت، احداث مدارس شکل تازهاى یافت. تدریس علوم دینى و مذهبى که در مساجد صورت مىگرفت به مدارس انتقال یافت. فضاى معمارى مدارس نیز همزمان با تحولات معمارى مساجد وارد مرحلهٔ تازهاى شد و از نقشهٔ چهار ایوانى براى ساختمان آن بهره گرفته شد و در تزئین آن از کاشیکارى و سایر تزئینات استفاده شد. مدارسى چون چهارباغ، سپهسالار و ... را مىتوان معرف فضاى آموزشى در معمارى ایران دانست.
در شهرهاى ایران اسلامى اماکن عمومى در مسیر گذرگاههاى اصلى و فرعى شهر ساخته مىشدند. تکایا، حسینیهها، مصلىها در بافت بسیارى از شهرها جاى ویژهاى داشتند و در ایام سوگوارى از این بناها استفاده مىشده است. مصلىها نیز خارج از شهر در برگزارى مراسم عیدین نقش ویژهاى در مراسم مذهبى مسلمانان ایفا مىکرد.
معمارى سنتى ایران روندى پیوسته و ملایم و استوار را تا دورهٔ قاجار پیمود و دگرگونىهاى لازم در هر مرحله یا دوره متناسب با نیازها و خواستهها در آن پدیدار شده تا به بهترین نحو ممکن، متناسب با شرایط و امکانات هر دوره پاسخگوى نیازهاى کارکردی، فضایى و بصرى ممکن باشد.
در دورهٔ قاجار همزمان با گسترش روابط ایران با اروپائیان، زمینههاى نفود فرهنگ و تمدن آنان در ایران نیز بهتدریج فراهم شد و بسیارى از عرصههاى فرهنگی، اجتماعی، شهرى و از جمله معمارى را تحت تأثیر قرار داد.
ورود تکنولوژى غرب و بویژه در مرحلهٔ نخست ورود اتومبیل، به همراه دگرگونى ساختار اجتماعى - شهری، دگرگونىهاى اساسى در بافت شهرى ایجاد کرد و خیابانها و گذرگاههاى مستقیم بهتدریج بوجود آمدند و گسترش یافتند. دسترسى ساده و آسان، اهمیتى فراوان یافت و در نتیجه ساختمانهاى واقع در کنار خیابان مورد توجه قرار گرفتند. بویژه که براساس نظام جدید شهری، دکانها و سایر فضاهاى خدماتى و تجاری، در طبقهٔ همکف ساختمانهاى واقع در کنار خیابانها جاى گرفتند. نور و منظر بسیارى از این ساختمانها از خیابان تأمین مىشد، در نتیجه اتاقها به شکل خطى در کنار هم و در امتداد لبهٔ خیابان ساخته شدند.
در طراحى این گونه ساختمانها، از معمارى غرب اقتباس مىشد و بسیارى از عناصر و تزئینات آن عیناً یا با دگرگونىهایى مورد استفاده قرار مىگرفت. کاربرد این عناصر غالباً بدون تأمل صورت مىگرفت و آنرا به شکل نوعى جریان گذرا در تاریخ معمارى ایران متجلى مىساخت و تلفیقى هنرمندانه صورت نمىگرفت. همین ضعف سبب شد تا بسیارى از نوآورىها و اقتباسها در این دوران (اواخر قاجار و دهههاى نخست عصر حاضر) در دورهٔ بعد فراموش شدند، بهگونهاى که گویا جزئى از تاریخ معمارى و فرهنگ ما نبودهاند. بعضى اقتباسها نیز که دوام یافتهاند مانند احداث بالکن به سمت گذرگاههاى عمومی، هنوز از ویژگىهاى لازم کارکردى براى هماهنگى با شرایط فرهنگى و اجتماعى کشورمان برخوردار نشد، و در نتیجه یا تغییر شکل یافتهاند یا بهصورت انبار و یا محلى بدون استفاده درآمدهاند، که این نکته خود نشانگر فقر دانش معمارى است.
جدا شدن از ارزشها و تجربیات معمارى سنتى و رو آوردن به غرب از آن زمان تا امروز نیز کمابیش ادامه یافته و بعنوان یک روند اصلى در بین بسیارى از متخصصان استمرار یافته است. نباید از نظر دور داشت که توجه به معمارى سنتى و بومى کشور از سوى متخصصان در دهههاى پیشین، غالباً تحت تأثیر اندیشههاى غربى همچون پست مدرنیسم بوده است.
سبک اصفهانی
شیوه اصفهانی آخرین شیوه معماری ایران است. معماری بومی آذربایجان پدید آورنده سه شیوه معماری ایران از جمله شیوه اصفهانی بود پس خاستگاه این شیوه شهر اصفهان نبوده ولی در آنجا رشد کرده و بهترین ساختمان های آن در این شهر ساخته شده اند . شیوه اصفهانی دربرگیرنده شیوه هایی است که در نوشته های غربی به شیوه صفوی افشاری و قاجاری و زند – قاجار نامیده شده اند . این شیوه کمی پیش از روی کار آمدن صفویان از زمان قره قویونلوها آغاز شده و در پایان روزگار محمد شاه قاجار دوره نخست آن به پایان می رسد . دوره دوم آن زمان پسرفت (انحطاط) این شیوه است که در واقع از زمان افشاریان آغاز شد و در زمان زندیان دنبال شد ولی پسرفت کامل از زمان محمد شاه آغاز شد و در دگرگونی های معماری های تهران و شهرهای نزدیک به آن آشکار شد . البته در گوشه کنار ایران در شهرهایی که به دور از این روند بودند ساختمان های ارزشمندی ساخته شد بویژه خانه های زیبایی که زمان قاجاریان ساخته شده است . از آن پس دیگر شیوه ای جانشین شیوه اصفهانی نشد و با اینکه تلاش شد این رشته پیوسته در معماری ایران پاره نشود اما دیگر معماری آن سیر و روند تکاملی پیشین را پی نگرفت .
بعد از سلسله افشاریه کریم خان زند زمام امور را در جنوب ایران به دست گرفت و شیراز را به پایتختی ایران برگزید . در زمان یکی از جانشینان او به نام لطفعلی خان در گیری هایی با آقا محمد خان ( ازایل قاجار ) رخ داد که در نهایت به شکست لطفعلی خان منجر شد و دئر سال 1209 با مرگ او سلسله زندیه نیز منقرض گردید .
معماری
ویژگی های این شیوه چنین بررسی می شود :
1- ساده شدن طرح ها که در بیشتر ساختمان ها فضاها و یا چهارپهلو( مربع ) هستند یا مستطیل .
2- در شیوه آذری با به کارگیری یک هندسه قوی طرح های پیچیده ای ساخته شدند اما در شیوه اصفهانی هندسه ساده و شکل ها و خطهای شکسته بیشتر به کار رفت .
3- در تهرنگ ساختمان ها نخیر و نهاز ( پیش آمدگی و پس رفتگی ) کمتر شد ولی از این شیوه به بعد ساخت گوشه های پخ در ساختمان رایج تر شد .
4- همچنین پیمون بندی و بهره گیری از اندام ها و اندازه های یکسان در ساختمان دنبال شد .
5- سادگی طرح در بناها هم آشکار بود .
نیارش
تنگی زمان و کم شدن معماران چیره دست در این شیوه کیفیت ساختمان سازی را بسیار پایین آورد و دیگر ساختمانها را همچون گذشته پایدار و ماندگار نمی ساختند . یکی از ویژگی های نیارشی در معماری ایران این بوده که معماران ما همواره به نشست کلی ساختمان در روند ساخت و اثر آن بر نما سازی توجه داشته اند . می دانیم ساختمان به مرور زمان نشست می کند در شیوه رازی زبره و نما یا سفت کاری و نازک کاری با هم انجام می شد . یعنی کار« همچین» می شد و برای اینکه نشست یکسان پدید آید زبره را با نمای هشت و گیر یا باهم چفت و بست می کردند . اما در شیوه آذری چون در ساختن شتاب داشتند زبره و نما جداگانه ساخته می شدند . این روش در شیوه اصفهانی نیز پی گیری شد و شاید از دید فنی روش درست تری بود . همچنین در این شیوه همه گونه ها ی تاقها و گنبدها بکار برده شد . گنبدهای گسسته میل تهی در بیشتر ساختمان های این شیوه به زیبایی دیده می شوند مانند :
گنبد مسجد امام اصفهان، گنبد مدرسه چهار باغ، گنبد مدرسه آقا بزرگ کاشان و دیگر جاها .
در این شیوه برخی ساختمایه ها در نخست دگرگون کرده و سپس بکار می بردند که این روش کیفیت ساختمان را پایین می آورد و به فن ساختمان نیز آسیب می زد . معماران گذشته هر ساختمایه ای را به شکل نخست خود به کار می بردند . برای نمونه آجر را بدون تراشیدن و چوب را بگونه گرده ( تنه درخت ) بکار می بردند . مثلا در مسجد بنان در مراغه چوب های آسمانه گرده هستند یا در گنبد قابون آجر آب مال بکار رفته و در شیوه رازی آجر پیش بر بکار می بردند . اما در این شیوه از آجر آبساب یا آجر تراشه بهره گرفتند و چون آجر را می تراشیدند درز میان آجرها در آجر چینی کم می شد . بدین گونه بندهای افقی و عمودی هم اندازه می شدند . این آجر کاری پس از زمانی که لبه آجرها می پرید زشت می شد . در زمان قاجاریان کوربندها کنار گذاشته شد و آجرها را بگونه پاپیلی ( ذوزنقه ) در آوردند . بدین گونه زاویه ای میان دو آجر پدید می آمد و باز پس از زمانی لبه های آجر می پرید . در آجر چینی گونه ای گل هماند لعاب بکار می بردند که پس از زمانی نمای آجر چینی را آبله رو می کرد .
افزون بر اینها شیوه اصفهانی دارای کاستی های دیگری هم هست که در شیوه های پیشین نبوده است . مانند خوانچه ها و پوشش های آویخته و دروغین بی باکی و جسارت بیش از اندازه در پوشش گنبدها و بویژه کلاه فرنگی ها آزادی بی حساب در نهادن جرزها و ستون های بابر بر روی تاقهای زیرین و حتی کانه ها و بسیاری از این دست که همگی از سر شتاب در ساختمان سازی بود .
آرایه
در شیوه اصفهانی از همه آمودهای شیوه پیشین بهره گیری شد . البته از کاشی خشتی هفت رنگ بجای کاشی تراش (معرق ) بهره گیری شد . برای نمونه در مسجد امام اصفهان ( شاه ) سردر آن کاشی تراش است که شاهکار کاشی کاری است . ولی در نماهای درونی آن چون روند ساخت آن به درازا کشیده شده بوده کاشی هفت رنگ کار شده است .
بر این اساس سبکی که در کوشک باغ جهان نما و کوشک های دیگر که در زمان زندیه توسط کریم خان زند بنا گردیدند از این سبک پیروی می کنند.
تاریخ نقاشی و رنگ در معماری ایران
تجربه نشان داده که اگرچه دانشجویان رشته مرمت از طریق کنکور هنر جذب دانشگاهها میشوند، اما بنا به ضروریات سیستمهای اداری و مالی، متأسفانه کم کم گرایشات هنری خود را از دست میدهند و بیشتر به امور ساختمانی تمایل پیدا میکنند. بطوری که موفقیتهای خود را در نسبت مستقیم با اطلاعات صرفاً فنی خود میدانند. شاید ضایعه این نوع گرایشات درحال حاضر چندان چشمگیر و شناخته شده نباشد، اما در آیندهای نزدیک چهرة واقعی این معضلات نمایان خواهد شد. البته این بحث مفصلی است که باید بطور مستقل و با ارائه نمونههای عینی بررسی شود.
مرمت بدون شناخت دنیای لطیف هنر، بدون غور در عمق شاعرانه اشیاء و بدون برخورداری از نگاه عارفانه ممکن نیست. امیدوارم با حرکتهای اینچنینی که دانشجویان انجام میدهند، پیوند ناگزیر مرمت و روحیات هنری مثل سالهای اول دانشگاه تا دوران حرفهای شما باقی بماند.
شاید مجبور باشیم که قبول کنیم در حوزه میراث فرهنگی نسل بدشانسی هستیم. چراکه باید وظیفهای سخت و حیاتی را با کمترین اجری به دوش بکشیم. این وظیفه این است که پیش از آنکه حرفهای نهایی را بزنیم، کمک کنیم تا برداشت سطحی و تقلیدی از لزوم حفظ این میراث ـ که از یک موج و مد جهانی متأثر شده است ـ تبدیل به یک اندیشه بنیادی و فراگیر شود.
اگر تنها به مرمت کالبدی میراث فرهنگی اکتفا کنیم، تقریباً باختهایم. مگر فقط پی بناها رطوبت میکشند؟! بنیادهای فکری هم نم برمیدارند. ذوقهای هنری هم نشست میکنند. مگر حیات و تداوم فرهنگی ارزشی کمتر از حفظ یک اثر فرهنگی دارد؟! اتصال به ریشههای تاریخی مگر کماهمیتتر از موزه کردن یک ریشه و پیشینه است؟! سئوال این است که راز جاودانگی چیست؟ و بر روی محور زندگی، هنر و اندیشه و… نقطه و مبداء معتبر سنجش کجاست؟ مکاتب غربی و بخصوص هیاهوهای هنری روز؟ و اگر نه به کجا و کدام سرچشمه جوشان چشم باید دوخت؟ آیا برداشتهای هنرمندان گرافیست و نمونهبرداری از آثار گذشته کافی است؟ از طرفی در مرمت بناها، مکرراً به مرمت تزئینات و نقاشیهای دیواری برخورد خواهیم کرد که عدم شناخت کافی از این هنر حتی در مرمتهای سازهای هم تأثیرات منفی خواهد گذاشت.
این فرصت بهانة خوبی است برای اینکه از موضوعی صحبت کنیم که هم به عالم هنرهای تجسمی ارتباط داره و هم بطور اختصاصی به تاریخ معماری. یعنی حضور رنگ و نقاشی در بناهای تاریخی ایران. البته با وجود ارتباط تنگاتنگ آثاری مثل موزائیکهای رنگی، کاشیهای الوان و نقوش گچبری و نقشبرجستههای سنگی، بیشتر به طرحهای رنگین و سطوح رنگآمیزی شده که با آزادی عمل کامل ـ چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ مضمون و… ـ خلق شدهاند و آنچه با ابزار ابتدائی تقریباً نقر شده و فاقد بعد سوم است، اشاره میکنیم.
متأسفانه تا به حال آنچنان که شایسته باشد بطور علمی و اختصاصی به این موضوع پرداخته نشده است. باید گفت تاریخ نقاشی در ایران فاقد یک شجرهنامة دقیق و روشن است. این بیتوجهی آنقدر جدی و عمیق است که در یک کتاب معتبر که زیرنظر یک سازمان معتبر و توسط اساتید شناخته شده در مورد تزئینات وابسته به معماری نگاشته و منتشر شده است، نامی از نقاشی به معنای اختصاصی آن به میان نیامده، اگرچه حتی فصلی به مثلاً منبتکاری اختصاص دارد. در اغلب منابع نیز به این مهم تنها با اشاره به بعضی خطوط و نقوش هندسی اکتفا شده است. شاید به این خاطر که پژوهشگران هنر نقاشی، با معماری تاریخی آشنا نیستند و محققین آثار تاریخی به هنر نقاشی. باستانشناسان بهعنوان اولین گروهی که به این آثار برخورد میکنند، اغلب محو اطلاعات معمول باستانشناسی مثل بقایای سفالین و استخوان مردگان میشوند، و بهقدر کافی نگاهی زیبائیشناسانه به آثار نقاشی نمیاندازند. یافتههای باستانشناسی و گزارشات مربوطه نیز چندان بهسهولت در اختیار پژوهشگران هنر و تاریخ نقاشی قرار نمیگیرد و یا ایشان تمایلی نشان نمیدهند. حال آنکه هر دو گروه به یافتههای یکدیگر نیاز دارند. و مهمتر اینکه آثار نقاشی در مقایسه با انواع دیگر مواد تزئینی و مصالح معماری مثل کاشی و آجر و… دوام خیلی کمی دارند. در اثر تغییرات جوی به سرعت تخریب میشوند و ضخامت اندک آنها باعث میشود در مقابل عوامل مخل فیزیکی و شیمیائی مقاومت بالایی بروز ندهند.
• نقاشی و رنگ در تاریخ معماری
به شکلی میتوان رشد آدمی را از دوران کودکی تا بلوغ و جوانی با رشد و بالندگی بشریت در طول قرنها و نسلها مقایسه کرد. بهعنوان نمونه به نقاشی کودکان نگاه کنید که چه ساده و با چند خط وارد دنیای نقاشی میشوند. چند خط در هم و بهظاهر نامربوط را به تناسب قدرت دستشان میکشند و آن را سمبل پدر و… تشریح میکنند. برای کشیدن دستهای از کودکان مشغول بازی به چند دایره توپر بسنده میکنند و طرحهای هندسی را بیوسواس چندان رسم میکنند. (دقت در این نوع نقاشهای کودکانه که گاهی هر بخش از یک شیء را از زاویهای تازه میبینند و برخلاف قواعد و اصول پرسپکتیو چند زاویة دید بدون نقطه گریز دارند، دریافت مفاهیم نگارگری را سادهتر میکند.) شاید تاریخ نقاشی نیز بهگونهای اینچنین است و برخلاف تصور عامه از نقاشی رئال آغاز نمیشود. اگرچه بشر اولیه نقوش اولیه را با نگاه به طبیعت و الهام از اطرافش خلق میکرده، اما بهشدت تحت تأثیر برداشتهای شخصی و باورهای قومی بوده و متناسب با نیاز و توان اجرائی خود برای انتقال مفاهیم ـ فارغ از شباهت بینقص با نمونههای اصلی ـ تلاش میکرده. این را در نقوش کاملاً گرافیکی و استرلیزهای (تجریدی) که بر سفالها میزده و یا از آن در خطوط اولیه تصویری استفاده میکرده و حتی نقشهای هندسیش میتوان فهمید. بیشتر از آنکه مقید به شباهت و طبیعتگرایی بوده، به تصویر کردن آنچه لازم میدانسته پرداخته و در نقشهایش به انتزاع و نمادسازی روی میآورده. مثلاً از نقش بسیار سادهای از آفتاب ـ که با یک دایره نهچندان هندسی و چند اشعه نوری میکشیده ـ معنایی از مهربانی را اراده میکرده، در تصویر کردن صورت انسان گاهی از یک دایره و دو نقطة چشم پیشتر نمیرفته و… این نقاشیها کاملاً با آئینها و مبانی اعتقادی این انسانها عجین بوده. بهگونهای سعی میکردند با نقشهای ماوراء طبیعی با نیروهای فوق طبیعت ارتباط برقرار کنند. گاهی با طرحی از موجودی خیالی بلایای آسمانی را دفع میکردند و با تصویر گاومیش تیرخوردهای شکار پربارتر فردا را آرزو میکردند. بر پایة ایمانی جادوئی چیرگی بر جانوران را آرزو میکردند و با تکرار تصاویر جانوران مورد شکار بر صخرهها به افزایش تعداد آنها و باروری نسلشان امید میبستند.
با حرکت انسان از دوران گرسنگی و وحشت از مرگ به سمت زندگی مطمئنتر و تأمین آذوقه و مسکن بهتر، این نقوش نیز از سمت معانی سحر و جادو به سمت مراسم عبادی و پرستشی پیش میرود. به این ترتیب نقاشی توانائی مقدسی شمرده میشد و شاید در اختیار افراد خاصی قرار داشت. و در حقیقت رئالیسم و ناتورالیسم (طبیعتسازی) پس از گذشت دورههای متمادی تنها میتوانسته از امتداد شاخهای غیرقدسی زائیده شود. همین انسان نخستین وقتی قصد کشیدن نقاشی از روی موضوعات زنده و طبیعی را داشته با ابتدائیترین لوازم ـ مثل ذغال، مخلوط ذغال و پیه جانوری و گل اخرا و خاک سرخ و استخوان و سنگ ـ چنان هنرمندانه عمل کرده است که نمیتوان از حافظة تصویری او شگفتزده نشد. جالب اینکه همة این تصاویر در ورودی غارها نقش نشدهاند. بلکه بسیاری از این نقوش را میتوان در اعماق تاریک این غارها مشاهده کرد. مثل نقوش غار لاسکو در فرانسه. این موضوع دلیل دیگری است که ثابت میکند این نقاشیها تنها از روی تزئین و تفنن نبوده. به هر حال با وجود آثار دیگ
در طول جنگ جهانی دوم شما یک قرص نان را به قیمت 15 سنت، یک ماشین صفر کیلومتر را به قیمت هزاردلار و یک خانه متوسط را به قیمت 5000دلار خریداری میکردید. اما امروزه قیمت یک قرص نان، یک ماشین صفر کیلومتر و یک خانه متوسط همانی نیست که در آن زمان بود و قیمتها فرق کردهاند، خیلی هم فرق کردهاند. در طول 60 سال گذشته ما شاهد تورمهای بسیاری بودهایم.
هنگامی که در اواسط 1970 تورم آمریکا دو رقمی شد مردم آن را دشمن درجه یک خود تلقی میکردند و در کشور ما هم که حالا تورم دورقمی است باز مردم آن را دشمن درجه یک خود تلقی میکنند، اما به این نکته توجه داشته باشید که نه همه مردم!اگر چه از آن زمان نگرانی عمومی مردم آمریکا درباره تورم کاهش پیدا کرده است ولی ترس از تورم هرگز از میان مردم آنجا رخت بر نبسته است و البته تورم هم هیچ گاه از بین نرفته و ما شاهد تورمهای هر چند اندک در سالهای گذشته در آن کشور بودهایم.قیمتها در مرور زمان افزایش مییابند و همه این را میدانند. اما عموم مردم درباره عوامل موثر بر تورم اطلاعات چندانی ندارند. چه چیزی باعث تورم میشود و تورم چگونه سطح زندگی شما را تحت تاثیر قرار میدهد؟ در این مقاله در پی پاسخ دادن به چنین سوالاتی هستیم.
تورم چیست ؟
تورم به این صورت تعریف شده است افزایش مدام در سطح عمومی قیمتهای کالا و خدمات و رشد آن هم به صورت درصد بیان میشود. با افزایش تورم به ازای هر دلاری که قبلا با آن دو کیلو سیب میخریدید الان نمیتوانید به همان میزان بخرید. در واقع با وجود تورم ارزش دلار نمیتواند ثابت بماند.ارزش واقعی هر دلار یا هر واحد پولی که مد نظر شما باشد قدرت خریدی است که آن واحد پولی دارد و قدرت خرید پول یعنی میزان کالا و خدماتی که میتوان با آن خرید.به نظر شما چرا در کشور ما یک دلار قویتر از یک ریال است. چون میزان جنسی که با یک دلار میتوان خرید بسیار بیشتر از میزان جنسی است که با هزار ریال میتوان خرید چه برسد به واحد برابر یعنی یک ریال. اگر نرخ تورم ده درصد باشد و قیمت یک آدامس هم یک دلار باشد شما سال دیگر نمیتوانید با یک دلاری که ذخیره کردهاید آدامس بخرید و باید 10 سنت دیگر هم پیدا کنید هر چند که از نظر اسمی همان یک دلار را دارید ولی فیالواقع این دلار اگرچه از نظر ظاهری همان دلار پارسال است ولی از لحاظ باطنی ضعیفتر شده است. تفاوت آن دو در قدرت خرید آنها است که در دو مقطع زمانی مختلف (پارسال و امسال) با هم فرق میکنند.
انواع مختلفی از تورم وجود دارد:
1 - تورم مثبت (inflation)
وقتی که سطح عمومی قیمت کالاها خدمات افزایش پیدا میکنند.
2 - تورم منفی یا کاهش قیمتها (deflation).
وقتی است که سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات کاهش پیدا میکند درست نقطه مقابل تورم مثبت.
3 - تــــــورم شــــدید
(inflation hyper).
حالتی است که تورم یا همان افزایش سطح عمومی قیمتها به سرعت اتفاق میافتد. یکی از بارزترین نوع این تورم در 1923در آلمان اتفاق افتاد: زمانی که قیمتها در عرض یک ماه معادل 2500درصد رشد کردند. در زمانهای وقوع این نوع از تورم صفرهای پولها به سرعت بیارزش میشود.
4 -تــورم رکـــــودی (stagflation).
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 13 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
فصل اول – روشهای تصفیه هوای آلوده
1-1-مقدمه
در سالهای اخیر با مشخص شدن اثرات زیانبار ترکیبات مختلف موجود در هوا تلاشهای زیادی برای یافتن روشهای ارزان و مؤثر حذف مواد آلاینده از هوا شروع شده است. بیوفیلتراسیون به عنوان روشی که می تواند بدون نیاز به مصرف انرژی زیاد و در شرایط دما و فشار محیط، مادة آلاینده را به ترکیبات بی خطر تبدیل کند، بسیار مورد توجه قرار گرفته اند.
هوای آلوده پدیده ای است که از ترکیب یا اختلاط هوا و مواد یا ذرات خاصی، در مدت زمان معینی تولید می شود و در صورت تداوم، بیماری ها یا اختلالاتی برای انسان، حیوانات و گیاهان ایجاد می کند و به میزان قابل ملاحظه ای، زندگی بشر را به مخاطره می اندازد.
آلاینده های موجود در هوا دو نوعند: اولیه (Primary) و ثانویه (Secondary). آلاینده های اولیه موادی هستند که در اثر منابع آلوده کننده به هوای محیط وارد می گردند مانند: اکسیدهای سولفور، اکسیدهای نیتروژن. سولفور هیدروژن، مونوکسید کربن، دی اکسید کربن، سرب، ذرات آلوده یا مواد معلق. هیدروکربورها، ترکیبات آلی فرار (VOC3).
آلاینده های ثانویه به مواد آلوده یا اطلاق می شود که در اثر فعل و انفعالات موجود در هوای اطراف زمین تشکیل می گردند.
در این پروژه چون به مدل سازی بیوفیلتر مورد استفاده جهت حذف ترکیبات آلی فرار (VOC3) پرداخته شده لذا به شرح مختصری در باره این گروه از آلاینده ها می پردازیم.
1-2-ترکیبات آلی فرار (VOC3)
ترکیبات آلی مایعات یا جامداتی شامل کربن آلی (کربن متنصل به کربن، هیدروژن، نیتروژن یا سولفور و غیر از کربن موجود در کربنات (CaCO3) یا کربید (CO2C) یا CO یا CO2) هستند که شدت های تبخیر بالایی دارند.
به علت فراریت بالا، به میزان زیاد در محیط پخش می شوند و علاوه به تولید بو، خطراتی برای اکوسیستم و سلامتی انسان دارند. این ترکیبات در ساختمان خود کمتر از 12 اتم کربن دارند و فشار بخار آنها در دمای اتاق بیشتر از Psia01/0 (atm0007/0) و نقطه ئجوش اتمسفریک آنها حدود F 500 (C 260) است.
مواد دارای نقطة جوش بالاتر از این مقدار خیلی آرام در اتمسفرل تبخیر می شونژد مگر آنکه به آنها حرارات داده شود. البته اگر هم تبخیر شدند در اتمسفر کندانس شده و قسمتی از مسئله ذرات ریز را تشکیل می دهند.
احتمالاً VOC ها به لحاظ گستردگی و تنوع (از نظر انتشار) بعد از ذرات ریز (مواد معلق) قرار می گیرند.
VOCها گروه بزرگی از ترکیبات هستند. بعضی از آنها نظیر بنزن سمی و سرطانزا می باشند.و بنابراین به عنوان آلاینده های خطرناک با ویژگیهاغی خود طبقه بندی می شوند.
VOCها به دلیل شرکت در واکنش مه دود فتوشیمیایی است که تشکیل آلایندئه های ثانویه ای می دهند.
به عبارتی VOCها در مقابل نور خورشید با اکسید ازت ترکیب شده و تولید ازن یا اکسیدهای قوی دیگری را می کنند و این آلودگی های فتواکسیدان (که باعث ایجاد مه های خرمایی رنگ معروف کالیفرنیا مشهور به Smog است) سه اثر مخرب دارد: برای سلامتی انسان (اختلالات تنفسی، سردرد، تحریک چشمها)، بروی گیاهان (به ویژه جنگل ها) و برروی مواد.
بعضی از VOCها جاذب های قوی اشعه مادون قرمز (IR) هستند و مانند CO2 اثر گلخانه ای دارند، لذا در مسئله هشدار جهانی نقش دارند.
بیش از %80 انتشار VOCها ناشی از مصرف حلال ها (نظیر تینر رنگ و دیگر حلالهای مشابه)، حمل و نقل، ذخیره سازی) VOCها، و وسایل نقلیه موتوری (شامل اتومبیل ها، هواپیماها، قایق ها و موتورهای راه آهن) می باشد.
نتیجه آنکه مصرف اصلی VOC در سوختهای موتوری و حلال هاست منابع دثگری که VOCها را انتشار می دهند گاهی خیلی بزرگند مانند احتراق ناقص در شومینه ها و آتش سوزی جنگل ها. و گاهی خیلی کوچکند مانند پاک کننده لاک ناخن و قوطی های اسپری رنگ.
علاوه بر این بسیاری از VOCخا نقش ماده واسطه را در تولید پلاستیک و دیگر مواد شیمیایی نظیر کلرید وینیل (ماده اولة اصلی برای پلاستیک های PVC) که به عنوان یک آلاینده خطرناک هوا طبقه بندی می شوند دارند. حلال ها و سوختهای موتوری عمدتاً از نفت به دست می آیند. بنابراین بیشتر انتشارات بر اساس نفت قرار دارند. مقدار کمی بر اساس چوب (نظیر ترپنتین و دود چوب) و زغال سنگ (مقدار کمتری از احتراق زغال سنگ ناشی می شود) قرار دارند. اما بیشتر انتشار VOCها ناشی از محصولات نفتی پالایش شده می باشد که به عنوان سوخت ها و حلال ها به کار می روند [22,17,16,13]
1-3-روشهای فیزیکی تصفیه هوای آلوده
در این روش مواد آلاینده موجود در هوا بدون تغییر در ساختار مولکولی به فاز دیگر منتقل می شوند. چگالش، جذب سطحی، جذب و جداسازی توسط غشاء از جمله روشهای فیزیکی حذف مواد آلاینده هوا هستند [16,10,7]
1-3-1-چگالش
این روش برای جریانهایی استفاده می شود که غلظت آلاینده در آنها بالا بوده و ماده آلاینده ارزش بازیابی داشته باشد.
در این روش هوای آلوده به طور همزمان سرد و فشرده می شود. بنابراین بخش عمده ای از آلاینده موجود در هوا به صورت مایع جدا می شود. معمولاً هوای خروجی از این سیستم کاملاً عاری از مواد آلاینده نیست و نیاز به روشهای دیگری برای کاهش غلظت آلاینده به سطح قابل قبول است.
1-3-2-جذب سطحی
دئر روش جذب سطحی از مواد جاذبی نظیر کربن فعال و زئولیت برای جداسازی مواد آلاینده از هوا استفاده می شود. این روش برای تصفیه هوا با غلظت های پایین مواد آلاینده مؤثر است اغلب برای جذب مواد آلی فرار استفاده می شود. مؤثر بودن این روش وابسته به عواملی نظیر شدن ورود هوای آلوده به برج جذب غلظت آلاینده در هوات و مشخصه های مولکولی ماده آلاینده است. وقتی ماده جاذب از آلاینده اشباع گردید ماده جاذب باید بازیابی شده یا به عنوان یک ماده آلاینده با نحو مناسبی دفع گردد. استفاده از جاذب تازه و یا بازیابی ربه هنگام اشباع ، روش جذب سطحی را به روشی نسبتاً پرهزینه تبدیل می کند.
در روش جذب از یک مایع برای جذب ماده آلاینده موجود در هوا استافده می شود. برای تماس مؤثر گاز و مایع از ستونهای پر شده یا حبابدار استفاده یم شود. موفقیت این روش بستگی به حلالیت مادة آلاینده در فاز مایع دارد. برای جذب مواد آلاینده آب درست معمولاً از آب استفاده می شود.
با تغییر PH آب می توان حلالیت ترکیبات اسیدی یا بازی را افزایش داد. برای ترکیبات آب گریز حلالهای آلی مانند روغن سلیکون استفاده می شود پس از انتقال مادة آلاینده به فاز مایع، اگر فاز مایع آب باشد معمولاً به یک سیستم تصفیه فاضلاب منتقل می شود. دفع مادة آلاینده از جاذب و سوزاندن جریان هوای حاصل نیز برای بازیابی جاذب امکان پذیر است.
1-3-4-جداسازی توسط غشاء
از سیستمهای غشایی نیز برای جداسازی مواد آلاینده از هوا استفاده می شود. در این روش هوای آلوده تحت فشار و به طور مماسی از سطح یک غشاء عبور می کند. مواد آلاینده از غضاء عبور کرده و جذب محلول در پشت غشاء می شوند.
همانطور که ملاحظه می شود در روشهای فیزیکی ماده آلاینده بدون تغییر از هوا به یک فاز دیگر منتقل می شود و تخریب نهایی ماده الاینده نیازمند روشهای دیگر است. این یکی از معایب مهم روشهای فیزیکی است.
1-4-روشهای شیمیایی تصفیه هوای آلوده
سوزاندن حرارتی و یا کاتالیستی به طور گسترده ای برای حذف مواد آلاینده آلی از هوا استفاده می شود. در روش سوزاندن حرارتی، مواد آلاینده در دمای بین 700 تا 1400 درجه سانتیگراد سوزانده می شود. در روش سوزاندن کاتالیستی، مواد آلاینده در دمای بین 300 تا 700 درجه سانتیگراد سوزانده می شود. اگر غلظت آلاینده در هوا پایین باشد افزودن سوخت کمی به سیستم ضروری است. بنابراین روش سوزاندن برای جریانهای با غلظت پایین ماده آلاینده پرهزینه است. روش سوزاندن به طور ویژه برای جریان هوای نسبتاً غلیظ از ماده آلاینده مناسب است. یکی از عیبهای مهم این روش امکان تولید ترکسیبات NOX . بعضی از دیوکسین ها در ضمن فرایند سوختن است. [5]
1-5-روشهای بیولوژیکی تصفیه هوای آلوده
در روشهای بیولوژیکی تصفیه هوا از واکنشهای میکروبی برای حذف ماده آلاینده استفاده می شود. در این روشها ماده آلاینده جذب فاز مایعی می شود که حاوی میکروارگانیسم های فعال است. میکروارگانیسمها ماده آلاینده را مصرف کرده و آن را اکسید و یا در مواد خاصی احیا نموده و از انرژی حاصل برای فعالیتهای حیاتی استفاده می کند. محصول واکنش میکروبی عمدتاً دی اکسید کربن و آب و بیومتیل است. ماده آلاینده می تواند آلی یا غیرآلی باشد.
میکروارگانیسمهای مورد استفاده برای تصفیه هوا معمولاً از میکروارگانیسم هایی هستند که به طور طبیعی در محیط وجود دارند. در یک سیستم بیولوژیکی تصفیه هوا معمولاً یک جمعیت مخلوط میکروبی – که یک یا چند گونه در آن غایب هستند – وجود دارد. برای اینکه یک ماده آلاینده با روشهای میکروبی قابل حذف باشد باید قابل تجزیه بیولوژیکی بوده و برای میکروارگانیسم غیرسمی باشد. معمولاً مولوکولهای سبک با پیوندهای ساده به راحتی توسط میکروبها مصرف می شوند. ترکیباتی نظیر الکل ها، آلدئیدها و ترکیبات آروماتیک ساده قابلیت تجزیه بیولوژیکی خوبی دارند.
ترکیباتی نظیر فنل ها، ترکیبات آروماتیک چند حلقه ای و مولکولهای آلی با تعداد اتمهای هالوژن بالا به کندی توسط میکروبها تخریب شده و یا دست نخورده باقی می مانند.
روشهای بیولوژیکی تصفیه هوای آلوده را معمولاً به روشهای بیواسکرابینگ، بیوتریکینگ فیلتراسیون، بیوفیلتراسیون دسته بندی می کنند. (شکل 1-1)
روش بیوفیلتراسیون در فصل جداگانه ای مورد بررسی قرار می گیرد.
1-5-1-روش بیواسکرابینگ
در این روش ماده آلاینده موجود در هوای ورودی به سیستم، در یک برج، جذب محلول می شود.
محلول خروجی از برج جذب، به یک بیوراکتور وارد می شود. ماده آلاینده در بیوراکتور که دارای شرایط بهینه رشد میکروارگانیسم هاست به مصرف می رسد. به این ترتیب در روش بیواسکرابینگ بر خلاف بیوفیلتراسیون، از میکروارگانیسم های غوطه ور در مایع برای جذب ماده آلاینده استفاده می شود.
برای فعال نگه داشتن میکروبها افزودن محیط کشت تازه به بیوراکتور ضروری است محلول خروجی از بیوراکتور مجدداً به برج جذب منتقل می شود. فرایند جذب ماده آلاینده ممکن است در برجهای پر شده، برجهای پاششی و یا ستونهای حباب دار انجام شود.
1-5-2-روش بیوتریکلینگ فیلتراسیون
این سیستمها عمدتاً شامل یک برج پر شده هستند که برروی سطح ذرات بستر، میکروارگانیسم ها تثبیت شده اند. محلولی از محیط کشت به طور مداوم از میان ذرات بستر عبور می کند. با عبور هوای آلوده از میان بستر، مواد آلاینده جذب محلول شده. بخشی از آن توسط میکروارگانیسم های غوطه ور در محلول مصرف شده و بخشی دیگر به سمت بیوفیلتراسیون موجود برروی سطح ذرات نفوذ کرده و توسط میکروارگانیسم های موجود در آن مصرف می شود. تنها تفاوت بیوتریکلیگ فیلتراسیون با بیوفیلتراسیون عدم وجود جریان مایع آزاد در بیوفیلتراسیون است.
وجود مایع آزاد در سیستمهای بیواسکرانینگ و بیوتریکلینگ امکان کنترل عوامل مختلف نظیر PH و غلظت مواد مغذلی مورد نیاز میکروارگانیسمها را در مقایسه با روشس بیوفیلتراسیون راحت تر می سازد.
اما در هر صورت نیاز به تخلیه محلول و اضافه کردن محلول تازه به این سیستمها باعث به وجود آمدن جریانی از فاضلاب می شود که خود نیاز به تصفیه شدن دارد.
عیب اصلی بیوفیلتراسیون در مقایسه با دو سیستم دیگر نیاز به حجم زیاد بستر است در سیستمهای بیواسکرابینگ و بیوتریلینگ به دلیل دانسیته بالا میکروبی، شدت واکنش میکروبی به ازای واحد حجم در مقایسه با سیستمهای بیوفیلتراسیون بیشتر و در نتیجه به حجم کمتری نیاز است. [3]
فصل دوم – تثبیت سلولی
2-1-میکروبیولوژی فیلتر
ارگانیسم های مسئول اکسیداسیون و تجزیه ترکیبات آلی فرار به دی اکسید کربن و سایر ترکیبات همان باکتری های هتروتروفیک و قارچ هایی هستند که زباله های آلی را در طبیعت، در اماکن دفن یا در تصفیه خانه های فاضلابل تجزیه می کنند، باکتری سودو مناس و قارچ NOCARDI گونه های فعال در چنین شکستها و تجزیه مواد آلی هستند. گونه هایی همانند FLAVOBACTERIA میتوانند جهت اکسیده کردن ترکیباتی همانند پنتاکلرو فنل، به کار روند.
در یک بستر خاک یا کمپوست حدود یک بیلیون باکتری در هر گرم وجود دارد و جمعیت قارچی نیز 10000 در هر گرم خاک یا کمپوست میباشد. قارچ ها به تجزیه مولکول های پیچیده تر تمایل دارند و آنزیم های برون سلولی که پلیمرها را میشکنند، از خود دفاع میکنند. پراکنش گونه ها با نوع سوبسترای مصرفی نوسان دارد. تحقیقات صورت گرفته برروی میکروبیلوژی بیوفیلتر بیشتر بر شناسایی رده های ویژه منحصر به فرد میکروارگانیسم ها در زمان خاص متمرکز شده است. بطور مثال، شمارش کل ارگانیسم هایی که قادر به متابولیزه کردن اسیدهای آلی فرار باشند و ...
آزمایشات نشان داده اند که در حذف ترکیباتی چون دی متیل سولفید، دی متیل دی سولفید و اسدیهای چرب فرار اکتونومیست ها بسیار موثر میباشند. اکتونومیست ها در دسته باکتری های هتروتروفیک هستند و میتوانند تنوعی از سوبستراهای آلی را مورد استفاده قرار دهند و حتی قادر به تجزیه ترکیباتی پایدار همانند فنل ها و پلیمرهایی با زنجیره بلند نیز میباشند.
گونه میکروکوکوس در حذف غلظت بالای مواد گوناگونی همانند سولفید هیدروژن بسیار موثر است.
2-2-تلقیح میکروارگانیسم ها به داخل بستر:
روش های تلقیح در چند آزمایشگاه در مقیاس پایلوت به کار گرفته شده اند میکروارگانیسم های درون بستر بیوفیلتر از طریق تغذیه و وارد کردن باکتریهایی همانند NITRIFIERS و باکتریهای سولفاته فعال شوند. cho و همکارانش در 1991 متوجه شدند که بسترهای متشکل از مواد گیاهی پیت به تنهایی قادر به حذف دی متیل سولفید نیستند اما پس از افزودن لجن هضم شده فضولات انسانی که منبع غنی از میکروارانیسم ها میباشند، درصد زیادتری از این ترکیب آلاینده حذف خواهد شد. در واقع برخی از میکروارگانیسم های شیمولیتروتروفیک و باکتریهای غیر اسید و اکسیدکننده گوگرد موجود در لجن فضولات انسانی عمل تجزیه ترکیبات آلی گوگردی را در درون پیت انجام میدهند. به منظور دستیابی به یک حد ثابتی از حذف آمونیاک در داخل بسترهای نوع پیت القیح باکتریهای موثر در عمل نیتریفیکاسیون میتواند موثر شود.
امروزه باکتریهای زیادی به منظور حذف ترکیبات آلاینده پرورش یافته اند. باکتری اتوتروف THIOBACILUS THIOPARUS نمونه ای از این باکتریهاست که جهت تصفیه گازهای زائد خروجی از قبیل سولفید هیدروژن، متان اتیول، دیمتیل سولفید به درون یک بیوفیلتر نوع پیت در مقیاس پایلوت تزریق و تلقیح شد و نهایتاً نتیجه خوبی بدست آمد. و در این آزمایش پس از تلقیح باکتری، میانگین بازده حذف، 99.8 درصد برای سولفید هیدرژن، 99 درصد برای متان اتیول، 89.5 درصد برای دیمتیل سولفید بود.
باکتری HYPHOMICROBIUM مثال دیگری از باکتریهای تلقیحی و از دسته باکتریهای METHYLOTROPHIC میباشد که قادر به حذف ترکیباتی همانند دی متیل سولفید، دی متیل دی سولفید، دی متیل سولفاکسید و سولفید هیدروژن است. بذرافشان بیوفیلترها با جمعیت های میکروبی ویژه مزاییا زیادی دارد و مانیتورینگ چنین جمعیت های معرفی شده ای، میتواند یک ابزار مدیریتی باارزش تلقی شود.
عده ای از محققین استفاده از لجن فعال حاصل از واحدهای تصفیه ثانویه فاضلاب را به عنوان بذر تلقیحی برای بهبود بخشیدن به سرعت حذف آلاینده های گازی در بیوفیلترها پیشنهاد میکنند. البته هنوز امکان کشت بسیاری از میکروارگانیسم های داخل اکوسیستم های طبیعی در درون بسترها و محیط کشت های مصنوعی وجود ندارد. از این رو رشدهای تلقیح میکروبی ممکن است به عنوان یک ضرورت که اهمیت خود را در سالهای آینده مییابد، باقی بماند. مطابق نظر WILLIAMS و MILLER (1992) تلقیح میکروبی سبب افزایش سرعت تجزیه بیولوژیکی و کوتاه نمودن دوره سازش میکروبی در مرحله شروع فرآیند تصفیه میگردد.
2-3- تثبیت سلولی
هرگاه مجموعه میکروبی به شکل سلولهای منفرد در محیط کشت مایع ظاهر میشود، رفتار فیزیکیشان تحت تأثیر خصوصیات حجم مایع قرار میگیرد. به عبارت دیگر سلولهای منفرد به صورت یکی از ذرات سیال ظاهر میشوند که در داخل آن معلق هستند. در طی مرحله واکنش، قسمتی از اجتماعات سلولی خارج میگردند. بمابراین در هنگام استفاده از آنها تعدادشان کاهش مییابد. این مسئله محدودیت زیادی برای عملیات چنین سیستمهایی ایجاد مینماید چرا که بهتر است تا سلولها برای استفاده بهتر محفوظ نگهداشته شوند. جهت حفظ سلولهای منفرد باید آنها را از مایعات جدا کرد. اگر سلولها بتوانند طوری منظم شوند که خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خود را که با خصوصیات مایعات متفاوت است نشان دهند به راحتی از محیط مایع جدا میشوند.
تثبیت سلولی عملی است که بوسیله آن سلولها در یک ناحیه معین از فضا محدود میشوند به طوری که خصوصیات هیدرودینامیکی خود را که با محیط پیرامونش متفاوت است، بروز میدهند.
این کار بدین صورت انجام میشود که اندازه موثر و یا دانسیته آنها به وسیله به هم پیوستن و یا اتصال به یک سطح مستحکم بیشتر میشود. بنابراین سلولهای متراکم شده به صورت توده عظیمی که سلولها در ان به یکدیگر متصل شده اند، ثابت میشود به طوری که توده بیولوژیکی به راحتی از مایع توسط الک درشت یا ته نشینی سریع قابل جداشدن میباشد. نمونه دیگری از تثبیت سلولی به این صورت است که سلولها به ذرات جامد متصل گردیده اند و میتوانند خود را به راحتی از محیط مایع جدا سازند.
تولید سلولهای ثابت میتواند یک فرایند طبیعی باشد و یا ممکن است به وسیله عوامل شیمیایی و فیزیکی انجام گیرد که استفاده از موارد فوق دارای مشکلاتی است.
کارایی خوب ابزارهای مصنوعی که جهت تشکیل اجتماعات سلولی تثبیت شده بدست می آید، باعث بهره برداری گسترده از آنها میگردد و برای تشکیل این اجتماعات از راکتورهای بیولوژیکی استفاده میشود. در حال حاضر امکاناتی وجود دارد که هر یک از انواع میکروارگانیسمها و یا دئر حقیقت هر بافت سلولی را تثبیت نمائیم. با توجه به اشکال گوناگون سلولهای ثابت، راکتروهای متعددی با سیستمهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد که البته دارای خصوصیات کلی و مشابهی هستند.
1-3-1-ویژگی سلولهای تثبیت شده
به طور کلی ثبات اجتماعی به ذرات بیولوژیکی تشکیل دهنده اجازه میدهد که به هر اندازه، شکل و دانسیته که باشند به صورت پروکاریوت و یوکاریوت عمل نمایند. یکی از خصوصیات فرایند تثبیت این است که سلولها به شکل متراکم و غلیظ درآیند، درنتیجه این نوع اجتماعات سلولی به خوبی از شکل سیال آن متمایز شده و به آنها این امکان را میدهد تا اصلاحات ساختار هندسی که عمدتاً به شرح زیرل است، صورت گیرد:
الف) در عملیات مداوم راکتور که همواره مقداری از مایعات شسته و از راکتور خارج میشسوند، سلولهای ثابت میتوانند در راکتور باقی بماند، درحالیکه سلولهای متحرک به طور مداوم از بین میروند. بنابراین عملی تر این است که سلولهای ثابت به طور مداوم در واکنش شرکت داشته باشند، درحالی که با سلولهای پراکنده متحرک و در حال رشد نمیتواند چنین کاری انجام پذیرد.
ب)باروری رو به افزایش و همه جانبه که نتیجه مستقیم باقی ماندن غلظت بالایی از سلولها در راکتور است.
ج)جدایی ساده از مایع. این عمل با عبور از الک درشت یا ته نشینی با سرعت زیاد انجام میشود که باعث خروج مایع از درون راکتور شده بدون اینکه منجر به خارج شدن سلولها گردد.
د) کاربرد سلولهای مشابه در عملیات غیرپیوسته. بدین صورت که محلولها در خاتمه عملیات از راکتور خارج شده و مواد تازه مجدداً به محیط وارد میشود.
ه) افزایش انتقال جرم گاز – مایع. مشکل گرانروی که اغلب از غلظت زیاد سلولهای پراکنده حاصل میشود به وسیله تثبیت سلولها از بین میرود و منجر به انتقال در جهت گاز مایع میگردد و به همین ترتیب میتوذان انتقال حرارت از محلول را بهبود بخشید.
و) عمل نهرگونه. این امر از طریق ثبات سلو.لها مثلاً در یک محیط بسته و عبور آنها از میان راکتورها به روش نهرگونه امکانم پذیر است.
علاوه بر روش های فوق، گونه های دیگر از فعالیت های سلولی وجود دارد که منجر به راههای دیگری میگردد. به عنوان مثال تغییرات که درون مایعات صورت میگیرد بدون اینکه تغییرات قابل ملاحظه ای در غلظت سلول بوجود آید. این وضعیت امکان آلودگی را از طریق شستشو با روشهای متفاوت امکان پذیر میسازد. همچنین ممکن است در چنین وضعی بیش از یک نوع سلول را ثابت نمود و آنها را در همان راکتور نگهداری کرد. از آنجا که سلولهای تثبیت شده میتوانند به سادگی از سیالات جدا گردند، پس امکان ذخیره و جمع آوری تعداد بیشتری از سلولها وجود دارد، سلولهایی که به محض نیاز میتوانند به کار گرفته شوند.
از محدودیتهای موجود در تثبیت سلولی این است که به لحاظ وجود تراکم سلولی، این سیستم قابلیت انتشار کمتری دارد و همین موضوع ممکن است در متابولیسم و فیزیولوژی سلولی تغییراتی را ایجاد نماید.
2-3-2-روش های تثبیت سلولی
برای تثبیت سلولی، روش های فراوانی ایجاد شده است. بسیاری ناز آنها مستقیماً از تکنولوژی آنزیم های بی حرکت استفاده میکنند. انتخاب روش مناسب بستگی به وضعیت فیزیولوژیکی سلول و اهدافی دارد که برای آن به کار برده میشود. شکل (2-1) دامنه وضعیت فیزیولوژیکی تثبیت سلولی را در این خصوص نشان میدهد.
بدیهی است که برخی از روش ها برای تمامی وضعیت ها مناسب نمی باشد، درحالی که تکنیک هایی مشاهده می شود که بطور یکسان در هر موقعیتی مورد استفاده قرار میگیرد. روش های مختلفی برای ایجاد ثبات سلولی بر اساس موقعیت فیزیولوژیکی سلول مورد استفاده قرار میگیرد. تکنیک های فعال عموماً پذیرفته اند و میتوانند در هر موقعیت فیزیولوژیکی مورد استفاده قرار گیرند.
2-3-2-1-روش چسباندن
تماذمی روش های تثبیت که باعث اتصال سلول ها به سطوح جامدات میشوند در این زمره به شمار میروند. این روش ممکن است به نیروهای چسبندگی طبیعی متکی باشد و یا توسط مواد شیمیایی القا شود. چسبندگی طبیعی سلول به سطوح، پدیده ای گسترده است و تا به امروز موضوع بسیاری از مطالعات نیز بوده است اگرچه ساختار پیچیده ای دارد. این روش یکی از آسان ترین تکنیک ها برای تثبیت سلولی است و در قدیم نیز از آن استفاده شده است. در این سیستم تا حد زیادی سطح تماس را در واحد حجم راکتور افزایش میدهند. ذرات نگهدارنده که ابعاد آن کمتر از یک میلی متر میباشد.
به اسانی در راکتور جای میگیرند. سلولها طبیعتاً به سطوح جامد میچسبند و همچنان که رشد میکنند، لایه های فعال را تشکیل می دهند.
ضخامت این لایه ممکن است به کوچکی یک لایه سلول باشد. سلول هایی که دارای چسبندگی طبیعی نیستند ممکن است از طریق شیمیایی مانند پیوستگی تبادل متصل که با ماده گلوتارآلدئید که یک نوع روغن است و یا توسط سیلیکون ها به مواد نگهدارنده سیلیکاتی متصل میشوند. سلول های چسبیده، به طور مستقیم با محیط احاطه کننده خود برخورد و تماس حاصل میکنند بنابراین در معرض نیروی فرسایشی که از حرکت نسبی ذرات و سیال حاصل میشود، قرار دارند. پس احتمال دارد که تعدادی از سلولها جدا گردند و وارد فاز سیال شوند. بدین ترتیب این تکنیک در شرایطی که مایع با سلول های آزاد مورد نیاز است، نامناسب به نظر میرسد. همچنین کنترل و یا حتی لایه بیولوژیکی که در آنها شکل میگیرد ممکن اسن مشکلات زیاید را ایجاد نماید.
2-3-2-2-روش تله گذاری
در این روش میتواند سلول ها را با انواع مواد خلل و فرج دار در محل به دام انداخت. ایجاد تله گذاری از پیش تعیین شده معمولاً نتیجه رشد طبیعی سلول است بنابراین همچون چسبندگی طبیعی، تاثیر تثبیت سلولی متناسب با نوع و نحوه مواد نگهدارنده متفاوت است. فضاهای متخلخلی که در محل ایجاد میشوند میتوانند برای تثبیت انواع سلول ها مورد استفاده قرار گیرند و به این عمل به صورتی است که در بعضی وضعیت ها، ذرات کمکی تشکیل شده ممکن است به سلول ها آسیب رسانند تکنیک هایی که به صورت طبیعی باعث به تله افتادن سلولها میشوند از بسیاری جهات مشابه روشهای به کار روند در سبندگی طبیعی است. در این روش به سلول ها اجازه داده میشود تا وارد منافذ شوند و هنگامی که رشد کردند، خروج آنها از نمنافذ بسیار مشکل خواهد بود. بنابراین بطور بسیار موثری به دام میافتند.
این امر میتواند روی اجسامی با سطوح میکحروسکوپی مانند پوکه ذغال سنگ، سرامیک، شیشه و بالاخره هر جایی که اندازه منافذ از نظر ابعاد شبیه سلول هاست، انجام شود و یا روی سطوح ماکروسکوپی که دارای منافذ بزرگ هستند انجام پذیرد. یک نمونه از چنین منافذ بزرگ، ذرات نگهدارنده توده بیولوژیکی BSP است. این ذرات دارای ساختمانهای گسترده بزرگی از مفتول فولادی ضد زنگ هستند که بصورت کره درمی آیند و یا از اسفنج های مشبکی از جنس پلی اورتان هستند که بصو.رت مکعب میباشد. تثبیت کردن این ذرات به اندازه توانایی سلولها برای انعقاد یا چسبیدن به لبه های مواد کمکی ساختمان بستگی دارد و باید در نظر داشت که تله قفسه ای نسبت به تله منفذی ارجحیت دارد. طبیعی است که سلول های به دام افتاده از نیروی فرسایش موجود در خارج ذرات در امان هستند اما توسط هر مانعی محدود نمیشود. پس این احتمال وجود ندارد که واکنش های سیال به صورت آزاد – سلولی باشند ولی یک مزیت این نوع تثبیت رشد سلولی است که بتواند هرگونه سلول در حال رشد را کنترل نماید. متداول ترین شکل ثبات سلولی که در آزمایشگاه ها استفاده میشود، شامل تله های سلولی در داخل و فرجی است که در اطراف سلول ها تشکیل میشود. سلول ها به شکل دوغ آب یا مواد چسبی عموماً با ترکیبی مخلوط میشوند که بعداً به صورت ژله ای درمیآیند و تشکیل یا ماتریس متخلخل را میدهند. این عمل باید تحت وضعیت مناسبی صورت پذیرد تا بر زندگی سلول ها اثر منفی نگذارد. اولین کاربرد تله های ژله ای استفاده از پلیمریزاسیون مونوآکریل آمید بوده است. امروزه از ژله های پلی ساکاریدی است که شامل آگار، آلژینات کلسیم میباشد. به دام اندازی سلولها به وسیله آلژینات کلسیم نمیتواند ساده باشد. سلولها در محل آلژینات سدیم ریخته میشوند و سپس با محلول از نمک کلسیم مخلوط میگردد. ایجاد ژل سطحی لحظه ای است اما حداقل 20 دقیقه زمان جهت تشکیل کامل ژلب آلژینات صرف میشود تا بطور کامل تشکیل گردد. برای محافظت مواد به دست آمده از ترکیباتی مانند سوبسترا استفاده میکنند که این مواد را داخل محلول می ریزند.
جهت این عملیات هیچ گرمایی مورد نیاز نیست و سلول های ثابت شده، فعالیت های خیلی زیادی را در خود ذخیره مینمایند. نقش آلژینات کلسیم به عنوان یک وسیله ثابتع کننده متوسط، بدین علت است که ژل ها میتوانند در هنگام برخورد با فرایندهایی که محتوی کیلات کننده های کلسیم هستند از بین بروند، مانند فسفات ها و این بدان معنی است که تولید دانه های آلژینات کلسیم با ابعاد کمتر از 5 میلی متر مشکل به نظر میرسد.
تله های ژله ای روشی کنترل شده برای رسیدن به آن چیزی است که در طبیعت در مورد ارگانیسم های خاصی مثل جلبکی شدن باکتریها مورد قرار میگیرد. خواص فیزیکی ژله ها بی شباهت به ماده جلبکی مذکور نیست. اما در هر صورت گونه های کمی موجودند که تشکیل ژل میدهند. تقریباً هر ارگانیسمی را میتوان به وسیله تک ژله ای، ثابت کرد. این ژل بصورت قطره (با قطر 5 میلی متر) یا بصورت صفحه ای و دیگر اشکال (به ابعاد 0/5 میلی متر به شکل استوانه ریز) ظاهر میشوندبا اینکه در صفحاتی قرار میگیرند و سپس به اندازه و شکل دلخواه بریده میشوند. ذرات ژل در راکتورها اعم از راکتورهایی با بستر آکنه یا در مخازن همزنی مورد استفاده قرار می گیرند و رشد سلولی در داخل ژل صورت میپذیرد. چنانچه غلظت به 0.30 واحد حجمی برسد ژل خاصیت خود را از دست میدهد و گازهایی ایجادت شده در ژل میتواند باعث مشکلاتی در ذرات شود.
2-3-2-3-روش محدود کردن سلولها
این نوعت ثبات مستلزم محدود کردن سلولها در پشت یک مانع یا سد است که ممکن است از پیش ساخته شده باشد و یا در محل تشکیل گردد. این مانع ممکن است به راحتی توسط مرز بین دو مایع مخلوط نشدنی ایجاد گردد. این در حالتی است که سلولهای سوسپانسیون با یک محلول آلی به شکل امولسیون و به صورت قطره هایی در یک فاز آبی سوسپانسیون بروز مینماید. موانع داز پیش تشکیل شده شامل غشاهای نیمه تراوایی است که برای فیلتراسیون مواد مورد استفاده قرار میگیرد. مواد غذایی میتوانند به سلول هایی که در پشت غشاء قرار دارند، نفوذ نمایند.
استفاده عمده از سلول های محدود شدعه، ناشی از توانایی این سیستم ها برای نگهداری سلول های آزاد مایع است و فقط در منطقه کشت سلول های بافت پستانداران وجود دارند.
2-3-2-4-روش اجتماعی سلولی
با روش انعقاد میتوان به ثبات سلول ها دست یافت. بدین معنی که انها ممکن است ثابت شوند و. پیوسته در راکتورهای بیولوژیکی در حال کار باقی بمانند. برای مثال در راکتورهای با بستر ثابت و با بسترهای سیال، انعقاد طبیعی سلولها در انتهای واکنش تخمیر صورت میگیرد. همچنین میسل های قارچی که به شکل قرص های کروی هستند میتوانند اجتماع سلولی را به وجود آورند. انعقاد یک مرحله کلیدی از مراحل لجن فعال است که برای تصفیه فاضلاب مورد استفاده قرار میگیرد. انعقاد مصنوعی ممکن است جهت اجتماع سلولی که از طریق مکانیسم هایی که هنوز شناخته نشده اند، صورت پذیرد.
2-3-3-کنترل توده بیولوژیکی موجود
برای سیستم هایی که در آن رشد سلولی وجود دارد مقدار واقعی توده بیولوژیکی در ارتباط با ذرات انفرادی نهایتاً به ارگانیسم های ثابت و شرایط و فرایند تخمیر بستگی دارد. تحت شرایط معینی، محدودیت نفوذ درون لایه زیستی تثبیت شده یا انعقاد یافته منجر به ریختن یا خالی شدن قسمت وسط میگردد.
در واکنش لایه های متصل، یک محدودیت ضخامتی وجود دارد که به صورت یک لایه توده بیولوژیکی میتواذند درآید. این امر ممکن است توسط غلظت محدود مواد و یا توسط فرسایش که از تصادم بین ذرات یا از برخورد با دیواره ذرات به وجود می آید، کنترل شود. میزان فرسایش به دو عامل بستگی دارد، یکی به تعادل نیروی مشترک که بر ذره تحمیل میشود و دیگری به نیروی گرانروی که بین ذرات وجود دارد.
گاهی استفاده از ذرات متخلخل ضروری است تا میکروارگانیسم ها به این ذرات بچسبند. در این صورت اگر سلول ها در داخل خلل و فرج نگهداری شوند، هرگونه توده بیولوژیکی اضافی موجود در نتیجه رشد سلول روی قسمت خارجی ذرات توسط نیروی فرسایش ناشی از برخورد ذرات به یکدیگر و یا برخورد ذره و دیوار از بین میرود. با ارگانیسم هایی مانند قارچ های رشته ای نیروی مورد نیاز جهت از بین بردن توده بیولوژیکی اضافی، قابل توجه است. در این اگر رشد سلولی زیادتر نشود توده بیولوژیکی اولیه ثابت باقی میماند و در حالتی که سلول ها رشد را ادامه دهند، توده بیولوژیکی از طریق افزایش مییابد. وجود توده بیولوژیکی ممکن است در نتیجه تجمع گاز منجر به تورم شود که احتمالاً کنترل میکروبی در این حالت امکان پذیر نمیشود.
توسعه و کاربرد روش های سلول های تثبیت شده به تازگی مطرح شده است و مسائل مربوط به فهم و کنترل فیزریولوژی سلول نیز مشکل بعه نظر میرسد. خصوصیات بهینه کاتالیست ها بیولوژیکی خصوصاً ثبات و فعالیت های تجزیه ای فقط در مواردی رخ میدهد که توجه لازم به موقعیت بیولوژیکی سلول قبل و بعد از تثبیت معطوف گردد. یکی از مهمترین مشکلات در رابطه با ترکیبات پیچیده، عدم درک شرایط محیط رزیست میکروارگانیسم هاست، خصوصاً گرایدئان فیزیکی و شیمیائی که برای سلول های داخل مواد نگهدارنده طرح میشوند. به مشکلات ذخیره اکسیژن و دفع دی اکسید کربن به دلایل واضحی بیشترین توجه معطوف شده است لیکن اثرات ظریف تر دیگری را نیز باید مد نظر قرار داد. تغییرات غیر قابل پیش بینی در رشد و متابولیسم. فواید و زیان های واکنش همراه با سلول های تثبیت شده مشاهده میشود. واضح است که فیزیولوژی سلول های تثبیت شده هنوز به روشنی قابل درک نیست اما در این مورد یکی از مهمترین جنبههای پیشرفت تکنولوژی سلول های تثبیت شده در آینده خواهد بود.
فصل سوم - بیوفیلتراسیون
3-1-مقدمه
بسیاری از صنایع فرایندهای خود مواد آلاینده زیست محیطی تولید می کنند که این مواد آلاینده ممکن است آلی و یا غیرآلی بوده و منشاء سنتزی یا طبیعی داشته باشد.
مواد آلاینده سنتزی بیشتر از صنایع تولدی مواد طعم دهنده، رنگ، تولید حظره کش ها، داروسازی، چاپ، پالایشگاهها، پتروشیمی و برخی صنایع دیگر منتشر می شود.
مواد آلاینده ای که منشاء طبیعی دارند از مکانهایی نظیر کشتارگاهها، کارخانه های تولید قند، کاکائو، خوراک دام، صنایه نساجی و ... منتشر می شود.
در سالهای اخیر استفاده از بیوفیلترها جهت حذف آلاینده ها توسعه یافته است که این آلاینده ها ممکن است گازی و یا مایع باشند و بیوفیلتر را می توان برای هر دو حالت استفاده کرد.
بیوفیلترها بیش از بیست سال است که به عنوان وسایلی برای تصفیه تراکم های نسبتاً پایین آلاینده های بالقوه هوا (همانند VOC3) در جریانهای گازی ناشی از واحدها و تصفیه خانه ها، فاضلاب واحدهای درگیر موارد زائد جامد، کارخانه های صنایع شیمیلایی، کشتارگاهها و واحدهای عمل آوری کمپوست بکار گرفته می شوند.
به دنبال افزایش سریع تعداد کارخانه ها و به دنبال آن افزتیش شکایات رسیده از نارضایان محلی روز به روز تلاش دست اندرکاران دریافتن و بکارگیری روشهای مؤثر کنترل و حذف آلاینده ها بیشتر می گردد و در این بین بیوفیلتراسیون گازهای آلاینده خروجی یکی از روشهای حذف این گونه آلاینده ها می باشد. محققین زیادی به نتایج خروجی یکی از روشهای حذف این گونه آلاینده ها می باشد. محققین زیادی به نتایج موفقیت آمیز استفاده از بیوفیلترها اشاره کرده اند. از جمله: ارنست واینتر )1987(، ون در هوک (1989) استوژیک (1991) و سویتین (1991)
بیشتر متخصصین استفاده از این تکنولوژی را به خاطر سهولت به کارگیری آن، قدرت اجرا و عمل زیاد، قیمت ارزان و کارایی حذف بالا (بیش از 90 درصد) در کارخانجات توجه می کنند. البته با وجود گسترش روزافزون این روش نیاز به انجام تحقیقات گسترده در خصوص اصول مهندسی و طراحی بیوفیلترها کماکان احساس می شود. [6]
3-2-مروری بر روند تکامل بیوفیلتراسیون
می توان به جرأت گفت که نقش طبیعت و مواد طبیعی با دخالت میکروارگانیسمهای موجود در آن در پاکسازی اکوسیستم و محیط زیست به بدو حیات برمی گردد و قدمتی طولانی دارد میکروبها و گیاهان دائماً در تصفیه هوا نقش دارند. علاوه بر آن میتوان به خودپالایی آبها و رودخانه ها اشاره داشت که در آنها باکتری ها و قارچ ها با مصرف مواد غذایی آلی آب های آلوده، به نوبه خود نقش مهمی در پاکسازی دارند.
اولین پیشنهاد برای استفاده از روشهای بیولوژیکی در سال 1993 میلادی توسط باخ ارائه شد. طرح باخ استفاده از فیلترهای با میکروارگانیسم های فعال (بیوفیلتر) برای حذف سولفید هیدروژن از هوا بود اما عملاً در اواسط دهه 1950 میلادی بود که از بیوفیلترها برای تصفیه هوای آلوده با غلظت های کم استفاده شد. [21,11]
استفاده از پوشش ها یا فیلترهای متشکل از خاک به منظور کاهش گازهای آلاینده نیز تاریخی طولانی دارد و این گونه فیلترها امروزه به وفور در سیستمهای دفن بهداشتی و مخازن فاضلاب به کار می روند. اولین فیلتر خاکی مورد استفاده به عنوان بیوفیلتر توسط پومروی در سال 1957 در آمریکا به ثبت رشید و بعد از آن در سال 1959 یک بستر خاکی در یک کارخانه تصفیه فاضلاب در نورنبرگ آلمان جهت کنترل بوی فاضلاب نصب گردید و از آن پس با تفاوتهایی روی طراحی پایه این تکنیک در سراسر دنیا با کاربرد روی گازهای ترکیبات آلی و معدنی فرار قلمداد گردید. از کشورهای صاحب نظر در بکارگیری این روش می توان به آمریکا، هلند، سوئیس و سایر کشورهای اروپایی اشاره کرد [21,13].
در سال 1983 اتنگراف توانایی بیوفیلترها را برای حذف مواد آلی آلاینده از هوا نشان داد. وی همچنین برای اولین بار مدلی ریاضی برای فرایند بیوفیلتراسیون ارائه داد [27] پس از آن پژوهشهای گستردهای برای استفاده از بیوفیلتراسیون برای حذف مواد آلاینده مختلف انجام گرفته است.
3-3-مواد شیمیایی قابل حذف توسط بیوفیلتراسیون
موا شیمیایی قابل حذف توسط بیوفیلتراسیون عمدتاً شامل ترکیبات آلی فرار (COC3) ترکیبات احیا شده نیتروژن و گوگرد هستند. موادی که توسط بیوفیلتر حذف می شوند باید به درون بیوفیلم روی ذرات بستر انتقال پیدا کنند. ضریب توزیع ماده شیمیایی بین فاز گاز و مایع و مایع و مایع بر میزان این انتقال تأثیر می گذارد.
از نظر تئوری غلظت مواد شیمیایی با فراریت بالا در بیوفیلم نسبتاً کم بوده و در نتیجه شدت تخریب آن نیز پایین است. شواهدی در دست است که نشان می دهد موادی با فراریت بالا نظیر پنتان و هگزان را نیز می توان به طور مؤثر با فرایند بیوفیلتراسیون حذف کرد.
3-3-مواد شیمیایی قابل حذف توسط بیوفیلتراسیون
مواد شیمیایی قابل حذف توسط بیوفیلتراسیون عمدتاً شامل ترکیبات آلی فرار (VOC3) ترکیبات احیا شده نیتروژن و گوگرد هستند. موادی که توسط بیوفیلتر حذف می شدند باید به درون بیوفیلم روی ذرات بستر انتقال پیدا کنند. ضریب توزیع ماده شیمیایی بین فاز گاز و مایع و یا مایع و مایع بر میزان این انتقال تأثیر می گذارد.
از نظر تئوری، غلظت مواد شیمیایی با فراریت بالا در بیوفیلم نسبتاً کم بوده و در نتیجه شدت تخریب آن نیز پایین است. شواهدی در دست است که نشان می دهد موادی با فراریت بالا نظیر پنتان و هگزان را نیز می توان به طور مؤثر با فرایند بیوفیلتراسیون حذف کرد.
ترکیبات مورد نظر برای حذف توسط بیوفیلتر باید به اسانی در محیط زیست تخریب پذیر بوده و برای میکروارگانیسم غیر سمی باشد. بنابراین ترکیباتی نظیر اترها، آلدئیدها، کتونها، آروماتیک های تک حلقه ای و سولفیدها در غلظت های مناسب قابل حذف هستند. غلظت بالای برخی از مواد اثرکنندگی بر متابولیسم میکروارگانیسم ها دارد. اتافل مثالی از یک ماده شیمیایی است که حلالیت آن در آب بالا بوده و به اسانی تخریب پذیر و توسط بیوفیلتر حذف می گردد. ترکیبات مقاومی نظیر ترکیبات آلی کلردار نیز قابل حذف هستند اما سرعت حذف آنها پایین بوده به عنوان مثالی از حذف مواد مقاوم توسط بیوفیلتر می توان به حذف دی کلرومتان از هوای آلوده با بازده %98 در حضور تولوئن اشاره کرد. امکان حذف مخلوطی از مواد آلاینده نیز وجود دارد اما وجود یک آلاینده ممکن است بر میزان حذف ماده دیگر تأثیر داشته باشد. اثر کندکنندگی اتیل استات بر میزان حذف استایرن در یک بیوفیلتر توسط مک گراث گزارش شده است. [16]. معمولاً وجود ترکیباتی که قابلیت تجزیه بیولوژیکی بالایی دارند بر میزان حذف ترکیبات با قابلیت تجزیه بیولوژیکی توسط اثر منفی دارند. اثرات کندکنندگی ترکیبات 1-پروپانول، استون و متیل ایزوبوتیل کتون بر میزان حذف متیل اتیل کتون نیز توسط دشوس گزارش شده است [28] در صورتیکه وجود ترکیبات مختلف در هوای ورودی به بیوفیلتر اثر منفی بر ظرفیت حذف یکدیگر داشته باشند می توان از بیوفیلترهای سریع برای رفع مشکل استفاده کرد.
فهرستی از مواد قابل حذف در بیوفیلتر در جدول 3-1 آمده است [20,7].
جدول 3-1: قابلیت حذف در بیوفیلتر (تجزیه بیولوژیکی در سیستمهای بیولوژی هوا)
آلاینده قابلیت تجزیه بیولوژیکی آلاینده قابلیت تجزیه بیولوژیکی
هیدوکربنهای آلیفاتیک: ترکیبات آلی گوگرددار:
متان 1 کربن دی متیل سولفید 2
پروپان ؟ دی متیل سولفید 2
بوتان ؟ دی اتیل دی سولفید 2
پنتان 1 متیل مرکاپتان 1
ایزوپنتان 1 تیوسیانات 1
هگزان 2 ترکیبات آلی اکسیژندار:
سیکلو هگزان 1 متانول 3
استیلن 1 اتانول 3
هیدروکربنهای آروماتیک: بوتانول 3
بنزن 2 2-بوتانول 3
فنل 3 1-پروپانول 3
اتولوئن 3 2-پروپانول 3
استایرن 2 فرمالدئید 3
اتیل بنزن 2 بوتریک اسید 3
هیدروکربنهای کلردار: 3 وینیل استات 2
کربن تتراکلرید 1 اتیل استات 3
کلروفرلم 1 بوتیل استات 3
دی کلرومتان 3 ایزوبوتیل استات 3
برمودی کلرومتان ؟ دی اتیل اتر 1
1 و 1 و 1 تری کلرو اتان ؟ دی اگزان 1
1 و 1 دی کلرو اتان ؟ متیل ترت – بوتیل اتر 1
تتراکلرواتن 1 تتراهیدروفوران 3
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 71 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
آب مایه حیات است. شصت و هفت درصدوزن بدن انسان را آب تشکیل می دهدکه حدود نیمی ار آن در سلول های بدن و باقیمانده آن در خون و سایر مایعات بدن یافت می شود.آب مواد غذایی و همچنین موادی را که بایند دفع شوند در بدن جابجا می کند . اکسیژن هوا به وسیله ی هموگلوبین خون از ششها به سلول های بدن می رسد.غذایی که می خوریم در محیط آبی هضم می شود و محصولات هضم غذا بوسیله خون به سلول ها می رسند و محصولات غیر مفید تنفس سلول ها به وسیله ی خون به عضوهایی که برای دفع آنها نقش دارند،منتقل می شوند.آب تنها ماده ای است که در شرایط عادی موجود در زمین به هر سه حالت جامد،مایع و گاز یافت می شود .آب خالص ماده ای بیرنگ ،بی بو و عملاًبی طعم است،در C100(درفشار یک جو می جوشد) و در C0منجمد می شود.آب در رودخانه ها دریاها دریاچه ها و اقیانوس ها وجود داردو به صورت برف و یخ نیز نواحی قطبی و قله های کوههای بلند را می پوشاند.
خواص فیزیکی آب
دماهای ذوب و جوش آب و چند ماده مولکولی دیگر که وزن مولکول های آنها به هم نزدیک استدرزیر داده شدهاست.به طوری که ملاحظه می کنید دماهای ذوب و جوش آب به میزان قابل توجهی از سایر مواد مولکولی بیشتر است .علت آن را باید در ساختارو پیوندهای مولکول آب جستجو کرد.
خاصیت قطبی آب
برای نشان دادن خاصیت قطبی مولکولهای آب چنانچه یک شانه پلاستیکی را به موهای خشک خود کشیده اید یا میله ای را که بر اثر مالش بار دار شده است به جریان بار یک و مداوم آب از شیر آزمایشگاه مطابق شکل نزدیک کنید مشاهده می کنید که جریان آب منحرف می شود زیرا مولکول های قطبی آب به سمت بار الکتریکی ساکنی که در شانه یا میله ایجاد شده است جذب می شود.
تجزیه الکتریکی آب
آب ترکیبی از هیدروژن و اکسیژن است و اجزای تشکیل دهنده ی آن را می توان با عبور دادن جریان برق از درون آب معین کرد . این عمل الکترولیز نامیده می شود .الکترولیز آب در ظرفی به نام ولتا متر انجام می گیرد.الکترود های ولتامتر را به دوسر یک باتری مناسب وصل می کنیم.الکترودی که به قطب مثبت باطری وصل می شود آند و الکترودی که به قطب منفی وصل می شوت کاتد نامیده می شود.
آب مقطر جریان آب را از خود عبور نمی دهداز این رو باید مقداری محلول سود یا اسیدسولفوریک به آن بیفزاییم و به هم بزنیم نا جرریا عبور کند.حباب های گاز روی الکترودها ظاهر می شود و گازها زیر لوله ها ی پر از آب روی الکترود ها جمع می شوند .آزمایش نشان می دهد که مقدار سود یا اسید تغییر نمی کند،یعنی گازها از تجزیه آب بدست می آیند .حجم گاز در کاتد تقریباًدو برابر حجم گاز دز آند است.
گازهایی که در لوله ها جمع می شوند،یکسان نیستند.در آند گازی بیرنگ بدست می آید و یک چوب کبریت نیم افروخته در آن شعله ور می شود. این گاز اکسیژن است.
در کاتد گازی بیرنگ بدست می اید که در مجاورت هوا به کمک شعله می سوزدو انفجار کوچکی تولید می کند.این گاز هیدروژن است
اکسیژن و هیدروژن را که از الکترولیز آب بدست می آیند ،می توان باهم ترکیب کرد و دوباره آب بوجود آورد.آزمایش ترکیب شدن این دو گاز را در دستگاهی به نام آب سنج انجا ممی دهند.این دستگاه از یک لوله با جدار ضخیم تشکیل شده است که در آن دو میله فلزی برای عبور جریان برق و ایجاد جرقه قرار دارد.این لوله بر روی تشتک پر از جیوه واژگون می کنند.
برای انجام دادن آزمایش ،10 میلی لیتر اکسیژن و 20 میلی لیتر هیدروژن را وارد آب سنج کرده کرده جریان برق را وصل می کنیم .باایجاد جرقه واکنش بین این دوگازانجام میشودوجیوه
درلوله بالا می رودوآب به صورت قطره هایی برجدارلوله می نشیند.
با دانستن این که از تجزیه آب 2 حجم هیدروژن و 1 حجم اکسیژن بدست می آید و تشکیل آن نیز همین نسبت حجمی مصرف می شوند،می توان نسبت حجمی این دو عنصر را در آب حساب کرد. فرض کنیم که در تجزیه آب یک لیتر اکسیژن و دو لیتر هیدروژن درشرایط متعارفی آزاد شده باشد . یک لیتر هیدروژن089/0گرم و یک لیتر اکسیژن 924/1 گرم وزن دارد.در نتیجه نسبت وزنی اکسیژن به هیدروژن 871/0:934/1یا1:8 است.یعنی در تشکیل آب یک قسمت وزنی هیدروژن و 8 قسمت وزنی اکسیژن لازم است.
آب به عنوان حلال
یکی از خواص قابل توجه آب توانایی آن در حل مواد دیگر است . پاره ای از نمک ها مانند کلرید سدیم در آب حل می شوند.علت حل شدن موارد جامد یونی در آب اثر جاذبه مولکولهای قطبی آب برای یون های مثبت و منفی تشکیل دهندهی شبکه بلور است.به این ترتیب مولکول های آب به درون شبکه بلور نفوز می کنند و بر نیروهایی که یون ها را در شبکه در شبکه بلور به یکدیگر متصل نگهداشته اند غلبه کرده یون ها را از هم جدا می کنند.به طوری که یون ها در آب حل می شوند . یون های مثبت و منفی به وسیله لایه ای از مولکول ها ی آب احاطه می شوندو این گونه یون های آب پوشیده می نامند.در مقابل آن دسته از مواد جامد یونی که انحلال پذیرند،مواد مولکولی غیر قطبی مانند نفت و بنزین در آب (که قطب است)حل نمی شوند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
خودپنداری و تصویری که از خود در ذهن مجسم می کنیم راهنمای اصلی عملکرد ما در زندگی است. اگر این تصویر را تغییر دهیم شخصیت و طرز رفتار ما تغییر خواهد کرد.
دکتر ماکسول مالتز نویسنده کتاب روانشناسی تصویر ذهنی می گوید:
«مهم ترین کشف روانشناسی در قرن اخیر، کشف خودپنداری و اهمیت آن بود.»
مغز ما درست مانند یک کامپیوتر عمل می کند. شما از ورودی کامپیوتر هرچه را که وارد کنید باید انتظار داشته باشید خروجی شما از همان اطلاعات ورودی تشکیل شده باشد یعنی اگر ما اندیشه منفی را وارد مغز خود کنیم مغز آنها را مانند فرمان می پذیرد. این که شما به این نتیجه برسید که ناتوان و شکست خورده اید مغز شما این را مانند یک فرمان مکفی کرده و به تمام اعضای بدن شما از غدد گرفته تا دستگاه گردش خون و تنفس و سیستم حرکتی فرمان می دهد که خود را با فرمان شکست تطبیق داده و مطابق آن عمل کنند. این عمل شما را به یک حلقه معیوب وارد می کند و نتایجی بدتر برایتان حاصل می شود. در حالی که افراد پیروز با دادن فرمان پیروزی تمامیت وجودی خود را به سمت پیروزی نشانه می روند. امروز ثابت شده که تفکر ما مستقیما بر سیستم بدن ما موثر است یعنی به محض آن که ما فکر منفی و ذهنیت بدی داشته باشیم، غدد درون ریز بدن و همینطور دیگر ارگانها، از این ذهنیت تبعیت می کنند و با اختلال در عملکرد طبیعی هورمون ها و مواد ضد استرس در بدن، ما دچار افسردگی می شویم و در این مسیر به جسم خود نیز ضربه می زنیم.
اطلاعاتی که به بانک حافظه داده می شود همان جا نگهداری می شوند و هیچ کدام پاک نمی گردند. این مساله را دو جراح به نامهای دکتر فیلد و دکتر روبرت در موسسه بررسی بیماری های عصبی در مونترال نیز ثابت کردند. آنها نشان دادند که با تحریک سلول های مغز، صحنه های گذشته با همان شدت و با همان صداها، رنگ ها و بو ها در بیماران زنده می شود. دانشمندان اتفاق نظر دارند که سیستم عصبی انسان نمی تواند بین یک رویداد واقعی و یک رویداد تخیلی به طور روشن اختلافی قایل شود. پس بسیاری از تصمیمات روزمره ما نه بر اساس حقایق و واقعیات بلکه بر اساس اطلاعاتی گرفته می شود که رایانه ما آنها را به عنوان اطلاعات حقیقی به ما تحویل می دهد در حالی که بسیاری از این اطلاعات توهمی بیش نبوده و تنها تفسیری غلط از حقایق هستند و در نتیجه منجر به تصمیم گیری غلط از از حقایق می شوند. سیستم فعال کننده مشبک در مغز انسان وظیفه پالایش و گزینش اطلاعات دارد مثلا اگر شما یک اتوموبیل بنز قدیمی بخرید بعد از آن وقتی به خیابان می روید دائما شبیه اتوموبیل خود را می بینید در حالی که شاید قبلا اتوموبیلی از این نوع نمی دیدید. سیستم فعال کننده بنز های قدیمی را از میان انبوه ماشین های دیگر بر می گزیند و به رایانه شما وارد می کند. وظیفه این سیستم نیز همین انتخاب و گزینش اطلاعات است با توجه به آنچه شما می خواهید. مثلا اگر تصمیم گرفته اید که فکر کنید همه چیز در دنیا خراب است و یا شما آدم بد شانسی هستید این سیستم مشغول جمع آوری شواهدی مبتنی بر بدشانسی از محیط می شود و سپس آنها را در اختیار رایانه ذهن شما قرار می دهد، آنها هم به روش خود به شما ثابت کند که حق با شماست و واقعا بدشانس هستید. در حالی که پیروزمندان به این سیستم وظیفه متفاوتی واگذار می کنند سیستم فعال کننده آنها شواهدی مبتنی بر هوشمندی، توانمندی، موفقیت و قدرت را از محیط بر می گزیند تا به آنها ثابت کند که پیروزند پس می بینید این که شما احساس پیروزی و شکمست کنید به طور کامل در دست خود شماست و تنها به چگونگی برنامه ریزی رایانه ذهن توسط خودتان و تصمیم هایی بستگی دارد که با توجه به اصلاحات رایانه خود می گیرید.
رمز پیروزى مردان بزرگ
عوامل حقیقی کامیابی
پافشاری و استقامت میخ ،
سزَد ار عبرت بشر گردد
برسرش هر چه بیشتر کوبی
پافشاریش بیشتر گردد
صبر و شکیبائی و استقامت بردباری از شیوه مردان بزرگ و کامیاب جهان است. صبر شکیبائی که یک فضیلت عالی انسانی است گاهی با یک رذیله اخلاقی به نام سستی و تنبلی و دست روی دست گذاردن و تن به تقدیر و قضا دادن و زیر بار هر گونه تعدی و ستم رفتن اشتباه میشود. در صورتی که شکیبائی بردباری و استقامت و پشتکار، ضامن سعادت و کامیابی است، و بیحالی و بیعاری و سستی و تنبلی موجب تیره روزی و بدفرجامی. اکنون ما این دو حالت متضاد را با نقل مثالهای گوناگون از هم جدا میسازیم:
1- باغبانی میخواهد در داخل باغ چمن و گلستانی داشته باشد که بوی گلها شامه واردین را معطر کند و الوان مختلف گلها چشمها را خیره سازد و به محیط باغ صفای مخصوصی بخشد. باغبانی که چنین آرزوئی را در سر میپروراند باید در طریق آرزوی خود تن به کار داده، سوز گرما و سرما را بر خود هموار سازد. با نیش خار همدم گردد و وقت و بیوقت به باغ سرکشی کند. ما این گونه تحمل رنج را برای هدف عالی صبر و شکیبائی مینامیم.
3- بازرگانی که در طلب سود و بالا بردن سطح ثروت خویش است باید رنج سفر دریائی و زمینی و هوائی را تحمل کند. دانشجوئی که میخواهد بهترین نمره را بیاورد و سیاستمداری که میخواهد قلوب ملت را متوجه خویش سازد، باید با استقامت زائدالوصفی مقدمات کار و عقیده خود را انجام دهد. اینجاست که حافظ شیرازی میگوید:
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند
بر اثر صبر نوبت ظفر آید
ممکن است تصور شود که این عامل پیروزی به نام استقامت پشکار باید در دومین رمز موفقیت که به نام کار و کوشش گذشت ادغام گردد. در صورتی که چنین نیست. چه بسا افرادی در آغاز کار روح کار و کوشش دارند ولی موقعی که به شدائد و سختیها بر میخورند فوق العاده ناتوان میشوند. لذا باید بردباری را پشتوانه کار و کوشش شمرد و انگیزه ای برای ادامه کار دانست.
موفقیتها یکنواخت نیست، دیر و زود دارد، هرگز نبایست انتظار داشت در همه کارها یکنواخت و یکزمان موفق گردیم. وضع کارها با هم فرق دارد، چه بسا کارهای آسانی در شرائط پیچیده ای قرار میگیرند. وانگهی استعداد و شایستگی یکسان باشند، ولی هوش و درک آنها از نظر درجه و شدت و ضعف با هم فرق داشته باشد. چه بسا ممکن است یک نفر کاری را در ظرف یک سال بیاموزد و مشکلات آن را در همان مدت برطرف سازد.این دلیل آن نیست که همه بایست آن را در همان مدت بیاموزند.
می گویند: جرج استفن، مهندسی که معروف به “پدر راه آهنها” گردید، در کسب دانش بکندی پیش میرفت ولی اولین لکوموتیو جهان به دست او ساخته شد و نخستین قطار مسافربری را او در سال 1825 میلادی به راه انداخت.
دانشمندان میگویند دو نوع نبوغ وجود دارد: نبوغ دیررس و نبوغ زودرس. و صفحات زندگانی نوابغ جهان گواه قطعی بر این تقسیم است.
کامیابی دو جور است:
ما نیز میگوئیم کامیابی دو جور است: کامیابی نزدیک، و کامیابی دور. به علت دیر شدن کامیابی نباید دست از کار کشید و موفقیت را محال و ممتنع دانست.
ابوجعرانه، دانشمند و عالم بزرگ اسلامی، به ثبات و استقامت معروف است. وی که درس استقامت را از یک حشره به نام جعرانه فرا گرفته است میگوید:
در مسجد جامع دمشق کنار ستون صافی نشسته بودم که دیدم این حشره قصد دارد روی آن سنگ صاف بالا برود و بالای ستون کنار چراغی بنشیند. من از اول شب تا نزدیکیهای صبح در کنار آن ستون نشسته بودم و در بالا رفتن این جانور دقت میکردم. دیدم 700 بار از روی زمین تا میانه ستون بالا رفت و در اثنا شکست خورده، به روی زمین افتاد؛ زیرا آن ستون صاف بود و پای او را روی آن قرار نمیگرفت و در وسط میلغزید.
از تصمیم و اراده آهنین این حشره فوق العاده در تعجب فرو ماندم. برخاستم وضو ساختم و نماز خواندم. بعد نگاهی به آن حشره کردم و دیدم بر اثر استقامت شاهد مقصود را در آغوش کشیده و کنار آن چراغ نشسته است.
پافشاری و استقامت میخ
سزد ار عبرت بشر گردد
بر سرش هر چه بیشتر کوبی
پافشاریش بیشتر گردد
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 13 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید