لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:36
فهرست:
ندارد
مقدمه و توضیحات:
خصوصیت امریکایی ها قانون شکنی و بی توجهی به حقوق و معاهدات بین المللی است. هر چند قانون شکنی امریکاییها به منزله شکست عراق در توافقنامه نیست، لکن نوعی بیاعتمادی همواره بر فضای عراق و توافقنامه حاکم است و امریکا در ایجاد بهانه های جدید برای بر هم زدن قواعد و تعقیب هدفهای سلطه جویانه مشکلی ندارد
پس از پایان جنگ سرد وفروپاشی ترکیب بندی قدرت در سطح بین المللی ، ایالات متحده همواره در پی کسب جایگاه برتر و القای قدرت هژمونی خود بوده است اتخاذ استراتژیخاورمیانه بزگ وطرح دمکراتیزه کردن ساختار های سیاسی در این منطقه ، به ویژه اقدامات وراهبرد های سخت ونرم این کشور در عراق موید این واقعیت است.
یکجانبه گرایی آمریکا در برخورد با مسایل منطقه ای تحت پوشش تروریسم و بنیادگرایی اسلامی سالهاست که افغانستان، عراق و ایران را تحت انواع فشارها قرار داده و اکنون نیز آمریکایی ها با تکیه به تجربه الگوی ژاپن پس ازجنگ،برای استمرار حضور در این منطقه درصدد قانونی کردن و رسمیت یافتن چنین حضوری،در چار چوب توافقنامه استعماری هستنند.
قرارداد امنیتی عراق و آمریکا در ادامه سیاست سلطه جویانه این کشور در منطقه خاورمیانه، نه تنها عراق را برای مدتی طولانی تحت نفوذ مستقیم آمریکا قرار می دهد بلکه سایر اهداف آمریکا در خاورمیانه را نیز پوشش می دهد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:28
فهرست و توضیحات:
طلاق و بزهکاری
طلاق یا یک زندگی پر تنش
پیامدهای جدایی
عواقب و پیامدهای احتمالی طلاق یا تأثیر آن در پدیدههای روانی و اجتماعی فرزندان طلاق را میتوان چنین بر شمرد:
1 - بزهکاری کودکان و نوجوانان، ناسازگاریها و رفتارهای ضد اجتماعی آنان.
2 - فحشا به ویژه در نتیجه فقر و ناآگاهی.
3 - اعتیاد زنان، مردان و کودکان و استفاده از کودکان در توزیع موادمخدر و دیگر فعالیتهای غیرمجاز.
4 - پرخاشگری و ناسازگاری کودکان، فرار از منزل و ولگردی آنان.
5 - افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی کودکان.
6 - کاهش میل به ازدواج در دیگر افراد خانواده به ویژه بچههای طلاق.
7 - اهمال و مسامحه والدین در تعلیم و تربیت فرزندان، ایجاد آسیبهای روانی و اجتماعی برای آنان.
8 _ فرزندان پسر طلاق در همانندسازی مردانه دچار اشکالات زیادی خواهند شد و در بسیاری از موارد تمایلات هم جنس گرایانه از خود بروز میدهند و اتکای به نفس آنان نیز به شدت کم میشود.
9 - فرزندان طلاق با گذشت 5 سال به هیچ وجه نمیتوانند ثبات هیجانی و عاطفی خود را از دست دهند.
10 - بچههای طلاق آینده خوبی را برای خود تصور نمیکنند و اطمینان خود را به ارکان زندگی از دست میدهند و از آنجا که بیتوجهی خانواده را به مسائل و نیازهای خود لمس میکنند، در آینده نسبت به افراد پیرامون خود و در مقیاس بالاتر، اجتماع، به نوعی بیاعتنایی و بیتوجهی کشیده میشوند.
فرزندان طلاق
طلاق و فروپاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی - عاطفی افراد خانواده موجب بروز آسیبهای اجتماعی میشود. طلاق به هر دلیلی درست یا نادرست پیامدهایی برای فرد و جامعه دارد.تحقیقات نشان میدهد، که اثرات طلاق بستگی به سن کودک هنگام طلاق دارد. همچنین اثر طلاق بر کودک به جنسیت، شخصیت، میزان ناسازگاری و درگیری والدین و حمایت خانواده و دوستان کودک بستگی دارد.
جدایی پدر و مادر یک اثر آنی و زودگذر نیست؛ بلکه در تمامی مراحل زندگی فرزندان اثرات منفی و زیانباری را بر جای خواهد گذاشت. پراکنده شدن اعضای خانواده و محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک والدین، پس از فروپاشی و از هم گسیختگی خانواده آنان را از داشتن مواهب و مزایای زندگی خانوادگی محروم میکند و هویت فردی و خانوادگی فرزندان طلاق را مختل میکند.
آسیبشناسان اجتماعی براین باورند که پس از جدایی والدین، مسائل روحی و روانی بسیاری برای فرزندان ایجاد میشود. از جمله: بدبینی به جنس والد دیگر و بیخبر ماندن از روحیات و ساختار وجودی او که آسیبهای آن بعدها در ازدواج چنین فرزندانی آشکار میشود. مشکلات روانی و جسمانی، تربیتی، احساس گناه و سردرگمی، اختلال در هویت و احتمال گرایش به بزهکاری را میتوان از جمله آثار مخرب وزیانبار معنوی و مادی طلاق روی فرزندان برشمرد.
فرزندانی که براثر طلاق والدین، حامیان اصلی خود را از دست میدهند، بیش از دیگران در خطرند و به راحتی فریب ظاهر آراسته و سخنان فریبنده افراد را میخورند. طبق تحقیقات انجام شده، 70درصد افرادی که دچار آسیبهای اجتماعی میشوند فرزندان طلاق هستند. از اینرو توجه به مقوله پیشگیری از طلاق اهمیت خاصی دارد.
؟
مقدمه
تغییرات سریع جمعیت شناختی طی دهه های اخیر موجد پدیده های اجتماعی نوینی شده اند و جوامع مختلف متناسب با مقتضیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود ساز وکارهای متفاوتی را برای مواجهه با آنها اختیارکرده اند. افزایش طول عمر، گسترده شدن تفاوت های دو جنس در مرگ و میر، کاهش باروری، سالخوردگی جمعیت و کاهش بعد خانوار نمونه هایی از این تغییرات هستند که به دنبال طی مراحل گذار جمعیتی در جوامع توسعه یافته رخ داده اند و در کشورهای در حال توسعه نیز کم و بیش در حال وقوعند.
عدم توازن نسبت های جنسی درسنین اصلی ازدواج نیز پدیده ای ست که از یک سو در اغلب کشورهای درگیر جنگ دوم جهانی و از سوی دیگر در کشورهای درحال توسعه ای که مراحل گذار دموگرافیک را با شتاب طی کرده اند، مشاهده شده است. به عبارت دقیق تر در هر جامعه ای که بخش قابل ملاحظه ای از زنان یا مردان آن در سنین اصلی ازدواج به هرعلت ( اعم از جنگ یا مهاجرت…) دردسترس نباشند عدم توازن در تعداد دو جنس ایجاد شده و پدیده مضیقه ازدواج1 به وجودمی آید. در50 سال اخیر این مضیقه به ویژه در کشورهای در حال توسعه عمدتاً به زیان زنان بوده و پیامد های وسیعی را موجب شده است.
این فایل دارای 18 صفحه می باشد.