چکیده
هدف مطالعه حاضر اینست که اثرات اسیدوفیلوس بر روی خصوصیات حسی، زمان رسیدن (یک ماده نارس)، و ترکیب پنیر سفید ترکیه را تعیین کند و همچنین بقای ال. اسیدوفیلوس را در حین رسیدن پنیر نگهداری شده در خلاء یا شوراب بررسی کند. دو نوع پنیر سفید – پنیر سنتی (کنترل، ساخته شده با Lactococcus lactis ssp. lactis و Lactococcuslactis ssp. cremoris) و پنیر پروبیوتیک (ساخته شده با Lactococcus lactis ssp. lactis، Lactococcus lactis ssp. cremoris و L. acidophilus 593 N) – تولید شدند و در خلاء و یا شوراب در دمای 4 درجه سانتیگراد بمدت 90 روز رسیده شدند. نمونه های پنیر از لحاظ خصوصیات ترکیباتی میکرب شناسی،پروتئولیز، و ارزیابی حسی در مراحل مختلف رسیدن ارزیابی شدند. ال. اسیدوفیلوس با رسیدن در خلاء، تا تعداد باقی ماند، که برای اثرات مثبت بر روی سلامتی ضروری است. پروتئین، ماده خشک، محتوای نمک، و درصد اسید لاتیک در پنیرهای پروبیوتیک رسیده شده در خلاء و در شوراب تا حد زیادی متفاوت بود. همچنین، محتوای اسید لاتیک پنیرهای پروبیوتیک نیز کمی بیشتر از کنترل های پنیرهای رسیده شده در خلاء و در شوراب بود. پنیرهای پروبیوتیک رسیده شده در خلاء بالاترین سطوح پروتئولیز و بالاترین امتیازات حسی را در بین همه پنیرها داشتند. در نتیجه، ال. اسیدوفیلوس را میتوان برای تولید پنیر سفید پروبیوتیک برای کاهش زمان رسیدن استفاده کرد، و بسته بندی خلاء شیوه ذخیره سازی ترجیحی است.
مقدمه
پروبیوتیک ها میکرو ارگانیسم های زنده ای هستند که در هنگام جذب شدن به تعداد معینی، مزایای سلامتی فراتر از تغذیه مبنای ذاتی را به دنبال دارند. غذاهای حاوی این باکتری ها در طبقه "غذاهای کاربردی" قرار دارند و بصورت غذاهایی توصیف می گردند که گفته میشود تأثیر مثبتی بر روی سلامتی دارند. غذاهای کاربردی باید حداقل حاوی باکتری پروبیوتیک باشند و باید در سطوح بالاتر از مصرف شوند تا تأثیرات مثبتی بر روی سلامتی داشته باشند. محصولات حاوی پروبیوتیک بخاطر خصوصیات سلامتی خود، به انتخاب اصلی برای مصرف کننده تبدیل شده اند. بنابراین بازار این محصولات رشد سریعی دارد.
بسیاری از گونه ها و گونه های مختلف لاکتوباسیل ها و بیفیدو باکتریها بصورت تجاری بعنوان پروبیوتیک استفاده شده اند. کاملاً مشخص است که اسیدوفیلوس لاکتوباسیل تأثیرات مثبت برای سلامتی، و فعالیت ضد عاملان بیماری زای غذاها دارد.
ال. اسیدوفیلوس یک میکرو ارگانیسم پروبیوتیک موجود در غذاهای سنتی و مکمل تغذیه است. اغلب غذاهای پروبیوتیک موجود در بازار (مانند ماست و شیر تخمیر شده) از محصولات تازه هستند و عموماً چند روز یا چند هفته پس از تولید مصرف میشوند. پنیر ممکن است از لحاظ ارائه پروبیوتیک های ماندنی (مانند pH بالاتر پنیر، و محتوای بیشتر چربی و سازگاری بیشتر پنیر) مزایایی معینی نسبت به ماست داشته باشد و پنیر میتواند محافظت بیشتری را نسبت به پروبیوتیک ها در روده و معده داشته باشد. پنیر سفید یک پنیر نیمه سفت است و در خاورمیانه و سواحل دریای مدیترانه تولید میشود و نام های مختلف مانند برینزا، تلم، فتا، دانی، دومیاتی، جیبنا و پنیر سفید بلغاری دارد. پنیر سفید ترکیه یک پنیر رسیده شده در شوراب و یکی از پر مصرف ترین انواع پنیر در ترکیه است. با اینکه پنیر سفید در شوراب می رسد، اما اخیراً در خلاء نیز رسیده میشود. به همین دلیل، این مطالعه بر تولید پنیر سفید پروبیوتیک متمرکز است. مقالات اندکی ترکیب و بقای ال. اسیدوفیلوس را در پنیرها گزارش میدهند. اغلب مطالعات مربوط به تولید پنیر پروبیوتیک فقط با بیفیدو باکتری ها، یا فقط با ال. سیک، و یا با کشت ترکیبی بیفیدو باکتری ها و ال. اسیدوفیلوس ، و یا گونه های دیگر لاکتوباسیل انجام شده اند.
استفاده از ال. اسیدوفیلوس قبلاً برای تولید پنیر سفید گزارش نشده است. اهداف مطالعه حاضر اینست که پنیر سفید ترکیه را با اضافه کردن ال. اسیدوفیلوس تولید کند و بقای ال. اسیدوفیلوس را در حین تولید و رسیدن مطالعه کند، و همچنین تأثیرات ال. اسیدوفیلوس بر روی خصوصیات حسی، زمان رسیدن، و ترکیب شیمیایی پنیر را تعیین کند.
2- مواد و روشها
2.1- کشت ها
کشت آغازگر پنیر Chr. Hansen R 707 بعنوان کشت آغازگر در تولید پنیر سفید ترکیه مورد استفاده قرار می گرفت. کشت های غلیظ منجمد-خشک با غلظت های برابر (1:1) در شیر بی چربی سترون شده انجام شد، که در دمای 37 درجه سانتیگراد بمدت 16 تا 18 ساعت عمل آورده شد. 593NL. acidophilus از مؤسسه هیفزیسیها در وزارت بهداشت (ترکیه، آنکارا) بدست آمد. ال. اسیدوفیلوس در مایع کشت MRS مایه کوبی شد و در دمای 37 درجه بمدت 24 ساعت عمل آورده شد.
2.2- تولید پنیر
پنیرها مطابق با راهکار استاندارد تولید شدند. پنیر سفید سنتی ترکیه بعنوان کنترل استفاده شد، و پنیر سفید ترکیه با استفاده از کشت پروبیوتیک در یک کارگاه نمونه تولید شد. دویست لیتر شیر گاو سالم بدون آنتی بیوتیک (pH 6.8) از تحقیقات دامپزشکی و مزرعه آزمایشی دانشگاه آنکارا بدست آمد. شیر در دمای 72 درجه سانتیگراد بمدت 2 ساعت پاستوریزه شد. پس از اینکه شیر تا دمای 32 درجه سرد شد، کشت آغازگر R 707 و به شیر اضافه شد. سپس شیر به خمره های پنیر ساخته شده از فولاد ضد زنگ منتقل شد، که هر یک دارای ظرفیت 100 لیتر شیر بودند. شیر پنیر پروبیوتیک با ال. اسیدوفیلوس مایه کوبی شد. کیموسین به هر خمره پنیر در سطح کافی برای دلمه شدن شیر پس از 60 دقیقه اضافه شد. دلمه با چاقو به مکعب های کوچکی تقسیم شد و کشک ها بمدت 5 تا 10 دقیقه در آب پنیر باقی ماندند. سپس کشک ها (pH 6.4) به قالب های ساخته شده از فولاد ضد زنگ منتقل شدند، که با پارچه درشت باف پوشیده شده بودند. سطح پنیرها با پارچه درشت باف پوشانده شد، و بدون فشار بمدت 20 دقیقه آب آنها گرفته شد، و سپس بمدت (دقیقه) تحت فشار قرار داده شدند. سپس وزنه ها برداشته شدند، و پارچه ها باز شدند و پنیر بصورت مکعب های کوچکی بریده شد. مکعب ها بمدت 13 ساعت در شوراب قرار داده شدند. سپس هر دسته بمدت 6 ساعت در دمای اتاق (20 درجه) نگه داشته شد؛ این مرحله، مرحله ساکن تولید نامیده می شود. سپس هر دسته از کشک به دو گروه تقسیم بندی شد، که یکی از آنها در خلاء رسیده شد، و دیگری در قوطی های لاک و الکل زده حاوی شوراب (آب نمک) نگه داشته شد. پس از بسته بندی، 4 نوع وجود داشت، که دو نوع (CV و PV) بدون شوراب رسیده بودند و دو نوع (CB و PB) در دمای 4 درجه سانتیگراد بمدت 90 روز با شوراب رسیده شده بودند. اختصارات روبرو برای پنیرهای مختلف بکار میرود: CV = پنیر سفید سنتی ترکیه رسیده شده در خلاء و استفاده شده بعنوان کنترل 1؛ CB = پنیر سفید سنتی ترکیه رسیده شده در شوراب استفاده شده بعنوان کنترل 2؛ PV = پنیر سفید ترکیه تولید شده با استفاده از کشت پروبیوتیک (ال. اسیدوفیلوس) رسیده شده در خلاء؛ PB = پنیر سفید ترکیه تولید شده با استفاده از کشت پروبیوتیک و رسیده شده در شوارب .
2.3- نمونه برداری
در حین تولید پنیر، نمونه های شیر پس از مایه کوبی ال. اسیدوفیلوس ، از لحاظ باکتری های مزوفیلیک هوازی، ال. اسیدوفیلوس ، لاکتوباسیل آغازگر، و باکتری های کلیفرم تحلیل شدند. بر روی نمونه های پنیر در روزهای 1، 7، 15، 30، 60 و 90 ، اندازه گیری pH، شمارش باکتری، تحلیل شیمیایی و ارزیابی حسی انجام شد.
2.4- تحلیل میکرب شناسی
از هر نوع پنیر، 10 گرم پنیر به یک کیسه سترون شده در شرایط ضد عفونی شده پ منتقل شد و در 90 میلی لیتر از محلول سیترات تری سدیم سترون شده بمدت 2 دقیقه و با استفاده از Labblender 400 stomacher هموژنیزه شد.
محلول های ردیفی توسط اضافه سازی 1 تا 9 میلی لیتر آب پپتون سترون شده آماده شدند. نمونه ها از لحاظ شمارش باکتریهای مزوفیلیک هوازی، ال. اسیدوفیلوس ، لاکتوباسیل آغازگر، و باکتریهای کلیفرم با استفاده از روشهای استاندارد مورد آزمایش قرار گرفتند.
از آگار شمارش صفحه برای شمارش باکتریهای مزوفولیک هوازی استفاده شد. صفحات بصورت هوازی در دمای 30 درجه سانتیگراد بمدت 48 ساعت عمل آورده شدند. ال. اسیدوفیلوس بر حسب آگار MRS شمارش شد و بصورت ناهوازی در دمای 37 درجه بمدت 3 روز عمل آورده شد. لاکتوباسیل های آغازگر بر حسب آگار M17 شمارش شدند و بصورت هوازی بمدت 48 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد عمل آورده شدند. برای شمارش باکتریهای کلیفرم، از آگار violet red bile (صفرای بنفش مایل به قرمز) استفاده شد و بصورت هوازی در دمای 37 درجه بمدت 48 ساعت عمل آورده شد.
2.5- تحلیل ترکیبات
نمونه های پنیر از لحاظ نمک مطابق روش استاندارد IDF، از لحاظ محتوای چربی توسط روش باتیرومتریک گالیک، و از لحاظ مقدار تحلیل شدند. محتوای پروتئین با یک تحلیل گر نیتروژن اندازه گیری شد، و از ضریب تبدیل نیتروژن به پروتئین، به اندازه 6.38 استفاده شد. قدرت اسیدی قابل عیارگیری مطابق با استاندارد بریتانیا تعیین شد و بصورت درصدی از اسید لاتیک بیان شد. همه تحلیل ها دوبار انجام شدند.
2.6- تحلیل پروتئولیز
عصاره های قابل حل در آب (pH 4.6) هر یک از پنیرها مطابق با شیوه ای که توسط کوچرو و فاکس (1982) توصیف شده است آماده شد. محتوای نیتروژن عصاره ها با تحلیل گر نیتروژن تعیین شد. نتایج بصورت نسبت نیتروژن حل شونده در آب به محتوای کلی نیتروژن بیان شد.
2.7- درجه بندی پنیرها از لحاظ مقبولیت
نمونه های پنیر بر حسب ورقه امتیازات پنیر مطابق استاندارد 591 ترکیه درجه بندی شدند. این ورقه ها 45 امتیاز به طعم، 30 امتیاز به غلظت و ساختار، 15 امتیاز به تاریخ انقضاء و ظاهر، و 10 امتیاز به رنگ اختصاص میدهند. نمونه های پنیر توسط 5 سنجشگر آموزش دیده در استفاده از صفحات امتیاز، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونه ها بمدت یکساعت در دمای 20 درجه سانتیگراد متعادل شدند، قبل از اینکه امتیازدهی شوند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 8 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
سال و محل تولّد: 2 آذر 1302 – تهران
سال و محل وفات: 18 شهریور 1348 - اسالم گیلان
جلال آل احمد دوم ، آذرماه سال 1302 در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود ، او هرگز نتواست در یک جا حتی در بستر آرامش بخش باورهای دینی ، آرام گیرد و شاید تحت تاثیر همین زندگی پرتکاپو و سرشار از مسا له بود که آل احمد به شیوه و سبک جدیدی از نویسندگی دست یافت و تا مدت ها نویسندگان جوان نسل بعد از خود را ، شیفته زبان و اندیشه خویش کرد .
به گزارش بخش ادبی خبرگزاری کار ایران ایلنا ، جلال در سال 1322 در نجف درس طلبگی خواند و پس از بازگشت به ایران در سال 1323 به احزاب سیاسی پیوست و چندی با حزب توده همکاری کرد ، اما در این محیط نیز چیزی را که میخواست بهدست نیاورد .
وی ، از سال 1326 به شغل معلمی روی آورد . آل احمد نخستین داستان خود را در سال 1324 با عنوان "زیارت" در مجله سخن منتشر کرد .مجموعه دید و بازدید او نیز در همین سال منتشر شد .
مجموعه " از رنجی که میبریم " ، بیشتر تحت تاثیر شعارهای حزبی درباره فشاری که حکومت برکارگران و افراد سیاسی اعمال میکرد ، در سال 1326 منتشر شد . در دو مجموعه داستان " سهتار " و "زن زیادی" تعصب و نادانی مردم کوچه و بازار را با لحنی انتقادی تصویرکردهاست .
مشهورترین اثر داستانی آلاحمد ، داستان بلند " مدیر مدرسه " است که به سال 1337 منتشر شد . مدیر مدرسه سرگذشت مدیری بیپناه است که بعد از کودتای 28 مرداد 1332 ، فضای اداری فاسد سرانجام او را به ناامیدی میکشاند .
نثر پرشتاب و بریده بریده جلال که به نثر تلگرافی شهرت یافته ، در همین اثر به کمالی شایسته رسید و نسل جوان آن روز و دهه بعد را به شدت تحت تاثیر قرارداد . رمان " نون و القلم (1340) " کوشش دیگری است برای بازگویی اوضاع اجتماعی ، داستان "نفرین زمین "(1346) درواقع ادامه مدیر مدرسه است و در آن معلم روستا به گزارش تحولات روستاها در روزگار اصلاحات ارضی میپردازد . این کتاب یکی از نخستین رمانهایی است که در آن ، نویسنده به مسائل روستا و ادبیات روستا میپردازد .
مجموعه پنج داستان که پس از مرگ او به سال 1350 منتشر شد ، در برگیرنده داستانهایی است که نویسنده از دوران کودکی خود به یاد آوردهاست . او همچنین از همان آغاز به نوشتن مقالات اجتماعی و انتقادی پرداخت و نگارش مقالات (تک نگاری) مونوگرافی و سفرنامه نویسی روی آورد .
از جلال ، در زمینه مقاله نویسی انتقادی ، مجموعههای "هفت مقاله " ، " سه مقاله دیگر " ، " کارنامه سه ساله " ، " ارزیابی شتابزده " ، " در خدمت و خیانت روشنفکران" و "غرب زدگی" به رشته تحریر درآمده است که به ویژه در دو کتاب اخیر ، نویسنده به مهمترین مسائل جامعه ایران یعنی دو موضوع "غرب "و "روشنفکران " پرداخته و با دیدی ناقدانه و سنتگرا با توجه به موازین جامعهشناسی ، آرای معروف به غربزدگی خود را پرشتاب و کوبنده مطرح کردهاست .
استحکام نثر جلال در مقالههای انتقادی و سبک مقطع او ، شیوه کار وی در داستاننویسی را به شدت متاثر ساخته و داستانهای کوتاه و بلند وی را هم به ساختار و محتوای مقاله نزدیک کردهاست .
در قلمرو سفرنامه ، تکنگاری و مشاهدات ، اورازان ، تات نشینهای بلوک زهرا و جزیره خارک در تیم خلیج فارس ، یادگارهایی است که از قلم آلاحمد برجای ماندهاست .
وقتی به سال 1345 سفرنامه حج او به نام " خسی در میقات " انتشار یافت ، توجه بسیاری از
حجکنندگان و اهل قلم را به خود معطوف کرد . به طوری که میتوان گفت این اثر با تقلیدهای فروانی که به دنبال داشت ، توانست سبک نوینی در سفرنامه نویسی حج پدید آورد .
آل احمد ، ترجمههایی از آثار نویسندگان بزرگ چون داستایوفسکی ، ژان پل سارتر ، آندره ژید و اوژن یونسکو نیز دارد که در مجموع نسبت به دیگر زمینههای نویسندگی برای او به عنوان یک مترجم ، شان چندانی به بار نیاورده است ، چنانکه تلاش های او در کار مطبوعات نیز شهرتی برای او به بار نیاورد .
زندگی آل احمد ، در شهریور 1348 در حالی که 45 سال بیشتر نداشت به پایان رسید .
آثار: 1- از رنجی که می بریم 2-اورازان 3-پنج داستان 4-تات نشین های بلوک زهرا 5-جزیره خارک در یتیم خلیج فارس 5- چهل طوطی 6- خسی در میقات 7- در خدمت و خیانت روشنفکران 8- دست های آلوده 9- دید و بازدید 10- زن زیادی 11- سرگذشت کندوها 12- سفر آمریکا 13- سفر به ولایت عزرائیل 14- سفر روس 15- سه تار 16- غرب زدگی 17- مدیر مدرسه 18- مکالمات 19- نفرین زمین 20- نون وا لقلم 21- یک چاه و دو چاله
بویین زهرا و آوج آذربایجان
شهرستان بوئین زهرا در جنوب استان آذربایجانی قزوین، در دشت قزوین و در دامنه های شمالی رشته کوهی که در بعضی از نقاط مرز بین استان های قزوین، همدان و مرکزی می باشد بنا شده و از نظر ارتباطی در مسیر جاده تهران ـ همدان و جاده ساوه قرار دارد. این راهها نواحی جنوبی و شرقی آذربایجان (نواحی مجاور ترک نشین استانهای تهران ، مرکزی و همدان) را به نوحی شمالی آذربایجان (استانهای قزوین و زنجان) متصل می کند .
مرکز شهرستان بوئین زهرا، شهر بوئین در 135 کیلومتری تهران و 55 کیلومتری شهر قزوین واقع شده است. این شهرستان دارای 5 بخش مرکزی (بوئین)، آوج، شال، اسفروردین و دانسفهان می باشد. مرکز بخش آوج شهر آوج است که در فاصله 123 کیلومتری جنوب غربی بوئین زهرا واقع شده است. آب و هوای غالب این بخش هم مثل سایر نقاط آذربایجان کوهستانی است . ارتفاعات خرقان غربی در غرب و کوههای آق داغ در شرق این بخش از جمله مهمترین کوهستانهای آن را تشکیل می دهد. خره رود ( طویلترین و پر آب ترین رود شهرستان)، ساوه چای، آوه رود از رودهای مهم بوین زهرا میباشند.
با وجود مراتع سرسبز در دامنه کوهستانها اساس فعالیتها و اشتغالات مردم این بخش را مانند دیگر نقاط آذربایجان، کشاورزی، دامداری و باغدرای (تولید انگور) تشکیل می دهد. ، در زمینه صنایع دستی نیز مانند تمام نواحی ترک نشین ایران و آذربایجان قا لی بافی (بویژه فرش های افشار و تکاب) و منجق دوزی رواج دارد. موردی مهم از دید تاریخی ، زلزله خیز بودن این ناحیه باز هم مانند اکثر نقاط دیگر آذربایجان است. زلزله اخیر که در استان های آذربایجانی قزوین٫ زنجان و همدان در اول تیرماه گذشته رخ داد ، براساس آمار رسمی بیش از دویست نفر کشته به جا گذاشت و خسارات و ضایعات فراوانی در مناطق روستایی به بار آورده تعدادی از روستاها را صددرصد تخریب نمود.
زبان های رایج در شهرستان بویین زهرا، ترکی و جزایر زبانی تاتی می باشند. با این همه اکثریت مطلق مردم شهرستان ترک می باشند: " "سازمان شهرداریهای استان قزوین" "...زبان رایج در شهرستان بویین زهرا، ترکی وتاتی می باشد. اکثریت مردم ترک زبان می باشند. ..."
توضیحاتی در باره چند کلمه ترکی بکار رفته در نوشته فوق:
آغ [آق، آغجا، آقجا، آغجه، آقجه] : سفید٫ کم شمار٫ کم تراکم. آق داغ به معنی کوه سفید (کم تراکم) است. مثالهایی از اسامی جغرافیایی شهرستان بویین زهرا و تاکستان و...: آغ بولاغ, آق قویو (یعنی چاه سفید), آقجه دام (یعنی ساختمان سفید), آغجا قیه (یعنی صخره سپید) ، آقجاکند (ده سفید)، آغ کهریز، آق میر, آق بابا....
داغ [داق، تاق، تاغ] : کوه. مثالهایی از اسامی جغرافیایی شهرستان بویین زهرا و تاکستان و... : آقداغ=آق داغ , جرن داغ (کوه آهوی زرد), قوشا داغ(جفت کوه) , تکین داغ (کوه شاهزاده), قازان داغ (کوه قازان=پیروز)، سوری داغ (کوه گله)....
چای: رودخانه. مثالهایی از اسامی جغرافیایی شهرستان بویین زهرا و تاکستان و... : ساوه چای٫ چای بلاغ (رود چشمه), میانچای
قارا[قرا، خره ، قره:] سیاه، متراکم، قوی و انبوه. . مثالهایی از اسامی جغرافیایی شهرستان بویین زهرا و تاکستان و... : قارارود, خره رود ، قره بلاغ, قره داش, قارا تپه, قره تپه,کوه قره قلعه, قره آغاج, قره بایر, قشلاق قارا، قلعه قرا داش, قره قلعه، قره چنگول، قره کوسه لر، قره باغ،قره قرقان، قره تیره،قره یاتاق، کوه قره میل.....
آوه، [اویا، اووا، یووا] : در کلمه آوه رود و نیز نامهای بسیار مختوم به آباد. اوبا و یا اووا در ترکی قدیم به معنی محل زندگی، جلگه، مرغزار، دشت باز و غیره بوده است. این کلمه در زبانهای ترکی به شکل“iy. ey. oy. uy. Iay. yuy. ev. oba وجود دارد. بسیاری از نامهای جغرافی آذربایجان و خراسان و ایران که متاسفانه از طرف فرهنگستان زبان فارسی به خطا به شکل ختم شده به "آباد" ثبت شده اند،در واقع به اوبا-اووای ترکی(uwa، oba/uba،-wa, -oa, va, -uo ) ختم میشده اند. کلمه یووا در ترکی (به معنی لانه ) نیز با اوبا همریشه میباشد.
قالی: ضخیم و کلفت. کلمه قالین ترکی (+ن: پسوند تاکید) از این کلمه ریشه میگیرد.
منجق:[ مینجیق، بنجق، بونجوق، مونجوق] دانه های سنگهای قیمتی، چنین دانه هایی (و نیز ناخن شیر و ...) که بر پرچمها (توغها) ویا طبق باورهای ترکی برای جلوگیری از چشم زدن به دم اسب بسته میشد. پرچمهایی که دارای چنین سنگهای قیمتی ویا دانه هایی بوده اند. همچنین نام پدر آتیللا از
ترکهای هون .(کلمات پرچم و طوغ نیز ترکی میباشند)
ساوه: [ساو-سابو ، ساوا] به معنی زدن،کوبیدن و دفع کردن است.(ریشه کلمات ترکی امروزین ساواش، سووماق، سوووشماق...سوورماق).سابیر ویا ساوار همچنین نام اقوامی از ترکان باستانخزر ، کومان، اوقور و بولغار و...و نام شخص نیز بوده است. همچنین ساو- چاو با بسط معنی از دفع و پخش کردن به معنی شان، شهرت، صدا و پیغام ...نیز میباشد. که به این معنی اخیر در نامهای سبلان=ساو آلان و ترکیب سوز سوو باقی مانده است.
آوج : به ترکی نام نوعی پرنده
خرقان:[قره قان] (معادلQôroxan قرخان مغولی) به معنی رود کوچک ویا باریکه آب کوهستانی. مثالهایی از اسامی جغرافیایی شهرستان بویین زهرا و تاکستان و... : قره قرقان، و خرقان. در ریشه شناسی خرقان نام ترکهای قاراخانی نیز پیشنهاد شده اند. (هنوز در استان قزوین و مناطق ترک نشین جوار آن در استان تهران به نام چیگیل ویا چگین برخورد میشود که طائفه ای ازترکهای قاراخانیان هستند که در این نواحی از آذربایجان ساکن شده بودند)
زبان تاتی
زبان تاتی که از گروه شمالی زبانهای غربی ایرانی میباشد یکی از کهنترین زبانهای این مرز و بوم است که بسیاری از ویژگی های زبانهای باستانی ایرانی را حفظ کرده و به عقیده برخی از زبان شناسان و محققین بازمانده زبان مادی میباشد. در این مورد دیاکونف دانشمند روسی در کتاب تاریخ ماد خود میگوید:
"هنوز هم تاتها و تالشها و گیلکها و مازندرانیها به لهجههایی سخن میگویند که خود بقایایی از زبان هند و اروپایی میباشد که در آغاز لسان ماد شرقی بوده است، امتیاز ویژه این لهجهها کهنگی و مهجوری ترکیب اصوات است که در بسیاری از موارد با زبان پارسی تفاوت داشته و با مادی و پارتی و اوستایی شباهت دارد. بدین سبب اگر تاتها و تالشها را مادهایی بشماریم که به عنف، پارسی شدهاند کاملاً راه خطا پیمودهایم."
جا دارد در اینجا به نظر دکتر یارشاطر نیز اشاره گردد او مینویسد:
" اینجانب در طی چند سال گذشته در ضمن جستجویی که برای یافتن زبانهای ایرانی در سرزمین قدیم ماد در پیش گرفته بودم، موفق شدم، به عدهای از این زبانها دسترسی پیدا کنم و آنها را ضبط نمایم، این زبانها در سرزمینی که میان رود ارس در شمال و سمنان و سنگسر در شرق و حدود ساوه و همدان در جنوب و مغرب گسترده است، پراکندهاند و با یکدیگر رابطه قوی دارند و اکثر آنها را میتوان از یک گروه به شمار آورد. از آنجا که سرزمین این زبانها در ماد قدیم قرار دارد و قواعد صوتی و دستوری آنها نیز منافی با آنچه که از زبان مادها میدانیم نیست به جا خواهد بود. اگر این زبانها را به عوض "تاتی" که نارساست و ظاهراً ترک زبانان مصطلح کردهاند "مادی" بخوانیم، خاصه آن که در تاریخ ایران دلیلی در دست نیست که "تات زبانهای" این نواحی از محل دیگری به این سرزمین کوچ کرده باشند و تردید نیست که لهجههای ایرانی این نواحی به جز فارسی و کردی بازمانده لهجههای مادهاست، که تاکنون در نواحی دور افتاده و در پناه کوهستانها و یا در میان گروههایی که نیرو و استقلال فطری بیشتری داشتهاند دوام یافته است."
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 36 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه :
شناخت معبود محبت او را در دل ایجاد میکند و انسان را به پرستش و راز و نیاز با معبود خویش وا میدارد و نماز موجب آرامش انسان میگردد. فلسفهی عبادت همانگونه که در آیات متعددی آمده، بندگی و عبادت است که این بندگی مایهی عزت و سلامت انسان میباشد. این بندگىکردن، سودى به خدا نمىرساند بلکه مایهی عزّت و سعادت خود انسان است وگرنه خداوند بىنیاز مطلق است.
ریشههای عبادت در چهار عنوان خلاصه میشود: عظمت وجودی خدا، احساس نیاز و وابستگی به او، سپاس از نعمتهای بیکران خداوندی و فطرت خداجوی انسان.
اگر انسان بخواهد در این دنیا با آگاهی و آزادی و شخصیّت انسانی زندگی کند، باید هدف داشته باشد و این هدف رسیدن به کمال مطلوب است. این امر باعث میشود در برابرکمال مطلق تسلیم شویم و سر به سجده برداریم.
انسان در کل سرشتی خدا آشنا، خداگرا و خدا پرست دارد و خود و جهان را وابسته به خالقی میداند که سرچشمهی همهی خوبیها و زیباییهاست، انسان که از درون گرایشی به خدا احساس میکند. تمایلی مقدس و متعالی که او را گاه و بیگاه به نجوا با خدا مینشاند و وادارش میکند که رازهای درونی خود را بیواسطه با او در میان بگذارد. و در حقیقت نماز برقرار ساختن ارتباط بین یک موجود بینهایت کوچک بهیک موجود بینهایت بزرگ در حال معرفت است.
نماز جلوهی بندگی انسان در پیشگاه خدا و مظهر عبادت است آن که بندهی آفریدگار است و این بندگی را احساس میکند میداند و باور دارد، که در برابر او مطیع و فرمان بردار است و به سجده میافتد با او راز میگوید و نیاز میطلبد و بهیاد ما میاندازد که بندهای بیش نیستیم. در سایهی نماز نیازهای روحی معنوی انسان تأمین و انسان بهیک آرامش واقعی دست مییابد؛ و نیز نماز یک سپاسگزاری در برابر نعمتهای بیکرانی است که حق تعالی به ما ارزانی داشته است.
بنا به گفتهی امام رضا(ع) نماز اقرار بندگی به خداوند(عز و جل)، ایستادن انسان در برابر خداوند حکیم با حال مذلت و فروتنی و خضوع و اعتراف به گناهان، و نیز درخواست عفو و بر طرف ساختن آثار گناهان و بزرگ داشت خداوند و یاد خدا است. نماز این حقیقت والا و سازنده، بیان کنندهی بینهایت گرایی آدمیان میباشد. اما چرا ما نماز میخوانیم و برای ما واجب شده است؛ این بندگی کردن و نماز سودی به خدا نمیرساند، بلکه مایهی عزت و سعادت انسان است و چرا که خداوند بینیاز مطلق است. نماز موجب تکامل روح، تقویت اراده، بهداشت روان، مصونیّت و خود نگهداری و بازدارنده از فحشا و منکر و گناه و تزکیه انسان میشود. حقیقت نماز از نظر امام رضا(ع): «صله و موهبتی است از طرف خداوند مهربان برای بنده از راه رحمت و عنایت و نماز مطالبهی وصال و تقرب بنده به سوی خداست»... و کسانی که نماز نمیخوانند دلیل ترک نمازشان ندانستن فلسفهی نماز و آشنا نبودن به فواید آن بوده و اصولاً نسبت به نماز احساس نیاز نمیکند. و لذا آشناشدن و آشناکردن به فلسفه و حقیقت نماز و این که نماز جزو نیاز ماست، جزو زندگی و حیات ماست و فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلی میکند امری ضروری میباشد.
اهمیت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنایی به حقیقت آن و احساس نیاز نکردن نسبت به آن، خود از عوامل ترک نماز به شمار میآید. آشناشدن و آشناکردن به فلسفه و حقیقت نماز و این که نماز جزو نیاز ماست، جزو زندگی و حیات ماست و فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلی میکند، به واسطه آن به آرامش و تعادل روانی میرسیم، چنان که خداوند میفرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»؛ آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرامش پیدا میکند». نماز پاسخ به حس پرستش است، نماز درمان افسردگی و اضطراب، نگرانی، تزلزل شخصیت، از خود بیزاری، ناامیدی و ارتباط برقرارکردن با مبدأ پاکیها، اراده و توانایی مطلق و کمال مطلق است. با نماز، خودپرستی و آثار آن، که محور گناهان است (خودبینی، خود بزرگ بینی، خودستایی، حسادت و دیگر امراض روحی) از بین میرود مردان الهی در زمان گرفتاریها به نماز پناه میبرند.
از دیگر آثار نماز تشکّر از خدایی است که ولىّ نعمت ماست که هر چه داریم از اوست. البته این سپاس، براى خدا سودى ندارد، بلکه براى خودمان مفید است و نشان معرفت ماست. انسان، اسیر محبّت دیگران است و نعمت و نیکى، انسان را به مقام سپاس و تشکّر مىکشد. اگر کسى نعمتى به ما بخشید و احسانى در حق ما کرد، با زبان و عمل، سپاسگزار او مىشویم. نماز، نوعى سپاس از نعمتهاى فراوان و بىشمار اوست. حضور قلب در نماز را که پایه استوار دین و برترین اعمالهاست. خداوند آنانی که از نماز غفلت میکنند را نکوهش میکند، با این که نمازگزارند و این نکوهش بدان سبب نیست که نماز را فراموش و ترک کردهاند. پیامبر(ص) در مورد برتری کمال نماز میفرمایند: «هر کس که دو رکعت نماز بخواند و در نمازش چیزی از دنیا او را به خود مشغول نسازد، خداوند گناهش را میآمرزد» و نیز میفرمایند: «تنها آن مقدار از نمازت پذیرفته است که در آن حضور قلب باشد».
نماز و تاثیر آن در دورى از زشتىها
پیشتر خاطر نشان گردید:کسى که به ضعف اراده مبتلا است و على رغماعتقاد به مبدا و معاد و تبعات اعمال و توجه به همه امور یاد شده باز مرتکب گناهمىشود، اگر واقعا قصد اصلاح خویش را دارد، باید قبل از هر چیز با به کار بستنبرخى از ریاضتهاى شرعى ارادهاش را تقویت کند، آن گاه با ارادهاى قوى درمقابل خواستههاى نفسانى و وسوسههاى شیطانى بایستد.
و نیز تاکید شد:ریاضتى که در راس همه ریاضتهاى شرعى است و درتقویت اراده تاثیر به سزایى دارد، روزه گرفتن است، آن هم با شرایط و ضوابطىکه بدانه اشاره شد.
اکنون سخن ما این است:یکى دیگر از امورى که در تقویت انسان بسیار موثراست و او را در غلبه بر غرایز و امیال نفسانى یارى مىرساند، به پاداشتن نمازاست.
بدون تردید اگر انسان موفق شود نماز را با همه آداب و مقررات مربوط به آن بهجا آورد، به برکت آن بسیارى از گناهان را ترک گفته و کم کم به یارى خدا، به طورکلى از عصیان فاصله مىگیرد.خداى تبارک و تعالى در قرآن کریم مىفرماید:
و اقم الصلوة ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر ; (1) نماز را به پا دار، بهدرستى که نماز(انسان را)از کارهاى زشت و ناپسند باز مىدارد.»
و نیز مىفرماید:
یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوة ; (2) اى مؤمنان[در کارها]از صبر[روزه]و نماز کمک بگیرید.»
مطلبى که در این جا لازم است مورد تاکید قرار گیرد، این است که حظ وبهرهاى که نماز گزاران از نماز خویش مىبرند، یک سان نیست;زیرا نماز را مانندبسیارى از امور، ظاهر و باطنى است.اگر نماز گزار از نماز، به ظاهر قناعت کندو از روح و باطن آن غفلت ورزد، بهره او از نماز بسیار محدود و ناچیز است.بر خلاف نمازگزارى که از ظاهر بگذرد و به باطن نماز راه یابد;چرا که چنینشخصى به اندازه عمق نمازش از فواید و آثار نماز بهرهمند خواهد بود.
بنابر این، این که قرآن مىفرماید:نماز انسان را از گناه باز مىدارد، یا این کهمىفرماید:در کارها از نماز کمک بگیرید، معنایش این نیست که هر گونه نمازىبا هر کیفیتى، چنان آثارى را به دنبال خواهد داشت، بلکه ابتدا باید دید، نماز تاچه اندازه از شرایطى که به آن عمق مىبخشد بهرهمند است، آن گاه به تعیینخاصیتها و آثار آن پرداخت و سپس آنها را از نماز توقع داشت.
اثار نماز نخواندن
خشم خداى متعال
1 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هر کس نمازى را نخواند، خداوند را مى بیند که بر او خشمناک است.
تباه شدن عمل
2 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هر کس نماز را از روى قصد ترک کند، خداوند عملش را تباه مى کند[1].
3 ـ زراره: از امام صادق درباره این گفته خداى جلّ جلاله پرسیدم : «هر کس به (ارکان) ایمان کفر ورزد، بى گمان عملش تباه است» ، فرمود: ترک کردن کارى که بدان اقرار دارد که از آن جمله، ترک نماز بى هیچ بیمارى و گرفتارى است.
کفر
4 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هرکس نماز را عمداً ترک کند، آشکارا کفر ورزیده است[2].
5 ـ پیمان میان ما و آنان، نماز است . پس هر کس آن را ترک کند ، کافر شده است.
6 ـ کسى که نماز نمى گزارد، دین ندارد.
7 ـ کسى که نماز نمى گزارد، بهره اى از دین ندارد[3].
8 ـ (مرز) میان کفر و ایمان ، جز ترک نماز نیست.
9 ـ (مرز) میان بنده و کفر، ترک نماز است.
10 ـ هرکس نماز را ترک کند و به پاداش آن امید نورزد و از عذابش نهراسد، اهمیت نمى دهم که یهودى، مسیحى و یا مجوس بمیرد.
11 ـ میان مسلمان و کفر ، جز این نیست که نماز واجب را از روى قصد ترک کند و یا به جهت سبک شمردن آن را نخواند.
12 ـ امام صادق علیه السّلام : مردى نزد پیامبر آمد و گفت: اى پیامبر خدا، مرا سفارش کن. فرمود: نماز را از روى قصد وامگذار که هر کس آن را از روى قصد ترک کند، دین اسلام از او وا رهیده است. (مسلمان نیست)[4].
13 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله ـ در سفارش به معاذ ـ : هرگز نماز واجب را از روى قصد ترک مکن ، که هر کس نماز واجب را از روى قصد ترک کند، خداوند تعهدى دربرابر او ندارد[5].
14 ـ امام صادق علیه السّلام ـ به کسى که از گناهان بزرگ پرسیده بود ـ فرمود: ترک کردن نماز از روى قصد یا هر آنچه خداى جلّ جلاله واجب کرده است؛ زیرا پیامبرخدا صلّى الله علیه و آله فرمود: هر کس نماز را از روى قصد ترک کند ، از پیمان خداوند جلّ جلاله و پیمان پیامبرش ، بیرون رفته است.
15 ـ امام علىّ علیه السّلام : تفاوت میان مؤمن و کافر، نماز است . پس هر کس آن را ترک کند و ادعاى ایمان کند، عملش او را تکذیب مى کند و گواهى از خودش بر خود اوست.
16 ـ امام صادق علیه السّلام ـ در پاسخ به این پرسش : چگونه زناکار را کافر نمى نامید و ترک کننده نماز را کافر مى نامید و دلیل آن چیست؟ ـ فرمود: چون زناکار و مانند آن، به جهت غلبه شهوت آن را انجام مى دهد و ترک کننده نماز فقط از روى سبک شمردن ، آن را ترک مى کند.
اثار خواندن نماز
جلب رحمت خدا
خداوند در سوره ی نور می فرماید: وَ اقیمُواالصَّلاةَ وَ اتواالزَّکاة وَ اَطیعُواالرَّسوُلَ لعَلکُمْ ترْحَمُونَ. (نور/ 56) " و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید و رسول را اطاعت کنید تا مشمول رحمت شوید."
خداوند در این آیه اولین شرط برای داخل شدن در رحمت را برپایی نماز برمی شمارد.
طلب یاری از نماز
وَاستعینُوا بِالصَّبْرِ والصَّلاةِ وَ اِنَّها لکبیرِةٌ اِلاّ عَلی الخاشِعینَ. (بقره/ 45) " و از صبر و نماز یاری بجویید و این کار جز از برای خاشعان گران است."
کلمه استعانت به معنای طلب کمک است و این هنگامی است که انسان به تنهایی نمی تواند مشکلی را به دلخواه حل کند. چرا که در حقیقت یاوری جز خدای یگانه وجود ندارد. این دو، بهترین وسایل برای پیروزی هستند.چون صبر هر بلایی را هر چند عظیم، کوچک و ناچیز می کند و نماز که التجاء به خدا است، ایمان را در درون زنده ساخته و به آدمی می فهماند که به جایی تکیه دارد که انهدام ناپذیر است و به ریسمانی دست زده که پاره شدنی نیست و به این ترتیب با ایجاد پایگاه درونی و تکیه گاه برونی که برای پیروزی برمشکلات لازم است، راه غلبه برگرفتاریها آسانتر می شود و نیز می فرماید: یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوااسْتعینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلوةِ اِنَ الله مَعَ الصّابِرینَ. (بقره/ 153) " ای کسانی که ایمان آورده اید از صبر و نماز استعانت جوئید که خدا با صابرین است."
در این آیه نیز برای پیروزی بر مشکلات به یاری جستن از یکی از بزرگترین ملکات (صبر) و یکی از بزرگترین عبادات (نماز) دعوت می کند.
آرامش
خداوند در سوره رعد فقط یاد خدا را آرام بخش دلها می داند: اَلا بِذکرِ اللهِ تطمَئِنُّ القلوبُ (رعد/ 28) "آگاه باشید که تنها یاد خدا آرامش بخش دلهاست. در سوره ی طه، هنگام اولین وحی به موسی(ع) می فرماید: … ی (طه / 14) "… و نماز را برای یاد من به پادار." و اینوَاَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکْر گونه نماز را از مظاهر یاد خود برمی شمارد. حال چرا در دل چنین کسانی ترس و غم جای داشته باشد. اِنَّ الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ وَ اَقامُواالصَّلاةَ وَ اتُواالزَّکاةََ لَهُمْ اجْرُهُمْ عِنْدَ رَبّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ. (بقره/ 277) "کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز برپا داشتند و زکات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند."
برای مردم با ایمانی که با نماز یاد خدا را زنده نگه می دارند و با پرداخت زکات از بروز اختلاف طبقاتی جلوگیری می کنند، آرامشی است که دیگران از درکش عاجزند و پاداشی که فقط نزد پروردگار است.
بازداشتن از فحشا و منکر
… وَ اَقِمِ الصَّلاةَ اِنَّ الصُّلاةَ تنهی عَنِ الفحشاءِ وَالمُنکَرِ وَ لَذِکرُاللهِ اَکْبَرُ واللهُ یَعلمُ ما تصنعُون.(عنکبوت/45 ) "… و نماز را برپا دار که نماز انسان را از زشتی ها و منکرات باز می دارد و ذکر خدا بزرگتر است و خدا به هر چه کنید آگاه است."
طبیعت نماز از آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منکر است. نماز، کسی را که به انواع وسایل هوسرانی مجهز و پایه های حکومت غرایز طغیانگر در کانون وجودش مستحکم و پابرجاست و برای آنها مرزی نمی شناسد، کنتر ل می کند. در هر روز پنج بار ادای نماز کردن، صبح بعد از برخاستن از خواب (که انسان از همه چیز غافل است)، وسط روز (هنگامی که غرق در زندگی مادی است)، در پایان روز و آغاز شب، می تواند جامعه ای صالح ایجاد نماید. نمازی که برای انجام آن از ابتدا، انسان خود را از هرگونه آلودگی پاک کرده و حرام و غضب را از خود دور می سازد و با حمد، تسبیح، تکبیر و سلام بر بندگان صالح خدا، خدا، مقام اولیاء، درجات مردان خدا، عذاب الهی، کیفر خطاکاران، حسابهای دقیق و بی اشتباه روز رستاخیز را به یاد می آورد و با قیام در مقابل خدا، او را از هر چیز برتر و بالاتر می شمرد و با یاد نعمتهایش او را سپاس می گوید و از او صراط مستقیم را می طلبد، بدون شک انسان را متوجه جهان معنوی کرده و در درونش جنبشی به سوی حق و پاکی پیدا می شود و او را از خودخواهی و دنیاپرستی باز می دارد و با تواضع در مقابل ذات لایزال الهی، عشق به جاه و مقام، کنار می رود. نمازگزار با توجه به معانی آیاتی که در نماز می خواند، قهراً از مواعظش پند گرفته، به امر و فرمانش تن داده و خود را از گناهان باز می دارد. مسلماً ذکری که متضمن یاد خدا و خشوع در برابر او و تلاوت قرآن (که بر وعده ثواب، عذاب و هدایت مشتمل است) می باشد با گناهان سازش ندارد.البته میزان اثر نماز به درجه خلوص نمازگزار بستگی دارد و این که چه مقدار موانع را از بین برده باشد. بدیهی است هر چه موانع بر سر راه ارتباط انسان با خدا کمتر باشد، اثر آن بیشتر و بر عکس هر چه موانع بیشتر باشد، اثر نماز کمتر است. چرا که بازدارندگی از گناه، اثر طبیعی نماز است.
اِنَّ الاِنسانَ خلِقَ هَلوعاً. اِذا مَسَّهُ الشرُّ جَزُوعاً. وَ اِذا مَسهُ الخَیْرٌ مَنوعاً. اِلاّ المُصَلینَ. الَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُون.(معارج/ 19 تا 23) "انسان، حریص و کم طاقت آفریده شده – هنگامی که بدی به او رسد بی تابی می کند. و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران می شود. مگر نماز گزاران. آنها که نماز را مرتباً به جا می آورند."
انسان، حریص و کم طاقت و خودخواه است. در بدیها بی تابی می کند و خوبیها را منحصراً برای خود می خواهد؛ مگر نمازگزاران که نمازشان و ارتباطشان با خالق یکتا، آنها را از هر فحشاء و منکری باز می دارد:وَالَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ یُحافِظونَ. (معارج / 34) " و آنها که بر نماز مواظبت دارند."
نمازگزارانی که نماز را با حفظ ظاهر آن (آداب، شرایط، ارکان و خصوصیات آن) و حفظ روح آن (حضور قلب) به طور دائم می خوانند.
همراهی خدا با نمازگزاران
"وَ لقَدَ اَخذاللهُ میثاقَ بَنی اِسْرائیلَ وَ بَعَثنا مِنهُمْ اثنیْ عَشَرَ نقیباً وَ قالَ اللهُ اِنّی مَعَکُمْ لَئِنْ اَقَمتمُ الصَّلاةَ. (مائده / 12) " و خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم و خداوند گفت من با شما هستم اگر نماز را بر پا دارید… ."
در این آیه حمایت و همراهی خدا از بنی اسرائیل را مشروط به شروطی می کند که اولین آنها بر پاداشتن نماز است. یعنی تا وقتی که نماز را برپا دارند مشمول حمایت خداوند می شوند و ترک نماز، ترک هدایت خداوند را در پی دارد. این معنا می تواند شامل تمام نمازگزاران و تارکان نماز نیز باشد.
ولایت نمازگزاران
" اِنَّما وَلیُّکمُ اللهُ و رسولهُ والَذینَ یُقیمونَ الصَّلاةَ و یُوتونَ الزَّکاةَ و هُمْ راکِعونَ." (مائده/ 55) "سرپرست و رهبر شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند و نماز را برپا می دارند و در حال رکوع، زکات می پردازند."
سرپرستی و رهبری جامعه ی اسلام از آن خدا و پیامبر اوست و نیز از آنِ مؤمنینی که برای خدا و اتصال به سرچشمه ی فیوضات الهی، نماز را بر پا می دارند و هنگام رکوع زکات می دهند.
هدایت برای نمازگزاران
"اِنَّما یَعْمُرُ مَسجدَاللهِ مَنْ امَنَ بِاللهِ الیوم الاخِرِ و اَقامَ الصَّلاةَ و اتی الزَّکاةَ و لم یَخْشَ اِلاّ اللهَ فَعَسی اُولئکَ اَنْ یِکونُوا مِنَ الْمُهتدینَ." (توبه / 18) "مساجد الهی را تنها کسی آباد می کند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و نماز را برپا دارد و زکات را بپردازد و از چیزی جز خدا نترسد، ممکن است چنین گروهی هدایت یابند."
هدایت ممکن است برای گروهی باشد که علاوه بر ایمان به خدا و روز قیامت، اهل اقامه نماز و پرداخت زکات و خشیت از خدا باشند. ایمانی که فقط ادعا نباشد بلکه در عمل ثابت شود و فقط چنین کسانی برای عمران مساجد محق هستند.
انذار برای نمازگزاران"… اِنَّما تنذِرالَذینَ یَخشونَ رَبَّهمْ بالغیبِ و اَقامواالصَّلاةَ و منْ تزکی فَانّما یَتزکی لِنفسه و الی الله المصیرُ." (فاطر / 18) " … تو فقط کسانی را انذار می کنی که از پروردگار خود در پنهانی می ترسند و نماز را برپا می دارند و هر کس پاکی پیشه کند نتیجه ی آن به خودش باز می گردد و بازگشت به سوی خداست."
ای پیامبر انذارهای تو نسبت به مکذّبان تو محقق نمی شود. زیرا که دلهایشان مُهر شده است و سخن الهی تنها در دلهای آماده اثر می گذارد و تا در دلی خوف خدا نباشد و در نهان و آشکار، مراقبت یک نیروی معنوی را بر خود احساس نکند و با انجام نماز که قلب را زنده می کند و به یاد خدا می دارد، به آن کمک نرساند؛ این آمادگی حاصل نخواهد شد. آنها که روح و قلبشان مملو از خشیت و ترس آمیخته با عظمت خداست و با برپایی نماز، عملاً او را عبادت و پرستش می کنند.
رستگاری برای نمازگزاران
" قَدْ اَفلحَ منْ تزکی. وَ ذَکرَ اسْمَ رَبِّه فَصَّلی. (اعلی/ 14 و 15) " مسلماً رستگار می شود کسی که خود را تزکیه کند – و نام پروردگارش را به یاد آورد و نماز بخواند."
در این آیات سه چیز را عامل رستگاری می داند، تزکیه، ذکر نام خداوند و سپس به جا آوردن نماز. در اینجا پس از ذکر نام خداوند، بجا آوردن نماز را ذکر می کند. زیرا نمازگزار تا به یاد خدا نباشد و نور ایمان در دلش پرتوافکن نشود به نماز نمی ایستد. به علاوه، نمازی ارزشمند است که توأم با ذکر و یاد او باشد.
پاداش"رِجالٌ لا تلهیهم تِجارةٌ ولابَیعٌ عن ذِکراللهِ و اَقامِ الصَّلاةِ و ایتاءِ الزَّکاةِ یخافونَ یَوماً تتقلبُ فیه القلوبُ والابْصارُ. لِیجزیهمُ اللهُ اَحسنَ ما عملوا و یزیدهُمْ مِنْ فَضله …"(نور/ 37 و 38) " مردانی که هیچ کسب و تجارتی آنان را از یاد خدا غافل نگرداند و نماز به پا دارند و زکات بدهند و از روزی که دلها و دیده ها در آن روز حیران و مضطرب است، ترسان و هراسانند – تا خدا در مقابل بهترین اعمال ایشان جزاء و ثواب عطاء فرماید و از فضل و احسان خویش بر آنها بیفزاید…"
و نیز می فرماید: " لکنِ الراسخُونَ فِی العلمِ منهمْ والْمؤمنونَ یُؤمنونَ بما اُنزلَ اِلیکَ و ما اُنزلَ من قبلکَ والْمقیمینَ الصَّلاةَ والْمؤتونَ الزَّکاةَ والمؤمنونَ باللهِ والیومِ الاخرِ اُولئکَ سَنؤتیهم اجراً عظیماً." (نساء / 162) "اما آنهایی که علم در دلهایشان رسوخ یافته و ایمان دارند به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان می آورند و نماز را برپا می دارند و زکات می دهند و به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند به زودی به آنان پاداش عظیمی خواهیم داد". پاداش عظیم و افزون که از فضل خدا بر آن افزوده می شود؛ برای مؤمنان به خدا و رسولش و آنچه بر او نازل شده و ترسان از روز قیامت است که علاوه بر آن، نماز را نیز اقامه کرده و زکات می پردازند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 19 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
سفال قرون 3 و 4 هجری
قرن 3 هجری شروع و تلاشهای فرهنگی و اقتصادی در حیات جامعه است پس از دو قرن ساده زیستی و حذف تجمل گرایی و همگانی شدن امکانات جامعه ،زمینه های رشد وتوسعه اندیشه های انسانی فراهم شده است به طوری که شکوفایی این فعالیت ها را در قرن 4 هجری می توان دید .
دانشمندان معلمان بویژه ایرانیان در این قرن حاصل تفکرات فلسفی یونیان را در قالب تجربیات علمی و عملی در زمینه شناخت علوم و فنون به جهان عرضه کردند وبا ترجمه کتابهای یونانی و سانسکریت و تدوین کتب عربی وفارسی زمینه پیشرفت و تسریع اندیشه های آن دوره را به سوی شکوفایی فراهم نموده ، -0 آثار سفالی بیش از هر اثر باقیمانده ای منعکس کننده این تحولات است زیرا سیر تطور و تکامل اندیشه ها از روی نوع تزئینات نوشته های کوفی روی سفالها و تجربیات انجام شده د رزمینه عقیه لعاب های مختلف و کشف لعابهای جدید ورنگهای مختلف می توان دید در پایان قرن 4 موفقیتهای ارزنده ای در زمینه شناخت اکسید فلزات و فرمول ترکیبات آنها برای رنگ لعاب مورد نظر حاصل شده بود سفالگران باتکیه براین دانش و تجربه و ممارست در پخت سفال و کنترل حرارت و تغییر در شکل کوره ها توانستند تحولی عظیم و چشمگیر در خلق ظروف سفالی با تزئینات بسیار چشم نواز وارزشمند به وجود آورند . 0-0 در طبقه بندی سفالهای دروه اسلامی سفالی قرن 3و 4 را بنام سفالهای سامانی شناسایی کرده وویژگیهای فن و زیرین موسوم به لعاب گلی را به این دوره نسبت داده اند . این گروه ازسفالها بیشتر در شمال شرق ایران در مراکزی مانند نیشابور ، سمرقند و جرجان معمول بوده است فنون تزئین متداول در این دوره چنین است .
الف – لعاب گلی : در این نوع تزئین ظروف ساخته شده از گل را که معمولا دارای خمیر نخودی یا قرمز بوده است پس از خشک شدن در دو غابی از گل نخود رنگ فرو می بردند . طوری که داخل و خارج آن بطور یکنواخت با این دوغاب پوشانده می شد و پس از خشک شدن ظروف را به نقوش مورد نظر می آراستند این نقوش معمولا ساده بود و شامل یک جمله یا کلمه کوفی میشد که در کف داخلی یا برحاشیه لبه داخلی ظروف نوشته می شده سپس ظروف را با لعاب شیشه ای پوشاندند و به کوره می بردند . معمولا برای ظروف ساده یک رنگ از ترکیب لعاب گلی که سیلیس هم به آن اضافه میشده استفاده می کردند که این کار در یک مرحله انجام می شده در نهایت ظروف به رنگ شیری براق در می آمد . ظروف مزین به لعاب گلی معمولا درچهار گروه مطالعه می شود .
سفالینه با پوشش گلی و نقوش سیاه روی زمینه سفید : ( یکانی و کریمی ، 1364 ، ص 16) این دسته از ظروف که مهمترین مرکز ساخت آنرا می توان نیشابور دانست ، با پوشش گلی پوشانده شده و سپس با نقوش سیاه رنگ یا قهوه ای تیره و لعاب شفاف مبدلی تزئین شده است ( شکل 3-9) زمینه این ظروف کاملا شیری رنگ یا سفید است که در گوشه ای از لبه داخلی یا کف آن با کلمه یا جمله ای کوتاه تزئین شده است در اوایل قرن 4 تزئینات دیگری شامل نقطه چین های مرتب نقش پرندگان گلهای مسبک به نوشته کوفی تزئین اضافه می شود از ویژگیهای کلی تزئینات این نوع ظروف عدم تراکم نقش وایجاد فضای خالی در زمینه است ( تصویر 3-9 تا 3-6 ) –0- در ظروف بزرگتر که لازم بود نوشته کوفی طولانی باشد جملاتی نظیر دعای خیر ، روایات ، ضرب المثل ،احادیث منسوب به حضرت محمد ص ) ، حضرت علی (ع) و کلام بزرگان اهل ادب برای تزئین بکار می رفته است ( تصویر 7-9 و 8-9) در داخل بعضی کاسه ها یا لنگهای بزرگ نقش آفتابه دیده می شود که بطرز بسیار زیبایی با نقش و نگار که تقلیدی از قلمزینهای آثار فلزی است همراه شده است . در کاوشهای علمی مشترک موزه مترو پوییتن ومرکز باستان شناسی ایران که گزارش آن در سال 1347 منتشر شده است در شهر قدیم نیشابور نمونه های منحصر به فرد با نوشته های کوفی بدست آمده که بنام ظروف کتیبه ای معروف است ظروف کتیبه دار مکشوفه از نیشابور را پژوهشگر ارجمند ، عبدالله قوچانی در سال 1364 در کتابی بنام کتیبه های سفال نیشابور معرفی کرده است که درشناخت اوضاع سیاسی – اقتصادی – مذهبی – واجتماعی این دوره اهمیت قابل توجهی دارد .
سفالینه با لعاب گلی و نقوش رنگارنگ روی زمینه سفید ؟
سفالهای رنگارنگ ونقوش رنگی روی لعاب گلی بویژه قرن 4 هجری است که متعلق به دورانی است که کیمیاگران وتهیه کنندگان لعاب با رنگهای مختلف و اکسیدهای متنوع آشنا شده اند و به تبع علاقه به ترسیم نقوش در انسان ،گلها ،گیاهان و حیوانات از رنگهای ارغوانی تیره سیاه ، قهوه ای ،زرد و افرایی بصورت پوشش نازک روی زمینه ها و پوشش گلی استفاده کرده اند (تصویر 9-9 و 10-9 ) از نقوش متداول این دوره می توان نقش اسب سوار به تقلید از ظروف فلزی ساسانی با تلفیقی از نقوش پرندگان مثل مرغ شاخوار و پرنده مسبک ( نقطه نشان ) ونقش مایه های اسلیمی و تکرار حروف خط کوفی نام برد که در داخل کاسه ها ، بشقابها و پیمانه های کوچک آبخوری رسم شده است . 0-0 در میان مراکز ساخت این نوع ظروف نیشابور از اهمیت بسیار برخوردار است و بطور کلی در شرق ایران و نیز در مازندران این سفال متداول بوده و حتی بنام ظروف ساری نیز نامیده می شده است . تعداد زیادی کوره های پخت این نوع سفال در جرجان کشف شده و محققان آنجا را مرکز ساخت و اشاعه این سفال می دانند در مجموع این نوع ظروف در جهان اسلام از ابداعات وابتکارات سفالگران ایرانی محسوب می شود و پرفسور میکاهی استاد دانشگاه توکیو این امور را تاکید کرده است { پانوشت کیانی 1357 ،ص 16 – 17}( تصویر 11-9 ، 12-9 ، 13-9)
سفالینه لعاب گلی با لعابهای درخشان معروف به زرین فام اولیه :
این نوع سفال پس از آنکه با پوشش گلی پوشانیده می شد ،بامجموعه ای از لعابهای ترکیبی رنگین زینت می یافت و پس از پخت درخشندگی خاص به حالت زرین فام یا خلایی داشت شکل این ظروف معمولا کانیه ونقوش آنها گلهای تزئینی همراه با نوشته های کوفی بود . وجه تمایز این ظروف زرین فام با ظروف زرین فام قرن 6و7 در تکامل نقوش ونوع خط و تفکیک رنگ است در قرن 6و7 هجری به جای خط کوفی از خط نسخ و فارسی دری وپرترهای انسانی و رنگ طلایی یک دست استفاده می شود سفالینه زرین فام اولیه قرون سوم و چهارم بیشتر در نیشابور ،جرجان ، اصطخر و شوش بدست آمده ( تصویر 14-9 و شکل 4-9 و 5-9 )
سفالینه های لعاب گلی با نقوش سیاه وروی زمینه ها زرد ، این نوع سفالینه ها که در نگاه اول زرد رنگ می نماید بصورت لکه هایی قسمت های مختلف ظروف را پوشانده است ودر واقع می توان آنرا زمینه ساخت ظروف سفالی لعابدار معروف به تکنیک لعاب پاشیده دانست که در جای خود از آن بحث خواهد شد . تنوع رنگ لعاب در پایان قرن 3 و استفاده گسترده از این روش برای تزئین ظروف و اشیای سفالی و بعد تولید کاشی برای تزئینات معماری همپا با پیشرفت سایر فنون و علوم ادامه دارد .
بطور کلی سفال لعاب گلی از سفالهای مشخصه قرن اولیه اسلامی تا اواخر قرن 4 هجری است که به ترتیب از نوع لعاب گلی شیری رنگ ساده و ساده با تزئین کم شروع شده و به تدریج کتیبه کوفی تمام سطح ظروف را پر می کند و بعد ها لعاب گلی رنگارنگ سفال متداول قرن 4 می گردد و پایان این سده با سفال لعاب پاشیده ساده خاتمه یابد و قرن 5 با سفال نقش کنده و لعاب پاشیده آغاز می گردد .
تاریخچه سفالگری
قدمت هنر سفالگری به 10000 سال میرسد و به عقیده باستان شناسان بعد از سبد بافی کهنترین صنعت بشری به حساب می آید .
هزاران سال پیش در عصر نوسنگی ، زمانی که انسان توانست از ابزارهای سنگی استفاده کند وبا فن سبد بافی لاشنائی یابد با اندود کردن بدنه خارجی سبدها وقرار گرفتن آنها درکنار آتش بطور اتفاقی به شناخت ظروف گلی و مزایای آن دست یافت . دسترسی به چنین وسیله ای تحولی چشمگیر در امر جمع آوری و نگهداری غذا پدید آورد و انسان در نقاط مختلف جهان با اختلاف زمانی اندک ، به این مرحله از تحول و خلاقیت قدم گذارد . نخستین سفالهای دوران جمع آوری غذا یا عصر نوسنگی قدیمترین ظروف گلی است که تا کنون در افریقای شرقی بدست آمده است این ظروف اسکلت سبدی دارند ودرواقع سبدهای گل اندودی است که در کنار آتش خشک شده است . فکراستفاده از پوسته ای دارای حجم احتمالا پس از دیدن پوست میوه های خشک شده و حفره های سنگی و قطعات سنگی با سطح مقعر که آب باران را در خود نگهداری می نمود پدید آمده است .
قدر مسلم انسان با قرار دادن دستها کنار هم و استفاده از آنها برای نوشیدن
آب عملا به ایده ظرف و مظروف پی برده است .
فرضیه محققان تاریخ هنر مبنی بر وجود حفره های ایجاد شده ( جای پای انسان و حیوانات ) در حاشیه رودخانه هائی مانند نیل که براثرطغیان آب رسوباتی از خود به جا می گذارند . و پس از خشک شدن این حفره ها به شکل ظرف از ماسه های اطراف جدا می شوند نیز قابل توجه وشاید قابل قبولتر به نظر برسد تحقیقات علمی باستان شناسی در ایران قدیمترین ظروف گلی حرارت دیده را به 8000 سال قبل میلاد نسبت می دهد . این سفال را که نمونه آن در غاری بنام کمربند واقع در نزدیکی بهشتر بدست آمده است میتوان قدیمترین نمونه سفال دست ساز ابتدائی در ایران دانست . این سفال ضخیم ، کم پخت ،شکننده و خشن و قهوه ای رنگ است و در آن مقدار زیادی علف خرد شده بعنوان ماده چسبنده ( شاموت ) برای جلوگیری از ترک برداشتن به هنگام خشک شدن در آفتاب یا حرارت دیدن در کنار آتش بکار رفته است .
درکاوشهای حاشیه کویر در تپه سنگ چخماق شاهرود ودر مراحل بعدی در لایه های عمیق تپه سلیک کاشان و مناطق اولیه تپه سراب نزدیک کرمانشاه و لایه های عمیق تپه گیان در نهاوند و تپه حاجی فیروز در آذربایجان غربی نیز
سفال دوران غار دیده شده است .
که غارنشینان در مراحل اولیه استقرار در دهکده های اولیه آنها را به این مکان آورده اند . در ابتدا انسان بطور اتفاقی از خاک رس برای ساخت سفال استفاده کرد که احتمالا این امر بدلیل وفور وسهولت دسترسی بدان بوده است ولی بعدها تجربه به وی آموخت که بهترین خاک برای سفالگری همین خاک است .1
تاریخچه سفالگری در نیشابور
مجموعه سفالهای نیشابور بسیار جالب است و نمونه های مختلفی از هنر سفالسازی ایران را در قرون سوم و چهارم وپس از آن شامل می شود . قالبهائی که ازاین کوره ها کشف گردیده ونشان می دهد که ظروف سفالین آن زمان را چگونه تزئین می کرده اند . موضوع نقوش این ظروف بسیار قابل توجه بوده واین مطلب را روشن می نماید که اگر چه از بعضی جهات بسیار مختصر و کوزه گران نیشابور احتمالا از چینی ها اقتباسهائی کرده اند ولی بطور کلی هنر آنان دنباله هنر ساسانی است .
در میان ظروف شناخته شده از نیشابور ظرفی بی نظیر بود که در آرایش آن بازنمائی های پیکره ای داشت واز نظر سبک و رنگ بکار رفته در آن بسیار چشمگیر بود رنگهائی چون سیاه برای خطوط پیکره ها و سبز وزرد و خردلی روشن ، و انواع قهوه ای سیر ، چهره ، پیکره ها اغلب شبیه پیکره هائی است که روی سفالینه لعابی بین النهرین آمده است .
از نمونه های برجسته این نوع سفالینه و جامی در تهران ( موزه باستان شناسی ) و جامی با پیکره ایستاده می باشد .
پیکره ها در مقابل پس زمینه ای ایستاده اند که با تصاویر حیوانات ، گلها و نخلها و کتیبه ها پوشیده شده است .
تعدادی از سفالینه های محلی نیشابور نیز وجود دارد که از مشخصه های آن پرندگان بزرگ کاکل سبز با رنگ سیاه واخرائی و حاشیه هائی از سفید وسبز است .
در فاصله سالهای 1381 – 1315 خورشیدی ، وهیات باستان شناسی موزه مترو پلیتن امریکا در شهر نیشابور و حفریاتی انجام دادند و آثاری از دوران تمدن اسلامی بدست آوردند که بیشترین این سفالینه ها شامل سفالهای لعابدار عاجی رنگ مزین به خطوط کوفی وهمچنین ظروف زرین فام و رنگارنگ بانقوش کنده و لعاب پاشیده با نقوش قالب زده وهمچنین ظروف یک رنگ بوده اند . ومعروفتر ازهمه ونوع سفالینه دارای نوشته قهوه ای کوفی تزیینی است که چگونگی ونحوه نگارش خطوط کوفی بر روی ظروف سفالین ، ذهن بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف داشته است . 1
در فاصله سالهای 1315-1318 خورشیدی که هیات باستان شناشی موزه مترو پلیتن در شهر کهنه نیشابور حفریاتی انجام دادند و توانستند آثاری از دوران تمدن اسلامی بدست آورند . بیشتر این آثار را سفالینه های لعابدار عاجی رنگ مزمن به خطوط کوفی ورنگارنگ تشکیل می داد که امروزه زینت بخش موزه های ایران باستان و متروپلیتن است و همچنین دراوایل اسفند ماه 1343 آقای سیف الله کامبخش فرد در نیشابور حفریاتی در مورد مطالعه کوره های سفالپزی انجام داد . این کاوشها در دو محل شهر کهنه نیشابور یکی در شمال قریه ( خرمک ) و دیگری در اراضی ( لک لک آشیان ) چهار کوزه سفالپزی عصر سلجوقی حفاری و ساختمان آنها مشخص شد .1
حفاری در کوره های سفالپزی اول و دوم
حفاری در شمال قریه خرمک انجام شد . دو کوره اول و دوم با شکل خمره مانند خود که سقف مشبک یافته اند در عدد انواع کورههای قدیمی وابتدائی بشمار می روند . ولی باید دانست که همین دو کوره آثار بسیار زیبائی را در دوران سلجوقی قرن 5 بوجود آورده اند .
معمولا سفالینه ها گاه دوبار حرارت دیده اند یکی به هنگام پخت سفال ساده ودیگر با لعاب و تزئینات آن دریچه سوخت کوره ها با یکدیگر فاصله کمی دارند و سفالگر قادر بوده است بین آنها قرار گرفته و به هر دو سوخت برساند . کاه را از دریچه کوره شماره یک بدرون میرخته ودر مرحله دیگر به کوره شماره دو میدمیده است و به همین ترتیب در یکیسفال را بسادگی پخته و عمل آورده است و در دیگری عمل تزئین و نقاشی ولعاب را به انجام میرسانده است .
بهنگام حفاری و کوره شماره دوم که کوچکتر است سفال ساده بیرون می داد و در حالیکه اکثر سفالینه های لعابدار راما از کوره شماره اول که بزرگتر است بیرون آوردیم مرحله لعاب دادن و تزئین لازمه اش حرارت بیشتر کوره بوده است برای اینکه لعاب واقعا زیبا باشد باید جلای آن کاملا مساوی و لعابش مطلقا یکرنگ باشد رنگ پریدگی مربوط به کمی پخت است که دراین صورت تغییر املاح بخوبی سیر نمی باشد .
آثار مکشوفه از کوره های اول و دوم
آثاری که ا زاین دو کوره بدست آمدند عموما سفالهای جوش خورده می باشند که حرارت کوره در آنها تاثیر کرده است تزئینات این سفالها را بیشتر خطوط ساده سیاه قلم تشکیل می دهد .
پاره سفالهائی که از این کوره ها بدست آمده عموما به لعاب آبی فیروزه ای رنگ ، لاجوردینه و زیتونی کمرنگ آغشته گردیده اند .
تزئینات پاره ای از آنها نقش کنده ، بعضی داغدار و عده ای از خطوط قلم مشکی که مانند اعداد شماره ای می باشند ترکیب یافته اند .
در بین آثار بدست آمده تعدادی چراغهای روغنی است که دارای دسته و پایه و لعاب آنها آبی فیروزه فام است چون عموما مربوط به کوره اند در اثر حرارت زیادگدازه شده و جوش خورده اند.
رنگ آبی در قسمتهائی از بدنه آنها به قهوه ای بد رنگی تغییر یافته است تعداد زیادی دوات که به لعاب آبی فیروزه ای و سبز کمرنگ مزین شده و عموما گدازه شده اند . یک تنگ با بدنه کروی ودسته کوچک برنگ فیروزه ای که زیر گردن آنرا خطوط یکنواخت سیاهرنگ مزین کرده است.
حفاری کوره های سفالپزی سوم و چهارم
حفاری کوره های سوم و چهارم در روز 18 اسفند ماه در اراضی لک لک آشیان × صورت گرفت
ساختمان کوره سوم و چهارم
کوره سوم و چهارم باکوره شماره اول و دوم اختلاف اندکی داشتند و عموما به همان دوره سلجوقی متعلق می باشند منتهی سفالهای اینها مرغوبتر و تصور می شود که ظروف طبقات ممتاز اجتماع آن روز را می پخته اند .
ضمن بررسی بیشتر ، کوره ای پیدا شد که دارای شکل استثنائی بود متاسفانه نیمی از این کوره قبلا توسط حفاران غیر مجاز ویران گردیده و از بین رفته بود این کوره بنام شماره سوم نامگذاری و خاکبرداری از آن بمدت دو روز ادامه داشت . آتش دان وانبار کوره بعلت تجاوز و حفاری قبلی پاک شده بود .
ساختمان این کوره از نظر آتش دان با کوره های اول ودوم شباهت تام وتمامی دارد منتها در قسمت علیای کوره در آنها استوانه بالائی به ارتفاع 70 سانتیمتر است که سقف مشبک بر آن قرار گرفته است .
کوره چهارم
در جوار کوره سوم حفاری شد دهانه مدور آن درعمق 50 سانتیمتری سطح زمین آشکار گردید.
بشقاب فیروزه فام که از دو ردیف نقوش مارپیچ چلیپائی مزین گردیده است .
دربین آثار بدست آمده پاره هائی از بدنه – دسته – ته ظروف سفالین بدون لعاب که بسیار نازک ساخته شده اند وجود دارند که مزین بخطوط کنده شده هندسی وشکل پرندگان می باشند . یکی از این تکه ها نیمه ظرفی است که دارای نقوش قالب خورده می باشد و نقش پرنده ای راالقا می کند . پرنده در دایره ای به زیبائی در آمده وحلقه ای ناحیه گردن را مزین کرده است ، دم پرنده با حرکت دایره حالت هماهنگی ایجاد کرده است مجموع این دوایر بین دو خط کمربندی محدود شده است . 12
سقف مشبک با توپیهای سفالین یکجا به درون کوره فرو ریخته است شکل ساختمان این کوره با کوره های اول و دوم کاملا تطبیق می نماید .
آثار مکشوفه ازکوره های سوم و چهارم
پاره سفالهای نازک وعاجی رنگ که با نقش قالب خورده وزیر لعاب از این دو کوره بدست آمد وهمچنین بشقاب ، کاسه که با لعاب آبی ، فیروزه ای ،سبز ، و ارغوانی پوشیده شده است .
قالبهای سفالین تزئینی مکشوفه ازکوره های سوم و چهارم نیشابور
قالبهای سفالین به دو نوع مختلف تقسیم می گردند .
الف – یکدسته آنهائی که فقط درناحیه بالا و پائین ظرف را مزین می کنند . این تزئینات گاه از نقوش هندسی ترکیب یافته اند و زمانی خطوط کوفی ساده و یانسخ را القا می کنند . خطوط کوفی و تزئینات هندسی معمولا در نواری محدود شده اند حد فاصل این تزئینات را نقوش پنجه ای ترک ترک تشکیل میدهند . در پاره ای از این قالبها عبارت خط کوفی ، زنجیره ای نیز بکار رفته است بهمین مناسبت تزئینات هندسی نیز بصورت زنجیره ای نموده شده است.
قالبها عموما از سفال بدون لعاب بسیار سختی ساخته شده اند . ضخامت این سفالها در بعضی 2 و در پاره ای تا 3 سانتیمتر می رسد . در بین تزئینات آنها گل و برگهای منفرددیده می شوند .
ب – قسمت دیگر از این قالبها شامل گل و برگهای زیبای زمینی است که در یک نوار کمربندی قالب را احاطه می کند . گیاهان بیشتر از ترکیب درخت سروو گلها شکل می گیرند . برگها دارای طرح ترک ترک با زوائد منگوله ای می باشند شاخه ها ادامه دارند وبه گلهای سر نیزه ای شکل مربوط می شوند . گلها با اشکال بزرگ و کوچک به دو سمت باز شده اند . نوشته کوفی ویا نسخ فواصل کردن ظرف را فرا گرفته و یا برتزئینات اسلیمی بدنه ظروف نقش شده اند این نوشته ها معمولا دعای خیر و برکت ونعمت و یمت ، نصرت وسرور را برای صاحب ظرف آرزو کرده اند.
دسته بندی سفالهای نیشابور
آقای چارلز ، ک و یلکنسون ،موزه مترو پلیتن در حفاریهائی که در منطقه نیشابور داشته است در کتاب خود ظروف بدست آمده از تپه های باستانی نیشابور را درچنین بخشهائی تقسیم کرده است.
1- ظرف نخودی رنگ
2- ظروف رنگ پاشیده
3- ظروف سیاهرنگ بر زمینه سفید
4- رنگارنگ بر زمینه سفید
5- پوشش دوغابیهای زمینه رنگی
6- ظروف سفید مات
7- ظروف زرد رنگ مات
8- ظروف سیاهرنگ با لکه های زرد
9- ظروف تک رنگ
10- ظروف منسوب به کشور چین
11- ظروف با لعاب قلیائی و قابهای آنها
12- ظروف بدون لعاب
از مشخصات ظروفی که مورد بررسی قرار گرفته اند و نقش برای تزئین این ظروف استفاده شده یعنی نقش درصد مهمی از ظروف راچه بصورت مستقل و چه در کنار نوشته ها پوشانده است .
ظرافت از مشخصات ویژه این نقوش است که شامل نقطه ها ، حرکتها از قبیل
خطوط صاف ، مورب ، تابدار وخمیده ویا اشکالی که بصورت لکه هائی در ظرف پراکنده شده اند میباشند و بطور کلی تشکیل دهنده مجموعه ای مشتق از اشکال و طرحهائی ملموس که بسادگی در اطراف ما دیده می شوند و میباشند .
درتعداد بسیار زیادی از ظروف بررسی شده به نقوش هندسی و مجرد اکتفا شده که اگر بیان کننده منظور خاص ( نشانه یا رمز نباشند ) درمجموعه نقوش هندسی و انتزاعی طبقه بندی می شوند .
نقشهای گیاهی و ملهم از طبیعت :
در این نقشها و طرحهای هندسی ، از ابتدائی ترین ساده و مجرد ترین شکل هندسی ( یعنی نقطه ) بصورت : نقطه ای در کف ظرف ، نقطه هائی کنار هم ویا سطوح نقطه دار وهمچنین از خطوط هندسی بصورت : خط چین ، خطهای خمیده و موجدار ویا نوارهای به هم تابیده شده بهره گرفته شده است ودر دیگر نمونه ها سطوح مانند لکه های سه گوش ، دایره ونیمه ای از آنهاوحتی تلفیقی از نقطه ، خط و سطح ، خود نمائی می کنند .
نقطه های پخش شده در سطوحی نامنظم وبه گونه ایست که شکل کلی این
سطوح به طرحهائی از حیوانات نزدیک شده وتداعی کننده نقشهائی از آنان میباشند .
در معرفی طرحهای خطی و سطوح مختلف هندسی ، در ابتدا میتوان طرحهای خطی ابتدائی از خطوط ساده و صاف که در دایره ظروف بصورت حلقه و کمندی قرار گرفته ویا در آنها دوایر وانحناهائی بوجود آورده اند را ذکر نمود.
این خطوط کمندی یا ضخامتهای گوناگون از نازکترین تا نوارهای پهن ، زمانی مشخص کننده حدود دایره کف بوده اند و گاهی نیز در لبه این ظروف ، قرار می گیرفته اند .
خطوط صاف در بعضی ظرفها بصورت ( هاشور ) جلوه می کنند که تنوع این هاشورها در اختلاف رنگ آنها است که یکی در میان تیره و روشن و معمولا به رنگهای زرد ، قرمز ، اخرائی و قهوه ای می باشند .
طرحهای خطی ، نوع قرا رگرفتن و تقاطع آنها گاهی تقسیماتی در سطح ظروف بوجود می آورد ویا اینکه شبکه ها خطوط زنجیره شده و گره خورده ،موجدار ،خمیده و فنری شکل ، پیچ و تابهائی در آنها ایجاد می کنند .
همچنین در بعضی نمونه ها ، خطوط و پیچیده به هم ، نقشی چون ( نوارهای
به هم تابیده ) شده را بوجود آورده اند .
نقش سطوح در آرایش ظرفها
کنگره یادندانه : این طرحهای محیطی ( به طور خاص در لبه ظرف ) دندانه هایی هستند که در بعضی ظروف با نوکهای تیز ،مثلث شکل به نظر می رسند ودر بعضی دیگر به کنگره های گرد ونیم دایره ای یانیم ماه های نسبتا پهن مبدل می شوند که تشکیل دهنده ردیفی از دندانه های ریز ودرشت هستند .
همچنین لکه هائی گاهی به منزله کنگره های نقش شده در لبه بصورت نیم دایره یا سه گوشهای پهن گسترده شده اند وگسترده شدن آنها یعنی ( دندانه های لکه ای ) نیز به همان شیوه کنگره ها ، گاهی تکی ، چند تائی و حتی بصورت تکرار در ردیفی گرداگرد لبه می باشند ودر میان آنها لکه های سه گوش با اندازه های مختلف ازمتداولترین عناصر تشکیل دهنده این گروه در بررسی سطوح ، به مواردی از جمله تکرار آنها بصورت تکرار طرحی به دنبال یکدیگر ، در یک جهت ،مخالف جهت ویا معکوس بر می خوریم .
تلفیق یا ترکیب طرحهای گوناگون در تقسیم بندی طرحهای مورد بررسی نقش مهمی را ایفا می کند از معمولترین نمونه هائی که به صورت ترکیب و
تلفیق مطرح شده اند و عبارتند از :
نقطه ها و خطوط ، خالهای تزئینی ، خطوط موجدار ونقطه ها ، شبکه های نقطه دار ،خط چینها و کنار هم قرار گرفتن خطوط نازک و ضخیم وسطوح ریز و درشت که در بعضی ظروف به منزله قابهائی تصویر شده اند و اشکالی دیگر را در خود جای داده اند .
در نمونه های دیگر تلفیق طرحهای مختلف به تقسیماتی که در ظروف با خطوط صاف و تابدار وجود دارد منتهی می شود نوارها وسه گوشهائی که در طرح ظرف ایجاد شده روش (تزئین شعاعی ) می باشد .
همچنین (رنگ شکلها ) که طرحهای تداعی کننده هستند و معمولا طرح دقیقی از موضوع خاصی نیستند و تنها جنبه تزئینی دارند ودر ظروف کتیبه ای درحد فاصل شروع وپایان عبارت د ر دایره ظرف واقع شده اند .
همچنین برای مکث کردن بین عبارات از علامت ( ویرگول تزئینی ) ویا( بادامی شکل ) بهره گرفته اند همچنین طرحهایی کاملا انتزاعی و تجدیدی نیز در بعضی از ظروف دیده می شود که کاملا انتزاعی و بدون شرح می باشند .
همینطور در مجموعه طرحهای ملهم از طبیعت ونقشهای انسانی هر چند تقریبا به صورت نادر دیده می شوند واغلب متعلق به گروه رنگ دارهای قرمز ، سیاه وزیتونی برسفید است و ظروف پوشش دو غاببی در طرحهای انسانی ،کمتر به چشم می خورد .
طرحهای حیوانی : ماهی و پرندگان نقشهای مهلم از طبیعت با طرحهای حیوانی اغلب محدود به پرندگان می باشند وتنها یک نمونه از ظروف با نقش ماهی ، آراسته شده است .
پرندگان در عین سادگی ، به شکلهای گوناگون نقش شده اند واغلب یاد آور مرغهای پا بلند با نوکهای افراشته و کبوتران ویا اینکه نقشهای سادهای ازمرغابی لک لک و پلیکان هستند .
بعضی از پرندگان با بالهای گشوده ویا درحالتی هستند که گویا در برکه ای آرام غوطه ور ند وگاهی نیز برگ ویا نوشته و شبیه نوشتهای به منقار خود دارند .
پرنده ای که برگ به منقار دارد از جهاتی بانقش بقیه پرنده ها متفاوت است که یکی اندازه اش کمی از بقیه پرنده ها بزرگتر است ودیگری در شیوه طراحی آن می باشد .
معمولا ظروف شامل نقش پرنده ها جزء ظروف چند رنگ می باشند ورنگهای زرد سبز زیتونی ، قرمز و سیاه در این ظروف دیده می شود .
نقش نقطه های کوچک در تزئین پرنده ها قابل توجه است .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 72صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه:
ستایش پروردگار را سزاست که نظم امور جهان به دست توانایی اوست مدبر حکیمی که طبق ِِِِِِِِِِقوانین طبیعت و فطرت احکام شریعت و وظایف بشر را معین فرموده است و صلوات و سلام نا محدود بر پیامبران برگزیده و اولیای حق باد مخصوصا حضرت سیدالمرسلین وخاتم النبیین ابو القاسم محمد وجانشینان اطهار ومعصوم او، صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین .
هدف ما در این تحقیق بیان وظایف دینی هریک از مردان و زنان در جریان زناشویی وپس از آن و اخلاق در خانواده ونحوهء درست زیستن ازجنبه معنوی می باشد و چون این این وظایف ودستورها و راهنماییها از جانب خداوند متعال و رسول اکرم و حضرت ائمه معصومین علیهم السلام بطور مسلم اجرای آنها موجب سعادت همیشگی و خوشبختی زندگی و آرامش خاطر وآسایش و خوشی آنها خواهد بود
زناشویی
رسول اکرم(ص) می فرماید:ای جماعت جوانان هر کسی از شماها بتواند ازدواج کند البته اقدام نماید، زیرا ازدواج موجب عفت نظر ومحفوظ بودن نفس است و هر گاه فردی از شما استطاعت ازدواج نداشته و وسایل زنا شویی را نتواند تهیه ببیند لازم است روزه بگیرد زیرا روزه قوه شهوت را قطع یا معتدل می کند. امروزه شرط ازدواج قدرت مالی و ثروت بوده وبرای افراد غیر متمکن که قدرت مالی نداشته واستطاعت تامین زندگی خود وعائله را ندارد دستور داده شده است که روزه گرفته و از شدت قوه شهوت به این وسیله جلوگیری کرده وآنرا کاهش بدهند. کسی که زناشویی را ترک کند از ترس عائله دار بودن هر آینه نسبت به پروردکار جهان سوءظن داشته و اورا روزی دهنده وتوانا نمی داند. همین طور که نماز وروزه و و حج و جهاد و زکات از فرائض و واجبات به هر فردی محسوب می شود زناشویی وعمل به وظایف عائله داری و تربیت زن وفرزند و تامین زندگی وآسایش آنها و فراهم کردن خوشی واستراحت آنها نیز از فرائض و واجبات دینی به شمار می رود یکی از آیات عظمت ولطف پروردگار این است که از خودتان ازدواجی آفریده است تا در زندگی به آنان تکیه کنید و قرار داده است در میان شما و ایشان محبت و مهربانی و دوستی را ودر اینها آیتهایی است برای افرادی که تفکر داشته باشند . در سوره بقره آیه 187می فرماید ((زنها پوشاک شما هستند وشما نیز پوشاک آنها هستید همینطور که پوشاک ساتر اعضا وبدن بوده وپوشنده است آنچه را که باید پوشیده شود ودر عین حال انسان را از سرما وگرما و برخوردهای مخالف حفظ کرده و برای فعالیت وانجام وظایف فردی و اجتماعی مجهز وتوانا می کند زناشویی نیز مرد و زن را برای زندگی و انجام وظیفه و ادامه زیست موفقیت آمیز مهیا نموده موانع ونقاط ضعف و نیازمندیهای آنها را برطرف می سازد .
ازدواج ودین
اگر مبنای ملتی این شد که درمقام تزویج دختر مال وعنوان واعتبار مادی پسر را در نظر گرفته و از جهت ایمان ودین وحقیقت وصفات نفسانی و اخلاق او صرف نظر کنند زندگیهای خانوادگی ونظم امور داخلی وبرنامه تدبیرمنزل و تربیت فرزند در میان این ملت به کلی مختل وفاسد گشته ودر نتیجه امور اجتماعی و ترقی وپیشرفت مادی و معنوی این جمعیت متوقف خواهد شد. نکاح می شود زن به خاطر جمال وچهره اش و یا برای مال و ثروت او و یا برحسب و نسب او . و تو را باد به زنی که دیندار است تا مغبون وافتاده نگردی. زن اگر دیندار و معتقد و پایبند به مقدرات الهی باشد کوچکترین خیانت و افراط و کوتاهی در امور مربوط به شوهر خود نکرده وکمترین تقصیر و خلاف در انجام وظایفی که در باره خود وخانه داری و تربیت اولاد دارد نخواهد داشت ودر نتیجه زندگی خانوادگی وداخلی توام با صفا و اطمینان کامل ودرستی صورت نگرفته و رفته رفته مهر ووفا ومحبت حقیقی و خلوص نیت ویگانگی در میان زن وشوهر وسپس فرزندان آنها برقرار خواهد شد.
عشقهایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود.
هدف و برنامه زندگی در زناشویی اگر جمال و مال باشد نه تنها مواجه به زندگی پوچ وبی حقیقت وبی نتیجه ومختل وفاسد خواهند شدبلکه در اثر ظهور اختلافات واغراض مادی از همان جمال ومال نیز استفاده نخواهند کرد ولی اگر برنامه زندگی برنامه دینی یعنی روی عدالت و حقیقت و درستی صورت گرفت زندگی و زناشویی آنها برای همیشه توام با صفا ومهربانی ومحبت خواهد بود.
مشنو صحبت هر بی خردو نادان را که مباد ببرند از ره عفتن به درت
نشوی دستخوش و آلت هر بی سر وپای نزند بی خبر از آتش شهوت شررت
اگر ایمان و اسلام به موجب کلمه اصلاح عمل باشد ثروت و بی نیازی در اثر فضل و توجه خاص پروردگار متعال محقق خواهد شد ولی اگر طرف فاقد ایمان و عمل صالح باشد بطور مسلم ثروت تنها کافی نبوده و بلکه امکان دارد آنهم به فقر وپریشانی مبدل شود.
تقدس خانه
آن خانه ای که در آن الفت باشد در آن خانه ای که خدمت به یکدیگر باشد،در آن خانه ای که نماز و روزه و یاد در آن خانه ای که قرآن و دعا و راز ونیاز با خدا باشد این خانه در نزد خدا با عظمت است و پروردگار عالم خواسته است که این گونه خانه ها باعظمت باشد، با برکت باشد، برای اهل آسمانها بدرخشد نظیر ستاره که برای ما درخشندگی دارد و به عکس آن خانه هایی که در آن خانه ها عداوت باشد ناسازگاری باشد در آن خانه ها نماز، قرآن ، دعا باشد در آن خانه هایی که گناه باشد این خانه ها تاریک است، این خانه ها مبارک نیست و شیاطین در آنها رفت و شد دارند و مورد نفرت ملائکه اند . قرآن می فرماید((فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه)) یک نوع خانه هایی هستند که خدا خواسته است با عظمت باشند مثل اینکه یک کسی این خانه ها را گرفته واز نظرمعنوی بالا می برد .می فرماید: این خانه ها آن خانه هایی است که در آنها یاد خدا می شود ،تسبیح خدا می شود، این خانه ها آن خانه هایی است که افراد آن به یاد خدا هستند و اقامه نماز و ایتاء زکات میکنند. خانه هایی که در نزد خدا عظمت دارند خانه هایی که در عالم ملکوت ودر نزد ملائکه عظمت دارند آن خانه هایی هستند که در آنها نماز می خوانند .زکات میدهند ، خداترسها در آنها زندگی می کنند یعنی گناه در آنها نیست.
این آیه شریفه یک معنی ظاهری داردکه در قسمت فوق ذکر شدکه پروردگار عالم می فرماید که این خانه ها نظیر مسجد ومدرسه مقدسند و برای این مقدسند که درآنها افراد مقدس زندگی می کنند برای اینکه یاد خدا دراین خانه ها است و گناه در آنها نیست . اختلاف ، نزاع ، دوئیت در این خانه ها نیست و آیه فوق یک معنای تاویلی هم داردکه ائمه طاهرین (ع) از آن تاویل کردند که یک افرادی هستند که این افراد با عظمتند . امام صادق (ع) لفظ بیوت را یه آن خانه های خشت وگلی معنی نکردند همین بدنهای مقدس مومنین ،افراد کامل نظیر پیغمبر اکرمو ائمه طاهرین معنی کردند.
امام باقر (ع) فرمود((انت بین یدی بیوت اذن الله ان ترفع ویذکر فیها اسمه له فیها بالغدو واللصال رجال لا تلهیهم تجارةولا بیع عن ذکر الله )) آیه شریفه می فرماید:آن خانه هایی که در آنها اختلاف نباشد، خدمت به یکدیگر حکمفرما باشد، زن در خانه خدمت می کند زیرا شوهرش مسلمان است و در رفاه باشد، مرد به زن و فرزندشخدمت می کندبرای اینکه آنها مسلمانند و در رفاه و آسایش باشند.قرآن شریف می فرمایداین خانه ها در نزد ملائکه با عظمت یاد می شوندو بالاخره آن خانه هایی که مورد رضایت خدا هستند در اسلام مقدسند، در عالم ملکوت مقدسندولی آن خانه هایی که در آنها اختلاف است زن ناسازگار است مرد ناسازگار است پرخاشگری ازطرف زن ومرد وجود دارداز نظر آیه شریفه عظمت ندارند ، از نظر روایات اهل بیت برکت ندارند،و این خانه ها از نظر روایات ما خانه های شیاطین اند و شیطانها در این خانه ها رفت وشد دارند آن خانه هایی که افراد آن بی نمازند، سروکاری با قرآن و دعا وراز ونیاز ندارند ، خدا ترس نیستند، از قیامت نمی ترسند،گناه در آنها هست از نظر آیات و روایات تاریکند. در این خانه ها دلهره اضطراب و نگرانی حکم فرما است و در آنها شیاطین رفت و آمد دارندبه جای اینکه ملائکه رفت وآمد داشته باشند مرحوم کلینی رضوان الله علیه در کافی در کتاب فضل قرآن روایاتی از پیغمبر اکرم وائمه معصومین (ع) (امیرالمومنین(ع)) نقل می کند: ان خانه ای که در آن قرآن خوانده شود، یاد خدا بشود. گناه نباشد به جای گناه یاد خدا باشد می فرماید این خانه مبارک است . انسان صالح برای آینده در خود می پروراند ، مالی که در این خانه است برکت دارد و بالاخره خانه مبارکی است می فرماید ملائکه دراین خانه رفت و شد دارند شیاطین دراین خانه نیستند ، شیاطین نمی توانند دراین خانه رفت و شد داشته باشندو اما آن خانه ای که افرادش سروکاری باخدا ندارند آن خانه هایی که گناه در آنها هست شیاطین در این خانه ها رفت وآمد دارد .ملائکه از این خانه ها قهر می کنند وبرکت ندارند ان بچه ای که در این محیط بزرگ شود مبارک نیست .از نظر علوم تربیتی سعادت این بچه کار بسیار مشکلی است معلوم است خانه ای که در آن اختلاف باشد به غیر از دلهره واظطراب و نگرانی برای صاحبش چیزی ندارد اما بدبختی برای بچه هاست برای بچه ها هم زندان است ،بی برکت است.
خانه ای که در آن گناه باشد ، اختلاف باشد استعداد کش است ، نشاط کش است بچه ها را بی استعداد و بی نشاط می کند و بالاخره این روایات می فرماید اگر می خواهی خانه ات مقدس باشد مواظب باش که در خانه نماز و روزه ، یاد خدا دعا و قران زنده باشد و اگر می خواهی خانه ات مبارک باشد مالت ، اولادت ، زندگیت ، عمرت مبارک باشد مواظب باش خانه تو محیط گناه نباشد این روایات به ما می گوید یقین داشته باش اگر محیط خانه محیط گناه باشد این خانه دیگر با برکت نیست عمری که در آن خانه صرف می شود مالی که درآن خانه صرف می شود بچه هایی که در این خانه بزرگ می شوند اینها مبارک نیستند و شیاطین هم در این خانه رفت و آمد دارند و ملائکه هم سروکاری با این خانه ها ندارند.
در روایات امده است که((ویضیی لاهل السماء کما تضیی الکواکب لاهل الارض)) یعنی این ستاره ها چطور درخشندگی برای ما دارند آن خانه ای که در ان خانه یاد خدا باشد آن خانه هایی که در آن خانه ها گناه نباشد آن خانه هایی که در آن نماز و روزه و عبادت و یاد خدا باشد آن خانه ها برای ملائکه در خشندگی دارند . ملائکه آسمانها از این خانه ها استفاده می کنند از این خانه ها لذت می برند . یک روایت مشهوری داریم که می فرماید ((لا تدخل الملائکة فی بیت فیه الکلب)) یعنی در ان خانه ای که سگ هست درآن خانه ای که ملائکه نیستند ، داخل در ان خانه نمی شوند . این روایت سه معنی دارد یک معنای ظاهری دارد و آن اینکه اگر کسی سگ باز شد سگ را برای پاسداری نمی خواهد مثل بعضی افراد بی خرد که سگ را می خواهد تا با آن بازی کند سگ باز است چنانچه غربیها و غربزده ها از این کارها می کنند که این افراد در روز قیامت هم با یزید محشور می شوند زیرا یزید سگ باز و میمون باز بود . پس یک معنی اینکه این نوع سگها در خانه باشند ملائکه وارد آن خانه نمی شوند ولی معلوم است که این معنای ظاهری است یک معنای دیگر روایت که از اهل دل است اینکه مراد از بیت ، دل انسان است یعنی آن دلی که در ان صفات رذیله باشد نور خدا دراین دل نمی تابد ، الهامهای ملائکه در این دل نیست.ملک برای انسان الهام دارد اما برای آن انسانهایی که پاک دل باشند ملک داخل دل انسان می شود اما آن دلی که در او سگ نباشد، درندگی نباشد حسادت وخودمحوری وتکبر نباشد. معنای دیگر روایت مربوط به بحث ما است وآن معنا این است که در آن خانه هایی که اختلاف باشد یعنی زن پرخاشگر است مرد درنده است این خانه ها محل رفت و آمد ملائکه نیست. یعنی اگر کسی از نظر روحی درندگی داشته باشد در ان خانه ای که زندگی می کند جای شیطانها است نه جای ملائکه واین معنی به نظر درست تر است.
قرآن می فرماید خانه جای آرامش است ،زن برای شوهر وشوهر برای زن آرامش است.ومسلم است ان خانه هایی که در انها گناه باشدآن خانه هایی که در ان رحمت خدا نازل نشود آن خانه هایی که شیاطین در آنها رفت و شد دارند محل آرامش نیستند . دلهره واظطراب خاطر ونگرانی در آنها حکمفرما است .
قرآن شریف می فرماید((افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا جرف هار فانهار به فی نار جهنم والله لایهدی القوم الظالمین)) این ایه شریفه تشبیه معقول به محسوس است ،یعنی گاهی که قرآن شریف می خواهد یک معنای معقول رابه مابفهماند آنرا به یک امر محسوس تشبیه می کند می فرماید اگر یک کسی یک خانه ای کند اگر پی های این خانه ، دیوارهای این خانه بسیار محکم باشد آن سقفی که بر روی این خانه است معلوم است که مقاومت دارد واین سقف ماندنی است و اما اگر بر لب دره سیل زده خانه بسازد به یک بادی بند است به یک طوفانی بند است ، به یک سیلی بند است. یک بیاید این خانه می رود ته دره.قران می فرماید اگرزندگی شما اگرخانه شمابرروی تقوا بنا شده باشدیعنی اگردرخانه شماتقواحکم فرماباشد. الفت محبت نماز روزه قران رازونیاز باخدا وبالاخره رابطه با خدا بود اگردرخانه های شما گناه نبود به قول قران شریف : ((یخافون یوما تتقلب فیه القلوب والابصار)) اگر در خانه خدا ترسی حکمفرما بود این خانه محکم است اگر اولاد از این خانه بیرون آید سالم است زندگی دراین خانه مبارک است وبالاخره رحمت خدا فضل خدا در این خانه ها حکمفرماست و اما خانه ای که درآن تقوا نباشد قران می فرماید : مثل همان خانه ای است که لب دره سیل زده بنا کنی خانه لب دره سیل زده چه شود؟ زندگی بدونه خدا به یک بادی به جهنم میرود0(( والله لا یهدی القوم الظالمین)) این هدایت ، هدایت عنایتی است به قول علمای اخلاق یعنی دست عنایت خدا بر سر این خانه ها نیست یعنی رحمت وفضل خدا در این خانه ها حکمفرما نیست یعنی برکت در این خانه ها نیست ، ملائکه در این خانه ها رفت و آمد ندارند ، شیطان ، بی برکتی ، ظلمت و غم وغصه ، دلهره و اضطراب خاطر ،نگرانی در این خانه ها حکمفرما است . لذا اگر سعادت می خواهید اگر برکت در خانه می خواهید باید خانه های شما مبرای از گناه باشد ، باید نماز در خانه های شما زنده شود . در اسلام زیاد سفارش شده است که نوافل را در خانه بخوانید اما واجب را در مسجد و به جمات بخوانید . نگذارید در خانه هایتان هیچ نماز نباشد و حتی میفرماید مواظب باشید مثل یهودیها نباشید ، مثل نصاری نباشید که یک عبادت خرافی که هم می کنند به کلیسا می روند. خانه هایتان محل عبادت باشد در آنها قرآن ، دعا ، یاد خدا ، الفت ، محبت ، خدمت به یکدیگر باشد
تشکیل خانواده
تشکی خانواده فوائد فراوانی دارد. ارضاء غریزه جنسی در مقابل آن فوائد بسیار کوچک است. کشتن نفس اماره یعنی کشتن تمایلات و من جمله غریزه جنسی از نظر اسلام درست نیست و غریزه جنسی را باید ارضا کرد . لذا فایده غریزه جنسی مهم است اما در مقابل فوایدی که بر تشکیل خانواده مترتب است بسیار کوچک است. اول فایده ای که تشکیل خانواده دارد جواب دادن به فطرت است واین فایده مهمی است. اینکه زن مختص به مرد ومرد برای زن و اولاد مختص به این زن ومرد است یک امر طبیعی است لذا از همان روز اول که انسان پا به کره زمین گذاشت اختصاص یک زن به یک مرد واختصاص یک مرد به یک زن واختصاص فرزندان به این مرد و زن وجود پیدا کرد. اول حضرت آدم وحوا (ع)بودند و همینطور این فطرت زنده بوده است تا الآن . و اگر یک خانواده بتواند یک نسل سالمی ، یک اولاد سالمی تحویل جامعه بدهد از نظر اسلام خیلی ثواب دارد.شاید در اسلام ثوابی بالاتر از این نباشد. یک آیه ای در قرآن است که مر بوط به ارزش انسانها است.((من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فک نما قتل الناس جمیعا ومن احیاها فک نما احیا الناس جمیعا)) هر کسی نفسی را بدون حق قصاص ویا بی آنکه فساد یا فتنه ای در روی زمین کند به قتل برساند مثل آن باشد که همه مردم را کشته و هر که نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن باشدکه همه مردم را حیات بخشیده است. این معنی ظا هری آیه است . امام صادق (ع) در ذیل این آیه شریفه یک معنای بطنی و دقیقی بیان فرموده استکه اگر کسی ،فردی را منحرف کند او را از راه مستقیم بیرون ببرد گناهش به اندازه ای بزرگ است مثل اینکه مردم جهان را کشته باشد و اگر کسی بتواند یک کسی را در راه بیاورد بتواند از انحراف او را نجات دهد او را صالح و شایسته کند مثل این است که جهان را زنده کرده باشد. امام صادق (ع) می فرماید: مواظب باشید در گفتارتان کسی را منحرف نکنید،مواظب باشید در خانه بچه هایتان را بدبین به روحانیت، بدبین به محراب ومنبر نکنیدکه اگر چنین کردید مثل این است که جهان را کشته باشید و مواظب باشید با زبانتان، با قلمتان ،با روش و عملتان مردم را بسازید که اگر بتوانید کسی را در راه بیاورید مثل این است که جهان را زنده کرده باشید .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 35 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید