پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی
گرایش استراتژیک
همراه با پرسش نامه
89 صفحه
چکیده:
تصمیمگیری استراتژیک، با توجه به دنیای پر از تغییر و پیچیده امروزی، امری حیاتی و ضروری محسوب میشود. مدیران اغلب برای تصمیمگیری استراتژیک از روشهای گوناگونی استفاده میکنند. مهمترین این روشها، استفاده از رویکرد عقلائی و یا بکارگیری رفتارهای سیاسی است. منظور از فرایند عقلائی، استفاده از اطلاعات موجود، تصمیمگیری براساس واقعیتها بدون در نظر گرفتن منافع شخصی در تصمیمگیری است. رفتارهای سیاسی در تصمیمگیری نیز به این معناست که تصمیمگیرندگان اولویتها، علائق و منافعشان برایشان مهم وضروری است و این موارد را در تصمیمگیریهایشان دخالت میدهند. بکارگیری هر کدام از این رویکردها، میتوان اثرات مثبت و منفی را برای سازمان به همراه داشتهباشد. اگر فرآیند تصمیمگیری استراتژیک، فرایندی عقلائی باشد و یا اینکه با اتخاذ رفتارهای سیاسی انجام شود؛ میتواند بر روی تعهد کارکنان یک سازمان تأثیر گذارد، بهگونهای که تعهد کارکنان را افزایش یا کاهش دهد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه تعهد کارکنان بانک ملت با رویکردهای مورد استفاده در تصمیمگیریهای استراتژیک سازمان در بانک ملت انجام گردید. جهت سنجش میزان رفتارهای سیاسی در تصمیمگیری و یا استفاده از رویکرد عقلائی، از پرسشنامههای دین و شارفمن[1] استفاده گردید. ضمنا تعهد سازمانی و یا وجوه سه گانه تعهد کارکنان بانک ملتاستان البرز با پرسشنامه آلن و مییر سنجیده شد. با استفاده از روش نمونهگیری سیستماتیک، تعداد 200 نفر از کارکنان بانک ملت استان البرز جهت تکمیل پرسشنامهها انتخاب گردیدند. پس از جمعآوری دادهها و انجام آزمونهای آماری مرتبط مشخص گردید که رویکرد عقلائی و رفتارهای سیاسی هر دو با تعهد عاطفی و تعهد هنجاری رابطه مثبت و معناداری دارند. ضمناً با تحلیل دادههای مرتبط مشخص گردید که بین این دو رویکرد (رویکرد عقلائی و سیاسی) با تعهد مستمر هیچگونه رابطهای وجود ندارد.
واژگان کلیدی: رویکرد عقلائی، رفتار سیاسی، تعهد سازمانی، تصمیم گیری استراتژیک
[1].Dean & Sharfman