عنوان صفحه
فصل اول : اصول عملکرد رله های زمین خطاهای زمین ........................... 22-1 اتصالات رله های زمین.................... 5
3-1 انواع معمول رله های زمین.............. 10
1-3-1 رله های با مشخصه معکوس............. 10
2-3-1 رله های زمان معین................... 12
3-3-1 رله های IDMT ....................... 12
4-3-1 رله های لحظه ای..................... 13
فصل دوم : مطالعه رله های جهت دار زمین1-2 ضرورت جهت دار بودن.................. 15
2-2 هماهنگی رله های جهت دار............... 16
3-2 پلاریزه کردن رله های جهت دار.......... 18
1-3-2 پلاریزه کردن توسط جریان............. 19
الف: ترانس های دو سیم پیچه............... 20
ب : ترانس های سه سیم پیچه................ 22
ج : اتو ترانس ها......................... 26
2-3-2 پلاریزه کردن توسط ولتاژ............. 31
3-3-2 روش های دیگر پلاریزاسیون............ 35
4-2 مشخصه عمل رله های جهت دار............ 36
1-4-2 جبران سازی در رله های زمین........... 40
فصل سوم : بررسی برخی از مشکلات رله های زمینجریان مانده اشتباه................... 501-1-3 عملکرد ضعیف ترانس های جریان........ 50
نامساوی بودن بردن و اختلاف بین ترانس های جریان 51
اشباع DC ترانس های جریان................. 52
2-3 خطاهای چند مداره..................... 66
3-3 نامتقارن باز وبسته شدن کلیدها........ 68
4-3 معکوس شدن جریان در سیم پیچ پلاریزه کننده 70
5-3 مشکل رله های حاصل ضربی............... 74
6-3 مشکل جریان القا شده در خطوط موازی.... 76
7-3 کاربرد مشخصه هیبرید................... 83
فصل چهارم : سیستم های حفاظت زمین دیفرانسیلیمعرفی سیستم دیفرانسیل اصلاح شده........ 92انواع سیستم های دیفرانسیلی........... 931-2-4 سیستم دیفرانسیل قدیمی............... 93
2-2-4 سیستم دیفرانسیل اصلاح شده........... 95
تحلیل شبکه قدرت....................... 971-3-4 مفاهیم اولیه تحیلی شبکه............. 98
2-3-4 روش تجزیه و تحلیل سیستم............. 102
4-4 مطالعه حالت های مختلف سیستم.......... 103
5-4 توسعه دیفرانسیل اصلاح شده............ 111
فصل پنجم : تنظیم رله زمین در یک شبکه نمونه
معرفی شبکه نمونه...................... 114محاسبات.............................. 117تنظیمات رله......................... 1194-5 نتایج بدست آمده..................... 119
نتیجه گیری............................... 123
ضمیمه................................... 127
مراجع................................... 128
عنوان پایان نامه : بررسی میزان اختلال افسردگی بین دختران بی سرپرست مراکز بهزیستی در مقایسه با دختران عادی
شرح مختصر :
هدف این تحقیق بررسی و مقایسه میزان اختلال در بین دختران عادی بوده و به منظور بررسی این موضوع سه فرضیه طرح شد که به این قرار می باشد. در میزان شیوع افسردگی در بین دختران بی سرپرست و دختران عادی تفاوت وجود دارد. بین سرپرستی یا عدم سرپرستی والدین در بروز پدیده ی افسردگی بین دختران بی سرپرست و عادی رابطه وجود دارد. بین نگهداری دختران بی سرپرست در مراکز بهزیستی و شیوع افسردگی رابطه وجود دارد. جامعه آماری برای آزمون فرضیه ها 40 نفر در نقاطع سنی مختلف انتخابگردید.20 نفر از این تعداد از دختران بی سرپرست و 20 نفر دیگر جزء دختران عادی بودند. نمونه گیری به صورت تصادفی بود. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه ی افسردگی فرم کوتاه (13 سوالی) جمع آوری گردید. هر سه فرضیه ای که برای تحقیق مورد نظر بودند تایید شدند. یعنی بین دختران عادی و بی سرپرست در میزان شیوع و بروز پدیده افسردگی تفاوت وجود دارد
فهرست :
چکیده تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت و اهمیت تحقیق
متغیرها و تعریف مفاهیم
افسردگی
تحقیقات جهانی افسردگی
افسردگی خفیف
افسردگی حاد
بهت زدگی
افسردگی، یک تجربه
افسردگی یک بیماری
حالات افسردگی
آیا افسردگی می تواند طبیعی باشد؟
منظور از افسردگی« طبیعی» در مفهوم توانایی بالقوه شفا یافتن چیست؟
افسردگی در کودک
افسردگی در نوجوانی
اضطراب و افسردگی
انواع اختلالات افسردگی
مراحل افسردگی
افسردگی و خود کشی
علل افسردگی به عنوان یک بیماری
شناخت افسردگی
روش های درمان افسردگی
متغیر های اجتماعی فرهنگی
خصیصه های شخصیت در افسردگی
جامعه آماری
نمونه آماری
روش نمونه گیری
چگونگی جمع آوری اطلاعات
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده
روش اجرائی پژوهش
فهرست مطالب :
140 صفحه
شرح مختصر : هوارد گاردنر با گفتن اینکه تعاریف ارائه شده از هوش تنگ نظرانه و محدود است، باور رایج اتخاذ شده در مورد هوش را به چالش کشید. از این رو در کتاب چهارچوب های ذهن وجود هفت نوع هوش را مطرح کرد. نظریه هوش چندگانه با تمرکز بر طیف وسیعی از توانایی ها دارای کاربردهای گسترده ای برای آموزشهای خاص است. علاوه بر این هر فردی دارای هفت نوع هوش است. اغلب افراد قادرند هرکدام از هوشها معمولا به شیوه ای پیچیده با هم کار میکنند و راه های متعددی برای باهوش بودن در مقوله از هوش وجود دارند. هدف از این پژوهش بررسی تفاوت بین هوش های مطرح شده در نظریه گاردنر در بین دانش آموزان چپ دست برتر و راست دست برتر میباشد.
فهرست :
چکیده
مقدمه
تعریف هوش
نظریه هوش کلاسیک
هوش عاطفی یا هوش هیجانی
هوش معنوی چیست ؟
هوش چندگانه گاردنر
انواع هوش چندگانه
تعریف هوش های هفتگانه گاردنر
هوش و موفقیت
نظریه تازه در مورد هوش
دست برتری
فضای مربوط به چپ دستی و راست دستی در مغز
چپ دستی و ویژگی های رفتاری
نظریه های مربوط به چپ دستی
ارتباط تغییر دست برتر و لکنت زبان
ژن عامل چپ دستی
تفاوت رفتاری چپ دست ها و راست دست ها
تفاوت هوش منطقی و هوش هیجانی
پژوهش های انجام شده
جامعه آماری
نمونه آماری
نتیجه گیری
ضمائم
منابع
حقوق جزاء و جرم شناسى
بررسی جرم از دیدگاه حقوق و قانون مجازات اسلامی
« مطالعه و بررسى جرم دزدى از دیدگاه از دیدگاه فقه، حقوق و قانون مجازات
مقدمه :
سرقت از جمله جرائمى است که سابقه دیرینه در زندگى انسان دارد و مىتوان گفتپیشینه آن از هنگام شروع زندگى جمعى و تحقق مفهوم مالکیت بوده و همواره موردتقبیح و مجازات بوده است. از دیرباز که کاروان زندگى بشر در مسیر نظم و قانونقرار گرفته، سرقت در زمره رفتار ناپسند و ممنوع قرار داشته است. به دلیلسهولت نسبى ارتکاب سرقت در مقایسه با جرائمى چون کلاهبردارى و محسوس بودن سودبه دست آمده از آن، بخش فراوانى ازجرائم ارتکابى درکشورهاى مختلف به آن اختصاصدارد. امروزه در بیشتر کشورهاى جهان به دلیل تنوع و گستردگى سرقت، جازاتهاىمتفاوتى نیز براى هر یک در نظر گرفته شده است، مانند: سرقتساده، سرقت توام باآزار، سرقت از منازل مسکونى، سرقت در شب، سرقت از بانکها و صرافیها و سرقت ازمغازهها.
در قوانین کیفرى ایران، از هنگام تصویب قانون مجازات عمومى مصوب 1352 تا زمانتصویب قانون مجازات اسلامى مصوب 1375، مقررات مربوط به سرقت، دچار دگرگونىهاىفراوانى شده است و به دنبال تغییرات پدید آمده، پرسشها و ابهاماتى دربارهتعریف سرقت و مقررات آن و ربودن مال غیر و تفاوت آن با سرقت بوجود آمده است.
نوشته حاضر، ضمن بررسى مواد مربوط به سرقت و ربودن مال غیر و تعریف هر یک ازآنها، تلاش کرده است تا با بیان تفاوت بین سرقت و ربودن مال غیر، موارد ابهامرا برطرف نموده و پرسشها را پاسخ دهد.
گفتار یکم: سیر تحول قانونگذارى سرقت در قوانین ایران
با تصویب قانون مجازات عمومى مصوب 1304، در قوانین کیفرى ایران، بدون اینکهجرم سرقت تعریف شود، براى آن مجازات تعیین شد.
همچنین در ماده 222 قانونمجازات عمومى مصوب 1352 که عینا همان ماده قانونى، قانون مجازات عمومى مصوب1304 است، بدون اشاره به تعریف سرقت مقرر داشته بود:
هرگاه سرقت جامع شرائط مقرره در شرع نبوده ولى مقرون به تمام پنجشرط ذیل باشد،جزاى مرتکب، حبس دائم است.
پس از انقلاب اسلامى با دگرگونى در ساختار سیاسى کشور، برخى قوانین نیز دچارتحول گردید. از آن دسته مىتوان قانون مجازات عمومى را نام برد که با تصویبقانون حدود و قصاص، جایگزین قانون مذکور گردید. از جمله مقرراتى که در قانونحدود و قصاص تغییر یافته، مقررات درباره جرم سرقت است که طى مواد 212 تا 218قانون یاد شده، مورد حکم قرار گرفته بود.
ماده 212 قانون حدود و قصاص چنین نگاشته شده بود:
سرقت عبارت است از اینکه انسان مال دیگرى را بطور پنهانى برباید.
مطابق ماده 215 همان قانون، سرقت در صورتى موجب حد مىشد که شرایطى را داشتهباشد، از جمله بایستى سرقت به صورت مخفیانه انجام مىگرفت. مقایسه ماده 212 که به تعریف سرقت پرداخته و در آن قید به طور پنهانى آمده بود، با ماده 215 کهشرائط سرقت موجب حد را ذکر کرده و از آن جمله شرط مخفیانه بودن سرقت را مطرحکرده بود، این پرسش را برمىانگیخت که آیا قید به طور پنهانى در تعریف سرقت، ازجمله ارکان تشکیل دهنده جرم سرقت است، آنگونه که در ماده 212 ذکر شده بود ویا در زمره شرایط سرقت موجب حد به شمار مىرود، آنگونه که در ماده 215 آمدهبود؟پارهاى از نویسندگان حقوق کیفرى بر این عقیده بوده و هستند که قید به طورپنهانى در تعریف سرقت از جمله شرایط سرقتحدى است و نمىتوان آن را در ردیفارکان تشکیل دهنده سرقت محسوب نمود.«1»
با توجه به پرسش فوق و ابهامى که در تعریف سرقت با مقایسه ماده 215 قانونحدود و قصاص وجود داشت، قانونگذار در سال 1370 با تصویب قانون مجازات اسلامى،که بایستى به طور آزمایشى تا پنجسال اجرا مىشد تغییراتى را در برخى موادقانون حدودو قصاص بوجود آورد.از آن جمله مىتوان تغییر شکلى اندک را در تعریفسرقت نام برد.
انونگذار در ماده 197 قانون مجازات اسلامى مصوب 1370 چنینمقرر داشت:
سرقت عبارت است از: ربودن مال دیگرى به طور پنهانى.
همانگونه که ملاحظه مىشود، قانونگذار قید به طور پنهانى را در تعریف سرقتحفظکرده است، ولى در ماده 198 همان قانون که بیانگر شرائط سرقت موجب حد است، قیدمخفیانه را از زمره شرائط حذف نموده است و با این عمل، این نظریه را کهمخفیانه بودن از جمله شرائط سرقت موجب حداست، رد کرده و عملا بیان داشته کهقید به طور پنهانى بایستى در ردیف ارکان تشکیل دهنده سرقتشمرده شود. با اینحال برخى از نویسندگان حقوق کیفرى بر این عقیدهاند که عمل قانونگذار دربارهحفظ قید به طور پنهانى درتعریف سرقت، درست نیست و بایستى قید مذکور در زمرهشرایط سرقت موجب حد ذکر گردد. از این رو یکى از اهداف نوشته حاضر از یک سوبررسى این مساله است که ارکان تشکیل دهنده جرم سرقت چیست و آیا بایستى درتعریف آن قید به طور پنهانى را اخذ نمود یا خیر؟