سابقه تاریخی و مفهوم اقدامات تأمینی و تربیتی
در این قسمت، ابتدا سابقه تاریخی اقدامات تأمینی و تربیتی را مطالعه کرده و سپس مفهوم اقدمات مزبور را تحت بررسی قرار خواهیم داد :
سابقه تاریخی
گفتار اول – اقدامات تأمینی و تربیتی در نظرات اندیشمندان و مکاتب غربی
افلاطون یکی از نخستین کسانی است که از مفهوم پیشگیری یاد کرده و گفته است که کیفر نباید انتقام از اعمال گذشته باشد، بلکه باید آینده را مهیا سازد. او حتی نقشه بازآموزی در ندامتگاه را طرح نموده است. افلاطون در آن موقع پیشنهاد نمود که مجازات بسیاری از جرائم حبس باشد. وی برای این منظور سه نوع زندان پیش بینی نموده بود. زندان اول به کسانی اختصاص خواهد داشت که در انتظار محاکمه هستند. در چنین زندانی می بایست افرادی که هنوز محکومیت نیافته اند، بطور موقت نگهداری شوند، اما پس از آنکه محکومیت یافتند، بایستی به دو زندان دیگر انتقال یابند. یکی از این دو زندان جایگاه افراد شرور و غیرقابل اصلاح خواهد بود. چنین زندانی باید در محلی دورافتاده برپا ود و به نحوی ساخته شود که از اسم آن بتوان دریافت که آنجا مکان عذاب و مشقت است. اما زندان نوع سوم به کسانی تعلق خواهد داشت که جرم را از روی کمال میل و اراده و با خباثت انجام نداده اند. آنها کسانی هستند که امید اصلاحشان در بین نبوده و به قول افلاطون مستحق ارفاق و ترحم می باشند .
صرف نظر از عقاید افلاطون، محققاً باید گفت که تاریخ شروع بحث و بررسی در خصوص اقدامات تأمینی و تربیتی مصادف است با پیدایش مکتب تحققی ایتالیائی. طرفداران این مکتب معتقدند که زندگی در اجتماع برای همه افراد منجمله مجرمین، ایجاد مسئولیت اجتماعی می کند. بزهکار یک میکروب اجتماعی است که سلامت جامعه را، حتی ممکن است بدون اراده و تقصیر هم، به خطر اندازد و در قبال ایجاد خطر مزبور جامعه نیز حق دفاع داشته و می تواند در مقام رفع خطر برآمده، او را طرد نماید. لکن بجای توسل به این عمل می توان با تمسک به اقدامات تأمینی و تربیتی از قبیل معالجه یا تربیت بزهکار درصدد بهبود او برآمد. طرفداران این مکتب اعتقاد دارند که این اقدامات موقتی نبوده، بلکه می بایست تا خاتمه حالت خطرناک و خنثی شدن این حالت ادامه یابد، اعم از اینکه مجرمین مزبور از نعمت عقل بهره مند بوده یا بدون بهره باشند.
طرفداران مکتب دفاع اجتماعی که در رأس آن، «آدولف پرنس» بلژیکی قرار دارد، با نوشتن کتاب «دفاع اجتماعی» سپری شدن دوران مجازات را به عنوان تنها وسیله مبارزه با بزهکاری اعلام می کند. پرنس ضمن اعلام مخالفت با زندان های کوتاه مدت اعلام می دارد که بجای مسئولیت اخلاقی مجرمین باید حالت خطرناک آنان و در کنار مجازات، تدابیر وسیع تأمینی حتی قبل از ارتکاب جرم مورد توجه قانونگذار قرار گیرد.
عده ای دیگر از طرفداران مکتب دفاع اجتماعی به سپرستی فیلیپ گراماتیکا که عقاید خود را در سال 1954 با نوشتن کتاب «اصول دفاع اجتماعی» بیان داشته، اعتقاد دارد که : برای برقراری نظم در جامعه، دولت حق مجازات افراد را نداشته، بلکه مکلف است که آنان را اجتماعی بار آورد. وقتی هدف غائی و نهائی قانون اعتلاء و بهبود فرد است، حال این سؤال مطرح می شود که آیا مجازات می تواند این هدف را تأمین نماید؟
گراماتیکا معتقد است که تحمیل مجازات و مشقت نه تنها «اجتماعی کردن» افراد را تسهیل نمی کند، بلکه برعکس وصول به چنین هدفی را مشکل و شاید محال می نماید. چه مجازات هیچگونه عملی برای اعتلاء فرد انجام نداده، بلکه با دور کردن او از جامعه و اعزام وی به زندان، روح متزلزل او را پست تر نموده و بیشتر موجبات سقوطش را فراهم می سازد. دولت نباید بجای سعی در یاری رساندن به افراد، آنان را با تحمیل مشقت و زجر از جامعه دور نماید. فعالیت دولت نمی تواند فقط منحصر به منع و نهی افراد بوده و برای ضمانت اجراء این منهیات، دست به دامن آسان ترین وسائل معین یعنی مجازات دراز نماید. این طریق اقدام متناسب با شخصیت افراد نیست، پس چه بهتر که راه جلوگیری از وقوع جرائم، اقدامات واقعی دفاع اجتماعی باشد نه ترس از مجازات. به همین جهت مجازات های سنتی و متداول باید جای خود را به «اقدامات دفاع اجتماعی» یعنی اقدامات پیشگیری تربیتی، اجتماعی و دفاعی واگذار نماید .
بالاخره گراماتیکا معتقد است که : بایستی اقدامات تربیتی و اصلاحی متناسب با شخصیت واقعی مرتکب در نظر گرفته شود نه متناسب با نتیجه حاصل از جرم و چون مسئله جرم و نتیجه حاصل از آن، ما را از وصول به چنین هدفی محروم می سازد، لذا شایسته است که موضوع جرم و مسئولیت کیفری بکلی کنار گذاشته شود و بجای اصطلاح فعلی «جرم»، اصطلاح «نشانه های حالت ضد اجتماعی» و به جای مسئولیت اصطلاح « حالت ضد اجتماعی» که نشان دهنده شخصیت واقعی مرتکب است، بکار برده شود. در چنین چشم اندازی، اقدامات دفاع اجتماعی متناسب با این حالت ضد اجتماعی، تعیین می گردد و چون این اقدامات از نظر علمی متناسب با شخصیت واقعی مرتکب و حالت ضد اجتماعی اوست، لذا عملاً و منطقاً بهتر خواهد توانست که هدف نهائی حقوق را که همان اجتماعی کردن و بهبود فرد است، تحقق بخشد.
مارک آنسل حقوق دان، مستشار عالی دیوان کشور فرانسه و بنیان گذار مکتب دفاع اجتماعی نوین می گوید : «ما باید مجازات ها و اقدامات تأمینی و تربیتی را اختلاط دهیم و در هر دو مورد مطابق با شخصیت مجرم، عکس العمل مناسبی نشان دهیم. ما به وجود این مطلب و علی رغم وحدت نظام کنگره بین المللی حقوق جزا (سال 1951) در کنگره دیگری که در 1953 تشکیل گردید، بر اثر اظهارات یکی از حاضران وحدت مزبور را اعلام نکردند، هرچند که دوگانگی آن را نیز تأیید ننمودند ».
ژان پیناتل جرم شناس معروف فرانسوی با اعتقاد به پیشگیری از وقوع جرائم، درخصوص مجرمین زندانی می گوید : اول باید همه کسانی را که به آسیب های روانی دچار هستند، مانند پریش روانان، مجانین، بیماران عصبی و غیره تشخیص داد و در مرحله دوم این نوع بیماران را در مراکز پزشکی تحت درمان قرار داده و سپس در مورد سایرین، می توان با اقدامات سبکی نظیر زندان های نیمه آزاد و یا اجازه تحمل زندان در تعطیلات آخر هفته برای افراد شاغل در ادارات و بخش های خصوصی، نسبت به اصلاح آنان اقدام کرد. چنانچه این اقدامات مؤثر واقع نگردند، باید از روش درمان و تربیت استفاده کرد. یعنی محیط امنی برای مجرمین فراهم و بازآموزی شده و به فراگیری حرفه یا تعلیم یک حرفه پرداخته و در پایان تحت آزمایش روان درمانی فردی قرار گیرند.
گفتار دوم – اقدامات تأمینی و تربیتی در ایران
اما برای اولین بار در ایران قانون اقدامات تأمینی و تربیتی در تاریخ 12/2/1339 به تصویب رسید. در ماده یک این قانون آمده است :
«اقدامات تأمینی عبارتند از تدابیری است که دادگاه برای جلوگیری از تکرار جرم درباره مجرمین خطرناک اتخاذ می کند».
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به این امر مهم پرداخته است و در اصل 156 در احصاء وظایف قوه قضائیه، اشاره به اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین نموده است. با اینکه اصلاح مجرمین که از اصول مهم مترقی در جهان اسلام است، مورد اشاره قرار گرفته، معهذا در عمل مشاهده می شود که قوه قضائیه توجه چندانی به این مسئله مبذول نداشته و در حول و حوش آن اقدامات چندانی را معمول نداشته است. متعاقب این امر قانون تبدیل شورای سرپرستی زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور به «سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور»، در تاریخ 17/11/1364 به تصویب رسید و در ماده 15 آیین نامه اجرایی همین قانون که در تاریخ 7/1/1372 به تصویب رئیس قوه قضائیه رسیده مقرر شده که : «مرکز اقدامات تأمینی و تربیتی، مؤسساتی هستند که در آنجا متهمان و محکومان قبل یا بعد، یا ضمن اجرای مجازات یا مستقل از آن تا رفع حالتی که آنها را در آینده در مظّان ارتکاب جرم قرار می دهد، به حکم یا قرار کتبی مراجع قضائی برای مدت معینی نگهداری می شوند ».
بالاخره قانون مجازات اسلامی مصوب 7/9/1370 در ماده یک تأکید می نماید که «قانون مجازات اسلامی راجع است به تعیین جرائم و مجازات و اقدامات تأمینی و تربیتی که درباره مجرم اعمال می شود». با توجه به منطوق این ماده چنین برمی آید که اقدامات تأمینی و تربیتی چیزی جدای از مجازات ها بوده و در این قانون اقدامات تأمینی و تربیتی می بایست همچون مجازات از شاخص های معینی بهره مند باشد و از اختیارات دادگاه است که یکی از اقدامات تأمینی یا تربیتی، را درباره مجرم اعمال نماید. ضمناً رعایت این قانون نسبت به مجرمین خطرناک با دادگاه رسیدگی کننده به جرم است .
مبحث اول – مفهوم و ماهیت اقدامات تأمینی و تربیتی
اقدام تأمینی و تربیتی، اقدامی است فردی، الزام آور و بدون رنگ اخلاقی و فقط برای افرادی به مورد اجرا گذاشته می شود که حالت خطرناک برای جامعه داشته باشند.
گفتار اول – اهداف اقدامات تأمینی و تربیتی
هدف از اقدامات تأمینی و تربیتی، پیشگیری از وقوع جرائم و اجرای روش های اصلاحی، تربیتی، درمانی و یا خنثی ساختن خطرات احتمالی اشخاص یا اشیاء یا مؤسساتی است که حالت خطرناک دارند.
پیشگیری از وقوع جرم، هدف اصلی اقدام تأمینی و تربیتی است و دلیل آن حالت خطرناک شخص مجرم است. این پیشگیری برخلاف مجازات، جنبه رنج و عذاب نداشته، بلکه درصدد معالجه و خنثی سازی حالت خطرناک می باشد.
پیشگیری از وقوع جرم ممکن است به دو صورت تحقق یابد :
اول معالجه فرد مجرم و دوم خنثی کردن حالت خطرناک او، منتهی حقوق و آزادی های فردی مانع از این می شود که قبل از ارتکاب جرم، شخصی را به منظور انجام این اقدامات تحت نظر قرار داد. هم اکنون زمانی اقدامات تأمینی و تربیتی درباره شخصی اعمال می گردد که او قبلا مرتکب جرم شده باشد و صرف وجود حالت خطرناک و ظن ارتکاب جرم، بدون اینکه شخص قبلا جرمی را مرتکب شده باشد، جهت جواز اقدامات تأمینی و تربیتی کافی نیست .
سیاست کیفری شریعت مذهبی توحیدی که در مبارزه با اعمال ناپسند و حفظ نظم عمومی و امنیت در جامعه بر عدل مطلق و خیرخواهی پایه گذاری شده، مبتنی بر دو موضوع است :
1- پیشگیری از ارتکاب گناه از طریق هدایت افراد به سوی الله و روز جزا، تزکیه نفس و تهذیب باطن، جلب خیر، دفع شر و ضرر و هم چنین توصیه بر اجتناب از تجاوز و تعدی افراد به حقوق یکدیگر و امر به معروف و نهی از منکر.
2- اعمال کیفر در جهت اجرای عدالت، نفی حالت خطرناک، دفع اشخاص فاسد تأیب و اصلاح، ارعاب بزهکاران و دیگران.
اوامر و نواهی و تحلیل و تحریمی که در شریعت اسلام آمده، کلا مبتنی بر پیشگیری از ارتکاب گناه و جلب خیر و دفع شر و مصلحت و نفع افراد جامعه است. مثلا در خصوص جلوگیری از گسترش ربا و رباخواری و جلوگیری از تکاثر سرمایه در آیه 275 از سوره بقره مقرر گردیده که تجارت حلال و ربا حرام است و به منظور پیشگیری از ارتکاب گناه، بندگان را به اخذ وام از طریق قرض الحسنه تشویق نموده است. بدیهی است تأمین سرمایه قرض الحسنه منوط به اقدام اشخاص خیر در یک جامعه اسلامی است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 69 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
فصل اول
نماز،عبادات و دستورات دین
نماز از جمله عباداتی است که علاوه بر این که در قرآن در آیات زیادی بر آن تأکید شده، همراه با عبادات و دستورات دینی مختلفی نیز آمده است. که در این مطلب به آن اشاره می کنیم.
نماز و انفاق
در سوره بقره از جمله صفات پرهیزکاران را اقامه نماز و انفاق بر می شمارد... و یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون"(1)... و نماز به پای دارند و از هر چه روزی شان کردیم ( به فقیران) انفاق کنند."
نماز و زکات
در آیات زیادی از قرآن، نماز همراه با زکات مطرح شده است. زیرا نماز رابطه با خالق را محکم می کند و زکات به استحکام رابطه های بین خلق کمک می کند: " واقیمواالصلوة و اتواالزکوة..."(2) و نماز به پا دارید و زکات بدهید... ."
نماز و روزه
" واستعینوا بالصبر و الصلوة..."(3) و از صبر و نماز یاری جویید... .
در تفاسیر و روایات مختلف، مراد از صبر را در این آیه، روزه دانسته اند.(4)
نماز و حج
" واذ جعلناالبیت مثابة للناس و امناً واتخذوا من مقام ابراهیم مصلی ..."(5) ( و به خاطر بیاورید) هنگامی را که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم ( و برای تجدید همین خاطره) از مقام ابراهیم نمازگاهی برای خود انتخاب کنید... ."
نماز و عدالت
" قل امر ربی بالقسط و اقیموا وجوهکم عند کل مسجد..." (6) بگو پروردگارم به عدالت فرمان داده است، و توجه خویش را در هر مسجد به سوی او کنید..." خداوند به پیامبر فرمان داده است که هر چیز را در مورد صحیح خود به کار برده و به جای خود بنهید و فقط به سوی او و برای او و خالصانه عبادت کنید.
نماز و جهاد
در آیه40 سوره حج، یکی از فلسفه های جهاد را جلوگیری از تخریب نمازخانه ها و عبادتگاهها بیان می کند. " الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربناالله و لولا دفع الله بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیراً..." همانا که به ناحق از خانه خود بدون هیچ دلیلی اخراج شدند جز این که می گفتند پروردگار ما الله است و اگر خداوند بعضی از آنها را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها، صومعه ها و معابد یهود و نصارا و مساجدی را که نام خدا در آن بسیار برده می شود، ویران می گردد... ." به این ترتیب حتی به قیمت خون دادن، باید از مکان نماز و عبادات حفاظت و حراست کرد.
نماز و امر به معروف و نهی از منکر
لقمان ضمن بیان سفارشاتی به پسرش، به او توصیه می کند که : " یا بنی اقم الصلوة و امر بالمعروف و انه عن المنکر..."(7) ای فرزند عزیزم نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن..."
با برپایی نماز که انسان را از زشتی ها و منکرات باز می دارد، روح و جان خود را از همه آلودگی ها پاک و به صفات پسندیده آراسته کنید و آنگاه مردم را به خوبی ها امر و از بدی ها و منکرات نهی نمایید.
نماز و تلاوت قرآن
" ان الذین یتلون کتاب الله و اقامواالصلوة..."(8)؛ آنها که کتاب خدا را تلاوت کرده و نماز به پا می دارند... .
نماز و مشورت
"والذین استجابوا لربهم و اقامواالصلوة و امرهم شوری بینهم..."(9) و آنان که امر خدا را اجابت کردند و نماز را به پا داشتند و کارشان را به مشورت یکدیگر انجام دهند... . مؤمنان به وسیله نماز ارتباط خود را با خدا محکم تر کرده و با مشورت با یکدیگر، موجبات دلگرمی دیگران را فراهم آورده و وحدت بیشتری را در جامعه اسلام سبب می شوند.
نماز و اعطای وام
"... و اقیمواالصلوة و اتواالزکوة و اقرضواالله قرضاً حسناً..."(10)؛ ... و نماز به پا دارید و زکات بدهید و به خدا قرض نیکو دهید و برای خدا به محتاجان قرض الحسنه دهید... . هرگاه انسان نماز را با نیت خالص و با حفظ تمام ارکان آن و با مداومت اقامه کرد آنگاه همه چیز را از خدا و به سوی او می داند و لذا می تواند زکات مال خود را بپردازد و چون به مالکیت روز جزای خداوند معتقد است و پاداش آن روز را باور دارد، مال خود را انفاق می کند و به نیازمندان قرض الحسنه می دهد. حال چون از همه بدی ها پیراسته شده، در جهت آراسته شدن جامعه به صفات انسانی، تلاش و کوشش می کند و حتی از بذل جان خود نیز دریغ نمی ورزد. نیز هرگاه از او در امری نظر بخواهند، بدون سوء نیت، تمام اطلاعات و دانسته های خود را بدون کم و کاست در اختیار آنها قرار می دهد و به این ترتیب در برقراری عدالت در تمام شئونات آن کمک می کند.
پی نوشت ها:
1. بقره/ 3 و نیز در آیه 29 سوره فاطر و آیه 38 سوره شوری این دو همراه آمده اند.
2. بقره/43 و در آیات زیاد دیگری از جمله در آیات83، 110، 177و 277 همین سوره، این دو همراه ذکر شده اند.
3. بقره/45 و نیز در آیه 153 همین سوره به این مضمون آمده است.
4. به ترجمه تفسیرالمیزان ج1، صفحه 230 و تفسیر نمونه ج1، صفحه 218 مراجعه شود.
5. بقره/125.
6. اعراف/29.
7. لقمان/17.
8. فاطر/29.
9. شوری/38.
10. مزمل/20.
فصل دوم
توبیخ و انتقاد از تارکان و کاهلان نماز
در قرآن به برپاداشتن نماز تأکید فراوانی شده و آثار فراوانی بر آن مترتب گردیده است. برای اقامه کنندگان نماز پاداش بسیاری وعده داده است. علیرغم آن که انسان از فواید نماز در این جهان نیز بهره می برد، انسان های نادانی هستند که از درک لذت ارتباط با خدا عاجز بوده و نه تنها در انجام آن کاهلی و سستی می کنند بلکه نمازگزاران را نیز مسخره کرده یا نهی می کنند. این گروه به شدت مورد انتقاد قرآن قرار گرفته و به عذابی سخت وعده داده شده اند.
مسخره کنندگان اذان بی عقلانند
" واذا نادیتم الی الصلوة اتخذوها هزواً و لعباً ذلک بانهم قوم لا یعقلون. "(1) و آنها هنگامی که( اذان می گوئید) مردم را به نماز می خوانید آن را به مسخره و بازی می گیرند این به خاطر آن است که آنها جمعی هستند که درک نمی کنند." مردمان سبکسر و بی عقلی که نمی توانند با نظر محققانه به اعمال دینی و عبادات حقیقی بنگرند و از درک فواید آنها به خصوص نماز که همانا نزدیکی به ذات لا یزال و تحصیل سعادت دنیا و آخرت است عاجزند، اذان و نماز را به مسخره می گیرند.
جزای ضایع کردن نماز
" فخلف من بعدهم خلف اضاعواالصلوة واتبعواالشهوات فسوف یلقون غیاً. "(2) اما بعد از آنها فرزندان ناشایسته ای روی کار آمدند که نماز را ضایع کردند و از شهوت پیروی نمودند، به زودی( مجازات) گمراهی خود را خواهند دید." در آیه قبل، از آدم، نوح، ابراهیم و اسرائیل یاد می کند که با شنیدن آیات خدا به سجده می افتادند اما فرزندان آنان چنین نبودند. کسانی که برخلاف نیاکان خود که ارتقاء مقام خود را از یاد خدا شروع کردند و با شنیدن آیات خدا با چشمان گریان به سجده می افتادند، قدم برداشتند؛ هنگامی که به مقامات بالایی دست یافتند، از یاد خدا غفلت کردند و انحرافشان این گونه شروع شد و به دره های هولناک شهوات سقوط کردند و البته مجازات آن را خواهند چشید.
نماز منافقان
" ان المنافقین یخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الی الصلوة قاموا کسالی یراون الناس ولا یذکرون الله الا قلیلاً."(3) منافقان می خواهند خدا را فریب دهند در حالی که او آنها را فریب می دهد و هنگامی که به نماز ایستند از روی کسالت می ایستند، در برابر مردم ریا می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند.
منافقان که لذت راز و نیاز با خدا را نمی چشند( و این عذابی در برابر سوء نیت آنان است) وقتی به نماز می ایستند به حالت کسالت است و هیچ میلی به آن ندارند و حتی در این حالت هم در پی آن هستند که خم و راست شدن خود را به مردم نشان دهند و این بازیگران( بازی خورده به وسیله خدا)، نماز را که والاترین عبادت و برترین ذکرخداست به نمایش برای جلب قلوب مردم و فریب آنها بدل می کنند. آنان عبادات را به منظور قرب به حضرت ربوبی انجام نمی دهند بلکه تنها منظورشان حفظ موقعیت خود در میان جامعه اسلامی و مصون ماندن از قتل و مصادره اموال است. هر گاه مسلمانان آنان را ببینند، نماز می خوانند وهرگاه کسی عمل این افراد متظاهر را ننگرد، از خواندن نماز سرباز می زنند.
"و ما منعهم ان تقبل منهم نفقاتهم الا انهم کفروا بالله و برسوله ولا یأتون الصلوة الا و هم کسالی..."(4) و هیچ چیز مانع قبول انفاق های آنها( منافقان) نشد جز این که آنها به خدا و پیامبرش کافر شدند و نماز به جا نمی آورند جز با کسالت... . و رد انفاق هایشان جزایی دیگر بر آن که نماز را آن گونه که مأمور به انجام آن هستند، انجام نمی دهند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 44 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
پیشگفتار
بنده مرتضی باقری دانشجوی رشته حسابداری هستم با توجه به اینکه در پایان دورةآموزشی پروژه ای با عنوان تحقیق باید تحویل می دادم تصمیم به تحقیق و بررسی حسابداری یک کارخانه شیر کنترل بخاری را گرفتم که هم اکنون با عنوان شرکت توان کاران در شهر مشهد مشغول به فعالیت می باشد. در ضمیمه خاطر نشان می کنم آب و هوای سرد سیری استان و کشور و نیاز به گرما و در نتیجه نیاز به وسایل گرما از قبیل بخاری . . . و نیز رقیب کمتر در سطح استان نسبت به محصول تولیدی در امر انتخاب موضوع شیر کنترل سهیم بوده اند. مطالبی که پیش روی شماست حاصل تلاش بنده و همکاری و مشاوره با شرکت مذکور است.
بدیهی است مطالب ذیل با توجه به اطلاعات مهندسین شرکت می باشد. در پایان از همکاری ایشان و آن شرکت محترم کمال تشکر را می نمایم.
فصل اول
1-1 - مقدمه :
شیر کنترل گاز بخاری دستگاهی است در بخاری جهت تنظیم فشار گاز و وسیله ای است جهت روشن و خاموش کردن بخاری های گاز سوز،جهت اینکه شیر کنترل وظیفه خود را بخوبی انجام دهد نیازمند قطعاتی مکمل همچون ترموکوپل و پیلوت می باشد. در داخل شیر کنترل وسیله ای وجوددارد بنام مگنت که به جهت خاصیت مغناطیسی آن جهت تولید جرقه برای روشن کردن بخاری استفاده می شود. همچنین در بعضی مواقع که گاز شهری دارای ناخالصی می باشد. در داخل شیر کنترل فیلتری وجود دارد که ناخالصی های گاز شهری را جذب می نماید. پیچ تنظیمی درروی شیر وجود دارد که اگر آن را به سمت پایین فشار دهیم جریان گاز برقرار می گردد و درجاتی در روی آن می باشد که برای زدن جرقه و خاموش و روشن کردن شمعک از آن استفاده می شود.
1-2- معرفی محصول
کشور ما دارای منابع عظیم سوخت های فسیلی و گاز می باشد. امروزه در اکثر مناطق کشور،گاز رسانی به شهرها انجام یافته و به همین دلیل استفاده از وسایل گاز سوز افزایش یافته است. محصول تولیدی مادر بخاری های گاز سوز مورد استفاده قرار می گیرد. این وسیله وظیفه هدایت و کنترل گاز به درون بخاری به میزان مناسب بر عهده دارد. همچنین وسیله ای است جهت روشن و خاموش نمودن بخاری جهت انجام بهینه این وظیفه از قطعات مکمل همچون ترموکوپل و پیلوت استفاده می شود. ترموکوپل از جنس مفتولی است که از یک طرف بوسیله ای به نام مگنت متصل می گردد و از طرف دیگر به پیلوت متصل شده،و وظیفه آن هدایت جرقه ای است که توسط مگنت تولید شده و جهت روشن نمودن بخاری عمل مینماید.
1-3- بررسی های اقتصادی طرح
قیمت تمام شده جهت تولید یک دستگاه شیر کنترل مبلغ 40000 ریال می باشد و قیمت فروش ان در بازار 70000 ریال می باشد بنابراین سود حاصل از تولید یک شیر کنترل مبلغ 30000 ریال برآورد می گردد. جهت احداث کارخانه در مرحله اول نیاز به یک میلیارد تومان سرمایه می باشد که می بایست در مراحل بعدی جهت توسعه خطوط تولید این میزان سرمایه گذاری افزایش یابد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 41 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
ساعتهای دیجیتال به نوعی از ساعتها میگویند که زمان را با استفاده از السیدی، LED و یا چراغ نشان میدهند. این ساعتها به دو صورت ۱۲ ساعته و ۲۴ ساعته هستند. این ساعتها با استفاده از مدارهای الکتریکی میتوانند زمان را محاسبه و اعلام کنند. در ساعتهای جدیدتر ساعتها خود میتوانند با استفاده از اینترنت ساعت خود را تنظیم کنند.
۱:ساعت (شامل ثانیه – دقیقه وساعت ) به دو صورت ۱۲ و ۲۴ ساعت
۲:تاریخ(شامل روز-ماه – سال ) به صورت میلادی که می توان با کد مخصوص که در پست های قبلی داده شده ان را به شمسی تبدیل کرد و همچنین تشخیص سال کبیسه
۳:شمارش روز هفته ( شنبه – ۱ شنبه تا جمعه )
۴:شمارش روز های طی شده از اول سال (البته به صورت میلادی)
ساعت چیست ؟
ساعت و تحول در سازمان زندگی
دترمینیسم تکنولوژیک معتقد است آنچه آینده ما را رقم می زند، تحولات و رخدادهای تکنیکی و تکنولوژیکی است. اگر چه این دیدگاه افراطی معتقد است که همه هستی بشری را پدیدهها و ابزارهای تکنولوژیک تعیین می کنند، با این حال نمی توان این نکته را نادیده گرفت که این ابزارها زندگی ما را به صورت جدی تحت تأثیر خود قرار داده اند. کافی است نگاهی به انواع و اقسام وسایل که محصول تفکر تکنولوژیک هستند، بیندازیم و آنگاه دریابیم که تا چه حد رفتارها و عملکرد ما از این ابزارها متأثرند. از پژوهشگرانی که در باب تأثیر این ابزارها بر زندگی انسانی پژوهشهایی را انجام داده اند، «لوییس مامفورد»، مورخ آمریکایی است . او در سال 1895 به دنیا آمد و تا سال 1990 که از دنیا رفت آثار بسیاری در زمینه نسبت جامعه و فناوری نگاشت. «مامفورد» فناوری را بخشی از علم تکنیک قلمداد می کرد. علم تکنیک به نظر وی تعامل میان محیط اجتماعی و خلاقیت تکنولوژیک بود.
او در یکی از معروفترین کتابهایش که «تکنیک و تمدن» نام دارد، تصریح می کند که تمدنهایی به غیر تمدن غرب به سطح بالایی از مهارت تکنیکی رسیدند، بدون آنکه از اصول و اهداف علم تکنیک متأثر باشند. تحلیلهای مامفورد در این زمینه ها از سوی فیلسوفان تکنولوژی بسیار مورد توجه قرار می گرفت. می توان گفت که مورخان و پژوهشگران اجتماعی - اقتصادی فناوری نقش بسیاری در رشد فلسفه فناوری داشته اند و اگر این پژوهشگران نبودند، فلسفه فناوری داده های مناسب برای تحلیل جدی و فیلسوفانه را از دست می داد. به طول مثال، «آیدی» هنگامی که در حال خوانش مقاله معروف هایدگر «درباره فناوری» است، به سراغ تحلیل مامفورد از ساعت و شیوه اختراع آن در قرون وسطی می رود. وی نشان می دهد چگونه ساخت ساعت زندگی انسان قرون وسطایی را متحول می کند و نقشی انکارناپذیر در پیشرفتهای علمی دارد.
به نظر آیدی، لوئیس مامفورد در کتاب «تکنیک و تمدن» خود به این نکته اشاره می کند که چگونه اختراع ساعت در تحول و تجدید سازمان زندگی قرون وسطایی نقشی تعیین کننده ایفا کرده است. به اعتقاد مامفورد، ساعت نخستین بار در ارتباط با زندگی صومعه ای و ایجاد نظمی همگانی در آن، مورد استفاده عمومی قرار گرفت. تعیین اختصاص وقت برای امور دینی و منظم کردن کار روزانه، به معیاری برای زندگی اجتماعی یا اوقات فراغت تبدیل شد. «هایدگر» هم در وجود و زمان به این امر اشاره می کند که چگونه ساعت یک مصنوع صرف نیست، بلکه شامل طبیعت و محیط آدمی نیز می شود. می توان گفت، که با اختراع ساعت، ما دیگر زمان را از طریق فناوری ادراک می کنیم.
تا همین اواخر همه ساعتها زمان را به وسیله عقربه های متحرک نمایش می دادند. این امر هم در مورد ساعتهای آفتابی صادق است، هم در مورد مقیاس خطی نخستین ساعتهای آبی و هم در مورد صفحه گرد و سیکلی ساعت کلیساها. این نحوه نمایش زمان، نمایشی است که هم کانون دارد- لحظه زمانی که دقیقاً لحظه «حال» را بیان می کند، نقطه ای است که عقربه «ایستاده است»- و هم میدان یا طول یا مدت زمان، که در چارچوب آن، لحظه مکان خود را می یابد. میدان یا مدت زمان عبارت است از کل دامنه صفحه ساعت، چه این صفحه خطی باشد چه دایره ای شکل. بدین ترتیب،«اکنون» مکان خود را در امتداد طول معینی از زمان می یابد.
حال، اگر در مورد سیر تکامل ساعت تأمل کنیم، می توان تحولات متمایز زیر را از یکدیگر تشخیص داد. در ابتدا، حرکت عقربه بسیار غیر دقیق است و اساساً با واحدهای زمانی نسبتاً بزرگ ارتباط دارد. نخستین صفحه های دایره ای شکل فقط بر حسب ساعت نشانه گذاری شده بودند و فقط یک عقربه داشتند. اما همگام با پیشرفت در ساخت ساعتهای مکانیکی، زمان هم به واحدهای کوچک تر و کوچک تر تقسیم شد، عقربه دیگری اضافه شد تا دقیقه را نشان دهد و سپس عقربه سومی اضافه شد تا ثانیه را نشان دهد. زمان بیشتر و بیشتر کمی شد.این کمی شدن زمان بتدریج زمان را به اجزای دقیق تری تقسیم کرد و ادراک زمان دارای تمایزهای هرچه بیشتری شد، تا آنکه حتی به خصوصیات میکروسکوپی زمان انجامید. علاوه بر این، این خصوصیات میکروسکوپی ]یا ریز مقیاس [را می توان به عنوان واحدهایی در نظر گرفت که نسبت به یکدیگر منفصل یا گسسته هستند. به هر حال، ساعت به ما این امکان را داد تا زمان را بالقوه به عنوان دنباله ای از لحظات گسسته از هم ادراک کنیم؛ یعنی ساعت به نمایشی تبدیل شد که بعداً نحوه «علمی» تحلیل زمان نام گرفت.
از نظر تاریخی، آنچه در نهایت بیشترین اهمیت را پیدا کرد نقطه کانونی زمان دارای میانجی تکنولوژیک بود. به طوری که لحظه خصوصیات میکروسکوپی آن برجسته و این لحظه به وسیله ای برای تحقیق عمیق تر امور تبدیل می شود و اکنون برای اندازه گیریهای علمی معاصر، امری اساسی به شمار می آید. اما همزمان با این تحول، و به نحوی تقریباً نامحسوس، میدان زمان، که زمینه زمان ساعتی به شمار می آید، ولی بنیاد آن را تشکیل می دهد، پس می نشیند و از اهمیت آن کاسته می شود. ساعت رقمی (ساعت دیجیتالی) فقط لحظه کانونی زمان را نمایش می دهد میدان زمان دیگر به طور ادراکی نمایش داده نمی شود، و همگام با این تحول، خود ادراک زمان هم تغییر می کند. فردی که در انتظار قطار به سر می برد و زمانی می توانست به ساعت مچی خود نگاهی افکند و با دیدن نسبت میان عقربه و دامنه ببیند که هنوز ده دقیقه مانده است، اکنون فقط عددی را می بیند و باید بر مبنای آن دامنه را نتیجه گیرد یا آن را محاسبه کند. این به معنای آن است که فعالیت ذهنی انسان برای بیان زمان، با پیدایش ساعت رقمی، به نحوی نامحسوس، تغییر می کند. اگر «تفکر محاسباتی» به معنای هایدگری آن، جزء جدایی ناپذیر ماهیت فناوری بشمار می آید، اختراع ساعت رقمی تسریع کننده همین روند بود.
ساعت، قبل از پیدایش علم نوین، جزئی از تجربه روزانه بشر قرون وسطی را تشکیل می داد و جزء متعارفی از زندگی جهان قرون وسطایی به شمار می آمد که واسطه ای تکنولوژیک برای مفهوم و ادراک زمان بود. و به یک معنی، خود محاسباتی که بعدها مبنای اندازه گیری های «گالیله» و «کپلر» در نخستین دوره عصر علم قرار گرفت، از همین طریق امکان پذیر شد. تجربه ای که به میانجی فضا تأمین می شود نیز بر همین سیاق تفسیر می شود. در این مورد هم می توان ملاحظه کرد که همان نامتغیرهای قبلی رخ می دهند. از مهمترین فناوریهایی که به علم دوره جدید امکان داد تا به علمی واقعاً تجربی یا آزمایشی تبدیل شود، فناوری نور بود. عدسی، در انواع و اقسام مختلف، در قرن دهم تکامل یافت، و تا قرن سیزدهم به صورت مرکب هم عرضه شد، و همزمان با نخستین مشاهدات علمی صریح، میکروسکوپ و تلسکوپ هم اختراع گردید. در نهایت باید گفت، نه تنها فکر سرمنشأ فناوریهای مختلف است بلکه خود این فناوریها هم بر فکر اثر و نشان می گذارند. همان طور که تفکر ما در زمان معاصر از ابزارهای رسانه ای بسیار تأثیر می پذیرد، که تفکر خود ما آنها را به وجود آورده است، در چندین سده قبل هم ابزارهایی مانند ساعت، زندگی فردی و جمعی ما را تحت تأثیر قرار دادند و این در حالی است که این ابزارها از تبعات اندیشه تکنیکی و ابزاری ما به شمار می آیند.
پیش از اختراع ساعت مردم زمان را چگونه تشخیص می دادند؟
در زمان های قدیم مردم برای تشخیص زمان از ساعت آفتابی استفاده می کردند. ساعت آفتابی صفحه صاف وگردی است که حاشیه آن درجه بندی شده است یک عقربه فلزی به نام «شاخص» که به سمت قطب شمال تنظیم شده روی یکی از درجات می افتد. وقتی که زمین می چرخد محل سایه شاخص هم تغییر می کند و بر روی درجه دیگری قرار می گیرد و به این ترتیب می توان گفت ساعت چند است. ساعت های آفتابی برای تشخیص زمان وسایل مفیدی بودند ولی یک عیب داشتند و آن این بود که در روزهای ابری و شب ها قابل استفاده نبود زیرا دیگر آفتابی نبود که سایه بیندازد.
مردم همچنین از ساعت های شیشه ای هم استفاده می کردند. ساعت های شیشه ای شکل جالبی دارند. شن از سوراخی پایین می ریزد. این کار یک ساعت طول می کشد سپس ساعت شیشه ای را دوباره سروته می کنند. امروزه برای تعیین زمان ساعت های گوناگون دیواری و مچی داریم و استفاده از آنها راحت است ودر هر آب و هوایی هم می توانند کار کنند.
آیا می دانستید که چینی ها مخترع ساعت بودند؟
در سال 1956 باستان شناسان وسیلهای را از زیر خاک بیرون کشیدند که گذر زمان را نشان می داد که حروف چینی روی آن حک شده بود. در آزمایشات اولیه این وسیله را به قرن سوم میلادی نسبت دادند که هیچ شکی در آن نبود.
اما نکتهای که باعث تعجب شد این بود که وسیله نشان دادن زمان و ساعتهای اولیه را سوئیسی ها تنها سه قرن پیش به صورت مکانیکی اختراع کرده بودند. اما این وسیله ثابت میکرد که چینی ها حداقل ده سال در ساخت ساعت از سوئیسی ها جلوتر بوده اند.
اما نکته عجیبتر این بود که این وسیله از آلومینیوم ساخته شده است. در صورتی که می دانیم آلومینیوم به صورت آلیاژ و جسم مرکب وجود داشته و در قرن نوزدهم برای اولین بار و آن هم به کمک نیروی برق به صورت مستقل و مجزا به دست آمده است. حال این سوال مطرح می شود که چگونه چینی ها شانزده قرن پیش تر از طرفی مکانیزم ساخت ساعت مکانیکی دست یافته بودند، و از طرف دیگر چگونه از آلومینیوم استفاده کرده اند؟
و سرانجام اینکه چگونه نیروی برق را در اختیار داشته اند که بتوانند ساخت آلومینیوم بپردازند؟
واقعا گاهی وقتها شنیدن و خواندن برخی مطالب انسان رو به تفکر وا می دارد. خوب به هر حال این مسائلی است که برخی اوقات باعث دردسر، حیرت و سردرگمی انسان ها می شود.
انواع ساعت ابتدائی
بد نیست بدانیم که در گذشته بشر برای دانستن وقت و ایام، با توجه به تجربه و دانش زمانه، ساعت هائی را اختراع کرده و مورد استفاده قرار داده است، که مهمترین آنها عبارت می شده از:
سـاعت آبی :
در این نوع ساعت، از جریان یک نواخت آب استفاده میشده، باین ترتیب که داخل ظرف مدرج سوراخ دار را با آب پر میکردند ک آب قطره قطره از سوراخ کوچک می چکیده، و با توجه بمقدار آب خروجی، زمان تا حدودی معلوم میشده است .
ساعت آفتابی :
در ساعت خورشیدی، میله ای عمودی بر سطح افقی نصب میشده است با اندازه گیری سایه آن میله، زمان معلوم میگردیده .
ساعت شنی یا ماسه ای :
از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم تشکیل میشده که میان آن، سوراخ باریکی برای رد شدن شن یا ماسه تعبیه میکردند، تا شنها بتدریج از حباب بالا به حباب پایین جمع شود . بعد ظرف را وارونه میکردند و همان عمل تکرار میشد . با معلوم شدن تعداد دفعات جابجا شده شن ها در حبابها، حدود تقریبی زمان مشخص میگردید .
ساعت شمعی :
در این نوع ساعت، بدنه شمع مدرج می شد و با سوختن شمع و کوتاه شدن آن زمان را محاسبه می کردند.
اشکال جدیدتر ساعت
با پیشرفت علم و دانش بشری، بتدریج ساعتهای دقیق تر مکانیکی، وزنه ای، فنردار، برقی، باطری دار و کامپیوتری جای ساعتهای آبی، آفتابی و ماسه ای را گرفتند . مخصوصا" از زمان استفاده انسان از فنر جهت راه انداختن چرخ های دندانه دار، که به ساعت شمار و دقیقه و حتی ثانیه شمار متصل هستند، سنجش دقیق زمان برای همه بطور ساده امکان پذیر گردید . در اوایل قرن شانزدهم اولین ساعت مچی آهنی، که نسبتا" زمخت بوده، توسط یکنفر آلمانی ساخته شد . بعدها اواخر قرن هجدهم با استفاده از فنر و چرخ دندانه های بسیار کوچک،امکان ساختن ساعتهای مچی ظریف بوجود آمد، بطوریکه اولین ساعتهای مچی شبیه ساعتهای امروزی، در کشور سوئیس «از سالهای 1790 به بعد» ساخته شد .
بین سالهای 1865 تا 1868 بزرگترین، حجیم ترین و جسیم ترین ساعت دیواری جهان، در کلیسای سن پیر در فرانسه نصب گردید ارتفاع ساعت 1/12 متر عرض آن 09/6 متر و ضخامتش 7/2 متر بوده که از 90000 قطعه تشکیل یافته . در مقابل بزرگترین ساعت، ظریف ترین ساعت دنیا فقط 98/0 میلی متر قطر دارد .
ساعت های نوین
تکنولوژی امروزی، انسان را قادر ساخته ساعتهای بسیار ظریف و دقیق مکانیکی و تمام الکترونیکی، کامپیوتری و حتی اتمی بسازد .
از ساعت چقدر میدانید؟
ساعتهای جدید
اوایل اختراع ساعت های کنونی هیچ کس فکرش را نمی کرد که بتوان یک ساعت را به دور مچ بست یا داخل جیب گذاشت! اما از زمان استفاده انسان از فنر جهت راه انداختن چرخ دندانه دار که به ساعت شمار و دقیقه و حتی ثانیه شمار متصل هستند، سنجش دقیق زمان برای همه امکان پذیر شد و دیگر ساعت متعلق به یک عده خاص نبود. اما در اوایل قرن 16 اولین ساعت مچی آهنی، که نسبتا زمخت بود ، توسط یک نفر آلمانی ساخته شد. بعدها اواخر قرن 18 با استفاده از فنر و چرخ دندانه های بسیار کوچک ، امکان ساختن ساعتهای مچی ظریف بوجود آمد، بطوریکه اولین ساعتهای مچی شبیه ساعتهای امروزی ، در کشور سوئیس از دهه 1790 به بعد ساخته شد.
بزرگترین ساعت دنیا
کافیست یک بار از بزرگراه مدرس تهران رد شوید آن وقت چشمتان به جمال یکی از بزرگترین ساعتهای دنیا که در تقاطع این بزرگراه با بزرگراه همت قرار دارد روشن می شود 6هزار و دویست و چهل شاخه گل و 50 میلیون تومان اعتبار در ساعت گل به کار رفته تا این سعت با استفاده از 70 تن بتن در تقلطع بزرگراه تهران به یک اثر بی مانند در این شهر تبدیل شود. بعضی ها می گویند این ساعت پس از ساعت 80/7 متری آلمان به عنوان بزرگترین ساعت جهان محسوب می شود طول عقربه های دقیقه شمار این ساعت 5/7 متر و طول عقربه ساعت شمار آن 5/5 متر است و عقربه های این ساعت 250 کیلوگرم وزن دارد. قطر ساعت گل 15 متر و 14 تن میلگرد در ساعت به کار رفته است.
ساعت صلح
اگر به ساعت فروشی های با کلاس سرزده باشید و یا تبلیغات ساعتهای معروف دنیا را دیده باشد ، حتما متوجه شده اید که اکثر آنها بر روی ساعت ده و ده دقیقه و سی و پنج ثانیه تنظیم شده اند. این کار دلیل جالب و قابل تاملی دارد در اروپا بعد از پایان جنگ جهانی دوم تصمیم گرفته شد که به یمن پایان این جنگ خانمان سوز زمان اتمام آن برای همیشه به یاد بسپارند به همین دلیل ساعت ده و ده دقیقه که زمان پایان جنگ جهانی دوم بود را بر روی ساعت های خود قرار دادند تا ساعت ده و ده دقیقه به ساعت صلح معروف شد.
گرانقیمت ترین ساعتها
گرانقیمت ترین ساعت جهان چوبارد نام دارد و ساخت سوئیس است. این ساعت از 2000 قطعه برلیان به وزن 66 قیراط الماس تشکیل یافته است . قیمت این ساعت 1 میلیون 130 هزار دلار (1 میلیارد تومان) است . همچنین دومین ساعت گرانقیمت جهان نیز ساخت سوئیس است و از 740 قطعه مجزا تشکیل یافته و بند آن از پوست سوسمار است. قیمت این ساعت یک میلیون دلار( 850 میلیون تومان) است.
قطب ساعت سازی جهان
سوئیس برای بیش از 100 سال و تا سال 1968 بر دنیای ساعت سازی تسلط داشت. این کشور 65 درصد از بازار جهانی و 80 درصد از سود این صنعت را در اختیار داشت . اما 10 سال بعد سهم این کشور از بازار سریعا به کمتر از 10 درصد تنزل کرد و سه سال بعد از آن 50 هزار از 65 هزار کارگر شاغل در صنعت ساعت سازی آن کشور اخراج شدند. فکر می کنید دلیلش چه بود؟ دلیلش کاملا ساده بود اختراع ساعتهای کوارتز ، کوارتز می تواند نیاز به باتری و انرژی مکانیکی را به حداقل برساند ، اما اینکه چرا کوارتز توانست سوئیس را از قطب بازار ساعت پایین بکشد را هم باید در خود سوئیس جستجو کرد. چرا که استفاده از کوارتز اختراع خود سوئیس ها بود اما متعصبان این کشور نخواستند تا این اختراع را وارد عرصه ساعت سازی سنتی خود کنند. در نتیجه این اختراع به خارج از این کشور و ژاپن و آمریکا رفت و تنها دلیل قیمت پایین خود تمام بازار از سوئیس گرفت.
دیجیتال چیست؟
دیجیتال توصیفیست از هر سیستمی که بر اساس دادهها و یا رویدادهای غیرپیوسته کار میکند. کامپیوترها دستگاههای دیجیتال هستند، چرا که در پایینترین سطح فقط دو مقدار صفر و یک، یا خاموش و روشن را تشخیص میدهند؛ هیچ راه سادهای برای نمایش مقداری بین صفر و یک، مثلا 25/0 وجود ندارد. همهی دادههایی که کامپیوتر پردازش میکند، به صورت دیجیتالی، یعنی مجموعهای از صفر و یکها، کدگذاری میشوند.
آنالوگ در مقابل دیجیتال قرار میگیرد. یک دستگاه آنالوگ نوعی مثل یک ساعت میماند که در آن عقربهها بهطور پیوسته در گردشاند. بدین ترتیب یک ساعت عقربهدار هر زمانی از روز را میتواند نشان دهد. در مقابل، یک ساعت دیجیتال توانایی نشان دادن تعداد معدودی از لحظات را دارد. (برای مثال هر دهم ثانیه)
بهطور کلی انسان جهان را بهطور آنالوگ تجربه میکند. برای مثال، بینایی یک تجربهی آنالوگ است، چرا که چشمانمان درجهبندیهای بینهایت یکنواختی از رنگها و اشکال را مشاهده میکنند. با این حال، بیشتر پدیدههای آنالوگ را میتوان بهصورت دیجیتال شبیهسازی کرد. به عنوان مثال، عکسهای روزنامهها شامل مجموعهای از نقاط سیاه و سفید (تیره و روشن) هستند. در عمل، خود نقاط (فرم دیجیتالی) دیده نمی شوند، بلکه خطوط و سایهها که به نظر پیوسته میآیند، دیده میشوند. هر چند بازنمودهای دیجیتالی فقط تقریبی از پدیدههای آنالوگ هستند، با این حال به خاطر سهولت ذخیرهسازی و قابلیت ایجاد تغییر به صورت الکترونیکی مفید هستند. به این ترتیب کافیست که بتوانیم از دیجیتال به آنالوگ، و بالعکس، تبدیل کنیم.
این مسئله در سیدیها هم وجود دارد. موسیقی به خودی خود به صورت امواج آنالوگ وجود دارد، اما این صداها به شکل دیجیتال درمیآیند و در سیدی کدگذاری میشوند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 32 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
خورشید اسلام در زمانى طلوع کرد که درگیریهاى قومى و طایفهاى، برخوردهاى عقیدتى و فرهنگى و کشمکشهاى دو امپراتور (ایران و روم) براى قدرت طلبى و بهرهکشى بیشتر در اوج خود بود و پردههاى جهل و ناآگاهى، همگان را در هالهاى از تاریکى فرو برده بود. از سویى شرک و بتپرستى جاى عبودیتحق را گرفته و عقاید باطل و افکار پر از اوهام در میان عامهى مردم ریشه دوانده; و از سوى دیگر، ادیان تحریف شدهاى چون یهودیت، مسیحیت، مجوسیت و صابىگرى رواج یافته بود. علاوه آن که گروههایى به نام «زنادقه»، «دهریه» و «ملاحده» از فلاسفه و طبیعتگرایان همچنان بر افکار عدهاى از مردم حکومت مىکردند تا بتوانند نور شرایع توحیدى که از حضرت ابراهیم، موسى و عیسى علیهم السلام باقى مانده بود، خاموش سازند.
در چنین زمانهاى که گردبادهاى هواپرستى و شرک آلود همچنان مىوزید، جزیرة العرب، خاستگاه آخرین دین خداوند، وضعیتى بهتر از دیگر اماکن نداشته است.
فهرست مهمترین نحل و گروههاى اعتقادى را، مىتوان چنین برشمرد:
الف) بتپرستى
«بت» در عقیدهى اسلامى و در عرف قرآن کریم هر نشانهى مادى یا غیر مادى باطل است که انسانها براى تقرب به خداوند متعال و در عرض پرستش الهى آن را بپرستند و اصطلاح قرآنى آن «صنم» (1) و «وثن» (2) است.
بیشتر مفسران براى بت عینیت قایلند و مىگویند: بت عبادت از تندیسى است که به اشکال گوناگون از موادى مانند زر، سیم، سنگ و غیره مىسازند و به جاى خداوند به پرستش مىگیرند.
در حدود بیش از سى آیه از آیات قرآن کریم دربارهى ویژگىها و نامهاى بتانى که مشرکان مىپرستیدهاند، سخن گفته شده که برخى از آنها مربوط به عرب زمان جاهلیت و برخى دیگر متعلق به امتهاى دیگر است.
سرزمین مکه که روزگارى پایگاه توحید ابراهیمى بود و از ذریهى آن حضرت، اوصیایى به حکومت و سیادت و ترویج توحید پرداخته بودند، بعد از گذشتسالیانى، دستخوش انحراف فکرى و سپس مرکز بتانى شد که اولین بار، عمرو بن لحى در سفرش به شام، براى مکیان سوغاتى آورده بود. (3)
«مناة» از قدیمىترین بتان بود که بر ساحل دریاى سرخ میان مکه و مدینه نصب شده بود و قبایل عرب به ویژه دو قبیلهى اوس و خزرج، آن را محترم مىشمردند.
بت «لات» از دیگر بتان با سابقهاى بود که میان عرب شمال و عرب حجاز شهرت داشت و جایگاه پرستش آن در زمان ظهور اسلام، در شهر طائف بود.
«عزى» سومین بتبزرگ و قدیمى بود که مشرکان عرب پس از حج و طواف کعبه، به دور آن (در شرق مکه) طواف مىکردند و برخى معتقد بودند که ارواح خدایان در این بتحلول کرده است. (4) قرآن کریم، این سه بت را نام مىبرد و از این که مشرکان آن سه را دختران خدا قلمداد مىکردند، مذمت مىکند. (5)
علاوه بر آن سه بت، بتانى که در قرآن کریم از آنان نام برده شده است عبارتند از: انصاب (6) (نصب) (7) ، بعل (8) ، ود، سواع، یغوث، یعوق و نسر. (9)
قرآن، یکى از اهداف بتپرستى مشرکان را چنین ذکر مىکند:
«والذین اتخذوا من دونه اولیاء ما نعبدهم الا لیقربونا الى الله زلفى...» . (10)
بت پرستان مکه، غالبا به وجود خدا هم معتقد بودند و در حقیقت ایمان به خدا و شرک را به هم آمیخته بودند چنان که آیه مذکور و نیز آیه 106 سوره یوسف بر آن دلالت دارد.
ظهور دین اسلام براى چنین مردمى، فرصت طلایى و خوبى را فراهم کرده بود تا آنان به دین اجداد اولیهشان (دین ابراهیم حنیفعلیه السلام) برگردند و انحرافاتى که در آیین توحیدى رخ داده بود، از میان بردارند. شاید بر همین اساس باشد، که قرآن، در حقیقت «اسلام» را احیاگر دین ابراهیمعلیه السلام و یا ادامهى همان شریعت معرفى مىکند. (11)
ب) مادیگرایى
گروهى دیگر که در جزیرة العرب زندگى مىکردند، افرادى بودند که به «دهریه»، «دهریون» و «زنادقه» خوانده مىشوند. آنان به اصطلاح امروز مادىگرایانى بودند که وجود آفریدگار هستى را منکر بودند و آفرینش را به خودطبیعت استناد مىدادند. (12) قرآن از اعتقادات آنان چنین گزارش مىدهد:
«وقالوا ما هى الا حیاتنا الدنیا نموت ونحیا وما یهلکنا الا الدهر وما لهم بذلک من علم ان هم الا یظنون» (جاثیه/24).
و گفتند:«غیر اززندگانى دنیاى ما [چیز دیگرى] نیست، مىمیریم و زنده مىشویم، و ما را جز طبیعت هلاکت نمىکند».و[لى] به این [مطلب] هیچ دانشى ندارند[و] جز [طریق] گمان نمىسپرند.
ج) معاد انکارى
غالب مردم جاهلیت اعتقاد به خدا را به شرک آمیخته بودند، و همین اکثریت سبتبه زندگى پس از مرگ اعتقادى نداشتند و «معاد» و زنده شدن بدنهاى از بین رفته و استخوانهاى پوسیده را «بعید» مىشمردند و مىگفتند:
«...ان هى الا حیاتنا الدنیا و ما نحن بمبعوثین» . (13)
«جز زندگى دنیاى ما[زندگى دیگرى] نیست و برانگیخته نخواهیم شد».
و گاهى با سوگند به خدا، زنده شدن پس از مرگ را انکار مىکردند:
«واقسموا بالله جهد ایمانهم لا یبعث الله من یموت بلى وعدا علیه حقا و لکن الناس لا یعلمون» . (14)
«و با سختترین سوگندهایشان به خدا سوگند یاد کردند که خدا کسى را که مىمیرد بر نخواهد انگیخت. آرى، [انجام] این وعده بر او حق است، لیکن بیشتر مردم نمىدانند».
د) حنیفیت
در قرآن کریم کلمهى «حنیف» ده بار و جمع آن «حنفاء» دو بار (در سورههاى حج/31 و بینه/5) آمده است که در مجموع چنین برمىآید که مراد از آن توحید فطرى و روش و نگرش انبیاى الهى مخصوصا حضرت ابراهیم علیه السلام بوده است و به نوعى نقطهى مقابل شرک و مشرکان شمرده مىشود. از آیهى 79 سورهى انعام و 30 سورهى روم و آیات دیگر برمىآید که بین حنیفیت و فطرت( یعنى نگرش پاک و بىآلایش) و گرایش غریزى و فطرى نسبتبه آفریدگار جهان پیوندى هست.
از آیهى 135بقره و 67 آل عمران دو نکته استنباط مىشود: الف) حنیفیت نه یهودیت است و نه مسیحیت، و ب) با مسلم بودن (در معناى قبل از «اسلامى» آن) مترادف است.
سیره نویسان مانند ابن هشام و دیگران اشاره کردهاند که پیش از بعثتحضرت رسولصلى الله علیه و آله و سلم، تنى چند از قریش به نامهاى: ورقة بن نوفل و عبید الله بن جحش و عثمان بن حویرث و زید بن عمرو بن نفیل از پرستش بتها دورى جستند و در طلب دین حنیف که دین ابراهیم باشد برآمدند. این اشخاص را حنفاء خواندهاند و نیز گفتهاند: حنیف کسى بوده است که از عبادت اصنام و هر چه مربوط به ایشان است پرهیز مىجسته است و در ذهن و حافظهى قریش و مردم مکه بوده است که ابراهیم علیه السلام جدایشان، دین حنیف داشته و از بتها بیزار بوده است. البته دین ابراهیم علیه السلام جد عرب و بانى کعبه که دین توحید بود، به تدریج در مکه منسوخ شده و برافتاده بود. اما چیزى از آن در ضمیر مردم مانده بود و آن این که ابراهیم علیه السلام مسلم و حنیف بوده و مشرک نبوده است. (15)
ه) مجوس
برخى از ساکنان جزیرة العرب، مجوسى بودهاند. لفظ مجوس (16) فقط یک بار در قرآن مجید (سوره حج، آیه 17) به کار رفته است و به گونهاى از آن یاد شده که نشان مىدهد از اهل کتاب هستند. مجوس عنوان کلى معتقدان به دو اصل نور و ظلمتشناخته شده است; منتها در فرق میان ایشان و مانویه یا ثنویه گفته شده است که به عقیدهى مجوس، نور ازلى و قدیم است اما ظلمتحادث است. (17)
گفتهاند: مجوسیت در قبیلهى تمیم راه یافته بود. از اینان، زرارة بن عدس تمیمى و پسرش حاجب، اقرع بن حابس و ابو سود، جد وکیع بن حسان را برشمردند. (18)
ناگفته نماند که دلایل قطعى در دست نیست که مجوسى بودن عرب جاهلى، حتما از همان نوع زردشتى یا مزدکى و مانویت و... باشد. در هر حال، اینان یک گروه اعتقادى هر چند کوچک را در میان عرب جاهلى تشکیل داده بودند.
و) یهودیت
یهود یا قوم یهود، اصطلاحى که، مترادف با عبرانیان و اسرائیلیان، براى معرفى اخلاف قبایل اسرائیل متدین به دین موسى یا دین یهود به کار مىرود. (19) بعضى بر آنند که از آن جهت این امت را یهود گویند که موسى گفت:
«انا هدنا الیک» .
«ما به تو بازگشتیم و توبه کردیم».
در قرآن کریم به یهود، هم «الذین هادوا» و هم بنى اسرائیل گفته شده است، و «الیهود» هشتبار(یک بار هم کلمهى یهودى) به کار رفته است، و دو بار با وصف «هود»(جمع هائد) یاد شده است، و چنین برمىآید که در عرف قرآن کریم مراد از بنىاسرائیل، یهود قدیم و مراد از یهود، یهودیان معاصر حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم ساکن مدینه و شهرکها و قلعههاى پیرامون آن است. (20)
در میان عرب جاهلى، برخى از مردم (همانند گروهى از مردم تبع از سردمداران یمن) به یهودیت روى آورده بودند. چنان که بنى قریظه، بنى قینقاع از جمله قبایل یهود جزیرة العرب بودند که در نزدیک مدینه زندگى مىکردند و گروههایى از یهود هم در فدک، خیبر، وادى القرى به سر مىبردند.
یهود در عصر رسالت، تمام تلاش را براى حفظ افکار و مبانى اعتقادى خویش به کار گرفت و در موارد متعدد رو یا روى رسالت نبى خاتم صلى الله علیه و آله و سلم قرار گرفته، ولى بالاخره تن به حکومت اسلامى داده با دادن جزیه به زندگى خویش پرداختند و افرادى هم به دین جدید (اسلام) گرایش پیدا نمودند.
ز) مسیحیت
از جمله اعتقادات برخى از اقوام عرب جاهلى، مسیحیتبوده است. کلمهى «نصارى» در قرآن کریم به معناى مسیحیان یا عیسویان(پیروان حضرت مسیح علیه السلام ) 14 بار به کار رفته است. «لفظ نصارى در عربى ماخوذ از لفظ سریانى نصرا مىباشد و شاید با نجران یا نصران قرابت اشتقاقى داشته باشد.». (21)
در زمان بعثت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم بعضى از قبایل عرب، نصرانى مذهب بودند که از میان آنان مىتوان، بنى تغلب (22) ، قبیله بهرائى (23) از قبایل قضاعه و تنوخ (24) را نام برد. گروهى از اینان در سال نهم هجرت با صلیبهاى طلایى در مدینه حضور پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم رسیدند و جهت فرار از جزیه، صلحى را امضا کردند که بر آیینشان باقى باشند ولى فرزندانشان را به این آیین دعوت نکنند. (25)
بحث و گفتگوى اعتقادى میان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و مسیحیان نجران (شهرى که مرکز سکونت کشیشان مسیحى بود) که به صورت هیئتبه مدینه منوره آمده بودند، به جایى نرسید و چون آنان مباحث اعتقادى صحیح درباره حضرت مسیح علیه السلام را نپذیرفتند، قضیهى مباهله میان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و آنان اتفاق افتاد. (26)
غیر از اینها، گروههاى گوناگون و متعددى از عربهاى مسیحى بودند که در «حیره» زندگى مىکردند و «عبادى» خوانده مىشدند. (27)
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 38 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید