تحقیق در مورد ترس

 

 

فرمت فایل:word



تعداد صفحات:24

 

 

ترس و اضطراب :

چند اختلال وجود دارد که ترس و اضطراب در آنها عملاً توسط هر فرد احساس می‌شود که این اختلال ها به دو طبقه تقسیم می شود : اختلال های ترس و اختلال‌های اضطراب . فرق این دو در آن است که در اختلال ترس ، ترس و اضطراب از یک موضوع خاص یا بر مبنای مبالغه خطر واقعی است . در حالی که در اضطراب موضوع خاصی فرد را تهدید نمی کند ولی فرد احساس می کند بسیار مضطرب است یعنی بر اساس خطر مبهم استوار است .

 

اختلال های اضطراب :

عناصر : اضطراب هم مانند ترس چهار عنصر دارد :

1-عنصرشناختی : که انتظار خطری مبهم است .

2-عنصر بدنی که به دو طبقه تقسیم می شود :

الف)تغییرات بیرونی مثل رنگ پریدگی ، یبوست ، ظاهر شدن دانه های عرق روی پیشانی ، مرطوب شدن کف دستها ، تنیده شدن عضلات و ...

ب)تغییرات درونی که عناصر فیزیولوژیکی فرد هستند و شامل تند شدن ضربان قلب ، تشدید تنفس ، گشاد شدن رنگهای پیرامونی ، ترشح غدد عرق و ...

3-عناصر هیجانی : شامل دلهره ، وحشت ، تهوع ، لرزش ، احساس مورمورشدن و ورم معده که این عناصر برای ما آشناترند .

4-عناصر رفتاری : که دو نوع رفتار ارادی و غیرارادی را شامل می شود ، در رفت غیرارادی فرد رفتارهایی را که به شیوة کلاسیک شرطی شده اند نشان می دهد و در رفتار ارادی دو نوع پاسخ جنگ و گریز بروز می کند .

 

انواع اختلال های اضطراری :

الف)اختلال وحشتزدگی : اختلال وحشتزدگی شامل حملات وحشتزدگی مکرر است ، و شامل سه نوع می باشد :

1-غیرمنتظره (وابسته به نشانه) : در این نوع حمله ، از دیدگاه شخص میان آغاز آنها و یک موقعیت راه انداز بیرونی یادرونی رابطه ای وجود ندارد .

2-وابسته به موقعیت (یا نشانه): اختلالی که همواره بلافاصله در رویارویی با نشانة موقعیتی یا راه انداز ، یا به لحاظ پیش بینی آن روی می دهد .

3-حمله های با زمینة موقعیتی : مشابه حمله های وحشت زدگی وابسته به موقعیت است اما همواره با نشانه‌ای رابطه ندارند و لزوماً پس از رویارویی با نشانه رخ نمی‌دهند .



خرید و دانلود تحقیق در مورد ترس


تحقیق در مورد افسردگی و راه های مقابله با آن

 

 

فرمت فایل:word



تعداد صفحات:17

 

 

مقدمه:

  در زندگی هر فردی فراز و نشیبهایی وجود دارد. این فراز ونشیبها تا وقتی که بیش ازاندازه نباشند موجب می شوند زندگی ما جالب وچالش انگیز شود. امازمانی که به طوراستثتایی احساس افسردگی و غمگینی می کنید یا زمانی که برای یک دوره طولانی بی حوصله و گرفته هستید ، لازم است وضعیت را ارزیابی کنید و به دنبال پاسخهای مقایسه ای باشید.

علایم افسردگی

انجمن روانپزشکی آمریکا (1994) اظهار می دارد که ممکن است افراد دچارافسردگی بالینی به مدت 2 هفته یا بیشتر علایم زیر را تجربه کنند.  

* تغییر اشتها یا کم اشتها می شوند و وزن از دست می دهند و یا پر اشتها میشوند

* بی خوابی یا خواب بیش از معمول و کاهش انرژی

* احساس بی ارزشی ، خود سرزنشی یا گناه زیاد وکاهش توانایی تفکر یا تمرکز

* افکار تکراری در باره مرگ ، افکار خود کشی

عوامل زیر بنایی افسردگی

تعدادی از پژوهشگران وجوه مشترک افرادی را که به احتمال زیاد افسرده می شوند شناسایی کرده اند.و معتقدند افرادی که از افسردگی رنج می برند سبک های زیر به صورت عادت در می آیند .آنها باید یاد بگیرند به خاطر حفظ سلامتی خودشان از این سبک ها دست بردارند . وابستگی غیرواقع بینانه به دیگران: افراد افسرده عزت نفس خود را به تایید دیگران می دانند. برخوردار نبودن از سیستم حمایت اجتماعی: افراد مستعد افسردگی بیشتر درونگرا و منزوی هستند. آ نها از مهارتهای لازم برای حفظ روابط حمایت کننده استنفاده نمی کنند.

 یک تمرکزبر خود افسرده ساز:افراد افسرده ساز ذهن خود را با مسایل منفی مشغول می کنند وهرگز راهبردهای مقابله ای خود را تحقق نمی بخشند. آسیب پذیری کمال گرایانه: افراد افسرده اصرار دارند که کامل باشند وچون کامل نیستندخودشان را بی ارزش و زندگیشان را بیهوده تلقی می کنند.

  -کنترل بیرونی: افراد افسرده فکر می کنند رویدادهای مهم زندگیشان خارج از کنترل آنهاست.

تغبییر دادن موقعیت

  مهمترین اصل در مورد تغییر دادن یک موقعیت ناخوشایند واقع بینی است .شما باید این حقیقت را بپذیرید که بسیاری از رویدادهای زندگی که منجر به احساس افسردگی شما می شوند خارج از کنترل شما هستند. بنابر این سا زگارانه نیست که خودتان را با این گونه افکار غیر واقع بینانه ناراحت کنید.

((چرا باید این اتفاق می افتاد.))

((کاش طور دیگری عمل می کردم.))

((این منصفانه نیست.))

((کاش شانس دیگری داشتم.))

افراد افسرده خود را ناتوان و درمانده می کنند ، زیرا بسیاری از موقعیت ها را ناخوشایند در نظر می گیرند.(رودولت وذون، 1989) . وقتی رویداد ناخوشایندی درزندگی خارج ا زکنترلتان است به نفعتان است که حقیقت را قبول کنید وانرژیتان را متمرکز بر ارزیابیها و پاسخهای مقابله ای خود کنید. خود خوری کردن در باره رویدادی که نمی توانید تغییرش دهید هیچ نتیجه ای ندارد . رینولد نایبر در ((نیایش آرامش )) خود این اولین مهارت مقابله ای را این طور جمع بندی می کند.

((خدایا به ما رحمت عطا کن تا چیزها یی را که نمی توانیم تغییر دهیم با آرامش بپذیریم.شهامت عطا کن تا چیزهایی را که باید تغییر یابند تغییرشان بدهیم،وخرد عطا کن تابین این دو تمایز قایل شویم)).

مهارت مقابله ای1-پذیرفتن موقعیتهای ناخوشایند زمانی که خارج ازکنترل شماست.ازجمله رویدادهای زندگی که گاهی می توانید برروی آنها تاثیربگذارید، رویدادهایی هستند که به روابط بین فردی مربوط می شوند. اگر به دلیل آنکه کسی با شما درست برخورد نکرده ،یا نیازهای شما را برآورده نکرده ، احساس ناراحتی می کنید، می توانید از طریق مذاکره و گفتگو ، یا از طریق استفاده از مهارتهای اجتماعی موقعیت را تغییر دهید. زمانی که افراد دیگر نیازهای ما را  بر آورده نمی کنند ،واکنش طبیعی ما نسبت به این برخورد گوشه گیر شدن ،عصبانی شدن وآویزان شدن لب ولوچه است. مفهوم پاسخ دهنده بودن یعنی اینکه وقتی شما چیزی را از دیگران می خواهید غالبا باید اول خودتان آن را به دیگران بدهید.

وقتی تقاضایی دارید به جای انجام کارهایی که حاکی از جلب توجه دیگران از طریق ایجاد احساس گناه در آنهاست ، بهتر است مستقیما وبا جرات تمام تقاضای خود رامطرح کنید. واقعیت این است که در خواست چیزی و سپس محروم شدن از آن ناخوشایند نیست . با این حال صریح و رورا ست باشید حد اقل دیگران از موضع شما مطلع می شوند. حتی اگر آنها چیزی را از شما دریغ  کنند باز هم می توانید از طریق ارزیابی های انطباقی و استفاده ازمهارتهای مقابله ای زندگی خودتان را کنترل کنید.اگر شما می خواهید با شما خوب رفتار کنند شما هم باید با دیگران خوب رفتار کنید.

یک مهارت ارزشمند گوش دادن به خود واقعی خویش است . یاد بگیرید ارزیابیهای اولیه غلطی را که موجب ناراحتی شمامی شوند زیر سؤال ببریدو اصلاحشان کنید.

کنترل بایدها ونبایدها

   وقتی امیال و خواسته های افراد به صورت خواسته های مشخص با باید و حتما در می آید دچار افسردگی می شوند. افراد افسرده به جای این که بگویند ((متاسفم که شکست خوردم )) می گویند(( من نمی توانم شکست را تحمل کنم)).

افراد افسرده به جای این که بگویند (( چند نقطه ضعف دارم)). می گویند ((من شخص بی ارزشی هستم )).

 ا فراد افسرده به جای بگویند ((در آینده هم تجارب مثبت وهم منفی خواهم داشت)) می گویند ((مطمئنم که آینده ام وحشتناک است)).

اتخاذ یک دیدگاه انعطاف پذیر نسبت به آینده 

  افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالا بیشتر ازافراد غیرافسرده آینده شان را منفی می بینند واحتمال دستیابی به تجارب خوشایندراکمتر می دهند .(آندرسون ،1990،پیزنسکی ،هولت و گرینبرک ،1987). به همین دلیل افرادافسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیتهای با ارزش در آینده تمام   نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیتهای نا خوشایند موجود می کنند . افراد افسرده احساس غمگینی می کنند چون مشکلات خود را پایدار ، کلی و درونی تلقی می کنند .

حفظ احساس کنترل

ما وقتی احساس افسردگی می کنیم که هیچ راهی برای بهبود بخشیدن اوضاع و احوال نمی بینیم و در گیر الگو های تفکر منفی می شویم.حفظ احساس کنترل، خودکار آمدی و تسلط بر زندگی در هنگام افسردگی مهارت مهمی است به خاطر داشتن این نکته مهم است که در هر حال کنترل درونی و خود کار آمدی ناشی از رویدادهایی است که9 در همین دنیا رخ می دهد نه رویدادهایی که خارج از دنیا اتفاق می افتد . احساس کنترل تعهد شما را نسبت به پذیرفتن مسئولیت مشکلات خود و استفاده از مهارت های مساله گشایی برای یافتن راه حلهایی برای چالشهای زندگی تقویت می کند.

ارزیابیهای اولیه منطقی

  حتی اگر شما ارزیابی نا درستی مانند انههیی که در بخش قبل توصیف شدند نکنید باز هم ممکن است رویدادی در زندگی شما را افسرده کند. وقتی چنین اتفاقی می افتد چه چیزهایی به خودتان میگویید؟ ایا ارزیابی شما درست و منطقی است؟ به عنوان مثال فرض کنید کسی با شما دوستانه برخورد نمی کند. اگر شما این رویداد را به صورت((حتما من عیب و ایرادی دارم))ارزیابی کنیدچه احساسی خواهید داشت؟این ارزیابی احتمالا موجب احساس غمگینی در شما می شود چون احساس ارزشمندی خود را بر اساس نحوه رفتار دیگران با شما استوار کرده اید.



خرید و دانلود تحقیق در مورد افسردگی و راه های مقابله با آن


پایانامه در مورد استرس و افسردگی

پایانامه در مورد استرس و افسردگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:69

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول : چارچوب کلی پژوهش

مقدمه

2-1      بیان مسأله پژوهش

3-1     اهمیت نظری و عملی پژوهش÷

4-1      اهداف پژوهش

5-1      سئوال ها و فرضیه های پژوهش

6-1      متغیرهای پژوهش

7-1       تعریف متغیرها واصطلاحات

 افسردگی

 بهنجار

سبک حل مساله


 

1-1مقدمه

بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس
نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است.

افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند کمتر است به همین دلیل افراد افسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت های با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می کنند ( ورتهایم [1] ، 1983).

افراد افسرده احساس غمگینی می کنند چون مشکلات خود را پایدار [2] ، کلی [3] و درونی [4] تلقی می کنند ( هایمبرگ ، ورمیلیا، دوج [5] ، بیگر . و پارلو 1987؛ پترسون و سلیگمن ، 1987؛ رپس [6] ، پترسون ،‌رینمارد، ابرامسون [7] و سلیگمن [8] 1982؛ سویینی [9] و همکاران 1986) :

پایداری : افراد افسرده رویدادهای منفی زندگی شان را همیشگی و پایدار تلقی می کنند، یعتی تغییر دادن آنها را بعید می دانند. افراد غیر افسرده تجارب منفی را به عنوان موانع موقتی که زیاد هم طول نمی کشد در نظر می گیرند.

کلی نگری : افراد افسرده غرق در مشکلات خود می شوند و آنها را به همه چیز تعمیم می دهند. افراد غیر افسرده می توانند مسایل را از خود دور کنند . آنها قادرند بین رویدادهای منفی و مثبت زندگی خود تعامل ایجاد کنند.

درونی بودن : افراد افسرده خودشان را مسئول مشکلات خود می دانند. غیر افسرده ها مسئولیـــت چیزهایــی را که می‌توانند تغییر دهند می پذیرند اما خود را مسئول کامل نبودن خود نمی دانند.

به نظر جروم فرانک ( 1973) یکی از بهترین کارهایی که روان درمانگرها می توانند برای مراجعان خود انجام دهند کمک به آنها برای غلبه بر یأس و نا امیدی شان است . در هر مقطع معینی از زمان 20-15 درصد بزرگسالان در سطح قابل توجهی ازنشانه های افسردگی رنج می برند و حدس زده می شو دکه حدود 75 درصد بیماران بستری در بیمارستان های روانی را موارد افسردگی تشکیل می دهند ( فنل۱ 1989).

در مورد اختلال افسردگی اساسی , مطالعات کلی در ممالک مختلف انجام شده است که میزان شیوع آن  را در زنان دو برابر مردان نشان می دهد. دلیل چنین اختلافی ممکن است استرسهای متفاوت , زایمان , درماندگی آموخته شده [11] واثرات هورمونی باشد ( کاپلان [12] و سادوک [13] , 1988).


 



خرید و دانلود پایانامه در مورد استرس و افسردگی


تحقیق در مورد بین مردان بازنشسته و شاغل تفاوتی در میزان افسردگی

 

 

فرمت فایل:word



تعداد صفحات:106

 

 

چکیده تحقیق :

هدف از این تحقیق آن است که به این پرسش پاسخی داده شود : که آیا بین مردان بازنشسته و شاغل تفاوتی در میزان افسردگی دیده می شود یا خیر ؟

 

فرضیه تحقیق :

به این صورت مطرح شده است : میزان افسردگی در مردان بازنشسته ،‌از میزان افسردگی در مردان شاغل ، بیشتر است .

جامعه آماری در مورد پژوهش عبارت است :

از تحقیق روی 60 نفر (30 نفر شاغل و 30 نفر بازنشسته) که با استفاده از روش نمونه گیری که در دسترس است ، این انتخاب صورت گرفته است که در شهر نظرآباد زندگی می کنند . برای اندازه گیری میزان افسردگی ، افراد مورد مطالعه از آزمون یک استفاده شده است . برای تجزیه و تحلیل از فرمول t استفاده شد ، که معنی دار بودن تفاوت افسردگی دو گروه مورد بررسی قرار گیرد .

نتیجه بدست آنده از فرمول t ، فرضیه تحقیق را تایید کرد و نتیجه گرفته شد ، که میزان افسردگی در مردان بازنشسته ، به علت بیکاری بیشتر از افراد شاغل است .

 

مقدمه :

پیری روز به روز مسئله بزرگی در کشورهای در حال پیشرفت و پیشرفته
می شود . بخصوص افراد پیرو طرز زندگی آنان اکثراً مسائل روانی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی پیش می آوردند .

دوران پیری از نظر بهداشت روانی بسیار حائز اهمیت است و از نظر پیشگیری باید بخاطر داشت که معمول ترین بیماری های روانی در افراد پیر عبارتند از : پسیکوزهای پیری ، اختلالات روانی ناشی از اختلالات عروقی ، کمبود اکسیژن و از بین رفتن فعالیت های عادی در مغز که با کم شدن روابط اجتماعی ، از دست دادن مسئولیت ، تربیت دختران و پسران ، ازدواج وجدان شدن آنها ، بازنشسته شدن و از دست دادن نزدیکان و اطرافیان توأم می گردد .

همچنین بروز بعضی از اختلالات روانی ، رفتاری ، شخصیتی ، حافظه و عدم قدرت زندگی به تنهایی ، احتیاج به حمایت دیگران و نظایر آن باعث شده است که پیران را جزء بیماران روانی قلمداد و آنان را در بیمارستان روانی بستری نمایند .

با وجودی که به عقیده بعضی ، مشکلات افراد مسن در نتیجه از بین رفتن اعمال طبیعی و عادی نسج و مغز است . ولی از دست دادن اعتماد به نفس ، ارتباط اجتماعی، مشکلات شغلی و حتی افراد خانواده یا فامیل مهمترین عامل هستند . شخص مسن اکثراً متوجه درون خود می شود و افسرده می گردد ، و دچار هذیان درباره کار دستگاههای گوارش می گردد .

احساس تنهایی می کند ، علاقه و خبرگی خود را کم کم از دست می دهد و در یک دایره معیوب قرار می گیرد ، که همان عوارض پیری است . خودکشی در پیران اکثراً گول زننده و با روشهای خطرناک انجام می گیرد . در 80 درصد موارد ، بعلت افسردگی و در بقیه موارد بعلت ابتلاء به بیماری های غیر قابل علاج ، مسئله اقتصادی، تنهایی و غیره می باشد .

انسان در هر مقطع زمانی تابع گذشته ، حال ، و آینده است و تحت تاثیر متغیرهای دورنی و دنیای خارجی خود قرار دارد . بطوری که پژوهش های متعدد اخیر، در مورد بیماری های شایع افسردگی نشان داده شده است ، که ارتباط و پیوستگی نزدیکی بین وقوع بیماری روانی و استرس های زندگی وجود داشته و
متخصصان بالینی از دیرباز به رابطه مشکلات و حوادث یا ابتلاء به بیماری افسردگی پی برده اند .

پیشگیری از بروز این عارضه ، که تمام فعالیت های روزمره و افکار و اعمال فرد رابه مخاطره انداخته و مقدار قابل ملاحظه ای از نیروهای انسانی برای مدتی نامعلوم از کارایی باز می دارد ، مستلزم درک و شناخت صحیح ، از مسئله مورد نظر و آگاهی از علل و عوامل مورد نظر و آگاهی از علل و عوامل ایجاد کننده آن می باشد در این تحقیق سعی شده ، شمه ای از مطالب مربوط به این بیماری ، مطرح و سپس به وجود یا عدم وجود رابطه افسردگی در شاغلین و بازنشستگان پرداخته شود .

 

پیشگیری :

موثر ترین پیشگیری شاید این باشد که ، تغییراتی در سبک و روش زندگی و نگرش اجتماع ایجاد شود . فرد مسن فردی است قابل احترام ، و بایستی شغل مناسب و درخور استعداد داشته تا احساس کند که هنوز فردی مفید برای جامعه است .

استفاده از گردش های تفریحی ، دیدن موزه ها ، مساجد ، کلیسا ، پارکها ، شرکت در مسئولیت های خانوادگی مانند نگهداری و سرپرستی و حتی بازی با بعضی از حیوانات اهلی مانند : سگ ، گربه ، پرندگان ، دخالت دادن در کارهای دسته جمعی مانند : نظافت ، حمام کردن ، جمع و منظم کردن تخت خواب و اطلاق از جمله کارهایی است که باعث پیدایش اعتماد به نفس و اجتماعی شدن مجدد می شود . مسئولیت های فوق ، باعث یادآوری خاطرات و تجربیات دوران فعالیت فرد در مراحل قبلی زندگی شده که خود یک نوع روش درمانی است .

سالخوردگان سالم ترین مدیر ، راهنما ، مشاور و از بهترین متفکرین دنیا هستند . و می توان گفت : دنیا با تفکر سالمندان و حرکت جوانان اداره می شود . و به افراد جوان ، بایستی آموزش داد که با افراد پیر ، چه روشی داشته باشند و چگونه از تجربیات آنها استفاده  کنند و همچنین آموخت ، که روزی آنها نیز پیر خواهند
شد .

افراد باید در همان جوانی ، به یادگیری حرفه ای مخصوص و مورد علاقه بپردازند ، تا پشتوانه ای برای زندگی آینده بشود ، و با جرات تمام وارد مرحله طبیعی زندگی که پیری است بشوند .

فعالیت های موقتی و متناسب ، دادن حقوق بازنشستگی مکفی و کمک به سایر افراد خانواده و به کار گماردن او به طور نیمه وقت و یا چند روز در هفته در سازمانها یا موسسات بعنوان مشاوره می تواند ، تضمینی باشد برای آینده نگری بهتر و پیشگیری از عوارض وخیم دوران پیری . (میلانی فر ، بهروز ، س 1375)



خرید و دانلود تحقیق در مورد بین مردان بازنشسته و شاغل تفاوتی در میزان افسردگی