نوع فایل: word
قابل ویرایش 65 صفحه
جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی
مقدمه:
همه روز میلیونها نفر به فعالیتهای ورزشی، به صورتهای گوناگون اعم از قهرمانی، آمادگی جسمانی و یا به صورت شرکت در کلاسهای ورزشی و غیره میپردازند. پدیده ورزش و تحرک بدنی مفید، اثرات سودبخشی برای خود شخص دارد. و از آنجایی که هر فرد زیر مجموعهای از خانواده و جامعه میباشد بطور غیرمستقیم فواید اجتماعی نیز دربر خواهد داشت. (هاشمی نوربخش،).
مردم جوامع ابتدایی دربارهی تربیت بدنی مانند جهان معاصر فکر نمیکردند در جوامع بدوی و یا در فرهنگ باستانی ملل مشرق زمین، برنامههای تربیت بدنی سازمان یافتهای وجود نداشت از نظر جسمانی در زندگی مردم بدوی با وجود ضرورت فعالیتهای جسمانی متنوع برای ساکت نشستن در یک گوشه الزام و اجباری وجود نداشت و اساساً بخش لاینفک زندگی روزمره را تشکیل میداد.
کشورهای زیادی در زمانهای قدیم به تربیت بدنی روی آوردند که از جمله چین، هندوستان، ایران، یونان و... بود. تربیت بدنی ورزش در یونان باستان دوران طلایی را پشت سر گذاشته است.
پس از بروز جنگ جهانی، تعداد افراد معلول رو به فزونی نهاد و در این میان افرادی بودند که با اصابت گلوله و ترکش و... دچار آسیب شدند.
بعد از انقلاب، جنگ تحمیلی ضررهای جبران ناپذیری زد. بیشترین این ضررها، ضررهای جانی و مالی بود. در این بین افرادی بودند که به دلیل عواقب جنگ، دچار نقص عضو یا معلولیت شدند، جنگ ظاهری به اتهام رسیده است ولی ساختن روبنای تخریب شده، اماکن، شهرهای آسیب دیده، زیربنای آسیبهای انسانی بخصوص در مورد جانبازان و معلولان سالیان دراز به طول خواهد آنجامید. (اسلامی نسب، 1372).
متأسفانه در جامعه شاهد آن هستیم که سالانه تعدادی دیگر از افراد به دلایل گوناگون از طریق تصادفات جادهای، محیط کار و... دچار معلولیت میشوند باید بپذیریم که معلولیت جزء لاینفک هر جامعه است و تا این لحظه هیچ ادعایی مبنی بر کاهش آن به اثبات نرسیده است. با این همه این تفاسیر دنیای پرشور و هیجان جوانی همه روزه شاهد حوادث و شهرت طلبیهایی هستیم که پیامد آن از دست دادن حیات یا رسیدن به معلولیت است. بنابراین اگر بپذیریم که معلولیت از جامعه حذف نخواهد شد و این قشر به هر دلیل در این جامعه زندگی خواهند کرد. پس ضروری است که به نیازهای آنها توجه شود. یکی از این نیازها پرداختن به ورزش است. در حال حاضر، نقش و جایگاه ورزش بر هیچ کس پوشیده نیست، ورزش علمی تجربی است و فعالیتهای گوناگونی را دربر میگیرد مهمترین هدف آن در «سلامتبخشی» است. روان شناسی نیز خود علمی تجربی است. مصداقهای بسیار متفاوت و قلمرو علمی بسیار گستردهای هم دارد، از آنجایی که ورزش چه برای ورزشکار و چه برای ورزش دوست رفتارهای خاصی را به همراه دارد. نکته قابل توجه این است که موضوع توسط چه شخصیت علمی برای چه سطحی از ورزش و برای چه منظوری پرداخته میشود.
در جهان امروز با گسترش رشتههای ورزشی از یک طرف و افزایش انواع معلولیت از طرف دیگر لزوم ابداع و به کارگیری شیوههای نو و بهتر جهت ورزش معلولین بیش از پیش احساس میشود. طبیعتاً معلول دچار یک سری بحرانهای روحی است. ورزش به مثابه یک فعالیت درمانی- تفریحی، علاوه بر پر کردن اوقات فراغت میتواند جنبههای متفاوت جسمانی، روانی، اجتماعی را در فرد معلول تقویت نماید. آثار و عوارض ثانویه عارضه را کاهش یا درمان کند.
در این نوشتار سعی بر آن است که میزان سلامت روانی معلولان ورزشکار را با معلولان عادی را بررسی کنیم تا ببینیم آیا بین سلامت روانی و ورزش رابطه وجود دارد یا نه؟
و با شناخت علل و مشکلات معلولان و ارائه راه حلهای پیشنهادی در این زمینه برای بهتر شدن وضعیت سلامت و ورزش معلولان گامی مؤثر برداریم.
بیان مسئله:
مسئله بررسی علمی معلولیت سالهاست مورد توجه محققین و کارشناسان امور روانی و اجتماعی قرار گرفته است. متخصصین رشتههای مختلف خاصه روانشناسان، جامعه شناسان هر یک از زوایای مختلف، به این مشکل اجتماعی نگریسته و سعی نمودهاند تا در ریشه یابی این بیماری دشوار که بهداشت روانی خانوادهها و در مفهوم وسیعتر اجتماع را مورد تردید قرار داده است کمکهای ارزندهای بنماید. این مسأله بخصوص در مورد معلولین جنگهای جهانی ... مشهود بوده بررسیهای مختلفی از این جنبه در مورد آنان انجام گرفته است.
در اجتماع رقابتآمیز کنونی بسیاری از افراد نمیتوانند به هدف اصلی و نهایی خود که همانا موفقیت کامل در زندگی است برسند چنین ناتوانیهایی اغلب موجب احساس شکست میگردد زیرا اجتماع، موفقیت را با تشویق و تحسین فراوان و شکست و ناکامی را با احساس پستی و حقارت پاداش میدهد. از دست دادن سلامت فیزیکی طبعاً با ناکامی بیشتر توأم بوده و بگونهای سلامت روانی فرد را مورد تهدید و هجوم قرار میدهد که گاه سبب پیدایش حس حقارت دائمی یا افسردگی میشود. بررسیهای بسیاری از مراحل اولیه تمدن بشر در دست است و حالی از آن میباشد که معلولیت به عنوان یک مشکل اجتماعی از نظر محققین همیشه مورد توجه بوده است.
فهرست مطالب:
فصل اول
مقدمه
طرح مسأله
اهمیت و ضرورت
اهداف پژوهش
فصل دوم
سلامت روانی
نشانههای سلامت روانی
اصول سلامت روانی
نظریهها و تئوریها
تئوری روانکاوی کلاسیک
تئوری آلفرد آدلر
اریک فروم
تئوری راجرز و مفهوم خود
نظریه بندورا
نظریه فروید
نظریه آلبرت الیس
نظریههایی در مورد تربیت بدنی
مکتب زیستگرایی
مکتب رفتارگرایی
مکتب بومشناسی
مکتب روانکاوی (تحلیل روانی)
مکتب انسانگرایی
نظریه پزشکان
معلول کیست؟
تعاریف مبتنی بر الگوهای ستنی و محلی
تعاریف مرتبط با عملکردها و فعالیتها
تعریف مبتنی بر قوانین رسمی
نقش خانواده در سلامت روانی معلولین
ماهیت معلولیت
تعریف نقص
شیوع، بروز و عوامل معلولیتزا
اجزای ترکیب کننده سلامت ذهنی و روانی
جنبههای شخصی و اجتماعی
وضعیت اجتماعی و اقتصادی معلولین
وضعیت معلولین در جهان کنونی
انجمن حمایت معلولان ایران (I.R.S)
اریابی روانی
نگرش جامعه نسبت به افراد معلول
تعریف ورزش
ورزش و اجتمایع شدن
بهداشت روانی
عوامل مؤثّر بر بهداشت روانی
ابعاد بهداشت روانی
معلولیت و تأثیرات روانی ناشی از تغییرات فیزیکی
برنامههای معلولین
پیشینه خارجی
پیشینه داخلی
تعریف مفاهیم و واژگان
جمعبندی و نتیجهگیری
فرضیهها
متغیّرها
بررسی رابطهی شیوههای فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانشآموزان
چکیده
مقالهی حاضر به بررسی رابطهی شیوههای فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانشآموزان پایهی دوم دبیرستانهای شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 84-1383 پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی ـ همبستگی است. حجم نمونه موردمطالعه شامل 360 نفر، که 193 پسر و 167 دختر و از نوع نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای میباشد. جمعآوری اطلاعات به وسیلهی پرسشنامه شیوههای فرزندپروری شیفر، خود کارآمدی شرز و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر انجام شده است. یافتهها نشان داد که: بین خود کارآمدی دانشآموزانی که والدین آنها شیوههای فرزندپروری متفاوتی داشتهاند، تفاوت معنیداری وجود دارد. سلامت روانی دانشآموزانی که شیوههای فرزندپروری متفاوتی را تجربه کردهاند، بصورت معنیداری باهم تفاوت دارد. بین سلامت روانی و خود کارآمدی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. بین سلامت روانی دانشآموزان دختر و پسر تفاوت معنیداری وجود ندارد. شیوه فرزندپروری دانشآموزان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. خود کارآمدی دانشآموزان در رشتههای مختلف متفاوت نمیباشد. دانشآموزانی که در رشتههای مختلف تحصیل میکنند از نظر سلامت روانی تفاوت معنیداری باهم ندارند. بین دانشآموزان دختر و پسر از نظر خود کارآمدی تفاوت معنیداری وجود ندارد.
مقدمه
ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را به وجود میآورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را دربارهی جهان فرا میگیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد مییابد، شیوههای سخن گفتن را میآموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد میگیرد و سرانجام نگرشها، اخلاق و روحیاتش شکل میگیرد و به عبارتی اجتماعی میشود (اقلیدس؛ نقل از هیبتی، 1381).
هر خانوادهای شیوههای خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار میگیرد این شیوهها که شیوههای فرزندپروری نامیده میشوند متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره میباشد (هاردی و همکاران، 1993).
شیوههای فرزندپروری به عنوان مجموعه یا منظومهای از رفتارها که تعاملات والد ـ کودک را در طول دامنهی گستردهای از موقعیتها توصیف میکند و فرض شده است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود میآورد. شیوههای فرزندپروری یک عامل تعیینکننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیبشناسی روانی و رشد کودکان بازی میکند. بحث در مورد هریک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرشها، رفتارها و شیوههای فرزندپروری تقریباً غیرممکن است. هرچند روانشناسان و نظریهپردازان بر نقش والدین و شیوههای فرزندپروری تأکید میکنند، تحقیقات خیلی کمی در مورد شیوههای فرزندپروری و آسیبشناسی روانی کودک به عمل آمده است (علیزاده و آندرایس؛ نقل از محرابی، 1383).
تأثیر محیط خانواده بر رشد کودک اغلب به وسیلهی مشاهده تعامل والد ـ فرزند مورد بررسی قرار گرفته است. در این مشاهدات معمولاً ویژگیهای رفتاری والدین به وسیلهی دو بعد ارزیابی شده است: الف) پذیرش (گرمی)، شامل حمایت و پرورش عاطفهی مثبت بین والدین و کودک میباشد. ب) کنترل، شامل آن دسته از رفتارهای والدین است که رفتار کودک خود را هدایت میکنند مانند: راهنمایی و کنترل، بازدارنده یا تسهیلکننده (پل کنین و همکاران؛ نقل محرابی، 1383).
نظریههای روانشناختی متعددی در خلال سالها سعی کردند تا رفتار آدمی را تبیین کنند. نظریهی شناختی اجتماعی نیز یکی از این نظریههاست. در سال 1986 بندورا این نظریه را در مورد عملکرد آدمیان مطرح کرد که در آن نقش باورهای خود را در شناخت، انگیزش، عاطفه و رفتار آدمی برجسته نمود. بندورا معتقد است که افراد یک نظم «خود» را میپرورانند که آنها را قادر میسازد تا بر تفکرات، احساسات و اعمالشان مهار داشته باشند (نقل از علی نیا کروثی، 1382).
بندورا با دیدگاههایی که به عوامل درونی موثر بر رفتار توجه میکنند و عوامل محیطی را نادیده میگیرند، مخالفت میکند و از دیدگاههایی که انسان را پاسخدهنده منفعل به رویدادهای محیطی میدانند نیز انتقاد میکند.
از نظر بندورا شخص، محیط و رفتار شخص برهم تأثیر و تأثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمیتوان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیینکنندهی رفتار انسان به حساب آورد. بندورا این تعامل سهجانبه را جبر متقابل یا تعیینگری متقابل نامیده است (نقل از سیف، 1380).
بطور کلی، پژوهشها نشان میدهند که روشهای تربیتی والدین اثرات طولانی بر رفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارند. مثلاً والدین سختگیر و دیکتاتور مانع پیشرفت و خلاقیت کودک میشوند. والدینی که اجازه نمیدهند کودک ابراز وجود کند مانع بروز استعدادهای بالقوه او میشوند و در نتیجه این قبیل کودکان در آینده افرادی روان آزرده و پرخاشگر خواهند شد (نقل از مهرابیزاده هنرمند و همکاران، 1379). با توجه به اینکه شیوههای فرزندپروری والدین، نحوه تربیت والدین را به کودکان منتقل میکنند و این امر در شکلگیری شخصیت فرد مؤثر است و نیز نظر فرد نسبت به خود میتواند بر سلامت روان تأثیر زیادی داشته باشد این پژوهش به بررسی شیوههای فرزندپروری، خود کارآمدی و سلامت روانی دانشآموزان شهرستان مهاباد پرداخته تا به سوالات و فرضیههای تحقیق پاسخ دهد.
پیشینه پژوهش
با توجه به سه متغیر مهم تحقیق یعنی شیوههای فرزندپروری، خود کارآمدی و سلامت روان در این قسمت به بررسی نظرات ارائه شده و تحقیقات انجام یافته میپردازیم:
تحقیقات معاصر در شیوههای فرزندپروری از مطالعات «بامریند» روی کودکان و خانوادههای آنان نشأت گرفته است. استنباط بامریند از شیوههای فرزندپروری بر روی یک رویکرد تیپشناسی بنا شده است که بر روی ترکیب اعمال فرزندپروری متفاوت، متمرکز است. تفاوت در ترکیب عناصر اصلی فرزندپروری (مانند گرم بودن، درگیر بودن، درخواستهای بالغانه، نظارت و سرپرستی) تغییراتی در چگونگی پاسخهای کودک به تاثیر والدین ایجاد میکند (دارلینگ و استینبرگ؛ به نقل از گلاسکو، 1997).
شیفر از جمله کسانی است که در این زمینه پژوهشهایی انجام داده است. او براساس مشاهداتی که از تعامل کودکان 1 تا 3 ساله با مادرانشان انجام داد، طرح یک طبقهبندی براساس دو جنبه رفتار والدینی یعنی آزادی ـ کنترل (سهلگیری در مقابل سختگیری) و سردی ـ گرمی (پذیرش در مقابل طرد) ارائه نمود. او نتیجه گرفت که مادران پذیرنده یا طردکننده میتوانند سختگیر یا آسانگیر باشند. این دو بعد اساساً اشاره به سطوح حمایت عاطفی دارد که والدین در مورد کودکانشان به کار میبرند و نیز اشاره به کنترلی دارد که والدین در مورد کودکان خود اعمال میکنند. بدین ترتیب از ترکیب این دو بعد، الگوهای مختلف رفتار والدین شکل میگیرند. به طور کلی بسیاری از رفتارهای والدین میتوانند در چنین مدل چهاربعدی قرار گیرند (یعقوبخانی غیاثوندی، 1372).
زیگلمن روشهای ارتباطی والدین و فرزندان را به چهار قسمت کلی تقسیم کرده است:
1- والدین مقتدر 2- والدین مستبد 3- والدین سهلگیر 4- والدین مسامحهگر یا بیاعتنا.
با اندکی تأمل متوجه میشویم که دیدگاه زیگلمن با دیدگاه شیفر تفاوت چندانی ندارد و تفاوت بیشتر در الفاظ است. در واقع باید گفت دیدگاه ارائه شده به وسیله شیفر علیرغم گذشت سالیان زیاد همچنان ثابت باقی مانده است، زیرا والدین مقتدر زیگلمن همان والدین گرم و کنترلکننده شیفر، والدین مستبد زیگلمن همان والدین سرد و کنترلکننده شیفر، والدین سهلگیر زیگلمن همان والدین گرم و آزادگذار شیفر، و والدین مسامحهگر زیگلمن همان خانواده سرد و آزادگذار شیفر میباشند (دهقانی، 1379).
بامریند طی مطالعات خود در مورد ابعاد رفتاری والدین و تأثیر آن بر کودکان دریافت، والدین مستبد و قدرتطلب دارای فرزندانی هستند که از نظر خویشتنداری در سطح متوسط قرار دارند ولی تا حدود زیادی گوشهگیر و به دیگران بیاعتنایی میکنند (نقل از ماسن، 1377). شیک (1999) در تحقیقی تأثیر والدین را بر سلامت روانی نوجوانان مورد مطالعه قرار داد. او در تحقیق خود به این نتیجه رسید که ویژگیهای والدین بصورت همزمان و طولی با سلامت روانی نوجوانان همبستگی دارد، ولی بطور کلی ویژگیهای پدر تأثیر بیشتری بر سلامت نوجوانان داشت.
ری و همکاران (1990) در پژوهشی کیفیت فرزندپروری والدین در نوجوانان مبتلا به اختلالات مقابلهای و کرداری را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش نوجوانان بهنجار در مقایه با گروههای دو گروه دارای اختلال والدین خود را به عنوان کنترلکننده بیاحساس میدانستند.
انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند. بازی تن و روان کودک را ایمنی می بخشد و مسؤولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدون کشید به او می آموزد. کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد.\" رابرت وایت\" میگوید: «ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچوجه تلف شده تلقی نمود، بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است ». بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود. تعـــــریف بـــازی : به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود، بازی می گویند.
این فایل دارای 13 صفحه می باشد.
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی تاثیر هوش هیجانی بر سلامت روانی و موفقیت تحصیلی از دبیرستان به دانشگاه با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 204
مقدمه :
انتقال از دبیرستان به دانشگاه برای بسیاری از دانشجویان موقعیتی استرسزاست. نمونه هایی از این استراسزاها عبارتند از: تغییر در ساختار، روابط با والدین و خانواده مخصوصا جدایی آنها، برقراری روابط جدید، یادگیری عادتهای درس برای محیط تحصیلی جدید، پذیرش و تمرین استقلال بعنوان یک بزرگسال. آمادگیها و توانمندیهای فرد برای مقابله با این عوامل استرسزا همواره مورد توجه پژوهشگران، متخصصان بهداشت و سلامت روانی، روانشناسان بالینی و متولیان امور آموزش و تربیتی بوده است. (استیو ارت و هلی ، 1985). توانمندیها و شایستگی های اجتماعی و هیجانی از عوامل تعیین کننده و تاثیرگذار بر سلامت روانی و موفقیت تحصیلی محسوب می شود (آستین ، سالکومنک ، الگن (2005)، پارکر ، ساموفلد و هوگان (2004). شایستگی هایی که می توانند پیامدهای نامطلوب عوامل استرسزا را کاهش دهند و تاثیرگذار بر سلامت روانی و موفقیت تحصیلی محسوب می شود. خاستگاه نظری هوش هیجانی است که بوسیله سالوی و مییر پیشنهاد شد. هوش هیجانی بعنوان یک توانایی عبارتست از ظرفیت ادراک و ابراز و شناخت و کاربرد و اداره هیجانات در خود و دیگران (سالوی ویسر 1997).
بیان مسئله:
پژوهشهای انجام شده در زمینه رابطه هوش هیجانی با مؤلفه سلامت روانی نشان داده اند که این سازه با سلامت روان شناسایی محتوای هیجانها و توان همدلی با دیگران (می یرو سالوی، 1990، 1993، 1997) سازش اجتماعی و هیجانی (سالوی و کاراسو (2002) و بهزیستی هیجانی (سلامت هیجانی) (می یرو کهر ، 1996) رضایت از زندگی (پالمر و دونالدسون و استاف ، 2002) همبستگی مثبت و عدم سلامت روانی (اسلاسکی و کاراتریت ، 2002)، افسردگی (دادا و هارت، 2000 وشاته و همکارانش 1998) و مصرف سیگار و الکل همبستگی منفی دارد. رابطه هوش هیجانی و شایستگی های هیجانی و اجتماعی با هوش هیجان را ضعیف گزارش کرده اند، ونگ و دی ، ماکسول ، می یر (1995) از همبستگی متوسط بین متغیرهای فوق الذکر سخن گفته اند و یافته های فین و روک (1997) و پارکر ، کرک و همکاران (2004) بیانگر وجود همبستگی های قوی بین این متغیرهاست.
اهداف پژوهش
هدف پژوهش بررسی تاثیرگذاری سازه هوش هیجانی بر مولفه های سلامت روانی و موفقیت تحصیلی در مرحله حساس انتقال از دبیرستان به دانشگاه می باشد.
• مقاله با عنوان: بررسی اثر الیاف پلی استر صنعتی روی مقاومت و روانی مارشال
• نویسندگان: محمد زارعی ، محسن زاهدی
• محل انتشار: نهمین کنگره ملی مهندسی عمران - دانشگاه فردوسی مشهد - 21 تا 22 اردیبهشت 95
• فرمت فایل: PDF و شامل 7 صفحه می باشد.
چکیــــده:
تسلیح مخلوط آسفالتی با استفاده از مواد الیافی همواره یکی از پژوهش های انجام شده در سال های اخیر بوده است. پیدا کردن راهی جهت افزایش مقاومت مارشال و بهبود سایر پارامترهای آزمایش مارشال همچون روانی، مهندسین را به فکر چاره انداخته است. در این راستا و در این مقاله با افزودن درصدهای مختلف الیاف پلی استر صنعتی با مقاومت بسیار بالا و انجام آزمایشات مارشال، آنالیز داده ها و ترسیم نمودارهای لازم، ملاحظه شد که افزودن این افزودنی باعث افزایش همزمان مقاومت مارشال و روانی آن می گردد. الیاف پلی استر صنعتی به دلیل خاصیت مسلح کنندگی، اثر مثبت روی مقاومت مارشال دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد مقاومت مارشال با افزایش درصد الیاف پلی استر صنعتی ابتدا افزایش یافته و سپس کاهش می یابد؛ به نحوی که نمونه حاوی 0.5% الیاف پلی استر صنعتی نسبت به نمونه بدون الیاف حدود 21% مقاومت بیشتری دارد. طبق نتیجه، این افزایش مقاومت نسبت به تحقیقات قبلی به نوع الیاف استفاده شده و مقاومت بسیار بالای آن بر می گردد. از طرفی با تغییر درصد الیاف اضافه شده به مصالح سنگی، روانی هم تغییر پیدا خواهد کرد. نتایج آزمایش مارشال نشان می دهد که با افزایش درصد الیاف، روانی افزایش می یابد به طوری که نمونه حاوی 3% الیاف نسبت به نمونه مبنا حدود 56% روانی بیشتری دارد.
________________________________
** توجه: خواهشمندیم در صورت هرگونه مشکل در روند خرید و دریافت فایل از طریق بخش پشتیبانی در سایت مشکل خود را گزارش دهید. **
** درخواست مقالات کنفرانسها و همایشها: با ارسال عنوان مقالات درخواستی خود به ایمیل civil.sellfile.ir@gmail.com پس از قرار گرفتن مقالات در سایت به راحتی اقدام به خرید و دریافت مقالات مورد نظر خود نمایید. **