فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 55 صفحه
مقدمه
خاک یکی ازمهمترین منابع طبیعی هر کشور است. امروزه فرسایش خاک بعنوان خطری برای رفاه انسان و حتی برای حیات او به شمار می آید.در مناطقی که فرسایش کنترل نمیشود
خاکها به تدریج فرسایش یافته .حاصلخیزی خود را از دست می دهد.
فرسایش نه تنها سبب فقیر شدن خاک و متروک شدن مزارع می گردد و از این راه خسارت زیاد و جبران ناپذیری به جا می گذارد؛بلکه با رسوب مواد در آبراهه ها ؛مخازن؛سدها؛بنادر و کاهش ظرفیت آبگیری آنها نیز زیانهای فرامانی را سبب می گردد.بنابراین نباید مساله حفاظت خاک وحراست آن را کوچک و کم اهمیت شمرد.
بر حسب قرائن موجود انجام عملیات حفاظت آب و خاک از قرنهای پیش در جوامع بشری ؛هر چند به صورت ابتدایی متداول بوده است ولی گسترش آن در قرن حاضر به ویژه در 40-50 سال اخیر رشد بسیاری یافته و در جهان دانش و فن امری معمول است.
پایین بودن میزان تولیدات کشاورزی در ایران در مقایسه با استانداردهای جهانی به میزان زیادی بعلت کاهش مداوم حاصلخیزی خاک است.با اجرای صحیح برنامه های حفاظت خاک می توان متوسط تولید در واحد سطح را افزایش داد.بنابراین یکی از اساسی ترین و اصولی ترین روشهای دستیابی به خودکفایی ؛اجرای برنامه های حفاظت آب و خاک است.به کار گرفتن روشهای حفاظت خاک باید به صورت مشترک و هماهنگ با همکاری و همیاری مردم به اجرا در آید تا از آب و خاک به نحو مطلوب و بر اساس موازین علمی بهره برداری شود. اجرای طرحهای حفاظت آب و خاک باید متکی به نتایج تحقیقات و بررسیهای علمی باشد.در سالهای اخیر روشهای جدیدی برای کنترل فرسایش در پیش گرفته شده است که با تغییراتی برحسب شرایط منطقه ای در طرحها وبرنامه های اجرایی میتواند به مورد اجرا گذاشته شود[1]
تفاوت زراعی و تنوع ژنتیکی از دیر باز به عنوان ارکان سیستمهای تولید کشاورزی سنّتی و موفق به شمار می آمده اند. در نیمه اول قرن بیستم، تفاوت زراعی مورد توجه بسیار قرار داشت و تا چند دهه پیش نیز پژوهشهای مربوط به تناوب همچنان ادامه داشت با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم، کودها ازته نسبتاً ارزان قیمت به بازار معرفی شدند و بدین ترتیب جاذبه ای اقتصادی موجب جای گزینی کودها با تناوب زراعی گردید و تحقیقات و ترویج نیز بر همین مبنا متمرکز شدند. این امر تا بدین جا پیش رفت که امروزه بسیاری از زراعین، حاصلخیزی خاک را با میزان مصرف کود برابر می دانند.
20 ص
توسعه کشاورزی فرآیندی است که عوامل تغییر پذیری مانند شرایط محیطی و عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و .... بر آن تأثیر میگذارند . بخشی از این تغییرپذیری حاصل بکارگیری تکنولوژی در زمینه تولید محصولات کشاورزی است که از آن جمله میتوان به مکانیزاسیون(تکنولوژی ماشینی) اشاره نمود . به طور کلی مکانیزاسیون مجموعهای از علوم و فنون کاربردی است که مطالعه، شناخت و بکارگیری انواع مختلف ماشین و نیروی محرکه را در مراحل مختلف تولید و فرآوری محصولات کشاورزی شامل میشود و این مجموعه علوم و فنون کاربردی با توجه به ابعاد فنی، اقتصادی و اجتماعی بکارگرفته میشود . بواسطه مصرف سرانه بالا ، هرساله حدود 620 هزار هکتار از اراضی زراعی کشور و نیمی از اراضی استان مازندران به کشت این محصول اختصاص مییابد . همچنین کار در شالیزارهای مرطوب و کوچک سبب میشود که این مزارع دارای مکانیزاسیون پیچیده ای باشند . مجموعه این عوامل همراه با صعوبت کاری بالای زراعت برنج نشان میدهد که بررسی نقش مکانیزاسیون در توسعه کشت برنج از اهمیت خاصی برخوردار است .
شناخت اجمالی منطقه مورد مطالعه :
- شهرستان ساری با مساحت 3/3685 کیلومتر مربع در حد فاصل َ59/ْ53 - َ56/ ْ52 طول شرقی و َ58/ ْ35 - َ50/ ْ36 عرض شمالی واقع شده و دارای 5 بخش، 3 شهر و 15 دهستان و 470 روستا است که52 درصد جمعیت آن در نقاط روستایی ساکن هستند .
- روستاهای مورد مطالعه عبارتند از روستاهای مکانیزه شامل کارکنده ، ماهفروز محله ، سمسکنده علیا , پلنگ آزاد و تازه آباد سپاه و روستاهای سنتی شامل اسرم , میارکلا , امره , محمدآباد و اسپورز که در دهستانهای رودپی، میاندورود کوچک، مذکوره , کلیجان رستاق علیا , میاندورود بزرگ , کوهدشت و فریم واقع شده اند.
- موقعیت جغرافیایی کلیه روستاها به جز محمد آباد در منطقه جلگه ای است. راه ارتباطی همه آبادیها به کانونهای شهری , آسفالته بوده و میانگین فاصله روستاهای مکانیزه تا نزدیکترین شهر و همچنین شهر ساری, کمتر از روستاهای سنتی میباشد.
- در مجموع روستاهای مکانیزه 995 و در روستاهای سنتی 3000 واحد بهرهبرداری زراعی وجود دارد. مساحت کل اراضی زراعی روستاهای مکانیزه 1275 هکتار و روستاهای سنتی 3080 هکتار یعنی حدود 5/2 برابر آبادیهای مکانیزه میباشد. در این میان سطح زیر کشت برنج در روستاهای مکانیزه 993 هکتار و در روستاهای سنتی 1702 هکتار است که به ترتیب 78% و 55% اراضی زراعی روستاها را شامل میشود.
- نوع مالکیت اراضی به دو شکل ملکی و اجارهای میباشد و متوسط مساحت اراضی ملکی و اجارهای در روستاهای مکانیزه بیشتر از روستاهای سنتی است . این در حالی است که مساحت اراضی زراعی روستاهای سنتی در مجموع 5/2 برابر روستاهای مکانیزه میباشد.
- ویژگیهای طبیعی مناسب برای زراعت برنج از جمله شرایط توپوگرافی و ناهمواری (اکثراً اراضی جلگه ای با شیب 5-1 درصد )،منابع آب ( آبهای سطحی و زیرزمینی با ظرفیت حدود 34600 مترمکعب به ازای هر هکتار )، نوع خاک ( بافت سنگین رسی ، دارای مواد آلی ، غیر شور و با PH بین 5/6-5/5 ) ،میزان بارندگی سالانه ( حدودmm 1000 ) و شرایط اقلیمی ( دمای 37-20 درجه سانتیگراد ، رطوبت 90-40 درصد و میزان نور حدود 8/215-7/157 ساعت آفتابی ) در این مناطق مشاهده میشود .
مواد و روشها :
در این مطالعه بر دو بخش مطالعات نظری و میدانی تأکید شده که در بخش مطالعات نظری از روشهای کتابخانهای و درمطالعات میدانی از روش پرسشنامه ( در سطح روستا و خانوار بهره بردار ) استفاده گردیده است. جامعه آماری مورد مطالعه را خانوارهای بهرهبردار برنج تشکیل میدهند که در 10 روستا از شهرستان ساری سکونت دارند. روش نمونهگیری در دو مرحله نمونه گیری خوشهای و تفکیک روستاهای شهرستان براساس تعریف تطبیق داده شده مؤسسه تحقیقات بین المللی برنج به دو گروه مکانیزه و سنتی انجام گردید که از هر گروه، 5 روستا انتخاب شدند .سپس برای انتخاب خانوارهای نمونه از روش نمونه گیری ساده تصادفی بهره گرفته شد و با استفاده از فرمول کوکران 70 نمونه ( 35 نمونه سنتی و 35 نمونه مکانیزه ) بررسی شد . به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss و Excell استفاده گردید .
بحث و نتیجه گیری :
لازم بذکر است بدلیل اینکه هدف از بررسی حاضر ، اثر مکانیزاسیون کشاورزی بر میزان عملکرد و ضایعات محصول برنج بوده لذا از پرداختن به بحث کاهش هزینه تولید و صعوبت کاری که از اثرات بارز مکانیزاسیون کشاورزی میباشند و مقایسه آنها در دو سیستم کشت مکانیزه و سنتی صرفنظر گردیده است .
بررسی وضعیت زراعی خانوارهای نمونه نشان میدهد اولاً سطح مزارع مکانیزه کشت برنج (8/105 هکتار) حدود 2 برابر مزارع سنتی (5/57 هکتار ) است , ثانیاً ارقام برنج در بهرهبرداریهای مکانیزه از تنوع بیشتری برخوردار است و علاوه بر دارا بودن سطح بیشتری از رقم محلی طارم، ارقام پر محصول را نیز با تنوع و سطح بیشتر بکار گرفتهاند. بطوریکه سطح زیر کشت ارقام پرمحصول در مزارع مکانیزه و سنتی نمونه به ترتیب 8/55 و 6/17 هکتار میباشد .
الف- میزان عملکرد محصول :با بررسی نتایج درمییابیم که به جز گروه کمتر از 1 هکتار، در بقیه گروهها شاهد افزایش سطح زیر کشت برنج مکانیزه نسبت به سنتی میباشیم که حاکی از وجود قطعات بزرگتر شالیکاری در روستاهای مکانیزه است .مقایسه عملکرد در هر یک از گروههای مذکور نشان میدهد که در گروه کمتر از 1 هکتار مکانیزه با وجود سطح کمتر نسبت به سایر گروهها، عملکرد بیشتری به چشم میخورد که بدلیل بکارگیری بیشتر ارقام پرمحصول نسبت به رقم محلی طارم میباشد و این روند نسبت به سطوح کمتر از 1 هکتار سنتی نیز وجود دارد . با افزایش تنوع ارقام پرمحصول بکارگرفته شده در گروه 3 ـ 1 هکتاری مکانیزه نسبت به سنتی مجدداً شاهد افزایش عملکرد این مزارع میباشیم و برعکس در گروه 5 ـ 3 هکتاری واحدهای مکانیزه بدلیل تخصیص سطح بیشتری به رقم محلی طارم، با وجود سطح زیر کشت بیشتر نسبت به مزارع سنتی، کاهش عملکرد مشاهده میشود. به طور کلی در مزارع سنتی همگام با افزایش سطح بهرهبرداری، افزایش عملکرد نیز وجود دارد که این روند در مزارع مکانیزه در سطوح بالای یک هکتار به چشم میخورد. بررسی ارقام نشان میدهد دو رقم طارم و ندا، در مزارع مکانیزه و سنتی دارای عملکرد تقریباً مساوی میباشند .در مجموع عملکرد برنج در مزارع مکانیزه بیشتر از مزارع سنتی میباشد و این افزایش عملکرد به علت استفاده از ارقام پرمحصول با تنوع و سطح بیشتر ایجاد شده است ولی کشت مکانیزه نیز بی تاثیر نبوده و استفاده از نشاءکارها سبب انجام کشت منظمی خواهد شد که در رشد یکنواخت محصول و متعاقب آن افزایش عملکرد تاثیر گذار است .
34 ص
رویکرد اکثر کشورهای جهان در دهههای اخیر به موضوع کارآفرینی و توسعه آن، موجب گردیده موجی از سیاستهای توسعه کارآفرینی در دنیا ایجاد شود. کشورهای مختلف راه حلی راکه در سه دهه گذشته برای فائق آمدن بر مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی به آن روی آوردهاند، توسعه فرهنگ کارآفرینی، انجام حمایتهای لازم از کارآفرینان، ارائه آموزشهای مورد نیاز به آنان و انجام تحقیقات و پژوهشهای لازم در این زمینه بوده است. تأمل در وضعیت اقتصادی و روند مراحل پیشرفت و توسعه در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه که به موضوع کارآفرینی توجه نمودهاند، نشانگر آن است که این کشورها توانستهاند به پیشرفتهای چشمگیری در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی دست یابند و یا حداقل بحرانهای پیشآمده را به سلامت پشت سر گذاشته و بحرانهایی که وقوع آنها را در آینده پیشبینی میکردند را مهار نمایند. از جمله این کشورها میتوان به ایالات متحده، کشورهای اتحادیه اروپایی، کشورهای جنوب شرق آسیا، چین، برخی از کشورهای آمریکای لاتین و آفریقایی و اقیانوسیه را نام برد
از آنجا که مفاهیم مطرح در علوم انسانی همانند مفاهیم مطرح در علوم تجربی قطعی نیستند، لذا ارائه تعریف قطعی و مشخصی برای آنها دشوار یا غیر ممکن است. کارآفرینی هم که از واژه های مطرح در علوم انسانی است، از این قاعده مستثنی نیست. دانشمندان و محققین علوم مختلف اقتصادی، اجتماعی، روانشناسی و مدیریت که در مورد کارآفرینی مطالعه و نظراتی ارائه کردهاند، تعاریف مختلفی از کارآفرینی مطرح نمودهاند که تفاوتهای گاه مغایر و متناقضی دارند. تعریفی از کارآفرینی که تقریباً شامل همه تعریفهای ارائه شده از آنان باشد، عبارت است از :
«کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و با بسیح منابع ،مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توأم با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه میگردد.»
در دایرهالمعارف بریتانیکا ، کارآفرین اینگونه تعریف شده است:
« شخصی که کسب و کار و یا موسسه اقتصادی را سازماندهی و مدیریت کرده و خطرات ناشی از آنرا میپذیرد»
واژه کارآفرینی از قرنها پیش و قبل از آنکه به زبان امروزی مطرح شود، در زبان فرانسه متداول گردید. این واژه معادل کلمه فرانسوی Enterprendre به معنای « متعهد شدن» (معادل under Take در زبان انگلیسی) میباشد که در سال 1848 توسط جان استوارت میل به کارآفرینی ( Enterpreneur ) در زبان انگلیسی ترجمه شد.
مفهوم کارآفرینی:
با تحولات سریع و شتابان محیط بینالمللی و گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و مواجة اقتصادهای ملی با اقتصاد جهانی و مطرح شدن پدیدههایی همانند «جهانی شدن اقتصاد» و «فنآوریاطلاعات» ، مباحث اساسی درخصوص راهکارهای مختلف برای تسریع فرآیند رشد و توسعة پایدار و رفاهاقتصادی مطرح میگردد. یکی از این مباحث جدید، نقش کارآفرینان در این فرایند میباشد. کارآفرینی ازمفاهیم جدیدی است که حداقل در محدود ه علم اقتصاد ، مدیریت، جامعهشناسی و روانشناسی و سایرمقولههای مرتبط با این موضوع قدمتی بسیار کوتاه داشته و از مفاهیم رو به گسترش میباشد. به دلیل آنکه معنای تحتالفظی «کارآفرینی» نمیتواند عمق محتوی و مفهوم این واژه را مشخص نماید و برای جلوگیری ازفهم نادرست این موضوع یا واژه با سایر واژهها و برای رسیدن به فهم و فرهنگ مشترک از آن، معرفی وشناساندن این واژه بسیار مهم مینماید . این که کارآفرینی چیست؟ کارآفرین کیست؟ فرآیند کارآفرینی چگونهاست؟ نقش و تاثیر کارآفرینی و کارآفرینان در ابعاد توسعه و رشد اقتصادی و متغیرهای کلان اقتصادی هماننداشتغال چیست؟ نقش آموزش و تجربه در رشد کارآفرینی چه میزان است؟ سوالهایی هستند که باید برای رسیدنبه این فرهنگ مشترک به وضوح و مبسوط پاسخ داده شود.
فرمت فایل:word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات :44
فهرست مطالب :
۱-مقدمه
۲-ادبیات تحقیق
۲-۱-فرهنگ سازمانی
شکل گیری فرهنگ سازمانی
طبقه بندی فرهنگ سازمانی :
۱-فرهنگ مکانیکی( (Mechanic culture
۲-فرهنگ ارگانیکی (organic cuiture)
ارزش ها :
فرض های زیرساز بنیادی :
فرهنگ سازمانی ضعیف و قوی :
الف ) فرهنگ قوی
الف –۱- تعریف فرهنگ قوی
الف-۲-خصوصیات فرهنگ های قوی
ب-فرهنگ ضعیف
ب-۱-تعریف فرهنگ ضعیف
ب-۲-خصوصیات فرهنگهای ضعیف
مدل های فرهنگ سازمانی :
الف) مدل z :
۱-احساس تعهد نسبت به کارکنان
۲-ارزیابی
۳-مشاغل
۴-کنترل
۵- تصمیم گیری
در موسسات ژاپنی و آمریکائی نوع Z این انتظار قوی است که تصمیم گیری در گروهها انجام شود و بر مبنای اصول توزیع کامل اطلاعات و توافق جمعی باشد.
۶-یکی از ویژگی های موسسات مدل Z بحث مسئولیت فردی و گروهی درقبال تصمیمات میباشد که این موضوع بستگی به نوع ارزش ها و هنجارهای فرهنگی قوی درزمینه های مختلف دارد.
۷-توجه به افراد
ب) مدل AGILپارسونز :
مدل پارسونز
ج ) الگوی کیلمن و سکستن :
مرحله سوم -تعیین و تدوین هنجارهای جدید
مرحله چهارم –مشخص کردن شکاف فرهنگی
مرحله پنجم –پرکردن شکاف فرهنگی
۲-۲-کارائی
۳-روش تحقیق
مدل رابطه فرهنگ سازمانی و کارائی
ویژگی های پنجگانه شناخت فرهنگ سازمانی
مسئولیت پذیری (ریسک پذیری ):
مشارکت
ابتکار خلاقیت
خود کنترلی
سیستم پاداش (تشویق
ویژگی های سه گانه کارائی :
انگیزش
رضایتمندی
توانمندی
۴-تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱-آزمون فرضیه ها
فرضیه اصلی :
بین فرهنگ سازمانی و کارائی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.
۵-نتیجه گیری و پیشنهادها
۵-۱-نتیجه گیری
۵-۲-پیشنهادها
فهرست منابع
مقدمه
پیچیدگی سازمان های امروزی، تشریح آنان را تا حدودی دشوارنموده است. تکنولوژی و
پیشرفت های بشری به گونه ای سرعت گرفته است که انسان کمترشباهتی با گذشته می تواند پیداکند. افزایش تلاطم های محیطی، فضای تغییرو تحول، دگرگونی و عدم اطمینان رافراهم آورده است و ما را به توانایی های جدید و طرحی نو درافکندن، می خواند.
معیارهای پیشرفت و توسعه یافتگی به شدت دگرگون شده وهم اکنون درصحنه های جهانی، جنگ برسربرتری های اقتصادی درقرن ۲۱ آغاز شده است. ابزارهای نظامی و قهر آمیز جای خویش را به موجی ازلشگرهای اغواگر سپرده که هرلحظه ازطریق روان کردن سیل تصاویر، گفتارها و واژه ها برپیکره فرهنگ ها، ارزش ها و سنت های دیرپای جوامع تاخته و بشر امروز را درمقابله با بحران هویت و ناهنجاریهای قرن خود، درمانده و نا امید ساخته است. مدیریت با تمام قدرت پابه عرصه حیات گذارده و برای پاسخ به چالش های محیطی و غیرمحیطی به جستجوی شیوه های نو و جدید پرداخته است.
یکی از تحولات عمده و اساسیکه درمدیریت شکل گرفته است، “تحول درنگرش به سازمان است ”. بدین گونه که به سازمان ها به عنوان “ فرهنگ ها ” نگریسته می شود. پدیده جدیدی که یکی از مهارتهای اصلی مدیریت و رفتارسازمانی را شکل داده است. باورها براین است که انسانهایی که دریک چارچوب نظام اجتماعی بزرگ و یا کوچک زندگی می کنند، دارای مجموعه ای از باورها، اعتقادات، ارزش ها و سنت ها هستند که درمجموع، فرهنگ آن نظام را شکل می دهد. ضعف یا قوت فرهنگ هرنظام اجتماعی بستگی به میزان ژرفا و همبستگی با پدیده های مزبور دارد. بی شک و تردید می توان اظهارداشت که هرقدرفرهنگ سازمانی دارای نیرومندی بیشتری باشد، آن سازمان از ثبات اقتصادی و اجتماعی آن سازمان و نیز از ژرفای بیشتری برخوردار خواهد بود.
سمت دادن سازمان ها درجهت اهداف اساسی و استراتژیک، چنانچه با باورها و فرهنگ سازمانی کارکنان همسو نباشد، کاری بس دشوار است و درنهایت روند اجرائی با موانع عمده مواجه خواهد شد.
مطالب فوق یاد آوری می نماید که بوجود آوردن ارزش های مشترک، باورهای عمیق ومحکم، همسو کردن باورهای اساسی و دریک کلام فرهنگ سازمانی مورد قبول، نرم افزاری است
تعیین کننده برای کاهش کاستی های موجود درسطح سازمان و اجتماع و حرکتی است مطمئن ولی کند برای کاهش مشکلات درواحد های خدماتی و تولیدی. براساس همین استدلال اعتقاد براین است که فرهنگ غنی سازمانی همانند یک نیروی قوی و انرژی زا سازمان را بوسیله نیروی انسانی مارآ بپیش برده و احساس ادراک یکسان به اهداف مشترک بخشیده، انگیزه قوی درافراد ایجاد کرده و حس فداکاری، تعهد وفاداری و شایسته پروری را درسازمان بوجود می آورد.
به عقیده ما، سازمان ها مانند افراد انسانی، دارای شخصیت هستند. همانطور که دریک نظام اجتماعی کوچک یا بزرگ، یکسری باورها، سنت ها، ارزش ها و هنجارهای مشترک وجود دارد که درمجموع فرهنگ آن نظام را تشکیل می دهند، سازمان ها نیز به عنوان یک نظام اجتماعی، برحسب اهداف و مقاصد شان، خط و مشی هایشان، پیشینگی پیدایششان، ساختار سازمانی و رویه های اجرائی شان، دارای فرهنگ خاص خودشان هستند. همسوئی هدف ها و مجموعه وظایف سازمان و جلب تمایل قبلی و برانگیختن انگیزه های درونی افراد درجهت اجراء اهداف تدوین شده، مدیریت فرهنگ سازمانی را شکل می دهد. بنابراین عقیده براین است که فرهنگ سازمانی، رفتارهای موجود و عقاید مشترک رانهادینه کرده و زبان مشترک ایجاد می نماید. با توجه به مطالب اشاره شده سوالات (فرضیه ها ) زیر:
۱-آیا بین فرهنگ سازمانی و کارائی کارکنان بانک کشاورزی رابطه معنی داری وجود دارد؟
۲-آیا احیای حس مسئولیت پذیری نسبت به شغل موجب افزایش انگیزش کارکنان بانک خواهد شد؟
۳-آیا ترویج تفکرمشارکتی بین کارکنان موجب افزایش انگیزش کارکنان بانک خواهد شد؟
۴-آیا ایجاد روحیه ابتکارو خلاقیت درکارکنان موجبات توانمندی آنان را فراهم می سازد؟
۵-آیا ترویج خود کنترلی دربین کارکنان باعث افزایش رضایت شغلی آنان می شود؟
۶-آیا ایجاد سیستم تشویق (پاداش ) دربین کارکنان، افزایش رضایت شغلی آنها را به دنبال خواهد داشت؟
مطرح می شود و هدف عمده بررسی حاضرضمن پاسخگویی به سوالات فوق، مطالعه جو و فضای اداری حاکم بربانک کشاورزی بوده و وضعیت موجود بانک ازلحاظ فرهنگی و نگرش حاکم برسیستم اداری را مورد بررسی قرارمی دهد.هدف دیگری که دنبال می شود این است که به مدیران درشناخت فرهنگ سازمانی خویش مساعدت شود تا بتوانند سیاست های اجرائی متناسب را در جهت پیشرفت امور و افزایش کارایی اتخاذ نمایند.
مقاله اهمیت تغذیه ارگانیک در کشاورزی، مربوط به پودمان پرورش گلهای زینتی در خانه و پودمانهای دیگر، کاملا ویرایش شده با قوانین دانشگاه، دارای نتیجه گیری و منابع،شامل 26 صفحه در قالب word
مقدمه:
رویکرد جهانی امروز به سوی محصولات ارگانیگ است . این نوع مدیریت تولید، در حال حاضر ۱۶۰کشور دنیا انجام می شود. در این نوع مدیریت تولید کودها، آفت کش های شیمیایی ، مواد نگهدارنده، ومواد افزودنی غیر مجاز ، گیاهان اصلاح شده ، ژنتیکی و تابش اشعه ها کاربرد ندارد و مواد غذایی ارگانیک ، با هدف افزایش سلامت ، حفظ محیط زیست خریداری می گردد . دربخش عظیمی از تاریخ بشر کشاورزی به صورت ارگانیک رواج داشته و تنها در طول قرن بیستم، منابعی عظیم از مواد شیمیایی مصنوعی برای تامین مواد غذایی معرفی شده است . تاثیرات نامطلوب و آسیب های ناشی از مصرف انواع کودهای شیمیایی،سموم، هورمون ها و… در تولید مواد غذایی در کشورهای مختلف موجب شد تا کشاورزی شیمیایی به سمت کشاورزی ارگانیک حرکت نماید . هدف کشاورزی ارگانیک ، افزایش تولید محصولات بدون تکیه بر استفاده از هرگونه مواد شیمیایی است . حفاظت از منابع طبیعی در کشاورزی ارگانیک و عدم بکارگیری مواد شیمیایی ، باعث حفظ محیط زیست و افزایش مواد مغذی در خاک می گردد که از فرسایش خاک جلوگیری نموده و افزایش تنوع زیستی را در پی دارد . کشور ما چند سالی بیش نیست که در زمینه فرایند تولید تا عرضه محصولات ارگانیک نظام بند گردیده است، این نظام مندی با تاسیس انجمن ارگانیک ایران و شعب آن،تدوین استاندار تولید، فرآوری، برچسب گزاری و بازاریاب محصولات ارگانیک با شماره ملی ۱۱۰۰۰،مشخص شدن فرایند بارزیی و گواهی و هم چنین فرآیند اعطای پروانه به کارگیری برند انجمن ارگانیک ایران سرعت گرفته است .