دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با درس شیمی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 115
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه
علوم تجربی یکی از دانشها و معرفتهای بشری است که بخش اعظم یافتههای آن از راه مشاهده و انجام آزمایش به دست میآید و ملاک یا معیار درستی آنها، انطباق داشتن با مشاهدات تجربی است. هدف از آموزش علوم تجربی، آموزش پدیدههایی است که در زندگی روزانه مشاهده میشوند. آموزش علوم تجربی دانشآموزان را ترغیب میکند تا توانایی سؤال کردن و یافتن پاسخ در مورد دنیای طبیعی و فیزیکی را کسب نمایند و آنان را با با نحوهی کاربرد علوم در زندگی روزانه و شیوه فعالیت دانشمندان در جامعه آشنا نموده و کمک میکند تا در مورد بحثهای علمی، تصمیمگیری و انتخاب موضع، به طور منطقی و عقلانی عمل نمایند.
یکی از حوزههای فعال و پرکاربرد علوم تجربی، علم شیمی است که به مطالعه ترکیب، ساختار و خواص مواد میپردازد. کاربردهای گستردهی علم شیمی در پزشکی، داروسازی، صنایع غذایی، کشاورزی، آرایشی و بهداشتی، تهیه رنگ، پلاستیک، لاستیک و انواع پوششها، محیط زیست، انرژی و ...، نشان از اهمیت زیاد این علم در بهداشت، سلامت، تامین رفاه، رشد اقتصادی و توسعه پایدار جوامع بشری دارد.
در چند دهه اخیر، علم شیمی از رشد بسیار زیادی برخوردار بوده و موضوعها و نظریههای جدیدی به این دانش بشری اضافه شده است. اهمیت روزافزون علم شیمی در زندگی انسانها سبب شده است تا آموزش مناسب و اثربخش آن به ویژه در برنامهی درسی مدارس از اهمیت به سزایی برخوردار گردد.
در دههی گذشته، معلمان و طراحان برنامههای درسی شیمی، همواره معتقد بودند که هدف از آموزش شیمی، آمادهسازی دانش آموزان برای ورود به دانشگاه نیست؛ بلکه هدف اصلی تربیت شهروندانی است که دارای «سواد شیمی» باشند. جامعهی امروز به طور فزایندهای تحت تاثیر علم و فناوری است، بنابراین علم شیمی باید آنچنان آموزش داده شود که ارتباط آن با زندگی، صنعت، فناوری و جامعه مورد تاکید قرار گیرد و دانشآموزان بتوانند آموختههای خود را در زندگی مورد استفاده قرار دهند (بدریان، 1387).
فلسفه و اهداف جدید یاددهی و یادگیری شیمی
امروزه متخصصان توسعهشناسی بر فاکتور نیروی انسانی کارآمد و دارای سطح بالای «سواد علمی» به عنوان مهمترین عامل توسعه و پیش شرط تحقق آن تاکید دارند. در همهی نظامهای آموزشی تلاش میشود تا سطح سواد علمی جامعه بهبود بخشد تا از این راه بتوان زمینههای توسعه پایدار را فراهم ساخت. مهمترین و شاخصترین فلسفهی آموزش شیمی، ارتقای سطح سواد شیمی است. با آنکه سواد شیمی دارای گستردگی فراوانی است؛ اما میتوان در یک نگاه ساده آن را به صورت زیر تعریف کرد:
«درک مفاهیم، فرایندهای علمی و آگاهیهای علمی مورد نیاز در زمینهی علم شیمی را سواد شیمی میگویند. شخص دارای سواد شیمی میتواند ارتباط مناسبی بین واقعیتها و پدیدههای علمی مشاهده شده در فعالیتهای روزانه و علم شیمی برقرار نماید. این شخص میتواند انواع پدیدههای شیمیایی را تشخیص داده و درک کند و از طریق شواهد علمی، پدیدههای مشاهده شده در زندگی، محل کار و جامعه را به صورت منطقی تجزیه و تحلیل نموده و برای حل مشکلات، تصمیمگیری و انتخاب گزینههای احتمالی آگاهانه ایفای نقش نماید».
در طول ده سال اخیر برنامههای درسی شیمی در اقصینقاط جهان به صورت بنیادی تغییر کرده است و رویکردها، راهبردها و روشهای جدیدی مبتنی بر یافتههای پژوهشی جایگزین نظامهای آموزشی سنتی گشته است. در این برنامهها، آموزش شیمی از حالت توصیفی خارج شده و با بهکارگیری مفاهیم بیشتری از شیمی- فیزیک، حالت مفهومی به خود گرفته اند. در اغلب محتواهای آموزشی که با رویکرد چند بعدی و به صورت مفهومی سازماندهی میشوند، اصول پایهای علم شیمی در قالب شش بعد به شرح زیر آموزش داده میشوند:
ساختار مفهومی علم شیمی
فرایندهای شیمیایی
کاربردهای فناورانه علم شیمی
افزایش علاقهی دانشآموزان به علم شیمی
توجه به جنبههای فرهنگی علم شیمی
توجه به دلالتهای اجتماعی علم شیمی
با ورود ابعاد جدیدی به برنامهی درسی شیمی در مدارس، ضروری است تا روشهای تدریس نیز به طور اساسی دچار تغییر و تحول گردند. در رویکردهای جدید آموزشی تلاش میشود تا فضای کلاس درس به صورتی باشد که در آن به دانشآموز اجازه داده شود تا به طور فیزیکی و هوشمندانه با مواد آموزشی تعامل مناسبی داشته باشد. اساس فعالیتهای تعاملی دانشآموزان با مواد آموزشی، بر کاوشگری، کشف مفاهیم و انجام فعالیتهای ذهنی و عملی استوار است (Johnstone, 1997).
ابعاد مختلف سواد شیمی
یکی از عواملی که بطور مستقیم بر سطح سواد شیمی مردم یک جامعه اثر میگذارد، کیفیت آموزش شیمی در نظام آموزشی هر کشور است. در آموزش علم شیمی تنها آشنا شدن با موضوعهای علمی و درک و فهم آنها مورد نظر نیست؛ بلکه علاوه بر کسب دانش، باید روش علمی یعنی کاوشگری علمی، تفسیر علمی پدیدهها، استفاده از مهارتهای علمی و نیز داشتن نگرش علمی که تداعی کننده شیوه فعالیت دانشمندان و شهروندان سطوح بالاتر جامعه هستند، را نیز در نظر گرفت (بدریان و کیامنش، 1387).
در بررسی دقیقتر مؤلفههای سواد شیمی، میتوان به هفت بُعد مختلف آن اشاره کرد که عبارتند از:
1. آشنایی با ماهیت علم شیمی؛
2. آشنایی با مفاهیم کلیدی علم شیمی؛
3. آشنایی با فرایندهای علمی؛
4. آشنایی با رابطه بین علم- فناوری- جامعه و محیط زیست؛
5. آشنایی با مهارتهای علمی و فنی؛
6. آشنایی با ارزشهای ناشی از علم شیمی؛
بنابراین با در نظر گرفتن ابعاد ذکر شده، میتوان برای تعریف دقیقتر سواد شیمی، آن را در چهار بُعد «محتوا»، «زمینه»، «مهارت» و «نگرش» تعریف کرد. هر کدام از ابعاد ذکر شده بخشی از برنامهی درسی شیمی در مدارس را تحت پوشش قرار میدهند (Shwartz, etal, 2006).
الف- محتوا و سواد شیمی
از لحاظ محتوا، علم شیمی مجموعهای از دانش بشری را شامل میشود که تلاش میکند تا پدیدههای شیمیایی قابل مشاهده را در قالب ساختار مولکولی مواد و از طریق زبان تخصصی ویژه علم شیمی توضیح دهد. این علم علاوه بر بررسی پویایی فرایندها و واکنشهای شیمیایی، تغییرات انرژی را نیز در آنها بررسی میکند. رشد بیسابقه علم شیمی در چند دهه ی اخیر و پیدایش زیرشاخه های جدیدی از این علم سبب شده است تا تنوع مفاهیم مرتبط با علم شیمی بسیار زیاد شده و کتابهای درسی توان ارایهی اطلاعاتی در همهی این زمینهها را نداشته باشند. روی این اصل هم معلمان و هم دانشآموزان، برای افزایش معلومات خود ناگزیر به استفاده از انواع مجلههای آموزشی- ترویجی، کتابهای کمک آموزشی و همچنین بانکهای اطلاعاتی موجود در شبکه جهانی اینترنت هستند (Dori & Hameiri, 2003).
افزایش کاربردهای علم شیمی در تامین رفاه، آسایش، بهداشت، تغذیه، پوشاک، مسکن، محیط زیست، انرژی، اشتغال و حتی روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، ایجاب میکند تا برنامهریزان آموزشی با هدف ارتقای سطح سواد شیمی و آماده سازی دانشآموزان برای ورود به دانشگاه، محتوای آموزشی مناسبی را برای استفاده در سطح مدارس تجویز نمایند. در این محتوا به مفاهیم پایه و کلیدی علم شیمی در سه محور: رفتار ذرهای ماده، ساختار ماده و تبدیلهای شیمیایی پرداخته میشود.
ب- زمینه و سواد شیمی
کاربردهای متنوع علم شیمی در زمینههای اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی ایجاب میکند تا برنامهریزان درسی برای افزایش سطح سواد شیمی دانشآموزان، به دلالتهای کاربردی مفاهیم نظری آموخته شده در زمینههای ذکر شده نیز بپردازند. در طراحی و اجرای برنامه درسی شیمی اغلب دو بحث چالش برانگیز مطرح است که عبارتند از:
1. هماهنگی بین مفاهیم و نظریههای مطرح شده در کلاس درس و تجربههای یادگیری
2. انگیزه دانشآموزان برای یادگیری علم شیمی
به علت وسعت زیاد مباحث طرح شده در برنامهی درسی شیمی و حجم محدود کتابهای درسی، اغلب ملاحظه میشود که مطالب کتابهای درسی به صورت خلاصه شده و نسبتاً محدود ارایه میشوند. در این حالت، کتابهای درسی که ساختاری لایه مانند دارند، از قطعههای کوچکی تشکیل شدهاند و ارتباط طولی و عرضی اندکی با هم دارند. دانشآموزان با مشاهده قطعات مجزا از مفاهیم شیمی، نمیتوانند به تصویری جامع و رایج از علم شیمی دست یابند (Gilbert, 2006).
همچنین در اغلب کتابهای درسی شیمی، مفاهیم، نظریهها و مدلهای شیمی طوری ارایه شدهاند که دانشآموزان نمیدانند چرا یک نظریه از پس نظریه دیگر آمده است، و اصلاً چه نیازی به این کار بوده است. این امر به طور وسیعی سبب کاهش انگیزه دانشآموزان برای مطالعهی علم شیمی و ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر شده است.
بنابراین میتوان با یک سؤال اساسی به ادامه بحث پرداخت. «آیا دانشآموزان قادر هستند مفاهیم و نظریههای آموخته شده شیمی را در زندگی روزمره خود به کار برند»؟ در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که در سالهای نه چندان دور، محتوای یادگیری تنها عامل مهم در یادگیری تلقی میشد؛ اما در سالهای اخیر، علاوه بر محتوا، باید به موقعیت یادگیری نیز توجه ویژهای نمود. نظریههای جدید یادگیری معتقدند که «شناخت» و یادگیری باید «موقعیت یافته»باشند. بنابراین زمینهایی که در آن شناخت رخ میدهد و یا یادگیری صورت میگیرد، از اهمیت به سزایی برخوردار است (بدریان و کیامنش، 1387).
برای فعال کردن دانشآموزان در فرایند یادگیری شیمی، باید زمینههایی را یافت که برای آنان جذاب و معنیدار باشد. در برنامههای درسی جدید شیمی باید از زمینههایی استفاده شود که دانشآموزان اهمیت و کاربرد مفاهیم آموخته شده را در این زمینهها ببینند و به این ترتیب برای گسترش دانش خود در جهات مختلف، انگیزهی لازم را کسب کنند.
در چند سال اخیر، نگرانیهای جهانی نسبت به منابع انرژی، تغذیه، آب، محیط زیست و آلودگیهای هوا و آبهای زیر زمینی، سبب شده است تا علم شیمی جایگاه ویژهای در اقتصاد و علوم اجتماعی کسب نماید. با استفاده از رویکرد «علم- فناوری- جامعه و محیط زیست» و استفاده از زمینههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، میتوان مفاهیم و نظریههای شیمی را در قالب تجربههای یادگیری جدیدی به دانشآموزان ارایه کرد. استفاده از «رویکرد زمینه- محور» در آموزش شیمی سبب شده است تا مفاهیم ارایه شده از جذابیّت بیشتری برخوردار بوده و دانشآموزان با ملاحظه کاربرد عینی مفاهیم آموخته شده در زندگی و فعالیتهای روزانه، انگیزه و رغبت بیشتری برای مطالعه شیمی نشان دهند (Johnstone, 2000).
پ- مهارت و سواد شیمی
از لحاظ مهارتی، یک شخص دارای سواد شیمی، باید بتواند در مواقع لزوم با طرح سوال علمی، به دنبال مشاهده علمی و کسب اطلاعات از منابع علمی روز برود و با گردآوری اسناد و شواهد علمی کافی، فرضیه علمی خود را به اثبات برساند.بنابراین مهارتهای لازم در یک شخص با سواد شیمی عبارتند از : «توانایی کار با اعداد»، انجام مشاهده دقیق، فعالیتهای عملی و ذهنی مبتنی بر روش علمی، توانایی حل مسئله، کاوشگری علمی، توانایی استفاده از منابع اطلاعاتی گوناگون، رعایت نکات ایمنی در کار با مواد شیمیایی و ...
یکی از یادگیریهای ضروری در آموزش شیمی توانایی کار با اعداد است. برای هر فردی که علوم تجربی را درک کند و به ماهیت تجربی بودن دانش شیمی و اهمیت جنبههای کمّی، اندازهگیری، احتمالات، صحت و دقت، به کارگیری اعداد و استفاده از ریاضی و روابط کمّی در آن پی ببرد، ضرورت کار با اعداد آشکار میشود. حل مسئله به تقویت این یادگیری میانجامد. بنابراین باید در جریان انجام فعالیتهای کاوشگری، دانشآموزان فرصت تقویت راههایی را داشته باشند که به کمک آنها بتوانند متغیرها را دستکاری کنند، کمیّتها را اندازهگیری کنند، دادههای به دست آمده را ثبت و آنها را تحلیل و تفسیر نمایند و به اهمیت اطلاعات عددی در دنیای علم شیمی پی ببرند و به آمار و ارقام به دست آمده از پژوهشهای علمی اعتقاد پیدا کنند.
دانش آموزان علاوه بر آشنایی با زبان تخصصی شیمی و خواندن و نوشتن فرمول شیمیایی مواد، باید به کسب مهارت در نوشتن، موازنه کردن، محاسبات مربوط به جرم، حجم، مول بر پایه معادلههای شیمیایی نوشته شده بپردازند.
مهارت انجام مشاهده یک فرایند شناختی است و هنگامی به درستی صورت میگیرد که دارای هدف مشخصی بوده و بر پایه یک تفکر نظری استوار باشد. بین دیدن و مشاهده کردن تفاوت زیادی وجود دارد. دانشآموزان چیزهای زیادی را میبینند؛ اما همه آنها را مشاهده نمیکنند. عمل مشاهده کردن معمولاً متمایزتر و دقیقتر از عمل دیدن است. باید ذهن دانشآموزان را آماده کرد تا بتوانند مشاهده کردن یعنی تمرکز ادراک، حواس و جدیّت در دیدن را یاد بگیرند.
دانشآموزان باید بتوانند با شیوه بهرهبرداری و مهارت استفاده کردن از منابع اطلاعاتی گوناگونی همچون کتابهای مرجع، مجلات و دیگر رسانههای گروهی، فیلم، نوارهای شنیداری و دیداری، نرمافزارهای رایانهای و منابع اجتماعی همچون کتابخانهها، موزه ها، سازمانها و کارخانهها آشنا شوند.
ت- نگرش و سواد شیمی
از لحاظ نگرشی شخص با سواد شیمی باید دید واقع بینانه و در عین حال منصفانه از علم شیمی و کاربردهای آن داشته باشد. همچنین بتواند در سطح جامعه و در زندگی شغلی و شخصی خود از مفاهیم و نظریههای شیمی استفاده کرده و دلالت های علم شیمی در توجیه رخدادها و پدیدههای علمی مرتبط را بهکار بندد. شخص با سواد شیمی با مشاهده مقالههای علمی یا برنامههای مستند علمی در تلویزیون، به جایگاه ویژه علم شیمی در حل مشکلات بشری پی ببرد.
شخص با سواد شیمی ضمن آگاهی از ضررهای ناشی از مصرف سیگار، مواد مخدر، الکل و برخی داروهای انرژی زا، به صورت منطقی و منطبق بر روش علمی، دیگران را نیز از مصرف مواد خطرناک ذکر شده بر حذر میدارد. همچنین صرفهجویی در مصرف آب، انرژی، بهکارگیری شیوههای حفاظت از محیط زیست، جلوگیری از آلودگی رودخانهها و فضاهای سبز از مشخصات یک شخص با سواد شیمی است. در رابطه با استفاده از مواد غذایی، یک شخص با سواد شیمی از ضررهای ناشی از زیادهروی در مصرف نمک، مواد قندی و غذاهای پر چرب، تلاش میکند تا برای حفظ سلامت بدن خود، دیگران را نیز با نگرشهای مثبت تحت تاثیر قرار دهد.
شحص دارای سواد شیمی درک میکند که استفاده بیرویه از سوختهای فسیلی، علاوه بر آلودگی هوا و گرم شدن ناشی از اثرات گلخانهای سبب پیدایش یک سری مشکلات زیست- محیطی در جوامع شهری میشود، که ممکن است سلامت کودکان و بزرگسالان را به خطر اندازد. روی این اصل علاوه بر صرفعجویی در مصرف انرژیهای تجدید ناپذیر فسیلی، تلاش میکند تا زمینههای استفاده از انرژیهای پاک را در سطح جامعه فراهم سازد.
با توجه به تعریف سواد شیمی در چهار بعد محتوا، زمینه، مهارت و نگرش، سطوح مختلف سواد شیمی عبارتند از:
1- «سواد شیمی اسمی[]»: این سطح به حیطه محتوا مربوط بوده و شخصی که در این سطح از سواد شیمی قرار دارد، فقط با مفاهیم شیمی آشنایی اولیه دارد.
2- «سواد شیمی عملکردی[]»: این سطح به حیطه زمینه مربوط بوده و کسانی که در این سطح از سواد شیمی قرار دارند، میتوانند یک مفهوم شیمیایی را تعریف کرده و توضیح دهند.
3- «سواد شیمی ادراکی[]»: این سطح به حیطه محتوا و زمینه تعلق داشته و کسانی که به این سطح از سواد شیمی دست مییابند، توانایی تفسیر پدیدههای علمی روزمره با استفاده از مفاهیم و نظریههای شیمی را دارا هستند.
4- «سواد شیمی چند بعدی[]»: این سطح به حیطه زمینه و مهارتها مربوط بوده و افرادی که به این سطح از سواد شیمی میرسند، توانایی نوشتن یک متن علمی شیمی را دارا بوده و میتوانند به طور فعال در بحثهای علمی شرکت نمایند (Shwartz etal, 2005).
آموزش شیمی به صورت دو بُعدی
«جانستون»[] (1991) معتقد است که برای رسیدن دانشآموزان به یک درک صحیح از علم شیمی، باید آنها بتوانند در سه سطح مختلف تفکر به یادگیری بپردازند. این سه سطح که در قالب یک نمایه مثلثی شکل ارایه میشوند، شامل سطوح ماکروسکوپی، مولکولی و نمادی میباشند.
در سطح ماکروسکوپی، مشاهده عینی مواد شیمیایی و تغییرات آنها با استفاده از فعالیتهای آزمایشگاهی و مهارتهای مربوطه و مرتبط ساختن نظریهها و نمادهای ارائه شده درمحتوای درسی با اشیای فیزیکی و وسایل اندازه گیری مورد نظر است (Hofstein, 2004).
در سطح نمادی، تبیین پدیدههای شیمیایی، تغییرات انرژی و نظریههای علمی در قالب معادلههای ریاضی و نمادهای شیمیایی همراه با حل مسئله و «کاربرد اعداد»[] هدف اصلی آموزش شیمی میباشد.
در سطح مولکولی رفتار اتمها، یونها و مولکولها در تبدیل های شیمیایی و ارائه پنجرههایی برای مشاهده دنیای مولکولی با استفاده از نمودارها، جدولها، استفاده از مدلها و نرمافزارهای شبیهسازی مجازی در دستور کار قرار دارد. استفاده وسیع از انیمیشنهای رایانهای، شبیهسازیها ومدلهای مولکولی پویا، انجام آزمایش در یک آزمایشگاه مجازی و ... منجر به تغییر نگرش و توانایی دانشآموزان در تجسم مولکولها، یونها و اتمها و همچنین تغییرات شیمیایی صورت گرفته در سطح مولکولی میشود.
باید توجه داشت که یادگیری و درک مفاهیم شیمی به خاطر پدیدههای شیمیایی پیچیده و غیر قابل لمس، اغلب دشوار است. در فرایند یاددهی و یادگیری شیمی، معلمان و دانشآموزان با نظریهها و فرضیههایی روبرو هستند که به راحتی قابل تجسم نیستند. بررسی ویژگیها و رفتار مواد شیمیایی که در اندازههای مولکولی و اتمی هستند و با چشم مسطح و حتی میکروسکوپ های قوی نیز قابل مشاهده نیستند، اغلب مشکل است و منجر به کجفهمی میگردد. همچنین برخی پدیدههای شیمیایی را به لحاظ محدودیت زمانی و یا ایمنی، نمیتوان در آزمایشگاه مدرسه تجربه کرد. برای این منظور استفاده از شبیهسازی، ساخت مدل و نیز انیمیشنهای رایانهای پیشنهاد شده است. استفاده از مدلها و شبیهسازیها کمک بسیار زیادی به درک عمیق و مفهومی شیمی نموده و بسیاری از کجفهمیهای رایج را برطرف میسازد (Badrian, 2008).
آموزش شیمی به صورت سه بُعدی
پیشرفتهای اخیر در علوم تربیتی و نیز مشخص شدن شیوه یادگیری دانشآموزان، به پژوهشگران آموزشی کمک کرد تا بتوانند انتظارات آموزشی خود را به درستی مشخص کنند. باید توجه داشت که هدف از آموزش شیمی در دوره متوسطه تربیت شیمیدان نیست. اگر یکی از اهداف آموزشی علاقمند نمودن دانشآموزان به علم شیمی و ادامه تحصیل در آن رشته باشد، باز میتوان با احتمال به یقین گفت که قرار نیست همهی دانشآموزان در رشته شیمی ادامه تحصیل داده و در آینده شیمیدان شوند.
هدف اصلی از آموزش شیمی در دورهی متوسطه این است که فعالیت های انجام گرفته در فرایندهای یاددهی و یادگیری شیمی وسیلهای شود برای آموزش مهارتهای زندگی، حل مسئله، کاوشگری و ارتقای سطح سواد شیمی. در این رویکرد، شیمی در خدمت آموزش است و از جاذبههای علم شیمی برای پیشبرد اهداف آموزشی بهره گرفته میشود. هدف ذکر شده در آموزش شیمی را میتوان از منظر عوامل انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نیز فناورانه به شرح زیر بررسی کرد:
بافت سیاسی، اقتصادی، محیطی، اجتماعی و همچنین ملاحظات تاریخی و فلسفی، با درک ما از مفاهیم شیمی، واکنشها و فرایندهایی که به دانشآموزان وعموم مردم آموزش داده میشود، ارتباط زیادی داشته و بصورت در هم تنیده است.
2. اگر آموزش شیمی در سه بعد ماکروسکوپی، نمادی و مولکولی به صورت مجزا از سایر حیطهها از جمله فناوری و جامعه صورت گیرد، در این صورت نمیتوان انتظار ارتقای سطح سواد شیمی در دانشآموزان را داشت. انجام پژوهش، حل مسئله، کاوشگری و ارتباط دادن منطقی بین علم- فناوری، جامعه و محیط زیست به دانشآموزان کمک خواهد کرد تا علاوه بر کسب دید چند رشتهای و چند بُعدی در یادگیری شیمی، در حل مشکلات و مسائل موجود در زندگی روزمره فعالانه و آگاهانه عمل نمایند
«ماهافی»[] (2004) با طرح آموزش شیمی به صورت «زمینه- محور»، برای کامل کردن تاکسونومی سطوح تفکر جانستون، معتقد است که علاوه بر آموزش شیمی در سه سطح تفکر ماکروسکوپی، مولکولی و نمادی، باید سطح چهارمی با عنوان «عوامل انسانی»[] را نیز به این سطوح اضافه کرد و یاددهی و یادگیری شیمی را به صورت سه بعدی انجام داد.
پژوهشگران معتقدند که قبل از سال 1975 میلادی، به هنگام تدوین برنامه درسی شیمی در دورههای مختلف تحصیلی، اغلب کارشناسان برنامهریزی آموزشی با این سؤال عمده مواجه بودن که «چه موضوعهایی را باید در برنامه درسی شیمی آموزش داد؟» این سؤال باعث شد تا یک برنامهی درسی فشرده و حجیمی از موضوعها و مفاهیم متنوع شیمی تهیه و به مورد اجرا درآید. این برنامههای درسی بر پایه ارزشیابیهای صورت گرفته بارها مورد اصلاح و بازبینی قرار گرفتند. در اواخر قرن بیستم این سوال در مراکز علمی و صنعتی مطرح شد که «چه چیزی را باید دانشآموزان یاد بگیرند؟» با این سؤال، بیشتر پژوهشهای انجام گرفته در سطح جهان، از برنامههای درسی دانش- محور به سمت برنامههای درسی بین رشتهای و زمینه – محور و اتخاذ رویکردهای فرایندی، کاوشگری و انجام پژوهش سوق داده شد.
وجود سطوح تفکر سه بُعدی و پوشش دادن حیطههای مختلف ماکروسکوپی، مولکولی، نمادی و عوامل انسانی در علم شیمی، سبب شده است تا طرح آموزش «زمینه- محور»[] علم شیمی مورد استقبال پژوهشگران واقع شده و از آن به عنوان یک الگوی کامل مطالعاتی در فرایند یاددهی- یادگیری و بررسی اثربخشی یافتههای جدید علوم تربیتی استفاده نمایند (بدریان، 1387).
با استفاده از رویکرد «علم- فناوری- جامعه و محیط زیست»[] (STSE) و استفاده از زمینههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، میتوان مفاهیم و نظریههای شیمی را در قالب تجربههای یادگیری جدیدی به دانشآموزان ارایه کرد. استفاده از رویکرد زمینه- محور در آموزش شیمی سبب شده است تا مفاهیم ارایه شده از جذابیت بیشتری برخوردار بوده و دانشآموزان با ملاحظه کاربرد عینی مفاهیم آموخته شده در زندگی واقعی، انگیزه و رغبت بیشتری برای مطالعه شیمی نشان دهند.
چندین راهبرد برای آموزش زمینه- محور شیمی وجود دارند که بیشتر آنها بر اساس راهبرد «نیاز برای دانستن»[] طراحی شده اند. این راهبردها منطبق بر رویکرد حل مسئله بوده و هدف اصلی آنها «یادگیری معنیدار»[] شیمی است. برنامههای درسی متعددی بر پایه آموزش زمینه- محور شیمی تدوین و در برخی از کشورها به مورد اجرا در آمده است. در جدول 1، برخی از محتواهای آموزشی تدوین شده بر پایه رویکرد زمینه- محور، برای آموزش شیمی آورده شده است.
نوع فایل: word
قابل ویرایش 40 صفحه
جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی
چکیده:
جامعه آماری این پژوهش ، دانشجویان زن دانشکده حقوق و فنی مهندسی واحد مشهد که در سال تحصیلی 84-82 اشتغال به تحصیل داشته ، میباشند . که از بین جامعه آماری نمونه ای به تعداد 100 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد
به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ، از نرم افزای SPSS استفاده و نتایج ذیل حاصل گردید :
مقدمه:
بنابراین هرگزینشی از سبک زندگی ، پیش از هر چیز مؤید نوع اندیشه ای است که ذهن را در تسلط و انقیاد خود در آورده و آن را به سوی رفتار وعادت مشخص سوق میدهد و ازهمین منظر است که تحلیل سبک زندگی ها ، به روانشناسی شخصیت ها و کالبد شکافی تفکرات بنیادین افراد مربوط میشود . اما به نظر پرسش اساسی این است که این گزینش ها بر چه معیاری صورت می گیرد و اصولاٌ بستر انتخاب سبک زندگی چگونه پدید می آید و آیا افراد تحت اراده اندیشه و ضمیر خود آگاه خود به این انتخاب تن میدهند یا متهور اراده ای برتر و بزرگترند ؟!
آیا آرامش فی ذاته هدف غایی و نهایی یک سبک زندگی است که افراد آن را برگزیده اند ؟ چگونه می توان اندیشه ها را برای نیل به آرامش روانی تغییر داده ، اصلاح نموده و با شاخص های مطلوب تطبیق داد؟! آیا شاخص های تعریف شده برای طبقات مختلف ، دارای مشروعیت و پذیرش هست و چنانچه پاسخ مثبت است ، چگونه می توان از این مشروعیت بهره برد و با چه ابزارهایی می توان سبکها را به سمت سبک مطلوب هدایت کرد ؟ !
علامات استفهامی و تجزیه و تحلیلی روانشناسانه برای رسیدن به تصویری روشن تر از افق نگه افرادی که آینده را در آرامش می جویند ، اما هنوز تعریف روشن و واضحی از آرامش ندارند و یا به آنچه خشنودند و همان را هدف نهایی خود می پندارند .
بیان مسأله:
مسأله اساسی در جامعه ما اینست که آشفتگی زندگی مدرن ، آرامش را دست نیافتنی جلوه میدهد .
بسیاری از مردم عصر ما احساس میکنند که ناراحتی ها و فشار زندگی بیش از حد شده است و با توجه به افزایش روز افزون عوامل استرس زا و شدت گرفتن تنشهای حاصله و عارضه های روان – تنی مانند کولیت ، آسم ،سردردهای عصبی ، لکنت زبان ، فشار خون و آمار افزایش مصرف قرصهای آرام بخش گواهی بر این مدعاست که پرداختن به موضوع آرامش و آموزش فنون ریلاکس ضروری میباشد
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف پژوهش
سئوال ها و فرضیه های پژوهشی
فرضیه ها
تعریف نظری سبک زندگی
تعریف نظری آرامش روانی
عقده های حقارت و ریشه های آن
عقده برتری جویی
سبک زندگی
تکلیف کار
مثلث عشق آرجیاستنبرگ
عشق/ اریک فروم
همراهی
نگرشهای سبک زندگی
شکل گیری سبک زندگی
آرامش / فواید آرامش
آرامش عضلانی
راهبردهای جسمانی – ذهنی برای دستیابی به آرامش عضلانی
تنفس عمیق و آرامش
موسیقی درمانی وآرامش
آب و آرامش (آب درمانی )
رایحه درمانی و آرامش
خواص اصلی رنگها
پیشینه پژوهش
طرح کلی پژوهش
پژوهش توصیفی از نوع همبستگی
جامعه آماری
نمونه آماری
بحث و تفسیر
نتیجه گیری
منابع
منابع و مأخذ:
1- آدلر ، الفرد ( 1370 ) . روانشناسی فردی ( حسن زمانی شرفشاهی ،مترجم ) . انتشارات مازیار . چاپ دوم ، 1381 .
2- اینلندر ، چارلز و موران ، سینتیا ( 1378 ) . استرس . ( دکتر امیر هوشنگ مهریار و همکاران ، مترجم ) . نشر حکایت . چاپ اول ، 1378 .
3- بک ، آرون تی ( 1375 ) . عشق هرگز کافی نیست . ( مهدی قراچه داغی ، مترجم ) .
4- شولتز ، دوان ( 1990 ) . نظریه های شخصیت . ( یوسف کریمی و همکاران ، مترجم ) . نشر ارسباران . چاپ چهارم ، 1990 .
5- فروم ،اریک ( 1373 ) . هنر عشق ورزیدن . ( پوری سلطانی ، مترجم ) . انتشارات مروارید . چاپ شانزدهم ، 1373 .
6- فتحی ، رسول ( 1378 ) . ریلاکس تراپی . انتشارات شهرآب . چاپ اول ، 1378 .
7- کورت ، اینگرید ( 1380 ) . 800 راه رسیدن به آرامش و شادی . ( احمد حلت و منصوره آرام فرد ، مترجم ) . ناشر موسسه آفاق علم . چاپ اول ، 1380 .
نیک بین ،فرید و حاتمی منزه ، افشین ( 1381 ) . فراتر از آرامش . انتشارات بهجت . چاپ اول ، 1381
چکیده: هـدف از این مقاله، ارائه تحلیلی تجربی رابطه میان تورم و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهـران اسـت. ادبـیات موضـوع بیانگر وجود دیدگاههای مختلف و کاملاً متفاوت درباره رابطه بـازده سهام و تورم است، به گونهای که هیچ گونه اجماع نظری میان اقتصاددانان وجود ندارد. گروهی از آنان از رابطه مثبت و گروهی دیگر از رابطه منفی میان بازده سهام و تورم حمایت و طـرفداری مـیکنـند. در حالـی کـه گروه دیگر معتقدند هیچ گونه رابطه معناداری میان این دو متغیر وجود ندارد. در ایـن مقالـه تـلاش مـیشود تا ضمن مرور اجمالی برخی تحقیقات تجربی، رابطه میان تـورم و بـازده سـهام در بـورس اوراق بهـادار تهران در بازه زمانی ١٣٧٧ -١٣٨٢ مورد آزمون تجربی قرار گرفته، نتایج به دست آمده با سایر تحقیقات مورد مقایسه و همسنجی قرار گیرد. در ایـن تحقـیق با به کارگیری روشهای مرسوم اقتصاد سنجی، VAR و علیت گرنجری رابطـه مـیان تـورم و بـازده و شـاخص قیمت سهام مورد آزمون قرار گرفت. یافتههای تحقیق حاکـی است که تورم توضیحدهنده شاخص بازده نقدی و بازده کل (قیمت و نقدی) است، اما شاخص قیمت سهام را توضیح نمیدهد. از سوی دیگر، بازده نقدی، بازده کل (قیمت و نقدی) و شاخص قیمت سهام توضیحدهنده تورم نیستند.
جهت دانلود فایل پروژه کلیک نمایید
نوع فایل: word
قابل ویرایش 105 صفحه
جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عزت نفس با پرخاشگری در دانش آموزان (دختر و پسر)دوم و سوم پایه متوسطه شهر فیروزآباد صورت پذیرفت .
بدین منظور فرضیه های زیر مطرح گردیدند :
1- بین عزت نفس با پرخاشگری رابطه معکوس وجود دارد .
2- بین عزت نفس با پرخاشگیری در پسران رابطه معکوس وجود دارد .
3- بین عزت نفس و پرخاشگری در دانش آموزان دختر رابطه معکوس وجود دارد .
4- بین دختران و پسران در عزت نفس تفاوت وجود دارد .
5- بین دختران و پسران در پرخاشگری تفاوت وجود دارد .
به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از بین 2187 نفر دانش آموز شامل 150 نفر پسر و 150 نفر دختر پایه دوم و سوم دبیرستان شهر فیروزآباد نمونه ای با حجم 350 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید و با استفاده از پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت و پرخاشگری AQ آرنولد اچ باس و مارک پری اطلاعات جمع آوری شد .
نتایج نشان می دهد که : بین عزت نفس و پرخاشگری رابطه معناداری (در جهت معکوس ) وجود
مقدمه:
شکست و ناتوانی انسان فقط یک دلیل دارد که ان هم ایمان نداشتن به واقعیت خود است ( ویلیام جیمز ) داشتن عزت نفس سالم یک نیاز اساسی است و چیزی است که انسانها پیوسته برای رسیدن به ان تلاش می کنند . با این حال بعضی مردم هر گونه به خود انگیزه ای که بتوانند با ان احساس راحتی کنند ، نمی رسند و تا ابد زندگیشان ، بر اثر اشکهایی که نسبت به خود داریند دست خوش ناراحتی و عذاب می شود . از طرفی بهترین سرمایه گذاری در زندگی ، ارتقاء عزت نفس است . عزت نفس ضعیف موجب می شود که همه افراد خود واقعی شان را با شرمندگی پنهان کنند ، جلوه های تدافعی از خود بیروز داده و مانع شکوفایی تواناییهایشان شوند . در حالیکه نباید از خود و دیگران پنهان شوند و باید سعی کنند خودشان را بپذیرند و به خود عشق بورزرند . رویا هایشان را به واقعیت در آوردند و آینده خود را به بهترین وجه بسازند ( شیمان 1378) .
عزت نفس معمولا به عنوان ارزشیابی شخصی از (( خود ارزشمندی )) خویش تعریف شده است . برخی از روان شناسان عزت نفس را عزور و افتخار می دانند که وقتی فرد به نقایص خویش واقف می شود انها را می پذیرد و سعی می کند انها را مرتفع نماید . عزت نفس چگونگی احساس ما درباره خودمان است و می توان گفت کلید رفتار فرد است ( دارابی 1384) .
برخورداری از بینشی مثبت نسبلت به خود که همان عزت نفس است از سنین کودکی شکل می گیرید که نحوه شکل گیری ان در نظریه های اریکسون ، را جزو سایر روان شناسان خود ، توضیح داده شده است .
عزت نفس با توانایی سازگاری همراه است . کسانی که عزت نفس بالایی دارند در مقایسه با کسانی که از عزت نفس پایین برخوردارند بهتر می توانند با موقعیت های مختلف سازگار شوند ، این افراد از اضطراب و افسردگی کمتری برخوردارند و کمتر هیجانی و پرخاشگر می شوند . بر عکس افراد دارای عزت نفس پایین از اضطراب و افسردگی بیشتری برخوردارند و از انواع دیگر اختلالات روانی و رفتاری رنج می برند . در تعامل با دیگران دچار پرخاشگری می شوند و پرخاشگری انها به شکل اعمال خشن بروز پیدا می کند که ممکن است موجب اجتناب دیگران یا مقابله به مثل بسیاری از ان ها گردد . پرخاشگری تلویحا به قصد آسیب زدن یا به نوعی آزار دادن فردی دیگر صورت می گیرد . مفهومی که از رخدادهای قبل یا پس از عمل پرخاشگرانه استنباط می شود در مقایسه با پرخاشگری حیوانات که چیزی غریزی است و بر اساس هرف بقاء فرد یا نوع قابل فهم است . به نظر برخی از محققین تصور می شود که پرخاشگری انسان آموخته شده است و توجیه ان بر حسب منافع نوع شکل است .
پرخاشگری از خشونت ممکن است در بسیاری از موقعیت های بالینی از مسمومیت با الکل و سایر مواد و اختلالات شناختنی گرفته تا کودک آزاری و اعمال ضد اجتماعی مزمن مشاهده شود . بحث از پرخاشگری و خشونت بدون بحث درباره مدرسه امکان پذیر نیست . زیرا پدیده خشونت عمدتا در محیط مدرسه یا در راه مدرسه نیز روی می دهد . در مدرسه رفتار پرخاشگری از بعضی دانش آموزان سر می زند که قابل تحمل برای دانش آموزان دیگر و اولیاء مدرسه نیست
بیان مسئله :
بیش از 45 سال است که ابراهام مازلو (1962: نقل از بیدار 1383) و کارل راجرز (1951 : نقل از احمدی 1373) نشو و نما و عملکرد فردی را بیان کرده اند و با ان راهنمایی های سودمندی در جهت درک و برخورد با تفاوتهای فردی در برابر محیط فیزیکی و اجتماعی صورت گرفته است .
نظریات آن ها بیش از تمرکز بر رشد و استعداد معکی ، نظرات افراد از خود و خود پنداری را کانون توجه قرار داده است انها این موضع را اتخاذ می کنند که شایستگی در ارتباط خود با محیط به شدت تحت تاثیر موضعی که ما در قبال خود اتخاذ می کنیم قرار می گیرد .
خود پنداریهای خوب با رفتار (( خود شکوفا )) همراه می شود و فرد با ان می تواند با اطمینان بر ارتباط ثمر بخش با محیط به تعامل با آن بپردازد . فرد خود شکوفا با محیط خود به خوبی رابطه برقرار می سازد و فرصتهای نشو و نما و افزایش توان خود را می یابد و بدون تردید به رشد دیگران کمک می کند .
افراد با رشد کمتر هم تا اندازه ای در بر خورد با محیط احساسی شایستگی می کنند لیکن رابطه خود را به همان صورت می پذیرند و احتمال کمتری وجود دارد که خود قدمهای جدیدی بردارند که موجد روابط مولد نشو و نما باشد . انها در درون محیط و آنچه که محیط برایشان بار می آورد به سر می برند نه اینکه فرصتهایی را از محیط و یا درون ان بیافرینند .
افراد با کمترین رشد رابطه ای بسیار مصنوعی یا وابسته به میل دیگری با اطرافیان خود برقرار می سازند انها از توانایی خود در برخورد با محیط اطمینان کمتری دارند . اکثر انرؤی انها در تلاش برای این اطمینان که بتوانند در دنیایی باقی بماند که همه چیز را برای انها تامین نمی کند ، صرف شود . ( جویس و همکاران 1383) .
اینکه ما بین حالات نشو و نما افراد مورد مطالعه و مفالهیمشان از خود ر ابطه ای می یابیم تعجب آور نیست . نمونه های گیرندگان سیری ناپذیر ما افراد خود شکوفا هستند . انها درباره ی خود و اطرافیان خود از احساس خوبی برخوردارند . گیرندگان تابع یا مورد خاص احساس شایستگی می کنند لیکن برای فرصت های مولد نشو و نما به محیط وابسته اند .
نمونه های محتاط در روابط خود احساس می کنند زندگیشان در دنیایی مصنوعی ، تهدید کننده و متمایل به ارضاء نظر دیگران قرار دارد .
این نقص هایی که انها از اطرافیان خود می یابند محصول رشد یافتگی خوب و اینکه می توانند مسایلی را ببینند که بقیه ما نمی توانیم ملاحظه کنیم ، نیست . بلکه ا ین نقص ها ناشی از تلاشی است که انها به عمل می آورند تا جهت نیاز به فقط خود از دنیایی که از ان هراس دارند دلیل تراشی کنند . و البته این امر بدیهی است که ما بر حسب چیزی که با ان تغذیه می شویم کار کنیم و این تغذیه هم به لحاظ زیست شناسی است و هم به لحاظ اجتماعی و عاطفی . محتوای غنی و خوب سازمان یافته ، در موقعیت مثبت موجب غنای ما ، دستیابی بیشتر ما به خارج و ثمر بخشی بیشتر ما می شود . ( ح ویس و همکاران 1383).
چهل سال است که از اثر خوب ابرهام مازلو در راهنمایی برنامه ها برای ساختن توانایی عزت نفس و تحقق خویشتن استفاده می شود انسان ضمن کار با شاگردان برای ایجاد این اطمینان که تصور فردی انان تا حد امکان خوب عمل کند اصولی را که بتواند رفتارهایشان را هدایت کند کشف می کنند ( جویس و شاورز ، 1381) .
گرایش اساسی به داشتن احساس خوب نسبت به خود و دنیای اطراف چیزی است که همه افراد با ان به دنیا می آیند با این حال با گذشت زمان این تمایل طبیعی به طرق مختلف مورد تهدید قرار می گیرد . در این خصوص پژوهشگران متغیرهای زیادی را بررسی کرده اند از جمله شیوه پرورش ، بدرفتاری جسمانی یا جنسی ، آسیب ، ظاهر جسمانی ، جنس ، و رویدادهای جاری زندگی . کسانی که عزت نفس آنها پایین است اغلب در موقعیت بدی قرار دارند چون خودشان را قبول ندارند . قبول تعریفهای دیگران از انان برایشان سخت است و نسبت به انتقادهای دیگران بسیار حساس هستند به رغم انکه تجربه های روزمره نشان می دهند که انها کارآمد نیستند اما باورهای منفی انها به رشد خود ادامه می دهند این قبیل افراد که فقط نشانه های منفی زندگی و اطرافشان را به ذهنشان راه می دهند سر انجام به ضعف عزت نفس دچار می شود . از طرفی بیشتر مردم قبول دارند که عزت نفس پایین می تواند بر توانایی شاد و موفق بودن در زندگی اثر عمیقی بگذارد به طور اختصاصی ، سطح عزت نفس می تواند بر ماهیت روابط دیگران و سلامت روانی ما نفوذ قوی داشته باشد و در زمینه های زیر انسان را تحت تاثیر قرار دهد .
1- پذیرش خود و پذیرش دیگران
2- ترس از ترک شدن
3- کمال گرایی
4- استفاده از مکانیسمهای دفاعی
5- اعتیاد
6- آگاهی از احساسات
8- مسایل مربوط به کنترل
9- تصمیم گیری
10- برقراری ارتباط با دیگران ( شیهان 1378) .
می توان عزت نفس را به عنوان میزان ارزشی که انسان برای خود قابل می شود در نظر گرفته . مطالعات حاکی از این است که آگاهی با برداشت از خود بیشتر ناشی از تجربه های اجتماعی انسانت . ما خود را ان گونه می بینیم که فکر می کنیم دیگران ما را می بینند کوولی ( جامعه شناس )) چنین می نویسد (( نگرش ما از خود مانند آینه ا ی است که ارزیابیهای تصوری دیگران نسبت به ما را منعکس می کند .
بنابراین خود انگاره که مفهوم عزت نفس را می سازد به نظر می رسد که تحت تاثیر محیط بیرونی شکل می گیرد و ساخته می شود در سالهای اول زندگی ما به شدت تحت تاثیر برداشت دیگران از خودمان قرار می گیریم . این امر نگرش ما نسبت به خود مان را تحت تاثیر قرار می دهد . حال اگر ما به شیوه ی دیگری پرورش می یافتیم احتمالا عزت نفس متفاوتی داشتیم هر چند هنوز الزاما ما همان شخص هستیم . ( شیهان 1378) .
آدلر در سال 1908 میلادی به این نتیجه رسید که تمایلات تهاجمی از غریزه جنسی بس مهم ترند ولی اندکی بعد واؤ ه تهاجم یا پرخاشگری را به (( میل به قدرت )) تبدیل کرد که آدلر قدرت را با جنس مذکر و ضعف را با جنس مونث همانند می دانست .
او در این مرحله از تفکر خویش عقیده (( تعرض مردانه )) را مطرح کرد و ان را مشکلی از جبران افراطی دانست که هم مردان و هم زنان در موقع احساس عدم کفالت و یا حقارت به ان متوسل می شوند .
پس از مدتی ادلر از کاربرد واژه (( میل به قدرت )) دست کشید و مفهوم تلاش برای نیل به تفوق و برتری را جایگزین آن کرذد . از این رو می توان گفت که با توجه به هدف نهایی انسان سه مرحله در تفکر او وجود دارد . تهاجمی بودن ، ذمقتدر بودن و برتر بودن .
منظور ادلر از تفوق و برتری احراز مقام اجتماعی یا فرمانروایی بر دیگران و یا تصاحب موقعیت شغلی برجسته ای در جامعه نیست بلکه منظورش خود شکوفایی در ارتقای خود است . به عقیده ادلر کوشش برای برتری جزء لازم زندگی و حتی بالاتر از ان است و از لحظه تولد تا مرگ ادامه دارد و هر کششی قدرت نود را از تلاش برای نیل به کمال کسب می کند . آدلر معتقد است که تلاش برای تفوق و برتری ممکن است به هزاران شکل مختلف تجلی کند و هر فردی به شیوه ی خاص خود را برای کسب کمال به کار بندد . مثلا فرد روان دنژند برای نیل به عزت نفس ، قدرت و بزرگ جلوه دادن خویش تلاش می کند . به عبارت دیگر چنین فردی برای هدفهای خود پسندانه و خود مدارانه می کوشد . در حالی که فرد عادی برای برای هدفهایی تلاش می کند که در درجه اول ماهینی اجتماعی دارند . فرد برای آن نوع تفوق و برتری تلاش می کند که امنیت خاطر و سازگاروری لازم و متناسب با هدف قبلی او را برایش تامین کند . نوع و چگونگی تجلی تلاشهای فرد برای تفوق و برتری به احساس حقارت او و راههای جبرانی انتخاب شده دتوسط او سنگینی دارد : که در نتیجه به شخصیت او وجه خاصی می بخشند ( کرسینی ، هال ، سیندزی به نقل از شفیع آنادی و ناصری 1375) . بعدها آدلربا ارائه نظر معتدی شد که احساس حقارت از نوعی احساس بی کمال یا نا تمامی در هر بعد زندگی ناشی می شود . ( آدلر ، کریسینی ، هال و لیندزی به نقل از شفیع آبادی 1375) .
هیچ چیز در دنیا برای نوجوان به اندازه پرسشهایی که به هویت او مربوط می شود نگرانی و دلواپسی ایجاد نمی کند ، این که او به گمال خویش چگونه آدلی است و این که درباره استنباط دیگران درباره او چه احساسی دارد او را برای تسلط برخود به تلاش وات می دارد .
یک روانکاو امریکایی به نام دکتر اریک اچ اریکسون می نویسد :
معرفت هر فرد به هویت خود منوط به این است که تصویر یا تصویرهایی که وی از خود دارد و چهره ای که دیگران از او ترسیم می کنند کدام زودتر در ضمیر او جایگزین می شود . غرور و حساسیت نوجوانان و همچنین سنگدلی ظاهری انها نسبت به امور بی پروایی انها در انتقاد به همین موضوع بستگی دارد . نوجوانان گاه به گاه برای زمانی کوتاه یا طولانی و با میزانهای متفاوتی ناگهان تصمیم می گیرند که بکوشند درست همان چیزی شوند که مردن خلاف ان را از انها انتظار دارند . به عبارت دیگر نوجوانان شرایط سخت رانده شدن و بزهکار بودن هویتی بیش از انچه عوامل محیطی و دیگران به انان عرضه می کنند به خود می گیرند و حتی یک هویت منفی بر می گزینند .
همین هویت منفی پیش از انکه کودکی به بزهکاری عادت کرده باشد برای شروع بزهکاری کفایت می کند و می تواند توجیهی برای طغیان یک نوجوان باشد . وانگهی نوجوان به خوبی حس می کند که بد بودن بهتر از هیچ بودن است . هویت منفی دست کم به نوجوان کمک می کند تا ابهامها و تردیدهایی را که نوجوان درباره خویش و تصور دیگران از خود دارد بیرون بریزد هر چند که نمی تواند انها را از بین ببرد ( هنری ماسن و دیگران 1373) .
خلاصه اینکه همراه با زیستن در شرایط اجتماعی نیاز به احساس ارزش به نحو سالم و متعادل ان در انسان به وجود می اید و برای حفظ سلامت و تعادل روانی و حتی تکامل وجودی او ضروری است . معمولا اگر بر این نیاز خللی وارد شود احساس حقارت یا خود بزرگ بینی در افراد ایجاد می شود . هر دو این قطبهای احساس نشان دهنده این واقعیت است که خود در صورت اختلال در احساس ارزشمندی قادر به درک واقعیت و واکنشهای دیگران نسبت به خود نیست . (( بیابانگر 1372)) .
بسیاری از مشکلات انسان در رابطه با عزت نفس او ایجاد می شود . اگر او به خودبها دهد کمتر به احساس منفی و افکار آزارنده تن می دهد و بین اعمال خویش ، باورها و اعتقغادات خود هماهنگی ایجاد می کند . همچنین مرکز احساسات هر شخص راجع به خودش از غزت نفس وی ناشی می شود با توجه به این نکته این پژوهش بر ان است تا به رابطه ی عزت نفس با پرخاشگری دانش آموزان بپردازند . که چرا اصولا افراد پرخاشگرند و شدن ان در افراد مختلف متفاوت است و چه افرادی پرخاشگری بیشتری دارند و چه افرادی پرخاشگری انها کمتر است و اصولا رابطه عزت نفس با پرخاشگری چییست ؟ و آیا تفاوتی در عزت نفس و پرخاشگری بین دختران و پسران وجود دارد یا خیر ؟
فهرست مطالب:
چکیده
فصل اول
طرح تحقیق
1-1- مقدمه
2-1 بیان مسئله
3-1 اهداف تحقیق
4-1 همیت و ضرورت تحقیق
5-1 در بیان ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر می توان به موارد زیر نیز اشاره کرد
6-1 سئوالهای تحقیق
7-1 تعریف نظری و عملیاتی متغیرها
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
1-2 مبانی نظری تحقیق
1-1-2 عزت نفس
2-1-2 عزت نفس و موفقیت
3-1-2 اصل حفظ عزت نفس نوجوان
4-1-2 اندازه گیری عزت نفس
5-1-2 فواید عزت نفس بالا
6-1-2 تعاریف نظری پرخاشگری
7-1-2 پرخاشگری
8-1-2 تعاریف پرخاشگری و اعتقادات نظری متفاوت روان شناسان
9-1-2 سه تعبیر کلیدی از رفتارهای پرخاشگرانه
10-1-2 پیشینه نظری پرخاشگری
12-1-2 تغییرات رشدی
13-1-2 ثبات پرخاشگری
15-1-2 تفاوتهای جنسیتی
16-1-2 الگوهای خانواده و پرخاشگری
17-1-2 عوامل تعیین کننده پرخاشگری
18-1-2 مواجه شدن با مدلهای پرخاشگر
19-1-2 عوامل محیطی
20-1-2 بالا بودن سطح تحریک فیزیولوژیک
21-1-2 درد به عنوان عامل آشکار کننده
22-1-2 هورمون ها ، داروها و رفتار پرخاشگرانه
23-1-5 داده های ژنتیک و رفتار پرخاشگر
24-1-2 اسنادها و رفتار پرخاشگرانه
26-1-2 نظریه ها و دیدگاههای مختلف در خصوص پرخاشگری
27-1-2 تحلیل نظریه ها در زمینه پرخاشگری
28-1-2 شخصیت فعل پذیر – پرخاشگر
29-1-2 پرخاشگری خانوادگی
30-1-2 رویکردهای نظری به پرخاشگری
31-1-2 ویژگیهای پرخاشگری و خشونت
32-1-2 روشهای کنترل پرخاشگری
33-1-2 الف در ایران
34-1-2 ب تحقیقات خارجی
35-1-2 سخن آخر در مورد پرخاشگری
فصل سوم
روش تحقیق
1-3 روش پژوهش
2-3 جامعه آماری
3-3 نمونه آماری
4-3 روش نمونه گیری
5-3 ابزار اندازه گیری
1-5-3 پرسشنامه عزت نفس (فرم تجدید نظر شده پرسشنامه کوپر اسمیت )
2-5-3شیوه ی نمره گذاری پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت
3-5-3 اعتبار روایی پرسشنامه کوپر اسمیت
4-5-3 پرسشنامه پرخاشگری (AQ) آرنولداچ ،باس و مارک پری
6-3 روش اجرا
7-3 روش آماری برای تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم
یافته های تحقیق
جدول 1-4
جدول 2-4 توزیع فراوانی رشته تحصیلی
جدول 3-4 توزیع فراوانی رشته تحصیلی دختران
جدول 4-4 توزیع فراوانی رشته تحصیلی پسران
جدول 5-4 شاخصهای توصیفی عزت نفس و پرخاشگری
جدول 6-4 شاخصهای توصیفی عزت نفس و پرخاشگری برای دختران و پسران
جدول 7-4 همبستگی عزت نفس با پرخاشگری ( فرضیه اول)
نتیجه گیری
جدول 8-4 همبستگی عزت نفس با پرخاشگری در پسران
جدول 9-4 همبستگی عزت نفس با پرخاشگری در دختران
نتیجه گیری
جدول 10-4 آزمون T برای مقتیسه میانگین عزت نفس دختران و پسران
جدول 11-4 آزمون Tبرای مقایسه میانگین پرخاشگری دختران و پسران
منابع و مأخذ:
1-ابراهیمی ،قوام (1369) پرورش فرزند در عصر دشوار،تهران ،انتشارات سعید لو
2- اتکینسون ،ریتال و دیگران (1372)زمینه روانشناسی جلد 2 ،ترجمه محمد نقی براهنی و دیگران
3- احمدی ،حبیب (1382) روانشناسی اجتماعی ، شیراز مرکز دانشگاهی
4- استادان طرح جامع آموزش خانواده (1380) خانواده و فرزندان در دوره دبیرستان ،کتاب پنجم چاپ 11
5- اکبری ، ابوالقاسم (1381)مشکلات نوجوانی و جوانی ،چاپ دوم ،تهران ،نشر ساوالان
6- الیوت ،ارنسون (1370) روان شناسی اجتماعی ، ترجمه حسین شکرکن ،تهران انتشارات رشد
7- بیابان گرد ، اسماعیل (1380)روشهای افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان ،تهران ،انجمن اولیاءو مربیان
8- بیدار ،علیرضا (1373 )بررسی و مقایسه سطح عزت نفس در نوجوانان پسر عادی و بزهکار
9-خدیوی زرد ،محمد (1373) پرخاشگری و ناکامی ،مشهد آستان قدس رضوی
10-رزاقی نیکجه (1383) بررسی رفتارهای پرخاشگرانه دختران و پسران عادی در مقایسه با دختران و پسرانی که والدین آنها متارکه کرده اند
11-شیهان ،ایلیا (1378) عزت نفس . ترجمه مهدی گنجی . تهران موسسه نشر ویرایش
12-کلمز ،مویس (1375) روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان ،ترجمه پروین علی پور
13- نادری ،بتول ،امیرسلطانی ،فائزه(1373) علل پرخاشگری نوجوانان از دیدگاه نوجوانان
14-کیانی ،اسماعیل (1383)مقایسه پرخاشگری و سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور
عنوان مقاله : اصول مذاکرات و مکاتبات تجاری
شرح مختصر : آیا تا بحال فکر کردهاید که یادگیری فنون مذاکره تا چه حد میتواند به شما در زندگی کمک کند؟تفسیر « تشویق و ترویج قمار » مذاکره کننده خوب باید قمارباز خوبی هم باشد. این توصیه من را به عنوان .نکنید قمار واژه ای است که بدنام شده است اما واقعیت این است که همه ما هر روزه قمار میکنیم. میدانیم که در مدیریت مالی میگویند سودی که یک فرد در فعالیت اقتصادی به دست می آورد متناسب با ریسکی است که انجام می دهد (البته به شرطی که ریسک حساب شده باشد). تلاش برای کسب سود نامتعارف با توسل به ریسک نامتعارف است تعریف علمی قمار، در مذاکره ها و مکالمه ها، کلمات و جمله ها لایه های سطحی گفتگو هستند. اگر کمی عمیق تر شویم، رویاها و آرزوها و خواسته ها هستند که با یکدیگر سخن میگویند. در این تحقیق سعی بر این بوده که با فنون مذاکرات و مکاتبات تجاری اشنایی جزیی ارائه داده شود که امیدوارم مفید واقع شود.
قهرست :
تعریف موضوع تحقیق
هدف تحقیق
اهمیت تحقیق
روش تحقیق
قلمرو تحقیق
محدودیت تحقیق
محدودیت محقق
فصل دوم :
انواع قرارداد
شکل اسناد و مدارک قرارداد
طرفین قرارداد
مدت قرارداد
ضمانت نامه در قراداد
رعایت اصول استاندارد در قرارداد
چگونه می توان قراردادی را فسخ کرد
مبلغ قرارداد و چگونگی پرداخت ان
تحویل کالا
انواع مذاکره کنندگان
مراحل مذاکره
نکاتی مفید برای انجام یک مذاکره موفق
چگونگی پرسش در مواجهه با مشتری
انواع روش های طرح سوال
ارتباطات غیر کلامی
شیوه های دست دادن
ارتباطات چشمی
مبانی نظری تحقیق از نظر لغوی
از نظر شکل گیری
رابطه با مدیریت
استراتژی مذاکره
موانع مذاکره
فصل سوم:
روش پژوهش
روش جمع اوری
جامعه مورد بررسی
فصل چهارم :
نتیجه گیری
پیشنهادات
فصل پنجم:
خلاصه
منابع