دانلود مقاله فناوری

 

 

چکیده
رشد سریع اطلاعات الکترونیکی در عصر حاضر، زمینه‌ساز ایجاد انواع متعدد شبکه‌های کتابشناختی گردیده است. دستیابی به اطلاعات الکترونیکی مستلزم استفاده از روش موثر در نمایه‌سازی و تشخیص کلیدواژه‌های مهم بیانگر محتوای یک مدرک است. در همین راستا، (او.سی.ال.سی)1 که بزرگترین شبکه کتابشناختی جهان محسوب می‌شود به منظور فراهم آوردن تسهیلات لازم برای دستیابی سریع وموثر به اطلاعات، اقدام به ساخت سیستم‌نمایه‌سازی ‌خود‌تحت عنوان "وورد اسمیت" نموده است. مبنای کار این سیستم، تشخیص خودکار مفاهیم، کلمات و عبارات کلیدی در متن ماشین‌خوان، براساس »پردازش زبان طبیعی« است. به این ترتیب شبکه (او.سی.ال.سی) با استفاده از تئوری‌های زبانشناسی محاسباتی و معنائی-که مورد تأکید پردازش زبان طبیعی است-و نیز با بکارگیری تئوری‌های اطلاع‌رسانی و مدل‌های آماری، سعی در ساخت نمایه‌ای داشته است که علاوه بر همخوانی با حجم عظیم داده‌های این شبکه، از کارآئی و توانائی کافی و لازم در بازیابی سریع و موثر اطلاعات از محیط شبکه نیز برخوردار باشد.

 

کلیدواژه‌ها: شبکه کتابشناختی (او.سی.ال.سی)، نمایه‌سازی (دبلیو.اس)، نمایه‌سازی خودکار، پردازش زبان طبیعی

 

مقدمه
نمایه مهمترین ابزار در نظامهای بازیابی اطلاعات و کلید اساسی برای دستیابی به اطلاعات مندرج در منابع اطلاعاتی است. ارزش هر نمایه در گرو تهیه بهترین نقاط دستیابی و تأمین رضایت استفاده‌کنندگان در بازیابی اطلاعات است.
سالهاست که کتابداران مسائل مربوط به ذخیره و بازیابی اطلاعات را مدنظر قرار داده و برای کنترل موثر مواد سنتی، ابزاری را توسعه داده‌اند. توجه به روند تکاملی فرآیند نمایه‌سازی مبیّن این نکته است که افزایش حجم انتشارات و تغییر در شکل ارائه خدمات اطلاع‌رسانی، نظام‌های نمایه‌سازی را نیز دستخوش تحولات قابل توجهی نموده است. ابداع انواع نمایه‌های پیش‌همارا، پس همارا، نمایه‌های خودکار و استفاده از انواع زبان‌های طبیعی، آزاد و ساخت یافته یا کنترل شده همه تلاش‌هایی بوده‌اند در جهت بهبود و تکمیل فرآیند نمایه‌سازی در انجام رسالت خاص خود.
ایجاد شبکه‌های متعدد کتابشناختی و نیز رشد سریع آن‌ها، فرصت‌های متعدد و چالش‌های بی‌سابقه‌ای را فراروی حرفه کتابداری و اطلاع‌رسانی برای دستیابی به حجم عظیمی از اطلاعات گذارده است. چنین شرایطی نیاز به مجتمع و یکپارچه‌سازی منابع موجود در محیط وب و اینترنت همراه با انواع مواد سنتی کتابخانه‌ای، ضرورت بررسی مجدد ابزارهای موجود در بازیابی اطلاعات و کنترل کتابشناختی را ایجاب می‌نماید.
بزرگترین شبکهء کتابشناختی پیوستهء موجود، شبکه (او.سی.ال.سی) می‌باشد (هسی-یی، 1996) که در سال 1967 ایجاد شده است و حاوی بیش از 31 میلیون رکورد در فرمت‌های مختلف است. این شبکه یک سازمان تحقیقاتی غیرانتفاعی واقع در اوهایو می‌باشد که با ارائه خدمات کتابخانه‌ای امکان دستیابی 41 هزار کتابخانهء مختلف را به اطلاعات فراهم می‌آورد. هدف کلی (او.سی.ال.سی) افزایش دسترس‌پذیری منابع کتابخانه‌ای از طریق اشتراک در منابع و کاهش نرخ رشد هزینه‌های کتابخانه‌ای است. شبکه (او.سی.ال.سی) در راستای تحقق بخشیدن به این هدف اقدام به تهیه پروژه‌هائی نموده است که یکی از مهمترین این پروژه‌ها، پروژه نمایه‌سازی دبلیو.اس می‌باشد.
هدف نمایه‌سازی دبلیو.اس اصلاح و بهبود دستیابی به اطلاعات الکترونیکی با استفاده از روشهای موءثر برای تشخیص کلیدواژه‌های مربوط به محتوای یک مدرک می‌باشد. تشخیص کلمات و عبارات باید به گونه‌ای باشد که به بهترین نحوی مبیّن موضوع مدرک باشند و در نتیجه نمایه‌های مفید و کارآمدی برای مدارک موجود در وب ایجاد گردد. به همین منظور مبنای این نمایه‌سازی، تشخیص خودکار مفاهیم در متن ماشین‌خوان براساس پردازش زبان طبیعی، مدل‌های آماری، زبانشناسی محاسباتی و تئوری رده‌بندی می‌باشد.
مقالهء حاضر ضمن معرفی شبکهء کتابشناختی (او.سی.ال.سی) و اشاره به خدمات، پایگاه‌های اطلاعاتی و پروژه‌های این شبکه، بطور اجمالی به مرور نظام‌های نمایه‌سازی و زبان‌های بازیابی اطلاعات می‌پردازد و سپس طراحی و ساختار نظام نمایه‌سازی دبلیو.اس را تشریح می‌نماید.
پایگاه کتابشناختی (او.سی.ال.سی)
انواع پایگاه‌های کتابشناختی با هدف تسهیل و تسریع در ارائه خدمات کتابشناختی و کمک به پیشرفت دانش ایجاد شده‌اند و از بدو پیدایش خود تاکنون با ارائه سرویس‌ها و خدمات متعدد، افراد و کتابخانه‌های مختلف را در تحقق اهداف خود یاری بخشیده‌اند. این پایگاه‌ها دامنه وسیعی از خدمات را ارائه می‌دهند از جمله خدمات تهیه مواد، فهرست‌نویسی و خدمات مرجع. بسیاری از کتابخانه‌ها به دلیل فشارهای اقتصادی، رشد روزافزون حجم انتشارات و در نتیجه لزوم وجود شبکه‌ای برای اشتراک منابع و تعاون بین کتابخانه‌ها و همچنین لزوم تغییر فاز از مالکیت به سمت دستیابی به اطلاعات، بر استفاده از این شبکه‌ها تأکید دارند. بطور کلی از طریق این پایگاه‌ها می‌توان به سه پرسش اساسی پاسخ داد: 1) سئوالات کتابشناختی یعنی امکان بدست آوردن اطلاعات کامل دربارهء یک کتاب، مجله یا انواع خاص دیگر مواد کتابخانه‌ای. سیستم‌های شبکه‌ای معمولاً داده‌های فهرست‌نویسی کاملی بر روی صفحه (سی.آر.تی) پایانه می‌آورند. 2) سئوالات تحقیقی (تعیین صحت و سقم چیزی) مربوط به تشخیص هجی صحیح نام یک نویسنده، نام ناشر، تاریخ و غیره. 3) سئوال در مورد تعیین محل مدرک. از طریق این قبیل سیستم‌ها می‌توان فهمید که کدام کتابخانه‌ها مواد اطلاعاتی مورد نیاز را دارند.
سیستم‌های کتابشناختی مثل (آر.ال.آی.ان)، (او.سی.ال.سی) و غیره شبکه‌هائی غیرانتفاعی و بین‌المللی هستند که با روش‌های متنوعی اداره می‌شوند و به شکلهای بسیار متفاوت اقدام به ارائه خدمات می‌نمایند. عملکردهای خاص این شبکه‌ها عبارتند از: تعیین محل سریع کتاب، مقاله و غیره؛ فراهم‌آوری و تهیه مواد از طریق مستقیم یا غیرمستقیم؛ کنترل گردش و دستیابی فهرست راه دور و فهرست‌نویسی مشترک. هر سیستم شامل مدخل‌های فهرستگان ملی مثلاً رکوردهای مارک است. این رکوردها شامل همه فرمت‌ها از جمله کتاب، نشریهء ادواری و نسخ دستی می‌باشند.
بزرگترین شبکهء کتابشناختی موجود، شبکهء (او.سی.ال.سی) می‌باشد (هسی‌یی، 1996) که به منظور دستیابی بیشتر به اطلاعات جهانی بوجود آمده است. موءسسات و کتابخانه‌های دانشگاهی و تحقیقاتی (هر کدام با توجه به نوع نیاز خود) در سطح وسیعی از این شبکه استفاده می‌کنند. این شبکه، یک سازمان تحقیقاتی غیرانتفاعی است که به ارائه خدمات کتابخانه‌ای می‌پردازد و در اوهایو واقع شده است.

 

تاریخچه، اهداف و عضویت در (او.سی.ال.سی)
در سال 1967، مسئولین دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها در اوهایو، یک سیستم کامپیوتری به نام »مرکز کتابخانه‌ای کالج اوهایو«2 را ایجاد نمودند که در آن کتابخانه‌های موءسسات آکادمیک اوهایو می‌توانستند در منابع مشترک شوند و هزینه‌ها را کاهش دهند. اولین دفاتر (او.سی.ال.سی) در کتابخانهء اصلی دانشگاه ایالتی اوهایو مستقر گردیدند و اولین دفتر کامپیوتری آن در مرکز تحقیقاتی "او.سی.یو"3 جای گرفت. فردریک کلیگور، اولین مسئول (او.سی.ال.سی) بود. در سال 1991 ساختمان مدیریت OCLC توسعه یافت. این شبکه دارای پنج مرکز مدیریت در کلمبو، اوهایو و کتابخانه اصلی دانشگاه ایالتی اوهایو می‌باشد و محل کنونی آن در فرانتس رود 6565 در دوبلین است. اداره (او.سی.ال.سی) با اعضای آن است. ساختار مدیریتی آن متشکل از اعضای عمومی، شورای اعضا و هیأت امناء است. (او.سی.ال.سی) از یک سیستم کامپیوتری منطقه‌ای برای 45 کالج اوهایو شروع شد و در نهایت به یک شبکهء بین‌المللی تبدیل گردید. در سال 1977 اعضای (او.سی.ال.سی) از اوهایو، با عضویت کتابخانه‌های خارج از اوهایو موافقت کردند و به این ترتیب، (او.سی.ال.سی) به او.سی.ال.سی.اینک تغییر نام داد و امروزه انواع مختلف کتابخانه‌ها از سراسر دنیا از خدمات (او.سی.ال.سی) استفاده می‌نمایند. به دنبال آن شورای استفاده‌کنندگان (او.سی.ال.سی) تشکیل گردید (جردان، 1998). این شورا متشکل از کتابداران و سایر شرکائی است که شایستگی و صلاحیت آن‌ها برای عضویت منوط به میزان سهمی است که در فهرستگان آنلاین (او.سی.ال.سی) دارند. با ایجاد اصلاحات در سخت‌افزار، امکانات بیشتری برای استفاده‌کنندگان بیشتری فراهم نمود. از سال 1973 کتابخانه‌های غیرآکادمیک توانستند عضو (او.سی.ال.سی) شوند و نیز بر تعداد شبکه‌های خارج از ایالتی که به (او.سی.ال.سی) پیوستند افزوده گشت.
کتابخانه‌ها با عضویت در (او.سی.ال.سی) می‌توانند به همهء اطلاعات جهانی و به تمامی خدمات و پایگاه‌های اطلاعاتی دسترسی یابند. این عضویت، بزرگترین کنسرسیوم کتابخانه‌های جهانی را در بر می‌گیرد و در بین سایر شبکه‌های کتابشناختی بیشترین تعداد اعضاء را دارد. تعداد اعضای آن تا سال 1991 بیش از 7000 کتابخانه در سراسر دنیا بود که اکثر آن‌ها از امریکا و کانادا بودند.
در سراسر تاریخ (او.سی.ال.سی) ارتباطات راه دور، یک وسیلهء مهم برای تداوم اهداف کلی خود در زمینهء افزایش دستیابی به اطلاعات جهانی و کاهش هزینهء اطلاعات بوده است (جردان، 1998). این شبکه همچنان براساس پروتکل استاندارد صنعتی (تی.سی.پی/آی.پی) طی سه سال آینده در جهت تبدیل به یک شبکه کاملاً باز به پیش می‌رود. از طرف دیگر امکان دستیابی با کیفیت بالا را برای کتابخانه‌ها فراهم می‌سازد.
هدف کلی و اساسی (او.سی.ال.سی) که بر مبنای افزایش سهولت دستیابی و استفاده از پیکره رو به رشد دانش و اطلاعات علمی، ادبی و آموزشی (گزارش سالیانه، 1995) قرار دارد، عبارت است از افزایش دسترس‌پذیری منابع کتابخانه‌ای و کاهش نرخ رشد هزینه‌های کتابخانه. در راستای تحقق این هدف، اهداف ذیل را دنبال می‌کند:
استقرار، نگهداری و پیاده‌ کردن یک شبکه کتابخانه‌ای کامپیوتری و افزایش استفاده از کتابخانه، بررسی و توجه به مسائل مربوط به کتابخانه‌ها و کتابداری، فراهم نمودن امکانات و محصولاتی که به نفع استفاده‌کنندگان کتابخانه وکتابخانه‌ها باشد؛ از جمله افزایش قابلیت دسترسی به منابع کتابخانه برای مراجعین به کتابخانه‌ها و کاهش هزینه‌های هر واحد کتابخانه.
کارهائی که (او.سی.ال.سی) انجام می‌دهد شامل خدمات فهرست‌نویسی، جستجو، امانت بین کتابخانه‌ای و فهرستگان ادواریها می‌باشد. بطور کلی می‌توان گفت که در سه زمینه خدمات مرجع و نشر الکترونیکی، توسعه فهرست‌نویسی، خدمات اشتراک منابع و توسعه بین‌المللی پیشرفت داشته است.

 

شبکه و خدمات کتابشناختی (او.سی.ال.سی)
شبکه و خدمات کامپیوتری آن با بیش از 41000 کتابخانه در 82 کشور و قلمرو ارتباط برقرار می‌نماید. (او.سی.ال.سی) از یک پایگاه کتابشناختی به نام "اپیک" نگهدای می‌کند. در سال 1991 این سیستم شامل 16 میلیون کتاب، یک میلیون سریال و 450000 رسانه سمعی بصری و همچنین 500000 گزارش بوده است. و تقریباً دو میلیون رکورد سالانه به آن اضافه می‌شود (کاتز، 1974) بطوریکه هم اکنون این پایگاه حاوی بیش از 31 میلیون رکورد در فرمت‌های مختلف کتاب، فیلم، گزارش یا تک‌نگاشت از کتابخانه‌های عضو می‌باشد.
(اپیک) مداخل متعددی از جمله دستیابی موضوعی و کلیدواژه‌ای و جستجوی بولین را فراهم می‌کند. دستیابی موضوعی فقط از سال 1990 میسر بود. نرم‌افزار اپیک علاوه بر رکوردهای او.سی.ال.سی امکان جستجوی پایگاه‌های دیگر را از (اریک) و (ان.تی.آی.اس) فراهم می‌سازد. سیستم اپیک هر ساله پایگاه‌های اطلاعاتی جدیدی به پایگاه‌های خود می‌افزاید. به این ترتیب (او.سی.ال.سی) بزرگترین منبع اطلاعاتی جهانی است. نوارهای مارک در قلب سیستم (او.سی.ال.سی) قرار دارد و نیز شامل فهرست‌نویسی اصلی مهم اعضا و موجودی همه کتابخانه‌های دولتی است.
فهرستگان پیوسته (او.سی.ال.سی)، از نظر تعداد کتابخانه‌های عضو و از نظر عمق و وسعت پوشش، پایگاه کتابشناختی پیشگام در دنیاست. تا قبل از سال 1970 اکثر فعالیت‌های (او.سی.ال.سی) مربوط به تحقق در مورد طرح و عملکرد سیستم کامپیوتری فهرست آنلاین بود اما پس از آن تعداد 440711 فهرست‌برگه آف لاین را نیز تولید کرد (پرومن‌شنکل، 2000). در سال 1971 سیستم فهرست آنلاین شروع به کار کرد و در سال مالی 1972، کتابخانه‌ها بیش از 330000 عنوان را فهرست کردند. در سال 1974 (او.ال.یو.سی) به یک میلیون رکورد، در 1975/76 به دو میلیون، سال بعد به سه میلیون و در دسامبر 1980 به هفت میلیون رکورد کتابشناختی رسید (جردان، 1998). در 1994 این پایگاه شامل بیش از 29 میلیون رکورد بود و نرخ افزایش رکورد آن در هفته 22000 رکورد می‌باشد (کروک، 1995).
در ژانویه 1999، (او.سی.ال.سی) یک پروژه فوری اولیه تحت عنوان (کرک) یا فهرست منابع پیوسته تعاونی را ارائه نمود. هدف این پروژه که مبتنی بر (دی.سی) یا استاندارد هسته فراداده‌ای در دوبلین بود، توسعه یک فهرست منابع در محیط وب بود. در ژانویه سال 1999 مرکز کامپیوتری کتابخانه اوهایو، پروژه "کورک" را آغاز نمود تا یک پایگاه اطلاعاتی جامع برای منابع پیوسته از طریق تعاونی بین‌المللی با کتابخانه‌ها ایجاد کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  37  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله فناوری


دانلودمقاله نقد و تحلیل آراءادبی غربی‌ها

 

 


چکیده
در تعریف واژه ی ادبیات، ماهیت، فواید و نقش آن در زندگی بشر و نیز در حوزه ها و کارکردهای عملی آن، از قدیمترین زمان تاکنون مباحث گوناگونی صورت گرفته است؛ برخی آنرا به مفهوم اخلاقی و برخی در معانی ادبی و عده ای نیز به هر دو مفهوم اخلاقی و ادبی آن به کار برده اند.
اما امروزه ادبیات با سایر علوم جدیدی چون روان شناسی، زبان شناسی و نقد ادبی پیوند خورده و اهمیت والایی پیدا کرده است.
اگر ما یک سیر اجمالی در آراء و نظریه های ادبی غربی ها داشته باشیم، با مطالعه ی آراء ادبی افلاطون، ارسطو، سیدنی، جان درایدن، جانسن و کالریچ و دیگران در می یابیم که:
اولاً جریان فکری ادبی که از ارسطو شروع و به کالریچ ختم می شود، متناسب با شرایط فرهنگ اروپایی است؛ به ین صورت که اگر در آراء آنها ابتدا موضوع اخلاقی در حوزه ی ادبیات دارای نقش و معنای خاصی بود، رفته رفته رنگ باخته و «لذت» جانشین «تعالیم اخلاقی» می گردد.
ثانیاً در تعریف ماهوی شعر و ادبیات با مشکلات و نارسایی های چندی روبه رو هستیم که تعمیم آن نظرها به آثار ادبی مهم دنیا، نه تنها مشکل، بلکه گاهی ناممکن و یا حداقل ضعیف می باشد.
در این مقاله ضمن تبیین و روشنگری جریانات تاریخی آراء ادبی غربی، که از اخلاق به التذاذ و از ایضاح به ابهام می گراید، سعی شده با کمک از نظریه های ادبی خواجه نصیر و بند کروچه و استفاده از مفهوم «شهود»، یک تعریف جامع و کاربردی تری از ادبیات ارائه شود تا گره گشای بسیاری از مشکلات ادبی و علمی ما باشد.
کلید واژه ها: آراء ـ ادبی ـ امروز ـ شهود ـ غرب ـ نقد ـ یونان

 



1ـ مقدمه
در تعریف واژه ی «ادبیات» و تبیین «ماهیت» و «رویکردهای معرفتی» آن، از قدیم ترین زمان ها تاکنون، مباحث گوناگونی از طرف صاحب نظران به عمل آمده است.
امروزه نیز با توجه به پیشرفت های علمی جدید و ورود آن به حوزه های علوم انسانی و تعاملات اجتماعی و معرفتی آن با ادبیات، بیش از پیش توجه علما و اندیشمندان علوم انسانی را به خود معطوف داشته است.
"سقراط، افلاطون و ارسطو نخستین کسانی هستند که به طور رسمی درباره ی شعر و ادبیات، نظرهای متقن و منتقدانه ای بیان کرده اند."(زرین کوب، ج1، 1361،ص 6).
"ظاهراً ارسطو هم اولین کسی بود که آثار قوه ی ذوق و عقل انسانی را، مانند آثار طبیعت، تابع قوانین و نوامیس کلی شمرد و شعر و ادبیات را در زمره ی فعالیت های ذهنی انسان و دارای وجود و ماهیت معرفتی به شمار آورد."(زرین کوب، ج2، 1361،ص829).
بررسی موضوع "وظیفه" و "کارکرد بیرونی ادبیات"، تاریخ طولانی دارد؛ دانشمندان و نظریه پردازان مختلفی با تأثیر از آراء ادبی افلاطون و به خصوص ارسطو، به طور عمده بیشتر بر جنبه های معرفتی ادبیات تأکید داشته اند. اما از دوره‌ی رنساس به بعد، و با توجه به توسعه ی روز افزون پیشرفت های علمی و صنعتی در غرب، "نظریه پردازان ادبی اغلب از جنبه‌های معرفتی ادبیات دور شده و به برآیند لذّت و انفعال نفسانی ادبیات، تأکید بیشتری نموده و آن را از مظاهر و نمودها‌ی عینی و ذاتی ادبیات برشمردند."(رِنِه ولک، مورگان فوستر؛1370، صص 45-44).
تنی چند از نظریه پردازان بر رویکردهای عملی (Practic) ادبیات و جنبه های انسانی و اجتماعی آن تأکید داشته و مفهوم غایی و ماهیت درونی ادبیات را در ساختار عملی و عینی آن تعریف کرده اند. (سارتر؛1363،ص 29).
برخی نیز صرفاً جنبه ی زیبایی «ادبیات» را ماهیت اصلی آن بر شمرده اند؛ و به گفتة اِمِرسون1 (1882-1803)، «زیبایی» خودش را توجیه می کند و در کنار هرگونه دفاعی که از شعر به وسیله ی ارسطو، درایدن، کالریچ و دیگران به عمل آمده، باید گفت که « نخستین وظیفه و عمده‌ی شعر، وفادار ماندن به ماهیت خودش است.» (رنه وِلِک و آستن وارن؛ 1373،ص31).
عده ای نیز مانند ماثیو آرنولد (1888-1822)، شاعر و منتقد، به بی طرفی اخلاقی ادبیات توجه داشتند. هدف آرنولد نیز نیل به «مجاهده ی بی طرفانه» و دست یابی به یک «محک عینی» در ارزیابی آثار ادبی بود. و در واقع نوعی تعادل و سازش بین مفهوم زیبایی (Beauty) و وظیفه ی اخلاقی (Duty) را تعلیم می داد.( زرین کوب؛ ج2، 1361،ص 503).
او در ماهیت اخلاقی ادبیات معتقد بود که "شعر می تواند جانشین مذهب شود." در مقابل بعضی ها نیز معتقدند که «هیچ چیز در این دنیا یا در آن دنیا، نمی تواند جانشین چیز دیگر باشد».(تی.اس.الیوت؛1933،صص 155-113).
با توجه به سوابق و پایه های تاریخی تحقیقات و پژوهش های انجام یافته در غرب، در می یابیم که در مطالعات و یا نظریه پردازی های آنان، تبیین روشن و گویایی از ماهیت اصلی و ذاتی ادبیات به عمل نیامده و در سیر جریانات و نظریه پردازی های ادبی نیز، بیشتر بر جنبه های صوری و مادی سخن ادبی، از جمله موضوع « زیباشناختی» آن و در نهایت بر مفهوم «لذّت گرایی ادبی» تأکید و توجه داشته اند.
در شرق نیز، از جمله در ایران، بخصوص در میان حکما، صوفیه و ادیبان ایرانی، ماهیت سخن ادبی بیشتر بر جنبه های اخلاقی و نفسانی آن استوار بوده است؛ در بین اعراب نیز، ابتدا صورت های مادی و زیباشناختی سخن ادبی مورد توجه قرار داشت. (تهانوی؛1346). عده ای نیز در تبیین ماهیت سخن ادبی، علاوه بر جلوه های زیباشناختی آن، موضوع تهذیب نفس و اهمیت اخلاقی آن را نیز لازمه ی ذاتی سخن ادبی برشمرده اند.(جاحظ؛1266،ص132).
محققان و صاحب نظران ایرانی هم تا حدود زیادی تأثیرات اخلاقی و نفسانی ادبیات را جزء ماهیت ذاتی آن برشمرده و در این مورد آراء مختلفی نیز بیان نـموده اند.(ابن سینا؛1953،ص162). عـده ای نیز به ماهیت تخیّل پردازی ، موزونـیت و جنبه ی هنری سخن ادبی و شعر استناد کرده و غایتی بالاتر از آن را متصور نشدند. (خواجه نصیر طوسی؛1326،ص588).
به طور کلی در مجموع آراء و نظریه‌های ادبی ایرانیان در گذشته نیز، یک نظریه و تعریف واحد و جامع الاطرافی که بتواند ماهیت علمی و واقعی ادبیات و بخصوص شعر را تبیین نماید، ارائه ننموده اند. لذا ما در این پژوهش و بررسی، درصدد تبیین وارائه ی یک چارچوب منطقی و فراگیری، مبتنی بر واقعیت های ذاتی و علمی ادبیات هستیم که طی آن بتوانیم ضمن روشنگری، کاستی ها، معایب نظریه ها و آراء ادبی غربی ها، به تحلیل منطقی ماهیت، فلسفه و اهداف ماهوی ادبیات نیز بپردازیم. براین اساس معتقدیم که:
- آراء غربی ها در خصوص ادبیات، بیشتر بر جلوه های مادی و نفسانی آن استوار می باشد.
- در نظریه های ادبی حکمای عرب و ایران نیز علاوه بر جلوه های زیباشناختی و هنری سخن ادبی، بیشتر بر جنبه های اخلاقی آن تأکید شده است.
- سخنان ادبی، بخصوص شعر، علاوه بر مبانی ادبی و مفاهیم اخلاقی، از جنبه های شهودی و علمی نیز برخوردار می باشد.
2ـ مواد و روش ها
روش پژوهش ما، بنا به اقتضای ماهیت موضوع، تحلیل محتوا (Content text) می باشد که طی آن ما در یک سیر تاریخی و از قدیم ترین زمان تا دوران معاصر، برجسته ترین آراء و نظریه های ادبی حکما، فیلسوفان و نظریه پردازان غربی، ایران و عرب را مورد بررسی و تحلیل محتوایی و انتقادی قرار داده ایم. در این روش، علاوه بر آشنایی با سوابق پژوهش موضوع، با سایه روشن ها و در نتیجه کاستی ها و معایب نظریه پردازان نیز آشنا می شویم. و در پایان نیز با استفاده از اطلاعات و داده های به دست آمده و با عنایت به نظریه ی شهودی ادبیات، که در عرفان و روان شناسی جدید و زیباشناختی علمی نیز مطرح است، به ارائه ی نظر جدیدی در خصوص "شعر و سخن ادبی" پرداخته ایم.
3ـ نتایج و مباحث
3ـ1ـ آراء یونانیان و غربی ها در باب ماهیت سخن ادبی
سقراط، افلاطون و ارسطو نخستین کسانی هستند که به طور رسمی درباره ی شعر و ادبیات نظرهای متقن و منتقدانه ای بیان کرده اند و ظاهراً ارسطو (321- 384 ق.م) اولین کسی بود که آثار قوه، ذوق و عقل انسان را، مانند آثار طبیعت، تابع قوانین و نوامیس کلی شمرد؛ او معتقد بود که «شعر (ادبیات) از فعالیت های ذهنی و امری است که دارای وجود و ماهیتی است و باید تحت تعمق و تفحص قرار گیرد».(زرین کوب؛ ج1، 1361،ص 6).
3ـ2ـ افلاطون و الهامی بودن شعر
افلاطون (347-427 ق.م) نیز، مانند استادش، سقراط، شعر و سخن ادبی را نتیجه ی قوه ی الهام و امری الهی و یکی از اسرار خدایان می دانست؛ به نظر او شعر به وسیله ی «الهه ی شعر» بر قلب شاعر الهام می شود. البته افلاطون در نظر خود، درصدد آن نبود که مانند ارسطو، قواعد و قوانین خاصی برای شعر و ادب تنظیم نماید.
افلاطون دو رساله به نام های فدروس (phaedrus) و ایون (Ion) دارد. وی در رساله ی فدروس، ضمن برشمردن چهار نوع جنون، یکی از آنها را «جنون شاعران» معرفی کرده و می گوید: «نوع سوم شوریدگی، حال کسانی است که مسحور الهه های شعر و هنر و دانش شده اند».(دیوید دیچز؛ 1369،ص32). افلاطون در جای دیگری، علاوه بر اینکه به "الهامی بودن موضوع شعر" اشاره می کند، شاعران را نیز حلقه های ارتباطی بین زمین و عالم بالا معرفی می نماید؛ او در این باره می گوید:
« گمان می کنم اکنون دریافته باشی که آن شنوندگان، واپسین حلقه های زنجیرند که نیروی مغناطیسی به آن منتقل می شود و حلقه های میانه، نمایشگران و راویانی چون تو و حلقه ی نخستین خود شاعر است. خدا نیروی خویش را به حلقه ی نخستین می دهد و این حلقه به حلقه ای دیگر می پیوندد و هر حلقه ای، حلقه ی بعدی را به دنبال خود می کشد». افلاطون؛1367،ص614).
البته باید توجه داشت که افلاطون در اثر معروف خود (مدینه ی فاضله)، که در کتاب جمهور او گرد آمده، براساس نظریه ی مُثُلی خود، ضمن عدول از عقیده ی اول خود، با شاعران به مخالفت برخاسته و سخنان آنان را گمراه کننده و بیهوده شمرده است؛ وی افلاطون در این باره می‌گوید:
«گفتم که همه ی شعرا، خواه از نیکوکاری، خواه از سایر موضـوعات سخن می گویند، کاری جز تقلید اشباح انـجام نمی دهند و به حقیقت نمی رسند و می توانیم بگوییم که شاعر مقّلد هم مانند کسی که حکومت و اختیار شهر را به دست مفسدین بسپارد و سکنه ی نیکوکار را هلاک کند، تخم فساد در روح افراد می کارد و فقط جنبه ی غیرعاقله ی نفس انسانی را خشنود می سازد».( همان؛صص552-573).
3ـ3ـ ارسطو و ساختار شعر و سخن ادبی
ارسطو، شاگرد افلاطون، در مخالفت با نظر اخیر او درباره ی شعرا می پردازد. او علاوه بر آنکه برخی از اشکالات افلاطون در باب شعر را پاسخ می دهد، خود نیز به طرح آراء خویش در زمینه ی تقسیم بندی شعر، منشأ و ماهیت آن و نیز تجزیه و تحلیل هر یک از انواع شعر یونانی معاصر خود می پردازد؛ او در این راستا، بین سخنان هومر و انباذ قلس[حکیم]، که هر دو موزون هستند، فرق قائل شده و معتقد است که در شـعر، عـلاوه بر خـمیر مایه ی وزن، مـفهوم خیال نـیز عنـصر اصـلی شـعر به شمار می آیـد. (زرین کـوب؛1357،ص 114). و مـعتقد است که ادبـیات امری حقیقی، جدی و مـفید اسـت، در این باره می گوید:« شعر فلسفی تر از تاریخ است».(ارسطو؛1337،ص84). در این نظر ارسطو، ماهیت ادبیات از امور واقع فراتر رفته و با دنیای آرمانی بشر مرتبط می شود؛ به عبارت دیگر می توان گفت که در این دیدگاه، در ماهیت ادبیات، ابلاغ و نشر معرفت و آگاهی نهفته است. بر همین اساس است که در کتاب «فن شعر» (بوطیقا) خود، موضوع «کاتارسیس»(Katharsis) یا «روان پالایی» را مطرح کرده است که منظور او از این اصطلاح «تزکیه ی نفس» و تلطیف عواطف انسانی، از طریق استخلاص این عواطف به هنگام ادراک زیبایی است.
ارسطو در اثر فوق سعی دارد که ارزش "اخلاقی" شعر را از ارزش «زیباشناختی» آن جدا کند و شعر را به منزله ی امری زیبا مورد تحقیق و تحلیل قرار دهد.(زرین کوب؛ 1361،ص291). وی با پرداختن به مسائل و موضوعاتی چون تراژدی و آثار و فواید آن (همان؛ص121)، نشان می دهد که نسبت به صورت شعری حساسیت داشته و می دانسته که لذّت یک اثر ادبی کامل، باید از اجزاء مختلف مؤثر در ایجاد آن حاصل گردد.( دیوید دیچز؛1369،ص78).
ارسطو بر این باور است که تراژدی با برانگیختن شفقت و ترس در ما، آن چنان توانایی به ما می دهد تا با آرامش فکر و فارغ از شور و احساسات «تماشاخانه» را ترک کنیم. در نظر او، تراژدی نه تنها بینش خاص خود را القاء می کند1، بلکه شور و احساسات زاید آدمی را نیز دفع و معرفتی جدید در ما ایجاد می کند و حالت فکری بهتری از برای ما فراهم می سازد؛ به عبارت دیگر، او معتقد است که شاعر به وسیله ی عنصر تخیّل و با بهتر جلوه دادن سیمای این جهانی، ما را یک پله به حقیقت و معرفت کلی نزدیک می سازد. این ارزش های سه گانه، حملات افلاطون را جداً دفع می کند.(همان؛ص78).
3ـ4ـ دفاع سیدنی از نظریه ی ارسطو
در قرن شانزدهم، سرفلیپ سیدنی (1586-1554 م)، شاعر و مرد سیاسی انگلیسی، در رساله ی انتقادی خود تحت عنوان «دفاع از شعر» به حمایت از آراء ارسطو در مورد شعر پرداخت. او که ادبیات تخیّلی را به طور کلی، مد نظر داشت، در رساله ی فوق، به دنبال بیان این حقیقت است که اگر شاعر یا نویسنده بتواند یک اثر ابداعی و تخیّل آمیز همراه با سرزندگی و شور و احساس ارائه کند، اثر او وسیله ای جهت ابلاغ حقایق تاریخی و اخلاقی خواهد بود؛ در نظر او «ابداع» صفت ممیزه ی شاعر است و شاعر به کمک تخیّل خود، جهانی برتر و کاملتر از دنیای واقعی می آفریند؛ در نظر او عالم طبیعت«برنجین» است و فقط شاعران جهانی «زرین» می آفرینند.(دیوید دیچز؛صص109و 113). سیدنی بر این باور است که دوستان افسانه ها پایدارتر، جنگجویانش "دلیرتر" و فرمانروایانش "شایسته تر" و قهرمانانش از هر لحاظ "ممتاز" تر و عاشقانش نیز "وفادار" ترند. درختانش "پربارتر" و گل هایش هم "خوشبوتر" هستند؛ پس شاعر به کمک قوه ی تخیّل خود « جهانی زیباتر و کاملتر از دنیای واقعی» می آفریند.
3ـ 5 ـ جان درایدن و طبیعت عام بشری
اینگونه نظریه ی آرمانگرایی ادبی ادامه پیدا کرد تا اینکه در سال 1688، جان درایدن (1700-1631)، شاعر و مرد سیاسی انگلیسی، با توجه به جنبه های اخلاقی ادبیات، به موضوع نمایش پرداخته و چنین می نویسد: «تصویر راستین و سرزنده از طبیعت بشر، که نمودار شور و احساس و خلق و خوی اوست و نیز دگرگونی های سرنوشتی، که وی دستخوش آن است، به منظور مسرت و تعلیم انسان».(دیوید دیچز، 1369،صص 134و 279).
وی در مقدمه ای که بر آثار شکسپیر نوشته، معتقد است که یکی از هنرهای شکسپیر این بود که در هنرهایش از «طبیعت عام بشری» تقلید کرده و سخن گفته است؛ به این ترتیب که انسان در آموزش و معرفت طبیعت عام بشری است که لذّت می‌برد و این لذّت نیز ناشی از شناخت آدمی است نه از تعلیم.(همان؛ص137).
با توجه به نظرات مذکور در می یابیم که "ماهیت تعلیمی سخن ادبی" که به وسیله ی افلاطون، ارسطو و سیدنی1 جزء طبیعت و ذات ماهوی شعر به شمار می آمد، تا پایان قرن هفدهم میلادی ادامه داشته است. مضاف اینکه جنبه های لذّت و مسرت بخشی شعر نیز برجسته تر و تقویت شده است؛ به عبارت دیگر از زمان ارسطو به بعد، ماهیت تعلیمی شعر و سخن ادبی کم رنگ تر شده و جنبه های التذاذ و نفسانی آن فزونی پیدا کرده است.

 


3ـ6ـ وردزورث و حقیقت کلی شعر
در اواخر قرن هیجدهم میلادی، نظریه ی تازه ای در ادبیات و شعر پیدا شد که در آن، به جای اینکه بپرسند:« شعر چیست؟» و «ماهیت آن کدام است؟» می پرسند: «شاعر کیست؟». یکی از مشهورترین این نظریه پردازان «وردزورث1» (1850-1770 م)، می باشد. وی با پرسش از کیفیت ابداع شعر، به تفسیر و دفاع و تعریف آن پرداخته است. وی به آن دسته از منتقدانی متعلق است که به طور عمده به جریان «آفرینش شعری» توجه دارند.
وردزورث این نظر ارسطو را که گفته:« شعر عمیق تر(فلسفی تر) از تاریخ است»، تأیید می کند و می گوید: آری! چون شعر حقیقت کلی و فعّال آدمی را بیان می کند، نه حقیقت فردی را.( دیوید دیچز؛ 1369،ص 157). در نظر وی حقیقت کلی آن حقیقتی است که احتیاج به برهان ندارد. به نظر او آنچه شاعر بیان می کند، با عواطف مألوف همه ی ما ارتباط مستقیم دارد. از طرفی بدون مقدمه و استدلال، چون حرف شاعر آن ساختمان اساسی روان شناختی و کلی ما را تحت تأثیر قرار می دهد، لذا آن را می پذیریم. در اینجا، این نیروی حیاتی و احساس و شور فوق العاده است که به شاعر امکان درک حقیقت کلی را فراهم کرده و موجب لذّت و نشاط خاطر او شده است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   34 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله نقد و تحلیل آراءادبی غربی‌ها


دانلود مقاله تنظیم بودجه

 

 

*روشهای تنظیم بودجه
بودجه دو طرف دارد: درآمد و هزینه. هر یک از این دو طرف باید با درقت بسیار صحت هرچه بیشتر سنجیده شوند؛ زیرا برآورد ارقامی که پایه و اساس منطقی نداشته باشد، نه تنها مفید نیست، بلکه می‌تواند زیانبار نیز باشد. اسلاید (1) *
چون بودجه نوعی برنامه است و بودجه‌نویسی نیز نوعی برنامه‌ریزی، تا حد امکان باید ارکان این برنامه را استواری بخشید؛ از این رو برای پیش‌بینی درآمدها و برآورد هزینه‌ها روشهای مختلفی ابداع شده است که روز به روز از نظر علمی و فنی بر اهمیت آنها افزوده می شود.
با توجه به طبقه‌بندیهای به عمل آمده از بودجه لازم است به روش تهیه و تنظیم بودجه نیز که مبتنی بر همان طبقه‌بندیهاست اشاره‌ای داشته باشیم. در همین راستا روشهای تهیه و تنظیم درآمدها و هزینه‌ها را به طور جداگانه تشریح می کنیم:
*روشهای برآورد و تنظیم درآمدها
تجزیه و تحلیل درآمدها مرحله‌ای اساسی در بودجه‌بندی است. حجم بودجه و برنامه‌های دولت بیش از آنکه متأثر از نیازهای عمومی جامعه باشد، انعکاسی از درآمدها و منابع در دسترس است. اسلاید (2)*
روش تهیه و تنظیم درآمد (پیش‌بینی درآمد)، یعنی پیش‌بینی چگونگی و محل کسب درآمد دولت. پیش‌بینی درآمدهای دولت با توجه به اینکه مخارج دولتی در درجه اول، تابع درآمدها و وضع مالی دولت است امری بسیار فنی و دقیق است؛ هر چند که باید در هر مورد با توجه به وضع خاص اتقتصادی برای هر یک از منابع درآمد از چند روش به طور همزمان استفاده شود. * پیش‌بینیها و برآوردهای دولت صرفنظر از طبقه‌بندیهای آنها به چهار روش ارائه می‌شود که عبارتند‌ از: روش سال ماقبل آخر، روش حد متوسطها، روش پیش‌بینی مستقیم و روش سنجیدة منظم. اسلاید(3)*
*روش سال ماقبل آخر. در این روش از بودجة سال مالی گذشته یعنی سالی که بلافاصله قبل از سال مالی جاری قراردارد استفاده می‌شود؛ زیرا اجرای بودجه سال مالی جاری هنوز خاتمه نیافته ‌است و برآورد درآمدها از آخرین بودجه‌ای که اجرای آن خاتمه پذیرفته است گرفته می‌شود. مثلاً برای پیش‌بینی درآمدهای سال 1380 درآمدهای تحقق یافته و قطعی سال 1378 مورد استفاده قرار می‌گیرد. اسلاید (4)* در این روش که در سال 1823 در فرانسه مورد عمل قرار گرفت، برای پیش‌بینی درآمدهای سال آتی، درآمده‌های قطعی سال گذشته ملاک عمل قرار می‌گیرد.
این روش دارای مزایا و معایبی است. از محاسن این روش آن است که چون درآمدهای سال قبل قطعاً وصول شده است، بودجه، تعادل و استحکام خواهد یافت. عیب این روش نیز آن که در این بین یک سال مالی فاصله وجود دارد؛ یعنی در مثال فوق سال 1379 نادیده گرفته می‌شود. علاوه بر آن اوضاع و احوال اقتصادی هر روز تحت تأثیر پدیده‌های جدیدی است که با گذشته تفاوت دارد.
*روش حد متوسطها. در این روش حد متوسط افزایش یا کاهش هر یک از انواع درآمدها را در یک دورة قبلی (3 تا 5 سال) به دست آورده، بر اساس آن درآمد سال آینده را پیش‌بینی می‌کنند. اسلاید (5)*
روش سال ماقبل آخر با افزایش متوسط، که به روش حد متوسطها معروف است، در سال 1883 در فرانسه معمول شد. مطابق این روش حد متوسط افزایش درآمدها از سالی به سال دیگر در خلال چند سال گذشته محاسبه می‌شود و پس از به دست آمدن آهنگ آن، درآمد سال ماقبل آخر اضافه می‌شود.
مثلاً برای محاسبه درآمد دولت از مالیاتهای مستقیم در سال 1379 درصد تغییر درآمد قطعی دولت از منبع مذکور را طی سالهای 1369- 1378 محاسبه و سپس متوسط تغییر را به دست می‌آورند و با فرض اینکه رشد به دست آمده در سالهای 78- 79 نیز تکرار خواهد شد درآمد سال 1379را محاسبه می کنند.
بدین ترتیب اگر مثلاً درآمدهای مالیات مستقیم به طور متوسط 10 درصد افزایش یابد رقم 10درصد را به درآمد سال ماقبل آخر و سپس به درآمد سال جاری می‌افزایند. علی‌رغم متداول بودن این روش در بسیاری از کشورها، چون این روش با توجه به وقایع اقتصادی سالهای قبل محاسبه می‌شود تحقق آنها مورد تردید است و استفاده از آن بدون اشکال نیست.
*روش پیش‌بینی مستقیم. در این روش کارشناسان با مطالعه و تجزیه و تحلیل گرایشهای اقتصادی، مبالغ وصول شده درآمد در سالهای قبل و سایر آمارها و اطلاعات، اثر گوناگون را بر هر یک از انواع درآمدها در مدت محدودی از زمان می‌‌سنجند و سپس با تکیه بر تخصص و تجارب خویش مبادرت به پیش‌بینی درآمد برای دورة آتی می‌نمایند.
در این روش که عملاً پس از جنگ جهانی دوم اشاعه یافت اوضاع و احوال اقتصادی با استفاده از روشهای آماری دقیقاً بررسی و با توجه به سایت اقتصادی دولت درآمدها پیش‌بینی می‌گردد.
اسلاید(6) *
*روش سنجیدة منظم. این روش دارای فنون و فرمهای خاص است و پیش‌بینی درآمد بر اساس تجزیه و تحلیل همبستگی و جمع‌آوری پرسشنامه‌های نمونه و غیره انجام می‌شود. در تجزیه و تحلیل همبستگی، ارتباط میان وصول مالیاتها و منابع مختلف درآمد در طی دوره یا دوره های معین اقتصادی مورد مطالعه قرار می‌گیرد و سپس بر اساس آن و با توجه به پیش‌بینی وضع اقتصادی در دورة آتی میزان درآمدها پیش‌بینی می‌گردد. شایان ذکر است که این روش در سال 1952 در فرانسه جهت از بین بردن خطاهای فاحش روشهای پیشین معمول گردید. ضریب اشتباه این روش تنها یک درصد بود.
از آنجا که در این روش از فنون آماری پیشرفته‌ای چون ضریب همبستگی ، سریهای زمانی و محاسبه کشش پذیری استفاده می‌شود در کشورهایی که در بسیاری از زمینه‌ها با فقر یا نقص آماری مواجه هستند استفاده از روش برآورد مستقیم دشوار خواهد بود. در کشور ما در موارد عدیده این روش مورد عمل قرار می‌گیرد و بایستی کارشناسان پیش‌بینی کننده درآمد در هر مورد با فنون فوق آشنایی کامل داشته باشند. اسلاید(7)*
*روشهای برآورد هزینه ها(طرف دیگر بودجه)
روش تنظیم بودجة متداول
بودجة متداول یا سنتی یعنی بودجه‌‌ای که در آن اعتبارات هر سازمان دولتی به تفکیک فصول و مواد هزینه مشخص می‌گردد. در این روش بودجه‌ریزی، نوع ماهیت هزینه‌ها نشان داده می‌شود، ولی مشخص نمی‌گردد که هر هزینه برای نیل به کدام هدف یا برای اجرای کدام برنامه یا فعالیت خاص انجام شده است. اسلاید(8)*
یکی از علل اصلی استفادة گسترده از روش بودجه‌ریزی متداول، سالها قبل از به کارگیری سایر روشهای بودجه‌ریزی، ارتباط نزدیک این روش با حسابداری دولتی و امکان اعمال کنترل بوجه‌ای مناسب در آن است؛ زیرا در طبقه‌بندی اعتبارات بر حسب فصول و مواد، برای هر یک از انواع مخارج جاری و سرمایه‌ای، اعتباری معین تصویب می‌شود تا هزینه‌های مربوط به کالا و خدمات خریداری شده در سال اجرای بودجه در محدودة اعتبارات مصوب انجام شوند. بدیهی است هر اندازه اعتبارات مصوب به فصول و مواد هزینه بیشتری تقسیم شوند، به همان میزان انعطاف‌پذیری در اجرای بودجه و اختیارات مؤسسات دولتی در مصرف اعتبارات کاهش خواهد یافت و برعکس، تقسیم اعتبارات به فصول و مواد هزینة کمتر، موجب انعطاف‌پذیری بیشتر در اجرای بودجه و وسیعتر شدن اختیارات مسؤولان اجرایی خواهد شد. در ایران تحولات بودجه‌‌ای در سنوات اخیر صورت گرفته است و بودجة متداول تا سال 1343، که بودجه در وزارت دارایی تهیه می‌شد، تنها روش بودجه‌ریزی بود.
همان‌طور که اشاره شد در بودجة متداول برخلاف بودجة برنامه‌ای و عملیاتی هدفها و وظایف چندان روشن نیست؛ هر چند که به طور غیر مستقیم نوع هزینه مشخص است (مثل حقوق و دستمزد). این طرز تهیة بودجه خطوط اساسی و روابط برنامه‌ها و هدفها را نشان نمی‌دهد. مثلاً اینکه اعتبار مادة مزبور برای چه عملیاتی است، مشخص نیست. آنچه در بودجه متداول اهمیت دارد، عبارت است از سازمان و مواد هزینه. به عبارت دیگر کافی است که مشخص کنیم بودجة کدام سازمان دولتی یا وزارتخانه‌ای تهیه می‌شود و مواد هزینه آن چیست. بنابراین، در این بودجه فقط با دو نوع طبقه‌بندی سر و کار داریم.
تهیه‌کنندگان این نوع بودجه نیازها و اطلاعات و ارقامی را که مثلاً از وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت و درمان و امثال آن جمع می‌شود به صورت پول تقویم و در مقابل، عناوین مواد هزینه را منظور می‌کنند.
در بودجة‌متداول برآورد هزینه معمولاً بر مبنای هزینه های قطعی سال ماقبل آخر و نیمه اول سال جاری به عمل می‌آید و تغییرات حجم کار در پیش‌بینی هزینه دقیقاً مورد بررسی قرار نمی‌گیرد. با وجود می‌آورد و از این تصویب اعتبار در قالب مواد هزینه محدودیتی در خرج به وجود می‌آورد و از این رو همان‌طور که اشاره شد هر قدر اعتبارات به مواد ریز بیشتری تقسیم شود قابلیت انعطاف بودجه کمتر می‌شود؛ زیرا نقل و انتقال اعتبارات از یک ماده به مادة دیگر داخل یک فصل یا بین فصول مختلف بودجه معمولاً فقط تا میزان معین و تحت شرایط خاصی امکانپذیر است.
*مراحل تهیه و تنظیم بودجه متداول. مراحل تهیه و تنظیم بودجه متداول را می‌توان به شرح زیر بیان نمود: اسلاید(9)*
*1. شناسایی کامل وضع موجود دستگاه اجرایی.
- شناسایی کلیه اموال و داراییهای متعلق به وزارتخانه. شامل شناسایی کلیه اموال و داراییهای متعلق به وزارتخانه در حال حاضر و استفاده کامل از تمام آنها و در غیر این صورت علت عدم استفاده از آنهاست. اسلاید (10)*
- هزینه‌های دستگاه به تفکیک. هزینه‌های پرسنلی، اداری، سرمایه‌ای، درصد هریک از آنها به کل هزینه در سه سال متوالی، پرداختهای انتقالی و درصد آن به کل هزینه را شامل می‌شود.
- اطلاعات مربوط به استخدام کارکنان. چون در غالب دستگاهها هزینه‌های پرسنلی رقم عمده‌ای است لازم است اطلاعات کافی در موارد زیر تهیه شود: تعداد کارکنان موجود، تقاضای دستگاه در سال قبل، علل نیاز به کارکنان اضافی، نوع استخدام از نظر تخصیص اعتبار مورد نیاز، بازنشستگان.
اطلاعات مربوط به درآمدهای دستگاه. در تهیه بودجه دستگاهها نخست تنوع درآمدهای آنها مورد رسیدگی قرار می‌گیرد. در رسیدگی به این درآمدها باید این نکات مورد توجه و تجزیه و تحلیل قرار گیرد: چه مقدار از درآمد عمومی دولت به وسیله دستگاه وصول می‌شود و چه راههایی برای افزایش اینگونه درآمدها وجود دارد؟ چه مقدار افزایش در حجم عملیات دستگاه برای افزایش درآمد آن بایستی صورت گیرد و هزینة آن چقدر است؟ در صورت امکان هزینه‌های اضافی مزبور با افزایش درآمد مقایسه گردد. همچنین لازم است بررسی گردد درآمدهای اختصاصی دستگاه و علل افزایش یا کاهش آنها در سال بودجه نسبت به سال جاری چیست، و چه درآمدهای جدیدی را می‌توان پیش‌بینی نمود که قسمتی از هزینه‌های دستگاه را جبران کند.
اطلاعات در مورد ارز مورد نیاز. در مورد هزینه‌های ارزی جمع‌آوری اطلاعات زیر ضروری است:
- مصرف ارز سال قبل به تفکیک کالا و خدمات.
- تعهدات منتقل شده از سال قبل به سال جاری به تفکیک کالا و خدمات.
- داشتن اطلاعات از امکانات ارزی کشور.
*2. پیش‌بینی نیازها برای سال بودجه. پس از شناسایی وضع کلی باید نیازها را برای سال بودجه پیش‌بینی کرد. نقص عمده بودجه متداول این است که چون بر خلاف بودجه برنامه‌ای و عملیاتی هدف مشخص و روشنی در آن وجود ندارد و بحث و تصمیم‌گیریها بر اساس وضع موجود صورت می‌گیرد در بررسی علت تغییرات به پاسخهای ناقص و مبهم اکتفا می‌شود. مثلاً هدف توسعه و افزایش پزشک در تهیه بودجه متداول مشخص نیست. اسلاید (11)*
*3. تبدیل نیازهای پیش‌بینی شده به ارزش پولی. در این مرحله باید ارزش پولی آنچه از نیازهای مختلف پرسنیلی و اداری و سایر مواد برآورد شده است با توجه به قوانین و مقررات (مثل قوانین استخدامی و وضع حقوق و دستمزد)، تغییر قیمت و دستمزد، امکانات جابه‌جا کردن و انتقال و نظایر آن برآورد گردد و در هر مورد به هر ماده یا جزء ماده و ریز ماده از هزینه‌هایی که لازم باشد منظور شود. مجموع این هزینه‌ها که به صورت مواد هزینه و فصل تجلی می‌کند بودجة وزارتخانه را به صورت متداول نشان می‌دهد. اسلاید (12)*
*بودجه‌ریزی افزایشی
این روش با شیوة تغییرات جزئی در تصمیم گیری انطباق دارد. طبق ای روش، برای تصمیم‌گیری جدید به تصمیمهایی که قبلاً در زمینة مورد نظر گرفته شده مراجعه و با توجه به نیازهای موجود، تغییراتی جزئی در آنها داده می‌شود. بودجه‌ریزی افزایشی برای اجتناب از مشکلات ناشی از کار عظیم و پردردسر بودجه‌نویسی سالانه ابداع شده است. بدین ترتیب هر سال مجدداً از اول اقدام به کار پیچیدة بودجه‌نویسی نمی‌شود؛ بلکه بودجه‌ریزان با قبول بودجة سال گذشته توجه را روی تغییرات افزایشی متمرکز می‌کنند. در این شیوه، بودجة سال گذشته به عنوان پایه‌ای برای مصارف جاری فرض شده، افزایش سالانه‌ای برای آن در نظر گرفته ‌می‌شود که بستگی به روند تغییرات قیمتها، تغییر حجم عملیات موجود، تقبل وظایف جدید از طرف دولت و عواملی از این قبیل دارد. اسلاید (13)*
*بودجة برنامه‌ای
بودجة برنامه‌ای بودجه‌ای است که در آن اعتبارات سازمانهای دولتی بر حسب وظایف، برنامه ها و فعالیتهایی که آنها باید در سال مالی اجرای بودجه برای نیل به اهداف خود انجام دهند، پیش‌بینی می‌شود. به عبارت دیگر، در بودجة برنامه‌ای مشخص می‌شود که دولت و دستگاههای دولتی در سال اجرای بودجه اولاً چه اهداف، وظایف و مقاصد مصوبی دارند و ثانیاً برای نیل به اهداف و مقاصد مذکور باید چه برنامه ها، عملیات و فعالیتهایی را با چه میزان اعتبارات انجام دهند. پروفسور برکهد در مورد بودجه برنامه‌ای می‌گوید: «اگر بخواهیم در دنیای فعلی بودجه را ابزار و وسیلة کار مدیران بدانیم باید در تقسیم بندی مخارج، هدف و غایت خرج را رعایت کنیم.» اسلاید (14)*
در بودجة برنامه‌ای نیز مانند بودجه متداول، کل اعتبارات هر سازمان دولتی در فصول و مواد هزینه مختلف پیش‌بینی می‌شود، در صورتی که در بودجة‌‌ برنامه‌ای، اعتبارات هر یک از برنامه‌ها و فعالیتها و طرحهای سازمان دولتی در قالب فصول و مواد هزینه پیش‌بینی می‌گردد.
لازم به ذکر است که در بودجة‌ برنامه‌ای برخی از کشورها، فقط برنامه‌ها به فصول و مواد هزینه تقسیم می‌شوند، در حالی که در برخی دیگر از کشورها فعالیتها و طرحها نیز به صورت فصول و مواد هزینه تقسیم می‌شوند، در حالی که در برخی دیگر از کشورها فعالیتها و طرحها نیز به صورت فصول و مواد هزینه پیش‌بینی می‌گردند. آنچه مسلم است آن است که در نظام حسابداری دولتی کشورهایی که از روش بودجه‌ریزی برنامه‌ای استفاده می‌نمایند، طبقه‌‌بندیهای بودجه‌ای مذکور عیناً باید در حسابهای دولتی منعکس گردند. بنابراین هزینه‌های هر وزارتخانه یا مؤسسة دولتی نیز باید اولاً به تفکیک برنامه‌ها و فعالیتها و طرحهای مورد اجرا در آن سازمان و ثانیاً در داخل طبقه‌بندیهای مذکور، به تفکیک فصول و مواد هزینه نشان داده شوند.
بودجة برنامه‌ای، همان‌طور که از نام آن پیداست، عملیات سازمان را به شکل برنامة کار تنظیم و در دسترش می‌گذارد. این نوع بودجه را اولین بار در سال 1949 کمیسیون هوور عنوان کرد که از طرف ترومن رئیس جمهور آمریکا مأمور بررسیهای لازم جهت اصلاح مدیریت در سازمانهای دولتی شده بود.
مسألة اساسی در تنظیم بودجه برنامه‌ای توجه به عملیاتی است که باید اجرا گردد، البته در بودجة برنامه‌ای وجود مواد هزینه انکار نمی‌شود؛ زیرا به هر ترتیب باید دولت بداند چقدر برای هزینه‌های پرسنلی خرج می‌کند، چه مقدار لوازم و ماشین آلات می‌خرد و امثال آن.
در روش بودجه برنامه‌ای مواد هزینه در داخل برنامه و یا فعالیت تهیه و تنظیم می‌شود (نه برای وزارتخانه به نحوی که در بودجة متداول معمول است). به عنوان مثال فرض کنید بودجة وزارت آموزش و پرورش در قالب مواد هزینه آورده شود، مثلاً بیان شود حقوق و دستمزد 100 میلیون ریال، اجاره 40 میلیون ریال و هزینه‌های اداری 20 میلیون ریال (جمع 400 میلیون ریال)؛ آنچه مسلم است این رقم کل و حتی رقم فکیکی مواد هزینه نشان دهندة وظیفه و کار و برنامه‌های وزارت آموزش و پرورش نیست.
در بودجة برنامه‌ای به عنوان مثال، اول آموزش و پرورش در نظر گرفته می‌شود و سپس این وظایف به نحوی طبقه‌بندی می‌گردد که به صورت برنامه‌های مشخصی درآید؛ مثلاً گفته می‌شود برنامة آموزش ابتدایی، برنامة آموزش متوسطه حرفه‌ای و غیره. با این طبقه بندی اولین قدم جهت بودجة برنامه‌ای برداشته می‌شود. در مرحلة بعد اعتبار مورد نیاز هر برنامه جداگانه بر اساس مواد هزینه تهیه و تنظیم می‌شود و بدین ترتیب ضمن اینکه هدف از اجرای هر برنامه مشخص و روشن می‌شود مخارج لازم نیز جهت اجرای آنها برآورد و در بودجه منظور می‌گردد. البته با توجه به اینکه وظایف دولتها در کشورهای مختلف باهم اختلاف دارند، انتخاب برنامه یا فعالیت جنبه قراردادی دارد. به همین دلیل ممکن است مثلاً آموزش کشوری یک برنامه تلقی شود و در کشور دیگر فعالیتی معین که جزئی از یک برنامه است. آنچه اهمیت دارد این است که برآورد هزینه از کوچکترین واحد تقسیم‌بندی شروع می‌شود و مانند طبقه‌بندی عملیاتی به شکل هرم است؛ یعنی مجموع هزنیه‌های چند یک برنامه، مجموع هزینه‌های چند برنامه هزینه یک فصل و بالاخره مجموع هزینه‌های چند فصل هزینه امور را تشکیل می‌دهد.
نظام بودجة برنامه‌ای علاوه بر اینکه وسیلة شناخت ماهیت وظایف و عملیات را فراهم می‌آورد، امر تصمیم‌گیری چه در مورد انتخاب برنامه‌ها و چه در باب اجرا و کنترل آنها را آسان می‌سازد؛ زیرا در بودجة‌متداول هنگام رسیدگی به بودجه، ضوابطی جهت قضاوت واقعی دربارة آن وجود ندارد، مثلاً اگر وزارت بهداری برای سال آینده درخواست صد واحد پول کند توجیه آن به صورت مواد هزینه حقیقتی را نشان نمی‌دهد و برای کاهش یا افزایش آن دلیلی وجود ندارد؛ در حالی که در بودجة برنامه‌ای به آسانی می‌توان ارتباط هزینه‌ها با عملیات را سنجید و چنانچه سیاست عمومی دولت ایجاب کند اعتبار نیز برای آن در نظر گرفت و در غیر این صورت قسمتی از عملیات وزارت بهداری را حذف و از منظور نمودن اعتبار نیز صرفنظر کرد.
فایده دیگر نظام بودجة برنامه‌ای سهولت کنترل عملیات و بهبود مدیریت در این نظام است. مزیت دیگر آن عبارت است از تصمیم‌گیری در مورد نوع عملیات و احیاناً جلوگیری از دوباره‌کاریهایی که از انجام وظایف مشابه در چند سازمان دولتی ناشی می‌شود. در شرایط ایدئال باید تشکیلات و سازمان دستگاههای اجرایی با عناوین برنامه‌ها برابر باشد و در این صورت در داخل هر وزارتخانه مدیر برنامه تعیین و مسئوولیت اجرایی بودجة‌ برنامه‌ای مربوط به او واگذار خواهد شد.
البته در موارد تشکیلات داخلی سازمانهای دولتی الزاماً بر حسب برنامه نبوده، به عواملی از قبیل ارباب رجوع و مناطق جغرافیایی بستگی دارد؛ مثلاً اداره کل کشاورزی در یک استان تمام برنامه‌های کشاورزی را انجام می‌دهد. حال این سئوال پیش می‌آید که آیا مدیر کل کشاورزی مجری تمام برنامه در منطقه است یا اینکه عملیات هر برنامه توسط مدیر همان برنامه در مرکز باید هدایت شود؟
به هر حال مسأله‌ای که از نظر بودجه‌ای وجود دارد این است که اگر مثلاً از تراکتورهای اداره کشاورزی در چندین برنامه استفاده شود جزء هزینه کدام برنامه به حساب می‌آید. در اینگونه موارد کارشناسان بودجه با ضوابطی که در اختیار دارند می‌توانند تفکیک قابل ملاحظه‌ای از منابع را به ترتیب غالب بودن در یک برنامه ارائه نمایند.
*بودجة عملیاتی
بودجة عملیاتی یا بودجه بر حسب عملیات بر اساس وظایف، عملیات و پروژه هایی که سازمانهای دولتی تصدی اجرای آنها را به عهده دارند تنظیم می‌شود. در تنظیم این نوع بودجه به جای توجه به کالاها و خدماتی که دولت خریدای می‌کند و یا به عبارتی به جای توجه به وسایل اجرای فعالیتها، خود فعالیت و مخارج کارهایی که باید انجام شود، مورد توجه قرار می‌گیرد. اسلاید(15)*
در بودجة عملیاتی علاوه بر تفکیک اعتبارات به وظایف، برنامه‌ها، فعالیت‌ها و طرحها حجم عملیات و هزینه‌های اجرای عملیات دولت و دستگاههای دولتی طبق روشهای علمی‌ای مانند حسابداری قیمت تمام شده محاسبه و اندازه‌گیری می‌شوند. ارقام پیش‌بینی شده در بودجة عملیاتی باید مستند به تجزیه و تحلیل تفصیلی برنامه‌ها و عملیات و نیز قیمت تمام شدة آنها باشد. برای مثال در بودجة عملیاتی مشخص می‌شود که قیمت تمام شدة یک تخت بیمارستان چقدر باید باشد و یک بیمارستان صد تختخوابی چقدر هزینه و زمان نیاز دارد.
مقایسة بودجة برنامه‌ای و بودجة عملیاتی
بین بودجة برنامه‌ای و بودجة عملیاتی نمی‌توان خط روشنی رسم کرد؛ زیرا در واقع بودجه عملیاتی مرحله پیشرفته‌تری از بودجه برنامه‌ای است. برخی نویسندگان حتی این دو اصطلاح را به طور مترادف به کار می‌برند؛ اما در حقیقت، این دو عنوان کاملاً مترادف نیستند. برای توضیح تفاوت موجود بین این دو باید طبقات سلسله مراتب سازمان دولتی مورد توجه قرار گیرد.
بودجة برنامه‌ای بیشتر مربوط به طبقات بالای سلسله مراتب سازمانی است؛ در حالی که در بودجة عملیاتی حدود فعالیت و عملیات طبقات پایینتر نیز بررسی و پیش‌بینی می‌شود. هر برنامة دولتی شامل تعداد زیادی عملیات و اقدامات سازمانهای عمومی است. در بودجة برنامه‌ای نظر قانونگذار به برنامه‌ها و در بودجة عملیاتی به عملیات واحدهای سازمانی معطوف است. در یک مؤسسه دولتی هر واحد سازمانی‌ای که در طبقات بالاتر سلسله مراتب سازمانی قرار دارد، ممکن است خدماتی انجام دهد که به چندین برنامه مربوط باشد؛ ولی واحدهایی که در طبقات پایینتر قرار دارند غالباً فعالیتهایی را انجام می‌دهند که منحصراً به «یک برنامه» مربوط است. در تنظیم بودجة برنامه ای ممکن است بدون محاسبة دقیق مخارج هر واحد از فعالیت دولتی هزینه‌ها را فقط بر اساس سیاست کلی مالی دولت پیش‌بینی کرد؛ در صورتی که شرط اساسی برای تهیه بودجة عملیاتی این است که حجم و مقدار فعالیت سازمانهای دولتی تعیین و هزینة هر واحد از فعالتیها محاسبه شود.
به طور کلی می‌توان گفت که بودجة برنامه‌ای فقط برای راهنمایی مدیران سازمانهای دولتی در ادارة امور عمومی و اخذ تصمیم مفید واقع می‌شود؛ در حالی که بودجة عملیاتی علاوه بر راهنمایی، عملکرد کلیة واحدهای سازمانی و کارکنان مؤسسات و ادارات دولتی را نیز کنترل می‌کند.
همان گونه که قبلاً بیان شد، اولین هدف بودجة برنامه‌ای تقسیم‌بندی وظایف و عملیات دولت در قالب برنامه‌ها و فعالیتهای مشخص است. در بودجة برنامه‌ای مواد هزینه در قالب برنامه و فعالیت تهیه می‌شود. اگر این نقطه را پایان بودجة برنامه‌ای بدانیم وظیفه بودجه عملیاتی از این نقطه به بعد آغاز می‌شود. به عبارت دیگر بودجة برنامه‌ای و عملیاتی تا اینجا با هم مرز مشترک دارند و در حقیقت بودجه عملیاتی بدون بودجة برنامه‌ای مفهومی ندارد.
فرق اساسی بودجة عملیاتی و بودجة برنامه‌ای در اندازه‌گیری حجم عملیات و چگونگی محاسبة هزینه است. در بودجة برنامه‌ای عملیات دستگاه بر حسب برنامه‌ها و فعالیتهای تابعه طبقه‌بندی و هزینة هر فعالیت نیز به تفکیک فصول و مواد هزینه محاسبه می‌شود؛ در حالی که در بودجة عملیاتی حجم عملیات طبق موازین فنی دقیقاً اندازه‌گیری کار محاسبه می‌شود.
اختلاف بین بودجة برنامه‌ای و عملیاتی را می‌توان چنین عنوان نمود که در بودجة برنامه‌ای هزینه‌های داخل برنامه‌ها و فعالیتها بر اساس مواد هزینه برآورد می‌شود ولی در بودجة عملیاتی فنون یاد شده در فوق جای مواد هزینه را می‌گیرد.
در بودجة عملیاتی حدود فعالیت بودجه محدودتر می‌شود ولی در عوض حجم عملیات به طریق علمی محاسبه می‌گردد. در حقیقت در بودجة عملیاتی اجرای هدف از نظر تقسیم مخارج بر حسب قیمت تمام شده واحد صورت می‌گیرد و برای هر هدف، واحد کاری بخصوصی به منظور معیار برآورد انتخاب می‌شود. بدین معنی که برای محاسبة هزینه بر اساس هدف، از روش حسابداری قیمت تمام شده یا از روش اندازه‌گیری حجم کار استفاده می‌شود؛ لذا مخارج اجرای هر برنامه مشخص می‌گردد. هدفهای مختلف چه از نظر اقتصادی و مالی و چه از نظر اداری، اجتاعی و نظامی برنامه‌های مختلف و جمع این برنامه‌ها که نمایندة فعالیتهای مختلف دولت است بودجة کل را تشکیل می‌دهد.
مزایای اندازه‌گیری کار. روش اندازه‌گیری کار در امر بودجه‌بندی دو مزیت دارد:
1. ارقام پیش‌بینی شده به علت تجزیه و تحلیل قبلی به حقیقت نزدیکتر خواهد بود.
2. استفاده از این روش موجب نوعی کنترل خودکار در اجرای برنامه‌ها و فعالیتها می‌شود. البته واژة اندازه‌گیری کار که در مدیریت علمی به کار می‌رود با واژة اندازه‌گیری حجم عملیات متفاوت است، هر چند می‌توان با به دست آوردن نسبتهایی بین کار و ماشین آلات، کار و هزینه‌های اداری، کار و استهلاک کالاهای سرمایه‌ای در مجموع نسبتی بین حجم عملیات و کار به دست آورد و به قیمت تمام شده رسید. واحد انجام عملیات نمایندة واقعی کوشش به کار رفته است که در محاسبات اندازه‌گیری کار از آن استفاده می‌شود.
در بودجة عملیاتی باید به هر ترتیب از هزینة هر واحد کار استفاده شود. در اینگونه موارد می‌توان از نُرمها و استانداردها به عنوان واحد هزینه استفاده نمود.
نُرم (هنجار) و استاندارد برای برآورد هزینة واحد مورد استفاده قرار می‌گیرد. نُرم عبارت است از نتیجة آماری تجربیات گذشته. به عنوان مثال اگر برای بررسی هر پرونده در ادارة ثبت، خدمت چهار نفر با خصوصیات مشخص و تحصیلات و تجربة معین لازم باشد، نُرم مربوط به دست آمده است که البته دقت اندازه‌گیری روشهای علمی را ندارد. استاندارد و معیارها نیز طیق فنون و روشهای مدیریت صنعتی به دست می‌آیند. براساس استاندارها زمان لازم برای تکمیل یک واحد کار محاسبه می‌شود. استاندارد بمراتب مطمئنتر از نُرم و حتی اندازه‌گیری کار است و در فعالیتهای صنعتی وسیلة مطمئنی است.
*روشهای برآورد هزینه در بودجة عملیاتی. در نظام بودجة عملیاتی مواد هزینه تنها وسیله برآورد نیست و استفاده از روشهای آماری، جایگزین مواد هزینه می‌شود. هر چند که به منظور کنترل مالی باز هم به مواد هزینه نیاز خواهد‌بود و هزینه در قالب آن تهیه و به مجلس ارائه می‌گردد، ولی از نظر فنی روشهای مناسبتر و دقیقتری از مواد هزینه که به بهبود مدیریت کمک نموده، با به حداقل رساندن هزینه‌های دولتی، حداکثر بازده را تضمین می‌کنند جانشین مواد هزینه می‌گردند. اسلاید (16)*
در روش بودجة عملیاتی باید عملیات داخل برنامه‌ها و فعالیتها به نوعی مشخص باشد که به آسانی بتوان واحدی برای سنجش عملیات داخل فعالیت به دست آورد و سپس با استفاده از فنون مذکور هزینة واحد مورد بحث را محاسبه کرده، میزان واحدها را در سال بودجه پیش‌بینی و بدین ترتیب بودجة فعالیت خاصی را برآورد نمود. در این نوع بودجه اجرای عملیات دقیقاً مقارن با هزینه‌های عملیات است و بدین ترتیب کنترل مالی و عملیاتی کاملاً در هم ادغام می‌شود. بزرگترین مزیت بودجة عملیاتی این است که مدیران اجرایی را در مقابل کار خود مسؤول قرار می‌دهد. *برای روشن شدن روش بودجة عملیاتی به شرح مراحل مختلف آن می‌پردازیم:
الف) طبقه بندی عملیاتی. در بودجة عملیاتی باید واحد مشخصی انتخاب شود که گویای عملیات طبقه‌بندی شده باشد در نظر بگیریم:
1. قابل شمارش باشد؛
2. به مرور زمان ثابت خود را از دست ندهد؛
3. مصطلح و رایج باشد؛
4. کوشش واقعی کار انجام شده را نشان دهد.
سه عامل اول قابل حصول است، ولی یافتن واحد مشخص در خدمات دولتی که گویای تمام عملیات انجام شده باشد دشوار است، زیرا نُرم و استاندارد مشخصی برای بررسی اینکه تمام سعی برای تحقق این واحد انجام شده وجود ندارد و باید به طریق دیگر متوسل شد.اسلاید (17) *
واحد اندازه‌گیری کار. در نظام بودجة عملیاتی در مواردی باید از اندازه‌گیری کار استفاده نمود. اندازه‌گیری کار عبارت است از برقراری یک رابطة صحیح و منطقی میان حجم کار انجام شده با نیروی انسانی یا ماشین به کار گرفته شده در تکمیل آن مقدار کار.
اندازه‌گیری کار یکی از مبانی مدیریت علمی و وسیله‌ای جهت کنترل زمان از طریق سنجش آن با کار انجام شده است. اهمیت بهره‌برداری از زمان، از نقطه نظر بودجه هنگامی آشکار می‌شود که در نظر گرفته ‌شود مقدار کاری که در مقابل حقوق کارکنان انجام شده است چه تناسبی با خدمات واقعی آنان دارد و برآورد اینکه چه مقدار از این نیرو بدون استفاده مانده است. در عمل، برای سنجش میزان کار واقعی نیاز به «واحدهای اندازه‌گیری کار» داریم؛ مثل تعداد افراد معالجه شده، تیرهای چراغ نصب شده، نامه‌های ماشین شده، پرونده های رسیدگی شده و غیره.
پس از انتخاب واحدهای اندازه‌گیری کار باید حجم کار واقعی واحدهای انتخاب شده را تعیین نمود. به عنوان مثال معین نمود که برای نصب یک تیر چراغ چند دقیقه خدمت کارگر یا برای مداوای یک بیمار سرپایی چند دقیقه خدمت پزشک و پرستار لازم است. البته یافتن معیارهایی برای سنجش اینکه از نیروی انسانی استفاده کاملی شده است یا نه در کارهای اداری و دفتری و تحقیقاتی مشکلتر از کارهای صنعتی و ماشینی است. به منظور اندازه‌گیری کار و تعیین ارتباط حقیقی کار با نیروی مصرف شده از روشها و فنونی مانند نمونه‌گیری از کار، مطالعات زمانی برآورد فنی، استانداردهای آماری و استانداردهای زمانی استفاده می‌شود که در اینجا به روش نمونه‌گیری اشاره می شود.
اساس نمونه‌گیری از کار مشاهدات اتفاقی است. برای مثال فرض کنید با بازدید در مدت بیست روز و هر روز بیست بار، یعنی پس از چهارصد بار مشاهده به طور کاملاً اتفاقی و بر اساس قرعه‌کشی از کار یک ماشین تحریر تعداد مواردی که ماشین در حال کار، در حال آماده شدن، در حال نظافت و در حال بیکاری است به شرح جدول 1- 9 به دست آید.
جدول 1- 9
در حال کار
در حال آماده شدن
درحال نظافت
در حال بیکاری 240 بار
72 بار
40 بار
48 بار 60%
18%
10%
12%
جمع 400 بار 100%
احتیاجات واحدهای به دست آمده در جدول می‌تواند با تعریف مختصری نموداری از کار حقیقی این ماشین باشد. هر چه تعداد مشاهدات بیشتر باشد طبق قانون اعداد بزرگ در احتمالات، درصدها به وضع حقیقی نزدیکتر است.
مثال: فرض شود در مرکز ماشین‌نویسی یک اداره شانزده ماشین‌نویس وجود دارد و رئیس اداره به علت حجم زیاد کار می‌خواهد پنج نفر ماشین‌نویس جدید استخدام کند برای بررسی نیاز حقیقی مؤسسه مزبور احتیاج به معیاری برای اندازه‌گیری کار این اداره وجود دارد که با مقایسه آن معیار با حجم کلی کار بتوان این مشکل را پاسخ گفت. فرض کنید به مدت ده روز و در هر روز پانزده با مشاهدات خود را ثبت کرده‌ایم و در نتیجه جدول 2- 9 به دست آمده است:

 

جدول 1- 9
توجیه (آماده شدن)
گذاشتن کاغذ در ماشین
ماشین کردن
بررسی
تصحیح
خارج کردن نامه از ماشین
قدم زدن
احتیاجات شخصی
بیکاری
غیبت 3%
12%
32%
7%
4%
4%
2%
15%
11%
10%
جمع 64 درصد کار مفید (7 مورد اول) و 36 درصد کار غیر مفید (3 مورد آخر)
از طرفی می‌دانیم برای ماشین کردن یک واحد ماشین‌نویسی 4 درقیقه وقت لازم است و برای مقدمات آن نیز 4 دقیقه (واحد ماشین‌نویسی شامل یک برگ کاغذ 22× 30 با 12 خط است که روی هر خط 10 کلمه و جمعاً 120 کلمه نوشته می‌شود و با فرض اینکه در هر دقیقه 30 کلمه زده شود جمعاً 4 دقیقه وقت لازم دارد.) بنابراین جمعاً 8 دقیقه برای هر واحد وقت لازم است.
اگر به طور متوسط 714 واحد م ماشین‌نویسی کار در اداره موجود باشد و در صورتی که هر نفر 15درصد از 8 ساعت وقت کار را صرف کار غیر مفید بکند (احتیاجات شخصی و غیبت) می‌تواند 408 دقیقه (408= 85× 60× 8) کار کند، یعنی هر نفر می‌تواند 51 واحد کار انجام دهد‌(51= 8:408) و به 14 نفر ماشین‌نویس بیشتر احتیاج نیست(14= 51: 714). بنابراین می‌توان نتیجه گرفت:
1. کار غیر مفید ماشین‌نویسها باید 15درصد تقلیل داده شود و بقیه صرف ماشین‌نویسی شود.
2. کلیه ماشین‌نویسها موظف شوند حجم کار خود را برای مقایسه در واحد ماشین‌نویسی ثبت نمایند.
3. به جای 14 نفر ماشین‌نویس 15 نفر به کار گرفته شود تا جبران مرخصیها بشود و نفر شانزدهم به کار منشی‌گری و دفترداری بپردازد. لذا با روش اندازه‌گیری کار متوجه می‌شویم که تقاضای رئیس اداره مبنی بر استخدام 5 ماشین‌نویس جدید منطقی نیست.
ب) برآورد هزینه واحد عملیاتی. در بودجة عملیاتی برای تعیین واحد عملیاتی اعم از اینکه از اندازه‌گیری کار، نُرم و استاندارد استفاده شود باید هزینة واحد عملیات محاسبه شود. برای برآورد این هزینه از دو طریق می‌توان استفاده کرد: 1) قیمت تمام شده، 2) هزینه عوامل تشکیل دهندة کار.
1. قیمت تمام شده. استفاده از روش مخصوص مؤسسات تجاری دولتی است. زیرا در مؤسسات و ادارات خدماتی تعیین قیمت تمام شدة واحد خدمت مشکلتر است و استهلاک نیز در این مؤسسات محاسبه نمی‌شود. لذا این روش کمتر در بودجة برنامه‌ای یا عملیاتی دولت مورد نظر قرار می‌گیرد.
2. هزینة عوامل تشکیل دهنده کار. در این روش پس از اینکه از طریق اندازه‌گیری کار، شاخص واستاندارد اطمینان حاصل شد که از کلیة عوامل حداکثر استفاده به عمل می‌آید هزینه‌های تشکیل دهندة یک واحد عملیاتی را به هر طریق که آسان و مقدور باشد محاسبه می‌کنند و پس از آن محاسبة بودجه‌ای تقریباً پایان یافته است.
مثال: فرض کنید که برای آموزش یک دانشجو در هر نیمسال 400 ساعت خدمت استاد در یک کلاس 40 نفری مورد نظر باشد که در این صورت سهم هر دانشجو 10 ساعت خواهد بود (10= 40: 400). هزینه‌های دیگر از قبیل خدمات اداری، امور دانشجویی و هزینه‌های اداری نیز لازم است. ارقام این هزینه‌ها عبارت است از:
- خدمات استاد هر ساعت 3500 تومان.
- هزینه‌های اداری برای هر دانشجو در طول ترم 4500 تومان.
- هزینه عمومی برای هر نفر در طول ترم 2500 تومان.
بنابراین یک دانشجو در هر نیمسال 42000= 2500+ 4500+3500× 10 تومان هزینه دارد. پس از این چنانچه آموزش چند نفر دانشجو هدف باشد می‌توان بودجه یک دانشکده را بر اساس عملیات برآورد نمود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   33 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله تنظیم بودجه


دانلود مقاله مداخله نظامی آمریکا در گرانادا

 

 

 ملاحظات لجستیکی
برای دستیابی به اهداف این عملیات، حوزه های بسیار متفاوتی از لجستیک باید شناسایی و طرح ریزی می دشند. یکی از نیازمندی ها نحوه محافظات از فرودگاه و شناسایی موارد مورد نیاز برای این کار بود. سوالاتی چون تعداد افراد موردنیاز و نوع تجهیزات، مهمات و پشتیبانی مطرح شدند.
نیازمندی اصلی دیگر تقسیم گیری بر سر نحوه استقرار محافظت و جستجوی کارآمد دانشجویان آمریکایی در بند دولت گرانادا بود. (توجه علمیات Urgent funy) به واسطه دستگیری چند دانشجوی پزشکی آمریکایی در گانا به اتهام جاسیوسی برای CIA بود. ملاحظات این اقلام شامل نوع ترابری هوایی، غذایی مورد نیاز دانشجویان و سایر اسرای جنگی بود. پاسخ به سوالات فوق نوع امکانات و آمکانات و آمادهایی که به جزیره گراندا برده می شدند ر تعیین می کرد. چالش دیگر لجستیکی هماهنگ کردن نقش هر یک از سرویس های نظامی بود. نیروهای هوایی، دریایی، زمینی و تفنگداران دریایی ماموریت داشتند که این عملیات را انجام دهند اما هر یک مشکلات لجستیکی خاص خود را داشتند. ویژگی مشترک این عملیات هماهنگی وسیع لجستیکی را طلب می کرد.
در طول ساعات اولیه صبح رنجرهای نیروی زمینی فرودگاهی را در Point Salines اشغال کردند. این فرودگاه تنها باند پروازی داشت که می توانست یک هواپیمای C-141 را در خود جای دهد و از سوی دیگر این باند رد حال ساخت بود. لازم بود تا تعداد زیادی نیرو و آمادهای مربوط به آنها را از طریق یک فرودگاه حمل شوند. این امر به گردش کاری سریع نیاز داشت تا تخلیه نیروها و آمادها انجام شود و هواپیمای بعدی فرود آید. در طول بخش اولیه علمیات، پشتیبانی زمینی ظرف 20 دقیقه اطراف فرودگاه را پوشش داد. اولین نیروهای حاضر در صحنه تجهیزات مورد نیاز را برای تخلیه هواپیما های در حال پرواز به فرودگاه را به همراه داشتند. این افراد باید تصمیم می گرفتند که بارهای تخلیه شده را در جایی قرار دهند که در زمان مورد نیاز بدون اشغال کردن باند فرود به آنها دسترسی داشته باشند.
محدودیت ها
محدودیت های لجستیکی زیادی در این عملیات تجربه شد. برخی از این محدودیت های عبارت بودند از: ظرفیت محدوده فرودگاه، منابع سوخت و آب قابل شرب انتقال آمادهای ضروری به منطقه بسیار مشکل بود. هر سرویس ترابری هوای استراتژیک را مستقیماً از فرماندهی ترابری هوایی نظامی (Military Airlift Command) درخواست می کرد که هیچ یک از فرماندهی های منفرد جریان هوایی را براساس نیازهای عملیاتی هماهنگ و الویت بندی نکرده بودند. به دلیل ظرفیت محدود باند فرود، فرود هواپیماها براساس اصل «انجام اولین کار وارده» انجام می شد و میزان ذخیره سوخت هر هواپیما وضعیت ان را در صف تعیین می کرد. برخی از هواپیماهایی که حامل آمادهای مهم و اساسی بودند برای سوختگیری به فرودگاه های دیگر انتقال داده شدند و این به معنی آن بود که رقابت مداومی برای دست یابی به فرودگاه در جریان بود.
فقدان سیستم اولویت بندی (Priotization System) به معنی آن بود که میزان یک محموله چندین بار تغییر می کرد. و راهی برای پیش بینی زمان رسیدن آمادهای بحرانی وجود نداشت.
در صروتی که دکترین فعلی لجستیک دنبال می شد این مشکل قابل اجتناب بود. دکترین فعلی (در آن زمان) تمام نیازمندی ها به ترابری هوایی را بر عهده فرماندهی ستاد لجستیک آتلانتیک محول کرده بود. به این ترتیب، تمام درخواست های مربوط به ترابری هوایی قبل از ارجاع به فرماندهی ترابری هوایی نظامی باید از طریق این ستاد ارائه می شدند. برای برنامه ریزی مجدد پرواز های کم اهمیت تر می شد. نظم و ترتیب اولویت بندی را توسع داد.
ذخایر سوخت هوایی در فرودگاه بین المللی Seawall در بارادوس مستقر بودند و به واسطه سوختگیری سریع هوایی به سرعت خالی شدند و این امر موجب تغییر اجباری در عملیات ترابری هوایی شد. حداکثر ظرفیت بار مجاز از 50 هزار پوند به 35 هزار پوند کاهش داده شد تا هواپیماها بدون نیاز به سوختگیری مجدد بتوانند از فرودگاه های ایالات متحده به گرانادا پرواز کنند.
در جزیره گرانادا آب آشامیدنی زیادی پیدا نمی شود. اطلاعات واصله از این موضوع لجستیکی ناردست بودند. با آنکه سطخ آب های زیر زمینی در جزیره بالا بود اما آب آشامیدنی قابل استحصال کمی در دسترس بود. برای غلبه بر این مشکل، سیتسم آب شیرین کن مستقر در سنت جورجه تعمیر شد. تا زمان رسیدن دستگاه های آب شیرین کن، آب از طریق هوا به منطقه انتقال داده می شد.
موقیت های لجستیکی
از «سیستم قابل حمل اجرای جابجایی» (DMES) برای پشتیانی از این عملیات استفاده شد. یک برنامه نرم افزاری قابل حمل به نحوی طراحی شده بود که به یک طرح ریز باز امکان می داد تا ادوات و تجهیزات حمل شده از طریق هوا به جبهه را براساس وزن و ابعاد آن پردازش کند. این سیتسم با ایجاد امکان بارگیری کارآمدتر هواپیماهای C-141 موجب صرفه جویی در وقت و مصرف سوخت شد. DMES به طرح ریزان امکان می دهد کارآمدترین پلان های بار را براساس فهرست تجهیزات و پرسنل مورد نیاز ایجاد نمایند. برای مثال در یک مورد این سیستم باعث شد تا طرح ریزی چیدمان بار ظرف 20 دقیقه انجام شود و به جای 5 فروند هواپیما، چهار فروند هواپیما برای حمل اجناس استفاد شوند. سیستم DMES برای طرح ریزی انتقال 7200 تن بارو بیش از 7500 نفر نیرو به گرانادا استفاده شد.
«تیم پشتیبانی خط مقدم» نیز برای پشتیبانی از نیروها اعزام شد. از آنجایی که تعمیرات و نگهدرای از ابتدای آغاز عملیات مورد نیاز بود این سیستم به هماهنگی مکلات اولیه تعمیرات و نگهداری پرداخت و به حل سریع آنها کمک کرد. اعضای این تیم مقر خود را در فرودگاه Salines دایر وتسهیلاتی را برای دریافت درخواست های مربوط به لوازم یدکی از تمام واحد ها تا زمان ورود «یگان» مرکز مدیریت «مواد گردان» محیا کردند.
اعضای تیم مذکور از طریق ماهواره تاکتیکی (TACATS) یا فکس درخواست هارا دریافت و آنها را به پایگاه Fort Bragy در کالروفیای شمالی ارسال می کردند.
دروس فراگرفته شده
مقوله لجستیک مشترک به طور کامل در طرح ریزی عملیات Urgent fury لحاظ نشده بود. هر سرویس نظامی طرح ریزی لجستیکی خاص خود را انجام داد و این امر انتقال آمادها در بین مرزهای سرویس های نظامی را به کار دشواری مبدل کرد. فرمانده زمینی منفردی که اقدامات لسجتیکی را هماهنگ کند وجود نداشت و این امر موجب افزایش اقدامات و رقابت بر سر منافع محدود میان سرویس های نظامی می شد.
با آنکه این عملیات در کل موفق به نظر می رسید، اما محدودیت های لجستیکی زیادی داشت. این امر موجب سازماندهی مجدد DOD در سال 1986 شد که تاکید جدیدی بر تخصیص های مشترک داشت و اختیار تمام جنبه های لجستیکی را به فرماندها رزمی می داد. برنامه های تمرینی مشترک جدیدی نیز در زمینه ارتقا لجستیک مشترک اجرا شدند.

عملیات «فقط به این دلیل» (پاناما 1989)
Just Cause
این عملیات اقتضا می کرد که در مناطق مختلفی پیاده شوند. فرماندهی ترابری هوایی نظامی 60 ساعت فرصت داشت تا نیروها را آماده کند و ظرف 24 ساعت طرح ریزی عملیات را انجام دهد. این فرماندهی 3500 رنجر و نیروی جترباز را به همراه تدارکاتشان به پاناما حمل کرد. در این عملیات از 63 فروند هواپیمای C-141 و 21 فروند هواپیمایی C-130 استفاده شد. نیروهای ذخیره نیروی هوایی گارد هوایی ملی نیز در این عملیات مشارکت داشتند. فرماندهی ترابری هوایی نظامی (MAC) 11 فروند هواپیما را از 24 یگان اعزام کرد. گارد ملی هوایی (ANG) پشتیبانی ترابری هوایی استراتژیک و تاکتیکی را از هواپیماهای C-5 (گالاسی)،
C-141 و C-130 به عمل آورد. شمار نیروهای اعزامی در شب حمله 10 هزار نیروی رزمی بود. 6 هزار نیرو برای اعزام پیاده شدند ودر عین حال، 4 هزار نیروی چترباز در سایت های از قبیل تعیین شده فرود آمدند. علاوه بر این 13 هزار نیرو نیز در پایگاه های مختلف آمریکا در پاناما حضور داشتند. برای جلوگیری از ردگیری هواپیماها در رادار کوبا، هواپیما از پایگاه های متعددی در سراسر آمریکا به پرواز درآمدند. 14 فروند هواپیمای آمریکایی به دلیل آتش پدافند هوایی پاناما آسیب دیدند.
MAC در عملیات اولیه از مجموعه عملیات بارریزی هوایی از 84 فروند هواپیما استفاده کرد.
آب و هوا
شرایط جوی مشکلاتی را در مکان های مختلف در ارائه پشتیبانی ترابری هوایی به وجود آورد. مه در پایگاه هوایی Travis کالیفرنیا باعث شد تا گردان هفتم پیاده سبک به جای پایگاه Travis از فرودگاه Moneterey به پاناما منتقل شود. طوفان یخ و برف (بوران) در پایگاه هوایی Pope در شمال کالیفرنیا موجب تاخیر در اعزام نیروهای چترباز از فورت براگ شد. کلید برخواستن هواپیماها از پایگاه هوایی Pope، امادگی دفتر کمک رسانی لجستیکی (LAO) فرماندهی ادوات نیروی زمینی بود. LAO 321 شکبه ضد یخ را برای آماده سازی هواپیماها جهت پرواز فراهم کرد.
پشتیبانی آمادگاهی
کارشناسان لجستیک برای پردازش پرسنل و تجهیزات مورد نیاز جهت اعزام، در قالب گروه های کنترل فرودگاه اعزام- وورد (ADACG) تقسیم بندی شدند. این کارشناسان طرح هایی را توسعه داند که برای بارگیری تجهیزات ویژه بارریزی هوایی یا تحولی به پاناما استفاده شدند. تجیهزات باید پالت بندی، وزن و اندازه‌گیری و بازرسی شوند.
مسائل ایمنی و محدودهای بار مجاز هواپیما رعایت شوند. پرسنل پشتیبانی در آمادگاه ها برای برآوردن درخواست ها در قالب شیفت های کاری 24 ساعتهکار می کردند. مرکز پشتیبانی پرسنلی دفاعی (DPSC) در فیلادلفیا، 95 درصد از نیازمندی های آماری LDA را پردازش کرد که شامل بیش از 3/13 میلیون دلار غذا، لباس و آمادهای پزشکی میشد. مرکز سوخت رسانی دفاعی (DFSC) درپایگاه کامرون واقع در ایالت ویرجینیا، یک میلیون گالن سوخت JP-4 هواپیما را به پایگاه هوایی Barksdale لوئیزیانا و 185 هزار شبکه سوخت Jp –5 را به نقطه سوختر سانی دفاعی Rodman تحویل داد. مرکز آماد ساختمانی دفاعی (DCSC) در کلومبو ایالت اوهایو، لوازم یدکی هلی کوپتر های Black Hawk: کامیون های 5 تن و خودروهای چرخ دار چند منظوره را تامین کرد. در آمادگاه ها دفاعی مکانیکزبورگ پنسیلوانیا بیش از 500/328/1 پوند تجهیزات برای ارسال به پاناما بسته بندی می شدند.
یکی از مشکلات عدیده کارشناسان و مجریان لجستیکی هر جنگی، بلاتکلیفی در ارسال تجهیزات و آمادها تا زمان دریافت درخواست است.
مشکلات
سیتسم لجستیک بدون مشکل کار نمی کند در این عملیات پدیداری حین حمل (ITV) مقصد نهایی محموله ها وجود نداشت و موجب بروز اختلالی در بنادر بارگیری و تخلیه شد. پالت ها عملامت های مناسب و برگه داده های مربوط که برای تعیین سریع محتویات و مقصد آنها نیاز است را نداشتند. دشواری های موجود در جابجایی آمادها گویای نیاز به پدیداری حین حمل (ITV) و شناسایی کامل منابع پالت بندری شده بود.
پشتیبانی جبهه ای
هنگ یکصد و نود و سوم پشتیبانی، پشتیبانی لجستیکی درون جبهه ای را برای بیش از 25 هزار نفر نیروی اعزامی به پاناما فراهم کرد. این هنگ مراکز توزیع را در Luzon field، فوزت کلایتون و پاناما ایجاد کرد. پس از 6 روز اول درگیری این هنگ 321 تن از طبقات مختلف آماد از جمله 25 تن آب را توزیع کرده بود. 85 درصد وزن آمادها با هلی کوپتر های CH-47 حمل می شدند. این هنگ دو نقطه سوخترسانی را نیز راه اندازی کرد که حدود 110 هزار گالن سوخت را در 8 روز اول پمپ کرد. گروهان آلفا نقطه انتقال مهمات و نقطه ثبت قبور را ایجاد کرد. گروهان 1097 ترابری هنگ با حمل 2442 نفر مسافر، 848 اسیر و 738 تن بار از ماموریت پشتیبانی کرد. برای پشتیبانی از کل عملیات، فرماندهی ترابری هوایی نظامی 775 ماموریتی را برای حمل 39994 نفر مسافر و 20675 تن بار را انجام داد. و تقریباً به ازای هر نفر نیروی اعزامی در طول عملیات یک و نیم تن بار جابجا شد. 8 فروند هواپیمای C-141 اقدامات بشر دوستانه ترابری هوایی را جهت کمک به شهروندان پانامایی که به دلیل جنگ آوراه شده بودند انجام دادند. این هواپیماها 3 تن آماد پزشکی، 10 هزار کاغذ، چندین تن غذای کودک و محموله های غذایی و 2 میلیون جیره صحرایی را حمل کردند.
خدمات پزشکی
ماموریت لجستیک پزشکی فراهم کردن تجهیزات برای مراقبت از زخمیان و آسیب دیدگان بود. کارشناسان لجستیک پزشکی باید از اندازه مکان و طول مدت جریان مجروحین آگاه بودند تا گستره پشتیبانی مورد نیاز را تعیین کنند. آمادهای پزشکی از پیاگاه هوایی هاوارد در پاناما به سایر مناطق توزیع می شد. کارشناسان لجستیک پزشکی در پانام اطلاعات دقیقی از قبل از عملیات و آغاز آن نداشتند و به همین دلیل طرح لجستیک پزشکی پس از H- hour اجرا شد.پرسنل لجستیک پزشکی 24 ساعت پس از دریافت درخواست ها تجیزات را آماده، بسته بندی، پالت بندی و بارگیری می کردند.
حمله به پاناما اولین تجربه استفاده از جنگنده F-117 بود. این هواپیما برای عبور از رادار و پدافند هواپیمایی طراحی شده بود و حملات هوایی را بر علیه اهداف بسیار مهم انجام می داد. این هواپیما می توانست 5 بمب 2 هزار پوندی را حمل کند و در این حمله 6 فروند از این جنگنده استفاده شد. یکی از مسائل لجستیکی که در طول عملیات بروز می کند جابجایی و اداره کردن دارایی های دشمن است. بخش زیادی از این دارایی ها تسلیحات و مهمات بود. سربازان خدمات پشتیبانی رزم باید بیش از 700 تن مهمات که شامل 5 هزار قبضه سلاح غنیمتی از این ارتش پاناما را بازرسی، طبقه بندی و انتقال می دادند. این نیروها 31 فروند هواپیما،29 خودروی زرهی، 7 فروند قایق شناسایی و 20 اداره توپ ضد هوایی را طبقه بندی، کاتالوگ و بسته بندی کردند.
دروس فرا گرفته شده
موفقیت کلی این عملیات مدیون عوامل زیادی بود. تمرینات موثر تمام نیروها قبل از عملیات موجب شناسایی نیازمندی های لجستیک احتمالی در صحنه نبرد شد.

جنگ در خلیج فارس
چالش های منحصر به فرد
عملیات سپر صحرا (Desert shield) و طوفان صحرا (Desert storm) ارتش آمریکا را با چالش های لجستیکی بسیار و پچیده و کامل نما آشنایی مواجه ساخت. برای مثال تفنگداران دریایی در طول خط آمادی از بندر ال جوبیل (Al Jubil) در عربستان صعودی که 250 مایل در کویر امتداد داشت. مشغول انجام عملیات بودند. خط آمادی تدارکاتی نیروی زمینی نیز به واسطه کمبود تجهیزات حمل ونقل مانند کامیون، تریلر، بارکش، اتوبوس، لیفتراک و سایر خودروهای ویژه، بسیار طولانی شده بود. این شرایط با ورود نیروهایی جدید وخیم تر شد. خوشبختانه با پشتیبانی کشورهای میزبان این مشکلات تا حد زیادی مرتفع شدند و پشتیبانی تجاری و رسیدن تجهیزات بیشتر حمل و نقل از آمریکا با این مشکلات را رفع کردند. تقاضای سنگین برای وسایل نقلیه و امکانات ترابری و شرایط جوی بسیار بد حاکم بر منطقه موجب افزایش بار کاری سیستم آماد شد. نیروی هوایی نیز با افزایش تقاضا برای اقلام مصرفی مانند فیلتر، تایر و باتری مواجه شد که میزان آنها بیش ا زحد مورد انتظار در قبل از آغاز عملیات بود.
در طول 43 روز انجام عملیات طوفان صحرا، هواپیماهای جنگنده نیروی هوایی بیش از 34038 صوتی پرواز و در مجموع 118 هزار ساعت پرواز را انجام دادند. 45666 صوتی انجام شد و تعداد ماموریت های ترابری هوایی استراتژیک، 17331 صوتی پرواز بود. جنبه منحصر به فرد دیگر عملیات سپر صحرا و طوفان صحرا که تاثیر زیادی بر عملیات لجستیک داشت به کارگیری سیستم ها و تجهیزات خاص تسلیحاتی در نقش های کاملا متفاوت با نقش طراحی شده برای آنها بود. یکی از سیتسم های معروف به کار گرفته شده در جنگ از سوی نیروی زمینی سیستم موشکی پاتریوت (Patriot) بود که برای حمله به هواپیماهای جنگنده یا قابلیت عملکرد بالا و سیستم های موشکی طراحی شده بود. این سیستم موشکی با موفقیت بر علی موشک های اسکاد (ssqud) عراق استفاده شد. موشک های پاتریوت برای مقابله با حملات موشکی عراق به اسرائیل در اطراف شهرتل آویو (Tel Aviv) نیز مستقر شده بود.
چال وزارت دفاع صرفاً تجهیز و تدارک رسانی به نیروها در منطقه نبود، بلکه باید این پشتیبانی را متناسب با شعائر اسلامی نیز انجام می داد. اقلامی مانند الکل و اقلام غیر اسلامی از سوی دولت عربستان ممنوع بودند. از سوی دیگر دولت عربستان محدودیت های اجتماعی زیادی را برای سربازان زن آمریکایی به وجود می آورد. بخش مهمی از پرسنل لجستیک ارتش آمریکا را زنان تشکیل می دادند و این امر موجب بورز مشکلات مهمی برای سربازان زن آمریکا بوجود می آورد. بخش مهمی برای لجستیک بوجود آورد اما در هر حال کارشناسان لجستیکی ارتش در مدارا کردن با محدودیت های شرعی و گمرکی عربستان بسیار انعطاف پذیر بودند.
حجم نیازمندی ها
با پایان جنگ زمینی در اواخر مارس 1991، نیروهای ترابری آمریکا میزان افراد خودروها و کالاها را که جابجا کرده بودند با جابجایی شهر اوکلاهامایستی از یک سر دنیا به خلیج فارس برابری می کرد. حدود 547 هزار نفر نیرو و حدود 9/2 میلیوتن تن آماد از آمریکا به خلیج فارس انتقال داده شدند. این جمیعت تغذیه و ساکن شدند و لباس و تفریح آنها فراهم شده بود. 400 هزار نفر نیرو هر روز 3 وعده غذا می خوردند که حدود 2/1 میلیون وعده غذلیی د ر هر روز 4/8 میلیون وعده غذایی در هر هفته سرو می شد. با آنکه دولت عربستان صعودی مقدار زیادی نوشابه غیر الکلی، میوه تازه و آب آشامیدنی را تامین کرده بود اما نیازمندی های وارده به سیستم لجستیک آمریکا از همان آغاز زیاد بود.
در طول 10 روز اول آماده سازی مقدمات عملیات سپر صحرا مرکز آماد نیروی دریای در نورفولک ویرجینا حدود 5 میلیون پوند وسایل معیشتی را جهت ارسال به کشتی های آمادگاه دفاعی ریچموند ویرجینا انتقال داد. بیش از 120 کامیون برای حمل این وسایل مورد نیاز بودند. این میزان تنها درصد کوچکی از کل تجهیزات ارسال توسط آمادگاه ریچموند را تشکیل می دهد.
در طول 5 روز 250 عدد تریلی 18 چرخ تجهیزات را از فورت استوارت جورجیانه به یگان های نیروی زمینی منتقل کردند. 128 کامیون دیگر نیز مهمات را تحویل دادند. بندر ساوانا در ایالت جورچیا با انبوهی از کامیونهای حامل مهمات، اقلام پشتیبانی و سایر خودروهایی که آماده اعزام به منطقه بودند، اشغال نشده بود.
در 30 روز اول عملیات سپر صحرا، آمادگاه نیروی زمینی در نیوکامبرلند ایالت پنسیلوانیا، بیش از 3 هزار تن لوازم یدکی جعبه ابزار و مصالح ساختمانی را از طریق بندر بالتیمور به عربستان صعودی ارسال کرد. برخلاف شیوه سنتی جنگ های اروپایی که اقلام اساسی از قبل ددر جبهبه مستقر می شدند، نیروهای آمریکایی اعزام شده به جبهه حداقل زیر ساختارهای مورد نیاز را در محل داشتند. فرماندهی مدیریت ترافیک نیروی زمینی (MTMC) بیش از 83 هزار مسافر، 27360 کامیون و 15827 خودروی ریلی را به بنادر ایالتی مسریابی کرد.
در طول 30 روز اول عملیات سپر صحرا، امادگاه های نیروی زمینی در سرتاسر آمریکا بیش از 45 هزار تن تجهیزات پشتیبانی را به خاورمیانه ارسال کردند. 6 هزار تن آم اد نیز در حال ارسال به منطقه بودند. براساس آمار رسمی فرماندهی تجهیزات نیروی زمینی (AMC)، محموله های اولیه شامل بیش از 30 هزار تن مهمات و مواد منفجره 6 هزار تن اقلام «اساسی مانند تانک و توپ هویتیزر (howitzer) و 6 هزار تن لوازم یدکی بود. سایر محموله ها شامل 3 هزار تن لباس، مصالح ساختمانی و موانع و آمادهای پزشکی بود.
یک لشگر زرهی با حدود 350 تانک، 200 خودروی رزمی Bradly و 16000 سرباز روزانه 500 تن مهمات، 555 هزار گالن سوخت، 300 هزار گالن آب و 80 هزار وعده غذایی رامصرف می کرد. با در نظر گرفتن این حجم نیازمندی ها نباید از انتقال این حجم عظیمیه و بی سابقه تدارکات برای یک جنگ مدرن متعجب شد. تانک های M1A1 در هر مایل حدود 6 تا 7 گالن سوخت مصرف می کنند. یک لشکر زرهی 3 تا 5 روز می تواند بدون تدارکات رسانی به حرکت ادامه دهد و در این میان یک چهارم نیروهای این واحد 3500 نفر مسئولیت های لجستیکی را بر عهده دارند.
یک لشگر زرهی با حدود 350 تانک، 200 خودروی رزمی Bradly و 16000 سرباز روزانه 500 تن مهمات، 555 هزار گالن سوخت، 3000 هزار گالن آب و 80 هزار وعده غذایی را مصرف می کرد. را در نظر گرفتن این حجم نیازمندی ها نباید از انتقال این حجم عظیم و بی سابقه تدارکات برای یک جنگ مدرن متعجب شد. تانکهای M1A1 در هر مایل حدود 6 تا 7 گالن سوخت مصرف می کنند. یک لشکر زرهی 3 تا 4 5 روز می تواند بدون تدارکات رسانی به حرکت ادامه دهد و در این میان یک چهارم نیروهای این واحد 3500 نفر مسئولیت های لجستیک را بر عهده دارند.
محیط صحرا
آب و هوای عراق و عربستان صعودی تحت تاثیر دو جبهه هوایی بزرگ آسیا یعنی سیستم کم فشار Great Indian Heat و سیستم پرفشار سردی که از جانب کشورهای مشترک المنافع (دشوار سابق) می آید، قرار دارد.
از ماه می تا ماه نوامبر، شرایط جوی در منطقه عملیات عموماً گرم بود و طوفان های شن با ارتفاع چندین متر خاک و شن می ورزیدند. با آنکه خاک مطلق در هوا مشکلاتی را برای افراد و تجهیازت به وجود می آورد، خطر اصلی متوجه عملیات در منطقه در ماههای تابستان ناشی از طوفان های شن بود که ارتفاع آنها به یک و نیم مایلی می رسید و قدرت باد آنها بسیار زیاد است. دمای هوا به طور متوسط 110 درجه فارنهایت بود که این خود مشکلات غیر قابل اجتنابی را برای افراد و تجهیزات بوجود می آورد.
ماه دسامبر ماه بارندگی در منطقه بود. شرایط جوی تا ماه آوریل که آب و هوای تابستانی آغاز می شود مناسب بود. اما ماه های بارانی نیز موجب ورزیدن بادهای می شدند و شرایط جوی گاهاً بسیار غیر قابل پیش بینی بود. در اغلب موارد به دلیل طوفان شن و مه غلظ در جنوب عراق و شمال عربستان هواپیما ها امکان پذیر نبود.به طور کلی محیط بیابانی محیط مناسبی برای سربازان آمریکایی و تجهیزاتشان نبود. تقاضا به فیلترهوا، خودروها و هواپیماها باعث انجام تعمیرات بیشتر از حد معمول می شد. تقاضا برای فیلترهای روغن ومواد روانند کننده بسیار بالا بود و نیروهای مکانیزه را با مشکل مواجه می کرد. این شرایط باعث شده بود تا میزان مصرف فیلتر هوا 8 برابر و تایر 5 برابر افزایش یابد. به طور کلی نیروی زمینی یعنی از تجهیزاتی را که به منطقه انتقال داده بود. به واسطه شرایط بسیار بد جوی سریعاً استفاده کرده بود. از حدود 300 فروند هلی کوپتر Chinnok، 50 فروند به واسطه طوفان شن دچار سانحه شدند. شرایط بد جوی باعث کاهش کارایی نفت شده بود و طوفان شن باعث نشت شن بر روی آسفالت باندهای پرواز می شد و برای تمیز کردن باند پرواز می شد و برای تمیز کردن باند پرواز زمان زیادی صرف می شد و تازه اگر با پایان کار اگر باز هم طوفان شنی آغاز نمی شد.
دمای بالای هوا طول عمر باتری ها را بسیار کاهش داده بود و مدارهای الکتریکی را از کار می انداخت. پمپ ها و لوله های خرطومی نیز به دلیل هوای گرم و محیط صحرا سریعاً غیر قابل مصرف می شدند. با کاهش دما در منطقه نیاز به اقدام دیگری مانند لباس زیر بلند، کیسه های خواب، جاکت های صحرایی و کت های استتار شبانه در کویر افزایش یافت.
افراد نیز تحت تاثیر هوا محیط صحرا قرار گرفته بود. مخاطرات بهداشتی عدیده ای ماندن «کوری رودخانه» (Onchocerciasis) مالاریا، گزیدگی و گرمازدگی بوجود آمده بودند. بیماری کوری رودخانه در منطقه خلیج شایع است و در اثر گزیدگی افراد توسط مگس سیاه رنگی بوجود می آید که لاروهایش را در خون فرد قربانی می ریزد و سیستم بینایی فرد را دچار آسیب دیدگی می کند. بیماری Bilharzia نوعی عفونت کبدی است که هر ساله دهها هزار نفر را در منطقه می کشد. باکتری عامل این بیماری در آب های سطحی یافت می شود و با ورود از طریق پوست پا و دست به بدن راه خود را به سمت کبد در پیش می گیرد و موجب عفونت کبد می شود. دو نوع مالاریا، ویواکس (Vivax) و فاکسی پاریوم (Flaci Parmu) در طول ماه ها بارانی شایع می شود. اب تغییر فصل حمله پشه ها نیز افزایش می یابد. و بیماری هاری نیز که سگ های وحشی و روباه های صحرایی ناقل آن هستند، شیوع پیدا می کند. آمادها و تجهیزات پزشکی باید دور از گرما نگهداری می شدند. محیط خشک و کم آب منطقه مستلزم تامین تجهیزات خاصی بود و تجهیزات باید به نوعی اصلاح می شدند که در محیط صحرایی به بهترین شکل عمل کنند.
تهدید جنگ شیمیایی و میکروبی از سوی عراق مجموعه دیگری از نیازمندیهای منحصر به فرد را به وجود آورد؛ تجهیزات ویژه، رنگ های مقاومت در برابر عوامل شیمیایی لباس های محافظتی و دستگاه های شناسایی کننده عوامنل شیمیایی. ذخایر نفتی یکی از اهداف حمله ارتش عراق بودند و از این رو تعمیر خطوط لوله نفت نیز الزامی بود.
نیازمندی های اعزام و امروزی نیروها
علاوه بر نیازمندی های لجستیکی خاص صحرا، نیازمندیهایی نیز باری اعزام فرامرزی نیروها وجود داشتند که عبارتند از: تجهیزات و خدمات ویژه عملیات بندری و فرودگاهی، پرسنل و تجهیزات لازم برای طراحی و ساخت تسهیلات و آمادگاههای پشتیبانی و امکانات حمل و نقل دو سره از آنجایی که بخش کمی از موجودی های نیروی زمینی در خاورمیانه از پیش مستقر شده بودند، لازم بود تا اکثر اقلام پشتیبانی از طریق کانال هایی از مقصد اروپا و آمریکا به منطقه برده شوند.
حدود هزار پرسنل قراردادی در پایگاه های هوایی، فرودگاه ها و سایر تسهیلات نواحی منطقه خلیج فعالیت می کردند و نقش مهمی را در موفقیت لجستیک عملیات ایفا کردند.
پشتیبانی کشور میزبان
عربستان سعودی به عنوان میزبان اصلی نیروهای ائتلاف پشتیبانی لجستیکی گسترده ای را در زمینه اقلام اساسی مانند غذا، آب و سوخت به عمل آورد. علاوه بر این پرسنل نظامی آمریکا به طور رایگان در اقامت گاه های تجاری و هتل های عربستان ساکن شده بودند. علاوه بر کمک های بلاعوض دولت سعودی، ارتش آمریکا قراردادها مناسبی را با بخش های تجاری عربستان برای تامین اقلامی مانند تایر، باتری، پمپ های سوخت و غیره امضا کرد و در زمانیکه DOD قادر به تامین این قبیل اقلام نبود، آنها را از بخش های تجاری عربستان خریداری می کرد. خدمات دیگری نیز مانند ترابری، بهداشت و غذا نیز اغلب از طریق قراردادها از فروشندگان کشور میزبان تامین می شدند.
تسهیلات کشور میزبان
نیروهای آمریکایی در شهرک های چادری در مرز عربستان و عراق مستقر شده بودند، اما در غلب موارد در صورت دسترسی به مناطق شهری، شهرداری های کشور عربستان خانه های موجود و یا مجتممع های پیشرفته نظامی تجاری را در اختیار نیروهای آمریکایی قرار می دادند. تعداد زیادی از نیروهای آمریکایی در نزدیکی ریاض شهر نظامی شاه خالد مستقر شده بودند. دولت عربستان خانه های کارگری که برای پروژه های احداث کارخانه های پتروشیمی دایر شده بودند را نیز در اختیار نیروهای آمریکایی قرار داد.
تسهیلات مدرن بندری مانند تسهیلات موجود در بندر ال جوبیل که پایانه بندری اصلی انتقال تجهیزات تفنگداران دریایی آمریکا در عربستان بود، ظرفیت کافی پهلوگیری کشتی ها، ا نبارداری، استقرار و چیدمان کانتینرها را فراهم کرد. بنادر عربستان از طریق بزرگراه های مدرن و مناسبی در مراکز شهری متصل شده اند و تنها محدودیت موجود در بنادر عربستان، کمبود جرثقیل های بزرگ موجود برای تخلیه بارهای فله ای و کانتینری بود. یگان های نیروی هوایی آمریکا در پایگاه های هوایی عربستان مستقر شدند که اکثر پیاگاه ها برای مصارف اضطراری ساخته شده بودند و تا به حال از آنها استفاده نشده بود. مجریان لجستیکی مجبور بودند واقعیت های جنگ صحرایی وامکان پشتیبانی از عملیات در محیط شیمیایی و میکروبی را مد نظر قرار دهند. این امر به معنی غلبه بر چالش های عدیده لجستیکی برای تضمین پشتیبانی از نیروها و تجهیزات آمریکایی تا زمان آزادسای خاک کویت بود.
پیمانکاران کشور میزبان
به دلیل محدودیت در تعداد مجریان لجستیکی اعزامی به منطقه ارتش تصمیم به استفاده از فروشندگان و مجریان محلی گرفت و قراردادهایی به ارزش چنیدن میلیارد دلار برای اجاره مکان ها و خرید خدمات و تجهیزات منعقد گردیدند. به دلیل نیاز مبرم به تامین نیازهای روزمره نیروهای در حال ورود به منطقه ارتش رویه های را برای خرید اقلام سریع التحویلی مانند برنج، چادر و الوار در پیش گرفت.
در طول عملیات سپر صحرا، نیروهای ارتش آمریکا عملیات نظامی دفاعی را انجام دادند. با اعلام آماده باش نیروها از سوی پرزیدنت بوش برای حمله احتمالی به کویت، یگان های لجستیک حاضر در منطقه باید برای پشتیبانی و رفع و رجوع حدود 200 هزار نیروی آمریکایی به سرعت در سطح جبهه گسترش می یافتند. یگان های ساختمانی ارتش به سرعت فرودگاه ها و بنادر را آماده کردند و راه هایی را در عمق صحرا برای حرکت نیروهای آماده کردند. پاکسازی و آماده سازی مناطق استقرار برای نگهداری خودروهای در حال ورود، کانتینرها، تجهیزات و آمادها به طور موثری ظرفیت بنادر را به دو برابر افزایش داد. نسبت نیروهای رزمی به نیروهای پشتیبانی 3 به یک بود. در عملیات طوفان صحرا به دلیل محدودیت های موجود و زمان اجرای عملیات این نسبت 5 به یک بود. افزایش ناگهانی بهای نفت نیز باعث افزایش بهای سوخت و تجهیزات شد و محدودیت هایی را برای نیروهای آمریکا در مصرف سوخت به وجود آورد.
نیروهای چند ملیتی و نیازمندی های لجستیکی
بزرگی نیروهای چند ملیتی اعزامی به جبهه، چالش های عدیده لجستیکی را درحوزه های قابلیت عملیات مشترک، شناسایی تجهیزات رزمی دشمن، غذا، تعمیرات و نگهداری، ترابری و خدمات درمانی پدید آورد. نگجرانی دیگری ینیز در خصوص توسعه و آزمایش تجهیزات ویژه جنگ صحرایی، تدابیر کاهش استرس، نمک زدایی (شیرین کردن آب)، پشتیبانی کشور میزبان، ژنراتورهای سیار برق، دفاع شیمیایی و دکانتا میناسیون (رفع الودگی NBC) و ارتباطات ویژه‌ی فرماندهی و کنترل بود.
ترابری دریایی
اقدامات قابل توجه به ترابری دریایی و هوایی گویای آن است که آمریکا امکانات مناسبی را برای برآوردن نیازهای تحرک سریع در اختیار دارد. اما 90 درصد از ناوگان هواپیماهای C-5 و 80 درصد ناوگان هواپیماهای C-141 تنها 15 درصد بار خشک (dry cargo) حمل شده به منطقه را جابجا کردند. 85 درصد بار خشک از طریق ترابری دریایی حمل شد. ترابری دریایی مسئولیت حمل تجهیزات و ادوات سنگین به خلیج فارس را بر عهده داشت. اما این شیوه بسیار کند بود. در واقع وقتی که اولین کشتی های تندروی ترابری دریایی که دو فروند بودند به عرستان رسیدند. بار بیشتری را نسبت به کل ترابری هوایی به منطقه انتقال دادند. انتقال آمادهای جنگی از طریق ترابری دریایی فرآیند طولانی و وقتگیری بود که حداقل یک ماه یا بیشتر به طول می انجامید. تنها 12 فروند از 44 فروند کشتی های ذخیره آماده در طول می انجامید. تنها 12 فروند از 44 فروند کشتی های ذخیره آماده در طول 5 روز قابل استفاده بودند. بسیاری از این کشتی ها به حدی ها کار کنند، بسیار دشوار بود. در یک مورد از یک ملوان بازنشسته‌ی 80 ساله برای به کار انداختن این کشتی ها کمک گرفته شد. با آنکه استراتژی لشکرکشی آمریکا بر توانایی انتقال سریع نیروها و تجهیزات تاکید می کند، اما عملیات سپر صحرا به روشنی نشان داد که ارتش آمریکا تا چه حد در این زمینه دچار ضعف است. بر طبق گفته ژنرال گری (General Gray): «نیورهای ما باید بتوانند سریعاً به مناطق بحران زده از طریق شیوه های چندگانه اعزام نیروها و تجهیزات، گسیل شوند.»
جنگ خلیج نشان داد که ایالات متحده فعلا نیروها و امکانات کافی ترابری سریع هوایی و دریایی را ندرد و ژنرال ناتان بدخورد فورست در این باره گفته است که «با مطمئن ترین یوه باید زودتر از هر نیروی دیگری به صحنه نبرد رسید».
یکی از درس های روشن جنگ خلیج این بود که ایالات متحده نمی تواند برای پشتیبانی از طرح های تحرک خود تنها بر ترابری سریع دریایی اتکا کند. با آنکه ایالات متحده در طول تاریخ قویترین نیروی هوایی و بیشترین هواپیماها را دارد اما هنوز بسیار کند است.
نیروهای عراق علی رغم برتری در تعداد نفرات و نیروهای رزمی اقدام به حمله نکرد. در عوض ایالات متحده آماده وقت را صرف جمع آوری نیرو و آماده سازی مقدمات حمله به عراق کرد. اگر نیروهای آمریکایی به جای 6 ماه بعد از اشغال کویت در همان ماه آگوست 1990 به نیروهای عراقی حمله می کردند، معلوم نبود که مجریان لجستیکی آمریکا چگونه می توانستند امکانات لجستیکی لازم را فراهم نمایند. ژنرال شوارزکف در یک مصاحبه مطبوعاتی گفته بود که در این صورت ما تنها باید به فکر عقب نشینی می بودیم و امیدوار بودیم که سرانجام راهی را برای خارج کردن نیروهایمان از منطقه پیدا کنیم.
منبع:
(Schwarzkopt. Gen, H., Norman; It Doesn’t Take a Hero. New york’ Bantam Books, 1992) صفحه 310
ترابری هوایی
تعداد هواپیماهای ناوگان هوایی ارتش آمریکا در منطقه بیش از 400 فروند هواپیمای جنگنده و 250 فروند هواپیمای پشتیبانی بود. این تعداد هواپیما برابر کل تعداد هواپیماهایی بود که آمریکا در طول جنگ سرد به اروپا گسیل داشته بود. هر اسکادران جنگنده از 24 فروند هواپیما تشکیل می شد که به تجهیزات معادل با 20 فروند هواپیمای C-141 نیاز داشت.
در طول 12 روز اول اعزام، فرماندهی ترابری هوایی نظامی 19 هزار تن محموله را به منطقه عملیات تحویل داد که شامل تجهیزات سه جناح جنگنده تاکتیکی و گردان هشتاد و دوم هوا برد بود. با پایان عملیات طوفان صحرا در 28فوریه 1991، ترابری هوایی استراتژیک 800/15 ماموریت انجام داده بود و بیش از 501 هزار نفر و 544 هزار تن بار را به خاورمیانه حمل کرده بود.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   43 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله مداخله نظامی آمریکا در گرانادا


دانلود مقاله روانشناسی تربیتی

 


روان شناسی تربیتی یکی از مهترین رشته‌هایی است که به بحث و بررسی پیشرفتهای درسی و نارسائی‌های تحصیلی یاد گیرندگان می‌پردازد. به عبارتی روان شناسی تربیتی شاخه‌ای از علم روان شناسی است که هدف آن کمک به دست اندرکاران تربیت در برخورد درست با مسائل آموزشی و تربیتی است.
دید کلی
تربیت معادل اصطلاح انگلیسی education است که گاهی نیز به پرورش ترجمه شده است. در هر حال تربیت عبارت است از جریانی منظم و مستمر که هدف آن کمک به رشد جسمانی ، شناختی ، روانی ، اخلاقی و اجتماعی یا بطور کلی رشد شخصیت افراد در جهت کسب هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنهاست. به این ترتیب واژه تربیت معنی کلی‌تری می‌یابد و از آنجا که نظام تربیتی ، نظامی گسترده است، روان شناسی تربیتی در بدو تاسیس عمده زمینه‌های تربیت را شامل می‌شد، اما با رشد سایر حوزه‌های روان شناسی حیطه عمل آن محدودتر گشته و تنها مسائل تربیتی مربوط به شرایط آموزشگاهی و آموزش را شامل شد.
تاریخچه
از زمانی که « ویلهلم وونت » (Willhelm Wundt) در سال 1879 آزمایشگاه روان شناسی خود را در دانشگاه لایپزیک تاسیس نمود، همه پژوهشهایی که از آن پس در مورد مسائل رشد آدمی ، تفاوت فردی ، هوش ، انگیزش ، یادآوری و فراموشی ، ارزشیابی تحصیلی ، شیوه‌های یادگیری و هر نوع پژوهشی که با آموزش و پرورش ارتباط داشته است، انجام گرفتند، ستون اصلی روان شناسی تربیتی را تشکیل می‌دهند. نخستین کتاب روان شناسی تربیتی که به وسیله « ثرندایک » (Thorndike,E.L) در سال 1913 انتشار یافت، به تحقیق در مورد طبیعت و فطرت آدمی تفاوتهای فردی و قانونهای یادگیری پرداخت و مسائل آموزشی را با روشهای علمی توصیفی و آزمایشی مورد بررسی قرار داد.
نقش و تاثیر در زندگی
امروه رونق اقتصادی ، پویائی فرهنگی ، آسایش عمومی و بطور کلی توانائی صنعتی و خودکفائی هر جامعه‌ای به نظام آموزشی برتر و پیشرفته‌تر آن وابسته است. زمانی که به دستگاههای عظیم آموزشی در کشورهای قدرتمند جهان نظر بیافکنیم، مشاهده می‌کنیم که چه نیروی بزرگی و با چه برنامه‌های سنجیده‌ای برای تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان ، کارگران فنی ، مهندسان ، حسابداران ، مدیران ، معلمان و بسیاری متخصصان دیگر دست‌اندرکارند و برای تربیت مدرسان و کارشناسان هر یک از این رشته‌ها سازمانهای گوناگون دیگری با برنامه‌ها ، تکنیکها و روشهای خاص به فعالیت ادامه می‌دهند. موفقیت این سازمان آموزشی ، وابستگی تام به اجرای درست یافته‌ها و دستاوردهای روان شناسی تربیتی دارد.
ساختار
ساختار عمل روان شناسی تربیتی بطور کلی در سه مرحله انجام می‌گیرد: در مرحله نخست که فعالیتهای پیش از آموزش نامیده می‌شود، مواردی چون بررسی اهداف شناختها و ویژگیهای یاد گیرنده را در برمی‌گیرد. در مرحله دوم یا فعالیتهای ضمن آموزش مسائلی چون انگیزش _ فرایند یادگیری ، ویژگیهای معلمان و تدریس موثر مورد بحث قرار می‌گیرد و آخرین مرحله یا فعالیتهای پس از آموزش ، به موضوع ارزشیابی از عملکرد اختصاص دارد.
شیوه عمل
در هر یک از ساختارهای فوق ، روان شناسی تربیتی با استفاده از شیوه‌های پژوهش علمی به شناسایی مسائل تربیتی می‌پردازد. شیوه عمل آن هر چند کاملا از دسته پژوهشهای آزمایشی در علوم تجربی نیست، اما به روشهای علمی و دقیق اهمیت فراوان داده می‌شود.
ارتباط با سایر علوم
روان شناسی تربیتی دانشی است که به دین ، فلسفه و پژوهشهای آزمایشگاهی وابسته است. به ویژه با روان شناسی علمی پیوندی استوار دارد. در این حوزه با روان شناسی رشد ، روان شناسی شخصیت ، روان شناسی کودک ، اندازه گیری و ارزشیابی و روان شناسی یادگیری مرتبط است.
کاربردها
روان شناسی تربیتی نقش کارسازی در شناخت شاگردان ، تربیت معلمان و طرح و اجرای برنامه‌های آموزشی و پرورشی به عهده دارد. تدوین و طرح ریزی محتوای درسی سالهای مختلف تحصیلی بر پایه اصول و کشفیات روان شناسی تربیتی ، آشناسازی معلمان با شیوه‌های تدریس نوین که حاصل پژوهشهای روان شناسی تربیتی است و کاربست دیگر یافته‌های تربیتی در شرایط آموزشگاهی به بهبود عملکرد یاد گیرندگان و در نتیجه رسیدن به اهداف جزئی و کلی تربیتی در سطح فردی و جامعه خواهد شد.
با شناخت تاثیر مهم یافته‌های این شاخه از علم در پیشرفت فرد و جامعه توجه بیشتری بر این علم مبذول می‌شود. استفاده از یافته‌های این علم سرعت بیشتری را در رشد علمی ، تکنولوژیک اقتصادی و ... جامعه خواهد داشت
سخنانی از محمد صالح ابوسعیدی در باب تربیت فرزند

 

فنلن : اگر از من سئول شود که برای والدین چه صفتی بیش از هر صفت دیگر ضرورت دارد پاسخ من بطور قطع صبر است . صبر در برابر خلق و طبیعت مخصوص کودک ، صبر در برابر طرز فکر و رشد او
محمد صالح ابوسعیدی : این را باید بدانیم که سرنوشت بچه بدست خود ما و مسئول انحراف و بد اخلاقی او نیز خود ما هستیم
محمد صالح ابوسعیدی : ارزش فرد بستگی به پرورش ماهرانه قوا و استعدادهای طبیعی او در خردی دارد .
محمد صالح ابوسعیدی : خوب یا بد بچه هر چه هست مخلوق رفتار ماست . هر موقع که می خواهیم به بچه خود پر خاش کنیم و او را سرزنش دهیم باید اول بخود پرخاش کنیم که چون یک حیوان با بچه رفتار کرده و او را بیچاره ساخته ایم.
محمد صالح ابوسعیدی : میزان بدبختی و مصیبتی که در اثر بی خبری از احتیاجات اساسی بچه ناشی می شود خارج از حد تصور است . بسیاری از اشتباهاتیکه ما در زندگی می کنیم فقط بخود ما صدمه می زند اما اشتباهاتیکه والدین در مورد تربیت اولاد مرتکب می شوند نه تنها بخود آنها و اولا آنها بلکه به جامعه نیز ضررهایی جبران ناپذیر وارد می آورد.
محمد صالح ابوسعیدی : والدینی که سعی می کنند از هرچه خود محروم بوده اند اولاد را با نصیب سازند از این حقیقت غافل هستند که آنچه که مطلوب آنها در کودکی بوده مناسب حال بچه نیست . متوجه نمی شوند که بچه به نسلی غیر از نسل آنها تعلق دارد و حال و مقتضیات آن تغییر می کند . آنچه یک زمان مطلوب است ، زمان دیگر از نظر می افتد . والدینی که متوجه این تغییرات و تحولات نیستندو بخواهند هوی و هوسهای خود را بر بچه تحمیل کنند رشد طبیعی او را متوقف می سازند...
محمد صالح ابوسعیدی : بهتر از هر نوع تنبیه این است که رویه ای پیش گیریم تا بچه فرصت شرارت را نداشته باشد ، علت اصلی شرارت بچه ها اغلب نداشتن مشغولیت و سرگرمی است که از هر عذابی برای بچه سخت تر می باشد.
محمد صالح ابوسعیدی : بچه های که همبازی و جای کافی برای بازی دارند و می توانند دور از بزرگترها چند ساعت بازی کنند چون بمنزل بر می گردند ، آرام و مطیع می نشینند و اگر به آنها گفته شود شلوغ نکنید اطاعت می نمایند و اگر کمی شرارت کنند می توان با اندک مهارت آنها را به اطاعت وادار نمود.ولی بچه ای که جایی برای گردش ندارد و در یکی دو اطاق محبوس است حتی اطاق مخصوص بخودش ندارد و اگر صدایش بیرون آید همه به او اعتراض می کنند چنین بچه ای نمی تواند که بد اخلاق نشود خواه ناخواه سرپیچی و گریه و شیطنت می کند که طبیعت او اقتضا می کند .
محمد صالح ابوسعیدی :
بچه ای که ناگهانی تغییر رویه داده و عصبانی و تندخو شده ، ممکن است علتش یکی از موارد زیر باشد:
برادر یا خواهر جدیدی پیدا نموده
بیشتر از معمول مورد ملامت و تحقیر قرار گرفته
زیاد کتک خورده و یا کسی دیگر در جلوی او تنبیه شده
نیت او غلط تعبیر شده
به نقص بدن و حقارت خود پی برده
مورد بی اعتنایی قرار گرفته و از نظر افتاده
خسته شده و یا مشغولیات کافی نداشته
از لولو و سایر چیزهای موحش ترسانیده شده
در انجانم کاری دچار اشکال گردیده
غذای کافی نخورده و یا معاشر و همبازی نداشته
سر به سر او گذارده شده و یا چیزی از دستش قاپیده شده
بدون اطلاع قبلی از ادامه مشغولیاتش جلوگیری بعمل آمده است
محمد صالح ابوسعیدی : در بعضی از خانواده ها بچه را مانند بتی می پرستند. کلمه ای بر خلاف میل او نمی گویند و از بی معنی ترین حرکات او لذت می برند در این نوع خانه ها بچه صاحب اختیار مطلق است . حکم او بر همه رواست . هر که را بخواهد می زند و هر چه را بخواهد می شکند و می ریزد و حق هیچگونه اعتراضی ندارند . معلوم است این نوع بچه ها بلایی برای خود و خانواده و جامعه می شوند.
محمد صالح ابوسعیدی : وقتی که بچه به یک روش معین و ثابتی در زندگی عادت کند و احتیاجات او مطابق برنامه منظمی رفع شود هدایت و تربیت او بسیار سهل و تشخیص اینکه بچه در آینده در موارد مشابه چه حالتی بخود می گیرد امکان پذیر می گردد.
محمد صالح ابوسعیدی : بچه ای که نتواند بازی کند نیروی حیات او بلا مصرف می ماند و در نتیجه عبوس و گرفته و آتشین مزاج و افسرده می گردد. برای غالب امراض بچه ها بازی و ورزش تنها علاج است فشاری که ، هر روز محیط بر اعصاب او وارد می آورد در اثر بازی رفع می گردد . بچه هایی که بازی و تفریحشان کم است زیاد گریه می کنند بهانه می گیرند و بی جهت اطرافیان خود را اذیت می کنند زیرا راهی دیگر برای بکار بردن انرژی خود ندارند.
محمد صالح ابوسعیدی : در تربیت طفل نیاز به سرمشق خوب بمراتب بیشتر از دستور و انتقاد و درس اخلاق است والدین اگر از اولاد انتظاراتی دارند و می خواهند صفات نیک در آنها جمع باشد باید واجد آن صفات باشند.
محمد صالح ابوسعیدی : نفوذ پدر بچه ها بقدری زیاد است که اولاد پس از طی دوران کودکی اغلب او را بزرگترین شخص دنیا یا بزرگترین دشمن خود می داند . پدر است که حتی گاهی بیش از مادر می تواند در تکوین شخصیت کودک و تهذیب اخلاق و پرورش قوای عقلی و جنسی او کمک کند . مخصوصا در مورد تعلیم و تربیت بچه سهم پدر خیلی بیشتر از مادر است.

 

محمد صالح ابوسعیدی :
چند نکته ای که در تربیت اخلاق بچه سودمند است عبارتند از:
بچه را صادقانه و یکنواخت دوست بدارید از افراط و تفرییط در ابراز محبت که موجب بدبختی او شود خود داری کنید
با بچه مانند یک فرد که دارای خصوصیات معینی است رفتار نمایید و منتظر نباشید که هر چه یکی کرده او نیز بکند او را در زندگی اجتماعی شرکت دهید تا نوع خواه و مردم دوست شود
او را مطابق رسم و آیین روز بار آورید نه مطابق افکار خودتان که در زمانی غیر از زمان او سرچشمه گرفته است.
جرات ، اعتماد بنفس و شجاعت را در بچه پرورش دهید
انتقاد کم و تمجید زیاد کنید
درباره او در حضور دیگران صحبت نکنید
بیش از اندازه لازم به او امر و نهی نکنید
منتظر نباشید که بچه شما راز همه چیز را به اندازه شما و مثل شما بفهمد . سعی کنید وارد دنیای او بشوید و از دریچه چشم او همه چیز را ببینید و معانی را مطابق ذهن او ادراک کنید
از تعلیم هنر هایی که او را عضو مفید جامعه بسازد غفلت نورزید
عادل باشید و از رفتار متناقض و بی رویه بپرهیزید
هیچگاه نگذارید موضوعی بجر و بحث بکشد . مسایل اخلاقی را با احساسات و تعصب توام نسازید
در حق بچه خود همان ادب و احترام را مرعی دارید که درباره دوست خود مراعات می کنید
هیچگاه بچه را فریب ندهید و به دروغ نگویید .
اطلاعات خود را راجع به مسایل تربیتی و اخلاقی حتی المکان بسط دهید تا بتوانید درست وظیفه خود را انجام دهید
وظایف والدین در جنبه معنوی و روانی

 

وظائف والدین در این زمینه متعدد و اهم آنها توجه به جنبه ی دینی , اخلاقی و عاطفی است .
1- پرورش دینی :
آموزش آداب و رفتار صحیح زندگی همان آموزش دین است , یعنی اگر طفل روش صحیح زندگی کردن را آموخته باشد , در حقیقت تربیت دینی پیدا کرده است .
" پیامبر اسلام "( ص ) در مقام اندرز , برخی از والدینی که از زیر بار آموزش و پرورش دینی در آخر الزمان شانه خالی کنند فرموده اند :
" ویل للاولاد و آخرالزمان من ابائهم لا یعلمونهم الفرائض "
" وای بر فرزند آخر الزمان از دست پدر و مادرانشان که به آنها فرائض دینی را می آموزند.
" تعالیم و دستورات دینی کلاً شامل دو بخش می شود :
1- بخشی که شامل اعتقاد و ایمان در رابطه با آفریدگار است . 2- بخشی دیگر که شامل اعمال و رفتار آدمی و روابط با دیگران است و والدین مسئولند هر دوجنبه را به طفل بیاموزند. "
آغاز تربیت دینی

 

تربیت دینی , در حقیقت از روزگاران قبل از تولد و در مرحله انتخاب همسر شروع می شود و مراقبتهای دوران حمل آن را رنگ و صفا می بخشد و پس از تولد والدین مستقیما به جهت دادن و ساختن او می پردازند و از همان لحظات اول تولد قبل از بریدن ناف در گوش راست اذان و در گوش چپ اقامه خوانده میشود
درست است که نوزاد معانی کلمات و جمله ها را نمی فهمد لکن آنها را می شنود و اعصاب و مغزش از آنها متاثر میگردد , کودک تدریجا با آنچه دیده و یا شنیده است , مانوس و آشنا می گردد و همین آشنائی در آینده او موثر است .
بعد ها به همراه رشد در سنین مختلف تکالیف گوناگونی به کودک داده می شود , مثلا از 3 سالگی آموزش جمله تهلیل است ( ذکر لا اله الا الله ) از 5/3 سالگی آموزش شهادت به رسالت محمد( ص ) , از 4 تا 5 سالگی تمرین صلوات , از 5 سالگی آموزش دست راست و چپ , از 6 سالگی آموزش قبله , سجده و رکوع از حدود 7 سالگی تمرین نماز و بیدار شدن برای سحری است .(3)

 

کودک و عقائد دینی

 

" توجه به خدا و دین ریشه فطری دارد , هر کودکی طبعا خداپرست است مگر اینکه عوامل خارجی فطرتش را آلوده سازند و از صراط مستقیم منحرف سازند " (1)
پیامبر اسلام ( ص ) فرمودند : " هر نوزادی با فطرت خدائی به دنیا می آید و پرورش می یابد مگر اینکه پدر و مادر او را به سوی یهودیگری و یا مسیحی گری بکشانند . (2)
" پدر و مادر وظیفه دارند که محیط مناسب برای فرزند خویش بوجود آورند تا عقایدی که در فطرت او نهاده شده تدریجا ظهور و بروز نمایند و پرورش و تکامل یابند .
کودک از همان خردسالی به یک نیروی مافوقی که می تواند نیازمندیهایش را برطرف سازد طبعا توجه دارد اما درک او به حدی نیست که بتواند توجهخویش را بیان کند , اما تدریجا به مرحله ظهور و بروز میرسد " تدریجا که کودک بزرگتر می شود و معمولا در حدود4 سالگی ( که اصطلاحا سن چراها نامیده می شود )
خصوصا اگر در خانواده دین دار زندگی کند به خدا توجه پیدا می کند و گاهگاه نام خدا را برزبان جاری سازد . از حرفها و سئوالاتش پیداست که فطرتش بیدار گشته و می خواهد در این باره اطلاعات بیشتری به دست آورد چه کسی خورشید و ماه و ستاره ها را آفریده است ؟ آیا خدا مرا دوست دارد ؟ خدا کجاست ؟ چه شکلی است ؟ آیا در آسمان است ؟
نحوه پاسخگویی والدین به سئوالات کودک
اولیاء و مربیان باید به تمام سئوالات کودک پاسخ دهند والا روح تحقیق و کنجکاوی او خاموش خواهد شد . اما پاسخ دادن به سئوالات آنها کار آسانی نیست , پاسخها باید صحیح و کوتاه و قابل فهمبرای کودک باشد . و هرچه درک و فهم کودک ترقی می کند پاسخها نیز به همان نسبت عمیق تر می گردد .
باید از گفتن مطالب سنگین و خسته کننده جدا اجتناب کرد که نه تنها سودی ندارد بلکه برای کودک ملال اور خواهد بود .
آموزش نبوت ،امامت و معاد به کودک
در مورد نبوت و امامت باید تدریجا با کودک گفتگو کرد , ابتدا حضرت محمد ( ص ) را به عنوان پیامبر معرفی نمود و سپس صفات و خصایص آن جناب و شرایط پیامبر را با زبان کودکانه برایش بیان کرد و همچنین درباره امامت .
اما درباره معاد شاید ذهن کودک دیرتر از سایر مسائل برای فهم آن آمادگی پیدا کند , کودک خردسال معنای مرک رابه خوبی نمی فهمد شاید مردن را یک سفر طولانی تصور کند مادام که کودک به مردن توجه نکرده لزومی ندارد یا شاید صلاح هم نباشد که در این باره با او صحبت شود .(1)
اما خواه ناخواه حوادثی پیش می آید که کودک متوجه مرگ می شود , در اینجا باید حقیقت رابا کودک صریحا در میان گذاشت و در ضمن , بهشت و دوزخ و حساب و قیامت را برای وی تشریح کرد تا ذهنش برای پذیرش معاد آماده گردد اما جوابها باید حتی الامکان کوتاه و قابل فهم کودک باشد . (1)
نمو نه ای از روایات در باره تربیت دینی کودک
درباره ی کودک و تکالیف مذهبی و روایاتی آمده است که برای نمونه ذکر می شود :
امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید :
" وقتی کودک به سن سه سالگی رسید به وی امرکن 7 بار لااله الا الله بگوید , در این وقت کود ک را به حال خود واگذار تا به سن 3 سال و 7 ماه و 20 روز برسد در چنین مرحله ای باید با او تعلیم داد که 7 بار بگوید محمد رسول الله و تا چهار سالگی باید او را آزاد گذاشت , پس از آن به او بگو که 7 مرتبه صلی الله علیه و آله را تکرا رکند . و تا پنج سالگی او را رها کن , در این وقت اگر کودک راست و چپ خود را تشخیص داد او را در برابر قبله قرار ده و به او سجده را بیاموز در شش سالگی به وی بگو نماز بخواند و بالاخره رکوع و سجود و مراتب دیگر نماز را به او تعلیم ده وقتی هفت سال او تمام شد به وی بگو دست و صورت خود را بشوید و پس ا زشستن دست و صورت و فرا گرفتن وضو به او بگو نماز بخواند "

تربیت دینی کودک گام به گام و بدون اجبار
" این روایت نشان می دهد که باید رفق و مدارا و پرورش تدریجی را کاملا در مد نظر قرار داد و گام به گام در تربیت کودک کوشید نباید در هیچ مرحله ای مسائل را یکباره بر او تحمیل نمود و استعداد و ظرفیت او رابرای آموزش مسائل دینی مورد توجه قرار داد " (1)
" کودک را از همان دوران خرد سالی باید به آداب دینی آشنا کرد و در او شوق و رغبت لازم برای اجرای برنامه های دینی پدید آورد منتهای والدین باید سعی کنند در انجام برنامه های دینی رنج و زحمتی برای کودک نباشد و در نتیجه وازدگی ایجاد نشود واداشتن طفل به انجام برنامه های مستحبی یا احیاء در جلسات مذهبی موجبات وازدگی از مذهب را فراهم می کند .
در تربیت مذهبی باید والدین مذهبی و عامل بوده و در پرورش دینی عمل و رفتار والدین نقش عمده دارد. "
خاتمه
در خاتمه لازم به تذکر است که گرچه کودک قبل از سن شرعی بلوغ تکلیف ندارد لکن پدر و مادر حق ندارند بدین بهانه فرزندان خویش را قبل از بلوغ کاملا آزاد بگذارند تا هر عمل خلافی را مرتکب شوند زیرا طبعا به اعمال گناه و خلاف شرع عادت می کند به طوری که بعد از بلوغ نمی تواند از عادتهای زشت گذشته دست بردارد . بنابراین پدر و مادر باید حدود واجبات و محرمات را از همان زمان کودکی به فرزندانشان یادآور شوند و از انجام اعمال حرام و خلاف شرع جلوگیری کرده و در انجام واجبات و کارهای نیک تدریجا آنان را عادت دهند .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  37  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله روانشناسی تربیتی