مطالعه ادبیات و سوابق مسئله
در مورد مقایسه سن مسئولیت کیفری درحقوق ایران ، پاکستان ، عربستان و قطر تاکنون درکشور ایران کسی به بررسی چنین مسئله ای نپرداخته است و نمی توان منبع معتبری را در این مورد پیدا نمود ، اما درمورد سن مسئولیت کیفری درحقوق ایران اساتیدی همچون دکترگلدوزیان ، دکتر ولیدی ، دکتر نوربها ، دکتر اردبیلی ، دکترشام بیاتی و . . . به تحقیق و بررسی پرداخته اند و هرکدام نظرات متفاوتی را بیان نموده اندکه ما خلاصه ای از مطالب آنها را بیان می کنیم . اما درمورد سن مسئولیت کیفری درعربستان ، پاکستان و قطرچون منبع معتبری را پیدا ننمودیم ناچارا به سایت وکالت مراجعه نموده و خلاصه مطلبی بیان شده که ما نیز همان مطلب را بیان می نماییم .
بسم الله الرحمن الرحیم
کودکان در پایین تر ازسن خاص ، جوانتر ازآن هستندکه مسئولیت زیرپا گذاشتن قوانین بر دوش آنها باشد . این مفهومی است ضمنی از آنچه که شاید بارها درکنوانسیون حقوق کودک به آن اشاره شده است . دراین کنوانسیون ازکشورهای عضو فرانسه شده است که حداقلی را درسن کودکان تعیین کنندکه پایین تراز آن حداقل ،کودک مشمول قانون مجازات کیفری نیست اما کنوانسیون سن ویژه ای را مشخص نکرده و بنابراین اصل این سن درکشورهای مختلف متفاوت است . در واقع دراصل یک کنوانسیون قید شده که قبل از 18 سالگی فردکودک محسوب می شود اما این اختیار را به قوانین داخلی داده است که براساس اختیاراتشان سن قانونی تعیین کنند . البته در مورد اعدام ، اعدام کودکان زیر 18 سال را ممنوع کرده است . اما درمورد مجازات حبس کودکان سن خاصی را مشخص نکرده است و آن را به قوانین داخلی کشورها واگذار نموده است که این امردرکشورهای مختلف متفاوت است و همة کشورها از یک سن و قاعده خاص پیروی نمی کنند .
سن مسئولیت کیفری درحقوق ایران ، پاکستان ، عربستان ، قطر
کودکی به دوره ای حیات انسان که از بدو تولد تا زمان بلوغ را شامل است اطلاق می شود . این مرحله از دوران حیات آدمی را می توان به دو دوره تقسیم کرد :
دوره اول دوره کودکی ، چون طفل قادربه درک و تشخیص خوب و بعد اعمال و رفتارش نیست ، آن را دوره عدم تمیز وکودک را غیرممیز می نامند که به طورکلی از مسئولیت کیفری امیدی است .
دومین دوره کودکی زمانی است که نیروی عقلانی و درک کودک رشد پیدا می کند در این دوره کودک با درک سن و قبح اعمال و رفتار وتشخیص سود وزیان در آستانه بلوغ قرارمی گیرد و لذا او را کودک ممیز می نامند .کودک ممیز را صاحبنظران و قانونگذاران با رعایت شرایطی ازنظرکیفری مسئول می شناسند .
سن مسئولیت کیفری درحقوق جزایی ایران :
مطابق 1 م 34 قانون مجازات عمومی مصوب سال 1304 ،کودک غیرممیز فاقد مسئولیت کیفری محسوب می شد و غیرممیز طفلی بودکه کمتراز 12 سال سن داشت . ولی چنانچه کودک غیربالغ مرتکب جوی می شد او را با گرفتن الزام درمورد تأدیب و تربیت به ولیش تسلیم می کردند . ضمنا کودکان ممیز غیربالغ که به سن 15 سال تمام نرسیده بودند اگر مرتکب جوی می شدند به 10 الی 15 سال تمام نرسیده بودند . اگر مرتکب جرمی می شدند به 10 الی 15 ضربه شلاق محکوم می کردیدند ولی کسانی که بیش از 15 سال داشتند اما به هیجده سالگی تمام نرسیده بودند چنانچه مرتکب جرمی می شدند مجازاتشان حبس در دارالتأدیب به مدت کمتر از 5 سال بود .
‹‹ به هرحال یکی ازشرایط مسئولیت آن است که مرتکب جرم به سن بلوغ قانونی رسیده باشد به همین علت اطفال وکودکان نابالغ و غیرممیز از مسئولیت کیفری مبری هستند و از این جهت مسئله بزهکاری اطفال ، یک مسئله قضایی تلقی نمی شود و امروزه دیگر کودکان بزهکار ، مانند افراد بالغ تحت پیگرد قانونی قرار نمی گیرند و مسئول شناخته نمی شوند ›› 1 .
گرچه طبق قوانین جزایی کودکان فاقد مسئولیت کیفری بوده و از مجازات معاف هستند با وجود این برای جلوگیری از بزهکاری مجدد آنها وصایت از جامعه در برابرگزند جرائم این افراد لازم است که اقدامات مؤثری درجهت اصلاح و تربیت اطفال بزهکار به عمل آید . برهمین اساس ، رسیدگی به جرائم اطفال وکودکان دردادگاههای اطفال و با تشریفات خاصی انجام می شود . به علاوه مجرمین نوجوان را به جای زندان درمحل های خاصی به نام ‹‹ کانون اصلاح و تربیت ›› نگاهداری می کنند .
فصل اول :
سن مسئولیت کیفری در حقوق ایران
درکشور ما ایران نیز درسال 1338 قانونی به عنوان ‹‹ قانون تشکیل دادگاههای اطفال بزهکار›› به تصویب رسید و به دنبال آن ‹‹ با تصویب قانون مجازات عمومی درسال 1352 مقررات قانون عمومی سال 1304 ، مواد 34 الی 39 در مورد جرائم اطفال به طورکلی نسخ گردید ›› 1 . ‹‹ سپس با تصویب قانون مجازات اسلامی سال 1370 قانونگذار در ماده 49 این قانون اطفال را درصورت ارتکاب جرم مبری از مسئولیت کیفری دانست ›› 2و مطابق تبصره ذیل همین ماده منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد و نیز مراد از بلوغ شرعی ، مطابق تبصره 1 الحاقی به ماده 1210 قانون مدنی مورخه 8 / 10/61 رسیدن پسر به سن پانزده سال تمام قمری و دختر نه سال تمام قمری است .
‹‹ به علاوه در م 49 قانون مجازات اسلامی ، قانونگذار ضمن قبول عدم مسئولیت کیفری اطفال مقررداشته است که تربیت اطفال بزهکار با نظردادگاه به عهده سرپرست کودکان و عند الاقتضاء ‹‹ کانون اصلاح و تربیت اطفال ›› می باشد لذا درحال حاضردرمورد جرائم اطفال لازم است که برحسب مورد ، مطابق ماده 49 قانون مجازات اسلامی و یا قانون تشکیل دادگاه دادگاه اطفال بزهکار ، تصمیمات قضایی اتخاذ شود . ›› 3
طبق مقررات جزایی اخیر، اصولا کسی که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد اگرمرتکب جرمی شود فاقد مسئولیت کیفری است ولی چنانچه مرتکب قتل یا جرح یا ضرب شود گرچه ازنظرکیفری مبری ازمسئولیت است ولی عاقله ، ضامن پرداخت دیه خواهد بود . در مورد اتلاف مال دیگری طفل ضامن است و اداء آن به عهده ولی اطفال خواهد بود و اگر طفلی مرتکب جرائم مهمی گردد ، مطابق تبصره 2 ماده 49 دادگاه می تواند به منظور تربیت این قبیل اطفال نسبت به اجرای تنبیه بدنی مناسب با شخصیت اطفال اقدام کندبه شرط اینکه آن مجازات یا تنبیه به نحوی باشدکه مطابق قانون دیه به آن تعلق نگیرد به عبارت دیگردادگاه دراین قبیل موارد از اجرای مجازات دیه درباره اطفال باید خودداری کندگرچه قانونا چنین اختیاری به دادگاه واگذارنشده است .
و باتوجه به سیاق عبارت ماده 49 و تبصره های ذیل آن ، نتیجه دیگری نیزمی توان گرفت و آن اینکه دادگاه فقط می تواند ، اطفال بزهکار ذکوری را که درحین ارتکاب جرم به سن 15 سال تمام قمری نرسیده اندرا به کانون اصلاح وتربیت اعزام دارد .
ماده 49 قانون مجازات اسلامی :
اطفال درصورت ارتکاب جرم مبری از مسئولیت کیفری هستند و تربیت آنان با نظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال و عندالاقتضاء کانون اصلاح و تربیت اطفال می باشد .
تبصره 1 :
منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده است .
تبصره 2 :
هرگاه برای تربیت اطفال بزهکار تنبیه بدنی آنان ضرورت پیدا کند تنبیه بایستی به میزان و مصلحت باشد .
ماده 50 قانون مجازات اسلامی :
چنانچه غیربالغ مرتکب قتل و جرح وضرب شود عاقله ضامن است لکن درمورد اتلاف مال اشخاص خود طفل ضامن است و اداء آن از مال طفل به عهده ولی طفل می باشد . 1
همانطورکه ازمفاد مواد فوق استنباط می شود صفرسن رافع مسئولیت کیفری است یعنی اطفالی که به سن بلوغ شرعی نرسیده اند درصورت ارتکاب جرم قابل مجازات نیستند .
سن بلوغ شرعی درشرع برای پسران 15 سال تمام قمری و برای دختران 9 سال تمام قمری پیش بینی شده است .
بنابراین اگرپسری که به سن 15 سال قمری رسیده است و یادختری که سن 9 سال قمری را پشت سرگذاشته است مرتکب عملی شوندکه درقانون برای آن مجازات تعیین شده است و درواقع قانونگذار ایران آن عمل را جرم تلقی نموده است به مجازات مقرردرقانون مجازات اسلامی محکوم خواهد شد و به سزای عمل خود خواهد رسید ولی اگرطفلی که هنوز به سن بلوغ شرعی نرسیده است مرتکب جرمی شود دارای مسئولیت کیفری نخواهد بود یعنی قابل مجازات نیست ولی اگرهمین عمل طفل منجر به ورود و زیان به شخصی گردد این طفل دارای مسئولیت مدنی است و باید عاقله او ازعهده این خسارت برآید و
چنانچه طفل عاقله نداشته باشد ولی یا قیم طفل باید ازدارایی طفل خسارت وارده را جبران نمایند .
فصل دوم :
سن مسئولیت کیفری درحقوق جزایی پاکستان
‹‹ قانونگذار مجازات کیفری پاکستان اعلام می داردکه پایین تراز سن 7 سال آنچه که یک کودک انجام می دهد ، جرم محسوب نمی شود .کودک بالاتر از7 سال و پایین تراز 12 سال نیز چنانچه بلوغ کافی برای درک و قضاوت درباره طبیعت وعواقب عمل خود را داشته باشد ، مشمول قانون مجازات کیفری است . کفایت بلوغ براثبات جرم کودک در دادگاه مؤثر است ›› 1 .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 20 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دین زرتشت
درباره زمان و جایگاه زرتشت، به سبب از بین رفتن نوشته های وابسته به آن بویژه پس از تازش اسکندر مقدونی و تازیان و از بین بردن نسکخانه های (کتابخانه های) استوارنامه بایسته ای در دست نداریم که بر پایه آن به بازگویی از زمان وجایگاه زیست زرتشت بپردازیم. بنابراین تنها می توان گفت که در گذشته گروهی ا زپژوهشگران بر این باور بودند که زرتشت در حدود ششصد تا هزار سال پیش از زاد روز مسیح میزسته ولی اکنون پژوهشگران دیگر زمان زندگی او را تا چهار هزار سال پیش از زاد روز مسیح گمان می زنند. زادگاه و جایگاه زندگی زرتشت هم چندان آشکار نیست، ولی گروهی از تاریخ نویسان بر این گمانند که او در یکی از شهرهای خراسان مانند نیشابور یا هرات و بلخ زندگی می کرده است.
از گات ها که تنها بازمانده از زندگی زرتشت است چنین بر آورد می شود که او چون مورد پیگرد روحانیان و سودا گران دینی همزمان خود قرار گرفت، بناچار از زادگاه خود گریخت و به یکی از فرمانروایان آن زمان بنام شاه گشتاسپ پناه برد و پس از چند روزی او توانست شاه گشتاسب را هم به یکتاپرستی راهنمایی کند.
پدر آشور زرتشت پوروشسب، مادرش دُغدوُ و همسر وی هوَوی نام داشته است، فرزندان آشور زرتشت سه پسر بنام های ایسدواستَر، اُروَتدنَر و خورشید چهر و سه دختر بنام های تریتی، فرین، پورچیستا بوده اند.
آشور زرتشت، در نوجوانی باورهای خرافی مردم و پرستش خدایان پنداری را نادرست تشخیص داد. آنگاه در 20 سالگی، تنهایی را برگزید و به طبیعت روی کرد و پروردگار خود را با دیده دل شناخت. وی در 30 سالگی از سوی خداوند به پیامبری برگزیده شد و برای نخستین بار، آیین یکتا پرستی را به جهانیان سفارش کرد.
در اندیشه و پیام آشور زرتشت، خداوند هستی بخش، اَهورامَزدا نام دارد. اَهورا یعنی "هستی بخش"، مَز یعنی "بزرگ" و دا از "دانش و دانایی" آمده است. از این دیدگاه خداوند، دانای بزرگ است، انسان را بنده و برده خویش نمی داند بلکه با خردی که به انسان بخشیده، جایگاه ارزشمند انسانی و دانایی را به او پیشنهاد کرده است. از دیدگاه زرتشت، خداوند، کینه توز، انتقامجو، خشمناک و مجازات گر نیست بلکه سراسر نیکی وداد است.
قانون اَشا
نگرش آیین زرتشت به جهان هستی، پیروی و پیوستن به قانون اَشا است. از دیدگاه او خداوند جان و خرد، جهان را بر پایه هنجاری آفریده که بر تمام هستی حکمفرما است او این هنجار و نظم حساب شده را اَشا می نامد. استواری قانون اَشا بر جهان هستی، بازتاب اراده و خواست پروردگار بزرگ است. انسان باید خود را با هنجار هستی، همگام و همراز سازد. راستی و درستی، مهر و فروتنی و فروزه های نیک انسانی را در خود پرورش دهد. قانون اَشا، نیروی هماهنگ کننده جهان هستی است و هیچ پدیده ای از اتم تا کهکشان وجود ندارد که بر پایه این هنجار نا هماهنگ، استوار نباشد.
دو گوهر همزاد
آشور زرتشت، در فلسفه پیام خود به دو گوهر همزاد ولی متضاد اشاره دارد که در نظام هستی نقش دارند. اثر این دو گوهر، نیرویی است که در کوچکترین ذره ها به صورت مثبت و منفی در پروتون و الکترون وجو دارد و همه جای هستی حتی کهکشان، به گونه کشش و رانش و یا دو نیروی همگون اثر می گذارد. اینان هیچکدام در نظم اَشا، بد آفریده نشده اند، بلکه لازم و ملزوم یکدیگرند، از اینرو اهورا مزدا خالق بدیها و زشتی ها نیست. آنچه آفریده شده بر مبنای خرد اهورایی، همه نیک و خوب هستند. این دو گوهر همزاد و متضاد، به هنگام گزینش و انتخاب، پیوسته در اندیشه انسان بروز می کند. انسان دانا که از خرد و دانش بهره مند است، سپِنتَه مَینو یعنی منش سازنده در اندیشه او پدیدار و پویا می گردد و شخص نادان که تنها از احساس و تعصب پیروی می کند، در ذهن او، اَنگره مَینو یعنی منشِ ویران کننده و آسیب رسان که در زبان فارسی اهریمن بیان شده است به وجود می آید. بنابراین آفریننده اهریمن یا اندیشه ویرانگر، خداوند نیست بلکه انسان نادان است که کژاندیشی را به گفتار و دروغ و کردار ناشایست تبدیل می کند.
دین
دین از واژه دَئنَه در اوستا آمده و به معنای "وجدان آگاه" یعنی "نیروی تشخیص خوب از بد" بر پایه خرد و آزادی و اختیار است در این بینش، انسان دیندار که می اندیشد و با کمک منش نیک خود آزادانه راه اَشا را برمی گزیند و با همین نگرش و آزادی، در دو جهان مادی و مینوی مسئول می گردد و سرانجام بر اساس کنش و واکنش، نتیجه گزینش خود را دریافت می کند.
بهشت و دوزخ
اهورامزدا برای همه خوشبختی و رستگاری آرزو دارد. از این رو راه درست زیستن را به کسی که از خردش بهره می گیرد نشان داده است. آنها که کژاندیشی برگزینند، بد گفتاری و زشت کرداری به وجود می آورند، بر خلاف قانون اَشا گام بر می دارند و بر اساس فرآیند کنش و واکنش نتیجه رفتار خود را دریافت خواهند کرد. از این دیدگاه هرگز پروردگار، جایگاهی بنام دوزخ برای شکنجه انسان پدید نیاورده بلکه این خود انسان است که از روی عملکردش، بهشت و دوزخ را پدید می آورد.
بهشت یا بهترین مکان هستی، رسیدن به شادی و آرامش روان است که بازتاب اندیشه و کردار نیک انسان است. دوزخ یا بدترین جای هستی، یعنی عذاب وجدان و افسدگی روان، پی آمد کژاندیشی است که در دو جهان مادی و مینوی (تن و روان) به سوی انسان باز خواهد گشت.
تازگی و پوییایی
در آیین زرتشت و در راستای قانون اَشا نه تنها واپس گرایی روا نیست بلکه ایستایی و سکون نیز ناپسند است. فرَشَه واژه ای از پیام آشو زرتشت است که همگان را به سوی تازگی سفارش می دهد.
اندیشه و خرد، تن و روان انسان و به طورکلی فرهنگ و اخلاق بشر، باید به سوی تازگی و پیشرفت حرکت کند، اشور زرتشت در پیام خود از پیروانش می خواهد که همواره جهان را نو و زندگانی را تازه گردانند. به باور پیامبر باستانی ایران، انسان باید گامهایی هرچند کوچک در راه رسیدن به زندگی بهتر، سازنده تر و کسب آسایش، همراه با آرامش بردارد.
فرَوَهَر
در باور سنتی زرتشتیان، وجود انسان از چهار گوهر تشکیل شده است که به هم پیوسته اند و از تاثیرآنها بر یکدیگر، پویندگی و بالندگی از هر فرد سرچشمه می گیرد. این چهار جزء عبارتند از تن و جان که مربوط به جهان مادی است، روان و فروهر که مربوط به بعد مینوی سرشت آدمی هستند. واژه فرَوَهَر، از دو قسمت فرَ به معنی "پیش" و وَهَر به معنی "کَشَنده و برنده" درست شده است. این گوهر، ارزشمندترین پایه وجود انسان است زیرا پرتوی از فروغ بی کران ذات اهورامزدا است که در ذات هرشخص سرچشمه پیدایش و پویایی فروزه های اشویی است. فروهر گوهری است که روان را از گرایش به کژی وکاستی و دروغ باز می دارد تا روان به آرامی راه خدا جویی را سپری کند و شایستگی فراگیری نور حقیقت و پیام سروش را داشته باشد.
در دوره هخامنشیان، به عنوان آرم ملی، نشانه ای برگرفته از اندیشه های بنیادی دین اشور زرتشت و برخی از نمادهای اندیشه دیگران به ویژه آیین مهر، موجب شکل گرفتن نگاره فروهر گردید.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 15 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
پروژه آماری
مقدمه
در جهان صنعتی امروز و در دهکده ی جهانی پیشرفتهای علمی نیاز بشر به آنالیز داده های علمی نیازی اصلی و نهادین می باشد.
از اولین روزها که بشر شمردن را با رسم خطوطی بر دیواره ی غارها آغاز کرد تا امروز که پیشرفته ترین رایانه ها به کمک انسان آمده اند تا انسان در محاسبات خود سریع تر و دقیق تر به نتیجه برسد همواره علم مسیر تعالی را پیموده تا حدی که نیاز به آمار و نمودارهای آماری نه تنها در رشته ای خاص بلکه در تمام شاخه های علوم خودی نشان داده و برنامه ریزی و تصمیم گیری بدون آن امر محال می باشد.
محققین وپژوهشگران برای ارائه نمایی کلی از تحقیق خود به رسم آمار توسل جسته و از این طریق به کاربردی بدون پژوهشهای خود صحه گذاشته اند.
در تحقیق حاضر قصد بر این است که با ارائه ی طرحی دقیق مسائل مربوط به امر آب و فاضلاب در شهرستان مرند بررسی شود و امید می رود این اقدام بتواند متولیان امر اداره ی آب و فاضلاب را در تصمیم گیری ها و برنامه های آتی مدد رساند.
در ضمن از همکاری های صمیمانه کلیه کارکنان اداره آب و فاضلاب مرند که ما را در اجرای این طرح تحقیقی یاری نمودند قدر دانی نموده و برای آنان آرزوی موفقیت و بهروزی می نماییم.
بخش: اول
پیش گفتار:
آب یکی از نعمتهای بی همتای الهی است که خداوند در 66 آیه ی قرآن کریم به نوعی از باران و آب یاد کرده است و بشریت را به تفکر در این نعمت خود فرا خوانده است و آیاتی مانند:(آیا به ابی که مینوشید اندیشیده اید) یا (ما آب را از آسمان به اندازه فرو فرستادیم)و... . همه ی اینها علاوه بر اثبات وجود خالق مهربان و اینکه جهان را مولائی است که کارهایش بر اساس خرد است اما انسانهای خاکی را نیز که خداوند به عنوان اشرف مخلوقات قلمداد فرموده باید تمام کارهایمان از خردمندی نشاط بگیرد همان طوری که خداوند فرموده آب را از آسمان به اندازه فرو فرستادیم یعنی اینکه استانداردی و میزانی در آفرینش و نزول آب وجود دارد پس مگر می شود آبی که به اندازه است بی حد و حساب بیش از اندازه مصرف کرد.
صرفه جویی در مصرف آب به معنای کم مصرف کردن نیست بلکه به معنای حفظ تعادل منطقی در مصرف آب است زیرا هر کس تنها به اندازه ی نیازش آب مصرف کند مشکل کمبود آب رفع میشود و ضریب اطمینان آب رسانی دائم و مستمر به همه ی نقاط شهر افزایش می یابد بخش قابل توجهی از آب به مصرف امور بهداشتی می رسد و این حق طبیعی مردم است اما آنچه گفته می شود و به طور یقین هم علمی است مصرف بهینه ی اب است. برآوردها نشان می دهد شهروندان با یک سوم حجم آبی که اکنون به مصرف می رسانند میتوانند تمام نیازهای خود را تامین نمایند البته لازم است یاد آور شویم که متاسفانه همه ی ما در مصرف نان-آب- برق- گاز- اتومبیل رعایت اعتدال یک هنر است و ما باید هنر مصرف انرزی و از جمله آب را بیاموزیم.
مصرف بی رویه آب در بعد خانوار موجب حاکمیت روحیه ی اصراف گری اعضای خانواده و در نهایت بی توجهی به حقوق اجتماعی میشود. به هر حال اگر خانواده ای به مصرف منطقی آب بی توجه باشد به طور یقین با بهران فرهنگی – اقتصادی و حتی اخلاقی روبه رو خواهد شد در بعد ملی نیز در نتیجه اسراف در مصرف آب نیاز به سرمایه گذاری در امر صنعت آب بیشتر می شود. همچنین بهره برداری بی رویه از آب باعث کاهش منابع آب شیرین بالا آمدن سفره های زیر زمینی آب شور و افزلیش مهاجرت می گردد.
تاریخچه و موضوع فعالیت شرکت آب و فاضلاب:
به استناد ماده 1 قانون تشکیل شرکتهای آب و فاضلاب مصوب 11/10/1369 در تاریخ 15/10/1370 شرکتی تحت عنوان شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجان غربی به جهت ایجاد تاسیسات تقسیم و توضیع آب شهری و تاسیسات مربوطه به جمع آوری ، انتقال و تصفیه ی فاضلاب همچنین بهره برداری از تاسیسات تامین تقسیم و توضیع آب شهری و و تاسیسات مربوطه به جمع آوری ، انتقال و تصفیه ی فاضلاب تشکیل و با اهداف ذیل شروع به کار نموده است.
الف- بهره برداری از تاسیسات مربوط با تامین و توضیع آب شهری بعد از آبگیر نظیر تصفیه ی خانه ها ، ایستگاههای پمپار ، خطوط انتقال ، منابع چاهها ، سیستمهای کنترل و شبکه های توضیع
ب- بهره برداری از شبکه های جمع آوری و انتقال فاضلاب ، تصفیه ی خانه هاو ایستگاههای پمپار مربوطه
ج- اجرای شبکه های مربوط به توضیع آب شهری
د- اجرای طرح های جمع آوری انتقال و تصفیه ی فاضلاب
ه- اجرای طرح های تامین و انتقال آب با توجه به تبصره ی 3 ماده 1 قانون تشکیل شرکت های آب و فاضلاب
و- سرمایه گذاری و شرکت در موسسات مرتبط با اهداف وظایف شرکت و به منظور ارتقاء کیفی وکمی فعالیت های شرکت
ز- انجام امور تحقیقاتی آموزشی در راستای اهداف شرکت و هماهنگ با برنامه ریزی شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور
تبصره 3 ماده 1:
اجرای طرح های تامین و انتقال آب بر حسب مورد و در صورت توانایی درخواست شرکت های آب و فاضلاب از طریق وزارت نیرو به این شرکت ها تعویض می شود.
شرکت دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی بوده و امور آن بر طبق قانون تشکیل شرکت های آب و فاضلاب و مقررات اساسنامه شرکت اداره می گردد.
بخش :دوم
مقدار اب مصرفی 80 مشترک در طی سه دوره در سال 82
دوره های انتخابی سال 82:
دوره اول:ماههای فروردین و اردیبهشت(از 1/1/82 الی 24/2/82)
دوره دوم: ماههای تیر و مرداد(از 1/4/82 الی 24/5/82)
دوره سوم: ماههای بهمن و اسفند(از 1/11/82 الی 24/12/82)
محاسبات انجام شده روی مقادیر مصرفی به قرار زیر است:
تنظیم داده ها از کوچک به بزرگ – جدول توضیع فراوانی – میانگین – چارک و صدک – میانگین پیراسته –
میانگین وینزوری – میانگین نمونه گروه بندی شده – واریانس – انحراف معیار – دامنه نمونه – دامنه میان
چارکی نمونه – بافت نگار فراوانی نسبی – نمودار میله ای – نمودار کلوچه ای - چند بر فراوانی نسبی –
فراوانی تجمعی
تذکر 1 : جدول های توضیع فراوانی به 10 رده تقسیم شده اند که در یک دوره طول رده ی 10 و در دوره
دیگر طول رده ها 20 می باشد.(بر اساس مقادیر مصرفی)
تذکر 2 : داده هایی که صفر اعلام شده اند نشانگر این هستند که یا مشترک موقع قرائت کنتور در خانه نبوده یا
اصلا آبی مصرف نکرده و یا کنتور مشترک خراب بوده است.
داده ها و جدول توضیع فراوانی:دوره اول(1/1/82الی 24/2/82)
19 19 19 18 18 17 17 14 14 14 14 14 13 12 10 10 6 5 4 4 4 2 2 0 0 0
32 32 31 31 31 31 31 29 28 27 27 27 25 25 25 23 22 21 20 20 19 19
53 52 50 50 48 47 47 45 43 43 41 40 38 37 37 36 35 34 33 33 33 32
99 84 75 72 70 62 62 59 58 53
درصد فراوانی تجمعی فراوانی تجمعی درجه Mi Fi MiFi
فراوانی نسبی فراوانی مطلق مرکز
دسته رده ها
(C-L)
12
12 54 75/330 63 15/0 12 25/5 5/10-0
20
20 81 5/4324 279 22/0 18 5/15 5/20-5/10
41
41 5/49 75/7152 5/280 13/0 11 5/25 5/30-5/20
58
58 5/76 25/21424 5/603 21/0 17 5/35 5/40-5/30
68
68 45 5/20702 455 12/0 10 5/45 5/50-5/40
73
73 5/22 25/15401 5/277 06/0 5 5/55 5/60-5/50
75
75 9 5/8580 131 02/0 2 5/65 5/70-5/60
78
78 5/13 75/17100 5/266 03/0 3 5/75 5/80-5/70
79
79 5/4 25/7310 5/85 01/0 1 5/85 5/90-5/80
80
80 5/4 25/91207 5/95 01/0 1 5/95 5/100-5/90
360 75/111447 2497 1 80 جمع
محاسبات آماری دوره اول:
- میانگین:
میانگین آب مصرفی 80 خانوار در طی این دوره 21/31 متر مکعب می باشد.
- چارک ها:
در حدود 25 درصد از 80 خانوار مقدار 9/14 متر مکعب آب مصرف کرده اند.
در حدود 50 درصد از 80 خانوار مقدار 6/38 متر مکعب آب مصرف کرده اند.
در حدود 75درصد از 80 خانوار مقدار 5/42 متر مکعب آب مصرف کرده اند .
میانگین پیراسته و وینزوری و میانگین نمونه گروه بندی شده:
609/27=میانگین پیراسته
437/28=میانگین وینزوری
2125/31=میانگین نمونه گروه بندی شده
- دامنه نمونه و دامنه میان چارکی نمونه:
99 =0-99=دامنه نمونه
مقادیر مصرفی آب در این دوره بین 0 تا 99 پخش شده است.
6/27=9/14-5/42=دامنه میان چارکی
مقادیر 9/14 تا 5/42 در نیمه مرکزی مقادیر مصرفی آب در این دوره پخش شده است.
- واریانس و انحراف معیار نمونه گروه بندی شده:
داده ها وجدول توزیع فراوانی:دوره دوم(1/4/82الی24/5/82)
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 26 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
حسابداری زیست محیطی
مقدمه
در عصر حاضر باتوجه به وجود برخی از محدودیتهای زیست محیطی به ویژه در تجــارت جهـانی و تنگ شدن عرصه رقابت، به ناچار بعضی شرکتهای انتفاعی از یک سو برای رفع این محدودیتها و دستیابی به درآمد بیشتر و یا کسب محبوبیت تجاری، مجبور به تحمل هزینه های زیست محیطی بوده و ازسوی دیگر برای ارزیابی مثبت عملکرد خاص حفاظت ازمحیط زیست، ناچار به کاهش هزینه های مزبور هستند.
برای مدیریت بر هزینه های زیست محیطی اولین نیاز لزوم شناسایی آنها است و همین طور هزینه یابی محیطی فعالیتی است که می تواند موجب افزایش ارزش شرکت گردد. استاندارد بین المللی ایزو سری 14000 یک سیستم کنترل مدیریتی است که عملکرد زیست محیطی شرکت را به گونه ای تعریف می کند که نیازمندیهای این استاندارد را پوشش دهد و درمجموع برای این هدف است که شرکت بتواند فرایندها، ارتباطات و فعالیتهای خود را بدون ضرر به محیط زیست به انجام برساند. برخی شرکتهای تجاری ایرانی ازجمله شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران، به ایجاد سیستم مدیریت زیست محیطی اقدام کرده و اگرچه در این راستا هزینه های واقعی به شرکت تحمیـل مـی شود، لیکن در مقابل هزینه ها، منافع و ارزش افزوده ای را به دنبال خواهد داشت. موضوع حسابداری فعالیتهای زیست محیطی در قالب یک فعالیت مستقل قابل ارزیابی است و از یک طرف بنابه دلیل پیروی از یک الگوی بهبود مستمر در فرایند اجرای ممیزی زیست محیطی، بازخورد لازم سیستم اطلاعاتی حسابداری، تکمیل کننده ممیزی مزبور بوده، امکان ارزیابی عملکرد مدیران را در راستای بهبود مستمــر عملــی می سازد. ازطرف دیگر، گزارشگری مالی برون سازمانی، درخصوص عملکرد زیست محیطی، می تواند هزینه و منفعت برنامه های زیست محیطی و اهــداف مــدیــریت را برای استفاده کنندگان خارجی فراهم سازد و اگرچه برخی از منافع ناشی از تحمل هزینه های زیست محیطــی صرفاً کیفی است و قابل اندازه گیری عینی نیست، لیکن با افشای مناسب در گزارشگری مالی می توان دیدگاه مثبتی در میان سهامداران و بازار سرمایه ایجاد کرد و به تبع آن ازطریق افزایش (PRICE/EARNING PERSHARE)P/E و نهایتاً افزایش ارزش روز سهام، موجب افزایش ثروت سهامداران گردید.
باتوجه به مشکل عدم وجود اطلاعات حسابداری با صحت و دقت بیشتر در شرکتهایی که در کنار فعالیت اصلی خود، فعالیتهــای زیست محیطــی را هم مدیریت می کننــد، ضــرورت وجود یک سیستم هزینه یابی مناسب احساس می شود.
درحال حاضر نگرش تازه ای نسبت به آثار زیست محیطی ناشی از فعالیت صنعتی موسسات انتفاعی بروز کرده است که این موضوع نگاه موسسات انتفاعی را از طراحی محصول و فرایندها تا خدمات پس از فروش دچار تغییرات عمده ای کرده است. این درحالی است که ارزش واقعی منابع طبیعی ازجمله هوا، زمین، آب و غیرو که برای تولید محصولات مختلف صرف می شود، در بهای تمام شده محصولات تولیدی به درستی منعکس نمی شود و صنایع سبز علی رغم تحمل هزینه های محیطی داخلی نسبت به صنایع غیرسبز مشابه، محصولاتی با کاربرد یکسان تولید می کنند. از این رو مدیریت نه تنها درخصوص کارآیی و اثربخشی فعالیت موسسه تحت سرپرستی خود مسئول است بلکه در مقابل هر آنچه که در قبال فعالیت انتفاعی، درمورد مشکلات محیطی بروز می کند، نیز مسئول است. یک واحد انتفاعی درکنار مسئولیتهای اقتصادی ناچار است مسئولیت محیطی و یا اجتماعی را نیز بپذیرد.
حسابداری زیست محیطی
حسابداری محیط زیست کاربردهای متفاوتی دارد که ازجمله می توان حسابداری درآمد ملی، حسابداری مالی و یا حسابداری مدیریت را نام برد، درحالی که حسابداری درآمد ملی از دیدگاه یک مقیاس اقتصاد ملی به منابع و مصارف طبیعی نگاه می کند لیکن حسابداری مالی از نگاه استفاده کنندگان گزارشهای مالی به جهت تصمیم گیری و ارائه مسئولیتهای عمومی موضوع را بررسی می کند و بالاخره حسابداری مدیریت به عنوان یک سیستم اطلاعاتی با هدف پشتیبانی تصمیمات مدیریتی به موضوع نگاه می کند.
به جهت حساسیت موضوع زیست محیطی چه به عنوان یک الزام برون سازمانی و یا درون سازمانی، حسابداری زیست محیطی با قصد هزینــه یابی فعالیتهای زیست محیطی پیوند می یابد و موضوع هزینه به جهت واقعی بودن آن و تاثیری که برعملکرد اقتصادی بنگاه انتفــاعی می گذارد بسیار حائزاهمیت است. آثار هزینه های زیست محیطی در فعالیت اقتصادی زمانی قابل توجیه خواهدبود که نکات مثبتی در عملکرد آتی بنگاه انتفاعی به همراه داشته باشد.
هزینه یابی زیست محیطی
حسابداری مدیریت به عنوان یک سیستم پشتیبانی تصمیم در برخورد با هزینه های واقعی متحمله توسط بنگاه تجاری به ناچار هزینه های زیست محیطی را از سایر هزینه ها تفکیک کرده و با نگاهی متفاوت به ارائه اطلاعات مالی در این خصوص می پردازد. مدیریت بر هزینه از یک سو با عوامل خارجی و از سوی دیگر با عوامل داخلی بنگاه اقتصادی درگیر است. اگر عامل خارجی را رضایتمندی مشتری تلقی کرده، آنگاه کاهش هزینه ازطریق شناسایی عوامل آن با هدف حذف فعالیتهای بدون ارزش افزوده مواجه است و طیف آن عوامل از طراحی محصول تا خدمات پس از فروش را شامل می گردد. درحالی که عامل خارجی، رضایتمندی زیست محیطی باشد، آنگاه کاهش هزینه از طریق شناسایی عوامل آن با هدف حذف فعالیتهای بدون ارزش اقتصادی مشکل خواهدشد. به عبارتی هزینه های زیست محیطی گاهی فاقد ارزش افزوده قابل تقویم بوده و بنگاه اقتصادی بنابه این محدودیت تمایلی به حذف فعالیتهای مخرب زیست محیطی نــدارد،لیکـن کنترل و کاهش هزینه این گونه فعالیتها را برنامه ریزی می کند و این به آن معنــا است کــه مدیریت بر هزینه زیست محیطی با هدف رضایت محیطی عملی است و برای انجام آن ناگزیر به تفکیک هزینه و انتخاب شاخصهای مناسب است.
گزارشگری زیست محیطی
از آنجایی که حسابداری زیست محیطی گزارشگری زیست محیطی را نیز دربردارد و عملکرد زیست محیطی از دید استفاده کنندگان گزارشهای مالی حائزاهمیت است، لیکن اهداف گزارشگری عملکرد اقتصادی با اهداف گزارشگری زیست محیطی کاملاً انطباق نداشته، لذا به جهت محدودیت موجود در علائق استفاده کنندگان، نیاز به الزامات گزارشگری ویژه احساس می گردد.
از آن جهت که بنگاههای انتفاعی مخارجی را تحت مــوضــوع زیست محیطی متحمل می شوند، لذا ارائه یک تصویر از عملکرد زیست محیطی که حاوی منافع حاصل از تحمل هزینه های مزبور باشد، باتوجه به ساختار موجود حسابداری، دشوار است، به این جهت بسیاری ازبنگاههای انتفاعی هزینه فعالیتهای زیست محیطی را بدون مقابله با منافع آن، تنها به عنوان اقلام هزینه ای منظور کرده و در گزارشگری مالی به گونه ای موثر آنها را افشاء نمی کنند.
افشای هزینه های زیست محیطی در راستای حفظ ثروت سهامداران موجبات افزایش ارزش بنگاه انتفاعی را فراهم می سازد. و اگرچه منافع اینگونه هزینه ها قابل تقویم به ریال نیست، ولی درعین حال ایجاد تمایز در بنگاه انتفاعی به عنوان یک صنعت سبز را موجب می گردد و علی رغم وجود مزیتها در حفظ بــازار رقابتی در میان صنایع مشابه غیرسبز، از طـــریق ایجاد محبوبیت اجتماعی، آثار مفید و مـــوثری بر قیمت سهام اینگونه بنگاهها در بازار بــورس اوراق بهادار خواهد داشت، لذا گزارشگری زیست محیطی با نگــاه دقیق تری باید موردتوجه مدیران واحدهای اقتصادی باشد، به ویـــژه واحدهایی که در زمینه زیست محیطی متحمــل مخارج زیادی می گردند
عوامل بازدارنده توسعه حسابداری محیط زیست
با توجه به رشد روزافزون جمعیت و محدود بودن منابع طبیعی در دسترس، امروزه مسئله حفاظت از محیط زیست بهعنوان یکی از مهمترین مسائل جامعه بشری مطرح شده است. نکته حائز اهمیت این است که حفظ محیط زیست محدود به مرزهای سیاسی و جغرافیایی نیست و اهتمام جمعی همه ساکنان کره زمین را میطلبد. با نگرش سیستمی، مسئله حفظ محیط زیست نیازمند یک سیستم مدیریت زیستمحیطی است که بهصورت یکپارچه با سایر سیستمهای مدیریتی به اجرا درآید. سیستم اطلاعات حسابداری بهعنوان جزء مهمی از سیستم اطلاعات مدیریت میتواند نقش بسزایی در کمک به حفاظت از محیط زیست از سوی شرکتهای تولیدی آلاینده برعهده بگیرد. اینکه مخارج مصرف شده برای محیط زیست از سوی شرکت چگونه در حسابها منعکس شود یا نحوه افشای آنها چگونه باشد مسائلی است که حسابداری میتواند با پرداختن به آنها رویه و اطلاعات مناسبی برای مدیریت ارائه کند. اما لازمه چنین کمکی مستلزم وجود قوانین و مقررات جهت حفاظت محیط زیست برای شرکتهای تولیدی و همچنین ایجاد رهنمودهای حسابداری لازم از سوی مجامع حرفهای حسابداری است. از سوی دیگر آگاهی و اهمیت دادن مدیران به سیستمهای کنترلی محیط زیست در شرکت میتواند موجب کاهش آلودگی شود.
با توجه به اینکه در طی سالهای اخیر وضعیت آلودگی کشورمان روند افزایشی داشته است و شرکتهای تولیدی در این زمینه سهم زیادی دارند بر آن شدیم تا با نشان دادن نقش حسابداری در جهت کمک به کاهش آلودگی از طریق تاثیر مخارج و افشای مالی و ارائه اطلاعات مناسب به مدیریت، قدمی هر چند ناچیز در این زمینه برداریم.
“بحران آلودگی هوا بویژه در تهران بهحدی رسیده است که کارشناسان میگویند برای نجات جان هزاران سالخورده و بیمار باید چارهای اساسی اندیشیده شود. هنوز آماری از قربانیان آلودگی هوا در تهران منتشر نشده است، اما میتوان حدس زد آلودگی هوا، عامل مرگ انبوهی از 19000 قربانی سکتههای قلبی و مغزی در سال 1371 بوده است” .
“حدود 60 درصد صنایع کشور، در تهران و پیرامون آن متمرکز شده است. این تراکم غیراصولی و بیرویه فیزیکی از علل اصلی آلودگی شدید هوا و محیط زیست است” .
روابط نزدیک اقتصادی، سیاسی، بازرگانی، صنعتی، فرهنگی و آموزشی ایران با برخی از کشورهای پیشرفته جهان سبب شده است که دامنه پیشرفت و توسعه تکنولوژی کشور ما را نیز دربر بگیرد.
نیاز به نوعی سیستم مقدماتی برای تدوین و رسمیت بخشیدن به مسائل، بخصوص با توجه به کیفیت موجود اطلاعات زیستمحیطی، در درجه اول اهمیت قراردارد. گرایش هواداری از محیط زیست بهعنوان یک فلسفه، طرفداران فراوانی یافته است. با این حال هنوز جای حسابداری در ایفای نقش در کمک به حفاظت محیط زیست از طریق ارائه و افشای اطلاعات در این زمینه به استفادهکنندگان داخلی و خارجی، خالی است. دستیابی به گزارشهای حسابداری محیط زیست در کنار سایر گزارشها میتواند جامعه را بهطور کامل در جریان پیشرفت رسیدگیها به خطرات زیستمحیطی موجود و آینده قرار دهد.
عوامل موثر در توسعه محیط زیست
در تحقیقی که برای بیان عوامل بازدارنده توسعه حسابداری محیط زیست در ایران صورت گرفت سه فرضیه به شرح زیر تدوین شده است:
فرضیه اولـ بین استقرار ضوابط و استانداردهای زیستمحیطی و توسعه حسابداری محیط زیست رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه دومـ بین وجود مجامع و گروههای متخصص زیستمحیطی و توسعه حسابداری محیط زیست رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه سومـ بین آگاهی مدیران از اهمیت و اثرات استفاده از سیستمهای کنترلی محیط زیست و توسعه حسابداری محیط زیست رابطه معنیداری وجود دارد.
از روش تحقیق زمینهیابی، برای شناخت دیدگاههای افراد صاحبنظر و ذینفع استفاده شده است و در این روش از پرسشنامه برای تعیین نظرات موافق و مخالف با طرح یا الگوی جدید استفاده میشود.
در سه فرضیه این تحقیق، متغیر وابسته«توسعه حسابداری محیط زیست» بوده که میخواهیم تاثیر متغیر مستقل را برآن معلوم و مشخص سازیم و متغیرهای مستقل شامل «ضوابط و استانداردهای زیستمحیطی» در فرضیه اول و «وجود مجامع و گروههای متخصص زیستمحیطی» در فرضیه دوم و «آگاهی مدیران از اهمیت و اثرات استفاده از سیستمهای کنترلی محیط زیست» در فرضیه سوم هستند.
این تحقیق شامل شرکتهایی است که سهم چشمگیری در آلودگی محیط زیست دارند اما تعداد درخور توجهی از صنایع آلاینده عمدتاً دولتی و نظامیاند و از شمول گزارشگری برونسازمانی معافند و از نظام حسابداری بازرگانی پیروی نمیکنند و برخی هزینهها از جمله هزینههای محیط زیست را درنظر نمیگیرند؛ لذا این شرکتها مشمول جامعه آماری این تحقیق نیستند. از طرفی دیگر چون 60 درصد صنایع کشور در اطراف تهران تمرکز یافتهاند لذا جامعه آماری این تحقیق تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را که آلاینده محیط زیست هستند و در محدوده استان تهران قرار گرفتهاند، دربر میگیرد.
در این تحقیق از آزمونهای زیر استفاده شده است:
• آزمون اعتمادپذیری کرنباخ،
• آزمون t استیودنت،
• آزمون نسبت موفقیت در جامعه.
یافتههای تحقیق
براساس بررسیهای انجام گرفته برروی اطلاعات بهدست آمده از پرسشنامه، بیشتر پاسخدهندگان اعتقاد دارند که قوانین و مقررات محیط زیست مربوط به شرکتهای تولیدی از نظر تئوری و عملی دارای ضعف و نقص است و این قوانین توانایی وادار کردن شرکتها بهرعایت موارد حفاظت محیط زیست ندارد زیرا اولاً بیشتر انها قدیمی است و مجازاتهای وضع شده در آنها با وضعیت امروز جامعه تناسب ندارد و ثانیاً از ضمانت اجرایی کافی برخوردار نیست، لذا نیاز به اصلاح یا تدوین قوانین جدید برای جلوگیری یا کاهش خسارات زیستمحیطی شرکتهای آلاینده بسیار ضروری است. همچنین بهنظر پاسخدهندگان وجود استانداردی درخصوص نحوه برخورد با مسائل زیستمحیطی و انعکاس آن درحسابها و افشای اطلاعات مربوطه لازم است و این رهنمود را میتوان توسط مجامع حرفهای حسابداری مانند هیئت تدوین استانداردهای حسابداری ارائه کرد زیرا این مجامع میتوانند شرکتها را به رعایت این رویهها ملزم کنند و اطلاعات افشا شده بر این اساس ممکن است بر تصمیمات استفادهکنندگان صورتهای مالی تاثیر بگذارد.
در نظرسنجی انجام گرفته در این تحقیق، مشخص شد که از 72 شرکت حاضر در نمونه، 63 شرکت دارای آلودگی هوا بودهاند و 5/85 درصد این شرکتها اعلام داشتهاند که از فیلتر یا ابزار مناسب دیگری برای کاهش یا جلوگیری آلودگی استفاده میکنند و بقیه شرکتها فاقد این سیستمهای جلوگیرنده آلودگی هستند. 80 درصد شرکتهایی که از ابزارهای کنترلی محیط زیست استفاده میکنند هر سال اقدام به مرمت این ابزارها میکنند و بیش از نیمی از آنها اعلام داشتهاند که این مخارج برای شرکتها سنگین نیست و تحت عنوان مناسبی در حسابها منعکس نمیشود و در مقایسه با سایر هزینهها نیز اهمیت چندانی ندارد. با توجه به این که آلایندههای این شرکتها برای جامعه مضر است و هر روز خبرهای متعدد درباره خسارات آن به اشخاص و محیط میشنویم میتوان نتیجه گرفت که این شرکتها بهعلت نبود قوانین و مقررات، اهمیت چندانی به صرف مخارجی برای جلوگیری یا کاهش آلایندههای خود نمیدهند.
از طرف دیگر از 72 شرکت حاضر در نمونه، 70 شرکت دارای ضایعات بودهاند و 5/85 درصد آنان اعلام کردهاند که ضایعات آنان از فرایند تولیدی شرکت ناشی میشود و از این عده، 3/85 درصد گفتهاند که در شرکتهای مولد ضایعات، امکان بازیافت ضایعات وجود دارد، اما اطلاعات بهدست آمده نشان میدهد که فقط 4/44 درصد آنان میتوانند ضایعات را بازیافت کنند و بقیه این کار را انجام نمیدهند. جالب اینجاست که از میان شرکتهایی که ضایعات را بازیافت نمیکنند 1/66 درصد گفتهاند که برای جابهجایی ضایعات مخارجی را متحمل میشوند و مابقی خرجی در این زمینه ندارند! پس باید دید چگونه ضایعات بازیافت نشده بدون هیچ هزینهای دفع میگردند!
همچنین شرکتهایی که دارای آلودگی ضایعات هستند برای مخارج این آلودگی غالباً سرفصل مشخصی ندارند و میزان مخارج این آلودگی نیز برایشان با اهمیت نیست.
از میان شرکتهای حاضر در نمونه، 60 درصد اعلام کردهاند که اقداماتی برای کاهش آلایندههای خود انجام دادهاند و 83 درصد همین شرکتها ابراز داشتهاند نتیجه این اقدامات، ثمربخش بوده است و سرانجام باید گفت که در بین شرکتها، 58 درصد اظهار داشتهاند توانایی لازم برای اطلاعرسانی به افراد جامعه را دارند. از همین تعداد 6/58 درصد نتیجه این کار را ثمربخش دانستهاند.
نتیجه گیری در این تحقیق کوشیدهایم عواملی را که موجب توسعه نیافتن حسابداری محیط زیست در ایران شده است بررسی و بیان کنیم و با ایجاد توجه از دیدگاه حسابداری به محیط زیست، تلاشی در جهت حفاظت از محیط زیست انجام داده باشیم. بهعبارت دیگر بهدنبال این بودیم که برای حفاظت از محیط زیست راهحلی از دید حسابداری ارائه کنیم و از طرف دیگر جایگاه حسابداری محیط زیست را نیز تبیین نماییم و برای پرسشهای زیر پاسخهایی بیابیم:
• آیا شرکتهای آلاینده محیط زیست مجبور به انجام مخارج زیستمحیطی در جهت کاهش یا جبران آلایندههای خود هستند؟
• آیا شرکتها رهنمود یا رویه مناسبی برای برخورد و انعکاس مخارج محیط زیست دارند؟
• آیا مدیران برای جامعه و محیط زیست اهمیت قائل هستند و در جهت حفاظت از آن تلاش میکنند؟
• آیا مدیران میتوانند به جامعه اطلاعات مناسبی درباره مخارج زیستمحیطی سازمان و همچنین سیستمهای کنترلی آن ارائه دهند؟
در پاسخ به مسائل و مشکلات، نیاز به قوانین و مقررات مناسب و بهنگام و لزوم توجه مجامع حرفهای حسابداری به موضوع حسابداری محیط زیست و همچنین توجه و آگاهی مدیران به سیستمهای کنترلی حفاظت از محیط زیست و سعی در انجام مخارجی در جهت جبران آلودگی را مطرح کردیم.
بهطور مشخص میتوان نتایج این تحقیق را بهشرح زیر بیان کرد:
1ـ ملاحظات زیستمحیطی در نتیجه استفاده نامتناسب از منابع طبیعی بهوجود آمده است. این امر مفهوم توسعهای ناپایدار را پدید آورده که هدف آن شناسایی هزینههای استفاده از منابع طبیعی و ارتقای برابری بیننسلی است. همزمان با تخریب محیط زیست که اخیراً از حدود آستانه گذشته، شرایط لازم برای حسابداری منظم محیط زیست جهت ارتقای سطح شفافیت و پاسخگویی شرکتها و موسسهها بهوجود آمده است.
حسابداری محیط زیست نهتنها باید یک سیستم هشداردهنده کافی را برای حوادث زیستمحیطی فراهم آورد، بلکه در نهایت ملاحظات اکولوژیک را در حاکمیت نیز ارتقا بخشد. در حالیکه میتوان با برجسته کردن توجه فوری و متمرکز، آغازی مقدماتی را در این زمینه پدید آورد نیاز به یک قانون جامع جهت پرداختن به مسئله لوازم افشا و حسابداری آنها در یک حالت نظاممند همچنان وجود خواهد داشت.
2ـ یکی از گامهای اولیه و در عینحال اساسی وموثر در جهت مقابله با آلودگی و انهدام محیط زیست و نیز تعقیب و مجازات مرتکبین جرایم علیه محیط زیست، تدوین و تنظیم قوانین و مقررات حوزههای مختلف محیط زیست است. کشورها بهمنظور موفقیت هرچه بیشتر در جهت حمایت از محیط زیست و جلوگیری از انواع آلودگیها و انهدام مظاهر محیط زیست، تلاش دارند با توجه به توسعه و پیشرفت صنعت و تکنولوژی و ایجاد اشکال جدید آلودگی و نیز تجربیاتی که در رویه قضایی بهدست میآورند، قوانین و مقررات مترقی و در عینحال موثر و مفید را تصویب و اجرا کنند. در زمینه قوانین و مقررات مربوط به محیط زیست در کشور ما، با توجه به تحولات و رشد صنایع و دگرگونی و بروز انواع آلودگیها، ضروری است قوانین و مقررات زیستمحیطی مختلفی در زمینههای گوناگون، بویژه در زمینههایی که خلاء بیشتری وجود دارد تدوین و تصویب گردد. همچنین برخی از قوانین و مقررات مربوط به شرکتهای آلاینده محیط زیست نیازمند بازبینی و اصلاح است، تا شرکتها با توجه به وضعیت امروزی بتوانند مفید واقع گردند. وضع و اصلاح قوانین، منجر به پیگیری و توجه بیشتر شرکتها نسبت به جلوگیری از ایجاد آلایندهها یا کاهش آنها و ارائه گزارش درباره وضعیت عملکردشان درمورد نحوه برخورد با آلایندهها و روشهای بهکار گرفته شده برای جلوگیری یا کاهش آلودگی خواهد بود.
3ـ سازمانها برای استفاده و بهکارگیری این سیستم حسابداری نیاز به آشنایی با آن و داشتن رویه و رهنمود مناسبی، که از سوی مراجع تدوینکننده الزامی شده باشد، دارند. پس لازم است مراجع تدوینکنندة رهنمود در زمینه حسابداری، رویه و دستورعمل مناسبی در مورد نحوه برخورد سازمانها با مخارج زیستمحیطی ارائه دهند تا در نهایت منجر به ایجاد و بهکارگیری عمومی حسابداری محیط زیست شود.
4ـ سازمان حفاظت محیط زیست علاوه بر مسئولیت تهیه و تدوین و اعلام استانداردهای لازم و یا تکمیل استانداردهای موجود، لازم است امر هدایت جریان تنویر افکار عمومی و آموزش مدیران ارشد در رابطه با استانداردهای جهانی محیط زیست را بهدست گیرد. پایه اصلی استانداردهای سری ایزو 14000 (ISO 14000) تعهد و اعتقاد قلبی مدیریت ارشد به لزوم حفظ محیط زیست و مسئولیت در قبال نسل بعدی است و این مهم تنها از طریق آموزش مدیران مسئول در جهت آشنایی با آلودگیهای ناشی از صنایع، اثرات مخرب آنها بر محیط زیست، راههای کاهش آلودگی و قوانین و مقررات و استانداردها انجام میگیرد و در صورتیکه مدیران به نظامهای جلوگیرنده آلودگی و حفاظت محیط زیست اهمیت دهند خواهان انجام مخارجی برای جبران خسارات زیستمحیطی میشوند و میکوشند بدرستی نحوه برخورد خود را در حفاظت از محیط زیست برای جامعه افشا کنند و این قدم آخر از طریق سیستم اطلاعات حسابداری بهعنوان ابزاری مناسب برای کمک به مدیریت انجام میگیرد.
5ـ حسابداری محیط زیست شامل مجموعه فعالیتهایی است که موجب افزایش توان سیستمهای حسابداری در جهت شناسایی و ثبت و گزارشگری آثار ناشی از تخریب و آلودگی محیط زیست میشود. با توجه اینکه در طی سالهای اخیر وضعیت آلودگی کشور ما روند افزایشی داشته و شرکتهای تولیدی در این زمینه سهم زیادی داشتهاند، توجه به حسابداری محیط زیست بسیار لازم و ضروری است. در سایر کشورها مفهوم گزارشگری مخارج زیستمحیطی شرکتها از چند دهه قبل آغاز شده و تحقیقات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است. اما با اینکه اکنون، ما در ایجاد خسارات به محیط زیست و آلودگیهای مختلف در حال سبقت از بسیاری از کشورها هستیم، در این زمینه تحقیقات مناسبی صورت نگرفته است.
با توجه به نتایج این تحقیق میتوان پیشنهادهای زیر را ارائه کرد:
1ـ توسعه نیافتن حسابداری در زمینه برخورد با مخارج محیط زیست در درجه اول به این علت است که شرکتها الزام و اجباری در این زمینه ندارند لذا بازبینی و توجه به اصلاح یا تدوین برخی قوانین لازم است.
2ـ نبود دستورعمل اجرایی درباره نحوه برخورد و انعکاس مخارج زیستمحیطی، شرکتها را با مشکل نحوه انعکاس رو بهرو ساخته و موجب بهکارگیری رویههای متفاوت شده است. پس لازم است رهنمود یکنواخت و مناسب تهیه و تدوین گردد تا عملکرد زیستمحیطی سازمانها نیز به اطلاع استفادهکنندگان اطلاعات مالی برسد.
3ـ در آموزش حسابداری، باید ضمن تدریس پیشرفتهای حسابداری، نیازهای جامعه مورد توجه قرار گیرد و یکی از این نیازها وجود محیطی سالم و پاک برای زیستن است. لذا لازم است توجهی هر چند ناچیز در مباحث حسابداری به محیط زیست و نحوه انعکاس مخارج آن صورت پذیرد.
4ـ دانشگاهها باید با فراهم آوردن منابع مطالعاتی از سایر کشورها، امکان بررسی و تحقیق در هر زمینه از مشکلات جامعه که با حسابداری مرتبط میباشد را ایجاد نمایند.
بهعلاوه، توجه پژوهشگران به عرصههای زیر میتواند به توسعه حسابداری محیط زیست در ایران کمک کند:
-1 تحقیق حاضر درباره عوامل بازدارنده توسعه حسابداری محیط زیست در ایران انجام شده است و بهطور کلی این سیستم را معرفی میکند. محققان میتوانند براساس جزئیات به تکمیل این تحقیق بپردازند مثلاً روی بدهیهای محیط زیست یا نحوه برخورد با مخارج محیط زیست یا نحوه افشا و... به تحقیق بپردازند.
2ـ تحقیق حاضر درباره شرکتهای سهامی عام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار صورت گرفته است. میتوان این تحقیق را در مورد شرکتهای دولتی که از استانداردهای خاص خود پیروی میکنند انجام داد.
3ـ مشکلات و خسارات شرکتها با محیط در کشور ما روزبه روز افزایش مییابد و در نتیجه نیاز به سیستم حسابداری جهت انعکاس مخارج شرکتها بیشتر میشود. نیاز به تحقیقاتی در زمینه نحوه افشای گزارشهای اجتماعی و تاثیر آن بر تصمیم سرمایهگذاران یا قیمت سهام و... را میتوان مورد توجه قرار داد.
4ـ برای اینکه از نحوه انعکاس صحیح مخارج زیستمحیطی در گزارشهای شرکتها مطمئن شویم نیاز به اشخاص یا گروههایی داریم تا بر آنها نظارت و اظهارنظر کنند. لذا حسابرسی مخارج زیستمحیطی شرکتها نیز میتواند برای جامعه ما بسیار ضروری باشد
منبع : سازمان حسابرسی
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 13 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
«هویت جنسی(Gender Identity)» بازتاب احساس مردانگی یا زنانگی فرد است. هر کودکی تاسن 2-3 سالگی باور محکمیدر مورد مرد یا زن بودن خود پیدا میکند و راحت و قاطع میگوید:«من یک پسرم» یا «من یک دخترم» اما حتا اگر رشد جنسی او طبیعی هم باشد، حس نرینگی یا مادینگی فرد کامل نیست و باید رشد و تکامل یابد.
هویت جنسی بر اساس زیست شناسی افراد بنا میشود، از آموزههای اجتماعی اثر میپذیرد و برای این که به دوام و ثبات دست یابد، به گذشت زمان نیاز دارد.
هویت جنسی به طور ضمنی به معنای وجوه فیزیولوژیک رفتار مرتبط با مردانگی یا زنانگی است. اما باید بین جنسیت اچتماعی و جنسیت بیولوژیک(زیست شناختی) تمایز و تفاوت قائل شد؛ هرچند در اغلب موارد، این دو با یکدیگر متناسب و هماهنگ هستند، یعنی مردان رفتار مردانه و زنان رفتار زنانه از خودنشان میدهند. ولی گاه در مواردی چون مبحث ما جنسیت و هویتجنسی بایکدیگر در تعارض و تضادند.
ویژگیهای جسمانی از جنسیت زیست شناختی فرد بر میآید اما این به تنهایی هویت جنسی را شکل نمیدهد. در پیدایش هویت جنسی، سر مشقهای بی شمار اجتماع نقش دارند، سرمشقهایی از همبازیها، پدر و مادر، خواهر و برادر، آشنایان، آموزگاران و دیگر روابط اجتماعی – فرهنگی ساری و جاری.
به طور معمول، افراد با جنسیت بیولوژیک خود، همانندسازی میکنند اما همیشه این گونه نیست. گاه مغز و روان مردانه در پیکری زنانه اسیر میشود و سه بار شایع تر از آن، مغز و روان زنانه در کالبدی مردانه فریاد بر میآورد!
چرا که هویت جنسی تنها از وضعیت مردانه یا زنانهی دستگاه تناسلی خارجی کودک پدید نمیآید. عوامل ژنتیک، به ویژه از بسته شدن نطفه تا هفتهی ششم زندگی جنینی و نگرشهای پدر، مادر و خانواده و فرهنگ پیدا و پنهان اجتماع پیرامون ، بی شک اثر گذار است.
«نقش جنسی»، رفتار بیرونی است که اعلام عمومیجنسیت محسوب میشود و بازتاب احساس درونی شخص در مورد هویت جنسی اش است. نقش جنسی انتقال شمای مرد بودن یا زن بودن به دیگران است: هویدا شدن هویت جنسی ذهنی.
اغلب «هویت جنسی» و «نقش جنسی(Gender Role) » با یکدیگر هماهنگ هستند. زنی که حسی از زن بودن دارد، دیدگاه خودش را با رفتار زنانه به جهان انتقال میدهد و مردی که خودش را مرد میداند، کردار مردانه دارد. از این رو، نقش جنسی، هر رفتار و گفتاری است که شخص برای نشان دادن اندازهی مرد بودن یا زن بودن خود ابراز میکند.
پس، سخن نخست آن که «هویت جنسی» و «نقش جنسی» از بنیاد میبایست از جنسیت بیولوژیک(زیست شناختی) و آناتومیک (کالبدی) تمایز داده شود. جنسیت کاملاً محدود و منحصر به ویژگیهای تشریحی و فیزیولوژیکی است که «ظاهر» مردانه یا زنانه برای فرد پدید میآورد.
اما افتراق «گرایش جنسی (Sexual Orientation) » نیز از مفهوم هویت جنسی مهم است. گرایش جنسی، به موضوع یا هدف تکانههای جنسی اشاره دارد و بیانگر تمایل جنسی – شهوانی فرد برای جنس مقابل (Heterosexual)، جنس موافق (Homosexual) یا هر دوست (Bisexual) و بستگی به این دارد که کشش فرد به ایجاد رابطه با کدام جنس بوده و خواهد بود.
اختلال هویت جنسی(Disorder Gender Identity) در پسرها بیشتر است و نسبت پسر به دختر از 6 به 1 تا 30 به 1 متفاوت است.
نرینگی (مردانگی) بستگی به اثر هورمونهای مردان (آندروژنها) در دوران جنینی دارد.
تستوسترون روی نورونهایی از مغز که در نرینگی (مردانگی) مغز در مناطقی از جمله هیپوتالاموس نقش دارند، اثر میکند. مطالعات اخیر تفاوتهایی را در مغز افراد دچار Transsexualism مرد به زن نشان داده است. در این افراد هستههای هیپوتالاموس وهستهقرمز مغزشان کوچکتر از دیگر مردان و در قد و قوارهی هستههای مغز زنان بوده است. امابه جز این عوامل بیولوژیک، عوامل روان شناختی و اجتماعی نیز بر پیدایش هویت جنسی مؤثرند. از نظر فرهنگی نقشهای جنسی مشخص است. از پسرها انتظار نمیرود که دخترانه رفتار کنند و از دخترهاهم رفتار پسرانه پذیرفتنی نیست. این نقشها آموخته میشوند، هرچند این یک واقعیت است که برخی پسرها مزاج ظرفی و حساسی دارند و برخی دخترها پرخاشگر و پرانرژیاند.
چگونگی روابط مادر با کودک در نخستین سالهای زندگی در برقراری هویت جنسی اهمیت فوقالعادهای دارد. در خلال این سالها، مادران به طور طبیعی کودکان را از هویت جنسی شان آگاه کرد و سبب میشوند که آنها جنسیت خود را بپذیرند و بدان افتخار کنند. اما مادر خشن، کنترل کننده و بیارزش کننده میتواند در رشد و شکلگیری هویت جنسی کودک اختلال پدیدآورد. برخی کودکان ممکن است با این پیام روبرو شوند که اگر هویت جنس مقابل را داشتند، از ارزش بیشتری برخوردار بودند. مشکلات هویت جنسی گاه در اثر مرگ مادر، غیبت طولانی یا افسردگی او آغاز شود. در چنین حالاتی ممکن است یک پسر بچه از طریق همانندسازی کامل با مادر واکنش نشان دهد.
نقش پدر نیز در سالهای نخست زندگی قطعاً مهم است و حضور او به طور طبیعی به فرآیندجدایی- فرایت کمک میکند. بدون وجود پدر، مادر و کودک ممکن است کاملاً نزدیک باقی بمانند. پدر برای پسر بچه، الگوی همانندسازی مردانه و برای دختر نخستین شئ محبوب(Love object) است.
ویژگی اصلی اختلال هویت جنسی، ناراحتی شدید و مداوم شخص در مورد جنسیت تعیین شدهی اوست و او تمایل و اصرار دارد که به جنس مقابل تعلق دارد. در بسیاری موارد از همان کودکی، چه دختر بچهها و چه پسر بچهها از پوشیدن لباسهای جنس آناتومیکال (کالبد شناختی) خود خودداری کرده و لباسها و بازیها و رفتارهای جنس مقابل را بر میگزینند. در موارد زیادی آنها ویژگیهای آناتومیک خاص خود را رد و انکار میکنند.
در دورهی کودکی، نمیتوان مرز مشخص بین کودکان دچار اختلال هویت جنسی و دیگر کودکان معمول گذاشت. دختران مبتلا به این اختلال، دوستان و مصاحبان پسر زیادی داشته و دلبستگی ویژهای به ورزشها و بازیهای خشن پسرانه نشان میدهند. این دخترها علاقهای به عروسکبازی و خالهبازی ندارند و در بازیهای کوکانه نقش پدر، برادر و دیگر افراد مذکر را به عهده میگیرند.
آنها ممکن است از ادرار کردن در وضعیت نشسته خودداری نموده و ادعا کنند که آلت مردانه دارند و یا در آینده پیدا خواهند کرد. این دختران از داشتن پستان خوشحال نبوده و از پریود(عادت ماهانه) شدن متنفرند و چنین بیان میکنند که هنگامیکه بزرگ شوند، مرد خواهندشد ؛ این مرد شدن در پندار آنها به این صورت است که واقعاً یک مرد خواهند شد و نه این که صرفاً نقش یک مرد را داشته باشند.
پسران دچار این اختلال، معمولاً با فعالیتهای قالبی زنانه اشتغال ذهنی دارند و ممکن است ترجیح در پوشیدن لباس دخترانه یا زنانه را آشکار نشان دهند واگر به لباسهای زنانه واقعی دسترسی نداشته باشند، ممکن است از پارچهها و وسایل موجود، چنین لباسیهایی برای خود درست کنند. این پسرها میل شدیدی برای شرکت در بازیها و تفریحهای دخترانه دارند. وقت گذرانیهای خاص دختران برای آنان لذت بخش است. به عروسکهای مؤنث دلبستگی زیادی نشان میدهند و معمولاً همبازیهایشان را از میان دختران بر میگزینند.
در خاله بازی این پسرها نقش زنان را برعهده میگیرند. ادا و اطوار وشیوه و سبک رفتار و احساس شان اغلب از سوی اطرافیان زنانه تلقی میشود. آنها به طور معمول در بین پسران همسنشان مورد آزار واذیت و تمسخر قرار گرفته یا از سوی آنها طرد میشوند. (در حالی که چنین برخوردی با دختران دچار اختلال هویت جنسی یا سن بلوغ به ندرت صورت میگیرد.) پسران مبتلا به این اختلال ممکن است چنین ادعا کنند که بزرگ شوند، مبدل به یک زن خواهند شد، یک زن واقعی. آنها ممکن است چنین بیان کنند که آلت جنسی و بیضههای شان نفرت انگیز بوده و از بین خواهند رفت و یا این که ای کاش آلت مردانه و بیضه نداشتند. برخی کودکان به خاطر تمسخر دیگر بچهها یا فشار مدرسه برای پوشیدن لباسهای پسرانه، از رفتن به مدرسه خودداری کنند. آغاز اختلال پیش از 4 سالگی و تعارض با همسالان در 8-7 سالگی است.
اما با افزایش سن، در سالهای نوجوانی علائم و نشانههای اختلال هویت جنسی شبیه بزرگ سالان مبتلا است. نوجوانان و بزرگ سالان دچار این اختلال دوست دارند که متعلق به جنس مقابل باشند و این میل خود را آشکارا بیان میکنند. این افراد به طور مکرر کوشش میکنند که به عنوان عنصری از جنس مقابل پذیرفته شوند و آرزو دارند که مانند فردی متعلق به جنس مقابل زندگی کنند و دیگران درست مانند جنس مقابل با آنها رفتار کنند.
افزون بر این میخواهند ویژگیهای جنسی جنس مقابل را به دست آورند و ممکن است معتقد باشند که آنها با جنسیت «عوضی» و «اشتباهی» به دنیا آمدهاند. آنها چنین احساس میکنند که زنی «به دام افتاده» در کالبد مردانه و یا مردی «محبوس» در پیکر زنانهاند.
نوجوان و بزرگ سالان اغلب برای تغییر پیکر خود در خواست اقدامات طبی و عملهای جراحی مینمایند. این افراد اصطلاحاً نارضایان جنسیتی خوانده میشوند. «نارضایتی جنسیتی(Transsexualism)» حالتی است که فرد اشتغال ذهنی مداومیبا رها شدن از ویژگیهای جنسی اولیه و ثانویه جنس پیکری خود و به دست آوردن ویژگیهای جنسی اولیه و ثانویهی جنس مقابل دارد و میخواهد که همچون عضوی از جنس مقابل زندگی کند، لباس بپوشد و آمیزش داشته باشند.
در سابقهی بیشتر ناراضیان جنسیتی، مشکلات و اختلالات هویت جنسی دوران کودکی وجود داشته است ولی تنها معدودی از کودکان دچار اختلال هویت جنسی دچار نارضایتی جنسیتی خواهند شد.
نارضایتی جنسیتی در مردان شایع تر از زنان است. شیوع آن در مردان، یک در سی هزار مرد و در زنان، یک درصد هزار زن است. بزرگ سالان مبتلا به ترنس سکسوالیزم (T.S.) از پوشیدن لباسهای جنسیت پیکریشان دچار ناراحتی زیادی میشوند، بنابراین شبیه جنس مقابل لباس میپوشند و در فعالیتهای مرتبط با آن جنس شرکت میکنند.
مردان از آلت تناسلی و بیضههای خود متنفرند و به طور مداوم نزد جراحان مختلف میروند تا خود را از شرشان خلاص کنند. آنها چنین بیان میدارند که ای کاش میتوانستند آلت و بیضههای شان را بکنند و به داخل چاهک توالت بیندازند. این میل به نداشتن آلت و بیضهها ممکن است برتمام خواستهای دیگر شخص چیرگی یابد.
مردان دچار نارضایتی جنسیتی (Transsexualism) برای ایجاد پستان و دیگر انحناهای بدنی زنانه، هورمون زنانه استروژن مصرف میکنند، با الکترولیز موهای مردانه خود را از بین میبرند و برای برداشتن آلت تناسلی و بیضهها و پدید آوردن واژن، خود را به جراحی میسپارند.
زنان مبتلا، پستانهای خود را محکم میبندند یا با جراحی برمیدارند. آنها برای برداشتن رحم و تخمدانهای شان نیز خود را به جراحی میسپارند. برای پدید آوردن تودهی عضلانی مردانه و کلفت کردن صدا، هورمون مردانه (تستوسترون) مصرف میکنند و برای به دست آوردن آلتتناسلی مردانه جراحی میشوند. آلتی که از عضلات شکمی یا رانی ساخته شده و یا با یاری جستن از پروتزهای مصنوعی درست میشود. این گونه جراحیها میتواند آن چنان هنرمندانه انجام شود که به کلی فرد را از جنس مقابل پیش ازجراحی اش، تفکیک ناپذیر و جدانشدنی نماید. از آن جا که درمان جراحی، قطعی است و بازگشتی ندارد، معیارهای دقیقی باید پیش از جراحی مدنظر قرار گیرد. بیمار باید دست کم برای 3 ماه و گاه تا یک سال به طور آزمایشی در نقش جنس مقابل زندگی کرده باشد. زیرا در برخی از این افراد آزمودن زندگی واقعی در نقش جنس مقابل ممکن است سبب تغییر ذهنیت آنها شود، زیرا در این حالت ارتباط با دوستان، همکارن و معشوق در آن نقش دشوار میشود. بسیاری از نارضایان جنسیتی از تغییرات بدنی حاصل از درمان هورمونی صرف، راضی شده و فراتر نمیروند. تنها و پنجاه درصد ناراضیان جنسیتی که واجد ملاکهای لازم هستند، تحت عمل جراحی تغییر جنسیت قرار میگیرند.
درمانهای دارویی و روان شناختی با هدف وارونه کردن اختلال بسیار به ندرت موفق بوده است. درمانگر معمولاً اهدافی را پایه ریزی میکند تا به بیمار کمک شود تا با هویت جنسی مطلوبش راحت باشد و هدف این نیست که فردی با هویت جنسی مرسوم ایجاد شود.
روان درمانیهای خانوادگی و آموزش روان شناختی خانواده در اغلب موارد بسیار سودمند بوده است.
ملاکهای تشخیص اختلال هویت جنسی DSM-IV-TR عبارتند از :
الف- همانند سازی قوی و مداوم با جنس مقابل (که صرفاً شامل میل فرد به کسب امتیازات اجتماعی و فرهنگی جنس مقابل نباشد)
*در کودکان، با چهار مورد یا بیشتر از :
تمایل یا اصرار مکرر فرد به تعلق به جنس مقابل
ترجیخ لباس دخترانه یا تقلید ظاهر دخترانه در پسرها؛ اصرار بر پوشیدن لباسهای مردان در دخترها
ترجیح مداوم و قوی برای نقشهای جنس مقابل در بازیهای تخیلی یا تخیلات مداوم در مورد تعلق به جنس مقابل
میل شدید به شرکت در بازیهای قالبی و تفریحات جنس مقابل
ترجیح قوی هم بازیهای جنس مقابل
* در نوجوانان و بزرگ سالان، با علائمیچون
ابراز تمایل برای تعلق به جنس مقابل
جازدن مکرر خود به عنوان جنس مقابل
اعتقاد شخص به این که او احساسات یا واکنشهای خاص جنس مقابل را دارد
تمایل به زندگی مانند جنس مقابل و انتظار از دیگران که با او همانند جنس مقابل رفتار کنند
ب- ناراحتی مداوم در مورد جنسیت خویشتن یا احساس نامتناسب بودن در نقش جنسی خودی
*در کودکان، با هریک از موارد زیر:
در پسرها، تأکید بر این که آلت یا بیضهها چیزی نفرت انگیزند یا از بین خواهند رفت یا تأکید بر این که بهتر بود که آلت را نداشتند یا بی زاری نسبت به بازیهای خشن پسرانه و رد اسباب بازیها، بازیها و فعالیتهای کلیشهای پسرانه.
در دخترها، خودداری از ادرار کردن در حالت نشسته و تأکید بر این که دارای آلت است یا در آینده دارای آن خواهد شد. تأکید بر این که شخص نمیخواهد پستانهایش رشد کند یا دچار پریود(عادت ماهانه) شود. بی زاری بارز نسبت به لباس معمولی زنانه.
*در نوجوانان و بزرگ سالان، با نشانههایی مانند:
1. اشتغال ذهنی با رهایی از ویژگیهای جنسی اولیه و ثانویه (مانند درخواست تجویز هورمونها، جراحی یا دیگر روشهای تغییر جسمانی برای شبیه جنس مقابل شدن )
2. اعتقاد به این که شخص با جنسیت «عوضی» و «اشتباهی» زاده شده است.
پ- اختلال همراه با یک اختلال جسمی دو جنسیتی(هرمافرودیزم) نیست.
ت- اختلال سبب ناراحتی چشمگیر بالینی یا تخریب در کارکرد اجتماعی، شغلی و یا دیگر حوزههای کارکردی میشود.
** اختلالات دو جنسیتی (هرمافرودیزم حقیقی یا کاذب) همراه با ملال جنسیتی، رفتار مبدل پوشی گذرای وابسته به استرس و اشتغال ذهنی مداوم با اختگی یا قطع آلت بدون تمایل به کسب ویژگیهای جنسی جنس مقابل سه دسته اختلالی هستند که در دسته «اختلالات هویت جنسی که به گونه ای دیگر مشخص نشده است» قرار میگیرند.
در اختلالات دو جنسیتی(Intersex Conditions )، برخلاف اختلال هویت جنسی و نارضایتی جنسیتی، افراد جنبههای پیکری(Anatomical) و فیزیولوژیک پیدا و پنهانی از جنس مقابل را دارا هستند.
اختلال هویت جنسی (G.I.D.) و نارضایتی جنسیتی(T.S.) عجیب و غریب تر از آن چه گفته شد، نیست. نه نشانه آخرالزمان است، نه پیش قراول یورتمهی خر دجال! اختلالی است که بر سر آن که آن را کاملاً حاصل اختلالات دورهی جنینی (پیش از زاده شدن) و یا کلاً پیامد مشکلات روانی – اجتماعی و پرورشی – فرهنگی (پس از زاده شدن) بدانیم، هنوز اختلاف است.
پژوهش این جانب که به لطف و یاری فراوان سرکار خانم دکتر رحیمیان و مرکز MRI دکتر اطهری و مساعدت و عنایت جمعی از اساتید و روان پزشکی، نورولوژی و پزشکی قانونی و اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تهران در حال انجام است، درست همین اختلاف دیدگاه را هدف گرفته است.
مطالعات مشابه بسیار اندک انجام شده و تنها مطالعهی در حد و اندازهی پژوهشی ما، بر 6 جسد مبتلایان به اختلال هویت جنسی صورت گرفته است. امیدواری من آن است که بتوانیم این پژوهش را با 60 نمونه زنده انجام دهم و مقالهی آن را در مجامع بینالمللی روانپزشکی و علوماعصاب ارائه نمایم. بیشک چنین امری اعتبار ویژه و شگرفی برای میهنمان به ارمغان خواهد آورد. چرا که نرم افزاری Volumetry مورد استفادهی ما جُز در ایالات متحده آمریکا، حتا در اروپا نیز وجود ندارد تا چه رسد به آسیا و خاورمیانه و کشورهای ثروتمند عربی.
اما صرف نتیجهی این پژوهش مهم نیست. مهم تر از آن بانگ «انجام» این پژوهش در ایران ماست که امروزه زیر فشار تبلیغات همه جانبهی رسانههای گروهی «جهان نخست» و در واقع، هجوم گستردهی روانی آنها قرار گرفته است و بسیاری از آنان که تصویری واقعی از کشور ما ندیدهاند، ما را با پوششی از برگ و خاشاک بر بالای درختان و یا در شکل و شمایل بیابانگردانعربی – آفریقایی بر پشت شتران گمان میکنند! متأسفانه «عین» همین تصاویر را اینجا بسیاری از بخصوص کودکان و نوجوانان دورگه یا نسل سوم مهاجر ایرانی با شگفتی بیان کرده و میکنند.
این طعم تلخ سیاست و مزهی ناگوار امپریالیزم رسانه ای و خبری است که به راحتی هم چاره پذیر و حل شدنی نیست.
حال لحظه ای بیندیشیم که انجام پژوهشی بسیار گسترده تر و ژرف تر از پژوهشهای انجام شده در ام القرای جهان پیشرفته و نخست چه اعتباری برای کشورمان میآفریند. آن هم درست در حوزه ای که از دید آنها در میهن ما حوزهی «تابو و امر ممنوعه» است. بی تردید آنها خیال یکنند که در ایران بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی و ترنس سکسوالیزم با شکنجههای مدهش اعدام میشوند!!
و البته این در حالی است که با وجود همه کاستیها و کم لطفیها و مضایقههای رسمیو غیر رسمی،GIDها و TSها در سیستم دادگستری و انتظامیایران –پس از کش و قوسهای فراوان- بالاخره تعریف نسبتاً مشخصی یافتهاند و با آنها نسبتاً به مماشات رفتار میشود و در عمل با یکی دو سالی پیگیری جدی، فرد میتواند به دستور قاضی و نظر کارشناسی روان پزشکی قانونی مورد عمل جراحی قانونی و رسمیقرار گیرد و جنسیت پیکریاش را با جنسیت مغزی و روانیاش هماهنگ و یکسان سازد.
اما این واقعیت غیرقابل کتمان و افتخار آمیز، هرگز به معنای آن نیست که T.S.ها وG.I.D. ها در ایران آسوده میزنید و هیچ مشکل و دردسری ندارند. مشکل و بیچارگیT.S.ها و G.I.D.ها در ایران ناشی از نادانی عمومیو جهالت فرهنگی همهگیر نسبت به آن است. حتا اغلب پزشکان – جز روان پزشکان- به مشکل و در واقع «بحران» آنها به دیدهی تردید مینگرند و آنها را «باور» ندارند! اینان نیز چون تودهی ناآگاه اجتماع خود شیفته و خودبین مان، به این مسئله با دیدی کهنه مینگرند و هنوز به درکی نو و به روز نسبت به قضیه نرسیده اند.
شاید، اجتماع کم دانش ایرانیان پذیرش و آمادگی آشنایی همه جانبه با ترنس سکسوالیزم از طریق صدا و سیما را نداشته باشد، اما آموزش محدود تلویزیونی، که با میزگردی از متخصصان مربوطه دنبال شود، به طور حتم نه تنها مشکل آفرین نیست بلکه به یقین سودمند خواهد بود. آموزش همه جانبهی این مسئله در روزنامهها و دیگر مطبوعات قطعاً مورد نیاز است و باید هر از چند گاهی این موضوع، به هر بهانه، به اشکال مختلف از مقالات علمیتا مصاحبه با خود بیماران مطرح شود تا جامعه به شکل «مواجهه تدریجی (Graded Exposure)» با این مسئله روبه رو شود و بدون هیچ عارضه ای آن را درک و هضم کرده و بپذیرد.
از آن زمان که یکی از مجریان سرشناس مرد صدا و سیما، با تحمل رنج و مشقتهای فراوان، در نهایت با پادرمیانی و مشاورهی کارشناسانهی استاد ارجمند و پیشکسوت بلند مرتبهی روان پزشکی کشور- استاد دکتر طریقتی- به حکم شرعی و هزینه امام راحل تحت جراحی تغییر جنسیت (SexReassignment surgery) قرار گرفت، بیش از دو دهه میگذرد؛ اما متأسفانه میزان پیشرفت ارتقای دانش و بینش ما نسبت به «بحران هویت جنسی (Gender Identity Crisis)» به اندازه و شایستهی «دو دهه» نبوده است. هنوز T.S.ها در ایران از داشتن یک NGO محروماند و پیگیری و انتظار برخی برای جراحی بیش از دو سه سال زمان میبرد! هنوز و بویژه در شهرستانها با آنها برخوردهایی نادرست و غیر علمیو غیر منطقی صورت میگیرد و هنوز بسیار ازخانوادهها آنها را در خانه محبوس حتا و شکنجه کرده و به بند و قفل و زنجیر میکشند!!
برخوردبرخی خانوادهها – بویژه خانواههای غیرمذهبی- آنها را به مرز آشفتگی، پریشانی و خودکشی میکشاند و در مواردی آنها را به ترک خانه و حتا فرار از منزل وادار میسازد. و این پرسش را میآفر یند که چه کسی – در نبود هیچ انجمن، گروه یا سازمان حامل و مدافع- برای اینان پشتیبان و غمخوار خواهد بود؟!؟ زمانی که همخون، همخون مبتلا به «بحران هویت» را پذیرا نبوده و پس میزند، دیگر در این «اجتماع هزار خونِ صد رنگِ ده رو» چگونه میتوان ایمن بود تا چه رسد به آن که ایمن زیست؟!؟
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 31 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید