کلیات تحقیق
بیان مسئله:
عکاسی یکی از بزرگترین اختراعات بشری است که فناوری در موارد متعددی تکامل و پیشرفت خود را مرهون آن است . از سوی دیگر جلوه های هنری آن افق دید واقع گرایانه و وسیع تری را از جهان رمز آلود در فراسوی دیدگانمان تصویر می کشد. در این پژوهش به این مهم دست خواهیم یافت که عکاسی چگونه در جهان رشد و نمو یافته است و به راستی کدام جنبه و جلوه آن در زندگی پررنگتر و کاربردی تر است؟ و چه بهره هایی بشر از آن برده است.
ضرورت مسئله :
در این پژوهش کسب معلوماتی جزئی از کلیت است و همچنین پاسخ به این سئوال که زاویه دید هنرمندانه یک عکاس حرفه ای چگونه بوده است که حتی بعد از گذشت سالیان متمادی اثر هنری وی هنوز خیره کننده و تحسین برانگیز است .
هدف مسئله :
تلفیق روش های سنتی و امروزی با یکدیگر و کاربرد آن و دیگر هنرها ، همچنین افزایش خلاقیت در راستای حرفه خود و افزایش دانش علاقه مندان این هنر
پرسش ها مسئله :
فتو مونتاژ چیست ؟جنبه های روانشناختی پرتره پیست ؟عکاسی مد چیست ؟عکاسی ذهنی چیست ؟عکاسی در باهاوس چگونه بودهاست ؟چه تاثیری سورر ئالیسم بر عکاسی گذاشته است ؟عکاسی تبلیغاتی چیست ؟هنر عکاسی در حیات وحش چگونه است ؟عکاسی هنری چیست ؟چه تاثیر فتو شاپ برعکاسی دارد ؟عکاسی خلاق چیست ؟پاپ آرت چیست و چه تاثیری بر عکاسی داشت ؟عکس رو پوستر چه تاثیری دارد ؟زاویه دید در عکس چه تاثیری بر کاربرد آن در صفحه آرایی دارد ؟عکاسی ژورنالیستی چیست ؟
(بهترین سایت خرید فایل آماده)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
بخش اول : کلیات 5
فصل اول : مفهوم و مبانی تئوریک خسارت معنوی 6
مبحث اول : معانی و ملاکها و ریشههای تاریخی مفهوم خسارت معنوی 7
معنی لغوی خسارت 7معنی اصطلاحی خسارت 9انواع تقسیمات خسارت و معیار آن 11الف – خسارت ناشی از نقض قرارداد 12
ب- خسارت ناشی از تقصیر غیر قراردادی یا عمل نامشروع 13
ج- خسارت ناشی ازارتکاب جرم13
ملاک تشخیص خسارت مادی از معنوی 16تعریف خسارت معنوی 18تقسیمات خسارت معنوی 22پیشینه تاریخی مفهوم خسارت معنوی در اسلام و قوانین کهن 24پیشینه تاریخی خسارت معنوی در حقوق ایران 26نگاهی تاریخی به خسارت معنوی در فرانسه 26مبحث دوم : ارکان مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی و شرایط مطالبه آن 27
1-2-1- وجود ضرر 27
1-2-2- ارتکاب فعل زیانبار نامشروع 29
1-2-3- رابطه سببیت بین فعل زیانبار نامشروع و خسارت موجود 31
1-2-4- دفاع مشروع 31
1-2-5- اجرای حکم قانون یا مقام صلاحیتدار 32
1-2-6- اجبار 33
1-2-7- اضطرار 34
1-2-8- اجرای حق 34
1-2-9- شرایط ضرر قابل جبران در خسارت معنوی 35
الف –خسارت باید قطعی و مسلم باشد35
ب- خسارت باید مستقیم باشد 37
ج - خسارت باید جبران نشده باشد 39
د- خسارت باید قابل پیشبینی باشد 41
مبحث سوم : مبانی مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی 42
1-3-1- نظریه تقصیر 42
1-3-2- ایرادها به نظریهی تقصیر 45
1-3-3- نظریه خطر 45
1-3-4- ایرادها به نظریه خطر 46
1-3-5- نظریه تضمین حق 47
1-3-6- نظریه مختلط 48
1-3-7- مبانی مسئولیت مدنی ناشی از ایراد خسارت معنوی درحقوق موضوعه
ایران و فرانسه 49
1-3-8- فقه و حقوق اسلامی و نظریه تقصیر و نظریه خطر 49
فصل دوم : مسئولیت ناشی از خسارت معنوی در حقوق اسلام و اندیشههای دکترینهای
حقوقی فرانسه 51
مبحث اول : خسارت معنوی در حقوق اسلام 52
2-1-1- مستندات و مدارک قاعده لاضرر 52
2-1-2- انطباق عنوان ضرر با خسارت معنوی 56
2-1-3- انطباق عنوان ضرار با خسارت معنوی 57
2-1-4- شمول لفظی قاعده لاضرر بر اثبات جواز مطالبهی خسارت معنوی58
2-1-5- قاعده نفی عسر و حرج و جبران خسارت معنوی 65
2-1-6- انطباق عنوان حرج بر خسارت معنوی 66
2-1-7- قاعده اتلاف و تسبیب 69
2-1-8- وجوه افتراق و اشتراک ، اتلاف و مباشرت و تسبیب 70
2-1-9- قاعده غرور 72
2-1-10- بنای عقلا و جبران خسارت معنوی 74
مبحث دوم : مفهوم و ماهیت دیه و جبران خسارت معنوی 76
2-2-1-معنای دیه در لغت واصطلاح فقه و حقوق 76
2-2-2- پیشینهی تاریخی دیه 77
2-2-3- ماهیت دیه و جبران خسارت معنوی 79
2-2-4- مطالبهی خسارتهای معنوی زاید بر دیه 81
مبحث سوم : تعزیر و جبران خسارت معنوی 83
2-3-1- معنای تعزیر در لغت و اصطلاح فقه 84
2-3-2- مفهوم و ماهیت تعزیر و جبران خسارت معنوی 85
2-3-3- تعزیر مالی کیفر خصوصی یا جبران خسارت معنوی 87
2-3-4- تعزیر مالی دردهای جسمانی ناشی از جنایت بر جسم ، لطمه به عرض و
خسارت ناشی از سب 88
مبحث چهارم : قصاص ، حد قذف و امکان جبران مالی خسارت معنوی 90
2-4-1- معنای قصاص در لغت و اصطلاح فقه 90
2-4-2- مفهوم و ماهیت قصاص و امکان جبران مالی خسارت معنوی 91
2-4-3- معنای قذف در لغت و اصطلاح فقه 92
2-4-4- ماهیت حد قذف و احکام قذف 93
2-4-5- امکان تبدیل حد قذف به جبران مالی خسارت معنوی 94
2-4-6- ایلاء و خسارت معنوی 95
مبحث پنجم : دیدگاه فقهای اسلام در جبران مالی خسارت معنوی 96
2-5-1- نظریهی عدم جواز جبران مالی خسارت معنوی 96
2-5-2- نظریه مالی 97
2-5-3- نظریه امکان جبران خسارت مالی 97
مبحث ششم : خسارت معنوی دراندیشههای حقوق فرانسه99
2-6-1- اصول نظریهی امکان جبران مالی خسارت معنوی 99
2-6-2- اصول نظریهی امکان جبران خسارت معنوی 105
بخش دوم : جایگاه خسارت معنوی در قوانین موضوعه ایران و فرانسه و مصادیق و روشهای جبران آن 110
فصل سوم : مطالعهی تطبیقی و مصادیق خاص خسارت معنوی 111
مبحث اول : جایگاه خسارت معنوی در قوانین موضوعه 112
3-1-1- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در قانون اساسی 112
3-1-2- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در مسئولیت مدنی 119
3-1-3- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در حقوق مدنی 125
3-1-4- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در قانون آیین دادرسی کیفری 129
3-1-5- خسارت معنوی در آئین دادرسی مدنی 132
3-1-6- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در حقوق اداری 132
3-1-7- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در قانون مجازات اسلامی 136
3-1-8- موضع قوانین مطبوعات نسبت به ایراد خسارت معنوی 146
مبحث دوم : مصادیق خاص خسارت معنوی در مطبوعات 149
3-2-1- توهین به اشخاص و افترا به وسیله مطبوعات 149
3-2-2- توهین به مقدسات در مطبوعات 153
3-2-3- توهین به مقامات رسمی در مطبوعات 155
3-2-4- خسارت معنوی در رسانهها 156
3-2-5- سوء استفاده از عنوان صاحب پروانه و نام و علامت روزنامه دیگر 156
مبحث سوم : مصادیقی از افعال زیانبار خسارت معنوی 158
3-3-1- تجاوز به حق معنوی پدید آورنده 158
3-3-2- تجاوز به حق مخترع 164
3-3-3- سوءاستفاده از اسم تجارتی 167
3-3-4- سوء استفاده از طرح و مدلهای صنعتی 169
3-3-5- رقابت نامشروع یا رقابت مکارانه 170
3-3-6- خسارت تأخیر تأدیه 171
3-3-7- بازداشت قانونی 174
3-3-8- لطمه به عواطف و احساسات 178
3-3-9- غصب نام خانوادگی 181
3-3- 10- سلب آزادی 183
3-3-11- به هم زدن وصلت 186
مبحث چهارم: ایراد خسارت معنوی به جمع نامحصور 189
3-4-1- ایراد خسارت معنوی به سندیکاها 191
3-4-2-ایراد خسارت معنوی به انجمنها 192
مبحث پنجم : کودکان و خسارت معنوی 194
3-5-1- مسئولیت کودکان در فقه و حقوق اسلامی 195
3-5-2- جبران ضرر و خسارت به عهده ی کیست 197
الف ) تقصیر سرپرست 198
ب) عدم تقصیر سرپرست 199
فصل چهارم : روشهای جبران خسارت معنوی و افراد مستحق مطالبهی آن 203
مبحث اول : راههای جبران انواع خسارت معنوی 204
4-1-1- نگاه کلی به روشهای جبران خسارت معنوی 204
4-1-2- انواع جبران خسارت معنوی 206
4-1-3- اعاده وضعیت سابق یا روش عینی 207
4-1-4- پرداخت غرامت یا جبران خسارت معنوی از راه دادن معادل 210
4-1-5- جبران خسارت به روش نمادین و اسمی 217
4-1-6- پرداخت غرامت کیفری و تنبیهی 218
مبحث دوم :نحوهی ارزیابی و تعیین میزان انواع خسارت معنوی 219
4-2-1- نحوهی ارزیابی خسارت معنوی و تفاوت تألم پذیری افراد 219
4-2-2- روش تعیین مبلغ جبران خسارت 221
4-2-3- ملاک زمان ارزیابی 222
4-2-4- ملاک ارزیابی خسارت در فرض تعدد اسباب 224
4-2-5- ارزیابی و تقویم خسارت معنوی ناشی از آسیبهای جسمی 227
4-2-6- روشهای جبران خسارت معنوی در لطمههای روحی 231
مبحث سوم : مطالبهی خسارت معنوی 235
4-3-1- افراد مستحق مطالبهی خسارت معنوی 235
4-3-2- مطالبه خسارت معنوی وارده به متوفی از ناحیهی وراث وبازماندگان زیان دیده241
4-3-3- مطالبهی خسارت معنوی وارده قبل ازفوت متوفی 241
4-3-4- نظریهی عدم امکان انتقال حق مطالبهی خسارت معنوی به ورثه 242
4-3-5- نظریهی انتقال حق مطالبهی ورثه درصورت مطالبه زیان دیده قبل از فوت 243
4-3-6- نظریهی امکان انتقال حق مطالبه به ورثه 244
4-3-7- دعوای مطالبهی خسارت معنوی ناشی از فوت مجنی علیه ازناحیه وراث 246
4-3-8- مطالبهی خسارت معنوی ناشی از جرح منجر به فوت مجنی علیه ازناحیه وراث به عنوان قائم مقام او 247
4-3-9- قوانین و رویههای قضایی در زمینهی مطالبه جبران خسارت شخصی 249
مبحث چهارم : اسباب رفع یا کاهش مسئولیت مدنی در خسارت معنوی 251
4-4-1- اسباب معافیت 252
4-4-2- قوه قاهره یا حوادث پیشبینی نشده 254
4-4-3- تقصیر زیان دیده 255
4-4-4- رضایت زیان دیده 257
نتیجهگیری و پیشنهاد 260
5-1- نتیجهگیری 261
5-2- پیشنهادات 264
1- فهرست منابع 266
الف - کتب فارسی 266
ب - پایان نامههای فارسی 269
ج - قوانین 270
د - نشریات فارسی 270
2 - کتب عربی 271
3 - منابع لاتین 276
الف - کتب فرانسه 276
چکیده انگلیسی
مقدمه
از نظر اسلام ، انسان ، برترین موجود عالم است که خداوند از روح خود در او دمیده و فرشتگان را امر کرد تا بر او سجده کنند و او را به عنوان خلیفهی خود در زمین برگزید اگر چنانچه آدمی حرمت خود را حفظ کند و حرکت تکاملی را به درستی طی کند به جایی میرسد که از ملائک هم بالاتر میرود و به موقعیتی میرسد که در خیال نمیگنجد .
« رسدآدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت »
انسان با چنین موقعیت و جایگاه ممتازی هم سلامت و تمامیت جسمانی و اموال و متعلقات او مورد تأکید است و باید از هر گونه تعرض مصون بماند و هم حفظ حرمت و شخصیت او از جنبههای گوناگون در اسلام مورد احترام بوده و بر صیانت آن تاکید شده است ، و بر خسارتهای وارده بر آن عنایت بیشتری دارد . زیرا پیامبر عظیم الشأن اسلام هدف از بعثت خود را کامل نمودن فضایل اخلاقی عنوان میکند که یکی از وجوه فضایل اخلاقی رعایت حقوق معنوی افراد است .
پس خسارت منحصر به ضرر مادی نبوده ،بلکه خسارت معنوی ناشی از جرم ، به مهمترین بعد از ابعاد وجود شخصیت انسان که همان بعد معنوی و روحانی باشد ایراد لطمه نموده و آن را متضرّر مینماید که غالباً زیانهای مادی قابل جبران و طریق جبران آن نیز مشخص است و در بسیاری موارد اعاده وضع به حالت سابق آن به نحو کامل وجود دارد ، اما به دلیل دشواری اندازهگیری زیان معنوی و تقویم آن به پول و گاهی عدم امکان این اندازهگیری و سنجش آن با پول ، و یا مرسوم نبودن چنین ارزیابی در نظامهای مختلف حقوقی ، در خصوص امکان جبران آن ،وحدت نظر وجود ندارد ، اگر چه در اکثر کشورها ، این نوع خسارت ، نیز مشمول قاعدهی جبران خسارت دانسته شده است . و از این حیث تفاوتی با خسارتهای مالی ندارد . ولی در برخی کشورها به طور صریح غیر قابل جبران اعلام گردیده ، یا حداقل در امکان جبران آن تردید شده است . در نظام حقوقی ما نیز ، نسبت به امکان جبران این گونه خسارتها و حدود و ثغور آن ابهام جدی وجود دارد و درپارهای از اظهار نظرها که از سوی مراجع قانونی چون شورای نگهبان و شورای عالی قضایی سابق مبنی بر عدم امکان جبران این خسارت به طریق مادی و مغایرت آن با موازین شرعی شده است ، این تردید را بوجود آورده که امکان مطالبهی خسارت معنوی وجود ندارد . هر چند شریعت مقدس اسلام براساس اصول و قواعد کلی از جمله قاعدهی « لاضرر و لاضرار فی الاسلام » و قاعده نفی عسر و حرج ، ایراد هر گونه ضرر وخسارت را به اشخاص چه ضررهای مادی و چه ضررهای معنوی به طور کلی ممنوع نموده است . بر همین اساس چگونه ممکن است به جبران خسارتهای مادی تاکید داشته باشد ، اما توجهی به خسارت معنوی و لزوم جبران آن نداشته باشد ؟
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، از جمله در اصول 39 و 40 ایراد هر گونه ضرر و خسارت ممنوع شده و طبق اصل 22 و 23 32 ق 10 . از لطمه به حقوق معنوی انسانها منع شده است و اگر خسارتی به حیثیت و شرافت و سرمایه معنوی کسی وارد آید طبق اصل 171 ق . ا . باید جبران شود و در قوانین عادی نیز تلویحاًو یا با الصراحه اشاراتی راجع به خسارت معنوی شده است که این امر نشانگر توجه شایان قانونگذار ما به موضوع خسارت معنوی میباشد . به هر صورت حقیر سعی بر آن دارم که با بررسی در محدودهی قوانین و مقررات لازم الاجراء فعلی ، بالاخص قانون اساسی و قانون مسئولیت مدنی و آیین دادرسی کیفری و مجازات اسلامی و منابع معتبر فقهی به بحث و تجزیه و تحلیل پیرامون خسارت معنوی ناشی از جرم به ویژه در آثار حقوقی وکیفری آن بپردازم ، تا انشاء الله با تبیین وجاهت و مشروعیت این موضوع ، توجه و رسیدگی وجبران خسارت معنوی ناشی از جرم ، مورد عمل مراجع محترم قضایی و مورد توجه و تاکید اساتید گرامی واقعی گردد، باشد تا زمینهی دستیابی بیشتر به نظم واقعی و استقرار عدالت و ایجاد محیط مساعد جهت ارتقاء فضائل اخلاقی ، تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی ،ایجاد امنیت و آسایش همگانی و سایر اهداف مندرج در قانون اساسی فراهم آید ، و با وضع قوانین متقن و محکم ، و مرتفع نمودن نواقص موجود در این زمینه ، مراجع محترم قضایی و امنیتی ، همانگونه که اموال مردم را از تعدیات و تجاوزات محفوظ میدارند ، با اتکا به چنین قوانین مستحکم ، حیثیت و اعتبار و احساسات اشخاص حقیقی را نیز که از اهمیت و اولویت بیشتری برخوردار است از تعرضات و تعدیات محفوظ و مصون دارند و ضمانتهای اجرایی برای این قوانین الزام آور وجود داشته باشد تا متجاوزین را از فکر تجاوز و تعدی به افراد باز دارد و خسارهای وارده به زیان دیدگان را مرتفع نماید .
حقیقت امر آن است که برخلاف خسارتهای مادی ، مصادیق دیگر خسارت تحت عنوان « خسارت معنوی » به جهت آن که کثرت بروز این نوع خسارتها واهمیت آن در جامعهی امروز به گونهای است که در خیلی از موارد خسارات وارده بر روح و روان و شخصیت و احساسات و عواطف فرد سنگینتر از خسارت جسمی و مالی بوده و قابل مقایسه با آن نیست و از سوی دیگر غفلت و بیتوجهی نسبت به این گونه خسارات در نظام حقوقی مبتنی بر اسلام ، باروح و قوانین اسلامی مغایرت دارد و آن را غیر عادلانه و غیرکارآمد جلوه میدهد و موجب تضییع حقوق اشخاص میشود ، لذا پرداختن به این موضوع و دستیابی به راهکارهای آن از اهمیت خاصی برخوردار است . بنابراین با وسع اندک علمی خود تنگناهای نظری و عملی ، خسارت معنوی ناشی از جرم را مورد بحث و فحص قرار داده ، تا پاسخ قانع کنندهای در مسایل مورد نظر خود بیابم . لذا در این پایان نامه سعی بر آن است تا به پرسشهای ذیل پاسخ داده شود .
آیا خسارات معنوی قابل جبران هستند یا خیر و در صورت قابل جبران بودن به چه ترتیبی باید آن را جبران نمود ؟ اصولاً چگونه میتوان سرمایههای معنوی از بین رفته را با معیارهای مادی مورد ارزشیابی قرار داد ؟شیوهها و ملاکهای جبران خسارت معنوی چیست ؟آیا در نظام حقوقی اسلام روشهایی برای جبران خسارت معنوی پیش بینی شده است ؟خسارت معنوی ناشی از فوت توسط چه اشخاصی قابل مطالبه است ؟ و آیا این نوع خسارتها قابل انتقال و ورّاث هست یا خیر ؟ موضع مقننین ایران و فرانسه و عملکرد آنان در خصوص این موضوع به چه نحو است ؟آیا در حقوق کشورهای دیگر منجمله کشور فرانسه جبران مالی خسارت معنوی مورد پذیرش است یا نه ؟دراین نوشتار سعی شده است با تتبع در منابع فقهی و منابع حقوقی ایران و فرانسه و بکارگیری روش تحقیق کتابخانهای و گردآوری منابع و اطلاعات وتحلیل و نقد وارزیابی آنها فرضیههای زیر اثبات شود :
1- همانگونه که ضررهای مادی صرف باید با وسایل مادی از جمله پول جبران گردند ، ضررهای صرف معنوی نیز در درجهی اول ، باید با وسایل صرف معنوی مثل اعاده حیثیت و عذرخواهی در مجامع یا جرائد جبران گردند .
2- اگر خسارت معنوی با توسل به روشهای غیر مادی قابل جبران نباشد ضمن اقدامات غیر مادی (مثل اعاده حیثیت و ...) اقدامات جبران کنندهی مادی نیز باید به عمل آید .
3- شناسایی حقوق و سرمایههای معنوی و حمایت از آن ریشه در مفاهیم اخلاقی و قواعد حقوق اسلامی دارد .
4- حقوق کشورهای دیگر ، جبران مالی خسارت معنوی را مورد پذیرش قرار دادهاند .
اهداف این تحقیق ، ارائه بحث تحلیلی و عمیق از خسارت معنوی و تبیین نقاط مبهم و خطاهای قانونی در حقوق ایران و بررسی این موضوع به خصوص با نگاه نو به مسائل دینی و مطالعهی تطبیقی بحث در نظام حقوقی کشورهای ایران و فرانسه و یافتن راه حل مناسب و ارائه در موارد ابهام و اجمال بوده است .
این نوشتار در دو بخش نگارش یافته که بخش اول آن به کلیات اختصاص یافته است و مطالب این بخش در دو فصل تحت عناوین 1- مفهوم ومبانی تئوریک خسارت معنوی 2- مسئولیت ناشی ازخسارت معنوی در حقوق اسلام و اندیشههای حقوق فرانسه ارائه گردیده است .
بخش دوم نیز به جایگاه خسارت معنوی در قوانین موضوعه ایران و فرانسه و مصادیق و روشهای جبران آن اختصاص یافته است که در دو فصل مستقل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و در فصل سوم آن مطالعهی تطبیقی و مصادیق خاص خسارت معنوی و در فصل چهارم روشهای جبران خسارت معنوی و افراد ذی حق مطالبه خسارات معنوی بحث شده است .
هوازدگی را با توجه به نوع تغییراتی که در سنگ صورت میگیرد به انواع مکانیکی و شیمیایی تقسیم میکنند.
هوازدگی مکانیکی
در هوازدگی مکانیکی هیچ تغییری در ترکیب شیمیایی سنگ صورت نمیگیرد بلکه سنگها تحت تاثیر یک سری از عوامل فیزیکی به قطعات کوچکتر تقسیم میشوند. بر اثر خرد شدن سنگها سطح جانبی قطعات زیادتر شده و در نتیجه برای این عوامل عبارتند از : یخبندان ، انبساط حاصل از برداشته شدن بار فوقانی ، انبساط حرارتی و فعالیت موجودات زنده.
هوازدگی شیمیایی
در هوازدگی شیمیایی ساختمان داخلی کانیها بر اثر افزایش یا کاهش عناصر تغییر میکند. در واقع در این نوع هوازدگی ترکیب شیمیایی سنگها تغییر میکند. در هوازدگی شیمیایی آب مهمترین عامل به شمار میرود. ولی لازم به ذکر است که آب خالص غیرفعال بوده و نمیتواند هیچ تغییری در سنگها ایجاد کند. افزایش مقدار کمی از مواد محلول میتواند آب را فعال سازد. اکسیژن و دیاکسید کربن محلول در آب باعث ایجاد تغییرات اساسی در سنگها میشوند.
مقایسه راهنمایی کودک با مشاوره کودک
مقایسه راهنمایی کودک با مشاوره کودک تفاوت دارد. راهنمایی کودک دارای مفهوم کلی و کاربرد وسیعی است وتمام برنامه ها وتلاشهایی را شامل می شود که برای کمک به بهبود رفتار و رشد کودک تهیه شده ، به مرحله اجرا در می آید. راهنمایی کودکدر وهله اول از بروز مشکلات پیشگیری می کند ؛ در حالی که در مشاوره کودک که یکی از فنون و خدمات راهنمایی است.اولویت بر درمان مشکلات است. همان گونه که می دانیم پیشگیری نه تنها بر درمان تقدم دارد ، بلکه پر اهمیت تر ، ساده تر ، ارزانتر وعملی تر نیز خواهد بود.
روان درمانی کودک
مقایسه روان درمانی کودک با مشاوره کودک ، بی فایده نخواهد بود. روان درمانی ، تلاش تخصصی پویانی است که بدان وسیله درمانگر به درمان کژ رفتاریها واختلالات روانی ، تغییر یا توقف علائم بیماری ودر نهایت دگرگون سازی شخصیت کودک در جهت معیارهای مطلوب فردی واجتماعی اقدام می کند.از طریق روان درمانی ، درمانگر متخصص با بهره گیری از روشهای روانشناختی به حل مشکلات کنشی درمانجو می پردازد واو را در نیل به رشد فکری وسلامت روانی یاری می دهد.
درباره تمایز مشاوره با روان درمانی سخن بسیار گفته شده است.همه نظریه پردازان مشاوره و روان درمانی بر این مورد اتفاق نظر دارند که مشاوره و روان درمانی ، یک رابطه تخصصی یاری دهنده بین درمان جو ودرمانگر است که به حل مشکل کنشی درمانجو می انجامد. عده ای از متخصصان ، بین روان درمانی ومشاوره تفاوت قائلند و روان درمانی را برای حل مشکلات حاد و ایجاد تغییرات بنیادی در شخصیت موثر می دانند و مشاوره را برای رفع مشکلات سطحی توصیه می کنند.عده دیگری از متخصصان تفاوت چشمگیری بین مشاوره و روان درمانی کودک بیش از آنکه کیفی باشد ، کمی است ؛ یعنی در مشاوره مسائل عاطفی حاد کمتر مطرح می شود ، نگرش مثبت بیشتری نسبت به مراجع ونگرانی او وجود دارد و مدت درمان کوتاه تر است.
اهداف راهنمایی ومشاوره کودک
هدف به معنی نشانه تیر ، آنچه آدمی برای رسیدن به آن می کوشد ونقطه مورد نظر است. هدف ، محرک اصلی رفتار است و فرد را به کوشش و فعالیت وا می دارد.بدون درک روشن از هدف نهایی فرد ، شناخت دقیق رفتار او ممکن نیست.اهداف راهنمایی و مشاوره کودک از دیدگاههای متعدد قابل بررسی است.
راهنمایی و آموزش وپرورش از یکدیگر تفکیک ناپذیرند واهداف آنها موید یکدیگر است. اعمال برنامه های راهنمایی مناسب وپویا ، به غنای آموزش وپرورش می انجامد وکودک را در خود شناسی ، مسئولیت پذیری ، شناخت محیط ، توانایی تصمیم گیری ، حل مسائل ، برقراری رابطه با اطرافیان ، شناخت وارضای مناسب نیازهای فردی اجتماعی و آشنایی با ارزشهای مطلوب وقبول آن یاری می دهد.
از طریق راهنمایی
کودکانی که استعداد ویژه دارند یا کسانی که به کمکهای خاص نیازمندند شناخته می شوند و برای کار کردن با آنان وضعیت مطلوب فراهم می آید.به کودکان فرصت داده می شود تا تصمیم گیری درست را بیاموزند و مشکلاتشان را حل کنند.به کودکان کمک می شود تا پس از پایان تحصیلات دوره ابتدایی احتمالاًبتوانند به کاری مشغول شوند وزندگی رضایت بخشی داشته باشند.به کودکان فرصت داده می شود تا برای تامین نیازهایشان از منابع وامکانات جامعه حداکثر استفاده را بکنند.مشاوره سه هدف آنی ، میانی و غایی را دارد. اهداف آنی مشاوره از آنچه در لحظه به لحظه جلسه مشاوره واقع شده ، ناشی می شود.اهداف میانی مشاوره به دلایل وعللی وابسته است که کودک به منظور آنها تقاضای کمک کرده است و در نهایت ، اهداف غایی مشاوره از نظریات فلسفی مشاور درباره انسان سرچشمه می گیرد. هر متخصص با توجه به اعتقادات ، آموزشها و نگرش خود نسبت به ماهیت انسان ، هدف مشخصی برای مشاوره پیشنهاد میکند.تقریباً تمام مشاوران معتقدند که مشاوره باید به ایجاد تغییرات مناسب در رفتار کودک به منظور تامین زندگی مفیدتر و رضایت بخش تر و خلاق تر بی انجامد. افزایش خودشناسی ، بهبود وتسریع رشد همه جانبه ، یادگیری شیوه های صحیح تصمیم گیری و حل مساله ، ارضا نیازها به طور مناسب ، استفاده بهتر از امکانات ومنابع جامعه ، افزایش احساس مسئولیت در قبال خود وجامعه ، برقراری رابطه معکوس با اطرافیان ، افزایش احساس مسئولیت در قبال خود وجامعه ، برقراری رابطه معکوس با اطرافیان ، افزایش احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس وتغییر در نگرشها و رفتارهای نا مطلوب از دیگر اهداف مشاوره کودک محسوب می شود.
می توان گفت هدف از مشاوره کودک ، نخست تغییر در رفتار کودک است ، به طوری که بتواند
بررسی دیدگاه ها و نظریههای ارتباطی در بازی های رایانه ای با دو رویکرد تکنولوژی و اجتماعی و تاریخچه آنها
198 صفحه فایل ورد و قابل ویرایش
نظریههای ارتباطی
رویکردهای غالب در بررسی تأثیرات اجتماعی و روانی رسانههای جدید بر جامعه را در دو دستهی کلی تکنولوژیکی و اجتماعی قرار میدهند و در هر دسته نیز نظریههای چندی مطرح میشود. در رویکرد تکنولوژیکی میتوان از نظریهها و مدلهای غنای رسانهای، حضور اجتماعی، نشانههای تقلیلیافتهی اجتماعی و پردازش اطلاعات اجتماعی نام برد و در رویکرد اجتماعی هم نظریهی استفاده و رضامندی مطرح است.
1-2.رویکرد تکنولوژیکی
رویکردهای تکنولوژیک نقش رسانههای جدید را در روابط و تبعات اجتماعی آن، تعیین کننده میدانند و در بررسی نهایی تکنولوژی را شکلدهندهی روابط اجتماعی و شکلهای تحول آن تلقی میکنند. (ذکایی، 1383، 4) در واقع نظریههای تکنولوژیهای ارتباطی، ماهیت تکنولوژی را در نوع روابط اجتماعی کاربران و استفادهی آنها از این تکنولوژیها دخیل میدانند و به شرح و تبیین آن میپردازند.
مدل حضور اجتماعینظریهی غنای رسانهمدل نشانههای تقلیلیافتهی اجتماعی مدل پردازش اطلاعات اجتماعی2-2.رویکرد اجتماعی ؛ نظریهی استفاده و رضامندی
در رویکرد اجتماعی در بررسی اثرات رسانههای جدید، بیشتر به عوامل اجتماعی توجه میشود و از محدودنظریههایی که نیازهای روانی و اجتماعی مخاطبان را عامل اصلی استفادهی آنان از رسانهها میداند، نظریه استفاده و رضامندی است.
نظریهی « استفاده و رضامندی[1]» در واقع نظریهای رایج در مطالعات توصیفی و اکتشافی در خصوص نحوهی استفادهی افراد از رسانهها و تأثیر این استفاده بر رفتار آنهاست (ذکایی، 1384، 5) این نظریه همچنین از معدود نظریههای ارتباطیست که مخاطب را فعال قلمداد میکند. به همین جهت از این نظریه به صورت گستردهای در مطالعهی رسانههای نو استفاده میشود.
سؤال اساسی این نظریه، این است که «چرا مردم از رسانهها استفاده میکنند و آنها را برای چه منظوری به کار میبرند؟» (مککوئیل، 1382، 104) در واقع رویکرد استفاده و رضامندی متضمن تغییر کانون توجه از مقاصد ارتباط گر به مقاصد دریافت کننده است. این رویکرد میکوشد معلوم نماید ارتباط جمعی چه کارکردهایی برای افراد مخاطب عرضه میکند.
بنابر نظر اکثر پژوهشگران، نظریهی استفاده و رضامندی ریشه در کارکردگرایی، به ویژه کارکردگرایی ساختاری فردگرایانه دارد. در این گونه کارگردگرایی بر نیازهای کنشگران و ساختارهای بزرگ (مانند نهادهای اجتماعی، ارزشهای فرهنگی) به دلیل پاسخهای کارکردی و نیازهای متعلق به آن، تأکید میشود (رتیزر، 1374، 120) در واقع جامعهشناسی کارکرد گرایانه ، رسانهها را برآوردهی نیازهای گوناگون جامعه، نظیر همبستگی ، استمرار فرهنگی، کنترل اجتماعی و نیاز به گردش وسیع همهی انواع اطلاعات عمومی میداند و خود مفروض بر این پیشفرض است که افراد هم ، همهی رسانهها را برای مقاصدی متناظر، از جمله برای کسب راهنمایی،آرامش ، سازگاری، اطلاعات و شکلگیری هویت شخص، به کار میگیرند. (مککوئیل،1382، 104).