چکیده :
هدف از اجرای این پژوهش مقایسه کمرویی بین فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده است
در این پژوهش فرضیه به صورت زیر است :
« میزان کمرویی بین فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده تفاوت معنادار وجود دارد .
ابزار اندازه گیری در این پژوهش آزمون کمرویی استنفورد است ، برای این منظور از دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهرستان ایذه ، 100 نفر به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند
جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون tدر دو گرو مستقل استفاده شد .
نتیجه نشان داد که :
بین فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهرستان ایذه با اطمینان 95% تفاوت معنا داری وجود ندارد .
مقدمه
کمرویی « یک ناتوانی و معلولیت اجتماعی است در هر جامعه ای درصد قا بل توجهی کودکان نوجوانان و بزرگسالان با این اختلال رفتاری و عامل بازدارنده رشد شخصیت اجتماعی مواجه هستند» در بسیاری از مواقع کمرویی «اصلی ترین مانع شکوفایی قابلیت ها ، خلاقیت ها و ایفای مسئولیت هاست » کمرویی به یک معنا ، نقیصه ای جدی در زندگی فردی و خانوادگی و موجب خسران در حیات اجتماعی است ، چرا که همیشه توده ای از ابرهای تیره کمرویی ، طلوع خورشید وجود و ظهور استعدادهای نهفته قبل نوجوانان و جوانان مستعد و هوشمند را پنهان می کند . بنابر این نباید پدیده کمرویی به عنوان یکی از اساسی ترین آفات رشد متعادل در خانواده ها و جامعه اسلامی پدیدار شوند . ( افروز 1373 ) کمرویی یک نوع حجب و حیا و یا به تعبیر دیگر ترس و تشویش بی موردی است که امکان تلاش و تقلا را از فرد کسب می کند و وی را به نوعی فلج روحی – جسمی دچار می کند .
( هوشیار – رزم آرا ، 1375 )
احساسات و افکار ناشی از کمرویی چه در آنهایی که دائم گرفتار این عارضه هستند و چه در افرادی که فقط گاهگاهی دچار آن می شوند شبیه به هم است ، ولی آنهایی که بیشتر دچار آن هستند بیشتر دچار رنج ناشی از آن می گردند و تفاوت بین فرد عادی و یک فرد کمرو در تجزیه و تحلیلی است که از شخصیت خود دارند .
کسی که ذاتاً از بیماری کمرویی رنج می برد در تنهایی خود را از اینگونه موارد سرزنش می کند ، ولی تعجب اینجاست که چنین فردی که شخصیت بیمار گونه دارد برای تبرئه و رهایی از سرزنش خود تقصیر را به گردن دیگران می اندازد .
کم روی یک نوع زندان عجیب و مخصوص است که در ان خود شخص هم زندانی وهم زندانبان خویش است .مدام قوانین پیچیده و دلایل مشکل و بی سر و ته را برای خود وضع می کند ضمن مطیع بودن در مقابل زندانبان خویش یعنی خودش از این گرفتاری به شدت متنفر است کمروی زندگی خیلی از اشخاص سایه میافکند و اثر میگذارد شاید تعجب کنید ولی طبق اجرای بعضی مقیاسهای سنجش کمروی در آمریکا و چین حاکی از آن است که کودکان چینی بطور قابل ملاحظه ای کمروتر از بچه های آمریکایی هستند ( افروز – 1373 )
پس از تحقیقات زیاد روانکاوان به این نتیجه رسیده اند که در بین ما تعداد زیادی افراد کمرو وجود دارد . افراد کمرو سعی دارند حرکات و رفتار خود را برابر با سلیقه سایرین تغییر دهند تا مورد انتقاد آنها قرار نگیرند .
کمرویی مانع از آن می شود که شخص موجودیت خود را بروز و محاسن و معلومات خود را آشکار سازد ، در صورتی که ممکن است دارای بزرگترین و بهترین لیاقت برای احراز این مقامها باشد .
پس به این نتیجه می رسیم که اگر بحران خجالت ( یا همان کمرویی ) به هیجان زدگی شدید منجر شود ، بایستی به دنبال علل و انگیزه های خاص این پدیده بر آمد .
در واقع با تعلیم و تربیت و عکس العملهای مناسب باید رفتار فرد کمرو را به واقعیت نزدیک کرد .
حال متوجه مخاطرات آموزشهای ناقص می گردیم که تعداد وقفه ها و ترمزها رو به ازدیاد می رود و از حد معمول می گذرد و زنجیره ای بی انتها را بوجود می آورد و در ضمیر سر ریز می گردد و ، وا پس زدگی ایجاد می کند.
از کمرویی غالباً به عنوان یک پدیده عاطفی تعریف می شود به این ترتیب هر آدم عاطفی الزاماً در ردیف کمروها قرار می گیرد ولی اگر پدیده عاطفه هیجان با دقت ملاحظه شود این نکته آشکار می شود که کمرویی با آن هیچ ارتباطی ندارد و بر حسب تجارب بدست آمده این مسأله به اثبات رسیده که اکثر افراد خجول به هیچ وجه عاطفی نیستند و عکس قضیه نیز مصداق دارد . این قبیل ترمزهای روحی یعنی کمرویی انرژی را مسدود می کند ، ( مثل اختلالاتی که در حافظه بوجود می آید و تمام قسمتهای آن یا جزیی از آن را پاک می کند و یا به حالتی که به لکنت زبان گاهی به لالی کامل منجر می شود . )
حال این سؤال پیش می آید که اساساً وجود چنین ترمزهای روحی در کار آموزش مفید ، فایده دارد یا خیر ؟
پاسخ به این سؤال مثبت است . مثلاً بایستی کودک را از بعضی اعمال غریزی نمی کرد مثل انگشت مکیدن ، بازی کردن با مدفوع ، کتک زدن ، شکستن و خراب کردن ، …
ولی در این حالت نیز وجود یک محیط سالم و درست بایستی مورد توجه واقع شود تا ترمز و مانعی که ایجاد می شود در حد طبیعی قرار گیرد . در این لحظات انرژی لازم و ضروری با بروز اضطراب و تنش درونی از بین می رود و آنگاه وقفه در واکنش پیش می آید . پس کمرویی از مجموعه ای از اختلالات و به ناهنجاریهایی تشکیل می شود که گاهی ریشه و منشأ آن به دوران کودکی و تعلیم و تربیت غلط والدین و مربیان که هر گونه اعتماد نفسی را در فرزندان و شاگردان خود از بین می برند می رسد ( هوشیار – رزم آرا ، 1375 )
ــ انسان ، مهارتهای اجتماعی و یا کمرویی :
انسان اصالتاً موجودی است انسانی است اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران . بسیاری از نیاز های عالیه انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیتهای او فقط از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی می تواند ارضا شود و فعلیت یابد .
در واقع ، خودشناسی ، برقراری ارتباط مؤثر و متقابل با دیگران ، پذیرش مسئولیت اجتماعی و نیل به کفایت اقتصادی ، از اهداف اساسی همه نظامهای تربیتی است .
در دنیای پیچیده امروز ، یعنی در عصر ارتباط سریع و پیوندها ی اجتماعی ، ضرورت هر چه بیشتر تعاون و همکاری های ملی و همفکری های علمی ، حضور فعال فرهنگی و احاطه بر زنجیره علوم، فنون و تکنولوژی برتر ، بدون تردید پدیده کمرویی یک معلولیت اجتماعی است .
در هر جامعه ای درصد قابل توجهی از کودکان و بزرگسالان بدون آنکه تمایلی داشته باشند ناخواسته خود را در حصاری از کمرویی محبوس و زندانی می کنند و شخصیت واقعی و قابلیتهای ارزشمند ایشان پشت توده ای از ابرهای تیره کمرویی ، ناشناخته می ماند .
چه بسیار دانش آموزان و دانشجویان هوشمند و خلاقی که در مدارس و دانشگاهها به دلیل کمرویی و معلولیت اجتماعی ، همواره از نظر پیشرفت تحصیلی قدرت و خلاقیت و نو آوری نمره کمتری از همکلاسان عادی خود عایدشان می شود ، چرا که کمرویی یک مانع جدی برای رشد قابلیتها و خلاقیت های فردی است .
پدیده کمرویی در بین بزرگسالان و افراد مسن پیچیده تر است ، چنین پیچیدگی روانی ممکن است در اغلب موارد ، نیازهای درونی ، تمایلات ، انگیزه ها ، قابلیت ، فرصتها ، هدفها و برنامه های شغلی ، حرفه ای و اجتماعی جوانان ایشان را بطور جدی متأثر و دگرگون می کند .
پرداختن به پدیده کمرویی و بررسی مبانی روان شناختی آن از این رو حائظ اهمیت است که تقریباً همه ما به گونه ای تجاربی از کمرویی را در موقعیتهای مختلف داشته ایم .
نکته قابل توجه این است که بعضی ها در همه شرایط و موقعیت های اجتماعی دچار کمرویی قابل توجه می شوند . به عبارت دیگر می توان گفت که اکثر قریب به اتفاق مردم در مواردی از زندگی اجتماعی خود به گونه ای دچار کمرویی شده اند اما :
ــ بعضی ها صرفاً در مواقع و موقعیتهای خاصی دچار کمرویی می شوند .
ــ بعضی ها در برخی از مواقع و موقعیتها دچار کمرویی می شوند .
ــ بعضی ها در قالب مواقع و موقعیتها دچار کمرویی می شوند .
ــ بعضی از کودکان ،نوجوانان و بزرگسالان که شمارشان نیز قابل ملاحظه است ، تقریباً در همه موقعیتها ی اجتماعی دچار کمرویی می شوند .
روند تحولات اجتماعی گویای این حقیقت است که مسأله کمرویی غالباً با گذشت زمان ، فشردگی و پیچیدگی ، روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی ، رقابتها ، گوشه گیریها ، تکرویها ، عزلت گزینه ها و تنهایی ها گسترده تر و بدتر شده ، درصد بیشتری از جوانان و بزرگسالان را فرا می گیرد. مگر اینکه بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روشهای تربیتی و درمانی مناسب و مؤثر از گسترش کمرویی و تشدید آن پیشگیری کنیم . باید توجه داشت که این مسأله باید هر چه زودتر شناسایی ، پیشگیری و درمان شود .
ــ تبیین موضوع :
کمرویی یکی از شایع ترین مشکلات افراد تقریباً در همه جوامع است اثرات منفی کمرویی بر زندگی فردِ کمرو دامنه ای وسیع دارد . کمرویی یک ناتوانی و معلولیت فرا گیر اجتماعی است . در هر جامعه درصد قابل توجهی از کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان با این اختلال رفتاری و عامل بازدارنده رشد شخصیت اجتماعی مواجه هستند . در بسیاری از مواقع کمرویی اصلیترین مانع شکوفایی قابلیتها ، خلاقیتها و ایفای مسئولیت است .
جامعه ی اسلامی ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند انسانهایی پویا و کوشا ، هوشمند و خلاق و متعهد و مسئولیت پذیر و با فضیلتها و شجاعتهای اخلاقی است .
بنابراین نباید پدیده کمرویی به عنوان یکی از اساسی ترین آفات رشد متعادل در خانواده ها و جامعه اسلامی فراگیر شود . البته بدون تردید اختلال کمرویی قابل پیشگیری و درمان است . در نوجوانان و جوانان کمرویی می تواند به عنوان باری اضافه بر این مشکلات مربوط به دوران بلوغ به حساب آید که توانایی سازشی فرد را بیش از پیش مخدوش می نماید .
انسان اصالتاً موجود اجتماعی است و نیازمند برقراری روابط اجتماعی با افراد است . بسیاری از نیازهای عالیه انسان از طریق همین تعاملات اجتماعی ارضاء و به فعلیت می رسند .در هر جامعه ای عده ای از کودکان و نوجوانان بدون آنکه تمایلی داشته باشند ناخواسته خودشان را در حصاری از کمرویی محبوس و زندانی می کنند و شخصیت واقعی آنها نا شناخته می ماند .
چه بسا دانش آموزان و دانشجویان هوشمندی که در مدارس و دانشگاهها فقط به دلیل معلولیت اجتماعی کمرویی و عدم توانایی ابزار وجود همواره از نظر پیشرفت تحصیلی و قدرت خلاقیت و نوآوری همیشه نمره کمتری از همسالان عادی خود عایدشان می شود .
کمرویی تجربه ای است که اثرات منفی و عمیقی بر فرد کمرو بر جای می گذارد .
زیمباردو در مورد کمرویی می گوید ، کمرویی به عنوان یک سبک شناختی است ، که رفتارهای بیانی و اسنادهایی که فرد را با دیگران مرتبط می سازد را متأثر می نماید . ( 1982 )
هریس ( 1984 ) اظهار می دارد کمرویی بیش از آنکه واژه روانشناختی باشد واژه ای در علوم اجتماعی است بطور کلی افراد کمرو کسانی هستند که در موقعیت های اجتماعی ناراحت به نظر می رسند و به نظر می رسد که از مشارکت در تعاملهای اجتماعی اجتناب می ورزند .
باس ، کمرویی را واکنش تنش، نگرانی ، احساس ناراحتی در مهار رفتارهای اجتماعی مورد انتظار تعریف می نماید .
( تالهو و برانیه ) کمرویی را نوعی بیماری روانی تلقی می کنند که ابتدا در ضمیر باطن ریشه می دواند و مزمن می شود و سرانجام جسم را از تحرک می اندازد . ( علی بخشی زاده – محمد رضا بازدار )
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
یکی از موارد آموزنده که باید مورد توجه قرار بگیرد سوءاستفاده جنسی از کودکان است. در آمریکا هر ساله در حدود دویستهزار مورد سوءاستفاده جنسی گزارش میشود که هر ساله 10درصد به آن اضافه میشود. بیشتر کارشناسان معتقدند که بین 20 تا 30 درصد از این تعداد را دختران و تقریبا نیمی از آن را قربانیان پسر تشکیل میدهد.
با توجه به این خطر، بسیاری از مدارس برنامههایی را برای جلوگیری از سوءاستفادههای جنسی از کودکان تنظیم کردهاند. در بیشتر این برنامهها آموزشهای مختلفی درباره سوءاستفاده جنسی به بچهها آموخته میشود، برای نمونه آگاه کردن آنها در مورد تفاوت بین لمس «خوب و محترمانه» و لمس «بد و زشت»، هوشیار کردن آنها نسبت به خطرات وتشویق کردن آنها برای گزارش کردن این اعمال خلاف به افراد بزرگسال. تحقیقات نشان داده است که این آموزشها در کاهش جرایم بیتاثیر نبوده است اما بچههایی که تحت آموزشهای جامع و گسترده شامل تقویت قابلیتهای اجتماعی و عاطفی مربوطه قرار داشتهاند بهتر توانستهاند از خود در برابر تهدیدات جنسی محافظت کنند. آنها بهتر از بچههای دیگر میتوانند از فرد خطاکار بخواهند که آنها را رها کند، داد و هوار راه بیاندازند و با فرد خلافکار گلاویز شوند، یا او را تهدید به لو دادن کنند، و هنگامی که رفتار ناشایستی با آنها شد عملا آن را به والدین خود بگویند. ویژگی اخیر ( گزارش کردن عمل خلافکار) یکی از بهترین راههای پیشگیریکننده است.
در تحقیقی که بر روی تعدادی کودکآزار چهلساله صورت گرفت هریک از آنها به طور متوسط در هر ماه ( از دوران نوجوانی خود به بعد) یک قربانی داشتهاند. گزارشی درباره یک راننده اتوبوس و یک معلم کامپیوتر نشان داد که آنها هر ساله سیصد بچه را مورد آزار قرار دادهاند ولی حتی یک بچه از سوءاستفاده جنسی آنها گزارش نداد تا اینکه یکی از پسرهایی که توسط معلمش مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته بود همان عمل را با خواهرش انجام داد و بدین ترتیب راز خلافکاران برملا شد. بچههایی که تحت آموزش برنامههای جامع و مفصلتر قرار داشتند سه برابر بیشتر از بچههایی که برنامههای کوتاه مدت را پشت سر گذاشته بودند احتمال داشت که سوء رفتارهای جنسی را گزارش دهند. مجریان این برنامها آموزشهای مختلفی در مورد بهداشت و مسایل جنسی به بچهها میدهند و از والدین میخواهند تا آنچه در مدرسه آموزش داده میشود در خانه نیز برای بچهها تکرار کنند. بچههایی که والدینشان چنین کردهاند خیلی بهتر از دیگران در مقابل تهدید به سوءرفتار جنسی مقاومت کردهاند.
علاوه بر آن قابلیتهای اجتماعی و عاطفی تاثیر قاطعی در این زمینه دارند. برای بچه کافی نیست که فقط چیزهایی دربارهی لمس «بد» و «خوب» بداند بلکه او نیاز به خودآگاهی دارد تا بفهمد چه زمانی در موقعیت نامناسب یا ناراحت کننده قرار دارد. او باید آنقدر اعتماد به نفس داشته باشد که بتواند حتی در مقابل فرد بزرگسالی که سعی دارد از او سوءاستفاده کند جسورانه بایستد و از خود محافظت کند. یک بچه همچنین نیاز به روشهایی برای جلوگیری از سوء رفتار فرد خلافکار دارد، هرگونه عملی اعم از فرار تا تهدید به لو دادن او. براساس همین دلایل، برنامههای مفصل آموزشی به بچهها یاد میدهند که چگونه بر خواستههای خود تاکید ورزند و به جای کنارهگیری، بر احقاق حقوق خود پافشاری کنند و حد و مرز خود را بشناسند و از آنها دفاع کنند.
بنابراین موثرترین برنامهها علاوه بر ارائه اطلاعات جامع در مورد سوءرفتار جنسی، شامل آموزش مهارتهای اجتماعی و عاطفی اساسی است. این برنامهها به کودک یاد میدهد که روشهای مثبتتری را برای حل کشمکشهای درونی خود بیابد، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد، اگر اتفاقی برایش رخ داد خودش را سرزنش نکند، و احساس کند که در حمایت والدین و معلمان خود قرار دارد و میتواند به آنها رجوع کند و اگر اتفاق ناخوشایندی برایش اتفاق افتاد بتواند آن را به دیگران بگوید.
آمــاده سازی کــــودک بــرای ورود به مهدکــودک
اول باید کودک را با محیط مهد آشنا کرده و برای او توضیح داد که میتواند در مهد بازی کند، دوست پیدا کند و کارهای جدید یاد بگیرد و در ضمن به او توضیح داد، در آنجا مربیانی هستند که آنها هم او را دوست دارند و به طور مداوم به او اطمینان داد که بعد از یک ساعت مشخص، پدر و مادر حتما دنبال او خواهند آمد. در روزهای اول بهتر است حدود نیم ساعت همراه کودکان در مهدکودک ماند و سعی کرد او را با دیگران آشنا کرد تا کمکم حس امنیت و اعتماد به دیگر کودکان و مربیان مهد در او ایجاد شود. از روزهای بعد میتوان او را در حدود 1تا2 ساعت در مهد گذاشته و به او قول داد که برای مثال در عرض 2 ساعت حتما دنبالش خواهیم آمد و حتما آنرا اجرا کنیم. اگر کمی دیر شود، کودک حتما مهدکودک را جای امنی نمیداند و آن را موجب جدایی خود از مادر میبیند، پس با دیدن مادر به او میچسبد و دیگر علاقهای به رفتن به مهد نخواهد داشت؛ به همین دلیل است که ایجاد امنیت درکودک اهمیت مییابد و حتما باید به آن توجه کرد.
کمکم میتوان زمان باقیماندن کودک در مهد را بیشتر کرد ولی نباید بدین گونه باشد که کودک را از ساعت 7 صبح تا 4 بعدازظهر در مهد بگذاریم، زیرا در صورتی که کودک ساعاتی طولانی تحت مراقبت کسی غیر از مادر خودش باشد، از لحاظ وابستگی به مادر دچار مشکل خواهد شد و نسبت به مراقبان مهدکودک علاقه پیدا کرده و جدا شدن از آنها هم برایش سخت خواهد بود. فرضیهای که روانشناسان آنرا فرضیه تک مادری مینامند، موید این مطلب است که کودک بهتر است بیشترین ساعات روز را تحت مراقبت یک نفر به خصوص مادر باشد نه اینکه بیشترین زمان خود را در مهد کودک بگذراند.
ایران سلامت
خودارضائــی یک رفتار خود تحریکی است که به منظور کسب لذت صورت میپذیرد. کودکان ممکن است خود را با دست یا شئی دیگری مالش دهند. آنها هنگام انجام این عمل معمولاً مشغول، برافروخته و مبهوت به نظر می رسند. ممکن است یک کودک این عمل را چندین بار در روز یا فقط یک بار در هفته انجام دهد. خودارضایی به طور شایع زمانی رخ میدهد که کودک خوابآلود، خسته و تحت فشار است یا مشغول دیدن تلویزیون میباشد.
علـــــل:
بروز خودارضایی به صورت گهگاه رفتاری طبیعی در بسیاری از نوپایان و کودکان پیشدبستانی است. قریب به یک سوم کودکان در این محدوده سنی وقتی مشغول کاوش درباره اندام خویش هستند پدیده خودارضایی را کشف میکنند و اغلب این عمل را ادامه میدهند چون احساس خوبی نسبت به آن پیدا میکنند. برخی از کودکان به کرات خود را ارضا میکنند چرا که از چیزی ناراحت هستند، مثل وقتی که پستانک از آنها گرفته شده است. برخی دیگر در واکنش به تنبیه یا فشار برای متوقف کردن کامل خودارضایی، آن را ادامه میدهند. خودارضایی هیچ دلیل پزشکی مشخصی ندارد. تحریک نواحی تناسلی (مثلاً در اثر عفونت) منجر به درد یا خارش میشود، نه خودارضایی.
سیــــر قابـــــــل انتظــــار:
وقتی کودک شما به پدیده خودارضایی پی میبرد، به ندرت آن را به صورت کامل کنار میگذارد و ممکن است هر زمان ناراحتی یا منازعهای در منزل رخ دهد به آن روی آورد. تا سن 5 یا 6 سالگی،اکثر کودکان برخی ملاحظات را درنظر میگیرند و ممکن است فقط در خلوت خود به آن اقدام نمایند. در زمان بلوغ در پاسخ به جهش ناگهانی هورمونها و سائقهای جنسی خودارضایی به شکل پدیدهای عمومی در میآید.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
روانشناسی: بررسی علل و عوامل تأثیرگذار در طلاق
از بدو پیدایش انسان بر روى کره زمین، همواره زنان و مردان، با تشکیل کانونى به نام خانواده، عمرى را در کنار هم گذرانده و فرزندانى در دامان پر مهر خود پرورش داده و از این جهان رخت بربسته اند.در یک نگاه ظاهرى متوجه مى شویم که عناصر اصلى تشکیل دهنده خانواده، یک زن و یک مرد است که مطابق آداب و رسوم اجتماعى خویش با یکدیگر پیوند زناشویى بسته اند و بعد فرزند یا فرزندانى بر جمع آنها افزوده شده است.
شاید بتوان در یک تقسیم بندى کلى زندگى انسان را به دو بخش اساسى تقسیم کرد.این دو بخش شامل دوران مجردى و دوران متأهلى است.متأهل کسى است که ضمن تعهد به شخصى دیگر و پایبندى به پیوند بین خود و او در قبال آن شخص وظایف و حقوقى را بر عهده دارد.ازدواج مرز جداکننده مجردى از متأهلى است.در هر حال چه ازدواج را پیوند میان دو روح تلقى کنیم و چه آن را صرفاً قراردادى اجتماعى بدانیم، داراى تأثیرات اساسى در زندگى فرد و اجتماع است.اساسى ترین و آشکارترین کارکرد ازدواج بقاى نسل بوده و علاوه بر آن کارکردهاى دیگرى نیز بر آن مترتب است.طبیعى ترین شکل خانواده همین است که هیچ عاملى جز مرگ نتواند پیوند زناشویى را بگسلد و میان زن و شوهر جدایى بیفکند. اگر ازدواج را قراردادى بین دو شخص براى زندگى مشترک بدانیم، این قرارداد همواره دایم نیست و گاهى بنا به دلایلى فسخ مى شود.جریان فسخ قرارداد بین یک زوج را اصطلاحاً طلاق مى گویند. هیچ دخترى در آغاز زندگى و در پاى سفره عقد تصور نمى کند که ممکن است روزى مشکلات چنان بر او غلبه کنند و شرایطى بر او تحمیل شود تا دادخواست طلاق داده و به زندگى مشترکش پایان دهد.
طلاق، احساس باخت و بازنده بودن در ارتباط زناشویى است که دو طرف آن براى رهایى از این احساس، اقدام به جدایى مى کنند.گاهى طلاق، تنها راه منطقى، براى حل مشکل به نظر مى رسد.آنچه داراى اهمیت است، نگرش متفاوت افراد جامعه، نسبت به این پدیده است.
طلاق دلایل گوناگونى دارد.این دلایل متناسب با موقعیت، طبقه و جایگاه اجتماعى زوجین متفاوت است.شناخت عوامل موثر در شکل گیرى این پدیده، در کنترل و کاهش آن نقش بسزایى خواهد داشت.
عوامل مؤثر در طلاق
به گفته کارشناسان ازدواج هایى که درآ نها هماهنگى بیشترى میان زوجین وجود دارد موفق ترند و کمتر به طلاق مى انجامند.تشابهاتى مانند طبقه اجتماعى، سطح تحصیلات، سطح هوش، هم نژاد بودن، دین مشابه داشتن، هم زبان بودن و …، یک ازدواج موفق را رقم مى زند.ازدواجى که با تشابه نژادى -زبانى -روانى واجتماعى صورت بگیرد ازدواجى موفقیت آمیز است.
تفاوت طبقاتى یکى از عواملى است که با امکانات اجتماعى؛ معمولاً دیدگاه هاى مختلفى را به وجود مى آورد.البته اگر دو نفر، آن اندازه از آگاهى لازم برخوردار باشند که این تفاوتها را به رسمیت بشناسند ازدواجشان منعى ندارد.
دکتر آقاجانى، جامعه شناس معتقد است: «طلاق به عنوان مسأله اجتماعى یکى از مهم ترین پدیده هاى حیات انسانى است.مى توان گفت کمتر پدیده اجتماعى به پیچیدگى طلاق وجود دارد.علل و عوامل طلاق متفاوتند و این علل و عوامل یا در لایه هاى عمیق اجتماعى قرار دارند یا در لایه هاى ظاهرى.اما باید توجه داشت که درک ،فهم و تفسیر لایه هاى عمقى کار پیچیده اى است.»
دکتر آقاجانى علل و عوامل تأثیر گذار در طلاق را اینگونه بیان مى کند:
1) عدم تفاهم و توافق اخلاقى
2) ناسازگارى و عدم سازش
3) بد اخلاقى و بد رفتارى
4) خشونت (کتک زدن)
5) تفاوت و تضاد در زندگى
6) تفاوتهاى فرهنگى
7) سوء ظن
8) اعتیاد
9) عدم شناخت و درک یکدیگر
10)ازدواج دوم
11)دخالت دیگران در زندگى
12)اختلاف سن
13)عدم علاقه
14)بیمارى روحى
15)بیکارى
16)عدم توافق در مسائل جنسى (زناشویى)
17)ازدواج اجبارى
البته از دیدگاه دکتر آقاجانى در میان طبقات مختلف اجتماعى (بالا، متوسط، پایین)، تفاوتهاى اساسى در علت طلاق وجود دارد.به طور مثال، در طبقه پایین جامعه، مهمترین علت طلاق مشکلات مالى عنوان مى شود و بیکارى و ندادن نفقه، اعتیاد، خشونت و بداخلاقى و بدرفتارى از جمله دیگر علل طلاق است.تفاوت هاى طلاق در میان دو طبقه بالا و متوسط نیز مختلف است.مثلاً مهمترین عامل طلاق در میان طبقه بالا، عدم تفاهم و توافق اخلاقى است.در حالى که در میان طبقه متوسط، تفاوت هاى فرهنگى مهمترین عامل است.
بررسی دلایل عمده ی افزایش آمار طلاق :
دکتر سید هادی معتمدی – روانپزشک و مدیرکل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی کشور- در خصوص علل افزایش طلاق در جامعه گفت : علل افزایش طلاق از سه نقطه نظر ، اجتماعی ، اقتصادی و آماری قابل بررسی است . از نظر اجتماعی تغییر در فضای جامعه و آشنا شدن مردم بویژه زنان با حقوقشان یکی از علل رشد طلاق است همچنین گسترش سازمانهای حمایت و حمایتهای اجتماعی از مطلقین بویژه زنان مطلقه از دیگر عوامل رشد این پدیده است . نکته دیگر قانون به روز شدن مهریه است . تا ده سال پیش زنان نه با حقوقشان آشنایی داشتند و نه در صورت طلاق از پشتوانه مالی برخوردار بودند اما با وضع قانونهای جدید ، مسائل مالی که یکی از موانع اقدام به طلاق بود ، حل شده و زنان مطمئن هستند که در صورت طلاق علاوه بر حمایت های اجتماعی ، پشتوانه مالی نیز خواهند داشت . این مسأله باعث شده بسیاری از طلاقهای عاطفی تبدیل به طلاق واقعی شود. او افزود : می توان گفت طلاق بطور مطلق افزایش پیدا نکرده بلکه بیشتر نمود اجتماعی پیدا کرده است و خود را نشان می دهد و همچنین با اشاره به پیوندهای زناشویی جدید که بیشتر دوبنایی است گفت : جوانان امروزه بدون در نظر گرفتن شرایط لازم برای ازدواج و دقت به مسائل زیربنایی ازدواج ، اقدام به این کار کنند و ازدواجها تبدیل به نوعی نمایشگاه و نوعی مسابقه نمایش امکانات شده است. این سطح نگری در ازدواج علل بروز طلاق در سالهای آینده است و بیشتر طلاق ها نیز در بین این گروه اتفاق می افتد. دکتر معتمدی تورم و بیکاری را از علل اقتصادی طلاق برشمرد. دکتر پیمان آزاد- استاد دانشگاه و حقوقدان در حال حاضر از زوایای مختلف می توان به پدیده طلاق و بی میلی جوانن به ازدواج نگاه کرد مسأله پیچیده ای نیست ولی ابعاد گوناگون دارد ، از یک منظر کلان ، عبور از جامعه سنتی به جامعه مدرن از یک سو ، بنیان خانواده را سست میکند و از طرفی رشد میزان ازدواج را به خطر می اندازد. در جامعه مدرن ، تساوی حقوقی زن و مرد در همه عرصه های زندگی مطرح میشود و نقش زن در خانواده و جامعه تحول پیدا می کند و در بستر این تحول است که وظایف و تکالیف زن و مرد تغییر می کند ، در صورتی که آحاد جامعه و خصوصاً مردان برای قبول این تحول آماده باشد رشد میزان طلاق اجتناب ناپذیر می شود چرا که معیار ازدواج عوض شده و در معرض دگرگونیهای مداوم است.
طلاق و عوامل موثر بر آن
وقتی دختر و پسری در عنفوان جوانی با داشتن عشق فراوان نسبت به یکدیگر با بستن عقد ازدواج، کانونی گرم به نام خانواده را تشکیل می دهند، هیچ گاه تصور نمی کنند که روزی ممکن است مشکلات زندگی چنان بر آنها غلبه کند و شرایطی بر آنها تحمیل شود که باعث شود دادخواست طلاق داده و زندگی عاشقانه خود را به پایان برساند. چه اتفاقی پیش می آید که تمام آروزهای دو نفر از هم می گسلد و زندگی آنها قبل از موعد خود می پاشد. در این تحقیق به این موضوع می پردازیم:
عوامل ایجاد کننده طلاق چیست؟
طلاق می تواند دلایل فراوانی داشته باشد و شناخت عوامل موثر در طلاق نقش بسزایی در کاهش آن دارد.
1- عوامل روان شناختی:
عوامل روانی فراوانی در وقوع طلاق دخیل هستند، اما در این مجال چند مورد از آن را بررسی می کنیم:
1- عدم تفاهم: وقتی از زن و شوهری که از هم می خواهند جدا شوند می پرسیم: علل طلاق آنها چیست؟ می گویند: با هم تفاهم نداشتیم. وقتی منظورشان را از بیان این علت می پرسیم، دلیل قانع کننده ای ندارند. از مفاهیمی همانند اینکه او مرا درک نمی کند، ما با هم هیچ شباهتی نداریم، او مرا دوست ندارد، او خانواده اش را به من ترجیح می دهد، وابستگی فراوانی به خانواده اش دارد و… حرف می زند.اما این عدم تفاهم می تواند دلایل فراوانی داشته باشد از جمله این موارد:
الف) ازدواج اجباری
ازدواجی که به صورت اجباری و فقط به خواسته یکی از والدین یا هر دو باشد و تمایلی از سوی زوجین برای این ازدواج نباشد، در اکثر مواقع به شکست می انجامد.
ب) عدم بلوغ اجتماعی
برخی از ازدواجها که به صورت عاشقانه و علاقه طرفین به ازدواج همراه بوده، اما باز هم بعد از مدتی شاهد فروپاشی این ازدواج هستیم، وقتی به عمق این طلاق می پردازیم متوجه می شویم دختر یا پسر یا هردوی آنها هنوز به درجه ای از رشد اجتماعی نرسیده اند که بتوانند یک زندگی مشترک را اداره کنند. آنها ازدواج را وسیله ای برای پایان بخشیدن به مشکلات خود می دانند، آنها زندگی را آرمانی می خواهند و می خواهند زندگی را به صورت ساخته شده تحویل بگیرند، نه اینکه زندگی را بسازند.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
فصل اول- کلیات
مقدمه............................................................................................................. 2
بیان مسأله................................................................................................. 5
ضرورت و اهمیت تحقیق.......................................................................... 8
اهداف تحقیق.............................................................................................. 10
فصل دوم- ادبیات موضوع
گفتار یکم- خانواده........................................................................ 12
تعریف خانواده......................................................................................... 14
اهمیت خانواده......................................................................................... 16
گفتار دوم - آسیبهای خانواده................................................ 19
اختلاف خانوادگی....................................................................................... 22
خشونت خانوادگی....................................................................................... 24
تجاوز جنسی علیه زنان........................................................................ 26
تجاوز جنسی علیه کودکان................................................................... 29
فقر و انحرافات اجتماعی................................................................... 30
طلاق و انحراف............................................................................................ 36
اثرات اعتیاد والدین بر فرزندان............................................... 42
بزهکاری یکی از افراد خانواده.................................................... 44
گفتار سوم- روسپیگری...................................................................... 46
تعریف فحشا و روسپیگری..................................................................... 46
الف) بررسی تاریخچه روسپیگری در ملل ابتدایی................. 48
ب) بررسی تاریخچه روسپیگری در ایران..................................... 54
یافتههایی از اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران در چهارچوب مسأله روسپیگری...................................................................................................... 57
گفتار چهارم- مبانی نظری ........................................................ 61
مقدمه............................................................................................................. 61
الف) تئوریهای جامعهشناسی.............................................................. 63
نظریه کنترل.............................................................................................. 63
هیرشی و نظریه علقه اجتماعی......................................................... 64
ساترلند و پیوند افتراقی................................................................ 68
نی و نظریه روابط خانوادگی........................................................... 72
تئوری کنترل متعادل .......................................................................... 76
خانواده و تئوری ارتباطات نسبی................................................. 77
ثورن بری و نظریه تکاملی................................................................ 80
نظریه یادگیری اجتماعی بندورا.................................................... 84
نظریه دین و مذهب.................................................................................. 85
تئوری امیل دورکیم............................................................................... 87
نظریه مارکس .................................... 88
ب) تئوریهای روانشناسی..................................................................... 89
تئوری سالیوان......................................................................................... 89
تئوری واکنش به رویدادهای آزاردهنده برکوتیز................. 90
روانشناسی فانون (Fanon) ................................................................. 90
نظریه درماندگی آموخته شده........................................................... 91
چارچوب نظری تحقیق .............................. 92
مدل نظری تحقیق....................................................................................... 94
مروری بر تحقیقات.................................................................................. 95
فرضیه های پژوهش .................................................................................. 104
فصل سوم- روششناسی پژوهش
مقدمه............................................................................................................. 106
روش تحقیق................................................................................................... 107
روش جمعآوری اطلاعات............................................................................. 108
جامعه آماری.............................................................................................. 109
روش نمونهگیری و تعیین حجم نمونه............................................ 110
تعریف مفاهیم تحقیق............................................................................. 111
سطح سنجش متغیرها.................................................................................. 117
روایی و پایایی ابزار اندازهگیری............................................ 119
فصل چهارم – تجزیه و تحلیل داده ها
4-1- جداول توصیفی............................... 122
4-2- جداول تبیینی و آزمون فرضیات................ 133
فصل پنجم – نتایج و پیشنهادات
5-1- نتایج توصیفی............................... 143
5-2- نتایج تبیینی............................... 145
بحث و نتیجه گیری................................ 162
پیشنهادات....................................... 167
محدودیت های پژوهش............................... 169
منابع و ماخذ ................................... 170
پیوست
پرسشنامه
مقدمه
مطالعه سیر تاریخی فحشا[1]، نشانگر آن است که این پدیده، از کهنترین انحرافات بشری است و از دیر باز به عنوان یک واقعیت اجتماعی وجود داشته است. با این حال، تحقیقات علمی اندکی روی آن صورت گرفته است. طبق نظر ابینگهاوس(1909)، روسپیگری گذشتهای طولانی، اما تاریخچه کوتاهی دارد. بخشی از این امر به مشکلات جمعآوری اطلاعات علمی و قابل تعمیم از نمونههای مورد مطالعه روسپیان مربوط نمیشود. از این رو، فقدان تحقیقات دقیق و علمی موجب رواج اطلاعات غلط در مورد زمینه، طبیعت و علل روسپیگری میگردد (پوتریت و دیگران، 1998 : 164 به نقل از طباطبایی).
طبق تعریف، زن ویژه یا روسپی یا فاحشه، زنی (یا به ندرت مردی) است که مخارج زندگی خود را به طور کلی یا جزئی از طریق تسلیم جسم خویش به دیکران (با انگیزههای جنسی) تأمین میکند. بعلاوه این نوع روابط جنسی بدون محبت و موقتی است و اگر رابطه عاطفی در این کار دخالت داشته باشد، فحشا نام نخواهد داشت. این اصطلاح، تنها به کسانی اطلاق نمیشود که تمام عمر به فحشا اشتغال دارند، بلکه هر زن یا مردی که در ضمن اشتغال به کارهای دیگر، گاهگاهی با دریافت پول به ایجاد رابطه جنسی بادیگران اقدام کند، نیز (طی مدتی که به این رفتار میپردازد)، روسپی نامیده میشود (فارلی و دیگران، 1998 : ص94).
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
فصل اول- کلیات
مقدمه............................................................................................................. 2
بیان مسأله................................................................................................. 5
ضرورت و اهمیت تحقیق.......................................................................... 8
اهداف تحقیق.............................................................................................. 10
فصل دوم- ادبیات موضوع
گفتار یکم- خانواده........................................................................ 12
تعریف خانواده......................................................................................... 14
اهمیت خانواده......................................................................................... 16
گفتار دوم - آسیبهای خانواده................................................ 19
اختلاف خانوادگی....................................................................................... 22
خشونت خانوادگی....................................................................................... 24
تجاوز جنسی علیه زنان........................................................................ 26
تجاوز جنسی علیه کودکان................................................................... 29
فقر و انحرافات اجتماعی................................................................... 30
طلاق و انحراف............................................................................................ 36
اثرات اعتیاد والدین بر فرزندان............................................... 42
بزهکاری یکی از افراد خانواده.................................................... 44
گفتار سوم- روسپیگری...................................................................... 46
تعریف فحشا و روسپیگری..................................................................... 46
الف) بررسی تاریخچه روسپیگری در ملل ابتدایی................. 48
ب) بررسی تاریخچه روسپیگری در ایران..................................... 54
یافتههایی از اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران در چهارچوب مسأله روسپیگری...................................................................................................... 57
گفتار چهارم- مبانی نظری ........................................................ 61
مقدمه............................................................................................................. 61
الف) تئوریهای جامعهشناسی.............................................................. 63
نظریه کنترل.............................................................................................. 63
هیرشی و نظریه علقه اجتماعی......................................................... 64
ساترلند و پیوند افتراقی................................................................ 68
نی و نظریه روابط خانوادگی........................................................... 72
تئوری کنترل متعادل .......................................................................... 76
خانواده و تئوری ارتباطات نسبی................................................. 77
ثورن بری و نظریه تکاملی................................................................ 80
نظریه یادگیری اجتماعی بندورا.................................................... 84
نظریه دین و مذهب.................................................................................. 85
تئوری امیل دورکیم............................................................................... 87
نظریه مارکس .................................... 88
ب) تئوریهای روانشناسی..................................................................... 89
تئوری سالیوان......................................................................................... 89
تئوری واکنش به رویدادهای آزاردهنده برکوتیز................. 90
روانشناسی فانون (Fanon) ................................................................. 90
نظریه درماندگی آموخته شده........................................................... 91
چارچوب نظری تحقیق .............................. 92
مدل نظری تحقیق....................................................................................... 94
مروری بر تحقیقات.................................................................................. 95
فرضیه های پژوهش .................................................................................. 104
فصل سوم- روششناسی پژوهش
مقدمه............................................................................................................. 106
روش تحقیق................................................................................................... 107
روش جمعآوری اطلاعات............................................................................. 108
جامعه آماری.............................................................................................. 109
روش نمونهگیری و تعیین حجم نمونه............................................ 110
تعریف مفاهیم تحقیق............................................................................. 111
سطح سنجش متغیرها.................................................................................. 117
روایی و پایایی ابزار اندازهگیری............................................ 119
فصل چهارم – تجزیه و تحلیل داده ها
4-1- جداول توصیفی............................... 122
4-2- جداول تبیینی و آزمون فرضیات................ 133
فصل پنجم – نتایج و پیشنهادات
5-1- نتایج توصیفی............................... 143
5-2- نتایج تبیینی............................... 145
بحث و نتیجه گیری................................ 162
پیشنهادات....................................... 167
محدودیت های پژوهش............................... 169
منابع و ماخذ ................................... 170
پیوست
پرسشنامه
مقدمه
مطالعه سیر تاریخی فحشا[1]، نشانگر آن است که این پدیده، از کهنترین انحرافات بشری است و از دیر باز به عنوان یک واقعیت اجتماعی وجود داشته است. با این حال، تحقیقات علمی اندکی روی آن صورت گرفته است. طبق نظر ابینگهاوس(1909)، روسپیگری گذشتهای طولانی، اما تاریخچه کوتاهی دارد. بخشی از این امر به مشکلات جمعآوری اطلاعات علمی و قابل تعمیم از نمونههای مورد مطالعه روسپیان مربوط نمیشود. از این رو، فقدان تحقیقات دقیق و علمی موجب رواج اطلاعات غلط در مورد زمینه، طبیعت و علل روسپیگری میگردد (پوتریت و دیگران، 1998 : 164 به نقل از طباطبایی).
طبق تعریف، زن ویژه یا روسپی یا فاحشه، زنی (یا به ندرت مردی) است که مخارج زندگی خود را به طور کلی یا جزئی از طریق تسلیم جسم خویش به دیکران (با انگیزههای جنسی) تأمین میکند. بعلاوه این نوع روابط جنسی بدون محبت و موقتی است و اگر رابطه عاطفی در این کار دخالت داشته باشد، فحشا نام نخواهد داشت. این اصطلاح، تنها به کسانی اطلاق نمیشود که تمام عمر به فحشا اشتغال دارند، بلکه هر زن یا مردی که در ضمن اشتغال به کارهای دیگر، گاهگاهی با دریافت پول به ایجاد رابطه جنسی بادیگران اقدام کند، نیز (طی مدتی که به این رفتار میپردازد)، روسپی نامیده میشود (فارلی و دیگران، 1998 : ص94).