بررسی دیدگاه ها و نظریههای ارتباطی در بازی های رایانه ای با دو رویکرد تکنولوژی و اجتماعی و تاریخچه آنها
198 صفحه فایل ورد و قابل ویرایش
نظریههای ارتباطی
رویکردهای غالب در بررسی تأثیرات اجتماعی و روانی رسانههای جدید بر جامعه را در دو دستهی کلی تکنولوژیکی و اجتماعی قرار میدهند و در هر دسته نیز نظریههای چندی مطرح میشود. در رویکرد تکنولوژیکی میتوان از نظریهها و مدلهای غنای رسانهای، حضور اجتماعی، نشانههای تقلیلیافتهی اجتماعی و پردازش اطلاعات اجتماعی نام برد و در رویکرد اجتماعی هم نظریهی استفاده و رضامندی مطرح است.
1-2.رویکرد تکنولوژیکی
رویکردهای تکنولوژیک نقش رسانههای جدید را در روابط و تبعات اجتماعی آن، تعیین کننده میدانند و در بررسی نهایی تکنولوژی را شکلدهندهی روابط اجتماعی و شکلهای تحول آن تلقی میکنند. (ذکایی، 1383، 4) در واقع نظریههای تکنولوژیهای ارتباطی، ماهیت تکنولوژی را در نوع روابط اجتماعی کاربران و استفادهی آنها از این تکنولوژیها دخیل میدانند و به شرح و تبیین آن میپردازند.
مدل حضور اجتماعینظریهی غنای رسانهمدل نشانههای تقلیلیافتهی اجتماعی مدل پردازش اطلاعات اجتماعی2-2.رویکرد اجتماعی ؛ نظریهی استفاده و رضامندی
در رویکرد اجتماعی در بررسی اثرات رسانههای جدید، بیشتر به عوامل اجتماعی توجه میشود و از محدودنظریههایی که نیازهای روانی و اجتماعی مخاطبان را عامل اصلی استفادهی آنان از رسانهها میداند، نظریه استفاده و رضامندی است.
نظریهی « استفاده و رضامندی[1]» در واقع نظریهای رایج در مطالعات توصیفی و اکتشافی در خصوص نحوهی استفادهی افراد از رسانهها و تأثیر این استفاده بر رفتار آنهاست (ذکایی، 1384، 5) این نظریه همچنین از معدود نظریههای ارتباطیست که مخاطب را فعال قلمداد میکند. به همین جهت از این نظریه به صورت گستردهای در مطالعهی رسانههای نو استفاده میشود.
سؤال اساسی این نظریه، این است که «چرا مردم از رسانهها استفاده میکنند و آنها را برای چه منظوری به کار میبرند؟» (مککوئیل، 1382، 104) در واقع رویکرد استفاده و رضامندی متضمن تغییر کانون توجه از مقاصد ارتباط گر به مقاصد دریافت کننده است. این رویکرد میکوشد معلوم نماید ارتباط جمعی چه کارکردهایی برای افراد مخاطب عرضه میکند.
بنابر نظر اکثر پژوهشگران، نظریهی استفاده و رضامندی ریشه در کارکردگرایی، به ویژه کارکردگرایی ساختاری فردگرایانه دارد. در این گونه کارگردگرایی بر نیازهای کنشگران و ساختارهای بزرگ (مانند نهادهای اجتماعی، ارزشهای فرهنگی) به دلیل پاسخهای کارکردی و نیازهای متعلق به آن، تأکید میشود (رتیزر، 1374، 120) در واقع جامعهشناسی کارکرد گرایانه ، رسانهها را برآوردهی نیازهای گوناگون جامعه، نظیر همبستگی ، استمرار فرهنگی، کنترل اجتماعی و نیاز به گردش وسیع همهی انواع اطلاعات عمومی میداند و خود مفروض بر این پیشفرض است که افراد هم ، همهی رسانهها را برای مقاصدی متناظر، از جمله برای کسب راهنمایی،آرامش ، سازگاری، اطلاعات و شکلگیری هویت شخص، به کار میگیرند. (مککوئیل،1382، 104).